حجت زمانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حجت زمانی''' (متولد هفت چشمه ی ایلان ۱۳۵۳ - اعدام ۱۸ بهمن ۱۳۸۴ زندان گوهردشت) معلم در روستاهای ایلام سال ۱۳۷۵ عضو سازمان مچاهدین خلق ایران در بهمن ماه ۸۴، سی و یک سله در گوهردشت اعدام شد. | |||
{{جعبه زندگینامه | |||
|نام_شخص= حجت زمانی | |||
|تصویر= جعفر کاظمی .jpg | |||
|عرض_تصویر=200px | |||
|توضیح_تصویر= | |||
|تاریخ_تولد= متولد هفت چشمه ی ایلان ۱۳۵۳ | |||
|محل_تولد= هفت چشمه ی ایلان | |||
|تاریخ_مرگ= اعدام ۱۸ بهمن ۱۳۸۴ زندان گوهردشت | |||
|محل_مرگ= زندان گوهردشت | |||
|مدفن= | |||
|علت مرگ= اعدام به جرم اقدام علیه امنیت ملی ،محارب عضویت در سازمان مجاهدین خلق | |||
|شناختهشده برای = زندانی سیاسی مقاوم | |||
|همسر= | |||
|والدین= | |||
}} | |||
'''حجت زمانی''' (متولد هفت چشمه ی ایلان ۱۳۵۳ - اعدام ۱۸ بهمن ۱۳۸۴ زندان گوهردشت) معلم در روستاهای ایلام سال ۱۳۷۵ عضو سازمان مچاهدین خلق ایران در بهمن ماه ۸۴، سی و یک سله در گوهردشت اعدام شد. | |||
== زندگی نامه == | == زندگی نامه == |
نسخهٔ ۳۱ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۳۲
حجت زمانی (متولد هفت چشمه ی ایلان ۱۳۵۳ - اعدام ۱۸ بهمن ۱۳۸۴ زندان گوهردشت) معلم در روستاهای ایلام سال ۱۳۷۵ عضو سازمان مچاهدین خلق ایران در بهمن ماه ۸۴، سی و یک سله در گوهردشت اعدام شد.
زندگی نامه
حجت زمانی ۱۳۵۳در هفت چشمهی ایلام به دنیا آمد، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همین شهر به پایان برد و با پایان دوره دانشسرای تربیت معلم، مدتی معلم مدارس ایلام بود همزمان با وقوع عملیات فروغ جاویدان ۱۴ساله بود با نام سازمان مجاهدین آشنا شد. با مطالعه کتابهای مجاهدین و همراه با گوش دادن به صدای مجاهد از مواضع سازمان در زمینههای مختلف آگاه گردید. در سال ۱۳۷۶، دوران جدید زندگیش را با وصل به سازمان مجاهدین پیوستن به ارتش آزادی بخش ملی ایران آغاز کرد. در ماموریت و طی تردد در میدان ونک تهران مورد شناسایی قرار گرفت و به اسارت پاسداران درآمد، در تیر ۱۳۸۳ وی را در یک محاکمه فرمایشی به چهار بار اعدام محکوم کردند. در دهه اول ماه محرم سال ۸۴، در سحرگاه روز ۱۸بهمن، اعدام شد. هنگام اعدام 31 سال و سومين فرزند خانواده است که توسط حکومت جمهوری اسلامی ايران اعدام شده است. حجت زمانی بامداد روز سه شنبه ۱۸ بهمن ماه، بعد از چهار و نيم سال که از زمان دستگيری او می گذشت، در زندان گوهر دشت اعدام شده است.[۱]
حجت زمانی هنگام اعدام ۳۱ سال سن داشته، اهل هفت چشمه در استان ايلام در غرب ايران بوده و برادر بزرگترش، خزعل در سال ۱۳۷۸ در کوهستانهای ايلام و برادر ديگرش، فلاح در اسفند ۱۳۷۹ در هفت چشمه به دست مأموران حکومتی کشته شده بوده اند و دايی اش عبدالله نادری نيز در سال ۱۳۶۸ هنگام بازداشت جان خود را از دست داده است.
حجت زمانی در سال ۱۳۷۵ در روستاهای ايلام به آموزگاری اشتغال داشته اما به دليل هواداری و فعاليت به نفع مجاهدين خلق اخراج شده و تحت تعقيب قرار گرفته بوده است.[۲]
خاطرات یکی از همرزمان حجت زمانی
«خاطرات یکی از همرزمان حجت زمانی
«در آستانه ۱۹بهمن عاشورای مجاهدین که سالروز شهادت حجت زمانی است میخواستم یادی از او کرده باشم.
هر وقت اسم حجت را میشنوم و یادی از او میکنم همیشه این جمله معروف او در ذهنم برجسته است که در آخرین جلسه بیدادگاه وقتی حاکم ضدشرع خمینی به او میگوید که مجاهدین تمام شدند حجت قهرمان با بیباکی و صلابت مجاهدی و جسورانه جواب میدهد که تو اشتباه میکنی مجاهدین تمام نشدند چون من زنده هستم...
حجت بدین وسیله میخواست که به جلادان خامنهای بفهماند که هر عضو سازمان در هر کجا که باشد حتی در زندان خودش یک سازمان مجاهدین است و به آن افتخار میکند و مصداق این آیه قرآنی است که میفرماید: الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لاهم یحزنون... یعنی اینکه گروندگان واقعی به خداوند هیچ ترس و واهمهیی ندارند و هیچ وقت اندوهگین نیستند چون مسیر حق را در پیش گرفتهاند.
مجاهد شهید حجت زمانی هم با تمسک به همین آیات قرآنی راه مجاهدین را با کمال آگاهی و افتخار انتخاب کرد و وقتی که دژخیم حکم اعدام را جلوی او میگذارد در مقابل حجت میگوید که من به این حکم افتخار میکنم و برای آن لحظه شماری میکنم و با سرعت امضا میکند و میگوید که هیچ اعتراضی ندارم!
بهراستی که حجت با این کلمات و جملات و این راه و روش که در پی گرفته بود، برای دانشآموزان هفت چشمهای که روزی روزگاری حجت معلم آنان بود، به معلم فدا و صداقت و استقامت و پایداری تبدیل میشود، معلمی که با نثار خون خودش درس آزادی به آنان میدهد.
بهراستی هر کس از نزدیک با حجت برخورد داشت با جوانی شاداب، دلسوز و فداکار و عاشق آزادی و مبارزه از یک طرف و از طرف دیگر با ایمان کامل به راه و ایدئولوژی مجاهدین به همراه ارادت خاص به راهبری مجاهدین روبهرو میشد.
حجت هر بار که چهره برادر مسعود را در سیمای آزادی میدید چند بار درخواست تکرار آن را میکرد و میگفت که فقط برادرمسعود و آرمان او است که توان رویارویی با آخوندهای وطنفروش را دارد.
حجت در انقلاب خواهر مریم تبلور پیدا میکرد طوری که در پرتو انقلاب درونی مجاهدین چنان شخصیتی وارسته از حجت ساخت که هر ترفندی از دشمن را برای بازداشتن او از مسیرش به شکست کشاند.
وقتی برای شکست وی با توطئه خانه و خانواده وارد شدند و آنها را در برابرش قرار دادند، به گفته شاهدان عینی حجت واقعاً یک گلوله آتش شده بود و با سردادن شعار و نشاندادن عزم جزم خود در ستیز با دشمن و تهاجم به مزدوران، بر عزم و اراده خود مبنی بر پیمودن این مسیر پرافتخار پافشاری میکند و حتی افراد بیطرفی که آنجا حضور داشتند نیز نمیتوانستند او را ساکت کنند و به این ترتیب به همه حاضران در آن صحنه درس مقاومت و پایداری و از خود گذشتگی به هر قمیت را میدهد بهنحوی که رژیمیها مجبور میشوند سریعاً بند و بساط فریب خود را جمعوجور کرده و پی کارشان بروند
بی شک مقاومتها و رشادتهای امثال شهید قهرمان حجت زمانی است که راه هزاران جوان ایلامی وهفت چشمهای را باز میکند تا همین مسیر را ادامه دهند. خون پاک او و امثال اوست که پتانسیل عظیمی را در درون هزاران جوان پرشور ایجاد کرده تا در خروش نهایی خلق قهرمان ایران و جوانانی که هر کدام اعضای ارتش قیام و ارتش آزادی هستند، دودمان رژیم را برباد دهند و آزادی را برای مردم به ارمغان آورند.»[۳]
دادگاه
تیر ۱۳۸۳ حجت را در یک محاکمه فرمایشی به چهار بار اعدام محکوم کردند
جستارهای وابسته ==
منابع
- ↑ سازمان مجاهدین خلق ایران- فرازهایی از زندگی مجاهد قهرمان حجت زمانی
- ↑ BBC- نگرانی ديده بان حقوق بشراز 'افزايش آمار اعدام در ايران'
- ↑ پیشتازان راه آزادی ایران - استان ایلام-مجاهد شهید حجت زمانی