کاربر:Hossein/صفحه تمرین1403312: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۳: خط ۲۳:


== بندهای زندان دستگرد اصفهان ==
== بندهای زندان دستگرد اصفهان ==
زندان دستگرد در این مقطع زمانی دارای چندین بند برای جرایم عادی و بند زندانیان سیاسی زن و 3 بند با نام 1و2و3 برای زندانیان سیاسی مرد بود که بعدها دو بند 4 و 5 نیز به آنها افزوده شدند.<ref name=":1">[https://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-78470.html دهه شصت - زندان دستگرد اصفهان بهروز سورن]</ref>
در دهه شصت بنا به گفته یک زندانی بند 2 زندان مختص به زندانیانی بود که در طی بازجوئی قول داده بودند که با زندانبانان همکاری و در برگزاری مراسم مذهبی در زندان و تهیه گزارش ها فعالانه شرکت میکردند. زندانیانی که به همکاری با زندانبانان رغبت و تمایلی نشان نمی دادند, در منگنه ای سخت قرارداشتند و انتقال به بندهای دیگر از بزرگ ترین آرزوهایشان بود. بند یک و سه باصطلاح بند سرموضعی ها بود. اغلب هواداران مجاهدین در بند 1 و فعالین سازمانهای چپ در بند 3 جای داشتند. اما حضور چپ ها در بند 1 و بخصوص وابستگان به سازمان مجاهدین در بند 3 نیز کاملا مشهود بود.<ref name=":1" />
بندهای زندان دستگرد اصفهان عبارتند از:
بندهای زندان دستگرد اصفهان عبارتند از:


خط ۵۹: خط ۵۵:


== دهه ۶۰ در زندان دستگرد اصفهان ==
== دهه ۶۰ در زندان دستگرد اصفهان ==
به گفته زندانی سیاسی فرخ حیدری زندان اصفهان یکی کانونها و سوژه‌های جنایات هولناک جمهوری اسلامی بوده است. او در مقاله‌ای به تاریخ ۲۳ شهریور ۱۴۰۲ تحت عنوان مسئولین جنایات دهه شصت در زندان دستگرد اصفهان به افشای این مسئولین می‌پردازد.<ref>[https://www.azadi-b.com/?p=37385 آزادی بیان - مسئولین جنایات دهه شصت در زندان دستگرد اصفهان]</ref><ref name=":2">[https://www.hambastegimeli.com/110860_%D9%81%D8%B1%D8%AE-%D8%AD%DB%8C%D8%AF%D8%B1%DB%8C--%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D9%86%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D9%87%D9%87-%D8%B4%D8%B5%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%AF فرخ حیدری: مسئولین جنایات دهه شصت در زندان دستگرد اصفهان]</ref>  
از همان سال شصت به بعد، انبوه زندانیان سیاسی موجود در این زندان، بعنوان محکومین دادگاه انقلاب در پنج بند مجزا موسوم به بندهای «انقلاب» تحت نظر پاسداران زندان محبوس بودند. البته در تابستان و پائیز سال شصت بخاطر کمبود جا، بطور موقت و برای چند ماه تعداد زیادی از زندانیان سیاسی در بند «قرنطینه» همراه با زندانیان عادی بسر میبردند. بندهای ۱ و ۲ و ۳ انقلاب متعلق به پسران و مردان محکوم سیاسی بود. یک بند نیز بنام «بند نسوان» دربرگیرنده زنان و دختران زندانی سیاسی بود و بند ۴ یا «خیاط خانه» محل بیگاری کشیدن از زندانیان بود که بند «کار» نامیده میشد.<ref name=":3">[https://www.radiozamaneh.com/408500/ گزارش مستند کشتار هولناک ۶۷ در اصفهان]</ref>


زندان دستگرد در این مقطع زمانی دارای چندین بند برای جرایم عادی و بند زندانیان سیاسی زن و 3 بند با نام 1و2و3 برای زندانیان سیاسی مرد بود که بعدها دو بند 4 و 5 نیز به آنها افزوده شدند.<ref name=":1">[https://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-78470.html دهه شصت - زندان دستگرد اصفهان بهروز سورن]</ref>
در دهه شصت بنا به گفته یک زندانی بند 2 زندان مختص به زندانیانی بود که در طی بازجوئی قول داده بودند که با زندانبانان همکاری و در برگزاری مراسم مذهبی در زندان و تهیه گزارش ها فعالانه شرکت میکردند. زندانیانی که به همکاری با زندانبانان رغبت و تمایلی نشان نمی دادند, در منگنه ای سخت قرارداشتند و انتقال به بندهای دیگر از بزرگ ترین آرزوهایشان بود. بند یک و سه باصطلاح بند سرموضعی ها بود. اغلب هواداران مجاهدین در بند 1 و فعالین سازمانهای چپ در بند 3 جای داشتند. اما حضور چپ ها در بند 1 و بخصوص وابستگان به سازمان مجاهدین در بند 3 نیز کاملا مشهود بود.<ref name=":1" />
=== بند مغضوبین ===
حدودآ بهمن ماه سال ۶۴ بود که سپاه و مسئولین اطلاعاتی و امنیتی، دست به یک جابجایی اساسی دیگر و تفکیک زندانیان سیاسی زدند و این بار حدود هفتاد تن از زندانیان سیاسی مقاوم را که حساسیت بیشتری رویشان داشتند، از بندهای انقلاب (مردان) دست چین و جدا نمودند و آنها را به یک ساختمان مجزا که قبلآ برای ملاقاتهای «خصوصی» برخی زندانیان متاهل مورد استفاده قرار میگرفت و در همان محوطه بزرگ زندان قرار داشت، منتفل کردند. بندی با اتاقهای دربسته و محدودیتهای خیلی بیشتر که از آن پس آنجا را بند ۵ و یا بند «مغضوبین» نامیدند.<ref name=":3" />
=== بندهای جدید با سلول‌های انفرادی ===
اواخر سال ۶۵ بندهای جدیدی که زیر نظر و کنترل کامل سپاه و دادستانی انقلاب اسلامی ساخته شد و در جنب بندهای قدیمی زندان دستگرد قرار داشت، بعد از حدود سه سال، آماده بهره برداری شد. ساختمانی بتونی و دو طبقه با بندهایی که به لحاظ ساختاری و طراحی داخلی و موقعیت بیرونی شان در ارتباط با بندهای مجاور، خیلی محدودتر و دربرگیرنده اشکال خشن تر و خفقان آورتری از فضای سلول و بند بود و قابلیت کنترل کامل زندانیان و مسدود سازی همه تماسها با محیط اطراف را داشتند. بخصوص دهها سلول انفرادی مخوف و کاملآ ایزوله ی که در زیرزمین آن ساختمان تازه تاسیس قرار داشت.<ref name=":3" />
حوالی نوروز سال ۶۶ تمامی زندانیان سیاسی موجود در بندهای قدیمی زندان دستگرد اصفهان را به این بندهای جدید منتقل کردند و از بندهای قدیمی که تحت کنترل شهربانی بود جدا شدند.<ref name=":3" />
=== زندانی سیاسی در دهه شصت در زندان دستگرد اصفهان ===
بهروز سورن یکی از زندانیان سیاسی در گزارش خود از این زندان از جمله در رابطه با روحیه زندانیان سیاسی آورده است:<blockquote>زندگی در زندان به هر شکل آن ادامه داشت. رفیقی می گفت: اگر ما را در مستراح هم حبس کنند, زندگی را خواهیم ساخت و اینگونه بر تداوم مقاومت و حفظ روحیه انقلابی می افزائیم و دروغین بودن تبلیغات آنان را به اثبات خواهیم رساند و تن به سازش نخواهیم داد. چنین نیز بود روحیه تمامی کسانی که شبانه از میان ما ربوده و به کام مرگ فرستاده می شدند و جان خود را هدیه ای به تاریخ مبارزاتی کشورشان میدانستند و با آمیزه ای از عشق و لبخند, شور انقلابی و نفرت از مرگ فروشان ما را بدرود می گفتند و هرگز نیز نگریستند.<ref name=":1" /></blockquote>
==== چگونگی حل مشکلات بند در دهه شصت ====
زندانیان با ابتکاراتی که عموما از زندانیان دو نظام آموخته بودند وسایل مورد نیاز خود از جمله کمد ظروف را تامین می‌کردند. زندانی سیاسی بهروز سورن در این رابطه می‌گوید:
زندانیان با ابتکاراتی که عموما از زندانیان دو نظام آموخته بودند وسایل مورد نیاز خود از جمله کمد ظروف را تامین می‌کردند. زندانی سیاسی بهروز سورن در این رابطه می‌گوید:


خط ۶۸: خط ۸۰:


=== مسئولین دهه شصت در زندان دستگرد اصفهان ===
=== مسئولین دهه شصت در زندان دستگرد اصفهان ===
به گفته زندانی سیاسی فرخ حیدری زندان اصفهان یکی از کانونها و سوژه‌های جنایات هولناک جمهوری اسلامی بوده است. او در مقاله‌ای به تاریخ ۲۳ شهریور ۱۴۰۲ تحت عنوان مسئولین جنایات دهه شصت در زندان دستگرد اصفهان به افشای این مسئولین می‌پردازد.<ref>[https://www.azadi-b.com/?p=37385 آزادی بیان - مسئولین جنایات دهه شصت در زندان دستگرد اصفهان]</ref><ref name=":2">[https://www.hambastegimeli.com/110860_%D9%81%D8%B1%D8%AE-%D8%AD%DB%8C%D8%AF%D8%B1%DB%8C--%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D9%86%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D9%87%D9%87-%D8%B4%D8%B5%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%AF فرخ حیدری: مسئولین جنایات دهه شصت در زندان دستگرد اصفهان]</ref>
اخروی رئیس زندان اصفهان و توتیان و زنجیره ای, بوذری و جان نثاری مسئول بند زنان سیاسی از کارگزاران و معاونان وی بودند که سیاستگذاری در درون بندها را بعهده داشتند.<ref name=":1" />
اخروی رئیس زندان اصفهان و توتیان و زنجیره ای, بوذری و جان نثاری مسئول بند زنان سیاسی از کارگزاران و معاونان وی بودند که سیاستگذاری در درون بندها را بعهده داشتند.<ref name=":1" />


فرخ حیدری در مقاله‌اش می‌گوید:<blockquote>'''سید رضا اُخروی'''، معروف به «حاجی اخروی» با کارت ملی شماره ۱۲۸۶۳۲۲۷۴۱ اولین مدیرکل زندانها در استان اصفهان از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۵ بود که با شروع دستگیریهای گسترده تابستان سال شصت، ما بچه‌های سیاسی تازه دستگیر شده برای اولین بار او را به‌عنوان رئیس زندان دستگرد اصفهان می‌دیدیم. او فردی میانسال بود و تقریبآ همیشه لباس شخصی به تن داشت. بندرت در برخی مراسم رسمی، لباس سپاه پاسداران را می پوشید و البته دیدن پینه بزرگ جای مهر نماز روی پیشانیش گریزناپذیر بود!<ref name=":2" /></blockquote>
فرخ حیدری در مقاله‌اش می‌گوید:<blockquote>'''سید رضا اُخروی'''، معروف به «حاجی اخروی» با کارت ملی شماره ۱۲۸۶۳۲۲۷۴۱ اولین مدیرکل زندانها در استان اصفهان از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۵ بود که با شروع دستگیریهای گسترده تابستان سال شصت، ما بچه‌های سیاسی تازه دستگیر شده برای اولین بار او را به‌عنوان رئیس زندان دستگرد اصفهان می‌دیدیم. او فردی میانسال بود و تقریبآ همیشه لباس شخصی به تن داشت. بندرت در برخی مراسم رسمی، لباس سپاه پاسداران را می پوشید و البته دیدن پینه بزرگ جای مهر نماز روی پیشانیش گریزناپذیر بود!<ref name=":2" /></blockquote>


=== زندانی سیاسی در دهه شصت در زندان دستگرد اصفهان ===
=== نمونه دادگاه در دهه شصت ===
بهروز سورن یکی از زندانیان سیاسی در گزارش خود از این زندان از جمله در رابطه با روحیه زندانیان سیاسی آورده است:<blockquote>زندگی در زندان به هر شکل آن ادامه داشت. رفیقی می گفت: اگر ما را در مستراح هم حبس کنند, زندگی را خواهیم ساخت و اینگونه بر تداوم مقاومت و حفظ روحیه انقلابی می افزائیم و دروغین بودن تبلیغات آنان را به اثبات خواهیم رساند و تن به سازش نخواهیم داد. چنین نیز بود روحیه تمامی کسانی که شبانه از میان ما ربوده و به کام مرگ فرستاده می شدند و جان خود را هدیه ای به تاریخ مبارزاتی کشورشان میدانستند و با آمیزه ای از عشق و لبخند, شور انقلابی و نفرت از مرگ فروشان ما را بدرود می گفتند و هرگز نیز نگریستند.<ref name=":1" /></blockquote>
 
==== نمونه دادگاه ====
برخلاف خواست و تمایل متهمین غیرعلنی برگزار می شد. دادگاه! بدون اطلاع قبلی و آمادگی متهمین برای ( دفاع از خود ) انجام می پذیرفت. متهمین از حق انتخاب وکیل و یا حتی از داشتن وکیل تسخیری محروم بودند و به محل دادگاه! منتقل شده بودند. متهمین تا مقطع حضور در دادگاه! از مفاد اتهام و کیفرخواست بی اطلاع بودند. اعترافات افراد دیگر مندرج در کیفرخواست تحت شکنجه های جسمی و روحی گرفته شده بود و طبق قوانین بین المللی و حقوق بشر از اعتبار قانونی ساقط بود. هیئت منصفه در محل حاضر نبود. دادگاه! فاقد منشی برای ثبت دفاعیات متهمین بود.<ref name=":1" />
برخلاف خواست و تمایل متهمین غیرعلنی برگزار می شد. دادگاه! بدون اطلاع قبلی و آمادگی متهمین برای ( دفاع از خود ) انجام می پذیرفت. متهمین از حق انتخاب وکیل و یا حتی از داشتن وکیل تسخیری محروم بودند و به محل دادگاه! منتقل شده بودند. متهمین تا مقطع حضور در دادگاه! از مفاد اتهام و کیفرخواست بی اطلاع بودند. اعترافات افراد دیگر مندرج در کیفرخواست تحت شکنجه های جسمی و روحی گرفته شده بود و طبق قوانین بین المللی و حقوق بشر از اعتبار قانونی ساقط بود. هیئت منصفه در محل حاضر نبود. دادگاه! فاقد منشی برای ثبت دفاعیات متهمین بود.<ref name=":1" />


خط ۹۶: خط ۱۰۷:
=== ملاقات در دهه شصت زندان دستگرد اصفهان ===
=== ملاقات در دهه شصت زندان دستگرد اصفهان ===
ملاقات با خانواده ها از پشت اتاقک های شیشه ای و توسط تلفن انجام می گرفت و سپاه از این طریق می توانست برخی از گفتگو ها را کنترل کند و به این ترتیب گفتگو با اعضای خانواده تابع رعایت نکات بسیاری بود. از جمله این نکات خبر رسانی و خبرگیری بود که خانواده ها نیز پیش از شروع ملاقات یکدیگر را مطلع می کردند. هر از گاهی نیز به مناسبتی ملاقات حضوری نیم ساعته در محوطه باز ورودی زندان داده می شد و تبلیغات زیادی نیز حول و حوش آن صورت می گرفت.<ref name=":1" />
ملاقات با خانواده ها از پشت اتاقک های شیشه ای و توسط تلفن انجام می گرفت و سپاه از این طریق می توانست برخی از گفتگو ها را کنترل کند و به این ترتیب گفتگو با اعضای خانواده تابع رعایت نکات بسیاری بود. از جمله این نکات خبر رسانی و خبرگیری بود که خانواده ها نیز پیش از شروع ملاقات یکدیگر را مطلع می کردند. هر از گاهی نیز به مناسبتی ملاقات حضوری نیم ساعته در محوطه باز ورودی زندان داده می شد و تبلیغات زیادی نیز حول و حوش آن صورت می گرفت.<ref name=":1" />
== [[قتل‌عام ۶۷]] در زندان دستگرد اصفهان ==
در مقطع تابستان ۶۷ زندانیان سیاسی موجود در زندان دستگرد اصفهان، مجموعآ در بندهای نوساز ۱ و ۲ و ۳ مردان و همینطور یک بند زنان بسر میبردند و البته زندانیان مقاومتری که به عنوان «منافق» و یا «سرموضعی» تفکیک شده بودند، کماکان در یک بند تنبیهی دیگر در همان مجموعه، بنام بند ۵ یا بند مغضوبین محبوس بودند.<ref name=":3" />
=== شروع قتل‌عام ===
درهمان روزهای ابتدایی مرداد ماه، بناگاه فضای کلی زندان و برخورد پاسداران با زندانیان بشدت تغییر میکند و خشن‌تر میشود .. ابتدا تمامی بچه های مجاهد بند ۵ و بعد به تناوب تمامی زندانیان مجاهد بندهای دیگر زندان دستگرد را، بفاصله کوتاهی و طی چند نوبت به انفرادیهای مخوف زیرزمین زندان، معروف به «سلولهای مرگ» منتقل میکنند و سپس تک به تک آنان را به نوبت، برای قرار گرفتن در مقابل «کمیسیون مرگ» به طبقه دوم همان ساختمان میبردند. البته این قتل‌عام مثل بقیه زندانهای کشور، با قطع کامل ارتباطات داخل و خارج زندان، از طریق لغو ملاقاتها و بهداری و سهمیه روزنامه و قطع رادیو و بردن تلویزیون زندان ... آغاز شد و در سانسور مطلق خبری انجام گرفت.<ref name=":3" />
=== ابعاد قتل‌عام ===
بر اساس اسناد و شواهد غیرقابل انکار، در این «نسل کشی» بیسابقه، تمامی زندانیان مجاهد موجود در هر پنج بند زندان اصفهان در آن مقطع (بجز چهار یا پنج نفر خاص) همگی کشتار شدند.<ref name=":3" />
زندانیان تازه دستگیرشده که در دیگر زندان‌های موقت بودند و هنوز به دادگاه نرفته بودند نیز بطور ضربتی در مقابل «کمیسیون مرگ» قرار گرفتند و تمامی آنان اعدام شدند.<ref name=":3" />
بعضی زندانیان آزادشده به دلیل سابقه مقاومت در زندان دوباره احضار و دستگیر شده و اعدام شدند.<ref name=":3" />
زندانیان در چند شهر دیگر نزدیک اصفهان مانند شهرکرد و کاشان ... نیز که الزامآ در حیطه قضایی اصفهان نبودند، در این «پاکسازی سراسری» اعدام شدند.<ref name=":3" />
=== کمیته مرگ و چگونگی قتل‌عام ===
طبق گفته یک زندانی جان‌ به‌دربرده، سوالات مطرح شده از طرف اعضای «هیئت مرگ» خیلی تیز و کوتاه بود. نظر زندانیان مجاهد را در مورد هویت سیاسی شان و بطور مشخص نظرشان در مورد سازمان مجاهدین خلق و مسعود رجوی جویا میشدند و خواستار ابراز انزجار علنی آنان در جمع میشدند. پاسخ قاطع و صریح زندانیان در دفاع از این نام وهویت اعدامشان را قطعی می‌ساخت. در مواردی که گاه زندانی منعطف تر برخورد میکرد، از او سوال میکردند: آیا حاضری در اعدام یکی از این منافقین زندانی شرکت کنی!؟


== خودکشی در زندان دستگرد اصفهان ==
== خودکشی در زندان دستگرد اصفهان ==
۱٬۰۶۸

ویرایش