۶٬۰۶۳
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «'''محمود افشارطوس''' ، معروف به سرتیپ محمودخان افشارطوس (زاده ۱۲۸۶، تهران – در...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== تحصیلات و اشتغال == | == تحصیلات و اشتغال == | ||
سرتیپ محمودخان افشارطوس پسرحسینخان شبلالسلطنه بود. محمود افشارطوس پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه، وارد دانشکده افسری شد؛ و در سال ۱۳۰۸، با درجه ستوانی فارغالتحصیل گردید. وی پس گذراندن مراحل نظامی با درجه سرگردی رسید؛ و ریاست اداره املاک پهلوی در شمال را به عهده گرفت. | سرتیپ محمودخان افشارطوس پسرحسینخان شبلالسلطنه بود. محمود افشارطوس پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه، وارد دانشکده افسری شد؛ و در سال ۱۳۰۸، با درجه ستوانی فارغالتحصیل گردید. وی پس گذراندن مراحل نظامی با درجه سرگردی رسید؛ و ریاست اداره املاک پهلوی در شمال را به عهده گرفت.<ref name=":0">[http://www.iichs.ir/News-816/%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D9%81%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D8%B7%D9%88%D8%B3/?id=816 محمود افشارطوس - مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران]</ref> | ||
=== '''ریاست شهربانی اصفهان''' === | === '''ریاست شهربانی اصفهان''' === | ||
پس از شهریور ۱۳۲۰، که همه رؤسای املاک سلطنتی برکنار و تحت پیگرد قرار گرفتند، محمود افشارطوس به اصفهان منتقل شد؛ و با درجهی سرهنگ دومی فرمانده هنگ پیادهی اصفهان و مسئول امنیت اصفهان گردید. وی سپس رئیس شهربانی اصفهان شد و با وجود اوضاع ناامن در این منطقه، به خاطر از همپاشیدگی ارتش و نفوذ شدید '''حزب توده''' در بین کارگران که منجربه درگیریهای پیوسته شده بود، توانست نظم و امنیت را در اصفهان برقرار کند. | پس از شهریور ۱۳۲۰، که همه رؤسای املاک سلطنتی برکنار و تحت پیگرد قرار گرفتند، محمود افشارطوس به اصفهان منتقل شد؛ و با درجهی سرهنگ دومی فرمانده هنگ پیادهی اصفهان و مسئول امنیت اصفهان گردید. وی سپس رئیس شهربانی اصفهان شد و با وجود اوضاع ناامن در این منطقه، به خاطر از همپاشیدگی ارتش و نفوذ شدید '''[[حزب توده ایران|حزب توده]]''' در بین کارگران که منجربه درگیریهای پیوسته شده بود، توانست نظم و امنیت را در اصفهان برقرار کند.<ref name=":1">[https://mandegar.tarikhema.org/%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D9%81%D8%B4%D8%A7%D8%B1-%D8%B7%D9%88%D8%B3 محمود افشارطوس - سایت تاریخ ما]</ref> | ||
== در جبهه مصدق == | == در جبهه مصدق == | ||
محمود افشارطوس در جوانی پیرو '''[[رضاشاه پهلوی|رضاخان]]''' بود، اما از دوران نخست وزیری حاجعلی رزم آراء و آغاز مبارزات ملی، به دموکراسی گرایش پیدا کرد. او دکتر محمد مصدق را کاملاً قبول داشت؛ و در کمک و یاری به وی، نهایت کوشش خود را به کار گرفت. | محمود افشارطوس در جوانی پیرو '''[[رضاشاه پهلوی|رضاخان]]''' بود، اما از دوران نخست وزیری حاجعلی رزم آراء و آغاز مبارزات ملی، به دموکراسی گرایش پیدا کرد. او دکتر محمد مصدق را کاملاً قبول داشت؛ و در کمک و یاری به وی، نهایت کوشش خود را به کار گرفت.<ref name=":1" /> | ||
=== '''ازدواج با خواهرزاده مصدق''' === | === '''ازدواج با خواهرزاده مصدق''' === | ||
سرتیپ محمود افشارطوس با فاطمه دختر شیخالعراقین بیات، خواهرزادهی دکتر محمد مصدق ازدواج کرد؛ و این نسبت فامیلی منجر به توجه و اطمینان مصدق به وی گردید. | سرتیپ محمود افشارطوس با فاطمه دختر شیخالعراقین بیات، خواهرزادهی دکتر محمد مصدق ازدواج کرد؛ و این نسبت فامیلی منجر به توجه و اطمینان مصدق به وی گردید.<ref name=":1" /> | ||
== تأسیس سازمان افسران ناسیونالیست == | == تأسیس سازمان افسران ناسیونالیست == | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
اصل ۴- چون حکومت دکتر مصدق در مسیر خدمت به ملت و در راه اعتلای ایران گام بر میدارد، سازمان بیدریغ در تمام مراحل در مقابل عناصر اخلالگر از آن پشتیبانی میکند. | اصل ۴- چون حکومت دکتر مصدق در مسیر خدمت به ملت و در راه اعتلای ایران گام بر میدارد، سازمان بیدریغ در تمام مراحل در مقابل عناصر اخلالگر از آن پشتیبانی میکند. | ||
سپس هر یک از افسران در محیط کار خویش بهجستجوی افراد ذیصلاح و علاقهمند پرداختند تا با تصویب هیأت مدیره به قید سوگند به قرآن، آنها را عضو سازمان کنند. به دنبال آن برخی از افسران با شرف و درستکار به سازمان پیوستند. افسرانی چون سرتیپ سپهپور، سرتیپ محمود امینی، سرتیپ ممتاز، سرتیپ ریاحی و... به این ترتیب اعضاء سازمان به چند ده نفر رسید که ۲۱ نفر آنها از نیروی هوایی بودند که این با توجه به آن شرایط خیلی ارزشمند بود. | سپس هر یک از افسران در محیط کار خویش بهجستجوی افراد ذیصلاح و علاقهمند پرداختند تا با تصویب هیأت مدیره به قید سوگند به قرآن، آنها را عضو سازمان کنند. به دنبال آن برخی از افسران با شرف و درستکار به سازمان پیوستند. افسرانی چون سرتیپ سپهپور، سرتیپ محمود امینی، سرتیپ ممتاز، سرتیپ ریاحی و... به این ترتیب اعضاء سازمان به چند ده نفر رسید که ۲۱ نفر آنها از نیروی هوایی بودند که این با توجه به آن شرایط خیلی ارزشمند بود.<ref name=":1" /> | ||
== وقایع [[۳۰ تیر|'''۳۰ تیر''']] == | == وقایع [[۳۰ تیر|'''۳۰ تیر''']] == | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
پس از آغاز اصلاحات، به خاطر اینکه دکتر مصدق به انتخابات آزاد اعتقاد داشت و به آن اهمیت میداد، دستور داد تا همهی افسران پادگان مرکز در آمفی تئاتر دانشکده افسری تهران جمع شوند؛ و از بین خودشان افسران لایق و ذیصلاح را انتخاب کنند تا آنها به تصفیه ارتش بپردازند. در جریان این انتخابات، سرهنگ ستاد محمود افشارطوس به عنوان نفر اول انتخاب گردید؛ و همچنین عمدهی افسران از منتخبین سازمان گروه ملی انتخاب شدند. آنها در گام نخست افراد زیر را تحت عنوان بازنشستگی از خدمت برکنار کردند: | پس از آغاز اصلاحات، به خاطر اینکه دکتر مصدق به انتخابات آزاد اعتقاد داشت و به آن اهمیت میداد، دستور داد تا همهی افسران پادگان مرکز در آمفی تئاتر دانشکده افسری تهران جمع شوند؛ و از بین خودشان افسران لایق و ذیصلاح را انتخاب کنند تا آنها به تصفیه ارتش بپردازند. در جریان این انتخابات، سرهنگ ستاد محمود افشارطوس به عنوان نفر اول انتخاب گردید؛ و همچنین عمدهی افسران از منتخبین سازمان گروه ملی انتخاب شدند. آنها در گام نخست افراد زیر را تحت عنوان بازنشستگی از خدمت برکنار کردند: | ||
تمامی افسران با درجه سرلشکری و بالاتر، و همهی افسران با درجه سرتیپی بهاستثناء تعداد معدودی که پیشینه و صلاحیت آنها پذیرفته شده بود. افسران برکنار شده از فاسدترین افسران ارتش بودند که پس از برکناری علیه دولت دکتر مصدق فعالیت میکردند. | تمامی افسران با درجه سرلشکری و بالاتر، و همهی افسران با درجه سرتیپی بهاستثناء تعداد معدودی که پیشینه و صلاحیت آنها پذیرفته شده بود. افسران برکنار شده از فاسدترین افسران ارتش بودند که پس از برکناری علیه دولت دکتر مصدق فعالیت میکردند.<ref name=":1" /> | ||
== ترفیعات افشارطوس == | == ترفیعات افشارطوس == | ||
محمود افشارطوس، همراه با افسران دیگر از سازمان ملی در مهرماه ۱۳۳۱، ترفیع درجه گرفتند؛ و درجهی افشارطوس سرتیپ شد. | محمود افشارطوس، همراه با افسران دیگر از سازمان ملی در مهرماه ۱۳۳۱، ترفیع درجه گرفتند؛ و درجهی افشارطوس سرتیپ شد. | ||
سرتیپ افشارطوس در دیماه ۱۳۳۱، فرماندار نظامی تهران شد؛ و با صلاحیتی که از خود نشان داد، مورد توجه بیشتر دکتر محمد مصدق قرار گرفت که بهدنبال آن در اول بهمنماه ۱۳۳۱، به سمت ریاست شهربانی کشور منصوب گردید. | سرتیپ افشارطوس در دیماه ۱۳۳۱، فرماندار نظامی تهران شد؛ و با صلاحیتی که از خود نشان داد، مورد توجه بیشتر دکتر محمد مصدق قرار گرفت که بهدنبال آن در اول بهمنماه ۱۳۳۱، به سمت ریاست شهربانی کشور منصوب گردید.<ref name=":1" /> | ||
== توطئه نهم اسفندماه == | == توطئه نهم اسفندماه == | ||
یکی از خدمات مهم سرتیپ محمود افشارطوس، خنثی کردن توطئه قتل دکتر محمد مصدق در ۹ اسفند ۱۳۳۱، بود. در روز نهم اسفند، به ظاهر شاه قصد داشت مخفیانه به خارج از کشور سفرکند. دکتر مصدق به کاخ رفت تا مدارک لازم را به محمدرضا شاه تحویل دهد، اما موقع خروج متوجه شد که گروهی از لاتها و اوباش نظیر شعبان جعفری معروف به شعبان بیمخ که توسط آخوند کاشانی و آخوند بهبهانی تحریک و ترغیب شده بودند، همراه با عدهای از افسران بازنشسته جلو کاخ اجتماع کردهاند؛ و قصد قتل او را دارند. دکتر مصدق بهخاطر امتناع از درگیری به منزلش گریخت؛ و آن جماعت هم به منزلش یورش بردند تا او را به قتل برسانند. سرتیپ افشارطوس از کانالهای اطلاعاتی خود متوجه موضوع شد. او دید که اگر بخواهد مستقیم وارد منزل دکتر مصدق بشود و او را با خود به جای امنی ببرد، اوباش و افسران همراه آنها با او درگیر میشوند. لذا با کمک همسایهها و گذشتن از پشتبامها وارد منزل دکتر مصدق شد؛ و وی را به ستاد ارتش که جای امنی بود، منتقل کرد. | یکی از خدمات مهم سرتیپ محمود افشارطوس، خنثی کردن توطئه قتل دکتر محمد مصدق در ۹ اسفند ۱۳۳۱، بود. در روز نهم اسفند، به ظاهر شاه قصد داشت مخفیانه به خارج از کشور سفرکند. دکتر مصدق به کاخ رفت تا مدارک لازم را به محمدرضا شاه تحویل دهد، اما موقع خروج متوجه شد که گروهی از لاتها و اوباش نظیر شعبان جعفری معروف به شعبان بیمخ که توسط آخوند کاشانی و آخوند بهبهانی تحریک و ترغیب شده بودند، همراه با عدهای از افسران بازنشسته جلو کاخ اجتماع کردهاند؛ و قصد قتل او را دارند. دکتر مصدق بهخاطر امتناع از درگیری به منزلش گریخت؛ و آن جماعت هم به منزلش یورش بردند تا او را به قتل برسانند. سرتیپ افشارطوس از کانالهای اطلاعاتی خود متوجه موضوع شد. او دید که اگر بخواهد مستقیم وارد منزل دکتر مصدق بشود و او را با خود به جای امنی ببرد، اوباش و افسران همراه آنها با او درگیر میشوند. لذا با کمک همسایهها و گذشتن از پشتبامها وارد منزل دکتر مصدق شد؛ و وی را به ستاد ارتش که جای امنی بود، منتقل کرد. | ||
شعبان جعفری (شعبان بیمخ) در رابطه با این موضوع در خاطرات خود میگوید:<blockquote>«آیت ا…کاشانی به ما گفت: برین نذارین شاه بره، اگه شاه بره عمامه ما هم رفته!.» | شعبان جعفری (شعبان بیمخ) در رابطه با این موضوع در خاطرات خود میگوید:<blockquote>«آیت ا…کاشانی به ما گفت: برین نذارین شاه بره، اگه شاه بره عمامه ما هم رفته!.»<ref name=":2">[https://irankargar.com/%D8%A8%D9%87-%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D9%81%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D8%B7%D9%88%D8%B3-%D8%A7%D9%81%D8%B3%D8%B1-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85%DB%8C-%D9%88-%D9%85%DB%8C%D9%87%D9%86/ به یاد محمود افشارطوس افسر مردمی و میهندوست - سایت ایران کارگر]</ref> </blockquote> | ||
== ربودن افشارطوس و قتل او == | == ربودن افشارطوس و قتل او == | ||
شب ۳۱ فروردین ۱۳۳۲، سرتیپ محمود افشارطوس توسط حسین خطیبی و ۴ افسر دیگر ربوده شد که خود ماجراهایی دارد. روز ششم اردیبهشتماه جسد طنابپیچ شدهی سرتیپ افشارطوس در حالی که قرآن کوچکی در جیب کت افسری او قرار داشت، کشف شد. نشریهها عکسهای از جسد محمود افشارطوس که صورت او تماماً سیاه شده بود؛ و به طرز بسیار فجیعی به قتل رسیده بود، چاپ کردند. | شب ۳۱ فروردین ۱۳۳۲، سرتیپ محمود افشارطوس توسط حسین خطیبی و ۴ افسر دیگر ربوده شد که خود ماجراهایی دارد. روز ششم اردیبهشتماه جسد طنابپیچ شدهی سرتیپ افشارطوس در حالی که قرآن کوچکی در جیب کت افسری او قرار داشت، کشف شد. نشریهها عکسهای از جسد محمود افشارطوس که صورت او تماماً سیاه شده بود؛ و به طرز بسیار فجیعی به قتل رسیده بود، چاپ کردند.<ref name=":1" /> | ||
جسد سرتیپ افشارطوس در غار تلو در تپههای لشگرک واقع در شمال تهران کشف شدهبود که به دنبال آن در روز ۱۲ اردیبهشت فرمانداری تهران در اعلامیهای اطلاع داد که: <blockquote>'''«'''رئیس شهربانی به وسیله چند تن از افسران بازنشسته و مخالفان دولت، به قتل رسیده و دکتر بقایی و سرلشکر زاهدی در این جنایت دست داشتهاند». | جسد سرتیپ افشارطوس در غار تلو در تپههای لشگرک واقع در شمال تهران کشف شدهبود که به دنبال آن در روز ۱۲ اردیبهشت فرمانداری تهران در اعلامیهای اطلاع داد که: <blockquote>'''«'''رئیس شهربانی به وسیله چند تن از افسران بازنشسته و مخالفان دولت، به قتل رسیده و دکتر بقایی و سرلشکر زاهدی در این جنایت دست داشتهاند».<ref name=":0" /> </blockquote> | ||
=== '''تأثیرات قتل افشارطوس''' === | === '''تأثیرات قتل افشارطوس''' === | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
۳- خارج شدن اداره آگاهی شهربانی از کنترل دولت ملی، که یکی از مهمترین دستگاههای اطلاعاتی کشور بود. | ۳- خارج شدن اداره آگاهی شهربانی از کنترل دولت ملی، که یکی از مهمترین دستگاههای اطلاعاتی کشور بود. | ||
۴- قتل سرتیپ افشارطوس اثرات بسیار بد دیگری نیز داشت که یکی از آنها دادن بهانه به دست مخالفان برای استیضاح دولت، آن هم به بهانه شکنجه متهمان و بدون توجه به کشف جرم بود. | ۴- قتل سرتیپ افشارطوس اثرات بسیار بد دیگری نیز داشت که یکی از آنها دادن بهانه به دست مخالفان برای استیضاح دولت، آن هم به بهانه شکنجه متهمان و بدون توجه به کشف جرم بود.<ref name=":1" /> | ||
== افشارطوس از نگاه مصدق == | == افشارطوس از نگاه مصدق == | ||
دکتر محمد مصدق در بیدادگاه نظامی بر نقش بینظیر سرتیپ افشارطوس بهتأکید میگوید : <blockquote>«مرحوم سرلشکر افشار طوس در شغل ریاست شهربانی افسری بینظیر بود؛ و غیر از انجام وظیفه نظری نداشت و بههمین جهت با وضع فجیعی به قتل رسید. غرض از از قتل او دو چیز بود، یکی آنکه چنین افسری را از بین ببرند؛ و دیگر آنکه ثابت کنند دولت آنقدر ضعیف است که رئیس شهربانی آن را میربایند ولی قادر نیست قاتل او را دستگیر نماید. من با دستگاهی کار میکردم که زیر نفوذ استعمار بود پس از چند تغییر و تبدیل سرتیپ افشارطوس را در رأس اداره کل شهربانی گذاردم شاید اصلاحاتی بکند. او را از بین بردند؛ و با آن همه بیانات و اقاریری که متهمان به قتل او در نوار ضبط صوت نمودند، همگی بدون استثناء در دادگاه نظامی تبرئه شدند؛ و پرونده قتل او که با آن طرز فجیع از بین رفته بود مختوم گردید. | دکتر محمد مصدق در بیدادگاه نظامی بر نقش بینظیر سرتیپ افشارطوس بهتأکید میگوید : <blockquote>«مرحوم سرلشکر افشار طوس در شغل ریاست شهربانی افسری بینظیر بود؛ و غیر از انجام وظیفه نظری نداشت و بههمین جهت با وضع فجیعی به قتل رسید. غرض از از قتل او دو چیز بود، یکی آنکه چنین افسری را از بین ببرند؛ و دیگر آنکه ثابت کنند دولت آنقدر ضعیف است که رئیس شهربانی آن را میربایند ولی قادر نیست قاتل او را دستگیر نماید. من با دستگاهی کار میکردم که زیر نفوذ استعمار بود پس از چند تغییر و تبدیل سرتیپ افشارطوس را در رأس اداره کل شهربانی گذاردم شاید اصلاحاتی بکند. او را از بین بردند؛ و با آن همه بیانات و اقاریری که متهمان به قتل او در نوار ضبط صوت نمودند، همگی بدون استثناء در دادگاه نظامی تبرئه شدند؛ و پرونده قتل او که با آن طرز فجیع از بین رفته بود مختوم گردید.<ref name=":1" /> </blockquote> | ||
== متهمان قتل افشارطوس == | == متهمان قتل افشارطوس == | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
۵- سرتیپ بازنشسته نصرالله زاهدی | ۵- سرتیپ بازنشسته نصرالله زاهدی | ||
۶- سرگرد بازنشسته فریدون بلوچ | ۶- سرگرد بازنشسته فریدون بلوچ قرایی | ||
۷- سرهنگ بازنشسته علی محمد هاشمزاده | ۷- سرهنگ بازنشسته علی محمد هاشمزاده | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
۱۲- امیر رستمی | ۱۲- امیر رستمی | ||
۱۳- شهریار بلوچ | ۱۳- شهریار بلوچ قرایی | ||
۱۴- ناصر زمانی | ۱۴- ناصر زمانی | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
۱۷- مهندس علیرضا قره گزلو(متواری) | ۱۷- مهندس علیرضا قره گزلو(متواری) | ||
البته مظفر بقایی و حسین خطیبی و سرتیپهای بازنشسته عوامل اصلی قتل و سایرین مجری نظرات آنها بودهاند. | البته مظفر بقایی و حسین خطیبی و سرتیپهای بازنشسته عوامل اصلی قتل و سایرین مجری نظرات آنها بودهاند.<ref name=":2" /> | ||
مظفر بقایی یکی از مهمترین چهرههای '''[[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران|نهضت ملی کردن صنعت نفت]]''' بود که از مصدق دل کنده بود. او از نمایندگان مجلس، پیش از آغاز نهضت ملی کردن نفت بود که در جریان مبارزه سیاسی صنعت نفت به یکی از سیاستمداران مهم این نهضت تبدیل شد. بقایی همچنین از بنیانگذاران '''[[جبهه ملی ایران|جبهه ملی]]''' بود و در آغاز نخست وزیری دکتر محمد مصدق، همراه با خلیل ملکی، حزب زحمتکشان ایران را تأسیس کرد. در سال ۱۳۳۲، مظفر بقایی نیز مثل آخوند کاشانی از جمله سیاستمداران سرشناسی بود که رودرروی دکتر مصدق ایستاده بود. | مظفر بقایی یکی از مهمترین چهرههای '''[[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران|نهضت ملی کردن صنعت نفت]]''' بود که از مصدق دل کنده بود. او از نمایندگان مجلس، پیش از آغاز نهضت ملی کردن نفت بود که در جریان مبارزه سیاسی صنعت نفت به یکی از سیاستمداران مهم این نهضت تبدیل شد. بقایی همچنین از بنیانگذاران '''[[جبهه ملی ایران|جبهه ملی]]''' بود و در آغاز نخست وزیری دکتر محمد مصدق، همراه با خلیل ملکی، حزب زحمتکشان ایران را تأسیس کرد. در سال ۱۳۳۲، مظفر بقایی نیز مثل آخوند کاشانی از جمله سیاستمداران سرشناسی بود که رودرروی دکتر مصدق ایستاده بود.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/fk_downfall_e23/25365457.html قتل رئیس شهربانی مصدق - سایت رادیو فردا]</ref> | ||
=== '''سرانجام پرونده قتل''' === | === '''سرانجام پرونده قتل''' === | ||
سرانجام بهجز مظفر بقایی، همهی متهمان اصلی پرونده بازداشت شدند؛ و پس از ۲۵ مرداد مظفر بقایی نیز بازداشت شد اما به فاصله خیلی کمی [[کودتای ۲۸ مرداد]] رخ داد؛ و محاکمه آنان ناکام ماند. | سرانجام بهجز مظفر بقایی، همهی متهمان اصلی پرونده بازداشت شدند؛ و پس از ۲۵ مرداد مظفر بقایی نیز بازداشت شد اما به فاصله خیلی کمی [[کودتای ۲۸ مرداد]] رخ داد؛ و محاکمه آنان ناکام ماند. | ||
پس از کودتای ۲۸ مرداد تمامی متهمان از زندان آزاد شدند. کودتاگران سعی داشتند تا این جنایت فجیع را به دکتر مصدق نسبت دهند. در آخرین جلسه دادگاه نیز پس از قرائت رای متهمان و تبرئهی آنها، اوباشانی چون شعبان بیمخ فریاد زدند: زنده باد قاتلین افشار طوس… | پس از کودتای ۲۸ مرداد تمامی متهمان از زندان آزاد شدند. کودتاگران سعی داشتند تا این جنایت فجیع را به دکتر مصدق نسبت دهند. در آخرین جلسه دادگاه نیز پس از قرائت رای متهمان و تبرئهی آنها، اوباشانی چون شعبان بیمخ فریاد زدند: زنده باد قاتلین افشار طوس…<ref name=":1" /> | ||
مظفر بقایی که با این جنایت فجیع نقش بسیار برجستهای در پیروزی کودتا داشت، بعدها در دادگاه رژیم شاه ادعا کرد که به تصدیق همه سه بار تاج و تخت شاه ایران را از سقوط قطعی نجات داده است! یکبار در تیرماه ۱۳۳۱، یکبار در نهم اسفندماه ۱۳۳۱ و یکبار هم در ۲۸ مرداد۱۳۳۲، | مظفر بقایی که با این جنایت فجیع نقش بسیار برجستهای در پیروزی کودتا داشت، بعدها در دادگاه رژیم شاه ادعا کرد که به تصدیق همه سه بار تاج و تخت شاه ایران را از سقوط قطعی نجات داده است! یکبار در تیرماه ۱۳۳۱، یکبار در نهم اسفندماه ۱۳۳۱ و یکبار هم در ۲۸ مرداد۱۳۳۲،<ref name=":2" /> | ||
== منابع: == |
ویرایش