۹٬۹۳۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''عباس | '''عباس عمانی،''' زادهی ۱۳۳۹ تهران شهادت ۲۸ دی ۱۳۵۸ | ||
عباس عمانی اولین قربانی چماقداری به خاطر هواداری از ریاست جمهوری مسعود رجوی بود که حین توزیع نشریه و پوستر توسط چماقداران حزباللهی به قتل رسید. | |||
«حقیقت را همیشه باید ترویج کرد... حقیقت را همیشه باید ترویج کرد». | «حقیقت را همیشه باید ترویج کرد... حقیقت را همیشه باید ترویج کرد». | ||
خط ۶۶: | خط ۷: | ||
این جملهٔ گزیده و موجز را جوانی نوشته است که تازه دیپلم دبیرستانش را گرفته بود و با شور و شوق فصلی جدید، در جستجوی افقهای نو آینده بود. | این جملهٔ گزیده و موجز را جوانی نوشته است که تازه دیپلم دبیرستانش را گرفته بود و با شور و شوق فصلی جدید، در جستجوی افقهای نو آینده بود. | ||
جوانی | جوانی که تمنای جوانی را به شوق وصال به حقیقت میآمیخت. جوانی که هنوز آینده از دریچههای شورانگیزیها و پنجرههای شوقآمیزیهای باز آمده از هوای تازه انقلاب در سال ۱۳۵۸به رویش گشوده میشد. | ||
جوانی که هنوز آینده از دریچههای شورانگیزیها و پنجرههای | |||
جوانی که به تحقق ایرانی آزاد و آباد و دموکراتیک یقین داشت و برای ترویج این | جوانی که به تحقق ایرانی آزاد و آباد و دموکراتیک یقین داشت و برای ترویج این معانی، وجود خود را در پرتو این ارزشها تربیت مینمود و بارقههای آنها از وجودش به کناردستیها، دوستان، اقوام و همکارانش ساطع میشد. | ||
کارگر جوانی که طعم زندگی را در کارگاه پروانهسازی در نعمتآباد تهران میچشید و از طبقهٔ زحمتکشان استثمار شده بود: | کارگر جوانی که طعم زندگی را در کارگاه پروانهسازی در نعمتآباد تهران میچشید و از طبقهٔ زحمتکشان استثمار شده بود: | ||
خط ۷۶: | خط ۱۵: | ||
«من عباس عمانی یکی از طرفداران سازمان شما میباشم. دیپلم چهارم نظری را گرفتهام و فعلاً در پروانهسازی در نعمتآباد کار میکنم. برادران کارگرم را راهنمایی کردهام تا هوادار سازمان شما باشند و همچنین در محل زندگیمان ـ شیر و خورشید، چهارراه عباسی ـ نیز دوستانم را بیشترشان را هوادار سازمان کردهام و بعضی از بچههای فامیلهایمان را هم همینطور. از گفتن این مطالب نه پاداش میخواهم و نه برای خودستایی؛ چون حقیقت را همیشه باید ترویج کرد... حقیقت را همیشه باید ترویج کرد».(نامه عباس عمانی به سازمان مجاهدین خلق ایران، دی ۱۳۵۸) | «من عباس عمانی یکی از طرفداران سازمان شما میباشم. دیپلم چهارم نظری را گرفتهام و فعلاً در پروانهسازی در نعمتآباد کار میکنم. برادران کارگرم را راهنمایی کردهام تا هوادار سازمان شما باشند و همچنین در محل زندگیمان ـ شیر و خورشید، چهارراه عباسی ـ نیز دوستانم را بیشترشان را هوادار سازمان کردهام و بعضی از بچههای فامیلهایمان را هم همینطور. از گفتن این مطالب نه پاداش میخواهم و نه برای خودستایی؛ چون حقیقت را همیشه باید ترویج کرد... حقیقت را همیشه باید ترویج کرد».(نامه عباس عمانی به سازمان مجاهدین خلق ایران، دی ۱۳۵۸) | ||
== | == زندگی نامه == | ||
عباس عمانی از | عباس عمانی روز ۲۸دی ۱۳۵۸ در حین تبلیغ برنامه انتخاباتی مسعود رجوی، هدف ضرب و شتم شدید باندهای لمپن ـ پاسدار قرار گرفت و بر اثر خونریزی مغزی، جان بر سر «ترویج حقیقت» و آزادی نهاد. وی نخستین شهید مجاهدین پس از قیام سال ۵۷ بود. شهادت او از سویی بهتآور بود و از دیگر سوی افشاگر حاکمیت استبداد زیر پرده دین بود. شهادت وی یک هشدار و آمادهباش به جریانات آزادیخواه و مترقی آن زمان ایران داد. از این روی هم بود که جانباختن مظلومانهی وی موجب برانگیختگی و محکومیت از جانب بسیاری از فعالان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مدافع آزادی بیان و تبلیغات و اجتماعات گردید. | ||
عباس عمانی از نسل نوخواه برآمده از ارزشها و آرزوهای قیام سال ۱۳۵۷ بود. قیامی که افقهای تازهای پیش روی نسل تحولخواه ایران گشوده بود. عباس خود را در بطن ایرانی دید که خواهان آزادی و عدالت است. عباس عمانی بهدلیل تعلقش به طبقهٔ کارگر، این حس را بهطور مضاعف در وجود خویش و شرایط پیرامونش حس میکرد. از این رو هم بود که در مدت کوتاهی توانسته بود ارزشهای انسانی را آنچنان در وجودش متبلور کند که پیرامونش را به جانب مغناطیس آزادی و عدالت جذب نماید. | |||
عباس عمانی | |||
عباس عمانی به | عباس عمانی پس از فارغالتحصیل شدن، باید مخارج خانوادهاش را تأمین میکرد. در کارگاه پروانهسازی در نعمتآباد تهران مشغول به کار شد. فضای جامعهاش هنوز متأثر از آثار قیام سال ۵۷ بود. هنوز همای امیدهای بیکران بر آسمان میهنش بال میزد و سایهٔ سعادت اجتماعی میگسترد. عباس هم کوشندهای پرتمنا برای آزادی و عدالت بود. آن امیدها به او انگیزه و کشش به جانب آزادی و سعادت را میداد. | ||
عباس عمانی برای «ترویج حقیقت» به تبلیغ برنامهای دست زد که خواستهای خود و مردمش را در آن میدید. برنامهای که کمتر از یک هفته توانست اقلیتهای قومی و مذهبی و اقشار گوناگون جامعه ایران را بر گرد خود متحد و همبسته کند. برنامهای که محورهای انتخاباتی مجاهدین برای اولین دور ریاستجمهوری ایران بود. عباس که کارگری جوان بود، پاسخ به رنج و مرارت طبقهٔ خود را نیز در این برنامه یافت. | |||
عباس عمانی برای «ترویج حقیقت» به تبلیغ برنامهای دست زد که | |||
عباس عمانی همچون همهٔ پیشتازان و | عباس عمانی همچون همهٔ پیشتازان و رهنوردان شیفتهٔ آزادی، نخست ذهن و ضمیر خود را از حق آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی اجتماعات و نیز حق فعالیت مسالمتآمیز هر شهروند و گروهی عبور داده بود و مدافع این حق بیبدیل بود. با این یقین و اعتماد بهنفس و عشق به آرمان آزادی بود که مشتاقانه برای برنامهٔ کاندید مورد نظرش مسعود رجوی دست به فعالیت تبلیغی زد. فعالیت وی هم به تمامی در کادر قوانین انتخابات بود. | ||
در همان روزهایی که ایران در معرض انواع برنامههای انتخاباتی و مناظرهها و مصاحبهها و فعالیتهای همگان پیرامون آن بود، عباس عمانی هم در یکی از همین فعالیتهای قانونی، مورد هجوم ایادی چماقدار و قمهکش قرار میگیرد. دستهجاتی فاشیست که هیچکس مسؤلیتشان را برعهد نمیگرفت؛ ولی سر نخ و پشتیبان و امتدادشان به شخص خمینی ختم میشد. | |||
در همان روزهایی که ایران در معرض انواع برنامههای انتخاباتی و مناظرهها و مصاحبهها و فعالیتهای همگان پیرامون آن بود، عباس عمانی هم در یکی از همین فعالیتهای قانونی، مورد هجوم ایادی | |||
عباس عمانی روز ۲۸دی ۱۳۵۸ در حین تبلیغ برنامه انتخاباتی مسعود رجوی، هدف ضرب و شتم شدید باندهای لمپن ـ پاسدار قرار گرفت و بر اثر خونریزی مغزی، جان بر سر «ترویج حقیقت» و آزادی محبوبش نهاد. وی نخستین شهید مجاهدین پس از قیام سال ۵۷ بود. شهادت او از سویی بهتآور بود و از دیگر سوی افشاگر ارتجاع حاکم شد. شهادت وی یک هشدار و آمادهباش به جریان آزادیخواه و مترقی آن زمان ایران داد. از این روی هم بود که جانباختن مظلومانه و بدون پناه وی موجب برانگیختگی و محکومیت از جانب بسیاری از فعالان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مدافع آزادی بیان و تبلیغات و اجتماعات گردید. | عباس عمانی روز ۲۸دی ۱۳۵۸ در حین تبلیغ برنامه انتخاباتی مسعود رجوی، هدف ضرب و شتم شدید باندهای لمپن ـ پاسدار قرار گرفت و بر اثر خونریزی مغزی، جان بر سر «ترویج حقیقت» و آزادی محبوبش نهاد. وی نخستین شهید مجاهدین پس از قیام سال ۵۷ بود. شهادت او از سویی بهتآور بود و از دیگر سوی افشاگر ارتجاع حاکم شد. شهادت وی یک هشدار و آمادهباش به جریان آزادیخواه و مترقی آن زمان ایران داد. از این روی هم بود که جانباختن مظلومانه و بدون پناه وی موجب برانگیختگی و محکومیت از جانب بسیاری از فعالان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مدافع آزادی بیان و تبلیغات و اجتماعات گردید. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۳۲: | ||
گرامیداشت مبارزه و خون عباس عمانی را مجاهدین خلق ایران علاوه بر مطالبی که در نشریه مجاهد انتشار دادند، طی یک میتینگ بزرگ انتخاباتی که در روز ۱۱بهمن ۵۸ در زمین چمن دانشگاه تهران برگزار شد، بهجای آوردند. مسعود رجوی با قرائت نامهٔ عباس عمانی، ندا و پیام و معنای خون وی را در مقایسه با اولین شهید سازمان (احمد رضایی) در سال ۱۳۵۰، حقانیت راه و آرمان او و تضمین استمرار مبارزه برای آزادی اعلام نمود. | گرامیداشت مبارزه و خون عباس عمانی را مجاهدین خلق ایران علاوه بر مطالبی که در نشریه مجاهد انتشار دادند، طی یک میتینگ بزرگ انتخاباتی که در روز ۱۱بهمن ۵۸ در زمین چمن دانشگاه تهران برگزار شد، بهجای آوردند. مسعود رجوی با قرائت نامهٔ عباس عمانی، ندا و پیام و معنای خون وی را در مقایسه با اولین شهید سازمان (احمد رضایی) در سال ۱۳۵۰، حقانیت راه و آرمان او و تضمین استمرار مبارزه برای آزادی اعلام نمود. | ||
شهادت عباس عمانی موجب سرازیر شدن موجی از عواطف و حمایت نسبت به مجاهدین خلق شد و برنامهٔ انتخاباتیشان را که عباس در ترویج و تبلیغ آن کوشا بود، بیشتر به میان نسل جوان و مردم ایران برد. | شهادت عباس عمانی موجب سرازیر شدن موجی از عواطف و حمایت نسبت به مجاهدین خلق شد و برنامهٔ انتخاباتیشان را که عباس در ترویج و تبلیغ آن کوشا بود، بیشتر به میان نسل جوان و مردم ایران برد. | ||
هیچ | آنچه آن زمان تعجببرانگیز گشته بود، این بود که چرا از جانب خمینی و دستگاه حکومت و ارگانهای مسئول و وزارت کشور ـ که مسؤل برگزاری انتخابات بود ـ عاملان بهقتل رساندن عباس عمانی مورد پیگرد قانونی قرار نگرفتند؟ خمینی هم هیچ اشارهای به این جنایت نکرد. دستگاه قضاییهٔ وی هم هیچ اقدامی انجام نداد که بهخوبی نشان داد همهٔ باندهای چماقدار و قمهکش، دستور از مراجع رسمیِ سیاسی و مذهبیِ حاکمیت میگیرند و پشت و پناه قانونی دارند! | ||
== منابع == | |||
ویرایش