۹٬۹۱۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
به گفته فائزه رفسنجانی اختلافات حسن لاهوتی با حکومت، از انحصار طلبیها بود. چون آقای لاهوتی سابقه مبارزات زیادی داشت و طبعاً از انقلاب توقع دیگری داشت و وقتی شاهد وقایعی بود که با اهداف و روح انقلاب همخوانی نداشت، ناراحت و دلخور میشد و همینها را بیان میکرد که یکی از این موضوعات، انحصار طلبیهایی بود که با تشکیل حزب جمهوری اسلامی شکل گرفته بود و آقای لاهوتی نظرش این بود که اهداف مبارزه و انقلاب برآورده نخواهد شد و همه چیز به سمت یک نظام تک حزبی پیش می رود...<ref>[http://www.tarikhirani.ir/fa/calendar/424/آبان-07-آیت-الله-لاهوتی-درگذشت درگذشت آیتالله حسن لاهوتی - وب سایت تاریخ ایرانی]</ref> | به گفته فائزه رفسنجانی اختلافات حسن لاهوتی با حکومت، از انحصار طلبیها بود. چون آقای لاهوتی سابقه مبارزات زیادی داشت و طبعاً از انقلاب توقع دیگری داشت و وقتی شاهد وقایعی بود که با اهداف و روح انقلاب همخوانی نداشت، ناراحت و دلخور میشد و همینها را بیان میکرد که یکی از این موضوعات، انحصار طلبیهایی بود که با تشکیل حزب جمهوری اسلامی شکل گرفته بود و آقای لاهوتی نظرش این بود که اهداف مبارزه و انقلاب برآورده نخواهد شد و همه چیز به سمت یک نظام تک حزبی پیش می رود...<ref>[http://www.tarikhirani.ir/fa/calendar/424/آبان-07-آیت-الله-لاهوتی-درگذشت درگذشت آیتالله حسن لاهوتی - وب سایت تاریخ ایرانی]</ref> | ||
== اعترافات برخی از مقامات نظام | == اعترافات برخی از مقامات نظام == | ||
<blockquote>به گفته علی محمد بشارتی (مسئول وقت اطلاعات سپاه)،که در سفر به کرمانشاه همراه حسن لاهوتی (نماینده وقت خمینی در سپاه) بود، این سفر ۳ روز طول کشیده و سلاحهای زیادی جمعآوری کرده بودند که اغلب این سلاحها ژ – ۳ و کلت روولور بودند و میخواستند این سلاحها را به تهران منتقل کنند که به علت حضور مجاهدین ورق برگشت، در این سفر پسر حسن لاهوتی (وحید) هم حضور داشت که با مجاهدین در ارتباط بود و تعداد بسیاری از سلاحهای جمعآوری شده را با خود برده بود، محمد بشارتی عصبانی میشود ولی به خاطر حسن لاهوتی چیزی نمیگوید و موضوع را به خمینی اطلاع میدهد و به او میگوید که آقای لاهوتی بسیار آدم عاطفی است و صحبتهایش دلنشین و دلپذیر میباشد ولی در زمینهی سیاسی آسیب پذیر است و همه، به خصوص مجاهدین به دنبال جذب او هستند، ایشان مثل ما در زندان بوده و با اغلب مجاهدین آشنا شده است اما رفاقت و آشنایی فرق میکند با هواداری از آنها، ایشان از مجاهدین هواداری میکند. همین عمل آقای لاهوتی و سخنرانیهایش به سود مجاهدین و علیه نظام جمهوری اسلامی، عاقبت باعث شد که خمینی او را بعد از مدتی از سمتش برکنار و خامنهای را جایگزین وی کند.<ref>[[عبور از شط شب، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صفحات ۲۳۵ تا ۲۳۷|عبور از شط شب - انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صفحات ۲۳۵ تا ۲۳۷]]</ref></blockquote>[[پرونده:فاطمه رفسنجانی همسر سعید لاهوتی.jpg|جایگزین=فاطمه هاشمی رفسنجانی، همسر سعید لاهوتی|بندانگشتی|268x268پیکسل|فاطمه هاشمی رفسنجانی، همسر سعید لاهوتی]]<blockquote>به گفته فاطمه رفسنجانی (همسر سعید لاهوتی)، مشخص نشد که موضوع دستگیری و بازداشت و بعدش هم کشته شدن حسن لاهوتی و وحید لاهوتی چه بوده، سعید با فاطمه تماس میگیرد و اطلاع میدهد که خودش به خانه برود و او دنبالش نمیآید چون مأموران زندان اوین با حکم اسدالله لاجوردی (دادستان و رئیس زندان اوین)، به خانه حسن لاهوتی ریختهاند و به سعید اجازه خروج از خانه را نمیدهند و میخواهند آنها را بازداشت کنند و همراه خود ببرند و تهدید میکنند که اگر مقاوت کنند آنها را میکشند؛ فاطمه سریع به احمد خمینی اطلاع میدهد که آقای لاهوتی را گرفتهاند و به زندان بردهاند، ساعت ۹ شب سعید با فاطمه تماس میگیرد و به او میگوید آقای لاهوتی حالشان خراب شده و او را به بیمارسان منتقل کردهاند، وقتی فاطمه به بیمارستان میرود متوجه میشود که حسن لاهوتی فوت کرده است و پزشکی قانونی هم علت مرگ را سم استرکنین در معده ایشان تشخیص دادهاند، وقتی هم این موضوع پیگیری میشود به آنها میگویند به خاطر مصالح انقلاب سکوت کنید!؛ همچنین گزارش پزشکی قانونی که بعدها به دست سعید لاهوتی میرسد، علت مرگ پدرش را سکته تشخیص نداده بودند بلکه فوت بر اثر مسمومیت با سم استرکنین بوده است.<ref>[[نشریه حکومتی شهروند امروز، شماره ۷۰ سال ۱۳۷۸]]</ref></blockquote><blockquote>آقای حسن لاهوتی، شب آمد و بحثهای زیادی در رابطه با موضع ایشان داشتیم، حسن لاهوتی از موضع خمینی، ما، صدا و سیما و مجلس انتقاد داشت.<ref>به نقل از خاطرات رفسنجانی، [[بهنقل از خاطرات رفسنجانی، ۲۲ خرداد ۱۳۶۰|۲۲]] خرداد ۱۳۶۰</ref></blockquote>[[پرونده:وحید لاهوتی.jpg|جایگزین=وحید لاهوتی، فرزند حسن لاهوتی|بندانگشتی|250x250پیکسل|وحید لاهوتی، فرزند حسن لاهوتی]] | <blockquote>به گفته علی محمد بشارتی (مسئول وقت اطلاعات سپاه)،که در سفر به کرمانشاه همراه حسن لاهوتی (نماینده وقت خمینی در سپاه) بود، این سفر ۳ روز طول کشیده و سلاحهای زیادی جمعآوری کرده بودند که اغلب این سلاحها ژ – ۳ و کلت روولور بودند و میخواستند این سلاحها را به تهران منتقل کنند که به علت حضور مجاهدین ورق برگشت، در این سفر پسر حسن لاهوتی (وحید) هم حضور داشت که با مجاهدین در ارتباط بود و تعداد بسیاری از سلاحهای جمعآوری شده را با خود برده بود، محمد بشارتی عصبانی میشود ولی به خاطر حسن لاهوتی چیزی نمیگوید و موضوع را به خمینی اطلاع میدهد و به او میگوید که آقای لاهوتی بسیار آدم عاطفی است و صحبتهایش دلنشین و دلپذیر میباشد ولی در زمینهی سیاسی آسیب پذیر است و همه، به خصوص مجاهدین به دنبال جذب او هستند، ایشان مثل ما در زندان بوده و با اغلب مجاهدین آشنا شده است اما رفاقت و آشنایی فرق میکند با هواداری از آنها، ایشان از مجاهدین هواداری میکند. همین عمل آقای لاهوتی و سخنرانیهایش به سود مجاهدین و علیه نظام جمهوری اسلامی، عاقبت باعث شد که خمینی او را بعد از مدتی از سمتش برکنار و خامنهای را جایگزین وی کند.<ref>[[عبور از شط شب، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صفحات ۲۳۵ تا ۲۳۷|عبور از شط شب - انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صفحات ۲۳۵ تا ۲۳۷]]</ref></blockquote>[[پرونده:فاطمه رفسنجانی همسر سعید لاهوتی.jpg|جایگزین=فاطمه هاشمی رفسنجانی، همسر سعید لاهوتی|بندانگشتی|268x268پیکسل|فاطمه هاشمی رفسنجانی، همسر سعید لاهوتی]]<blockquote>به گفته فاطمه رفسنجانی (همسر سعید لاهوتی)، مشخص نشد که موضوع دستگیری و بازداشت و بعدش هم کشته شدن حسن لاهوتی و وحید لاهوتی چه بوده، سعید با فاطمه تماس میگیرد و اطلاع میدهد که خودش به خانه برود و او دنبالش نمیآید چون مأموران زندان اوین با حکم اسدالله لاجوردی (دادستان و رئیس زندان اوین)، به خانه حسن لاهوتی ریختهاند و به سعید اجازه خروج از خانه را نمیدهند و میخواهند آنها را بازداشت کنند و همراه خود ببرند و تهدید میکنند که اگر مقاوت کنند آنها را میکشند؛ فاطمه سریع به احمد خمینی اطلاع میدهد که آقای لاهوتی را گرفتهاند و به زندان بردهاند، ساعت ۹ شب سعید با فاطمه تماس میگیرد و به او میگوید آقای لاهوتی حالشان خراب شده و او را به بیمارسان منتقل کردهاند، وقتی فاطمه به بیمارستان میرود متوجه میشود که حسن لاهوتی فوت کرده است و پزشکی قانونی هم علت مرگ را سم استرکنین در معده ایشان تشخیص دادهاند، وقتی هم این موضوع پیگیری میشود به آنها میگویند به خاطر مصالح انقلاب سکوت کنید!؛ همچنین گزارش پزشکی قانونی که بعدها به دست سعید لاهوتی میرسد، علت مرگ پدرش را سکته تشخیص نداده بودند بلکه فوت بر اثر مسمومیت با سم استرکنین بوده است.<ref>[[نشریه حکومتی شهروند امروز، شماره ۷۰ سال ۱۳۷۸]]</ref></blockquote><blockquote>آقای حسن لاهوتی، شب آمد و بحثهای زیادی در رابطه با موضع ایشان داشتیم، حسن لاهوتی از موضع خمینی، ما، صدا و سیما و مجلس انتقاد داشت.<ref>به نقل از خاطرات رفسنجانی، [[بهنقل از خاطرات رفسنجانی، ۲۲ خرداد ۱۳۶۰|۲۲]] خرداد ۱۳۶۰</ref></blockquote>[[پرونده:وحید لاهوتی.jpg|جایگزین=وحید لاهوتی، فرزند حسن لاهوتی|بندانگشتی|250x250پیکسل|وحید لاهوتی، فرزند حسن لاهوتی]] | ||
فاطمه دختر هاشمی رفسنجانی و عروس شیخ حسن لاهوتی، فاش کرد که پدرش به دختران و دامادهای خود (سعید و حمید لاهوتی)، توصیه کرده است که برای حفظ مصالح نظام در بارهی نحوهی مرگ حسن لاهوتی سکوت کنند.<ref>مصابحه فاطمه رفسنجانی، با [[مصاحبه فاطمه هاشمی رفسنجانی، با نشریه شهروند امروز شماره ۷۰|نشریه]] شهروند امروز شماره ۷۰</ref> | فاطمه دختر هاشمی رفسنجانی و عروس شیخ حسن لاهوتی، فاش کرد که پدرش به دختران و دامادهای خود (سعید و حمید لاهوتی)، توصیه کرده است که برای حفظ مصالح نظام در بارهی نحوهی مرگ حسن لاهوتی سکوت کنند.<ref>مصابحه فاطمه رفسنجانی، با [[مصاحبه فاطمه هاشمی رفسنجانی، با نشریه شهروند امروز شماره ۷۰|نشریه]] شهروند امروز شماره ۷۰</ref> | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
«۳ روز قبل از آنکه برای دستگیری به خانه ایشان برویم، پسرش وحید را گرفته بودند و آقای لاهوتی به شدت عصبانی بود؛ وحید که پس از دستگیری تصمیم گرفته بود خودکشی کند، یک روز به دروغ گفته بود که با سران مجاهدین خلق در ساختمان آلومینیوم خیابان جمهوری قرار دارد، مأموران را بر میدارد و به آنجا میروند و بعد در فرصتی مناسب خودش را از طبق چهارم به خیابان میاندازد و کشته میشود، آقای لاهوتی از خودکشی وحید خبر نداشت، زمانی که مأموران وارد خانه حسن لاهوتی میشوند در حال نوشتن نامهای سرگشاده به پسرش وحید بود، لاهوتی در جملاتی که به وحید نوشته بود، به امام خمینی اهانت مستقیم کرده بود که از ذکر آن شرم دارم...<ref>[[به نقل از کتاب خاطرات محسن رفیق دوست]]</ref> | «۳ روز قبل از آنکه برای دستگیری به خانه ایشان برویم، پسرش وحید را گرفته بودند و آقای لاهوتی به شدت عصبانی بود؛ وحید که پس از دستگیری تصمیم گرفته بود خودکشی کند، یک روز به دروغ گفته بود که با سران مجاهدین خلق در ساختمان آلومینیوم خیابان جمهوری قرار دارد، مأموران را بر میدارد و به آنجا میروند و بعد در فرصتی مناسب خودش را از طبق چهارم به خیابان میاندازد و کشته میشود، آقای لاهوتی از خودکشی وحید خبر نداشت، زمانی که مأموران وارد خانه حسن لاهوتی میشوند در حال نوشتن نامهای سرگشاده به پسرش وحید بود، لاهوتی در جملاتی که به وحید نوشته بود، به امام خمینی اهانت مستقیم کرده بود که از ذکر آن شرم دارم...<ref>[[به نقل از کتاب خاطرات محسن رفیق دوست]]</ref> | ||
== | == لاهوتی از زبان خودش == | ||
با آغاز توقیف مطبوعات منتقد حکومت، حسن لاهوتی در روز ۲۲ فروردین ۱۳۶۰، اطلاعیهای به شرح زیر صادر کرد: | با آغاز توقیف مطبوعات منتقد حکومت، حسن لاهوتی در روز ۲۲ فروردین ۱۳۶۰، اطلاعیهای به شرح زیر صادر کرد: | ||
ویرایش