کاربر:Hossein/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۰۶: خط ۲۰۶:
=== مراکز آموزش تروریسم در جمهوری اسلامی ===
=== مراکز آموزش تروریسم در جمهوری اسلامی ===


==== '''مراکز آموزشی نیروی قدس'''<ref>یکی از وظایف ارگانهایی که در پیشبرد تروریسم جمهوری اسلامی عمل می‌کنند، جذب و انتخاب نیروهایی است که پس از آموزشهای مقدماتی و کنترل اولیه امنیتی به نیروی قدس و یا وزارت اطلاعات تحویل می‌شوند. نیروی قدس و وزارت اطلاعات در هماهنگی با وزارت خارجه ترتیباتی می‌دهند تا افراد عضوگیری شده به‌طور مخفیانه به ایران وارد و خارج شوند. بسیاری از آنها از طریق کشورهای واسط و با پاسپورتهایی که ایران در اختیار آنها قرار می‌دهد وارد ایران می‌شوند. این افراد با همین پاسپورت به کشور واسط باز می‌گردند و از آنجا با پاسپورتهای دیگر به مقصد مورد نظر خود حرکت می‌کنند</ref> ====
==== مراکز آموزشی نیروی قدس<ref>یکی از وظایف ارگانهایی که در پیشبرد تروریسم جمهوری اسلامی عمل می‌کنند، جذب و انتخاب نیروهایی است که پس از آموزشهای مقدماتی و کنترل اولیه امنیتی به نیروی قدس و یا وزارت اطلاعات تحویل می‌شوند. نیروی قدس و وزارت اطلاعات در هماهنگی با وزارت خارجه ترتیباتی می‌دهند تا افراد عضوگیری شده به‌طور مخفیانه به ایران وارد و خارج شوند. بسیاری از آنها از طریق کشورهای واسط و با پاسپورتهایی که ایران در اختیار آنها قرار می‌دهد وارد ایران می‌شوند. این افراد با همین پاسپورت به کشور واسط باز می‌گردند و از آنجا با پاسپورتهای دیگر به مقصد مورد نظر خود حرکت می‌کنند</ref> ====
-پادگان آموزشی امام‌علی در تهران میدان تجریش
-پادگان آموزشی امام‌علی در تهران میدان تجریش


خط ۲۹۵: خط ۲۹۵:
2) مرکز قائم که مسئولیت آموزش (نفرات غیر ایرانی) را به‌عهده دارد که هم آموزشهای اهل سنت و هم آموزشهای اهل تشیع را در آن ارائه می‌کنند.
2) مرکز قائم که مسئولیت آموزش (نفرات غیر ایرانی) را به‌عهده دارد که هم آموزشهای اهل سنت و هم آموزشهای اهل تشیع را در آن ارائه می‌کنند.


==== '''مراکز آموزش تروریستی وزارت اطلاعات''' ====
==== مراکز آموزش تروریستی وزارت اطلاعات ====
وزارت اطلاعات برای آموزش‌دادن تروریستهای غیرایرانی، اغلب از پادگانها و مراکز نظامی سپاه و ارتش استفاده می‌کند. به این‌صورت که در برخی از پادگانهای ارتش و یا سپاه یک قسمت مخفی راه می‌اندازد و به تروریستهای خود در این پادگانها آموزش می‌دهد.  
وزارت اطلاعات برای آموزش‌دادن تروریستهای غیرایرانی، اغلب از پادگانها و مراکز نظامی سپاه و ارتش استفاده می‌کند. به این‌صورت که در برخی از پادگانهای ارتش و یا سپاه یک قسمت مخفی راه می‌اندازد و به تروریستهای خود در این پادگانها آموزش می‌دهد.  


خط ۳۴۴: خط ۳۴۴:
پادگان آموزشی غیور در کیلو متر30 جادهٌ اهواز - خرمشهر قرار دارد و دارای سابقهٌ طولانی در  آموزش مزدوران خارجی است. همزمان هم نیروی قدس سپاه و هم وزارت اطلاعات از این مرکز استفاده می‌کنند. این پادگان هم‌چنین یک مقر فرعی در خرمشهر دارد. در حال حاضر نفرات لشکر انصارالحسین 9بدر در این پادگان مستقر هستند.
پادگان آموزشی غیور در کیلو متر30 جادهٌ اهواز - خرمشهر قرار دارد و دارای سابقهٌ طولانی در  آموزش مزدوران خارجی است. همزمان هم نیروی قدس سپاه و هم وزارت اطلاعات از این مرکز استفاده می‌کنند. این پادگان هم‌چنین یک مقر فرعی در خرمشهر دارد. در حال حاضر نفرات لشکر انصارالحسین 9بدر در این پادگان مستقر هستند.


==== '''سایر مراکز آموزش تروریستی''' ====
==== سایر مراکز آموزش تروریستی ====
برخی دیگر از مراکز و پادگانهای تروریستی جمهوری اسلامی که نفرات ایرانی و غیرایرانی رژیم در آنها آموزش می‌بینند، به‌شرح زیر است:  
برخی دیگر از مراکز و پادگانهای تروریستی جمهوری اسلامی که نفرات ایرانی و غیرایرانی رژیم در آنها آموزش می‌بینند، به‌شرح زیر است:  


خط ۵۸۱: خط ۵۸۱:
اقدامات تروریستی علیه پناهندگان و گروههای کرد ایرانی در کردستان عراق<ref>ایجاد شبکه‌های جاسوسی و اطلاعاتی در خارج کشور و به‌راه انداختن دسته‌هایی تحت نام «اعضای سابق مجاهدین» وبکارگیری آنها علیه مجاهدین و مقاومت ایران و زمینه‌سازی اقدامات تروریستی از اقدامات وزارت اطلاعات در خارج کشور است</ref>
اقدامات تروریستی علیه پناهندگان و گروههای کرد ایرانی در کردستان عراق<ref>ایجاد شبکه‌های جاسوسی و اطلاعاتی در خارج کشور و به‌راه انداختن دسته‌هایی تحت نام «اعضای سابق مجاهدین» وبکارگیری آنها علیه مجاهدین و مقاومت ایران و زمینه‌سازی اقدامات تروریستی از اقدامات وزارت اطلاعات در خارج کشور است</ref>


===== '''نقش معاونت خارجی وزارت اطلاعات در ترور مسعود رجوی در فرانسه''' =====
===== نقش معاونت خارجی وزارت اطلاعات در ترور مسعود رجوی در فرانسه =====
یکی از مهمترین اهداف وزارت اطلاعات از بدو تأسیس ترور مسعود رجوی بود. در ابتدای تأسیس تا سال68 آخوند محمد حجازی معاونت خارجی وزارت اطلاعات مسئولیت این ترور را برعهده داشت. سعید امامی<ref>سعید امامی ریاست معاونت داخلی وزارت اطلاعات در زمان رفسنجانی قتلهای زنجیره‌یی در داخل و ترورهای وزارت اطلاعات در خارج را در هماهنگی کامل با حجازی دفتر ویژهٌ خامنه‌ای دنبال می‌کرد. از جمله طرحهایی که مستقیماً توسط سعید امامی به‌اجرا درآمد، طرح ترور دکتر کاظم رجوی و طرح انفجار حرم امام رضا و قتل کشیشان می‌باشد.</ref> به‌عنوان مدیر کل در اجرای این طرح با حجازی کار می‌کرد. یکی از افسران عملیاتی حجازی در فرانسه و سوئیس که دست‌اندرکار این طرح بود محمود رجبی<ref>محمود رجبی همان کسی است که در سالهای بعد در جریان قتلهای سیاسی و زنجیره‌یی دست داشت و از او با نام مستعار محمدی نیز اسم برده می‌شود. وی که در جریان این قتلها دستگیر شده بود، به‌خاطر شرکتش در ترورهای خارج کشور و برای جلوگیری از افشا شدن نقش نظام در این ترورها سریعاً آزاد شد.</ref> نام داشت که در ارتباط با سعید امامی بود. محمود رجبی قبل از تشکیل وزارت اطلاعات با اطلاعات سپاه فعالیت می‌کرد و به‌همراه پاسدار اطلاعاتی دیگری به‌نام رضا طباطبائی در سال1361 با پاسپورت دیپلوماتیک به فرانسه رفته بود. مأموریت این دو نفر از طرف سپاه طراحی و اجرای ترور مسعود رجوی بود. ابوالقاسم مصباحی یکی از پایه‌گذاران وزارت اطلاعات، معروف به شاهدC در شهادت خود در مقابل مراجع قضایی آلمان و سوئیس تصریح می‌کند: در 1982 (سال1361) دو عضو سپاه پاسداران انقلاب به‌نام رضا طباطبایی و محمود رجبی با پاسپورت دیپلوماتیک به پاریس رفتند. استفاده از پاسپورت دیپلوماتیک به‌این منظور بود که به آنها اجازه دهد که از موقعیت مصونیت دیپلوماتیک برخوردار باشند. مأموریت این دو نفر این بود که مسعود رجوی را به قتل برسانند اما به‌دلیل اقدامات حفاظتی طرح سوءقصد در آن زمان تغییر کرد و طباطبایی و رجبی سال84 به ایران بازگشتند. پس از باز گشت محمود رجبی به وزارت اطلاعات منتقل و در معاونت خارجی سازماندهی شد. وی بار دیگر از طرف معاونت خارجی اطلاعات با پاسپورت عادی به فرانسه اعزام شد و درخواست اجازهٌ اقامت دانشجویی کرد که با اقامت او موافقت شد. شاهدC می‌گوید «مأموریت رجبی این بود که تمامی فعالیتهای مجاهدین خلق حول برادر رجوی را کشف کند. او تمامی افراد با نفوذ حول رجوی را شناسایی کرد و طرحی از مکانها و جلسات تهیه کرد تا نهایتاً به تهران بدهد».  
یکی از مهمترین اهداف وزارت اطلاعات از بدو تأسیس ترور مسعود رجوی بود. در ابتدای تأسیس تا سال68 آخوند محمد حجازی معاونت خارجی وزارت اطلاعات مسئولیت این ترور را برعهده داشت. سعید امامی<ref>سعید امامی ریاست معاونت داخلی وزارت اطلاعات در زمان رفسنجانی قتلهای زنجیره‌یی در داخل و ترورهای وزارت اطلاعات در خارج را در هماهنگی کامل با حجازی دفتر ویژهٌ خامنه‌ای دنبال می‌کرد. از جمله طرحهایی که مستقیماً توسط سعید امامی به‌اجرا درآمد، طرح ترور دکتر کاظم رجوی و طرح انفجار حرم امام رضا و قتل کشیشان می‌باشد.</ref> به‌عنوان مدیر کل در اجرای این طرح با حجازی کار می‌کرد. یکی از افسران عملیاتی حجازی در فرانسه و سوئیس که دست‌اندرکار این طرح بود محمود رجبی<ref>محمود رجبی همان کسی است که در سالهای بعد در جریان قتلهای سیاسی و زنجیره‌یی دست داشت و از او با نام مستعار محمدی نیز اسم برده می‌شود. وی که در جریان این قتلها دستگیر شده بود، به‌خاطر شرکتش در ترورهای خارج کشور و برای جلوگیری از افشا شدن نقش نظام در این ترورها سریعاً آزاد شد.</ref> نام داشت که در ارتباط با سعید امامی بود. محمود رجبی قبل از تشکیل وزارت اطلاعات با اطلاعات سپاه فعالیت می‌کرد و به‌همراه پاسدار اطلاعاتی دیگری به‌نام رضا طباطبائی در سال1361 با پاسپورت دیپلوماتیک به فرانسه رفته بود. مأموریت این دو نفر از طرف سپاه طراحی و اجرای ترور مسعود رجوی بود. ابوالقاسم مصباحی یکی از پایه‌گذاران وزارت اطلاعات، معروف به شاهدC در شهادت خود در مقابل مراجع قضایی آلمان و سوئیس تصریح می‌کند: در 1982 (سال1361) دو عضو سپاه پاسداران انقلاب به‌نام رضا طباطبایی و محمود رجبی با پاسپورت دیپلوماتیک به پاریس رفتند. استفاده از پاسپورت دیپلوماتیک به‌این منظور بود که به آنها اجازه دهد که از موقعیت مصونیت دیپلوماتیک برخوردار باشند. مأموریت این دو نفر این بود که مسعود رجوی را به قتل برسانند اما به‌دلیل اقدامات حفاظتی طرح سوءقصد در آن زمان تغییر کرد و طباطبایی و رجبی سال84 به ایران بازگشتند. پس از باز گشت محمود رجبی به وزارت اطلاعات منتقل و در معاونت خارجی سازماندهی شد. وی بار دیگر از طرف معاونت خارجی اطلاعات با پاسپورت عادی به فرانسه اعزام شد و درخواست اجازهٌ اقامت دانشجویی کرد که با اقامت او موافقت شد. شاهدC می‌گوید «مأموریت رجبی این بود که تمامی فعالیتهای مجاهدین خلق حول برادر رجوی را کشف کند. او تمامی افراد با نفوذ حول رجوی را شناسایی کرد و طرحی از مکانها و جلسات تهیه کرد تا نهایتاً به تهران بدهد».  
یک دانشجوی ایرانی مقیم فرانسه به‌نام مجید صفایی که او را پرویز نیز صدا می‌زدند در ارتباط با محمود رجبی فعالیت جاسوسی می‌کرد. شاهدC می‌گوید: «پرویز صفایی دو منبع خارجی داشت اولین منبع یحیی گوآسمی و دومین آن ژاک سوتلو<ref>گوآسمی یک فرانسوی الجزایری‌الاصل بود و سوتلو نمایندهٌ گروه آکسیون دیرکت (عمل مستقیم) فرانسه». چنان‌که در گزارشهای رجبی آمده به‌علت عدم امکان نفوذ در مجاهدین و هشیاری آنها طرحهایش علیه مسعود رجوی موفق نمی‌شود.</ref> بود. 
یک دانشجوی ایرانی مقیم فرانسه به‌نام مجید صفایی که او را پرویز نیز صدا می‌زدند در ارتباط با محمود رجبی فعالیت جاسوسی می‌کرد. شاهدC می‌گوید: «پرویز صفایی دو منبع خارجی داشت اولین منبع یحیی گوآسمی و دومین آن ژاک سوتلو<ref>گوآسمی یک فرانسوی الجزایری‌الاصل بود و سوتلو نمایندهٌ گروه آکسیون دیرکت (عمل مستقیم) فرانسه». چنان‌که در گزارشهای رجبی آمده به‌علت عدم امکان نفوذ در مجاهدین و هشیاری آنها طرحهایش علیه مسعود رجوی موفق نمی‌شود.</ref> بود. 


====== '''طرح ترور مسعود رجوی در سوئیس''' ======
====== طرح ترور مسعود رجوی در سوئیس ======
در بهار 65محمود رجبی که در آن زمان در ژنو بود، از طریق سوتلو مطلع شد که مسعود رجوی احتمالاً از طریق سوئیس به عراق خواهد رفت. این اطلاعات از طریق وزارت اطلاعات به وزارت خارجه داده شد و  سفیر وقت جمهوری اسلامی در سوئیس با ملاقاتهای متعدد خواهان این شد که در صورت مسافرت مسعود رجوی به سوئیس انترپل اقدام به دستگیری وی نماید.
در بهار 65محمود رجبی که در آن زمان در ژنو بود، از طریق سوتلو مطلع شد که مسعود رجوی احتمالاً از طریق سوئیس به عراق خواهد رفت. این اطلاعات از طریق وزارت اطلاعات به وزارت خارجه داده شد و  سفیر وقت جمهوری اسلامی در سوئیس با ملاقاتهای متعدد خواهان این شد که در صورت مسافرت مسعود رجوی به سوئیس انترپل اقدام به دستگیری وی نماید.


هم‌زمان وزارت اطلاعات محمود رجبی را مأمور کرد تا ترور مسعود رجوی در سوئیس را طراحی کند. رجبی به تهران گزارش داده بود که در صورت مسافرت رجوی به سوئیس اجرای این طرح عملی‌تر از اجرای آن در فرانسه است. شاهدC در این زمینه می‌گوید: «محمود رجبی به‌نوعی دریافته بود که فعالیتهای سیاسی مسعود رجوی در سوئیس جریان دارد و قرار است جریان داشته باشد. به این منظور از سوتلو خواست که در مورد مکان مسعود رجوی اطلاع کسب کند به‌خصوص که فکر می‌کرد حذف رجوی در سوئیس ساده‌تر از فرانسه که در آن‌جا مقیم است و بیشتر هم تحت حفاظت است می‌باشد. سوتلو امکانات و منابعش را به‌کار گرفت تا به ایرانیها اطلاعاتی در مورد آمدن مسعود رجوی به سوئیس بدهد. آنها قصد داشتند که طرح ترور را در سوئیس اجرا کنند. وقتی که سوتلو به رجبی اطلاع داد که منبعی نزد پلیس سوئیس دارد، وزارت اطلاعات ارزیابی کرد که باید مستقیماً با این منبع وارد ارتباط شود. وزارت اطلاعات این منبع را به مبلغ 100000دلار آمریکایی از سوتلو خرید.  منبع یک کارمند زن پلیس<ref>نقش جاسوس پلیس در ترور کاظم رجوی روزنامهٌ تریبیون دوژنو 17مرداد 76: «یک پلیس زن اهل ژنو همراه همسر ایرانی خود، در 30ژوئن به‌دستور کارلا دل پونته، دادستان کنفدراسیون، به‌اتهام جاسوسی دستگیر شدند. پس‌از سه‌روز بازداشت آنها آزاد شدند. .... 7سال پس‌از قتل رجوی، قاضی شاتلن به این نتیجه رسید: امکان زیادی دارد که یک شبکهٌ جاسوسی در سوئیس وجود داشته باشد. او وزارت عمومی کنفدراسیون را که تنها نهاد ذیصلاح در این امور است مطلع ساخت. سپس خانم کارلا دل پونته تحقیقات خود را آغاز کرد. در تاریخ سوم ژوییه وزارت عمومی این خبر را اعلام کرد: این ظن وجود دارد که مخالفان رژیم ایران در سوئیس مورد جاسوسی قرار گرفتند.… اکنون می‌دانیم که تنها دونفر دستگیر شده‌اند: آن پلیس زن و همسرش. این دستگیریها در بامداد 30ژوئن (9 تیر 76) در منزل این زوج صورت گرفت…» شاهدC در شهادتی که در آلمان و سوئیس داده گفت: من یقین دارم که اطلاعات بسیاری در ارتباط با جاسوسی در مورد (کاظم) رجوی از طریق این کارمند پلیس در ژنو (به رژیم) رسیده است.  من این اطلاعات را ابتدا از محمود رجبی به‌دست آوردم. در سال1991 زمانی که او رئیس دفتر ریاست جمهوری در فرودگاه مهرآباد تهران بود، به من گفت که اطلاعات مشروحی در رابطه با کاظم رجوی از منبع نزد پلیس سوئیس به‌دست آورده است. او از این منبع تحت عنوان "حاج‌خانم" نام می‌برد. هم‌چنین در دفتر شرکت سمساکالا با هادوی و کمالی صحبت داشتیم، کمالی گفت "ما رجوی را شکست دادیم". و اضافه کرد "حاج خانم" در این رابطه به‌ما کمک کرده است. بخصوص در رابطه با ترددات رجوی. در سال 1992 (71)، من برای دیداری به ساختمان 15 واواک رفته بودم. چون بایستی هرازگاهی خودم را به واواک معرفی می‌کردم، از این فرصت استفاده کردم برای این‌که با دوستان قدیمی‌ام در واواک در ساختمان15 درخواست صحبت کنم. وقتی که نزد دوستم رسیدم، متوجه شدم که کمالی نزد اوست از کمالی پرسیدم با ژاک سوتلو که من رابطه با او برقرار کرده بودم، چه کرده است؟ (ژاک سوتلو از اعضای گروه فرانسوی آکسیون دیرکت بوده که با رژیم رابطه داشته است). کمالی (قاتل دکتر کاظم که فرانسه او را به رژیم پس داد) پاسخ داد که یک منبع نزد پلیس فرانسه داشته، که از طریق او، ما (واواک) در ارتباط با یک منبع در پلیس سوئیس قرار گرفته‌ایم و می‌خواست نشان دهد که ما با این منبع تا به کجا رسیده‌ایم. برای اثبات حرفهایش، او از یک پرونده عکسی درآورد که از فاصلهٌ نزدیک گرفته شده بود و کاظم رجوی را در آشپزخانه منزلش نشان می‌داد در حالی که یک فنجان چای در دست داشت.  آن یک عکس رنگی بود که در آن نیمی از یک سماور نیز دیده می‌شد. این عکس را از پشت یکی از درهای آشپزخانه از بیرون ساختمان گرفته‌اند. من احساسم این بود که عکاس در بیرون ساختمان بوده، شاید در یک حیاط یا در خیابان و یا جای دیگر.  من یکبار عکسی از یک زن در دفتر سعید اسلامی (امامی)  یکی از جانشینان فلاحیان، دیدم. در این رابطه گفته شد که او منبعی در پلیس سوئیس است. ولی توضیح داده نشد که آن زن در کیس کاظم رجوی شرکت داشته است.</ref> ژنو بود که سالها در استخدام وزارت اطلاعات بود و در جریان ترور دکتر کاظم رجوی نیز نقش مهمی ایفا کرد.
هم‌زمان وزارت اطلاعات محمود رجبی را مأمور کرد تا ترور مسعود رجوی در سوئیس را طراحی کند. رجبی به تهران گزارش داده بود که در صورت مسافرت رجوی به سوئیس اجرای این طرح عملی‌تر از اجرای آن در فرانسه است. شاهدC در این زمینه می‌گوید: «محمود رجبی به‌نوعی دریافته بود که فعالیتهای سیاسی مسعود رجوی در سوئیس جریان دارد و قرار است جریان داشته باشد. به این منظور از سوتلو خواست که در مورد مکان مسعود رجوی اطلاع کسب کند به‌خصوص که فکر می‌کرد حذف رجوی در سوئیس ساده‌تر از فرانسه که در آن‌جا مقیم است و بیشتر هم تحت حفاظت است می‌باشد. سوتلو امکانات و منابعش را به‌کار گرفت تا به ایرانیها اطلاعاتی در مورد آمدن مسعود رجوی به سوئیس بدهد. آنها قصد داشتند که طرح ترور را در سوئیس اجرا کنند. وقتی که سوتلو به رجبی اطلاع داد که منبعی نزد پلیس سوئیس دارد، وزارت اطلاعات ارزیابی کرد که باید مستقیماً با این منبع وارد ارتباط شود. وزارت اطلاعات این منبع را به مبلغ 100000دلار آمریکایی از سوتلو خرید.  منبع یک کارمند زن پلیس<ref>نقش جاسوس پلیس در ترور کاظم رجوی روزنامهٌ تریبیون دوژنو 17مرداد 76: «یک پلیس زن اهل ژنو همراه همسر ایرانی خود، در 30ژوئن به‌دستور کارلا دل پونته، دادستان کنفدراسیون، به‌اتهام جاسوسی دستگیر شدند. پس‌از سه‌روز بازداشت آنها آزاد شدند. .... 7سال پس‌از قتل رجوی، قاضی شاتلن به این نتیجه رسید: امکان زیادی دارد که یک شبکهٌ جاسوسی در سوئیس وجود داشته باشد. او وزارت عمومی کنفدراسیون را که تنها نهاد ذیصلاح در این امور است مطلع ساخت. سپس خانم کارلا دل پونته تحقیقات خود را آغاز کرد. در تاریخ سوم ژوییه وزارت عمومی این خبر را اعلام کرد: این ظن وجود دارد که مخالفان رژیم ایران در سوئیس مورد جاسوسی قرار گرفتند.… اکنون می‌دانیم که تنها دونفر دستگیر شده‌اند: آن پلیس زن و همسرش. این دستگیریها در بامداد 30ژوئن (9 تیر 76) در منزل این زوج صورت گرفت…» شاهدC در شهادتی که در آلمان و سوئیس داده گفت: من یقین دارم که اطلاعات بسیاری در ارتباط با جاسوسی در مورد (کاظم) رجوی از طریق این کارمند پلیس در ژنو (به رژیم) رسیده است.  من این اطلاعات را ابتدا از محمود رجبی به‌دست آوردم. در سال1991 زمانی که او رئیس دفتر ریاست جمهوری در فرودگاه مهرآباد تهران بود، به من گفت که اطلاعات مشروحی در رابطه با کاظم رجوی از منبع نزد پلیس سوئیس به‌دست آورده است. او از این منبع تحت عنوان "حاج‌خانم" نام می‌برد. هم‌چنین در دفتر شرکت سمساکالا با هادوی و کمالی صحبت داشتیم، کمالی گفت "ما رجوی را شکست دادیم". و اضافه کرد "حاج خانم" در این رابطه به‌ما کمک کرده است. بخصوص در رابطه با ترددات رجوی. در سال 1992 (71)، من برای دیداری به ساختمان 15 واواک رفته بودم. چون بایستی هرازگاهی خودم را به واواک معرفی می‌کردم، از این فرصت استفاده کردم برای این‌که با دوستان قدیمی‌ام در واواک در ساختمان15 درخواست صحبت کنم. وقتی که نزد دوستم رسیدم، متوجه شدم که کمالی نزد اوست از کمالی پرسیدم با ژاک سوتلو که من رابطه با او برقرار کرده بودم، چه کرده است؟ (ژاک سوتلو از اعضای گروه فرانسوی آکسیون دیرکت بوده که با رژیم رابطه داشته است). کمالی (قاتل دکتر کاظم که فرانسه او را به رژیم پس داد) پاسخ داد که یک منبع نزد پلیس فرانسه داشته، که از طریق او، ما (واواک) در ارتباط با یک منبع در پلیس سوئیس قرار گرفته‌ایم و می‌خواست نشان دهد که ما با این منبع تا به کجا رسیده‌ایم. برای اثبات حرفهایش، او از یک پرونده عکسی درآورد که از فاصلهٌ نزدیک گرفته شده بود و کاظم رجوی را در آشپزخانه منزلش نشان می‌داد در حالی که یک فنجان چای در دست داشت.  آن یک عکس رنگی بود که در آن نیمی از یک سماور نیز دیده می‌شد. این عکس را از پشت یکی از درهای آشپزخانه از بیرون ساختمان گرفته‌اند. من احساسم این بود که عکاس در بیرون ساختمان بوده، شاید در یک حیاط یا در خیابان و یا جای دیگر.  من یکبار عکسی از یک زن در دفتر سعید اسلامی (امامی)  یکی از جانشینان فلاحیان، دیدم. در این رابطه گفته شد که او منبعی در پلیس سوئیس است. ولی توضیح داده نشد که آن زن در کیس کاظم رجوی شرکت داشته است.</ref> ژنو بود که سالها در استخدام وزارت اطلاعات بود و در جریان ترور دکتر کاظم رجوی نیز نقش مهمی ایفا کرد.


====== '''ترور دکتر کاظم رجوی''' ======
====== ترور دکتر کاظم رجوی ======
اطلاعات منتشر شده توسط شورای ملی مقاومت ایران نشان می‌دهد که خمینی فتوای قتل دکتر کاظم رجوی را در سال65 صادر کرده بود.  از اوایل سال1366 اجرای این ترور در جمهوری اسلامی استارت خورد. ابتدا اجرای این ترور در دستور کار واحد اطلاعات سپاه به ریاست پاسدار احمد وحیدی قرار داشت. اما از اواسط سال67 به پیشنهاد ریشهری وزیر اطلاعات وقت و موافقت رفسنجانی، این مسئولیت به وزارت اطلاعات سپرده شد. کمیتهٌ امور ویژه مرکب از خامنه‌ای، رفسنجانی، ولایتی، ریشهری، فلاحیان و پاسدار محسن رضایی طرح ترور را تصویب کرد و بودجهٌ کلانی به آن اختصاص داد. وزیر اطلاعات وقت ریشهری در اسفند سال67  طی نامه‌یی 12نفر از عناصر وزارت اطلاعات را که جهت این عملیات در نظر گرفته بود، برای تکمیل آموزش به "سرهنگ مسعود مزینی‌راد" مربی آموزشی مدرسهٌ ضدجاسوسی واقع در پادگان لویزان معرفی نمود.<ref>آموزش تروریستها در مدرسهٌ ضدجاسوسی در پادگان لویزان و مرکز آموزشی آبیک  در مدرسهٌ لویزان آموزش تئوریک اطلاعات و ضداطلاعات توسط سرکردگان ارتش به جاسوسان و تروریستها داده می‌شود. دورهٌ کامل آموزشی جاسوسی ـ تروریستی مدرسهٌ ضدجاسوسی واقع در پادگان لویزان شامل 5قسمت می‌باشد که سومین قسمت آن مربوط به کاربُرد دقیق سلاح در عملیات تروریستی است. این 12نفر آموزشهای تئوریک را همراه سایر شاگردان این مدرسه به‌مدت دو ماه زیر نظر مستقیم سرهنگ مسعود مزینی گذراندند. اما مراحل پراتیک را به‌طور مستقل در "مرکز آموزش آبیک" واقع در جادهٌ قدیم کرج- قزوین، نرسیده به نیروگاه برق رجایی، طی کردند. در آبیک قزوین پادگانی تأسیس شده که مانند یک شهر نیمه‌ساخته دارای مغازه، منزل و… می‌باشد. خانه‌ها و ساختمانهای این شهر کاذب‌اند و فقط نمای ظاهری یک شهر در آن پادگان وجود دارد. در این شهر، مرحلهٌ نهایی انجام یک ترور مانور می‌شود. در این مانورها، سوژهٌ موردنظر از اجساد بی‌صاحب انتخاب می‌شود و شلیک به‌طور واقعی روی سوژه انجام می‌گیرد. در مانور، عیناً صحنهٌ ترور، چندین‌بار به اجرا گذارده می‌شود. مثلاً اگر شرایط منطقهٌ اصلی ترور، بارانی یا یخ‌بندان یا… تشخیص داده شود، مانور نیز در همان شرایط انجام می‌شود. به این‌ترتیب تمام مراحل، مانند رفتن به‌داخل منازل و مغازه‌ها، نحوهٌ نزدیک شدن به سوژه، فرار و…  تماماً مانور می‌شود. 12نفر معرفی شده به مزینی‌راد در این مرکز برای تمرینات به 3تیم تقسیم شده بودند. در دو هفتهٌ اول تمرینات این 12نفر با موتور انجام می‌شد ولی بعداً موتور از ریل تمرینات حذف و به‌جای آن به‌وسیلهٌ خودرو تمرینات را ادامه دادند. هر کدام از تیمها در یک خودرو سازماندهی شد. این 3ماشین روزانه 12ساعت به‌طور فشرده با سلاح یوزی در خیابانهای این پادگان با آرایش مشخصی حرکت کرده و هدف تعیین‌شده‌یی را به رگبار بسته و متواری می‌شدند. نحوهٌ آرایش بدین شکل بوده که ابتدا یک ماشین 3نفره از پیِ سوژه می‌آمد و بعد از رسیدن به سوژه آن‌را به رگبار می‌بست و عبور می‌کرد. سپس ماشین دوم با یک ترکیب دونفره از کنار سوژه عبور کرده و موفقیت عمل را چک و از انجام موفقیت‌آمیز عمل مطمئن می‌شد و تیر خلاص شلیک می‌کرد. با اندکی فاصله، ماشین سوم از این دو ماشین حرکت می‌کرد و از صحنهٌ عملیات فیلم می‌گرفت. با توجه به فضای بارندگی در اروپا تمرینات تروریستها زیرِ باران و بر روی جادهٌ لغزنده انجام می شد. تمرینات دوماه به طول انجامید و در این مدت 4 جسد به عنوان سوژه، هدف شلیک تروریستها قرار گرفت و همهٌ این اجساد در اثر کثرت شلیک کاملاً متلاشی شدند.</ref> ریشهری طی این نامه نوشته بود که: به آقایان دانش، عراقی، فاضلی، کمالی، سجادیان و… آموزش کامل بدهید! در نظر داشته باشید که این 12تَن پس از آموزش باید به آقای عمادالدین طاهرپور041 <ref>عمادالدین طاهرپور041 کیست؟ در دفترچهٌ کُد مدرسهٌ لویزان، کُد041 به‌معنای دوسلدورف آلمان است. طاهرپور یک عامل وزارت اطلاعات است که در ظاهر یک استراحتگاه را در شهر دوسلدورف آلمان اداره می‌کند. اما این استراحتگاه در واقع سرپل تروریستهای اعزامی وزارت اطلاعات است. در مواقعی که وزارت اطلاعات نمی‌خواهد ردی از خودش در ترددها به‌جا بگذارد از هتلها استفاده نمی‌کند و از یکسری سرپلها برای این‌کار استفاده می‌نماید که یکی از این مراکز استراحتگاهی است که توسط عمادالدین طاهرپور در شهر دوسلدورف آلمان دایر شده است. ریل استفاده از این استراحتگاه این‌است که از سفارت و یا کنسولگریهای جمهوری اسلامی در آلمان (و بعضی وقتها از ایران یا سفارتخانهٌ کشورهای دیگر) با طاهرپور تماس گرفته و اطلاع می‌دهند که میهمان داریم و او از افراد معرفی شده کارت شناسایی نمی‌خواهد. آدرس این سرپل ارتباطی به‌شرح زیر می‌باشد:  SCHTZEN STR35 DUSSULDORF GERMANY  دفتر کار عمادالدین طاهرپور در طبقهٌ پایین این ساختمان است. این مرکز هیچ تابلو و علامت مشخصه‌یی ندارد. در طبقهٌ دوم این ساختمان نیز دفتری وجود داشت که کارهای پشتیبانی و استقرار میهمانان را برنامه‌ریزی می‌کرد و مسئول آن فردی به‌نام بنی‌جاهد بود. عناصر وزارت اطلاعات که به این استراحتگاه مراجعه می‌کردند، توسط بنی‌جاهد در یک خانهٌ مسکونی مخفی اسکان داده می‌شدند. آدرس یکی از این منازل مخفی به‌شرح زیر است: PRIENSGEGRG ST 87 DUSSULDORF GERMANY – به نقل از منابع مجاهدین خلق ایران</ref>مراجعه کنند، لذا نهایت همکاری را با این افراد بکنید…
اطلاعات منتشر شده توسط شورای ملی مقاومت ایران نشان می‌دهد که خمینی فتوای قتل دکتر کاظم رجوی را در سال65 صادر کرده بود.  از اوایل سال1366 اجرای این ترور در جمهوری اسلامی استارت خورد. ابتدا اجرای این ترور در دستور کار واحد اطلاعات سپاه به ریاست پاسدار احمد وحیدی قرار داشت. اما از اواسط سال67 به پیشنهاد ریشهری وزیر اطلاعات وقت و موافقت رفسنجانی، این مسئولیت به وزارت اطلاعات سپرده شد. کمیتهٌ امور ویژه مرکب از خامنه‌ای، رفسنجانی، ولایتی، ریشهری، فلاحیان و پاسدار محسن رضایی طرح ترور را تصویب کرد و بودجهٌ کلانی به آن اختصاص داد. وزیر اطلاعات وقت ریشهری در اسفند سال67  طی نامه‌یی 12نفر از عناصر وزارت اطلاعات را که جهت این عملیات در نظر گرفته بود، برای تکمیل آموزش به "سرهنگ مسعود مزینی‌راد" مربی آموزشی مدرسهٌ ضدجاسوسی واقع در پادگان لویزان معرفی نمود.<ref>آموزش تروریستها در مدرسهٌ ضدجاسوسی در پادگان لویزان و مرکز آموزشی آبیک  در مدرسهٌ لویزان آموزش تئوریک اطلاعات و ضداطلاعات توسط سرکردگان ارتش به جاسوسان و تروریستها داده می‌شود. دورهٌ کامل آموزشی جاسوسی ـ تروریستی مدرسهٌ ضدجاسوسی واقع در پادگان لویزان شامل 5قسمت می‌باشد که سومین قسمت آن مربوط به کاربُرد دقیق سلاح در عملیات تروریستی است. این 12نفر آموزشهای تئوریک را همراه سایر شاگردان این مدرسه به‌مدت دو ماه زیر نظر مستقیم سرهنگ مسعود مزینی گذراندند. اما مراحل پراتیک را به‌طور مستقل در "مرکز آموزش آبیک" واقع در جادهٌ قدیم کرج- قزوین، نرسیده به نیروگاه برق رجایی، طی کردند. در آبیک قزوین پادگانی تأسیس شده که مانند یک شهر نیمه‌ساخته دارای مغازه، منزل و… می‌باشد. خانه‌ها و ساختمانهای این شهر کاذب‌اند و فقط نمای ظاهری یک شهر در آن پادگان وجود دارد. در این شهر، مرحلهٌ نهایی انجام یک ترور مانور می‌شود. در این مانورها، سوژهٌ موردنظر از اجساد بی‌صاحب انتخاب می‌شود و شلیک به‌طور واقعی روی سوژه انجام می‌گیرد. در مانور، عیناً صحنهٌ ترور، چندین‌بار به اجرا گذارده می‌شود. مثلاً اگر شرایط منطقهٌ اصلی ترور، بارانی یا یخ‌بندان یا… تشخیص داده شود، مانور نیز در همان شرایط انجام می‌شود. به این‌ترتیب تمام مراحل، مانند رفتن به‌داخل منازل و مغازه‌ها، نحوهٌ نزدیک شدن به سوژه، فرار و…  تماماً مانور می‌شود. 12نفر معرفی شده به مزینی‌راد در این مرکز برای تمرینات به 3تیم تقسیم شده بودند. در دو هفتهٌ اول تمرینات این 12نفر با موتور انجام می‌شد ولی بعداً موتور از ریل تمرینات حذف و به‌جای آن به‌وسیلهٌ خودرو تمرینات را ادامه دادند. هر کدام از تیمها در یک خودرو سازماندهی شد. این 3ماشین روزانه 12ساعت به‌طور فشرده با سلاح یوزی در خیابانهای این پادگان با آرایش مشخصی حرکت کرده و هدف تعیین‌شده‌یی را به رگبار بسته و متواری می‌شدند. نحوهٌ آرایش بدین شکل بوده که ابتدا یک ماشین 3نفره از پیِ سوژه می‌آمد و بعد از رسیدن به سوژه آن‌را به رگبار می‌بست و عبور می‌کرد. سپس ماشین دوم با یک ترکیب دونفره از کنار سوژه عبور کرده و موفقیت عمل را چک و از انجام موفقیت‌آمیز عمل مطمئن می‌شد و تیر خلاص شلیک می‌کرد. با اندکی فاصله، ماشین سوم از این دو ماشین حرکت می‌کرد و از صحنهٌ عملیات فیلم می‌گرفت. با توجه به فضای بارندگی در اروپا تمرینات تروریستها زیرِ باران و بر روی جادهٌ لغزنده انجام می شد. تمرینات دوماه به طول انجامید و در این مدت 4 جسد به عنوان سوژه، هدف شلیک تروریستها قرار گرفت و همهٌ این اجساد در اثر کثرت شلیک کاملاً متلاشی شدند.</ref> ریشهری طی این نامه نوشته بود که: به آقایان دانش، عراقی، فاضلی، کمالی، سجادیان و… آموزش کامل بدهید! در نظر داشته باشید که این 12تَن پس از آموزش باید به آقای عمادالدین طاهرپور041 <ref>عمادالدین طاهرپور041 کیست؟ در دفترچهٌ کُد مدرسهٌ لویزان، کُد041 به‌معنای دوسلدورف آلمان است. طاهرپور یک عامل وزارت اطلاعات است که در ظاهر یک استراحتگاه را در شهر دوسلدورف آلمان اداره می‌کند. اما این استراحتگاه در واقع سرپل تروریستهای اعزامی وزارت اطلاعات است. در مواقعی که وزارت اطلاعات نمی‌خواهد ردی از خودش در ترددها به‌جا بگذارد از هتلها استفاده نمی‌کند و از یکسری سرپلها برای این‌کار استفاده می‌نماید که یکی از این مراکز استراحتگاهی است که توسط عمادالدین طاهرپور در شهر دوسلدورف آلمان دایر شده است. ریل استفاده از این استراحتگاه این‌است که از سفارت و یا کنسولگریهای جمهوری اسلامی در آلمان (و بعضی وقتها از ایران یا سفارتخانهٌ کشورهای دیگر) با طاهرپور تماس گرفته و اطلاع می‌دهند که میهمان داریم و او از افراد معرفی شده کارت شناسایی نمی‌خواهد. آدرس این سرپل ارتباطی به‌شرح زیر می‌باشد:  SCHTZEN STR35 DUSSULDORF GERMANY  دفتر کار عمادالدین طاهرپور در طبقهٌ پایین این ساختمان است. این مرکز هیچ تابلو و علامت مشخصه‌یی ندارد. در طبقهٌ دوم این ساختمان نیز دفتری وجود داشت که کارهای پشتیبانی و استقرار میهمانان را برنامه‌ریزی می‌کرد و مسئول آن فردی به‌نام بنی‌جاهد بود. عناصر وزارت اطلاعات که به این استراحتگاه مراجعه می‌کردند، توسط بنی‌جاهد در یک خانهٌ مسکونی مخفی اسکان داده می‌شدند. آدرس یکی از این منازل مخفی به‌شرح زیر است: PRIENSGEGRG ST 87 DUSSULDORF GERMANY – به نقل از منابع مجاهدین خلق ایران</ref>مراجعه کنند، لذا نهایت همکاری را با این افراد بکنید…
در اردیبهشت68 اکیپ ویژه‌یی از عناصر ترور وزارت اطلاعات به سوئیس آمدند و مرحلهٌ اول شناسایی را انجام دادند. اما به‌دلیل مرگ خمینی در خرداد همان سال پیگیری این طرح چندی به تعویق افتاد. چند هفته پس از مرگ خمینی طرح ترور دکتر کاظم رجوی مجددا پیگیری شد.<ref>منابع مجاهدین معتقدند جمهوری اسلامی و شخص خمینی دلایل زیادی برای ترور کاظم رجوی داشتند. چرا که او فعالیت وسیعی در زمینهٌ افشای نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی از اولین سالهای حکومت خمینی داشت به‌صورتی‌که در سازمان ملل در ژنو و در نیویورک و در دیگر مجامع حقوق بشری او کاملا شناخته شده بود. چنانکه همین گزارش می‌افزاید علیرغم گذشت سالهای طولانی از ترور کاظم رجوی دوستان و همکاران و شاگردان او بیشترین کمک رد پیگیری پرونده نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی دارند.</ref> ابوالقاسم مصباحی (شاهدC) در این باره می‌گوید: «هدف از حذف رجوی این بود که در ابتدای ریاست جمهوری رفسنجانی، می‌خواستند ثابت کنند که قدرتمندیم و همهٌ امکانات را در دست داریم».
در اردیبهشت68 اکیپ ویژه‌یی از عناصر ترور وزارت اطلاعات به سوئیس آمدند و مرحلهٌ اول شناسایی را انجام دادند. اما به‌دلیل مرگ خمینی در خرداد همان سال پیگیری این طرح چندی به تعویق افتاد. چند هفته پس از مرگ خمینی طرح ترور دکتر کاظم رجوی مجددا پیگیری شد.<ref>منابع مجاهدین معتقدند جمهوری اسلامی و شخص خمینی دلایل زیادی برای ترور کاظم رجوی داشتند. چرا که او فعالیت وسیعی در زمینهٌ افشای نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی از اولین سالهای حکومت خمینی داشت به‌صورتی‌که در سازمان ملل در ژنو و در نیویورک و در دیگر مجامع حقوق بشری او کاملا شناخته شده بود. چنانکه همین گزارش می‌افزاید علیرغم گذشت سالهای طولانی از ترور کاظم رجوی دوستان و همکاران و شاگردان او بیشترین کمک رد پیگیری پرونده نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی دارند.</ref> ابوالقاسم مصباحی (شاهدC) در این باره می‌گوید: «هدف از حذف رجوی این بود که در ابتدای ریاست جمهوری رفسنجانی، می‌خواستند ثابت کنند که قدرتمندیم و همهٌ امکانات را در دست داریم».
خط ۷۰۱: خط ۷۰۱:
یدالله صمدی که از فعالان ترور کاظم رجوی است نیز جزو قاتلین قتلهای زنجیره‌یی و در ارتباط نزدیک با سعید امامی است که در بهمن78 برای فرار از دستگیری مدتی به مسکو رفته بود.
یدالله صمدی که از فعالان ترور کاظم رجوی است نیز جزو قاتلین قتلهای زنجیره‌یی و در ارتباط نزدیک با سعید امامی است که در بهمن78 برای فرار از دستگیری مدتی به مسکو رفته بود.


===== '''دیگر فعالیتهای تروریستی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی''' =====
===== دیگر فعالیتهای تروریستی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی =====


====== '''ترکیه شکارگاه تروریسم جمهوری اسلامی''' ======
====== ترکیه شکارگاه تروریسم جمهوری اسلامی ======
در طول دو دههٌ 60 و 70 جمهوری اسلامی ، ترکیه را به‌عنوان یکی از اصلیترین مراکز تروریسم خود، تبدیل کرد. ترور مخالفان ایرانی، ترور دیپلوماتهای خارجی و روشنفکران ترک، آدم‌ربایی و شکنجهٌ قربانیان در خاک ترکیه و انفجار و بمبگذاری، بخشی از این تروریسم در ترکیه است. علاوه بر این جمهوری اسلامی از ترکیه به‌عنوان سرپل تروریسم خود در کشورهای دیگر استفاده می‌کند. دستگاههای گستردهٌ فرهنگی – سیاسی در ترکیه به عضوگیریهای محلی و اعزام آنها به پادگانهای مراکز آموزش تروریستی در ایران و سازمان دادن آنها برای عملیات تروریستی مبادرت می‌کنند. واحد اطلاعات سپاه پاسداران، نیروی قدس، وزارت اطلاعات، وزارت خارجه و سفارتخانه و کنسولگریهای رژیم در آنکارا و استانبول و وزارت کشور جمهوری اسلامی به‌صورت موازی یا هماهنگ و مکمل یکدیگر در این اقدامات تروریستی در ترکیه طی این دو دههٌ شرکت داشتند. یکی از وظایف اصلی ادارهٌ کل وزارت اطلاعات آذربایجان غربی در ارومیه، و ادارات تابعهٌ آن در شهرهای این استان بویژه خوی و سلماس، سازمان دادن فعالیتهای تروریستی رژیم در ترکیه است.
در طول دو دههٌ 60 و 70 جمهوری اسلامی ، ترکیه را به‌عنوان یکی از اصلیترین مراکز تروریسم خود، تبدیل کرد. ترور مخالفان ایرانی، ترور دیپلوماتهای خارجی و روشنفکران ترک، آدم‌ربایی و شکنجهٌ قربانیان در خاک ترکیه و انفجار و بمبگذاری، بخشی از این تروریسم در ترکیه است. علاوه بر این جمهوری اسلامی از ترکیه به‌عنوان سرپل تروریسم خود در کشورهای دیگر استفاده می‌کند. دستگاههای گستردهٌ فرهنگی – سیاسی در ترکیه به عضوگیریهای محلی و اعزام آنها به پادگانهای مراکز آموزش تروریستی در ایران و سازمان دادن آنها برای عملیات تروریستی مبادرت می‌کنند. واحد اطلاعات سپاه پاسداران، نیروی قدس، وزارت اطلاعات، وزارت خارجه و سفارتخانه و کنسولگریهای رژیم در آنکارا و استانبول و وزارت کشور جمهوری اسلامی به‌صورت موازی یا هماهنگ و مکمل یکدیگر در این اقدامات تروریستی در ترکیه طی این دو دههٌ شرکت داشتند. یکی از وظایف اصلی ادارهٌ کل وزارت اطلاعات آذربایجان غربی در ارومیه، و ادارات تابعهٌ آن در شهرهای این استان بویژه خوی و سلماس، سازمان دادن فعالیتهای تروریستی رژیم در ترکیه است.


خط ۷۲۴: خط ۷۲۴:
تروریستهای ایرانی و ترک که جمهوری اسلامی آنها را برای اجرای منویات شوم خود به‌کار می‌گیرد، سلاح و مهمات از جمله کلت کمری، یوزی، نارنجک و خمپاره را از دیپلوماتهای جمهوری اسلامی در ترکیه دریافت می‌کنند. از جمله عرفان چاغرچی که سرتیم تروریستها و ترک بود و علی‌اکبر قربانی را ربوده و به عوامل وزارت اطلاعات در استانبول تحویل داد ، سلاحها و تجهیزات لازم برای مأموریتهای تروریستی خود را از محسن کارگر آزاد معاون کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول و دیگر دیپلماتها می‌گرفته و بعداز عملیات به آنها تحویل می‌داده است. روزنامهٌ ملیت 26مارس96، اعترافهای چاغرچی در بارهٌ سابقهٌ تشکیل یک باند تروریستی وابسته به جمهوری اسلامی را درج کرده است. چاغرچی می‌گوید: «در سال 1983 نزد طاهری، سرکنسول ایران در استانبول رفتم. او مرا به ایران نزد احمد کریمی فرستاد. کریمی در ایران به ما جا داد و آموزش را شروع کرد. هنگام بازگشت به ترکیه ، احمد کریمی ما را برای عملیات توجیه کرد. سلاحهایمان را از دست دو مأمور ساواما به نامهای علی و مصطفی می‌گرفتیم. این سلاحها را در خانه‌هایی که پیاپی عوض می‌شدند، نگهداری می‌کردیم». چاغرچی پس از توضیحاتی در بارهٌ قتل چتین امک و توران دورسون، دو روزنامه‌نگار ترک، می‌گوید: «پس از قتل دورسون، من سلاحها را در منطقهٌ بشیکتاش تحویل دیپلوماتهای ایرانی، به نامهای مجید شادکار و محسن کارگر آزاد دادم و آنها سلاحها را در صندوق عقب یک بنز گذاشتند».
تروریستهای ایرانی و ترک که جمهوری اسلامی آنها را برای اجرای منویات شوم خود به‌کار می‌گیرد، سلاح و مهمات از جمله کلت کمری، یوزی، نارنجک و خمپاره را از دیپلوماتهای جمهوری اسلامی در ترکیه دریافت می‌کنند. از جمله عرفان چاغرچی که سرتیم تروریستها و ترک بود و علی‌اکبر قربانی را ربوده و به عوامل وزارت اطلاعات در استانبول تحویل داد ، سلاحها و تجهیزات لازم برای مأموریتهای تروریستی خود را از محسن کارگر آزاد معاون کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول و دیگر دیپلماتها می‌گرفته و بعداز عملیات به آنها تحویل می‌داده است. روزنامهٌ ملیت 26مارس96، اعترافهای چاغرچی در بارهٌ سابقهٌ تشکیل یک باند تروریستی وابسته به جمهوری اسلامی را درج کرده است. چاغرچی می‌گوید: «در سال 1983 نزد طاهری، سرکنسول ایران در استانبول رفتم. او مرا به ایران نزد احمد کریمی فرستاد. کریمی در ایران به ما جا داد و آموزش را شروع کرد. هنگام بازگشت به ترکیه ، احمد کریمی ما را برای عملیات توجیه کرد. سلاحهایمان را از دست دو مأمور ساواما به نامهای علی و مصطفی می‌گرفتیم. این سلاحها را در خانه‌هایی که پیاپی عوض می‌شدند، نگهداری می‌کردیم». چاغرچی پس از توضیحاتی در بارهٌ قتل چتین امک و توران دورسون، دو روزنامه‌نگار ترک، می‌گوید: «پس از قتل دورسون، من سلاحها را در منطقهٌ بشیکتاش تحویل دیپلوماتهای ایرانی، به نامهای مجید شادکار و محسن کارگر آزاد دادم و آنها سلاحها را در صندوق عقب یک بنز گذاشتند».


====== '''عملیاتهای تروریستی وزارت اطلاعات در رابطه با مجاهدین''' ======
====== عملیاتهای تروریستی وزارت اطلاعات در رابطه با مجاهدین ======
'''1 -''' '''ربودن ابوالحسن مجتهدزاده  یک عضو مجاهدین در ترکیه'''
'''1 -''' '''ربودن ابوالحسن مجتهدزاده  یک عضو مجاهدین در ترکیه'''


خط ۸۹۳: خط ۸۹۳:
آسوشیتدپرس 22فروردین 75 نوشت «روز سه‌شنبه یک مقام دولت ترکیه گفت دستگیری چهار ترک به‌اتهام جاسوسی در ایران، هنگامی روی داد که آنکارا درآستانهٌ تقاضای خروج چند دیپلومات ایرانی به‌علت فعالیتهای غیرقانونی آنها در ترکیه قرار داشت. این مقام که نخواست هویتش فاش شود، گفت ترکیه امیدوار بود این مسأله در آرامش، از طریق تقاضای خروج چهار ایرانی که هم‌چنان در ترکیه هستند، حل شود. ولی ایران این موضوع را علنی کرده و گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی در مورد دیپلوماتهای ترکیه در ایران هنگامی روی داد که علی تویگان، معاون وزیر امور خارجهٌ ترکیه، برای بحث بر سر این موضوع در تهران به‌سر می‌برد. تویگان مقامات ایرانی را از نتایج تحقیقات دربارهٌ ارتباط ایران با یک رهبر تروریست ترک بنیادگرا که در ماه گذشته در استانبول دستگیر شده‌بود، مطلع ساخت. عرفان چاغرجی پس از دستگیری اعتراف کرد که در سازماندهی قتل دو تن از مخالفین اپوزیسیون رژیم ایران نیز شرکت داشته‌است.
آسوشیتدپرس 22فروردین 75 نوشت «روز سه‌شنبه یک مقام دولت ترکیه گفت دستگیری چهار ترک به‌اتهام جاسوسی در ایران، هنگامی روی داد که آنکارا درآستانهٌ تقاضای خروج چند دیپلومات ایرانی به‌علت فعالیتهای غیرقانونی آنها در ترکیه قرار داشت. این مقام که نخواست هویتش فاش شود، گفت ترکیه امیدوار بود این مسأله در آرامش، از طریق تقاضای خروج چهار ایرانی که هم‌چنان در ترکیه هستند، حل شود. ولی ایران این موضوع را علنی کرده و گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی در مورد دیپلوماتهای ترکیه در ایران هنگامی روی داد که علی تویگان، معاون وزیر امور خارجهٌ ترکیه، برای بحث بر سر این موضوع در تهران به‌سر می‌برد. تویگان مقامات ایرانی را از نتایج تحقیقات دربارهٌ ارتباط ایران با یک رهبر تروریست ترک بنیادگرا که در ماه گذشته در استانبول دستگیر شده‌بود، مطلع ساخت. عرفان چاغرجی پس از دستگیری اعتراف کرد که در سازماندهی قتل دو تن از مخالفین اپوزیسیون رژیم ایران نیز شرکت داشته‌است.


====== '''سایر ترورهای جمهوری اسلامی در ترکیه''' ======
====== سایر ترورهای جمهوری اسلامی در ترکیه ======
شبکه‌های تروریستی جمهوری اسلامی در ترکیه که ترکیبی از تروریستهای ایرانی و مزدوران ترک بودند در طول چند سال علاوه بر هدف قرار دادن مخالفان ایرانی، شمار زیادی از اتباع ترکیه و دیپلوماتها و شهروندان سایر کشورها در ترکیه را  به شرح زیر ترور کرده‌اند که اسامی برخی از آنها به شرح زیر است:
شبکه‌های تروریستی جمهوری اسلامی در ترکیه که ترکیبی از تروریستهای ایرانی و مزدوران ترک بودند در طول چند سال علاوه بر هدف قرار دادن مخالفان ایرانی، شمار زیادی از اتباع ترکیه و دیپلوماتها و شهروندان سایر کشورها در ترکیه را  به شرح زیر ترور کرده‌اند که اسامی برخی از آنها به شرح زیر است:


۱٬۰۶۸

ویرایش