۱٬۶۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
ستاد انقلاب فرهنگی با فرمان خمینی تشکیل شد. این ستاد بعدها به شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر نام داد. هسته هفت نفری که برای تشکیل این ستاد معرفی شدند عبارت بودند از: | ستاد انقلاب فرهنگی با فرمان خمینی تشکیل شد. این ستاد بعدها به شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر نام داد. هسته هفت نفری که برای تشکیل این ستاد معرفی شدند عبارت بودند از: | ||
· علی شریعتمداری، | |||
· محمدجواد باهنر، | |||
· محمدمهدی ربانی املشی، | |||
· حسن حبیبی، | |||
· عبدالکریم سروش، | |||
· شمس آلاحمد، | |||
· جلالالدین فارسی<ref>بی بی سی فارسی [http://www.bbc.com/persian/iran/2009/12/091213_m_caltural_revolution_25th_anniversary انقلاب] فرهنگی؛ تصمیم گیران دیروز، مخالفان امروز</ref> | |||
== '''طرح و حدت حوزه و دانشگاه و تبعات آن''' '''در انقلاب فرهنگی''' == | == '''طرح و حدت حوزه و دانشگاه و تبعات آن''' '''در انقلاب فرهنگی''' == | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۶: | ||
== '''بازگشایی دانشگاهها و کمیته های گزینش!''' == | == '''بازگشایی دانشگاهها و کمیته های گزینش!''' == | ||
بازطراحی نظام آموزش عالی بیش از زمانی که مورد انتظار بود طول کشید. این مسئله و بسته بودن دانشگاهها برای مدت طولانی وضع ناامیدکنندهای برای استادان دانشگاه، کارکنان و دانشجویان و از همه بدتر خیل عظیمی از فارغالتحصیلان مدارس که راهی برای ادامه تحصیل در پیش نداشتند، بوجود آورد. این مسئله به همراه شرایط بحرانی زمان جنگ کشور را با مشکلات بزرگی مواجه کرده بود. با در نظر گرفتن این مسایل نظام کمکم شروع به بازگشایی دانشگاهها نمود. در بهار ۱۳۶۱ ابتدا دانشجویانی که کمتر از ۲۵ واحد درسی برای فارغالتحصیلی در پیش داشتند به دانشگاهها فراخوانده شدند و سپس دانشجویان پزشکی به دانشگاهها برگشتند. ۲۷ آذرماه ۱۳۶۱، دانشگاهها و موسسات آموزش عالی کشور پس از ۳۰ ماه تعطیلی مجدداً بازگشایی شد. این روز در تقویم جمهوری اسلامی ایران، ''روز وحدت حوزه و دانشگاه'' نام گرفتهاست.با اینحال پس از بازگشایی دانشگاهها، سوابق سیاسی و عقیدتی داوطلبان ورود به دانشگاهها توسط «کمیتههای گزینش» مورد ارزیابی قرار میگرفت و به بسیاری از دانشجویان دارای عقاید سیاسی خاص و آنهایی که صلاحیت عقیدتی آنها به تأیید نظام نرسیدهبود اجازه ثبتنام مجدد نیافتند.<ref>سایت oceania [https://oceania5.wordpress.com/page/1064/]</ref> | بازطراحی نظام آموزش عالی بیش از زمانی که مورد انتظار بود طول کشید. این مسئله و بسته بودن دانشگاهها برای مدت طولانی وضع ناامیدکنندهای برای استادان دانشگاه، کارکنان و دانشجویان و از همه بدتر خیل عظیمی از فارغالتحصیلان مدارس که راهی برای ادامه تحصیل در پیش نداشتند، بوجود آورد. این مسئله به همراه شرایط بحرانی زمان جنگ کشور را با مشکلات بزرگی مواجه کرده بود. با در نظر گرفتن این مسایل نظام کمکم شروع به بازگشایی دانشگاهها نمود. در بهار ۱۳۶۱ ابتدا دانشجویانی که کمتر از ۲۵ واحد درسی برای فارغالتحصیلی در پیش داشتند به دانشگاهها فراخوانده شدند و سپس دانشجویان پزشکی به دانشگاهها برگشتند. ۲۷ آذرماه ۱۳۶۱، دانشگاهها و موسسات آموزش عالی کشور پس از ۳۰ ماه تعطیلی مجدداً بازگشایی شد. این روز در تقویم جمهوری اسلامی ایران، ''روز وحدت حوزه و دانشگاه'' نام گرفتهاست.با اینحال پس از بازگشایی دانشگاهها، سوابق سیاسی و عقیدتی داوطلبان ورود به دانشگاهها توسط «کمیتههای گزینش» مورد ارزیابی قرار میگرفت و به بسیاری از دانشجویان دارای عقاید سیاسی خاص و آنهایی که صلاحیت عقیدتی آنها به تأیید نظام نرسیدهبود اجازه ثبتنام مجدد نیافتند.<ref>سایت oceania [https://oceania5.wordpress.com/page/1064/]</ref> | ||
== '''انقلاب فرهنگی، جریانی سیاسی یا فرهنگی''' == | == '''انقلاب فرهنگی، جریانی سیاسی یا فرهنگی''' == | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۴۶: | ||
او می افزايد:«حکومت دانشگاه را در مقابل خود ديد و آن را بست، به نظر من به هيچ وجه اين حرکت اقدامی آکادميک نبود. اين نبود که تا به حال علوم اسلامی نبوده و اکنون هدف از انقلاب فرهنگی اسلامی کردن علوم باشد. نقل قول ها ی بزرگان حرکت انقلاب فرهنگی کسانی مانند عبدالکريم سروش،حسن حبيبی، علی شريعتمداری و...آيت الله خمينی که دانشگاه را مرکز فحشا خواند همه و همه بيانگر آن بود که انقلاب فرهنگی يک حرکت سياسی برای تغيير در دانشگاه ها بود.» | او می افزايد:«حکومت دانشگاه را در مقابل خود ديد و آن را بست، به نظر من به هيچ وجه اين حرکت اقدامی آکادميک نبود. اين نبود که تا به حال علوم اسلامی نبوده و اکنون هدف از انقلاب فرهنگی اسلامی کردن علوم باشد. نقل قول ها ی بزرگان حرکت انقلاب فرهنگی کسانی مانند عبدالکريم سروش،حسن حبيبی، علی شريعتمداری و...آيت الله خمينی که دانشگاه را مرکز فحشا خواند همه و همه بيانگر آن بود که انقلاب فرهنگی يک حرکت سياسی برای تغيير در دانشگاه ها بود.» | ||
بهداد می گويد: «اگر اين يک حرکت آکادميک بود با دانشکده های فنی و مهندسی چکار داشتند. مهندسی فيزيک و يا برق اسلامی و غير اسلامی که | بهداد می گويد: «اگر اين يک حرکت آکادميک بود با دانشکده های فنی و مهندسی چکار داشتند. مهندسی فيزيک و يا برق اسلامی و غير اسلامی که نداشتيم<ref>سایت رادیو فردا انقلاب فرهنگی: رویارویی سياسی یا اسلامی کردن [https://www.radiofarda.com/a/o2_revolution/389137.html دانشگاه]</ref>. | ||
== '''روایتی تامل برانگیز از محمد ملکی''' '''درباره انقلاب فرهنگی''' == | == '''روایتی تامل برانگیز از محمد ملکی''' '''درباره انقلاب فرهنگی''' == | ||
محمد ملکی رییس هیات مدیره وقت دانشگاه تهران بعدا درباره نتایج انقلاب فرهنگی گفت: «به هنگام انقلاب فرهنگی یک سوم دانشجویان و دوسوم استادان به هر دلیلی اخراج شدند... این یک اتهام است که اتاق های دانشجویی و سازمان ریشه و منشاء بحران بودند. این بهانه بعدها گفته شد و هیچ مدرک و نشانه ای ارائه نشد. اگر دانشگاه تهران مرکز بحران بود چرا در سراسر کشور دانشگاه ها بسته شد؟ مسلما نمی خواهم از گروه ها دفاع کنم چرا که خودم بارها با آن ها درگیر شده ام و مورد مخالفت آنها قرار گرفت ام، اما حرف من این است که این حق دانشجوست که اتاق ساختمان و فوق برنامه داشته باشد. | محمد ملکی رییس هیات مدیره وقت دانشگاه تهران بعدا درباره نتایج انقلاب فرهنگی گفت: «به هنگام انقلاب فرهنگی یک سوم دانشجویان و دوسوم استادان به هر دلیلی اخراج شدند... این یک اتهام است که اتاق های دانشجویی و سازمان ریشه و منشاء بحران بودند. این بهانه بعدها گفته شد و هیچ مدرک و نشانه ای ارائه نشد. اگر دانشگاه تهران مرکز بحران بود چرا در سراسر کشور دانشگاه ها بسته شد؟ مسلما نمی خواهم از گروه ها دفاع کنم چرا که خودم بارها با آن ها درگیر شده ام و مورد مخالفت آنها قرار گرفت ام، اما حرف من این است که این حق دانشجوست که اتاق ساختمان و فوق برنامه داشته باشد. | ||
انقلاب فرهنگی برنامه ای از طرف یک اراده برای کسب قدرت بود و در حقیقت نه یک انقلاب فرهنگی که صرفا یک هجوم سیاسی بود. نکته ای که باید اشاره کنم این است که طبق آمار وزارت علوم از نظر علمی پربارترین دوره های دانشگاه یک سال و نیم پیش از انقلاب فرهنگی بود.» | انقلاب فرهنگی برنامه ای از طرف یک اراده برای کسب قدرت بود و در حقیقت نه یک انقلاب فرهنگی که صرفا یک هجوم سیاسی بود. نکته ای که باید اشاره کنم این است که طبق آمار وزارت علوم از نظر علمی پربارترین دوره های دانشگاه یک سال و نیم پیش از انقلاب فرهنگی بود.»<ref>سایت [https://tavaana.org/fa/content/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%85%D9%84%DA%A9%DB%8C%D8%9B-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%D9%87-%D9%81%D8%B5%D9%88%D9%84 توانا] محمد ملکی؛ شهروندی برای همه فصول</ref> | ||
== '''اعتراض و استعفای محمد ملکی و حکم اعدام و زندان برای وی''' == | == '''اعتراض و استعفای محمد ملکی و حکم اعدام و زندان برای وی''' == | ||
دانشگاههای ایران آن روزها مانند دیگ جوشانی بودند و درگیری گروههای سیاسی در دانشگاه امری عادی شده بود. حزب جمهوری اسلامی هم که نهادهای انقلابی را در کنترل خود گرفته بود، نگران این بود که پایگاه لازم را در میان دانشجویان ندارد. سرانجام شورای انقلاب تصمیم به تعطیلی دانشگاهها گرفت. هدف از این موضوع انقلاب فرهنگی اعلام شد که در واقع نتیجه آن اخراج اساتید و دانشجویان مخالف بود. محمد ملکی در اعتراض به تعطیلی دانشگاه و انقلاب فرهنگی از مقام خود استعفا داد | دانشگاههای ایران آن روزها مانند دیگ جوشانی بودند و درگیری گروههای سیاسی در دانشگاه امری عادی شده بود. حزب جمهوری اسلامی هم که نهادهای انقلابی را در کنترل خود گرفته بود، نگران این بود که پایگاه لازم را در میان دانشجویان ندارد. سرانجام شورای انقلاب تصمیم به تعطیلی دانشگاهها گرفت. هدف از این موضوع انقلاب فرهنگی اعلام شد که در واقع نتیجه آن اخراج اساتید و دانشجویان مخالف بود. محمد ملکی در اعتراض به تعطیلی دانشگاه و انقلاب فرهنگی از مقام خود استعفا داد | ||
یک سال بعد محمد ملکی مقالهای با عنوان «انقلاب فرهنگی یا کودتای فرهنگی» نوشت. وی در تیرماه سال ۶۰ به دلیل اعتراضاتش به انقلاب فرهنگی و سایر فعالیتهای منتقدانه بازداشت شد. ابتدا به دوبار اعدام محکوم شد و در نهایت این حکم به ۱۰ سال زندان کاهش یافت دوره زندان وی همراه با شکنجههای فراوان مانند آویزان کردن با دستبند قپانی و کابل زدن به کف پا بود. در یک مورد حتی برخورد کابل با چشم ملکی باعث نابینایی یک چشم وی شد که این چشم بعد از ۲۰ سال با عمل لیزر و تعبیه لنز مخصوص تا حدی بیناییاش را به دست آورد وی در مرداد ۶۵ پس از گذراندن نیمی از حبس آزاد شد اما همچنان تا مدتها تحت نظر نیروهای امنیتی قرار داشت ملکی در دوران زندان به اجبار از دانشگاه تهران بازنشسته شد. وی مدتی به تدریس در دانشگاه آزاد پرداخت که به دلیل مخالفت رییس دانشگاه، از تدریس در آنجا نیز محروم گشت. | یک سال بعد محمد ملکی مقالهای با عنوان «انقلاب فرهنگی یا کودتای فرهنگی» نوشت. وی در تیرماه سال ۶۰ به دلیل اعتراضاتش به انقلاب فرهنگی و سایر فعالیتهای منتقدانه بازداشت شد. ابتدا به دوبار اعدام محکوم شد و در نهایت این حکم به ۱۰ سال زندان کاهش یافت دوره زندان وی همراه با شکنجههای فراوان مانند آویزان کردن با دستبند قپانی و کابل زدن به کف پا بود. در یک مورد حتی برخورد کابل با چشم ملکی باعث نابینایی یک چشم وی شد که این چشم بعد از ۲۰ سال با عمل لیزر و تعبیه لنز مخصوص تا حدی بیناییاش را به دست آورد وی در مرداد ۶۵ پس از گذراندن نیمی از حبس آزاد شد اما همچنان تا مدتها تحت نظر نیروهای امنیتی قرار داشت ملکی در دوران زندان به اجبار از دانشگاه تهران بازنشسته شد. وی مدتی به تدریس در دانشگاه آزاد پرداخت که به دلیل مخالفت رییس دانشگاه، از تدریس در آنجا نیز محروم گشت.<ref>سایت توانا محمد ملکی شهروندی برای همه [https://tavaana.org/fa/content/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%85%D9%84%DA%A9%DB%8C%D8%9B-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%D9%87-%D9%81%D8%B5%D9%88%D9%84 فصول]</ref> | ||
=='''منابع'''== | =='''منابع'''== | ||
<references /> | <references /> |
ویرایش