کاربر:Ehsan/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲۴: خط ۲۲۴:
== پرواز مسعود رجوی از ایران به فرانسه ==
== پرواز مسعود رجوی از ایران به فرانسه ==
[[پرونده:مسعود رجوی و سرهنگ خلبان بهزاد معزی.jpg|جایگزین=مسعود رجوی و سرهنگ خلبان بهزاد معزی|بندانگشتی|مسعود رجوی و سرهنگ خلبان بهزاد معزی]]
[[پرونده:مسعود رجوی و سرهنگ خلبان بهزاد معزی.jpg|جایگزین=مسعود رجوی و سرهنگ خلبان بهزاد معزی|بندانگشتی|مسعود رجوی و سرهنگ خلبان بهزاد معزی]]
در روز هفتم مرداد ۱۳۶۰ مسعود رجوی که سازمانش حدود یک ماه قبل روز ۳۰ خرداد را پایان امکان مبارزه‌ی مسالمت‌آمیز و آغاز مقاومت سراسری اعلام کرده بود، تهران را با یک هواپیما از پایگاه یکم شکاری تهران به مقصد پاریس ترک کرد. سرهنگ خلبان بهزاد معزی، خلبان این پرواز بود.در این پرواز بنی‌صدر رئیس جمهور وقت جمهوری اسلامی نیز بهمراه او بود. پیش از آن فضای سیاسی در حاکمیت علیه بنی‌صدر بسیار برانگیخته بود و احتمال دستگیری وی وجود داشت. این پرواز با طرحی بسیار پیچیده‌ به سرانجام رسید. سرهنگ خلبان معزی که از بهترین خلبانان نیروی هوایی ایران و خلبان مخصوص شاه بود در کتاب پرواز در خاطره‌ها در این رابطه نقل می‌کند:<blockquote>ﺭﺍﺩﺍﺭ ﺗﺒﺮﻳﺰ ﻣﺎ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ.ﺩﻭ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺻﺪﺍﻛﺮﺩ ﻭ ﻣﻦ ﻳﻚﺑﺎﺭ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﺭﺍ ﺩﺍﺩﻡ.ﮔﻔﺖ ﺧﻤﻴﻨﻲ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﮕﻮﻳﻴﻢ ﻗﻮﻝ ﻣﻲﺩﻫﻢ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﻛﺎﺭﻱ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﻣﺎﺩﻱ ﻭ ﻣﻌﻨﻮﻱ ﻫﻢ ﻫﺮﭼﻪ ﻣﻲﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﮕﺬﺍﺭﻧﺪ. ﺑﺮﮔﺮﺩﻳﺪ! ﻣﻦ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﭘﺮﺳﻨﻞ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﻫﻮﺍﻳﻲ ﺩﺭﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﺭﺑﺎﻳﻲ ﻛﺮﺩﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻃﺮﻑ ﻣﻲﺭﻭﻳﻢ.ﻣﻜﺎﻟﻤﺎﺕ ﺍﺩﺍﻣﻪﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻣﻦ ﻣﺨﺼﻮﺻا ادامه ﻣﻲﺩﺍﺩﻡ ﺗﺎ ﻭﻗﺖﻛﺸﻲ ﺷﻮﺩ. ﺭﺍﺩﺍﺭ ﻣﺮﺗﺐ ﻣﻲﮔﻔﺖ ﺭﺟﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﻳﺮ ﻭ ﻓﻜﻮﺭﻱ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﻫﻮﺍﻳﻲ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﭘﺴﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﻲﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﺯﻃﺮﻑ ﻭﻻﻳﺖﻓﻘﻴﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻣﻲﺩﻫﻨﺪ. ﺍﻳﺮﺝ ﺑﺮﺍﻱ ﻭﻗﺖﻛﺸﻲ ﮔﻔﺖ ﺭﺟﺎﻳﻲ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﺩﻫﺪ.ﺭﺍﺩﺍﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ ﺧﻮﺩﺵ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻣﻲﺩﻫﺪ. ﻳﮑﯽ ﺍﺯﺑﭽﻪﻫﺎ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﻗﺎﻧﻊ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﻳﺪ ﺭﻓﻴﻘﻢ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻗﺎﻧﻊ ﻛﻨﻢ. </blockquote><blockquote>ازین طرف صدای «F۱۴» ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ. ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻱ »F۱۴» که صدای ما را گرفت ﺑﺮﮔﺮﺩ ﻧﺮﻭ!ﮔﻔﺘﻢﻣﻦﻧﻤﻲﺭﻭﻡﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﺭﺑﺎﻳﻲﺷﺪﻩ.ﮔﻔﺖﺑﺮﮔﺮﺩﺍﺳﺘﺎﺩﻡﺑﻮﺩﻩﺍﻱ!ﭼﻲﺑﻮﺩﻩﺍﻱ! ﭼﻲﺑﻮﺩﻩﺍﻱ!ﻣﻲﺯﻧﻤﺖ ﻧﺮﻭ! ﮔﻔﺘﻢﭼﻲﺭﺍﻣﻲﺯﻧﻲ؟ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﺭﺑﺎﻳﻲ ﺷﺪﻩ، ﻳﻚﻣﻘﺪﺍﺭﺑﻴﺎﺟﻠﻮﺗﺮ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍﻧﺸﺎﻥﺑﺪﻩ ﺗﺎﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﺭﺑﺎﻫﺎﺗﻮﺭﺍﺑﺒﻴﻨﻨﺪﻭﺑﺘﺮﺳﻨﺪ.ﺑﺎﺍﻭﻛﻪﻳﻜﻲ ﺍﺯﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻧﻢ ﺑﻮﺩ ﻣﺨﺼﻮﺻﴼﺍﻳﻦﻃﻮﺭﺻﺤﺒﺖﻛﺮﺩﻡﺗﺎﺑﺒﻴﻨﻢﻣﻮﻗﻌﻴﺘﺶﻛﺠﺎﺳﺖ؟ﮔﻔﺘﻢﺑﻴﺎ!ﭼﺮﺍﻏﻬﺎﻱﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﺭﺍﺧﺎﻣﻮﺵﻛﺮﺩﻡﻭ ﺑﻪﺑﭽﻪﻫﺎ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺍﺯ ﻣﺤﻔﻈﺔ ﺳﻮﺧﺖ ﺭﺳﺎﻧﻲﺯﻳﺮ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ،ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻳﻲ ﺩﻳﺪﻩﻣﻲﺷﻮﺩ ﻳﺎ ﻧﻪ؟ ﻛﻪ ﺩﻳﺪﻩ ﻧﻤﻲﺷﺪ. ﺧﻮﺑﻲﺍﺵ ﺑﻪﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪﺭﮊﻳﻤﻴﻬﺎﻧﻤﻲﺩﺍﻧﺴﺘﻨﺪﺁﻗﺎﻱﺭﺟﻮﻱﻭ ﺑﻨﻲﺻﺪﺭ ﻫﻢﺩﺍﺧﻞﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻫﺴﺘﻨﺪ.ﺍﺯﺍﻳﻦﻃﺮﻑ «ﺗﻜﺮﺍﺭﻣﻲﻛﺮﺩﺑﺮﮔﺮﺩﻣﻲﺯﻧﻢ!ﺑﺮﮔﺮﺩﻣﻲﺯﻧﻢ!ﺑﻠﻨﺪﮔﻮﻱﺩﺍﺧﻞﻛﺎﺑﻴﻦﺭﻭﺷﻦF۱۴ﺧﻠﺒﺎﻥ» ﺑﻮﺩ. ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺻﺪﺍﻳﺶ ﺭﺍ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﻣﻲﺷﻨﻴﺪﻧﺪ. ﺑﻪ ﺩﻓﻊﺍﻟﻮﻗﺖ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩﻡ ﺗﺎ ﺭﺳﻴﺪﻳﻢ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﭘﺎﻳﮕﺎﻩ ﺗﺒﺮﻳﺰ. ﺍﻳﻦ ﭘﺎﻳﮕﺎﻩ ﻣﻮﺷﻜﻬﺎﻱﻫﺎﮒ ﺩﺍﺷﺖ. ﺑﻪ ﻟﺤﺎﻅ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ، ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻳﺶ « ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﻫﮕﻴﺮﻱ ﺷﺐ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭﻟﻲ ﻣﻮﺷﻜﻬﺎﻱ ﻫﺎﮒ ﺩﺍﺷﺖ ﻛﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﻪF۵» ﻫﻮﺍﺑﻮﺩ. ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦﻛﻪ ﺍﺯﺑﺮﺩﻣﻮﺷﻜﻬﺎﻱ ﻫﺎﮒ ﺩﻭﺭ ﺑﺸﻮﻡﻧﺰﺩﻳﻚﺍﻳﻦ ﭘﺎﻳﮕﺎﻩ ﮔﺮﺩﺵ ﺑﻪﺭﺍﺳﺖ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺭﻓﺘﻢ ﺳﻤﺖ ﻣﺮﺯ ﺷﻮﺭﻭﻱ. ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻣﺮﺯ ﺩﻭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻱ ﺷﻮﺭﻭﻱ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻮﺍﺯﺍﺕﻣﺎﺩﺭﻣﺮﺯ ﺷﻮﺭﻭﻱ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﺗﺎﺍﮔﺮﺧﻮﺍﺳﺘﻴﻢﻭﺍﺭﺩﺧﺎﻙ ﺷﻮﺭﻭﻱ ﺑﺸﻮﻳﻢ ﻣﺎﺭﺍﺑﺰﻧﻨﺪ.ﻣﺎ ﺍﻳﻦﻃﺮﻑﻣﺮﺯﻣﻲﺭﻓﺘﻴﻢ ﻭﺁﻧﻬﺎﺁﻥﻃﺮﻑ.ﺣﻮﺍﺳﻤﺎﻥﺑﻮﺩ.ﺗﺒﺮﻳﺰﺭﺍ ﺑﻪﺻﻮﺭﺕﻳﻚﻧﻴﻤﺪﺍﻳﺮﻩ ﺩﻭﺭﺯﺩﻳﻢﺗﺎﻫﻢﺍﺯﺑﺮﺩﻣﻮﺷﻜﻬﺎ ﺩﺭﺍﻣﺎﻥﺑﺎﺷﻴﻢﻫﻢﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﺭﻭﻱﻧﺸﻮﻳﻢ.ﻭﺍﺭﺩﺧﺎﻙﺗﺮﻛﻴﻪ ﺷﺪﻳﻢ.ﺩﺭﺗﻤﺎﻡﺍﻳﻦﻣﺪﺕﺧﻠﺒﺎﻥﺗﻌﻘﻴﺐﻛﻨﻨﺪﻩﻫﻢﭼﻨﺎﻥﺗﻬﺪﻳﺪﻣﻲﻛﺮﺩﻛﻪﻣﺎﺭﺍﺧﻮﺍﻫﺪ ﺯﺩ. ﻣﻦﻣﻲﮔﻔﺘﻢ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﻴﺎﺟﻠﻮﺍﻳﻨﻬﺎﺑﺒﻴﻨﻨﺪﻣﻲﮔﻔﺖﻣﻲﺁﻳﻢ.ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺻﻠﻲ ﻣﻦﺍﻳﻦﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻭﻗﺖﺑﮕﺬﺭﺍﻧﻢ. ﺁﺧﺮﺵﻫﻢ ﮔﻔﺖﺑﻪﺭﺍﺩﺍﺭﺳﻮﺭﻳﻪ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻢ ﺷﻤﺎﺭﺍﺑﺰﻧﺪ<ref>پرواز در خاطره‌ها- ص ۱۴۵</ref></blockquote>پرواز مسعود رجوی از طرف خبرگزاری‌های بزرگ انعکاس پیدا کرد. در فرانسه کلود شسون وزیرخارجه وقت فرانسه هنگام فرود او در فردگاه حاضر شد. این حرکت یعنی پرواز و فرود آمدن در فرودگاه رسمی یک کشور مهم اروپایی به همراه رئیس جمهور وقت دولت ایران،‌نقش زیادی در رسمیت یافتن شورای ملی مقاومت به لحاظ بین‌المللی داشت.این پرواز در حالی انجام شد که در سطوح بالای مجاهدین برای حفظ امنیت مسعود رجوی این روش مناسب‌تر تشخیص داده می‌شد که وی از راه‌های دیگری از کشور خارج شود. مهدی ابریشمچی از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین در این رابطه می‌گوید:<blockquote>«خاطرم هست در یک جلسه مرکزیت که در منزل شهید علی زرکش تشکیل شده بود، همه اعضای مرکزیت از‌جمله سردارخیابانی و شهید محمد ضابطی حاضر بودند. می‌خواستیم تصمیم‌گیری نهایی کنیم. بررسیهاي انجام شده و ریسکها، نقاط قوت و نقاط آسیب‌پذیر طرح بررسی شده بود. اما ما نمی‌توانستیم تصمیم ‌بگیریم. اگر جواب نه می‌دادیم، مصلحت عالیه راهگشایی سیاسی را چکار می‌کردیم؟ و اگر جواب مثبت می‌دادیم، ریسک روی جان مسعود را چه‌کسی می‌پذیرفت؟ به‌همین ‌دلیل تمامی مرکزیت سازمان از مسعود خواست که به‌دلیل صعوبت این تصمیم‌گیری، هم از نظر ایدئولوژیک و هم به‌لحاظ سیاسی، حرف آخر را خودش بزند و طبیعی بود که او طبق سنت همیشگیش، آن قسمتی را که ریسک روی جان خودش بود، انتخاب کند».</blockquote>
در روز هفتم مرداد ۱۳۶۰ مسعود رجوی که سازمانش حدود یک ماه قبل روز ۳۰ خرداد را پایان امکان مبارزه‌ی مسالمت‌آمیز و آغاز مقاومت سراسری اعلام کرده بود، تهران را با یک هواپیما از پایگاه یکم شکاری تهران به مقصد پاریس ترک کرد. سرهنگ خلبان بهزاد معزی، خلبان این پرواز بود.در این پرواز بنی‌صدر رئیس جمهور وقت جمهوری اسلامی نیز بهمراه او بود. پیش از آن فضای سیاسی در حاکمیت علیه بنی‌صدر بسیار برانگیخته بود و احتمال دستگیری وی وجود داشت. این پرواز با طرحی بسیار پیچیده‌ به سرانجام رسید. سرهنگ خلبان معزی که از بهترین خلبانان نیروی هوایی ایران و خلبان مخصوص شاه بود در کتاب پرواز در خاطره‌ها در این رابطه نقل می‌کند:<blockquote>ﺭﺍﺩﺍﺭ ﺗﺒﺮﻳﺰ ﻣﺎ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ.ﺩﻭ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺻﺪﺍﻛﺮﺩ ﻭ ﻣﻦ ﻳﻚﺑﺎﺭ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﺭﺍ ﺩﺍﺩﻡ.ﮔﻔﺖ ﺧﻤﻴﻨﻲ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﮕﻮﻳﻴﻢ ﻗﻮﻝ ﻣﻲﺩﻫﻢ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﻛﺎﺭﻱ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﻣﺎﺩﻱ ﻭ ﻣﻌﻨﻮﻱ ﻫﻢ ﻫﺮﭼﻪ ﻣﻲﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﮕﺬﺍﺭﻧﺪ. ﺑﺮﮔﺮﺩﻳﺪ! ﻣﻦ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﭘﺮﺳﻨﻞ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﻫﻮﺍﻳﻲ ﺩﺭﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﺭﺑﺎﻳﻲ ﻛﺮﺩﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻃﺮﻑ ﻣﻲﺭﻭﻳﻢ.ﻣﻜﺎﻟﻤﺎﺕ ﺍﺩﺍﻣﻪﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻣﻦ ﻣﺨﺼﻮﺻا ادامه ﻣﻲﺩﺍﺩﻡ ﺗﺎ ﻭﻗﺖﻛﺸﻲ ﺷﻮﺩ. ﺭﺍﺩﺍﺭ ﻣﺮﺗﺐ ﻣﻲﮔﻔﺖ ﺭﺟﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﻳﺮ ﻭ ﻓﻜﻮﺭﻱ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﻫﻮﺍﻳﻲ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﭘﺴﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﻲﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﺯﻃﺮﻑ ﻭﻻﻳﺖﻓﻘﻴﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻣﻲﺩﻫﻨﺪ. ﺍﻳﺮﺝ ﺑﺮﺍﻱ ﻭﻗﺖﻛﺸﻲ ﮔﻔﺖ ﺭﺟﺎﻳﻲ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﺩﻫﺪ.ﺭﺍﺩﺍﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ ﺧﻮﺩﺵ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻣﻲﺩﻫﺪ. ﻳﮑﯽ ﺍﺯﺑﭽﻪﻫﺎ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﻗﺎﻧﻊ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﻳﺪ ﺭﻓﻴﻘﻢ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻗﺎﻧﻊ ﻛﻨﻢ.ازین طرف صدای «F۱۴» ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ. ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻱ »F۱۴» که صدای ما را گرفت ﺑﺮﮔﺮﺩ ﻧﺮﻭ!ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻦ ﻧﻤﻲﺭﻭﻡ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﺭﺑﺎﻳﻲ ﺷﺪﻩ.ﮔﻔﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﺍﺳﺘﺎﺩﻡﺑﻮﺩﻩﺍﻱ! ﭼﻲﺑﻮﺩﻩﺍﻱ! ﭼﻲﺑﻮﺩﻩﺍﻱ! ﻣﻲﺯﻧﻤﺖ ﻧﺮﻭ! ﮔﻔﺘﻢ ﭼﻲ ﺭﺍ ﻣﻲﺯﻧﻲ؟ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﺭﺑﺎﻳﻲ ﺷﺪﻩ، ﻳﻚﻣﻘﺪﺍﺭ ﺑﻴﺎﺟﻠﻮﺗﺮ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﺭﺑﺎﻫﺎ ﺗﻮﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺘﺮﺳﻨﺪ.ﺑﺎ ﺍﻭ ﻛﻪ ﻳﻜﻲ ﺍﺯﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻧﻢ ﺑﻮﺩ ﻣﺨﺼﻮﺻﴼ ﺍﻳﻦ ﻃﻮﺭ ﺻﺤﺒﺖ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺒﻴﻨﻢ ﻣﻮﻗﻌﻴﺘﺶ ﻛﺠﺎﺳﺖ؟ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻴﺎ! ﭼﺮﺍﻏﻬﺎﻱ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﺭﺍ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺑﻪﺑﭽﻪﻫﺎ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺍﺯ محفظه‌ی ﺳﻮﺧﺖ ﺭﺳﺎﻧﻲ ﺯﻳﺮ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ، ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻳﻲ ﺩﻳﺪﻩ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻳﺎ ﻧﻪ؟ ﻛﻪ ﺩﻳﺪﻩ ﻧﻤﻲﺷﺪ. ﺧﻮﺑﻲﺍﺵ ﺑﻪﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺭﮊﻳﻤﻴﻬﺎ ﻧﻤﻲﺩﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺁﻗﺎﻱﺭﺟﻮﻱ ﻭ ﺑﻨﻲﺻﺪﺭ ﻫﻢ ﺩﺍﺧﻞ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻃﺮﻑ خلبان «F۱۴» «ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻣﻲﻛﺮﺩ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﻣﻲﺯﻧﻢ! ﺑﺮﮔﺮﺩ ﻣﻲﺯﻧﻢ! بلندگوی دخل کابین روشن بود.ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺻﺪﺍﻳﺶ ﺭﺍ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﻣﻲﺷﻨﻴﺪﻧﺪ. ﺑﻪ ﺩﻓﻊﺍﻟﻮﻗﺖ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩﻡ ﺗﺎ ﺭﺳﻴﺪﻳﻢ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﭘﺎﻳﮕﺎﻩ ﺗﺒﺮﻳﺰ. ﺍﻳﻦ ﭘﺎﻳﮕﺎﻩ ﻣﻮﺷﻜﻬﺎﻱﻫﺎﮒ ﺩﺍﺷﺖ. ﺑﻪ ﻟﺤﺎﻅ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ، ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻳﺶ «F۵» ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﻫﮕﻴﺮﻱ ﺷﺐ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭﻟﻲ ﻣﻮﺷﻜﻬﺎﻱ ﻫﺎﮒ ﺩﺍﺷﺖ ﻛﻪ ﺯﻣﻴﻦ به ﻫﻮﺍ ﺑﻮﺩ. ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦﻛﻪ ﺍﺯ ﺑﺮﺩ ﻣﻮﺷﻜﻬﺎﻱ ﻫﺎﮒ ﺩﻭﺭ ﺑﺸﻮﻡ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺍﻳﻦ ﭘﺎﻳﮕﺎﻩ ﮔﺮﺩﺵ ﺑﻪﺭﺍﺳﺖ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺭﻓﺘﻢ ﺳﻤﺖ ﻣﺮﺯ ﺷﻮﺭﻭﻱ. ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻣﺮﺯ، ﺩﻭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻱ ﺷﻮﺭﻭﻱ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻮﺍﺯﺍﺕﻣﺎ ﺩﺭﻣﺮﺯ ﺷﻮﺭﻭﻱ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﺗﺎﺍﮔﺮﺧﻮﺍﺳﺘﻴﻢﻭﺍﺭﺩﺧﺎﻙ ﺷﻮﺭﻭﻱ ﺑﺸﻮﻳﻢ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﻧﻨﺪ.ﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﻃﺮﻑ ﻣﺮﺯ ﻣﻲﺭﻓﺘﻴﻢ ﻭﺁﻧﻬﺎ ﺁﻥﻃﺮﻑ.ﺣﻮﺍﺳﻤﺎﻥ ﺑﻮﺩ.ﺗﺒﺮﻳﺰ ﺭﺍ ﺑﻪﺻﻮﺭﺕ ﻳﻚﻧﻴﻤﺪﺍﻳﺮﻩ ﺩﻭﺭﺯﺩﻳﻢ ﺗﺎ ﻫﻢ ﺍﺯﺑﺮﺩ ﻣﻮﺷﻜﻬﺎ ﺩﺭﺍﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻫﻢ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﺭﻭﻱ ﻧﺸﻮﻳﻢ.ﻭﺍﺭﺩ ﺧﺎﻙ ﺗﺮﻛﻴﻪ ﺷﺪﻳﻢ.ﺩﺭﺗﻤﺎﻡ ﺍﻳﻦﻣﺪﺕ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺗﻌﻘﻴﺐﻛﻨﻨﺪﻩ ﻫﻢﭼﻨﺎﻥ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻣﻲﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺯﺩ. ﻣﻦ ﻣﻲﮔﻔﺘﻢ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﻴﺎﺟﻠﻮ ﺍﻳﻨﻬﺎﺑﺒﻴﻨﻨﺪ ﻣﻲﮔﻔﺖ ﻣﻲﺁﻳﻢ.ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺻﻠﻲ ﻣﻦﺍﻳﻦﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻭﻗﺖ ﺑﮕﺬﺭﺍﻧﻢ. ﺁﺧﺮﺵﻫﻢ ﮔﻔﺖ ﺑﻪﺭﺍﺩﺍﺭ ﺳﻮﺭﻳﻪ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﻢ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﻧﺪ<ref>پرواز در خاطره‌ها- ص ۱۴۵</ref> </blockquote>پرواز مسعود رجوی از طرف خبرگزاری‌های بزرگ انعکاس پیدا کرد. در فرانسه کلود شسون وزیرخارجه وقت فرانسه هنگام فرود او در فردگاه حاضر شد. این حرکت یعنی پرواز و فرود آمدن در فرودگاه رسمی یک کشور مهم اروپایی به همراه رئیس جمهور وقت دولت ایران،‌نقش زیادی در رسمیت یافتن شورای ملی مقاومت به لحاظ بین‌المللی داشت.این پرواز در حالی انجام شد که در سطوح بالای مجاهدین برای حفظ امنیت مسعود رجوی این روش مناسب‌تر تشخیص داده می‌شد که وی از راه‌های دیگری از کشور خارج شود. مهدی ابریشمچی از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین در این رابطه می‌گوید:<blockquote>«خاطرم هست در یک جلسه مرکزیت که در منزل شهید علی زرکش تشکیل شده بود، همه اعضای مرکزیت از‌جمله سردارخیابانی و شهید محمد ضابطی حاضر بودند. می‌خواستیم تصمیم‌گیری نهایی کنیم. بررسیهاي انجام شده و ریسکها، نقاط قوت و نقاط آسیب‌پذیر طرح بررسی شده بود. اما ما نمی‌توانستیم تصمیم ‌بگیریم. اگر جواب نه می‌دادیم، مصلحت عالیه راهگشایی سیاسی را چکار می‌کردیم؟ و اگر جواب مثبت می‌دادیم، ریسک روی جان مسعود را چه‌کسی می‌پذیرفت؟ به‌همین ‌دلیل تمامی مرکزیت سازمان از مسعود خواست که به‌دلیل صعوبت این تصمیم‌گیری، هم از نظر ایدئولوژیک و هم به‌لحاظ سیاسی، حرف آخر را خودش بزند و طبیعی بود که او طبق سنت همیشگیش، آن قسمتی را که ریسک روی جان خودش بود، انتخاب کند».</blockquote>


== انقلاب ایدئولوژیک ==
== انقلاب ایدئولوژیک ==
[[پرونده:انقلاب ایدئولوژیک.jpg|بندانگشتی|مسعود رجوی در پاریس- انقلاب ایدئولوژیک]]
سازمان مجاهدین در سال ۱۳۶۳ وارد یک جمع‌بندی شد. یکی از نتایج این جمع بندی منجر به آغاز یک تحول بزرگ در این سازمان شد. مجاهدین در این جمع بندی به این نتیجه رسیدند که رده‌ی تشکیلاتی زنان و میزان حضور آنها در سطوح فرماندهی با میزان مسئولیت‌پذیری و نقشی که در سازمان مجاهدین خلق ایفا کرده‌اند متناسب نیست.آنها معتقد بودند این آثار خودبخودی و شائبه‌های مردسالاری است که اینچنین نمود پیدا کرده است. مجاهدین معتقد بودند با توجه به اینکه خصلت اصلی و بارز جمهوری اسلامی و اندیشه روح الله خمینی «زن ستیزی» است، آنها باید در این رابطه در نقطه مقابل قرار داشته و هیچ وجه اشتراکی با وی نداشته باشند.
سازمان مجاهدین در سال ۱۳۶۳ وارد یک جمع‌بندی شد. یکی از نتایج این جمع بندی منجر به آغاز یک تحول بزرگ در این سازمان شد. مجاهدین در این جمع بندی به این نتیجه رسیدند که رده‌ی تشکیلاتی زنان و میزان حضور آنها در سطوح فرماندهی با میزان مسئولیت‌پذیری و نقشی که در سازمان مجاهدین خلق ایفا کرده‌اند متناسب نیست.آنها معتقد بودند این آثار خودبخودی و شائبه‌های مردسالاری است که اینچنین نمود پیدا کرده است. مجاهدین معتقد بودند با توجه به اینکه خصلت اصلی و بارز جمهوری اسلامی و اندیشه روح الله خمینی «زن ستیزی» است، آنها باید در این رابطه در نقطه مقابل قرار داشته و هیچ وجه اشتراکی با وی نداشته باشند.


خط ۲۴۹: خط ۲۵۰:


مسعود رجوی در نامه‌ای به بنی صدر در این رابطه می‌نویسد:<blockquote>«می دانید که ما مجاهدین از آغاز با سیاست ضدملی و ضدانقلابی صدور به اصطلاح انقلاب خمینی مخالفت ورزیده و در دیدگاههای مندرج در برنامه شورای ملی مقاومت نیز به اتفاق امضاء نمودیم که به "جهان وطنی" قرون وسطایی و ارتجاعی خمینی اعتقادی نداریم. خمینی با ریاکاری در تحت لوای اسلام به "یک نوع جهان وطنی و نفی مرزها و حدود سرمایه داری تظاهر نموده و حسب المعمول فرصت طلبان دست راستی (امثال حزب توده) را به طمع می انداخت". و از همین فتنه صدور به اصطلاح انقلاب بود که جنگ ایران و عراق قویّاً زمینه سازی شد. به عبارت بهتر این رژیم خمینی است که جنگ را زمینه سازی نمود و الّا جنگ کاملاً اجتناب پذیر بود. البته ما تجاوز قوای عراق به خاک میهنمان را (در همان سال ۵۹) آشکارا محکوم نمودیم و شما خوب می دانید که ما (مجاهدین) در صفوف مستقل خود برای دفاع از مردم و میهن با قوای عراق جنگیدیم حال آن که مزدوران خمینی از پشت نیز بر ما آتش می گشودند و در بسیاری موارد دستگیر و شکنجه مان می کردند... پس از آن هنگام که خواست و نیاز عراق به صلح مسجّل شد (تابستان ۶۱) بدیهی بود که جز خمینی کسی خواستار ادامه جنگ نبود»<ref>کتاب گزارش مسئول شورا به مردم ایران در مورد جدایی بنی صدر</ref></blockquote>
مسعود رجوی در نامه‌ای به بنی صدر در این رابطه می‌نویسد:<blockquote>«می دانید که ما مجاهدین از آغاز با سیاست ضدملی و ضدانقلابی صدور به اصطلاح انقلاب خمینی مخالفت ورزیده و در دیدگاههای مندرج در برنامه شورای ملی مقاومت نیز به اتفاق امضاء نمودیم که به "جهان وطنی" قرون وسطایی و ارتجاعی خمینی اعتقادی نداریم. خمینی با ریاکاری در تحت لوای اسلام به "یک نوع جهان وطنی و نفی مرزها و حدود سرمایه داری تظاهر نموده و حسب المعمول فرصت طلبان دست راستی (امثال حزب توده) را به طمع می انداخت". و از همین فتنه صدور به اصطلاح انقلاب بود که جنگ ایران و عراق قویّاً زمینه سازی شد. به عبارت بهتر این رژیم خمینی است که جنگ را زمینه سازی نمود و الّا جنگ کاملاً اجتناب پذیر بود. البته ما تجاوز قوای عراق به خاک میهنمان را (در همان سال ۵۹) آشکارا محکوم نمودیم و شما خوب می دانید که ما (مجاهدین) در صفوف مستقل خود برای دفاع از مردم و میهن با قوای عراق جنگیدیم حال آن که مزدوران خمینی از پشت نیز بر ما آتش می گشودند و در بسیاری موارد دستگیر و شکنجه مان می کردند... پس از آن هنگام که خواست و نیاز عراق به صلح مسجّل شد (تابستان ۶۱) بدیهی بود که جز خمینی کسی خواستار ادامه جنگ نبود»<ref>کتاب گزارش مسئول شورا به مردم ایران در مورد جدایی بنی صدر</ref></blockquote>
[[پرونده:بیانیه صلح بین مسعود رجوی و طارق عزیز.JPG|جایگزین=بیانیه مشترک صلح بین مسعود رجوی و نایب نخست وزیر عراق|بندانگشتی|بیانیه مشترک صلح بین مسعود رجوی و نایب نخست وزیر عراق]]


=== دیدار مسعود رجوی برای صلح با طارق عزیز ===
=== دیدار مسعود رجوی برای صلح با طارق عزیز ===
خط ۲۷۹: خط ۲۸۱:
==== ملاقات با فرستاده‌ی پادشاه مراکش ====
==== ملاقات با فرستاده‌ی پادشاه مراکش ====
در اثنای مذاکرات سازمان مجاهدین خلق با دولت فرانسه بر سر نقل مکان مسعود رجوی به عراق، نیمه شب فرستاده‌ای از طرف حسن دوم، پادشاه مراکش به اقامتگاه مسعود رجوی مراجعه کرد. او از طرف حسن دوم، پادشاه مراکش پیامی برای مسعود رجوی داشت. فرستاده‌ی حسن دوم در این دیدار از مسعود رجوی دعوت کرد که به عنوان میهمان ویژه به آن کشور سفر کند. این دعوت از طرف سازمان مجاهدین مورد قبول قرار نگرفت.
در اثنای مذاکرات سازمان مجاهدین خلق با دولت فرانسه بر سر نقل مکان مسعود رجوی به عراق، نیمه شب فرستاده‌ای از طرف حسن دوم، پادشاه مراکش به اقامتگاه مسعود رجوی مراجعه کرد. او از طرف حسن دوم، پادشاه مراکش پیامی برای مسعود رجوی داشت. فرستاده‌ی حسن دوم در این دیدار از مسعود رجوی دعوت کرد که به عنوان میهمان ویژه به آن کشور سفر کند. این دعوت از طرف سازمان مجاهدین مورد قبول قرار نگرفت.
[[پرونده:مسعود رجوی هنگام ورود به عراق.jpg|جایگزین=مسعود رجوی هنگام ورود به عراق|بندانگشتی|مسعود رجوی هنگام ورود به عراق]]


==== تقاضای مسعود رجوی از دولت فرانسه برای سفر به خانه‌ی برادرش کاظم رجوی ====
==== تقاضای مسعود رجوی از دولت فرانسه برای سفر به خانه‌ی برادرش کاظم رجوی ====
خط ۲۸۹: خط ۲۹۲:


== نقش کنونی مسعود رجوی ==
== نقش کنونی مسعود رجوی ==
[[پرونده:مسعود رجوی با لباس نظامی.JPG|جایگزین=مسعود رجوی در لباس فرم ارتش آزادیبخش|بندانگشتی|مسعود رجوی در لباس فرم ارتش آزادیبخش]]
از سال ۱۳۶۸ مسعودر رجوی هیچ مسئولیت اجرایی در مجاهدین ندارد. هم اکنون زهرا مریخی مسئول اول سازمان مجاهدین خلق است و پیش از او هشت زن دیگر مسئولین اول این سازمان بوده اند با اینهمه نقش مسعود رجوی به عنوان فردی که سازمان خود را از  گردنه‌های سختی چون جریان اپورتونستی و پس از آن مبارزه با جمهوری اسلامی عبور داده است، وی را به یک رهبر تاریخی و ایدئولوژیک در مجاهدین تبدیل کرده است.  
از سال ۱۳۶۸ مسعودر رجوی هیچ مسئولیت اجرایی در مجاهدین ندارد. هم اکنون زهرا مریخی مسئول اول سازمان مجاهدین خلق است و پیش از او هشت زن دیگر مسئولین اول این سازمان بوده اند با اینهمه نقش مسعود رجوی به عنوان فردی که سازمان خود را از  گردنه‌های سختی چون جریان اپورتونستی و پس از آن مبارزه با جمهوری اسلامی عبور داده است، وی را به یک رهبر تاریخی و ایدئولوژیک در مجاهدین تبدیل کرده است.  


خط ۲۹۵: خط ۲۹۹:
محمد حسین نقدی، یک دیپلومات ایرانی که در سال ۱۳۶۱ به شورای ملی مقاومت پیوست و در سال ۱۳۷۱ در رم به قتل رسید در مصاحبه‌یی در دیماه ۷۱ به‌دنبال گسترش شورا گفت:<blockquote>«ما شوراییها معمولاً ابا داریم از این‌که نقش افراد را هم در این ‌رابطه برجسته بکنیم، ولی من واقعاً تصور می‌کنم به‌حق و به‌جاست بگوییم که بیش از هرکس، این خواست عمومی جامعه و این اراده‌ی  عمومی جامعه و این نیاز را و این که چگونه می‌شود این نیاز را ماده و متبلور کرد، مسئول شورای ملی مقاومت ایران آن را درک کرده و من فکر می‌کنم که واقعاً خارج از هرگونه تعارفی، حضور او هم بالاتر از هرچیز در عرصه‌ی سیاسی از دلایل دوام و پیشرفت شورای ملی مقاومت و مقاومت به‌طور عام بوده و من تصور می‌کنم که در یک فرض ذهنی، عدم وجود مسئول شورای ملی مقاومت ایران، باعث می‌شد که مقاومت ایران اگر هم وجود می‌داشت، شکل و شمایلش طور دیگری بود و در مراحل قطعاً عقب‌تری از این چیزی که امروز هست، می‌بود».‌ </blockquote>دکتر منوچهر هزارخانی، نویسنده‌ی برجسته‌ی  ایرانی و مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاوت در همین‌زمان درباره‌ی نحوه‌ی اداره‌ی جلسه‌های شورا گفت: <blockquote>«ما که در جلسه‌ی شورای ملی مقاومت نشسته‌ایم، همه‌مان نظر واحدی نداریم… سر راه‌حل سیاسی با ‌هم دعوا داریم، والا بی‌خود جلسه تشکیل نمی‌دادیم. این‌که بایست چنین جلسه‌هایی تشکیل بشود… را به‌طور عام همه درک می‌کنند. اما این‌که کسی از عهده‌ی این کار بربیاید، این هنری است که اگر کسی این هنر را داشت، می‌شود رهبر. کسی که این ظرافتهای تعادل بخشیدن به یک نوع همکاری بین گروههایی که هیچ‌کدامشان سیاستمدار حرفه‌یی نبوده‌اند، را داشته باشد، هنری دارد که همان هنر رهبری است. ما این را داریم و گمان می‌کنم که راهمان تا حد زیادی به این‌خاطر هموار است».‌<ref>دموکراسی خیانت شده ص ۱۳۹</ref></blockquote>بااینهمه مسعود رجوی در مورد شورا بر این باور است که هیچ تعصبی روی شورا یا مجاهدین وجود ندارد و هر زمان گروه یا آلترناتیوی پیدا شود که ظرفیت بالاتری برای سرنگونی جمهوری اسلامی و تضمین دموکراسی داشته باشد، حاضر است از آن برغم اختلاف عقیده دفاع و حمایت کند.
محمد حسین نقدی، یک دیپلومات ایرانی که در سال ۱۳۶۱ به شورای ملی مقاومت پیوست و در سال ۱۳۷۱ در رم به قتل رسید در مصاحبه‌یی در دیماه ۷۱ به‌دنبال گسترش شورا گفت:<blockquote>«ما شوراییها معمولاً ابا داریم از این‌که نقش افراد را هم در این ‌رابطه برجسته بکنیم، ولی من واقعاً تصور می‌کنم به‌حق و به‌جاست بگوییم که بیش از هرکس، این خواست عمومی جامعه و این اراده‌ی  عمومی جامعه و این نیاز را و این که چگونه می‌شود این نیاز را ماده و متبلور کرد، مسئول شورای ملی مقاومت ایران آن را درک کرده و من فکر می‌کنم که واقعاً خارج از هرگونه تعارفی، حضور او هم بالاتر از هرچیز در عرصه‌ی سیاسی از دلایل دوام و پیشرفت شورای ملی مقاومت و مقاومت به‌طور عام بوده و من تصور می‌کنم که در یک فرض ذهنی، عدم وجود مسئول شورای ملی مقاومت ایران، باعث می‌شد که مقاومت ایران اگر هم وجود می‌داشت، شکل و شمایلش طور دیگری بود و در مراحل قطعاً عقب‌تری از این چیزی که امروز هست، می‌بود».‌ </blockquote>دکتر منوچهر هزارخانی، نویسنده‌ی برجسته‌ی  ایرانی و مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاوت در همین‌زمان درباره‌ی نحوه‌ی اداره‌ی جلسه‌های شورا گفت: <blockquote>«ما که در جلسه‌ی شورای ملی مقاومت نشسته‌ایم، همه‌مان نظر واحدی نداریم… سر راه‌حل سیاسی با ‌هم دعوا داریم، والا بی‌خود جلسه تشکیل نمی‌دادیم. این‌که بایست چنین جلسه‌هایی تشکیل بشود… را به‌طور عام همه درک می‌کنند. اما این‌که کسی از عهده‌ی این کار بربیاید، این هنری است که اگر کسی این هنر را داشت، می‌شود رهبر. کسی که این ظرافتهای تعادل بخشیدن به یک نوع همکاری بین گروههایی که هیچ‌کدامشان سیاستمدار حرفه‌یی نبوده‌اند، را داشته باشد، هنری دارد که همان هنر رهبری است. ما این را داریم و گمان می‌کنم که راهمان تا حد زیادی به این‌خاطر هموار است».‌<ref>دموکراسی خیانت شده ص ۱۳۹</ref></blockquote>بااینهمه مسعود رجوی در مورد شورا بر این باور است که هیچ تعصبی روی شورا یا مجاهدین وجود ندارد و هر زمان گروه یا آلترناتیوی پیدا شود که ظرفیت بالاتری برای سرنگونی جمهوری اسلامی و تضمین دموکراسی داشته باشد، حاضر است از آن برغم اختلاف عقیده دفاع و حمایت کند.


پس از اشغال عراق که سازمان مجاهدین خلق در احترام به دولت نوپای عراق و قوانین آن حاضر شدند جمع‌اوری سلاح‌هایشان را بپذیرند، مسعود رجوی همچنان با اعضاء و هوادارانش در جلسات متعددی بصورت نوشتاری یا صوتی همراه بوده است. همچنین او گاهی پیام‌ها و بیانیه‌هایی به مناسبت‌های مختلف ارسال می‌کند که از سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران و مجاهدین پخش می‌شود. از جمله او در طول قیام دیماه ۱۳۹۶ چندین پیام خطاب به قیام کنندگان ارسال کرد. استراتژی تدوین شده و اعلام شده ای که توسط مسعود رجوی برای سرنگونی جمهوری اسلامی اعلام شده و در پیام‌های اخیر او نیز به آنها اشاره شده است، استراتژی کانون‌های شورشی و شوراهای هماهنگی است.
پس از اشغال عراق که سازمان مجاهدین خلق در احترام به دولت نوپای عراق و قوانین آن حاضر شدند جمع‌اوری سلاح‌هایشان را بپذیرند، مسعود رجوی همچنان با اعضاء و هوادارانش در جلسات متعددی بصورت نوشتاری یا صوتی همراه بوده است. همچنین او گاهی پیام‌ها و بیانیه‌هایی به مناسبت‌های مختلف ارسال می‌کند که از سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران و مجاهدین پخش می‌شود. از جمله او در طول قیام دیماه ۱۳۹۶ چندین پیام خطاب به قیام کنندگان ارسال کرد. استراتژی تدوین شده و اعلام شده ای که توسط مسعود رجوی برای سرنگونی جمهوری اسلامی اعلام شده و در پیام‌های اخیر او نیز به آنها اشاره شده است، استراتژی ارتش آزادیبخش با کمک کانون‌های شورشی و شوراهای هماهنگی است.


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}
== منابع ==
== منابع ==