۱٬۰۴۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
== شاپور دوم (ذوالاکتاف) - احیای عظمت == | == شاپور دوم (ذوالاکتاف) - احیای عظمت == | ||
شاپور دوم، سومین پادشاه قدرتمند ساسانی بود که توانست به اوضاع کشور سر و سامان دهد. فوریترین و ضروریترین اقدام وی تنبیه اعرابی بود که با تاخت و تازشان قسمتی از سواحل خلیج فارس و نواحی مجاور بابل و حیره را دچار ناامنی کرده بود. وی در تنبیه و مجازات آنان تا آن اندازه قساوت به خرج داد که سبب شد لقب ذواالاکتاف برای همیشه بر وی بماند. این پادشاه جوان در آغاز کار پس از حمله به اعراب و تار و مار کردنشان عده ای از آنان را به اسارت درآورده و برای عبرت سایر رهزنان شانههای اسیران را سوراخ کرده و از سوراخ شانههایشان طناب گذرانید و آنها را با خواری به بندگی و بیگاری گرفت که باعث شد حتی ایرانیان نیز در نتیجه این عمل او را (هوبه سبنا) یا سوراخ کننده شانهها بنامند، انعکاس این اقدامات شاپور دوم در دربار ترس و احتیاط نجبا و موبدان را به همراه داشت و بهتدریج دست آنها را از کارها کوتاه کرده و به شاپور فرصت داد تا زمینه را برای تأمین تفوق و برتری خویش بر آنان که هنوز به او به چشم جوانی بیتجربه مینگریستند آماده سازد. | شاپور دوم، سومین پادشاه قدرتمند ساسانی بود که توانست به اوضاع کشور سر و سامان دهد. فوریترین و ضروریترین اقدام وی تنبیه اعرابی بود که با تاخت و تازشان قسمتی از سواحل خلیج فارس و نواحی مجاور بابل و حیره را دچار ناامنی کرده بود. وی در تنبیه و مجازات آنان تا آن اندازه قساوت به خرج داد که سبب شد لقب ذواالاکتاف برای همیشه بر وی بماند. این پادشاه جوان در آغاز کار پس از حمله به اعراب و تار و مار کردنشان عده ای از آنان را به اسارت درآورده و برای عبرت سایر رهزنان شانههای اسیران را سوراخ کرده و از سوراخ شانههایشان طناب گذرانید و آنها را با خواری به بندگی و بیگاری گرفت که باعث شد حتی ایرانیان نیز در نتیجه این عمل او را (هوبه سبنا) یا سوراخ کننده شانهها بنامند، انعکاس این اقدامات شاپور دوم در دربار ترس و احتیاط نجبا و موبدان را به همراه داشت و بهتدریج دست آنها را از کارها کوتاه کرده و به شاپور فرصت داد تا زمینه را برای تأمین تفوق و برتری خویش بر آنان که هنوز به او به چشم جوانی بیتجربه مینگریستند آماده سازد. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۶: | ||
خسرو انوشیروان به اعتبار کشورگشایی، سیاست، تدبیر و اصلاحاتی که در امور لشکری، اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی به انجام رسانیدهاست، بزرگترین شاهنشاه ساسانی به شمار میرود. چنانچه او به قدرت نمیرسید یقیناً عمر این سلسله با وجود مصایبی که گریبانگر آن شده بود، چندی بیش دوام نمییافت. تدابیر وی همراه با ویژگیهای بارز شخصیتی او، سبب درخشش نام وی در تاریخ ایران گردیدهاست. تعدیل مالیاتها و اصلاحات نظام ارتش، پیشرفت علم و ادبیات به دلیل توجه ویژه وی به دانشمندان و تشویق آنان، تسامح فکری و مذهبی او هر چند بعضی اقدامات وی در اوایل سلطنتش در قبال برخی پیروان ادیان و مذاهب برای ایجاد آرامش صورت گرفت و وسعت نظر در مورد عقاید و اندیشهها محبوبیت وی را نزد آحاد مختلف جامعه صد چندان نمود. | خسرو انوشیروان به اعتبار کشورگشایی، سیاست، تدبیر و اصلاحاتی که در امور لشکری، اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی به انجام رسانیدهاست، بزرگترین شاهنشاه ساسانی به شمار میرود. چنانچه او به قدرت نمیرسید یقیناً عمر این سلسله با وجود مصایبی که گریبانگر آن شده بود، چندی بیش دوام نمییافت. تدابیر وی همراه با ویژگیهای بارز شخصیتی او، سبب درخشش نام وی در تاریخ ایران گردیدهاست. تعدیل مالیاتها و اصلاحات نظام ارتش، پیشرفت علم و ادبیات به دلیل توجه ویژه وی به دانشمندان و تشویق آنان، تسامح فکری و مذهبی او هر چند بعضی اقدامات وی در اوایل سلطنتش در قبال برخی پیروان ادیان و مذاهب برای ایجاد آرامش صورت گرفت و وسعت نظر در مورد عقاید و اندیشهها محبوبیت وی را نزد آحاد مختلف جامعه صد چندان نمود. | ||
خسرو انوشیروان با شکست هپتالها در شرق و رومیان در غرب و صلح پنجاه سالهای که با امضای قرارداد صلح انجام گرفت آرامش و رفاه را برای ایرانیان به ارمغان آورد.<ref name=":1" /> | خسرو انوشیروان با شکست هپتالها در شرق و رومیان در غرب و صلح پنجاه سالهای که با امضای قرارداد صلح انجام گرفت آرامش و رفاه را برای ایرانیان به ارمغان آورد.<ref name=":1" /> | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۶۷: | ||
== مسیحیت == | == مسیحیت == | ||
درسال ۴۲۲ شورایی از اسقفهای ایرانی استقلال کلیسای مسیحیان ایران را از مسیحیت یونان و روم اعلام نمود. | درسال ۴۲۲ شورایی از اسقفهای ایرانی استقلال کلیسای مسیحیان ایران را از مسیحیت یونان و روم اعلام نمود.[[پرونده:حجاری تزیینی سنگ – تاق بستان.jpg|بندانگشتی|500x500پیکسل|حجاری تزیینی سنگ – تاق بستان]] | ||
در زمان سلطنت قباد (پدر انوشیروان) شاخه نسطوری از کیش مسیحیت مورد قبول بیشتر مسیحیان ایران قرار گرفت. ساسانیان در تمام دوره حکومتشان سیاستی متغیر و دوگانه نسبت به مسیحیت در پیش گرفته بودند که تا حد زیادی تابع نوع رابطه شان با روم شرقی بود. گاه به مسیحیان آزادی داده میشد و گاه مسیحیان به عنوان ستون پنجم امپراطوری روم تحت پیگرد قرار میگرفتند. با وجود این فراز و نشیبها مسیحیت در ایران درحال پیشرفت بود. یکی از نشانههای نفوذ مسیحیت در دوره ساسانیان گرایشی بود که در اواخر عهد ساسانی در پادشاهان ایرانی نسبت به این دین مشاهده میشود. حتی بسیاری از خاندانهای اصیل زردشتی به مسیحیت گرایش پیدا کردند. یکی از علل رواج مسیحیت در ایران این بود که پادشاهان ایران در لشکرکشیهای خود به سوریه گاه تمام شهروندان یک شهر یا منطقه را که اکثر آنها مسیحی بودند، به ایران کوچ داده و آنانرا در ایران مقیم میکردند. رواج مسیحیت در زمان خسرو پرویز (۵۹۰ تا ۶۲۸) یعنی اواخر ساسانیان به اوج خود رسید. همانطور که گفتیم خسرو پرویز به کمک قیصر روم موریکیوس دوباره به قدرت رسید. او با شاهزاده خانم رومی ماریا ازدواج کرده و تحت نفوذ معشوقه مسیحی اش شیرین نیز قرار داشت. بعضی از مورخین تاحدی پیش رفتهاند که معتقدند، خسروپرویز مسیحیت را قلباً پذیرفته بودهاست. بعضی از سرداران ایران مانند مهران گشنسپ توسط کلیسای نسطوری غسل تعمید شده و به نام گیورگیس درآمدند.<ref name=":0" /> | در زمان سلطنت قباد (پدر انوشیروان) شاخه نسطوری از کیش مسیحیت مورد قبول بیشتر مسیحیان ایران قرار گرفت. ساسانیان در تمام دوره حکومتشان سیاستی متغیر و دوگانه نسبت به مسیحیت در پیش گرفته بودند که تا حد زیادی تابع نوع رابطه شان با روم شرقی بود. گاه به مسیحیان آزادی داده میشد و گاه مسیحیان به عنوان ستون پنجم امپراطوری روم تحت پیگرد قرار میگرفتند. با وجود این فراز و نشیبها مسیحیت در ایران درحال پیشرفت بود. یکی از نشانههای نفوذ مسیحیت در دوره ساسانیان گرایشی بود که در اواخر عهد ساسانی در پادشاهان ایرانی نسبت به این دین مشاهده میشود. حتی بسیاری از خاندانهای اصیل زردشتی به مسیحیت گرایش پیدا کردند. یکی از علل رواج مسیحیت در ایران این بود که پادشاهان ایران در لشکرکشیهای خود به سوریه گاه تمام شهروندان یک شهر یا منطقه را که اکثر آنها مسیحی بودند، به ایران کوچ داده و آنانرا در ایران مقیم میکردند. رواج مسیحیت در زمان خسرو پرویز (۵۹۰ تا ۶۲۸) یعنی اواخر ساسانیان به اوج خود رسید. همانطور که گفتیم خسرو پرویز به کمک قیصر روم موریکیوس دوباره به قدرت رسید. او با شاهزاده خانم رومی ماریا ازدواج کرده و تحت نفوذ معشوقه مسیحی اش شیرین نیز قرار داشت. بعضی از مورخین تاحدی پیش رفتهاند که معتقدند، خسروپرویز مسیحیت را قلباً پذیرفته بودهاست. بعضی از سرداران ایران مانند مهران گشنسپ توسط کلیسای نسطوری غسل تعمید شده و به نام گیورگیس درآمدند.<ref name=":0" /> | ||
== هنر ساسانی == | == هنر ساسانی == | ||
هنر ساسانی در طی ۴۰۰ سال حکومت شاهان این سلسله جلوهای از وحدت را در عین تنوع و کثرت آن پدیدآورد. در این هنر گرچه عناصر هنرهای دیگر کشورها و هنر رومی به چشم میخورد، اما هویت مستقل آن حفظ شدهاست. از این روست که میتوان انسجام و همگونی آشکاری را در تمامی آثار این دوره مشاهده کرد. | هنر ساسانی در طی ۴۰۰ سال حکومت شاهان این سلسله جلوهای از وحدت را در عین تنوع و کثرت آن پدیدآورد. در این هنر گرچه عناصر هنرهای دیگر کشورها و هنر رومی به چشم میخورد، اما هویت مستقل آن حفظ شدهاست. از این روست که میتوان انسجام و همگونی آشکاری را در تمامی آثار این دوره مشاهده کرد. | ||
خط ۱۸۲: | خط ۱۷۸: | ||
=== معماری === | === معماری === | ||
[[پرونده:سنگ نگاره هرمز دوم در نقش رستم.jpg|بندانگشتی|350x350پیکسل|'''سنگ نگاره هرمز دوم در نقش رستم''']] | |||
قالب و نوع معماری نشان دهندهٔ فرم دایره ای یا مدوّر پارتی معماری در هنر شهرسازی است. شهر شاپور خوره که در عصر شاپور یکم پسر و جانشین اردشیر یکم (بابکان) در مسیر شاهراه فیروزآباد به شوش بنا شدهاست، بیشاپور نیز نام داشتهاست و سبک معماری آن «چهار گوش» و یا به سخن دیگر «مربّعی» است. این بنا به احتمال زیاد پس از پیروزی شاپور بر والرین قیصر روم ساخته شده. از بیشاپور دو شاهراه بزرگ در عهد باستان منشعب میشده که این نشانه تاکنون حفظ شدهاست. این دو شاهراه به جای مانده که در طول تاریخ آسیبهای زیادی نیز دیدهاست، به صورت یک زاویه قائمه به هم میرسند. در این نمونه نشانههای تأثیرگذاری هنر شهرسازی غربی بر هنر ساسانی به خوبی نمایان است. | قالب و نوع معماری نشان دهندهٔ فرم دایره ای یا مدوّر پارتی معماری در هنر شهرسازی است. شهر شاپور خوره که در عصر شاپور یکم پسر و جانشین اردشیر یکم (بابکان) در مسیر شاهراه فیروزآباد به شوش بنا شدهاست، بیشاپور نیز نام داشتهاست و سبک معماری آن «چهار گوش» و یا به سخن دیگر «مربّعی» است. این بنا به احتمال زیاد پس از پیروزی شاپور بر والرین قیصر روم ساخته شده. از بیشاپور دو شاهراه بزرگ در عهد باستان منشعب میشده که این نشانه تاکنون حفظ شدهاست. این دو شاهراه به جای مانده که در طول تاریخ آسیبهای زیادی نیز دیدهاست، به صورت یک زاویه قائمه به هم میرسند. در این نمونه نشانههای تأثیرگذاری هنر شهرسازی غربی بر هنر ساسانی به خوبی نمایان است. | ||
این گمان که اسیران جنگی رومی در ساختن شهر بیشاپور و راههای پیرامون آن نقش اساسی داشتهاند، به واقعیت بسیار نزدیک است. شاپور یکم متناسب با توان و تخصص اسیران رومی آنها را بکار میگرفت، چنانکه بزانوش (بازانس) مهندس سدسازی رومی که در شمار این اسیران بود، در ساختن سد شوشتر یا سد قیصر در خوزستان بکار گرفته شد. افزون بر این از بقایای آثار هنری ساسانی، با استناد، توجه به مطالعه ویرانههای کاخها و نشستگاه شاهان آن سلسله که از آوارها بیرون آورده شدهاند، میتوان به عظمت هنر معماری این سلسله پی برد. | این گمان که اسیران جنگی رومی در ساختن شهر بیشاپور و راههای پیرامون آن نقش اساسی داشتهاند، به واقعیت بسیار نزدیک است. شاپور یکم متناسب با توان و تخصص اسیران رومی آنها را بکار میگرفت، چنانکه بزانوش (بازانس) مهندس سدسازی رومی که در شمار این اسیران بود، در ساختن سد شوشتر یا سد قیصر در خوزستان بکار گرفته شد. افزون بر این از بقایای آثار هنری ساسانی، با استناد، توجه به مطالعه ویرانههای کاخها و نشستگاه شاهان آن سلسله که از آوارها بیرون آورده شدهاند، میتوان به عظمت هنر معماری این سلسله پی برد. | ||
پایه و اساس بسیاری از سبکها، قوالب و فرمهای هنری ساسانی بی هیچ تردیدی پارتی (اشکانی) است و نقش و تأثیر هنر معماری هخامنشی در آثار معماری ساسانی بسیار اندک بودهاست. برای تأیید این نظر میتوان ویرانههای به جای مانده از آثار هنری هخامنشیان به ویژه در عرصه معماری در تخت جمشید (پرسپولیس) و فارس ملاحظه کرد. از همهٔ انواع و سبکهای هنری معماری ساسانی البته نمونههای قابل ملاحظه و مطالعه ای در دست نیست، مثلاً از سبکهایی که در آنها از سنگهای ساختمانی چهارگوش، ستونهای ساختمانها، و شیوههای پلّکان سازی و به ویژه نمونههایی که بتوان افزون بر سبکهای معماری روی مصالح ساختمانی بکار گرفته شده نیز مطالعه کرد.<ref>پارسیان دژ - [https://parsiandej.ir/هنر-عهد-ساسانیان/ هنر عهد ساسانیان]</ref> | پایه و اساس بسیاری از سبکها، قوالب و فرمهای هنری ساسانی بی هیچ تردیدی پارتی (اشکانی) است و نقش و تأثیر هنر معماری هخامنشی در آثار معماری ساسانی بسیار اندک بودهاست. برای تأیید این نظر میتوان ویرانههای به جای مانده از آثار هنری هخامنشیان به ویژه در عرصه معماری در تخت جمشید (پرسپولیس) و فارس ملاحظه کرد. از همهٔ انواع و سبکهای هنری معماری ساسانی البته نمونههای قابل ملاحظه و مطالعه ای در دست نیست، مثلاً از سبکهایی که در آنها از سنگهای ساختمانی چهارگوش، ستونهای ساختمانها، و شیوههای پلّکان سازی و به ویژه نمونههایی که بتوان افزون بر سبکهای معماری روی مصالح ساختمانی بکار گرفته شده نیز مطالعه کرد.<ref>پارسیان دژ - [https://parsiandej.ir/هنر-عهد-ساسانیان/ هنر عهد ساسانیان]</ref> | ||
خط ۱۹۵: | خط ۱۹۲: | ||
=== نقش برجسته === | === نقش برجسته === | ||
نقش برجسته، یکی از شاخصهای هنری این دوره به حساب میآید. در ایران نزدیک به پنجاه نقش برجسته از دولت ساسانی به یادگار ماندهاست. نسبت به گذشتگان، آنچه در مورد نقش برجسته ساسانی تازگی دارد، بزرگی، وسعت و همچنین تعداد زیاد آنها است. بیشتر نقوش دارای مفهوم یکسانی هستند، یا شاه در حال گرفتن نشان فر ایزدی از یک کاراکتر ربانی است و یا پیروزی او بر دشمنش را نشان میدهند. | نقش برجسته، یکی از شاخصهای هنری این دوره به حساب میآید. در ایران نزدیک به پنجاه نقش برجسته از دولت ساسانی به یادگار ماندهاست. نسبت به گذشتگان، آنچه در مورد نقش برجسته ساسانی تازگی دارد، بزرگی، وسعت و همچنین تعداد زیاد آنها است. | ||
[[پرونده:جام نقرهای مربوط به دوره ساسانی - ارتفاع تقریبی ۳۰ سانتیمتر.jpg|بندانگشتی|'''جام نقرهای مربوط به دوره ساسانی ارتفاع تقریبی ۳۰ سانتیمتر''']] | |||
بیشتر نقوش دارای مفهوم یکسانی هستند، یا شاه در حال گرفتن نشان فر ایزدی از یک کاراکتر ربانی است و یا پیروزی او بر دشمنش را نشان میدهند. | |||
هنر سنگ نگاره که در انحصار شاهان بود را نمیتوان با هنر سفال مقایسه کرد که در اختیار عموم مردم بود. هنرمند سنگ نگار پس از تمرین زیاد و به دست آوردن مهارت، سالها بیکار مینشست تا شاهی به فکر ساخت سنگ نگاره بیفتد. به محض اراده شاهنشاه، او را فرامی خواندند و کارش را شروع میکرد. بی شک او بر سنگهای مختلفی تمرین حجاری کردهاست.<ref name=":2" /> | هنر سنگ نگاره که در انحصار شاهان بود را نمیتوان با هنر سفال مقایسه کرد که در اختیار عموم مردم بود. هنرمند سنگ نگار پس از تمرین زیاد و به دست آوردن مهارت، سالها بیکار مینشست تا شاهی به فکر ساخت سنگ نگاره بیفتد. به محض اراده شاهنشاه، او را فرامی خواندند و کارش را شروع میکرد. بی شک او بر سنگهای مختلفی تمرین حجاری کردهاست.<ref name=":2" /> | ||
خط ۲۰۳: | خط ۲۰۲: | ||
=== نقره و آلیاژکاری === | === نقره و آلیاژکاری === | ||
در دوره ساسانی، برای ساخت ظرف نقره زراندود تکنیکهای پیشرفتهای استفاده میشد که خیلی دیرتر رومیان آنها را یادگرفتند. تکنیک | در دوره ساسانی، برای ساخت ظرف نقره زراندود تکنیکهای پیشرفتهای استفاده میشد که خیلی دیرتر رومیان آنها را یادگرفتند. تکنیک | ||
از آلیاژهای مختلف، مجسمههای کوچک و سایر قطعات تزیینی میساختند. طلا نیز همچون همیشه در ساخت لوازم تزیینی وزیور آلات استفاده میشد.<ref name=":2" /> | دو پوسته، جوش دادن یک قطعه طلا بر سطح نقره، کشیدن پوسته نازک نقره بر قسمتهای برجسته ظرف و استفاده از ریختهگری در ظروف ساسانی به چشم میخورد. نقوش ظرفها معمولاً درباریاند و صحنه شکار و بزم شاهی را نشان میدهند. این ظرفها احتمالاً هدایای شاهان به بلندپایگان و سفیرهای خارجی بود و باستان شناسان آنها را در مناطق مختلفی از شرق روسیه تا اروپای مرکزی یافتهاند. تقریباً همه آنها در غرب امپراتوری ساسانی یافت شدهاند.[[پرونده:گردنبند شیشه ای- ساسانی- موزه ایران باستان.jpg|بندانگشتی|270x270پیکسل|'''گردنبند شیشه ای- ساسانی- موزه ایران باستان''']]از آلیاژهای مختلف، مجسمههای کوچک و سایر قطعات تزیینی میساختند. طلا نیز همچون همیشه در ساخت لوازم تزیینی وزیور آلات استفاده میشد.<ref name=":2" /> | ||
=== سفال و شیشهگری === | === سفال و شیشهگری === | ||
ساسانیان به پیروی از سبک سفال دوره اشکانی، سفالها را با لعاب میساختند. رنگ لعابها بیشتر سبز و آبی فیروزهای بود. از تکنیک تراشیدن نقوش در ظروف بدون لعاب استفاده میکردند. روش استفاده از لعاب را رومیان نیز فرا گرفتند و بسیار گسترده از آن استفاده میکردند. از سنگ شیشه نیز ظروف مختلفی ساخته میشدند. دسترسی به شیشه نسبت به سفال سختتر بود و شکنندگی آن باعث میشد تا ظروف شیشهای استفاده کمتری نسبت به ظروف سفالی داشته باشند. اجناس شیشهای در تزیینات استفاده میشدند و ظرف شیشهای یک ظرف لوکس به حساب میآمد.<ref name=":2" /> | ساسانیان به پیروی از سبک سفال دوره اشکانی، سفالها را با لعاب میساختند. رنگ لعابها بیشتر سبز و آبی فیروزهای بود. از تکنیک | ||
[[پرونده:عطردانهای شیشهای از دوره ساسانی.jpg|بندانگشتی|'''عطردانهای شیشهای از دوره ساسانی''' '''موزه ملی عراق''' | |||
]] | |||
تراشیدن نقوش در ظروف بدون لعاب استفاده میکردند. روش استفاده از لعاب را رومیان نیز فرا گرفتند و بسیار گسترده از آن استفاده میکردند. از سنگ شیشه نیز ظروف مختلفی ساخته میشدند. دسترسی به شیشه نسبت به سفال سختتر بود و شکنندگی آن باعث میشد تا ظروف شیشهای استفاده کمتری نسبت به ظروف سفالی داشته باشند. اجناس شیشهای در تزیینات استفاده میشدند و ظرف شیشهای یک ظرف لوکس به حساب میآمد.<ref name=":2" /> | |||
[[پرونده:ملاقه نقره ای.jpg|بندانگشتی|'''ملاقه نقره ای''']] | [[پرونده:ملاقه نقره ای.jpg|بندانگشتی|'''ملاقه نقره ای''']] | ||
=== لوازم آشپزی و غذاخوری === | === لوازم آشپزی و غذاخوری === | ||
به احتمال قوی خوردن غذا با استفاده از قاشق و چنگال فراگیر نشده بود. از آثاری که سیاحان غربی به جای گذاشتهاند میدانیم حتی تا دوره قاجار نیز مردم کوچه و خیابان در یک ظرف مشترک و با استفاده از انگشتان خود غذا میخوردند. به هر حال چندین مدل قاشق و چنگال ساخته شده از فلز یا صدف، از دوره ساسانی در حفاریهای باستانشناسی به دست آمدهاست.<ref name=":2" /> | [[پرونده:قاشق مفرغی.jpg|بندانگشتی|'''قاشق مفرغی''']]به احتمال قوی خوردن غذا با استفاده از قاشق و چنگال فراگیر نشده بود. از آثاری که سیاحان غربی به جای گذاشتهاند میدانیم حتی تا دوره قاجار نیز مردم کوچه و خیابان در یک ظرف مشترک و با استفاده از انگشتان خود غذا میخوردند. به هر حال چندین مدل قاشق و چنگال ساخته شده از فلز یا صدف، از دوره ساسانی در حفاریهای باستانشناسی به دست آمدهاست.<ref name=":2" /> | ||
=== پارچه و بافته === | === پارچه و بافته === | ||
طرحها وکیفیت بافتههای دوره ساسانی باعث شهرت آنها در زمان خود شده بود. طرح بافتهها شامل طرحهای هندسی، اشکال جانوران، پرندگان، گل و گیاهان بومی و موجودات اسطورهای بوده که پیش از این دوره هم در آثار هنری استفاده میشد و در بافتههای دوره اسلامی نیز مشاهده میشوند. | |||
[[پرونده:قطعه ای از ابریشم دوره ساسانی- موزه ارمیتاژ.jpg|بندانگشتی|'''قطعه ای از ابریشم دوره ساسانی- موزه ارمیتاژ''']] | [[پرونده:قطعه ای از ابریشم دوره ساسانی- موزه ارمیتاژ.jpg|بندانگشتی|'''قطعه ای از ابریشم دوره ساسانی- موزه ارمیتاژ''']] | ||
این صنعت در دوره ساسانی پیشرفت قابل توجهی داشت. از روی بافتههای به دست آمده میتوان نتیجه گرفت که دستگاههای بافت این دوره حداقل چهار گورد برای بافت جناغی و چهار گورد دیگر برای ایجاد طرح داشتهاند. یافتههای محوطه باستانی صداحیه وجود دستگاههای چند تارکش و چله کش را اثبات میکند. عرض بافتههای چینی در این دوره ۵۰ سانتیمتر بود ولی ساسانیان میتوانستند پارچههای با عرض ۸۵ سانتیمتر را ببافند. آنطور که سنگ نگارههای ساسانی مخصوصاً تاقبستان نشان میدهند، پارچههای آن زمان آنقدر مرغوب بودهاند که در حین فعالیت چین نمیخوردهاند و صاف میایستادند. | این صنعت در دوره ساسانی پیشرفت قابل توجهی داشت. از روی بافتههای به دست آمده میتوان نتیجه گرفت که دستگاههای بافت این دوره حداقل چهار گورد برای بافت جناغی و چهار گورد دیگر برای ایجاد طرح داشتهاند. یافتههای محوطه باستانی صداحیه وجود دستگاههای چند تارکش و چله کش را اثبات میکند. عرض بافتههای چینی در این دوره ۵۰ سانتیمتر بود ولی ساسانیان میتوانستند پارچههای با عرض ۸۵ سانتیمتر را ببافند. آنطور که سنگ نگارههای ساسانی مخصوصاً تاقبستان نشان میدهند، پارچههای آن زمان آنقدر مرغوب بودهاند که در حین فعالیت چین نمیخوردهاند و صاف میایستادند. | ||
خط ۲۲۹: | خط ۲۳۱: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
[[رده:تاریخ ایران]] | |||
[[رده:تاریخ ایران باستان]] | |||
[[رده:تاریخ جهان]] |
ویرایش