کاربر:دانا/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۱: خط ۴۱:
غلامحسین درویش ملقب به درویش‌خان زاده‌ی ۱۲۵۱ و درگذشته‌ی ۱۳۰۵ از نوازندگان برجسته‌ی تار و سه‌تار میباشد که نوآوریهای او خدمت شایانی به موسیقی این مرز و بوم کرد که از آن جمله میتوان به اضافه کردن سیم ششم تار اشاره کرد.
غلامحسین درویش ملقب به درویش‌خان زاده‌ی ۱۲۵۱ و درگذشته‌ی ۱۳۰۵ از نوازندگان برجسته‌ی تار و سه‌تار میباشد که نوآوریهای او خدمت شایانی به موسیقی این مرز و بوم کرد که از آن جمله میتوان به اضافه کردن سیم ششم تار اشاره کرد.


== تولد و دوران کودکی ==
== تولد و دوران کودکی- ==
 توانا-
 درویش‌خان که نام اصلی‌اش غلام‌حسین درویش بود از هنرمندان سرشناس و استادان بنام موسیقی ایرانی در اواخر دوره‌ی قاجاریه بود. او در سال ۱۲۵۱ شمسی در تهران دیده به جهان گشود. پدرش حاج بشیر از تات‌های طالقان بود که در زیدشت ِ طالقان به دنیا آمد و مادرش از ترکمنان بود. نام درویش‌خان این‌گونه بر پسر ماندگار شد که همیشه پدر هنگام صدازدن فرزندش او را درویش صدا می‌کرد و این نام بعدها به عنوان نام خانوادگی غلام‌حسین‌خان انتخاب شد و او به درویش‌خان یا غلام‌حسین‌خان درویش معروف شد.<ref>[https://tavaana.org/fa/Darvish_Khan] - درویش‌خان، موسیقی‌دان بزرگ ایرانی</ref>
 
 درویش‌خان که نام اصلی‌اش غلام‌حسین درویش بود از هنرمندان سرشناس و استادان بنام موسیقی ایرانی در اواخر دوره‌ی قاجاریه بود. او در سال ۱۲۵۱ شمسی در تهران دیده به جهان گشود. پدرش حاج بشیر از تات‌های طالقان بود که در زیدشت ِ طالقان به دنیا آمد و مادرش از ترکمنان بود. نام درویش‌خان این‌گونه بر پسر ماندگار شد که همیشه پدر هنگام صدازدن فرزندش او را درویش صدا می‌کرد و این نام بعدها به عنوان نام خانوادگی غلام‌حسین‌خان انتخاب شد و او به درویش‌خان یا غلام‌حسین‌خان درویش معروف شد.


پدر که طبق عادت، دوستان را با عنوان 'درویش' خطاب می کرد فرزند خود را نیز با همین عنوان فرا می خواند تا این که این واژه برسر زبان ها افتاد و مکمل نام این هنرمند گشت..  درویش‌خان دوران کودکی‌اش را در خانواده‌ی دولتشاهی گذراند. پدرش تا حدودی با موسیقی آشنایی داشت و سه‌تار می‌نواخت. درویش‌خان ده ساله بود که به شعبه‌ی موسیقی مدرسه‌ی نظام که به دارالفنون وابسته بود رفت که سرپرستی آن را موسیو لومر فرانسوی داشت و خود او آن را تاسیس کرده بود. آلفرد ژان باتیست لومر، موسیقی‌دان نظامی فرانسوی بود که در سال ۱۲۴۷ شمسی و در زمان پادشاهی ناصرالدین‌شاه قاجار به ایران آمد تا به دانشچویان موسیقی دارالفنون تعلیم موسیقی بدهد. او کسی بود که هارمونی را به موسیقی ایرانی معرفی کرد و قطعات زیادی با الهام از موسیقی ایرانی ساخت. علاوه‌ بر درویش‌خان بزرگانی چون ابراهیم آژنگ، موسیقی‌دان اواخر دوره‌ی قاجار و دوره‌ی پهلوی نیز از شاگردان او بود. درویش‌خان در دارالفنون به فراگیری خط موسیقی و نواختن شیپور وطبل کوچک مشغول شد درویش‌خان به دربار شاهی نیز رفت‌و آمد داشت و در آن‌جا نیز صدای ساز نوازندگان را می‌شنید.
پدر که طبق عادت، دوستان را با عنوان 'درویش' خطاب می کرد فرزند خود را نیز با همین عنوان فرا می خواند تا این که این واژه برسر زبان ها افتاد و مکمل نام این هنرمند گشت..  درویش‌خان دوران کودکی‌اش را در خانواده‌ی دولتشاهی گذراند. پدرش تا حدودی با موسیقی آشنایی داشت و سه‌تار می‌نواخت. درویش‌خان ده ساله بود که به شعبه‌ی موسیقی مدرسه‌ی نظام که به دارالفنون وابسته بود رفت که سرپرستی آن را موسیو لومر فرانسوی داشت و خود او آن را تاسیس کرده بود. آلفرد ژان باتیست لومر، موسیقی‌دان نظامی فرانسوی بود که در سال ۱۲۴۷ شمسی و در زمان پادشاهی ناصرالدین‌شاه قاجار به ایران آمد تا به دانشچویان موسیقی دارالفنون تعلیم موسیقی بدهد. او کسی بود که هارمونی را به موسیقی ایرانی معرفی کرد و قطعات زیادی با الهام از موسیقی ایرانی ساخت. علاوه‌ بر درویش‌خان بزرگانی چون ابراهیم آژنگ، موسیقی‌دان اواخر دوره‌ی قاجار و دوره‌ی پهلوی نیز از شاگردان او بود. درویش‌خان در دارالفنون به فراگیری خط موسیقی و نواختن شیپور وطبل کوچک مشغول شد درویش‌خان به دربار شاهی نیز رفت‌و آمد داشت و در آن‌جا نیز صدای ساز نوازندگان را می‌شنید.
خط ۶۶: خط ۶۴:


درویش خان به همراه هنرمندانی چون سیّد حسین طاهرزاده (خواننده)، ابوالحسن خان اقبال السلطنه قزوینی معروف به اقبال آذر (خواننده)، عبداله خان دوامی (نوازنده ی ضرب (تنبک) و تصنیف خان)، باقر خان (نوازنده ی کمانچه)، رضا قلی خان تجریشی (نوازنده ی ضرب و تصنیف خان) و مشیر همایون شهردار (نوازنده ی پیانو)، اکبر خان رشتی (نوازنده ی فلوت)، میرزا اسداله خان (نوازنده ی سنتور) و حسین هنگ آفرین (نوازنده ی ویلون و سه تار) در دو نوبت برای ضبط صفحه به خارج سفر کرد. صفحه‌ی «بیداد همایون» که با پیانو مشیرهمایون شهردار همراه است از نمونه‌های عالی‌ای است که نشان از توانایی ِ بالای درویش‌خان دارد.
درویش خان به همراه هنرمندانی چون سیّد حسین طاهرزاده (خواننده)، ابوالحسن خان اقبال السلطنه قزوینی معروف به اقبال آذر (خواننده)، عبداله خان دوامی (نوازنده ی ضرب (تنبک) و تصنیف خان)، باقر خان (نوازنده ی کمانچه)، رضا قلی خان تجریشی (نوازنده ی ضرب و تصنیف خان) و مشیر همایون شهردار (نوازنده ی پیانو)، اکبر خان رشتی (نوازنده ی فلوت)، میرزا اسداله خان (نوازنده ی سنتور) و حسین هنگ آفرین (نوازنده ی ویلون و سه تار) در دو نوبت برای ضبط صفحه به خارج سفر کرد. صفحه‌ی «بیداد همایون» که با پیانو مشیرهمایون شهردار همراه است از نمونه‌های عالی‌ای است که نشان از توانایی ِ بالای درویش‌خان دارد.
ایرنا


ملک‌الشعرای بهار از شاعرانی بود که با درویش‌خان هم‌کاری داشت و تصنیف‌هایی سرود که عمدتا در دفاع از وطن سروده شده بود. تصنیف «ز من نگارم» از تصنیف‌هایی است که بهار آن را ساخته است. در بخشی از این ساخته به صراحت از نداشتن علاجی برای ایران یاد می‌شود که این بخش از تصنیف در خوانش محمدرضا شجریان با گروه پایور حذف شده است اما محمدرضا لطفی آن را در آلبوم به یاد درویش‌خان با صدای نصرالله ناصح‌پور آورده است تا به شکلی هنرمندانه از وضعیت ایران در دهه‌ی شصت سخن گفته باشد که بسیاری از هنرمندان گوشه‌ی عزلت گزیدند یا مجبور شدند ترک وطن کنند. محمدهاشم میرزا، ملقب به شیخ‌الرئیس که به «افسر» تخلص داشت و شاعر بود و در شعرهایش مضامین و مباحث اجتماعی را مطرح می‌کرد و سراینده‌ی سرود شاهنشاهی که یکی از سه سرود رسمی کشور در دوره‌ی پهلوی بود در وصف درویش‌خان چنین رباعی‌ای سروده است که علاوه و بر درویش‌خان از «درویش عبدالمجید طالقانی» استاد خط شکسته فارسی که دو طالقانی نیز طالقانی هستند تجلیل کرده است:
ملک‌الشعرای بهار از شاعرانی بود که با درویش‌خان هم‌کاری داشت و تصنیف‌هایی سرود که عمدتا در دفاع از وطن سروده شده بود. تصنیف «ز من نگارم» از تصنیف‌هایی است که بهار آن را ساخته است. در بخشی از این ساخته به صراحت از نداشتن علاجی برای ایران یاد می‌شود که این بخش از تصنیف در خوانش محمدرضا شجریان با گروه پایور حذف شده است اما محمدرضا لطفی آن را در آلبوم به یاد درویش‌خان با صدای نصرالله ناصح‌پور آورده است تا به شکلی هنرمندانه از وضعیت ایران در دهه‌ی شصت سخن گفته باشد که بسیاری از هنرمندان گوشه‌ی عزلت گزیدند یا مجبور شدند ترک وطن کنند. محمدهاشم میرزا، ملقب به شیخ‌الرئیس که به «افسر» تخلص داشت و شاعر بود و در شعرهایش مضامین و مباحث اجتماعی را مطرح می‌کرد و سراینده‌ی سرود شاهنشاهی که یکی از سه سرود رسمی کشور در دوره‌ی پهلوی بود در وصف درویش‌خان چنین رباعی‌ای سروده است که علاوه و بر درویش‌خان از «درویش عبدالمجید طالقانی» استاد خط شکسته فارسی که دو طالقانی نیز طالقانی هستند تجلیل کرده است:
خط ۸۵: خط ۸۱:
تا بدمد بر بدن مُرده جان
تا بدمد بر بدن مُرده جان


کنسرت های این هنرمند در اواخر عمرش در گراند هتل با هنرمندانی چون عارف قزوینی، حسین خان اسماعیل زاده، ابراهیم منصوری، رضا محجوبی ، مرتضی محجوبی، رکن الدین مختاری و حاجی خان عین الدوله شهرت خاصی یافت.
کنسرت های این هنرمند در اواخر عمرش در گراند هتل با هنرمندانی چون عارف قزوینی، حسین خان اسماعیل زاده، ابراهیم منصوری، رضا محجوبی ، مرتضی محجوبی، رکن الدین مختاری و حاجی خان عین الدوله شهرت خاصی یافت.<ref>[http://www.irna.ir/fa/News/82747575] - درویش خان ؛ یگانه موسیقی مردمی ایران</ref>


درویش خان تار و سه تار را به خوبی می نواخت، سلیقه خاصی درتلفیق نواها داشت، صدای سازش بسیار گرم و مطلوب بود و با به کار گیری قطعات اروپایی با تار، تنوعی مشهود در نوازندگیش ایجاد کرده بود.
درویش خان تار و سه تار را به خوبی می نواخت، سلیقه خاصی درتلفیق نواها داشت، صدای سازش بسیار گرم و مطلوب بود و با به کار گیری قطعات اروپایی با تار، تنوعی مشهود در نوازندگیش ایجاد کرده بود.
خط ۹۲: خط ۸۸:


درویش خان برغم آنکه در علم نواسازی به اندازه هنرمندان امروزی آشنایی نداشته، از لحاظ ملودی و پیوستگی، آثار بسیار غنی و فوق العاده مطبوعی از خود برجای گذاشته که بیانگر احساسات لطیف هنری او است. پیش درآمدهایش از عالی ترین ساخته های آن عصر به شمار می رود. رنگ هایش نیز از جهت ترکیب وزن های گوناگون و زیبایی و شور انگیزی واجد ارزش بسیاری است. تصنیف هایش از نظر فرم، زیبا و از لحاظ محتوی برجستگی خاصی دارد.
درویش خان برغم آنکه در علم نواسازی به اندازه هنرمندان امروزی آشنایی نداشته، از لحاظ ملودی و پیوستگی، آثار بسیار غنی و فوق العاده مطبوعی از خود برجای گذاشته که بیانگر احساسات لطیف هنری او است. پیش درآمدهایش از عالی ترین ساخته های آن عصر به شمار می رود. رنگ هایش نیز از جهت ترکیب وزن های گوناگون و زیبایی و شور انگیزی واجد ارزش بسیاری است. تصنیف هایش از نظر فرم، زیبا و از لحاظ محتوی برجستگی خاصی دارد.
ایرنا


فرهنگ > هنر - همشهری آنلاین:
فرهنگ > هنر - همشهری آنلاین:


درویش خان در نوازندگی دستی چیره و تکنیکی منحصر به فرد و در نواختن تار و سه تار به یک اندازه مهارت و توانایی داشت. از مضرابی قـوی و در عـین حال شفاف برخوردار بود وزیرهایش پی در پی، شمرده و پـخـته بود و پـنجه‌اش روی ساز نرم و لطیف حرکت می‌کرد. قدرت او در نوازندگی چنان بود که شنوندگان سازش از تعـجب، غالباً ساکت و خاموش می‌شدند. استحکام و زیـبایی آثـارش، نشان از نبوغ سرشار و پـشـتوانه صحیح موسیقی کلاسیک در ذهن او داشت.
درویش خان در نوازندگی دستی چیره و تکنیکی منحصر به فرد و در نواختن تار و سه تار به یک اندازه مهارت و توانایی داشت. از مضرابی قـوی و در عـین حال شفاف برخوردار بود وزیرهایش پی در پی، شمرده و پـخـته بود و پـنجه‌اش روی ساز نرم و لطیف حرکت می‌کرد. قدرت او در نوازندگی چنان بود که شنوندگان سازش از تعـجب، غالباً ساکت و خاموش می‌شدند. استحکام و زیـبایی آثـارش، نشان از نبوغ سرشار و پـشـتوانه صحیح موسیقی کلاسیک در ذهن او داشت.<ref>[http://www.hamshahrionline.ir/details/44944] - زندگینامه: غلامحسین درویش‌خان (۱۲۵۱-۱۳۰۵)</ref>


فرهنگ > هنر - همشهری آنلاین:
فرهنگ > هنر - همشهری آنلاین:


درویش خان اولین کلاس موسیقی را برای خانمها دایر کرد و خواهرش در آنجا تار می زد
درویش خان اولین کلاس موسیقی را برای خانمها دایر کرد و خواهرش در آنجا تار می زد
توانا


پرشین وی
پرشین وی
خط ۱۰۹: خط ۱۰۱:
درویش خان نخستین آهنگساز ایرانی ست که از ریتم های تازه و گاه برگرفته شده از موسیقی اروپایی استفاده کرده تا از این راه با ملال ناشی از یکنواختی ها مقابله کند
درویش خان نخستین آهنگساز ایرانی ست که از ریتم های تازه و گاه برگرفته شده از موسیقی اروپایی استفاده کرده تا از این راه با ملال ناشی از یکنواختی ها مقابله کند


شیدا و عارف چم و خم آهنگسازی را نیاموخته بودند، تصنیف ها را به نیروی ذوق و احساس می ساختند، خود بر آن ها شعر می نهادند و خود نیز با دو دانگ صدایی که داشتند آن ها را می خواندند.
شیدا و عارف چم و خم آهنگسازی را نیاموخته بودند، تصنیف ها را به نیروی ذوق و احساس می ساختند، خود بر آن ها شعر می نهادند و خود نیز با دو دانگ صدایی که داشتند آن ها را می خواندند.<ref>[http://persianv.com/maharat/%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B4-%D8%AE%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%88-%DA%86%D9%87-%D9%86%D9%82%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1.html] - درویش خان که بود و چه نقشی در موسیقی ایران زمین ایفا کرد؟</ref>


اما درویش خان علاوه بر ردیف سنتی، با مبانی موسیقی بین المللی آشنا شده بود و با تکیه بر این دانایی ها آهنگ می ساخت و خوانندگان حرفه ای آن ها را اجرا می کردند.
اما درویش خان علاوه بر ردیف سنتی، با مبانی موسیقی بین المللی آشنا شده بود و با تکیه بر این دانایی ها آهنگ می ساخت و خوانندگان حرفه ای آن ها را اجرا می کردند.
خط ۱۱۷: خط ۱۰۹:
درویش خان نخستین آهنگساز ایرانی ست که از ریتم های تازه و گاه برگرفته شده از موسیقی اروپایی استفاده کرده تا از این راه با ملال ناشی از یکنواختی ها مقابله کند.با توجه به این ویژگی هاست که به جرات می توان گفت درویش خان نقطه عطفی در تاریخ موسیقی ایران به وجود آورده است.
درویش خان نخستین آهنگساز ایرانی ست که از ریتم های تازه و گاه برگرفته شده از موسیقی اروپایی استفاده کرده تا از این راه با ملال ناشی از یکنواختی ها مقابله کند.با توجه به این ویژگی هاست که به جرات می توان گفت درویش خان نقطه عطفی در تاریخ موسیقی ایران به وجود آورده است.


درویش خود از این امکانات بهره گیری کرد و آفریده های دلپذیری از خود به یادگار گذاشت.کمپانی های صفحه پرکنی خارجی نیز با توجه به فضای تازه در جامعه موسیقی ایران هنرمندان را برای ضبط خوانده ها و نواخته هایشان دو سه بار به اروپا دعوت کردند.
درویش خود در دو سفر شرکت داشت، یکی به لندن و دیگری به تفلیس و همراه با سید حسین طاهرزاده، عبدالله دوامی، آقبال آذر، مشیر همایون شهردار و…این سفرها و گوش سپردن به آهنگ های غربی میل به نوآوری را در درویش خان تشدید کرد و در بازگشت منجر به آفرینش قطعات تازه ای شد که ساختار ریتمیک آن ها در موسیقی ایران سابقه نداشت.او خود بر این قطعات نام هایی چون والس، مارش و پولکا نهاده است.
 
کلاس های تار و سه تار درویش خان در درازای بیست و پنج سال فعالیت خود شاگردان بسیار پرورش داده است که مرتضی نی داوود، عبدالله دوامی، سعید هرمزی، موسی معروفی، نورعلی برومند و ابوالحسن صبا از برجسته ترین آن ها به شمار می روند.اینان همه به دریافت مدال تبرزین که درویش خان هر سال به شاگردان برجسته خود اهدا می کرد، نائل آمده اند
 
بی بی سی فارسی
 
درویش خان، نخستین آهنگساز نوآور ایرانی
 
اگر چه آهنگسازی به شیوه نو با "شیدا"ی شیرازی و عارف قزوینی آغاز شده، ولی حضور درویش در جامعه موسیقی ایران به صورت یک حرفه مستقل هنری درآمده است.
 
شیدا و عارف چم و خم آهنگسازی را نیاموخته بودند، تصنیف ها را به نیروی ذوق و احساس می ساختند، خود بر آن ها شعر می نهادند و خود نیز با دو دانگ صدایی که داشتند آن ها را می خواندند.<ref>[http://www.bbc.com/persian/world-38077133] - درویش خان، نخستین آهنگساز نوآور ایرانی</ref>
 
اما درویش خان که امروز (چهارم آذر) نود سال از درگذشت او می‌گذرد، علاوه بر ردیف سنتی، با مبانی موسیقی بین المللی آشنا شده بود و با تکیه بر این دانایی ها آهنگ می ساخت و خوانندگان حرفه ای آن ها را اجرا می کردند.
 
از آن گذشته آهنگ های او که با شعر شاعران حرفه ای پیوند می خورد از همراهی ارکستر کم و بیش بزرگی بهره می گرفت. ارکستری که خود او در انجمن اخوت بنیاد کرده بود.
 
درویش خان نخستین آهنگساز ایرانی ست که از ریتم های تازه و گاه برگرفته شده از موسیقی اروپایی استفاده کرده تا از این راه با ملال ناشی از یکنواختی ها مقابله کند. با توجه به این ویژگی هاست که به جرات می توان گفت درویش خان نقطه عطفی در تاریخ موسیقی ایران به وجود آورده است.
 
درویش خود از این امکانات بهره گیری کرد و آفریده های دلپذیری از خود به یادگار گذاشت. کمپانی های صفحه پرکنی خارجی نیز با توجه به فضای تازه در جامعه موسیقی ایران هنرمندان را برای ضبط خوانده ها و نواخته هایشان دو سه بار به اروپا دعوت کردند.


درویش خود در دو سفر شرکت داشت، یکی به لندن و دیگری به تفلیس و همراه با سید حسین طاهرزاده، عبدالله دوامی، آقبال آذر، مشیر همایون شهردار و…این سفرها و گوش سپردن به آهنگ های غربی میل به نوآوری را در درویش خان تشدید کرد و در بازگشت منجر به آفرینش قطعات تازه ای شد که ساختار ریتمیک آن ها در موسیقی ایران سابقه نداشت.او خود بر این قطعات نام هایی چون والس، مارش و پولکا نهاده است.
درویش خود در دو سفر شرکت داشت، یکی به لندن و دیگری به تفلیس و همراه با سید حسین طاهرزاده، عبدالله دوامی، آقبال آذر، مشیر همایون شهردار و...این سفرها و گوش سپردن به آهنگ های غربی میل به نوآوری را در درویش خان تشدید کرد و در بازگشت منجر به آفرینش قطعات تازه ای شد که ساختار ریتمیک آن ها در موسیقی ایران سابقه نداشت. او خود بر این قطعات نام هایی چون والس، مارش و پولکا نهاده است.


کلاس های تار و سه تار درویش خان در درازای بیست و پنج سال فعالیت خود شاگردان بسیار پرورش داده است که مرتضی نی داوود، عبدالله دوامی، سعید هرمزی، موسی معروفی، نورعلی برومند و ابوالحسن صبا از برجسته ترین آن ها به شمار می روند.اینان همه به دریافت مدال تبرزین که درویش خان هر سال به شاگردان برجسته خود اهدا می کرد، نائل آمده اند(dot)
کلاس های تار و سه تار درویش خان در درازای بیست و پنج سال فعالیت خود شاگردان بسیار پرورش داده است که مرتضی نی داوود، عبدالله دوامی، سعید هرمزی، موسی معروفی، نورعلی برومند و ابوالحسن صبا از برجسته ترین آن ها به شمار می روند. اینان همه به دریافت مدال تبرزین که درویش خان هر سال به شاگردان برجسته خود اهدا می کرد، نائل آمده اند.


== نوآوریها در موسیقی ایرانی ==
== نوآوریها در موسیقی ایرانی ==
خط ۱۲۹: خط ۱۳۹:


== ضبط روی صفحه ==
== ضبط روی صفحه ==
درویش خود از این امکانات بهره گیری کرد و آفریده های دلپذیری از خود به یادگار گذاشت.کمپانی های صفحه پرکنی خارجی نیز با توجه به فضای تازه در جامعه موسیقی ایران هنرمندان را برای ضبط خوانده ها و نواخته هایشان دو سه بار به اروپا دعوت کردند.


== کارهای خیریه ==
== کارهای خیریه ==
خط ۱۳۷: خط ۱۴۸:


از آثار درویش خان به پیش درآمدهای ماهور، ابوعطا، سه گاه، شوشتری، افشاری، راک و تصنیف ماهور با شعر (دائم مه من برمن دل ریش کند ناز)، تصنیف افشاری باشعر(بادخزان وزان شد)،ابوعطا با شعر (بهار دلکش رسید)، ماهور (زمن نگارم خبر ندارد)، سه گاه (صبح دم زمشرق طلوعی در جهان کن) نام برد.
از آثار درویش خان به پیش درآمدهای ماهور، ابوعطا، سه گاه، شوشتری، افشاری، راک و تصنیف ماهور با شعر (دائم مه من برمن دل ریش کند ناز)، تصنیف افشاری باشعر(بادخزان وزان شد)،ابوعطا با شعر (بهار دلکش رسید)، ماهور (زمن نگارم خبر ندارد)، سه گاه (صبح دم زمشرق طلوعی در جهان کن) نام برد.
آفریده ها


از جمله در نگار بی خبر که با حال و هوای عاشقانه آغاز می شود ولی در میانه گریز به صحرای کربلا می زند. نمی توان گمان کرد که درویش حرف هائی چنین آشکار را دریافته نباشد، بلکه می توان بر آن بود که فضای سنگین انقلابی سرانجام تردید و ملاحظه او را نیز شکسته است:
از جمله در نگار بی خبر که با حال و هوای عاشقانه آغاز می شود ولی در میانه گریز به صحرای کربلا می زند. نمی توان گمان کرد که درویش حرف هائی چنین آشکار را دریافته نباشد، بلکه می توان بر آن بود که فضای سنگین انقلابی سرانجام تردید و ملاحظه او را نیز شکسته است:
خط ۱۵۹: خط ۱۶۸:


== درویش خان از نگاه دیگران ==
== درویش خان از نگاه دیگران ==
ایرنا
درویش خان طبعی لطیف و حساس و ذوقی سرشار داشت، هنرمندی متجدد، آزادی خواه، انسان دوست، متواضع، فروتن، بی آزار و بردبار بود، به شاگردانش محبت می ورزید، آنچه می دانست به ایشان تعلیم می داد و آنان را در مقام فرزندان و یادگاران خود می دانست.
درویش خان طبعی لطیف و حساس و ذوقی سرشار داشت، هنرمندی متجدد، آزادی خواه، انسان دوست، متواضع، فروتن، بی آزار و بردبار بود، به شاگردانش محبت می ورزید، آنچه می دانست به ایشان تعلیم می داد و آنان را در مقام فرزندان و یادگاران خود می دانست.


خط ۱۹۲: خط ۱۹۹:


'تار دهم درکف درویش خان تا بدمد بر بدن مرده جان'
'تار دهم درکف درویش خان تا بدمد بر بدن مرده جان'
وست شاعرش ایرج میرزا پیش از آن قدر او را چنین ارزیابی کرده بود:
تار نهم در کف درویش خان/ تا بدمد در بدن مرده جان


== مرگ ==
== مرگ ==
درویش در اواخر عمر از لحاظ معیشت سخت در عسرت بود و به دلیل تنگدستی مجبور شد خانه مسکونیش را بفروشد.
اگر رهگذری از تجریش به دربند برود و در نیمه راه سری به مقبره 'ظهیرالدوله' بزند قبری کوچک می بیند که شاخه های انبوه نسترن برآن سایه افکنده است. اگر شاخه ها را کنار بزند این اشعار را که اثر طبع مرحوم شکوهی مدیر روزنامه ناهید است روی سنگ مزار او می خواند:
اگر رهگذری از تجریش به دربند برود و در نیمه راه سری به مقبره 'ظهیرالدوله' بزند قبری کوچک می بیند که شاخه های انبوه نسترن برآن سایه افکنده است. اگر شاخه ها را کنار بزند این اشعار را که اثر طبع مرحوم شکوهی مدیر روزنامه ناهید است روی سنگ مزار او می خواند:


خط ۲۰۸: خط ۲۲۱:
من نیز بگفتم ای شکوهی 'درویش یگانه جهان رفت'
من نیز بگفتم ای شکوهی 'درویش یگانه جهان رفت'


آفریده ها
شماری از دولتمردان آن روزگار از جمله چهار تن از وزیران در این مجلس یادبود شرکت جسته بودند.


تنها زندگی و هنر غلامحسین درویش نبود که با شگفتی ها درآمیخته بود. مرگ زودرس نیز غیر معمول به سراغ او آمد. در شب چهارشنبه دوم آذرماه ۱۳۰۵ نود سال پیش در بازگشت از یک میهمانی درشکه اش با یکی از کامیون های اندک شمار تهران آن روزگار تصادف کرد. درویش به بیرون پرتاب شد و جان به جان آفرین سپرد. به این ترتیب دفتر زندگی مردی نابهنگام بسته شد که موسیقی ملی امروز ما سخت به او و نوآوری هایش مدیون است.
تنها زندگی و هنر غلامحسین درویش نبود که با شگفتی ها درآمیخته بود. مرگ زودرس نیز غیر معمول به سراغ او آمد. در شب چهارشنبه دوم آذرماه ۱۳۰۵ نود سال پیش در بازگشت از یک میهمانی درشکه اش با یکی از کامیون های اندک شمار تهران آن روزگار تصادف کرد. درویش به بیرون پرتاب شد و جان به جان آفرین سپرد. به این ترتیب دفتر زندگی مردی نابهنگام بسته شد که موسیقی ملی امروز ما سخت به او و نوآوری هایش مدیون است.


چند روز پس از این حادثه غم انگیز، علینقی وزیری مجلس یادبودی برای او در مدرسه موسیقی خود بر پا کرد که با مجالس مشابه تفاوت داشت. وزیری به جای ناله و ندبه، با موسیقی یاد درویش را گرامی داشت. خود تار را برگرفت و یکی دو قطعه از آفریده های او را نواخت و در پی آن سخنانی در اهمیت حضور او در جامعه موسیقی ایران بیان کرد. بعد نوبت به حسین گل گلاب شاعر، سراینده و استاد دانشگاه رسید که شعری را که در رثای درویش سروده بود، بخواند.
چند روز پس از این حادثه غم انگیز، علینقی وزیری مجلس یادبودی برای او در مدرسه موسیقی خود بر پا کرد که با مجالس مشابه تفاوت داشت. وزیری به جای ناله و ندبه، با موسیقی یاد درویش را گرامی داشت. خود تار را برگرفت و یکی دو قطعه از آفریده های او را نواخت و در پی آن سخنانی در اهمیت حضور او در جامعه موسیقی ایران بیان کرد. بعد نوبت به حسین گل گلاب شاعر، سراینده و استاد دانشگاه رسید که شعری را که در رثای درویش سروده بود، بخواند.
شماری از دولتمردان آن روزگار از جمله چهار تن از وزیران در این مجلس یادبود شرکت جسته بودند. یادبود هنرمندی که دوست شاعرش ایرج میرزا پیش از آن قدر او را چنین ارزیابی کرده بود:
تار نهم در کف درویش خان/ تا بدمد در بدن مرده جان
درویش در اواخر عمر از لحاظ معیشت سخت در عسرت بود و به دلیل تنگدستی مجبور شد خانه مسکونیش را بفروشد.
این هنرمند در نهم آذر 1305 خورشید ی درحالی که با درشکه به منزل می رفت با اتومبیل تصادف کرد و در اثر ضربه مغزی در سن 54 سالگی زندگی را به درود گفت.
کلنل وزیری چند شب پس از فوت درویش خان جلسه یاد بودی با شرکت موسیقیدانان وشخصیت بلند پایه کشور در مدرسه عالی موسیقی تشکیل داد. در روزنامه های اطلاعات و ناهید نیز شرحی به همین مناسبت نگاشتند.
بی بی سی فارسی
رگر چه آهنگسازی به شیوه نو با "شیدا"ی شیرازی و عارف قزوینی آغاز شده، ولی حضور درویش در جامعه موسیقی ایران به صورت یک حرفه مستقل هنری درآمده است.
شیدا و عارف چم و خم آهنگسازی را نیاموخته بودند، تصنیف ها را به نیروی ذوق و احساس می ساختند، خود بر آن ها شعر می نهادند و خود نیز با دو دانگ صدایی که داشتند آن ها را می خواندند.
اما درویش خان که امروز (چهارم آذر) نود سال از درگذشت او می‌گذرد، علاوه بر ردیف سنتی، با مبانی موسیقی بین المللی آشنا شده بود و با تکیه بر این دانایی ها آهنگ می ساخت و خوانندگان حرفه ای آن ها را اجرا می کردند.
از آن گذشته آهنگ های او که با شعر شاعران حرفه ای پیوند می خورد از همراهی ارکستر کم و بیش بزرگی بهره می گرفت. ارکستری که خود او در انجمن اخوت بنیاد کرده بود.
درویش خان نخستین آهنگساز ایرانی ست که از ریتم های تازه و گاه برگرفته شده از موسیقی اروپایی استفاده کرده تا از این راه با ملال ناشی از یکنواختی ها مقابله کند. با توجه به این ویژگی هاست که به جرات می توان گفت درویش خان نقطه عطفی در تاریخ موسیقی ایران به وجود آورده است.
درویش خود از این امکانات بهره گیری کرد و آفریده های دلپذیری از خود به یادگار گذاشت. کمپانی های صفحه پرکنی خارجی نیز با توجه به فضای تازه در جامعه موسیقی ایران هنرمندان را برای ضبط خوانده ها و نواخته هایشان دو سه بار به اروپا دعوت کردند.
درویش خود در دو سفر شرکت داشت، یکی به لندن و دیگری به تفلیس و همراه با سید حسین طاهرزاده، عبدالله دوامی، آقبال آذر، مشیر همایون شهردار و...این سفرها و گوش سپردن به آهنگ های غربی میل به نوآوری را در درویش خان تشدید کرد و در بازگشت منجر به آفرینش قطعات تازه ای شد که ساختار ریتمیک آن ها در موسیقی ایران سابقه نداشت. او خود بر این قطعات نام هایی چون والس، مارش و پولکا نهاده است.
کلاس های تار و سه تار درویش خان در درازای بیست و پنج سال فعالیت خود شاگردان بسیار پرورش داده است که مرتضی نی داوود، عبدالله دوامی، سعید هرمزی، موسی معروفی، نورعلی برومند و ابوالحسن صبا از برجسته ترین آن ها به شمار می روند. اینان همه به دریافت مدال تبرزین که درویش خان هر سال به شاگردان برجسته خود اهدا می کرد، نائل آمده اند.
پرشین وی
=== درویش خان در میان اقبال آذر و طاهرزاده ===
در مجموع هفت پیش درآمد، شش تصنیف و نُه رِنگ از درویش خان بر جای مانده است که همه آن ها نشان دهنده قریحه شکوفان او در آهنگسازی است.
پنج تصنیف او با متن های دل انگیزی از محمد تقی بهار، ملک الشعراء، در آمیخته که از این میان دو تصنیف او، بهار دلکش و نگار بی خبر، هر دو در ماهور، شهرت پایدار پیدا کرده و باتنظیم ها و صداهای مختلف به اجرا درآمده است.
متن بهار در تصنیف دوم رنگ و بوی اعتراضی نیز دارد.البته درویش به کار سیاسی، اجتماعی گرایش نداشت با این همه چند قطعه متعهدانه در کارنامه خود دارد.
از جمله در نگار بی خبر که با حال و هوای عاشقانه آغاز می شود ولی در میانه گریز به صحرای کربلا می زند.نمی توان گمان کرد که درویش حرف هائی چنین آشکار را دریافته نباشد، بلکه می توان بر آن بود که فضای سنگین انقلابی سرانجام تردید و ملاحظه او را نیز شکسته است:
روح الله خالقی آفریده های درویش خان را از لحاظ ملودی بسیار سلیس و روان و از جهت ساختاری مطابق قواعد و اصول تشخیص داده است: “با آن که او از علم ترکیب اصوات موسیقی سررشته نداشته، به یاری ذوق سلیم به خوبی از عهده این کار برآمده است.
خالقی سپس می افزاید: “درویش مثل آهنگسازان این دوره نبوده که بنشیند و روزی چند آهنگ بسازد.تمام ساخته های او از ۲۲ قطعه تجاوز نمی کند.پیداست که با کمال دقت می ساخته و مکرر می نواخته و به کمک ذوق لطیف به تدریج حشو و زوائد را حذف می کرده و به اصطلاح اهل فن آهنگ ها را شسته و رفته از کار در می آورده است.”پایان راه
تنها زندگی و هنر غلامحسین درویش نبود که با شگفتی ها درآمیخته بود.مرگ زودرس نیز غیر معمول به سراغ او آمد.در شب چهارشنبه دوم آذرماه ۱۳۰۵ نود سال پیش در بازگشت از یک میهمانی درشکه اش با یکی از کامیون های اندک شمار تهران آن روزگار تصادف کرد.درویش به بیرون پرتاب شد و جان به جان آفرین سپرد.به این ترتیب دفتر زندگی مردی نابهنگام بسته شد که موسیقی ملی امروز ما سخت به او و نوآوری هایش مدیون است.
شماری از دولتمردان آن روزگار از جمله چهار تن از وزیران در این مجلس یادبود شرکت جسته بودند.یادبود هنرمندی که دوست شاعرش ایرج میرزا پیش از آن قدر او را چنین ارزیابی کرده بود:
تار نهم در کف درویش خان/ تا بدمد در مرده جان
همشهری آنلاین
=== زندگینامه: غلامحسین درویش‌خان (۱۲۵۱-۱۳۰۵) ===
فرهنگ > هنر - همشهری آنلاین:
درویش چندی در دسته موسیقی عزیزالسلطان و سپس در دسته موسیقی کامران میرزا نایب السلطنه، نوازندگی طبل را بر عهده داشت. کار درویش در آن سن و سال نوجوانی چنان مورد استقبال ناصرالدین شاه قرار گرفته بود که او را  تارچی خطاب می‌کرد.  مهـارت درویش در نوازندگی موجب شد تا او پس از مرگ ناصرالدین شاه (1313 قـمری) به دستگـاه شعـاع السلطنه پسر مظفرالدین شاه ،والی فارس، دعوت شود. 
چندی بعدرابطه صمیمی میان درویش و شعاع‌السلطنه به هم خورد. چرا که از سویی درویش از اینکه، هـمواره در پـناه دستگـاه شعاع السلطنه باشد ناراحت بود و طبع آزاده‌اش رهایی از این بند را آرزو داشت و از دیگر سو شعاع‌السلطنه، برآشفته می‌شد از اینکه نوازنده خاص او در مجالس اشخاص دیگـر، حضور می یافت. 
در نتیجه چنین نگاه بود که هنگام بازگشت شعاع‌السلطنه به فارس، درویش از رفـتن با او سرباز زد. این سرپیچی سبب شد تا از سوی شاهزاده دستور قطع انگشتان این نوازنده نامی صادر شود. اما درویش خان به مدد یکی از دوستانش از این مصیبت رهایی یافت.
پس از این اتفاقات درویش به برگزاری کلاسهای درس برای علاقه‌مندان به موسیقی و تار و سه تارنوازی همت گماشت. وی دراین دوره به گروه اخوان‌الصفا و دیدگاه‌های آنها نزدیک شد و منش و روش آنها را برگزید و به ظهـیرالدوله «تـنهـا مرکز صوفیگری موسیقی پـرور» آن زمان سرسپرد. درویش با تشکیل ارکستر موسیقی «انجمن اخوت» و اجرای کنسـرت‌های عمومی که سرپرستی آنها را خود به عهده داشت، در جـهـت هـر چه مردمی‌تر کردن موسیقی ایران و کمک و یاری به مستـمندان و بلادیدگـان گـام برداشت.
«یا پـیر جان» تـکـیه کـلام درویش بود، او به هـمه از روی صفا «یا پـیر جان» می‌گفت. بعدها همین سه کلمه یکی از القاب درویش خان شد.


درویش خان  شیـفته گل و گیاه بود و در حیاط خانه‌اش گلهای رنگارنگ بـسیاری داشت، که هـمه را به دست خود پـرورش داده بود.
درویش خان  شیـفته گل و گیاه بود و در حیاط خانه‌اش گلهای رنگارنگ بـسیاری داشت، که هـمه را به دست خود پـرورش داده بود.
۱٬۰۴۸

ویرایش