کاربر:Hampiman/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۶: خط ۱۶:


از ۱۸ تا ۲۷ مهر ۱۳۵۶ - یازدهم تا نوزدهم اکتبر ۱۹۷۷- ده شب شعر خوانی به وسیله نویسندگان و شاعران در انجمن فرهنگی ایران و آلمان (موسوم به انستیتو گوته) در دانشگاه صنعتی تهران برپا شد " (ناصر موذن). به دو هزار نفر کارت دعوت داده می‌شود، بیش از ده هزار نفر به درون دانشگاه می‌آیند. برای نخستین بار حدود شصت تن از شاعران و نویسندگان برجسته شهرها آثار دیگر خود را در برابر هزاران شنونده مشتاق، که بیشترشان جوانان شهری و دانشگاه دیده بودند، خواندند. سلطانپور که عضو هیات دبیران کانون نویسندگان بود از نخستین شب شعر بیان داشت که از پایگاه کانون نویسندگان ایران به شعرخوانی می‌پردازد و از شب پنجم شعر" در بند پهلوی " و" کشتارگاه " را می‌خواند. " سخنرانان که سال‌های سانسور را پشت سر گذاشته بودند از این موقعیّت برای نشان دادن مخالفت خود با رژیم، از زاویه ایدئولوژی‌های مختلف، به گونه ای مؤثر بهره بردند. بعضی از آنها، مانند سعید سلطانپورکه تازه از زندان آزاد شده بود، از رفقای فدایی خود تجلیل کردند ". " این ده شب در تاریخ فکری جدید ایران اهمیت قاطع دارد. این شب‌ها رابطهٔ میان هنرمندان و مخاطبان آنها را نزدیک تر ساخت و به بالا بردن آگاهی سیاسی دانشجویان دانشگاه و شاگردان دبیرستان کمک کرد. شب‌های شعر این امکان را نیز به وجود آورد که اپوزیسیون شکلی مسالمت آمیزتر از مقاومت در برابر حکومت را آزمایش کند. به دلیل این عوامل، شب‌های شعر سر آغاز موج اعتراض‌هایی دانسته می‌شود که تنها چند ماه بعد شهرهای ایران را فرا گرفت ". " در ۲۳ آبان در دانشگاه صنعتی باز هم شب شعر برگزار می‌شود. دانشگاه از طرف ساواک محاصره و تعداد زیادی دستگیر می‌شوند، تجمع کنندگان از جمله سعید خواستار آزادی دستگیرشدگان هستند و دانشگاه را ترک نمی‌کنند. رژیم مجبور به عقب‌نشینی می‌شود و روز بعد آن‌ها را آزاد می‌کند، با خروج جمعیت از دانشگاه تظاهرات بزرگی توأم با ضرب و شتم پلیس شکل می‌گیرد، و به این ترتیب جلسه شعرخوانی سرانجام به تظاهرات خیابانی تبدیل شده و پایان می‌یابد. به دنبال این فعالیت‌ها سعید به خارج کشور می‌رود و " کمیته از زندان تا تبعید " را شکل می‌دهد و به افشاگری علیه رژیم سلطنت می‌پردازد " و باید در حول و حوش شورش‌های خیابانی و اعتصابات و رفتن شاه، در سال ۵۷، به ایران بازگشته باشد.<ref>[http://www.iranglobal.info/comment/16649 سعید سلطانپور، شاعر انقلاب]</ref>
از ۱۸ تا ۲۷ مهر ۱۳۵۶ - یازدهم تا نوزدهم اکتبر ۱۹۷۷- ده شب شعر خوانی به وسیله نویسندگان و شاعران در انجمن فرهنگی ایران و آلمان (موسوم به انستیتو گوته) در دانشگاه صنعتی تهران برپا شد " (ناصر موذن). به دو هزار نفر کارت دعوت داده می‌شود، بیش از ده هزار نفر به درون دانشگاه می‌آیند. برای نخستین بار حدود شصت تن از شاعران و نویسندگان برجسته شهرها آثار دیگر خود را در برابر هزاران شنونده مشتاق، که بیشترشان جوانان شهری و دانشگاه دیده بودند، خواندند. سلطانپور که عضو هیات دبیران کانون نویسندگان بود از نخستین شب شعر بیان داشت که از پایگاه کانون نویسندگان ایران به شعرخوانی می‌پردازد و از شب پنجم شعر" در بند پهلوی " و" کشتارگاه " را می‌خواند. " سخنرانان که سال‌های سانسور را پشت سر گذاشته بودند از این موقعیّت برای نشان دادن مخالفت خود با رژیم، از زاویه ایدئولوژی‌های مختلف، به گونه ای مؤثر بهره بردند. بعضی از آنها، مانند سعید سلطانپورکه تازه از زندان آزاد شده بود، از رفقای فدایی خود تجلیل کردند ". " این ده شب در تاریخ فکری جدید ایران اهمیت قاطع دارد. این شب‌ها رابطهٔ میان هنرمندان و مخاطبان آنها را نزدیک تر ساخت و به بالا بردن آگاهی سیاسی دانشجویان دانشگاه و شاگردان دبیرستان کمک کرد. شب‌های شعر این امکان را نیز به وجود آورد که اپوزیسیون شکلی مسالمت آمیزتر از مقاومت در برابر حکومت را آزمایش کند. به دلیل این عوامل، شب‌های شعر سر آغاز موج اعتراض‌هایی دانسته می‌شود که تنها چند ماه بعد شهرهای ایران را فرا گرفت ". " در ۲۳ آبان در دانشگاه صنعتی باز هم شب شعر برگزار می‌شود. دانشگاه از طرف ساواک محاصره و تعداد زیادی دستگیر می‌شوند، تجمع کنندگان از جمله سعید خواستار آزادی دستگیرشدگان هستند و دانشگاه را ترک نمی‌کنند. رژیم مجبور به عقب‌نشینی می‌شود و روز بعد آن‌ها را آزاد می‌کند، با خروج جمعیت از دانشگاه تظاهرات بزرگی توأم با ضرب و شتم پلیس شکل می‌گیرد، و به این ترتیب جلسه شعرخوانی سرانجام به تظاهرات خیابانی تبدیل شده و پایان می‌یابد. به دنبال این فعالیت‌ها سعید به خارج کشور می‌رود و " کمیته از زندان تا تبعید " را شکل می‌دهد و به افشاگری علیه رژیم سلطنت می‌پردازد " و باید در حول و حوش شورش‌های خیابانی و اعتصابات و رفتن شاه، در سال ۵۷، به ایران بازگشته باشد.<ref>[http://www.iranglobal.info/comment/16649 سعید سلطانپور، شاعر انقلاب]</ref>
== نمونه شعر سلطانپور ==
'''نام سرود: خون ارغوان‌ها<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=MdQLQ_zAmoI «خون ارغوان ها» سروده‌ی سعید سلطانپور]</ref>'''
'''شاعر: سعید سلطان‌پور'''
زده شعله در چمن، در شب وطن، خون ارغوان‌ها
تو ای بانگ شورافکن، تا سحر بزن، شعله تا کران‌ها
که در خون خستگان، دل‌شکستگان، آرمیده طوفان
به آیندگان نگر، در زمان نگر، بردمیده طوفان
قفس را بسوزان، رها کن پرندگان را، بشارت دهندگان را
که لبخند آزادی، خوشهٔ شادی، با سحر بروید
سرود ستاره را، موج چشمه با آهوان بگوید
ستاره ستیزد و، شب گریزد و، صبح روشن آید
زند بال و پر ز نو، آن کبوتر و، سوی میهن آید
گرفته تمام شب، شاخه‌ای به لب، سرخ و گرده‌افشان
پرد گرده گسترد، دانه پرورد، سر زند بهاران
قفس را بسوزان، رها کن پرندگان را، بشارت دهندگان را
که لبخند آزادی، خوشهٔ شادی، با سحر بروید
سرود ستاره را، موج چشمه با آهوان بگوید
........................
'''برگزیده شعر از کتاب آوازهای  بند اثر رفیق سعید سلطان‌پور'''
'''تا آسمان دلتا''' 
قلب مرا بردارید
قلب مرا بردارید
این قلب، این ستاره ی خونین را
این خون خشمگین را
این ارغوان کوهی را که می چرخد در توفان
و نعره می کشد از آتش جگر
                     در باد . . . <ref>[https://honari.wordpress.com/2009/12/11/250/ متن کامل شعر سعید سلطانپور از کتاب «آوازهای در بند»]</ref>


== سعید سلطانپور بعد از انقلاب ==
== سعید سلطانپور بعد از انقلاب ==
خط ۱۱۰: خط ۵۷:


...
...
== گاهشمار زندگی سعید سلطان‌پور ==
۱۳۱۹              در سبزوار متولد شد
۱۳۳۹-۵۳        به عنوان آموزگار در جنوب تهران مشغول به تدریس بود
۱۳۳۹                    با هنرکده آناهیتا همکاري نمود
۱۳۴۴                  به اجراي نقش در نمایشنامه اتللو پرداخت
۱۳۴۰                    در اعتصاب فرهنگیان شرکت فعال داشت
۱۳۴۴                  نمایشنامه ”سه خواهر“ اثر آنتوان چخوف را به همراه مهین اسکویی کارگردانی کرد.
۱۳۴۴-۴۸                        دانشجوي تاتر دانشکده هنرهاي زیبا دانشگاه تهران بود


== آثار باقی‌مانده از سعیدسلطانپور ==
== آثار باقی‌مانده از سعیدسلطانپور ==
خط ۱۳۸: خط ۱۰۰:


– خرده بورژواها، گورکی با ناصر رحمانی نژاد
– خرده بورژواها، گورکی با ناصر رحمانی نژاد
== نمونه شعر سلطانپور ==
'''نام سرود: خون ارغوان‌ها<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=MdQLQ_zAmoI «خون ارغوان ها» سروده‌ی سعید سلطانپور]</ref>'''
'''شاعر: سعید سلطان‌پور'''
زده شعله در چمن، در شب وطن، خون ارغوان‌ها
تو ای بانگ شورافکن، تا سحر بزن، شعله تا کران‌ها
که در خون خستگان، دل‌شکستگان، آرمیده طوفان
به آیندگان نگر، در زمان نگر، بردمیده طوفان
قفس را بسوزان، رها کن پرندگان را، بشارت دهندگان را
که لبخند آزادی، خوشهٔ شادی، با سحر بروید
سرود ستاره را، موج چشمه با آهوان بگوید
ستاره ستیزد و، شب گریزد و، صبح روشن آید
زند بال و پر ز نو، آن کبوتر و، سوی میهن آید
گرفته تمام شب، شاخه‌ای به لب، سرخ و گرده‌افشان
پرد گرده گسترد، دانه پرورد، سر زند بهاران
قفس را بسوزان، رها کن پرندگان را، بشارت دهندگان را
که لبخند آزادی، خوشهٔ شادی، با سحر بروید
سرود ستاره را، موج چشمه با آهوان بگوید
........................
'''برگزیده شعر از کتاب آوازهای  بند اثر رفیق سعید سلطان‌پور'''
'''تا آسمان دلتا''' 
قلب مرا بردارید
قلب مرا بردارید
این قلب، این ستاره ی خونین را
این خون خشمگین را
این ارغوان کوهی را که می چرخد در توفان
و نعره می کشد از آتش جگر
                     در باد . . . <ref>[https://honari.wordpress.com/2009/12/11/250/ متن کامل شعر سعید سلطانپور از کتاب «آوازهای در بند»]</ref>


== دستگیری و اعدام ==
== دستگیری و اعدام ==
۷۳۵

ویرایش