سهراب سپهری: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۴۶: خط ۴۶:
|امضا                  =
|امضا                  =
}}
}}
'''سهراب سپهری'''، (زاده ۱۵ مهرماه ۱۳۰۷، کاشان – در گذشته ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹، تهران) شاعر، نقاش و نویسنده‌ی نامدار ایرانی است. وی فارغ‌التحصیل لیسانس ادبیات از دانشگاه تهران بود. سهراب سپهری در سال ۱۳۳۲، از دانشکده هنرهای زیبا فارغ‌التحصیل شد؛ و نشان درجه اول علمی را دریافت کرد. پدر و مادر سهراب سپهری اهل شعر و ادب بودند و سهراب در در چنین فضایی رشد کرد. سهراب سپهری از دوران کودکی به شعر علاقه‌مند شد و گاهی شعرهایی زمزمه می‌کرد. او مدتی در اداره کل اطلاعات وزارت کشاورزی با سمت سرپرست سازمان سمعی و بصری در سال ۱۳۳۷، مشغول به کار شد. سهراب سپهری هم‌چنین از مهرماه ۱۳۴۰، به تدریس در هنرکده هنرهای تزیینی تهران پرداخت. سهراب بارها به کشورهای ژاپن، ایتالیا، فرانسه، آمریکا، هندوستان، و بسیاری دیگر از کشورهای شرق و غرب سفر کرد. سفرهای وی در واقع سیر و سلوک عرفانی بود. این بینش ویژه سهراب سپهری از سفر، به ویژه سفر به کشورهای شرق آسیا و آشناییش با ادیان هند و بودا، اشعار او را تحت تأثیر قرار داد. سهراب در این دوره به عنوان شاعری صاحب سبک، از محبوبیت فراوانی برخوردار شد. سهراب سپهری در سال ۱۳۳۰، نخستین مجموعه‌ی شعر خود را به نام ''مرگ رنگ'' منتشر کرد. اشعار او به زبان‌های انگلیسی، ایتالیایی، فرانسوی و اسپانیایی ترجمه شده است. آثار به جا مانده از سهراب سپهری مجموعاً هشت کتاب است که معروف‌ترین شعر او صدای پای آب و مسافر است. سهراب سپهری در سال ۱۳۵۸، به بیماری سرطان خون مبتلا شد؛ و در همان سال برای درمان عازم انگلستان شد، اما دیگر بیماری وی علاجی نداشت؛ و ناکام از درمان به تهران بازگشت. سهراب سپهری سرانجام در غروب اول اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۵۹، در بیمارستان پارس تهران به علت سرطان خون درگذشت.  
'''سهراب سپهری'''، (زاده ۱۵ مهرماه ۱۳۰۷، کاشان – درگذشته ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹، تهران) شاعر، نقاش و نویسنده‌ی نامدار ایرانی است. وی فارغ‌التحصیل لیسانس ادبیات از دانشگاه تهران بود. سهراب سپهری در سال ۱۳۳۲، از دانشکده هنرهای زیبا فارغ‌التحصیل شد؛ و نشان درجه اول علمی را دریافت کرد. پدر و مادر سهراب سپهری اهل شعر و ادب بودند و سهراب در چنین فضایی رشد کرد. سهراب سپهری از دوران کودکی به شعر علاقه‌مند شد و گاهی شعرهایی زمزمه می‌کرد. او مدتی در اداره کل اطلاعات وزارت کشاورزی در سال ۱۳۳۷با سمت سرپرست سازمان سمعی و بصری، مشغول به کار شد. سهراب سپهری از مهرماه ۱۳۴۰، به تدریس در هنرکده هنرهای تزیینی تهران پرداخت. سهراب بارها به کشورهای ژاپن، ایتالیا، فرانسه، آمریکا، هندوستان، و بسیاری دیگر از کشورها سفر کرد. سفرهای وی در واقع سیر و سلوک عرفانی بود. این بینش ویژه سهراب سپهری از سفر، به ویژه سفر به کشورهای شرق آسیا و آشناییش با ادیان هند و بودایی، اشعار او را تحت تأثیر قرار داد. سهراب در این دوره به عنوان شاعری صاحب سبک، از محبوبیت فراوانی برخوردار شد. سهراب سپهری در سال ۱۳۳۰، نخستین مجموعه‌ی شعر خود را به نام ''مرگ رنگ'' منتشر کرد. اشعار او به زبان‌های انگلیسی، ایتالیایی، فرانسوی و اسپانیایی ترجمه شده است. آثار به جا مانده از سهراب سپهری مجموعاً هشت‌ کتاب است که معروف‌ترین شعر او صدای پای آب و مسافر است. سهراب سپهری در سال ۱۳۵۸، به بیماری سرطان خون مبتلا شد؛ و در همان سال برای درمان عازم انگلستان شد، اما دیگر بیماری وی علاجی نداشت؛ و ناکام از درمان به تهران بازگشت. سهراب سپهری سرانجام در غروب اول اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۵۹، در بیمارستان پارس تهران به علت سرطان خون درگذشت.  


== خانواده و دوران کودکی ==
== گاه‌شمار زندگی سهراب سپهری ==
سهراب سپهری در ۱۵ مهرماه ۱۳۰۷، در کاشان به دنیا آمد؛ اما به روایت دیگر روز تولد او ۱۴ مهرماه است. سهراب سپهری خودش در این باره می‌گوید:<blockquote>«مادرم می‌داند که من روز چهاردهم مهر به دنیا آمده ام. درست سر ساعت ۱۲. مادرم صدای اذان را می‌شندیده است.»<ref name=":0">[https://bahariran.com/%D8%B3%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D9%85%D9%86-%DA%AF%D9%85-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A5/ سهراب سپهری: شهر من گم شده است! - سایت بهار ایران]</ref> </blockquote>
سهراب سپهری در ۱۵ مهرماه ۱۳۰۷، در کاشان به دنیا آمد؛ اما به روایت دیگر روز تولد او ۱۴ مهرماه است. سهراب سپهری خودش در این باره می‌گوید:<blockquote>«مادرم می‌داند که من روز چهاردهم مهر به دنیا آمده‌ام. درست سر ساعت ۱۲. مادرم صدای اذان را می‌شنیده است.»<ref name=":0">[https://bahariran.com/%D8%B3%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D9%85%D9%86-%DA%AF%D9%85-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A5/ سهراب سپهری: شهر من گم شده است! - سایت بهار ایران]</ref> </blockquote>
[[پرونده:سهرااااااا.JPG|بندانگشتی|200x200پیکسل|جوانی سهراب سپهری]]
[[پرونده:سهرااااااا.JPG|بندانگشتی|200x200پیکسل|جوانی سهراب سپهری]]
پدربزرگ سهراب سپهری، میرزا نصرالله خان سپهری نخستین رئیس تلگراف‌خانه کاشان بود. پدر سهراب، اسدالله و مادرش ماه جبین نام داشتند که هر دو آن‌ها اهل هنر و شعر بودند. پدر سهراب سپهری کارمند اداره پست و تلگراف کاشان بود که در زمان کودکی سهراب، به بیماری فلج مبتلا شد و در سال ۱۳۴۱، درگذشت. در اسفند همین سال بود که سهراب از تمامی مشاغل دولتی به کلی کناره‌گیری کرد. پس از این او با پرداختن به شعر و نقاشی، آثار بسیاری آفرید و راه خود را پیدا کرد.  
پدربزرگ سهراب سپهری، میرزا نصرالله‌خان سپهری نخستین رئیس تلگراف‌خانه کاشان بود. پدر سهراب، اسدالله و مادرش ماه‌جبین نام داشتند که هر دو آن‌ها اهل هنر و شعر بودند. پدر سهراب سپهری کارمند اداره پست و تلگراف کاشان بود که در زمان کودکی سهراب، به بیماری فلج مبتلا شد و در سال ۱۳۴۱، درگذشت. در اسفند همین سال بود که سهراب از تمامی مشاغل دولتی به کلی کناره‌گیری کرد. پس از این او با پرداختن به شعر و نقاشی، آثار بسیاری آفرید و راه خود را پیدا کرد.  


سهراب سپهری درباره‌ی پدرش می‌گوید:<blockquote>«کوچک بودم که پدرم بیمار شد؛ و تا پایان زندگی بیمار ماند. پدرم تلگرافچی بود. در طراحی دست داشت. خوش خط بود؛ و تار می‌نواخت. او مرا به نقاشی عادت داد.»<ref name=":0" /> </blockquote>مادر سهراب نیز که اهل شعر و ادب هم بود، در خردادماه سال ۱۳۷۳، درگذشت. منوچهر سپهری، برادر ارشد و تنها برادر سهراب که هم‌بازی دوران کودکی‌اش بود، نیز در سال ۱۳۶۹، درگذشت. سهراب سپهری سه خواهر به نام‌های همایون‌دخت، پری‌دخت و پروانه دارد.<ref name=":1">[https://www.sarpoosh.com/biography/poets-thinkers/biography-sohrabsepehri-32.html زندگی‌نامه سهراب سپهری - سایت سرپوش]</ref>
سهراب سپهری درباره‌ی پدرش می‌گوید:<blockquote>«کوچک بودم که پدرم بیمار شد؛ و تا پایان زندگی بیمار ماند. پدرم تلگرافچی بود. در طراحی دست داشت. خوش‌خط بود؛ و تار می‌نواخت. او مرا به نقاشی عادت داد.»<ref name=":0" /> </blockquote>مادر سهراب نیز که اهل شعر و ادب هم بود، در خردادماه سال ۱۳۷۳، درگذشت. منوچهر سپهری، برادر ارشد و تنها برادر سهراب که هم‌بازی دوران کودکی‌اش بود، نیز در سال ۱۳۶۹، درگذشت. سهراب سپهری سه خواهر به نام‌های همایون‌دخت، پری‌دخت و پروانه دارد.<ref name=":1">[https://www.sarpoosh.com/biography/poets-thinkers/biography-sohrabsepehri-32.html زندگی‌نامه سهراب سپهری - سایت سرپوش]</ref>


سهراب سپهری همیشه از شاگردان زرنگ، باهوش و نمونه بود. او به گیاهان و حیوانات خانگی علاقه زیادی داشت؛ و صبح‌های زود بیدار می‌شد و در آغوش طبیعت به بازی کودکانه می‌پرداخت و سپس مشعول نقاشی می‌شد.<ref name=":2">[https://lrbook.ir/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B3%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1-%D9%88-%D9%86%D9%82%D8%A7%D8%B4-%D8%A8%D8%B1%D8%AC%D8%B3%D8%AA/ بیوگرافی سهراب سپهری شاعر و نقاش برجسته ایران - سایت ال آر بوک]</ref>  
سهراب سپهری همیشه از شاگردان زرنگ، باهوش و نمونه بود. او به گیاهان و حیوانات خانگی علاقه زیادی داشت؛ و صبح‌های زود بیدار می‌شد و در آغوش طبیعت به بازی کودکانه می‌پرداخت و سپس مشعول نقاشی می‌شد.<ref name=":2">[https://lrbook.ir/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B3%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1-%D9%88-%D9%86%D9%82%D8%A7%D8%B4-%D8%A8%D8%B1%D8%AC%D8%B3%D8%AA/ بیوگرافی سهراب سپهری شاعر و نقاش برجسته ایران - سایت ال آر بوک]</ref>


== نخستین شعر ==
=== تحصیلات و شغل ===
[[پرونده:سهرا19.JPG|بندانگشتی|270x270پیکسل|سهراب سپهری]]
سهراب سپهری دوره‌ی ابتدایی را در دبستان خیام کاشان (شهید مدرّس فعلی) و دوره‌ی متوسطه را در دبیرستان پهلوی کاشان گذراند. او پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۱۳۲۲، در دوره‌ی دوساله‌ی دانش‌سرای مقدماتی پسران، استخدام اداره‌ی فرهنگ کاشان شد. در سال ۱۳۲۷، دیپلم دوره‌ی دبیرستان خود را دریافت کرد؛ و سپس عازم تهران شد و دردانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت. او هم‌زمان در شرکت نفت تهران مشغول کار شد اما پس از ۸ ماه استعفا داد.<ref name=":3">[https://vista.ir/w/a/34/mbru2 بیوگرافی سهراب سپهری - مجله ویستا]</ref>
 
سهراب سپهری مدتی نیز در اداره کل اطلاعات وزارت کشاورزی با سمت سرپرست سازمان سمعی و بصری در سال ۱۳۳۷، مشغول به کار شد. وی هم‌چنین از مهرماه ۱۳۴۰، به تدریس در هنرکده هنرهای تزیینی تهران پرداخت.<ref name=":1" />
 
سهراب سپهری هرگز ازدواج نکرد. وی به خواهرش پروانه سپهری گفته بود که ازدواج نمی‌کنم، به خاطر این‌که هر کس زن من بشود بیچاره خواهد شد. در واقع سهراب نمی‌توانست یک‌جا بند شود؛ و می‌گفت با این وضعیت کدام دختری را بدبخت کنم.<ref>[https://photokade.com/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B3%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%B1%DB%8C/ بیوگرافی سهراب سپهری شاعر و نقاش - سایت فتوکده]</ref>
 
=== نخستین شعر ===
سهراب سپهری از دوران کودکی در جستجوی شعر و شاعری بود؛ و گاهی شعرهایی زمزمه می‌کرد. او در یکی از روزها که به خاطر بیماری نتوانست به مدرسه برود چنین سرود:
سهراب سپهری از دوران کودکی در جستجوی شعر و شاعری بود؛ و گاهی شعرهایی زمزمه می‌کرد. او در یکی از روزها که به خاطر بیماری نتوانست به مدرسه برود چنین سرود:


خط ۶۶: خط ۷۴:
ز درد دل شب و روزم گرفتار<ref name=":2" />
ز درد دل شب و روزم گرفتار<ref name=":2" />


== تحصیلات و شغل ==
=== نخستین مجموعه شعر سهراب سپهری ===
[[پرونده:سهرا19.JPG|بندانگشتی|270x270پیکسل|سهراب سپهری]]
سهراب سپهری در سال ۱۳۳۲، از دانشکده هنرهای زیبا فارغ‌التحصیل شد؛ و نشان درجه اول علمی را از آن خود کرد. در همین سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران شرکت نمود؛ و هم‌چنین دومین مجموعه‌ی شعر خود را با نام ''زندگی خواب‌ها'' منتشر کرد. اشعار این مجموعه عبارتند از: خواب تلخ، فانوس خیس، جهنم سرگردان، یادبود، لحظه گمشده، باغی در صدا و مرغ افسانه.
سهراب سپهری دوره‌ی ابتدایی را در دبستان خیام کاشان (شهید مدرّس فعلی) و دوره‌ی متوسطه را در دبیرستان پهلوی کاشان گذراند. او پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۱۳۲۲، در دوره‌ی دوساله‌ی دانش‌سرای مقدماتی پسران، استخدام اداره‌ی فرهنگ کاشان شد. در سال ۱۳۲۷، دیپلم دوره‌ی دبیرستان خود را دریافت کرد؛ و سپس عازم تهران شد و دردانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت. او هم‌زمان در شرکت نفت تهران مشغول کار شد اما پس از ۸ ماه استعفا داد.<ref name=":3">[https://vista.ir/w/a/34/mbru2 بیوگرافی سهراب سپهری - مجله ویستا]</ref>  
 
سهراب سپهری در این مجموعه، اشعارش را بی‌وزن عروضی سروده که دارای مضمون‌هایی سورئال و تخیلی است. او در آذر ۱۳۳۳، در اداره‌ی کل هنرهای زیبا -فرهنگ و هنر- در قسمت موزه‌ها مشغول به کار شد؛ و در هنرستان‌های هنرهای زیبا هم به تدریس می‌پرداخت.<ref name=":1" />
 
=== سبک شعر سهراب سپهری ===
سهراب سپهری در آغاز به سبک نیمایی شعر می‌سرود، اما بعدها سبک خودش را باز شناخت. در این رویه‌ی جدید، سهراب بر دیدگاه انسان‌مدارانه و آموزش‌هایی که از فلسفه‌ی ذن فرا گرفته بود، به شیوه‌ی جدیدی دست یافت که مجموعه شعر ''حجم سبز'' شیوه‌ی تکامل یافته‌ی سبکش محسوب می‌شود.<ref name=":32">[https://vista.ir/w/a/34/mbru2 بیوگرافی سهراب سپهری - مجله ویستا]</ref>


سهراب سپهری مدتی نیز در اداره کل اطلاعات وزارت کشاورزی با سمت سرپرست سازمان سمعی و بصری در سال ۱۳۳۷، مشغول به کار شد. وی هم‌چنین از مهرماه ۱۳۴۰، به تدریس در هنرکده هنرهای تزیینی تهران پرداخت.<ref name=":1" />
سهراب سپهری در عین پیروی از سبک نیما، خود صاحب سبک بود؛ و خلاقیت سهراب بیشتر در استفاده بدیع از رنگ و کلمه بوده است. سهراب سپهری شاعری تصویرگراست و از این لحاظ شعر او با طبیعت‌گرایی او مرتبط است. ضمن این‌که بینش عارفانه دارد و خدا را در طبیعت جستجو می‌کند.


سهراب سپهری هرگز ازدواج نکرد. وی به خواهرش پروانه سپهری گفته بود که ازدواج نمی کنم، به خاطر این‌که هر کس زن من بشود بیچاره خواهد شد. در واقع سهراب نمی‌توانست یک‌جا بند شود؛ و می‌گفت با این وضعیت کدام دختری را بدبخت کنم.<ref>[https://photokade.com/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B3%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%B1%DB%8C/ بیوگرافی سهراب سپهری شاعر و نقاش - سایت فتوکده]</ref>
اشعار سهراب سپهری مانند نقاشی او رنگارنگ است. سهراب در شعرش نگران انسان و سرنوشت او است. وی همه را به نگریستن دقیق‌تر به پیرامون خود و به جهانی برتردعوت می‌کند. تمامی اشیا برای وی دارای حیات و روح و احساس هستند.<ref name=":42">[http://www.irannaz.com/bio-sepehri.html بیوگرافی سهراب سپهری - سایت ایران ناز]</ref>


== انتشار نخستین مجموعه شعر ==
در اشعار سهراب سپهری دو ویژگی اساسی دیده می شود؛ یکی نظام اندیشگی ویژه‌ی او که تمامی اشعار او را در بر می گیرد؛ و دیگر تشخص زبانی شعرهایش.<ref name=":02">[https://bahariran.com/%D8%B3%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D9%85%D9%86-%DA%AF%D9%85-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A5/ سهراب سپهری: شهر من گم شده است! - سایت بهار ایران]</ref>
سهراب سپهری در سال ۱۳۳۲، از دانشکده هنرهای زیبا فارغ‌التحصیل شد؛ و نشان درجه اول علمی را از آن خود کرد. در همین سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران شرکت نمود؛ و هم‌چنین دومین مجموعه‌ی شعر خود را با نام ''زندگی خواب‌ها'' منتشر کرد. اشعار این مجمعه عبارتند از: خواب تلخ، فانوس خیس، جهنم سرگردان، یادبود، لحظه گمشده، باغی در صدا و مرغ افسانه.  


سهراب سپهری در این مجموعه، اشعارش را بی‌وزن عروضی سراییده که دارای مضمون‌هایی سورئال و تخیلی است. او در آذر ۱۳۳۳، در اداره‌ی کل هنرهای زیبا -فرهنگ و هنر- در قسمت موزه‌ها مشغول به کار شد؛ و در هنرستان‌های هنرهای زیبا هم به تدریس می‌پرداخت.<ref name=":1" />  
شعر سهراب سپهری صمیمی و آکنده از تصویرهای بکر و تازه‌است که همراه با زبانی لطیف، نرم و منسجم، تصویرسازی می‌کند. از معروفترین شعرهای سهراب سپهری می‌توان به: ''صدای پای آب''، ''نشانی'' و ''مسافر'' اشاره کرد که شعر صدای پای آب یکی از بلندترین شعرهای نو زبان فارسی است.<ref name=":32" />


== ویژگی های اخلاقی ==
=== ویژگی‌های اخلاقی سهراب سپهری ===
[[پرونده:سهرا16.JPG|بندانگشتی|180x180پیکسل|سهراب سپهری]]
[[پرونده:سهرا16.JPG|بندانگشتی|180x180پیکسل|سهراب سپهری]]
یکی از ویژگی‌های اخلاقی سهراب سپهری سکوت کردن بود. او ساعت‌ها در یک جمع، خاموش می‌نشست و اغلب فکر می‌کرد. به خاطر همین هیچ‌کس از دوستان وهنرمندان، سخنی را از سهراب به یاد ندارد که در نفی و اثبات کسی بر زبان آورده باشد. سهراب سپهری انسانی پویا و جستجوگر بود که سیر زندگی او دائماً رو به تعالی و ترقی بود. این روحیه پویا و معنوی، یک زمان در شعر و زمانی در نقاشی‌هایش متجلی می‌شد، انگار شعر و نقاشی برای او دو بال پرواز  برای رسیدن به افق‌های دوردست بود. سهراب در این سیرسلوک و پویایی به موفقیت‌های نادری دست یافت.
یکی از ویژگی‌های اخلاقی سهراب سپهری سکوت بود. او ساعت‌ها در یک جمع، خاموش می‌نشست و اغلب فکر می‌کرد. به خاطر همین هیچ‌کس از دوستان وهنرمندان، سخنی را از سهراب به یاد ندارد که در نفی و اثبات کسی بر زبان آورده باشد. سهراب سپهری انسانی پویا و جستجوگر بود که سیر زندگی او دائماً رو به تعالی و ترقی بود. این روحیه پویا و معنوی، یک زمان در شعر و زمانی در نقاشی‌هایش متجلی می‌شد، انگار شعر و نقاشی برای او دو بال پرواز  برای رسیدن به افق‌های دوردست بود. سهراب در این سیرسلوک و پویایی به موفقیت‌های نادری دست یافت.


رفتار سخاوت‌مندانه سهراب سپهری با خانواده، هنرمندان، دوستان و آشنایان، و همه‌ی کسانی که با آن‌ها در ارتباط بود، نشان از غنای روحی و انسان‌دوستانه وی داشت به عبارتی دیگر: ما در بررسی سبک زندگی سهراب سپهری با عناصری پر از نشاط و عشق و زیبایی روبرو می شویم. ومی توانیم بازتاب این عناصر را در نقاشی و شعر سهراب شپهری، به زیباترین وجه ببینیم. می‌توان گفت: زندگی سهراب سپهری همان نقاشی‌ها و شعرهای اوست که آکنده از عشق و نشاط و زیبایی است؛ و بازتاب این عناصر در آثار او به چشم می‌خورد.<ref name=":4">[http://www.irannaz.com/bio-sepehri.html بیوگرافی سهراب سپهری - سایت ایران ناز]</ref>  
رفتار سخاوت‌مندانه سهراب سپهری با خانواده، هنرمندان، دوستان و آشنایان، و همه‌ی کسانی که با آن‌ها در ارتباط بود، نشان از غنای روحی و انسان‌دوستانه وی داشت به عبارتی دیگر: ما در بررسی سبک زندگی سهراب سپهری با عناصری پر از نشاط و عشق و زیبایی روبرو می‌شویم. ومی‌توانیم بازتاب این عناصر را در نقاشی و شعر سهراب شپهری، به زیباترین وجه ببینیم. می‌توان گفت: زندگی سهراب سپهری همان نقاشی‌ها و شعرهای اوست که آکنده از عشق و نشاط و زیبایی است؛ و بازتاب این عناصر در آثار او به چشم می‌خورد.<ref name=":4">[http://www.irannaz.com/bio-sepehri.html بیوگرافی سهراب سپهری - سایت ایران ناز]</ref>


== سفرهای سهراب سپهری ==
=== سفرهای سهراب سپهری ===
[[پرونده:سهرا13.JPG|بندانگشتی|180x180پیکسل|سهراب سپهری]]
[[پرونده:سهرا13.JPG|بندانگشتی|180x180پیکسل|سهراب سپهری]]
سهراب سپهری دهه‌ی اول و دوم زندگی خویش را به فراگیری علم و هنر سپری کرد. دهه‌ی سوم زندگی خود را به کسب تجربه و سفر پرداخت؛ و دهه‌ی چهارم زندگی‌اش را بیشتر به سفرهای طولانی اختصاص داد. در این دوره بود که سهراب بارها به کشورهای ژاپن، ایتالیا، فرانسه، آمریکا، هندوستان، و بسیاری دیگر از کشورهای شرق و غرب سفر کرد. سفرهای وی در واقع سیر و سلوک عرفانی بود. این بینش ویژه سهراب سپهری از سفر، به ویژه سفر به کشورهای شرق آسیا و آشناییش با ادیان هند و بودا، اشعار او را تحت تأثیر قرار داد. سهراب در این دوره به عنوان شاعری صاحب سبک، از محبوبیت فراوانی برخوردار شد. هم‌چنین وی را شاعر طبیعت نیز لقب داده‌اند.<ref name=":1" />   
سهراب سپهری دهه‌ی اول و دوم زندگی خویش را به فراگیری علم و هنر سپری کرد. دهه‌ی سوم زندگی خود را به کسب تجربه و سفر پرداخت؛ و دهه‌ی چهارم زندگی‌اش را بیشتر به سفرهای طولانی اختصاص داد. در این دوره بود که سهراب بارها به کشورهای ژاپن، ایتالیا، فرانسه، آمریکا، هندوستان، و بسیاری دیگر از کشورهای شرق و غرب سفر کرد. سفرهای وی در واقع سیر و سلوک عرفانی بود. این بینش ویژه سهراب سپهری از سفر، به ویژه سفر به کشورهای شرق آسیا و آشناییش با ادیان هند و بودا، اشعار او را تحت تأثیر قرار داد. سهراب در این دوره به عنوان شاعری صاحب سبک، از محبوبیت فراوانی برخوردار شد. هم‌چنین وی را شاعر طبیعت نیز لقب داده‌اند.<ref name=":1" />   
خط ۹۳: خط ۱۰۴:
سهراب سپهری در سال ۱۳۳۶، از راه زمینی عازم کشورهای اروپایی شد؛ و به پاریس و لندن رفت. او هم‌چنین در مدرسه‌ی هنرهای زیبای پاریس در رشته‌ی لیتوگرافی مشغول آموختن شد. سهراب در دورانی که در پاریس بود، بورس تحصیلی‌اش قطع شد؛ و برای تأمین مخارج و ماندن بیشتر در فرانسه و ادامه‌ی نقاشی، مجبور به کار شد و به کار پاک کردن شیشه‌ی آپارتمان‌های آسمان‌خراش پرداخت.<ref name=":3" />  
سهراب سپهری در سال ۱۳۳۶، از راه زمینی عازم کشورهای اروپایی شد؛ و به پاریس و لندن رفت. او هم‌چنین در مدرسه‌ی هنرهای زیبای پاریس در رشته‌ی لیتوگرافی مشغول آموختن شد. سهراب در دورانی که در پاریس بود، بورس تحصیلی‌اش قطع شد؛ و برای تأمین مخارج و ماندن بیشتر در فرانسه و ادامه‌ی نقاشی، مجبور به کار شد و به کار پاک کردن شیشه‌ی آپارتمان‌های آسمان‌خراش پرداخت.<ref name=":3" />  
* سفرهای سهراب سپهری به خارج از کشور به ترتیب سال:
* سفرهای سهراب سپهری به خارج از کشور به ترتیب سال:
* سفر به ژاپن، تکیو (۱۳۳۹)
* سفر به ژاپن، توکیو (۱۳۳۹)
* سفر به هندوستان (۱۳۴۰)  
* سفر به هندوستان (۱۳۴۰)  
* سفر مجدد به هندوستان و برخی از شهرهای این کشور (۱۳۴۲)
* سفر مجدد به هندوستان و برخی از شهرهای این کشور (۱۳۴۲)
خط ۱۰۵: خط ۱۱۶:
* سفر به بریتانیا جهت درمان بیماری سرطان (۱۳۵۸)<ref name=":3" />  
* سفر به بریتانیا جهت درمان بیماری سرطان (۱۳۵۸)<ref name=":3" />  
سهراب سپهری در سال‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۴۱، با داریوش آشوری به کار ترجمه‌ی مقالات و نمایش‌نامه ژاپنی در نسخه‌های فرانسوی پرداخت؛ و در سال ۱۳۴۳، کتابی به نام نمایش در ژاپن بهرام بیضایی منتشر شد.<ref name=":5">[https://www.topnaz.com/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B3%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%B1%DB%8C/ زندگی‌نامه سهراب سپهری - مجله تاپ ناز]</ref>  
سهراب سپهری در سال‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۴۱، با داریوش آشوری به کار ترجمه‌ی مقالات و نمایش‌نامه ژاپنی در نسخه‌های فرانسوی پرداخت؛ و در سال ۱۳۴۳، کتابی به نام نمایش در ژاپن بهرام بیضایی منتشر شد.<ref name=":5">[https://www.topnaz.com/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B3%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%B1%DB%8C/ زندگی‌نامه سهراب سپهری - مجله تاپ ناز]</ref>  
== سبک شعر ==
[[پرونده:سهرا24.JPG|بندانگشتی|243x243پیکسل]]
سهراب سپهری در آغاز به سبک نیمایی شعر می‌سرود، اما بعدها سبک خودش را باز شناخت. در این رویه‌ی جدید، سهراب بر دیدگاه انسان‌مدارانه و آموزش‌هایی که از فلسفه‌ی ذن فرا گرفته بود، به شیوه‌ی جدیدی دست یافت که مجموعه شعر ''حجم سبز'' شیوه‌ی تکامل یافته‌ی سبکش محسوب می‌شود.<ref name=":3" />
سهراب سپهری در عین پیروی از سبک نیما، خود صاحب سبک بود؛ و خلاقیت سهراب بیشتر در استفاده بدیع از رنگ و کلمه بوده است. سهراب سپهری شاعری تصویرگراست و از این لحاظ شعر او با طبیعت‌گرایی او مرتبط است. ضمن این‌که بینش عارفانه دارد و خدا را در طبیعت جستجو می‌کند.
اشعار سهراب سپهری مانند نقاشی او رنگارنگ است. سهراب در شعرش نگران انسان و سرنوشت او است. وی همه را به نگریستن دقیق‌تر به پیرامون خود و به جهانی برتردعوت می‌کند. تمامی اشیا برای وی دارای حیات و روح و احساس هستند.<ref name=":4" />
در اشعار سهراب سپهری دو ویژگی اساسی دیده می شود؛ یکی نظام اندیشگی ویژه‌ی او که تمامی اشعار او را در بر می گیرد؛ و دیگر تشخص زبانی شعرهایش.<ref name=":0" />
شعر سهراب سپهری صمیمی و آکنده از تصویرهای بکر و تازه‌است که همراه با زبانی لطیف، نرم و منسجم، تصویرسازی می‌کند. از معروفترین شعرهای سهراب سپهری می‌توان به: ''صدای پای آب''، ''نشانی'' و ''مسافر'' اشاره کرد که شعر صدای پای آب یکی از بلندترین شعرهای نو زبان فارسی است.<ref name=":3" />


== آثار سهراب سپهری ==
== آثار سهراب سپهری ==
خط ۱۲۲: خط ۱۲۱:
سهراب سپهری در سال ۱۳۳۰، نخستین مجموعه‌ی شعر خود را به نام ''مرگ رنگ'' منتشر کرد. مجموعه‌ی شعر ''مرگ رنگ'' به سبک چهارپاره و نیمایی است. این دو سبک شعری جدید هستند؛ و طی سده‌های گذشته شکل گرفته‌اند. عناوین شعرهای این مجموعه عبارت اند از: در قیر شب، دود می‌خیزد، سپیده، مرغ معما، روشن شب و سراب. سهراب سپهری در این مجموعه تحت تأثیر نیما یوشیج بوده؛ و هر مضمون و محتوایی از غنایی تا سیاسی و اجتماعی را در این قالب سروده است.<ref name=":1" />  
سهراب سپهری در سال ۱۳۳۰، نخستین مجموعه‌ی شعر خود را به نام ''مرگ رنگ'' منتشر کرد. مجموعه‌ی شعر ''مرگ رنگ'' به سبک چهارپاره و نیمایی است. این دو سبک شعری جدید هستند؛ و طی سده‌های گذشته شکل گرفته‌اند. عناوین شعرهای این مجموعه عبارت اند از: در قیر شب، دود می‌خیزد، سپیده، مرغ معما، روشن شب و سراب. سهراب سپهری در این مجموعه تحت تأثیر نیما یوشیج بوده؛ و هر مضمون و محتوایی از غنایی تا سیاسی و اجتماعی را در این قالب سروده است.<ref name=":1" />  


آثار به جا مانده از سهراب سپهری مجموعاً هشت کتاب است که معروف‌ترین شعر او صدای پای آب و مسافر است.
آثار به جا مانده از سهراب سپهری مجموعاً هشت‌کتاب است که معروف‌ترین شعر او صدای پای آب و مسافر است.
[[پرونده:مرگ رنگ1.JPG|بندانگشتی|165x165پیکسل|مرگ رنگ]]
[[پرونده:مرگ رنگ1.JPG|بندانگشتی|165x165پیکسل|مرگ رنگ]]
شهرت سهراب سپهری در سال ۱۳۴۴، با انتشار شعر ''در صدای پای آب'' آغاز شد که این شعر همراه با شعر ''مسافر'' جزو معروف‌ترین شعرهای او است. صدای پای آب، کنایه از صدای پای مسافری در سفر زندگی است. این شعر که بر شهرت و محبوبیت او افزود، نخستین بار در فصلنامه‌ی آرش درآبان‌ماه ۱۳۴۴، منتشرشد. در سال ۱۳۴۵، شعر بلند مسافر که بیانگر سیرو سفر و بینش فلسفی زندگیش بود، منتشر شد که از درخشان‌ترین شعرهای فارسی معاصر است.  
شهرت سهراب سپهری در سال ۱۳۴۴، با انتشار شعر ''در صدای پای آب'' آغاز شد که این شعر همراه با شعر ''مسافر'' جزو معروف‌ترین شعرهای او است. صدای پای آب، کنایه از صدای پای مسافری در سفر زندگی است. این شعر که بر شهرت و محبوبیت او افزود، نخستین بار در فصلنامه‌ی آرش درآبان‌ماه ۱۳۴۴، منتشرشد. در سال ۱۳۴۵، شعر بلند مسافر که بیانگر سیرو سفر و بینش فلسفی زندگیش بود، منتشر شد که از درخشان‌ترین شعرهای فارسی معاصر است. [[پرونده:سهرا24.JPG|بندانگشتی|243x243پیکسل]]سهراب سپهری در سال ۱۳۵۵، تمام هشت دفتر و منظومه‌ی اشعار خود را در ''هشت‌کتاب ''گردآورد. هشت‌کتاب نموداری کامل از سیر معنوی این شاعر جویای حقیقت است؛ و یکی از تأثیرگذارترین مجموعه‌ها، در تاریخ شعر نو ایران است.<ref name=":4" />
 
سهراب سپهری در سال ۱۳۵۵، تمام هشت دفتر و منظومه‌ی اشعار خود را در ''هشت کتاب ''گردآورد. هشت کتاب نموداری کامل از سیر معنوی این شاعر جویای حقیقت است؛ و یکی از تأثیرگذارترین مجموعه‌ها، در تاریخ شعر نو ایران است.<ref name=":4" />
[[پرونده:مسافر1.JPG|بندانگشتی|165x165پیکسل|مسافر]]
[[پرونده:مسافر1.JPG|بندانگشتی|165x165پیکسل|مسافر]]
آثار سهراب سپهری مجموعاً هشت کتاب است که عبارتند از:
آثار سهراب سپهری مجموعاً هشت کتاب است که عبارتند از:
خط ۱۳۵: خط ۱۳۲:
* شرق اندوه
* شرق اندوه
* حجم سبز
* حجم سبز
* هشت کتاب
* هشت‌کتاب
* آوار کتاب (مجموع سه کتاب آوار آفتاب، شرق اندوه و زندگی خواب‌ها)  
* آوار کتاب (مجموع سه کتاب آوار آفتاب، شرق اندوه و زندگی خواب‌ها)  
* هنوز در سفرم (شعرها و یادداشت‌های منتشرنشده از سهراب سپهری به کوشش پریدخت سپهری)
* هنوز در سفرم (شعرها و یادداشت‌های منتشرنشده از سهراب سپهری به کوشش پریدخت سپهری)
خط ۱۴۲: خط ۱۳۹:
[[پرونده:صدای پای آب1.JPG|بندانگشتی|175x175پیکسل|صدای پای آب]]
[[پرونده:صدای پای آب1.JPG|بندانگشتی|175x175پیکسل|صدای پای آب]]


== ترجمه اشعار سهراب سپهری به زبان‌های دیگر ==
=== ترجمه اشعار سهراب سپهری ===
کریم امامی که یکی از دوستان نزدیک سهراب سپهری بود، در زمان حیاتش برخی از شعرهای سهراب را به زبان انگلیسی ترجمه کرده است. بعدها نیز مترجمان دیگری اشعار سهراب را به زبان‌های انگلیسی، ایتالیایی، فرانسوی و اسپانیایی ترجمه کردند. در سال ۱۳۷۱، شعرهای منتخبی از دو کتاب ''حجم سبز'' و ''شرق اندوه'' با نام ''ما هیچ، ما نگاه ،'' توسط  ''کلارا خانیس'' به زبان اسپانیایی ترجمه شد. در سال ۱۳۷۵، نیز منتخبی از اشعار سهراب سپهری توسط هنرمند ایرانی، جاوید مقدس صدقیانی، به زبان ترکی استانبولی ترجمه و در ترکیه منتشر گردید.<ref name=":5" />  
کریم امامی که یکی از دوستان نزدیک سهراب سپهری بود، در زمان حیاتش برخی از شعرهای سهراب را به زبان انگلیسی ترجمه کرده است. بعدها نیز مترجمان دیگری اشعار سهراب را به زبان‌های انگلیسی، ایتالیایی، فرانسوی و اسپانیایی ترجمه کردند. در سال ۱۳۷۱، شعرهای منتخبی از دو کتاب ''حجم سبز'' و ''شرق اندوه'' با نام ''ما هیچ، ما نگاه ،'' توسط  ''کلارا خانیس'' به زبان اسپانیایی ترجمه شد. در سال ۱۳۷۵، نیز منتخبی از اشعار سهراب سپهری توسط هنرمند ایرانی، جاوید مقدس صدقیانی، به زبان ترکی استانبولی ترجمه و در ترکیه منتشر گردید.<ref name=":5" />  


== سیری در اشعار سهراب سپهری ==
== سیری در اشعار سهراب سپهری ==
[[پرونده:اتاق آبی1.JPG|بندانگشتی|155x155پیکسل|اتاق آبی (نثر)]]
[[پرونده:اتاق آبی1.JPG|بندانگشتی|155x155پیکسل|اتاق آبی (نثر)]]
برخلاف تصور برخی‌ها سهراب سپهری غرق در طبیعت مطلق نبود، او از طبیعتی حرف می‌زند که با انسان
برخلاف تصور برخی‌ها سهراب سپهری غرق در طبیعت مطلق نبود، او از طبیعتی حرف می‌زند که با انسان عجین و آمیخته است؛ و دست انسانی با آن گره خورده است. او درد و اندوه و غم و تنهایی آدمی را احساس می‌کند و در قالب طبیعت آن را به تصویر می‌کشد.
 
عجین و آمیخته است؛ و دست انسانی با آن گره خورده است. او درد و اندوه و غم و تنهایی آدمی را احساس می‌کند و در قالب طبیعت آن را به تصویر می‌کشد.


نیست رنگی که بگوید با من
نیست رنگی که بگوید با من
خط ۱۷۱: خط ۱۶۶:
غم من، لیک، غمی غمناک است
غم من، لیک، غمی غمناک است
[[پرونده:سهرا18.JPG|بندانگشتی|220x220پیکسل|سهراب سپهری]]
[[پرونده:سهرا18.JPG|بندانگشتی|220x220پیکسل|سهراب سپهری]]
سهراب سپهری شاهد انقلاب ضدسلطنتی در سال ۱۳۵۷، بود. شاید یکی از دلایل انزوای او در پیچ و خم
سهراب سپهری شاهد انقلاب ضدسلطنتی در سال ۱۳۵۷، بود. شاید یکی از دلایل انزوای او در پیچ و خم نوسانات تاریخی زمانش نهفته باشد؛ و شاید شرایط سخت و ناهمگون مراحل گوناگون زندگی‌اش، مجال اظهار وجود، و درخشش را ازسهراب سپهری گرفته باشد.
 
نوسانات تاریخی زمانش نهفته باشد؛ و شاید شرایط سخت و ناهمگون مراحل گوناگون زندگی‌اش، مجال اظهار
 
وجود، و درخشش را ازسهراب سپهری گرفته باشد.


سهراب سپهری می‌گوید:
سهراب سپهری می‌گوید:
خط ۱۸۳: خط ۱۷۴:
اما شهر من کاشان نیست،  
اما شهر من کاشان نیست،  


سهراب سپهری از وطن فراتر می‌رود؛ و به اعتقاد او می‌توان همه‌جا کاشان و کاشانی بود؛ و می‌توان همه‌جا کاشان‌ها رفت. اما شهری که خود را وابسته به آن بداند، وجود ندارد. او به اقصی نقاط جهان سفر می کند. در باور سهراب همه‌جا کاشان‌ها یافت می‌شوند؛ و او همه‌جا می‌تواند لب به سخن بگشاید. سهراب سپهری نمی‌خواهدذ که فقط از چارچوب پنجره‌ای کوچک به جهان
سهراب سپهری از وطن فراتر می‌رود؛ و به اعتقاد او می‌توان همه‌جا کاشان و کاشانی بود؛ و می‌توان همه‌جا کاشان‌ها رفت. اما شهری که خود را وابسته به آن بداند، وجود ندارد. او به اقصی نقاط جهان سفر می‌کند. در باور سهراب همه‌جا کاشان‌ها یافت می‌شوند؛ و او همه‌جا می‌تواند لب به سخن بگشاید. سهراب سپهری نمی‌خواهدذ که فقط از چارچوب پنجره‌ای کوچک به جهان پیرامون بنگرد؛ اما شرایط اجتماعی موجود، بال‌هایش را می‌بندد و کلامش را محصور می‌کند. بنابر این وی تنهایی را برمی‌گزیند؛ و به طبیعت پناه می‌برد که شاید به این شیوه، راهی بتوان جست:


پیرامون بنگرد؛ اما شرایط اجتماعی موجود، بال‌هایش را می‌بندد و کلامش را محصور می‌کند. بنابر این وی تنهایی را برمی‌گزیند؛ و به طبیعت پناه می‌برد که شاید به این شیوه، راهی بتوان جست:
برگی از شاخه‌ای بالای سرم چیدم، گفتم:
 
برگی از شاخه ای بالای سرم چیدم، گفتم:


چشم را باز کنید. آیتی بهتر از این می‌خواهید؟
چشم را باز کنید. آیتی بهتر از این می‌خواهید؟


و شنیدم که به هم می گفتند: سحر می‌داند، سحر
و شنیدم که به هم می‌گفتند: سحر می‌داند، سحر


کسی نمی‌داند سحر چه می‌داند، ولی می‌داند،  
کسی نمی‌داند سحر چه می‌داند، ولی می‌داند،  
خط ۲۰۹: خط ۱۹۸:
عبور باید کرد
عبور باید کرد


صدای باد می آید، عبور باید کرد
صدای باد می‌آید، عبور باید کرد


و من مسافرم، ای بادهای همواره
و من مسافرم، ای بادهای همواره
خط ۲۱۵: خط ۲۰۴:
مرا به وسعت تشکیل برگ‌ها ببرید
مرا به وسعت تشکیل برگ‌ها ببرید


عبوری که سهراب سپهری از آن سخن می‌گوید، بدین معنی است که باید با ناکامی‌ها و تلخی‌ها درافتاد و ناملایمات را شکست داد؛ و فردای روشن جامعه‌ی انسانی را برای نسل‌ها یادآور شد. او می خواهد عازم سرزمین وسعت برگ‌ها
عبوری که سهراب سپهری از آن سخن می‌گوید، بدین معنی است که باید با ناکامی‌ها و تلخی‌ها درافتاد و ناملایمات را شکست داد؛ و فردای روشن جامعه‌ی انسانی را برای نسل‌ها یادآور شد. او می‌خواهد عازم سرزمین وسعت برگ‌ها بشود؛ و هم‌سو با همگان، تاریکی‌ها را به ودای فراموشی بسپارد. در این‌جاست که شخصیت و چهره‌ی واقعی سهراب سپهری نمایان می‌شود:
 
بشود؛ و هم‌سو با همگان، تاریکی‌ها را به ودای فراموشی بسپارد. در این‌جاست که شخصیت و چهره‌ی واقعی سهراب سپهری نمایان می‌شود:


من ندیدم دو صنوبر را با هم دشمن
من ندیدم دو صنوبر را با هم دشمن
خط ۲۲۹: خط ۲۱۶:
در واقع سهراب سپهری شاعر رنگ‌ها و واژه‌هاست که در چشم‌انداز جهان‌بینی‌اش، می‌شود آموزه‌هایی از این دو را به هم پیوند زد.
در واقع سهراب سپهری شاعر رنگ‌ها و واژه‌هاست که در چشم‌انداز جهان‌بینی‌اش، می‌شود آموزه‌هایی از این دو را به هم پیوند زد.


وجه غالب در ذهن و زبان سهراب سپهری، بی‌شک رویکردی به سرچشمه‌های عرفان شرقی است که در فضای جاری و
وجه غالب در ذهن و زبان سهراب سپهری، بی‌شک رویکردی به سرچشمه‌های عرفان شرقی است که در فضای جاری و لغزنده‌ی آن، همه چیز از زندگی و مرگ سخن می‌گویند. نقطه عزیمت در هنر و زبان سهراب سپهری، نوعی سلوک از معرفت حسی به معرفت شهودی است. در چشم‌انداز اشعار او، آموزه‌های بسیاری ازعرفان هندی تا عرفان مولوی و عطار و… جاری است که مخاطب جهت رسیدن به نوعی خلوت در خود، بین رؤیا و واقعیت، نیمه‌ای از گمشده‌ی خویش را جست و جو می‌کند. در شعر سهراب سپهری رسیدن به هویت انسانی یک اصل شاعرانه است که در قلمرو زبان، دارای کارکردی دو لایه است. پیام شاعر در هر توقف‌گاهی به دور از زمان و مکان خاصی، بیانگر یک اندیشه‌ی همگانی شاعرانه است. اشعار و نقاشی‌های سهراب سپهری از یکدیگر جدایی ناپذیرند؛ و به بیانی می‌توان گفت که مکمل همدیگر هستند. اما در دو شکل بیانی متفاوت، دو شکل کلام و تصویر که با انتخابی صحیح و هوشیارانه از هر دو به مناسبت استفاده شده است. به ویژه در همین طرح‌های سیاه قلمی که این یگانگی نمایان‌تر به چشم می‌آید. انگار این مجموعه طرح، مجموعه شعر دیگری است که به زبانی دیگر، با زبانی سهل و بی‌واسطه بیان شده است؛ و به تعبیری  ''صدای پای آب'' دیگری است که این یکی را به عالم خاموش آدم‌ها تقدیم کرده است.<ref name=":0" />
 
لغزنده‌ی آن، همه چیز از زندگی و مرگ سخن می‌گویند. نقطه عزیمت در هنر و زبان سهراب سپهری، نوعی سلوک از معرفت حسی به معرفت شهودی است. در چشم‌انداز اشعار او، آموزه‌های بسیاری ازعرفان هندی تا عرفان مولوی و عطار و… جاری است که مخاطب جهت رسیدن به نوعی خلوت در خود، بین رؤیا و واقعیت، نیمه‌ای از گمشده‌ی خویش را جست و جو می‌کند. در شعر سهراب سپهری رسیدن به هویت انسانی یک اصل شاعرانه است که در قلمرو زبان، دارای کارکردی دو لایه است. پیام شاعر در هر توقف‌گاهی به دور از زمان و مکان خاصی، بیانگر یک اندیشه‌ی همگانی شاعرانه است. اشعار و نقاشی‌های سهراب سپهری از یکدیگر جدایی ناپذیرند؛ و به بیانی می‌توان گفت که مکمل همدیگر هستند. اما در دو شکل بیانی متفاوت، دو شکل کلام و تصویر که با انتخابی صحیح و هوشیارانه از هر دو به مناسبت استفاده شده است. به ویژه در همین طرح‌های سیاه قلمی که این یگانگی نمایان‌تر به چشم می‌آید. انگار این مجموعه طرح، مجموعه شعر دیگری است که به زبانی دیگر، با زبانی سهل و بی‌واسطه بیان شده است؛ و به تعبیری  ''صدای پای آب'' دیگری است که این یکی را به عالم خاموش آدم‌ها تقدیم کرده است.<ref name=":0" />  
 
=== طبیعت در شعر سپهری ===
=== طبیعت در شعر سپهری ===
[[پرونده:سهرا20.JPG|بندانگشتی|220x220پیکسل]]
[[پرونده:سهرا20.JPG|بندانگشتی|220x220پیکسل]]
قصد سهراب سپهری از توصیف طبیعت، فقط وصف ساده و ارائه‌ی تصا ویری زیبا از طبیعت نیست، بلکه او در این طبیعلت گرایی به دنبال رمز و رازی است که در زندگی شهری نمی‌یابد و به همین خاطر به طبیعت پناه می‌برد:
قصد سهراب سپهری از توصیف طبیعت، فقط وصف ساده و ارائه‌ی تصاویری زیبا از طبیعت نیست، بلکه او در این طبیعت‌گرایی به دنبال رمز و رازی است که در زندگی شهری نمی‌یابد و به همین خاطر به طبیعت پناه می‌برد:


می رویید
می‌رویید


در جنگل، خاموشی رؤیا بود
در جنگل، خاموشی رؤیا بود
خط ۲۵۳: خط ۲۳۷:
<nowiki>***</nowiki>
<nowiki>***</nowiki>


هم‌چنین او می گوید:
هم‌چنین او می‌گوید:


مرا به وسعت تشکیل برگ‌ها ببرید
مرا به وسعت تشکیل برگ‌ها ببرید


مرا به کودکی شور آب ها برسانید…
مرا به کودکی شور آب‌ها برسانید…


در آثار سهراب سپهری می‌توان به وضوح حضور طبیعت و اشیاء طبیعی را مشاهده کرد. البته با بیان و زبان دیگری:
در آثار سهراب سپهری می‌توان به وضوح حضور طبیعت و اشیاء طبیعی را مشاهده کرد. البته با بیان و زبان دیگری:
خط ۲۶۵: خط ۲۴۹:
عکس گنجشک افتاد در آب‌های رفاقت
عکس گنجشک افتاد در آب‌های رفاقت


فصل پر پر شد از روی دیوار در امتداد غریزه
فصل پرپر شد از روی دیوار در امتداد غریزه


باد می‌آمد از سمت زنبیل کرامت
باد می‌آمد از سمت زنبیل کرامت
خط ۲۷۳: خط ۲۵۷:
مبتلا بود…
مبتلا بود…


این تصاویر حرکتی است که در جان و ذهن و ضمیر شاعر آغاز شده؛ و ریشه در جهان‌بینی و بینش او دارد. از درون همین تصاویر زیبا که گاهی گنگ و مبهم نیز می‌نماید، می‌توان اثری از دغدغه‌های درونی سهرا ب سپهری را
این تصاویر حرکتی است که در جان و ذهن و ضمیر شاعر آغاز شده؛ و ریشه در جهان‌بینی و بینش او دارد. از درون همین تصاویر زیبا که گاهی گنگ و مبهم نیز می‌نماید، می‌توان اثری از دغدغه‌های درونی سهرا ب سپهری را دریافت.[[پرونده:سهرا23.JPG|بندانگشتی|220x220پیکسل|سهراب سپهری]]
 
'''[[سیمین بهبهانی]]''' شاعر برجسته‌ی معاصر ایران درباره‌ی سهراب سپهری می‌گوید:<blockquote>«سپهری شاعری با کلامی بسیار ساده و روان. این شعر در عین سادگی و روانی دارای یک زبان کنایه‌ای هم هست. او بیشتر مایل است تا با کنایه سخن گوید مثلاً این شعر که می‌گوید: من قطاری دیدم، که سیاست می‌برد، و چه خالی می‌رفت؛ این واقعاً یک جور کنایه است. این کلام به حد محاوره نزدیک می‌شود، اما در عین حال در پشت سر خود عمقی را هم دارد. آشنایی او با خاور دور، مسافرتش به ژاپن و آشناییش به بودیزم موجب شد تا در شعر سپهری ما به نوعی عرفان برخورد کنیم. آرامشی که او دارد استفاده‌ای که از لحظه لحظه زندگی می‌کند و نهراسیدن از مرگ به شعرهای سپهری خصوصیتی عارفانه می‌دهد. اندیشه در شعر سپهری جای خاصی دارد که بیشتر از آن‌که مادی باشد ماورای طبیعی است. او از محسوسات به معقولات متوجه می‌شد؛ و می‌توان گفت که از این جهت شاعر بسیار خوبی است. باید دانست که او یک نقاش بود و در شعرهای اولیه‌اش، شما با تصاویری سطحی آشنا می‌شوید که عمقی را در پشت سر خود ندارند. او همان‌طور که در تابلوهایش اناری، گل و یا بوته‌ای را نشان می‌داد در شعرهای اولیه‌اش هم سعی داشت تا چنین کند، اما در اشعار بعدیش این تصاویر بعد دیگری پیدا می‌کند؛ به طوری‌که شما می‌توانید در پشت آن تصاویر پیام‌های دیگری را ببینید. البته برای پاسخ به این چنین پر‌سش‌هایی نیاز به مطالعه‌ای دقیق برای پاسخ گفتن هست و به صورت گفت‌و‌گویی که اکنون ما داریم بی‌شک آن فرصت لازم وجود ندارد، اما اگر بخواهیم تحول را در کار سپهری مورد بررسی قرار بدهیم تنها می‌توانیم این اشاره را بکنیم که تصاویرش از سطح گذشته و به عمق دست یافتند اما اندیشه کم و بیش در اشعار اولیه سپهری هم نقش قابل توجهی دارد.»<ref name=":0" /></blockquote>
دریافت.
[[پرونده:سهرا23.JPG|بندانگشتی|220x220پیکسل|سهراب سپهری]]
'''[[سیمین بهبهانی]]''' شاعر برجسته‌ی معاصر ایران درباره‌ی سهراب سپهری می‌گوید:<blockquote>«سپهری شاعری با کلامی بسیار ساده و روان. این شعر در عین سادگی و روانی دارای یک زبان کنایه‌ای هم هست. او بیشتر مایل است تا با کنایه سخن گوید مثلاً این شعر که می‌گوید: من قطاری دیدم، که سیاست می‌برد، و چه خالی می‌رفت؛ این واقعاً یک جور کنایه است. این کلام به حد محاوره نزدیک می‌شود، اما در عین حال در پشت سر خود عمقی را هم دارد. آشنایی او با خاور دور، مسافرتش به ژاپن و آشناییش به بودیزم موجب شد تا در شعر سپهری ما به نوعی عرفان برخورد کنیم. آرامشی که او دارد</blockquote><blockquote>استفاده‌ای که از لحظه لحظه زندگی می‌کند و نهراسیدن از مرگ به شعرهای سپهری خصوصیتی عارفانه</blockquote><blockquote>می‌دهد. اندیشه در شعر سپهری جای خاصی دارد که بیشتر از آن‌که مادی باشد ماورای طبیعی است. او از محسوسات به معقولات متوجه می‌شد؛ و می‌توان گفت که از این جهت شاعر بسیار خوبی است. باید دانست که او یک نقاش بود و در شعرهای اولیه‌اش، شما با تصاویری سطحی آشنا می‌شوید که عمقی را در پشت سر خود ندارند. او همان‌طور که در تابلوهایش اناری، گل و یا بوته‌ای را نشان می‌داد در شعرهای اولیه‌اش هم سعی داشت تا چنین کند، اما در اشعار بعدیش این تصاویر بعد دیگری پیدا می کند؛ به طوری‌که شما می‌توانید در پشت آن تصاویر پیام‌های دیگری را ببینید. البته برای پاسخ به این چنین پر سش‌هایی نیاز به مطالعه‌ای دقیق برای پاسخ گفتن هست و به صورت گفت وگویی که اکنون ما داریم بی شک آن فرصت لازم وجود ندارد، اما اگر بخواهیم تحول را در کار سپهری مورد بررسی قرار بدهیم تنها می‌توانیم این اشاره را بکنیم که تصاویرش از سطح گذشته و به عمق دست یافتند اما اندیشه کم و بیش در اشعار اولیه سپهری هم نقش قابل توجهی دارد.»<ref name=":0" /> </blockquote>
 
== نقاشی‌های سهراب سپهری ==
== نقاشی‌های سهراب سپهری ==
[[پرونده:سهرا9.JPG|بندانگشتی|221x221پیکسل|سهراب سپهری درحال نقاشی]]
[[پرونده:سهرا9.JPG|بندانگشتی|221x221پیکسل|سهراب سپهری درحال نقاشی]]
سهراب سپهری در نقاشی از دستاوردهای زیبایی شناختی شرق و غرب بهره گرفته بود که این تأثیرها در آثارش به چشم می‌خورد. سهراب در آثار نقاشی‌اش رویکرد نوین و متفاوتی داشت، به طوری‌که فرم‌های هندسی نخودی و خاکستری رنگش با تمامی نقاشان سبک فیگوراتیو هم‌زمانش متفاوت بود. وی در هنر نقاشی به شیوه‌ای موجز، نیمه انتزاعی دست یافت که برای بیان مکاشفه‌های شاعرانه‌اش در طبیعت کویری کارگشا بود.  
سهراب سپهری در نقاشی از دستاوردهای زیبا‌شناختی شرق و غرب بهره گرفته بود که این تأثیرها در آثارش به چشم می‌خورد. سهراب در آثار نقاشی‌اش رویکرد نوین و متفاوتی داشت، به طوری‌که فرم‌های هندسی نخودی و خاکستری رنگش با تمامی نقاشان سبک فیگوراتیو هم‌زمانش متفاوت بود. وی در هنر نقاشی به شیوه‌ای موجز، نیمه انتزاعی دست یافت که برای بیان مکاشفه‌های شاعرانه‌اش در طبیعت کویری کارگشا بود. از آثار نقاشی او می‌توان به ''طبیعت بیجان، سال'' ۱۳۳۶، ''شقایق‌ها''، ''جویبار'' ''و تنه درخت''، درسال ۱۳۳۹، ''علف‌ها و تنه درخت'' درسال ۱۳۴۱، ''ترکیب‌بندی با نوارهای رنگی'' درسال ۱۳۴۹، ''ترکیب‌بندی با مربع‌ها'' درسال ۱۳۵۱، و ''منظره کویری'' درسال ۱۳۵۷، اشاره کرد.<ref name=":3" />  
 
از از آثار نقاشی او می‌توان به ''طبیعت بیجان، سال'' ۱۳۳۶، ''شقایق‌ها''، ''جویبار'' ''و تنه درخت''، درسال ۱۳۳۹، ''علف‌ها و تنه درخت'' درسال ۱۳۴۱، ''ترکیب‌بندی با نوارهای رنگی'' درسال ۱۳۴۹، ''ترکیب بندی با مربع‌ها'' درسال ۱۳۵۱، و ''منظره کویری'' درسال ۱۳۵۷، اشاره کرد.<ref name=":3" />  


سهراب سپهری استعداد ویژه‌ای در نقاشی شرقی و هم غربی داشت که این استعدادها در اشعارش نمایان هستند. نقاشی‌های سهراب جلوه‌هایی ویژه و متفاوت و رویکردی نوین دارند؛ و می‌توان در آثارش تجلی از شعرهایش را دید.
سهراب سپهری استعداد ویژه‌ای در نقاشی شرقی و هم غربی داشت که این استعدادها در اشعارش نمایان هستند. نقاشی‌های سهراب جلوه‌هایی ویژه و متفاوت و رویکردی نوین دارند؛ و می‌توان در آثارش تجلی از شعرهایش را دید.
خط ۲۸۹: خط ۲۶۷:
سهراب سپهری هم‌چنین رکورددار قیمت نقاشی مدرن ایرانی است. دو تابلوی او به نام‌های تابلو ''تنه درختان '' و تابلوی ''انتزاعی'' به قیمت یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان به فروش رسید. یکی دیگر از نقاشی‌های سهراب سپهری در سال ۱۳۹۷، به قیمت پنج میلیارد و صد میلیون تومان در حراج تهران به فروش رسید.<ref name=":2" />
سهراب سپهری هم‌چنین رکورددار قیمت نقاشی مدرن ایرانی است. دو تابلوی او به نام‌های تابلو ''تنه درختان '' و تابلوی ''انتزاعی'' به قیمت یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان به فروش رسید. یکی دیگر از نقاشی‌های سهراب سپهری در سال ۱۳۹۷، به قیمت پنج میلیارد و صد میلیون تومان در حراج تهران به فروش رسید.<ref name=":2" />
[[پرونده:سهرا15.JPG|بندانگشتی|227x227پیکسل|سهراب با تابلو نقاشی‌اش]]
[[پرونده:سهرا15.JPG|بندانگشتی|227x227پیکسل|سهراب با تابلو نقاشی‌اش]]
سهراب سپهری در طول عمر خود بیش از ۳۰ نمایشگاه نقاشی برگزار کرد. نقاش‌های سهراب متمرکز بر طبیعت است که اکنون در برخی موزهای مشهور جهان نگهداری می‌شود. یکی از نقاشی‌های او در سال ۱۳۹۷، به قیمت پنج میلیارد و صد میلیون تومان در حراج تهران به فروش رسید.
سهراب سپهری در طول عمر خود بیش از ۳۰ نمایشگاه نقاشی برگزار کرد. نقاش‌های سهراب متمرکز بر طبیعت است که اکنون در برخی موزه‌های مشهور جهان نگهداری می‌شود. یکی از نقاشی‌های او در سال ۱۳۹۷، به قیمت پنج میلیارد و صد میلیون تومان در حراج تهران به فروش رسید.


از آثار نقاشی سهراب سپهری می‌توان اشاره کرد به:
آثار نقاشی سهراب سپهری:
* طبیعت بیجان – (سال ۱۳۳۶)
* طبیعت بیجان – (سال ۱۳۳۶)
* شقایقها، جویبار و تنه درخت (سال ۱۳۳۹)
* شقایق‌ها، جویبار و تنه درخت (سال ۱۳۳۹)
* علف‌ها و تنه درخت (سال ۱۳۴۱)
* علف‌ها و تنه درخت (سال ۱۳۴۱)
* ترکیب‌بندی با نوارهای رنگی (سال ۱۳۴۹)
* ترکیب‌بندی با نوارهای رنگی (سال ۱۳۴۹)
خط ۳۰۱: خط ۲۷۹:


=== نمایشگاه‌های نقاشی سهراب سپهری ===
=== نمایشگاه‌های نقاشی سهراب سپهری ===
سهراب سپهری در طول عمر خود بیش از ۳۰ نمایشگاه نقاشی برگزار کرد. نقاش‌های سهراب متمرکز بر طبیعت است که اکنون در برخی موزهای مشهور جهان نگهداری می‌شود.  
سهراب سپهری در طول عمر خود بیش از ۳۰ نمایشگاه نقاشی برگزار کرد. نقاش‌های سهراب متمرکز بر طبیعت است که اکنون در برخی موزه‌های مشهور جهان نگهداری می‌شود.  
[[پرونده:سهرا4.JPG|بندانگشتی|سهراب با تابلوهای نقاشی‌اش|جایگزین=|214x214پیکسل]]
[[پرونده:سهرا4.JPG|بندانگشتی|سهراب با تابلوهای نقاشی‌اش|جایگزین=|214x214پیکسل]]
نمایشگاه‌های نقاشی که سهراب سپهری در آن‌ها شرکت داشت، شامل نمایشگاه‌های انفرادی و گروهی بودند که به ترتیب سال و مکان عبارتند از:
نمایشگاه‌های نقاشی که سهراب سپهری در آن‌ها شرکت داشت، شامل نمایشگاه‌های انفرادی و گروهی بودند که به ترتیب سال و مکان عبارتند از:
خط ۳۱۰: خط ۲۸۸:
* نمایشگاه انفرادی، تالار عباسی تهران (اردیبهشت‌ماه ۱۳۴۰)
* نمایشگاه انفرادی، تالار عباسی تهران (اردیبهشت‌ماه ۱۳۴۰)
* نمایشگاه انفرادی، تالار فرهنگ تهران (خردادماه ۱۳۴۱، دی‌ماه ۱۳۴۱)
* نمایشگاه انفرادی، تالار فرهنگ تهران (خردادماه ۱۳۴۱، دی‌ماه ۱۳۴۱)
* نمایشگاه گروهی، نگارخانه گیل گمش تهران (۱۳۴۲)
* نمایشگاه گروهی، نگارخانه گیل‌گمش تهران (۱۳۴۲)
* نمایشگاه انفرادی، استودیو فیلم گلستان تهران (تیرماه ۱۳۴۲)
* نمایشگاه انفرادی، استودیو فیلم گلستان تهران (تیرماه ۱۳۴۲)
* دوسالانه‌ی سان پاولو برزیل (۱۳۴۲)
* دوسالانه‌ی سان پاولو برزیل (۱۳۴۲)
خط ۳۳۷: خط ۳۱۵:


== درگذشت سهراب سپهری ==
== درگذشت سهراب سپهری ==
سهراب سپهری در سال ۱۳۵۸، به بیماری سرطان خون مبتلا شد؛ و در همان سال برای درمان عازم انگلستان شد، اما دیگر بیماری وی علاجی نداشت؛ و ناکام از درمان به تهران بازگشت. سهراب سپهری سرانجام در غروب اول اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۵۹، در بیمارستان پارس تهران به علت سرطان خون درگذشت.<ref name=":3" />  
سهراب سپهری در سال ۱۳۵۸، به بیماری سرطان خون مبتلا شد؛ و در همان سال برای درمان عازم انگلستان شد، اما دیگر بیماری وی علاجی نداشت؛ و ناکام از درمان به تهران بازگشت. سهراب سپهری سرانجام در غروب اول اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۵۹، در بیمارستان پارس تهران به علت سرطان خون درگذشت.<ref name=":3" />[[پرونده:سهرا5.JPG|بندانگشتی|220x220پیکسل|مزار سهراب سپهری]]آرامگاه سهراب سپهری در صحن امام‌زاده سلطان علی‌بن محمدباقر، روستای مشهد اردهال، واقع در اطراف کاشان است.
 
آرامگاه سهراب سپهری در صحن امام‌زاده سلطان علی بن محمدباقر، روستای مشهد اردهال، واقع در اطراف کاشان است.
[[پرونده:سهرا5.JPG|بندانگشتی|220x220پیکسل|مزار سهراب سپهری]]
در آغاز یک کاشی فیروزه‌ای بر مزار سهراب سپهری نصب شد؛ و سپس با حضور خانواده‌ی او سنگ سفیدرنگی جایگزین آن گردید که بر روی آن قسمتی از شعر ''واحه‌ای در لحظه'' از کتاب حجم سبز حکاکی شده بود:
در آغاز یک کاشی فیروزه‌ای بر مزار سهراب سپهری نصب شد؛ و سپس با حضور خانواده‌ی او سنگ سفیدرنگی جایگزین آن گردید که بر روی آن قسمتی از شعر ''واحه‌ای در لحظه'' از کتاب حجم سبز حکاکی شده بود:


خط ۳۵۸: خط ۳۳۳:
سهراب سپهری که یکی از شاعران نامدار و برجسته‌ی ایرانی محسوب می‌شود؛ شاعران و نویسندگان پس از خودش را تحت تأثیر قرار داده است. درباره‌ی سهراب نویسندگان و منتقدان بسیاری صحبت کرده‌اند؛ و از او علاوه بر اشعارش، دست نوشته‌های مختلفی به جا مانده است. کتاب ''باغ تنهایی'' توسط حمید سیاهپوش گردآوری شده که حاوی مقالات، یادداشت‌ها، گفتارها و اظهارنظرهای کوتاه و بلند از منتقدان، هنرمندان، شاعران و نویسندگان درباره‌ی سهراب سپهری است، که این کتاب توسط انتشارات نگاه چاپ شده است. کتاب ''زن شبانه‌ی موعود''، نیز اثر پوران فرخزاد شاعر و نویسنده‌ی معاصر ایران درباره‌ی نشان زن در آثار سهراب سپهری است. ''کتاب صدای پای آب''، اثر بهروز ثروتیان نیز شرح و نقدی بر اشعار سهراب سپهری است که منتشر شده است.<ref name=":1" />  
سهراب سپهری که یکی از شاعران نامدار و برجسته‌ی ایرانی محسوب می‌شود؛ شاعران و نویسندگان پس از خودش را تحت تأثیر قرار داده است. درباره‌ی سهراب نویسندگان و منتقدان بسیاری صحبت کرده‌اند؛ و از او علاوه بر اشعارش، دست نوشته‌های مختلفی به جا مانده است. کتاب ''باغ تنهایی'' توسط حمید سیاهپوش گردآوری شده که حاوی مقالات، یادداشت‌ها، گفتارها و اظهارنظرهای کوتاه و بلند از منتقدان، هنرمندان، شاعران و نویسندگان درباره‌ی سهراب سپهری است، که این کتاب توسط انتشارات نگاه چاپ شده است. کتاب ''زن شبانه‌ی موعود''، نیز اثر پوران فرخزاد شاعر و نویسنده‌ی معاصر ایران درباره‌ی نشان زن در آثار سهراب سپهری است. ''کتاب صدای پای آب''، اثر بهروز ثروتیان نیز شرح و نقدی بر اشعار سهراب سپهری است که منتشر شده است.<ref name=":1" />  


هم‌چنین کتاب‌های دیگری درباره‌ی سهراب سپهری منتشر شده است که عبارتند از: تا انتها حضور، سهراب مرغ مهاجر، هنوز در سفرم،بیدل، سپهری و سبک هندی-، تفسیر حجم سبز،حافظ پدر، سهراب سپهری پسر، حافظان کنگره-، نیلوفر خاموش: نظری به شعر سهراب سپهری، و نگاهی به سهراب سپهری.<ref name=":6" />  
هم‌چنین کتاب‌های دیگری درباره‌ی سهراب سپهری منتشر شده است که عبارتند از: تا انتها حضور، سهراب مرغ مهاجر، هنوز در سفرم، بیدل، سپهری و سبک هندی-، تفسیر حجم سبز، حافظ پدر، سهراب سپهری پسر، حافظان کنگره-، نیلوفر خاموش: نظری به شعر سهراب سپهری، و نگاهی به سهراب سپهری.<ref name=":6" />  


== منتخبی از اشعار سهراب سپهری ==
== منتخبی از اشعار سهراب سپهری ==
[[پرونده:سهرا17.JPG|بندانگشتی|196x196پیکسل|سهراب سپهری]]
[[پرونده:سهرا17.JPG|بندانگشتی|196x196پیکسل|سهراب سپهری]]
چه کسی می داند
چه کسی می‌داند


که تو در پیله ی تنهایی خود، تنهایی؟
که تو در پیله‌ی تنهایی خود، تنهایی؟


چه کسی می داند
چه کسی می‌داند


که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟
که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟


پیله ات را بگشا،
پیله‌ات را بگشا،


تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایی!!
تو به اندازه‌ی پروانه شدن زیبایی!!


<nowiki>***</nowiki>
<nowiki>***</nowiki>
خط ۳۹۵: خط ۳۷۰:
نه به آبی‌ها دل خواهم بست
نه به آبی‌ها دل خواهم بست


نه به دریا ـ پریانی که سر از آب بدر می آرند
نه به دریا ـ پریانی که سر از آب بدر می‌آرند


و در آن تابش تنهایی ماهی گیران
و در آن تابش تنهایی ماهی‌گیران


می‌فشانند فسون از سر گیسوهاشان
می‌فشانند فسون از سر گیسوهاشان
خط ۴۵۳: خط ۴۲۸:
این قطعه شعر سهراب سپهری توسط خوانندگان پاپ موسیقی ایران، محمد نوری و محمد اصفهانی، آهنگسازی و اجرا شده است.
این قطعه شعر سهراب سپهری توسط خوانندگان پاپ موسیقی ایران، محمد نوری و محمد اصفهانی، آهنگسازی و اجرا شده است.
[[پرونده:سهرا14.JPG|بندانگشتی|181x181پیکسل|سهراب سپهری]]
[[پرونده:سهرا14.JPG|بندانگشتی|181x181پیکسل|سهراب سپهری]]
'''***'''
=== خانه دوست کجاست؟ ===
=== خانه دوست کجاست؟ ===
در فلق بود که پرسید سوار
در فلق بود که پرسید سوار
خط ۴۹۸: خط ۴۷۱:
خانه دوست کجاست؟
خانه دوست کجاست؟


<nowiki>***</nowiki>
[[پرونده:سهرا8.JPG|بندانگشتی|200x200پیکسل|سهراب سپهری]]
[[پرونده:سهرا8.JPG|بندانگشتی|200x200پیکسل|سهراب سپهری]]


خط ۵۰۹: خط ۴۸۱:


زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود
<nowiki>***</nowiki>


=== کو؟ ===
=== کو؟ ===
خط ۵۲۶: خط ۴۹۶:


صخره‌ای کو که بدان آویزم؟
صخره‌ای کو که بدان آویزم؟
<nowiki>***</nowiki>


=== افسردگی ===
=== افسردگی ===
شاخه ها پژمرده است
شاخه ها پژمرده است


سنگ ها افسرده است
سنگ‌ها افسرده است


رود می‌نالد
رود می‌نالد
خط ۵۴۳: خط ۵۱۱:


دلم افسرده در این تنگ غروب
دلم افسرده در این تنگ غروب
<nowiki>***</nowiki>


=== روشنی من گل آب ===
=== روشنی من گل آب ===
خط ۶۶۵: خط ۶۳۱:
زندگی، فهم نفهمیدن‌هاست
زندگی، فهم نفهمیدن‌هاست


زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود
زندگی، پنجره‌ای باز، به دنیای وجود


تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
خط ۶۸۱: خط ۶۴۷:
زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است
زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است


وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست
وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی‌ست


زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند
زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند
خط ۶۸۷: خط ۶۵۳:
چای مادر، که مرا گرم نمود
چای مادر، که مرا گرم نمود


نان خواهر، که به ماهی ها داد
نان خواهر، که به ماهی‌ها داد


زندگی شاید آن لبخندی‌ست، که دریغش کردیم
زندگی شاید آن لبخندی‌ست، که دریغش کردیم