کاربر:بخشایشی/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۶۷: خط ۶۷:
در سازمان مجاهدین پس از درک چنین ضرورتی، ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﺆﺍﻝ ﻣﻄﺮﺡ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ ﺯﻧﻲ ﻛﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺘﻲ ﺭﺍ ﺑﻪﻋﻬﺪﻩ ﺑﮕﻴﺮﺩ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻳﺎ ﻧﻪ؟ در همین راستا بود که مریم رجوی به عنوان یکی از اعضای ذیصلاح در میان زنان این سازمان به عنوان همردیف مسئول اول انتخاب شد.  
در سازمان مجاهدین پس از درک چنین ضرورتی، ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﺆﺍﻝ ﻣﻄﺮﺡ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ ﺯﻧﻲ ﻛﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺘﻲ ﺭﺍ ﺑﻪﻋﻬﺪﻩ ﺑﮕﻴﺮﺩ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻳﺎ ﻧﻪ؟ در همین راستا بود که مریم رجوی به عنوان یکی از اعضای ذیصلاح در میان زنان این سازمان به عنوان همردیف مسئول اول انتخاب شد.  


=== تولد یک ایده و اندیشه نو ===
=== مریم رجوی تئوریسین «نقطه خارج از خود» ===
مریم رجوی در مورد پروسه عهده‌دار شدن مسئولیت «همردیفی با مسئول اول سازمان» می‌‌گوید: «ﻭﻗﺘﻲ ﻣﺮﺍ ﻛﺎﻧﺪﻳﺪﺍﻱ ﺑﻪﻋﻬﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺳﻨﮕﻴﻨﻲ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻭ ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮﻱ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺳﺨﺖ ﻭ ﻃﺎﻗﺖﻓﺮﺳﺎ ﺑﻮﺩ. آنهم سازماني كه چنگ در چنگ با مهيب‌ترين استبداد مذهبي حاكم بود. ولي يك چيز ترديدهايم را از بين مي‌برد: اينكه به طور واقعي مي‌ديدم كه خارج از ذهن خودم و به خاطر الزامات جنبش مقاومت، مي‌بايست اين قدم برداشته شود. يعني براي پيش رفتن، بايد به اين ضرورت پاسخ مي‌داديم. انگيزش حركت بر اساس ضرورت خارج از خود فرد، در آن زمان جرقه انديشة جديدي را در ذهن من مشتعل كرد. اينكه اگر من از خودم شروع كنم جواب سخت است ولي اگر از واقعيت بيرون و مسئوليتي كه هست شروع كنم، ديگر بايد برغم همه سختي آن، جواب مثبت داد. بعدها در طول تجربة رويارويي با انديشة مبتني بر تبعيض جنسي و مردسالار به عنوان ايدئولوژي حاكم در طول تاريخ، به ما ثابت شد كه رهايي از اسارت چه براي زنان و چه براي مردان جز با ديناميسم خارج از خود و انگيزش‌هاي نوين انساني ميسر نيست. علاوه براين، در جريان نشست‌هاي چندماهه، حس كرده بودم كه رهايي زنان و آزاد شدن انرژي‌شان و رهايي خودم در گرو پذيرش همين مسئوليت است. در عمل چيزي اتفاق افتاد كه هيچكدام از ما نمي‌توانستيم آن را حدس بزنيم». <ref name=":1">مریم رجوی- کتاب اسلام، زنان و برابری</ref>
مریم رجوی در مورد پروسه عهده‌دار شدن مسئولیت «همردیفی» و بروز یک ایده و اندیشه نو در درون خود، می‌‌گوید: «ﻭﻗﺘﻲ ﻣﺮﺍ ﻛﺎﻧﺪﻳﺪﺍﻱ ﺑﻪﻋﻬﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺳﻨﮕﻴﻨﻲ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻭ ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮﻱ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺳﺨﺖ ﻭ ﻃﺎﻗﺖﻓﺮﺳﺎ ﺑﻮﺩ. آنهم سازماني كه چنگ در چنگ با مهيب‌ترين استبداد مذهبي حاكم بود. ولي يك چيز ترديدهايم را از بين مي‌برد: اينكه به طور واقعي مي‌ديدم كه خارج از ذهن خودم و به خاطر الزامات جنبش مقاومت، مي‌بايست اين قدم برداشته شود. يعني براي پيش رفتن، بايد به اين ضرورت پاسخ مي‌داديم. انگيزش حركت بر اساس ضرورت خارج از خود فرد، در آن زمان جرقه انديشة جديدي را در ذهن من مشتعل كرد. اينكه اگر من از خودم شروع كنم جواب سخت است ولي اگر از واقعيت بيرون و مسئوليتي كه هست شروع كنم، ديگر بايد برغم همه سختي آن، جواب مثبت داد. بعدها در طول تجربة رويارويي با انديشة مبتني بر تبعيض جنسي و مردسالار به عنوان ايدئولوژي حاكم در طول تاريخ، به ما ثابت شد كه رهايي از اسارت چه براي زنان و چه براي مردان جز با ديناميسم خارج از خود و انگيزش‌هاي نوين انساني ميسر نيست. علاوه براين، در جريان نشست‌هاي چندماهه، حس كرده بودم كه رهايي زنان و آزاد شدن انرژي‌شان و رهايي خودم در گرو پذيرش همين مسئوليت است. در عمل چيزي اتفاق افتاد كه هيچكدام از ما نمي‌توانستيم آن را حدس بزنيم». <ref name=":1">مریم رجوی- کتاب اسلام، زنان و برابری</ref>


در پاسخ به ضرورت نتیجه‌گیری به عمل آمده در جمعبندی پائیز ۱۳۶۳ دفتر سیاسی و کمیته مرکزی مجاهدین مسعود رجوی طی پیامی مریم رجوی را به عنوان همردیف مسئول اول معرفی کرد. در قسمتی از این پیام چنین آمده بود: «در میان عموم خواهران رزمنده و قهرمان ما،‌ خواهر مجاهد مریم عضدانلو، پس از اشرف شهید،‌ ذیصلاح‌ترین آنها بوده و سه سال پس از شهادت اشرف، در پی ۱۴ سال مبارزه و حیات رهایی‌بخش انقلابی و توحیدی در راستا و در رابطه با سازمان مجاهدین خلق ایران به عنوان همردیف مسئول اول سازمان برگزیده شده است. طی این دوران و به ویژه از ۳۰ خرداد سال۶۰ به این سو،‌ وی مدارج و مراحل خطیر مربوط به ارتقاء ایدئولوژیکی و تشکیلاتی خود را با آزمایشات متعدد و با سرفرازی و موفقیت از سر گذرانده و لذا اکنون در بیستمین سال حیات خونین و پرافتخار سازمان مجاهدین خلق ایران، برای نخستین بار رسما جایگاه ایدئولوژیکی و تشکیلاتی شایسته برای ذیصلاح‌ترین و بالاترین زن انقلابی مجاهد خلق را احراز می‌کند؛ جایگاهی که عاری از تلقی‌های سوداگرانة سیاسی و اجتماعی برای ذیصلاح‌ترین زن تشکیلاتی‌مان به رسمیت شناخته شد و تعادل عقیدتی و تشکیلاتی و اجتماعی بسیار عالی‌تری را برای همة ما (چه زن و چه مرد) تأمین می‌کند. جایگاهی که در پرتو ایدئولوژی انقلابی و توحیدی خود از صدر محور انقلاب و ترقی به آن راه برده‌ایم و مشخصا بر تساوی و یگانگی ماهوی زن و مرد تأکید می‌کند». <ref>نشریه مجاهد- شماره ۲۳۵</ref>
در پاسخ به ضرورت نتیجه‌گیری به عمل آمده در جمعبندی پائیز ۱۳۶۳ دفتر سیاسی و کمیته مرکزی مجاهدین مسعود رجوی طی پیامی مریم رجوی را به عنوان همردیف مسئول اول معرفی کرد. در قسمتی از این پیام چنین آمده بود: «در میان عموم خواهران رزمنده و قهرمان ما،‌ خواهر مجاهد مریم عضدانلو، پس از اشرف شهید،‌ ذیصلاح‌ترین آنها بوده و سه سال پس از شهادت اشرف، در پی ۱۴ سال مبارزه و حیات رهایی‌بخش انقلابی و توحیدی در راستا و در رابطه با سازمان مجاهدین خلق ایران به عنوان همردیف مسئول اول سازمان برگزیده شده است. طی این دوران و به ویژه از ۳۰ خرداد سال۶۰ به این سو،‌ وی مدارج و مراحل خطیر مربوط به ارتقاء ایدئولوژیکی و تشکیلاتی خود را با آزمایشات متعدد و با سرفرازی و موفقیت از سر گذرانده و لذا اکنون در بیستمین سال حیات خونین و پرافتخار سازمان مجاهدین خلق ایران، برای نخستین بار رسما جایگاه ایدئولوژیکی و تشکیلاتی شایسته برای ذیصلاح‌ترین و بالاترین زن انقلابی مجاهد خلق را احراز می‌کند؛ جایگاهی که عاری از تلقی‌های سوداگرانة سیاسی و اجتماعی برای ذیصلاح‌ترین زن تشکیلاتی‌مان به رسمیت شناخته شد و تعادل عقیدتی و تشکیلاتی و اجتماعی بسیار عالی‌تری را برای همة ما (چه زن و چه مرد) تأمین می‌کند. جایگاهی که در پرتو ایدئولوژی انقلابی و توحیدی خود از صدر محور انقلاب و ترقی به آن راه برده‌ایم و مشخصا بر تساوی و یگانگی ماهوی زن و مرد تأکید می‌کند». <ref>نشریه مجاهد- شماره ۲۳۵</ref>
بعد از معرفی مریم رجوی به عنوان همردیف رهبری، دفتر سیاسی و کمیته مرکزی، طی اطلاعیه‌یی تشکیل رهبری نوین سازمان مجاهدین و انقلاب نوین مردم ایران را اعلام و معرفی کرد. در این اطلاعیه آمده‌است: در بخشی از این اطلاعیه آمده است: «این سرآغاز یک تحول کیفی در اندیشه و مناسبات درونی مجاهدین و ورود زنان مجاهد به سطح رهبری به‌منظور آزاد کردن و استخراج حداکثر پتانسیل برای سرنگونی رژیم آخوندی بود؛ تحولی که با عنوان انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین نامیده می‌شود». <ref>اطلاعیه دفتر سیاسی و کمیته مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران- ۱۹ اسفند ۱۳۶۳</ref>
=== طلاق و ازدواج مریم رجوی ===
در تاریخ مبارزات احزاب و سازمان‌های پیشگام در امر مبارزه در طول تاریخ و به‌ویژه در تاریخ معاصر ایران و کشورهای تحت ستم، در اغلب سازمان‌های چریکی، لاجرم به‌دلیل تقابل زندگی خانوادگی و مبارزه، موضوع ازدواج و تشکیل خانواده پیوسته امری نکوهیده و بازدارنده محسوب می‌‌شد و اگر هم در بین اعضاء وجود داشت، بسیار کم و نادر بود. بخصوص که زنان نیز تنها بصورت تک‌نمود در این سازمان‌ها حضور داشتند. حال در شرایطی که سازمان مجاهدین با طیف گسترده ای از زنان در صفوف خود مواجه بود، باید موضوع تقابل زندگی خصوصی و خانودگی با یک مبارزه حرفه‌ای چریکی و البته سخت و دشوار را حل می‌کرد.
به دنبال اعلام همردیفی، مریم رجوی گام بعدی را بر می‌دارد؛ گامی که به گفته خودش تصمیم آن برای او بسیار دشوار و طاقبت‌فرسا بود. او که دارای همسر و فرزند بود، زندگی شخصی و خانواده‌ خود را با مداری از مسئولیت که در آن قرار گرفته بود، در تعارض می‌دید. مریم رجوی که خود در جمعبندی دفتر سیاسی و کمیته مرکزی در مورد نقش زنان مجاهد در سازمان، حضور داشت، معتقد بود مبارزه با آثار مردسالاری و تمامی موانعی که در برابر یک زن قرار می‌گیرد، مبارزه‌ای بسیار پیچیده و عمیق است که نیاز به یک انقلاب در اندیشه دارد. از دیدگاه او بخش قابل توجهی از قوانین بنده‌ساز و منع‌کننده‌ برای یک زن در مسیر مبارزه، زمانی عینیت می‌یابد که او خود را به عنوان یک زن - آگاهانه یا ناخودآگاه و به هر میزان - در تملک یک مرد به عنوان «شوهر» می‌بیند. به این ترتیب مریم رجوی پس از برعهده گرفتن مسئولیت «همردیفی» با طیب خاطر به‌درخواست خود و با موافقت همسرش، مهدی ابریشمچی، از وی جدا شد. امری که مخالفت مسعود رجوی را برانگیخت. اما آن دو با توافق خودشان، بدون آنکه مسعود رجوی در جریان باشد، پیشتر تصمیم به جدایی گرفته و این جدایی را سه طلاقه نیز کرده بودند. طلاق وی نه یک طلاق معمول، بلکه ناظر بر این امر بود که مریم رجوی نقش خود به عنوان یک همسر در زندگی خانوادگی را ،در شرایط فعلی، مغایر با ادامه مبارزه‌یی می‌دید که تمام توان و انرژی‌ او را می‌طلبید. مریم رجوی در باره طلاق خود از همسرش گفت: «مگر می‌شود در حلقة رهبری و مسئولیت چنین سازمانی قرار گرفت و آن وقت مسائل خانوادگی و در واقع شخصی و فردی را مقدم بر مسائل جنبش قرار داد؟... وای بر آن زن و مرد مجاهدی که مقدم بر هر چیز به فکر خود و خانواده و همسر و بچة خود باشد؛‌ به خصوص در شرایطی که ۵۰ هزار شهید و ۱۴۰ هزار زندانی داریم. در شرایطی که انبوهی خانواده‌های بی‌‌سرپرست و زن‌های بی‌شوهر و شوهران بی‌زن و بچه‌‌های یتیم داریم... آیا سازمانی با این میزان از مسئولیت تاریخی و اجتماعی و سیاسی و با کاروان بیکران اسیران و شهیدانش می‌تواند در حلقة رهبری‌اش چنین مسائلی را بهانه نموده و به ضرورت‌های جدی انقلاب پاسخ نگوید؟... آن روز که مسعود، اشرف و مصطفی را گذاشت و به دنبال مسئولیتش شتافت، اگر مسألة مقدم برای او، زن و بچة خودش می‌بود، آیا مرتبت رهبری می‌داشت؟» <ref>مریم رجوی - سخنرانی در مراسم بزرگداشت ۳۰ خرداد- اورسوراواز ۳۰ خرداد ۱۳۶۴</ref>
== پانویس ==
== پانویس ==
<references />
<references />