۱۶۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۶: | ||
[[پرونده:نامه ریحانه جباری به مادرش.jpg|بندانگشتی|178x178پیکسل|نامه ریحانه جباری به مادرش ]] | [[پرونده:نامه ریحانه جباری به مادرش.jpg|بندانگشتی|178x178پیکسل|نامه ریحانه جباری به مادرش ]] | ||
'''نامه های ریحانه جباری به مادرش شعله پاکروان''' | '''نامه های ریحانه جباری به مادرش شعله پاکروان''' | ||
[[پرونده:نامه چهارم ریحانه جباری.jpg|بندانگشتی|178x178پیکسل]] | |||
این چند برگ را ریحانه در راهروی دادگاه کیفری 74 برایم نوشت . نامه اول را قبل از دادگاه و بقیه را بعد از اینکه از اتاق قاضی بیرون آمد . تا زمانی که قاضی تردست اجازه خروجش را بدهد روی صندلی نشست و نفسهای عمیق کشید و خودش گفت : کاغذ بده تا بنویسم<ref>بنیاد ریحانه جباری - [http://reyhanfoundation.com/fa/%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF/%D8%B1%DB%8C%D8%AD%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AC%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DB%8C/17-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%DB%8C%D8%AD%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AC%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9% نامه های ریحانه جباری به مادرش] </ref> | این چند برگ را ریحانه در راهروی دادگاه کیفری 74 برایم نوشت . نامه اول را قبل از دادگاه و بقیه را بعد از اینکه از اتاق قاضی بیرون آمد . تا زمانی که قاضی تردست اجازه خروجش را بدهد روی صندلی نشست و نفسهای عمیق کشید و خودش گفت : کاغذ بده تا بنویسم<ref>بنیاد ریحانه جباری - [http://reyhanfoundation.com/fa/%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF/%D8%B1%DB%8C%D8%AD%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AC%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DB%8C/17-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%DB%8C%D8%AD%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AC%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9% نامه های ریحانه جباری به مادرش] </ref> | ||
ویرایش