کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویراستار نهایی مقاله قبل از انتشار)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]]
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]]
{{جعبه زندگینامه
{{جعبه اطلاعات سیاست‌مدار
|نام_شخص=احمد بالدی
| نام              = مریم عمید سمنانی
|تصویر=احمد بالدی؛2.jpg
| تصویر           = مریم عمید؛1.jpg
|عرض_تصویر=260px
| شرح تصویر        = مریم عمید (مزین‌السلطنه)
|توضیح_تصویر=احمد بالدی
| نام کامل        =  
|تاریخ_تولد=۱۳۸۴
| معروف به        = مزین‌السلطنه
|محل_تولد=اهواز
| نام مستعار      =
|تاریخ_مرگ=۲۰ آبان ۱۴۰۴
| زادروز          = ۱۲۶۱ خورشیدی (۱۸۸۲ میلادی)
|ملیت= عرب اهوازی
| شهر تولد        = سمنان
|محل_مرگ=اهواز
| کشور تولد        = ایران
|مدفن=آرامستان اهواز
| تاریخ مرگ        = شهریور ۱۲۹۸ خورشیدی (۱۹۱۹ میلادی)
|علت مرگ= خودسوزی
| شهر مرگ         = سمنان
|شناخته‌شده برای    =مردم خوزستان و ایران
| کشور مرگ        = ایران
|همسر=
| نام همسر         = حسینقلی میرزا عمادالسلطنه سالور (ازدواج اول، جدا شد)
|والدین=|تاریخ ناپدیدشدن=|مکان ناپدیدشدن=|تحصیلات=دانشجو|پیشه=دکه‌داری در کمک به پدر}}
قوام‌الحکما (ازدواج دوم)
'''احمد بالدی'''، دانشجوی ۲۰ ساله عرب اهوازی، که در صبح یکشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۴، در پارک زیتون اهواز، در اعتراض به تخریب خشونت‌آمیز دکه خانوادگی‌اش توسط مأموران شهرداری منطقه ۳ و نیروهای انتظامی، اقدام به خودسوزی کرد. این دکه، که بیش از ۲۵ سال با مجوز رسمی شهرداری توسط پدرش، مجاهد بالدی، اداره می‌شد، تنها منبع درآمد خانواده شش‌نفره‌ای بود که در میان بیش از ۴۰۰ دکه مشابه در اهواز، یکی از معدود موارد متعلق به شهروندان عرب به‌شمار می‌رفت. مأموران بدون اطلاع قبلی یا حضور مالک، وارد محل شدند و در حالی که مادر احمد و خود او برای جلوگیری از تخریب داخل دکه تحصن کرده بودند، با خشونت فیزیکی و رفتار تحقیرآمیز عمل کردند. معاون خدمات شهرداری، دست مادر احمد را گرفته و او را به بیرون پرتاب کرد، که این اقدام خشم احمد را برانگیخت. او پیشتر هشدار داده بود که در صورت تخریب، خود را آتش خواهد زد، اما مأموران با تمسخر و بی‌تفاوتی، حتی پیشنهاد فندک یا کبریت دادند. احمد با ریختن بنزین روی بدن خود، در برابر چشمان حاضران خودش را آتش زد و با حدود ۷۰ درصد سوختگی شدید به بیمارستان [[سید محمود طالقانی|آیت‌الله طالقانی]] اهواز منتقل شد.
| فرزندان          = دو فرزند (از دو ازدواج)
| تحصیلات          = تحصیلات اولیه نزد پدر، زبان فرانسه
| دین              = اسلام
| حزب سیاسی        =
| سمت              = مدیر و صاحب‌امتیاز روزنامه شکوفه
مؤسس و مدیر مدرسه دخترانه مزینیه
بازرس امتحانات مدارس دخترانه
| پست‌های قبلی      =
| فعالیت‌ها        = روزنامه‌نگاری زنان، آموزش دختران، ترویج صنایع دستی، تحریم کالاهای خارجی، عضویت در انجمن همت خواتین
| قبل از          =
| بعد از          =
| وب‌گاه رسمی      =
| امضا            =
| زیرنویس          =
|image_size=270پیکسل}}
'''مریم عمید سمنانی'''، (متولد سال ۱۲۶۱ هـ.ش، سمنان - درگذشته شهریور ۱۲۹۸ هـ.ش، سمنان) ملقب به مزین‌السلطنه، یکی از زنان روشنفکر و پیشگام در دوران قاجار و نخستین روزنامه‌نگار ایرانی بود. او تنها دختر میر سید رضی سمنانی، ملقب به رئیس‌الاطبا و پزشک قشون [[ناصرالدین شاه]]، و خواهر میرزا ابراهیم عمیدالسلطنه، نخستین نماینده سمنان و شاهرود در مجلس شورای ملی، به‌شمار می‌رفت. مریم عمید تحصیلات اولیه خود را نزد پدر فرا گرفت و سپس زبان فرانسه و عکاسی را آموخت. در سن ۱۶ سالگی با حسینقلی میرزا عمادالسلطنه سالور، از شاهزادگان قاجار، ازدواج کرد اما پس از یک سال جدا شد و این تجربه او را به مخالف سرسخت ازدواج زودهنگام و اجباری دختران تبدیل کرد. او هفت سال بعد با قوام‌الحکما، روشنفکری که مشوق فعالیت‌های فرهنگی‌اش بود، ازدواج کرد اما چند سال پس از آن، همسرش درگذشت و او به تنهایی سرپرستی دو فرزند خود را بر عهده گرفت.


این حادثه، که بخشی از الگوی تبعیض سیستماتیک علیه شهروندان عرب اهواز و فشارهای اقتصادی بر قشرها محروم است، موجی از اعتراضات مردمی را برانگیخت. شامگاه ۱۵ آبان، جمعی از شهروندان، دانشجویان و بستگان در مقابل بیمارستان طالقانی تجمع کردند و خواستار برکناری فوری رضا امینی، شهردار غیربومی اهواز، و محاکمه عاملان شدند. تجمع با حضور سنگین نیروهای امنیتی همراه بود و مأموران با فیلم‌برداری و ایجاد محاصره، [[آزادی بیان]] معترضان را محدود کردند. استاندار خوزستان، سیدمحمدرضا موالی‌زاده، با معترضان دیدار کرد، اما وعده‌هایش مبنی بر رسیدگی قضایی، با تهدید دادسرای عمومی و انقلاب اهواز علیه «تحریک احساسات قومیتی» همراه شد. در واکنش، قوه قضائیه وعده پیگیری داد، اما شهردار و مسئول اجراییات منطقه ۳ تنها با وثیقه موقت آزاد شدند.
مریم عمید در سال ۱۲۹۱، مدرسه دخترانه مزینیه را با دو شعبه دارالعلم (برای آموزش علوم مانند خواندن، نوشتن، ریاضیات، جغرافیا و زبان‌های خارجی) و دارالصنایع (برای آموزش هنرهای دستی مانند قالی‌بافی، جوراب‌بافی و زردوزی) تأسیس کرد. برای تشویق خانواده‌ها، در ازای هر دو دانش‌آموز شهریه‌پرداز، یک دانش‌آموز را رایگان ثبت‌نام می‌کرد و از والدین تعهد می‌گرفت که فرزندانشان تا پایان دوره تحصیل را ترک نکنند. او بازرس امتحانات مدارس دخترانه بود و خواستار یکسان‌سازی برنامه درسی مدارس، تربیت معلمان و بودجه دولتی برای مدارس دخترانه شد.


پس از چند روز بستری، احمد بالدی در ۲۰ آبان ۱۴۰۴ بر اثر شدت جراحات جان باخت، که این امر خشم عمومی را تشدید کرد. سازمان حقوق بشر کارون در بیانیه‌ای، مرگ او را نتیجه مستقیم سیاست‌های سرکوبگرانه جمهوری اسلامی دانست و خواستار تحقیق مستقل، مجازات عاملان، و آزادی فعالان بازداشت‌شده شد. موج بازداشت‌ها پس از حادثه، شامل سه فعال رسانه‌ای عرب – حسن سلامات، جواد ساعدی و سید صادق آلبوشوکه – را دربر گرفت که تنها به دلیل پوشش خبری بازداشت شدند. این رویداد، در بستر بحران اقتصادی و تبعیض قومی، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها یافت و نمادی از ناامیدی جوانان محروم شد. [[شورای ملی مقاومت ایران]] نیز در اطلاعیه‌ای، آن را هشداری به رژیم دانست و بر لزوم حسابرسی تأکید کرد. این تراژدی نه تنها عمق بی‌عدالتی را آشکار کرد، بلکه بر ضرورت اصلاحات ساختاری در مدیریت شهری و حفاظت از حقوق اقلیت‌ها تأکید ورزید، بدون آنکه به تحلیل‌های فراتر از منابع بپردازد.<ref name=":0">[https://iranwire.com/fa/news-1/146099-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B3%D9%88%D8%B2%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%A7%D8%B2/ خودسوزی یک جوان در برابر نیروهای شهرداری اهواز - ایران وایر]</ref><ref name=":1">[https://www.hra-news.org/2025/hranews/a-57645/ خودسوزی یک دکه‌دار در اعتراض به تخریب دکه اش؛ قوه‌قضائیه وعده رسیدگی داد - هرانا]</ref><ref name=":2">[https://www.radiozamaneh.com/868852/ معترضان در اهواز خواستار محاکمه عوامل خودسوزی احمد بالدی شدند - رادیو زمانه]</ref><ref name=":3">[https://khro.org/%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B3%D9%88%D8%B2%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF-%D8%B9%D8%B1%D8%A8-%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6/ خودسوزی یک شهروند عرب اهوازی در اعتراض به تخریب دکه توسط شهرداری منطقه ۳ اهواز - سازمان حقوق بشر کارون] 1</ref><ref name=":4">[https://khro.org/%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%A8%D8%B4%D8%B1-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%D9%86/ بیانیه سازمان حقوق بشر کارون در پی جان‌باختن احمد بالدی، دانشجوی عرب اهوازی - سازمان حقوق بشر کارون] 2</ref><ref name=":5">[https://www.iranintl.com/202511116921 پدر احمد بالدی، جوان جان‌باخته: نیروهای شهرداری هنگام خودسوزی به احمد گفتند فندک بدهیم؟ - ایران اینترنشنال]</ref><ref name=":6">[https://iranhrs.org/%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B3%D9%88%D8%B2%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C-%D8%AA%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7/amp/ تجمع اعتراضی مردم اهواز در واکنش به خودسوزی اعتراضی احمد بالدی - کانون حقوق بشر ایران]</ref><ref name=":7">[https://m.mojahedin.org/id/69c18309-c513-43dd-88df-b0276dfe8398 احمد بالدی، دانشجوی ۲۰ساله اهوازی پس از خودسوزی اعتراضی جان باخت - سازمان مجاهدین خلق] 2</ref><ref name=":8">[https://akhbar-rooz.com/1404/08/16/32925/ معترضان در اهواز خواستار محاکمه عوامل خودسوزی احمد بالدی شدند - اخبار روز]</ref><ref name=":9">[https://iran-efshagari.com/%D8%AA%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B3%D9%88%D8%B2%DB%8C-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86-%DB%B2/ تجمع اعتراضی در مقابل بیمارستان طالقانی اهواز بدنبال خودسوزی تکاندهنده احمد بالدی جوان ۲۰ ساله - ایران افشاگر]</ref><ref name=":10">[https://www.gunaz.tv/fa/post/127996 موج بازداشت فعالان عرب در اهواز پس از خودسوزی احمد بالدی - گوناز تی وی]</ref><ref name=":11">[https://anajournal.ir/news/akhbar-iran/khodsouzi-ahmad-baldi-ahvaz/ داستان کامل خودسوزی احمد بالدی جوان اهوازی که خودش را سوزاند - آنا ژورنال]</ref>
مریم عمید در سال ۱۲۹۲ ش (۱۹۱۳ میلادی)، نشریه شکوفه را به عنوان دومین نشریه زنان ایران منتشر کرد، پس از تعطیلی هفته‌نامه دانش توسط معصومه کحال در سال ۱۲۸۹. شکوفه با تمرکز بر اخلاقیات، ادبیات، بهداشت کودکان، خانه‌داری، تربیت دختران و تصفیه اخلاق زنان، هر ۱۵ روز یک بار در چهار صفحه منتشر می‌شد. از سال دوم، رنگ سیاسی-انتقادی گرفت و به مسائل استقلال ملی، مبارزه با نفوذ خارجیان، مشکلات اقتصادی و اجتماعی پرداخت. کاریکاتورهای انتقادی در صفحه آخر، لحن طنزآمیز و اخبار زنان جهان مانند مقایسه زنان اروپایی و ایرانی از ویژگی‌های آن بود. مزین‌السلطنه یکی از اعضای اصلی انجمن همت خواتین بود که به تحریم کالاهای خارجی و ترویج هنرهای دستی می‌پرداخت و نقش مؤثری در گسترش آن داشت.


== مقدمه بر زمینه حادثه و زندگی احمد بالدی ==
مریم عمید برای ادامه انتشار شکوفه، حتی استکان‌های نقره خود را فروخت و تمام دارایی‌اش را صرف کارهای فرهنگی کرد. مزین‌السلطنه در شهریور ۱۲۹۸ خورشیدی (۱۹۱۹ میلادی) بر اثر سکته قلبی در سمنان درگذشت و انتشار شکوفه متوقف شد. فعالیت‌های او در آموزش و روزنامه‌نگاری، نقش مهمی در آگاهی زنان و [[جنبش مشروطه ایران]] ایفا کرد و میراثی ماندگار برای حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی به جا گذاشت.<ref name=":0">[https://www.karkhanedar.com/%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%B9%D9%85%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D8%B2%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C/ مریم عمید اولین زن روزنامه‌نگار ایرانی - کارخانه‌دار]</ref><ref name=":1">[https://tarikhema.org/contemporary/iran-after-islam/qajarian/145087/%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%B9%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%8C-%D8%B2%D9%86%DB%8C-%D9%82%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%A7/ مریم عمید؛ زنی از عهد قجری که تأثیر بسزایی در فرهنگسازی ایران داشت! - تاریخ ما]</ref><ref name=":2">[https://iranwire.com/fa/jinac/28029/ مزین السلطنه؛ زنی که برای انتشار روزنامه اش، استکان‌های نقره خود را فروخت - ایران وایر]</ref><ref name=":3">[https://journalismisnotacrime.com/fa/wall/mozaian_s/ مریم عمید سمنانی ملقب به مزین‌السلطنه - خبرنگاری جرم نیست]</ref><ref name=":4">[https://iranwire.com/en/women/118907-iranian-influential-women-mozayan-ol-saltaneh-1882-1919/ زنان تأثیرگذار ایرانی: مزین‌السلطنه - ایران وایر انگلیسی]</ref><ref name=":5">[https://jinhaagency.com/fa/zndgy-namh/mrym-myd-rwznamhngar-38438 مریم عمید، مزین‌السلطنه‌ی ایران - خبرگزاری زن]</ref><ref name=":6">[https://www.asriran.com/fa/news/913944/%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D8%AF%DB%80-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%DB%80-%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%E2%80%8C%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B2%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C جریدۀ فریده؛ نگاهی به کارنامۀ نخستین روزنامه‌نگار زن ایرانی - عصر ایران]</ref><ref name=":7">[https://www.tebyan.net/news/331155/%D8%AE%D8%A8%D8%B1%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%AF خبرنگارانی که نامشان ماندگار شد - تبیان]</ref>
[[پرونده:احمد بالدی؛1.jpg|جایگزین=احمد بالدی|بندانگشتی|320x320پیکسل|احمد بالدی]]
احمد بالدی، دانشجوی ۲۰ ساله عرب اهوازی، در خانواده‌ای شش‌نفره در محله زیتون اهواز زندگی می‌کرد. او به عنوان دانشجو، ساعات خارج از دانشگاه را در دکه اغذیه‌فروشی خانوادگی سپری می‌کرد تا به امرار معاش خانواده کمک کند. این دکه، که توسط پدرش مجاهد بالدی تأسیس شده بود، بیش از ۲۵ سال با مجوز رسمی از شهرداری اهواز فعالیت داشت و تنها منبع درآمد ثابت خانواده به‌شمار می‌رفت.<ref name=":0" />


در میان بیش از ۴۰۰ دکه فعال در سطح شهر اهواز، دکه خانواده بالدی یکی از معدود موارد متعلق به شهروندان عرب بود، که این امر آن را در معرض فشارهای تبعیض‌آمیز قرار می‌داد. مجاهد بالدی در سال‌های اخیر بارها با تلاش‌های مقامات محلی برای سلب مجوز و تخریب دکه روبه‌رو شده بود، که این فشارها بخشی از روند کلی محدودسازی اقتصادی شهروندان عرب ارزیابی می‌شود.<ref name=":2" />
== زندگی اولیه و آموزش ==
مریم عمید سمنانی، ملقب به مزین‌السلطنه، در سال ۱۲۶۱ خورشیدی در سمنان متولد شد. او تنها دختر میر سید رضی سمنانی، ملقب به رئیس‌الاطبا و پزشک قشون ناصرالدین شاه، بود و خواهر میرزا ابراهیم عمیدالسلطنه، نخستین نماینده سمنان و شاهرود در مجلس شورای ملی به‌شمار می‌رفت.<ref name=":0" />


احمد بالدی، به عنوان پسر بزرگ خانواده، نقش حمایتی فعالی داشت و اغلب در مدیریت دکه مشارکت می‌کرد. خانواده بالدی، مانند بسیاری از خانواده‌های عرب اهوازی، با چالش‌های اقتصادی و اجتماعی ناشی از بیکاری و فقدان فرصت‌های برابر دست و پنجه نرم می‌کردند.<ref name=":3" />
تحصیلات اولیه او نزد پدرش انجام گرفت و پس از آن، ضمن ادامه تحصیل، زبان فرانسه و عکاسی را فرا گرفت. حضور در خانواده‌ای تحصیل‌کرده و باسواد، او را با تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه و جهان آن روزگار آشنا کرد و ذهنی جستجوگر و علاقه‌مند به علوم جدید برایش ایجاد نمود.<ref name=":1" />


=== فشارهای اقتصادی و اجتماعی بر شهروندان عرب اهواز ===
در دورانی که ناصرالدین شاه از سواد زنان دل خوشی نداشت و برخی همسرانش سواد خود را پنهان می‌کردند، مریم عمید در چنین فضایی پیشقدم فعالیت‌های فرهنگی شد.<ref name=":2" />
اهواز، به عنوان مرکز استان خوزستان، با مشکلات ساختاری مانند بیکاری بالا، تبعیض قومی و سیاست‌های شهری تبعیض‌آمیز روبه‌رو است. دکه‌داران و دست‌فروشان، به ویژه از میان اقلیت‌های محروم، اغلب قربانی طرح‌های ساماندهی شهری می‌شوند که بدون جایگزین‌های مناسب، معیشت آن‌ها را تهدید می‌کند. در مورد خانواده بالدی، دکه نه تنها منبع درآمد بود، بلکه نمادی از تلاش ۲۵ ساله برای بقا در شرایط سخت اقتصادی به‌شمار می‌رفت.


این زمینه، که شامل اخراج‌های شغلی و مهاجرت‌های اجباری به دلیل فشارهای مالی است، در موارد مشابهی مانند خودکشی کمال بالدی – شهروند عرب اهوازی دیگری – در ۱۲ آبان ۱۴۰۴، مشهود است. کمال بالدی، کارمند سابق شرکت صنایع فولاد اهواز، پس از اخراج و تنگدستی، به عراق مهاجرت کرد اما در نهایت به دلیل فشارهای روانی و مالی، به زندگی خود پایان داد.<ref name=":6" /><ref name=":1" />
== ازدواج‌ها و خانواده ==
مریم عمید در سن ۱۶ سالگی با حسینقلی میرزا عمادالسلطنه سالور، از شاهزادگان قاجار، ازدواج کرد اما پس از یک سال، به دلیل عدم توافق، از او جدا شد و این تجربه او را به یکی از مخالفان سرسخت ازدواج زودهنگام و اجباری دختران تبدیل کرد.<ref name=":3" />


=== طرح‌های تخریب دکه‌ها در اهواز ===
او هفت سال بعد، با قوام‌الحکما، یکی از روشنفکران آن زمان که مشوق کارهای فرهنگی‌اش بود، ازدواج کرد اما چند سال پس از آن، همسرش درگذشت و او به تنهایی سرپرستی دو فرزندی که از دو ازدواج خود داشت، بر عهده گرفت. آموزش علم و باسواد شدن زنان، دغدغه‌ای بود که هیچ‌گاه او را رها نکرد.<ref name=":4" />
طرح‌های اخیر شهرداری اهواز برای ساماندهی فضای سبز پارک‌ها، شامل تخریب دکه‌های بدون جایگزین، منجر به تنش‌های اجتماعی شده‌است. در مورد دکه بالدی، عملیات تخریب در چارچوب توسعه پارک زیتون اعلام شد، اما بدون اخطار کتبی مؤثر یا حضور مالک، اجرا گردید. این رویه، که آموزش ناکافی مأموران و عدم میانجی‌گری را دربردارد، آسیب‌پذیری قشرها کم‌درآمد را افزایش می‌دهد.<ref name=":11" />


== رویداد تخریب دکه و خودسوزی احمد بالدی ==
اطرافیان نقل می‌کنند که وقتی به او خبر دادند پسرش را در مدرسه فلک کرده‌اند، به وزارت معارف رفت و به این رسم اعتراض کرد تا جایی که فلک کردن از مدارس حذف شد.<ref name=":0" />
[[پرونده:خودسوزی احمد بالدی.jpg|جایگزین=خودسوزی احمد بالدی|بندانگشتی|خودسوزی احمد بالدی]]
در صبح روز یکشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۴، مأموران شهرداری منطقه ۳ اهواز به همراه [[نیروی انتظامی جمهوری اسلامی|نیروهای انتظامی]]، بدون اطلاع قبلی یا ارائه اخطار کتبی مؤثر، برای تخریب دکه اغذیه‌فروشی خانواده بالدی در پارک زیتون اهواز اقدام کردند. این دکه، که بیش از ۲۵ سال با مجوز رسمی شهرداری فعالیت داشت، در چارچوب طرح توسعه فضای سبز پارک هدف قرار گرفت. مأموران با تجهیزات سنگین وارد محل شدند و بلافاصله شروع به تخریب کردند، در حالی که مادر احمد بالدی و خود او برای جلوگیری از عملیات، داخل دکه تحصن کرده بودند.


معاون خدمات شهرداری منطقه ۳، که مسئولیت مستقیم عملیات را بر عهده داشت، با خشونت فیزیکی وارد عمل شد. او دست مادر احمد را گرفت و او را به بیرون پرتاب کرد، که این اقدام همراه با رفتار تحقیرآمیز بود. احمد بالدی، که شاهد این صحنه بود، چندین بار هشدار داد که در صورت ادامه تخریب، خود را آتش خواهد زد. مأموران، به جای توقف عملیات یا میانجی‌گری، با تمسخر پاسخوی پیشنهاد فندک یا کبریت دادند و عملیات را ادامه دادند.
== فعالیت‌های آموزشی ==


احمد بالدی، دانشجوی ۲۰ ساله، با ریختن بنزین روی بدن خود، در برابر چشمان مأموران و حاضران، اقدام به خودسوزی کرد. او با فریادهای اعتراض به تبعیض و فشارهای اقتصادی، بدن خود را به آتش کشید. مأموران شهرداری و انتظامی، به جای کمک فوری، ابتدا به تماشا ایستادند و سپس با تأخیر اقدام به خاموش کردن آتش کردند. احمد با حدود ۷۰ درصد سوختگی شدید، توسط حاضران به بیمارستان آیت‌الله طالقانی اهواز منتقل شد.
=== تأسیس مدرسه مزینیه ===
در سال ۱۲۹۱ خورشیدی، مریم عمید مدرسه دخترانه مزینیه را تأسیس کرد. به دلیل شرایط مردسالار و عدم رغبت خانواده‌ها به آموزش دختران، برای تشویق تحصیل، در مقابل ثبت‌نام دو دانش‌آموز شهریه‌پرداز، یک دانش‌آموز را رایگان ثبت‌نام می‌کرد و از والدین تعهد می‌گرفت که فرزندانشان تا پایان دوره تحصیل را ترک نکنند.<ref name=":5" />


این عملیات تخریب، بخشی از الگوی گسترده‌تر فشار بر دکه‌داران عرب اهوازی بود. دکه خانواده بالدی، تنها منبع درآمد خانواده شش‌نفره، بدون ارائه جایگزین یا غرامت نابود شد. پدر احمد، مجاهد بالدی، که در محل حضور نداشت، بعداً اظهار کرد که مأموران حتی اجازه جمع‌آوری وسایل را ندادند و اموال خانواده را ضبط یا نابود کردند.<ref name=":0" /><ref name=":5" /><ref name=":3" /><ref name=":2" />
مدرسه مزینیه دو شعبه داشت: دارالعلم، که علوم مختلف از خواندن و نوشتن تا ریاضیات، جغرافیا، تاریخ، عربی، فرانسه و هندسه در آن تدریس می‌شد و شرط قبولی، موفقیت در امتحان وزارت معارف بود؛ این شعبه در کنار باغ آصف‌الدوله قرار داشت.<ref name=":1" />


=== اظهارات شاهدان و خانواده ===
دارالصنایع، که به آموزش هنرهای دستی مانند خیاطی، قالی‌بافی، جوراب‌بافی، زردوزی و توربافی اختصاص داشت و در محله آب‌منگل واقع بود. معلمان این مدارس، تحصیل‌کرده و از هنرمندان زمان خود بودند؛ برای مثال، رئیس شعبه خیاطی، خانم خان‌زاده بود که طراحی، نقاشی و خیاطی را در پاریس آموخته بود.<ref name=":0" />
پدر احمد بالدی در مصاحبه‌ای اظهار کرد: «نیروهای شهرداری هنگام خودسوزی به احمد گفتند فندک بدهیم؟» این عبارت، عمق بی‌تفاوتی و تمسخر مأموران را نشان می‌دهد. او افزود که دکه با مجوز رسمی بیش از دو دهه فعالیت داشت و تخریب بدون فرایند قانونی انجام شد. مادر احمد نیز از خشونت فیزیکی معاون خدمات شهرداری شکایت کرد و گفت که او را با زور به بیرون کشیدند.


شاهدان عینی گزارش دادند که احمد پیش از خودسوزی، فریاد می‌زد: «این دکه نان خانواده ماست، چرا نابود می‌کنید؟». مأموران انتظامی، که برای حمایت از عملیات شهرداری حضور داشتند، هیچ اقدامی برای جلوگیری از فاجعه نکردند و حتی فیلم‌برداری کردند.<ref name=":5" /><ref name=":6" />
=== نقش در آموزش عمومی ===
مریم عمید بازرس امتحانات کلیه مدارس دخترانه بود و در جلسات امتحان شرکت می‌کرد. او نخستین کسی بود که خواستار یکسان شدن برنامه درسی مدارس شد و اعتقاد داشت مدارس دخترانه باید دولتی باشند تا وزارت معارف بودجه‌ای برای آنها منظور کند و مدیران زیر بار فشارهای مالی تعطیل نشوند.<ref name=":2" />


== وضعیت پزشکی، بستری و مرگ احمد بالدی ==
روزنامه شکوفه پر از انتقادهای او به وزارت معارف از وضع مدارس دخترانه بود و پیشنهادهایی مانند ایجاد آموزشگاه برای تربیت معلمان و تخصیص بودجه برای مدارس دولتی دخترانه ارائه داد.<ref name=":6" />
پس از خودسوزی، احمد بالدی با حدود ۷۰ درصد سوختگی شدید درجه دو و سه، بلافاصله توسط حاضران و سپس آمبولانس به بیمارستان آیت‌الله طالقانی اهواز منتقل شد. پزشکان بیمارستان اعلام کردند که سوختگی‌ها عمدتاً در ناحیه صورت، گردن، تنه و اندام‌ها بوده و وضعیت او وخیم است. احمد در بخش سوختگی بستری شد و تحت مراقبت‌های ویژه قرار گرفت، اما تجهیزات محدود بیمارستان در برابر چنین موارد شدیدی ناکافی بود.


در روزهای اولیه، احمد بالدی قادر به صحبت نبود و از طریق لوله تنفس مصنوعی نگهداری می‌شد. خانواده بالدی، که در کنار تخت او حضور داشتند، گزارش دادند که پزشکان نسبت به بهبود کامل ابراز تردید کرده‌اند. پدر احمد اظهار کرد که پسرش پیش از بیهوشی کامل، از درد شدید شکایت داشت و بارها نام دکه و خانواده را تکرار می‌کرد.<ref name=":3" /><ref name=":5" />
== فعالیت‌های روزنامه‌نگاری ==
[[پرونده:رونامه شکوفه.jpg|جایگزین=روزنامه شکوفه|بندانگشتی|360x360پیکسل|روزنامه شکوفه]]


=== تلاش‌های درمانی و چالش‌ها ===
=== انتشار نشریه شکوفه ===
در طول بستری، احمد چندین عمل جراحی پیوند پوست و درمان عفونت‌های ناشی از سوختگی را پشت سر گذاشت. بیمارستان طالقانی، به عنوان مرکز درمانی اصلی اهواز برای موارد سوختگی، با کمبود داروهای تخصصی و تجهیزات پیشرفته روبه‌رو بود. پزشکان تلاش کردند با انتقال مایعات و آنتی‌بیوتیک‌ها، وضعیت را کنترل کنند، اما عفونت‌های ثانویه و شوک ناشی از سوختگی گسترده، وضعیت را پیچیده‌تر کرد.
در سال ۱۲۹۲ خورشیدی (۱۹۱۳ میلادی)، نزدیک به هشت دهه پس از نخستین روزنامه در ایران، مریم عمید نشریه شکوفه را به عنوان نخستین روزنامه زنان منتشر کرد، در حالی که هفته‌نامه دانش توسط معصومه کحال در سال ۱۲۸۹ خورشیدی هفته‌ای یک بار در هشت صفحه با چاپ سربی منتشر می‌شد و پس از یک سال متوقف گردید.<ref name=":3" />


خانواده بالدی بارها درخواست انتقال احمد به بیمارستان‌های مجهزتر در تهران یا شیراز را مطرح کردند، اما مقامات قضایی و امنیتی با استناد به وضعیت امنیتی، این درخواست را رد کردند. مادر احمد گزارش داد که نیروهای امنیتی در بیمارستان حضور مداوم داشتند و دسترسی خانواده به اطلاعات پزشکی را محدود می‌کردند.<ref name=":1" /><ref name=":2" />
روزنامه شکوفه با پیام «باد آمد و بوی عنبر آورد/ بادام، شکوفه بر سر آورد» زیر لوگو منتشر شد. مریم عمید در شماره اول نوشت: هیچ مملکتی پا به دایره تمدن نگذاشت مگر بوسیله روزنامه که افکار را تنقید می‌کند، زندگانی، تجارت، زراعت و معرفت را نشان می‌دهد و زنان را از خواب غفلت بیدار می‌نماید تا از ذلت جهل به عزت علم برسند.<ref name=":2" />


=== مرگ احمد بالدی ===
روزنامه شکوفه در دو سطر زیر عنوان معرفی شد: صاحبه امتیاز و مدیر مسئوله مزین‌السلطنه صبیه مرحوم آقا میرزا سید رضی رئیس‌الاطبا، روزنامه‌ای اخلاقی، ادبی، حفظ‌الصحه اطفال، خانه‌داری، بچه‌داری، مسلک مستقیمش تربیت دوشیزگان و تصفیه اخلاق زنان راجع به مدارس نسوان، عجالتاً گاهی دو نمره طبع می‌شود.<ref name=":7" />
در روز دوشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۴، پس از ۹ روز بستری و مبارزه با جراحات، احمد بالدی بر اثر عوارض سوختگی شدید، نارسایی چندارگانی و عفونت‌های مقاوم، جان باخت. پزشکان مرگ را در ساعت‌های اولیه صبح اعلام کردند و علت اصلی را شدت سوختگی و عدم پاسخ به درمان دانستند. بدن احمد، که به شدت آسیب دیده بود، برای کالبدشکافی به پزشکی قانونی منتقل شد، اما خانواده اجازه حضور در فرایند را نداشتند.<ref name=":7" />


پدر احمد، مجاهد بالدی، در واکنش به مرگ پسرش اظهار کرد که احمد تا آخرین لحظات از درد رنج می‌برد و مرگ او نتیجه مستقیم بی‌توجهی مأموران شهرداری بود. او افزود که احمد دانشجویی آرام و مسئولیت‌پذیر بود که تنها به دنبال حفظ معیشت خانواده بود.<ref name=":12">[https://www.asianewsiran.com/fa/newsagency/34056/%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B3%D9%88%D8%B2%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%AC%D9%88-%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C احمد بالدی، جوان خودسوزی کرده شهر اهواز درگذشت - آسیا نیوز]</ref>
==== ویژگی‌ها و محتوای روزنامه شکوفه ====
روزنامه شکوفه دومین نشریه ویژه زنان پس از هفته‌نامه دانش بود که با هدف بیداری توده زنان تأسیس شد و نام آن به خط نسخ با شعری درج گردید. در چهار صفحه با خط نسخ نوشته می‌شد که از شماره پنجم نستعلیق شد و از سال دوم با حروف سربی چاپ گردید؛ صفحه آخر کاریکاتور مرتبط با موضوع داشت که از سال سوم حذف شد.<ref name=":0" />


سازمان حقوق بشر کارون در بیانیه‌ای جداگانه، مرگ احمد را «جان‌باختن» توصیف کرد و آن را نتیجه سیاست‌های سرکوبگرانه دانست. بیانیه تأکید کرد که احمد بالدی، دانشجوی عرب اهوازی، قربانی تبعیض سیستماتیک شد.<ref name=":4" />
دوره انتشار را به دو قسمت تقسیم می‌کنند: از شماره اول تا دهم، مقالات بیشتر دربارهٔ تساوی حقوق زن و مرد، توسعه امور فرهنگی زنان، تحصیل دختران، مسائل خانواده، بهداشت و حمله به خرافه‌پرستی بود.<ref name=":4" />


== اعتراضات مردمی اولیه و واکنش‌های محلی ==
از شماره دهم تا پایان، رنگ سیاسی-انتقادی گرفت و بحث‌هایی مانند استقلال ملی، مبارزه با نفوذ خارجیان، مشکلات اقتصادی، اجتماعی و عقب‌ماندگی جامعه ایران و انتقاد از مسئولان را در دستور کار قرار داد. لحن طنزآمیز، پرداختن به مسائل زنان، تحصیل دختران و مسائل سیاسی روز از ویژگی‌های این روزنامه بود.<ref name=":3" />
شامگاه پنج‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۴، جمعی از شهروندان اهوازی، دانشجویان، بستگان خانواده بالدی و فعالان محلی، در مقابل بیمارستان آیت‌الله طالقانی تجمع کردند. معترضان با شعارهایی مانند «احمد بالدی نماد مقاومت ماست»، «شهردار غیربومی استعفا» و «عاملان خودسوزی محاکمه شوند»، خشم خود را از عملیات تخریب و بی‌تفاوتی مأموران ابراز کردند. تجمع با حضور زنان و جوانان عرب اهوازی همراه بود و خواستار برکناری فوری رضا امینی، شهردار اهواز، شدند.<ref name=":6" />


نیروهای امنیتی و یگان ویژه از همان ابتدا بیمارستان را محاصره کردند و با فیلم‌برداری از چهره معترضان، فضای ارعاب ایجاد کردند. مأموران اجازه گسترش تجمع را ندادند و چندین نفر را برای شناسایی احضار کردند. با این حال، معترضان تا ساعات پایانی شب باقی ماندند و پلاکاردهایی با تصاویر احمد بالدی حمل می‌کردند.<ref name=":9" />
هدف روزنامه شکوفه، آشنایی زنان با آثار ادبی، خرافه‌زدایی، راهنمایی خانه‌داری و بچه‌داری و بهبود روحیه زنان بود؛ با گذشت زمان، لحن تندتر شد و به انتقاد از ازدواج زودهنگام دختران، اعتراض به مداخلات ابرقدرت‌ها و تشویق استقلال ملی پرداخت.<ref name=":2" />


=== دیدار استاندار با معترضان ===
شکوفه اخبار زنان جهان مانند نمایش زنانه در لندن و مقایسه زنان اروپایی با ایرانی را منعکس می‌کرد که نشان‌دهنده آگاهی نویسندگان از اوضاع بین‌المللی بود.<ref name=":1" />
سیدمحمدرضا موالی‌زاده، استاندار خوزستان، در واکنش به تجمع، به بیمارستان آمد و با گروهی از معترضان دیدار کرد. او وعده داد که موضوع به صورت قضایی پیگیری شود و عاملان تخریب مورد بازخواست قرار گیرند. استاندار همچنین قول داد که خانواده بالدی حمایت مالی و شغلی دریافت کنند، اما معترضان این وعده‌ها را ناکافی دانستند و بر محاکمه علنی تأکید کردند.


در پی این دیدار، دادسرای عمومی و انقلاب اهواز بیانیه‌ای صادر کرد و هشدار داد که هرگونه «تحریک احساسات قومیتی» یا انتشار اخبار کذب، پیگیری قضایی خواهد شد. این بیانیه، تجمع را به عنوان اقدامی علیه امنیت ملی توصیف کرد.<ref name=":2" /><ref name=":8" />
یکی از اقدامات مهم مریم عمید مزین‌السلطنه، معرفی نامزدهای مورد قبول زنان در انتخابات دوره سوم مجلس شورای ملی بود که عواقبی داشت.<ref name=":6" />


=== واکنش قوه قضائیه و آزادی موقت مسئولان ===
انتشار روزنامه شکوفه واکنش‌های متفاوتی داشت: برخی مدیران مدارس و وزارت معارف حمایت کردند اما عده‌ای آن را برای تأمین معاش مزین‌السلطنه دانستند. او در پاسخ نوشت: <blockquote>«خوب بود خانم‌های عالمه مطالعه می‌فرمودند و شاگردان را تشویق می‌کردند تا مثل ما تربیت نشوند.»<ref name=":4" /> </blockquote>مریم عمید همچنین نوشت: <blockquote>«سبب عقب‌ماندگی‌مان از قافله تمدن فقط جهل نسوان است و بس.»<ref name=":3" /> </blockquote>قیمت اشتراک روزنامه شکوفه در تهران هشت قران، شش‌ماهه دو قران، تک‌نمره صد دینار، شهرستان‌ها هشت قران و خارجه شش فرانک بود؛ هر ۱۵ روز چاپ می‌شد اما با جنگ جهانی اول، نامنظم گردید و تا مرگ مزین‌السلطنه (شش سال) ادامه یافت.<ref name=":2" />
قوه قضائیه ایران وعده رسیدگی فوری به پرونده داد و اعلام کرد که تحقیقات آغاز شده‌است. شهردار اهواز، رضا امینی، و مسئول اجراییات منطقه ۳، با قرار وثیقه موقت آزاد شدند، اما از سمت‌های خود تعلیق نشدند. این اقدام با انتقاد گسترده مواجه شد و معترضان آن را نشانه بی‌عدالتی دانستند.<ref name=":1" />


'''اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران'''
== عضویت در انجمن همت خواتین ==
مریم عمید مزین‌السلطنه یکی از اعضای اصلی انجمن همت خواتین، متشکل از فعالان حقوق زنان، بود که به ترویج کالاهای داخلی، فراگیری هنرهای دستی توسط زنان و کسب تربیت، علم و هنر می‌پرداخت.<ref name=":1" />


[[شورای ملی مقاومت ایران]] در اطلاعیه‌ای رسمی، خودسوزی و مرگ احمد بالدی را محکوم کرد و آن را نمادی از فضای انفجاری جامعه ایران در برابر سرکوب رژیم دانست. در اطلاعیه شورای ملی مقاومت آمده‌است: <blockquote>«شامگاه پنجشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۴، شماری از مردم اهواز در اعتراض به رژیم ضدبشری آخوندها و رفتار جنایتکارانه شهرداری این شهر در مقابل بیمارستان طالقانی که احمد بالدی در آنجا بستری است دست به تجمع و اعتراض زدند. احمد دانشجوی ۲۰ ساله در اعتراض به تخریب دکه پدرش در پارک زیتون اهواز توسط نیروی انتظامی و مأموران شهرداری خود را به آتش کشید. او اکنون با بیش از ۷۰ درصد سوختگی در بیمارستان طالقانی بستری است و وضعیتش وخیم است.
انجمن توسط مدیران مدارس دخترانه به ریاست نورالدجی تأسیس شد و مریم عمید نقش مؤثری در معرفی و گسترش فعالیت‌های آن داشت. یکی از اهداف، تحریم اجناس خارجی و منع واردات بود؛ تحریم منسوجات خارجی قرار شد تمام مدارس دخترانه از پارچه‌های ایرانی استفاده کنند و متخلف اخراج شود؛ ظرف یک ماه نزدیک به پنج هزار نفر پیوستند.<ref name=":5" />


معترضان خواستار برکناری فوری امینی، شهردار اهواز، و معاونان او، همچنین محاکمه تمامی مسببان خودسوزی احمد شدند. از شب گذشته نیروهای امنیتی در وحشت از اعتراضهای بیشتر، اطراف بیمارستان را بشدت تحت کنترل قرار داده‌اند.
از شماره دهم شکوفه، روزنامه ارگان انجمن شد و مسائل استقلال ملی و مبارزه با خارجیان را بحث کرد. مریم عمید فعالیت‌ها و سخنرانی‌های انجمن را در شکوفه انعکاس می‌داد و نقش بسزایی در گسترش تفکر آن داشت.<ref name=":0" />


مأموران شهرداری منطقه ۳ اهواز، همراه با نیروی انتظامی، بدون اطلاع قبلی برای تخریب دکه مجاهد بالدی از هموطنان عرب به محل رفتند و در حالیکه او در محل حضور نداشت شروع به تخریب دکه کردند. همسر و احمد فرزند او برای جلوگیری از تخریب دکه در داخل آن تحصن کردند. معاون شهرداری با خشونت، همسر بالدی را به بیرون پرتاب کرد. احمد، در اعتراض با بنزین خود را به آتش کشید. به گفته شاهدان، مأموران نه تنها اقدامی برای نجات او نکردند، بلکه با تمسخر و بی‌تفاوتی نظاره‌گر بودند.
== دیدگاه‌ها و تلاش‌های فرهنگی ==
مریم عمید زن روشنفکری بود که فعالیت‌های اجتماعی‌اش او را به چهره‌ای مبارز در دوره مشروطه تبدیل کرد. او در راه توسعه و ادامه انتشار روزنامه، از هیچ کوششی دریغ نکرد؛ حتی تمام استکان‌های نقره خود را فروخت تا مخارج چاپ شکوفه را بپردازد و تمام اموال و دارایی خود را صرف کارهای اجتماعی و فرهنگی کرد.<ref name=":2" />


خانم [[مریم رجوی]] رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران با آرزوی بهبودی برای احمد بالدی فرزند مردم اهواز گفت شعله‌های آتشی که او را در خود فرو برد، هرچند قلب همه ما را جریحه‌دار کرد، اما آتشی است که ریش و ریشه رژیم آخوندها را خواهد سوزاند. وی افزود در حالی‌که آخوندهای حاکم و سرکردگان سپاه سالهاست اموال مردم را چپاول می‌کنند و آقازاده‌های فاسد در داخل و خارج زندگی‌های فوق لاکچری دارند و در حالی‌که این رژیم هزاران میلیارد دلار را در پروژه‌های ضدمیهنی اتمی، موشکی و جنگ‌افروزی به هدر داده و می‌دهند، از دکه‌های محروم‌ترین قشرها مردم هم نمی‌گذرند. آتش اعتراض احمد هشداریست به رژیمی که از خشم مردم گریزی ندارد و تا سوزاندن بیت خامنه‌ای پیش خواهد رفت. روز حسابرسی جلادان نزدیک است.
او در کنار مقالات برای آموزش زنان، پیام‌هایی برای مردان داشت و آنها را به احترام به زنان تشویق می‌کرد و زن و مرد را در زندگی همراه یکدیگر می‌دید. مبارزه با خرافات و عقاید عقب‌افتاده در میان زنان از مباحث مهم بود؛ وضعیت زنان اروپا را مطرح کرد و آن را راه آگاهی زنان ایران دانست.<ref name=":7" />


دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
شکوفه بیشتر در مدارس دخترانه میان مدیران، آموزگاران و دانش‌آموزان انتشار می‌یافت و تأثیر مستقیم آن در زنان انکارناپذیر بود.<ref name=":0" />


۱۶ آبان ۱۴۰۴ (۷ نوامبر ۲۰۲۵)<ref name=":9" /></blockquote>
== مرگ و میراث ==
مریم عمید مزین‌السلطنه در شهریور ۱۲۹۸ خورشیدی (۱۹۱۹ میلادی)، در سفری به زادگاهش سمنان، بر اثر سکته قلبی درگذشت. با مرگ او، انتشار شکوفه متوقف شد.<ref name=":4" />


== اعتراضات پس از مرگ و موج بازداشت‌ها ==
با مرگ مزین‌السلطنه، نه تنها از حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی کم نشد بلکه اقدامات ماندگارش شروعی برای حضور زنان دیگر شد که از اندرونی‌ها بیرون آمدند و در عرصه‌های مختلف خود را نشان دادند تا نامشان ماندگار بماند.<ref name=":1" />
پس از اعلام مرگ احمد بالدی در ۲۰ آبان ۱۴۰۴، اعتراضات در اهواز تشدید شد. شهروندان عرب اهوازی و دانشجویان، در محله‌های مختلف مانند زیتون و کمپلو، تجمع‌های خودجوش برگزار کردند و خواستار عدالت برای احمد شدند. شعارهایی مانند «احمد بالدی را کشتند» و «تبعیض علیه عرب‌ها بس است» در این تجمع‌ها شنیده می‌شد. معترضان، تخریب دکه را نمادی از سرکوب اقتصادی اقلیت عرب دانستند.
 
در مقابل بیمارستان طالقانی، تجمع بزرگ‌تری شکل گرفت که تا ساعات شب ادامه داشت. خانواده بالدی، با حضور پدر و مادر احمد، از معترضان تشکر کردند و بر پیگیری قضایی تأکید کردند. پدر احمد اظهار کرد که مرگ پسرش نتیجه مستقیم تمسخر مأموران بود و خواستار محاکمه علنی شد.<ref>[https://m.mojahedin.org/id/3836e576-ff57-43d6-a2a3-deed0cb9662a خودسوزی اعتراضی احمد بالدی و کورش خیری، روایت فضای انفجاری ایران - سازمان مجاهدین خلق] 1</ref><ref name=":9" />
 
=== موج بازداشت فعالان عرب ===
در روزهای پس از خودسوزی و مرگ احمد، نیروهای امنیتی موج گسترده‌ای از بازداشت‌ها را علیه فعالان عرب اهوازی آغاز کردند. حداقل سه فعال رسانه‌ای عرب – حسن سلامات، جواد ساعدی و سید صادق آلبوشوکه – تنها به دلیل پوشش خبری حادثه و انتشار تصاویر تجمع‌ها، بازداشت شدند. این افراد توسط اداره اطلاعات احضار و به مکان‌های نامعلومی منتقل شدند.<ref name=":10" />
 
بازداشت‌ها شامل فعالان فرهنگی و مدنی نیز بود که در شبکه‌های اجتماعی به حادثه واکنش نشان داده بودند. سازمان‌های حقوق بشری گزارش دادند که بازداشت‌شدگان بدون تفهیم اتهام رسمی نگه داشته می‌شوند و دسترسی به وکیل ندارند. این موج، بخشی از تلاش برای سرکوب صدای اعتراض در میان عرب‌های اهواز ارزیابی شد.<ref name=":4" />
 
=== واکنش‌های محلی و فشار بر خانواده ===
خانواده بالدی تحت فشار امنیتی قرار گرفت و نیروهای اطلاعاتی چندین بار به منزل آن‌ها مراجعه کردند. پدر احمد گزارش داد که مأموران تهدید کردند در صورت ادامه مصاحبه‌ها، خانواده با مشکلات بیشتری روبه‌رو خواهد شد. با این حال، بستگان احمد در تجمع‌ها حضور فعال داشتند و داستان حادثه را روایت می‌کردند.<ref>[https://variran.com/%D8%AD%D8%A7%D8%AF%D8%AB%D9%87-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%90%DB%8C%D8%9B-%D8%B3%D9%88%D8%AE%D8%AA%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%DA%86%D9%87%D8%B1/ حادثه احمد مجاهد بالدِی؛ سوختنی که چهره حکومت را آشکار کرد - فار ایران]</ref>
 
== بیانیه‌های سازمان‌های حقوق بشری و بازتاب رسانه‌ای ==
 
=== بیانیه سازمان حقوق بشر کارون ===
سازمان حقوق بشر کارون در بیانیه‌ای رسمی، جان‌باختن احمد بالدی را محکوم کرد و آن را نتیجه سیاست‌های تبعیض‌آمیز جمهوری اسلامی علیه شهروندان عرب اهوازی دانست. بیانیه تأکید کرد که احمد، دانشجوی ۲۰ ساله، در اعتراض به تخریب دکه خانوادگی‌اش که تنها منبع درآمد بود، خودسوزی کرد. سازمان خواستار تحقیق مستقل بین‌المللی، مجازات عاملان شهرداری و نیروهای انتظامی، و آزادی فوری فعالان بازداشت‌شده شد.
 
بیانیه همچنین به الگوی مشابه موارد خودسوزی اعتراضی اشاره کرد و مرگ احمد را نمادی از ناامیدی جوانان عرب در برابر بی‌عدالتی اقتصادی و قومی توصیف کرد. سازمان از جامعه جهانی خواست تا فشار بر رژیم ایران برای توقف سرکوب اقلیت‌ها را افزایش دهد.<ref name=":3" /><ref name=":4" />
 
=== بازتاب در رسانه‌های داخلی و بین‌المللی ===
رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور، مانند ایران اینترنشنال، رادیو زمانه و ایران وایر، حادثه را به طور گسترده پوشش دادند و جزئیات تخریب، خودسوزی و اعتراضات را گزارش کردند. این رسانه‌ها بر نقش تبعیض قومی و فشارهای اقتصادی تأکید کردند و مرگ احمد را تراژدی انسانی نامیدند.
 
در داخل، خبرگزاری‌هایی مانند هرنا گزارش دادند که قوه قضائیه وعده رسیدگی داده، اما اقدامات عملی محدود به آزادی موقت مسئولان بوده‌است. آسیا نیوز مرگ احمد را درگذشت جوان خودسوزی‌کرده توصیف کرد و جزئیات بستری را پوشش داد.<ref name=":1" /><ref name=":0" /><ref name=":2" /><ref name=":5" /><ref name=":12" />


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۱۰

برای صفحه تمرین.jpg
مریم عمید سمنانی
مریم عمید؛1.jpg
مریم عمید (مزین‌السلطنه)
شناسنامه
معروف بهمزین‌السلطنه
زادروز۱۲۶۱ خورشیدی (۱۸۸۲ میلادی)
زادگاهسمنان، ایران
تاریخ مرگشهریور ۱۲۹۸ خورشیدی (۱۹۱۹ میلادی)
محل مرگسمنان، ایران
همسر(ان)حسینقلی میرزا عمادالسلطنه سالور (ازدواج اول، جدا شد) قوام‌الحکما (ازدواج دوم)
فرزنداندو فرزند (از دو ازدواج)
تحصیلاتتحصیلات اولیه نزد پدر، زبان فرانسه
دیناسلام
اطلاعات سیاسی
سمتمدیر و صاحب‌امتیاز روزنامه شکوفه

مؤسس و مدیر مدرسه دخترانه مزینیه

بازرس امتحانات مدارس دخترانه
فعالیت‌هاروزنامه‌نگاری زنان، آموزش دختران، ترویج صنایع دستی، تحریم کالاهای خارجی، عضویت در انجمن همت خواتین

مریم عمید سمنانی، (متولد سال ۱۲۶۱ هـ.ش، سمنان - درگذشته شهریور ۱۲۹۸ هـ.ش، سمنان) ملقب به مزین‌السلطنه، یکی از زنان روشنفکر و پیشگام در دوران قاجار و نخستین روزنامه‌نگار ایرانی بود. او تنها دختر میر سید رضی سمنانی، ملقب به رئیس‌الاطبا و پزشک قشون ناصرالدین شاه، و خواهر میرزا ابراهیم عمیدالسلطنه، نخستین نماینده سمنان و شاهرود در مجلس شورای ملی، به‌شمار می‌رفت. مریم عمید تحصیلات اولیه خود را نزد پدر فرا گرفت و سپس زبان فرانسه و عکاسی را آموخت. در سن ۱۶ سالگی با حسینقلی میرزا عمادالسلطنه سالور، از شاهزادگان قاجار، ازدواج کرد اما پس از یک سال جدا شد و این تجربه او را به مخالف سرسخت ازدواج زودهنگام و اجباری دختران تبدیل کرد. او هفت سال بعد با قوام‌الحکما، روشنفکری که مشوق فعالیت‌های فرهنگی‌اش بود، ازدواج کرد اما چند سال پس از آن، همسرش درگذشت و او به تنهایی سرپرستی دو فرزند خود را بر عهده گرفت.

مریم عمید در سال ۱۲۹۱، مدرسه دخترانه مزینیه را با دو شعبه دارالعلم (برای آموزش علوم مانند خواندن، نوشتن، ریاضیات، جغرافیا و زبان‌های خارجی) و دارالصنایع (برای آموزش هنرهای دستی مانند قالی‌بافی، جوراب‌بافی و زردوزی) تأسیس کرد. برای تشویق خانواده‌ها، در ازای هر دو دانش‌آموز شهریه‌پرداز، یک دانش‌آموز را رایگان ثبت‌نام می‌کرد و از والدین تعهد می‌گرفت که فرزندانشان تا پایان دوره تحصیل را ترک نکنند. او بازرس امتحانات مدارس دخترانه بود و خواستار یکسان‌سازی برنامه درسی مدارس، تربیت معلمان و بودجه دولتی برای مدارس دخترانه شد.

مریم عمید در سال ۱۲۹۲ ش (۱۹۱۳ میلادی)، نشریه شکوفه را به عنوان دومین نشریه زنان ایران منتشر کرد، پس از تعطیلی هفته‌نامه دانش توسط معصومه کحال در سال ۱۲۸۹. شکوفه با تمرکز بر اخلاقیات، ادبیات، بهداشت کودکان، خانه‌داری، تربیت دختران و تصفیه اخلاق زنان، هر ۱۵ روز یک بار در چهار صفحه منتشر می‌شد. از سال دوم، رنگ سیاسی-انتقادی گرفت و به مسائل استقلال ملی، مبارزه با نفوذ خارجیان، مشکلات اقتصادی و اجتماعی پرداخت. کاریکاتورهای انتقادی در صفحه آخر، لحن طنزآمیز و اخبار زنان جهان مانند مقایسه زنان اروپایی و ایرانی از ویژگی‌های آن بود. مزین‌السلطنه یکی از اعضای اصلی انجمن همت خواتین بود که به تحریم کالاهای خارجی و ترویج هنرهای دستی می‌پرداخت و نقش مؤثری در گسترش آن داشت.

مریم عمید برای ادامه انتشار شکوفه، حتی استکان‌های نقره خود را فروخت و تمام دارایی‌اش را صرف کارهای فرهنگی کرد. مزین‌السلطنه در شهریور ۱۲۹۸ خورشیدی (۱۹۱۹ میلادی) بر اثر سکته قلبی در سمنان درگذشت و انتشار شکوفه متوقف شد. فعالیت‌های او در آموزش و روزنامه‌نگاری، نقش مهمی در آگاهی زنان و جنبش مشروطه ایران ایفا کرد و میراثی ماندگار برای حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی به جا گذاشت.[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸]

زندگی اولیه و آموزش

مریم عمید سمنانی، ملقب به مزین‌السلطنه، در سال ۱۲۶۱ خورشیدی در سمنان متولد شد. او تنها دختر میر سید رضی سمنانی، ملقب به رئیس‌الاطبا و پزشک قشون ناصرالدین شاه، بود و خواهر میرزا ابراهیم عمیدالسلطنه، نخستین نماینده سمنان و شاهرود در مجلس شورای ملی به‌شمار می‌رفت.[۱]

تحصیلات اولیه او نزد پدرش انجام گرفت و پس از آن، ضمن ادامه تحصیل، زبان فرانسه و عکاسی را فرا گرفت. حضور در خانواده‌ای تحصیل‌کرده و باسواد، او را با تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه و جهان آن روزگار آشنا کرد و ذهنی جستجوگر و علاقه‌مند به علوم جدید برایش ایجاد نمود.[۲]

در دورانی که ناصرالدین شاه از سواد زنان دل خوشی نداشت و برخی همسرانش سواد خود را پنهان می‌کردند، مریم عمید در چنین فضایی پیشقدم فعالیت‌های فرهنگی شد.[۳]

ازدواج‌ها و خانواده

مریم عمید در سن ۱۶ سالگی با حسینقلی میرزا عمادالسلطنه سالور، از شاهزادگان قاجار، ازدواج کرد اما پس از یک سال، به دلیل عدم توافق، از او جدا شد و این تجربه او را به یکی از مخالفان سرسخت ازدواج زودهنگام و اجباری دختران تبدیل کرد.[۴]

او هفت سال بعد، با قوام‌الحکما، یکی از روشنفکران آن زمان که مشوق کارهای فرهنگی‌اش بود، ازدواج کرد اما چند سال پس از آن، همسرش درگذشت و او به تنهایی سرپرستی دو فرزندی که از دو ازدواج خود داشت، بر عهده گرفت. آموزش علم و باسواد شدن زنان، دغدغه‌ای بود که هیچ‌گاه او را رها نکرد.[۵]

اطرافیان نقل می‌کنند که وقتی به او خبر دادند پسرش را در مدرسه فلک کرده‌اند، به وزارت معارف رفت و به این رسم اعتراض کرد تا جایی که فلک کردن از مدارس حذف شد.[۱]

فعالیت‌های آموزشی

تأسیس مدرسه مزینیه

در سال ۱۲۹۱ خورشیدی، مریم عمید مدرسه دخترانه مزینیه را تأسیس کرد. به دلیل شرایط مردسالار و عدم رغبت خانواده‌ها به آموزش دختران، برای تشویق تحصیل، در مقابل ثبت‌نام دو دانش‌آموز شهریه‌پرداز، یک دانش‌آموز را رایگان ثبت‌نام می‌کرد و از والدین تعهد می‌گرفت که فرزندانشان تا پایان دوره تحصیل را ترک نکنند.[۶]

مدرسه مزینیه دو شعبه داشت: دارالعلم، که علوم مختلف از خواندن و نوشتن تا ریاضیات، جغرافیا، تاریخ، عربی، فرانسه و هندسه در آن تدریس می‌شد و شرط قبولی، موفقیت در امتحان وزارت معارف بود؛ این شعبه در کنار باغ آصف‌الدوله قرار داشت.[۲]

دارالصنایع، که به آموزش هنرهای دستی مانند خیاطی، قالی‌بافی، جوراب‌بافی، زردوزی و توربافی اختصاص داشت و در محله آب‌منگل واقع بود. معلمان این مدارس، تحصیل‌کرده و از هنرمندان زمان خود بودند؛ برای مثال، رئیس شعبه خیاطی، خانم خان‌زاده بود که طراحی، نقاشی و خیاطی را در پاریس آموخته بود.[۱]

نقش در آموزش عمومی

مریم عمید بازرس امتحانات کلیه مدارس دخترانه بود و در جلسات امتحان شرکت می‌کرد. او نخستین کسی بود که خواستار یکسان شدن برنامه درسی مدارس شد و اعتقاد داشت مدارس دخترانه باید دولتی باشند تا وزارت معارف بودجه‌ای برای آنها منظور کند و مدیران زیر بار فشارهای مالی تعطیل نشوند.[۳]

روزنامه شکوفه پر از انتقادهای او به وزارت معارف از وضع مدارس دخترانه بود و پیشنهادهایی مانند ایجاد آموزشگاه برای تربیت معلمان و تخصیص بودجه برای مدارس دولتی دخترانه ارائه داد.[۷]

فعالیت‌های روزنامه‌نگاری

روزنامه شکوفه
روزنامه شکوفه

انتشار نشریه شکوفه

در سال ۱۲۹۲ خورشیدی (۱۹۱۳ میلادی)، نزدیک به هشت دهه پس از نخستین روزنامه در ایران، مریم عمید نشریه شکوفه را به عنوان نخستین روزنامه زنان منتشر کرد، در حالی که هفته‌نامه دانش توسط معصومه کحال در سال ۱۲۸۹ خورشیدی هفته‌ای یک بار در هشت صفحه با چاپ سربی منتشر می‌شد و پس از یک سال متوقف گردید.[۴]

روزنامه شکوفه با پیام «باد آمد و بوی عنبر آورد/ بادام، شکوفه بر سر آورد» زیر لوگو منتشر شد. مریم عمید در شماره اول نوشت: هیچ مملکتی پا به دایره تمدن نگذاشت مگر بوسیله روزنامه که افکار را تنقید می‌کند، زندگانی، تجارت، زراعت و معرفت را نشان می‌دهد و زنان را از خواب غفلت بیدار می‌نماید تا از ذلت جهل به عزت علم برسند.[۳]

روزنامه شکوفه در دو سطر زیر عنوان معرفی شد: صاحبه امتیاز و مدیر مسئوله مزین‌السلطنه صبیه مرحوم آقا میرزا سید رضی رئیس‌الاطبا، روزنامه‌ای اخلاقی، ادبی، حفظ‌الصحه اطفال، خانه‌داری، بچه‌داری، مسلک مستقیمش تربیت دوشیزگان و تصفیه اخلاق زنان راجع به مدارس نسوان، عجالتاً گاهی دو نمره طبع می‌شود.[۸]

ویژگی‌ها و محتوای روزنامه شکوفه

روزنامه شکوفه دومین نشریه ویژه زنان پس از هفته‌نامه دانش بود که با هدف بیداری توده زنان تأسیس شد و نام آن به خط نسخ با شعری درج گردید. در چهار صفحه با خط نسخ نوشته می‌شد که از شماره پنجم نستعلیق شد و از سال دوم با حروف سربی چاپ گردید؛ صفحه آخر کاریکاتور مرتبط با موضوع داشت که از سال سوم حذف شد.[۱]

دوره انتشار را به دو قسمت تقسیم می‌کنند: از شماره اول تا دهم، مقالات بیشتر دربارهٔ تساوی حقوق زن و مرد، توسعه امور فرهنگی زنان، تحصیل دختران، مسائل خانواده، بهداشت و حمله به خرافه‌پرستی بود.[۵]

از شماره دهم تا پایان، رنگ سیاسی-انتقادی گرفت و بحث‌هایی مانند استقلال ملی، مبارزه با نفوذ خارجیان، مشکلات اقتصادی، اجتماعی و عقب‌ماندگی جامعه ایران و انتقاد از مسئولان را در دستور کار قرار داد. لحن طنزآمیز، پرداختن به مسائل زنان، تحصیل دختران و مسائل سیاسی روز از ویژگی‌های این روزنامه بود.[۴]

هدف روزنامه شکوفه، آشنایی زنان با آثار ادبی، خرافه‌زدایی، راهنمایی خانه‌داری و بچه‌داری و بهبود روحیه زنان بود؛ با گذشت زمان، لحن تندتر شد و به انتقاد از ازدواج زودهنگام دختران، اعتراض به مداخلات ابرقدرت‌ها و تشویق استقلال ملی پرداخت.[۳]

شکوفه اخبار زنان جهان مانند نمایش زنانه در لندن و مقایسه زنان اروپایی با ایرانی را منعکس می‌کرد که نشان‌دهنده آگاهی نویسندگان از اوضاع بین‌المللی بود.[۲]

یکی از اقدامات مهم مریم عمید مزین‌السلطنه، معرفی نامزدهای مورد قبول زنان در انتخابات دوره سوم مجلس شورای ملی بود که عواقبی داشت.[۷]

انتشار روزنامه شکوفه واکنش‌های متفاوتی داشت: برخی مدیران مدارس و وزارت معارف حمایت کردند اما عده‌ای آن را برای تأمین معاش مزین‌السلطنه دانستند. او در پاسخ نوشت:

«خوب بود خانم‌های عالمه مطالعه می‌فرمودند و شاگردان را تشویق می‌کردند تا مثل ما تربیت نشوند.»[۵]

مریم عمید همچنین نوشت:

«سبب عقب‌ماندگی‌مان از قافله تمدن فقط جهل نسوان است و بس.»[۴]

قیمت اشتراک روزنامه شکوفه در تهران هشت قران، شش‌ماهه دو قران، تک‌نمره صد دینار، شهرستان‌ها هشت قران و خارجه شش فرانک بود؛ هر ۱۵ روز چاپ می‌شد اما با جنگ جهانی اول، نامنظم گردید و تا مرگ مزین‌السلطنه (شش سال) ادامه یافت.[۳]

عضویت در انجمن همت خواتین

مریم عمید مزین‌السلطنه یکی از اعضای اصلی انجمن همت خواتین، متشکل از فعالان حقوق زنان، بود که به ترویج کالاهای داخلی، فراگیری هنرهای دستی توسط زنان و کسب تربیت، علم و هنر می‌پرداخت.[۲]

انجمن توسط مدیران مدارس دخترانه به ریاست نورالدجی تأسیس شد و مریم عمید نقش مؤثری در معرفی و گسترش فعالیت‌های آن داشت. یکی از اهداف، تحریم اجناس خارجی و منع واردات بود؛ تحریم منسوجات خارجی قرار شد تمام مدارس دخترانه از پارچه‌های ایرانی استفاده کنند و متخلف اخراج شود؛ ظرف یک ماه نزدیک به پنج هزار نفر پیوستند.[۶]

از شماره دهم شکوفه، روزنامه ارگان انجمن شد و مسائل استقلال ملی و مبارزه با خارجیان را بحث کرد. مریم عمید فعالیت‌ها و سخنرانی‌های انجمن را در شکوفه انعکاس می‌داد و نقش بسزایی در گسترش تفکر آن داشت.[۱]

دیدگاه‌ها و تلاش‌های فرهنگی

مریم عمید زن روشنفکری بود که فعالیت‌های اجتماعی‌اش او را به چهره‌ای مبارز در دوره مشروطه تبدیل کرد. او در راه توسعه و ادامه انتشار روزنامه، از هیچ کوششی دریغ نکرد؛ حتی تمام استکان‌های نقره خود را فروخت تا مخارج چاپ شکوفه را بپردازد و تمام اموال و دارایی خود را صرف کارهای اجتماعی و فرهنگی کرد.[۳]

او در کنار مقالات برای آموزش زنان، پیام‌هایی برای مردان داشت و آنها را به احترام به زنان تشویق می‌کرد و زن و مرد را در زندگی همراه یکدیگر می‌دید. مبارزه با خرافات و عقاید عقب‌افتاده در میان زنان از مباحث مهم بود؛ وضعیت زنان اروپا را مطرح کرد و آن را راه آگاهی زنان ایران دانست.[۸]

شکوفه بیشتر در مدارس دخترانه میان مدیران، آموزگاران و دانش‌آموزان انتشار می‌یافت و تأثیر مستقیم آن در زنان انکارناپذیر بود.[۱]

مرگ و میراث

مریم عمید مزین‌السلطنه در شهریور ۱۲۹۸ خورشیدی (۱۹۱۹ میلادی)، در سفری به زادگاهش سمنان، بر اثر سکته قلبی درگذشت. با مرگ او، انتشار شکوفه متوقف شد.[۵]

با مرگ مزین‌السلطنه، نه تنها از حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی کم نشد بلکه اقدامات ماندگارش شروعی برای حضور زنان دیگر شد که از اندرونی‌ها بیرون آمدند و در عرصه‌های مختلف خود را نشان دادند تا نامشان ماندگار بماند.[۲]

منابع