کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]]
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]]
{{جعبه اطلاعات سیاست‌مدار
{{جعبه اطلاعات سیاست‌مدار
| نام              = سید محمدرضا مساوات
| نام              = مریم عمید سمنانی
| تصویر            = محمدرضا مساوات؛1.jpg
| تصویر            = مریم عمید؛1.jpg
| شرح تصویر        =
| شرح تصویر        = مریم عمید (مزین‌السلطنه)
| نام کامل        = سید محمدرضا مساوات شیرازی
| نام کامل        =  
| معروف به        = مساوات
| معروف به        = مزین‌السلطنه
| نام مستعار      =  
| نام مستعار      =
| زادروز          = ۱۲۴۴ خورشیدی
| زادروز          = ۱۲۶۱ خورشیدی (۱۸۸۲ میلادی)
| شهر تولد        = برازجان
| شهر تولد        = سمنان
| کشور تولد        =  
| کشور تولد        = ایران
| تاریخ مرگ        = ۷ آذر ۱۳۰۴ خورشیدی
| تاریخ مرگ        = شهریور ۱۲۹۸ خورشیدی (۱۹۱۹ میلادی)
| شهر مرگ          = تهران
| شهر مرگ          = سمنان
| کشور مرگ        =  
| کشور مرگ        = ایران
| نام همسر        =
| نام همسر        = حسینقلی میرزا عمادالسلطنه سالور (ازدواج اول، جدا شد)
| فرزندان          =
قوام‌الحکما (ازدواج دوم)
| خویشاوندان سرشناس =
| فرزندان          = دو فرزند (از دو ازدواج)
| تحصیلات          = تحصیلات ادبی و عربی تا سطح مدرسی نزد علمای وقت
| تحصیلات          = تحصیلات اولیه نزد پدر، زبان فرانسه
| دین              = اسلام شیعه
| دین              = اسلام
| حزب سیاسی        = حزب دموکرات عامیون؛ حزب سوسیالیست
| حزب سیاسی        =
| سمت              = نماینده دوره‌های دوم، سوم، چهارم و پنجم مجلس شورای ملی؛ سردبیر روزنامه مساوات
| سمت              = مدیر و صاحب‌امتیاز روزنامه شکوفه
| پست‌های قبلی      = عضو کمیته انقلاب ملی
مؤسس و مدیر مدرسه دخترانه مزینیه
| فعالیت‌ها        = روزنامه‌نگاری؛ سیاست
بازرس امتحانات مدارس دخترانه
| پست‌های قبلی      =
| فعالیت‌ها        = روزنامه‌نگاری زنان، آموزش دختران، ترویج صنایع دستی، تحریم کالاهای خارجی، عضویت در انجمن همت خواتین
| قبل از          =
| قبل از          =
| بعد از          =
| بعد از          =
خط ۲۷: خط ۲۹:
| امضا            =
| امضا            =
| زیرنویس          =
| زیرنویس          =
}}
|image_size=270پیکسل}}
'''سید محمدرضا مساوات'''، (متولد سال ۱۲۴۴، برازجان - درگذشته ۱۳۰۴، تهران) یکی از برجسته‌ترین سیاستمداران و روزنامه‌نگاران دوران [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه ایران]]، با نام مستعار «مساوات» شناخته می‌شود که از عنوان روزنامه انقلابی‌اش برگرفته شده‌است. او متولد برازجان در استان فارس بود و در اوایل جوانی به شیراز و سپس تهران مهاجرت کرد تا تحصیلات خود را در نزد اساتیدی چون میرزا نصرالله‌خان دبیرالملک و ابوالحسن جلوه حکیم پیگیری کند. مساوات از نخستین روزهای جنبش مشروطه، به عنوان یکی از بنیانگذاران انجمن‌های مخفی مانند مجمع آزادمردان تهران، انجمن ملی و کمیته انقلاب، نقش فعالی ایفا کرد. او با چهره‌هایی چون [[ملک‌المتکلمین]]، [[سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی|سید جمال‌الدین واعظ]]، [[جهانگیرخان صوراسرافیل|میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل]] و [[یحیی دولت‌آبادی]] همکاری نزدیک داشت و در رویدادهایی مانند تحصن علما در حرم عبدالعظیم و ماجرای مسجد آدینه شرکت جست، جایی که در درگیری با قزاق‌های دولتی، یکی از آن‌ها را به قتل رساند.
'''مریم عمید سمنانی'''، (متولد سال ۱۲۶۱ هـ.ش، سمنان - درگذشته شهریور ۱۲۹۸ هـ.ش، سمنان) ملقب به مزین‌السلطنه، یکی از زنان روشنفکر و پیشگام در دوران قاجار و نخستین روزنامه‌نگار ایرانی بود. او تنها دختر میر سید رضی سمنانی، ملقب به رئیس‌الاطبا و پزشک قشون [[ناصرالدین شاه]]، و خواهر میرزا ابراهیم عمیدالسلطنه، نخستین نماینده سمنان و شاهرود در مجلس شورای ملی، به‌شمار می‌رفت. مریم عمید تحصیلات اولیه خود را نزد پدر فرا گرفت و سپس زبان فرانسه و عکاسی را آموخت. در سن ۱۶ سالگی با حسینقلی میرزا عمادالسلطنه سالور، از شاهزادگان قاجار، ازدواج کرد اما پس از یک سال جدا شد و این تجربه او را به مخالف سرسخت ازدواج زودهنگام و اجباری دختران تبدیل کرد. او هفت سال بعد با قوام‌الحکما، روشنفکری که مشوق فعالیت‌های فرهنگی‌اش بود، ازدواج کرد اما چند سال پس از آن، همسرش درگذشت و او به تنهایی سرپرستی دو فرزند خود را بر عهده گرفت.


پس از صدور فرمان مشروطه در ۱۲۸۵ شمسی، محمدرضا مساوات روزنامه «مساوات» را در تهران راه‌اندازی کرد که به عنوان ارگان حزب دموکرات (اجتماعیون عامیون) عمل می‌کرد و بر اصول عدالت، [[آزادی]] و مبارزه با فساد اداری تأکید داشت. این روزنامه با مقالات تند و انتقادی، به ویژه در شماره ۲۱ با عنوان «شاه در چه حال است؟»، علیه [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] قاجار موضع‌گیری کرد و منجر به شکایت شاه و دادگاهی شدن مساوات شد، هرچند با میانجی‌گری عضدالدوله، مسئله خاتمه یافت. سید محمدرضا مساوات در شب‌نامه‌ها و صبح‌نامه‌های مخفی پیش از مشروطه، نقش کلیدی در آگاهی‌بخشی عمومی ایفا کرد و پس از بمباران مجلس در سال ۱۲۸۷ شمسی، به تبریز گریخت و روزنامه را در آنجا احیا نمود. او در دوره‌های دوم، سوم و چهارم مجلس شورای ملی از تبریز و در دوره پنجم از ساوجبلاغ نماینده بود و در حزب دموکرات بر جدایی قوه قضائیه از مجریه، آموزش مجانی و اجباری، و حقوق مدنی برابر تأکید ورزید.
مریم عمید در سال ۱۲۹۱، مدرسه دخترانه مزینیه را با دو شعبه دارالعلم (برای آموزش علوم مانند خواندن، نوشتن، ریاضیات، جغرافیا و زبان‌های خارجی) و دارالصنایع (برای آموزش هنرهای دستی مانند قالی‌بافی، جوراب‌بافی و زردوزی) تأسیس کرد. برای تشویق خانواده‌ها، در ازای هر دو دانش‌آموز شهریه‌پرداز، یک دانش‌آموز را رایگان ثبت‌نام می‌کرد و از والدین تعهد می‌گرفت که فرزندانشان تا پایان دوره تحصیل را ترک نکنند. او بازرس امتحانات مدارس دخترانه بود و خواستار یکسان‌سازی برنامه درسی مدارس، تربیت معلمان و بودجه دولتی برای مدارس دخترانه شد.


فعالیت‌های مساوات فراتر از سیاست، به مبارزه با فساد اداری قاجارها معطوف بود؛ او فساد را ریشه استبداد می‌دانست و راه‌حل‌هایی چون تشکیل مجلس مؤثر، حاکمیت قانون، جایگزینی مدیران پاک‌دست و جوان، و انتقادپذیری هیئت حاکمه را پیشنهاد می‌داد. روزنامه مساوات با تمرکز بر فسادستیزی، واگذاری امتیازات به بیگانگان و ناکارآمدی دیوان‌سالاری را نقد می‌کرد و بر لزوم محاکم قضایی مستقل اصرار داشت. با این حال، تندروی‌های او، مانند مقالات طنزآمیز علیه شاه، گاه به انزوای مشروطه‌خواهان منجر شد. سید محمدرضا مساوات در سال ۱۳۰۴ شمسی درگذشت و میراث او در ترویج دموکراسی، مطبوعات آزاد و مبارزه با فساد، همچنان الهام‌بخش است.<ref name=":0">[https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/10659 نگاهی به فراز و نشیب‌هایی از زندگی سید محمدرضا مساوات - اتحاد خبر]</ref><ref name=":1">[https://www.mazdaknameh.ir/Publish/PublishID/ArticleId/181 تحلیل محتوایی و تطبیقی روزنامه‌های مشروطه خواه تهران وشهرستان‌ها - مزدک‌نامه]</ref><ref name=":2">[https://jic.uk.ac.ir/article_3693_3f297803bfbc3c8989e0ae37b7545dc1.pdf انقالب مشروطه و فساد ستیزی روزنامه مساوات - پژوهش‌نامه تمدن ایرانی]</ref>
مریم عمید در سال ۱۲۹۲ ش (۱۹۱۳ میلادی)، نشریه شکوفه را به عنوان دومین نشریه زنان ایران منتشر کرد، پس از تعطیلی هفته‌نامه دانش توسط معصومه کحال در سال ۱۲۸۹. شکوفه با تمرکز بر اخلاقیات، ادبیات، بهداشت کودکان، خانه‌داری، تربیت دختران و تصفیه اخلاق زنان، هر ۱۵ روز یک بار در چهار صفحه منتشر می‌شد. از سال دوم، رنگ سیاسی-انتقادی گرفت و به مسائل استقلال ملی، مبارزه با نفوذ خارجیان، مشکلات اقتصادی و اجتماعی پرداخت. کاریکاتورهای انتقادی در صفحه آخر، لحن طنزآمیز و اخبار زنان جهان مانند مقایسه زنان اروپایی و ایرانی از ویژگی‌های آن بود. مزین‌السلطنه یکی از اعضای اصلی انجمن همت خواتین بود که به تحریم کالاهای خارجی و ترویج هنرهای دستی می‌پرداخت و نقش مؤثری در گسترش آن داشت.


== زندگی اولیه و تحصیلات ==
مریم عمید برای ادامه انتشار شکوفه، حتی استکان‌های نقره خود را فروخت و تمام دارایی‌اش را صرف کارهای فرهنگی کرد. مزین‌السلطنه در شهریور ۱۲۹۸ خورشیدی (۱۹۱۹ میلادی) بر اثر سکته قلبی در سمنان درگذشت و انتشار شکوفه متوقف شد. فعالیت‌های او در آموزش و روزنامه‌نگاری، نقش مهمی در آگاهی زنان و [[جنبش مشروطه ایران]] ایفا کرد و میراثی ماندگار برای حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی به جا گذاشت.<ref name=":0">[https://www.karkhanedar.com/%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%B9%D9%85%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D8%B2%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C/ مریم عمید اولین زن روزنامه‌نگار ایرانی - کارخانه‌دار]</ref><ref name=":1">[https://tarikhema.org/contemporary/iran-after-islam/qajarian/145087/%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%B9%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%8C-%D8%B2%D9%86%DB%8C-%D9%82%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%A7/ مریم عمید؛ زنی از عهد قجری که تأثیر بسزایی در فرهنگسازی ایران داشت! - تاریخ ما]</ref><ref name=":2">[https://iranwire.com/fa/jinac/28029/ مزین السلطنه؛ زنی که برای انتشار روزنامه اش، استکان‌های نقره خود را فروخت - ایران وایر]</ref><ref name=":3">[https://journalismisnotacrime.com/fa/wall/mozaian_s/ مریم عمید سمنانی ملقب به مزین‌السلطنه - خبرنگاری جرم نیست]</ref><ref name=":4">[https://iranwire.com/en/women/118907-iranian-influential-women-mozayan-ol-saltaneh-1882-1919/ زنان تأثیرگذار ایرانی: مزین‌السلطنه - ایران وایر انگلیسی]</ref><ref name=":5">[https://jinhaagency.com/fa/zndgy-namh/mrym-myd-rwznamhngar-38438 مریم عمید، مزین‌السلطنه‌ی ایران - خبرگزاری زن]</ref><ref name=":6">[https://www.asriran.com/fa/news/913944/%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D8%AF%DB%80-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%DB%80-%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%E2%80%8C%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B2%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C جریدۀ فریده؛ نگاهی به کارنامۀ نخستین روزنامه‌نگار زن ایرانی - عصر ایران]</ref><ref name=":7">[https://www.tebyan.net/news/331155/%D8%AE%D8%A8%D8%B1%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%AF خبرنگارانی که نامشان ماندگار شد - تبیان]</ref>
سید محمدرضا، معروف به مساوات، در سال ۱۲۴۴ ش، در برازجان (استان فارس) به دنیا آمد. او در اوایل عمر به شیراز رفت و مشغول تحصیلات ابتدایی شد. سپس به تهران مهاجرت کرد و اغلب با میرزانصرالله‌خان دبیرالملک، پسر حاجی محمدحسین‌خان جبه‌دارباشی شیرازی ساکن تهران، امرار معاش می‌کرد. در این دوره، نزد ابوالحسن جلوه، حکیم معروف، به تحصیل علوم و معارف پرداخت.


=== زندگی شخصی و خانواده ===
== زندگی اولیه و آموزش ==
اطلاعات کمی از زندگی خصوصی مساوات موجود است. او از خانواده‌ای متوسط در برازجان بود و فرزندانش در فعالیت‌های سیاسی شرکت نداشتند. همسرش، از اهالی شیراز، در تهران زندگی می‌کرد و خانه‌شان محل جلسات مخفی بود. مساوات، ساده‌زیست بود و درآمد روزنامه را صرف مبارزه می‌کرد.
مریم عمید سمنانی، ملقب به مزین‌السلطنه، در سال ۱۲۶۱ خورشیدی در سمنان متولد شد. او تنها دختر میر سید رضی سمنانی، ملقب به رئیس‌الاطبا و پزشک قشون ناصرالدین شاه، بود و خواهر میرزا ابراهیم عمیدالسلطنه، نخستین نماینده سمنان و شاهرود در مجلس شورای ملی به‌شمار می‌رفت.<ref name=":0" />


در تبعیدهای داخلی، خانواده‌اش سختی کشیدند اما از او حمایت کردند. پس از بازگشت از تبعید، در محله‌های مرکزی تهران ساکن شد و با دوستانش مانند یحیی دولت‌آبادی معاشرت داشت.
تحصیلات اولیه او نزد پدرش انجام گرفت و پس از آن، ضمن ادامه تحصیل، زبان فرانسه و عکاسی را فرا گرفت. حضور در خانواده‌ای تحصیل‌کرده و باسواد، او را با تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه و جهان آن روزگار آشنا کرد و ذهنی جستجوگر و علاقه‌مند به علوم جدید برایش ایجاد نمود.<ref name=":1" />


مهاجرت به تهران، محمدرضا مساوات را در کانون تحولات سیاسی قرار داد. در سال ۱۳۲۳ ه‍.ق (۱۲۸۲ شمسی)، هنگامی که علمای تهران برای اعتراض به عین‌الدوله و مطالبه اصلاحات اساسی، در زاویه حضرت عبدالعظیم متحصن شدند، محمدرضا مساوات نیز جزو متحصنین بود. این رویداد، نخستین گام جدی او در عرصه مبارزه سیاسی به‌شمار می‌رفت و نشان‌دهنده تعهد زودهنگامش به آرمان‌های عدالت‌طلبانه بود.
در دورانی که ناصرالدین شاه از سواد زنان دل خوشی نداشت و برخی همسرانش سواد خود را پنهان می‌کردند، مریم عمید در چنین فضایی پیشقدم فعالیت‌های فرهنگی شد.<ref name=":2" />


پیش از استقرار رسمی مشروطه، مساوات به عنوان یکی از بنیانگذاران گروه‌های مخفی آزادی‌خواه عمل می‌کرد. او از سال ۱۳۲۱ قمری (۱۲۸۰ شمسی) به مجمع آزادمردان تهران پیوست و با رجال برجسته‌ای چون [[سید جمال‌الدین اسدآبادی]]، ملک‌المتکلمین، میرزا یحیی دولت‌آبادی، میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل و سید جمال واعظ مراوده داشت. این ارتباطات، زمینه‌ساز فعالیت‌های بعدی او در انجمن‌های انقلابی شد.
== ازدواج‌ها و خانواده ==
مریم عمید در سن ۱۶ سالگی با حسینقلی میرزا عمادالسلطنه سالور، از شاهزادگان قاجار، ازدواج کرد اما پس از یک سال، به دلیل عدم توافق، از او جدا شد و این تجربه او را به یکی از مخالفان سرسخت ازدواج زودهنگام و اجباری دختران تبدیل کرد.<ref name=":3" />


در محرم ۱۳۲۲ قمری (اردیبهشت ۱۲۸۲ شمسی)، سید محمدرضا مساوات به انجمن ملی پیوست که تحت رهبری ملک‌المتکلمین تشکیل شده بود. این انجمن، با ۶۰ عضو اولیه، فعالیت‌های سازمان‌یافته‌تری نسبت به گروه‌های پیشین داشت و هدفش ایجاد همکاری میان مجتهدان برجسته مانند [[سید عبدالله بهبهانی]] و [[سید محمد طباطبایی]] بود. اعضای انجمن از طبقات مختلف اجتماعی، از مجتهدان و تجار تا مالکان و حتی یک زرتشتی، بودند.
او هفت سال بعد، با قوام‌الحکما، یکی از روشنفکران آن زمان که مشوق کارهای فرهنگی‌اش بود، ازدواج کرد اما چند سال پس از آن، همسرش درگذشت و او به تنهایی سرپرستی دو فرزندی که از دو ازدواج خود داشت، بر عهده گرفت. آموزش علم و باسواد شدن زنان، دغدغه‌ای بود که هیچ‌گاه او را رها نکرد.<ref name=":4" />


انجمن ملی، جبهه‌ای گسترده علیه استبداد عین‌الدوله تشکیل داد. اعضا، از جمله مساوات، بر براندازی دستگاه ظلم و برقراری حکومت قانون مبتنی بر اراده ملت تأکید داشتند. در ربیع‌الاول ۱۳۲۲ قمری (خرداد ۱۲۸۲ شمسی)، در باغ میرزا سلیمان‌خان میکده، ۵۴ عضو انجمن سوگند یاد کردند که برای دستیابی به قانون و عدالت بجنگند. از این جمع، ۹ نفر، از جمله مساوات، به عنوان «کمیته انقلاب» برگزیده شدند.
اطرافیان نقل می‌کنند که وقتی به او خبر دادند پسرش را در مدرسه فلک کرده‌اند، به وزارت معارف رفت و به این رسم اعتراض کرد تا جایی که فلک کردن از مدارس حذف شد.<ref name=":0" />


کمیته انقلاب، تشکل مخفی‌ای بود که نخستین اقدامش فرستادن نمایندگانی به حوزه‌های علمیه عتبات، به ویژه نجف، برای جلب نظر علما بود. این تمهید، راه را بر سوءاستفاده استبدادگران از دین بست و مشروطه را با پشتوانه مذهبی تقویت کرد. مساوات، به عنوان یکی از اعضای هیئت کوچک ۵ نفره کمیته، در اداره امور انقلابی نقش کلیدی داشت.<ref name=":0" /><ref name=":1" />
== فعالیت‌های آموزشی ==


== ورود به مبارزات مشروطه و نقش در انجمن‌ها ==
=== تأسیس مدرسه مزینیه ===
[[پرونده:محمدرضا مساوات؛2.jpg|جایگزین=محمدرضا مساوات در میان جمعی از مشروطه‌خواهان|بندانگشتی|محمدرضا مساوات در میان جمعی از مشروطه‌خواهان]]
در سال ۱۲۹۱ خورشیدی، مریم عمید مدرسه دخترانه مزینیه را تأسیس کرد. به دلیل شرایط مردسالار و عدم رغبت خانواده‌ها به آموزش دختران، برای تشویق تحصیل، در مقابل ثبت‌نام دو دانش‌آموز شهریه‌پرداز، یک دانش‌آموز را رایگان ثبت‌نام می‌کرد و از والدین تعهد می‌گرفت که فرزندانشان تا پایان دوره تحصیل را ترک نکنند.<ref name=":5" />
سید محمدرضا مساوات در رویدادهای کلیدی مشروطه، حضوری فعال داشت. در ماجرای مسجد آدینه (حدود ۱۳۲۴ قمری/۱۲۸۳ شمسی)، که اعتراض به عین‌الدوله و کشته شدن سید عبدالحمید منجر به تجمع علما، بازاریان و مردم شد، مساوات جزو متحصنین بود. دولت هشدار داده بود که از تعطیلی بازار و اجتماع بپرهیزند، اما مردم به خیابان‌ها ریختند و مورد حمله قشون دولتی قرار گرفتند. مساوات، خشمگین از بی‌رحمی قزاق‌ها، وارد مبارزه مسلحانه شد و یکی از آن‌ها را به قتل رساند. این اقدام، او را به نمادی از مقاومت مسلحانه تبدیل کرد.


پس از مهاجرت علما به قم و تحصن در سفارت انگلیس، شب‌نامه‌ها ابزار اصلی آگاهی‌بخشی شدند. محمدرضا مساوات، با چاپ ژلاتین، صبح‌نامه‌ای مخفی با عنوان «حریت عدالت و مساوات» منتشر کرد که ۱۸ یا ۱۹ شماره داشت. محل توزیع آن، کوچه عدالت‌خواهان و خانه آزادالمله بود، و بهای آن با شعارهایی چون «تهران: غیرت و حمیت»، «تبریز: رفع ظلم و ذلت» و «اصفهان: اتحاد جماعت» تعیین شده بود. این نشریه، آخرین شب‌نامه پیش از مشروطه بود و نقش مهمی در بسیج عمومی ایفا کرد.
مدرسه مزینیه دو شعبه داشت: دارالعلم، که علوم مختلف از خواندن و نوشتن تا ریاضیات، جغرافیا، تاریخ، عربی، فرانسه و هندسه در آن تدریس می‌شد و شرط قبولی، موفقیت در امتحان وزارت معارف بود؛ این شعبه در کنار باغ آصف‌الدوله قرار داشت.<ref name=":1" />


در جریان بازگشت علما به تهران، مساوات پنهانی به شهر آمد و در خانه ملک‌المتکلمین، پیشنهاد داد تا مانع توافق میان عین‌الدوله و متحصنین شوند. این مداخله، از پراکندگی آزادی‌خواهان جلوگیری کرد. بعدها، با خودداری عین‌الدوله از اعطای حقوق مشروطه، انجمن‌ها احیا شدند و مساوات در تجمع برای آزادی شیخ محمد واعظ شرکت داشت.
دارالصنایع، که به آموزش هنرهای دستی مانند خیاطی، قالی‌بافی، جوراب‌بافی، زردوزی و توربافی اختصاص داشت و در محله آب‌منگل واقع بود. معلمان این مدارس، تحصیل‌کرده و از هنرمندان زمان خود بودند؛ برای مثال، رئیس شعبه خیاطی، خانم خان‌زاده بود که طراحی، نقاشی و خیاطی را در پاریس آموخته بود.<ref name=":0" />


پس از صدور فرمان مشروطه در ۱۴ جمادی‌الثانی ۱۳۲۴ قمری (۱۴ مرداد ۱۲۸۵ شمسی)، مساوات در حمایت از تشکیل بانک ملی، به انتشار صبح‌نامه ادامه داد. این فعالیت‌ها، او را به چهره‌ای برجسته در میان مشروطه‌خواهان تبدیل کرد.
=== نقش در آموزش عمومی ===
مریم عمید بازرس امتحانات کلیه مدارس دخترانه بود و در جلسات امتحان شرکت می‌کرد. او نخستین کسی بود که خواستار یکسان شدن برنامه درسی مدارس شد و اعتقاد داشت مدارس دخترانه باید دولتی باشند تا وزارت معارف بودجه‌ای برای آنها منظور کند و مدیران زیر بار فشارهای مالی تعطیل نشوند.<ref name=":2" />


=== پیوستگی به حزب دموکرات ===
روزنامه شکوفه پر از انتقادهای او به وزارت معارف از وضع مدارس دخترانه بود و پیشنهادهایی مانند ایجاد آموزشگاه برای تربیت معلمان و تخصیص بودجه برای مدارس دولتی دخترانه ارائه داد.<ref name=":6" />
با تشکیل مجلس دوم، سید محمدرضا مساوات به حزب اجتماعیون عامیون (دموکرات) پیوست که از تشکل‌های مخفی به حزبی رسمی تبدیل شد. این حزب، با ۲۷ نماینده در مجلس، بر اصول مدرنیته تأکید داشت: مملکت قانونی با حکومت مرکزی قوی، حقوق مدنی برابر برای همه نژادها و مذاهب، آزادی کلام و مطبوعات، انتخابات عمومی و مخفی، جدایی قوه قضائیه از مجریه، جدایی سیاست از روحانیت، آموزش مجانی و اجباری (با توجه به تربیت زنان)، و خدمت نظام اجباری.


دموکرات‌ها، مخالفان روش ملایم اعتدالیون بودند و آن‌ها را ارتجاعی می‌خواندند. مساوات، با قلم توانایش، مقالات تند در روزنامه‌های حزب نوشت و به امپریالیسم بیگانگان حمله کرد. روزنامه «ایران نو» ارگان رسمی حزب شد و مساوات در آن نقش داشت.<ref name=":0" /><ref name=":1" />
== فعالیت‌های روزنامه‌نگاری ==
[[پرونده:رونامه شکوفه.jpg|جایگزین=روزنامه شکوفه|بندانگشتی|360x360پیکسل|روزنامه شکوفه]]


== تأسیس و محتوای روزنامه مساوات ==
=== انتشار نشریه شکوفه ===
[[پرونده:روزنامه مساوات.jpg|جایگزین=روزنامه مساوات|بندانگشتی|380x380پیکسل|روزنامه مساوات]]
در سال ۱۲۹۲ خورشیدی (۱۹۱۳ میلادی)، نزدیک به هشت دهه پس از نخستین روزنامه در ایران، مریم عمید نشریه شکوفه را به عنوان نخستین روزنامه زنان منتشر کرد، در حالی که هفته‌نامه دانش توسط معصومه کحال در سال ۱۲۸۹ خورشیدی هفته‌ای یک بار در هشت صفحه با چاپ سربی منتشر می‌شد و پس از یک سال متوقف گردید.<ref name=":3" />


نام «مساوات» از روزنامه‌ای که سید محمدرضا مساوات در دوره اول مشروطه منتشر کرد، برگرفته شد. این روزنامه، ارگان مبارزاتی بود و بر عدالت و برابری تأکید داشت. پس از بمباران مجلس در سال ۱۳۲۶ قمری (۱۲۸۷ شمسی)، مساوات پنهانی از تهران به تبریز گریخت و با زحمات زیاد از راه مازندران و گیلان، به مشروطه‌خواهان تبریز پیوست. ادوارد براون در کتاب «انقلاب ایران» می‌نویسد: <blockquote>«از چهارتن باقی‌مانده، سید محمدرضا (مساوات) موفق به فرار شد و در گرسنگی و بینوایی طاقت‌فرسا در مازندران و گیلان گذراند، سپس به تبریز رسید و روزنامه مساوات را آنجا منتشر کرد.» </blockquote>در تبریز، روزنامه مساوات به صورت هفتگی در سال ۱۳۲۶ قمری منتشر شد. پس از بازگشت به تهران، مساوات با سید عبدالرحیم خلخالی، انتشار آن را از سر گرفت. محتوای روزنامه، بر فسادستیزی تمرکز داشت و فساد اداری قاجارها را ریشه بحران‌های اقتصادی می‌دانست. نویسندگان، واگذاری امتیازات به روس و انگلیس و اختلاس‌های درباریان را نقد می‌کردند.<ref name=":0" /><ref name=":2" />
روزنامه شکوفه با پیام «باد آمد و بوی عنبر آورد/ بادام، شکوفه بر سر آورد» زیر لوگو منتشر شد. مریم عمید در شماره اول نوشت: هیچ مملکتی پا به دایره تمدن نگذاشت مگر بوسیله روزنامه که افکار را تنقید می‌کند، زندگانی، تجارت، زراعت و معرفت را نشان می‌دهد و زنان را از خواب غفلت بیدار می‌نماید تا از ذلت جهل به عزت علم برسند.<ref name=":2" />


=== موضع‌گیری علیه فساد و استبداد ===
روزنامه شکوفه در دو سطر زیر عنوان معرفی شد: صاحبه امتیاز و مدیر مسئوله مزین‌السلطنه صبیه مرحوم آقا میرزا سید رضی رئیس‌الاطبا، روزنامه‌ای اخلاقی، ادبی، حفظ‌الصحه اطفال، خانه‌داری، بچه‌داری، مسلک مستقیمش تربیت دوشیزگان و تصفیه اخلاق زنان راجع به مدارس نسوان، عجالتاً گاهی دو نمره طبع می‌شود.<ref name=":7" />
روزنامه مساوات، فساد را سوءاستفاده از قدرت دولتی و ناکارآمدی قانون تعریف می‌کرد و آن را به دسته‌های سیاسی، اقتصادی، اداری و فرهنگی تقسیم می‌داشت. ریشه فساد را در فردگرایی، خویشاوندسالاری و انحصارگرایی می‌دید و تأکید داشت که بی‌اعتمادی عمومی به حکومت را افزایش می‌دهد. در دوره قاجار، شاهان امتیازات را به مزایده می‌گذاشتند و مالیات سنگین بر طبقات پایین تحمیل می‌کردند.


مساوات، حاکمیت قانون را کلید مبارزه با فساد می‌دانست. پس از مشروطه، بر اصلاح شاخه تقنینی اصرار ورزید و گفت تا مجلس تنظیم نشود، شاخه اجرایی و مالی اصلاح نمی‌شود. نقش علم و آگاهی را در مهار استبداد برجسته کرد و نبود وزارتخانه‌های منظم و مدیران شایسته را عامل فساد دانست. (پژوهش‌نامه تمدن ایرانی)
==== ویژگی‌ها و محتوای روزنامه شکوفه ====
روزنامه شکوفه دومین نشریه ویژه زنان پس از هفته‌نامه دانش بود که با هدف بیداری توده زنان تأسیس شد و نام آن به خط نسخ با شعری درج گردید. در چهار صفحه با خط نسخ نوشته می‌شد که از شماره پنجم نستعلیق شد و از سال دوم با حروف سربی چاپ گردید؛ صفحه آخر کاریکاتور مرتبط با موضوع داشت که از سال سوم حذف شد.<ref name=":0" />


=== درگیری با محمدعلی شاه ===
دوره انتشار را به دو قسمت تقسیم می‌کنند: از شماره اول تا دهم، مقالات بیشتر دربارهٔ تساوی حقوق زن و مرد، توسعه امور فرهنگی زنان، تحصیل دختران، مسائل خانواده، بهداشت و حمله به خرافه‌پرستی بود.<ref name=":4" />
شهرت سید محمدرضا مساوات، با مقاله «شاه در چه حال است؟» در شماره ۲۱ روزنامه (۲۴ ربیع‌الاول ۱۳۲۶ قمری) به اوج رسید. پیش از آن، استشهادیه‌ای برای گواهی بدکاره بودن ام‌الخاقان (شاهزاده) به بازار فرستاده بود. این تندروی، شاه را به روسیه نزدیک کرد.<ref>کتاب «تاریخ مشروطه ایران» - احمد کسروی</ref>


شاه به وزارت عدلیه شکایت کرد و مویدالسلطنه وکیل شد، اما مساوات به دادگاه نرفت و گفت اظهار رسمی دریافت نکرده. یحیی دولت‌آبادی نوشت: «ما قصد بهبود روابط با شاه داشتیم، اما مقاله مانع شد.»
از شماره دهم تا پایان، رنگ سیاسی-انتقادی گرفت و بحث‌هایی مانند استقلال ملی، مبارزه با نفوذ خارجیان، مشکلات اقتصادی، اجتماعی و عقب‌ماندگی جامعه ایران و انتقاد از مسئولان را در دستور کار قرار داد. لحن طنزآمیز، پرداختن به مسائل زنان، تحصیل دختران و مسائل سیاسی روز از ویژگی‌های این روزنامه بود.<ref name=":3" />


بسیاری مشروطه‌خواهان، مساوات را شایسته مجازات می‌دانستند، اما ملک‌المتکلمین وکالت او را بر عهده گرفت. با پا در میانی عضدالدوله، شاه نامه‌ای نوشت: «تقصیرات مدیر مساوات هرقدر بزرگ، مقام شما بزرگتر است؛ توسط شما قبول کردیم، بعد بسپارید چنین نکند.» مساوات در شماره ۲۲ نوشت: «شاه با مساوات در جدال است چرا؟» و طنزی شش‌پرده‌ای سرود.<ref name=":0" /><ref name=":1" />
هدف روزنامه شکوفه، آشنایی زنان با آثار ادبی، خرافه‌زدایی، راهنمایی خانه‌داری و بچه‌داری و بهبود روحیه زنان بود؛ با گذشت زمان، لحن تندتر شد و به انتقاد از ازدواج زودهنگام دختران، اعتراض به مداخلات ابرقدرت‌ها و تشویق استقلال ملی پرداخت.<ref name=":2" />


== نمایندگی مجلس و فعالیت‌های سیاسی ==
شکوفه اخبار زنان جهان مانند نمایش زنانه در لندن و مقایسه زنان اروپایی با ایرانی را منعکس می‌کرد که نشان‌دهنده آگاهی نویسندگان از اوضاع بین‌المللی بود.<ref name=":1" />
سید محمدرضا مساوات در دوره دوم مجلس از تبریز، و در دوره‌های سوم و چهارم از تهران نماینده شد. در دوره پنجم، از ساوجبلاغ وکیل گردید. به عنوان عضو حزب دموکرات، بر اعلام جمهوری و تغییر ساختار قدرت تأکید داشت. در مجلس، بر حقوق مدنی برابر و جدایی قوای سه‌گانه پافشاری کرد.


در سال ۱۳۳۴ قمری (۱۲۹۳ شمسی)، با مهاجرین از تهران به اسلامبول (استانبول) رفت و فعالیت‌هایش در خارج، ادامه مبارزه با استبداد بود.
یکی از اقدامات مهم مریم عمید مزین‌السلطنه، معرفی نامزدهای مورد قبول زنان در انتخابات دوره سوم مجلس شورای ملی بود که عواقبی داشت.<ref name=":6" />


=== تأکید بر فسادستیزی در مجلس ===
انتشار روزنامه شکوفه واکنش‌های متفاوتی داشت: برخی مدیران مدارس و وزارت معارف حمایت کردند اما عده‌ای آن را برای تأمین معاش مزین‌السلطنه دانستند. او در پاسخ نوشت: <blockquote>«خوب بود خانم‌های عالمه مطالعه می‌فرمودند و شاگردان را تشویق می‌کردند تا مثل ما تربیت نشوند.»<ref name=":4" /> </blockquote>مریم عمید همچنین نوشت: <blockquote>«سبب عقب‌ماندگی‌مان از قافله تمدن فقط جهل نسوان است و بس.»<ref name=":3" /> </blockquote>قیمت اشتراک روزنامه شکوفه در تهران هشت قران، شش‌ماهه دو قران، تک‌نمره صد دینار، شهرستان‌ها هشت قران و خارجه شش فرانک بود؛ هر ۱۵ روز چاپ می‌شد اما با جنگ جهانی اول، نامنظم گردید و تا مرگ مزین‌السلطنه (شش سال) ادامه یافت.<ref name=":2" />
سید محمدرضا مساوات در مجلس، تشکیل محاکم قضایی مستقل را برای مبارزه با فساد ضروری می‌دانست. پیشنهاد داد جوانان پاک‌دست و دانشمند جایگزین اختلاس‌گران شوند. انتقادپذیری هیئت حاکمه و نمایندگان را پایه استقلال ایران خواند.


روزنامه مساوات، بر تخصص و تعهد نمایندگان اصرار ورزید و گفت بدون آن، آرمان‌های مشروطه محقق نمی‌شود. با بحران‌های داخلی و خارجی، فساد ادامه یافت، اما تلاش‌های مساوات، امید اولیه ایجاد کرد.<ref name=":0" /><ref name=":1" />
== عضویت در انجمن همت خواتین ==
مریم عمید مزین‌السلطنه یکی از اعضای اصلی انجمن همت خواتین، متشکل از فعالان حقوق زنان، بود که به ترویج کالاهای داخلی، فراگیری هنرهای دستی توسط زنان و کسب تربیت، علم و هنر می‌پرداخت.<ref name=":1" />


== فعالیت‌های روزنامه مساوات و تأثیر بر جامعه ==
انجمن توسط مدیران مدارس دخترانه به ریاست نورالدجی تأسیس شد و مریم عمید نقش مؤثری در معرفی و گسترش فعالیت‌های آن داشت. یکی از اهداف، تحریم اجناس خارجی و منع واردات بود؛ تحریم منسوجات خارجی قرار شد تمام مدارس دخترانه از پارچه‌های ایرانی استفاده کنند و متخلف اخراج شود؛ ظرف یک ماه نزدیک به پنج هزار نفر پیوستند.<ref name=":5" />
روزنامه مساوات پس از فرار سید محمدرضا مساوات به تبریز، در شرایط سخت جنگی احیا شد. در تبریز، که مرکز مقاومت مشروطه‌خواهان در برابر نیروهای دولتی بود، مساوات با همکاری [[ستارخان]] و [[باقر خان|باقرخان]]، نشریه را به صورت هفتگی منتشر کرد. این نسخه‌های تبریزی، بر روحیه مبارزان افزود و اخبار تهران را با تحلیل‌های محلی ترکیب می‌کرد. پس از فتح تهران در سال ۱۳۲۷ قمری (۱۲۸۸ شمسی)، مساوات به پایتخت بازگشت و انتشار منظم روزنامه را از سر گرفت. شماره‌های اولیه تهرانی، بر جشن پیروزی مشروطه تمرکز داشتند و از مردم می‌خواستند هوشیار بمانند تا دستاوردهای انقلاب حفظ شود.


توزیع روزنامه مساوات گسترده بود؛ در تهران از طریق دکه‌های روزنامه‌فروشی، در شهرستان‌ها مانند اصفهان، شیراز و تبریز از طریق نمایندگان محلی، و حتی در خارج از کشور مانند عثمانی و روسیه به دست ایرانیان مقیم می‌رسید. بهای هر شماره یک قران بود، اما برای طبقات پایین‌تر، نسخه‌های رایگان توزیع می‌شد تا آگاهی عمومی افزایش یابد. مساوات شخصاً بر چاپ نظارت داشت و از دستگاه‌های ژلاتینی برای شب‌نامه‌های اضطراری استفاده می‌کرد.
از شماره دهم شکوفه، روزنامه ارگان انجمن شد و مسائل استقلال ملی و مبارزه با خارجیان را بحث کرد. مریم عمید فعالیت‌ها و سخنرانی‌های انجمن را در شکوفه انعکاس می‌داد و نقش بسزایی در گسترش تفکر آن داشت.<ref name=":0" />


=== محتوای انتقادی و طنز سیاسی ===
== دیدگاه‌ها و تلاش‌های فرهنگی ==
مقالات روزنامه مساوات، اغلب با زبان طنزآمیز نوشته می‌شدند تا پیام‌های جدی را به مردم عادی برسانند. برای مثال، در سری مقالات علیه درباریان، از شخصیت‌های خیالی برای نقد واقعی استفاده می‌کرد. یکی از معروف‌ترین آن‌ها، طنز شش‌پرده‌ای پس از ماجرای دادگاه بود که شاه را به عنوان شخصیتی ضعیف و تحت تأثیر بیگانگان نشان می‌داد. این طنزها، خوانندگان را به خنده وامی‌داشتند اما همزمان به فکر فرو می‌بردند. نویسندگان، از جمله خود مساوات، بر لزوم جایگزینی مدیران فاسد با افراد جوان و تحصیل‌کرده تأکید داشتند و مثال‌هایی از اختلاس در وزارتخانه‌های مالیه و داخله می‌آوردند.
مریم عمید زن روشنفکری بود که فعالیت‌های اجتماعی‌اش او را به چهره‌ای مبارز در دوره مشروطه تبدیل کرد. او در راه توسعه و ادامه انتشار روزنامه، از هیچ کوششی دریغ نکرد؛ حتی تمام استکان‌های نقره خود را فروخت تا مخارج چاپ شکوفه را بپردازد و تمام اموال و دارایی خود را صرف کارهای اجتماعی و فرهنگی کرد.<ref name=":2" />


روزنامه مساوات همچنین به مسائل اجتماعی می‌پرداخت؛ آموزش زنان، حقوق اقلیت‌ها و خدمت نظام اجباری را به عنوان راه‌های مدرنیزاسیون معرفی می‌کرد. در شماره‌های پس از مجلس دوم، بر نظارت مجلس بر بودجه دولت اصرار ورزید و گزارش‌هایی از واگذاری معادن به شرکت‌های خارجی منتشر کرد که منجر به اعتراضات عمومی شد.
او در کنار مقالات برای آموزش زنان، پیام‌هایی برای مردان داشت و آنها را به احترام به زنان تشویق می‌کرد و زن و مرد را در زندگی همراه یکدیگر می‌دید. مبارزه با خرافات و عقاید عقب‌افتاده در میان زنان از مباحث مهم بود؛ وضعیت زنان اروپا را مطرح کرد و آن را راه آگاهی زنان ایران دانست.<ref name=":7" />


=== تأثیر بر دیگر مطبوعات ===
شکوفه بیشتر در مدارس دخترانه میان مدیران، آموزگاران و دانش‌آموزان انتشار می‌یافت و تأثیر مستقیم آن در زنان انکارناپذیر بود.<ref name=":0" />
روزنامه مساوات، الگویی برای نشریات دیگر شد. روزنامه‌هایی مانند [[روزنامه حبل‌المتین|حبل‌المتین]] و ایران نو، از سبک انتقادی آن تقلید کردند. در شهرستان‌ها، نشریات محلی مانند انجمن تبریز و جهاد اکبر اصفهان، مقالات مساوات را بازنشر می‌دادند. این تأثیر، شبکه‌ای از مطبوعات مشروطه‌خواه ایجاد کرد که استبداد را از زوایای مختلف مورد حمله قرار می‌داد. ادوارد براون، شرق‌شناس انگلیسی، در کتاب خود به نقش مساوات در احیای مطبوعات پس از [[استبداد صغیر]] اشاره کرده و آن را عامل کلیدی پیروزی مشروطه می‌داند.


در دوره مهاجرت به استانبول ترکیه، مساوات با همکاری دیگر مهاجران، نشریه‌ای مخفی منتشر کرد که اخبار ایران را به اروپا می‌رساند و حمایت بین‌المللی جلب می‌کرد. این فعالیت‌ها، نشان‌دهنده تعهد مداوم او به روزنامه‌نگاری به عنوان ابزار مبارزه بود.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" />
== مرگ و میراث ==
مریم عمید مزین‌السلطنه در شهریور ۱۲۹۸ خورشیدی (۱۹۱۹ میلادی)، در سفری به زادگاهش سمنان، بر اثر سکته قلبی درگذشت. با مرگ او، انتشار شکوفه متوقف شد.<ref name=":4" />


== نقش در حزب دموکرات و اختلافات داخلی ==
با مرگ مزین‌السلطنه، نه تنها از حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی کم نشد بلکه اقدامات ماندگارش شروعی برای حضور زنان دیگر شد که از اندرونی‌ها بیرون آمدند و در عرصه‌های مختلف خود را نشان دادند تا نامشان ماندگار بماند.<ref name=":1" />
حزب دموکرات (اجتماعیون عامیون)، با رهبری افرادی مانند سید محمدرضا مساوات، سلیمان میرزا و [[سیّدحسن تقی‌زاده|سید حسن تقی‌زاده]]، بر برنامه‌ای رادیکال تأکید داشت. مساوات، به عنوان یکی از اعضای هیئت اجرایی، بر جدایی کامل دین از سیاست پافشاری می‌کرد تا روحانیت نتواند در امور دولتی دخالت کند. او آموزش را پایه پیشرفت می‌دانست و پیشنهاد داد مدارس مدرن در همه روستاها با تمرکز بر علوم طبیعی و حقوق شهروندی تأسیس شوند.


در کنگره‌های حزب، سید محمدرضا مساوات سخنرانی‌هایی ایراد می‌کرد که بر برابری نژادی و مذهبی تأکید داشت. برای مثال، از حقوق زرتشتیان و ارامنه دفاع کرد و گفت ایران متعلق به همه ساکنانش است، نه فقط مسلمانان شیعه. این موضع، حزب را از اعتدالیون متمایز می‌کرد که رویکرد محافظه‌کارانه‌تری داشتند.
== منابع ==
 
=== اختلاف با اعتدالیون و تندروی‌ها ===
تندروی مساوات، گاه به اختلافات داخلی منجر می‌شد. اعتدالیون، به رهبری سید محمد طباطبایی، او را متهم به تضعیف وحدت می‌کردند. در ماجرای مقاله «شاه در چه حال است؟»، بسیاری از مشروطه‌خواهان معتقد بودند که این اقدام، شاه را به سمت روسیه سوق داد و به استبداد صغیر کمک کرد. یحیی دولت‌آبادی در خاطراتش می‌نویسد که تلاش برای آشتی با دربار، با مقالات مساوات خنثی شد.
 
با این حال، محمدرضا مساوات دفاع می‌کرد که بدون انتقاد صریح، فساد ریشه‌کن نمی‌شود. او در مجلس، علیه قراردادهای استعماری اعتراض کرد و گفت واگذاری راه‌آهن به روس‌ها، استقلال را تهدید می‌کند. این اعتراضات، حمایت جوانان تحصیل‌کرده را جلب کرد اما درباریان را خشمگین ساخت.
 
در دوره چهارم مجلس، مساوات بر اصلاح قانون انتخابات تأکید داشت تا رأی‌دهندگان واقعی انتخاب شوند، نه افراد دست‌نشانده. او پیشنهاد داد سن رأی‌دهی کاهش یابد و زنان در آینده حق رأی بگیرند، که ایده‌ای پیشرو بود.
 
=== فعالیت در مهاجرت ===
در ۱۳۳۴ قمری، با اشغال ایران توسط روس‌ها، مساوات با گروه مهاجرین به قم و سپس اسلامبول رفت. در آنجا، کمیته میلیون را تشکیل دادند و علیه اشغالگران بیانیه صادر کردند. مساوات، مقالات انگلیسی‌زبان نوشت تا جهان را از وضعیت ایران آگاه کند. بازگشت او به ایران پس از جنگ جهانی اول، با تمرکز بر بازسازی مشروطه همراه بود.<ref name=":0" /><ref name=":1" /><ref name=":2" />
 
== مبارزه با فساد اداری و پیشنهادهای اصلاحی ==
سید محمدرضا مساوات فساد اداری را به چهار دسته تقسیم می‌کرد: سیاسی (سوءاستفاده از قدرت برای منافع شخصی)، اقتصادی (اختلاس و رشوه)، اداری (خویشاوندسالاری و ناکارآمدی) و فرهنگی (ترویج بی‌اعتمادی). او ریشه آن را در نظام مطلقه قاجار می‌دید که شاهان امتیازات را به خارجی‌ها می‌فروختند تا بدهی‌های شخصی بپردازند. او مثال‌هایی مانند امتیاز رویترز و تنباکو را ذکر می‌کرد.
 
در مقالات، بر مالیات‌های سنگین بر کشاورزان و تجار تأکید داشت که منجر به فقر عمومی می‌شد، در حالی که دربار در تجمل غرق بود. مساوات گفت بدون حاکمیت قانون، فساد ادامه می‌یابد.<ref name=":2" />
 
=== پیشنهادهای عملی ===
برای مبارزه، سید محمدرضا مساوات تشکیل مجلس مؤثر را ضروری می‌دانست تا قوانین ضدفساد تصویب کند. او پیشنهاد داد مدیران جوان و پاک‌دست جایگزین شوند و حقوق آن‌ها کافی باشد تا رشوه نگیرند. بر محاکم مستقل اصرار ورزید تا مفسدان محاکمه شوند. همچنین، انتقادپذیری دولت را پایه استقلال خواند و گفت نمایندگان باید آزادانه سخن بگویند.
 
در روزنامه، کمپین‌هایی برای گزارش فساد راه انداخت و خوانندگان را تشویق به ارسال مدارک کرد. این اقدامات، فشار عمومی ایجاد کرد و برخی مدیران فاسد برکنار شدند.
 
=== تأثیر بر قوانین مشروطه ===
تلاش‌های مساوات، در متمم قانون اساسی منعکس شد که جدایی قوا و نظارت مجلس را تضمین می‌کرد. او بر آموزش اجباری تأکید داشت تا نسل جدیدی آگاه تربیت شود که فساد را تحمل نکند.<ref name=":0" /><ref name=":2" />
 
== پایان زندگی و میراث ==
سید محمدرضا مساوات در اواخر عمر از بیماری‌های ناشی از سال‌ها مبارزه رنج برد. او در سال ۱۳۰۴ ش، در تهران درگذشت و در آرامگاهی ساده دفن شد. مراسم تشییع، با حضور مشروطه‌خواهان برگزار شد و سخنرانی‌هایی در ستایش مبارزه‌اش ایراد گردید. زندگی پرتلاطم او، از برازجان تا تبریز و استانبول، نماد تعهد به مشروطه بود.
 
=== میراث ===
میراث سید محمدرضا مساوات، در ترویج مطبوعات آزاد، حزب دموکرات و فسادستیزی است. روزنامه‌اش، الگویی برای رسانه‌های انتقادی شد. نقشش در انجمن‌ها و شب‌نامه‌ها، آگاهی عمومی را افزایش داد. [[ناظم‌الاسلام کرمانی]] در «تاریخ بیداری ایرانیان» می‌گوید که چنین مبارزانی پایه‌گذار تحولات بودند و او را یکی از پیشگامان شب‌نامه‌ها می‌داند. همچنین، عباس میرزا معزالسلطنه در «انقلاب مشروطه ایران» به فعالیت‌های او اشاره دارد و فعالیت‌های روزنامه‌اش را ستوده‌است.<ref>[https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/10659 نگاهی به فراز و نشیب‌هایی از زندگی سید محمدرضا مساوات - اتحاد خبر]</ref><ref>[https://www.mazdaknameh.ir/Publish/PublishID/ArticleId/181 تحلیل محتوایی و تطبیقی روزنامه‌های مشروطه خواه تهران وشهرستان‌ها - مزدک‌نامه]</ref><ref>[https://jic.uk.ac.ir/article_3693_3f297803bfbc3c8989e0ae37b7545dc1.pdf انقالب مشروطه و فساد ستیزی روزنامه مساوات - پژوهش‌نامه تمدن ایرانی]</ref>
 
== منابع: ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۱۰

برای صفحه تمرین.jpg
مریم عمید سمنانی
مریم عمید؛1.jpg
مریم عمید (مزین‌السلطنه)
شناسنامه
معروف بهمزین‌السلطنه
زادروز۱۲۶۱ خورشیدی (۱۸۸۲ میلادی)
زادگاهسمنان، ایران
تاریخ مرگشهریور ۱۲۹۸ خورشیدی (۱۹۱۹ میلادی)
محل مرگسمنان، ایران
همسر(ان)حسینقلی میرزا عمادالسلطنه سالور (ازدواج اول، جدا شد) قوام‌الحکما (ازدواج دوم)
فرزنداندو فرزند (از دو ازدواج)
تحصیلاتتحصیلات اولیه نزد پدر، زبان فرانسه
دیناسلام
اطلاعات سیاسی
سمتمدیر و صاحب‌امتیاز روزنامه شکوفه

مؤسس و مدیر مدرسه دخترانه مزینیه

بازرس امتحانات مدارس دخترانه
فعالیت‌هاروزنامه‌نگاری زنان، آموزش دختران، ترویج صنایع دستی، تحریم کالاهای خارجی، عضویت در انجمن همت خواتین

مریم عمید سمنانی، (متولد سال ۱۲۶۱ هـ.ش، سمنان - درگذشته شهریور ۱۲۹۸ هـ.ش، سمنان) ملقب به مزین‌السلطنه، یکی از زنان روشنفکر و پیشگام در دوران قاجار و نخستین روزنامه‌نگار ایرانی بود. او تنها دختر میر سید رضی سمنانی، ملقب به رئیس‌الاطبا و پزشک قشون ناصرالدین شاه، و خواهر میرزا ابراهیم عمیدالسلطنه، نخستین نماینده سمنان و شاهرود در مجلس شورای ملی، به‌شمار می‌رفت. مریم عمید تحصیلات اولیه خود را نزد پدر فرا گرفت و سپس زبان فرانسه و عکاسی را آموخت. در سن ۱۶ سالگی با حسینقلی میرزا عمادالسلطنه سالور، از شاهزادگان قاجار، ازدواج کرد اما پس از یک سال جدا شد و این تجربه او را به مخالف سرسخت ازدواج زودهنگام و اجباری دختران تبدیل کرد. او هفت سال بعد با قوام‌الحکما، روشنفکری که مشوق فعالیت‌های فرهنگی‌اش بود، ازدواج کرد اما چند سال پس از آن، همسرش درگذشت و او به تنهایی سرپرستی دو فرزند خود را بر عهده گرفت.

مریم عمید در سال ۱۲۹۱، مدرسه دخترانه مزینیه را با دو شعبه دارالعلم (برای آموزش علوم مانند خواندن، نوشتن، ریاضیات، جغرافیا و زبان‌های خارجی) و دارالصنایع (برای آموزش هنرهای دستی مانند قالی‌بافی، جوراب‌بافی و زردوزی) تأسیس کرد. برای تشویق خانواده‌ها، در ازای هر دو دانش‌آموز شهریه‌پرداز، یک دانش‌آموز را رایگان ثبت‌نام می‌کرد و از والدین تعهد می‌گرفت که فرزندانشان تا پایان دوره تحصیل را ترک نکنند. او بازرس امتحانات مدارس دخترانه بود و خواستار یکسان‌سازی برنامه درسی مدارس، تربیت معلمان و بودجه دولتی برای مدارس دخترانه شد.

مریم عمید در سال ۱۲۹۲ ش (۱۹۱۳ میلادی)، نشریه شکوفه را به عنوان دومین نشریه زنان ایران منتشر کرد، پس از تعطیلی هفته‌نامه دانش توسط معصومه کحال در سال ۱۲۸۹. شکوفه با تمرکز بر اخلاقیات، ادبیات، بهداشت کودکان، خانه‌داری، تربیت دختران و تصفیه اخلاق زنان، هر ۱۵ روز یک بار در چهار صفحه منتشر می‌شد. از سال دوم، رنگ سیاسی-انتقادی گرفت و به مسائل استقلال ملی، مبارزه با نفوذ خارجیان، مشکلات اقتصادی و اجتماعی پرداخت. کاریکاتورهای انتقادی در صفحه آخر، لحن طنزآمیز و اخبار زنان جهان مانند مقایسه زنان اروپایی و ایرانی از ویژگی‌های آن بود. مزین‌السلطنه یکی از اعضای اصلی انجمن همت خواتین بود که به تحریم کالاهای خارجی و ترویج هنرهای دستی می‌پرداخت و نقش مؤثری در گسترش آن داشت.

مریم عمید برای ادامه انتشار شکوفه، حتی استکان‌های نقره خود را فروخت و تمام دارایی‌اش را صرف کارهای فرهنگی کرد. مزین‌السلطنه در شهریور ۱۲۹۸ خورشیدی (۱۹۱۹ میلادی) بر اثر سکته قلبی در سمنان درگذشت و انتشار شکوفه متوقف شد. فعالیت‌های او در آموزش و روزنامه‌نگاری، نقش مهمی در آگاهی زنان و جنبش مشروطه ایران ایفا کرد و میراثی ماندگار برای حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی به جا گذاشت.[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸]

زندگی اولیه و آموزش

مریم عمید سمنانی، ملقب به مزین‌السلطنه، در سال ۱۲۶۱ خورشیدی در سمنان متولد شد. او تنها دختر میر سید رضی سمنانی، ملقب به رئیس‌الاطبا و پزشک قشون ناصرالدین شاه، بود و خواهر میرزا ابراهیم عمیدالسلطنه، نخستین نماینده سمنان و شاهرود در مجلس شورای ملی به‌شمار می‌رفت.[۱]

تحصیلات اولیه او نزد پدرش انجام گرفت و پس از آن، ضمن ادامه تحصیل، زبان فرانسه و عکاسی را فرا گرفت. حضور در خانواده‌ای تحصیل‌کرده و باسواد، او را با تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه و جهان آن روزگار آشنا کرد و ذهنی جستجوگر و علاقه‌مند به علوم جدید برایش ایجاد نمود.[۲]

در دورانی که ناصرالدین شاه از سواد زنان دل خوشی نداشت و برخی همسرانش سواد خود را پنهان می‌کردند، مریم عمید در چنین فضایی پیشقدم فعالیت‌های فرهنگی شد.[۳]

ازدواج‌ها و خانواده

مریم عمید در سن ۱۶ سالگی با حسینقلی میرزا عمادالسلطنه سالور، از شاهزادگان قاجار، ازدواج کرد اما پس از یک سال، به دلیل عدم توافق، از او جدا شد و این تجربه او را به یکی از مخالفان سرسخت ازدواج زودهنگام و اجباری دختران تبدیل کرد.[۴]

او هفت سال بعد، با قوام‌الحکما، یکی از روشنفکران آن زمان که مشوق کارهای فرهنگی‌اش بود، ازدواج کرد اما چند سال پس از آن، همسرش درگذشت و او به تنهایی سرپرستی دو فرزندی که از دو ازدواج خود داشت، بر عهده گرفت. آموزش علم و باسواد شدن زنان، دغدغه‌ای بود که هیچ‌گاه او را رها نکرد.[۵]

اطرافیان نقل می‌کنند که وقتی به او خبر دادند پسرش را در مدرسه فلک کرده‌اند، به وزارت معارف رفت و به این رسم اعتراض کرد تا جایی که فلک کردن از مدارس حذف شد.[۱]

فعالیت‌های آموزشی

تأسیس مدرسه مزینیه

در سال ۱۲۹۱ خورشیدی، مریم عمید مدرسه دخترانه مزینیه را تأسیس کرد. به دلیل شرایط مردسالار و عدم رغبت خانواده‌ها به آموزش دختران، برای تشویق تحصیل، در مقابل ثبت‌نام دو دانش‌آموز شهریه‌پرداز، یک دانش‌آموز را رایگان ثبت‌نام می‌کرد و از والدین تعهد می‌گرفت که فرزندانشان تا پایان دوره تحصیل را ترک نکنند.[۶]

مدرسه مزینیه دو شعبه داشت: دارالعلم، که علوم مختلف از خواندن و نوشتن تا ریاضیات، جغرافیا، تاریخ، عربی، فرانسه و هندسه در آن تدریس می‌شد و شرط قبولی، موفقیت در امتحان وزارت معارف بود؛ این شعبه در کنار باغ آصف‌الدوله قرار داشت.[۲]

دارالصنایع، که به آموزش هنرهای دستی مانند خیاطی، قالی‌بافی، جوراب‌بافی، زردوزی و توربافی اختصاص داشت و در محله آب‌منگل واقع بود. معلمان این مدارس، تحصیل‌کرده و از هنرمندان زمان خود بودند؛ برای مثال، رئیس شعبه خیاطی، خانم خان‌زاده بود که طراحی، نقاشی و خیاطی را در پاریس آموخته بود.[۱]

نقش در آموزش عمومی

مریم عمید بازرس امتحانات کلیه مدارس دخترانه بود و در جلسات امتحان شرکت می‌کرد. او نخستین کسی بود که خواستار یکسان شدن برنامه درسی مدارس شد و اعتقاد داشت مدارس دخترانه باید دولتی باشند تا وزارت معارف بودجه‌ای برای آنها منظور کند و مدیران زیر بار فشارهای مالی تعطیل نشوند.[۳]

روزنامه شکوفه پر از انتقادهای او به وزارت معارف از وضع مدارس دخترانه بود و پیشنهادهایی مانند ایجاد آموزشگاه برای تربیت معلمان و تخصیص بودجه برای مدارس دولتی دخترانه ارائه داد.[۷]

فعالیت‌های روزنامه‌نگاری

روزنامه شکوفه
روزنامه شکوفه

انتشار نشریه شکوفه

در سال ۱۲۹۲ خورشیدی (۱۹۱۳ میلادی)، نزدیک به هشت دهه پس از نخستین روزنامه در ایران، مریم عمید نشریه شکوفه را به عنوان نخستین روزنامه زنان منتشر کرد، در حالی که هفته‌نامه دانش توسط معصومه کحال در سال ۱۲۸۹ خورشیدی هفته‌ای یک بار در هشت صفحه با چاپ سربی منتشر می‌شد و پس از یک سال متوقف گردید.[۴]

روزنامه شکوفه با پیام «باد آمد و بوی عنبر آورد/ بادام، شکوفه بر سر آورد» زیر لوگو منتشر شد. مریم عمید در شماره اول نوشت: هیچ مملکتی پا به دایره تمدن نگذاشت مگر بوسیله روزنامه که افکار را تنقید می‌کند، زندگانی، تجارت، زراعت و معرفت را نشان می‌دهد و زنان را از خواب غفلت بیدار می‌نماید تا از ذلت جهل به عزت علم برسند.[۳]

روزنامه شکوفه در دو سطر زیر عنوان معرفی شد: صاحبه امتیاز و مدیر مسئوله مزین‌السلطنه صبیه مرحوم آقا میرزا سید رضی رئیس‌الاطبا، روزنامه‌ای اخلاقی، ادبی، حفظ‌الصحه اطفال، خانه‌داری، بچه‌داری، مسلک مستقیمش تربیت دوشیزگان و تصفیه اخلاق زنان راجع به مدارس نسوان، عجالتاً گاهی دو نمره طبع می‌شود.[۸]

ویژگی‌ها و محتوای روزنامه شکوفه

روزنامه شکوفه دومین نشریه ویژه زنان پس از هفته‌نامه دانش بود که با هدف بیداری توده زنان تأسیس شد و نام آن به خط نسخ با شعری درج گردید. در چهار صفحه با خط نسخ نوشته می‌شد که از شماره پنجم نستعلیق شد و از سال دوم با حروف سربی چاپ گردید؛ صفحه آخر کاریکاتور مرتبط با موضوع داشت که از سال سوم حذف شد.[۱]

دوره انتشار را به دو قسمت تقسیم می‌کنند: از شماره اول تا دهم، مقالات بیشتر دربارهٔ تساوی حقوق زن و مرد، توسعه امور فرهنگی زنان، تحصیل دختران، مسائل خانواده، بهداشت و حمله به خرافه‌پرستی بود.[۵]

از شماره دهم تا پایان، رنگ سیاسی-انتقادی گرفت و بحث‌هایی مانند استقلال ملی، مبارزه با نفوذ خارجیان، مشکلات اقتصادی، اجتماعی و عقب‌ماندگی جامعه ایران و انتقاد از مسئولان را در دستور کار قرار داد. لحن طنزآمیز، پرداختن به مسائل زنان، تحصیل دختران و مسائل سیاسی روز از ویژگی‌های این روزنامه بود.[۴]

هدف روزنامه شکوفه، آشنایی زنان با آثار ادبی، خرافه‌زدایی، راهنمایی خانه‌داری و بچه‌داری و بهبود روحیه زنان بود؛ با گذشت زمان، لحن تندتر شد و به انتقاد از ازدواج زودهنگام دختران، اعتراض به مداخلات ابرقدرت‌ها و تشویق استقلال ملی پرداخت.[۳]

شکوفه اخبار زنان جهان مانند نمایش زنانه در لندن و مقایسه زنان اروپایی با ایرانی را منعکس می‌کرد که نشان‌دهنده آگاهی نویسندگان از اوضاع بین‌المللی بود.[۲]

یکی از اقدامات مهم مریم عمید مزین‌السلطنه، معرفی نامزدهای مورد قبول زنان در انتخابات دوره سوم مجلس شورای ملی بود که عواقبی داشت.[۷]

انتشار روزنامه شکوفه واکنش‌های متفاوتی داشت: برخی مدیران مدارس و وزارت معارف حمایت کردند اما عده‌ای آن را برای تأمین معاش مزین‌السلطنه دانستند. او در پاسخ نوشت:

«خوب بود خانم‌های عالمه مطالعه می‌فرمودند و شاگردان را تشویق می‌کردند تا مثل ما تربیت نشوند.»[۵]

مریم عمید همچنین نوشت:

«سبب عقب‌ماندگی‌مان از قافله تمدن فقط جهل نسوان است و بس.»[۴]

قیمت اشتراک روزنامه شکوفه در تهران هشت قران، شش‌ماهه دو قران، تک‌نمره صد دینار، شهرستان‌ها هشت قران و خارجه شش فرانک بود؛ هر ۱۵ روز چاپ می‌شد اما با جنگ جهانی اول، نامنظم گردید و تا مرگ مزین‌السلطنه (شش سال) ادامه یافت.[۳]

عضویت در انجمن همت خواتین

مریم عمید مزین‌السلطنه یکی از اعضای اصلی انجمن همت خواتین، متشکل از فعالان حقوق زنان، بود که به ترویج کالاهای داخلی، فراگیری هنرهای دستی توسط زنان و کسب تربیت، علم و هنر می‌پرداخت.[۲]

انجمن توسط مدیران مدارس دخترانه به ریاست نورالدجی تأسیس شد و مریم عمید نقش مؤثری در معرفی و گسترش فعالیت‌های آن داشت. یکی از اهداف، تحریم اجناس خارجی و منع واردات بود؛ تحریم منسوجات خارجی قرار شد تمام مدارس دخترانه از پارچه‌های ایرانی استفاده کنند و متخلف اخراج شود؛ ظرف یک ماه نزدیک به پنج هزار نفر پیوستند.[۶]

از شماره دهم شکوفه، روزنامه ارگان انجمن شد و مسائل استقلال ملی و مبارزه با خارجیان را بحث کرد. مریم عمید فعالیت‌ها و سخنرانی‌های انجمن را در شکوفه انعکاس می‌داد و نقش بسزایی در گسترش تفکر آن داشت.[۱]

دیدگاه‌ها و تلاش‌های فرهنگی

مریم عمید زن روشنفکری بود که فعالیت‌های اجتماعی‌اش او را به چهره‌ای مبارز در دوره مشروطه تبدیل کرد. او در راه توسعه و ادامه انتشار روزنامه، از هیچ کوششی دریغ نکرد؛ حتی تمام استکان‌های نقره خود را فروخت تا مخارج چاپ شکوفه را بپردازد و تمام اموال و دارایی خود را صرف کارهای اجتماعی و فرهنگی کرد.[۳]

او در کنار مقالات برای آموزش زنان، پیام‌هایی برای مردان داشت و آنها را به احترام به زنان تشویق می‌کرد و زن و مرد را در زندگی همراه یکدیگر می‌دید. مبارزه با خرافات و عقاید عقب‌افتاده در میان زنان از مباحث مهم بود؛ وضعیت زنان اروپا را مطرح کرد و آن را راه آگاهی زنان ایران دانست.[۸]

شکوفه بیشتر در مدارس دخترانه میان مدیران، آموزگاران و دانش‌آموزان انتشار می‌یافت و تأثیر مستقیم آن در زنان انکارناپذیر بود.[۱]

مرگ و میراث

مریم عمید مزین‌السلطنه در شهریور ۱۲۹۸ خورشیدی (۱۹۱۹ میلادی)، در سفری به زادگاهش سمنان، بر اثر سکته قلبی درگذشت. با مرگ او، انتشار شکوفه متوقف شد.[۵]

با مرگ مزین‌السلطنه، نه تنها از حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی کم نشد بلکه اقدامات ماندگارش شروعی برای حضور زنان دیگر شد که از اندرونی‌ها بیرون آمدند و در عرصه‌های مختلف خود را نشان دادند تا نامشان ماندگار بماند.[۲]

منابع