کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]]'''روزنامه حبل‌المتین'''، یکی از برجسته‌ترین نشریات فارسی‌زبان دوران قاجار و [[جنبش مشروطه ایران]]، نمادی از تلاش برای بیداری فکری و سیاسی ایرانیان به شمار می‌رود. این روزنامه در دو نسخه اصلی – کلکته (هند) و تهران – منتشر شد و بیش از ۳۸ سال فعالیت کرد، با وقفه‌های متعدد و توقیف‌های مکرر. نام آن از آیه ۱۰۳ سوره آل‌عمران گرفته شده و از سال هفتم، عنوان «روزنامه مقدس» به آن افزوده گردید، که نشان‌دهنده گرایش دینی و اتحاد اسلامی آن بود.
{{جعبه اطلاعات مناطق تاریخی
|نام                = امیرخیز (امیره قیز به گویش تبریزی)
|تصویر              = امیرخیز2.jpg
|اندازه تصویر      = 300px
|عنوان              = محله امیرخیز، سنگر اصلی مقاومت ستارخان در انقلاب مشروطه
|محل                = تبریز، استان آذربایجان شرقی
|کشور              = ایران
|منطقه              = شمال‌غربی تبریز
|مختصات            = ۳۸°۰۴′۵۵″ شمالی ۴۶°۱۶′۳۲″ شرقی
|تاریخ شروع        = دوران صفویه و پیش از آن (محله قدیمی)
|تاسیس              = نامشخص (از محله‌های تاریخی تبریز)
|کاربری ۱          = محل سکونت و پایگاه اصلی ستارخان و باقرخان در انقلاب مشروطه
|کاربری تاریخ ۱    = ۱۲۸۷–۱۲۸۸ خورشیدی (دوران مقاومت تبریز)
|۱ کاربری آزاد ۱نام  = رویداد مهم
|۱ کاربری آزاد ۱ارزش = آخرین سنگر مشروطه‌خواهان تبریز در برابر قوای دولتی محمدعلی شاه
|۱ کاربری آزاد ۲نام  = شخصیت‌های مشهور
|۱ کاربری آزاد ۲ارزش = ستارخان (سردار ملی)، باقرخان (سالار ملی)
|۱ کاربری آزاد ۳نام  = میراث فرهنگی
|۱ کاربری آزاد ۳ارزش = نماد مقاومت آذربایجان و آغاز جنبش مشروطه در تبریز
}}
'''امیرخیز'''، محله‌ای قدیمی در شمال غربی تبریز، به عنوان سنگر اصلی مقاومت [[ستارخان]] در [[جنبش مشروطه ایران]] شناخته می‌شود. این محله نماد مقابله با استبداد [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] بود و در محاصره سنگین قوای دولتی، ستارخان و یارانش ایستادگی کردند. نام امیرخیز ممکن است از طایفه‌ای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله می‌دانند. مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. پاسخ تاریخی ستارخان به کنسول روس، که خواستار تسلیم بود، نماد غرور ملی است. امیرخیز با صنایع سنتی مانند قالی‌بافی و کبریت‌سازی، و موقعیت جغرافیایی محدود به رودخانه‌ها و دروازه استانبول، نقش کلیدی در نهضت مشروطه ایفا کرد و میراث آن تا پارک اتابک تهران ادامه یافت. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهام‌بخش است.<ref name=":0">[https://nasrnews.ir/detail/36463/%D8%A7%D9%85%D9%8A%D8%B1%D9%87-%D9%82%D9%8A%D8%B2-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%AE%DB%8C%D8%B2 "امیره قیز" محله سی، محله سردار ملی در تبریز - نصر نیوز]</ref><ref name=":1">[https://iranfreedom.net/%d8%a7%d9%85%db%8c%d8%b1%d8%ae%db%8c%d8%b2-%d8%aa%d8%a8%d8%b1%db%8c%d8%b2-%d8%b3%d9%86%da%af%d8%b1-%d8%a2%d8%b2%d8%a7%d8%af%db%8c-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86/ امیرخیز تبریز سنگر آزادی ایران! - ایران آزادی]</ref><ref name=":2">[https://ishiq.net/m%C9%99qal%C9%99/24906/%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1-%D8%AE%DB%8C%D8%B2-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2-%D8%AA%D8%A7-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%DA%A9-%D8%A7%D8%AA%D8%A7%D8%A8%DA%A9-%D8%AA%D9%87%D8%B1.html از محله امیر خیز تبریز تا پارک اتابک تهران - ایشیق]</ref>


نسخه کلکته، به مدیریت سید جلال‌الدین حسینی کاشانی (مؤیدالاسلام)، در ۱۰ جمادی‌الثانی ۱۳۱۱ هجری قمری (۲۸ آذر ۱۲۷۲ خورشیدی / ۱۹ دسامبر ۱۸۹۳ میلادی) تأسیس شد. این نشریه، حاصل مکاتبات [[سید جمال‌الدین اسدآبادی]]، [[میرزا ملکم‌خان|میرزا ملکم خان]]، و مؤیدالاسلام بود که هدف‌شان ایجاد انقلاب فکری از طریق جراید برای تنویر افکار آزادی‌خواهانه ایرانیان بود. انتشار هفتگی (دوشنبه‌ها چاپ، سه‌شنبه‌ها توزیع) در ۱۲ تا ۲۴ صفحه دو ستونی، ابتدا با چاپ سنگی و سپس حروفی، با تیراژی که از ۵۰۰ نسخه آغاز شد و در دوران مشروطه به بیش از ۳۵ هزار نسخه رسید.  
== موقعیت جغرافیایی و تاریخچه ==
[[پرونده:امیرخیز تبریز1.jpg|جایگزین=عکس فعلی امیرخیز|بندانگشتی|282x282پیکسل|عکس فعلی امیرخیز]]
محله امیرخیز، که در زبان محلی «امیره قیز» نامیده می‌شود، یکی از محله‌های قدیمی تبریز است و در شمال غربی شهر واقع شده. موقعیت آن از شمال به تلخه رود، از جنوب به میدان چای، از غرب به چوستدوزان و میدان چایی، و از شرق به کوی توکلی، مفتح و محله دوه چی محدود می‌شود. نام آن ممکن است از طایفه‌ای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله می‌دانند. در تاریخ، شش مسجد در این محله ذکر شده که مسجد قصابلار معروف‌ترین آنهاست و اخیراً نوسازی شده. جنوب محله به دروازه استانبول (استانبول قاپوسی) در خیابان فلسطین منتهی می‌شود. بر اساس کتاب تاریخ جغرافی دارالسلطنه تبریز نوشته نادر میرزا، آب این محله کم بوده و باغات کمی دارد؛ طایفه شالچی لار در آن مسجد و کوی دارند و کدخدای آن محمد خان فرزند آقا فتحعلی بوده. قنات‌های اله وردی خان و امیر (امیرجلیل) در آن جریان دارند که آب محله را تأمین می‌کنند.<ref name=":0" />


توزیع گسترده به ایران، اروپا، عراق (نجف)، عثمانی، افغانستان، مصر، چین، برمه، روسیه و ترکستان، با کمک مالی حاجی زین‌العابدین تقی‌اف، و پخش رایگان ۱۰ ساله میان روحانیان نجف و روشنفکران ایرانی، از عوامل موفقیت روزنامه حب‌المتین بود. گاهی ضمیمه‌های اردو و بنگالی داشت و با نشریات جهانی مانند «جهان اسلام» پاریس تعامل می‌کرد.
== صنایع و ویژگی‌های فرهنگی ==
از قدیم، صنایع دستی در امیرخیز رونق داشته؛ اقسام قالی‌های اعلا بافته می‌شده که به موزه‌های دنیا صادر می‌گردید. کارخانه کبریت‌سازی در شرق محله، معروف‌ترین در ایران و خاورمیانه بوده و برای مصرف داخلی و صادرات فعال است. کارگاه‌های جوراب‌بافی نیز در خانه‌ها متعدد بودند. مسجد و حمام قدیمی سردار در خروجی محله به میدان منجم قرار دارد و خانه ستارخان کنار آن بود که روس‌ها پس از تصرف تبریز آن را با دینامیت منفجر کردند.<ref name=":0" />


محتوای اصلی این روزنامه بر اخبار جهان اسلام و ایران، مقالات سیاسی (دعوت به قانون، [[آزادی]]، انتقاد از استبداد و شاه)، اقتصادی (استقلال، تجارت)، فرهنگی-اجتماعی (سوادآموزی، مدارس دخترانه)، جغرافیایی (معرفی ایالت‌های ایرانو نقد استعماری (انگلیس، روسیه) تمرکز داشت. راه ترقی را اقتباس گزینشی از غرب با الگوی ژاپن می‌دانست و گفتگوهایی مانند «سیاح ایرانی و هندی» یا «شاگرد و معلم» برای آموزش منتشر می‌کرد.
== نقش در انقلاب مشروطه و مقاومت ستارخان ==
امیرخیز مهمترین سنگر نبرد ستارخان با دشمنان ملت و قوای دولتی بود. در ۱۷ خرداد ۱۲۸۷، این محله در برابر تهاجم سنگین استبداد ایستاد. ستارخان در محاصره، با تنها ۱۷ یار باقی‌مانده، در برابر رحیم خان و نیروهای دولتی مقاومت کرد و به ترفندهای کنسول روس پاسخ منفی داد. کنسول پیشنهاد کرد بیرق روسیه را بر خانه بزند و تسلیم شود، اما ستارخان پاسخ داد: <blockquote>«من می‌خواهم هفت دولت به زیر بیرق ایران بیایند، من زیر بیرق بیگانه نمی‌روم». </blockquote>مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. انجمن تبریز با رشادت‌های او قدرت گرفت و تلگراف خلع شاه را فرستاد: <blockquote>«شاه موافق مشروطیت قسم خورده اما نقض کرده؛ ملت آذربایجان او را خلع و به کنسولگری‌ها اطلاع دهید». </blockquote>این محله تنها منطقه شمال مهران رود بود که با انقلابیون همراه شد، در حالی که محله‌های دیگر مخالف بودند. مسجد ایریلی لر، درب استانبول و ایرانچیلار نقاط کلیدی نبرد بودند.<ref name=":1" />


نسخه تهران حب‌المتین، به نیابت از مؤیدالاسلام توسط برادرش سید حسن کاشانی، از ۱۵ ربیع‌الاول ۱۳۲۵ هجری قمری (۹ اردیبهشت ۱۲۸۵ خورشیدی / ۲۹ آوریل ۱۹۰۷ میلادی) در مطبوعه فاروس آغاز شد، روزانه (به جز تعطیلات) در ۴ تا ۶ صفحه، ملی، آزاد، سیاسی، اخباری، تجاری، تحلیلی، علمی و ادبی. ۲۷۴ شماره سال اول و ۵۴ شماره سال دوم منتشر شد، اما دو بار توقیف گردید. پس از [[استبداد صغیر]]، حب‌المتین به رشت منتقل شد (۷۲ شماره از ۲۲ صفر تا ۱ رجب ۱۳۲۷ هجری قمری) و پس از فتح تهران، به تهران بازگشت اما پس از مقاله جنجالی علیه علما، توقیف نهایی شد.
== ارتباط با پارک اتابک و میراث مشروطه ==
امیرخیز آخرین سنگر مشروطه در برابر استبداد محمدعلی شاه بود که مجلس را در ۲ تیر ۱۲۷۸ به توپ بست. ستارخان و [[باقر خان|باقرخان]] در برابر فساد دربار قاجار، سلطه بیگانگان و غارت منابع ایستادند. نهضت تحت تأثیر روشنگران مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده و [[عبدالرحیم طالبوف تبریزی]] بود. مطالبات [[انجمن ایالتی تبریز]] شامل تثبیت وزارتخانه‌ها، رفع نواقص قانون اساسی و ممنوعیت شاهزادگان از وزارت بود. پس از پیروزی نسبی، سرداران به تهران رفتند اما در پارک اتابک خانه‌نشین شدند و توطئه‌های روس و انگلیس آنها را خلع سلاح کرد. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهام‌بخش است.<ref name=":2" />


نقش حبل‌المتین در جنبش مشروطه برجسته بود: از ۱۳۱۴ خورشیدی تا فرمان مشروطیت، رویدادها را انعکاس داد، اندیشه‌های مشروطه‌خواهان را بازتاب، قانون اساسی را چاپ، و مخالف قرارداد ۱۹۰۷ روسیه-انگلیس بود. توقیف ۴۳ باره در کلکته و فشارهای هند (به دلیل ضداستعماری بودن)، و توقیف‌های تهران، نشان‌دهنده تأثیر آن است. در دوره [[رضاشاه پهلوی|رضاشاه]]، حمایت محتاطانه کرد اما تیراژ کاهش یافت.
== منابع ==
 
فرازها شامل تیراژ بالا، پخش رایگان، و تأثیر بر بیداری ملی؛ فرودها توقیف‌ها، وقفه ۵ ساله پس از جنگ جهانی اول، و نابینایی مؤیدالاسلام که مدیریت را به دخترش فرخ‌سلطان سپرد. آخرین شماره کلکته در ۱۳ آبان ۱۳۰۹ خورشیدی منتشر شد و با مرگ مؤیدالاسلام در ۲۴ آذر ۱۳۰۹، تعطیل گردید. جسد مؤیدالاسلام به مشهد منتقل و در ایوان عباسی دفن شد. میراث حبل‌المتین در تاریخ‌نگاری مشروطه، ترویج وطن‌دوستی، و مبارزه فکری با استبداد و استعمار پایدار ماند، و منبع مهمی برای پژوهشگران است.<ref name=":0">[https://rch.ac.ir/article/Details/9426 حب‌المتین - دانشنامه جهان اسلام]</ref><ref name=":1">[https://lib.eshia.ir/12293/02/48 حب‌المتین - کتابخانه مدرسه فقاهت]</ref><ref name=":2">[https://psri.ir/?id=dt7yfrxb روزنامه حبل المتین - موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی]</ref><ref name=":3">[https://www.cafetarikh.com/news/30189/%D8%AD%D8%A8%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4-%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%D9%87-%D9%87%D9%86%D8%AF حبل‌المتین روزنامه جنبش مشروطه در هند - کافه تاریخ]</ref><ref name=":4">[https://oral-history.ir/?page=post&id=2430 روزنامه حبل المتین به روایت محمد گلبن - تاریخ شفاهی ایران]</ref><ref name=":5">[https://irdc.ir/fa/news/8916/%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D9%84%DA%A9%D8%AA%D9%87-%D8%AA%D8%A7-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D8%B0%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%88-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AD%D8%A8%D9%84%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%AA%DB%8C%D9%86 از کلکته تا تهران؛ گذری بر فراز و فرود روزنامه حبل‌المتین - مرکز اسناد انقلاب اسلامی]</ref><ref name=":6">کتاب «تاریخ مشروطه ایران» - تألیف احمد کسروی</ref><ref name=":7">کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» - تألیف ناظم‌الاسلام کرمانی</ref><ref name=":8">کتاب «انقلاب مشروطه ایران» - تألیف عباس میرزا معزالسلطنه</ref>
 
== تأسیس و زمینه تاریخی ==
روزنامه حبل‌المتین در بستر جنبش‌های فکری و سیاسی اواخر دوران ناصری و پیش از مشروطه شکل گرفت. سید جلال‌الدین حسینی کاشانی، متخلص به ادیب و ملقب به مؤیدالاسلام، که در ۱۳ رجب ۱۲۸۰ هجری قمری (۴ دی ۱۲۴۲ خورشیدی / ۲۵ دسامبر ۱۸۶۳ میلادی) در کاشان زاده شد، بنیان‌گذار آن بود. پدرش سید محمد رضا مجتهد کاشانی از علمای ممتاز محلی بود. سید جلال‌الدین تحصیلات مقدماتی را در کاشان گذراند و پس از مرگ پدر، با برادر بزرگ‌تر به اصفهان رفت و در حلقه دروس ملا محمد کاشی و آیت‌الله شریعت شرکت کرد. سپس به عراق عزیمت نمود و درس خارج فقه را نزد میرزای شیرازی آموخت. در سال ۱۳۰۵ هجری قمری به بندرعباس رفت و با سید جمال‌الدین اسدآبادی آشنا شد، که این دیدار ظاهراً جرقه تأسیس نشریه را زد.
 
پس از آن، به عمان و هندوستان سفر کرد و به تجارت پرداخت. ایده تأسیس روزنامه از مکاتبات با سید جمال‌الدین در انگلستان و میرزا ملکم خان، سفیر ایران در لندن، نشأت گرفت. این سه نفر بر نیاز به انقلاب فکری ایرانیان از طریق جراید تأکید کردند، به گونه‌ای که سید جمال‌الدین عروةالوثقی را در پاریس، ملکم خان [[روزنامه قانون]] را در لندن، و مؤیدالاسلام حبل‌المتین را در کلکته منتشر نمودند. هدف، روشن کردن افکار آزادی‌خواهانه و ایجاد تحول فکری در جامعه ایران بود.<ref name=":0" /><ref name=":2" />
 
=== تأسیس نسخه کلکته ===
نخستین شماره حبل‌المتین در ۱۰ جمادی‌الآخر ۱۳۱۱ هجری قمری (۲۸ آذر ۱۲۷۲ خورشیدی / ۱۹ دسامبر ۱۸۹۳ میلادی) در کلکته (بنگال هند) منتشر شد. نام روزنامه از آیه ۱۰۳ سوره آل‌عمران («وَاعتَصَموا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا») گرفته شده بود و از سال هفتم، عنوان «روزنامه مقدس» بالای آن درج گردید. چاپخانه متعلق به ناشر بود و ابتدا به روش سنگی در ۱۲ صفحه دو ستونی (۲۵×۱۷ سانتی‌متر) و سپس حروفی در ۱۶-۲۴ صفحه (۳۷.۵×۱۷ سانتی‌متر) منتشر می‌شد. انتشار هفتگی (دوشنبه‌ها طبع، سه‌شنبه‌ها توزیع) بود و تیراژ اولیه ۵۰۰ نسخه، که با افزایش به ۳۰۰۰، ۷۵۰۰، ۱۲ هزار و در دوران مشروطه به بیش از ۳۵ هزار نسخه رسید.
 
توزیع حب‌المتین به ایران از طریق کشتی‌ها انجام می‌شد، اما اغلب در کیسه‌های آرد، صندوق چای و ادویه قاچاق می‌گردید تا از ممنوعیت ورود فرار کند. این تأخیرها بعدها منجر به تأسیس نسخه تهران شد.
 
در کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» [[ناظم‌الاسلام کرمانی]]، به نقش چنین نشریات برون‌مرزی در بیداری اولیه ایرانیان اشاره شده است.<ref name=":1" /><ref name=":3" /><ref name=":7" />
 
== مدیران و ساختار سازمانی ==
سید جلال‌الدین حسینی کاشانی، صاحب امتیاز و مدیر کل حبل‌المتین، نقش محوری در اداره آن داشت. او لقب مؤیدالاسلام را از [[مظفرالدین شاه]] دریافت کرد و مستمری سالانه‌ای در سال ۱۳۱۵ هجری قمری به او اختصاص یافت. مؤیدالاسلام، با تحصیلات دینی و تجربیات تجاری در هند، روزنامه را به ابزاری برای وطن‌دوستی و اتحاد اسلامی تبدیل کرد. در آخر عمر، نابینا شد و امور را به دخترش فرخ‌سلطان (با امضای ف. س. مؤیدزاده) سپرد، که سمت دبیر ثانی را بر عهده داشت.
 
مؤیدالاسلام مقالات طولانی (۱۲-۲۰ صفحه‌ای) می‌نوشت و تنها روزنامه‌ای بود که بدون سانسور مطالب حساس را چاپ می‌کرد. او وطن‌پرست و بی‌پروا بود، اما محافظه‌کارانه به شاه احترام می‌گذاشت. در ۱۹ آذر ۱۳۰۹ خورشیدی در کلکته بر اثر حمله قلبی درگذشت و جسدش یک سال بعد توسط دخترش به ایران منتقل و در ایوان عباسی حرم امام رضا (ع) دفن شد.
 
=== سید حسن کاشانی و نسخه تهران ===
سید حسن کاشانی، برادر کوچک‌تر مؤیدالاسلام، نایب مدیر و نماینده نشریه حب‌المتین در ایران بود. او از پیشگامان آزادی‌خواهان، به دلیل شب‌نامه‌نویسی توسط مظفرالدین شاه بازداشت و به هند تبعید شد، اما پس از دو سال به تهران بازگشت. نسخه تهران را در مطبوعه فاروس به نیابت از برادر منتشر کرد و شیخ یحیی کاشانی از شماره ۲۰ به عنوان دبیر پیوست. او پس از توقیف تهران، به قفقاز و رشت گریخت و نشریه را آنجا ادامه داد.
 
=== ساختار و دست‌اندرکاران ===
حبل‌المتین کمتر صاحب قلمی در ایران بود که مطلبی در آن چاپ نکرده باشد. دبیر ثانی اولیه آقا محمد جواد شیرازی بود، سپس فرخ‌سلطان. گردانندگان اغلب از کاشان بودند و با نمایندگی‌ها در ایران (شیراز، بوشهر)، اروپا، چین و روسیه ارتباط داشتند. حامیان مالی مانند حاجی زین‌العابدین تقی‌اف (سهامدار نفت باکو) توزیع رایگان را تأمین می‌کردند و حتی دو کشتی برای ارسال خرید تهیه کرده بودند.
 
در کتاب «انقلاب مشروطه ایران» عباس میرزا معزالسلطنه، به نقش خانواده‌های علوی مانند کاشانی‌ها در نشریات مشروطه اشاره شده است.<ref name=":0" /><ref name=":4" /><ref name=":5" /><ref name=":1" /><ref name=":2" /><ref name=":8" />
 
== دوره‌های انتشار و توقیف‌ها ==
 
=== دوره کلکته: انتشار مداوم و گسترش تیراژ ===
نسخه کلکته حبل‌المتین از سال ۱۳۱۱ هجری قمری تا ۱۳۴۹ هجری قمری با وقفه‌های کوتاه منتشر شد. در سال‌های اولیه، هفتگی بود و تیراژ از ۵۰۰ به ۳۰۰۰ نسخه رسید. با اوج‌گیری جنبش مشروطه، تیراژ به ۷۵۰۰، سپس ۱۲ هزار و در اوج به بیش از ۳۵ هزار نسخه افزایش یافت. این رشد، ناشی از توزیع گسترده به ایران، نجف، عثمانی، افغانستان، مصر، چین، برمه، روسیه و ترکستان بود. پخش رایگان ۱۰ ساله میان روحانیان نجف و روشنفکران ایرانی، با کمک مالی حاجی زین‌العابدین تقی‌اف، نقش کلیدی داشت. گاهی ضمیمه‌های اردو و بنگالی منتشر می‌شد و از طریق نمایندگی‌های خود با بیشتر مناطق جهان‌اسلام در ارتباط بود.
 
در دوران مشروطه، ۴۳ بار در کلکته توقیف شد، اما هر بار با تغییر نام یا فرمت ادامه یافت. فشارهای دولت هند به دلیل مقالات ضداستعماری (انتقاد از انگلیس و روسیه) علت اصلی بود.<ref name=":0" /><ref name=":2" />
 
=== تأسیس نسخه تهران و انتشار روزانه ===
نسخه تهران حب‌المتین از ۱۵ ربیع‌الاول ۱۳۲۵ هجری قمری (۹ اردیبهشت ۱۲۸۵ خورشیدی / ۲۹ آوریل ۱۹۰۷ میلادی) در مطبوعه فاروس آغاز شد. روزانه (به جز تعطیلات) در ۴ تا ۶ صفحه، ملی، آزاد، سیاسی، اخباری، تجاری، تحلیلی، علمی و ادبی بود. سال اول ۲۷۴ شماره و سال دوم ۵۴ شماره منتشر شد. این نسخه برای جبران تأخیرهای پستی کلکته تأسیس گردید و مقالات برادر (مؤیدالاسلام) را بازنشر می‌کرد.
 
حب‌المتین دو بار توقیف شد: بار اول پس از مقالات تند علیه دربار، و بار دوم پس از استبداد صغیر.<ref name=":1" /><ref name=":5" />
 
=== انتقال به رشت و بازگشت به تهران ===
پس از بمباران مجلس (استبداد صغیر)، سید حسن کاشانی به رشت گریخت و از ۲۲ صفر تا ۱ رجب ۱۳۲۷ هجری قمری (۷۲ شماره) در رشت منتشر کرد. پس از فتح تهران، به پایتخت بازگشت اما مقاله‌ای جنجالی علیه علما منجر به توقیف نهایی شد.
 
در کتاب «تاریخ مشروطه ایران» [[احمد کسروی]]، به نقش نشریات مهاجر مانند حبل‌المتین در رشت طی مقاومت مشروطه‌خواهان اشاره شده است.
 
=== وقفه پس از جنگ جهانی اول و پایان ===
پس از جنگ جهانی اول، انتشار کلکته حب‌المتین ۵ سال متوقف شد. از سال ۱۳۰۴، با حمایت محتاطانه از [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] از سر گرفته شد، اما تیراژ کاهش یافت. آخرین شماره در ۱۳ آبان ۱۳۰۹ خورشیدی منتشر گردید و با مرگ مؤیدالاسلام در ۲۴ آذر ۱۳۰۹، روزنامه تعطیل شد.<ref name=":3" /><ref name=":6" /><ref name=":4" />
 
== محتوا و موضوعات اصلی ==
 
=== اخبار جهان اسلام و ایران ===
حبل‌المتین بخش عمده‌ای را به اخبار اختصاص داد: حوادث جهان اسلام (از عثمانی تا مصر)، رویدادهای ایران (از دربار تا ایالت‌ها)، و جغرافیا (معرفی استان‌ها مانند فارس، کرمان). مقالات سیاسی دعوت به قانون، آزادی، و انتقاد از استبداد شاه می‌کردند. '''(دانشنامه جهان اسلام)'''
 
اخبار اقتصادی بر استقلال تجارت، مبارزه با نفوذ خارجی تمرکز داشت.<ref name=":0" /><ref name=":2" />
 
=== مقالات فرهنگی-اجتماعی و آموزشی ===
حب‌المتین در بخش فرهنگی-اجتماعی بر سوادآموزی، تأسیس مدارس دخترانه، و اصلاحات اجتماعی تأکید ورزید. گفتگوهایی مانند «سیاح ایرانی و هندی» یا «شاگرد و معلم» برای آموزش عموم منتشر می‌شد. راه ترقی را اقتباس گزینشی از غرب با الگوی ژاپن می‌دانست.
 
حب‌المتین مقالات علمی و ادبی، ترجمه‌ها و نقد کتاب‌ها را شامل می‌شد.<ref name=":1" /><ref name=":5" />
 
=== نقد استعمار و وطن‌پرستی ===
حبل‌المتین انگلیس و روسیه را استعمارگر می‌دانست و قراردادهای ننگین را محکوم می‌کرد. مخالف قرارداد ۱۹۰۷ روسیه-انگلیس بود و از وحدت اسلامی دفاع می‌نمود.
 
در دوران مشروطه، [[قانون اساسی مشروطیت|قانون اساسی]] را چاپ کرد و اندیشه‌های مشروطه‌خواهان را بازتاب داد.
 
در کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» ناظم‌الاسلام کرمانی، به تأثیر مقالات حبل‌المتین در بیداری فکری پیش از مشروطه اشاره شده است.
 
محتوای حب‌المتین بی‌پروا اما محترمانه به شاه بود و از سال هفتم، گرایش دینی با عنوان «مقدس» تقویت شد.<ref name=":3" /><ref name=":4" /><ref name=":0" /><ref name=":7" />
 
== نقش در جنبش مشروطه ==
 
==== انعکاس رویدادها و بسیج افکار عمومی ====
حبل‌المتین از سال ۱۳۲۳ ه.ق، تا صدور فرمان مشروطیت در ۱۴ جمادی‌الثانی ۱۳۲۴، (۵ مرداد ۱۲۸۵ خورشیدی)، رویدادهای جنبش را به طور کامل پوشش داد. مقالات آن، اعتراضات علیه عوارض گمرکی، مهاجرت صغری به مسجد شاه، و فتواهای علما را بازتاب می‌کرد و مشروطه‌خواهان را به اتحاد فرامی‌خواند. این نشریه، به یکی از عوامل اصلی بسیج افکار عمومی در داخل و خارج ایران تبدیل شده بود.
 
نسخه تهران حب‌المتین از ابتدای انتشار (۱۳۲۵ ه.ق)، روزانه اخبار مشروطه را چاپ کرد و قانون اساسی بلژیک و عثمانی را به عنوان الگو معرفی نمود.<ref name=":0" /><ref name=":5" />
 
=== حمایت از قانون اساسی و مخالفت با قراردادها ===
پس از مشروطیت، حبل‌المتین متمم قانون اساسی را در شماره‌های ویژه منتشر کرد و بر اجرای آن نظارت عمومی داشت. مخالف سرسخت قرارداد ۱۹۰۷ روسیه-انگلیس بود و آن را تقسیم ایران می‌دانست، که این موضع منجر به توقیف‌های متعدد در هند شد.
 
حب‌المتین در استبداد صغیر، از رشت مقالات حمایتی از مجاهدان تبریز و گیلان چاپ کرد و [[ستارخان]] و [[باقر خان|باقرخان]] را قهرمانان ملی نامید.<ref name=":2" /><ref name=":3" />
 
=== تأثیر بر روشنفکران و علما ===
حبل‌المتین با پخش رایگان به نجف، علمایی مانند [[آخوند ملا محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] را تحت تأثیر قرار داد و فتواهای ضداستبدادی را تقویت کرد. همچنین روشنفکرانی چون ناظم‌الاسلام کرمانی مقالاتشان را در آن منتشر می‌کردند.
 
در کتاب «تاریخ مشروطه ایران» احمد کسروی، حبل‌المتین به عنوان یکی از سه جریده بزرگ برون‌مرزی (همراه قانون و عروةالوثقی) در پیروزی مشروطه ستوده شده است.
 
این نقش، روزنامه را به صدای جنبش تبدیل کرد و تیراژ را به اوج رساند.<ref name=":4" /><ref name=":1" /><ref name=":6" />
 
== فراز و فرودها ==
 
=== فرازها: تیراژ بالا و توزیع گسترده ===
اوج حبل‌المتین در دوران مشروطه بود، با تیراژ بیش از ۳۵ هزار نسخه و توزیع در چندین قاره. پخش رایگان ۱۰ ساله، خرید دو کشتی برای ارسال، و نمایندگی‌های جهانی از عوامل موفقیت بودند. مقالات بی‌پروا اما محترمانه، آن را محبوب کرد.
 
همچنین حمایت مالی تقی‌اف و تعامل با نشریات جهانی، پایداری آن را تضمین کرد.<ref name=":0" /><ref name=":2" />
 
=== فرودها: توقیف‌ها و وقفه‌ها ===
توقیف ۴۳ باره در کلکته به دلیل فشارهای استعماری، و توقیف‌های تهران (دو بار اصلی و نهایی پس از مقاله علیه علما) از مشکلات بودند. وقفه ۵ ساله پس از جنگ جهانی اول (به دلیل نابسامانی‌ها) تیراژ را کاهش داد.
 
نابینایی مؤیدالاسلام در سال‌های پایانی، مدیریت حب‌المتین را به دخترش سپرد و کیفیت را تحت تأثیر قرار داد.<ref name=":5" /><ref name=":4" />
 
=== حمایت از رضاشاه و پایان ===
از سال ۱۳۰۴، با احتیاط از رضاخان حمایت کرد اما انتقادهای گذشته را فراموش نکرد. آخرین شماره کلکته در ۱۳ آبان ۱۳۰۹ منتشر شد. با مرگ مؤیدالاسلام در ۲۴ آذر ۱۳۰۹، روزنامه تعطیل گردید و جسد مؤیدالاسلام به مشهد منتقل شد.
 
در کتاب «انقلاب مشروطه ایران» عباس میرزا معزالسلطنه، به پایان عصر نشریات مهاجر پس از مشروطه اشاره شده که حبل‌المتین نمونه‌ای از آن است.<ref name=":3" /><ref name=":8" />
 
== میراث و اهمیت تاریخی ==
 
=== منبع تاریخ‌نگاری مشروطه ===
حبل‌المتین منبع اصلی برای پژوهشگران تاریخ مشروطه است، با روایت دقیق رویدادها از اعتراضات اولیه تا فتح تهران. شماره‌های ویژه قانون اساسی و قراردادها، اسناد ارزشمندی هستند.
 
در خاطرات محمد گلبن، آن را پلی بین هند و ایران در بیداری ملی توصیف کرده است.<ref name=":0" /><ref name=":4" />
 
=== تأثیر بر وطن‌دوستی و اتحاد اسلامی ===
میراث حب‌المتین در ترویج وطن‌دوستی، مبارزه فکری با استبداد و استعمار، و تأکید بر آموزش پایدار ماند و الگویی برای نشریات بعدی شد.<ref name=":2" />
 
=== اهمیت در مطبوعات فارسی ===
حب‌المتین به عنوان طولانی‌ترین نشریه فارسی برون‌مرزی (۳۸ سال)، استانداردهایی در روزنامه‌نگاری سیاسی و فرهنگی بر جا گذاشت.
 
در کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» ناظم‌الاسلام کرمانی، حبل‌المتین عامل کلیدی در انتقال ایده‌های آزادی از خارج به داخل دانسته شده است.
 
میراث حب‌المتین در آرشیوهای دیجیتال و پژوهش‌های معاصر ادامه دارد.<ref name=":1" /><ref name=":5" /><ref name=":7" />
 
== منابع: ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۳۲

امیرخیز (امیره قیز به گویش تبریزی)
محله امیرخیز، سنگر اصلی مقاومت ستارخان در انقلاب مشروطه
محله امیرخیز، سنگر اصلی مقاومت ستارخان در انقلاب مشروطه
موقعیت: تبریز، استان آذربایجان شرقی
منطقه: شمال‌غربی تبریز
تاسیس شده: نامشخص (از محله‌های تاریخی تبریز)
ثبت شده در: ۱۲۸۷–۱۲۸۸ خورشیدی (دوران مقاومت تبریز)

امیرخیز، محله‌ای قدیمی در شمال غربی تبریز، به عنوان سنگر اصلی مقاومت ستارخان در جنبش مشروطه ایران شناخته می‌شود. این محله نماد مقابله با استبداد محمدعلی شاه بود و در محاصره سنگین قوای دولتی، ستارخان و یارانش ایستادگی کردند. نام امیرخیز ممکن است از طایفه‌ای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله می‌دانند. مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. پاسخ تاریخی ستارخان به کنسول روس، که خواستار تسلیم بود، نماد غرور ملی است. امیرخیز با صنایع سنتی مانند قالی‌بافی و کبریت‌سازی، و موقعیت جغرافیایی محدود به رودخانه‌ها و دروازه استانبول، نقش کلیدی در نهضت مشروطه ایفا کرد و میراث آن تا پارک اتابک تهران ادامه یافت. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهام‌بخش است.[۱][۲][۳]

موقعیت جغرافیایی و تاریخچه

عکس فعلی امیرخیز
عکس فعلی امیرخیز

محله امیرخیز، که در زبان محلی «امیره قیز» نامیده می‌شود، یکی از محله‌های قدیمی تبریز است و در شمال غربی شهر واقع شده. موقعیت آن از شمال به تلخه رود، از جنوب به میدان چای، از غرب به چوستدوزان و میدان چایی، و از شرق به کوی توکلی، مفتح و محله دوه چی محدود می‌شود. نام آن ممکن است از طایفه‌ای به رهبری «امیر قیز» گرفته شده باشد، هرچند برخی آن را به دلیل برخاستن ستارخان از این محله می‌دانند. در تاریخ، شش مسجد در این محله ذکر شده که مسجد قصابلار معروف‌ترین آنهاست و اخیراً نوسازی شده. جنوب محله به دروازه استانبول (استانبول قاپوسی) در خیابان فلسطین منتهی می‌شود. بر اساس کتاب تاریخ جغرافی دارالسلطنه تبریز نوشته نادر میرزا، آب این محله کم بوده و باغات کمی دارد؛ طایفه شالچی لار در آن مسجد و کوی دارند و کدخدای آن محمد خان فرزند آقا فتحعلی بوده. قنات‌های اله وردی خان و امیر (امیرجلیل) در آن جریان دارند که آب محله را تأمین می‌کنند.[۱]

صنایع و ویژگی‌های فرهنگی

از قدیم، صنایع دستی در امیرخیز رونق داشته؛ اقسام قالی‌های اعلا بافته می‌شده که به موزه‌های دنیا صادر می‌گردید. کارخانه کبریت‌سازی در شرق محله، معروف‌ترین در ایران و خاورمیانه بوده و برای مصرف داخلی و صادرات فعال است. کارگاه‌های جوراب‌بافی نیز در خانه‌ها متعدد بودند. مسجد و حمام قدیمی سردار در خروجی محله به میدان منجم قرار دارد و خانه ستارخان کنار آن بود که روس‌ها پس از تصرف تبریز آن را با دینامیت منفجر کردند.[۱]

نقش در انقلاب مشروطه و مقاومت ستارخان

امیرخیز مهمترین سنگر نبرد ستارخان با دشمنان ملت و قوای دولتی بود. در ۱۷ خرداد ۱۲۸۷، این محله در برابر تهاجم سنگین استبداد ایستاد. ستارخان در محاصره، با تنها ۱۷ یار باقی‌مانده، در برابر رحیم خان و نیروهای دولتی مقاومت کرد و به ترفندهای کنسول روس پاسخ منفی داد. کنسول پیشنهاد کرد بیرق روسیه را بر خانه بزند و تسلیم شود، اما ستارخان پاسخ داد:

«من می‌خواهم هفت دولت به زیر بیرق ایران بیایند، من زیر بیرق بیگانه نمی‌روم».

مردان، جوانان و زنان آذربایجان به سنگرها پیوستند. ستارخان زخمی شد اما آن را پنهان کرد تا پرچم آزادی پایین نیاید. انجمن تبریز با رشادت‌های او قدرت گرفت و تلگراف خلع شاه را فرستاد:

«شاه موافق مشروطیت قسم خورده اما نقض کرده؛ ملت آذربایجان او را خلع و به کنسولگری‌ها اطلاع دهید».

این محله تنها منطقه شمال مهران رود بود که با انقلابیون همراه شد، در حالی که محله‌های دیگر مخالف بودند. مسجد ایریلی لر، درب استانبول و ایرانچیلار نقاط کلیدی نبرد بودند.[۲]

ارتباط با پارک اتابک و میراث مشروطه

امیرخیز آخرین سنگر مشروطه در برابر استبداد محمدعلی شاه بود که مجلس را در ۲ تیر ۱۲۷۸ به توپ بست. ستارخان و باقرخان در برابر فساد دربار قاجار، سلطه بیگانگان و غارت منابع ایستادند. نهضت تحت تأثیر روشنگران مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده و عبدالرحیم طالبوف تبریزی بود. مطالبات انجمن ایالتی تبریز شامل تثبیت وزارتخانه‌ها، رفع نواقص قانون اساسی و ممنوعیت شاهزادگان از وزارت بود. پس از پیروزی نسبی، سرداران به تهران رفتند اما در پارک اتابک خانه‌نشین شدند و توطئه‌های روس و انگلیس آنها را خلع سلاح کرد. میراث امیرخیز، نفی استبداد و اعاده حقوق شهروندی است که امروز نیز الهام‌بخش است.[۳]

منابع