کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]]
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]]
{{جعبه زندگینامه| اندازه جعبه =| عنوان = | نام = زهرا شهباز طبری| تصویر = زهرا طبری؛1.jpg| اندازه تصویر = ۲۴۰px| عنوان تصویر =زندانی سیاسی زهرا شهباز طبری| زادروز =سال ۱۳۳۷| زادگاه =بابل، ساکن رشت| تاریخ مرگ =| مکان مرگ =| عرض جغرافیایی محل دفن =| طول جغرافیایی محل دفن =| latd =| latm =| lats =| latNS =| longd =| longm =| longs =| longEW =| محل زندگی = رشت| ملیت = | نژاد =| تابعیت = | تحصیلات =مهندس برق| دانشگاه =دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشگاه بوروس سوئد| پیشه =| سال‌های فعالیت =| کارفرما =| نهاد =| نماینده =| شناخته‌شده برای = زندانیان سیاسی، فعالان حقوق بشر| نقش‌های برجسته =| سبک =| تأثیرگذاران =| تأثیرپذیرفتگان =| شهر خانگی =| تلویزیون =| لقب =| حزب =| جنبش = | مخالفان =نظام جمهوری اسلامی| هیئت =| دین =اسلام| مذهب =| منصب =| مکتب =| آثار =| خویشاوندان سرشناس =| فرزندان = | جوایز =| امضا =| اندازه امضا =| وبگاه =| پانویس =| اتهام‌ها = محاربه از طریق همکاری با سازمان مجاهدین خلق ایران| مجازات = اعدام| وضعیت پزشکی = بیماری قلبی| اقدامات اعتراضی = | وضعیت خانواده = | واکنش‌های بین‌المللی =}}
'''زهرا شهباز طبری'''، (متولد سال ۱۳۳۷، بابل، ساکن رشت) زندانی سیاسی ۶۷ ساله، مهندس برق و فارغ‌التحصیل دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه بوروس سوئد در رشته انرژی پایدار است. در روز ۲۸ فروردین‌ماه ۱۴۰۴، نیروهای امنیتی با یورش به منزل شهباز طبری، او را بازداشت و به زندان لاکان رشت منتقل کردند. او پس از ۷ ماه بلاتکلیفی، در روز شنبه ۳ آبان ۱۴۰۴ (۲۵ اکتبر ۲۰۲۵)، توسط شعبه اول دادگاه انقلاب رشت به اتهام «محاربه از طریق همکاری با [[سازمان مجاهدین خلق ایران]]» به اعدام محکوم شد. او پیش از این نیز در تاریخ ۲ اسفند ۱۴۰۱، در [[زندان لاکان رشت]] بازداشت و تحت بلاتکلیفی طولانی قرار گرفته بود. زهرا شهباز طبری، فعال حقوق زنان و زندانی سیاسی پیشین، همچنین در دهه ۱۳۶۰ به ۱۵ سال زندان محکوم شده بود. اتهامات شامل «ارتباط با گروه‌های مخالف نظام»، «فعالیت تبلیغاتی علیه نظام» و «اجتماع و تبانی» است. گزارش‌ها از بازجویی‌های شدید، محرومیت از مرخصی و وکیل مستقل، و شرایط نامناسب سلامتی خبر می‌دهند. خانواده‌اش از حکم اعدام ابراز نگرانی کرده و خواستار مداخله نهادهای حقوق بشری شده‌اند. این حکم بخشی از سرکوب مخالفان سیاسی در ایران است و امکان تجدیدنظرخواهی وجود دارد. [[شورای ملی مقاومت ایران]] بر پرونده‌سازی و شکنجه خانم شهباز طبری تأکید کرده‌است.<ref name=":0">[https://bazdashtshodegan.com/%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7-%D8%B4%D9%87%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%B7%D8%A8%D8%B1%DB%8C/ تداوم بازداشت و بلاتکلیفی زهرا شهباز طبری در زندان لاکان رشت - صدای بازداشت‌شدگان]</ref><ref name=":1">[https://hengaw.net/fa/news/2025/10/article-158 زهرا شهباز طبری، زندانی سیاسی گیلک و اهل رشت به اعدام محکوم شد - سازمان حقوق بشری هه‌نگاو]</ref><ref name=":2">[https://wncri.org/fa/%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7-%D8%B4%D9%87%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%B7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D9%85/ زندانی سیاسی زهرا شهباز طبری، ۶۷ ساله در رشت به اعدام محکوم می‌شود - زنان نیروی تغییر]</ref><ref name=":3">[https://www.iranintl.com/202510254227 دادگاه انقلاب رشت زهرا شهباز طبری، زندانی سیاسی ۶۷ ساله، را به اعدام محکوم کرد - ایران اینترنشنال]</ref><ref name=":4">[https://www.hra-news.org/2025/hranews/a-57371/ زهرا شهباز طبری، زندانی سیاسی اهل رشت، به اعدام محکوم شد - هرانا]</ref><ref name=":5">[https://iranhrs.org/%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7-%D8%B4%D9%87%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%B7%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%9B-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%DB%B6%DB%B7/ صدور حکم اعدام زهرا شهباز طبری؛ زندانی سیاسی ۶۷ ساله در رشت - کانون حقوق بشر ایران]</ref><ref name=":6">[https://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/more/123852/ زهرا شهباز طبری، زندانی سیاسی، به اعدام محکوم شد - ایران امروز]</ref><ref name=":7">[https://news.mojahedin.org/i/%D9%82%D8%B6%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D9%87-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7-%D8%B7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%D8%AA%D9%87%D8%A7%D9%85-%D9%87%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85-%DA%A9%D8%B1%D8%AF قضاییه جلادان زهرا طبری در زندان رشت را به اتهام همکاری با مجاهدین به اعدام محکوم کرد - سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>


== پیشینه شخصی و فعالیت‌های سیاسی ==
زهرا شهباز طبری، ۶۷ ساله متولد بابل (ساکن رشت) و از فعالان حقوق زنان، سابقه طولانی در فعالیت‌های سیاسی مخالف نظام جمهوری اسلامی دارد. او در دهه ۱۳۶۰ به اتهام فعالیت‌های سیاسی به ۱۵ سال زندان محکوم شد و دوران محکومیت خود را در زندان‌های رشت و تهران گذراند. او پس از آزادی، به عنوان یکی از زنان مبارز گیلک شناخته شد و در [[اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران|اعتراضات سراسری ۱۴۰۱]]، مشارکت فعال داشت. او در تظاهرات رشت علیه سرکوب زنان و [[نقض حقوق بشر در ایران|نقض حقوق بشر]] نقش برجسته‌ای ایفا کرد.<ref name=":2" />


زهرا شهباز طبری، به عنوان زندانی سیاسی پیشین، در سال‌های اخیر نیز به دلیل حمایت از حقوق زندانیان و اعتراض به سیاست‌های قضاییه مورد توجه قرار گرفته‌است. خانواده و فعالان حقوق بشر او را نمادی از مقاومت زنان ایرانی در برابر سرکوب می‌دانند.<ref name=":0" /><ref name=":4" />


خانم زهرا شهباز طبری مهندس برق و فارغ‌التحصیل دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه بوروس سوئد در رشته انرژی پایدار است.<ref name=":3" />


== بازداشت اول ==
زهرا شهباز طبری در ۲ اسفند ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی در رشت بازداشت شد. این بازداشت در جریان سرکوب اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، صورت گرفت. او بلافاصله به بازداشتگاه اطلاعات رشت منتقل و تحت بازجویی‌های فشرده قرار گرفت. بر اساس گزارش‌ها، مأموران امنیتی منزل او را تفتیش کرده و اموال شخصی‌اش را ضبط کردند.<ref name=":3" /> '''('''


پس از بازداشت اولیه، خانم زهرا شهباز طبری به زندان لاکان رشت منتقل شد، جایی که بیش از دو سال در بلاتکلیفی کامل به سر برد. در این مدت، پرونده او بدون تشکیل دادگاه و اطلاع‌رسانی به خانواده پیش می‌رفت. خانواده‌اش بارها از عدم دسترسی به اطلاعات پرونده و محرومیت از ملاقات شکایت کردند.<ref name=":1" />


=== بلاتکلیفی و شرایط زندان ===
طی ۲۹ ماه بازداشت، زهرا شهباز طبری از حقوق اولیه مانند مرخصی پزشکی و وکیل مستقل محروم ماند. او در بند زنان زندان لاکان نگهداری می‌شود، جایی که شرایط بهداشتی و درمانی نامناسب است. با توجه به سن بالا و سابقه بیماری، وضعیت سلامتی‌اش رو به وخامت گذاشته‌است. فعالان حقوق بشر هشدار داده‌اند که بلاتکلیفی طولانی می‌تواند منجر به نقض حقوق انسانی شود.<ref name=":2" /><ref name=":5" />


=== بازداشت دوم ===
'''سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی'''، (متولد سال ۱۲۴۱–۱۲۸۷ ه‍.ش)، یکی از برجسته‌ترین خطیبان و فعالان سیاسی دوره [[جنبش مشروطه ایران]]، نقش مهمی در بیداری فکری و اجتماعی مردم ایفا کرد. او در خانواده‌ای مذهبی در همدان متولد شد و تحصیلات ابتدایی خود را در علوم دینی در همدان و اصفهان گذراند. جمال‌الدین به دلیل سخنرانی‌های آتشین و تأثیرگذارش در حمایت از مشروطه و عدالت‌خواهی، به یکی از چهره‌های کلیدی جنبش مشروطه تبدیل شد. او با همکاری افرادی چون [[ملک‌المتکلمین]]، در انجمن‌های مخفی و علنی مشروطه‌خواهان فعالیت داشت و از منبر به‌عنوان ابزاری برای آگاهی‌بخشی و بسیج مردم استفاده کرد. جمال‌الدین واعظ اصفهانی در سخنرانی‌هایش به موضوعاتی چون استبداد، فساد حکومتی، و لزوم قانون اساسی و عدالتخانه پرداخته و از نقش علما و مردم در اصلاحات اجتماعی حمایت می‌کرد.
در روز ۲۸ فروردین‌ماه ۱۴۰۴، نیروهای امنیتی با یورش به منزل شهباز طبری، او را بازداشت و به زندان لاکان رشت منتقل کردند. مأموران هنگام بازداشت محل سکونت او را تفتیش و تلفن همراه، لپ‌تاپ او و یکی از اعضای خانواده را ضبط کرده‌اند.<ref name=":4" />


== اتهامات رسمی ==
وی در شهرهای مختلف از جمله تهران، تبریز، و رشت به تبلیغ مشروطه پرداخت و با نشریاتی چون «الجمال» همکاری داشت که در آن‌ها از آزادی و حقوق مردم دفاع می‌کرد. جمال‌الدین به همراه دیگر مشروطه‌خواهان، در برابر استبداد [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] قاجار ایستادگی کرد و پس از به توپ بستن مجلس در سال ۱۲۸۷ ه‍.ش، به دستور شاه دستگیر شد. ملک‌المتکلمین و چند تن دیگر از آزادی‌خواهان، به طرز فجیعی در باغ شاه تهران به قتل رسیدند و جمال‌الدین نیز در زندان بروجرد به قتل رسید. مرگ او موجی از خشم و تأسف در میان مشروطه‌خواهان برانگیخت و نامش به‌عنوان یکی از شهدای جنبش مشروطه در تاریخ ایران ثبت شد.
دادگاه انقلاب رشت زهرا شهباز طبری را به اتهام «محاربه از طریق همکاری با سازمان مجاهدین خلق ایران» محاکمه کرد. اتهامات فرعی شامل «ارتباط با گروه‌های مخالف نظام»، «فعالیت تبلیغاتی علیه نظام» و «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» است. این اتهامات بر اساس اعترافات تحت فشار و اسناد ضبط‌شده از منزل او استوار است.<ref name=":6" />


منابع حقوق بشری تأکید دارند که این اتهامات بخشی از الگوی پرونده‌سازی علیه مخالفان سیاسی است. شهباز طبری هرگونه ارتباط مستقیم با سازمان مجاهدین را رد کرده، اما دادگاه شواهد را کافی دانسته‌است.<ref name=":4" /><ref name=":7" />
اندیشه‌های جمال‌الدین واعظ متأثر از تعالیم اسلامی و ایده‌های نوگرایانه مشروطه بود. او معتقد به پیوند دین و سیاست بود و بر این باور بود که علما باید در هدایت مردم و مبارزه با ظلم نقش فعال داشته باشند. همچنین، او به برابری اجتماعی، آموزش همگانی، و رفع فساد از ساختارهای حکومتی تأکید داشت. با وجود اتهاماتی که برخی منابع درباره عقاید دینی او مطرح کرده‌اند، نقش او در ترویج مشروطه و آگاهی‌بخشی غیرقابل‌انکار است. میراث جمال‌الدین در سخنرانی‌هایش، فعالیت‌های سیاسی، و تأثیرش بر نسل‌های بعدی مشروطه‌خواهان باقی مانده و او به‌عنوان نمادی از شجاعت و فداکاری در راه آزادی و عدالت در تاریخ ایران شناخته می‌شود. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱، (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (راسخون)۱، (راسخون)۲، (هدی نت)'''


== تشکیل دادگاه و محاکمه ==
== زندگی‌نامه و تحصیلات ==
پرونده زهرا شهباز طبری در ۳ آبان ۱۴۰۴، در شعبه اول دادگاه انقلاب رشت بررسی شد. جلسه دادگاه به صورت غیرعلنی برگزار گردید و خانواده و وکیل او از حضور در آن منع شدند. قاضی دادگاه، اتهامات را اثبات‌شده اعلام کرد و حکم اعدام را صادر نمود.<ref name=":3" />
سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی در سال ۱۲۴۱ ه.ش، در همدان متولد شد. او در خانواده‌ای مذهبی رشد یافت و پدرش، ملا عبدالله، از علمای محلی بود. جمال‌الدین تحصیلات ابتدایی خود را در همدان آغاز کرد و سپس برای ادامه تحصیل علوم دینی به اصفهان رفت. در اصفهان، او نزد علمای برجسته‌ای چون شیخ محمدتقی آقانجفی به فراگیری فقه، اصول، و کلام پرداخت. استعداد او در خطابه از همان جوانی آشکار بود و به‌سرعت به‌عنوان واعظی توانمند شناخته شد. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱'''


=== حکم اعدام ===
=== آغاز فعالیت‌های مذهبی و اجتماعی ===
جمال‌الدین واعظ اصفهانی پس از تکمیل تحصیلات، به‌عنوان واعظ در مساجد و محافل مذهبی همدان و سپس تهران فعالیت خود را آغاز کرد. او به دلیل تسلط بر فن خطابه و توانایی در جلب توجه مخاطبان، به‌سرعت مورد توجه مردم قرار گرفت. سخنرانی‌های او اغلب با زبانی ساده و قابل‌فهم برای عامه مردم ارائه می‌شد و به موضوعات اجتماعی و دینی می‌پرداخت. در این دوره، او با برخی از روشنفکران و علمای مشروطه‌خواه آشنا شد که این آشنایی، مسیر زندگی او را به سمت فعالیت‌های سیاسی سوق داد. '''(هدی نت)'''


زندانی سیاسی زهرا شهباز طبری، توسط شعبه اول دادگاه انقلاب رشت به ریاست قاضی درویش‌گفتار به اتهام «محاربه از طریق همکاری با سازمان مجاهدین خلق ایران» و «همکاری با گروه‌های مخالف نظام» به اعدام محکوم شد. این حکم درروز ۳ آبان ۱۴۰۴، صادر گردید و محاکمه تنها در کمتر از ۱۰ دقیقه به پایان رسید. فرزند زهرا شهباز طبری در مصاحبه با هرانا (ارگان خبری مجموعه فعلان حقوق بشر در ایران) گفت: <blockquote>«روند دادرسی کمتر از ۱۰ دقیقه طول کشید. مادرم دسترسی مؤثر به وکیل مستقل نداشت. وکیلی که از سوی نهاد قضایی معرفی شد، بدون دفاع مؤثر نتیجه را تأیید و ابلاغ کرد. کل دادگاه یک نمایش بود. قاضی در یک جلسه ۱۰ دقیقه‌ای با لبخند حکم اعدام را اعلام کرد. وکیل معرفی‌شده نیز وقتی نتیجه را شنید، لبخند زد.»<ref name=":3" /></blockquote>اتهامات بر اساس شواهدی مانند نوشتن شعار «زن، مقاومت، آزادی» روی یک پارچه و ضبط یک پیام صوتی که هرگز منتشر نشده، استوار است. دادگاه این اقدامات را «فعالیت تبلیغاتی علیه نظام» و «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» تلقی کرد. خانم شهباز طبری هرگونه ارتباط مستقیم با سازمان مجاهدین را رد کرده، اما دادگاه شواهد ضبط‌شده از منزل او را مورد استناد قرار داده‌است.<ref name=":1" />
== فعالیت‌های اولیه در اصفهان و شیراز ==
جمال‌الدین واعظ اصفهانی پس از ۲۱ سالگی به اصفهان رفت و نزد علمایی چون آقانجفی به تحصیل فقه و اصول پرداخت. او در مسجد جامع آقا نورالله (مسجد نو) منبر رفت و به تدریس مشغول شد. سخنرانی‌هایش با زبانی ساده و انتقادی از ستم ظل‌السلطان، به‌سرعت شهرت آورد. او لقب «صدرالواعظین» از ظل‌السلطان (سلطان مسعود میرزا قاجار) و «صدرالمحققین» از محمدعلی میرزا دریافت کرد. جمال‌الدین تحت تأثیر جو انتقادی اصفهان، با فرق نوین آشنا شد و انجمن‌های مخفی مانند «مجمع سرّی» یا «انجمن ترقی» را با یارانش مانند ملک‌المتکلمین و میرزا نصرالله بهشتی تشکیل داد. هدف این انجمن‌ها، بیداری افکار عمومی و افشای ظلم‌های دینی و حکومتی بود. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱، (راسخون)۲'''


حکم اعدام این زندانی سیاسی بدوی است و ظرف ۲۰ روز قابل تجدیدنظرخواهی در دیوان عالی کشور می‌باشد. او تنها هفت روز مهلت دارد تا نسبت به حکم اعدام صادرشده علیه خود درخواست فرجام‌خواهی ارائه دهد. خانواده او از شوک این حکم ابراز نگرانی کرده و خواستار مداخله فوری نهادهای حقوق بشری برای لغو آن شده‌اند. این حکم بخشی از موج اعدام‌های سیاسی علیه زنان مبارز در ایران تلقی می‌شود.<ref name=":5" />
در محرم و صفر ۱۳۱۸ ه‍.ق، جمال‌الدین واعظ به شیراز سفر کرد و در آنجا منبر رفت. او با شعاع‌السلطنه (پسر [[مظفرالدین شاه]]) ملاقات کرد و کتاب «لباس التقوی» را نوشت. سخنرانی‌هایش علیه قوام‌الدوله، کینه خاندان قوام را برانگیخت و در سفر سوم، پس از سوءقصد ناموفق (که اشتباهی فرد دیگری کشته شد)، به عتبات و سپس تبریز رفت. در شیراز، او مردم را به اصلاحات اجتماعی و اقتصادی تشویق کرد. '''(هدی نت)، (راسخون)۲'''


== نگرانی‌های حقوق بشری ==
== فعالیت‌های سیاسی و نقش در جنبش مشروطه ==
صدور حکم اعدام برای زهرا شهباز طبری نگرانی‌های گسترده‌ای را برانگیخته است. سازمان‌های حقوق بشری مانند هه‌نگاو و هرانا بر محرومیت از وکیل، شکنجه روانی در بازداشت، و عدم رعایت استانداردهای قضایی تأکید کرده‌اند. وضعیت سلامتی او، شامل مشکلات قلبی و فشار خون، در زندان تشدید شده‌است.<ref name=":1" /><ref name=":4" />
سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی در اوایل دهه ۱۲۸۰ ه‍.ش، با اوج‌گیری نهضت مشروطه، به جمع مشروطه‌خواهان پیوست. او با علما و روشنفکرانی چون ملک‌المتکلمین و شیخ محمدتقی آقانجفی همکاری نزدیکی داشت و از منبر به‌عنوان ابزاری برای ترویج ایده‌های مشروطه‌خواهی استفاده کرد. سخنرانی‌های او در مساجد تهران، به‌ویژه در مسجد جامع، با استقبال گسترده مردم مواجه شد. جمال‌الدین در این سخنرانی‌ها به انتقاد از استبداد قاجاری، فساد دربار، و بی‌عدالتی‌های اجتماعی می‌پرداخت و خواستار تأسیس عدالتخانه و قانون اساسی بود. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱'''


فعالان زنان این حکم را حمله‌ای به نسل مبارز زنان ایرانی می‌دانند و کمپین‌هایی برای آزادی او راه‌اندازی کرده‌اند.<ref name=":2" />
=== همکاری با انجمن‌های مشروطه‌خواه ===
جمال‌الدین واعظ در چندین انجمن مخفی و علنی مشروطه‌خواهان، از جمله انجمن باغ میکده و انجمن ملی، عضویت داشت. او در این انجمن‌ها با دیگر فعالان سیاسی مانند [[جهانگیرخان صوراسرافیل]] و میرزا نصرالله بهشتی (ملک‌المتکلمین) همکاری می‌کرد. این انجمن‌ها محلی برای بحث درباره اصلاحات سیاسی، ترویج [[آزادی بیان]]، و سازماندهی حرکت‌های مردمی علیه [[استبداد]] بودند. واعظ اصفهانی با سخنرانی‌های خود در این محافل، نقش مهمی در تهییج مردم و جلب حمایت آن‌ها برای جنبش مشروطه ایفا کرد. '''(راسخون)۲'''


=== اطلاعیه شورای ملی مقاومت ===
=== فعالیت در نشریه الجمال ===
[[شورای ملی مقاومت ایران]] در اطلاعیه‌ای رسمی، حکم اعدام را محکوم کرد. متن کامل اطلاعیه به شرح زیر است: <blockquote>قضاییه جلادان زهرا طبری در زندان رشت را به اتهام همکاری با مجاهدین به اعدام محکوم کرد.
یکی از اقدامات برجسته جمال‌الدین واعظ، همکاری با نشریه «الجمال» بود که در سال ۱۲۸۵، منتشر می‌شد. این نشریه، که تحت نظارت او و دیگر مشروطه‌خواهان اداره می‌شد، به موضوعات سیاسی و اجتماعی روز می‌پرداخت و از ایده‌های آزادی‌خواهی و مشروطه حمایت می‌کرد. جمال‌الدین در سرمقاله‌ها و نوشته‌های این نشریه، بر لزوم اجرای قانون، رفع ظلم، و مشارکت مردم در اداره کشور تأکید داشت. این نشریه به دلیل لحن انتقادی و صریح خود، تأثیر زیادی بر افکار عمومی گذاشت و به یکی از ابزارهای مهم تبلیغی مشروطه‌خواهان تبدیل شد. '''(هدی نت)'''


فراخوان به اقدام فوری برای نجات جان زهرا و دیگر زندانیان سیاسی زیر اعدام
== اندیشه‌های سیاسی و اجتماعی ==


قضاییه جلادان زندانی سیاسی زهرا طبری محبوس در زندان لاکان رشت را به اتهام همکاری با سازمان مجاهدین خلق ایران به اعدام محکوم کرد. این حکم در بیدادگاه ضدانقلاب رشت به ریاست دژخیم «احمد درویش گفتار» صادر شد. این به‌اصطلاح محاکمه به مدت ۱۰دقیقه و از طریق ویدئو کنفرانس و بدون دسترسی زهرا طبری به وکیل انتخابی برگزار شد.
=== پیوند دین و سیاست ===
جمال‌الدین واعظ اصفهانی معتقد بود که دین و سیاست از هم جدا نیستند و علما باید در اصلاح امور جامعه نقش فعال داشته باشند. او در سخنرانی‌های خود، با استناد به تعالیم اسلامی، بر ضرورت مبارزه با ظلم و دفاع از حقوق مردم تأکید می‌کرد. به باور او، اجرای عدالت و قانون در جامعه، وظیفه‌ای دینی و اجتماعی است که علما و مردم به‌طور مشترک باید به آن پایبند باشند. این دیدگاه او را به یکی از برجسته‌ترین خطیبان مشروطه‌خواه تبدیل کرد که توانست میان توده‌های مذهبی و ایده‌های نوگرایانه مشروطه پیوند برقرار کند. '''(راسخون)۱'''


زهرا طبری متولد بابل در فروردین ۱۴۰۴ با یورش مأموران امنیتی به خانه‌اش در رشت دستگیر شد. او پیش از این نیز در خرداد ۱۴۰۱ دستگیرشده بود و ۳ماه از محکومیت خود را در زندان لاکان رشت و ۱۵ماه را با پابند در خانه‌اش گذراند.
=== تأکید بر آموزش و برابری اجتماعی ===
یکی از محورهای اصلی اندیشه‌های جمال‌الدین، لزوم آموزش همگانی و برابری اجتماعی بود. او معتقد بود که نادانی و فقر، ریشه بسیاری از مشکلات اجتماعی ایران است و دولت باید با ایجاد مدارس و گسترش آموزش، زمینه پیشرفت جامعه را فراهم کند. او همچنین از برابری حقوق طبقات مختلف جامعه دفاع می‌کرد و بر این باور بود که هیچ گروهی نباید بر گروه دیگر برتری داشته باشد. این دیدگاه‌ها در سخنرانی‌های او در شهرهای مختلف، از جمله تبریز و رشت، بازتاب گسترده‌ای داشت. '''(راسخون)۲'''


مقاومت ایران ارگانهای ذیربط ملل متحد و عموم مراجع مدافع حقوق‌بشر را به اقدام فوری برای نجات جان زهرا طبری و دیگر زندانیان سیاسی محکوم به اعدام فرامی‌خواند.
== فعالیت‌های جمال‌الدین در شهرهای مختلف ==


شایان یادآوری است که رژیم خونریز [[روح‌الله خمینی|خمینی]] مجاهد خلق دکتر طبری پسرعموی زهرا را در سال ۱۳۶۲ در بابل اعدام کرد.<ref name=":7" /> </blockquote>
=== سخنرانی‌ها در تهران ===
سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی در تهران به‌عنوان یکی از خطیبان اصلی جنبش مشروطه شناخته می‌شد. او در مساجد و محافل عمومی، به‌ویژه در مسجد جامع تهران، سخنرانی‌هایی ایراد می‌کرد که تأثیر عمیقی بر مردم داشت. در این سخنرانی‌ها، او با زبانی ساده و آتشین، از استبداد محمدعلی شاه قاجار انتقاد می‌کرد و خواستار تأسیس مجلس شورای ملی و اجرای قانون اساسی بود. سخنرانی‌های او نه‌تنها نخبگان، بلکه توده‌های مردم را نیز به حمایت از مشروطه ترغیب می‌کرد. او همچنین در این دوره با علمای مشروطه‌خواه در ارتباط بود، هرچند گاهی اختلاف‌نظرهایی با برخی علما داشت. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱'''


== زمینه سرکوب در ایران ==
=== فعالیت در تبریز ===
حکم اعدام زهرا شهباز طبری بخشی از موج اعدام‌های سیاسی در ایران پس از اعتراضات ۱۴۰۱ است. قضاییه جمهوری اسلامی در سال‌های اخیر احکام اعدام متعددی علیه زندانیان سیاسی صادر کرده، که اغلب به اتهامات امنیتی مرتبط است. این روند نقض کنوانسیون‌های بین‌المللی حقوق بشر تلقی می‌شود.<ref name=":5" />
جمال‌الدین واعظ در سال ۱۲۸۶، به تبریز سفر کرد و در آنجا نیز به ایراد سخنرانی‌های مشروطه‌خواهانه پرداخت. تبریز در آن زمان یکی از مراکز اصلی جنبش مشروطه بود و جمال‌الدین با همکاری انجمن‌های محلی، به‌ویژه انجمن ایالتی آذربایجان، نقش مهمی در تهییج مردم این شهر ایفا کرد. او در سخنرانی‌هایش بر ضرورت وحدت میان مردم و علما برای پیشبرد اهداف مشروطه تأکید داشت و از مبارزات مسلحانه مشروطه‌خواهان تبریز در برابر نیروهای استبدادی حمایت می‌کرد. فعالیت‌های او در تبریز به تقویت روحیه آزادی‌خواهی در این شهر کمک کرد. '''(راسخون)۲'''


=== پیامدهای احتمالی ===
=== حضور در رشت ===
در صورت تأیید حکم، اعدام شهباز طبری می‌تواند واکنش‌های بین‌المللی شدیدی را برانگیزد. سازمان‌های حقوق بشری خواستار تحریم قضاییه ایران شده‌اند. خانواده و حامیان شهناز طری امیدوار به تجدیدنظر و لغو حکم اعدام او هستند.<ref name=":0" /><ref name=":1" />
جمال‌الدین واعظ اصفهانی همچنین در رشت فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی چشمگیری داشت. او در این شهر با گروه‌های مشروطه‌خواه محلی همکاری کرد و در سخنرانی‌های خود به موضوعاتی چون لزوم اصلاحات اجتماعی، مبارزه با فساد حکومتی، و حمایت از حقوق مردم پرداخت. حضور او در رشت، به‌ویژه در سال ۱۲۸۷، با استقبال گسترده مردم مواجه شد و به بسیج نیروهای مشروطه‌خواه در این منطقه کمک کرد. او در این شهر نیز از منبر برای تبلیغ ایده‌های مشروطه و آگاهی‌بخشی به مردم استفاده کرد. '''(هدی نت)'''


== منابع ==
== آثار و فعالیت‌های اقتصادی ==
 
=== رساله‌ها و نوشته‌ها ===
جمال‌الدین واعظ اصفهانی دو رساله مهم نوشت: «لباس التقوی» در سال ۱۳۱۸ ه‍.ق در شیراز، که به موضوعات اخلاقی و اجتماعی می‌پرداخت و مورد ستایش علما قرار گرفت؛ و «رؤیای صادقه» در همکاری با ملک‌المتکلمین، شیخ احمد روحی، حاج فاتح‌الملک، میرزا اسدالله خان و مجدالاسلام کرمانی، پیش از محرم ۱۳۲۰ ه‍.ق در اصفهان. این رساله با کمک کنسولگری روسیه چاپ و توزیع شد و به انتقاد از استبداد دینی و حکومتی می‌پرداخت. او همچنین مقالاتی با امضای مستعار «۷۲ اصفهانی» در حبل‌المتین کلکته و روزنامه مظفری منتشر کرد. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (راسخون)۲'''
 
=== همکاری در نشریه الجمال ===
نشریه «الجمال» از ۲۶ محرم ۱۳۲۵ ه‍.ق تا ۲۷ ربیع‌الآخر ۱۳۲۶ ه‍.ق منتشر می‌شد و مواعظ و سخنرانی‌های جمال‌الدین را چاپ می‌کرد. این نشریه تحت نظارت او و دیگر مشروطه‌خواهان اداره می‌شد و به موضوعات سیاسی و اجتماعی روز می‌پرداخت، از جمله دفاع از مشروطه، قانون‌مداری و عدالت. نوشته‌های او در این نشریه، مفاهیم آزادی و حقوق را با استناد به قرآن و احادیث تبیین می‌کرد. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (راسخون)۱'''
 
=== تأسیس شرکت اسلامیه ===
در شوال ۱۳۱۶ ه‍.ق، جمال‌الدین واعظ با همراهی ملک‌المتکلمین و شیخ احمد کرمانی، «شرکت اسلامیه» را برای ترویج منسوجات ایرانی و مقابله با واردات بیگانه تأسیس کرد. او به‌عنوان مبلغ، در اصفهان و شیراز منبر رفت و مردم را به سرمایه‌گذاری تشویق نمود. علمایی چون آقانجفی و مراجع عتبات از آن حمایت کردند. این شرکت نمادی از تلاش برای خودکفایی اقتصادی در برابر نفوذ خارجی بود. '''(راسخون)۲'''
 
== روابط با مشروطه‌خواهان و علما ==
سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی روابط نزدیکی با روشنفکران و فعالان برجسته جنبش مشروطه داشت. او با افرادی چون ملک‌المتکلمین، جهانگیرخان صوراسرافیل، و میرزا نصرالله بهشتی همکاری تنگاتنگی در انجمن‌های مشروطه‌خواه، مانند انجمن باغ میکده و انجمن ملی، برقرار کرد. این همکاری‌ها به‌ویژه در تهران و در جریان سخنرانی‌های مشترک در مساجد و محافل عمومی شکل گرفت. جمال‌الدین با استفاده از جایگاه خود به‌عنوان واعظ، ایده‌های آزادی‌خواهانه این روشنفکران را با زبان مذهبی به مردم منتقل می‌کرد. او و ملک‌المتکلمین در بسیاری از جلسات مخفی، برنامه‌ریزی برای پیشبرد اهداف مشروطه، از جمله تأسیس مجلس و قانون اساسی، را دنبال کردند. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱، (راسخون)۲'''
 
=== مناظرات و اختلافات با علما ===
جمال‌الدین واعظ با برخی از علمای وقت، به‌ویژه [[شیخ فضل‌الله نوری]]، روابط پیچیده‌ای داشت. در حالی که او از حمایت علمایی چون شیخ محمدتقی آقانجفی برخوردار بود، با شیخ فضل‌الله نوری، که در دوره‌ای به مشروعه‌خواهی گرایش پیدا کرد، اختلاف‌نظرهایی پیدا کرد. این اختلافات بیشتر بر سر حدود دخالت دین در سیاست و نحوه اجرای مشروطه بود. جمال‌الدین معتقد بود که مشروطه باید با اصول اسلامی همخوانی داشته باشد، اما در عین حال از اصلاحات اجتماعی و سیاسی نوگرایانه حمایت می‌کرد. او در مناظرات خود با علما، با استناد به قرآن و احادیث، بر ضرورت عدالت و مبارزه با استبداد تأکید داشت. این مناظرات، که گاهی در محافل عمومی برگزار می‌شد، به تقویت جایگاه او به‌عنوان خطیبی آگاه و شجاع کمک کرد. '''(راسخون)۱، (هدی نت)'''
 
=== تأثیر بر روشنفکران و علما ===
سخنرانی‌های جمال‌الدین نه‌تنها بر توده‌های مردم، بلکه بر روشنفکران و برخی علما نیز اثر گذاشت. او با ترکیب مفاهیم دینی و ایده‌های نوگرایانه، توانست پلی بین علمای سنتی و روشنفکران مشروطه‌خواه ایجاد کند. [[ناظم‌الاسلام کرمانی]] در کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» از تأثیر سخنرانی‌های او بر علما و مردم سخن گفته و او را به‌عنوان یکی از عوامل مهم وحدت در جنبش مشروطه ستوده است. همکاری او با روشنفکرانی چون صوراسرافیل در نشریه «الجمال» نیز نشان‌دهنده نقش او در پیوند دادن دو جریان فکری مذهبی و سکولار در جنبش مشروطه بود. '''(تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم‌الاسلام کرمانی)'''
 
== دستگیری و مرگ ==
 
=== به توپ بستن مجلس و دستگیری ===
با به قدرت رسیدن محمدعلی شاه قاجار و شدت گرفتن اقدامات ضد مشروطه، جمال‌الدین واعظ به یکی از اهداف اصلی دربار تبدیل شد. پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی در ۲۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۶ ه‍.ق (خرداد ۱۲۸۷ ه‍.ش)، او به همراه دیگر رهبران مشروطه‌خواه، از جمله ملک‌المتکلمین و جهانگیرخان صوراسرافیل، از تهران گریخت. جمال‌الدین با لباس مبدل ابتدا به خانه میرزا حسین تفرشی و سپس به خانه میرزا اسدالله‌خان سرتیپ توپ‌خانه پناه برد و از آنجا به حضرت عبدالعظیم و بعد به همدان رفت. در همدان، توسط نوکر مظفرالملک (حاکم همدان) شناسایی شد و در طویله دارالحکومه زندانی گردید. مظفرالملک تلاش کرد با درخواست عفو از شاه، جان او را نجات دهد، اما امام جمعه همدان مخالفت کرد. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲'''
 
=== قتل در بروجرد ===
در شوال ۱۳۲۶ ه‍.ق (آبان ۱۲۸۷ ه‍.ش)، جمال‌الدین واعظ به دستور محمدعلی شاه به امیرافخم (حاکم بروجرد) تحویل داده شد. او را به زندان بروجرد منتقل کردند و چند ماه در باغ شورین و سپس در زندان بروجرد تحت نظر احتشام‌الدوله (پسر امیرافخم) نگه داشتند. امیرافخم دستور قتل داد و یکی از نوکران سید (به نام سید خاص) او را با دستمال ابریشمی خفه کرد. روایت ناظم‌الاسلام کرمانی حاکی از آن است که جمال‌الدین چند روز در بروجرد زنده ماند و پزشکان تأیید کردند که مسموم نشده است. آخرین نامه او به پسرش سید محمدعلی (جمال‌زاده) از زندان بروجرد نوشته شد، که در آن خود را «شهید وطن» نامید و انگشتر و مهرش را برای او فرستاد. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (هدی نت)، (تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم‌الاسلام کرمانی)'''
 
==== مقبره در جمالیه بروجرد ====
پس از قتل، جمال‌الدین واعظ در قبرستان عمومی بروجرد دفن شد که به تدریج به «جمالیه» معروف گردید. ابتدا بدون نشانه بود، اما بعدها مزین‌السلطان (مریم عمید) چارطاقی بر آن ساخت. در سال ۱۳۰۰ ه‍.ش، همایون سیاح آن را مرمت کرد و در سلا ۱۳۰۴، مدرسه جمالیه در آنجا بنا شد. قبرستان در سال ۱۳۱۵ تسطیح گردید، اما در سال ۱۳۱۷، قبر بیرون آورده شد و سنگی بزرگ بر آن نهادند. این محل در سال ۱۳۱۹، به باغی زیبا با عمارت تبدیل شد و در سال ۱۳۴۸، انجمن آثار ملی سنگی مخصوص مزار تراشید. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (هدی نت)'''
 
== میراث و تأثیر بر جنبش مشروطه ==
جمال‌الدین واعظ اصفهانی با سخنرانی‌های آتشین و فعالیت‌های سیاسی خود، نقش غیرقابل‌انکاری در پیشبرد جنبش مشروطه داشت. او توانست با استفاده از منبر، که در آن زمان ابزاری قدرتمند برای ارتباط با مردم بود، ایده‌های مشروطه‌خواهی را به توده‌ها منتقل کند. [[احمد کسروی]] در کتاب «تاریخ مشروطه ایران» از او به‌عنوان یکی از خطیبان برجسته‌ای یاد می‌کند که با شجاعت و فصاحت، مردم را به سوی آزادی و عدالت هدایت کرد. فعالیت‌های او در شهرهای مختلف و همکاری‌اش با نشریه الجمال، به گسترش آگاهی سیاسی و اجتماعی در ایران کمک کرد. '''(تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروی)'''
 
=== جایگاه در تاریخ ایران ===
مرگ جمال‌الدین واعظ به‌عنوان یکی از شهدای مشروطه، نام او را در تاریخ ایران جاودانه کرد. او به‌عنوان نمادی از شجاعت و فداکاری در راه آرمان‌های آزادی و عدالت شناخته می‌شود. سخنرانی‌های او، که ترکیبی از تعالیم دینی و ایده‌های نوگرایانه بود، الگویی برای نسل‌های بعدی فعالان سیاسی و اجتماعی شد. تأثیر او بر جنبش مشروطه و نقشش در بیداری فکری مردم، همچنان در مطالعات تاریخی ایران مورد توجه قرار دارد. '''(راسخون)۱'''
 
== منابع: ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۳۳

برای صفحه تمرین.jpg




سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی، (متولد سال ۱۲۴۱–۱۲۸۷ ه‍.ش)، یکی از برجسته‌ترین خطیبان و فعالان سیاسی دوره جنبش مشروطه ایران، نقش مهمی در بیداری فکری و اجتماعی مردم ایفا کرد. او در خانواده‌ای مذهبی در همدان متولد شد و تحصیلات ابتدایی خود را در علوم دینی در همدان و اصفهان گذراند. جمال‌الدین به دلیل سخنرانی‌های آتشین و تأثیرگذارش در حمایت از مشروطه و عدالت‌خواهی، به یکی از چهره‌های کلیدی جنبش مشروطه تبدیل شد. او با همکاری افرادی چون ملک‌المتکلمین، در انجمن‌های مخفی و علنی مشروطه‌خواهان فعالیت داشت و از منبر به‌عنوان ابزاری برای آگاهی‌بخشی و بسیج مردم استفاده کرد. جمال‌الدین واعظ اصفهانی در سخنرانی‌هایش به موضوعاتی چون استبداد، فساد حکومتی، و لزوم قانون اساسی و عدالتخانه پرداخته و از نقش علما و مردم در اصلاحات اجتماعی حمایت می‌کرد.

وی در شهرهای مختلف از جمله تهران، تبریز، و رشت به تبلیغ مشروطه پرداخت و با نشریاتی چون «الجمال» همکاری داشت که در آن‌ها از آزادی و حقوق مردم دفاع می‌کرد. جمال‌الدین به همراه دیگر مشروطه‌خواهان، در برابر استبداد محمدعلی شاه قاجار ایستادگی کرد و پس از به توپ بستن مجلس در سال ۱۲۸۷ ه‍.ش، به دستور شاه دستگیر شد. ملک‌المتکلمین و چند تن دیگر از آزادی‌خواهان، به طرز فجیعی در باغ شاه تهران به قتل رسیدند و جمال‌الدین نیز در زندان بروجرد به قتل رسید. مرگ او موجی از خشم و تأسف در میان مشروطه‌خواهان برانگیخت و نامش به‌عنوان یکی از شهدای جنبش مشروطه در تاریخ ایران ثبت شد.

اندیشه‌های جمال‌الدین واعظ متأثر از تعالیم اسلامی و ایده‌های نوگرایانه مشروطه بود. او معتقد به پیوند دین و سیاست بود و بر این باور بود که علما باید در هدایت مردم و مبارزه با ظلم نقش فعال داشته باشند. همچنین، او به برابری اجتماعی، آموزش همگانی، و رفع فساد از ساختارهای حکومتی تأکید داشت. با وجود اتهاماتی که برخی منابع درباره عقاید دینی او مطرح کرده‌اند، نقش او در ترویج مشروطه و آگاهی‌بخشی غیرقابل‌انکار است. میراث جمال‌الدین در سخنرانی‌هایش، فعالیت‌های سیاسی، و تأثیرش بر نسل‌های بعدی مشروطه‌خواهان باقی مانده و او به‌عنوان نمادی از شجاعت و فداکاری در راه آزادی و عدالت در تاریخ ایران شناخته می‌شود. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱، (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (راسخون)۱، (راسخون)۲، (هدی نت)

زندگی‌نامه و تحصیلات

سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی در سال ۱۲۴۱ ه.ش، در همدان متولد شد. او در خانواده‌ای مذهبی رشد یافت و پدرش، ملا عبدالله، از علمای محلی بود. جمال‌الدین تحصیلات ابتدایی خود را در همدان آغاز کرد و سپس برای ادامه تحصیل علوم دینی به اصفهان رفت. در اصفهان، او نزد علمای برجسته‌ای چون شیخ محمدتقی آقانجفی به فراگیری فقه، اصول، و کلام پرداخت. استعداد او در خطابه از همان جوانی آشکار بود و به‌سرعت به‌عنوان واعظی توانمند شناخته شد. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱

آغاز فعالیت‌های مذهبی و اجتماعی

جمال‌الدین واعظ اصفهانی پس از تکمیل تحصیلات، به‌عنوان واعظ در مساجد و محافل مذهبی همدان و سپس تهران فعالیت خود را آغاز کرد. او به دلیل تسلط بر فن خطابه و توانایی در جلب توجه مخاطبان، به‌سرعت مورد توجه مردم قرار گرفت. سخنرانی‌های او اغلب با زبانی ساده و قابل‌فهم برای عامه مردم ارائه می‌شد و به موضوعات اجتماعی و دینی می‌پرداخت. در این دوره، او با برخی از روشنفکران و علمای مشروطه‌خواه آشنا شد که این آشنایی، مسیر زندگی او را به سمت فعالیت‌های سیاسی سوق داد. (هدی نت)

فعالیت‌های اولیه در اصفهان و شیراز

جمال‌الدین واعظ اصفهانی پس از ۲۱ سالگی به اصفهان رفت و نزد علمایی چون آقانجفی به تحصیل فقه و اصول پرداخت. او در مسجد جامع آقا نورالله (مسجد نو) منبر رفت و به تدریس مشغول شد. سخنرانی‌هایش با زبانی ساده و انتقادی از ستم ظل‌السلطان، به‌سرعت شهرت آورد. او لقب «صدرالواعظین» از ظل‌السلطان (سلطان مسعود میرزا قاجار) و «صدرالمحققین» از محمدعلی میرزا دریافت کرد. جمال‌الدین تحت تأثیر جو انتقادی اصفهان، با فرق نوین آشنا شد و انجمن‌های مخفی مانند «مجمع سرّی» یا «انجمن ترقی» را با یارانش مانند ملک‌المتکلمین و میرزا نصرالله بهشتی تشکیل داد. هدف این انجمن‌ها، بیداری افکار عمومی و افشای ظلم‌های دینی و حکومتی بود. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱، (راسخون)۲

در محرم و صفر ۱۳۱۸ ه‍.ق، جمال‌الدین واعظ به شیراز سفر کرد و در آنجا منبر رفت. او با شعاع‌السلطنه (پسر مظفرالدین شاه) ملاقات کرد و کتاب «لباس التقوی» را نوشت. سخنرانی‌هایش علیه قوام‌الدوله، کینه خاندان قوام را برانگیخت و در سفر سوم، پس از سوءقصد ناموفق (که اشتباهی فرد دیگری کشته شد)، به عتبات و سپس تبریز رفت. در شیراز، او مردم را به اصلاحات اجتماعی و اقتصادی تشویق کرد. (هدی نت)، (راسخون)۲

فعالیت‌های سیاسی و نقش در جنبش مشروطه

سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی در اوایل دهه ۱۲۸۰ ه‍.ش، با اوج‌گیری نهضت مشروطه، به جمع مشروطه‌خواهان پیوست. او با علما و روشنفکرانی چون ملک‌المتکلمین و شیخ محمدتقی آقانجفی همکاری نزدیکی داشت و از منبر به‌عنوان ابزاری برای ترویج ایده‌های مشروطه‌خواهی استفاده کرد. سخنرانی‌های او در مساجد تهران، به‌ویژه در مسجد جامع، با استقبال گسترده مردم مواجه شد. جمال‌الدین در این سخنرانی‌ها به انتقاد از استبداد قاجاری، فساد دربار، و بی‌عدالتی‌های اجتماعی می‌پرداخت و خواستار تأسیس عدالتخانه و قانون اساسی بود. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱

همکاری با انجمن‌های مشروطه‌خواه

جمال‌الدین واعظ در چندین انجمن مخفی و علنی مشروطه‌خواهان، از جمله انجمن باغ میکده و انجمن ملی، عضویت داشت. او در این انجمن‌ها با دیگر فعالان سیاسی مانند جهانگیرخان صوراسرافیل و میرزا نصرالله بهشتی (ملک‌المتکلمین) همکاری می‌کرد. این انجمن‌ها محلی برای بحث درباره اصلاحات سیاسی، ترویج آزادی بیان، و سازماندهی حرکت‌های مردمی علیه استبداد بودند. واعظ اصفهانی با سخنرانی‌های خود در این محافل، نقش مهمی در تهییج مردم و جلب حمایت آن‌ها برای جنبش مشروطه ایفا کرد. (راسخون)۲

فعالیت در نشریه الجمال

یکی از اقدامات برجسته جمال‌الدین واعظ، همکاری با نشریه «الجمال» بود که در سال ۱۲۸۵، منتشر می‌شد. این نشریه، که تحت نظارت او و دیگر مشروطه‌خواهان اداره می‌شد، به موضوعات سیاسی و اجتماعی روز می‌پرداخت و از ایده‌های آزادی‌خواهی و مشروطه حمایت می‌کرد. جمال‌الدین در سرمقاله‌ها و نوشته‌های این نشریه، بر لزوم اجرای قانون، رفع ظلم، و مشارکت مردم در اداره کشور تأکید داشت. این نشریه به دلیل لحن انتقادی و صریح خود، تأثیر زیادی بر افکار عمومی گذاشت و به یکی از ابزارهای مهم تبلیغی مشروطه‌خواهان تبدیل شد. (هدی نت)

اندیشه‌های سیاسی و اجتماعی

پیوند دین و سیاست

جمال‌الدین واعظ اصفهانی معتقد بود که دین و سیاست از هم جدا نیستند و علما باید در اصلاح امور جامعه نقش فعال داشته باشند. او در سخنرانی‌های خود، با استناد به تعالیم اسلامی، بر ضرورت مبارزه با ظلم و دفاع از حقوق مردم تأکید می‌کرد. به باور او، اجرای عدالت و قانون در جامعه، وظیفه‌ای دینی و اجتماعی است که علما و مردم به‌طور مشترک باید به آن پایبند باشند. این دیدگاه او را به یکی از برجسته‌ترین خطیبان مشروطه‌خواه تبدیل کرد که توانست میان توده‌های مذهبی و ایده‌های نوگرایانه مشروطه پیوند برقرار کند. (راسخون)۱

تأکید بر آموزش و برابری اجتماعی

یکی از محورهای اصلی اندیشه‌های جمال‌الدین، لزوم آموزش همگانی و برابری اجتماعی بود. او معتقد بود که نادانی و فقر، ریشه بسیاری از مشکلات اجتماعی ایران است و دولت باید با ایجاد مدارس و گسترش آموزش، زمینه پیشرفت جامعه را فراهم کند. او همچنین از برابری حقوق طبقات مختلف جامعه دفاع می‌کرد و بر این باور بود که هیچ گروهی نباید بر گروه دیگر برتری داشته باشد. این دیدگاه‌ها در سخنرانی‌های او در شهرهای مختلف، از جمله تبریز و رشت، بازتاب گسترده‌ای داشت. (راسخون)۲

فعالیت‌های جمال‌الدین در شهرهای مختلف

سخنرانی‌ها در تهران

سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی در تهران به‌عنوان یکی از خطیبان اصلی جنبش مشروطه شناخته می‌شد. او در مساجد و محافل عمومی، به‌ویژه در مسجد جامع تهران، سخنرانی‌هایی ایراد می‌کرد که تأثیر عمیقی بر مردم داشت. در این سخنرانی‌ها، او با زبانی ساده و آتشین، از استبداد محمدعلی شاه قاجار انتقاد می‌کرد و خواستار تأسیس مجلس شورای ملی و اجرای قانون اساسی بود. سخنرانی‌های او نه‌تنها نخبگان، بلکه توده‌های مردم را نیز به حمایت از مشروطه ترغیب می‌کرد. او همچنین در این دوره با علمای مشروطه‌خواه در ارتباط بود، هرچند گاهی اختلاف‌نظرهایی با برخی علما داشت. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱

فعالیت در تبریز

جمال‌الدین واعظ در سال ۱۲۸۶، به تبریز سفر کرد و در آنجا نیز به ایراد سخنرانی‌های مشروطه‌خواهانه پرداخت. تبریز در آن زمان یکی از مراکز اصلی جنبش مشروطه بود و جمال‌الدین با همکاری انجمن‌های محلی، به‌ویژه انجمن ایالتی آذربایجان، نقش مهمی در تهییج مردم این شهر ایفا کرد. او در سخنرانی‌هایش بر ضرورت وحدت میان مردم و علما برای پیشبرد اهداف مشروطه تأکید داشت و از مبارزات مسلحانه مشروطه‌خواهان تبریز در برابر نیروهای استبدادی حمایت می‌کرد. فعالیت‌های او در تبریز به تقویت روحیه آزادی‌خواهی در این شهر کمک کرد. (راسخون)۲

حضور در رشت

جمال‌الدین واعظ اصفهانی همچنین در رشت فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی چشمگیری داشت. او در این شهر با گروه‌های مشروطه‌خواه محلی همکاری کرد و در سخنرانی‌های خود به موضوعاتی چون لزوم اصلاحات اجتماعی، مبارزه با فساد حکومتی، و حمایت از حقوق مردم پرداخت. حضور او در رشت، به‌ویژه در سال ۱۲۸۷، با استقبال گسترده مردم مواجه شد و به بسیج نیروهای مشروطه‌خواه در این منطقه کمک کرد. او در این شهر نیز از منبر برای تبلیغ ایده‌های مشروطه و آگاهی‌بخشی به مردم استفاده کرد. (هدی نت)

آثار و فعالیت‌های اقتصادی

رساله‌ها و نوشته‌ها

جمال‌الدین واعظ اصفهانی دو رساله مهم نوشت: «لباس التقوی» در سال ۱۳۱۸ ه‍.ق در شیراز، که به موضوعات اخلاقی و اجتماعی می‌پرداخت و مورد ستایش علما قرار گرفت؛ و «رؤیای صادقه» در همکاری با ملک‌المتکلمین، شیخ احمد روحی، حاج فاتح‌الملک، میرزا اسدالله خان و مجدالاسلام کرمانی، پیش از محرم ۱۳۲۰ ه‍.ق در اصفهان. این رساله با کمک کنسولگری روسیه چاپ و توزیع شد و به انتقاد از استبداد دینی و حکومتی می‌پرداخت. او همچنین مقالاتی با امضای مستعار «۷۲ اصفهانی» در حبل‌المتین کلکته و روزنامه مظفری منتشر کرد. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (راسخون)۲

همکاری در نشریه الجمال

نشریه «الجمال» از ۲۶ محرم ۱۳۲۵ ه‍.ق تا ۲۷ ربیع‌الآخر ۱۳۲۶ ه‍.ق منتشر می‌شد و مواعظ و سخنرانی‌های جمال‌الدین را چاپ می‌کرد. این نشریه تحت نظارت او و دیگر مشروطه‌خواهان اداره می‌شد و به موضوعات سیاسی و اجتماعی روز می‌پرداخت، از جمله دفاع از مشروطه، قانون‌مداری و عدالت. نوشته‌های او در این نشریه، مفاهیم آزادی و حقوق را با استناد به قرآن و احادیث تبیین می‌کرد. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (راسخون)۱

تأسیس شرکت اسلامیه

در شوال ۱۳۱۶ ه‍.ق، جمال‌الدین واعظ با همراهی ملک‌المتکلمین و شیخ احمد کرمانی، «شرکت اسلامیه» را برای ترویج منسوجات ایرانی و مقابله با واردات بیگانه تأسیس کرد. او به‌عنوان مبلغ، در اصفهان و شیراز منبر رفت و مردم را به سرمایه‌گذاری تشویق نمود. علمایی چون آقانجفی و مراجع عتبات از آن حمایت کردند. این شرکت نمادی از تلاش برای خودکفایی اقتصادی در برابر نفوذ خارجی بود. (راسخون)۲

روابط با مشروطه‌خواهان و علما

سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی روابط نزدیکی با روشنفکران و فعالان برجسته جنبش مشروطه داشت. او با افرادی چون ملک‌المتکلمین، جهانگیرخان صوراسرافیل، و میرزا نصرالله بهشتی همکاری تنگاتنگی در انجمن‌های مشروطه‌خواه، مانند انجمن باغ میکده و انجمن ملی، برقرار کرد. این همکاری‌ها به‌ویژه در تهران و در جریان سخنرانی‌های مشترک در مساجد و محافل عمومی شکل گرفت. جمال‌الدین با استفاده از جایگاه خود به‌عنوان واعظ، ایده‌های آزادی‌خواهانه این روشنفکران را با زبان مذهبی به مردم منتقل می‌کرد. او و ملک‌المتکلمین در بسیاری از جلسات مخفی، برنامه‌ریزی برای پیشبرد اهداف مشروطه، از جمله تأسیس مجلس و قانون اساسی، را دنبال کردند. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱، (راسخون)۲

مناظرات و اختلافات با علما

جمال‌الدین واعظ با برخی از علمای وقت، به‌ویژه شیخ فضل‌الله نوری، روابط پیچیده‌ای داشت. در حالی که او از حمایت علمایی چون شیخ محمدتقی آقانجفی برخوردار بود، با شیخ فضل‌الله نوری، که در دوره‌ای به مشروعه‌خواهی گرایش پیدا کرد، اختلاف‌نظرهایی پیدا کرد. این اختلافات بیشتر بر سر حدود دخالت دین در سیاست و نحوه اجرای مشروطه بود. جمال‌الدین معتقد بود که مشروطه باید با اصول اسلامی همخوانی داشته باشد، اما در عین حال از اصلاحات اجتماعی و سیاسی نوگرایانه حمایت می‌کرد. او در مناظرات خود با علما، با استناد به قرآن و احادیث، بر ضرورت عدالت و مبارزه با استبداد تأکید داشت. این مناظرات، که گاهی در محافل عمومی برگزار می‌شد، به تقویت جایگاه او به‌عنوان خطیبی آگاه و شجاع کمک کرد. (راسخون)۱، (هدی نت)

تأثیر بر روشنفکران و علما

سخنرانی‌های جمال‌الدین نه‌تنها بر توده‌های مردم، بلکه بر روشنفکران و برخی علما نیز اثر گذاشت. او با ترکیب مفاهیم دینی و ایده‌های نوگرایانه، توانست پلی بین علمای سنتی و روشنفکران مشروطه‌خواه ایجاد کند. ناظم‌الاسلام کرمانی در کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» از تأثیر سخنرانی‌های او بر علما و مردم سخن گفته و او را به‌عنوان یکی از عوامل مهم وحدت در جنبش مشروطه ستوده است. همکاری او با روشنفکرانی چون صوراسرافیل در نشریه «الجمال» نیز نشان‌دهنده نقش او در پیوند دادن دو جریان فکری مذهبی و سکولار در جنبش مشروطه بود. (تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم‌الاسلام کرمانی)

دستگیری و مرگ

به توپ بستن مجلس و دستگیری

با به قدرت رسیدن محمدعلی شاه قاجار و شدت گرفتن اقدامات ضد مشروطه، جمال‌الدین واعظ به یکی از اهداف اصلی دربار تبدیل شد. پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی در ۲۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۶ ه‍.ق (خرداد ۱۲۸۷ ه‍.ش)، او به همراه دیگر رهبران مشروطه‌خواه، از جمله ملک‌المتکلمین و جهانگیرخان صوراسرافیل، از تهران گریخت. جمال‌الدین با لباس مبدل ابتدا به خانه میرزا حسین تفرشی و سپس به خانه میرزا اسدالله‌خان سرتیپ توپ‌خانه پناه برد و از آنجا به حضرت عبدالعظیم و بعد به همدان رفت. در همدان، توسط نوکر مظفرالملک (حاکم همدان) شناسایی شد و در طویله دارالحکومه زندانی گردید. مظفرالملک تلاش کرد با درخواست عفو از شاه، جان او را نجات دهد، اما امام جمعه همدان مخالفت کرد. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲

قتل در بروجرد

در شوال ۱۳۲۶ ه‍.ق (آبان ۱۲۸۷ ه‍.ش)، جمال‌الدین واعظ به دستور محمدعلی شاه به امیرافخم (حاکم بروجرد) تحویل داده شد. او را به زندان بروجرد منتقل کردند و چند ماه در باغ شورین و سپس در زندان بروجرد تحت نظر احتشام‌الدوله (پسر امیرافخم) نگه داشتند. امیرافخم دستور قتل داد و یکی از نوکران سید (به نام سید خاص) او را با دستمال ابریشمی خفه کرد. روایت ناظم‌الاسلام کرمانی حاکی از آن است که جمال‌الدین چند روز در بروجرد زنده ماند و پزشکان تأیید کردند که مسموم نشده است. آخرین نامه او به پسرش سید محمدعلی (جمال‌زاده) از زندان بروجرد نوشته شد، که در آن خود را «شهید وطن» نامید و انگشتر و مهرش را برای او فرستاد. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (هدی نت)، (تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم‌الاسلام کرمانی)

مقبره در جمالیه بروجرد

پس از قتل، جمال‌الدین واعظ در قبرستان عمومی بروجرد دفن شد که به تدریج به «جمالیه» معروف گردید. ابتدا بدون نشانه بود، اما بعدها مزین‌السلطان (مریم عمید) چارطاقی بر آن ساخت. در سال ۱۳۰۰ ه‍.ش، همایون سیاح آن را مرمت کرد و در سلا ۱۳۰۴، مدرسه جمالیه در آنجا بنا شد. قبرستان در سال ۱۳۱۵ تسطیح گردید، اما در سال ۱۳۱۷، قبر بیرون آورده شد و سنگی بزرگ بر آن نهادند. این محل در سال ۱۳۱۹، به باغی زیبا با عمارت تبدیل شد و در سال ۱۳۴۸، انجمن آثار ملی سنگی مخصوص مزار تراشید. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (هدی نت)

میراث و تأثیر بر جنبش مشروطه

جمال‌الدین واعظ اصفهانی با سخنرانی‌های آتشین و فعالیت‌های سیاسی خود، نقش غیرقابل‌انکاری در پیشبرد جنبش مشروطه داشت. او توانست با استفاده از منبر، که در آن زمان ابزاری قدرتمند برای ارتباط با مردم بود، ایده‌های مشروطه‌خواهی را به توده‌ها منتقل کند. احمد کسروی در کتاب «تاریخ مشروطه ایران» از او به‌عنوان یکی از خطیبان برجسته‌ای یاد می‌کند که با شجاعت و فصاحت، مردم را به سوی آزادی و عدالت هدایت کرد. فعالیت‌های او در شهرهای مختلف و همکاری‌اش با نشریه الجمال، به گسترش آگاهی سیاسی و اجتماعی در ایران کمک کرد. (تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروی)

جایگاه در تاریخ ایران

مرگ جمال‌الدین واعظ به‌عنوان یکی از شهدای مشروطه، نام او را در تاریخ ایران جاودانه کرد. او به‌عنوان نمادی از شجاعت و فداکاری در راه آرمان‌های آزادی و عدالت شناخته می‌شود. سخنرانی‌های او، که ترکیبی از تعالیم دینی و ایده‌های نوگرایانه بود، الگویی برای نسل‌های بعدی فعالان سیاسی و اجتماعی شد. تأثیر او بر جنبش مشروطه و نقشش در بیداری فکری مردم، همچنان در مطالعات تاریخی ایران مورد توجه قرار دارد. (راسخون)۱

منابع: