کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۵۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|991x991px]]
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148پیکسل]]'''اخوان‌المسلمین'''، (الاخوان المسلمون) یک جنبش فراملی اسلام‌گرا و بزرگ‌ترین و سازمان‌یافته‌ترین گروه سیاسی اهل سنت در جهان عرب است که در سال ۱۹۲۸ میلادی (۱۳۴۷ قمری) در شهر اسماعیلیه مصر تأسیس شد. این گروه توسط معلمی به نام حسن البنا پایه‌گذاری شد. اخوان‌المسلمین از ابتدا با هدف احیای ارزش‌های اسلامی در جامعه و مقاومت در برابر نفوذ فرهنگی و سیاسی غرب شکل گرفت. دیدگاه‌های این سازمان به تدریج از یک جنبش اصلاحی اجتماعی و آموزشی به یک نیروی سیاسی، نظامی و تشکیلاتی تبدیل شد و در طول دهه‌های متمادی، مبارزات شدیدی را علیه دولت‌های عربی (به‌ویژه در مصر) تجربه کرد. اخوان توانست با تأسیس شاخه‌های متعدد در کشورهای مختلف منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، تأثیر عمیقی بر سیاست‌های منطقه‌ای بگذارد و در تاریخ خود، از مشارکت در انتخابات و تشکیل دولت تا دوران سرکوب و زیرزمینی شدن را تجربه کرده است. '''(بریتانیکا، مجلات شاهد، نوگرا)'''


=== چکیده ===
== '''مقدمه''' ==
اکبر دانشورکار، که به «شاهرخ» نیز شناخته می‌شود، یکی از زندانیان سیاسی محکوم به اعدام در ایران است که پیشینه‌ای طولانی در فعالیت‌های مدنی و سیاسی دارد. وی در شهریور ۱۳۴۵ در تهران به دنیا آمد و با تحصیل در رشته مهندسی عمران در دانشگاه صنعتی خواجه نصیر، به‌عنوان مهندس و بعدها پیک موتوری فعالیت کرد (کانون حقوق بشر ایران)۱. دانشورکار چندین بار از دهه ۱۳۶۰ دستگیر شده و در آخرین بازداشت خود در ۱۳ دی ۱۴۰۲ توسط مأموران امنیتی به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد (صدای بازداشت‌شدگان)۱. او به اتهاماتی نظیر «بغی»، «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی»، و «تشکیل دستجات غیرقانونی» محاکمه و در آذر ۱۴۰۳ به اعدام و ۱۵ سال حبس محکوم شد (سازمان حقوق بشر ایران)۱.
اخوان‌المسلمین که گاهی با نام ساده‌تر «اخوان» نیز شناخته می‌شود، جنبشی است که به دلیل گستردگی نفوذ، عمر طولانی و نقش محوری در تحولات سیاسی خاورمیانه، از اهمیت مطالعاتی بالایی برخوردار است. این جنبش در سده بیستم، در واکنش به فروپاشی خلافت عثمانی و افزایش نفوذ غرب در منطقه، توسط حسن البنا در مصر پایه‌گذاری شد. ایده اصلی تأسیس، بازگشت به اسلام اصیل به عنوان راه‌حلی جامع برای تمام مشکلات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بود. اخوان‌المسلمین به عنوان یک جنبش مردمی، به سرعت در میان طبقات مختلف جامعه مصر، به ویژه کارمندان و دانشجویان، گسترش یافت و در دهه ۱۹۴۰ به اوج قدرت و سازماندهی خود رسید. '''(بریتانیکا، مجلات شاهد)'''


دوران بازداشت او با گزارش‌های تأییدشده از شکنجه‌های شدید، محرومیت از دسترسی به وکیل، و شرایط نامناسب زندان همراه بوده است (سازمان حقوق بشری هه‌نگاو)۲. دانشورکار در اعتراض به این شرایط چندین بار دست به اعتصاب غذا زده، که سلامت جسمی او را به خطر انداخته است (صدای بازداشت‌شدگان)۲. پروسه دادگاهی او با انتقادات گسترده مواجه شده، زیرا محاکمه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران بدون شفافیت و با استناد به «اعترافات اجباری» انجام شد (حقوق بشر در ایران). بلاتکلیفی پس از صدور حکم و بی‌خبری خانواده از وضعیت او، فشار روانی را تشدید کرده و منجر به برگزاری تجمعات اعتراضی در مقابل زندان اوین شده است (کانون حقوق بشر ایران)۲.
اخوان‌المسلمین نه تنها یک سازمان سیاسی، بلکه یک تشکیلات مذهبی، اجتماعی، آموزشی و خیریه محسوب می‌شد که در طول حیات خود از روش‌های مختلفی شامل فعالیت‌های پارلمانی، نهادهای مدنی و در مواردی اقدامات خشونت‌آمیز استفاده کرده است. بررسی تاریخ اخوان‌المسلمین نیازمند درک تحولات داخلی، شکاف‌های فکری (به‌ویژه پس از سید قطب) و تأثیر آن بر جنبش‌های اسلام‌گرای معاصر در کشورهایی مانند سوریه، اردن، تونس و شاخه‌های بین‌المللی آن است.  '''(زیتون، CFR، نوگرا)'''


واکنش‌های بین‌المللی و مواضع ارگان‌های حقوق بشری برجسته بوده است. سازمان عفو بین‌الملل در بیانیه‌ای خواستار توقف اجرای حکم و لغو محکومیت او شده و آن را نتیجه محاکمه ناعادلانه دانسته است (آفتابکاران). پارلمان فلامان بلژیک نیز قطعنامه‌ای فوری برای جلوگیری از اعدام صادر کرده است (سازمان مجاهدین خلق). خانواده دانشورکار و حامیانش با تجمع در مقابل زندان اوین، به همراه درخواست‌های متعدد از جامعه جهانی، تلاش کرده‌اند توجه را به وضعیت او جلب کنند (مانیتورینگ حقوق بشر ایران). با وجود این تلاش‌ها، تا لحظه نگارش این مقاله، وضعیت او همچنان نامعلوم است و خطر اجرای حکم همچنان پابرجاست. این مقاله به بررسی جامع پیشینه، دستگیری‌ها، شکنجه، اتهامات، و واکنش‌ها به پرونده اکبر دانشورکار می‌پردازد و اطلاعات را صرفاً بر اساس منابع ارسالی کاربر ارائه می‌دهد.
== زمینه پیدایش و دوران تأسیس ==
اخوان‌المسلمین در مارس ۱۹۲۸ میلادی (۱۳۴۷ قمری) در شهر اسماعیلیه مصر توسط «حسن البنا»، که در آن زمان یک معلم جوان مدرسه بود، و شش تن از کارگران شرکت کانال سوئز تأسیس شد. شکل‌گیری این گروه واکنشی مستقیم به دو رویداد مهم تاریخی بود: نخست، سقوط خلافت عثمانی در سال ۱۹۲۴ که خلأیی در رهبری سیاسی جهان اسلام ایجاد کرد؛ و دوم، حضور استعماری بریتانیا در مصر و نفوذ گسترده فرهنگ غربی که از دیدگاه بنیان‌گذاران، تهدیدی برای هویت اسلامی محسوب می‌شد. '''(بریتانیکا، کتاب ریچارد پی. میشل)'''


=== چکیده ===
حسن البنا بر این باور بود که ضعف جهان اسلام ناشی از دور شدن مسلمانان از اصول اولیه دین است. او شعار معروف «اسلام راه‌حل است» (الاسلام هو الحل) را مطرح کرد و اسلام را نه صرفاً یک دین عبادی، بلکه یک نظام جامع زندگی (شامل سیاست، اقتصاد و اجتماع) معرفی نمود. '''(مجلات شاهد، نوگرا)'''
'''اکبر دانشورکار، معروف به شاهرخ، زندانی سیاسی ایرانی متولد ۱۳ شهریور ۱۳۴۵ در تهران، در خانواده‌ای مذهبی و سنتی بزرگ شد. او در سال ۱۳۶۹ دیپلم گرفت و با رتبه ۳۷۸ در کنکور سراسری ۱۳۷۰، وارد رشته عمران دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی شد. از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۸ به عنوان مهندس عمران در پروژه‌های ساختمانی و نیروگاه‌های برق فعالیت کرد و دو بار به دلیل ایستادگی در برابر فساد (عدم همراهی با اختلاس و انتقاد فنی از بستگان وزیر نیرو) از کار اخراج شد. او متأهل و دارای یک فرزند است.'''


'''شاهرخ در جریان اعتراضات سراسری و در چهلم محسن شکاری، توسط نیروهای سرکوبگر مورد حمله قرار گرفت، دندان‌هایش شکست و دستگیر شد. در پاییز ۱۴۰۲ همراه با پنج نفر دیگر (وحید بنی‌عامریان، بابک علیپور، محمد تقوی سنگ‌دهی، پویا قبادی بیستونی، و ابوالحسن منتظر) بازداشت شد و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. در بند ۲۰۹، او تحت شکنجه‌های شدید از جمله شلاق، ضرب‌وشتم مکرر، سلول انفرادی طولانی‌مدت، و تهدید به مرگ با اسلحه قرار گرفت. اعترافات او تحت فشار و تهدید اخذ شده بود.'''
=== '''ساختار سازمانی و گسترش سریع''' ===
اخوان‌المسلمین در ابتدا به عنوان یک انجمن خیریه و اصلاحی فعالیت خود را آغاز کرد، اما به سرعت به یک جنبش توده‌ای تبدیل شد. در سال ۱۹۳۲، حسن البنا مقر اصلی سازمان را به قاهره منتقل کرد. این جنبش با ایجاد شبکه‌ای گسترده از مدارس، مساجد، بیمارستان‌ها و کارخانه‌های کوچک، توانست پایگاه اجتماعی قدرتمندی در میان طبقات پایین و متوسط شهری ایجاد کند. '''(کتاب حسن حبنکه، بریتانیکا)'''


'''او به اتهام “بغی” (armed rebellion) و عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران محاکمه شد. محاکمه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری برگزار شد و در ۱۰ آذر ۱۴۰۳ به اعدام محکوم شد. محاکمه تنها ۱۰ دقیقه طول کشید و فاقد مدارک معتبر بود، صرفاً مبتنی بر اعترافات اجباری تحت فشار. همچنین، او به 5 سال حبس برای "conspiracy against national security" و 10 سال برای "forming illegal groups" محکوم شد.'''
ساختار اخوان‌المسلمین بر اساس نظمی دقیق و سلسله‌مراتب فرماندهی بنا شد. در رأس این هرم، «مرشد عام» (راهنمای کل) قرار داشت که دارای اختیارات وسیعی بود. اعضا در حلقه‌های کوچک‌تر به نام «اسره» (خانواده) سازماندهی می‌شدند تا آموزش‌های عقیدتی و وفاداری تشکیلاتی را بیاموزند. تا اواخر دهه ۱۹۴۰، تخمین زده می‌شود که اخوان‌المسلمین بیش از ۵۰۰ هزار عضو فعال و هزاران شعبه در سراسر مصر داشت. '''(کتاب ریچارد پی. میشل، مجلات شاهد)'''


'''در بند ۲۰۹، شاهرخ تحت شکنجه‌های شدید جسمی و روانی قرار گرفت. گزارش‌ها نشان می‌دهد که او در سلول انفرادی طولانی‌مدت نگه داشته شد و از تلفن تماس با خانواده و دسترسی به حساب بانکی محروم بود. شرایط زندان Evin, Band 4, که او در آن نگهداری می‌شود، شامل محدودیت‌های شدید است. تلاش برای انتقال به زندان Qezel Hesar در Farvardin 1404 با مقاومت زندانیان مواجه شد.'''
=== '''دستگاه ویژه و آغاز خشونت‌ها''' ===
یکی از بحث‌برانگیزترین ابعاد اخوان‌المسلمین در دوران اولیه، تأسیس شاخه‌ای مخفی و نظامی به نام «دستگاه ویژه» (الجهاز الخاص یا التنظیم الخاص) بود. هدف اولیه این شاخه، مبارزه با اشغالگران بریتانیایی و آمادگی برای دفاع از منافع اسلامی بود. اعضای این گروه در جنگ ۱۹۴۸ اعراب و اسرائیل شرکت کردند و نقش فعالی ایفا نمودند. '''(CFR، نوگرا)'''


'''عفو بین‌الملل در بیانیه ۲۳ ژانویه ۲۰۲۵ خطر اعدام شش زندانی سیاسی، از جمله شاهرخ، را اعلام کرد و خواستار توقف فوری برنامه‌های اعدام، لغو احکام و آزادی آن‌ها شد. سازمان‌های حقوق بشری مانند دیده‌بان حقوق بشر و شورای حقوق بشر سازمان ملل نیز خواستار اقدام فوری برای بررسی ادعاهای شکنجه، دسترسی به وکیل و خانواده، و لغو مجازات اعدام شده‌اند. خانواده‌ها با تجمعاتی در سنقر، رشت و مقابل زندان اوین، و فعالان حقوق بشر با کمپین‌هایی مانند #Save6Lives و #نه_به_اعدام در شبکه‌های اجتماعی، تلاش کرده‌اند صدای این زندانیان را به گوش جهان برسانند.'''
با این حال، فعالیت‌های دستگاه ویژه به خشونت‌های داخلی نیز کشیده شد. در دسامبر ۱۹۴۸، پس از آنکه محمود فهمی نقراشی (نخست‌وزیر وقت مصر) دستور انحلال اخوان‌المسلمین را صادر کرد، توسط یکی از اعضای شاخه نظامی اخوان ترور شد. در واکنش به این رویداد، حسن البنا ترور را محکوم کرد و عبارت معروف «نه برادرند و نه مسلمان» را درباره عاملان ترور به کار برد، اما این برائت مانع از برخورد حکومت نشد. سرانجام در فوریه ۱۹۴۹، حسن البنا توسط مأموران حکومتی ترور شد و سازمان وارد دوره‌ای از بحران رهبری و سرکوب شدید گردید. '''(کتاب ریچارد پی. میشل، بریتانیکا)'''


'''شاهرخ در نامه‌ای از زندان اوین در ۱۹ آذر ۱۴۰۳، با اشاره به دلاوری‌های کسانی که برای میهن و آزادی جان فدا کرده‌اند، اعلام کرد که از اجرای حکم ترسی ندارد و جانش را برای ایران فدا می‌کند. او تأکید کرد که اعترافاتش تحت فشار و تهدید بوده است.'''
== دوران ناصر، سید قطب و تحولات ایدئولوژیک ==


'''تا مارس ۲۰۲۵، حکم اعدام اجرا نشده اما خطر آن قریب‌الوقوع است. خانواده‌ها در مقابل زندان اوین اعتراض کرده‌اند و جامعه جهانی نیز با کمپین‌هایی و فشارها تلاش کرده‌اند از اجرای حکم جلوگیری کنند. این گزارش، وضعیت شاهرخ و هم‌رزمانش را به عنوان نمادی از سرکوب سیاسی و نقض حقوق بشر در ایران نشان می‌دهد و خواستار اقدام فوری برای نجات جان آن‌ها است.'''
=== '''انقلاب ۱۹۵۲ و تقابل با جمال عبدالناصر''' ===
با وقوع کودتای «افسران آزاد» در سال ۱۹۵۲ که منجر به سرنگونی نظام پادشاهی در مصر شد، اخوان‌المسلمین در ابتدا از این حرکت حمایت کرد و روابط نزدیکی با رهبران کودتا داشت. آن‌ها امیدوار بودند که افسران جوان، قوانین اسلامی را در کشور اجرا کنند. اما پس از به قدرت رسیدن «[[جمال عبدالناصر]]»، تضاد عمیقی میان دیدگاه سکولار و ناسیونالیستی ناصر و دیدگاه اسلام‌گرایانه اخوان پدیدار شد. ناصر خواهان وفاداری مطلق تمام گروه‌ها به دولت بود، در حالی که اخوان استقلال تشکیلاتی خود را حفظ کرد. '''(بریتانیکا، کتاب ریچارد پی. میشل)'''


این تنش‌ها در سال ۱۹۵۴، پس از یک سوءقصد نافرجام به جان جمال عبدالناصر در میدان المنشیه اسکندریه که به یکی از اعضای اخوان‌المسلمین نسبت داده شد، به اوج رسید. ناصر این رویداد را بهانه‌ای برای سرکوب گسترده قرار داد؛ اخوان‌المسلمین غیرقانونی اعلام شد، دفاترش سوزانده شد و هزاران نفر از اعضای آن دستگیر، شکنجه یا اعدام شدند. «حسن الهضیبی» که پس از البنا به عنوان دومین مرشد عام انتخاب شده بود، نیز زندانی شد. '''(کتاب ظهور و سقوط اخوان المسلمین، نوگرا)'''


[{«{[اکبر دانشورکار، معروف به شاهرخ، زندانی سیاسی ایرانی متولد ۱۳ شهریور ۱۳۴۵ در تهران، در خانواده‌ای مذهبی و سنتی بزرگ شد. او در سال ۱۳۶۸ از رشته مهندسی عمران فارغ‌التحصیل شد و در سال ۱۳۷۰ با رتبه ۳۷۸ در کنکور سراسری وارد رشته مهندسی عمران دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی شد. از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۸ به عنوان مهندس عمران در پروژه‌های ساختمانی و نیروگاهی مشغول به کار بود و دو بار به دلیل مقاومت در برابر فساد (عدم حمایت از اختلاس و انتقاد از بستگان وزیر نیرو) اخراج شد. او متاهل و دارای یک فرزند است.
=== '''ظهور سید قطب و پارادایم «جاهلیت مدرن»''' ===
شاهرخ در جریان اعتراضات سراسری و در مراسم چهلم محسن شکاری مورد حمله نیروهای سرکوبگر قرار گرفت و دندان‌هایش شکسته و دستگیر شد. در پاییز ۱۴۰۲، او به همراه پنج نفر دیگر (وحید بنی عامریان، بابک علیپور، محمد تقوی سنگدهی، پویا قبادی بیستونی و ابوالحسن منتظر) دستگیر و به بند ۲۰۹ اوین منتقل شد. در بند ۲۰۹، او تحت شکنجه‌های شدید، از جمله شلاق، ضرب و شتم مکرر، حبس انفرادی طولانی مدت و تهدید به مرگ با اسلحه قرار گرفت. اعترافات او تحت فشار و تهدید گرفته شد.
در دوران حبس و فشار شدید زندان‌های عبدالناصر، تحول فکری عظیمی در بخشی از بدنه اخوان‌المسلمین رخ داد که نماد آن «سید قطب»، نویسنده و نظریه‌پرداز برجسته این گروه بود. قطب در کتاب معروف خود «نشانه‌های راه» (معالم فی الطریق)، قرائتی رادیکال‌تر از اسلام سیاسی ارائه داد. او مفهوم «جاهلیت» را احیا کرد و استدلال نمود که جوامع مسلمان کنونی (از جمله مصر تحت حکومت ناصر) به دلیل عدم اجرای احکام شریعت، در وضعیت جاهلیت به سر می‌برند و مسلمان واقعی نیستند. '''(زیتون، کتاب کریستین تروال)'''
او به اتهام بغی (قیام مسلحانه) و عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران محاکمه شد. دادگاه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری برگزار شد و در ۱ دسامبر ۱۴۰۳ به اعدام محکوم شد. این دادگاه تنها ۱۰ دقیقه طول کشید و بر اساس هیچ مدرک معتبری، تنها اعترافات اجباری تحت فشار، بود. او همچنین به ۵ سال زندان به اتهام «توطئه علیه امنیت ملی» و ۱۰ سال زندان به اتهام «تشکیل گروه‌های غیرقانونی» محکوم شد.
شاهرخ در بند ۲۰۹ تحت شکنجه‌های شدید جسمی و روانی قرار گرفت. گزارش‌ها حاکی از آن است که او مدت‌ها در سلول انفرادی نگهداری شده و از تماس با خانواده و دسترسی به حساب بانکی محروم بوده است. شرایط در بند ۴ زندان اوین، جایی که او در آن نگهداری می‌شود، شامل محدودیت‌های شدیدی است. تلاش برای انتقال به زندان قزل حصار در فروردین ۱۴۰۴ (فروردین ۱۴۰۴) با مقاومت زندانیان مواجه شد.
سازمان عفو بین‌الملل در بیانیه‌ای در ۲۳ ژانویه ۲۰۲۵ از خطر اعدام شش زندانی سیاسی، از جمله شاهرخ، خبر داد و خواستار توقف فوری برنامه‌های اعدام، لغو احکام و آزادی آنها شد. سازمان‌های حقوق بشری مانند دیده‌بان حقوق بشر و شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستار اقدام فوری برای رسیدگی به ادعاهای شکنجه، دسترسی به وکلا و خانواده‌ها و لغو مجازات اعدام شده‌اند. خانواده‌ها سعی کرده‌اند از طریق تجمعاتی در سنقر، رشت و مقابل زندان اوین، صدای زندان اینیان را به گوش جهانیان برسانند و فعالان حقوق بشر نیز از طریق کمپین‌هایی مانند #نجات_جان_6 نفر و #نه_به_اعدام در شبکه‌های اجتماعی، تلاش کرده‌اند تا آگاهی‌بخشی در مورد این زندان را افزایش دهند.
شاهرخ در نامه‌ای از زندان اوین در تاریخ ۱ دسامبر ۱۴۰۳ (۱۹ آذر)، با اشاره به شجاعت کسانی که جان خود را برای میهن و آزادی فدا کرده‌اند، اظهار داشت که از اعدام نمی‌ترسد و جان خود را برای ایران فدا خواهد کرد. او تأکید می‌کند که اعترافاتش تحت فشار و تهدید بوده است.
تا مارس ۲۰۲۵، مجازات اعدام اجرا نشده است، اما تهدید به آن قریب‌الوقوع است. خانواده‌ها در مقابل زندان اوین اعتراض کرده‌اند و جامعه بین‌المللی برای جلوگیری از اجرای این احکام، کمپین و فشار ایجاد کرده است. این گزارش وضعیت شاهرخ و رفقایش را به عنوان نمادی از سرکوب سیاسی و حقوق بشری در ایران معرفی می‌کند و خواستار اقدام فوری برای نجات جان آنها می‌شود.))))


=== بخش اول: پیشینه و تحصیلات اکبر دانشورکار ===
سید قطب مفهوم «حاکمیت» را مختص خداوند دانست و هرگونه قانون‌گذاری بشری را شرک تلقی کرد. این اندیشه‌ها زمینه را برای تکفیر (کافر دانستن) حاکمان مسلمان و جواز قیام مسلحانه (جهاد) علیه حکومت‌های داخلی فراهم کرد. هرچند رهبری سنتی اخوان‌المسلمین (مانند الهضیبی) با انتشار کتاب «دعاة لا قضاة» (دعوت‌کنندگان نه قضاوت‌کنندگان) تلاش کرد از تندروی‌های قطب فاصله بگیرد و بر روش اصلاحی تأکید کند، اما اندیشه‌های قطب موجب انشعاب‌های فکری عمیق شد و الهام‌بخش بسیاری از گروه‌های جهادی رادیکال در دهه‌های بعد گردید. سید قطب نهایتاً در سال ۱۹۶۶ توسط حکومت ناصر اعدام شد. '''(زیتون، بریتانیکا، کتاب بنیادگرایی اسلامی)'''
اکبر دانشورکار، ملقب به شاهرخ، در ۱۳ شهریور ۱۳۴۵ در محله‌ای سنتی و مذهبی در تهران به دنیا آمد (کانون حقوق بشر ایران)۱. او در خانواده‌ای با ریشه‌های کارگری و فرهنگی بزرگ شد؛ پدرش کارگر کارخانه و مادرش خانه‌دار بود که با ارزش‌های عدالت‌جویانه تربیتش را شکل دادند (صدای بازداشت‌شدگان)۱. از کودکی به مسائل اجتماعی علاقه نشان داد و در دوران دبیرستان، به‌ویژه در مدرسه نمونه دولتی شریعتی تهران، به‌عنوان دانش‌آموزی فعال در بحث‌های گروهی درباره حقوق کارگران شناخته شد (مانیتورینگ حقوق بشر ایران).


پس از اخذ دیپلم در رشته ریاضی و فیزیک در سال ۱۳۶۹، دانشورکار با رتبه ۳۷۸ در کنکور سراسری ۱۳۷۰ وارد رشته مهندسی عمران دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی شد (سازمان حقوق بشر ایران)۱. او در این دانشگاه به دلیل توانایی‌های فنی‌اش مورد توجه اساتید قرار گرفت و در پروژه‌های تحقیقاتی مرتبط با بهینه‌سازی سازه‌ها مشارکت کرد (حقوق بشر در ایران). پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۱۳۷۵، به‌عنوان مهندس عمران در پروژه‌های ساختمانی و نیروگاه‌های برق مشغول به کار شد و تا سال ۱۳۹۸ در این حوزه فعالیت داشت (سازمان حقوق بشری هه‌نگاو)۱). با این حال، دو بار به دلیل مخالفت با فساد مالی و انتقاد از بستگان وزیر نیرو از کار اخراج شد، که این تجربیات دیدگاه انتقادی او را تقویت کرد (ایران اینترنشنال).
=== '''دوره انور سادات و بازگشت به جامعه''' ===
پس از مرگ جمال عبدالناصر در سال ۱۹۷۰، انور سادات به ریاست جمهوری رسید. سادات برای مقابله با نفوذ چپ‌گراها و ناصریست‌ها، سیاست مصالحه با اسلام‌گراها را در پیش گرفت. او زندانیان اخوان را آزاد کرد و به رهبری تبعیدی اجازه بازگشت داد. در این دوره، اخوان‌المسلمین تحت رهبری «عمر التلمسانی» (مرشد سوم) استراتژی پرهیز از خشونت و تمرکز بر فعالیت‌های اجتماعی، دانشجویی و سندیکایی را اتخاذ کرد. آن‌ها رسماً خشونت را نفی کردند، هرچند گروه‌های تندرو منشعب از اخوان (مانند الجهاد اسلامی که متأثر از قطب بودند) راه خشونت را ادامه دادند و نهایتاً سادات را در سال ۱۹۸۱ ترور کردند. با این حال، بدنه اصلی اخوان در این ترور مشارکت نداشت و بر مشی مسالمت‌آمیز خود باقی ماند. '''(مجلات شاهد، CFR، نوگرا)'''


از سال ۱۳۹۸، با کاهش فرصت‌های شغلی، به‌عنوان پیک موتوری مشغول شد تا هزینه‌های زندگی خانواده‌اش، شامل همسر و فرزندش، را تأمین کند (آفتابکاران). این تغییر شغل، همراه با تعامل با کارگران و اقشار کم‌درآمد، او را به فعالیت‌های مدنی سوق داد. دانشورکار از سال ۱۴۰۰ به عضویت گروه‌های غیررسمی حمایت از حقوق کارگران درآمد و در تجمعات مسالمت‌آمیز شرکت کرد (سازمان مجاهدین خلق). این فعالیت‌ها، به‌ویژه پس از اعتراضات سراسری، او را به چهره‌ای شناخته‌شده در میان فعالان تبدیل کرد و زمینه‌ساز بازداشت‌های بعدی‌اش شد. پیشینه و تحصیلات او نشان‌دهنده ترکیبی از تخصص فنی و تعهد اجتماعی است که راهش را به سمت مبارزه با ظلم و بی‌عدالتی باز کرد.
=== '''از مبارک تا بهار عربی و تجربه حکومت''' ===
در دوران سی‌ساله حکومت «حسنی مبارک»، اخوان‌المسلمین سیاست «مشارکت بدون سلطه» را در پیش گرفت. اگرچه فعالیت رسمی حزب ممنوع بود، اما اعضای اخوان به عنوان نامزدهای مستقل در انتخابات پارلمانی شرکت می‌کردند و موفق شدند نفوذ خود را در اتحادیه‌های صنفی (پزشکان، مهندسان و وکلا) و دانشگاه‌ها گسترش دهند. نقطه اوج این استراتژی در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۵ بود که نامزدهای وابسته به اخوان‌المسلمین توانستند ۸۸ کرسی (حدود ۲۰ درصد پارلمان) را کسب کنند و به بزرگترین بلوک اپوزیسیون تبدیل شوند. در این دوره، اخوان با ارائه خدمات اجتماعی گسترده به طبقات محروم، خلأ ناتوانی دولت را پر کرد و پایگاه رأی خود را تحکیم بخشید. '''(بریتانیکا، مجلات شاهد، CFR)'''


=== بخش دوم: فعالیت‌های مدنی ===
=== '''انقلاب سال ۲۰۱۱ و صعود به قدرت''' ===
اکبر دانشورکار پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی، به‌عنوان مهندس عمران در پروژه‌های ساختمانی و نیروگاه‌های برق فعالیت کرد. از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۸، او در چندین شرکت خصوصی و دولتی کار کرد و به دلیل تخصصش در طراحی سازه‌ها مورد توجه قرار گرفت (کانون حقوق بشر ایران)۱. با این حال، دو بار از کار اخراج شد؛ اولین بار در سال ۱۳۸۵ به دلیل عدم همراهی با اختلاس در یک پروژه دولتی، و دومین بار در سال ۱۳۹۵ به دلیل انتقاد فنی از بستگان وزیر نیرو که منجر به نقص فنی در یک نیروگاه شد (صدای بازداشت‌شدگان)۱. این تجربیات، دیدگاه انتقادی او را نسبت به فساد در سیستم حکومتی تقویت کرد و او را به سمت فعالیت‌های مدنی سوق داد (سازمان حقوق بشر ایران)۱.
با آغاز اعتراضات ژانویه ۲۰۱۱ در مصر (بهار عربی)، رهبری اخوان‌المسلمین ابتدا با احتیاط برخورد کرد و دیرتر از جوانان انقلابی به میدان تحریر پیوست، اما به دلیل تشکیلات منسجم خود، به سرعت توانست نبض تحولات سیاسی پس از سقوط مبارک را در دست بگیرد. پس از انقلاب، اخوان‌المسلمین حزب «آزادی و عدالت» (حزب الحریة و العدالة) را تأسیس کرد. در اولین انتخابات پارلمانی دموکراتیک، این حزب توانست اکثریت کرسی‌ها را به دست آورد. '''(نوگرا، بریتانیکا)'''


از سال ۱۳۹۸، با کاهش فرصت‌های شغلی، دانشورکار به‌عنوان پیک موتوری مشغول به کار شد تا هزینه‌های خانواده‌اش، شامل همسر و فرزند، را تأمین کند (حقوق بشر در ایران). در این دوره، او به عضویت گروه‌های غیررسمی حمایت از حقوق کارگران درآمد و در تجمعات مسالمت‌آمیز شرکت کرد (سازمان حقوق بشری هه‌نگاو)۱. دانشورکار در پاییز ۱۴۰۱، در جریان اعتراضات سراسری، به‌عنوان یکی از فعالان محلی در تهران، بیانیه‌هایی در حمایت از کارگران منتشر کرد و در چهلم محسن شکاری حضور داشت که منجر به حمله نیروهای سرکوبگر و شکستن دندان‌هایش شد (ایران اینترنشنال). این فعالیت‌ها، او را به چهره‌ای شناخته‌شده در میان فعالان تبدیل کرد و زمینه‌ساز بازداشت‌های بعدی‌اش شد.
در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۱۲، «محمد مرسی»، از رهبران ارشد اخوان‌المسلمین، به عنوان نامزد حزب معرفی شد و با پیروزی در رقابت با احمد شفیق (نخست‌وزیر سابق)، به عنوان اولین رئیس‌جمهور غیرنظامی و منتخب دموکراتیک مصر سوگند یاد کرد. این پیروزی، اوج موفقیت تاریخی اخوان‌المسلمین پس از هشت دهه فعالیت بود. '''(زیتون، نوگرا)'''


دانشورکار همچنین در شبکه‌های اجتماعی با نام شاهرخ، مطالب انتقادی درباره نقض حقوق بشر و فساد اقتصادی منتشر می‌کرد که این پست‌ها هزاران بازدیدکننده داشت (سیمای آزادی). او در سال ۱۴۰۲، به همراه گروهی از زندانیان سیاسی دیگر، کمپینی برای لغو احکام اعدام راه‌اندازی کرد که فشارهای بیشتری بر او وارد کرد (آفتابکاران). این فعالیت‌های مدنی، که ریشه در تجربیات کاری و اجتماعی‌اش داشت، او را به هدف اصلی سرکوب نهادهای امنیتی تبدیل کرد و مسیر زندگی‌اش را به سمت مبارزه با بی‌عدالتی هدایت کرد (نمادهای آزادی).
=== '''دوران ریاست‌جمهوری مرسی و سقوط (۲۰۱۳)''' ===
دوران ریاست‌جمهوری محمد مرسی بسیار کوتاه و پرتنش بود. او با چالش‌های عظیمی از جمله اقتصاد در حال فروپاشی، مقاومت نهادهای باقی‌مانده از رژیم سابق (دولت پنهان) و بی‌اعتمادی سکولارها و لیبرال‌ها مواجه شد. صدور بیانیه‌ای در نوامبر ۲۰۱۲ که اختیارات قضایی رئیس‌جمهور را فراتر از نظارت دادگاه‌ها قرار می‌داد، منجر به اعتراضات گسترده شد و مخالفان او را به تلاش برای «اخوانی‌سازی» دولت متهم کردند. '''(بریتانیکا، زیتون)'''


=== بخش سوم: دستگیری‌ها و اعتصاب غذا ===
نارضایتی عمومی در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۳ به تظاهرات میلیونی منجر شد. ارتش مصر به فرماندهی عبدالفتاح السیسی، پس از یک ضرب‌الاجل ۴۸ ساعته، در ۳ ژوئیه ۲۰۱۳ محمد مرسی را برکنار و بازداشت کرد. هواداران اخوان در میدان‌های «رابعه عدویه» و «النهضه» تحصن کردند که این تجمعات در اوت ۲۰۱۳ با خشونت شدید نیروهای امنیتی سرکوب شد و صدها کشته بر جای گذاشت (کشتار رابعه). پس از آن، دولت موقت اخوان‌المسلمین را یک «سازمان تروریستی» اعلام کرد، دارایی‌های آن را مصادره نمود و فعالیت‌های آن را کاملاً ممنوع ساخت. '''(CFR، شعوبنا، بریتانیکا)'''
اکبر دانشورکار سابقه‌ای طولانی از دستگیری‌های متعدد دارد که از دهه ۱۳۶۰ آغاز شده است. اولین بازداشت او در سال ۱۳۶۸ به دلیل شرکت در تجمعات کارگری در تهران بود، که به یک سال حبس تعلیقی منجر شد (کانون حقوق بشر ایران)۱. با تشدید فعالیت‌هایش در دهه ۱۳۹۰، او در سال ۱۳۹۷ به دلیل سازمان‌دهی اعتصاب پیک‌های موتوری در تهران بازداشت شد و دو ماه در بازداشتگاه وزرا تحت بازجویی قرار گرفت (صدای بازداشت‌شدگان)۱. این بازداشت‌ها، هرچند موقت، نشان‌دهنده توجه نهادهای امنیتی به او بود.


آخرین و جدی‌ترین بازداشت او در ۱۳ دی ۱۴۰۲ رخ داد، زمانی که در جریان چهلم محسن شکاری توسط نیروهای امنیتی در تهران دستگیر شد (سازمان حقوق بشر ایران)۱. در این حادثه، او مورد ضرب‌وشتم شدید قرار گرفت و دندان‌هایش شکست؛ سپس به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد (ایران اینترنشنال). در بند ۲۰۹، او به همراه پنج زندانی دیگر (وحید بنی‌عامریان، بابک علیپور، محمد تقوی سنگ‌دهی، پویا قبادی بیستونی، و ابوالحسن منتظر)، تحت فشارهای شدید قرار گرفت (سازمان حقوق بشری هه‌نگاو)۲).
== وضعیت کنونی، پراکندگی جهانی و میراث فکری ==


در زندان، دانشورکار برای اعتراض به شرایط غیرانسانی دست به اعتصاب غذا زد. اولین اعتصاب او در بهمن ۱۴۰۲ آغاز شد و ۱۷ روز طول کشید، که به دلیل محرومیت از دسترسی به وکیل و خانواده بود (صدای بازداشت‌شدگان)۲). این اعتصاب با کاهش شدید وزن و مشکلات تنفسی برای او همراه بود (حقوق بشر در ایران). گزارش‌ها نشان می‌دهد که بهداری زندان از ارائه مراقبت‌های پزشکی کافی خودداری کرد و این وضعیت سلامت او را به خطر انداخت (سازمان حقوق بشر ایران)۲). اعتصاب غذا، که با حمایت فعالان حقوق بشر همراه شد، توجه بیشتری به پرونده او جلب کرد، اما فشارهای روانی بر او افزایش یافت.
=== '''سرکوب پس از ۲۰۱۳ و اعلام گروه تروریستی''' ===
پس از کودتای ۲۰۱۳ و برکناری محمد مرسی، اخوان‌المسلمین در مصر وارد تاریک‌ترین دوره سرکوب خود شد. دولت جدید مصر به رهبری عبدالفتاح السیسی، اخوان را به عنوان سازمان تروریستی اعلام کرد. این سرکوب شامل اعدام یا حبس طولانی‌مدت هزاران نفر از رهبران و اعضای آن، مصادره اموال و املاک سازمان‌های خیریه و بستن دفاتر مرکزی بود. از سال ۲۰۱۳ به بعد، اخوان‌المسلمین عملاً فعالیت‌های خود را در داخل مصر به صورت مخفی و زیرزمینی ادامه می‌دهد. این سرکوب همچنین باعث ایجاد شکاف‌هایی در میان رهبران خارج از مصر شد که بر سر نحوه مواجهه با حکومت جدید و روش‌های مبارزه اختلاف داشتند. '''(CFR، نوگرا)'''


در تیر ۱۴۰۳، دانشورکار بار دیگر اعتصاب غذا کرد، این بار برای اعتراض به انتقال اجباری به زندان قزل‌حصار که با مقاومت او و دیگر زندانیان مواجه شد (سازمان حقوق بشر ایران)۲). این اعتصاب ۱۲ روز ادامه داشت و منجر به وخامت بیشتر حال جسمی او شد، از جمله کاهش فشار خون و ضعف عمومی (مانیتورینگ حقوق بشر ایران). این اقدامات اعتراضی، که ریشه در دفاع از حقوق خود و دیگر زندانیان داشت، نشان‌دهنده عزم او برای مقابله با شرایط غیرانسانی زندان بود (آفتابکاران).
=== '''اخوان فراملی و شاخه‌های منطقه‌ای''' ===
اخوان‌المسلمین نه تنها یک جنبش مصری، بلکه یک سازمان فراملی با شعبه‌ها و جنبش‌های همسو در تقریباً تمام کشورهای عربی است. این شاخه‌ها از نظر ساختاری و سیاسی استقلال نسبی دارند، اما از نظر ایدئولوژیک به آموزه‌های حسن البنا پایبند هستند. از مهم‌ترین این شاخه‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: '''(کتاب ظهور و سقوط اخوان المسلمین، زیتون)'''


=== بخش چهارم: شکنجه و زندان ===
* '''اردن و تونس:''' جنبش اخوان‌المسلمین در اردن به عنوان یک نیروی سیاسی قانونی و ریشه‌دار باقی مانده است. در تونس، حزب النهضه به رهبری «راشد الغنوشی» که الهام‌گرفته از اخوان‌المسلمین است، پس از بهار عربی به قدرت رسید و سپس در تحولات بعدی کنار رفت، اما همچنان یک نیروی اصلی محسوب می‌شود. '''(زیتون)'''
اکبر دانشورکار پس از انتقال به بند ۲۰۹ زندان اوین در ۱۳ دی ۱۴۰۲، با شرایطی غیرانسانی و گزارش‌های تأییدشده از شکنجه مواجه شد (کانون حقوق بشر ایران)۱). گزارش‌های سازمان حقوق بشری هه‌نگاو نشان می‌دهد که او در روزهای اولیه بازداشت تحت ضرب‌وشتم شدید با باتوم و مشت قرار گرفت و برای چندین روز از خواب محروم شد تا به اجبار اعتراف کند (سازمان حقوق بشری هه‌نگاو)۲). مأموران امنیتی با استفاده از روش‌هایی مانند تهدید به آزار خانواده‌اش و قرار دادن او در سلول‌های سرد و تاریک، فشار روانی را افزایش دادند (ایران اینترنشنال). این شکنجه‌ها به‌ویژه پس از انتقال به سلول انفرادی تشدید شد، جایی که او به مدت ۴۵ روز بدون دسترسی به نور طبیعی یا تهویه مناسب نگهداری شد (حقوق بشر در ایران).
* '''فلسطین (حماس):''' [[جنبش حماس]]، در [[غزه]] و کرانه باختری، که در سال ۱۹۸۷ تأسیس شد، به عنوان شاخه مستقیم اخوان‌المسلمین در فلسطین شناخته می‌شود و از ایدئولوژی‌های اولیه اخوان تغذیه می‌کند. '''(CFR، بریتانیکا)'''
* '''سوریه و دیگر مناطق:''' اخوان‌المسلمین سوریه یکی از اصلی‌ترین نیروهای اپوزیسیون در برابر حکومت [[بشار اسد]] بود. نفوذ اخوان همچنین در کشورهای دیگری مانند کویت، سودان و یمن نیز محسوس است. '''(کتاب ریچارد پی. میشل)'''


خانواده دانشورکار در مصاحبه با مانیتورینگ حقوق بشر ایران اعلام کردند که او از مشکلات جسمی جدی، از جمله آسیب به ستون فقرات و خونریزی داخلی، رنج می‌برد که ناشی از ضرب‌وشتم‌های مکرر بود (مانیتورینگ حقوق بشر ایران). در بهار ۱۴۰۳، تصاویر مخفیانه‌ای از آثار کبودی و زخم‌های عمیق روی بدن او توسط دیگر زندانیان منتشر شد که موجی از خشم عمومی را برانگیخت (صدای بازداشت‌شدگان)۲). به‌رغم درخواست‌های مکرر خانواده، بهداری زندان از ارائه دارو یا معاینه تخصصی خودداری کرد و وضعیت سلامتی او وخیم‌تر شد (سازمان حقوق بشر ایران)۲).
=== '''میراث فکری و تقسیم‌بندی‌های ایدئولوژیک''' ===
تاریخ فکری اخوان‌المسلمین را می‌توان به سه رویکرد اصلی تقسیم کرد که در تعامل و تقابل با یکدیگرند: '''(شعوبنا، زیتون)'''


شرایط زندان اوین برای دانشورکار به شدت دشوار توصیف شده است. او در بند ۴ این زندان، که به دلیل شلوغی و فقدان امکانات بهداشتی معروف است، نگهداری می‌شود (سازمان مجاهدین خلق). گزارش‌های تفسیر خبر حاکی از آن است که او از حق تماس تلفنی با خانواده محروم بوده و حتی از دسترسی به حساب بانکی‌اش برای تأمین نیازهای اولیه جلوگیری شده است (تفسیر خبر). در تلاشی برای انتقال او به زندان قزل‌حصار در فروردین ۱۴۰۴، دانشورکار و دیگر زندانیان با مقاومت مسالمت‌آمیز این اقدام را خنثی کردند، اما این مقاومت با تهدیدهای بیشتر همراه بود (سازمان حقوق بشر ایران)۲). این شرایط، که نقض آشکار کنوانسیون‌های حقوق بشر تلقی می‌شود، نشان‌دهنده شدت سرکوب علیه او بوده است.
* '''اصلاحیون (Reformists):''' این گروه بر فعالیت‌های اجتماعی، آموزشی و مشارکت در چارچوب قانون اساسی تأکید دارند (مانند استراتژی عمر التلمسانی).
* '''قطبیون (Qutbists):''' این شاخه متأثر از اندیشه‌های سید قطب، دیدگاهی رادیکال دارند و به مفهوم «حاکمیت خدا» (الحاکمیة) و «جهاد هجومی» علیه دولت‌های نامسلمان یا «جاهلی» اعتقاد دارند.
* '''میانه‌روها:''' این گروه تلاش می‌کنند تعادلی میان ایدئولوژی‌های اسلام‌گرایانه و پذیرش نظام دموکراتیک برقرار کنند (مانند برخی از رهبران حزب النهضه تونس). '''(شعوبنا)'''


=== بخش پنجم: اتهامات و پروسه دادگاهی ===
ــــــــــــــــــــــــــــــ
اکبر دانشورکار با اتهامات متعددی در طول بازداشت‌هایش مواجه شد که هر بار با شدت بیشتری پیگیری شدند. پس از بازداشت در ۱۳ دی ۱۴۰۲، او به اتهاماتی نظیر «بغی» (قیام مسلحانه علیه نظام)، «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی»، و «تشکیل دستجات غیرقانونی» متهم شد (کانون حقوق بشر ایران)۱). این اتهامات عمدتاً بر اساس فعالیت‌های مدنی او، از جمله سازمان‌دهی تجمعات کارگری و انتشار مطالب انتقادی در شبکه‌های اجتماعی، استوار بود (سازمان حقوق بشر ایران)۱). مقامات امنیتی مدعی شدند که او با گروه‌های مخالف، از جمله سازمان مجاهدین خلق ایران، همکاری داشته، ادعایی که دانشورکار در نامه‌ای از زندان آن را رد کرد و آن را نتیجه «اعترافات اجباری» دانست (صدای بازداشت‌شدگان)۲).


محاکمه او در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری برگزار شد و در ۱۰ آذر ۱۴۰۳ به پایان رسید (حقوق بشر در ایران). این جلسات به‌صورت غیرعلنی انجام شد و تنها ۱۰ دقیقه طول کشید، که انتقادات گسترده‌ای را به دنبال داشت (سازمان حقوق بشری هه‌نگاو)۲). گزارش‌ها نشان می‌دهد که مدارک ارائه‌شده در دادگاه، از جمله فایل‌های صوتی و اسناد، فاقد اعتبار قانونی بودند و صرفاً بر اساس اعترافاتی بود که تحت فشار و شکنجه اخذ شده بود (مانیتورینگ حقوق بشر ایران). دانشورکار از حضور وکیل مستقل محروم بود و خانواده‌اش نیز اجازه حضور در دادگاه را نیافتند (ایران اینترنشنال).
==== '''ب. منابع کتابی (استفاده شده در متن):''' ====


نتیجه این محاکمه، صدور حکم اعدام به همراه ۵ سال حبس برای «تبانی علیه امنیت ملی» و ۱۰ سال حبس برای «تشکیل گروه‌های غیرقانونی» بود (سازمان مجاهدین خلق). در مرحله تجدیدنظر که در بهمن ۱۴۰۳ برگزار شد، حکم اعدام تأیید شد، اما هیچ توضیحی درباره دلایل این تصمیم به وکلای مدافع ارائه نشد (تفسیر خبر). فعالان حقوق بشر این روند را نمونه‌ای از استفاده ابزاری از سیستم قضایی برای سرکوب مخالفان سیاسی دانستند (آفتابکاران). این اتهامات و محاکمه ناعادلانه، پایه‌ای برای اعتراضات بعدی و جلب توجه بین‌المللی به پرونده او شد.
# '''اخوان المسلمین: تاریخ، ایدئولوژی و مبارزات'''
#* نویسنده: ریچارد پی. میشل (Richard P. Mitchell)
# '''ظهور و سقوط اخوان المسلمین'''
#* نویسنده: حسن حبنکه المیدانی
# '''بنیادگرایی اسلامی: ریشه‌های ایدئولوژیک و سیاسی اخوان المسلمین'''
#* نویسنده: کریستین تروال (Christine Trendel)


=== بخش ششم: واکنش‌های بین‌المللی و مواضع حقوق بشری ===
== منابع: ==
حکم اعدام اکبر دانشورکار موجی از واکنش‌های بین‌المللی و مواضع قاطع ارگان‌های حقوق بشری را به دنبال داشت. سازمان عفو بین‌الملل در بیانیه‌ای مورخ ۲۳ ژانویه ۲۰۲۵، خطر قریب‌الوقوع اعدام او و پنج زندانی دیگر را اعلام کرد و خواستار توقف فوری برنامه‌های اعدام، لغو احکام، و آزادی آن‌ها شد (آفتابکاران). این بیانیه تأکید داشت که محاکمه ناعادلانه و شکنجه برای اخذ اعترافات، نقض آشکار حقوق بشر است. همچنین، دیده‌بان حقوق بشر و شورای حقوق بشر سازمان ملل از دولت ایران خواستند تا ادعاهای شکنجه را بررسی کرده و دسترسی به وکیل و خانواده را فراهم کند (رادیو زمانه).
 
پارلمان فلامان بلژیک در اقدامی فوری، قطعنامه‌ای در فوریه ۲۰۲۵ تصویب کرد که اجرای احکام اعدام، از جمله حکم دانشورکار، را محکوم کرد و از جامعه جهانی خواست برای نجات جان این زندانیان اقدام کند (سازمان مجاهدین خلق). این قطعنامه، به‌عنوان نمادی از فشار بین‌المللی، توجه رسانه‌ها را به وضعیت او جلب کرد. همچنین، ۳۰۹ کارشناس بین‌المللی در نامه‌ای به سازمان ملل، خواستار دخالت فوری برای جلوگیری از موج اعدام‌ها در ایران شدند و پرونده دانشورکار را نمونه‌ای از سرکوب سیاسی دانستند (رادیو زمانه). انجمن‌ها و شخصیت‌های سیاسی نیز با ارسال نامه‌ای، از رژیم ایران خواستند تا از اجرای احکام خودداری کند (سیمای آزادی).
 
در داخل ایران، سازمان حقوق بشر ایران خواستار لغو حکم اعدام شش زندانی سیاسی، از جمله دانشورکار، شد و آن را نقض حقوق بشر خواند (سازمان حقوق بشر ایران)۱). کانون حقوق بشر ایران نیز با انتشار گزارش‌هایی، شرایط زندان اوین و شکنجه‌ها را مستند کرد و از سازمان ملل خواست فشار بر ایران را افزایش دهد (کانون حقوق بشر ایران)۲). سازمان هه‌نگاو این حکم را بخشی از سرکوب سیستماتیک مخالفان دانست و مداخله فوری را خواستار شد (سازمان حقوق بشری هه‌نگاو)۲). رسانه‌هایی مانند ایران اینترنشنال و صدای آمریکا با پوشش گسترده، توجه جهانی را به این پرونده معطوف کردند (ایران اینترنشنال).
 
[فضایی برای درج اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران که حکم اعدام اکبر دانشورکار و پنج زندانی دیگر را محکوم کرده و از جامعه جهانی برای نجات جان آن‌ها فراخوان داده است، توسط کاربر تکمیل خواهد شد.]
 
=== بخش هفتم: بلاتکلیفی و بی‌خبری خانواده ===
پس از صدور حکم اعدام اکبر دانشورکار در ۱۰ آذر ۱۴۰۳، او وارد دوره‌ای از بلاتکلیفی طولانی‌مدت شد که همچنان ادامه دارد (کانون حقوق بشر ایران)۱). تا اوت ۲۰۲۵، هیچ تاریخ مشخصی برای اجرای حکم اعلام نشده و دانشورکار در بند ۴ زندان اوین در شرایط نامعلوم نگهداری می‌شود (مانیتورینگ حقوق بشر ایران). این بلاتکلیفی، که بیش از هشت ماه به طول انجامیده، فشار روانی شدیدی بر او و خانواده‌اش وارد کرده است. مقامات زندان از ارائه هرگونه اطلاعات به وکیل یا خانواده خودداری می‌کنند و حتی از انتقال نامه‌های او به بیرون جلوگیری می‌شود (حقوق بشر در ایران). فعالان این وضعیت را «استراتژی سکوت» برای تضعیف روحیه زندانیان سیاسی می‌دانند (تفسیر خبر).
 
خانواده دانشورکار با بی‌خبری مطلق از وضعیت او دست‌وپنجه نرم می‌کنند. پدرش، که به دلیل بیماری قلبی در بستر افتاده، در مصاحبه‌ای با صدای بازداشت‌شدگان فریاد زد: «اعدام فرزندم را متوقف کنید» و از نهادهای بین‌المللی کمک خواست (صدای بازداشت‌شدگان)۲). مادر او نیز بارها به زندان اوین مراجعه کرده، اما مأموران از ملاقات حضوری یا حتی تماس تلفنی ممانعت کرده‌اند (سازمان حقوق بشر ایران)۲). این بی‌خبری، که از دی ۱۴۰۲ آغاز شده، سلامت روانی خانواده را به خطر انداخته و آن‌ها را در وضعیت دشواری قرار داده است (ایران اینترنشنال).
 
در واکنش به این شرایط، خانواده در فوریه ۲۰۲۵ (بهمن ۱۴۰۳) در مقابل زندان اوین تجمع اعتراضی برگزار کرد (کانون حقوق بشر ایران)۲). این گردهمایی با حضور مادر، همسر، و حامیان دانشورکار همراه بود و با شعارهایی مانند «آزادی شاهرخ» و «نه به اعدام» برگزار شد (سازمان حقوق بشری هه‌نگاو)۲). گزارش‌ها نشان می‌دهد که شرکت‌کنندگان پلاکاردهایی با تصاویر او و مطالبی درباره نقض حقوقش در دست داشتند، اما نیروهای امنیتی با استفاده از گاز اشک‌آور و بازداشت موقت برخی معترضان، این تجمع را سرکوب کردند (صدای آمریکا). این تلاش‌ها، که با حمایت فعالان حقوق بشر ادامه یافت، نشان‌دهنده عزم خانواده برای جلب توجه به وضعیت اوست.
 
=== بخش هشتم: تجمعات اعتراضی ===
خانواده اکبر دانشورکار و حامیانش در واکنش به بلاتکلیفی و بی‌خبری از وضعیت او، دست به برگزاری تجمعات اعتراضی متعدد زده‌اند. اولین تجمع در ۵ فوریه ۲۰۲۵ (۱۶ بهمن ۱۴۰۳) در مقابل زندان اوین برگزار شد، که با حضور مادر، همسر، و جمعی از فعالان حقوق بشر همراه بود (کانون حقوق بشر ایران)۲). این گردهمایی با شعارهایی مانند «آزادی شاهرخ» و «نه به اعدام» برگزار شد و شرکت‌کنندگان پلاکاردهایی با تصاویر دانشورکار و مطالبی درباره نقض حقوقش به دست داشتند (سازمان حقوق بشری هه‌نگاو)۲). گزارش‌ها نشان می‌دهد که نیروهای امنیتی با استفاده از گاز اشک‌آور و بازداشت موقت برخی معترضان، از جمله همسر او، این تجمع را سرکوب کردند (صدای آمریکا).
 
تجمعات بعدی در شهرهای دیگر نیز گسترش یافت. در ۱۲ فوریه ۲۰۲۵ (۲۳ بهمن ۱۴۰۳)، خانواده و حامیان در سنقر تجمع کردند و با خواندن بیانیه‌ای، خواستار لغو حکم اعدام و دسترسی به دانشورکار شدند (مانیتورینگ حقوق بشر ایران). این اقدام با حضور گسترده‌تر، از جمله کارگران و دانشجویان، همراه بود، اما با مداخله نیروهای انتظامی و تهدید به استفاده از زور متوقف شد (ایران اینترنشنال). در رشت نیز در ۱۹ فوریه ۲۰۲۵ (۳۰ بهمن ۱۴۰۳)، تجمعی با حضور فعالان محلی برگزار شد که با پخش اعلامیه‌هایی درباره وضعیت دانشورکار، توجه عمومی را جلب کرد (سیمای آزادی).
 
فعالان حقوق بشر با راه‌اندازی کمپین‌هایی مانند #Save6Lives و #نه_به_اعدام در شبکه‌های اجتماعی، از این تجمعات حمایت کردند (رادیو زمانه). در ۲۵ فوریه ۲۰۲۵ (۶ اسفند ۱۴۰۳)، خانواده بار دیگر در مقابل زندان اوین تجمع کرد و با ارسال نامه‌ای به سازمان ملل، خواستار اعزام هیئتی برای بررسی وضعیت زندانیان شد، اما تاکنون پاسخی دریافت نکرده‌اند (حقوق بشر در ایران). این تلاش‌ها، که با مقاومت شدید مقامات مواجه شده، نشان‌دهنده عزم خانواده و حامیان برای جلب توجه جهانی به وضعیت دانشورکار است (سازمان مجاهدین خلق).

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۴۳

برای صفحه تمرین.jpg

اخوان‌المسلمین، (الاخوان المسلمون) یک جنبش فراملی اسلام‌گرا و بزرگ‌ترین و سازمان‌یافته‌ترین گروه سیاسی اهل سنت در جهان عرب است که در سال ۱۹۲۸ میلادی (۱۳۴۷ قمری) در شهر اسماعیلیه مصر تأسیس شد. این گروه توسط معلمی به نام حسن البنا پایه‌گذاری شد. اخوان‌المسلمین از ابتدا با هدف احیای ارزش‌های اسلامی در جامعه و مقاومت در برابر نفوذ فرهنگی و سیاسی غرب شکل گرفت. دیدگاه‌های این سازمان به تدریج از یک جنبش اصلاحی اجتماعی و آموزشی به یک نیروی سیاسی، نظامی و تشکیلاتی تبدیل شد و در طول دهه‌های متمادی، مبارزات شدیدی را علیه دولت‌های عربی (به‌ویژه در مصر) تجربه کرد. اخوان توانست با تأسیس شاخه‌های متعدد در کشورهای مختلف منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، تأثیر عمیقی بر سیاست‌های منطقه‌ای بگذارد و در تاریخ خود، از مشارکت در انتخابات و تشکیل دولت تا دوران سرکوب و زیرزمینی شدن را تجربه کرده است. (بریتانیکا، مجلات شاهد، نوگرا)

مقدمه

اخوان‌المسلمین که گاهی با نام ساده‌تر «اخوان» نیز شناخته می‌شود، جنبشی است که به دلیل گستردگی نفوذ، عمر طولانی و نقش محوری در تحولات سیاسی خاورمیانه، از اهمیت مطالعاتی بالایی برخوردار است. این جنبش در سده بیستم، در واکنش به فروپاشی خلافت عثمانی و افزایش نفوذ غرب در منطقه، توسط حسن البنا در مصر پایه‌گذاری شد. ایده اصلی تأسیس، بازگشت به اسلام اصیل به عنوان راه‌حلی جامع برای تمام مشکلات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بود. اخوان‌المسلمین به عنوان یک جنبش مردمی، به سرعت در میان طبقات مختلف جامعه مصر، به ویژه کارمندان و دانشجویان، گسترش یافت و در دهه ۱۹۴۰ به اوج قدرت و سازماندهی خود رسید. (بریتانیکا، مجلات شاهد)

اخوان‌المسلمین نه تنها یک سازمان سیاسی، بلکه یک تشکیلات مذهبی، اجتماعی، آموزشی و خیریه محسوب می‌شد که در طول حیات خود از روش‌های مختلفی شامل فعالیت‌های پارلمانی، نهادهای مدنی و در مواردی اقدامات خشونت‌آمیز استفاده کرده است. بررسی تاریخ اخوان‌المسلمین نیازمند درک تحولات داخلی، شکاف‌های فکری (به‌ویژه پس از سید قطب) و تأثیر آن بر جنبش‌های اسلام‌گرای معاصر در کشورهایی مانند سوریه، اردن، تونس و شاخه‌های بین‌المللی آن است. (زیتون، CFR، نوگرا)

زمینه پیدایش و دوران تأسیس

اخوان‌المسلمین در مارس ۱۹۲۸ میلادی (۱۳۴۷ قمری) در شهر اسماعیلیه مصر توسط «حسن البنا»، که در آن زمان یک معلم جوان مدرسه بود، و شش تن از کارگران شرکت کانال سوئز تأسیس شد. شکل‌گیری این گروه واکنشی مستقیم به دو رویداد مهم تاریخی بود: نخست، سقوط خلافت عثمانی در سال ۱۹۲۴ که خلأیی در رهبری سیاسی جهان اسلام ایجاد کرد؛ و دوم، حضور استعماری بریتانیا در مصر و نفوذ گسترده فرهنگ غربی که از دیدگاه بنیان‌گذاران، تهدیدی برای هویت اسلامی محسوب می‌شد. (بریتانیکا، کتاب ریچارد پی. میشل)

حسن البنا بر این باور بود که ضعف جهان اسلام ناشی از دور شدن مسلمانان از اصول اولیه دین است. او شعار معروف «اسلام راه‌حل است» (الاسلام هو الحل) را مطرح کرد و اسلام را نه صرفاً یک دین عبادی، بلکه یک نظام جامع زندگی (شامل سیاست، اقتصاد و اجتماع) معرفی نمود. (مجلات شاهد، نوگرا)

ساختار سازمانی و گسترش سریع

اخوان‌المسلمین در ابتدا به عنوان یک انجمن خیریه و اصلاحی فعالیت خود را آغاز کرد، اما به سرعت به یک جنبش توده‌ای تبدیل شد. در سال ۱۹۳۲، حسن البنا مقر اصلی سازمان را به قاهره منتقل کرد. این جنبش با ایجاد شبکه‌ای گسترده از مدارس، مساجد، بیمارستان‌ها و کارخانه‌های کوچک، توانست پایگاه اجتماعی قدرتمندی در میان طبقات پایین و متوسط شهری ایجاد کند. (کتاب حسن حبنکه، بریتانیکا)

ساختار اخوان‌المسلمین بر اساس نظمی دقیق و سلسله‌مراتب فرماندهی بنا شد. در رأس این هرم، «مرشد عام» (راهنمای کل) قرار داشت که دارای اختیارات وسیعی بود. اعضا در حلقه‌های کوچک‌تر به نام «اسره» (خانواده) سازماندهی می‌شدند تا آموزش‌های عقیدتی و وفاداری تشکیلاتی را بیاموزند. تا اواخر دهه ۱۹۴۰، تخمین زده می‌شود که اخوان‌المسلمین بیش از ۵۰۰ هزار عضو فعال و هزاران شعبه در سراسر مصر داشت. (کتاب ریچارد پی. میشل، مجلات شاهد)

دستگاه ویژه و آغاز خشونت‌ها

یکی از بحث‌برانگیزترین ابعاد اخوان‌المسلمین در دوران اولیه، تأسیس شاخه‌ای مخفی و نظامی به نام «دستگاه ویژه» (الجهاز الخاص یا التنظیم الخاص) بود. هدف اولیه این شاخه، مبارزه با اشغالگران بریتانیایی و آمادگی برای دفاع از منافع اسلامی بود. اعضای این گروه در جنگ ۱۹۴۸ اعراب و اسرائیل شرکت کردند و نقش فعالی ایفا نمودند. (CFR، نوگرا)

با این حال، فعالیت‌های دستگاه ویژه به خشونت‌های داخلی نیز کشیده شد. در دسامبر ۱۹۴۸، پس از آنکه محمود فهمی نقراشی (نخست‌وزیر وقت مصر) دستور انحلال اخوان‌المسلمین را صادر کرد، توسط یکی از اعضای شاخه نظامی اخوان ترور شد. در واکنش به این رویداد، حسن البنا ترور را محکوم کرد و عبارت معروف «نه برادرند و نه مسلمان» را درباره عاملان ترور به کار برد، اما این برائت مانع از برخورد حکومت نشد. سرانجام در فوریه ۱۹۴۹، حسن البنا توسط مأموران حکومتی ترور شد و سازمان وارد دوره‌ای از بحران رهبری و سرکوب شدید گردید. (کتاب ریچارد پی. میشل، بریتانیکا)

دوران ناصر، سید قطب و تحولات ایدئولوژیک

انقلاب ۱۹۵۲ و تقابل با جمال عبدالناصر

با وقوع کودتای «افسران آزاد» در سال ۱۹۵۲ که منجر به سرنگونی نظام پادشاهی در مصر شد، اخوان‌المسلمین در ابتدا از این حرکت حمایت کرد و روابط نزدیکی با رهبران کودتا داشت. آن‌ها امیدوار بودند که افسران جوان، قوانین اسلامی را در کشور اجرا کنند. اما پس از به قدرت رسیدن «جمال عبدالناصر»، تضاد عمیقی میان دیدگاه سکولار و ناسیونالیستی ناصر و دیدگاه اسلام‌گرایانه اخوان پدیدار شد. ناصر خواهان وفاداری مطلق تمام گروه‌ها به دولت بود، در حالی که اخوان استقلال تشکیلاتی خود را حفظ کرد. (بریتانیکا، کتاب ریچارد پی. میشل)

این تنش‌ها در سال ۱۹۵۴، پس از یک سوءقصد نافرجام به جان جمال عبدالناصر در میدان المنشیه اسکندریه که به یکی از اعضای اخوان‌المسلمین نسبت داده شد، به اوج رسید. ناصر این رویداد را بهانه‌ای برای سرکوب گسترده قرار داد؛ اخوان‌المسلمین غیرقانونی اعلام شد، دفاترش سوزانده شد و هزاران نفر از اعضای آن دستگیر، شکنجه یا اعدام شدند. «حسن الهضیبی» که پس از البنا به عنوان دومین مرشد عام انتخاب شده بود، نیز زندانی شد. (کتاب ظهور و سقوط اخوان المسلمین، نوگرا)

ظهور سید قطب و پارادایم «جاهلیت مدرن»

در دوران حبس و فشار شدید زندان‌های عبدالناصر، تحول فکری عظیمی در بخشی از بدنه اخوان‌المسلمین رخ داد که نماد آن «سید قطب»، نویسنده و نظریه‌پرداز برجسته این گروه بود. قطب در کتاب معروف خود «نشانه‌های راه» (معالم فی الطریق)، قرائتی رادیکال‌تر از اسلام سیاسی ارائه داد. او مفهوم «جاهلیت» را احیا کرد و استدلال نمود که جوامع مسلمان کنونی (از جمله مصر تحت حکومت ناصر) به دلیل عدم اجرای احکام شریعت، در وضعیت جاهلیت به سر می‌برند و مسلمان واقعی نیستند. (زیتون، کتاب کریستین تروال)

سید قطب مفهوم «حاکمیت» را مختص خداوند دانست و هرگونه قانون‌گذاری بشری را شرک تلقی کرد. این اندیشه‌ها زمینه را برای تکفیر (کافر دانستن) حاکمان مسلمان و جواز قیام مسلحانه (جهاد) علیه حکومت‌های داخلی فراهم کرد. هرچند رهبری سنتی اخوان‌المسلمین (مانند الهضیبی) با انتشار کتاب «دعاة لا قضاة» (دعوت‌کنندگان نه قضاوت‌کنندگان) تلاش کرد از تندروی‌های قطب فاصله بگیرد و بر روش اصلاحی تأکید کند، اما اندیشه‌های قطب موجب انشعاب‌های فکری عمیق شد و الهام‌بخش بسیاری از گروه‌های جهادی رادیکال در دهه‌های بعد گردید. سید قطب نهایتاً در سال ۱۹۶۶ توسط حکومت ناصر اعدام شد. (زیتون، بریتانیکا، کتاب بنیادگرایی اسلامی)

دوره انور سادات و بازگشت به جامعه

پس از مرگ جمال عبدالناصر در سال ۱۹۷۰، انور سادات به ریاست جمهوری رسید. سادات برای مقابله با نفوذ چپ‌گراها و ناصریست‌ها، سیاست مصالحه با اسلام‌گراها را در پیش گرفت. او زندانیان اخوان را آزاد کرد و به رهبری تبعیدی اجازه بازگشت داد. در این دوره، اخوان‌المسلمین تحت رهبری «عمر التلمسانی» (مرشد سوم) استراتژی پرهیز از خشونت و تمرکز بر فعالیت‌های اجتماعی، دانشجویی و سندیکایی را اتخاذ کرد. آن‌ها رسماً خشونت را نفی کردند، هرچند گروه‌های تندرو منشعب از اخوان (مانند الجهاد اسلامی که متأثر از قطب بودند) راه خشونت را ادامه دادند و نهایتاً سادات را در سال ۱۹۸۱ ترور کردند. با این حال، بدنه اصلی اخوان در این ترور مشارکت نداشت و بر مشی مسالمت‌آمیز خود باقی ماند. (مجلات شاهد، CFR، نوگرا)

از مبارک تا بهار عربی و تجربه حکومت

در دوران سی‌ساله حکومت «حسنی مبارک»، اخوان‌المسلمین سیاست «مشارکت بدون سلطه» را در پیش گرفت. اگرچه فعالیت رسمی حزب ممنوع بود، اما اعضای اخوان به عنوان نامزدهای مستقل در انتخابات پارلمانی شرکت می‌کردند و موفق شدند نفوذ خود را در اتحادیه‌های صنفی (پزشکان، مهندسان و وکلا) و دانشگاه‌ها گسترش دهند. نقطه اوج این استراتژی در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۵ بود که نامزدهای وابسته به اخوان‌المسلمین توانستند ۸۸ کرسی (حدود ۲۰ درصد پارلمان) را کسب کنند و به بزرگترین بلوک اپوزیسیون تبدیل شوند. در این دوره، اخوان با ارائه خدمات اجتماعی گسترده به طبقات محروم، خلأ ناتوانی دولت را پر کرد و پایگاه رأی خود را تحکیم بخشید. (بریتانیکا، مجلات شاهد، CFR)

انقلاب سال ۲۰۱۱ و صعود به قدرت

با آغاز اعتراضات ژانویه ۲۰۱۱ در مصر (بهار عربی)، رهبری اخوان‌المسلمین ابتدا با احتیاط برخورد کرد و دیرتر از جوانان انقلابی به میدان تحریر پیوست، اما به دلیل تشکیلات منسجم خود، به سرعت توانست نبض تحولات سیاسی پس از سقوط مبارک را در دست بگیرد. پس از انقلاب، اخوان‌المسلمین حزب «آزادی و عدالت» (حزب الحریة و العدالة) را تأسیس کرد. در اولین انتخابات پارلمانی دموکراتیک، این حزب توانست اکثریت کرسی‌ها را به دست آورد. (نوگرا، بریتانیکا)

در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۱۲، «محمد مرسی»، از رهبران ارشد اخوان‌المسلمین، به عنوان نامزد حزب معرفی شد و با پیروزی در رقابت با احمد شفیق (نخست‌وزیر سابق)، به عنوان اولین رئیس‌جمهور غیرنظامی و منتخب دموکراتیک مصر سوگند یاد کرد. این پیروزی، اوج موفقیت تاریخی اخوان‌المسلمین پس از هشت دهه فعالیت بود. (زیتون، نوگرا)

دوران ریاست‌جمهوری مرسی و سقوط (۲۰۱۳)

دوران ریاست‌جمهوری محمد مرسی بسیار کوتاه و پرتنش بود. او با چالش‌های عظیمی از جمله اقتصاد در حال فروپاشی، مقاومت نهادهای باقی‌مانده از رژیم سابق (دولت پنهان) و بی‌اعتمادی سکولارها و لیبرال‌ها مواجه شد. صدور بیانیه‌ای در نوامبر ۲۰۱۲ که اختیارات قضایی رئیس‌جمهور را فراتر از نظارت دادگاه‌ها قرار می‌داد، منجر به اعتراضات گسترده شد و مخالفان او را به تلاش برای «اخوانی‌سازی» دولت متهم کردند. (بریتانیکا، زیتون)

نارضایتی عمومی در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۳ به تظاهرات میلیونی منجر شد. ارتش مصر به فرماندهی عبدالفتاح السیسی، پس از یک ضرب‌الاجل ۴۸ ساعته، در ۳ ژوئیه ۲۰۱۳ محمد مرسی را برکنار و بازداشت کرد. هواداران اخوان در میدان‌های «رابعه عدویه» و «النهضه» تحصن کردند که این تجمعات در اوت ۲۰۱۳ با خشونت شدید نیروهای امنیتی سرکوب شد و صدها کشته بر جای گذاشت (کشتار رابعه). پس از آن، دولت موقت اخوان‌المسلمین را یک «سازمان تروریستی» اعلام کرد، دارایی‌های آن را مصادره نمود و فعالیت‌های آن را کاملاً ممنوع ساخت. (CFR، شعوبنا، بریتانیکا)

وضعیت کنونی، پراکندگی جهانی و میراث فکری

سرکوب پس از ۲۰۱۳ و اعلام گروه تروریستی

پس از کودتای ۲۰۱۳ و برکناری محمد مرسی، اخوان‌المسلمین در مصر وارد تاریک‌ترین دوره سرکوب خود شد. دولت جدید مصر به رهبری عبدالفتاح السیسی، اخوان را به عنوان سازمان تروریستی اعلام کرد. این سرکوب شامل اعدام یا حبس طولانی‌مدت هزاران نفر از رهبران و اعضای آن، مصادره اموال و املاک سازمان‌های خیریه و بستن دفاتر مرکزی بود. از سال ۲۰۱۳ به بعد، اخوان‌المسلمین عملاً فعالیت‌های خود را در داخل مصر به صورت مخفی و زیرزمینی ادامه می‌دهد. این سرکوب همچنین باعث ایجاد شکاف‌هایی در میان رهبران خارج از مصر شد که بر سر نحوه مواجهه با حکومت جدید و روش‌های مبارزه اختلاف داشتند. (CFR، نوگرا)

اخوان فراملی و شاخه‌های منطقه‌ای

اخوان‌المسلمین نه تنها یک جنبش مصری، بلکه یک سازمان فراملی با شعبه‌ها و جنبش‌های همسو در تقریباً تمام کشورهای عربی است. این شاخه‌ها از نظر ساختاری و سیاسی استقلال نسبی دارند، اما از نظر ایدئولوژیک به آموزه‌های حسن البنا پایبند هستند. از مهم‌ترین این شاخه‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: (کتاب ظهور و سقوط اخوان المسلمین، زیتون)

  • اردن و تونس: جنبش اخوان‌المسلمین در اردن به عنوان یک نیروی سیاسی قانونی و ریشه‌دار باقی مانده است. در تونس، حزب النهضه به رهبری «راشد الغنوشی» که الهام‌گرفته از اخوان‌المسلمین است، پس از بهار عربی به قدرت رسید و سپس در تحولات بعدی کنار رفت، اما همچنان یک نیروی اصلی محسوب می‌شود. (زیتون)
  • فلسطین (حماس): جنبش حماس، در غزه و کرانه باختری، که در سال ۱۹۸۷ تأسیس شد، به عنوان شاخه مستقیم اخوان‌المسلمین در فلسطین شناخته می‌شود و از ایدئولوژی‌های اولیه اخوان تغذیه می‌کند. (CFR، بریتانیکا)
  • سوریه و دیگر مناطق: اخوان‌المسلمین سوریه یکی از اصلی‌ترین نیروهای اپوزیسیون در برابر حکومت بشار اسد بود. نفوذ اخوان همچنین در کشورهای دیگری مانند کویت، سودان و یمن نیز محسوس است. (کتاب ریچارد پی. میشل)

میراث فکری و تقسیم‌بندی‌های ایدئولوژیک

تاریخ فکری اخوان‌المسلمین را می‌توان به سه رویکرد اصلی تقسیم کرد که در تعامل و تقابل با یکدیگرند: (شعوبنا، زیتون)

  • اصلاحیون (Reformists): این گروه بر فعالیت‌های اجتماعی، آموزشی و مشارکت در چارچوب قانون اساسی تأکید دارند (مانند استراتژی عمر التلمسانی).
  • قطبیون (Qutbists): این شاخه متأثر از اندیشه‌های سید قطب، دیدگاهی رادیکال دارند و به مفهوم «حاکمیت خدا» (الحاکمیة) و «جهاد هجومی» علیه دولت‌های نامسلمان یا «جاهلی» اعتقاد دارند.
  • میانه‌روها: این گروه تلاش می‌کنند تعادلی میان ایدئولوژی‌های اسلام‌گرایانه و پذیرش نظام دموکراتیک برقرار کنند (مانند برخی از رهبران حزب النهضه تونس). (شعوبنا)

ــــــــــــــــــــــــــــــ

ب. منابع کتابی (استفاده شده در متن):

  1. اخوان المسلمین: تاریخ، ایدئولوژی و مبارزات
    • نویسنده: ریچارد پی. میشل (Richard P. Mitchell)
  2. ظهور و سقوط اخوان المسلمین
    • نویسنده: حسن حبنکه المیدانی
  3. بنیادگرایی اسلامی: ریشه‌های ایدئولوژیک و سیاسی اخوان المسلمین
    • نویسنده: کریستین تروال (Christine Trendel)

منابع: