کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|991x991px]]
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]]


=== چکیده ===
اکبر دانشورکار، که به «شاهرخ» نیز شناخته می‌شود، یکی از زندانیان سیاسی محکوم به اعدام در ایران است که پیشینه‌ای طولانی در فعالیت‌های مدنی و سیاسی دارد. وی در شهریور ۱۳۴۵ در تهران به دنیا آمد و با تحصیل در رشته مهندسی عمران در دانشگاه صنعتی خواجه نصیر، به‌عنوان مهندس و بعدها پیک موتوری فعالیت کرد (کانون حقوق بشر ایران)۱. دانشورکار چندین بار از دهه ۱۳۶۰ دستگیر شده و در آخرین بازداشت خود در ۱۳ دی ۱۴۰۲ توسط مأموران امنیتی به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد (صدای بازداشت‌شدگان)۱. او به اتهاماتی نظیر «بغی»، «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی»، و «تشکیل دستجات غیرقانونی» محاکمه و در آذر ۱۴۰۳ به اعدام و ۱۵ سال حبس محکوم شد (سازمان حقوق بشر ایران)۱.


دوران بازداشت او با گزارش‌های تأییدشده از شکنجه‌های شدید، محرومیت از دسترسی به وکیل، و شرایط نامناسب زندان همراه بوده است (سازمان حقوق بشری هه‌نگاو)۲. دانشورکار در اعتراض به این شرایط چندین بار دست به اعتصاب غذا زده، که سلامت جسمی او را به خطر انداخته است (صدای بازداشت‌شدگان)۲. پروسه دادگاهی او با انتقادات گسترده مواجه شده، زیرا محاکمه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران بدون شفافیت و با استناد به «اعترافات اجباری» انجام شد (حقوق بشر در ایران). بلاتکلیفی پس از صدور حکم و بی‌خبری خانواده از وضعیت او، فشار روانی را تشدید کرده و منجر به برگزاری تجمعات اعتراضی در مقابل زندان اوین شده است (کانون حقوق بشر ایران)۲.


واکنش‌های بین‌المللی و مواضع ارگان‌های حقوق بشری برجسته بوده است. سازمان عفو بین‌الملل در بیانیه‌ای خواستار توقف اجرای حکم و لغو محکومیت او شده و آن را نتیجه محاکمه ناعادلانه دانسته است (آفتابکاران). پارلمان فلامان بلژیک نیز قطعنامه‌ای فوری برای جلوگیری از اعدام صادر کرده است (سازمان مجاهدین خلق). خانواده دانشورکار و حامیانش با تجمع در مقابل زندان اوین، به همراه درخواست‌های متعدد از جامعه جهانی، تلاش کرده‌اند توجه را به وضعیت او جلب کنند (مانیتورینگ حقوق بشر ایران). با وجود این تلاش‌ها، تا لحظه نگارش این مقاله، وضعیت او همچنان نامعلوم است و خطر اجرای حکم همچنان پابرجاست. این مقاله به بررسی جامع پیشینه، دستگیری‌ها، شکنجه، اتهامات، و واکنش‌ها به پرونده اکبر دانشورکار می‌پردازد و اطلاعات را صرفاً بر اساس منابع ارسالی کاربر ارائه می‌دهد.


=== چکیده ===
'''اکبر دانشورکار، معروف به شاهرخ، زندانی سیاسی ایرانی متولد ۱۳ شهریور ۱۳۴۵ در تهران، در خانواده‌ای مذهبی و سنتی بزرگ شد. او در سال ۱۳۶۹ دیپلم گرفت و با رتبه ۳۷۸ در کنکور سراسری ۱۳۷۰، وارد رشته عمران دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی شد. از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۸ به عنوان مهندس عمران در پروژه‌های ساختمانی و نیروگاه‌های برق فعالیت کرد و دو بار به دلیل ایستادگی در برابر فساد (عدم همراهی با اختلاس و انتقاد فنی از بستگان وزیر نیرو) از کار اخراج شد. او متأهل و دارای یک فرزند است.'''


'''شاهرخ در جریان اعتراضات سراسری و در چهلم محسن شکاری، توسط نیروهای سرکوبگر مورد حمله قرار گرفت، دندان‌هایش شکست و دستگیر شد. در پاییز ۱۴۰۲ همراه با پنج نفر دیگر (وحید بنی‌عامریان، بابک علیپور، محمد تقوی سنگ‌دهی، پویا قبادی بیستونی، و ابوالحسن منتظر) بازداشت شد و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. در بند ۲۰۹، او تحت شکنجه‌های شدید از جمله شلاق، ضرب‌وشتم مکرر، سلول انفرادی طولانی‌مدت، و تهدید به مرگ با اسلحه قرار گرفت. اعترافات او تحت فشار و تهدید اخذ شده بود.'''


'''او به اتهام “بغی” (armed rebellion) و عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران محاکمه شد. محاکمه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری برگزار شد و در ۱۰ آذر ۱۴۰۳ به اعدام محکوم شد. محاکمه تنها ۱۰ دقیقه طول کشید و فاقد مدارک معتبر بود، صرفاً مبتنی بر اعترافات اجباری تحت فشار. همچنین، او به 5 سال حبس برای "conspiracy against national security" و 10 سال برای "forming illegal groups" محکوم شد.'''


'''در بند ۲۰۹، شاهرخ تحت شکنجه‌های شدید جسمی و روانی قرار گرفت. گزارش‌ها نشان می‌دهد که او در سلول انفرادی طولانی‌مدت نگه داشته شد و از تلفن تماس با خانواده و دسترسی به حساب بانکی محروم بود. شرایط زندان Evin, Band 4, که او در آن نگهداری می‌شود، شامل محدودیت‌های شدید است. تلاش برای انتقال به زندان Qezel Hesar در Farvardin 1404 با مقاومت زندانیان مواجه شد.'''
'''سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی'''، (متولد سال ۱۲۴۱–۱۲۸۷ ه‍.ش)، یکی از برجسته‌ترین خطیبان و فعالان سیاسی دوره [[جنبش مشروطه ایران]]، نقش مهمی در بیداری فکری و اجتماعی مردم ایفا کرد. او در خانواده‌ای مذهبی در همدان متولد شد و تحصیلات ابتدایی خود را در علوم دینی در همدان و اصفهان گذراند. جمال‌الدین به دلیل سخنرانی‌های آتشین و تأثیرگذارش در حمایت از مشروطه و عدالت‌خواهی، به یکی از چهره‌های کلیدی جنبش مشروطه تبدیل شد. او با همکاری افرادی چون [[ملک‌المتکلمین]]، در انجمن‌های مخفی و علنی مشروطه‌خواهان فعالیت داشت و از منبر به‌عنوان ابزاری برای آگاهی‌بخشی و بسیج مردم استفاده کرد. جمال‌الدین واعظ اصفهانی در سخنرانی‌هایش به موضوعاتی چون استبداد، فساد حکومتی، و لزوم قانون اساسی و عدالتخانه پرداخته و از نقش علما و مردم در اصلاحات اجتماعی حمایت می‌کرد.


'''عفو بین‌الملل در بیانیه ۲۳ ژانویه ۲۰۲۵ خطر اعدام شش زندانی سیاسی، از جمله شاهرخ، را اعلام کرد و خواستار توقف فوری برنامه‌های اعدام، لغو احکام و آزادی آن‌ها شد. سازمان‌های حقوق بشری مانند دیده‌بان حقوق بشر و شورای حقوق بشر سازمان ملل نیز خواستار اقدام فوری برای بررسی ادعاهای شکنجه، دسترسی به وکیل و خانواده، و لغو مجازات اعدام شده‌اند. خانواده‌ها با تجمعاتی در سنقر، رشت و مقابل زندان اوین، و فعالان حقوق بشر با کمپین‌هایی مانند #Save6Lives و #نه_به_اعدام در شبکه‌های اجتماعی، تلاش کرده‌اند صدای این زندانیان را به گوش جهان برسانند.'''
وی در شهرهای مختلف از جمله تهران، تبریز، و رشت به تبلیغ مشروطه پرداخت و با نشریاتی چون «الجمال» همکاری داشت که در آن‌ها از آزادی و حقوق مردم دفاع می‌کرد. جمال‌الدین به همراه دیگر مشروطه‌خواهان، در برابر استبداد [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] قاجار ایستادگی کرد و پس از به توپ بستن مجلس در سال ۱۲۸۷ ه‍.ش، به دستور شاه دستگیر شد. ملک‌المتکلمین و چند تن دیگر از آزادی‌خواهان، به طرز فجیعی در باغ شاه تهران به قتل رسیدند و جمال‌الدین نیز در زندان بروجرد به قتل رسید. مرگ او موجی از خشم و تأسف در میان مشروطه‌خواهان برانگیخت و نامش به‌عنوان یکی از شهدای جنبش مشروطه در تاریخ ایران ثبت شد.


'''شاهرخ در نامه‌ای از زندان اوین در ۱۹ آذر ۱۴۰۳، با اشاره به دلاوری‌های کسانی که برای میهن و آزادی جان فدا کرده‌اند، اعلام کرد که از اجرای حکم ترسی ندارد و جانش را برای ایران فدا می‌کند. او تأکید کرد که اعترافاتش تحت فشار و تهدید بوده است.'''
اندیشه‌های جمال‌الدین واعظ متأثر از تعالیم اسلامی و ایده‌های نوگرایانه مشروطه بود. او معتقد به پیوند دین و سیاست بود و بر این باور بود که علما باید در هدایت مردم و مبارزه با ظلم نقش فعال داشته باشند. همچنین، او به برابری اجتماعی، آموزش همگانی، و رفع فساد از ساختارهای حکومتی تأکید داشت. با وجود اتهاماتی که برخی منابع درباره عقاید دینی او مطرح کرده‌اند، نقش او در ترویج مشروطه و آگاهی‌بخشی غیرقابل‌انکار است. میراث جمال‌الدین در سخنرانی‌هایش، فعالیت‌های سیاسی، و تأثیرش بر نسل‌های بعدی مشروطه‌خواهان باقی مانده و او به‌عنوان نمادی از شجاعت و فداکاری در راه آزادی و عدالت در تاریخ ایران شناخته می‌شود. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱، (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (راسخون)۱، (راسخون)۲، (هدی نت)'''


'''تا مارس ۲۰۲۵، حکم اعدام اجرا نشده اما خطر آن قریب‌الوقوع است. خانواده‌ها در مقابل زندان اوین اعتراض کرده‌اند و جامعه جهانی نیز با کمپین‌هایی و فشارها تلاش کرده‌اند از اجرای حکم جلوگیری کنند. این گزارش، وضعیت شاهرخ و هم‌رزمانش را به عنوان نمادی از سرکوب سیاسی و نقض حقوق بشر در ایران نشان می‌دهد و خواستار اقدام فوری برای نجات جان آن‌ها است.'''
== زندگی‌نامه و تحصیلات ==
سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی در سال ۱۲۴۱ ه.ش، در همدان متولد شد. او در خانواده‌ای مذهبی رشد یافت و پدرش، ملا عبدالله، از علمای محلی بود. جمال‌الدین تحصیلات ابتدایی خود را در همدان آغاز کرد و سپس برای ادامه تحصیل علوم دینی به اصفهان رفت. در اصفهان، او نزد علمای برجسته‌ای چون شیخ محمدتقی آقانجفی به فراگیری فقه، اصول، و کلام پرداخت. استعداد او در خطابه از همان جوانی آشکار بود و به‌سرعت به‌عنوان واعظی توانمند شناخته شد. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱'''


=== آغاز فعالیت‌های مذهبی و اجتماعی ===
جمال‌الدین واعظ اصفهانی پس از تکمیل تحصیلات، به‌عنوان واعظ در مساجد و محافل مذهبی همدان و سپس تهران فعالیت خود را آغاز کرد. او به دلیل تسلط بر فن خطابه و توانایی در جلب توجه مخاطبان، به‌سرعت مورد توجه مردم قرار گرفت. سخنرانی‌های او اغلب با زبانی ساده و قابل‌فهم برای عامه مردم ارائه می‌شد و به موضوعات اجتماعی و دینی می‌پرداخت. در این دوره، او با برخی از روشنفکران و علمای مشروطه‌خواه آشنا شد که این آشنایی، مسیر زندگی او را به سمت فعالیت‌های سیاسی سوق داد. '''(هدی نت)'''


[{«{[اکبر دانشورکار، معروف به شاهرخ، زندانی سیاسی ایرانی متولد ۱۳ شهریور ۱۳۴۵ در تهران، در خانواده‌ای مذهبی و سنتی بزرگ شد. او در سال ۱۳۶۸ از رشته مهندسی عمران فارغ‌التحصیل شد و در سال ۱۳۷۰ با رتبه ۳۷۸ در کنکور سراسری وارد رشته مهندسی عمران دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی شد. از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۸ به عنوان مهندس عمران در پروژه‌های ساختمانی و نیروگاهی مشغول به کار بود و دو بار به دلیل مقاومت در برابر فساد (عدم حمایت از اختلاس و انتقاد از بستگان وزیر نیرو) اخراج شد. او متاهل و دارای یک فرزند است.
== فعالیت‌های اولیه در اصفهان و شیراز ==
شاهرخ در جریان اعتراضات سراسری و در مراسم چهلم محسن شکاری مورد حمله نیروهای سرکوبگر قرار گرفت و دندان‌هایش شکسته و دستگیر شد. در پاییز ۱۴۰۲، او به همراه پنج نفر دیگر (وحید بنی عامریان، بابک علیپور، محمد تقوی سنگدهی، پویا قبادی بیستونی و ابوالحسن منتظر) دستگیر و به بند ۲۰۹ اوین منتقل شد. در بند ۲۰۹، او تحت شکنجه‌های شدید، از جمله شلاق، ضرب و شتم مکرر، حبس انفرادی طولانی مدت و تهدید به مرگ با اسلحه قرار گرفت. اعترافات او تحت فشار و تهدید گرفته شد.  
جمال‌الدین واعظ اصفهانی پس از ۲۱ سالگی به اصفهان رفت و نزد علمایی چون آقانجفی به تحصیل فقه و اصول پرداخت. او در مسجد جامع آقا نورالله (مسجد نو) منبر رفت و به تدریس مشغول شد. سخنرانی‌هایش با زبانی ساده و انتقادی از ستم ظل‌السلطان، به‌سرعت شهرت آورد. او لقب «صدرالواعظین» از ظل‌السلطان (سلطان مسعود میرزا قاجار) و «صدرالمحققین» از محمدعلی میرزا دریافت کرد. جمال‌الدین تحت تأثیر جو انتقادی اصفهان، با فرق نوین آشنا شد و انجمن‌های مخفی مانند «مجمع سرّی» یا «انجمن ترقی» را با یارانش مانند ملک‌المتکلمین و میرزا نصرالله بهشتی تشکیل داد. هدف این انجمن‌ها، بیداری افکار عمومی و افشای ظلم‌های دینی و حکومتی بود. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱، (راسخون)۲'''
او به اتهام بغی (قیام مسلحانه) و عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران محاکمه شد. دادگاه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری برگزار شد و در ۱ دسامبر ۱۴۰۳ به اعدام محکوم شد. این دادگاه تنها ۱۰ دقیقه طول کشید و بر اساس هیچ مدرک معتبری، تنها اعترافات اجباری تحت فشار، بود. او همچنین به ۵ سال زندان به اتهام «توطئه علیه امنیت ملی» و ۱۰ سال زندان به اتهام «تشکیل گروه‌های غیرقانونی» محکوم شد.
شاهرخ در بند ۲۰۹ تحت شکنجه‌های شدید جسمی و روانی قرار گرفت. گزارش‌ها حاکی از آن است که او مدت‌ها در سلول انفرادی نگهداری شده و از تماس با خانواده و دسترسی به حساب بانکی محروم بوده است. شرایط در بند ۴ زندان اوین، جایی که او در آن نگهداری می‌شود، شامل محدودیت‌های شدیدی است. تلاش برای انتقال به زندان قزل حصار در فروردین ۱۴۰۴ (فروردین ۱۴۰۴) با مقاومت زندانیان مواجه شد.
سازمان عفو بین‌الملل در بیانیه‌ای در ۲۳ ژانویه ۲۰۲۵ از خطر اعدام شش زندانی سیاسی، از جمله شاهرخ، خبر داد و خواستار توقف فوری برنامه‌های اعدام، لغو احکام و آزادی آنها شد. سازمان‌های حقوق بشری مانند دیده‌بان حقوق بشر و شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستار اقدام فوری برای رسیدگی به ادعاهای شکنجه، دسترسی به وکلا و خانواده‌ها و لغو مجازات اعدام شده‌اند. خانواده‌ها سعی کرده‌اند از طریق تجمعاتی در سنقر، رشت و مقابل زندان اوین، صدای زندان اینیان را به گوش جهانیان برسانند و فعالان حقوق بشر نیز از طریق کمپین‌هایی مانند #نجات_جان_6 نفر و #نه_به_اعدام در شبکه‌های اجتماعی، تلاش کرده‌اند تا آگاهی‌بخشی در مورد این زندان را افزایش دهند.
شاهرخ در نامه‌ای از زندان اوین در تاریخ ۱ دسامبر ۱۴۰۳ (۱۹ آذر)، با اشاره به شجاعت کسانی که جان خود را برای میهن و آزادی فدا کرده‌اند، اظهار داشت که از اعدام نمی‌ترسد و جان خود را برای ایران فدا خواهد کرد. او تأکید می‌کند که اعترافاتش تحت فشار و تهدید بوده است.
تا مارس ۲۰۲۵، مجازات اعدام اجرا نشده است، اما تهدید به آن قریب‌الوقوع است. خانواده‌ها در مقابل زندان اوین اعتراض کرده‌اند و جامعه بین‌المللی برای جلوگیری از اجرای این احکام، کمپین و فشار ایجاد کرده است. این گزارش وضعیت شاهرخ و رفقایش را به عنوان نمادی از سرکوب سیاسی و حقوق بشری در ایران معرفی می‌کند و خواستار اقدام فوری برای نجات جان آنها می‌شود.))))


=== بخش اول: پیشینه و تحصیلات اکبر دانشورکار ===
در محرم و صفر ۱۳۱۸ ه‍.ق، جمال‌الدین واعظ به شیراز سفر کرد و در آنجا منبر رفت. او با شعاع‌السلطنه (پسر [[مظفرالدین شاه]]) ملاقات کرد و کتاب «لباس التقوی» را نوشت. سخنرانی‌هایش علیه قوام‌الدوله، کینه خاندان قوام را برانگیخت و در سفر سوم، پس از سوءقصد ناموفق (که اشتباهی فرد دیگری کشته شد)، به عتبات و سپس تبریز رفت. در شیراز، او مردم را به اصلاحات اجتماعی و اقتصادی تشویق کرد. '''(هدی نت)، (راسخون)۲'''
اکبر دانشورکار، ملقب به شاهرخ، در ۱۳ شهریور ۱۳۴۵ در محله‌ای سنتی و مذهبی در تهران به دنیا آمد (کانون حقوق بشر ایران)۱. او در خانواده‌ای با ریشه‌های کارگری و فرهنگی بزرگ شد؛ پدرش کارگر کارخانه و مادرش خانه‌دار بود که با ارزش‌های عدالت‌جویانه تربیتش را شکل دادند (صدای بازداشت‌شدگان)۱. از کودکی به مسائل اجتماعی علاقه نشان داد و در دوران دبیرستان، به‌ویژه در مدرسه نمونه دولتی شریعتی تهران، به‌عنوان دانش‌آموزی فعال در بحث‌های گروهی درباره حقوق کارگران شناخته شد (مانیتورینگ حقوق بشر ایران).


پس از اخذ دیپلم در رشته ریاضی و فیزیک در سال ۱۳۶۹، دانشورکار با رتبه ۳۷۸ در کنکور سراسری ۱۳۷۰ وارد رشته مهندسی عمران دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی شد (سازمان حقوق بشر ایران)۱. او در این دانشگاه به دلیل توانایی‌های فنی‌اش مورد توجه اساتید قرار گرفت و در پروژه‌های تحقیقاتی مرتبط با بهینه‌سازی سازه‌ها مشارکت کرد (حقوق بشر در ایران). پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۱۳۷۵، به‌عنوان مهندس عمران در پروژه‌های ساختمانی و نیروگاه‌های برق مشغول به کار شد و تا سال ۱۳۹۸ در این حوزه فعالیت داشت (سازمان حقوق بشری هه‌نگاو)۱). با این حال، دو بار به دلیل مخالفت با فساد مالی و انتقاد از بستگان وزیر نیرو از کار اخراج شد، که این تجربیات دیدگاه انتقادی او را تقویت کرد (ایران اینترنشنال).
== فعالیت‌های سیاسی و نقش در جنبش مشروطه ==
سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی در اوایل دهه ۱۲۸۰ ه‍.ش، با اوج‌گیری نهضت مشروطه، به جمع مشروطه‌خواهان پیوست. او با علما و روشنفکرانی چون ملک‌المتکلمین و شیخ محمدتقی آقانجفی همکاری نزدیکی داشت و از منبر به‌عنوان ابزاری برای ترویج ایده‌های مشروطه‌خواهی استفاده کرد. سخنرانی‌های او در مساجد تهران، به‌ویژه در مسجد جامع، با استقبال گسترده مردم مواجه شد. جمال‌الدین در این سخنرانی‌ها به انتقاد از استبداد قاجاری، فساد دربار، و بی‌عدالتی‌های اجتماعی می‌پرداخت و خواستار تأسیس عدالتخانه و قانون اساسی بود. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱'''


از سال ۱۳۹۸، با کاهش فرصت‌های شغلی، به‌عنوان پیک موتوری مشغول شد تا هزینه‌های زندگی خانواده‌اش، شامل همسر و فرزندش، را تأمین کند (آفتابکاران). این تغییر شغل، همراه با تعامل با کارگران و اقشار کم‌درآمد، او را به فعالیت‌های مدنی سوق داد. دانشورکار از سال ۱۴۰۰ به عضویت گروه‌های غیررسمی حمایت از حقوق کارگران درآمد و در تجمعات مسالمت‌آمیز شرکت کرد (سازمان مجاهدین خلق). این فعالیت‌ها، به‌ویژه پس از اعتراضات سراسری، او را به چهره‌ای شناخته‌شده در میان فعالان تبدیل کرد و زمینه‌ساز بازداشت‌های بعدی‌اش شد. پیشینه و تحصیلات او نشان‌دهنده ترکیبی از تخصص فنی و تعهد اجتماعی است که مسیرش را به سمت مبارزه با بی‌عدالتی هدایت کرد.
=== همکاری با انجمن‌های مشروطه‌خواه ===
جمال‌الدین واعظ در چندین انجمن مخفی و علنی مشروطه‌خواهان، از جمله انجمن باغ میکده و انجمن ملی، عضویت داشت. او در این انجمن‌ها با دیگر فعالان سیاسی مانند [[جهانگیرخان صوراسرافیل]] و میرزا نصرالله بهشتی (ملک‌المتکلمین) همکاری می‌کرد. این انجمن‌ها محلی برای بحث درباره اصلاحات سیاسی، ترویج [[آزادی بیان]]، و سازماندهی حرکت‌های مردمی علیه [[استبداد]] بودند. واعظ اصفهانی با سخنرانی‌های خود در این محافل، نقش مهمی در تهییج مردم و جلب حمایت آن‌ها برای جنبش مشروطه ایفا کرد. '''(راسخون)۲'''
 
=== فعالیت در نشریه الجمال ===
یکی از اقدامات برجسته جمال‌الدین واعظ، همکاری با نشریه «الجمال» بود که در سال ۱۲۸۵، منتشر می‌شد. این نشریه، که تحت نظارت او و دیگر مشروطه‌خواهان اداره می‌شد، به موضوعات سیاسی و اجتماعی روز می‌پرداخت و از ایده‌های آزادی‌خواهی و مشروطه حمایت می‌کرد. جمال‌الدین در سرمقاله‌ها و نوشته‌های این نشریه، بر لزوم اجرای قانون، رفع ظلم، و مشارکت مردم در اداره کشور تأکید داشت. این نشریه به دلیل لحن انتقادی و صریح خود، تأثیر زیادی بر افکار عمومی گذاشت و به یکی از ابزارهای مهم تبلیغی مشروطه‌خواهان تبدیل شد. '''(هدی نت)'''
 
== اندیشه‌های سیاسی و اجتماعی ==
 
=== پیوند دین و سیاست ===
جمال‌الدین واعظ اصفهانی معتقد بود که دین و سیاست از هم جدا نیستند و علما باید در اصلاح امور جامعه نقش فعال داشته باشند. او در سخنرانی‌های خود، با استناد به تعالیم اسلامی، بر ضرورت مبارزه با ظلم و دفاع از حقوق مردم تأکید می‌کرد. به باور او، اجرای عدالت و قانون در جامعه، وظیفه‌ای دینی و اجتماعی است که علما و مردم به‌طور مشترک باید به آن پایبند باشند. این دیدگاه او را به یکی از برجسته‌ترین خطیبان مشروطه‌خواه تبدیل کرد که توانست میان توده‌های مذهبی و ایده‌های نوگرایانه مشروطه پیوند برقرار کند. '''(راسخون)۱'''
 
=== تأکید بر آموزش و برابری اجتماعی ===
یکی از محورهای اصلی اندیشه‌های جمال‌الدین، لزوم آموزش همگانی و برابری اجتماعی بود. او معتقد بود که نادانی و فقر، ریشه بسیاری از مشکلات اجتماعی ایران است و دولت باید با ایجاد مدارس و گسترش آموزش، زمینه پیشرفت جامعه را فراهم کند. او همچنین از برابری حقوق طبقات مختلف جامعه دفاع می‌کرد و بر این باور بود که هیچ گروهی نباید بر گروه دیگر برتری داشته باشد. این دیدگاه‌ها در سخنرانی‌های او در شهرهای مختلف، از جمله تبریز و رشت، بازتاب گسترده‌ای داشت. '''(راسخون)۲'''
 
== فعالیت‌های جمال‌الدین در شهرهای مختلف ==
 
=== سخنرانی‌ها در تهران ===
سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی در تهران به‌عنوان یکی از خطیبان اصلی جنبش مشروطه شناخته می‌شد. او در مساجد و محافل عمومی، به‌ویژه در مسجد جامع تهران، سخنرانی‌هایی ایراد می‌کرد که تأثیر عمیقی بر مردم داشت. در این سخنرانی‌ها، او با زبانی ساده و آتشین، از استبداد محمدعلی شاه قاجار انتقاد می‌کرد و خواستار تأسیس مجلس شورای ملی و اجرای قانون اساسی بود. سخنرانی‌های او نه‌تنها نخبگان، بلکه توده‌های مردم را نیز به حمایت از مشروطه ترغیب می‌کرد. او همچنین در این دوره با علمای مشروطه‌خواه در ارتباط بود، هرچند گاهی اختلاف‌نظرهایی با برخی علما داشت. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱'''
 
=== فعالیت در تبریز ===
جمال‌الدین واعظ در سال ۱۲۸۶، به تبریز سفر کرد و در آنجا نیز به ایراد سخنرانی‌های مشروطه‌خواهانه پرداخت. تبریز در آن زمان یکی از مراکز اصلی جنبش مشروطه بود و جمال‌الدین با همکاری انجمن‌های محلی، به‌ویژه انجمن ایالتی آذربایجان، نقش مهمی در تهییج مردم این شهر ایفا کرد. او در سخنرانی‌هایش بر ضرورت وحدت میان مردم و علما برای پیشبرد اهداف مشروطه تأکید داشت و از مبارزات مسلحانه مشروطه‌خواهان تبریز در برابر نیروهای استبدادی حمایت می‌کرد. فعالیت‌های او در تبریز به تقویت روحیه آزادی‌خواهی در این شهر کمک کرد. '''(راسخون)۲'''
 
=== حضور در رشت ===
جمال‌الدین واعظ اصفهانی همچنین در رشت فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی چشمگیری داشت. او در این شهر با گروه‌های مشروطه‌خواه محلی همکاری کرد و در سخنرانی‌های خود به موضوعاتی چون لزوم اصلاحات اجتماعی، مبارزه با فساد حکومتی، و حمایت از حقوق مردم پرداخت. حضور او در رشت، به‌ویژه در سال ۱۲۸۷، با استقبال گسترده مردم مواجه شد و به بسیج نیروهای مشروطه‌خواه در این منطقه کمک کرد. او در این شهر نیز از منبر برای تبلیغ ایده‌های مشروطه و آگاهی‌بخشی به مردم استفاده کرد. '''(هدی نت)'''
 
== آثار و فعالیت‌های اقتصادی ==
 
=== رساله‌ها و نوشته‌ها ===
جمال‌الدین واعظ اصفهانی دو رساله مهم نوشت: «لباس التقوی» در سال ۱۳۱۸ ه‍.ق در شیراز، که به موضوعات اخلاقی و اجتماعی می‌پرداخت و مورد ستایش علما قرار گرفت؛ و «رؤیای صادقه» در همکاری با ملک‌المتکلمین، شیخ احمد روحی، حاج فاتح‌الملک، میرزا اسدالله خان و مجدالاسلام کرمانی، پیش از محرم ۱۳۲۰ ه‍.ق در اصفهان. این رساله با کمک کنسولگری روسیه چاپ و توزیع شد و به انتقاد از استبداد دینی و حکومتی می‌پرداخت. او همچنین مقالاتی با امضای مستعار «۷۲ اصفهانی» در حبل‌المتین کلکته و روزنامه مظفری منتشر کرد. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (راسخون)۲'''
 
=== همکاری در نشریه الجمال ===
نشریه «الجمال» از ۲۶ محرم ۱۳۲۵ ه‍.ق تا ۲۷ ربیع‌الآخر ۱۳۲۶ ه‍.ق منتشر می‌شد و مواعظ و سخنرانی‌های جمال‌الدین را چاپ می‌کرد. این نشریه تحت نظارت او و دیگر مشروطه‌خواهان اداره می‌شد و به موضوعات سیاسی و اجتماعی روز می‌پرداخت، از جمله دفاع از مشروطه، قانون‌مداری و عدالت. نوشته‌های او در این نشریه، مفاهیم آزادی و حقوق را با استناد به قرآن و احادیث تبیین می‌کرد. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (راسخون)۱'''
 
=== تأسیس شرکت اسلامیه ===
در شوال ۱۳۱۶ ه‍.ق، جمال‌الدین واعظ با همراهی ملک‌المتکلمین و شیخ احمد کرمانی، «شرکت اسلامیه» را برای ترویج منسوجات ایرانی و مقابله با واردات بیگانه تأسیس کرد. او به‌عنوان مبلغ، در اصفهان و شیراز منبر رفت و مردم را به سرمایه‌گذاری تشویق نمود. علمایی چون آقانجفی و مراجع عتبات از آن حمایت کردند. این شرکت نمادی از تلاش برای خودکفایی اقتصادی در برابر نفوذ خارجی بود. '''(راسخون)۲'''
 
== روابط با مشروطه‌خواهان و علما ==
سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی روابط نزدیکی با روشنفکران و فعالان برجسته جنبش مشروطه داشت. او با افرادی چون ملک‌المتکلمین، جهانگیرخان صوراسرافیل، و میرزا نصرالله بهشتی همکاری تنگاتنگی در انجمن‌های مشروطه‌خواه، مانند انجمن باغ میکده و انجمن ملی، برقرار کرد. این همکاری‌ها به‌ویژه در تهران و در جریان سخنرانی‌های مشترک در مساجد و محافل عمومی شکل گرفت. جمال‌الدین با استفاده از جایگاه خود به‌عنوان واعظ، ایده‌های آزادی‌خواهانه این روشنفکران را با زبان مذهبی به مردم منتقل می‌کرد. او و ملک‌المتکلمین در بسیاری از جلسات مخفی، برنامه‌ریزی برای پیشبرد اهداف مشروطه، از جمله تأسیس مجلس و قانون اساسی، را دنبال کردند. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱، (راسخون)۲'''
 
=== مناظرات و اختلافات با علما ===
جمال‌الدین واعظ با برخی از علمای وقت، به‌ویژه [[شیخ فضل‌الله نوری]]، روابط پیچیده‌ای داشت. در حالی که او از حمایت علمایی چون شیخ محمدتقی آقانجفی برخوردار بود، با شیخ فضل‌الله نوری، که در دوره‌ای به مشروعه‌خواهی گرایش پیدا کرد، اختلاف‌نظرهایی پیدا کرد. این اختلافات بیشتر بر سر حدود دخالت دین در سیاست و نحوه اجرای مشروطه بود. جمال‌الدین معتقد بود که مشروطه باید با اصول اسلامی همخوانی داشته باشد، اما در عین حال از اصلاحات اجتماعی و سیاسی نوگرایانه حمایت می‌کرد. او در مناظرات خود با علما، با استناد به قرآن و احادیث، بر ضرورت عدالت و مبارزه با استبداد تأکید داشت. این مناظرات، که گاهی در محافل عمومی برگزار می‌شد، به تقویت جایگاه او به‌عنوان خطیبی آگاه و شجاع کمک کرد. '''(راسخون)۱، (هدی نت)'''
 
=== تأثیر بر روشنفکران و علما ===
سخنرانی‌های جمال‌الدین نه‌تنها بر توده‌های مردم، بلکه بر روشنفکران و برخی علما نیز اثر گذاشت. او با ترکیب مفاهیم دینی و ایده‌های نوگرایانه، توانست پلی بین علمای سنتی و روشنفکران مشروطه‌خواه ایجاد کند. [[ناظم‌الاسلام کرمانی]] در کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» از تأثیر سخنرانی‌های او بر علما و مردم سخن گفته و او را به‌عنوان یکی از عوامل مهم وحدت در جنبش مشروطه ستوده است. همکاری او با روشنفکرانی چون صوراسرافیل در نشریه «الجمال» نیز نشان‌دهنده نقش او در پیوند دادن دو جریان فکری مذهبی و سکولار در جنبش مشروطه بود. '''(تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم‌الاسلام کرمانی)'''
 
== دستگیری و مرگ ==
 
=== به توپ بستن مجلس و دستگیری ===
با به قدرت رسیدن محمدعلی شاه قاجار و شدت گرفتن اقدامات ضد مشروطه، جمال‌الدین واعظ به یکی از اهداف اصلی دربار تبدیل شد. پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی در ۲۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۶ ه‍.ق (خرداد ۱۲۸۷ ه‍.ش)، او به همراه دیگر رهبران مشروطه‌خواه، از جمله ملک‌المتکلمین و جهانگیرخان صوراسرافیل، از تهران گریخت. جمال‌الدین با لباس مبدل ابتدا به خانه میرزا حسین تفرشی و سپس به خانه میرزا اسدالله‌خان سرتیپ توپ‌خانه پناه برد و از آنجا به حضرت عبدالعظیم و بعد به همدان رفت. در همدان، توسط نوکر مظفرالملک (حاکم همدان) شناسایی شد و در طویله دارالحکومه زندانی گردید. مظفرالملک تلاش کرد با درخواست عفو از شاه، جان او را نجات دهد، اما امام جمعه همدان مخالفت کرد. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲'''
 
=== قتل در بروجرد ===
در شوال ۱۳۲۶ ه‍.ق (آبان ۱۲۸۷ ه‍.ش)، جمال‌الدین واعظ به دستور محمدعلی شاه به امیرافخم (حاکم بروجرد) تحویل داده شد. او را به زندان بروجرد منتقل کردند و چند ماه در باغ شورین و سپس در زندان بروجرد تحت نظر احتشام‌الدوله (پسر امیرافخم) نگه داشتند. امیرافخم دستور قتل داد و یکی از نوکران سید (به نام سید خاص) او را با دستمال ابریشمی خفه کرد. روایت ناظم‌الاسلام کرمانی حاکی از آن است که جمال‌الدین چند روز در بروجرد زنده ماند و پزشکان تأیید کردند که مسموم نشده است. آخرین نامه او به پسرش سید محمدعلی (جمال‌زاده) از زندان بروجرد نوشته شد، که در آن خود را «شهید وطن» نامید و انگشتر و مهرش را برای او فرستاد. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (هدی نت)، (تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم‌الاسلام کرمانی)'''
 
==== مقبره در جمالیه بروجرد ====
پس از قتل، جمال‌الدین واعظ در قبرستان عمومی بروجرد دفن شد که به تدریج به «جمالیه» معروف گردید. ابتدا بدون نشانه بود، اما بعدها مزین‌السلطان (مریم عمید) چارطاقی بر آن ساخت. در سال ۱۳۰۰ ه‍.ش، همایون سیاح آن را مرمت کرد و در سلا ۱۳۰۴، مدرسه جمالیه در آنجا بنا شد. قبرستان در سال ۱۳۱۵ تسطیح گردید، اما در سال ۱۳۱۷، قبر بیرون آورده شد و سنگی بزرگ بر آن نهادند. این محل در سال ۱۳۱۹، به باغی زیبا با عمارت تبدیل شد و در سال ۱۳۴۸، انجمن آثار ملی سنگی مخصوص مزار تراشید. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (هدی نت)'''
 
== میراث و تأثیر بر جنبش مشروطه ==
جمال‌الدین واعظ اصفهانی با سخنرانی‌های آتشین و فعالیت‌های سیاسی خود، نقش غیرقابل‌انکاری در پیشبرد جنبش مشروطه داشت. او توانست با استفاده از منبر، که در آن زمان ابزاری قدرتمند برای ارتباط با مردم بود، ایده‌های مشروطه‌خواهی را به توده‌ها منتقل کند. [[احمد کسروی]] در کتاب «تاریخ مشروطه ایران» از او به‌عنوان یکی از خطیبان برجسته‌ای یاد می‌کند که با شجاعت و فصاحت، مردم را به سوی آزادی و عدالت هدایت کرد. فعالیت‌های او در شهرهای مختلف و همکاری‌اش با نشریه الجمال، به گسترش آگاهی سیاسی و اجتماعی در ایران کمک کرد. '''(تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروی)'''
 
=== جایگاه در تاریخ ایران ===
مرگ جمال‌الدین واعظ به‌عنوان یکی از شهدای مشروطه، نام او را در تاریخ ایران جاودانه کرد. او به‌عنوان نمادی از شجاعت و فداکاری در راه آرمان‌های آزادی و عدالت شناخته می‌شود. سخنرانی‌های او، که ترکیبی از تعالیم دینی و ایده‌های نوگرایانه بود، الگویی برای نسل‌های بعدی فعالان سیاسی و اجتماعی شد. تأثیر او بر جنبش مشروطه و نقشش در بیداری فکری مردم، همچنان در مطالعات تاریخی ایران مورد توجه قرار دارد. '''(راسخون)۱'''
 
== منابع: ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۳۳

برای صفحه تمرین.jpg




سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی، (متولد سال ۱۲۴۱–۱۲۸۷ ه‍.ش)، یکی از برجسته‌ترین خطیبان و فعالان سیاسی دوره جنبش مشروطه ایران، نقش مهمی در بیداری فکری و اجتماعی مردم ایفا کرد. او در خانواده‌ای مذهبی در همدان متولد شد و تحصیلات ابتدایی خود را در علوم دینی در همدان و اصفهان گذراند. جمال‌الدین به دلیل سخنرانی‌های آتشین و تأثیرگذارش در حمایت از مشروطه و عدالت‌خواهی، به یکی از چهره‌های کلیدی جنبش مشروطه تبدیل شد. او با همکاری افرادی چون ملک‌المتکلمین، در انجمن‌های مخفی و علنی مشروطه‌خواهان فعالیت داشت و از منبر به‌عنوان ابزاری برای آگاهی‌بخشی و بسیج مردم استفاده کرد. جمال‌الدین واعظ اصفهانی در سخنرانی‌هایش به موضوعاتی چون استبداد، فساد حکومتی، و لزوم قانون اساسی و عدالتخانه پرداخته و از نقش علما و مردم در اصلاحات اجتماعی حمایت می‌کرد.

وی در شهرهای مختلف از جمله تهران، تبریز، و رشت به تبلیغ مشروطه پرداخت و با نشریاتی چون «الجمال» همکاری داشت که در آن‌ها از آزادی و حقوق مردم دفاع می‌کرد. جمال‌الدین به همراه دیگر مشروطه‌خواهان، در برابر استبداد محمدعلی شاه قاجار ایستادگی کرد و پس از به توپ بستن مجلس در سال ۱۲۸۷ ه‍.ش، به دستور شاه دستگیر شد. ملک‌المتکلمین و چند تن دیگر از آزادی‌خواهان، به طرز فجیعی در باغ شاه تهران به قتل رسیدند و جمال‌الدین نیز در زندان بروجرد به قتل رسید. مرگ او موجی از خشم و تأسف در میان مشروطه‌خواهان برانگیخت و نامش به‌عنوان یکی از شهدای جنبش مشروطه در تاریخ ایران ثبت شد.

اندیشه‌های جمال‌الدین واعظ متأثر از تعالیم اسلامی و ایده‌های نوگرایانه مشروطه بود. او معتقد به پیوند دین و سیاست بود و بر این باور بود که علما باید در هدایت مردم و مبارزه با ظلم نقش فعال داشته باشند. همچنین، او به برابری اجتماعی، آموزش همگانی، و رفع فساد از ساختارهای حکومتی تأکید داشت. با وجود اتهاماتی که برخی منابع درباره عقاید دینی او مطرح کرده‌اند، نقش او در ترویج مشروطه و آگاهی‌بخشی غیرقابل‌انکار است. میراث جمال‌الدین در سخنرانی‌هایش، فعالیت‌های سیاسی، و تأثیرش بر نسل‌های بعدی مشروطه‌خواهان باقی مانده و او به‌عنوان نمادی از شجاعت و فداکاری در راه آزادی و عدالت در تاریخ ایران شناخته می‌شود. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱، (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (راسخون)۱، (راسخون)۲، (هدی نت)

زندگی‌نامه و تحصیلات

سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی در سال ۱۲۴۱ ه.ش، در همدان متولد شد. او در خانواده‌ای مذهبی رشد یافت و پدرش، ملا عبدالله، از علمای محلی بود. جمال‌الدین تحصیلات ابتدایی خود را در همدان آغاز کرد و سپس برای ادامه تحصیل علوم دینی به اصفهان رفت. در اصفهان، او نزد علمای برجسته‌ای چون شیخ محمدتقی آقانجفی به فراگیری فقه، اصول، و کلام پرداخت. استعداد او در خطابه از همان جوانی آشکار بود و به‌سرعت به‌عنوان واعظی توانمند شناخته شد. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱

آغاز فعالیت‌های مذهبی و اجتماعی

جمال‌الدین واعظ اصفهانی پس از تکمیل تحصیلات، به‌عنوان واعظ در مساجد و محافل مذهبی همدان و سپس تهران فعالیت خود را آغاز کرد. او به دلیل تسلط بر فن خطابه و توانایی در جلب توجه مخاطبان، به‌سرعت مورد توجه مردم قرار گرفت. سخنرانی‌های او اغلب با زبانی ساده و قابل‌فهم برای عامه مردم ارائه می‌شد و به موضوعات اجتماعی و دینی می‌پرداخت. در این دوره، او با برخی از روشنفکران و علمای مشروطه‌خواه آشنا شد که این آشنایی، مسیر زندگی او را به سمت فعالیت‌های سیاسی سوق داد. (هدی نت)

فعالیت‌های اولیه در اصفهان و شیراز

جمال‌الدین واعظ اصفهانی پس از ۲۱ سالگی به اصفهان رفت و نزد علمایی چون آقانجفی به تحصیل فقه و اصول پرداخت. او در مسجد جامع آقا نورالله (مسجد نو) منبر رفت و به تدریس مشغول شد. سخنرانی‌هایش با زبانی ساده و انتقادی از ستم ظل‌السلطان، به‌سرعت شهرت آورد. او لقب «صدرالواعظین» از ظل‌السلطان (سلطان مسعود میرزا قاجار) و «صدرالمحققین» از محمدعلی میرزا دریافت کرد. جمال‌الدین تحت تأثیر جو انتقادی اصفهان، با فرق نوین آشنا شد و انجمن‌های مخفی مانند «مجمع سرّی» یا «انجمن ترقی» را با یارانش مانند ملک‌المتکلمین و میرزا نصرالله بهشتی تشکیل داد. هدف این انجمن‌ها، بیداری افکار عمومی و افشای ظلم‌های دینی و حکومتی بود. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱، (راسخون)۲

در محرم و صفر ۱۳۱۸ ه‍.ق، جمال‌الدین واعظ به شیراز سفر کرد و در آنجا منبر رفت. او با شعاع‌السلطنه (پسر مظفرالدین شاه) ملاقات کرد و کتاب «لباس التقوی» را نوشت. سخنرانی‌هایش علیه قوام‌الدوله، کینه خاندان قوام را برانگیخت و در سفر سوم، پس از سوءقصد ناموفق (که اشتباهی فرد دیگری کشته شد)، به عتبات و سپس تبریز رفت. در شیراز، او مردم را به اصلاحات اجتماعی و اقتصادی تشویق کرد. (هدی نت)، (راسخون)۲

فعالیت‌های سیاسی و نقش در جنبش مشروطه

سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی در اوایل دهه ۱۲۸۰ ه‍.ش، با اوج‌گیری نهضت مشروطه، به جمع مشروطه‌خواهان پیوست. او با علما و روشنفکرانی چون ملک‌المتکلمین و شیخ محمدتقی آقانجفی همکاری نزدیکی داشت و از منبر به‌عنوان ابزاری برای ترویج ایده‌های مشروطه‌خواهی استفاده کرد. سخنرانی‌های او در مساجد تهران، به‌ویژه در مسجد جامع، با استقبال گسترده مردم مواجه شد. جمال‌الدین در این سخنرانی‌ها به انتقاد از استبداد قاجاری، فساد دربار، و بی‌عدالتی‌های اجتماعی می‌پرداخت و خواستار تأسیس عدالتخانه و قانون اساسی بود. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱

همکاری با انجمن‌های مشروطه‌خواه

جمال‌الدین واعظ در چندین انجمن مخفی و علنی مشروطه‌خواهان، از جمله انجمن باغ میکده و انجمن ملی، عضویت داشت. او در این انجمن‌ها با دیگر فعالان سیاسی مانند جهانگیرخان صوراسرافیل و میرزا نصرالله بهشتی (ملک‌المتکلمین) همکاری می‌کرد. این انجمن‌ها محلی برای بحث درباره اصلاحات سیاسی، ترویج آزادی بیان، و سازماندهی حرکت‌های مردمی علیه استبداد بودند. واعظ اصفهانی با سخنرانی‌های خود در این محافل، نقش مهمی در تهییج مردم و جلب حمایت آن‌ها برای جنبش مشروطه ایفا کرد. (راسخون)۲

فعالیت در نشریه الجمال

یکی از اقدامات برجسته جمال‌الدین واعظ، همکاری با نشریه «الجمال» بود که در سال ۱۲۸۵، منتشر می‌شد. این نشریه، که تحت نظارت او و دیگر مشروطه‌خواهان اداره می‌شد، به موضوعات سیاسی و اجتماعی روز می‌پرداخت و از ایده‌های آزادی‌خواهی و مشروطه حمایت می‌کرد. جمال‌الدین در سرمقاله‌ها و نوشته‌های این نشریه، بر لزوم اجرای قانون، رفع ظلم، و مشارکت مردم در اداره کشور تأکید داشت. این نشریه به دلیل لحن انتقادی و صریح خود، تأثیر زیادی بر افکار عمومی گذاشت و به یکی از ابزارهای مهم تبلیغی مشروطه‌خواهان تبدیل شد. (هدی نت)

اندیشه‌های سیاسی و اجتماعی

پیوند دین و سیاست

جمال‌الدین واعظ اصفهانی معتقد بود که دین و سیاست از هم جدا نیستند و علما باید در اصلاح امور جامعه نقش فعال داشته باشند. او در سخنرانی‌های خود، با استناد به تعالیم اسلامی، بر ضرورت مبارزه با ظلم و دفاع از حقوق مردم تأکید می‌کرد. به باور او، اجرای عدالت و قانون در جامعه، وظیفه‌ای دینی و اجتماعی است که علما و مردم به‌طور مشترک باید به آن پایبند باشند. این دیدگاه او را به یکی از برجسته‌ترین خطیبان مشروطه‌خواه تبدیل کرد که توانست میان توده‌های مذهبی و ایده‌های نوگرایانه مشروطه پیوند برقرار کند. (راسخون)۱

تأکید بر آموزش و برابری اجتماعی

یکی از محورهای اصلی اندیشه‌های جمال‌الدین، لزوم آموزش همگانی و برابری اجتماعی بود. او معتقد بود که نادانی و فقر، ریشه بسیاری از مشکلات اجتماعی ایران است و دولت باید با ایجاد مدارس و گسترش آموزش، زمینه پیشرفت جامعه را فراهم کند. او همچنین از برابری حقوق طبقات مختلف جامعه دفاع می‌کرد و بر این باور بود که هیچ گروهی نباید بر گروه دیگر برتری داشته باشد. این دیدگاه‌ها در سخنرانی‌های او در شهرهای مختلف، از جمله تبریز و رشت، بازتاب گسترده‌ای داشت. (راسخون)۲

فعالیت‌های جمال‌الدین در شهرهای مختلف

سخنرانی‌ها در تهران

سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی در تهران به‌عنوان یکی از خطیبان اصلی جنبش مشروطه شناخته می‌شد. او در مساجد و محافل عمومی، به‌ویژه در مسجد جامع تهران، سخنرانی‌هایی ایراد می‌کرد که تأثیر عمیقی بر مردم داشت. در این سخنرانی‌ها، او با زبانی ساده و آتشین، از استبداد محمدعلی شاه قاجار انتقاد می‌کرد و خواستار تأسیس مجلس شورای ملی و اجرای قانون اساسی بود. سخنرانی‌های او نه‌تنها نخبگان، بلکه توده‌های مردم را نیز به حمایت از مشروطه ترغیب می‌کرد. او همچنین در این دوره با علمای مشروطه‌خواه در ارتباط بود، هرچند گاهی اختلاف‌نظرهایی با برخی علما داشت. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱

فعالیت در تبریز

جمال‌الدین واعظ در سال ۱۲۸۶، به تبریز سفر کرد و در آنجا نیز به ایراد سخنرانی‌های مشروطه‌خواهانه پرداخت. تبریز در آن زمان یکی از مراکز اصلی جنبش مشروطه بود و جمال‌الدین با همکاری انجمن‌های محلی، به‌ویژه انجمن ایالتی آذربایجان، نقش مهمی در تهییج مردم این شهر ایفا کرد. او در سخنرانی‌هایش بر ضرورت وحدت میان مردم و علما برای پیشبرد اهداف مشروطه تأکید داشت و از مبارزات مسلحانه مشروطه‌خواهان تبریز در برابر نیروهای استبدادی حمایت می‌کرد. فعالیت‌های او در تبریز به تقویت روحیه آزادی‌خواهی در این شهر کمک کرد. (راسخون)۲

حضور در رشت

جمال‌الدین واعظ اصفهانی همچنین در رشت فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی چشمگیری داشت. او در این شهر با گروه‌های مشروطه‌خواه محلی همکاری کرد و در سخنرانی‌های خود به موضوعاتی چون لزوم اصلاحات اجتماعی، مبارزه با فساد حکومتی، و حمایت از حقوق مردم پرداخت. حضور او در رشت، به‌ویژه در سال ۱۲۸۷، با استقبال گسترده مردم مواجه شد و به بسیج نیروهای مشروطه‌خواه در این منطقه کمک کرد. او در این شهر نیز از منبر برای تبلیغ ایده‌های مشروطه و آگاهی‌بخشی به مردم استفاده کرد. (هدی نت)

آثار و فعالیت‌های اقتصادی

رساله‌ها و نوشته‌ها

جمال‌الدین واعظ اصفهانی دو رساله مهم نوشت: «لباس التقوی» در سال ۱۳۱۸ ه‍.ق در شیراز، که به موضوعات اخلاقی و اجتماعی می‌پرداخت و مورد ستایش علما قرار گرفت؛ و «رؤیای صادقه» در همکاری با ملک‌المتکلمین، شیخ احمد روحی، حاج فاتح‌الملک، میرزا اسدالله خان و مجدالاسلام کرمانی، پیش از محرم ۱۳۲۰ ه‍.ق در اصفهان. این رساله با کمک کنسولگری روسیه چاپ و توزیع شد و به انتقاد از استبداد دینی و حکومتی می‌پرداخت. او همچنین مقالاتی با امضای مستعار «۷۲ اصفهانی» در حبل‌المتین کلکته و روزنامه مظفری منتشر کرد. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (راسخون)۲

همکاری در نشریه الجمال

نشریه «الجمال» از ۲۶ محرم ۱۳۲۵ ه‍.ق تا ۲۷ ربیع‌الآخر ۱۳۲۶ ه‍.ق منتشر می‌شد و مواعظ و سخنرانی‌های جمال‌الدین را چاپ می‌کرد. این نشریه تحت نظارت او و دیگر مشروطه‌خواهان اداره می‌شد و به موضوعات سیاسی و اجتماعی روز می‌پرداخت، از جمله دفاع از مشروطه، قانون‌مداری و عدالت. نوشته‌های او در این نشریه، مفاهیم آزادی و حقوق را با استناد به قرآن و احادیث تبیین می‌کرد. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (راسخون)۱

تأسیس شرکت اسلامیه

در شوال ۱۳۱۶ ه‍.ق، جمال‌الدین واعظ با همراهی ملک‌المتکلمین و شیخ احمد کرمانی، «شرکت اسلامیه» را برای ترویج منسوجات ایرانی و مقابله با واردات بیگانه تأسیس کرد. او به‌عنوان مبلغ، در اصفهان و شیراز منبر رفت و مردم را به سرمایه‌گذاری تشویق نمود. علمایی چون آقانجفی و مراجع عتبات از آن حمایت کردند. این شرکت نمادی از تلاش برای خودکفایی اقتصادی در برابر نفوذ خارجی بود. (راسخون)۲

روابط با مشروطه‌خواهان و علما

سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی روابط نزدیکی با روشنفکران و فعالان برجسته جنبش مشروطه داشت. او با افرادی چون ملک‌المتکلمین، جهانگیرخان صوراسرافیل، و میرزا نصرالله بهشتی همکاری تنگاتنگی در انجمن‌های مشروطه‌خواه، مانند انجمن باغ میکده و انجمن ملی، برقرار کرد. این همکاری‌ها به‌ویژه در تهران و در جریان سخنرانی‌های مشترک در مساجد و محافل عمومی شکل گرفت. جمال‌الدین با استفاده از جایگاه خود به‌عنوان واعظ، ایده‌های آزادی‌خواهانه این روشنفکران را با زبان مذهبی به مردم منتقل می‌کرد. او و ملک‌المتکلمین در بسیاری از جلسات مخفی، برنامه‌ریزی برای پیشبرد اهداف مشروطه، از جمله تأسیس مجلس و قانون اساسی، را دنبال کردند. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱، (راسخون)۲

مناظرات و اختلافات با علما

جمال‌الدین واعظ با برخی از علمای وقت، به‌ویژه شیخ فضل‌الله نوری، روابط پیچیده‌ای داشت. در حالی که او از حمایت علمایی چون شیخ محمدتقی آقانجفی برخوردار بود، با شیخ فضل‌الله نوری، که در دوره‌ای به مشروعه‌خواهی گرایش پیدا کرد، اختلاف‌نظرهایی پیدا کرد. این اختلافات بیشتر بر سر حدود دخالت دین در سیاست و نحوه اجرای مشروطه بود. جمال‌الدین معتقد بود که مشروطه باید با اصول اسلامی همخوانی داشته باشد، اما در عین حال از اصلاحات اجتماعی و سیاسی نوگرایانه حمایت می‌کرد. او در مناظرات خود با علما، با استناد به قرآن و احادیث، بر ضرورت عدالت و مبارزه با استبداد تأکید داشت. این مناظرات، که گاهی در محافل عمومی برگزار می‌شد، به تقویت جایگاه او به‌عنوان خطیبی آگاه و شجاع کمک کرد. (راسخون)۱، (هدی نت)

تأثیر بر روشنفکران و علما

سخنرانی‌های جمال‌الدین نه‌تنها بر توده‌های مردم، بلکه بر روشنفکران و برخی علما نیز اثر گذاشت. او با ترکیب مفاهیم دینی و ایده‌های نوگرایانه، توانست پلی بین علمای سنتی و روشنفکران مشروطه‌خواه ایجاد کند. ناظم‌الاسلام کرمانی در کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» از تأثیر سخنرانی‌های او بر علما و مردم سخن گفته و او را به‌عنوان یکی از عوامل مهم وحدت در جنبش مشروطه ستوده است. همکاری او با روشنفکرانی چون صوراسرافیل در نشریه «الجمال» نیز نشان‌دهنده نقش او در پیوند دادن دو جریان فکری مذهبی و سکولار در جنبش مشروطه بود. (تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم‌الاسلام کرمانی)

دستگیری و مرگ

به توپ بستن مجلس و دستگیری

با به قدرت رسیدن محمدعلی شاه قاجار و شدت گرفتن اقدامات ضد مشروطه، جمال‌الدین واعظ به یکی از اهداف اصلی دربار تبدیل شد. پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی در ۲۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۶ ه‍.ق (خرداد ۱۲۸۷ ه‍.ش)، او به همراه دیگر رهبران مشروطه‌خواه، از جمله ملک‌المتکلمین و جهانگیرخان صوراسرافیل، از تهران گریخت. جمال‌الدین با لباس مبدل ابتدا به خانه میرزا حسین تفرشی و سپس به خانه میرزا اسدالله‌خان سرتیپ توپ‌خانه پناه برد و از آنجا به حضرت عبدالعظیم و بعد به همدان رفت. در همدان، توسط نوکر مظفرالملک (حاکم همدان) شناسایی شد و در طویله دارالحکومه زندانی گردید. مظفرالملک تلاش کرد با درخواست عفو از شاه، جان او را نجات دهد، اما امام جمعه همدان مخالفت کرد. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲

قتل در بروجرد

در شوال ۱۳۲۶ ه‍.ق (آبان ۱۲۸۷ ه‍.ش)، جمال‌الدین واعظ به دستور محمدعلی شاه به امیرافخم (حاکم بروجرد) تحویل داده شد. او را به زندان بروجرد منتقل کردند و چند ماه در باغ شورین و سپس در زندان بروجرد تحت نظر احتشام‌الدوله (پسر امیرافخم) نگه داشتند. امیرافخم دستور قتل داد و یکی از نوکران سید (به نام سید خاص) او را با دستمال ابریشمی خفه کرد. روایت ناظم‌الاسلام کرمانی حاکی از آن است که جمال‌الدین چند روز در بروجرد زنده ماند و پزشکان تأیید کردند که مسموم نشده است. آخرین نامه او به پسرش سید محمدعلی (جمال‌زاده) از زندان بروجرد نوشته شد، که در آن خود را «شهید وطن» نامید و انگشتر و مهرش را برای او فرستاد. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (هدی نت)، (تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم‌الاسلام کرمانی)

مقبره در جمالیه بروجرد

پس از قتل، جمال‌الدین واعظ در قبرستان عمومی بروجرد دفن شد که به تدریج به «جمالیه» معروف گردید. ابتدا بدون نشانه بود، اما بعدها مزین‌السلطان (مریم عمید) چارطاقی بر آن ساخت. در سال ۱۳۰۰ ه‍.ش، همایون سیاح آن را مرمت کرد و در سلا ۱۳۰۴، مدرسه جمالیه در آنجا بنا شد. قبرستان در سال ۱۳۱۵ تسطیح گردید، اما در سال ۱۳۱۷، قبر بیرون آورده شد و سنگی بزرگ بر آن نهادند. این محل در سال ۱۳۱۹، به باغی زیبا با عمارت تبدیل شد و در سال ۱۳۴۸، انجمن آثار ملی سنگی مخصوص مزار تراشید. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (هدی نت)

میراث و تأثیر بر جنبش مشروطه

جمال‌الدین واعظ اصفهانی با سخنرانی‌های آتشین و فعالیت‌های سیاسی خود، نقش غیرقابل‌انکاری در پیشبرد جنبش مشروطه داشت. او توانست با استفاده از منبر، که در آن زمان ابزاری قدرتمند برای ارتباط با مردم بود، ایده‌های مشروطه‌خواهی را به توده‌ها منتقل کند. احمد کسروی در کتاب «تاریخ مشروطه ایران» از او به‌عنوان یکی از خطیبان برجسته‌ای یاد می‌کند که با شجاعت و فصاحت، مردم را به سوی آزادی و عدالت هدایت کرد. فعالیت‌های او در شهرهای مختلف و همکاری‌اش با نشریه الجمال، به گسترش آگاهی سیاسی و اجتماعی در ایران کمک کرد. (تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروی)

جایگاه در تاریخ ایران

مرگ جمال‌الدین واعظ به‌عنوان یکی از شهدای مشروطه، نام او را در تاریخ ایران جاودانه کرد. او به‌عنوان نمادی از شجاعت و فداکاری در راه آرمان‌های آزادی و عدالت شناخته می‌شود. سخنرانی‌های او، که ترکیبی از تعالیم دینی و ایده‌های نوگرایانه بود، الگویی برای نسل‌های بعدی فعالان سیاسی و اجتماعی شد. تأثیر او بر جنبش مشروطه و نقشش در بیداری فکری مردم، همچنان در مطالعات تاریخی ایران مورد توجه قرار دارد. (راسخون)۱

منابع: