کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۳۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|وسط|بندانگشتی|991x991px]]'''احسان فریدی'''، (متولد سال ۱۳۸۱، تبریز) دانشجوی ۲۲ ساله رشته مهندسی مکانیک دانشگاه تبریز، یکی از دانشجویان نخبه‌ای است که پس از اتمام دبیرستان با معدل بالا در رشته ریاضی و فیزیک، در کنکور سراسری سال ۱۳۹۹ پذیرفته شد و وارد رشته مهندسی مکانیک دانشگاه تبریز، یکی از معتبرترین دانشگاه‌های شمال‌غرب ایران شد. احسان فریدی به دلیل فعالیت‌های سیاسی و انتقادی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، در سال ۱۴۰۳ با حکم اعدام مواجه شد. '''(کانون حقوق بشر ایران)۲.(کانون حقوق بشر ایران)۱.''' او که پیش‌تر در اسفند ۱۴۰۲ به اتهام «تبلیغ علیه نظام» بازداشت و به شش ماه حبس محکوم شده بود، پس از آزادی موقت، در خرداد ۱۴۰۳ بار دیگر توسط مأموران امنیتی دستگیر و به [[زندان تبریز|زندان مرکزی تبریز]] منتقل شد. '''(ایران وایر).''' این بار، اتهام سنگین‌تری تحت عنوان «محاربه» به او نسبت داده شد که منجر به صدور حکم اعدام توسط شعبه دوم دادگاه انقلاب تبریز گردید. '''(سازمان حقوق بشری هه‌نگاو).''' این حکم در دادگاه تجدیدنظر نیز تأیید شد و موجی از اعتراضات داخلی و بین‌المللی را به دنبال داشت. '''(مانیتورینگ حقوق بشر ایران).'''
[[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]]


احسان فریدی در طول دوران بازداشت خود با محرومیت‌های گسترده‌ای از جمله عدم دسترسی به وکیل، محرومیت از ملاقات با خانواده و شرایط نامناسب زندان روبه‌رو شد. '''(حقوق بشر در ایران).''' گزارش‌ها حاکی از آن است که آقای احسان فریدی تحت شکنجه‌های جسمی و روانی شدید قرار گرفته و حتی دست به اعتصاب غذا زده است تا به وضعیت خود اعتراض کند. '''(صدای بازداشت‌شدگان).''' خانواده او نیز در واکنش به این شرایط، بارها در مقابل زندان تبریز تجمع اعتراضی برگزار کردند و خواستار لغو حکم و برقراری عدالت شدند، اما با بی‌خبری و بلاتکلیفی مواجه شدند. '''(تفسیر خبر).'''


سازمان‌های حقوق بشری از جمله کانون حقوق بشر ایران این حکم را به شدت محکوم کرده‌اند و به بیانیه‌ای از عفو بین‌الملل اشاره کرده‌اند که آن را نمونه‌ای از «سرکوب بی‌رحمانه مخالفان» در ایران دانسته و خواستار مداخله فوری جامعه جهانی شده است. '''(کانون حقوق بشر ایران)۲.''' همچنین، سازمان حقوق بشری هه‌نگاو گزارش داد که صدور این حکم بخشی از موج جدید سرکوب دانشجویان در ایران است. '''(سازمان حقوق بشری هه‌نگاو).''' واکنش‌های داخلی نیز قابل توجه بود؛ دانشجویان دانشگاه تبریز با برگزاری تجمعات و انتشار بیانیه‌هایی، خشم خود را از این حکم ظالمانه ابراز کردند و خواستار لغو آن شدند. '''(ایران آزادی).''' سازمان جوانان کمونیست نیز فراخوانی برای اعتراض سراسری در دانشگاه‌ها صادر کرد. '''(سازمان جوانان کمونیست).'''


پروسه قضایی احسان فریدی مملو از ابهام و نقض حقوق اولیه بود. او در دادگاهی فاقد شفافیت و بدون حضور وکیل مستقل محاکمه شد. '''(نفس در قفس).''' اتهام «محاربه» که بر اساس شواهد مبهم و اعترافات اجباری تحت شکنجه به او نسبت داده شده بود، از سوی فعالان حقوق بشر به عنوان ابزاری برای ساکت کردن صداهای منتقد توصیف شده است. '''(دادخواست).''' منابع متعدد گزارش داده‌اند که آقای فریدی در زندان تبریز در شرایطی غیرانسانی نگهداری می‌شود و از مراقبت‌های پزشکی محروم مانده است. '''(ایران وایر).'''


این مورد همچنین توجه جامعه بین‌المللی را جلب کرد. [[شورای ملی مقاومت ایران]] با صدور اطلاعیه‌ای این حکم را محکوم کرد و از جامعه جهانی خواست تا برای نجات جان فریدی اقدام کند. '''(متن اطلاعیه تکمیل خواهد شد).''' علاوه بر این، دادخواستی با عنوان «نه به حکم اعدام احسان فریدی» در پلتفرم دادخواست منتشر شد که تاکنون حمایت گسترده‌ای به دست آورده است. '''(دادخواست).'''


== پیشینه و تحصیلات ==
احسان فریدی در سال ۱۳۸۱ در شهر تبریز، مرکز استان آذربایجان شرقی، به دنیا آمد. '''(ایران وایر).''' او در خانواده‌ای با پیشینه فرهنگی و کارگری بزرگ شد؛ پدرش کارگر کارخانه تراکتورسازی تبریز و مادرش معلم بازنشسته بود که این محیط بر شکل‌گیری دیدگاه‌های اجتماعی او تأثیر گذاشت. '''(تفسیر خبر).''' احسان فریدی از کودکی به مسائل اجتماعی علاقه نشان داد و در دوران راهنمایی و دبیرستان، به‌ویژه در مدرسه نمونه دولتی موسوم به شهید مدنی تبریز، به‌عنوان دانش‌آموزی فعال در فعالیت‌های گروهی و بحث‌های سیاسی شناخته می‌شد. '''(مانیتورینگ حقوق بشر ایران).''' این فعالیت‌ها شامل شرکت در جمع‌های غیررسمی برای بحث درباره حقوق کارگران و وضعیت آموزشی بود که بعدها به فعالیت‌های علنی‌تر او منجر شد.


احسان فریدی پس از اتمام دبیرستان با معدل بالا در رشته ریاضی و فیزیک، در کنکور سراسری سال ۱۳۹۹ پذیرفته شد و وارد رشته مهندسی مکانیک دانشگاه تبریز، یکی از معتبرترین دانشگاه‌های شمال‌غرب ایران شد. '''(کانون حقوق بشر ایران)۱.''' در دانشگاه، او به عضویت انجمن اسلامی دانشجویان درآمد و به‌عنوان یکی از اعضای فعال، در سازمان‌دهی تجمعات دانشجویی و انتشار نشریات انتقادی نقش داشت. '''(سازمان جوانان کمونیست).''' فریدی در سال دوم تحصیلش، در سال ۱۴۰۱، به دلیل شرکت در کارگاه‌های آموزشی حقوق بشر که توسط فعالان دانشجویی برگزار می‌شد، مورد توجه نهادهای امنیتی قرار گرفت. '''(نفس در قفس).''' او همچنین در پروژه‌های تحقیقاتی دانشگاهی درباره بهینه‌سازی انرژی کار کرد و مقاله‌ای درباره استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر در تبریز ارائه داد که مورد تحسین اساتیدش قرار گرفت، هرچند این فعالیت‌ها به دلیل فشارهای امنیتی نیمه‌تمام ماند. '''(دادخواست).'''


احسان فریدی در کنار تحصیل، به‌عنوان دستیار تحقیقاتی با یکی از اساتید دانشگاه همکاری داشت و همزمان در کارگاه‌های فنی محلی به‌عنوان کارآموز فعالیت می‌کرد تا هزینه‌های زندگی‌اش را تأمین کند. '''(حقوق بشر در ایران).''' این تجربه‌ها، همراه با تعامل با کارگران و دانشجویان، دیدگاه او را نسبت به نابرابری‌های اجتماعی تقویت کرد و او را به سمت فعالیت‌های مدنی سوق داد. با شروع [[اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران|اعتراضات سراسری ۱۴۰۱]]، احسان فریدی به‌عنوان یکی از رهبران دانشجویی در تبریز شناخته شد و این نقش، او را به هدف اصلی سرکوب نهادهای امنیتی تبدیل کرد. پیشینه و تحصیلات او نشان‌دهنده ترکیبی از استعداد آکادمیک و تعهد اجتماعی بود که مسیر زندگی‌اش را به سمت مبارزه با بی‌عدالتی هدایت کرد. '''(ایران آزادی).'''
'''سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی'''، (متولد سال ۱۲۴۱–۱۲۸۷ ه‍.ش)، یکی از برجسته‌ترین خطیبان و فعالان سیاسی دوره [[جنبش مشروطه ایران]]، نقش مهمی در بیداری فکری و اجتماعی مردم ایفا کرد. او در خانواده‌ای مذهبی در همدان متولد شد و تحصیلات ابتدایی خود را در علوم دینی در همدان و اصفهان گذراند. جمال‌الدین به دلیل سخنرانی‌های آتشین و تأثیرگذارش در حمایت از مشروطه و عدالت‌خواهی، به یکی از چهره‌های کلیدی جنبش مشروطه تبدیل شد. او با همکاری افرادی چون [[ملک‌المتکلمین]]، در انجمن‌های مخفی و علنی مشروطه‌خواهان فعالیت داشت و از منبر به‌عنوان ابزاری برای آگاهی‌بخشی و بسیج مردم استفاده کرد. جمال‌الدین واعظ اصفهانی در سخنرانی‌هایش به موضوعاتی چون استبداد، فساد حکومتی، و لزوم قانون اساسی و عدالتخانه پرداخته و از نقش علما و مردم در اصلاحات اجتماعی حمایت می‌کرد.


== دستگیری‌ها و اعتصاب غذا ==
وی در شهرهای مختلف از جمله تهران، تبریز، و رشت به تبلیغ مشروطه پرداخت و با نشریاتی چون «الجمال» همکاری داشت که در آن‌ها از آزادی و حقوق مردم دفاع می‌کرد. جمال‌الدین به همراه دیگر مشروطه‌خواهان، در برابر استبداد [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] قاجار ایستادگی کرد و پس از به توپ بستن مجلس در سال ۱۲۸۷ ه‍.ش، به دستور شاه دستگیر شد. ملک‌المتکلمین و چند تن دیگر از آزادی‌خواهان، به طرز فجیعی در باغ شاه تهران به قتل رسیدند و جمال‌الدین نیز در زندان بروجرد به قتل رسید. مرگ او موجی از خشم و تأسف در میان مشروطه‌خواهان برانگیخت و نامش به‌عنوان یکی از شهدای جنبش مشروطه در تاریخ ایران ثبت شد.
احسان فریدی، دانشجوی ۲۲ ساله رشته مهندسی مکانیک دانشگاه تبریز، در مهر ۱۴۰۱ برای نخستین بار در جریان اعتراضات سراسری ایران دستگیر شد. '''(کانون حقوق بشر ایران)۱.''' این بازداشت پس از آن رخ داد که او در تجمعات دانشجویی دانشگاه تبریز، به همراه گروهی از هم‌کلاسی‌هایش، علیه سیاست‌های حکومتی سخنرانی کرده و بیانیه‌هایی در حمایت از حقوق کارگران و معلمان منتشر کرده بود. '''(ایران وایر).''' مأموران امنیتی با هجوم به خوابگاه دانشجویی، او را بدون ارائه حکم قضایی بازداشت کرده و به بازداشتگاه [[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی|وزارت اطلاعات]] در تبریز منتقل کردند. '''(سازمان حقوق بشری هه‌نگاو).''' در این دوره، احسان فریدی به مدت ۲۰ روز در سلول انفرادی نگهداری شد، جایی که از تماس با خانواده یا وکیل محروم بود و تحت فشارهای شدید روانی برای اعتراف به جرایم ساختگی قرار گرفت. '''(مانیتورینگ حقوق بشر ایران).'''


پس از آزادی موقت با قید وثیقه در دی ۱۴۰۱، او به دادگاه انقلاب تبریز فراخوانده شد و در اسفند همان سال به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «اخلال در نظم عمومی» به شش ماه حبس تعلیقی محکوم شد. '''(نفس در قفس).''' با این حال، فعالیت‌های مدنی او ادامه یافت و در خرداد ۱۴۰۳، بار دیگر توسط مأموران امنیتی در خیابان‌های تبریز بازداشت شد. '''(تفسیر خبر).''' این بار، اتهامات سنگین‌تری علیه او مطرح شد و به زندان مرکزی تبریز منتقل شد، جایی که شرایط سخت‌تری در انتظارش بود.
اندیشه‌های جمال‌الدین واعظ متأثر از تعالیم اسلامی و ایده‌های نوگرایانه مشروطه بود. او معتقد به پیوند دین و سیاست بود و بر این باور بود که علما باید در هدایت مردم و مبارزه با ظلم نقش فعال داشته باشند. همچنین، او به برابری اجتماعی، آموزش همگانی، و رفع فساد از ساختارهای حکومتی تأکید داشت. با وجود اتهاماتی که برخی منابع درباره عقاید دینی او مطرح کرده‌اند، نقش او در ترویج مشروطه و آگاهی‌بخشی غیرقابل‌انکار است. میراث جمال‌الدین در سخنرانی‌هایش، فعالیت‌های سیاسی، و تأثیرش بر نسل‌های بعدی مشروطه‌خواهان باقی مانده و او به‌عنوان نمادی از شجاعت و فداکاری در راه آزادی و عدالت در تاریخ ایران شناخته می‌شود. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱، (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (راسخون)۱، (راسخون)۲، (هدی نت)'''


احسان فریدی در اعتراض به بازداشت غیرقانونی و شرایط زندان، در آبان ۱۴۰۱ دست به اعتصاب غذا زد. '''(صدای بازداشت‌شدگان).''' این اعتصاب که ۱۲ روز طول کشید، با هدف جلب توجه به وضعیت خود و دیگر زندانیان سیاسی آغاز شد. او در این مدت به دلیل کمبود مواد غذایی و آب، دچار کاهش وزن شدید، ضعف عمومی، و مشکلات گوارشی شد. '''(سازمان جوانان کمونیست).''' پس از پایان اعتصاب، بهداری زندان به او خدمات محدودی ارائه داد، اما این مراقبت‌ها کافی نبود و وضعیت جسمانی‌اش همچنان شکننده باقی ماند. '''(دادخواست).''' این اقدام او توجه فعالان حقوق بشر را جلب کرد و کمپین‌هایی برای حمایت از آزادی‌اش در شبکه‌های اجتماعی راه‌اندازی شد، که تا حدی فشار بر مقامات را افزایش داد. '''(ایران آزادی).'''
== زندگی‌نامه و تحصیلات ==
سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی در سال ۱۲۴۱ ه.ش، در همدان متولد شد. او در خانواده‌ای مذهبی رشد یافت و پدرش، ملا عبدالله، از علمای محلی بود. جمال‌الدین تحصیلات ابتدایی خود را در همدان آغاز کرد و سپس برای ادامه تحصیل علوم دینی به اصفهان رفت. در اصفهان، او نزد علمای برجسته‌ای چون شیخ محمدتقی آقانجفی به فراگیری فقه، اصول، و کلام پرداخت. استعداد او در خطابه از همان جوانی آشکار بود و به‌سرعت به‌عنوان واعظی توانمند شناخته شد. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱'''


== اتهامات و پروسه دادگاهی ==
=== آغاز فعالیت‌های مذهبی و اجتماعی ===
احسان فریدی با اتهامات متعددی در طول بازداشت‌هایش روبه‌رو شد که هر بار با شدت بیشتری پیگیری شدند. در اولین بازداشتش در مهر ۱۴۰۱، او به «تبلیغ علیه نظام» و «اخلال در نظم عمومی» متهم شد که بر اساس فعالیت‌هایش در تجمعات دانشجویی و انتشار بیانیه‌های انتقادی علیه سیاست‌های حکومتی بود. '''(کانون حقوق بشر ایران)۱.''' این اتهامات در دادگاه انقلاب تبریز بررسی شد و در اسفند ۱۴۰۱ به شش ماه حبس تعلیقی منجر شد، اما این حکم به‌عنوان ابزاری برای کنترل فعالیت‌های آینده او به کار گرفته شد. '''(ایران وایر).'''
جمال‌الدین واعظ اصفهانی پس از تکمیل تحصیلات، به‌عنوان واعظ در مساجد و محافل مذهبی همدان و سپس تهران فعالیت خود را آغاز کرد. او به دلیل تسلط بر فن خطابه و توانایی در جلب توجه مخاطبان، به‌سرعت مورد توجه مردم قرار گرفت. سخنرانی‌های او اغلب با زبانی ساده و قابل‌فهم برای عامه مردم ارائه می‌شد و به موضوعات اجتماعی و دینی می‌پرداخت. در این دوره، او با برخی از روشنفکران و علمای مشروطه‌خواه آشنا شد که این آشنایی، مسیر زندگی او را به سمت فعالیت‌های سیاسی سوق داد. '''(هدی نت)'''


با بازداشت دوم در خرداد ۱۴۰۳، اتهامات احسان فریدی وارد مرحله‌ای جدی‌تر شد. مأموران امنیتی او را به «محاربه از طریق همکاری با گروه‌های مخالف نظام» متهم کردند، اتهامی که بر اساس اعترافاتی بود که تحت فشار و شکنجه از او گرفته شده بود. '''(سازمان حقوق بشری هه‌نگاو).''' این اتهام، که مجازات اعدام را به دنبال داشت، در دادگاه انقلاب تبریز مطرح شد و فریدی در جلسات محاکمه از حضور وکیل مستقل محروم بود. '''(نفس در قفس).''' دادگاه احسان فریدی در مهر ۱۴۰۳ برگزار شد و بر اساس شواهد غیرقابل استناد، از جمله فایل‌های صوتی و اسنادی که توسط خود مأموران تهیه شده بود، حکم صادر شد. '''(مانیتورینگ حقوق بشر ایران).'''
== فعالیت‌های اولیه در اصفهان و شیراز ==
جمال‌الدین واعظ اصفهانی پس از ۲۱ سالگی به اصفهان رفت و نزد علمایی چون آقانجفی به تحصیل فقه و اصول پرداخت. او در مسجد جامع آقا نورالله (مسجد نو) منبر رفت و به تدریس مشغول شد. سخنرانی‌هایش با زبانی ساده و انتقادی از ستم ظل‌السلطان، به‌سرعت شهرت آورد. او لقب «صدرالواعظین» از ظل‌السلطان (سلطان مسعود میرزا قاجار) و «صدرالمحققین» از محمدعلی میرزا دریافت کرد. جمال‌الدین تحت تأثیر جو انتقادی اصفهان، با فرق نوین آشنا شد و انجمن‌های مخفی مانند «مجمع سرّی» یا «انجمن ترقی» را با یارانش مانند ملک‌المتکلمین و میرزا نصرالله بهشتی تشکیل داد. هدف این انجمن‌ها، بیداری افکار عمومی و افشای ظلم‌های دینی و حکومتی بود. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱، (راسخون)۲'''


پروسه دادگاهی فریدی با نقض‌های گسترده همراه بود. جلسات دادگاه به‌صورت غیرعلنی برگزار شد و خانواده‌اش اجازه حضور نداشتند. '''(تفسیر خبر).''' در مرحله تجدیدنظر که در دی ۱۴۰۳ انجام شد، حکم اعدام تأیید شد، اما هیچ جزئیاتی از دلایل این تصمیم به وکلای مدافع اعلام نشد. '''(کانون حقوق بشر ایران)۲.''' فعالان حقوق بشر این روند را نمونه‌ای از استفاده ابزاری از سیستم قضایی برای سرکوب مخالفان توصیف کرده‌اند. '''(دادخواست).''' این اتهامات و محاکمه ناعادلانه، توجه زیادی را به وضعیت فریدی جلب کرد و پایه‌ای برای اعتراضات بعدی شد.
در محرم و صفر ۱۳۱۸ ه‍.ق، جمال‌الدین واعظ به شیراز سفر کرد و در آنجا منبر رفت. او با شعاع‌السلطنه (پسر [[مظفرالدین شاه]]) ملاقات کرد و کتاب «لباس التقوی» را نوشت. سخنرانی‌هایش علیه قوام‌الدوله، کینه خاندان قوام را برانگیخت و در سفر سوم، پس از سوءقصد ناموفق (که اشتباهی فرد دیگری کشته شد)، به عتبات و سپس تبریز رفت. در شیراز، او مردم را به اصلاحات اجتماعی و اقتصادی تشویق کرد. '''(هدی نت)، (راسخون)۲'''


== شکنجه و زندان ==
== فعالیت‌های سیاسی و نقش در جنبش مشروطه ==
پس از دستگیری مجدد احسان فریدی در خرداد ۱۴۰۳، گزارش‌های متعددی از بدرفتاری و شکنجه در زندان مرکزی تبریز منتشر شد. سازمان حقوق بشری هه‌نگاو اعلام کرد که فریدی در روزهای اولیه بازداشت تحت ضرب و شتم شدید با باتوم و مشت قرار گرفت و برای چندین روز از خواب محروم شد تا به اجبار اعتراف کند. '''(سازمان حقوق بشری هه‌نگاو).''' ایران وایر گزارش داد که مأموران امنیتی او را به اتاق‌های بازجویی مجهز به نور شدید و صداهای بلند منتقل کرده و با تهدید به آزار خانواده‌اش، فشار روانی را افزایش داده بودند. '''(ایران وایر).''' این شکنجه‌ها به‌ویژه پس از انتقال به سلول انفرادی تشدید شد، جایی که او به مدت ۳۰ روز بدون دسترسی به نور طبیعی یا تهویه مناسب نگهداری شد. '''(نفس در قفس).'''
سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی در اوایل دهه ۱۲۸۰ ه‍.ش، با اوج‌گیری نهضت مشروطه، به جمع مشروطه‌خواهان پیوست. او با علما و روشنفکرانی چون ملک‌المتکلمین و شیخ محمدتقی آقانجفی همکاری نزدیکی داشت و از منبر به‌عنوان ابزاری برای ترویج ایده‌های مشروطه‌خواهی استفاده کرد. سخنرانی‌های او در مساجد تهران، به‌ویژه در مسجد جامع، با استقبال گسترده مردم مواجه شد. جمال‌الدین در این سخنرانی‌ها به انتقاد از استبداد قاجاری، فساد دربار، و بی‌عدالتی‌های اجتماعی می‌پرداخت و خواستار تأسیس عدالتخانه و قانون اساسی بود. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱'''


خانواده فریدی در مصاحبه با مانیتورینگ حقوق بشر ایران اعلام کردند که او از مشکلات جسمی جدی، از جمله خونریزی داخلی و ضعف شدید عضلانی، رنج می‌برد که به دلیل محرومیت از مراقبت‌های پزشکی وخیم‌تر شده بود. '''(مانیتورینگ حقوق بشر ایران).''' در آذر ۱۴۰۳، کانون حقوق بشر ایران تصاویری منتشر کرد که نشان‌دهنده آثار زخم‌ها و کبودی‌های عمیق روی بدن او بود، تصاویری که توسط زندانیان دیگر به‌صورت مخفیانه ضبط شده بود. '''(کانون حقوق بشر ایران.''' این گزارش‌ها نشان داد که حتی پس از درخواست‌های مکرر خانواده، بهداری زندان از ارائه دارو یا معاینه تخصصی خودداری کرده بود. '''(حقوق بشر در ایران).'''
=== همکاری با انجمن‌های مشروطه‌خواه ===
جمال‌الدین واعظ در چندین انجمن مخفی و علنی مشروطه‌خواهان، از جمله انجمن باغ میکده و انجمن ملی، عضویت داشت. او در این انجمن‌ها با دیگر فعالان سیاسی مانند [[جهانگیرخان صوراسرافیل]] و میرزا نصرالله بهشتی (ملک‌المتکلمین) همکاری می‌کرد. این انجمن‌ها محلی برای بحث درباره اصلاحات سیاسی، ترویج [[آزادی بیان]]، و سازماندهی حرکت‌های مردمی علیه [[استبداد]] بودند. واعظ اصفهانی با سخنرانی‌های خود در این محافل، نقش مهمی در تهییج مردم و جلب حمایت آن‌ها برای جنبش مشروطه ایفا کرد. '''(راسخون)۲'''


شرایط زندان مرکزی تبریز برای فریدی به‌شدت غیرانسانی توصیف شده است. او در بند ۱۲ این زندان، که به دلیل شلوغی و فقدان امکانات بهداشتی معروف است، نگهداری می‌شد. '''(ایران اینترنشنال).''' گزارش‌های تفسیر خبر حاکی از آن است که احسان فریدی به دلیل اعتراض به این شرایط، بارها به سلول‌های انفرادی کوچک‌تر منتقل شده و حتی از حق استفاده از کتاب یا خودکار محروم بوده است. '''(تفسیر خبر).''' این وضعیت، همراه با گزارش‌های متعدد از خودکشی‌های ناموفق دیگر زندانیان، نشان‌دهنده فشار روانی عظیمی است که بر احسان فریدی وارد شده است. '''(صدای بازداشت‌شدگان).''' فعالان حقوق بشر این شرایط را نقض آشکار کنوانسیون‌های بین‌المللی حقوق بشر دانسته‌اند و خواستار نظارت مستقل بر زندان‌ها شده‌اند. '''(دادخواست).'''
=== فعالیت در نشریه الجمال ===
یکی از اقدامات برجسته جمال‌الدین واعظ، همکاری با نشریه «الجمال» بود که در سال ۱۲۸۵، منتشر می‌شد. این نشریه، که تحت نظارت او و دیگر مشروطه‌خواهان اداره می‌شد، به موضوعات سیاسی و اجتماعی روز می‌پرداخت و از ایده‌های آزادی‌خواهی و مشروطه حمایت می‌کرد. جمال‌الدین در سرمقاله‌ها و نوشته‌های این نشریه، بر لزوم اجرای قانون، رفع ظلم، و مشارکت مردم در اداره کشور تأکید داشت. این نشریه به دلیل لحن انتقادی و صریح خود، تأثیر زیادی بر افکار عمومی گذاشت و به یکی از ابزارهای مهم تبلیغی مشروطه‌خواهان تبدیل شد. '''(هدی نت)'''


== واکنش‌های بین‌المللی، مواضع حقوق بشری و بیانیه عفو بین‌الملل ==
== اندیشه‌های سیاسی و اجتماعی ==
حکم اعدام احسان فریدی موجی از واکنش‌های بین‌المللی را به دنبال داشت. کانون حقوق بشر ایران در گزارش خود به بیانیه‌ای از عفو بین‌الملل اشاره کرده که این حکم را محکوم کرده و خواستار لغو فوری آن به دلیل صدور بر اساس اعترافات اجباری تحت شکنجه شده است. این نهاد همچنین از سازمان ملل خواست تا فشار بر رژیم ایران را افزایش دهد. '''(کانون حقوق بشر ایران)۲.''' سازمان حقوق بشری هه‌نگاو اعلام کرد که این حکم بخشی از سرکوب سیستماتیک دانشجویان در ایران است و خواستار مداخله فوری جامعه‌ی جهانی شد. '''(سازمان حقوق بشری هه‌نگاو).'''


رسانه‌هایی آزاد با انتشار مصاحبه‌هایی با خانواده و فعالان، توجه جهانی را به این پرونده جلب کردند. '''(ایران وایر).''' دانشجویان دانشگاه تبریز با برگزاری تجمعات، صدور حکم اعدام برای احسان فریدی را محکوم کردند. '''(ایران اینترنشنال).''' سازمان جوانان کمونیست فراخوانی برای اعتراض سراسری در دانشگاه‌ها صادر کرد و خواستار لغو حکم شد. '''(سازمان جوانان کمونیست).'''
=== پیوند دین و سیاست ===
جمال‌الدین واعظ اصفهانی معتقد بود که دین و سیاست از هم جدا نیستند و علما باید در اصلاح امور جامعه نقش فعال داشته باشند. او در سخنرانی‌های خود، با استناد به تعالیم اسلامی، بر ضرورت مبارزه با ظلم و دفاع از حقوق مردم تأکید می‌کرد. به باور او، اجرای عدالت و قانون در جامعه، وظیفه‌ای دینی و اجتماعی است که علما و مردم به‌طور مشترک باید به آن پایبند باشند. این دیدگاه او را به یکی از برجسته‌ترین خطیبان مشروطه‌خواه تبدیل کرد که توانست میان توده‌های مذهبی و ایده‌های نوگرایانه مشروطه پیوند برقرار کند. '''(راسخون)۱'''


=== اطلاعیه شورای ملی مقاومت ===
=== تأکید بر آموزش و برابری اجتماعی ===
یکی از محورهای اصلی اندیشه‌های جمال‌الدین، لزوم آموزش همگانی و برابری اجتماعی بود. او معتقد بود که نادانی و فقر، ریشه بسیاری از مشکلات اجتماعی ایران است و دولت باید با ایجاد مدارس و گسترش آموزش، زمینه پیشرفت جامعه را فراهم کند. او همچنین از برابری حقوق طبقات مختلف جامعه دفاع می‌کرد و بر این باور بود که هیچ گروهی نباید بر گروه دیگر برتری داشته باشد. این دیدگاه‌ها در سخنرانی‌های او در شهرهای مختلف، از جمله تبریز و رشت، بازتاب گسترده‌ای داشت. '''(راسخون)۲'''


== بی‌خبری خانواده و تجمعات اعتراضی ==
== فعالیت‌های جمال‌الدین در شهرهای مختلف ==
پس از صدور حکم اعدام احسان فریدی در دی ۱۴۰۳، خانواده او با وضعیت دشوار و رنج‌آوری از بی‌خبری و بلاتکلیفی روبه‌رو شدند. بر اساس گزارش حقوق بشر در ایران، از خرداد ۱۴۰۳ که فریدی برای بار دوم بازداشت شد، هیچ اطلاع رسمی از وضعیت او به خانواده ارائه نشده و مأموران امنیتی از پاسخ‌گویی خودداری کرده‌اند. '''(حقوق بشر در ایران).''' مادر احسان فریدی در مصاحبه‌ای با ایران وایر اظهار داشت که بارها به زندان مرکزی تبریز مراجعه کرده، اما هر بار با درهای بسته و تهدید به بازداشت مواجه شده است. '''(ایران وایر).''' این بی‌خبری، که بیش از یک سال ادامه داشته، فشار روانی شدیدی بر خانواده وارد کرده و پدر فریدی را به دلیل سکته قلبی ناشی از استرس به بیمارستان کشانده است. '''(نفس در قفس).''' فعالان حقوق بشر این وضعیت را بخشی از استراتژی نظام برای سرکوب خانواده‌های زندانیان سیاسی توصیف کرده‌اند. '''(تفسیر خبر).'''


در پاسخ به این شرایط، خانواده فریدی و حامیانش در تیر ۱۴۰۳ اولین تجمع اعتراضی را در مقابل [[زندان تبریز]] برگزار کردند. '''(دادخواست).''' این گردهمایی با حضور مادر، خواهر، و تعدادی از دانشجویان همکلاسی احسان فریدی همراه بود و با شعارهایی مانند «آزادی احسان» و «پایان بی‌عدالتی» برگزار شد. '''(صدای بازداشت‌شدگان).''' شرکت‌کنندگان پلاکاردهایی با تصاویر فریدی و مطالبی درباره نقض حقوق او در دست داشتند، اما نیروهای امنیتی با استفاده از گاز اشک‌آور و باتوم، تجمع را سرکوب کردند و چند نفر، از جمله خواهر فریدی، به‌صورت موقت بازداشت شدند. '''(سازمان جوانان کمونیست).''' این اقدام خشم عمومی را برانگیخت و کمپین‌های آنلاین برای حمایت از خانواده شکل گرفت.
=== سخنرانی‌ها در تهران ===
سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی در تهران به‌عنوان یکی از خطیبان اصلی جنبش مشروطه شناخته می‌شد. او در مساجد و محافل عمومی، به‌ویژه در مسجد جامع تهران، سخنرانی‌هایی ایراد می‌کرد که تأثیر عمیقی بر مردم داشت. در این سخنرانی‌ها، او با زبانی ساده و آتشین، از استبداد محمدعلی شاه قاجار انتقاد می‌کرد و خواستار تأسیس مجلس شورای ملی و اجرای قانون اساسی بود. سخنرانی‌های او نه‌تنها نخبگان، بلکه توده‌های مردم را نیز به حمایت از مشروطه ترغیب می‌کرد. او همچنین در این دوره با علمای مشروطه‌خواه در ارتباط بود، هرچند گاهی اختلاف‌نظرهایی با برخی علما داشت. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱'''


تجمعات ادامه یافت و در مرداد ۱۴۰۳، خانواده به همراه فعالان حقوق بشر در مقابل [[زندان اوین]] در تهران تجمع برگزار کردند تا توجه نهادهای بین‌المللی را جلب کنند. '''(مانیتورینگ حقوق بشر ایران).''' این تجمع با حضور گسترده‌تر، از جمله نمایندگان تشکل‌های دانشجویی، همراه بود و بیانیه‌ای خوانده شد که خواستار بازدید مستقل از زندان و ملاقات با احسان فریدی بود. '''(ایران آزادی).''' با این حال، [[نیروی انتظامی جمهوری اسلامی|نیروهای انتظامی]] با استقرار گسترده و تهدید به استفاده از زور، از گسترش اعتراضات جلوگیری کردند. '''(تفسیر خبر).''' خانواده فریدی همچنین نامه‌ای به [[سازمان ملل متحد]] نوشتند و از دبیرکل خواستند تا هیئتی برای بررسی وضعیت احسان فریدی اعزام شود، اما تاکنون پاسخی دریافت نکرده‌اند. '''(حقوق بشر در ایران).''' این تلاش‌ها نشان‌دهنده عزم خانواده برای شکستن دیوار سکوت و جلب حمایت جهانی است، هرچند با مقاومت شدید نظام مواجه شده‌اند.
=== فعالیت در تبریز ===
جمال‌الدین واعظ در سال ۱۲۸۶، به تبریز سفر کرد و در آنجا نیز به ایراد سخنرانی‌های مشروطه‌خواهانه پرداخت. تبریز در آن زمان یکی از مراکز اصلی جنبش مشروطه بود و جمال‌الدین با همکاری انجمن‌های محلی، به‌ویژه انجمن ایالتی آذربایجان، نقش مهمی در تهییج مردم این شهر ایفا کرد. او در سخنرانی‌هایش بر ضرورت وحدت میان مردم و علما برای پیشبرد اهداف مشروطه تأکید داشت و از مبارزات مسلحانه مشروطه‌خواهان تبریز در برابر نیروهای استبدادی حمایت می‌کرد. فعالیت‌های او در تبریز به تقویت روحیه آزادی‌خواهی در این شهر کمک کرد. '''(راسخون)۲'''


== بلاتکلیفی و وضعیت کنونی احسان فریدی ==
=== حضور در رشت ===
پس از تأیید حکم اعدام احسان فریدی در دی ۱۴۰۳، او وارد دوره‌ای از بلاتکلیفی طولانی‌مدت شد که همچنان ادامه دارد. بر اساس گزارش حقوق بشر در ایران، از زمان صدور حکم، هیچ تاریخ مشخصی برای اجرای آن اعلام نشده و آقای فریدی در بند ۱۲ زندان مرکزی تبریز در شرایطی نامعلوم نگهداری می‌شود. '''(حقوق بشر در ایران).''' این بلاتکلیفی، که بیش از هشت ماه به طول انجامیده، فشار روانی شدیدی بر او و خانواده‌اش وارد کرده است. منابع مختلف گزارش داده‌اند که مقامات زندان از ارائه هرگونه اطلاعات به وکیل یا خانواده خودداری می‌کنند و حتی از انتقال نامه‌های احسان فریدی به بیرون جلوگیری می‌شود. '''(نفس در قفس).''' این وضعیت، که فعالان حقوق بشر آن را «استراتژی سکوت» نامیده‌اند، به‌عنوان ابزاری برای تضعیف روحیه زندانیان سیاسی به کار گرفته می‌شود. '''(تفسیر خبر).'''
جمال‌الدین واعظ اصفهانی همچنین در رشت فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی چشمگیری داشت. او در این شهر با گروه‌های مشروطه‌خواه محلی همکاری کرد و در سخنرانی‌های خود به موضوعاتی چون لزوم اصلاحات اجتماعی، مبارزه با فساد حکومتی، و حمایت از حقوق مردم پرداخت. حضور او در رشت، به‌ویژه در سال ۱۲۸۷، با استقبال گسترده مردم مواجه شد و به بسیج نیروهای مشروطه‌خواه در این منطقه کمک کرد. او در این شهر نیز از منبر برای تبلیغ ایده‌های مشروطه و آگاهی‌بخشی به مردم استفاده کرد. '''(هدی نت)'''


وضعیت کنونی احسان فریدی با نگرانی‌های جدی همراه است. ایران وایر گزارش داده که او در سلول انفرادی به دلیل اعتراض به شرایط زندان بارها منتقل شده و از دسترسی به امکانات اولیه مانند پتو یا نور کافی محروم بوده است. '''(ایران وایر).''' گزارش‌های تأییدشده از سوی مانیتورینگ حقوق بشر ایران نشان می‌دهد که فریدی در ژانویه ۲۰۲۵ (دی ۱۴۰۳) به دلیل وخامت حال جسمی به بهداری زندان منتقل شد، اما به گفته خانواده، درمان مناسبی دریافت نکرده و همچنان از مشکلات تنفسی و ضعف عمومی رنج می‌برد. '''(مانیتورینگ حقوق بشر ایران).''' این وضعیت، همراه با گزارش‌هایی از خودداری مأموران از ارائه داروهای تجویز شده، نگرانی‌ها درباره بقای او را افزایش داده است. '''(صدای بازداشت‌شدگان).'''
== آثار و فعالیت‌های اقتصادی ==


خانواده احسان فریدی تلاش کرده‌اند با مراجعه به نهادهای قضایی و ارسال نامه به مقامات، وضعیت او را روشن کنند، اما این تلاش‌ها بی‌نتیجه مانده است. '''(دادخواست).''' در فوریه ۲۰۲۵ (بهمن ۱۴۰۳خانواده با حضور در مقابل دادگاه انقلاب تبریز خواستار دیدار با قاضی پرونده شدند، اما با تهدید به بازداشت مواجه شدند. '''(سازمان جوانان کمونیست).''' این بلاتکلیفی نه‌تنها بر احسان فریدی تأثیر گذاشته، بلکه جامعه دانشجویی تبریز را نیز به تکاپو انداخته و کمپین‌هایی برای فشار بر دولت برای شفاف‌سازی وضعیت او راه‌اندازی شده است. '''(ایران آزادی).''' با وجود این تلاش‌ها، تا لحظه نگارش این مقاله، هیچ تغییر مثبتی در وضعیت فریدی گزارش نشده و او همچنان در انتظار سرنوشت نامعلومی به سر می‌برد.
=== رساله‌ها و نوشته‌ها ===
جمال‌الدین واعظ اصفهانی دو رساله مهم نوشت: «لباس التقوی» در سال ۱۳۱۸ ه‍.ق در شیراز، که به موضوعات اخلاقی و اجتماعی می‌پرداخت و مورد ستایش علما قرار گرفت؛ و «رؤیای صادقه» در همکاری با ملک‌المتکلمین، شیخ احمد روحی، حاج فاتح‌الملک، میرزا اسدالله خان و مجدالاسلام کرمانی، پیش از محرم ۱۳۲۰ ه‍.ق در اصفهان. این رساله با کمک کنسولگری روسیه چاپ و توزیع شد و به انتقاد از استبداد دینی و حکومتی می‌پرداخت. او همچنین مقالاتی با امضای مستعار «۷۲ اصفهانی» در حبل‌المتین کلکته و روزنامه مظفری منتشر کرد. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (راسخون)۲'''
 
=== همکاری در نشریه الجمال ===
نشریه «الجمال» از ۲۶ محرم ۱۳۲۵ ه‍.ق تا ۲۷ ربیع‌الآخر ۱۳۲۶ ه‍.ق منتشر می‌شد و مواعظ و سخنرانی‌های جمال‌الدین را چاپ می‌کرد. این نشریه تحت نظارت او و دیگر مشروطه‌خواهان اداره می‌شد و به موضوعات سیاسی و اجتماعی روز می‌پرداخت، از جمله دفاع از مشروطه، قانون‌مداری و عدالت. نوشته‌های او در این نشریه، مفاهیم آزادی و حقوق را با استناد به قرآن و احادیث تبیین می‌کرد. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (راسخون)۱'''
 
=== تأسیس شرکت اسلامیه ===
در شوال ۱۳۱۶ ه‍.ق، جمال‌الدین واعظ با همراهی ملک‌المتکلمین و شیخ احمد کرمانی، «شرکت اسلامیه» را برای ترویج منسوجات ایرانی و مقابله با واردات بیگانه تأسیس کرد. او به‌عنوان مبلغ، در اصفهان و شیراز منبر رفت و مردم را به سرمایه‌گذاری تشویق نمود. علمایی چون آقانجفی و مراجع عتبات از آن حمایت کردند. این شرکت نمادی از تلاش برای خودکفایی اقتصادی در برابر نفوذ خارجی بود. '''(راسخون)۲'''
 
== روابط با مشروطه‌خواهان و علما ==
سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی روابط نزدیکی با روشنفکران و فعالان برجسته جنبش مشروطه داشت. او با افرادی چون ملک‌المتکلمین، جهانگیرخان صوراسرافیل، و میرزا نصرالله بهشتی همکاری تنگاتنگی در انجمن‌های مشروطه‌خواه، مانند انجمن باغ میکده و انجمن ملی، برقرار کرد. این همکاری‌ها به‌ویژه در تهران و در جریان سخنرانی‌های مشترک در مساجد و محافل عمومی شکل گرفت. جمال‌الدین با استفاده از جایگاه خود به‌عنوان واعظ، ایده‌های آزادی‌خواهانه این روشنفکران را با زبان مذهبی به مردم منتقل می‌کرد. او و ملک‌المتکلمین در بسیاری از جلسات مخفی، برنامه‌ریزی برای پیشبرد اهداف مشروطه، از جمله تأسیس مجلس و قانون اساسی، را دنبال کردند. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱، (راسخون)۲'''
 
=== مناظرات و اختلافات با علما ===
جمال‌الدین واعظ با برخی از علمای وقت، به‌ویژه [[شیخ فضل‌الله نوری]]، روابط پیچیده‌ای داشت. در حالی که او از حمایت علمایی چون شیخ محمدتقی آقانجفی برخوردار بود، با شیخ فضل‌الله نوری، که در دوره‌ای به مشروعه‌خواهی گرایش پیدا کرد، اختلاف‌نظرهایی پیدا کرد. این اختلافات بیشتر بر سر حدود دخالت دین در سیاست و نحوه اجرای مشروطه بود. جمال‌الدین معتقد بود که مشروطه باید با اصول اسلامی همخوانی داشته باشد، اما در عین حال از اصلاحات اجتماعی و سیاسی نوگرایانه حمایت می‌کرد. او در مناظرات خود با علما، با استناد به قرآن و احادیث، بر ضرورت عدالت و مبارزه با استبداد تأکید داشت. این مناظرات، که گاهی در محافل عمومی برگزار می‌شد، به تقویت جایگاه او به‌عنوان خطیبی آگاه و شجاع کمک کرد. '''(راسخون)۱، (هدی نت)'''
 
=== تأثیر بر روشنفکران و علما ===
سخنرانی‌های جمال‌الدین نه‌تنها بر توده‌های مردم، بلکه بر روشنفکران و برخی علما نیز اثر گذاشت. او با ترکیب مفاهیم دینی و ایده‌های نوگرایانه، توانست پلی بین علمای سنتی و روشنفکران مشروطه‌خواه ایجاد کند. [[ناظم‌الاسلام کرمانی]] در کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» از تأثیر سخنرانی‌های او بر علما و مردم سخن گفته و او را به‌عنوان یکی از عوامل مهم وحدت در جنبش مشروطه ستوده است. همکاری او با روشنفکرانی چون صوراسرافیل در نشریه «الجمال» نیز نشان‌دهنده نقش او در پیوند دادن دو جریان فکری مذهبی و سکولار در جنبش مشروطه بود. '''(تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم‌الاسلام کرمانی)'''
 
== دستگیری و مرگ ==
 
=== به توپ بستن مجلس و دستگیری ===
با به قدرت رسیدن محمدعلی شاه قاجار و شدت گرفتن اقدامات ضد مشروطه، جمال‌الدین واعظ به یکی از اهداف اصلی دربار تبدیل شد. پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی در ۲۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۶ ه‍.ق (خرداد ۱۲۸۷ ه‍.ش)، او به همراه دیگر رهبران مشروطه‌خواه، از جمله ملک‌المتکلمین و جهانگیرخان صوراسرافیل، از تهران گریخت. جمال‌الدین با لباس مبدل ابتدا به خانه میرزا حسین تفرشی و سپس به خانه میرزا اسدالله‌خان سرتیپ توپ‌خانه پناه برد و از آنجا به حضرت عبدالعظیم و بعد به همدان رفت. در همدان، توسط نوکر مظفرالملک (حاکم همدان) شناسایی شد و در طویله دارالحکومه زندانی گردید. مظفرالملک تلاش کرد با درخواست عفو از شاه، جان او را نجات دهد، اما امام جمعه همدان مخالفت کرد. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲'''
 
=== قتل در بروجرد ===
در شوال ۱۳۲۶ ه‍.ق (آبان ۱۲۸۷ ه‍.ش)، جمال‌الدین واعظ به دستور محمدعلی شاه به امیرافخم (حاکم بروجرد) تحویل داده شد. او را به زندان بروجرد منتقل کردند و چند ماه در باغ شورین و سپس در زندان بروجرد تحت نظر احتشام‌الدوله (پسر امیرافخم) نگه داشتند. امیرافخم دستور قتل داد و یکی از نوکران سید (به نام سید خاص) او را با دستمال ابریشمی خفه کرد. روایت ناظم‌الاسلام کرمانی حاکی از آن است که جمال‌الدین چند روز در بروجرد زنده ماند و پزشکان تأیید کردند که مسموم نشده است. آخرین نامه او به پسرش سید محمدعلی (جمال‌زاده) از زندان بروجرد نوشته شد، که در آن خود را «شهید وطن» نامید و انگشتر و مهرش را برای او فرستاد. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (هدی نت)، (تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم‌الاسلام کرمانی)'''
 
==== مقبره در جمالیه بروجرد ====
پس از قتل، جمال‌الدین واعظ در قبرستان عمومی بروجرد دفن شد که به تدریج به «جمالیه» معروف گردید. ابتدا بدون نشانه بود، اما بعدها مزین‌السلطان (مریم عمید) چارطاقی بر آن ساخت. در سال ۱۳۰۰ ه‍.ش، همایون سیاح آن را مرمت کرد و در سلا ۱۳۰۴، مدرسه جمالیه در آنجا بنا شد. قبرستان در سال ۱۳۱۵ تسطیح گردید، اما در سال ۱۳۱۷، قبر بیرون آورده شد و سنگی بزرگ بر آن نهادند. این محل در سال ۱۳۱۹، به باغی زیبا با عمارت تبدیل شد و در سال ۱۳۴۸، انجمن آثار ملی سنگی مخصوص مزار تراشید. '''(مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (هدی نت)'''
 
== میراث و تأثیر بر جنبش مشروطه ==
جمال‌الدین واعظ اصفهانی با سخنرانی‌های آتشین و فعالیت‌های سیاسی خود، نقش غیرقابل‌انکاری در پیشبرد جنبش مشروطه داشت. او توانست با استفاده از منبر، که در آن زمان ابزاری قدرتمند برای ارتباط با مردم بود، ایده‌های مشروطه‌خواهی را به توده‌ها منتقل کند. [[احمد کسروی]] در کتاب «تاریخ مشروطه ایران» از او به‌عنوان یکی از خطیبان برجسته‌ای یاد می‌کند که با شجاعت و فصاحت، مردم را به سوی آزادی و عدالت هدایت کرد. فعالیت‌های او در شهرهای مختلف و همکاری‌اش با نشریه الجمال، به گسترش آگاهی سیاسی و اجتماعی در ایران کمک کرد. '''(تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروی)'''
 
=== جایگاه در تاریخ ایران ===
مرگ جمال‌الدین واعظ به‌عنوان یکی از شهدای مشروطه، نام او را در تاریخ ایران جاودانه کرد. او به‌عنوان نمادی از شجاعت و فداکاری در راه آرمان‌های آزادی و عدالت شناخته می‌شود. سخنرانی‌های او، که ترکیبی از تعالیم دینی و ایده‌های نوگرایانه بود، الگویی برای نسل‌های بعدی فعالان سیاسی و اجتماعی شد. تأثیر او بر جنبش مشروطه و نقشش در بیداری فکری مردم، همچنان در مطالعات تاریخی ایران مورد توجه قرار دارد. '''(راسخون)۱'''


== منابع: ==
== منابع: ==
# '''حقوق بشر در ایران''': گزارشی از بلاتکلیفی احسان فریدی در زندان مرکزی تبریز
# '''سازمان حقوق بشری هه‌نگاو''': گزارشی از صدور حکم اعدام برای احسان فریدی دانشجوی اهل تبریز به اتهام "محاربه"
# '''کانون حقوق بشر ایران)۱''': بازداشت احسان فریدی توسط مأموران امنیتی
# '''کانون حقوق بشر ایران)۲''': صدور حکم اعدام برای احسان فریدی، دانشجوی دانشگاه تبریز
# '''ایران وایر''': احسان فریدی، دانشجوی تبریزی به اعدام محکوم شد
# '''ایران اینترنشنال''': احسان فریدی، زندانی سیاسی اهل تبریز، به اعدام محکوم شده است
# '''مانیتورینگ حقوق بشر ایران''': صدور حکم اعدام برای احسان فریدی؛ افزایش نگرانی‌ها از سرکوب دانشجویان در ایران
# '''ایران آزادی''': صدور حکم ظالمانه اعدام برای دانشجوی زندانی احسان فریدی
# '''نفس در قفس''': صدور حکم اعدام برای احسان فریدی، دانشجوی ۲۲ ساله و زندانی سیاسی در تبریز
# '''صدای بازداشت‌شدگان''': اعدام دانشجو، اعدام آینده ایران: خشم دانشجویان علیه حکم احسان فریدی
# '''تفسیر خبر''': اعدام احسان فریدی: نمایش بی‌عدالتی رژیم جمهوری اسلامی در تبریز
# '''سازمان جوانان کمونیست''': حکم اعدام احسان فریدی را با اعتراض سراسری دانشگاه‌ها لغو کنیم!
# '''دادخواست''': نه به حکم اعدام احسان فریدی دانشجوی آذربایجانی

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۳۳

برای صفحه تمرین.jpg




سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی، (متولد سال ۱۲۴۱–۱۲۸۷ ه‍.ش)، یکی از برجسته‌ترین خطیبان و فعالان سیاسی دوره جنبش مشروطه ایران، نقش مهمی در بیداری فکری و اجتماعی مردم ایفا کرد. او در خانواده‌ای مذهبی در همدان متولد شد و تحصیلات ابتدایی خود را در علوم دینی در همدان و اصفهان گذراند. جمال‌الدین به دلیل سخنرانی‌های آتشین و تأثیرگذارش در حمایت از مشروطه و عدالت‌خواهی، به یکی از چهره‌های کلیدی جنبش مشروطه تبدیل شد. او با همکاری افرادی چون ملک‌المتکلمین، در انجمن‌های مخفی و علنی مشروطه‌خواهان فعالیت داشت و از منبر به‌عنوان ابزاری برای آگاهی‌بخشی و بسیج مردم استفاده کرد. جمال‌الدین واعظ اصفهانی در سخنرانی‌هایش به موضوعاتی چون استبداد، فساد حکومتی، و لزوم قانون اساسی و عدالتخانه پرداخته و از نقش علما و مردم در اصلاحات اجتماعی حمایت می‌کرد.

وی در شهرهای مختلف از جمله تهران، تبریز، و رشت به تبلیغ مشروطه پرداخت و با نشریاتی چون «الجمال» همکاری داشت که در آن‌ها از آزادی و حقوق مردم دفاع می‌کرد. جمال‌الدین به همراه دیگر مشروطه‌خواهان، در برابر استبداد محمدعلی شاه قاجار ایستادگی کرد و پس از به توپ بستن مجلس در سال ۱۲۸۷ ه‍.ش، به دستور شاه دستگیر شد. ملک‌المتکلمین و چند تن دیگر از آزادی‌خواهان، به طرز فجیعی در باغ شاه تهران به قتل رسیدند و جمال‌الدین نیز در زندان بروجرد به قتل رسید. مرگ او موجی از خشم و تأسف در میان مشروطه‌خواهان برانگیخت و نامش به‌عنوان یکی از شهدای جنبش مشروطه در تاریخ ایران ثبت شد.

اندیشه‌های جمال‌الدین واعظ متأثر از تعالیم اسلامی و ایده‌های نوگرایانه مشروطه بود. او معتقد به پیوند دین و سیاست بود و بر این باور بود که علما باید در هدایت مردم و مبارزه با ظلم نقش فعال داشته باشند. همچنین، او به برابری اجتماعی، آموزش همگانی، و رفع فساد از ساختارهای حکومتی تأکید داشت. با وجود اتهاماتی که برخی منابع درباره عقاید دینی او مطرح کرده‌اند، نقش او در ترویج مشروطه و آگاهی‌بخشی غیرقابل‌انکار است. میراث جمال‌الدین در سخنرانی‌هایش، فعالیت‌های سیاسی، و تأثیرش بر نسل‌های بعدی مشروطه‌خواهان باقی مانده و او به‌عنوان نمادی از شجاعت و فداکاری در راه آزادی و عدالت در تاریخ ایران شناخته می‌شود. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱، (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (راسخون)۱، (راسخون)۲، (هدی نت)

زندگی‌نامه و تحصیلات

سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی در سال ۱۲۴۱ ه.ش، در همدان متولد شد. او در خانواده‌ای مذهبی رشد یافت و پدرش، ملا عبدالله، از علمای محلی بود. جمال‌الدین تحصیلات ابتدایی خود را در همدان آغاز کرد و سپس برای ادامه تحصیل علوم دینی به اصفهان رفت. در اصفهان، او نزد علمای برجسته‌ای چون شیخ محمدتقی آقانجفی به فراگیری فقه، اصول، و کلام پرداخت. استعداد او در خطابه از همان جوانی آشکار بود و به‌سرعت به‌عنوان واعظی توانمند شناخته شد. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱

آغاز فعالیت‌های مذهبی و اجتماعی

جمال‌الدین واعظ اصفهانی پس از تکمیل تحصیلات، به‌عنوان واعظ در مساجد و محافل مذهبی همدان و سپس تهران فعالیت خود را آغاز کرد. او به دلیل تسلط بر فن خطابه و توانایی در جلب توجه مخاطبان، به‌سرعت مورد توجه مردم قرار گرفت. سخنرانی‌های او اغلب با زبانی ساده و قابل‌فهم برای عامه مردم ارائه می‌شد و به موضوعات اجتماعی و دینی می‌پرداخت. در این دوره، او با برخی از روشنفکران و علمای مشروطه‌خواه آشنا شد که این آشنایی، مسیر زندگی او را به سمت فعالیت‌های سیاسی سوق داد. (هدی نت)

فعالیت‌های اولیه در اصفهان و شیراز

جمال‌الدین واعظ اصفهانی پس از ۲۱ سالگی به اصفهان رفت و نزد علمایی چون آقانجفی به تحصیل فقه و اصول پرداخت. او در مسجد جامع آقا نورالله (مسجد نو) منبر رفت و به تدریس مشغول شد. سخنرانی‌هایش با زبانی ساده و انتقادی از ستم ظل‌السلطان، به‌سرعت شهرت آورد. او لقب «صدرالواعظین» از ظل‌السلطان (سلطان مسعود میرزا قاجار) و «صدرالمحققین» از محمدعلی میرزا دریافت کرد. جمال‌الدین تحت تأثیر جو انتقادی اصفهان، با فرق نوین آشنا شد و انجمن‌های مخفی مانند «مجمع سرّی» یا «انجمن ترقی» را با یارانش مانند ملک‌المتکلمین و میرزا نصرالله بهشتی تشکیل داد. هدف این انجمن‌ها، بیداری افکار عمومی و افشای ظلم‌های دینی و حکومتی بود. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱، (راسخون)۲

در محرم و صفر ۱۳۱۸ ه‍.ق، جمال‌الدین واعظ به شیراز سفر کرد و در آنجا منبر رفت. او با شعاع‌السلطنه (پسر مظفرالدین شاه) ملاقات کرد و کتاب «لباس التقوی» را نوشت. سخنرانی‌هایش علیه قوام‌الدوله، کینه خاندان قوام را برانگیخت و در سفر سوم، پس از سوءقصد ناموفق (که اشتباهی فرد دیگری کشته شد)، به عتبات و سپس تبریز رفت. در شیراز، او مردم را به اصلاحات اجتماعی و اقتصادی تشویق کرد. (هدی نت)، (راسخون)۲

فعالیت‌های سیاسی و نقش در جنبش مشروطه

سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی در اوایل دهه ۱۲۸۰ ه‍.ش، با اوج‌گیری نهضت مشروطه، به جمع مشروطه‌خواهان پیوست. او با علما و روشنفکرانی چون ملک‌المتکلمین و شیخ محمدتقی آقانجفی همکاری نزدیکی داشت و از منبر به‌عنوان ابزاری برای ترویج ایده‌های مشروطه‌خواهی استفاده کرد. سخنرانی‌های او در مساجد تهران، به‌ویژه در مسجد جامع، با استقبال گسترده مردم مواجه شد. جمال‌الدین در این سخنرانی‌ها به انتقاد از استبداد قاجاری، فساد دربار، و بی‌عدالتی‌های اجتماعی می‌پرداخت و خواستار تأسیس عدالتخانه و قانون اساسی بود. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱

همکاری با انجمن‌های مشروطه‌خواه

جمال‌الدین واعظ در چندین انجمن مخفی و علنی مشروطه‌خواهان، از جمله انجمن باغ میکده و انجمن ملی، عضویت داشت. او در این انجمن‌ها با دیگر فعالان سیاسی مانند جهانگیرخان صوراسرافیل و میرزا نصرالله بهشتی (ملک‌المتکلمین) همکاری می‌کرد. این انجمن‌ها محلی برای بحث درباره اصلاحات سیاسی، ترویج آزادی بیان، و سازماندهی حرکت‌های مردمی علیه استبداد بودند. واعظ اصفهانی با سخنرانی‌های خود در این محافل، نقش مهمی در تهییج مردم و جلب حمایت آن‌ها برای جنبش مشروطه ایفا کرد. (راسخون)۲

فعالیت در نشریه الجمال

یکی از اقدامات برجسته جمال‌الدین واعظ، همکاری با نشریه «الجمال» بود که در سال ۱۲۸۵، منتشر می‌شد. این نشریه، که تحت نظارت او و دیگر مشروطه‌خواهان اداره می‌شد، به موضوعات سیاسی و اجتماعی روز می‌پرداخت و از ایده‌های آزادی‌خواهی و مشروطه حمایت می‌کرد. جمال‌الدین در سرمقاله‌ها و نوشته‌های این نشریه، بر لزوم اجرای قانون، رفع ظلم، و مشارکت مردم در اداره کشور تأکید داشت. این نشریه به دلیل لحن انتقادی و صریح خود، تأثیر زیادی بر افکار عمومی گذاشت و به یکی از ابزارهای مهم تبلیغی مشروطه‌خواهان تبدیل شد. (هدی نت)

اندیشه‌های سیاسی و اجتماعی

پیوند دین و سیاست

جمال‌الدین واعظ اصفهانی معتقد بود که دین و سیاست از هم جدا نیستند و علما باید در اصلاح امور جامعه نقش فعال داشته باشند. او در سخنرانی‌های خود، با استناد به تعالیم اسلامی، بر ضرورت مبارزه با ظلم و دفاع از حقوق مردم تأکید می‌کرد. به باور او، اجرای عدالت و قانون در جامعه، وظیفه‌ای دینی و اجتماعی است که علما و مردم به‌طور مشترک باید به آن پایبند باشند. این دیدگاه او را به یکی از برجسته‌ترین خطیبان مشروطه‌خواه تبدیل کرد که توانست میان توده‌های مذهبی و ایده‌های نوگرایانه مشروطه پیوند برقرار کند. (راسخون)۱

تأکید بر آموزش و برابری اجتماعی

یکی از محورهای اصلی اندیشه‌های جمال‌الدین، لزوم آموزش همگانی و برابری اجتماعی بود. او معتقد بود که نادانی و فقر، ریشه بسیاری از مشکلات اجتماعی ایران است و دولت باید با ایجاد مدارس و گسترش آموزش، زمینه پیشرفت جامعه را فراهم کند. او همچنین از برابری حقوق طبقات مختلف جامعه دفاع می‌کرد و بر این باور بود که هیچ گروهی نباید بر گروه دیگر برتری داشته باشد. این دیدگاه‌ها در سخنرانی‌های او در شهرهای مختلف، از جمله تبریز و رشت، بازتاب گسترده‌ای داشت. (راسخون)۲

فعالیت‌های جمال‌الدین در شهرهای مختلف

سخنرانی‌ها در تهران

سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی در تهران به‌عنوان یکی از خطیبان اصلی جنبش مشروطه شناخته می‌شد. او در مساجد و محافل عمومی، به‌ویژه در مسجد جامع تهران، سخنرانی‌هایی ایراد می‌کرد که تأثیر عمیقی بر مردم داشت. در این سخنرانی‌ها، او با زبانی ساده و آتشین، از استبداد محمدعلی شاه قاجار انتقاد می‌کرد و خواستار تأسیس مجلس شورای ملی و اجرای قانون اساسی بود. سخنرانی‌های او نه‌تنها نخبگان، بلکه توده‌های مردم را نیز به حمایت از مشروطه ترغیب می‌کرد. او همچنین در این دوره با علمای مشروطه‌خواه در ارتباط بود، هرچند گاهی اختلاف‌نظرهایی با برخی علما داشت. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱

فعالیت در تبریز

جمال‌الدین واعظ در سال ۱۲۸۶، به تبریز سفر کرد و در آنجا نیز به ایراد سخنرانی‌های مشروطه‌خواهانه پرداخت. تبریز در آن زمان یکی از مراکز اصلی جنبش مشروطه بود و جمال‌الدین با همکاری انجمن‌های محلی، به‌ویژه انجمن ایالتی آذربایجان، نقش مهمی در تهییج مردم این شهر ایفا کرد. او در سخنرانی‌هایش بر ضرورت وحدت میان مردم و علما برای پیشبرد اهداف مشروطه تأکید داشت و از مبارزات مسلحانه مشروطه‌خواهان تبریز در برابر نیروهای استبدادی حمایت می‌کرد. فعالیت‌های او در تبریز به تقویت روحیه آزادی‌خواهی در این شهر کمک کرد. (راسخون)۲

حضور در رشت

جمال‌الدین واعظ اصفهانی همچنین در رشت فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی چشمگیری داشت. او در این شهر با گروه‌های مشروطه‌خواه محلی همکاری کرد و در سخنرانی‌های خود به موضوعاتی چون لزوم اصلاحات اجتماعی، مبارزه با فساد حکومتی، و حمایت از حقوق مردم پرداخت. حضور او در رشت، به‌ویژه در سال ۱۲۸۷، با استقبال گسترده مردم مواجه شد و به بسیج نیروهای مشروطه‌خواه در این منطقه کمک کرد. او در این شهر نیز از منبر برای تبلیغ ایده‌های مشروطه و آگاهی‌بخشی به مردم استفاده کرد. (هدی نت)

آثار و فعالیت‌های اقتصادی

رساله‌ها و نوشته‌ها

جمال‌الدین واعظ اصفهانی دو رساله مهم نوشت: «لباس التقوی» در سال ۱۳۱۸ ه‍.ق در شیراز، که به موضوعات اخلاقی و اجتماعی می‌پرداخت و مورد ستایش علما قرار گرفت؛ و «رؤیای صادقه» در همکاری با ملک‌المتکلمین، شیخ احمد روحی، حاج فاتح‌الملک، میرزا اسدالله خان و مجدالاسلام کرمانی، پیش از محرم ۱۳۲۰ ه‍.ق در اصفهان. این رساله با کمک کنسولگری روسیه چاپ و توزیع شد و به انتقاد از استبداد دینی و حکومتی می‌پرداخت. او همچنین مقالاتی با امضای مستعار «۷۲ اصفهانی» در حبل‌المتین کلکته و روزنامه مظفری منتشر کرد. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (راسخون)۲

همکاری در نشریه الجمال

نشریه «الجمال» از ۲۶ محرم ۱۳۲۵ ه‍.ق تا ۲۷ ربیع‌الآخر ۱۳۲۶ ه‍.ق منتشر می‌شد و مواعظ و سخنرانی‌های جمال‌الدین را چاپ می‌کرد. این نشریه تحت نظارت او و دیگر مشروطه‌خواهان اداره می‌شد و به موضوعات سیاسی و اجتماعی روز می‌پرداخت، از جمله دفاع از مشروطه، قانون‌مداری و عدالت. نوشته‌های او در این نشریه، مفاهیم آزادی و حقوق را با استناد به قرآن و احادیث تبیین می‌کرد. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (راسخون)۱

تأسیس شرکت اسلامیه

در شوال ۱۳۱۶ ه‍.ق، جمال‌الدین واعظ با همراهی ملک‌المتکلمین و شیخ احمد کرمانی، «شرکت اسلامیه» را برای ترویج منسوجات ایرانی و مقابله با واردات بیگانه تأسیس کرد. او به‌عنوان مبلغ، در اصفهان و شیراز منبر رفت و مردم را به سرمایه‌گذاری تشویق نمود. علمایی چون آقانجفی و مراجع عتبات از آن حمایت کردند. این شرکت نمادی از تلاش برای خودکفایی اقتصادی در برابر نفوذ خارجی بود. (راسخون)۲

روابط با مشروطه‌خواهان و علما

سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی روابط نزدیکی با روشنفکران و فعالان برجسته جنبش مشروطه داشت. او با افرادی چون ملک‌المتکلمین، جهانگیرخان صوراسرافیل، و میرزا نصرالله بهشتی همکاری تنگاتنگی در انجمن‌های مشروطه‌خواه، مانند انجمن باغ میکده و انجمن ملی، برقرار کرد. این همکاری‌ها به‌ویژه در تهران و در جریان سخنرانی‌های مشترک در مساجد و محافل عمومی شکل گرفت. جمال‌الدین با استفاده از جایگاه خود به‌عنوان واعظ، ایده‌های آزادی‌خواهانه این روشنفکران را با زبان مذهبی به مردم منتقل می‌کرد. او و ملک‌المتکلمین در بسیاری از جلسات مخفی، برنامه‌ریزی برای پیشبرد اهداف مشروطه، از جمله تأسیس مجلس و قانون اساسی، را دنبال کردند. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۱، (راسخون)۲

مناظرات و اختلافات با علما

جمال‌الدین واعظ با برخی از علمای وقت، به‌ویژه شیخ فضل‌الله نوری، روابط پیچیده‌ای داشت. در حالی که او از حمایت علمایی چون شیخ محمدتقی آقانجفی برخوردار بود، با شیخ فضل‌الله نوری، که در دوره‌ای به مشروعه‌خواهی گرایش پیدا کرد، اختلاف‌نظرهایی پیدا کرد. این اختلافات بیشتر بر سر حدود دخالت دین در سیاست و نحوه اجرای مشروطه بود. جمال‌الدین معتقد بود که مشروطه باید با اصول اسلامی همخوانی داشته باشد، اما در عین حال از اصلاحات اجتماعی و سیاسی نوگرایانه حمایت می‌کرد. او در مناظرات خود با علما، با استناد به قرآن و احادیث، بر ضرورت عدالت و مبارزه با استبداد تأکید داشت. این مناظرات، که گاهی در محافل عمومی برگزار می‌شد، به تقویت جایگاه او به‌عنوان خطیبی آگاه و شجاع کمک کرد. (راسخون)۱، (هدی نت)

تأثیر بر روشنفکران و علما

سخنرانی‌های جمال‌الدین نه‌تنها بر توده‌های مردم، بلکه بر روشنفکران و برخی علما نیز اثر گذاشت. او با ترکیب مفاهیم دینی و ایده‌های نوگرایانه، توانست پلی بین علمای سنتی و روشنفکران مشروطه‌خواه ایجاد کند. ناظم‌الاسلام کرمانی در کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» از تأثیر سخنرانی‌های او بر علما و مردم سخن گفته و او را به‌عنوان یکی از عوامل مهم وحدت در جنبش مشروطه ستوده است. همکاری او با روشنفکرانی چون صوراسرافیل در نشریه «الجمال» نیز نشان‌دهنده نقش او در پیوند دادن دو جریان فکری مذهبی و سکولار در جنبش مشروطه بود. (تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم‌الاسلام کرمانی)

دستگیری و مرگ

به توپ بستن مجلس و دستگیری

با به قدرت رسیدن محمدعلی شاه قاجار و شدت گرفتن اقدامات ضد مشروطه، جمال‌الدین واعظ به یکی از اهداف اصلی دربار تبدیل شد. پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی در ۲۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۶ ه‍.ق (خرداد ۱۲۸۷ ه‍.ش)، او به همراه دیگر رهبران مشروطه‌خواه، از جمله ملک‌المتکلمین و جهانگیرخان صوراسرافیل، از تهران گریخت. جمال‌الدین با لباس مبدل ابتدا به خانه میرزا حسین تفرشی و سپس به خانه میرزا اسدالله‌خان سرتیپ توپ‌خانه پناه برد و از آنجا به حضرت عبدالعظیم و بعد به همدان رفت. در همدان، توسط نوکر مظفرالملک (حاکم همدان) شناسایی شد و در طویله دارالحکومه زندانی گردید. مظفرالملک تلاش کرد با درخواست عفو از شاه، جان او را نجات دهد، اما امام جمعه همدان مخالفت کرد. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲

قتل در بروجرد

در شوال ۱۳۲۶ ه‍.ق (آبان ۱۲۸۷ ه‍.ش)، جمال‌الدین واعظ به دستور محمدعلی شاه به امیرافخم (حاکم بروجرد) تحویل داده شد. او را به زندان بروجرد منتقل کردند و چند ماه در باغ شورین و سپس در زندان بروجرد تحت نظر احتشام‌الدوله (پسر امیرافخم) نگه داشتند. امیرافخم دستور قتل داد و یکی از نوکران سید (به نام سید خاص) او را با دستمال ابریشمی خفه کرد. روایت ناظم‌الاسلام کرمانی حاکی از آن است که جمال‌الدین چند روز در بروجرد زنده ماند و پزشکان تأیید کردند که مسموم نشده است. آخرین نامه او به پسرش سید محمدعلی (جمال‌زاده) از زندان بروجرد نوشته شد، که در آن خود را «شهید وطن» نامید و انگشتر و مهرش را برای او فرستاد. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (هدی نت)، (تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم‌الاسلام کرمانی)

مقبره در جمالیه بروجرد

پس از قتل، جمال‌الدین واعظ در قبرستان عمومی بروجرد دفن شد که به تدریج به «جمالیه» معروف گردید. ابتدا بدون نشانه بود، اما بعدها مزین‌السلطان (مریم عمید) چارطاقی بر آن ساخت. در سال ۱۳۰۰ ه‍.ش، همایون سیاح آن را مرمت کرد و در سلا ۱۳۰۴، مدرسه جمالیه در آنجا بنا شد. قبرستان در سال ۱۳۱۵ تسطیح گردید، اما در سال ۱۳۱۷، قبر بیرون آورده شد و سنگی بزرگ بر آن نهادند. این محل در سال ۱۳۱۹، به باغی زیبا با عمارت تبدیل شد و در سال ۱۳۴۸، انجمن آثار ملی سنگی مخصوص مزار تراشید. (مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)۲، (هدی نت)

میراث و تأثیر بر جنبش مشروطه

جمال‌الدین واعظ اصفهانی با سخنرانی‌های آتشین و فعالیت‌های سیاسی خود، نقش غیرقابل‌انکاری در پیشبرد جنبش مشروطه داشت. او توانست با استفاده از منبر، که در آن زمان ابزاری قدرتمند برای ارتباط با مردم بود، ایده‌های مشروطه‌خواهی را به توده‌ها منتقل کند. احمد کسروی در کتاب «تاریخ مشروطه ایران» از او به‌عنوان یکی از خطیبان برجسته‌ای یاد می‌کند که با شجاعت و فصاحت، مردم را به سوی آزادی و عدالت هدایت کرد. فعالیت‌های او در شهرهای مختلف و همکاری‌اش با نشریه الجمال، به گسترش آگاهی سیاسی و اجتماعی در ایران کمک کرد. (تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروی)

جایگاه در تاریخ ایران

مرگ جمال‌الدین واعظ به‌عنوان یکی از شهدای مشروطه، نام او را در تاریخ ایران جاودانه کرد. او به‌عنوان نمادی از شجاعت و فداکاری در راه آرمان‌های آزادی و عدالت شناخته می‌شود. سخنرانی‌های او، که ترکیبی از تعالیم دینی و ایده‌های نوگرایانه بود، الگویی برای نسل‌های بعدی فعالان سیاسی و اجتماعی شد. تأثیر او بر جنبش مشروطه و نقشش در بیداری فکری مردم، همچنان در مطالعات تاریخی ایران مورد توجه قرار دارد. (راسخون)۱

منابع: