|
|
(۱۳۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| '''نهضت ملی شدن نفت ایران''' | | {{جعبه زندگینامه |
| | | اندازه جعبه = |
| | | عنوان =علی موسیو |
| | | نام = |
| | | تصویر = |
| | علی موسیو در لباس فدایی.JPG |
| | | اندازه تصویر = |
| | | عنوان تصویر =علی موسیو در لباس فدایی |
| | | زادروز = ۱۲۴۵ |
| | | زادگاه =محله نوبر تبریز |
| | | تاریخ مرگ = ۱۲۸۹ |
| | | مکان مرگ =تبریز |
| | |عرض جغرافیایی محل دفن= |
| | |طول جغرافیایی محل دفن= |
| | <!-- عرض جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیشفرض شمال--> |
| | |latd=|latm=|lats=|latNS=N |
| | <!-- طول جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیشفرض غرب--> |
| | |longd=|longm=|longs=|longEW=E |
| | | محل زندگی = |
| | | ملیت = |
| | | نژاد = |
| | | تابعیت =ایرانی |
| | | تحصیلات =نامعلوم |
| | | دانشگاه = |
| | | پیشه =تاجر |
| | | سالهای فعالیت =۱۲۸۵ تا ۱۲۸۹ هجری شمسی |
| | | کارفرما = |
| | | نهاد = |
| | | نماینده = |
| | | شناختهشده برای =مردم ایران |
| | | نقشهای برجسته =رهبر حزب اجتماعیون عامیون ایران ـ رئیس مرکز غیبی تبریز |
| | | سبک =مبارزه سیاسی و مسلحانه |
| | | تأثیرگذاران = |
| | | تأثیرپذیرفتگان =جنپش مشروطه ایران و مردم تبریز و حکومت محمد علی میرزا |
| | | شهر خانگی =تبریز |
| | | تلویزیون = |
| | | لقب =علی موسیو |
| | | حزب =اجتماعیون عامیون ( سوسیال دموکرات) |
| | | جنبش =انقلاب مشروطه ایران |
| | | مخالفان =محمد علی میرزا و حاکمان ضد مشروطه |
| | | هیئت = |
| | | دین =اسلام |
| | | مذهب = |
| | | منصب = |
| | | مکتب = |
| | | آثار = |
| | | خویشاوندان سرشناس = |
| | | جوایز = |
| | | امضا = |
| | | اندازه امضا = |
| | | وبگاه = |
| | | پانویس = |
| | }} |
| | '''علی موسیو''' (زاده ۱۲۴۵، درگذشته ۱۲۸۹ خورشیدی) از رهبران [[جنبش مشروطه ایران]] در تبریز و رهبر و بنیانگذار حزب اجتماعیون عامیون (سوسیال دموکرات) ایران، رئیس و بنیانگذار [[مرکز غیبی]] تبریز که نقش کمیته مرکزی حزب اجتماعیون عامیون را داشت. |
|
| |
|
| == کشف نفت در ایران ==
| | علی موسیو فرزند حاج محمد باقر تبریزی از بازرگانان تبریز یود. به واسطه سفر به استامبول، اتریش و فرانسه از پیشرفتهای کشورهای اروپایی آگاه شد. به زبان فرانسه و همچنین تاریخ انقلاب کبیر فرانسه آگاه بود و به همین واسطه به علی موسیو معروف شد. در شروع [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه]] با انقلابیون قفقاز و حزب اجتماعیون عامیون آنجا آشنا شده و مرام آنها را پذیرفت. پس از بازگشت به تبریز جمعیت اجتماعیون عامیون را در تبریز با تعدادی از همفکرانش بنیان گذاشت.<ref name=":0" /> <ref name=":1" /> |
| ویلیام ناکس دارسی میلیونر استرالیایی، درسال ۱۹۰۱ امتیاز استخراج نفت در ایران را از مظفرالدین شاه گرفت. ابتدا حفاری برای کشف نفت در منطقهای به نام چیا سرخ یا چاه سرخ، در شمال غرب قصرشیرین آغاز شد، اما علیرغم کشف نفت، به سبب اقتصادی نبودن میزان نفت به دست آمده، وهمچنین دوری از دریا که حمل نفت را مشکل میساخت، دارسی این ناحیه را ترک کرد و به خوزستان رفت.
| |
|
| |
|
| درنیمه اول سال ۱۹۰۸ سرمایه شرکت رو به پایان بود و هنوز نفتی در خوزستان کشف نشده بود. روسای شرکت به مهندسین دستور دادند که عملیات اکتشاف و حفر چاه را متوقف کنند، اما مسئول عملیات مهندسی به نام جورج رینولدز، با توجه به اطلاعاتی که از محل به دست آورده بود وضع را بهتر ارزیابی کرده و از اجرای دستور خودداری کرد و چند روز دیگر به حفاری ادامه داد.
| | علی موسیو همچنین [[مرکز غیبی]] که یک انجمن مخفی بود را تشکیل داد که امور [[جنبش مشروطه ایران|مشروطه]] را در تبریز و آذربایجان اداره میکرد و در حقیقت سررشته کارها در دست این مرکز بود. [[مرکز غیبی]] با تربیت نیروهایی به نام مجاهد وظیفه نگاهبانی از دستاوردهای [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه]] را در تبریز بر عهده داشت. در جریان حمله و هجوم نیروهای استبداد [[محمد علی شاه|محمدعلیشاه]] به تبریز تدبیر علی موسیو برای تربیت دستههای مجاهد و سازماندهی [[تشکیلات]] منظم آن کارگر افتاد و توانست در مقابل نیروهای دولتی مقاومت کرده و [[جنبش مشروطه ایران|مشروطه]] را که از تمام ایران برچیده شده بود را با مقاومت نزدیک به یکساله، دوباره به ایران بازگرداند و قوای دولتی را شکست دهد و زمینه پیروزی و [[فتح تهران]] توسط نیروهای [[جنبش مشروطه ایران|مشروطه]] را فراهم کند. |
|
| |
|
| سرانجام در روز پنجم خرداد ۱۲۸۷ شمسی برابر با ۱۹۰۸ میلادی در چاه شماره یک مسجدسلیمان مته حفاری به لایه نفت دار برخورد و نفت با فشار از چاه فوران کرد. دومین چاه نیز ۱۰ روز بعد به نفت رسید. با به نفت رسیدن این دو چاه وجود نفت به مقدار زیاد در ایران به اثبات رسید.
| | در جریان مقاومت تبریز در مقابل نیروهای دولتی که تنها عده کمی از مجاهدان به همراه [[ستارخان]] باقی مانده بودند علی موسیو نیز در کنار [[ستارخان]] در کوی امیرخیز میجنگید. |
|
| |
|
| == قرارداد نفت دارسی ==
| | علی موسیو در سال ۱۲۸۹ خورشیدی و پیش از ورود نیروهای اشغالگر روس به تبریز درگذشت. سه پسر او در جریان [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه]] کشته شدند. حسین و قدیر پسران ۱۸ و ۱۶ ساله علی موسیو در روز عاشورای ۱۲۹۰ شمسی(۱۳۳۰قمری) توسط قوای روس به دار آویخته شدند.<ref>کتاب علی موسیو رهبر مرکز غیبی تبریز ـ نوشته صمد سرداری نیا</ref> |
| روز هفتم خرداد ۱۲۸۰- ۲۸ می ۱۹۰۱، در زمان مظفرالدین شاه قاجار برای نخستین بار امتباز استخراج، بهرهبرداری و لوله کشی نفت و قیر در سراسر ایران ( به جز پنج استان آذربایجان، گیلان، مازندران، گرگان و خراسان) به مدت ۶۰ سال به « ویلیام ناکس دارسی» واگذار شد. دارسی متعهد شد طی دو سال شرکت یا شرکتهایی را برای بهره برداری از امتیاز، تاسیس کرده و از عواید به دست آمده ۱۶ درصد به عنوان حقالامتیاز و ۲۰ هزار لیره نقد به عنوان سهم ایران بپردازد. این قراداد ۵ سال قبل از مشروطیت منعقد شد. مجلس اول پس از مشروطه نیز پس از بحثهای مفصل درباره قراداد «دارسی» نه آن را رد کرد و نه تصویب.
| |
|
| |
|
| در قراداد «دارسی»، در تمام مدت صاحب امتیاز از پرداخت مالیات، عوارض و حقوق گمرکی برای کلیه اراضی، ماشین آلات، وسایل و مواد لازمی که وارد میکرد و جمیع محصولات نفتی که صادر میکرد، معاف بود. ویلیام دارسی طبق وعده خود به فاصله دو سال پس از اخذ امتیاز، شرکتی را با هدف تلاش برای یافتن نفت ایران تاسیس کرد و این شرکت در ۱۲۸۶شمسی در مسجد سلیمان موفق به استخراج نفت شد.
| | == زندگی نامه == |
| | کربلایی علی، فرزند حاج محمدباقر تبریزی از بازرگانان محترم، آگاه و با فرهنگ تبریز بود که درمحله نوبر این شهر زاده شد. او تنها فرزند خانوادهاش بود و مانند پدر تجارت را پیشه خود قرار داد. او از بازرگانان روشنفکر و مبارز آذربایجان بود. کارش ترخیص کالا از گمرک بود. علی موسیو سفرکرده و با تجربه بود و به زبانهای فارسی، عربی و فرانسه تسلط کامل داشت. به خاطر تسلطش به زبان فرانسه به او «موسیو» میگفتند. بهواسطه مسافرتهایی که به اتریش، قفقاز و استانبول کرده بود، شناخت خوبی از اروپا و بالاخص [[انقلاب کبیر فرانسه]] داشت و با زیر و بم این انقلاب به خوبی آشنا بود. مشاهده اروپا و پیشرفتهای آن سبب شده بود که همواره آرزومند ترقی ایران باشد. او کارخانه چینیسازی در تبریز تاسیس کرد و قصد توسعه این صنعت را در این شهر داشت.<ref name=":0">[https://ensani.ir/fa/article/126222/%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%88-%DB%8C%DA%A9-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF علی موسیو؛ یک انقلابی بزرگ - پرتال جامع علوم انسانی]</ref> <ref name=":1">علی موسیو رهبر مرکز غیبی تبریز ـ صمد سرداری نیا ـ صفحه ۱۰</ref> |
|
| |
|
| == قرارداد نفت ۱۹۳۳ == | | == فعالیت سیاسی == |
| در سال ۱۹۳۲ ( ۱۳۱۱ شمسی) شرکت نفت ایران و انگلیس با انتشار حساب مالی سال قبل، خشم دولتمردان ایرانی را برانگیخت. بر اساس این حساب حق امتیاز ایرات ۳۰۶ هزار و ۸۷۲ لیره تعیین شده بود. در حالیکه سال قبل از آن بیش از یک میلیون و ۲۸۸ هزار لیره بود. رضا شاه به کابینه دستور داد تا مذاکرات رسمی را با شرکت آعاز کند. بر اثر شدت گرفتن مناقشاتی در داخل ایران و بین دولتمردان بر سر مسئله قراداد دارسی، رضا شاه به شدت عصبانی شد و از هیئت دولت خواست که پرونده قراداد نفت را بیاورند و سپس پرونده را به درون بخاری انداخت و سوزاند. و به کابینه دستور داد که امتیاز نفت را لغو کنند که این کار انجام شد. | | در سالهای قبل از [[صدور فرمان مشروطیت]] در ایران، حزبی با نام [[اجتماعیون عامیون]] (سوسیال دموکرات) متشکل از ایرانیان مسلمان در قفقاز تشکیل شد. موسس این حزب دکتر نریمان نریمانف پزشکی اصالتا ایرانی از اهالی تفلیس بود. علی موسیو درسفرهای خود به قفقاز با انقلابیون آنجا از جمله نریمان نریمانف دیدار کرده و با آنها مشورت میکرد. هم زمان با شروع [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه]] و [[صدورفرمان مشروطیت]] در سال ۱۲۸۵ خورشیدی توسط [[مظفرالدین شاه]] علی موسیو به همراه تعدادی از همفکران خود کمیته اجتماعیون عامیون ایران (سوسیال دموکرات) را در تبریز پایهریزی کرد. علی موسیو همچنین کمیتهای به نام مرکز غیبی را که در واقع نقش کمیته مرکزی حزب [[اجتماعیون عامیون]] ایران را داشت، متشکل از تعدادی از روشنفکران و افراد با صلاحیت تشکیل داد. این مرکزهمانطور که از اسم آن پیداست کاملا مخفی و با رعایت دقیق اصول مخفیکاری اداره میشد. اعضای آن عبارت بودند علی موسیو، حاج رسول صدقیانی، حاج علی دوافروش، یوسف خزدوز، حاج علی نقی گنجه، میرعلی اکبر سراج، حکاک باشی و غیره. |
|
| |
|
| در نتیجه این اقدام، دولت بریتانیا، شکوائیهای علیه ایران به جامعه ملل ارائه داد. بریتانیا در لایحه خود به شورای جامعه ملل در تاریخ ۱۹دسامبر ۱۹۳۲/ آذر۱۳۱۱ الغای امتیاز نفت را در حکم مصادرهی نامشروع دانست و دولت ایران را به تخلف از موازین حقوق بینالمللی متهم کرد. ایران هیئتی را به سرپرستی علیاکبر داور وزیر دادگستری و حسن علا، رئیس کل بانک ملی و نصرالله انتظام رئیس ادارهی جامعه ملل در وزارت خارجه، به ژنو فرستاد. پس از طرح دیدگاههای نمایندگان ایران، در نهایت مقرر شد مذاکرات برای حل اختلاف میان دو طرف برگزار شود. مذاکرات بین ایران و شرکت نفت در آوریل سال ۱۹۳۳( فروردین ۱۳۱۲) آغاز شد و در نهایت به سبب مداخله شخص رضا شاه در روند مذاکرات قراداد ۱۹۳۳ میان دو طرف امضاء شد.
| | بسیاری ازمورخان و متخصصان تاریخ مشروطه این عمل علی موسیو را یک شاهکار سیاسی نظامی میدانند. |
|
| |
|
| به موجب این قراداد امتیاز نفت واگذار شده به شرکت نفت ایران و انگلیس به مدت ۶۰ سال دیگر تمدید شد، در حالیکه قراداد دارسی در سال ۱۹۶۱ به پایان میرسید و تمامی تاسیسات متعلق به شرکت باید بر طبق مفاد امتیاز، به طور رایگان به ایران واگذار میشد. قراداد ۱۹۳۳ به حضور و فعالیت شرکت نفت تا سال ۱۹۹۳ یعنی ۳۲ سال پس از امتیاز نفت دارسی رسمیت و اعتبار بخشید.
| | === فعالیت در انقلاب مشروطه === |
| | [[پرونده:حاج علی دوا فروش.JPG|جایگزین=حاج علی دوا فروش (دوا چی) مرکز غیبی تبریز |بندانگشتی|350x350پیکسل|حاج علی دوا فروش از رهبران جنبش مشروطه و مرکز غیبی در تبریز و هم رزم علی موسیو]] |
| | پس از [[صدور فرمان مشروطه]] موجی از شادی سراسر ایران را فرا گرفت و مردم در شهرهای مختلف جشن گرفتند. در تهران سران مشروطه از [[صدور فرمان مشروطیت]] راضی شده و تلاشهای خود را به فعالیتهای سیاسی محدود کردند ولی در تبریز در اثر وجود انقلابیونی مانند علی موسیو و با ابتکار حزب [[اجتماعیون عامیون]] و [[مرکز غیبی]]، انجمن ایالتی تشکیل شد. این انجمن ابتدا برای تعیین نمایندگان مجلس شورا ایجاد شد اما در ادامه رشته کارها را رها نکرد و اداره امور شهر تبریز و آذربایجان را در دست گرفت. |
|
| |
|
| == فضای باز سیاسی بعد از شهریور۱۳۲۰ ==
| | در سلسله مراتب حزبی پس از اعضای [[مرکزغیبی]] و کمیته مرکزی، روسای حوزهها بودند که هر کدام ۱۱ عضو در زیر دست خود داشتند. این اعضا تا مدتها برای اینکه شناخته نشوند در تاریکی با یکدیگر ملاقات کرده و دستورات حزبی را از سرپرست خود دریافت کرده و بدون کم و کاست اجرا میکردند. |
| روز ۳شهریور ۱۳۲۰(۲۵ اوت ۱۹۴۱) نیروهای متفقین به ایران حمله کردند و بیآنکه با مقاومت چندانی از طرف ارتش ایران روبرو شوند، بخشهای وسیعی از خاک ایران را تحت اشغال درآوردند. چند روز بعد رضا شاه استعفا دارد و امور سلطنت را به ولیعهد واگذاشت و ایران را ترک کرد. بعد از کنار رفتن رضا شاه از قدرت یک فضای باز سیاسی ایجاد شد که بسیاری از کسانی که در دوره حکومت رضاخان خانه نشین شده بودند به صحنه سیاست بازگشتند. برجستهترین آنها دکتر محمد مصدق بود که بار دیگر به عنوان نماینده اول تهران، در دوره چهاردهم مجلس انتخاب شد. دراین دوران کشمکشهای بسیاری در مورد مسئله نفت درگرفت.
| |
|
| |
|
| دکتر محمد مصدق عملا در این فضای باز سیاسی رهبری جنبش ضد استعماری ایران را بدست گرفت که اساسا روی مسئله نفت متمرکز بود. او طرفدار سیاست «موازنه منفی» یعنی ممنوعیت دادن هرگونه امتیاز به خصوص درباره نفت به هر قدرت خارجی بود. در دوره چهاردهم مجلس شورای ملی، دکتر مصدق طرح آنرا به مجلس ارائه داد و تصویب شد. بعد از آن تمام تلاش خود را معطوف به اجرای این قانون کرد. در واقع این قانون سرآغاز ملی شدن صنعت نفت بود.
| | از مهمترین کارهای اعضای حوزهها درگیری و مقابله با ظلم و بیداگریهای فراشباشیها و فراشان حکومتی و فئودالها بود. در تبریز با توجه به تجربیات خونین گذشته و عدم اعتماد به قولهای عوامل و سردمداران دولت و همچنین بیدادگریهای [[محمد علی شاه|محمدعلی میرزای ولیعهد]] [[مرکز غیبی]] به رهبری علی موسیو دست به تشکیل دستههای مسلح به نام [[مجاهدین خلق ایران|مجاهد]] زد تا از دستاوردهای [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه]] پاسداری کند. [[ستارخان]] سردار ملی از زمره این مجاهدان بود که تحت رهبری علی موسیو بعدها به رهبرملی قیام تبریز در برابر [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] تبدیل شد. |
|
| |
|
| == قانون ملی شدن صنعت نفت ایران ==
| | [[مرکز غیبی]] در هر محلهای از شهر تبریز یک مرکز آموزش برای مجاهدان برپا کرد و همه روزه عصرها جوانان و مردان، تحت سرپرستی افرادی که در کار سپاهیگری سررشته و سابقه داشتند آموزش نظامی میدیدند. [[مرکز غیبی]] در راه پیشبرد [[انقلاب]] بسیار سختگیر بود و از کوچکترین خلاف و بینظمی چشم پوشی نمیکرد. [[مرکز غیبی]] به رهبری علی موسیو نفوذ معنوی بسیاری بین مردم داشت. [[مرکزغیبی]] با هوشیاری، اقدامات [[محمد علی شاه|محمدعلی میرزا]] و اطرافیان او را زیر نظرداشت. رشته کارهای انجمن تبریز و کنترل [[جنبش مشروطه ایران|جنبش مشروطه]] در آذربایجان در دست این مرکز بود. |
| شرکت نفت انگلیس طرحی را به ایران پیشنهاد داده بود که به قراداد ۱۹۳۳ اضافه شود. این طرح به لایحه الحاقی یا قرارداد «گس ـ گلشائیان » معروف شد. در دولت علی منصور در سال ۱۳۲۹ این طرح بار دیگر در مجلس مطرح شد. علی منصور نخست وزیر وقت درباره آن موضعی نگرفت و رسیدگی به آن را به مجلس واگذار کرد. مجلس نیز برای بررسی این لایحه کمیسیون مخصوصی به نام « کمیسیون مخصوص نفت » تشکیل داد که دکتر مصدق به همراه ۴ تن دیگر از نمایندگان جبهه ملی عضو آن بودند. منصور در ۵ تیر ۱۳۲۹ استعفا داد و سپهبد حاج علی رزمآرا به حکم شاه نخست وزیر شد. اصلی ترین چالش پیش روی دولت رزم آرا مسئله نفت و لایحه الحاقی بود. رزم آرا مورد حمایت آمریکا بود و از طرفی انگلیس هم به شرط تصویب قراداد لایحه الحاقی نفت به نخست وزیری رزمآرا رضایت داده بود. رزم آرا تمام تلاش خود را معطوف به تصویب این لایحه کرد. در طرف مقابل دکتر محمد مصدق و نمایندگان جبهه ملی که اقلیت مجلس یودند با این لایحه مخالفت میکردند. ابتدا رزم آرا مانند علی منصور در مورد لایحه الحاقی موضع گیری نمیکرد ولی دکتر مصدق اعضای کمیسیون نفت را قانع کرد که کمیسیون نباید در خصوص لایحه الحاقی پیشنهادی ارائه کند و درنهایت در نامهای که در ۴ مهر ۱۳۲۹ در مجلس قرائت شد کمیسیون نفت دولت را موظف کرد که طی سه روز پروندههای نفت را به کمیسیون ارائه کند و همچنین به دولت ۱۰ روز وقت داد که نظریه خود را راجع به لایحه تقدیمی به کمیسیون اعلام کند و در صورت عدم اجرای موارد فوق دولت را استیضاح خواهد کرد. پروندههای نفت در زمان مقرر به کمیسیون ارسال شد ولی به علت خودداری دولت از ابراز نظر، نمایندگان جبهه ملی دولت را استیضاح کردند. در جلسه ۲۷ مهر ۱۳۲۹ استیضاح از دولت در مجلس مطرح گردید. روز قبل سپهبد رزمآرا برای منتفی ساختن استیضاح، طی بیاناتی در مجلس سنا، آمادگی دولت را برای دفاع از لایحه الحاقی اعلام کرده بود. استیضاح نتیجه نداد و اکثریت نمایندگان به استیضاح نمایندگان فراکسیون جبهه ملی رای سکوت دادند.
| |
|
| |
|
| بااعلام طرفداری نخست وزیر از طرح لایحه قرارداد الحاقی در مجلس، پیکار بر سر ملی شدن نفت شکل گرفت. روز اول آذر ۱۳۲۹ رزمآرا و فروهر، با حضور در جلسه کمیسیون نفت از لایحه قرارداد الحاقی دفاع کردند. در جلسات کمیسیون نفت دکتر مصدق طرح ملی شدن نفت را مطرح کرد . کمیسیون نفت طرح ملی شدن را نپذیرفت ولی در جلسه ۶ آذر، پس از یک ساعت و نیم گفتگو، پیشنهاد رد لایحه قراداد الحاقی را به اتفاق آرا به شرح زیر به تصویب رساند.<blockquote>« کمیسیون نفت که طبق تصمیم سیام خرداد مجلس شورای ملی تشکیل شده بود، پس از مذاکرات و مطالعات به این نتیجه رسید که قرارداد الحاقی ساعد ـ گس، کافی برای استیفای حقوق ایران نیست، لذا مخالفت خود را با آن اظهار میدارد.»</blockquote>گرچه طرح ملی شدن نفت در کمیسیون نفت به تصویب نرسید اما راه برای ملی شدن هموار شده بود. رد لایحه الحاقی شکست بزرگی برای شرکت نفت انگلیس و رزمآرا بود.
| | ایوانف نویسنده کتاب [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطیت ایران]] درباره اقدامات [[مرکز غیبی]] نوشته: <blockquote>«به علاوه، شورایی به نام شورای مخفی هم به وجود آمد که پول و ذخایر گندم سرمایهداران را مصادره و بین فقرا تقسیم میکرد. املاک شاه و خانوادهی او در آذربایجان مصادره گردید»</blockquote> |
| | [[پرونده:علی موسیو و پسرانش حسن و حاجی خان.JPG|جایگزین=علی موسیو و فرزندانش انقلاب مشروطه در تبریز|بندانگشتی|300x300پیکسل|علی موسیو به همراه پسرانش حسن (راست) و حاجیخان (چپ)]] |
| | انقلابیون پس از استقرار حکومت خود در تبریز، با فرستادن دستههای مسلح فدائیان به شهرهای دیگر آذربایجان در اندک مدتی بسیاری از شهرها و نواحی را از دست مرتجعان و عمال حکومت آزاد کردند. شهرهای مراغه، مرند، سلماس و غیره و همچنین جاده جلفا به تبریز از مرتجعین پاک شد و به دست انقلابیون افتاد. |
|
| |
|
| پس از انتشار خبر تصمیمات کمیسیون نفت تظاهرات گستردهای در طرفداری از ملی شدن نفت صورت گرفت و مطبوعات ملی مانند باختر امروز به مدیریت دکتر حسین فاطمی تبلیغات گستردهای در این رابطه کردند و با مقالات روشنگرانه آگاهی مردم را بیشتر میکردند.
| | در دورهای علی موسیو قدرتمندترین مرد تبریز بود ولی هیچگاه گامی برخلاف اصول مشروطیت برنداشت و با جدیت مواظب رفتار [[مجاهدین]] بود. نفوذ او به حدی بود که حتی [[حاجی مخبرالسلطنه]]، والی آذربایجان نیز از او حساب میبرد. |
|
| |
|
| تظاهرات وسیعی به پشتیبانی از نمایندگان اقلیت و نیز علیه دولت رزمآرا و شرکت نفت برپا شد. آیتالله کاشانی، طی پیامی از طرح ملی کردن نفت پشتیبانی کرد. دانشجویان دانشگاه تهران در صفوف منظم و با شعار«نفت ایران باید ملی شود»، در میدان بهارستان اجتماع کردند. چند تن از مراجع تقلید و گروهی از روحانیون با ارسال پیام، مردم را به حمایت از طرح ملی کردن نفت، تشویق نمودند. دکتر مصدق در پیامی که از بستر بیماری به مجلس فرستاد و در جلسه ۲۶ آذر به وسیله حسین مکی قرائت شد، ملی کردن صنعت نفت را تنها وسیله استیفای حقوق ملت ایران دانست. وی با تشریح نتایجی که با ملی شدن صنعت نفت نصیب ملت ایران میشود، گفت: <blockquote>«... دولت و ملت از اعمال نفوذهای شرکت و دولت انگلیس مصون خواهند ماند و ملت ایران راه ترقی را بدون هیچگونه اعمال نفوذ و موانع خارجی و در محیط صلح و صفا خواهد پیمود.»</blockquote>در همین اثنا فتوای شرعی به ضرورت ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور از ۴ تن از مراجع تقلید آیتالله محمد تقی خوانساری، آیتالله صدر، آیتالله حجت و آیتالله فیض صادر گردید.
| | خانه علی موسیو بارها در جریان [[جنگهای تبریز]] ازطرف نیروهای استبداد غارت و تخریب شد. سه فرزند او به نامهای حاجی خان، حسن و قدیر در جریان [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه]] جان باختند. حاجی خان که درزمان حمله نیروهای روس سرکلانتر شهربانی تبریزبود در جریان درگیریهای سال ۱۲۹۰خورشیدی با روسها از تبریز خارج شده و در نزدیکی همدان جان باخت. حسن ۱۸ ساله و قدیر۱۶ ساله در روز عاشورای ۱۲۹۰ خورشیدی (۱۳۳۰ هجری قمری) به دست قوای روس به دار آویخته شدند. |
|
| |
|
| روز ۲۹ آذر دکتر حسین فاطمی مدیر باختر امروز که مقالات تندی علیه رزمآرا مینوشت و انعکاس وسیعی بین تودههای مردم داشت، توسط شهربانی بازداشت شد.
| | == مرگ علی موسیو == |
| | علی موسیو قبل از ورود سربازان روس به تبریز به مرگ عادی جان باخت. پیش از مرگ به اشخاصی که دور او جمع شده بودند گفت: <blockquote>«من عمرم تمام شده، میمیرم ولی شما ای فدائیان دلیر و ای هم مسلکان عزیر، نگذارید آتش [[انقلاب]] خاموش شود. آزادی و مهد آن آذربایجان را فراموش نکنید تا مشروطیت و آزادی در تمام ایران دوام پیدا کند، خدا توفیق شماها باشد.»</blockquote> |
|
| |
|
| با اوج گیری مبارزه برای ملی شدن صنعت نفت تعداد نمایندگان طرفدار ملی شدن در مجلس شورای ملی افزایش مییافت.
| | == منابع == |
| | |
| دولت رزمآرا زیر فشار سفارت انگلیس و در عین حال مخالفت فزاینده افکار عمومی مردم ایران در تنگنا قرار گرفته بود. با توجه به رد لایحه الحاقی در کمیسیون نفت، دولت تصمیم گرفت از آن دفاع کند و در صورت فراهم نبودن زمینه مساعد، لایحه را پس بگیرد. در همین راستا غلامحسین فروهر وزیر دارایی کابینه رزمآرا روز ۵ دی در مجلس حاضر شد و ضمن پاسخ گویی به سخنان نمایندگان اقلیت از لایحه الحاقی دفاع کرده و آنرا پس گرفت. دفاع فروهر از لایحه الحاقی و استرداد آن خشم نمایندگان اکثریت و اقلیت را برانگیخت و بر تعداد مخالفان دولت و طرفداران ملی شدن افزود. تعدادی از وزرای کابینه نیز در پی این اقدام کنارهگیری کردند.
| |
| | |
| روز ۲۷ دی، مجلس شورای ملی طرحی را تصویب کرد که به موجب آن به کمیسیون نفت ماموریت داده شد ظرف دو ماه گزارش مبنی بر تعیین وظیفه دولت برای استیفای حقوق ایران در مورد نفت تهیه و برای تصویب به مجلس شورای ملی تقدیم کند.
| |
| | |
| در پی رد لایحه قراداد الحاق در کمیسیون نفت، برخی مقامات وزارت خارجه انگلیس به ویلیان فریزر، مدیر کل شرکت نفت توصیه کردند در مذاکره با ایران، طرح تقسیم منافع بر اساس ۵۰ ـ ۵۰ را پیشنهاد کند ولی او علاقهای به این کار نشان نداد. در همین زمان مذاکرات بین نمایندگان شرکت آرامکو و عربستان سعودی بر اساس تقسیم منافع ۵۰ ـ ۵۰ در جریان بود و سرانجام در ۳۰ دسامبر۱۹۵۰ (۹ دی ۱۳۲۹) خبر آن، به تهران رسید. دولت عربستان سعودی برای هر تن نفت، سی شلینگ، یعنی دوبرابر مبلغی که در قراداد الحاقی پیشنهاد شده بود، دریافت میکرد. پخش این خبر به منزله تیر خلاص به قراداد الحاقی بود.
| |
| | |
| ملی شدن نفت تهدیدی بود که پس از رد لایحه الحاقی در مقابل انگلیسیها قرار داشت. آمریکاییها نیز به انگلیسیها فشار میآوردند در مقابله با این تهدید با اصل تقسیم منافع موافقت کنند.
| |
| | |
| شپرد سفیر انگلستان در ایران، طی نامهای به رزمآرا اطلاع داد که ترتیباتی داده شده که شرکت نفت ۲۸/۵ میلیون لیره بابت حق الامتیاز در سال ۱۹۵۱ به ایران بپردازد و ۱۰ میلیون لیره دیگر نیز از این بابت طی همین سال به حساب ایران واریز کند، همچنین قراردادی بر اساس ۵۰ ـ ۵۰ با ایران امضاء نماید. در ضمن او به رزمآرا اطلاع داد که با این پیشنهاد، هر قطعنامهای که در آن به ملی کردن اشاره شود، از نظر دولت بریتانیا، غیر قابل قبول خواهد بود.
| |
| | |
| رزم آرا روز ۲ اسفند ۱۳۲۹ در کمیسیون نفت حاضر شد و بیآنکه پیشنهاد ۵۰ ـ ۵۰ را علنی کند، از روی نوشتهای ناتوانی ایران را در مورد اداره فنی تاسیسات نفت و وسایل حمل و نقل نفت به بازارهای جهانی برشمرد و ملی شدن نفت را به زیان ایران دانست.
| |
| | |
| دکتر محمد مصدق در جلسه چهارشنبه ۱۶ اسفند کمیسیون نفت به گفتههای نخست وزیر پاسخ داد. پیش از ظهر روز ۱۶ اسفند، سپهبد رزمآرا که عازم شرکت درمجلس ختم آیتالله فیض بود، در صحن مسجد شاه به ضرب چند گلوله به قتل رسید. گفته شد ضارب، خلیل طهماسبی یکی از اعضای جمعیت فداییان اسلام بود.
| |
| | |
| روز بعد ۱۷اسفند کمیسیون نفت به اتفاق آراء اصل ملی شدن صنعت نفت را در سراسر ایران تصویب نمود و گزارش خود را بدین شرح به مجلس شورای ملی ارائه کرد:
| |
| | |
| «مجلس شورای ملی: نظر به اینکه ضمن پیشنهادات واصله به کمیسیون نفت، پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور مورد توجه و قبول کمیسیون قرار گرفته و از آنجایی که وقت کافی برای مطالعه در اجرای این اصل باقی نیست، کمیسیون مخصوص نفت از مجلس شورای ملی تقاضای دو ماه تمدید مینماید.»
| |
| | |
| === تلاشهای مصدق و جبهه ملی برای تصویب طرح === | |
| در روزهای ۱۷و ۱۸ اسفند ۱۳۲۹ به دعوت جبهه ملی میتینگهای بزرگی در حمایت و پشتیبانی از پیشنهاد کمیسیون نفت تشکیل شد و تظاهرات دامنهداری نیز به طرفداری از ملی شدن نفت انجام شد.
| |
| | |
| دکتر مصدق در جلسه ۲۲ اسفند مجلس از پشتیبانی مردم ایران و تلاشهای کمیسیون نفت سپاسگذاری کرد و بر ضرورت تصویب هر چه زودتر پیشنهاد کمیسیون تاکید کرد و هشدار دار که شرکت نفت سعی دارد با اعمال نفوذ در بعضی نمایندگان، آنها را به خودداری از حضور در مجلس وادار کند و مانع طرح و تصویب گزارش کمیسیون شود. مصدق گفت:<blockquote>«به شما، ای نمایندگان مجلس شانزدهم؛ به شما ای آقایان نمایندگانی که در وطنپرستی شما نمیتوان تردید نمود، عرض میکنم گزارش کمیسیون نفت را بدون فوت وقت - که ممکن است از کیسه ملت ایران برود، و دیگر شما موقعی به دست نیاورید که به این خدمت بزرگ ملی مفتخر و موفق شوید - تصویب کنید تا این بدن ضعیف و نحیف، آن دست مقطوع را به بدن وصل کند و با دو دست در راه استقلال سیاسی و اقتصادی خود مبارزه نموده و رفع این بیچارگی و بدبختی که به واسطه سوء سیاست همسایه جنوبی نصیب ملت ایران شده است، بکند...»</blockquote>
| |
| | |
| === تلاشها برای جلوگیری از تصویب طرح ===
| |
| در فاصله یک هفتهای که کمیسیون نفت گزارش خود را مبنی بر پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت تسلیم مجلس شورای ملی کرد، تا زمان طرح پیشنهاد مزبود در جلسه ۲۴ اسفند مجلس، کوششهای بسیاری برای جلوگیری از طرح تصویب آن به عمل آمد. سفیر انگلیس و شاه تلاش کردند برای جلوگیری از تصویب طرح مجلس را از اکثریت بیندازند. شپرد سفیر انگلستان در ایران به وزارت خارجه انگلیس گزارش داد:<blockquote>«ما، آنچه از دستمان برآید انجام میدهیم تا وقتی لایحه ملی شدن با رأی گذارده شد، مجلس حد نصاب لازم را برای رأی گیری به دست نیاورد.»</blockquote>لنسلوت پایمن مستشار سفارت انگلیس، با اسدالله عمل دیدار کرد و پیشنهاد نمود شاه از همه نفوذ خود، برای حاضر نشدن نمایندگان در مجلس، به هنگام طرح لایحه ملی شدن، استفاده کند. به پایمن اطلاع داده شد که هنگام طرح لایحه از ۱۳۱ تن نماینده، ۴۳ نفر از شرکت در جلسه خودداری خواهند کرد.
| |
| | |
| پس از شکست این طرح انگلیسیها امیدشان را به مجلس سنا بستند اما کوشش شاه در این مورد نیز به نتیجه نرسید. بهترین راهحل برای انگلیسیها انحلال فوری مجلسین بود. این طرح نیز به ثمر نرسید.
| |
| | |
| === تصویب ماده واحده ملی شدن صنعت نفت ===
| |
| روز پنجشنبه ۲۴ اسفند نمایندگان جبهه ملی و چند تن دیگر از نمایندگان، پیشنهاد کردند که گزارش کمیسیون نفت، مقدم بر سایر لوایح در دستور کار مجلس قرار گیرد. این پیشنهاد با اکثریت آراء به تصویب رسید. سپس ماده واحدهای به قید دو فوریت برای تصویب تقدیم مجلس شد. پس از بیانات دکتر مصدق پیرامون اهمیت تصمیم تاریخی نمایندگان و قدردانی از اعضای کمیسیون نفت، ماده واحده پیشنهادی از سوی رئیس مجلس به رأی گذاشته شد و به اتفاق آراء به تصویب رسید.<blockquote>ماده واحده: مجلس شورای ملی تصمیم مورخ ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ کمیسیون نفت را تأیید و با تمدید مدت موقف موافقت مینماید.</blockquote>روز ۲۹ اسفند مجلس سنا نیز تصمیم مجلس شورای ملی را تأیید کرد. شاه همان روز قانون مذبور را امضا کرد و بدینسان دور اول مبارزه برای ملی کردن صنعت نفت با پیروزی ملت ایران به پایان رسید.
| |
| | |
| پس از تصویب طرح پیشنهادی کمیسیون نفت در مجلس، شپرد، سفیر کبیر انگلستان به وزارت خارجه کشورش گزارش کرد که حتی آنهایی که از شاه دستور گرفته بودند که در جلسه شرکت نکنند تا حد نصاب لازم برای رأی گیری حاصل نشود، به مجلس رفتند و به طرح ملی شدن رأی دادند.
| |
| | |
| == قانون خلع ید و نخست وزیری دکتر محمد مصدق ==
| |
| پس از ترور رزم آرا نظر دولت انگلستان بر نخست وزیری سید ضیاءالدین طباطبایی بود ولی با توجه به مشکلات موجود انتصاب یک دولت محلل را توصیه میکرد. در نهایت حسین علاء از طرف شاه مأمور تشکیل کابینه شد. روز ۱۸ اسفند ۱۳۲۹ مجلس شورای ملی و سه روز بعپ سنا به کابینه علاء ابراز تمایل کرد. علاء به دنبال حفظ آرامش بود.
| |
| | |
| از تاریخ ۵ فروردین به علت قطع کمک هزینه کارگران بخشی از مناطق نفت خیز جنوب توسط شرکت نقت انگلیس و ایران اعتصاب کارگران و دانشجویان دانشکده نفت آبادان شروع شد در جریان این اعتصاب دولت در منطقه،حکومت نظامی برقرار کرد و در برخورد ماموران نظامی با کارگران شش تن کشنه شدند. در اوایل اردیبهشت اعتصاب با پیروزی کارگران پایان یافت.
| |
| | |
| دکتر مصدق که حساسیت اوضاع را دریافته بود به نمایندگان مجلس هشدار داد که تا دیر نشده قانون اجرای ملی شدن را با قید سه فوریت تصویب کنند. از طرفی مذاکرات سیذ ضیاء با شاه و انگلستان برای نخست وزیری در جریان بود. یکی از شروط سید ضیاء برای نخست وزیری انحلال مجلس بود. وی با امید پشتیبانی کامل سفارت انگلیس، در انتظار فرصت مناسب برای زمامداری بود.
| |
| | |
| روز ۲۶ آوریل مصادف با ۶ اردیبهشت ۱۳۳۰ کمیسیون نفت پس از پنج ساعت بحث، طرح قانون ۹ مادهای طرز اجرای ملی کردن نفت صنعت نفت را تصویب و تسلیم مجلس شورای ملی کرد. روز ۷ اردیبهشت حسین علاء پس از ۴۶ روز نخست وزیری به دلیل ناتوانی در رویارویی با بحران نفت استعفا داد.
| |
| | |
| روز شنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۳۰ مجلس طرح ۹ مادهای اجرایی ملی شدن صنعت نفت را به اتفاق آرا تصویب کرد و روز بعد نیز در سنا تصویب شد.
| |
| | |
| === دولت دکتر مصدق ===
| |
| روز شنبه ۷ اردیبهشت در جلسه خصوصی مجلس شورای ملی، پیش از طرح و تصویب گزارش کمیسیون نفت، جمال امامی به مصدق پیشنهاد نخست وزیری کرد. مصدق به شرط اینکه مجلس در جلسه رسمی نسبت به زمامداری او ابراز تمایل کند موافقت نمود. در همین زمان سید ضیاء در حال مذاکره با شاه و در انتظار ابراز تمایل مجلس برای نخست وزیری بود.
| |
| | |
| روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۳۰ مصدق کابینه خود را به مجلس معرفی کرد. مصدق هنگام معرفی وزرا به مجلس برنامه دولت خود را به دو موضوع اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت و اصلاح قانون انتخابات مجلس و شهرداریها اختصاص داد. مجلس شورای ملی به برنامه دولت رای اعتماد داد.
| |
| | |
| === اجرای خلع ید از شرکت نفت انگلیس و ایران ===
| |
| مقرر شد برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت یک هیات مختلط از طرف مجلسین شورای ملی و سنا انتخاب شود. با تاخیر در انتخاب اعضای هیات مختلط از طرف مجلس مصدق در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۳۰ در مجلس حضور یافت و از کارشکنیها در مسیر اجرای قانون خلع ید پرده برداشت. در همین روز مجلس شورای ملی و سنا، نمایندگان خود را برای تشکیل هیات مختلط برای خلع ید از شرکت سابق نفت انتخاب کردند.
| |
| | |
| روز ۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۰ سفیر انگلستان تذکاریهای تسلیم دولت ایران کرد و در آن اقدام دولت ایران در ملی کردن نفت را نامشروع خواند. استدلال انگلیسیها این بود که شرکت نفت انگلیس و ایران یک شرکت انگلیسی است که در انگلستان به ثبت رسیده است و به بیشتر سهام آن نیز متعلق به دولت پادشاهی انگلستان است، بنابراین انگلستان حق دارد که به هر طریق ممکن منافع شرکت را تامین کند و ایران را به شکایت به دیوان لاهه تهدید کرده بود.
| |
| | |
| وزیر دارایی دولت مصدق به نامه سفیر انگلستان پاسخ داد و از شرکت سابق نفت خواست که برای ترتیبات اجرای قانون ملی شدن هر چه زودتر نمایندگان خود را معرفی کند. دولت ایران استدلال میکرد که قانون ملی کردن ناشی از اعمال حق حاکمیت ملت ایران است و قابل ارجاع به دیوان حکمیت نیست و هیچ مقام بینالمللی صلاحیت رسیدگی به این امر را ندارد.
| |
| | |
| در ۶ خرداد ۱۳۳۰ سفیر بریتانیا طی یادداشتی به وزیر خارجه ایران اطلاع داد که انگلستان علیه دولت ایران به دادگاه لاهه شکایت کرده است. درهمان روز دیوان دادگستری بینالمللی لاهه دادخواست بریتانیا علیه دولت ایران را تسلیم وزارت خارجه کرد.
| |
| | |
| روز ۲۰ خرداد ۱۳۳۰ هیأت مدیره موقت شرکت ملی نفت ایران برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت در ساختمان مرکزی شرکت سابق در خرمشهر مشغول کار شد. این هیأت طی اعلامیهای به همه کارکنان ایرانی و خارجی شرکت سابق اطلاع داد که از این پس در استخدام شرکت ملی نفت ایران هستند و کماکان به خدمت خود ادامه خواهند داد.
| |
| | |
| روز ۲۳ خرداد ۱۳۳۰ شپرد سفیر بریتانیا در ایران در محل سفارت در مقابل خبرنگاران اعلام کرد که مسئولیت حفظ جان اتباع انگلیسی به عهده ارتش شاهنشاهی ایران است اما دولت بریتانیا اقدامات احتیاطی را انجام داده است و در پاسخ خبرنگاران که از این اقدامات سئوال کردند گفت، فعلا سه رزمناو و یک ناوشکن در آبهای اطراف خلیج فارس متوقف هستند.
| |
| | |
| مذاکرات بین هیأت بریتانیایی و دولت ایران به نتیجه نرسید زیرا نمایندگان شرکت بدنبال نوعی از ملی شدن بودند که شرکت سابق نیز در آن سهمی داشته باشد در حالیکه دولت ایران تاکید داشت که فقط یک نوع از ملی شدن نفت را قبول دارد و آنهم اینکه از شرکت سابق خلع ید شود. مذاکرات در روز ۲۹ خرداد۱۳۳۰ به نتیجه نرسید و هیأت انگلیسی به ریاست جکسون، عضو هیأت مدیره شرکت سابق همان روز تهران را ترک کرد.
| |
| | |
| روز ۲۹ خرداد ۱۳۳۰، هیأت خلع ید، طی مراسمی پرچم ایران را بر فراز ساختمان اداره مرکزی شرکت سابق در خرمشهر برافراشت و تابلوی هیأت مدیره موقت را به جای ریاست شرکت نفت انگلیس نصب کرد و به مدیران شرکت اخطار کرد هرگونه دستوری که از طرف آنها صادر شود بیاثر خواهد بود، مگر آنکه امضای به هیأت مدیره شرکت ملی نفت ایران رسیده باشد.
| |
| | |
| ۳۰ خرداد اداره اطلاعات و انتشارات شرکت سابق در تهران منحل شد. روز اول تیر اداره مرکزی پخش و فروش نفت در داخل کشور در تهران و شعبات آن به تصرف دولت درآمد و تأسیسات پالایش نفت در کرمانشاه و میدان نفت شاه، از مأموران شرکت سابق تحویل گرفته شد.
| |
| | |
| ۳ تیر۱۳۳۰ نماینده شرکت سابق در تهران، ریچارد سدان محل کار خود را به منزل شخصی منتقل کرد. ۶ تیر هیأت مدیره موقت و اعضای انگلیسی دفتر مدیریت کل سابق، خرمشهر را ترک کردند.
| |
| | |
| == کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ و سرانجام نیروهای ملی ==
| |
| | |
| == سرانجام ملی شدن صنعت نفت ==
| |
علی موسیو
|
---|
علی موسیو در لباس فدایی |
زادروز | ۱۲۴۵ محله نوبر تبریز |
---|
درگذشت | ۱۲۸۹ تبریز |
---|
تابعیت | ایرانی |
---|
تحصیلات | نامعلوم |
---|
پیشه | تاجر |
---|
سالهای فعالیت | ۱۲۸۵ تا ۱۲۸۹ هجری شمسی |
---|
شناختهشده برای | مردم ایران |
---|
نقشهای برجسته | رهبر حزب اجتماعیون عامیون ایران ـ رئیس مرکز غیبی تبریز |
---|
سبک | مبارزه سیاسی و مسلحانه |
---|
تأثیرپذیرفتگان | جنپش مشروطه ایران و مردم تبریز و حکومت محمد علی میرزا |
---|
شهر خانگی | تبریز |
---|
لقب | علی موسیو |
---|
حزب سیاسی | اجتماعیون عامیون ( سوسیال دموکرات) |
---|
جنبش | انقلاب مشروطه ایران |
---|
مخالفان | محمد علی میرزا و حاکمان ضد مشروطه |
---|
دین | اسلام |
---|
علی موسیو (زاده ۱۲۴۵، درگذشته ۱۲۸۹ خورشیدی) از رهبران جنبش مشروطه ایران در تبریز و رهبر و بنیانگذار حزب اجتماعیون عامیون (سوسیال دموکرات) ایران، رئیس و بنیانگذار مرکز غیبی تبریز که نقش کمیته مرکزی حزب اجتماعیون عامیون را داشت.
علی موسیو فرزند حاج محمد باقر تبریزی از بازرگانان تبریز یود. به واسطه سفر به استامبول، اتریش و فرانسه از پیشرفتهای کشورهای اروپایی آگاه شد. به زبان فرانسه و همچنین تاریخ انقلاب کبیر فرانسه آگاه بود و به همین واسطه به علی موسیو معروف شد. در شروع انقلاب مشروطه با انقلابیون قفقاز و حزب اجتماعیون عامیون آنجا آشنا شده و مرام آنها را پذیرفت. پس از بازگشت به تبریز جمعیت اجتماعیون عامیون را در تبریز با تعدادی از همفکرانش بنیان گذاشت.[۱] [۲]
علی موسیو همچنین مرکز غیبی که یک انجمن مخفی بود را تشکیل داد که امور مشروطه را در تبریز و آذربایجان اداره میکرد و در حقیقت سررشته کارها در دست این مرکز بود. مرکز غیبی با تربیت نیروهایی به نام مجاهد وظیفه نگاهبانی از دستاوردهای انقلاب مشروطه را در تبریز بر عهده داشت. در جریان حمله و هجوم نیروهای استبداد محمدعلیشاه به تبریز تدبیر علی موسیو برای تربیت دستههای مجاهد و سازماندهی تشکیلات منظم آن کارگر افتاد و توانست در مقابل نیروهای دولتی مقاومت کرده و مشروطه را که از تمام ایران برچیده شده بود را با مقاومت نزدیک به یکساله، دوباره به ایران بازگرداند و قوای دولتی را شکست دهد و زمینه پیروزی و فتح تهران توسط نیروهای مشروطه را فراهم کند.
در جریان مقاومت تبریز در مقابل نیروهای دولتی که تنها عده کمی از مجاهدان به همراه ستارخان باقی مانده بودند علی موسیو نیز در کنار ستارخان در کوی امیرخیز میجنگید.
علی موسیو در سال ۱۲۸۹ خورشیدی و پیش از ورود نیروهای اشغالگر روس به تبریز درگذشت. سه پسر او در جریان انقلاب مشروطه کشته شدند. حسین و قدیر پسران ۱۸ و ۱۶ ساله علی موسیو در روز عاشورای ۱۲۹۰ شمسی(۱۳۳۰قمری) توسط قوای روس به دار آویخته شدند.[۳]
زندگی نامه
کربلایی علی، فرزند حاج محمدباقر تبریزی از بازرگانان محترم، آگاه و با فرهنگ تبریز بود که درمحله نوبر این شهر زاده شد. او تنها فرزند خانوادهاش بود و مانند پدر تجارت را پیشه خود قرار داد. او از بازرگانان روشنفکر و مبارز آذربایجان بود. کارش ترخیص کالا از گمرک بود. علی موسیو سفرکرده و با تجربه بود و به زبانهای فارسی، عربی و فرانسه تسلط کامل داشت. به خاطر تسلطش به زبان فرانسه به او «موسیو» میگفتند. بهواسطه مسافرتهایی که به اتریش، قفقاز و استانبول کرده بود، شناخت خوبی از اروپا و بالاخص انقلاب کبیر فرانسه داشت و با زیر و بم این انقلاب به خوبی آشنا بود. مشاهده اروپا و پیشرفتهای آن سبب شده بود که همواره آرزومند ترقی ایران باشد. او کارخانه چینیسازی در تبریز تاسیس کرد و قصد توسعه این صنعت را در این شهر داشت.[۱] [۲]
فعالیت سیاسی
در سالهای قبل از صدور فرمان مشروطیت در ایران، حزبی با نام اجتماعیون عامیون (سوسیال دموکرات) متشکل از ایرانیان مسلمان در قفقاز تشکیل شد. موسس این حزب دکتر نریمان نریمانف پزشکی اصالتا ایرانی از اهالی تفلیس بود. علی موسیو درسفرهای خود به قفقاز با انقلابیون آنجا از جمله نریمان نریمانف دیدار کرده و با آنها مشورت میکرد. هم زمان با شروع انقلاب مشروطه و صدورفرمان مشروطیت در سال ۱۲۸۵ خورشیدی توسط مظفرالدین شاه علی موسیو به همراه تعدادی از همفکران خود کمیته اجتماعیون عامیون ایران (سوسیال دموکرات) را در تبریز پایهریزی کرد. علی موسیو همچنین کمیتهای به نام مرکز غیبی را که در واقع نقش کمیته مرکزی حزب اجتماعیون عامیون ایران را داشت، متشکل از تعدادی از روشنفکران و افراد با صلاحیت تشکیل داد. این مرکزهمانطور که از اسم آن پیداست کاملا مخفی و با رعایت دقیق اصول مخفیکاری اداره میشد. اعضای آن عبارت بودند علی موسیو، حاج رسول صدقیانی، حاج علی دوافروش، یوسف خزدوز، حاج علی نقی گنجه، میرعلی اکبر سراج، حکاک باشی و غیره.
بسیاری ازمورخان و متخصصان تاریخ مشروطه این عمل علی موسیو را یک شاهکار سیاسی نظامی میدانند.
فعالیت در انقلاب مشروطه
حاج علی دوا فروش از رهبران جنبش مشروطه و مرکز غیبی در تبریز و هم رزم علی موسیو
پس از صدور فرمان مشروطه موجی از شادی سراسر ایران را فرا گرفت و مردم در شهرهای مختلف جشن گرفتند. در تهران سران مشروطه از صدور فرمان مشروطیت راضی شده و تلاشهای خود را به فعالیتهای سیاسی محدود کردند ولی در تبریز در اثر وجود انقلابیونی مانند علی موسیو و با ابتکار حزب اجتماعیون عامیون و مرکز غیبی، انجمن ایالتی تشکیل شد. این انجمن ابتدا برای تعیین نمایندگان مجلس شورا ایجاد شد اما در ادامه رشته کارها را رها نکرد و اداره امور شهر تبریز و آذربایجان را در دست گرفت.
در سلسله مراتب حزبی پس از اعضای مرکزغیبی و کمیته مرکزی، روسای حوزهها بودند که هر کدام ۱۱ عضو در زیر دست خود داشتند. این اعضا تا مدتها برای اینکه شناخته نشوند در تاریکی با یکدیگر ملاقات کرده و دستورات حزبی را از سرپرست خود دریافت کرده و بدون کم و کاست اجرا میکردند.
از مهمترین کارهای اعضای حوزهها درگیری و مقابله با ظلم و بیداگریهای فراشباشیها و فراشان حکومتی و فئودالها بود. در تبریز با توجه به تجربیات خونین گذشته و عدم اعتماد به قولهای عوامل و سردمداران دولت و همچنین بیدادگریهای محمدعلی میرزای ولیعهد مرکز غیبی به رهبری علی موسیو دست به تشکیل دستههای مسلح به نام مجاهد زد تا از دستاوردهای انقلاب مشروطه پاسداری کند. ستارخان سردار ملی از زمره این مجاهدان بود که تحت رهبری علی موسیو بعدها به رهبرملی قیام تبریز در برابر محمدعلی شاه تبدیل شد.
مرکز غیبی در هر محلهای از شهر تبریز یک مرکز آموزش برای مجاهدان برپا کرد و همه روزه عصرها جوانان و مردان، تحت سرپرستی افرادی که در کار سپاهیگری سررشته و سابقه داشتند آموزش نظامی میدیدند. مرکز غیبی در راه پیشبرد انقلاب بسیار سختگیر بود و از کوچکترین خلاف و بینظمی چشم پوشی نمیکرد. مرکز غیبی به رهبری علی موسیو نفوذ معنوی بسیاری بین مردم داشت. مرکزغیبی با هوشیاری، اقدامات محمدعلی میرزا و اطرافیان او را زیر نظرداشت. رشته کارهای انجمن تبریز و کنترل جنبش مشروطه در آذربایجان در دست این مرکز بود.
ایوانف نویسنده کتاب انقلاب مشروطیت ایران درباره اقدامات مرکز غیبی نوشته:
«به علاوه، شورایی به نام شورای مخفی هم به وجود آمد که پول و ذخایر گندم سرمایهداران را مصادره و بین فقرا تقسیم میکرد. املاک شاه و خانوادهی او در آذربایجان مصادره گردید»
علی موسیو به همراه پسرانش حسن (راست) و حاجیخان (چپ)
انقلابیون پس از استقرار حکومت خود در تبریز، با فرستادن دستههای مسلح فدائیان به شهرهای دیگر آذربایجان در اندک مدتی بسیاری از شهرها و نواحی را از دست مرتجعان و عمال حکومت آزاد کردند. شهرهای مراغه، مرند، سلماس و غیره و همچنین جاده جلفا به تبریز از مرتجعین پاک شد و به دست انقلابیون افتاد.
در دورهای علی موسیو قدرتمندترین مرد تبریز بود ولی هیچگاه گامی برخلاف اصول مشروطیت برنداشت و با جدیت مواظب رفتار مجاهدین بود. نفوذ او به حدی بود که حتی حاجی مخبرالسلطنه، والی آذربایجان نیز از او حساب میبرد.
خانه علی موسیو بارها در جریان جنگهای تبریز ازطرف نیروهای استبداد غارت و تخریب شد. سه فرزند او به نامهای حاجی خان، حسن و قدیر در جریان انقلاب مشروطه جان باختند. حاجی خان که درزمان حمله نیروهای روس سرکلانتر شهربانی تبریزبود در جریان درگیریهای سال ۱۲۹۰خورشیدی با روسها از تبریز خارج شده و در نزدیکی همدان جان باخت. حسن ۱۸ ساله و قدیر۱۶ ساله در روز عاشورای ۱۲۹۰ خورشیدی (۱۳۳۰ هجری قمری) به دست قوای روس به دار آویخته شدند.
مرگ علی موسیو
علی موسیو قبل از ورود سربازان روس به تبریز به مرگ عادی جان باخت. پیش از مرگ به اشخاصی که دور او جمع شده بودند گفت:
«من عمرم تمام شده، میمیرم ولی شما ای فدائیان دلیر و ای هم مسلکان عزیر، نگذارید آتش انقلاب خاموش شود. آزادی و مهد آن آذربایجان را فراموش نکنید تا مشروطیت و آزادی در تمام ایران دوام پیدا کند، خدا توفیق شماها باشد.»
منابع