کاربر:Javad/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۷۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''حمله به کوی دانشگاه تهران در۱۸ تیر۱۳۷۸'''
'''نهیلیسم یا پوچ گرایی'''


واقعه کوی دانشگاه در ۱۸ تیر سال ۷۸ از توقیف روزنامه «سلام» به مدیریت سيدمحمد موسوی‌ خوئینی‌ها، از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام شروع شد. ١٥ تیر بود که در پی شکایت وزارت اطلاعات، روزنامه سلام به‌دلیل انتشار نامه محرمانه وزارت اطلاعات که به سعید اسلامی یا امامی منتسب شده بود، با حکم تعلیقی که در سال ٧٢ داشت، توقیف شد. این آغاز ماجرای کش‌داری بود که به ١٨ تیر انجامید.بمحض ‌ انتشار خبر توقیف سلام در هفدهم تیر سال ٧٨، دانشجویان در کوی دانشگاه تهران دست به اعتراض زدند. اعتراضی که از ساعت ٩ شب شروع شد و ادامه پیدا کرد که در پی آن مأموران انتظامی و لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران حمله کردند که به پنج روز ناآرامی منجر شد.<ref>سایت بی بی سی  ۱۸ تیر از کوی تا [http://www.bbc.com/persian/iran/2010/07/100708_l19_anniversary_18tir_unrest کهریزک]</ref>
نیهیلیسم که در میانه قرن نوزدهم برای اولین‌بار در روسیه به صورت عمومی مطرح شد، مکتبی در ابتدا فکری و در ادامه سیاسی بود که با ویرانی های جنگ جهانی دوم توسعه ی بیشتری پیدا کرد. جنبش نیهیلیسم چیست وچگونه به وجود آمده است؟ نیهیلیسم یا هیچ‌گرایی مکتبی فلسفی است که در قرن ۱۹ در روسیه شکل گرفته است. این مکتب که در واقع با نفی هرگونه بنیان معرفتی و معیار اخلاقی شناخته می‌شود، ارتباط نزدیکی با شکاکیت دارد. امروزه نیهیلیسم در شاخه‌های متفاوت و با رویکرد‌های متفاوتی ازجمله نیهیلیسم معرفت شناختی و نیهیلیسم هستی شناختی پیگیری می‌شود. جنبش نیهیلیسم و به طور کلی این مفهوم، شباهت‌هایی با مکاتب اگزیستانسالیسم و ابسوردیسم دارد.


ساعت ٩ شب ابتدا تجمعی در کوی در برابر خوابگاه دانشجویان شکل گرفت. به فاصله یک ساعت، تجمعی دیگر مقابل سینمای کوی برگزار شد و به‌هم‌پیوستن این دو تجمع باعث شد جمعیت دانشجویان به بیرون از کوی کشیده شود.  
مکتب نیهیلیسم در قرن نوزدهم برای اولین‌بار در روسیه شکل گرفت. این مکتب غیر از جنبه مفهومی و فلسفی، شاخه‌ای سیاسی نیز داشت که با جنگ جهانی دوم توسعه یافت. ایده اصلی این مکتب در واقع نفی ارزش‌های بنیادین معرفتی و اخلاقی و همچنین نفی هدفمندی زندگی انسان است. از متفکران اصلی این مکتب می‌توان به نیچه، آلبرکامو و همچنین صادق هدایت در ایران اشاره کرد.


ماجرا به این سادگی خاتمه نیافت، تا بیست‌و‌سوم تیر فضای ملتهب همچنان ادامه داشت. درگیری‌های کوی دانشگاه بارها به خیابان کشیده شد. در جریان حمله به کوی، تعدادی از دانشجویان مجروح شدند و مرگ عزت ابراهیم‌نژاد هم تأیید شد.
نهیلیسم؛ تاریخچه و نظریه پردازان آن


 مصطفی معین، وزیر وقت علوم فردای ١٨ تیر  استعفا می‌دهد. استعفایی که پذیرفته نمی‌شود.<ref>سایت فرارو ماجرای نیمه‌شب 18 تیر [https://fararu.com/fa/news/321741/%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D9%85%D9%87%E2%80%8C%D8%B4%D8%A8-18-%D8%AA%DB%8C%D8%B1-78 78]</ref>
جنبش نیهیلیسم چیست وچگونه به وجود آمده است؟ نیهیلیسم یا هیچ‌گرایی مکتبی فلسفی است که در قرن ۱۹ در روسیه شکل گرفته است. این مکتب که در واقع با نفی هرگونه بنیان معرفتی و معیار اخلاقی شناخته می‌شود، ارتباط نزدیکی با شکاکیت دارد. امروزه نیهیلیسم در شاخه‌های متفاوت و با رویکرد‌های متفاوتی ازجمله نیهیلیسم معرفت شناختی و نیهیلیسم هستی شناختی پیگیری می‌شود. جنبش نیهیلیسم و به طور کلی این مفهوم، شباهت‌هایی با مکاتب اگزیستانسالیسم و ابسوردیسم دارد. این نوشته به دنبال آن است که مکتب نیهیلیسم، شاخصه‌ها و تاریخچه آن را مرور کند.


== شروع قیام ۱۸ تیر ۷۸ صبح جمعه ==
واژه‌شناسی نیهیلیسم
در ساعتهای اولیه بعداز نیمه‌شب، جمع کثیری از دانشجویان در خوابگاه دانشجویی تهران به ‌تظاهرات دست‌زده و علیه سانسور شعار می‌دهند.


صبح جمعه ۱۸تیر:
اصطلاح "نیهیلیسم" برگرفته از واژه لاتین "nihil" به معنای هیچ، معادل واژه‌ی فرانسوی "rein" و واژه انگلیسی "nothing" است. اما این واژه در زبان فارسی معادل‌های متفاوتی از جمله "هیچ‌انگاری"، "پوچ‌گرایی"، "نیست‌گرایی" یا "بی‌معنی‌انگاری" دارد.


ـ ساعت 4صبح نیروهای یکان ویژه، منطقه خوابگاه دانشجویان را به ‌محاصره درآورده با پرتاب گاز اشک‌آور به‌ د‌انشجویانی که شعار می‌دادند، حمله بردند و آنان را که بالغ بر ۱۳۰۰تن بودند با باتون، چماق و قنداق تفنگ مورد ضرب‌وشتم قراردادند. واحدهای یکان ویژه انتظامی سپس به‌ خوابگاهها حمله برده و ضمن تخریب ساختمانها، وسایل و اتاقها، چندتن از دانشجویان را براثر واردکردن ضربات مرگبار و یا پرتاب از پنجره، به‌ قتل می‌رسانند.<ref>سایت مجاهد گاه شمار قیام ۱۸ [https://event.mojahedin.org/i/events/5026 تیر]</ref>
'''تاریخچه مکتب نیهیلیسم'''


تلویزیون سی.ان.ان: ”به‌ گزارش شاهدان عینی، تعداد کشته‌ها در این تهاجمها حداقل ده نفر بوده است“.
استفاده از لغت nihil را برای اولین‌بار می‌توان به صاحبان کلیسا در جریان حمله به شکاکیت کلاسیک نسبت داد، اما نیهیلیسم به عنوان یک اصطلاح فلسفی که بعد‌ها به عنوان یک مکتب شناخته شد، ابتدا در متن نامه‌ای از هرمان یاکوبی (ایده‌آلیست پساکانتی) به فیشته در سال ۱۷۹۹ به کار رفته است. همچنین شهرت این اصطلاح و استفاده عمومی از آن را باید ابداع '''ایوان تورگینیف'''، رمان نویس روس بدانیم. او از این واژه در توصیف شخصیت "بازاروف" در رمان "پدران و پسران" برای اولین‌بار در سطح غیر تخصصی بهره جست.


ظهر ۱۸ تیر:
'''نیهیلیسم فلسفی را می‌توان به طور عمده به دو شاخه تقسیم کرد''':


ـ پس‌از نمازجمعه بار دیگر عده‌یی از لباس شخصیها به‌ همراه نیروهای انتظامی به ‌کوی دانشگاه حمله کرده و تعدادی از دانشجویان را با چاقو، قمه و پنجه‌بکس مجروح و مصدوم می‌کنند.‌
نیهیلیسم معرفت‌ شناختی


لباس شخصی ها به داخل کوی دانشگاه و خوابگاه‌های دانشجویی حمله بردند و ضمن تخریب اموال دانشجویان آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند و صدها نفر را بازداشت کردند. حمله و ضرب و شتم دانشجویان تا صبح ادامه داشت. در این حمله حتی خوابگاه دانشجویان خارجی نیز در امان نماند. این حمله به اعتراضات گسترده و چند روزه دانشجویان و مردم در تهران و شهرستانها انجامید. <ref>حمله به کوی دانشگاه [https://www.wikizero.com/fa/%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87_%D8%A8%D9%87_%DA%A9%D9%88%DB%8C_%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86_(%DB%B1%DB%B8-%DB%B2%DB%B3_%D8%AA%DB%8C%D8%B1_%DB%B1%DB%B3%DB%B7%DB%B8)]</ref>
نیهیلیسم وجود شناختی


عصر ۱۸ تیر:
متفکرانی که معتقد به وجه معرفت شناختی آنند، وجود هرگونه معرفت و بنیان شناختی را منکرند؛ اما در مقابل وجه هستی شناختی نیهیلیسم به یک اعتبار، اساسا جهان خارج و وجود هر چیزی بیرون از ذهن را منکر می‌شود. (تقریبا نزدیک به همان چیزی که می‌توان به برخی ایده آلیست‌های افراطی همانند بارکلی نسبت داد.)


ـ دانشجویان به ‌ماشین وزیر کشور و نماینده خامنه‌ای حمله کرده و شیشه‌های آن‌ را می‌شکنند، دانشجویان شعار می‌دادند: می‌کشم می‌کشم آن‌که برادرم کشت، خامنه‌ای حیا کن رهبری را رها کن‌ ! مرگ بر استبداد، زنده‌باد آزادی!
نیهیلیسم سیاسی‌اجتماعی


 درجریان هجوم نیروهای حکومت، دست‌کم 6تن از دانشجویان از‌جمله نعیمی، یاوری و سهرابی جان خود را از دست می‌دهند. یکی از آنها به‌دلیل این‌که توسط ماموران پاسدار از طبقه‌های فوقانی ساختمان به ‌پایین پرتاب شده و دیگری به‌دلیل ضربه‌های شدید باتون به ‌سرش، کشته شدند.
در کنار این تقسیم‌ها گونه دیگری از نیهیلیسم همواره در ساحت عمومی جامعه بروز و ظهور بیشتری داشته‌ است. این شاخه که آن را می‌توان نیهیلیسم سیاسی‌اجتماعی نامید که از سال ۱۸۶۰ تا حوالی انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در صحنه سیاست روسیه روی کار بوده‌ است. آنچه را که می‌توان شاخصه اصلی این مکتب در جهت سیاسی آن بدانیم، به چالش کشیدن قدرت کلیسا با رد کردن ماهیت دوگانه انسان مشتمل بر روح و بدن و همچنین از طرف دیگر قدرت‌های سکولار با نفی حقوق الهی حاکمان است. به بیان دقیق‌تر این گروه که بعد‌ها دست به ترور و خراب کاری و آشوب نیز زدند، در راه به رسمیت شناخته‌شدن آزادی‌های فردی با هرگونه قدرت و نظام اجتماعی از جمله حکومت، کلیسا و خانواده به مبارزه پرداختند.


در این درگیری بیش‌از ۱۰۰۰تن از دانشجویان با بدنهای مجروح بدون کمترین امکان رسیدگی در بحبوحه درگیری رها می‌شوند.
'''ویژگی اصلی نیهیلیسم'''


ماموران با حمله به‌ بیمارستانها که تعدادی از دانشجویان مجروح در آن بستری بودند، کلیه زخمیها را به ‌مکان نامعلومی منتقل می‌کنند و در ادامه هم وقتی با اعتراض دانشجویان دیگر مواجه میشوند آنها را نیز دستگیر و با خود به نقطه نامعلومی منقل میکنند.<ref>وبلاگ برای آگاهی نسل [https://barayeagahinaslejavan.wordpress.com/2011/07/09/18tir8/ جوان]</ref>
ایده اصلی


شنبه ۱۹ تیر:
نیهیلیسم را در بادی امر باید بیشتر یک احساس و نه یک فلسفه‌ی تام و کامل دانست. اهمیت این نکته در آن است که شاید اصلی‌ترین مدعای نیهیلیست‌ها رد هرگونه فلسفه و معرفت علمیست. نیهیلیسم با اعتقاد به بی‌پایه و اساس‌بودن چیز‌ها و همچنین تببین بی‌ارتباطی آن‌ها سعی در القای نوعی شکاکیت مدرن را دارد. همچنین باید نقش بدبینی را به عنوان چاشنی این رویکرد لحاظ کرد. چنان که آرتور شوپنهاور، معروف به فیلسوف بدبین در جایی می‌گوید: ما موجوداتی بی‌معنا هستیم.


 دانشجویان مستقر در‌ کوی دانشگاه در ‌تمام طول جمعه‌شب با روشن‌کردن آتش دربرابر نیروهای حکومت، که آنان را در محاصره خود گرفته‌اند، به‌ مقاومت می‌پردازند.
مولفه‌ها


 براثر شلیک ماموران، یکی از دانشجویان از ناحیه چشم مورد اصابت گلوله قرار گرفته و مجروح می‌شود‌. وی بعداز چند ساعت کشته میشود.
به طور کلی برای هرگونه رویکرد نیهیلیستی مولفه‌هایی از جمله نداشتن هدف اجتماعی، شکاکیت افراطی، بی‌اعتنایی به جهان، بی‌اعتقادی به هدف‌دار بودن دنیا، خود فراموشی، نفرت‌داشتن از حیات اجتماعی‌فرهنگی، اظهار عجز درباره توانایی ذهن آدمی و .. را می‌توان نام برد.


 خاتمی (رئیس جمهور وقت) یک نشست اضطراری با سران امنیتی نظام گذاشته و یک حکومت نظامی اعلام‌نشده به‌دنبال این نشست در تهران برقرار می‌شود‌.
'''شروع یک ایده نهیلیستی'''


دانشجویان در محل دانشگاه دست به ‌تظاهرات زدند، واحدهای ضدشورش به‌ د‌انشجویان حمله برده و تعدادی را مجروح و مصدوم می‌کنند‌. دانشجویان شعار می‌دادند: 1۸تیر امسال، ۱۶ آذر ماست‌. آنها پیراهن خون‌آلود دانشجوی کشته شده را بر سر دست بلند کرده بودند‌.
درباره شروع یک ایده نیهیلیستی و در ادامه آن یک مکتب، می‌توان نوعی سرخوردگی و وازدگی از نظم و نظام اجتماعی را مشاهده کرد. این وازدگی عموما منجر به ناتوانی در هضم یا پذیرش ارزش‌ها و در نهایت انکار آن ارزش‌ها می‌شود، به طوری که مثلا در ابتدا عصیان و هجمه مکاتب نوظهوری در ضدیت با هر نگرشی (مثلا ضد هنر) را در برمی‌گیرد. همین رویکرد و به طور کلی‌تر، رویکرد اومانیستی (انسان‌گرایانه)، در مقابل مدرنیته و پیدایش ماشین و ابزاری‌شدن زندگی غربی مسئله‌ای تحت عنوان "بازگشت انسان به خود" را مطرح می‌کند.


 وزیر فرهنگ و آموزش عالی طی اطلاعیه‌یی استعفای خود را اعلام داشت و سرکوب خونین دانشگاه را ”یک بحران ملی“ خواند‌.
نیچه و نیهیلیسم


تعد‌اد دانشجویان در تظاهرات با پیوستن سایر دانشجویان دانشگاهها به‌ هزاران تن بالغ گردید، نیروهای وابسته به نظام به ‌ربودن دانشجویان زخمی از بیمارستانها اقدام کردند‌.
نیچه در کتاب اراده‌ی معطوف به قدرت (will too power) با ذکر این جمله که نیهیلیسم دم در ایستاده است، از فاجعه‌ای عظیم در دو سده آینده سخن می‌گوید که آن همان نیهیلیسم است. او علل گرایش به نیهیلیسم را نه فساد و مشکلات اجتماعی بلکه شک در ارزش‌های اخلاقی با افول مسیحیت می‌داند، اما فلسفه نیچه با نیهیلیسم تمام نمی‌شود. او اگر چه پیامبر ظهور نیهیلیسم در تمامی وجوه زندگی انسان بود، نیهیلیسم را مقدمه‌ای برای طرحی نو می‌دانست. او معتقد بود که تا زمانی که انسان طعم نیهیلیسم را نچشد متوجه ارزش این ارزش‌های اخلاقی نشده و نمی‌تواند به ارزش‌های جدیدی متعهد شود. اینجاست که نیچه با به کارگیری اصطلاح باز ارزش گذاری ارزش‌ها (revaluation of all values) سعی در ایجاد طرحی نو دارد.


 حوالی غروب هزاران تن از دانشجویان با لباس سیاه به ‌نشانه‌ عزاداری برای 7دانشجو و جهت آزادی دانشجویان اسیر دست به ‌تحصن زدند‌.
نیهیلیسم در ایران


- خبرگزاری فرانسه طی خبری در این‌ باره نوشت: «تظاهرکنندگان که یک پیراهن خون‌آلود برسر دست گرفته بودند، ‌شعار می‌دادند "دانشجو بپاخیز! برادرت کشته شد! " برخی دانشجویان که صورت خود را با پارچه پوشانده بودند، فریاد می‌زدند "مرگ بر استبداد، زنده‌باد آزادی"  .
'''صادق هدایت''' را بی‌گمان باید شناخته شده‌ترین نویسنده ایرانی منسوب به نیهیلیسم دانست. در مورد جهان‌بینی صادق هدایت و ارتباط آن با نیهیلیسم دو دیدگاه عمده وجود دارد:


در پی۴۰ساعت درگیری در دانشگاه تهران، رئیس دانشگاه تهران و رؤسای کلیه دانشکده‌های آن از شغل خود استعفا می‌دهند. پیش‌از آن وزیران بهداشت و درمان و فرهنگ و آموزش عالی و موسوی ‌لاری، وزیر کشور، از معاونت فرماندهی نیروی انتظامی استعفا داده بودند.
عده‌ای معتقدند زندگی انسان در نگاه صادق هدایت بی‌معنا، پوچ و خالی از هرگونه هدف معقولی است. با پذیرش این دیدگاه اساسا باید صادق هدایت را یک نیهیلیست بدانیم.


تلویزیون سی.ان.ان طی گزارشی می‌گوید بازار تهران در حمایت از دانشجویان تعطیل می‌شود.
عده‌ای دیگر اما معتقدند هدایت زندگی را پوچ و عبث نمی‌دانست، بلکه او زندگی زمانه‌اش را و شرایط اجتماعی/ فرهنگی/ سیاسی زمانه‌اش را ناامیدکننده و بیهوده می‌دانست که دست به خودکشی زده است. عبدالعلی دستغیب در کتاب "نقد آثار صادق هدایت" مفصلا و با ذکر شاهد مثال از این دیدگاه دفاع می‌کند.


دانشجویان در سوگ 7دانشجوی کشته شده، لباس سیاه پوشیده و از ساعت 6 بعدازظهر برای آزادی هم کلاسیهای خود دست به ‌تحصن زدند.
به هر رو می‌توان صادق هدایت را از جمله نویسندگان ایرانی دانست که تحت تاثیر نویسندگان خارجی مثل فرانتس کافکا و آلبرکامو درگیر اندیشه‌های نیهیلیستی شده اند.


یکشنبه 20تیر:
ابسوردیسم


هزاران دانشجو شعار «مرگ بر استبداد، زنده‌باد آزادی می‌دادند.
واژه ابسورد نیز معادلی برای پوچی و هیچ‌انگاری است. این واژه همچنان قرابتی معنایی با ناهنجار، نامتناسب و نامطبوع دارد. پوچی در ابسوردیسم از این ناهماهنگی به دست می‌آید که انسان در جست‌و‌جوی معنا و هدف زندگی است و جهان سراسر بی‌معناست. آلبرکامو در کتاب اسطوره‌ی سیزیف می‌گوید: ابسورد همان‌قدر که به انسان مربوط است به جهان نیز مربوط است. اگر اساس این جهان ابسورد باشد، تنها یک مسئله جدی فلسفی وجود دارد و آن خودکشی است.


دانشجویان با شعار مرگ بر خامنه‌ای، لباس شخصیهایی را که قصد تهاجم به ‌تظاهرات داشتند، کتک زدند و فراری دادند و موتورهایشان را به ‌آتش کشیدند‌.
== منابع ==
 
 رویتر گزارش داد: «دانشجویان شعار می‌دهند: ”ما دولت زور نمی‌خواهیم، پلیس مزدور نمی‌خواهیم" ». رویتر افزود: «‌پیامدهای این درگیریها جمهوری اسلامی را تکان داده است»
 
 دانشجویان دانشگاههای تبریز، اصفهان، رشت، شیراز و مشهد نیز در حمایت از خیزش دانشجویان در تهران دست به‌ تظاهرات زدند‌.
 
  در تهاجم ماموران به‌ تظاهرات دانشجویان تبریز بیش‌از هشت‌صد نفر زخمی‌شده و تعداد زیادی از دانشجویان دستگیر یا مفقود می‌شوند.
 
 با برقراری حکومت نظامی در شهر تبریز، تانکها در خیابانها مستقر می‌شوند، مردم به ‌حمایت از دانشجویان، دفتر هواپیمایی، بانک صادرات، و یک پمپ‌بنزین را به‌ آتش می‌کشند‌.
 
ـ د‌ر حمایت از دانشجویان دانشگاه تبریز، بازار تبریز بسته می‌شود‌.
 
ـ ‌در تظاهرات دانشجویان دانشگاه مشهد، یک دانشجوی دختر کشته می‌شود.
 
ـ در شهر اهواز ۳۰۰۰ و در رشت ۱۰۰۰نفر از دانشجویان در حمایت از تظاهرات تهران و تبریز دست به ‌راهپیمایی می‌زنند. همچنین دانشجویان د‌انشگاههای شیراز، ارومیه، اردبیل، سمنان، شاهرود، یاسوج، همدان، یزد، خرم‌آباد، بندرعباس، زنجان، گرگان، مراغه و اراک نیز دست به ‌راهپیمایی و تظاهرات زدند.
 
 ـ روزنامه کیهان: دانشجویان آشکارا می‌گویند مسأله ما کل ایران است‌!<ref>سایت مجاهد حمله به کوی [https://event.mojahedin.org/i/events/5026 دانشگاه]</ref>
 
رهبران قیام ۱۸ تیرماه ۷۸، هزاران دانشجو و مردم معترضی بودند که در خیابان های تهران و تبریز اساس حکومت ولایت فقیه را به چالش کشیدند. شعار «مرگ بر خامنه‌ای» و «قاتلین فروهر، زیرعبای رهبر» سر دادند و سقف مطالباتشان نه برکناری رییس پلیس و حضور خاتمی در کوی دانشگاه، بلکه تغییر نظام سیاسی دیکتاتوری دینی در ایران بود<ref>سایت رادیو فردا  بازخوانی یک [https://www.radiofarda.com/a/f9-iran-student-protests-july-1999/28651853.html قیام]</ref>.
 
چنانچه مشخص است عامل اصلی اعلام فراخوان تجمع دانشجویان، جانباخته شامگاه ۱۸ تیر و دو دانشجوی دیگر ذکر شده هیچ گونه وابستگی سیاسی و تشکیلاتی به دفتر تحکیم وحدت نداشته‌اند. این در حالی است که جناح‌های مختلف درون نظام از جمله اصلاح طلبان حکومتی همصدا با دستگاه‌های امنیتی، گروه‌های مستقل دانشجویی و گروه‌های سیاسی سابقه‌دار را عامل اصلی اعتراضات خیابانی قلمداد کرده و آنها را «آشوبگر» و «افراطی» قلمداد می‌کنند<ref>سایت رادیو فردا  بازخوانی یک [https://www.radiofarda.com/a/f9-iran-student-protests-july-1999/28651853.html قیام]</ref>.
 
جملاتی که در تاریخ ۱۸ تیر ثبت شد
 
قالیباف: مجوز حضور نظامی و تیراندازی برای ناجا در کوی دانشگاه در سال ٨٢ را من از شورای امنیت کشور با امضای آقای موسوی لاری و آقای معین گرفتم. (وزیر‌كشور و وزیر علوم دولت خاتمی)
 
حسن روحانی،دبیر شورای امنیت ملی، ٢٣ تیر ماه ٧٨ از دستور قاطع برای سرکوب دانشجویان می گوید:«ادامه این وضع برای نظام ما کشور ما و ملت ما قابل تحمل نخواهد بود. دیروز نسبت به این عناصر دستور قاطع داده شد، دیروز غروب دستور قاطع صادر شد تا هر گونه حرکت این عناصر فرصت طلب، هر کجا که باشد با شدت و با قاطعیت برخورد شود و سرکوب شوند مردم ما شاهد خواهند بود که از امروز نیروی انتظامی، نیروی قهرمان بسیج حاضر در صحنه، با این عناصر فرصت طلب و آشوبگر- اگر جرأت ادامه حرکت مذبوحانه داشته باشند- چه خواهند کرد… آن عاملی که امروز ملت ما را متحد کرده است و پیوند ناگسستنی در ملت ما ایجاد کرده است، اسلام و [اسلامیت نظام] است و مظهر این اسلامیت، رهبری و مقام ولایت است… مسئله ولایت مظهر اقتدار ملی ما است…» آقای روحانی مطرح می کرد در آن زمان شورای عالی امنیت ملی اجازه ورود بسیج به مقابله با آشوب های خیابانی را نمی داد که ایشان با اجازه خود بسیج را وارد عرصه مقابله با فتنه گران کرد.
 
موسوی لاری وزیر‌كشور خاتمی: "خوشبختانه با قوت و قدرت نیروهای امنیتی و انتظامی، جریان آشوبگر حادثه كوی مهار شدند<ref>وبلاگ باز آفرینی واقعیتها  مرور تصاویری از قیام ۱۸ تیر سال ۷۸[http://bazaferinieazad.blogspot.com/2013/07/blog-post_12.html]</ref>."
 
== '''منابع''' ==
<references />
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۰۶

نهیلیسم یا پوچ گرایی

نیهیلیسم که در میانه قرن نوزدهم برای اولین‌بار در روسیه به صورت عمومی مطرح شد، مکتبی در ابتدا فکری و در ادامه سیاسی بود که با ویرانی های جنگ جهانی دوم توسعه ی بیشتری پیدا کرد. جنبش نیهیلیسم چیست وچگونه به وجود آمده است؟ نیهیلیسم یا هیچ‌گرایی مکتبی فلسفی است که در قرن ۱۹ در روسیه شکل گرفته است. این مکتب که در واقع با نفی هرگونه بنیان معرفتی و معیار اخلاقی شناخته می‌شود، ارتباط نزدیکی با شکاکیت دارد. امروزه نیهیلیسم در شاخه‌های متفاوت و با رویکرد‌های متفاوتی ازجمله نیهیلیسم معرفت شناختی و نیهیلیسم هستی شناختی پیگیری می‌شود. جنبش نیهیلیسم و به طور کلی این مفهوم، شباهت‌هایی با مکاتب اگزیستانسالیسم و ابسوردیسم دارد.

مکتب نیهیلیسم در قرن نوزدهم برای اولین‌بار در روسیه شکل گرفت. این مکتب غیر از جنبه مفهومی و فلسفی، شاخه‌ای سیاسی نیز داشت که با جنگ جهانی دوم توسعه یافت. ایده اصلی این مکتب در واقع نفی ارزش‌های بنیادین معرفتی و اخلاقی و همچنین نفی هدفمندی زندگی انسان است. از متفکران اصلی این مکتب می‌توان به نیچه، آلبرکامو و همچنین صادق هدایت در ایران اشاره کرد.

نهیلیسم؛ تاریخچه و نظریه پردازان آن

جنبش نیهیلیسم چیست وچگونه به وجود آمده است؟ نیهیلیسم یا هیچ‌گرایی مکتبی فلسفی است که در قرن ۱۹ در روسیه شکل گرفته است. این مکتب که در واقع با نفی هرگونه بنیان معرفتی و معیار اخلاقی شناخته می‌شود، ارتباط نزدیکی با شکاکیت دارد. امروزه نیهیلیسم در شاخه‌های متفاوت و با رویکرد‌های متفاوتی ازجمله نیهیلیسم معرفت شناختی و نیهیلیسم هستی شناختی پیگیری می‌شود. جنبش نیهیلیسم و به طور کلی این مفهوم، شباهت‌هایی با مکاتب اگزیستانسالیسم و ابسوردیسم دارد. این نوشته به دنبال آن است که مکتب نیهیلیسم، شاخصه‌ها و تاریخچه آن را مرور کند.

واژه‌شناسی نیهیلیسم

اصطلاح "نیهیلیسم" برگرفته از واژه لاتین "nihil" به معنای هیچ، معادل واژه‌ی فرانسوی "rein" و واژه انگلیسی "nothing" است. اما این واژه در زبان فارسی معادل‌های متفاوتی از جمله "هیچ‌انگاری"، "پوچ‌گرایی"، "نیست‌گرایی" یا "بی‌معنی‌انگاری" دارد.

تاریخچه مکتب نیهیلیسم

استفاده از لغت nihil را برای اولین‌بار می‌توان به صاحبان کلیسا در جریان حمله به شکاکیت کلاسیک نسبت داد، اما نیهیلیسم به عنوان یک اصطلاح فلسفی که بعد‌ها به عنوان یک مکتب شناخته شد، ابتدا در متن نامه‌ای از هرمان یاکوبی (ایده‌آلیست پساکانتی) به فیشته در سال ۱۷۹۹ به کار رفته است. همچنین شهرت این اصطلاح و استفاده عمومی از آن را باید ابداع ایوان تورگینیف، رمان نویس روس بدانیم. او از این واژه در توصیف شخصیت "بازاروف" در رمان "پدران و پسران" برای اولین‌بار در سطح غیر تخصصی بهره جست.

نیهیلیسم فلسفی را می‌توان به طور عمده به دو شاخه تقسیم کرد:

نیهیلیسم معرفت‌ شناختی

نیهیلیسم وجود شناختی

متفکرانی که معتقد به وجه معرفت شناختی آنند، وجود هرگونه معرفت و بنیان شناختی را منکرند؛ اما در مقابل وجه هستی شناختی نیهیلیسم به یک اعتبار، اساسا جهان خارج و وجود هر چیزی بیرون از ذهن را منکر می‌شود. (تقریبا نزدیک به همان چیزی که می‌توان به برخی ایده آلیست‌های افراطی همانند بارکلی نسبت داد.)

نیهیلیسم سیاسی‌اجتماعی

در کنار این تقسیم‌ها گونه دیگری از نیهیلیسم همواره در ساحت عمومی جامعه بروز و ظهور بیشتری داشته‌ است. این شاخه که آن را می‌توان نیهیلیسم سیاسی‌اجتماعی نامید که از سال ۱۸۶۰ تا حوالی انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در صحنه سیاست روسیه روی کار بوده‌ است. آنچه را که می‌توان شاخصه اصلی این مکتب در جهت سیاسی آن بدانیم، به چالش کشیدن قدرت کلیسا با رد کردن ماهیت دوگانه انسان مشتمل بر روح و بدن و همچنین از طرف دیگر قدرت‌های سکولار با نفی حقوق الهی حاکمان است. به بیان دقیق‌تر این گروه که بعد‌ها دست به ترور و خراب کاری و آشوب نیز زدند، در راه به رسمیت شناخته‌شدن آزادی‌های فردی با هرگونه قدرت و نظام اجتماعی از جمله حکومت، کلیسا و خانواده به مبارزه پرداختند.

ویژگی اصلی نیهیلیسم

ایده اصلی

نیهیلیسم را در بادی امر باید بیشتر یک احساس و نه یک فلسفه‌ی تام و کامل دانست. اهمیت این نکته در آن است که شاید اصلی‌ترین مدعای نیهیلیست‌ها رد هرگونه فلسفه و معرفت علمیست. نیهیلیسم با اعتقاد به بی‌پایه و اساس‌بودن چیز‌ها و همچنین تببین بی‌ارتباطی آن‌ها سعی در القای نوعی شکاکیت مدرن را دارد. همچنین باید نقش بدبینی را به عنوان چاشنی این رویکرد لحاظ کرد. چنان که آرتور شوپنهاور، معروف به فیلسوف بدبین در جایی می‌گوید: ما موجوداتی بی‌معنا هستیم.

مولفه‌ها

به طور کلی برای هرگونه رویکرد نیهیلیستی مولفه‌هایی از جمله نداشتن هدف اجتماعی، شکاکیت افراطی، بی‌اعتنایی به جهان، بی‌اعتقادی به هدف‌دار بودن دنیا، خود فراموشی، نفرت‌داشتن از حیات اجتماعی‌فرهنگی، اظهار عجز درباره توانایی ذهن آدمی و .. را می‌توان نام برد.

شروع یک ایده نهیلیستی

درباره شروع یک ایده نیهیلیستی و در ادامه آن یک مکتب، می‌توان نوعی سرخوردگی و وازدگی از نظم و نظام اجتماعی را مشاهده کرد. این وازدگی عموما منجر به ناتوانی در هضم یا پذیرش ارزش‌ها و در نهایت انکار آن ارزش‌ها می‌شود، به طوری که مثلا در ابتدا عصیان و هجمه مکاتب نوظهوری در ضدیت با هر نگرشی (مثلا ضد هنر) را در برمی‌گیرد. همین رویکرد و به طور کلی‌تر، رویکرد اومانیستی (انسان‌گرایانه)، در مقابل مدرنیته و پیدایش ماشین و ابزاری‌شدن زندگی غربی مسئله‌ای تحت عنوان "بازگشت انسان به خود" را مطرح می‌کند.

نیچه و نیهیلیسم

نیچه در کتاب اراده‌ی معطوف به قدرت (will too power) با ذکر این جمله که نیهیلیسم دم در ایستاده است، از فاجعه‌ای عظیم در دو سده آینده سخن می‌گوید که آن همان نیهیلیسم است. او علل گرایش به نیهیلیسم را نه فساد و مشکلات اجتماعی بلکه شک در ارزش‌های اخلاقی با افول مسیحیت می‌داند، اما فلسفه نیچه با نیهیلیسم تمام نمی‌شود. او اگر چه پیامبر ظهور نیهیلیسم در تمامی وجوه زندگی انسان بود، نیهیلیسم را مقدمه‌ای برای طرحی نو می‌دانست. او معتقد بود که تا زمانی که انسان طعم نیهیلیسم را نچشد متوجه ارزش این ارزش‌های اخلاقی نشده و نمی‌تواند به ارزش‌های جدیدی متعهد شود. اینجاست که نیچه با به کارگیری اصطلاح باز ارزش گذاری ارزش‌ها (revaluation of all values) سعی در ایجاد طرحی نو دارد.

نیهیلیسم در ایران

صادق هدایت را بی‌گمان باید شناخته شده‌ترین نویسنده ایرانی منسوب به نیهیلیسم دانست. در مورد جهان‌بینی صادق هدایت و ارتباط آن با نیهیلیسم دو دیدگاه عمده وجود دارد:

عده‌ای معتقدند زندگی انسان در نگاه صادق هدایت بی‌معنا، پوچ و خالی از هرگونه هدف معقولی است. با پذیرش این دیدگاه اساسا باید صادق هدایت را یک نیهیلیست بدانیم.

عده‌ای دیگر اما معتقدند هدایت زندگی را پوچ و عبث نمی‌دانست، بلکه او زندگی زمانه‌اش را و شرایط اجتماعی/ فرهنگی/ سیاسی زمانه‌اش را ناامیدکننده و بیهوده می‌دانست که دست به خودکشی زده است. عبدالعلی دستغیب در کتاب "نقد آثار صادق هدایت" مفصلا و با ذکر شاهد مثال از این دیدگاه دفاع می‌کند.

به هر رو می‌توان صادق هدایت را از جمله نویسندگان ایرانی دانست که تحت تاثیر نویسندگان خارجی مثل فرانتس کافکا و آلبرکامو درگیر اندیشه‌های نیهیلیستی شده اند.

ابسوردیسم

واژه ابسورد نیز معادلی برای پوچی و هیچ‌انگاری است. این واژه همچنان قرابتی معنایی با ناهنجار، نامتناسب و نامطبوع دارد. پوچی در ابسوردیسم از این ناهماهنگی به دست می‌آید که انسان در جست‌و‌جوی معنا و هدف زندگی است و جهان سراسر بی‌معناست. آلبرکامو در کتاب اسطوره‌ی سیزیف می‌گوید: ابسورد همان‌قدر که به انسان مربوط است به جهان نیز مربوط است. اگر اساس این جهان ابسورد باشد، تنها یک مسئله جدی فلسفی وجود دارد و آن خودکشی است.

منابع