کاربر:Abbas/صفحه تمرین2: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۰۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{Infobox civilian attack
{{جعبه زندگینامه
| title       = قتل عام در ایران
| اندازه جعبه       =
| image       = قتل عام در ایران.JPG
| عنوان            =علیرضا زاکانی
| image_size  = 320px
| نام              =
| caption     = قتل عام در جمهوری اسلامی ایران
| تصویر            =علیرضا زاکانی 1.jpg
| location   = ایران
| اندازه تصویر      =
| target      =معترضان، مخالفان جمهوری اسلامی
| عنوان تصویر       =علیرضا زاکانی
| date        = از سال ۱۳۶۰ خورشیدی
| زادروز            = ۱۲ اسفند ۱۳۴۴
| type        = کشتار جمعی، سرکوب، قتل عام
| زادگاه            =تهران
| fatalities  = ۱۲۰ هزار نفر
| تاریخ مرگ        =
| perps       = حکومت جمهوری اسلامی
| مکان مرگ          =
|عرض جغرافیایی محل دفن=
|طول جغرافیایی محل دفن=
<!-- عرض جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیش‌فرض شمال-->
|latd=|latm=|lats=|latNS=N
<!-- طول جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیش‌فرض غرب-->
|longd=|longm=|longs=|longEW=E
| محل زندگی        =تهران ـ ایران
| ملیت              =ایرانی
| نژاد              =
| تابعیت            =
| تحصیلات            =دکترای پزشکی هسته‌ای
| دانشگاه          =علوم پزشکی تهران
| پیشه              =شهردار تهران
| سال‌های فعالیت     =از ۱۳۶۰ تا کنون
| کارفرما          =
| نهاد              =
| نماینده          =تهران و قم
| شناخته‌شده برای    =مردم ایران
| نقش‌های برجسته    =رئیس بسیج دانشجویی استان تهران، نماینده مجلس از تهران و قم، شهردار تهران
| سبک              =
| تأثیرگذاران      =
| تأثیرپذیرفتگان   =
| شهر خانگی        =
| تلویزیون          =
| لقب              =
| حزب              =اصولگرایان
| جنبش              =
| مخالفان           =
| هیئت              =
| دین              =اسلام
| مذهب              =
| منصب              =
| مکتب              =
| آثار              =
| خویشاوندان سرشناس =
| جوایز            =
| امضا              =
| اندازه امضا       =
| وبگاه            =
| پانویس            =
}}
}}
'''سرکوب کردستان''' سیاستی است که پس از [[انقلاب ضد سلطنتی]] همواره توسط جمهوری اسلامی در قبال مردم کردستان اتخاذ شده است. در اولین ماه‌های پس از انقلاب در اسفند ۱۳۵۷ مردم کردستان خواهان به رسمیت شناخته شدن حق تعیین سرنوشت و خودمختاری در مناطق خود بودند. آن‌ها پس از سال‌ها سرکوب در حکومت دیکتاتوری پهلوی انتظار داشتند اداره امور داخلی در منطقه کردستان به نمایندگان منتخب مردم سپرده شود و خود شوراهایی را برای اداره‌ی امور تشکیل دادند. [[حزب دموکرات کردستان ایران|حزب دموکرات کردستان]] که عمده‌ترین حزب کردستان بود خود را حزبی غیر جدایی طلب معرفی کرد و از احزاب و جریانات جدایی طلب دیگر انتقاد کرد. کردها به [[رفراندوم جمهوری اسلامی]] رای ندادند و اعلام کردند که محتوای آن مبهم است و از حقوق مردم کردستان در آن صحبتی نشده است.
'''علیرضا زاکانی''' (زاده ۱۲ اسفند ۱۳۴۴) در محله میدان خراسان تهران، شهردار تهران از شهریور ۱۴۰۰و نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ در جمهوری اسلامی ایران است. با شروع جنگ ایران و عراق در ۱۵ سالگی به جبهه رفت. بعد از جنگ با استفاده از سهمیه رزمندگان و ایثارگران در رشته پزشکی وارد دانشگاه تهران شد. علیرغم اینکه در رشته پزشکی عمومی تحصیل می‌کرد و نمرات پایینی داشت اما با استفاده از روابط و  رانت‌ دوره تخصصی خود را در پزشکی هسته‌ای گذراند و در سال ۱۳۸۳ مدرک تخصصی خود را گرفت. <ref name=":0">'''[https://www.bbc.com/persian/articles/c722r2wlnv4o علیرضا زاکانی؛ بسیجی پرهیاهویی که شهردار تهران شد - بی‌بی سی فارسی]'''</ref>


این وضعیت برای حاکمیت جمهوری اسلامی و شخص [[روح‌الله خمینی|خمینی]] که در صدد قبضه کردن قدرت و انحصار تمامی قدرت در دست خود بود قابل تحمل نبود. اولین درگیری‌های در کردستان در نوروز ۱۳۵۸ صورت گرفت. جنگنده‌های جمهوری اسلامی بر فراز شهرهای کردی دیوار صوتی را شکستند و در اثر بمباران و توپ باران سنندج تعدادی از مردم کشته و زخمی شدند.  
ازابتدای ورود به دانشگاه فعالیت خود را در انجمن اسلامی و بسیج دانشجویی که گرو‌ه‌های فشار و شبه نظامی جمهوری اسلامی در دانشگاه‌ها برای کنترل و سرکوب دانشجویان بودند آغاز کرد. در وقایع کوی دانشگاه او رئیس بسیج دانشجویی دانشگاه‌های استان تهران بود. <ref name=":0" /> <ref name=":1">'''[https://www.bbc.com/persian/iran-59073997 علیرضا زاکانی، مدیر تراز دوران 'سریع، فوری، انقلابی' - بی بی سی فارسی]'''</ref>


در مرداد ۵۸  در جریان درگیری‌های پاوه، [[روح‌الله خمینی|خمینی]] فرمان حمله سراسری به کردستان را صادر کرد که در پی آن نیروهای ارتش و [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه]] و شبه نظامیان وابسته به حکومت به سمت کردستان سرازیر شدند و کشتار مردم کردستان آغاز شد. در این ایام [[صادق خلخالی]] نیز به دنبال نیروهای نظامی وارد شهرهای کردستان شد و احکام اعدام بسیاری از مردم کردستان را صادر کرد. نیروهای جمهوری اسلامی در جریان جنگ‌های کردستان مرتکب جنایات بسیاری شدند و مردم چندین روستا و منطقه را در کردستان قتل عام کردند که از جمله آن‌ها می‌توان از [[قتل عام قارنا]]، قلاتان، ایندرقاش، اوچ تپه، کانی مام سید، سرچنار و گولە و چندین روستای دیگر اشاره کرد. عوامل این کشتارها هیچ گاه مورد پیگیرد قرار نگرفتند و دادخواهی مردم کردستان به جایی نرسید.  
در دوره‌های هفتم و هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی از جناح اصولگرا نماینده مجلس شد. در دوره دهم شکست خورد و نتوانست وارد مجلس شود. دردوره یازدهم از قم کاندید شد و وارد مجلس شد. <ref name=":0" />


پس از ۳ ماه جنگ در کردستان، مقاومت مردم کردستان در برابر [[رژیم ولایت فقیه]] شکل گرفت و پیروزی‌‌هایی به دست آورد. [[روح‌الله خمینی|خمینی]] که تعادل قوا را به ضرر خود می‌دید برای تجدید قوا و تمرکز نیروهای خود، پیشنهاد مذاکرات را در آبان ۱۳۵۸ و پس از گذشت ۳ ماه از فرمان کشتار در کردستان ارائه کرد. هیأت نمایندگی جمهوری اسلامی وارد کردستان شد و مذاکراتی را با گروه‌های کردی آغاز کرد. از آنجا که هدف اتلاف وقت و ایجاد شکاف در صفوف نیروها و جریانات کردی بود؛ هیچ پیشنهاد جدی از طرف هیأت نمایندگی جمهوری اسلامی در جهت به رسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت مردم کردستان ارائه نشد. نهایتا نیروهای جمهوری اسلامی حمله سراسری را علیه نیروهای کردی و مردم کردستان در بهار ۱۳۵۹ آغاز کردند و این دوره نبردها تا سال ۱۳۶۲ و خروج کامل نیروهای کردی از خاک ایران ادامه داشت.
زاکانی در سال ۹۲ و ۹۶ کاندید ریاست جمهوری شد که رد صلاحیت شد. در سال ۱۴۰۰ نیز کاندید شد که صلاحیتش تأیید شد و ۲ روز مانده به انتخابات به نفع ابراهیم رئیسی کناره‌گیری کرد. باردیگر در سال ۱۴۰۳ در حالی که شهردار تهران بود کاندید ریاست جمهوری شد که صلاحیتش تآیید شد. <ref name=":0" />علیرضا زاکانی در ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ درجلسه شورای شهر تهران به عنوان شهردار تهران انتخاب شد و در ۱۱ شهریور همان سال به عنوان شهردار تهران شروع به کار کرد.<ref name=":2">'''[https://www.hamshahrionline.ir/news/213429/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B2%D8%A7%DA%A9%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DB%B1%DB%B3%DB%B4%DB%B4 زندگینامه: علیرضا زاکانی ـ همشهری آنلاین]'''</ref> انتخاب او به عنوان شهردار حاشیه‌هایی را به همراه داشت. زاکانی  تحصیلات و سابقه مرتبط با شهرداری را نداشت. سازمان بازرسی کل کشور نیز این مسئله را تأیید کرد که او سابقه و مدرک مرتبط برای کسب عنوان شهردار تهران را ندارد.<ref name=":0" />


در سال ۱۳۶۲ برای پاسخ به نیازهای مردم کردستان و به رسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت آنان [[شورای ملی مقاومت ایران]] در ۱۷ آبان [[طرح خودمختاری کردستان ایران|طرح خود مختاری کردستان]] را به تصویب رساند.  
== زندگی و تحصیلات ==
علیرضا زاکانی۱۲ اسفند ۱۳۴۴ در محله میدان خراسان در جنوب تهران متولد شد. پدرش از پیش‌کسوت‌های کشتی پهلوانی و ورزش‌های باستانی بود.با شروع جنگ ایران و عراق، در سن ۱۵ سالگی به عنوان کودک سرباز به جبهه رفت و به گفته خودش تا پایان جنگ در سال ۱۳۶۷، بیش از ۶۰ ماه در مناطق و واحدهای مختلفی مانند تخریب، و اطلاعات و عملیات حضور داشت.<ref name=":0" /> پس از پایان جنگ در سال ۶۸ ازدواج کرد. او سه فرزند دختر دارد. همسرش معصومه پاکتچی و معاون حوزه‌های علمیه استان تهران است.<ref name=":2" /> یک سال بعد از پایان جنگ به دانشگاه علوم پزشکی رفت و ۹ سال بعد مدرک پزشکی عمومی گرفت. درباره وضعیت و مدارک تحصیلی او، چه در دوره دبیرستان و چه در دانشگاه، اسنادی حاکی از نمرات پایین و ضعف تحصیلی او منتشر شد که خود تلاش کرد آنها را رد یا توجیه کند. ورود او به دانشگاه با استفاده از سهمیه رزمندگان بوده است. بعد از آن هم در سال ۱۳۸۳ مدرک تخصصی پزشکی هسته‌ای را دریافت کرد. <ref name=":0" /> محمدرضا تقوی‌فرد در سال ۱۳۹۰ علیرضا زاکانی را متهم کرد که با تکیه بر «مکاتبات و ملاحظات» رئیس وقت دانشگاه تهران، توانسته از رشته پزشکی فارغ التحصیل شود. تقوی‌فرد نوشت که کارنامه تحصیلی آقای زاکانی «دورزدن‌های فراوان قانون، از نمرات صفر ناشی از غیبت و مشروطی‌های پی‌درپی می‌گریزد و علی‌رغم مخالفت‌های قانونی از دستیاری کودکان به پزشکی هسته‌ای تغییررشته پرابهامی دارد.» <ref name=":1" />


سرکوب مردم کردستان در سال‌های بعد نیز ادامه داشته و مردم کردستان همواره از تبعیض حکومتی و ستم و سرکوب رنج برده‌اند. مبارزات مردم کردستان در تمامی سال‌های حاکمیت جمهوری اسلامی ادامه یافته است.  
== شرکت در سرکوب ==
حضور زاکانی  در دانشگاه، بیش از تحصیلات و دانش علمی، با حضور پررنگ و طولانی او در بسیج دانشجویی شناخته می‌شود. <ref name=":0" /> زاکانی در دانشگاه  از فرماندهان بسیج دانشجویی شد که گروهی شبه‌نظامی وابسته به سپاه پاسداران و فعال در دانشگاه‌های ایران است و در وقایعی مانند سرکوب دانشجویان یا حملات به سفارتخانه‌ها در تهران نقش محوری داشته است. <ref name=":1" />


== پیشینه مبارزات مردم کردستان ==
از همان ابتدا عضو انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی شد. یک سال بعد در تاسیس بسیج دانشجویی این دانشگاه نقش محوری داشت و چهار سال ریاست آن را بر عهده گرفت. چهار سال دیگر هم رئیس «بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران» بود. سال ۱۳۷۷، یک سال بعد از روی کار آمدن دولت محمد خاتمی، رئیس بسیج دانشجویی دانشگاه‌های استان تهران شد. او در زمان حمله به کوی دانشگاه تهران در تیرماه ۱۳۷۸ این مسئولیت را بر عهده داشت و جز نیروهای سرکوبگر دانشجویان بود.  در راهپیمایی ۲۳ تیر که حکومت برای پایان دادن به اعتراض‌ها سازماندهی کرده بود، در کنار حسن روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، یکی از سخنران‌ها بود. علیرضا زاکانی که در همان دوره عضو هیئت منصفه مطبوعات هم بود، از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۲ ریاست سازمان بسیج دانشجویی کشور را در دست داشت و از همان جا به فهرست نامزدهای اصولگرایان در انتخابات مجلس هفتم راه پیدا کرد. <ref name=":0" /> بعدها اسماعیل کوثری، از فرماندهان سپاه پاسداران، درباره زاکانی گفت: «در زمان اصلاحات نیز به عنوان مسئول بسیج دانشجویی وظیفه‌اش را به خوبی انجام داد و ما نیز چون از ایشان از همان دوران دفاع مقدس شناخت کافی را داشتیم حمایتش می‌کردیم.» <ref name=":1" />
[[پرونده:قاضم محمد و جمهوری مهاباد.JPG|جایگزین=قاضی محمد در مهاباد|بندانگشتی|365x365پیکسل|قاصی محمد در مهاباد]]
در تاریخ معاصر ایران پیشینه مبارزات مردم کردستان به سال ۱۳۲۴ خورشیدی و [[جمهوری مهاباد]] بر‌می‌گردد. در این سال [[حزب دموکرات کردستان ایران|حزب دموکرات کردستان]] توسط [[قاضی محمد]] تاسیس شد و در روز دوم بهمن ۱۳۲۴ جمهوری خود مختار کردستان توسط او در مهاباد اعلام شد. جمهوری مهاباد ۱۱ ماه دوام آورد و پس از خروج نیروهای شوروی از ایران و حمله ارتش شاهنشاهی در ۱۶ آذر ۱۳۲۵ از بین رفت. [[قاضی محمد]] دستگیر و در ۱۰ فروردین ۱۳۲۶ در مهاباد به دار آویخته شد.<ref>[https://www.mashreghnews.ir/news/241638/%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%82%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%B7%D9%84%D8%A8%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%87 ریشه‌های تاریخی استقلال‌طلبی کردستان- مشرق نیوز]</ref>


پس از پیروزی [[انقلاب ضد سلطنتی]]، مردم کردستان در پی آزادی و به دست گرفتن حق تعیین سرنوشت خود بودند. به همین منظور، شوراهای انقلابی و مردمی در اکثر شهرها و در بسیاری از روستاهای کردستان شکل گرفت و اداره امور روزانه جامعه کردستان را به پیش می‌بردند. بسیاری از مراکز مهم نظامی از جمله پادگان های مهاباد و سردشت و پادگان ژاندارمری سنندج و مراکز نظامی چندین شهر و پاسگاهای متعدد دیگر توسط مردم قیام کننده و مبارزین آن خلع سلاح شدند. با خلع سلاح این مراکز نظامی، در سطح وسیعی اسلحه در اختیار مردم قرار گرفت و مردم سازمان یافته، مسلحانه از دست آوردهای قیام دفاع و محافظت می کردند.<ref name=":4">[http://cpiran.org/archive/2015/08/mataleb/page7.html ٢٨ مرداد، فرمان جهاد خمینی، خلق کرد در بوتە آزمایش ـ سایت حزب کمونیست ایران]</ref>  
== نمایندگی مجلس ==
[[پرونده:زاکانی در جبهه.jpg|جایگزین=زاکانی بسیجی|بندانگشتی|علیرضا زاکانی هنگام حضور در جبهه]]
بسیج سکوی پرتاب علیرضا زاکانی شد و توانست با پیروزی فهرست ائتلاف اصولگرای آبادگران در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی، در کنار هم‌فکرانی مانند حمید رسایی و مهدی کوچک‌زاده به عنوان نماینده تهران در سال ۱۳۸۳ به مجلس شورای اسلامی برود. یک سال بعد همین فهرست از ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد حمایت کرد تا مجلس و دولت اصولگرا، حاکمیت را یک‌دست کند. خرداد ۸۷ با حضور در لیست «جبهه متحد اصولگرایان» وارد مجلس هشتم شد و همان سال با همراهی چهره‌هایی مانند مهدی طائب، «جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی» را تاسیس کرد و دبیر کل آن شد. در این مجلس که دوره آن با انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ مقارن شد، زاکانی و هم فکرانش در انتخابات ۸۸ در مقابل میرحسین موسوی از محمود احمدی‌نژاد حمایت کردند، اما در دولت دوم احمدی‌نژاد، اختلاف‌ها علنی‌تر شد و افرادی مثل علیرضا زاکانی در عمل به حمایت خود از احمدی نژاد  پایان دادند. زاکانی از سال ۸۳ تا ۹۵ در سه دوره متوالی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی بود. در انتخابات مجلس دهم، ریاست ستاد انتخاباتی «جبهه متحد اصولگرایان» را بر عهده گرفت اما فهرست این جبهه از اصلاح‌طلبان شکست خورد و او هم از به عنوان نماینده انتخاب نشد. او بعد از این شکست به سازمان بسیج بازگشت و تا سال ۱۳۹۸ ریاست مجمع عالی بسیج کشور را بر عهده گرفت. در مجلس یازدهم به جای تهران از قم نامزد شد و در میان جنجال و مخالفت‌های اصولگرایان به لیست سه نفره نامزدهای این جناح برای نمایندگی قم راه یافت. او خرداد ۹۹ وارد مجلس شد و به ریاست مرکز پژوهش‌های مجلس رسید.<ref name=":0" />


این وضعیت مطلوب حاکمیت انحصار طلب و تمامیت خواه جمهوری اسلامی نبود. به خصوص شخص [[روح‌الله خمینی|خمینی]] که در صدد تحکیم پایه‌های حکومت اسلامی [[رژیم ولایت فقیه|ولایت فقیه]] بود نمی‌توانست این وضعیت را تحمل کند.
== کاندید ریاست جمهوری ==
زاکانی برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ ثبت نام کرد ولی ‌ شورای نگهبان او را رد صلاحیت کرد. زاکانی بار دیگر در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ ثبت نام کرد که باردیگر رد صلاحیت شد. وی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز ثبت نام کرد که اینبار صلاحیت او تأیید شد. دراین دوره بسیاری او را «یارکمکی» ابراهیم رئيسی می‌دانستند و عبدالناصر همتی یکی دیگر از کاندیداها در مناظره‌ها او را «نامزد پوششی» می‌نامید. در نهایت او در ۲۶ خرداد،‌ دو روز قبل از رای‌گیری، مانند سعید جلیلی، به نفع ابراهیم رئیسی کناره‌گیری کرد. زاکانی باردیگر در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ ثبت نام کرد که صلاحیتش تأیید شد. اوپس از اعلام تایید صلاحیتش برای نامزدی در انتخابات ۱۴۰۳، با اشاره به کناره‌گیری خود در انتخابات قبلی گفت: <blockquote>[[پرونده:زاکانی در مجلس.jpg|جایگزین=زاکانی نماینده پرهیاهو|بندانگشتی|390x390پیکسل|زاکانی به همراه رسایی در حال صحبت با علی لاریجانی در مجلس شورای اسلامی]]
«در انتخابات گذشته افتخار حمایت از 'مظهر شعارهای انقلاب ' را داشتم و تمام حملات ناجوانمردانه را به جان خریدم. اما در انتخابات ۱۴۰۳ برای تداوم راه شهید رئیسی و تکمیل خدمات، تا آخر می‌مانم و رقابت می‌کنم.» <ref name=":0" /></blockquote>


در اثبات این‌که [[روح‌الله خمینی|خمینی]] به هیچ وجه به دنبال مصالحه با کردها نبود، هاشم صباغیان وزیر کشور دولت موقت در مورد آغاز درگیری‌ها می‌گوید، [[نهضت‌ آزادی ایران|نهضت آزادی ایران]] هیچ برنامه یا تحلیلی نسبت به منطقه کردنشین نداشت. اولین کسی‌که به کردستان رفت [[چمران]] بود. حدودا در اسفند و فروردین به کردستان رفت و مطالعه کرد و تشخیص‌ داد باید برخورد چریکی شود. چون حرکت کردها هم چریکی بود و تنها کسی که در آن موقع دوره چریکی دیده بود چمران بود...[[سپهبد قرنی|قرنی]] می‌گفت که هنوز رشد نکرده‌اند باید با آنها مبارزه کنیم و از بین‌ ببریمشان. چمران هم خیلی معتقد به مذاکره نبود و می‌گفت من رفته‌ام مطالعه ‌کرده‌ام و میدانم..<ref>چشم‌انداز ایران، ویژه کردستان شماره یک صفحه ۴۶</ref>


در اسفند ۵۷ با تحریک نیروهای وفادار به جمهوری اسلامی در کردستات درگیری‌هایی در سنندج درگرفت. در اسفند سال ۱۳۵۷ طی درگیر‌ی‌های سنندج مهمترین پادگان نظامی استان در آستانه تصرف نیروهای کرد قرار گرفت.<ref name=":0">[https://www.bbc.com/persian/iran-features-38624369 سایه هاشمی رفسنجانی بر فراز کردستان ایران - بی‌بی‌سی فارسی]</ref>
== شهرداری تهران ==
زاکانی  در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۰، از سوی شورای شهر تهران به‌عنوان شهردار تهران انتخاب شد و پس از صدور حکم در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۰ آغاز به کار کرد.<ref name=":2" /> رسیدن او به شهرداری با جنجال و حاشیه زیادی همراه شد. یکی از انتقادهای جدی به زاکانی، علاوه بر نداشتن تخصص و سابقه، این بود که نمایندگی شهر قم در مجلس را برای گرفتن پست و مقام در تهران رها کرده است. از سوی دیگر سازمان بازرسی کل کشور هم تایید کرد که او سابقه و مدرک مرتبط برای کسب عنوان شهرداری تهران را ندارد، اما هیچ یک از اینها مانع کار او نشد و سرانجام اعضای شورای شهر تهران روز ۱۷ مرداد ۱۴۰۰، علیرضا زاکانی را به عنوان نوزدهمین شهردار تهران برگزیدند.<ref name=":0" />


جنگنده‌‌های ارتش بر فراز شهرها و روستاهای کردستان دیوار صوتی را شکستند. [[قرنی]] فرمانده ستاد ارتش در آن دوران  فرمان آتش باران سنندج را صادر کرده که منجر به کشته و مجروح شدن تعداد زیادی از شهروندان در نوروز ١٣٥٨ شد. این واقعه به نوروز خونین سنندج معروف شد.<ref name=":1">[https://kurdistanmedia.com/fa/news/%D8%AC%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DB%95%DB%8C-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%B3%D9%87-%D9%85%D8%A7%D9%87%DB%95%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D8%A8%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%AF-%D8%AE%D9%88%D8%B4%D8%AD%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF جزئیاتی دربارەی جنگ سه ماهەی کردستان در گفتگو با بهزاد خوشحالی، فعال سیاسی کرد - کوردستان میدیا]</ref>
=== عملکرد زاکانی در شهرداری ===
[[پرونده:هیات اعزامی به سنندج در فروردین ۵۸.JPG|جایگزین=هیأت اعزامی به سنندج، آیت‌الله طالقانی، بهشتی، رفسنجانی، بنی‌صدر و...|بندانگشتی|هیأت اعزامی به سنندج در فروردین ۱۳۵۸]]
[[پرونده:زاکانی ریاست جمهوری.jpg|جایگزین=زاکانی کاندید ریاست جمهوری دوره سیزدهم|بندانگشتی|علیرضا زاکانی در حال سخنرانی بعد از ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳]]
سرلشکر ناصر فربد معتقد است که شروع کننده جنگ علیه کردستان تهران بوده است و می‌گوید که ستاد رسما نوشته که راسا این‌کار را انجام داده است و اینکه ارتش با هواپیما آمد روی سنندج.<ref>چشم‌انداز ایران ویژه کردستان شماره ۲ صفحه ۴۲</ref>
عملکرد زاکانی در شهرداری با هیاهوی زیادی همراه بوده و انتقادات زیادی را در پی داشته است. ساخت مسجد در پارک‌ها و نقش او در به کارگیری حجاب‌بان‌ها در مترو و اعمال محدودیت‌های اجتماعی، از جمله اقداماتی زاکانی بود. در آبان ۱۴۰۱ هم رئیس کمیته شفافیت شورای شهر تهران از گم شدن ۱۷ هزار میلیارد تومان در ردیف‌های درآمد شهرداری خبر داد و گفت که این مبلغ «در هیچ محلی هزینه نشده است».<ref name=":0" />  


گروه‌های کردی [[رفراندوم جمهوری اسلامی]] را تحریم کردند از جمله ماموستا [[شیخ عزالدین حسینی]] رهبر مذهبی کردستان در بیانیه‌ای که در روزنامه کیهان ۸ فروردین ۱۳۵۸ صفحه ۷ چاپ شده است ازجمله چنین می‌گوید: <blockquote>«چون محتوای جمهوری اسلامی مبهم و نامعلوم‌ است، به‌ویژه از نظر حق‌ تعیین سرنوشت و مسأله [[طرح خودمختاری کردستان ایران|خودمختاری کردستان]] درچارچوب ایران آزاد... از شرکت در رفراندم خودداری می‌کنم.» <ref name=":2">[https://farsi.alarabiya.net/fa/views/2019/08/19/%DA%86%D9%87%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86# چهلمین سالروز فرمان حمله به کردستان] - العربیه</ref></blockquote>در فروردین ۵۸ هیأتی متشکل از [[سید محمود طالقانی|آیت‌الله طالقانی]] و [[بهشتی]] و [[بنی صدر]] و رفسنجانی به کردستان رفتند تا به حل مناقشات بپردازند.<ref name=":0" /> در پی این مذاکرات آرامش نسبی به کردستان بازگشت اما در جهت برآورده شدن مطالبات مردم کردستان نتیجه‌ای حاصل نشد. با شکست مذاکرات و زمانی‌که کردها دریافتند هدف از بهانه‌گیری‌ها و به تاخیر انداختن گفتگوها تنها تامین شرایط برای یک سرکوب تمام عیار است شهر مریوان را برای پرهیز از جنگ تخلیه کردند.<ref name=":1" />
در اردیبهشت ۱۴۰۳ رسانه‌های ایران با انتشار اسنادی از «ويژه خواری» علیرضا زاکانی و دوستانش از در شهرداری تهران خبر داده و اعلام کردند که منابع شهرداری «به صورت دوستانه» به مجموعه‌های مرتبط «با دوستان زاکانی» تخصیص داده می‌شود. وب‌سایت خبری «اسکان نیوز» با انتشار اسنادی به این موضوع پرداخته و نوشت که تنها در یک فقره زاکانی مبلغ ۸ میلیارد تومان به مسجد پاتوق توکلی‌زاده معاون فرهنگی شهرداری و رفقای او داده که دو میلیارد از آن بلافاصله پرداخت شده است. برهمین اساس اعلام شده که «مسجد امام حسین» محل جذب حزب‌اللهی‌هایی  بوده که بدون هیچ سابقه‌ای در شهرداری و معاونت فرهنگی استخدام شده‌اند و جالب اینجاست که توکلی‌زاده معاون زاکانی همه‌کاره آن است. در این گزارش تاکید شده امضای علیرضا رجبی از اعضای دفتر زاکانی پای سند تخصیص منابع به این مسجد دیده می‌شود و محسن کبیری‌طامه عضو هیات امنا هم در حالی پای این توافق‌نامه میلیاردی را امضا کرده که برادرش مسئول دفتر توکلی‌زاده است.  


== درگیری‌های کردستان بعد از انقلاب ضد سلطنتی ==
فساد در شهرداری تهران در تمامی ادوار آن سابقه داشته است و در یک مورد خرداد ماه سال ۱۴۰۲، عضو شورای شهر تهران در مورد کشف پرونده فساد ۲۰ هزار میلیارد تومانی در شهرداری تهران، خواستار ارائه گزارشی از سوی شهرداری به شورای شهر شد. همچنین در ادامه اختلاس‌ها و فساد مالی در نهادهای جمهوری اسلامی، یک عضو شورای شهر تهران ۱۴ آذر ماه سال ۱۴۰۲ گفت که روشن نیست مبلغ «۱۷ هزار میلیارد تومان» از بودجه شهرداری پایتخت کجا است. بر اساس ویدئوی منتشر شده از جلسه شورای شهر در روز سه‌شنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۲، احمد صادقی، رئیس کمیته «شفافیت و شهر هوشمند» در شورای شهر تهران، با اعلام این که ۱۷ همت یعنی ۱۷هزار میلیارد تومان از بودجه‌ای که در اختیار شهرداری پایتخت بوده، جایی هزینه نشده، پرسید: «این پول کجاست؟ خانه‌هایی که ساخته نشده چطور در منابع حساب شده است؟» <ref>[https://ir.voanews.com/a/media-reports-of-corruption-in-tehran-municipality/7578716.html گزارش رسانه‌ها از «ویژه‌خواری» در شهرداری تهران؛ به نام «مسجد»، به کام دوستان ـ سایت صدای آمریکا]</ref>
جمهوری اسلامی برای سرکوب کردستان زمینه چینی می‌کرد و در صدد بهانه‌ای بود تا به کردستان حمله کند. درمورد نقش دستگاه‌های تبلیغاتی جمهوری اسلامی، شاه‌اویسی استاندار وقت کردستان  می‌گوید صدا و سیما هم به پخش مارش نظامی اقدام می‌کرد و به این ترتیب احساسات دیگر هم میهنان را علیه هم میهنان کرد تهییج میکرد. هرچه گفته می‌شد در کردستان شرایط قابل کنترل است و چنان نیست که به اینجا حمله شود و اوضاع روبه آرامش است، گوش شنوایی نبود و نیز اطلاعات غلط از کانال‌های غیررسمی داده می‌شد.<ref>نشریه چشم‌انداز ایران ویژه کردستان شماره دو</ref>
== فساد مالی ==


=== درگیری‌های پاوه ===
=== رانت فرزندان زاکانی ===
در بهار و تابستان ۱۳۵۸ درگیری‌های پراکنده‌ای در کردستان در گرفت که اوج آن‌ها درگیری‌ها در شهر پاوه بود. نیروهای کردی شهر پاوه را محاصره کرده بودند و شهر تقریبا به تصرف آنان در‌آمده بود. در روز ۲۷ مرداد ۵۸ [[روح‌الله خمینی|خمینی]] طی پیامی به نیروهای ارتش فراخوان داد که گروه‌های کردی را در پاوه  سرکوب کنند. فرمان [[روح‌الله خمینی|خمینی]] برای حمله به پاوه بدین شرح است:<blockquote>«بسم الله الرحمن الرحیم‌</blockquote><blockquote>۲۴ شهر رمضان ۹۹/ ۲۷ مرداد ۵۸</blockquote><blockquote>از اطراف ایران، گروههای مختلف ارتش و پاسداران و مردم غیرتمند تقاضا کرده‌اند که من دستور بدهم به سوی پاوه رفته و غائله را ختم کنند. من از آنان تشکر می‌کنم؛ و به دولت و ارتش و ژاندارمری اخطار می‌کنم اگر با توپ‌ها و تانک‌ها و قوای مجهز تا 24 ساعت دیگر حرکت به سوی پاوه نشود، من همه را مسئول می‌دانم.</blockquote><blockquote>من به عنوان ریاست کل قوا به رئیس ستاد ارتش دستور می‌دهم که فوراً با تجهیز کامل عازم منطقه شوند؛ و به تمام پادگانهای ارتش و ژاندارمری دستور می‌دهم که بی‌انتظار دستور دیگر و بدون فوت وقت- با تمام تجهیزات به سوی پاوه حرکت کنند؛ و به دولت دستور می‌دهم وسایل حرکت پاسداران را فوراً فراهم کنند.</blockquote><blockquote>تا دستور ثانوی، من مسئول این کشتار وحشیانه را قوای انتظامی می‌دانم. و در صورتی که تخلف از این دستور نمایند، با آنان عمل انقلابی می‌کنم. مکرر از منطقه اطلاع می‌دهند که دولت و ارتش کاری انجام نداده‌اند. من اگر تا 24 ساعت دیگر عمل مثبت انجام نگیرد، سران ارتش و ژاندارمری را مسئول می‌دانم. و السلام.</blockquote><blockquote>روح الله الموسوی الخمینی‌»<ref>[https://emam.com/posts/view/1858/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4%DB%8C-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%28%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%BA صحیفه خمینی جلد ۹ ص ۲۸۵]</ref></blockquote>پس از فرمان [[روح‌الله خمینی|خمینی]] نیروهای ارتش به شهر پاوه که فرماندهی نیروهای دولتی در آن به عهده‌ی [[مصطفی چمران]] بود یورش بردند و با انواع سلاح‌ها و بالگرد کردها را زیر آتش گرفتند در پی این حمله نیروهای کردی شهر پاوه را ترک کردند و به مناطق کوهستانی پناه بردند.
[[پرونده:زاکانی شهردار.jpg|جایگزین=زاکانی شهردار دزد تهران|بندانگشتی|علیرضا زاکانی شهردار تهران ]]
در یک نشست خبری خبرنگاری از زاکانی که در آن زمان نماینده قم بود پرسید که در مورد قراردادهای شرکت دختر و دامادش توضیح بدهد. زاکانی اینطور پاسخ داد که دختر من در دانشگاه شریف تحصیل کرده و شرکتی راه انداخته اما در جریان فعالیت‌های او نیستم و حتی اطلاعی از مکان شرکت آن‌ها ندارم.


=== حمله همه جانبه به کردستان ===
مریم زاکانی، دختر ارشد علیرضا زاکانی به همراه همسرش، حسین حیدری، شرکتی به نام «عمید رایانه شریف» دارد که به اختصار عرش معرفی می‌شود. خیلی از قراردادهای بزرگ این شرکت مثل قرارداد با سازمان تامین اجتماعی، مترو، فروشگاه رفاه، برنامه خندوانه، فدراسیون فوتبال، همراه اول و … با نفوذ زاکانی بسته شده. طرفداران زاکانی، ادعا می‌کنند  شرکت‌های تاسیس شده از سوی دختر و داماد زاکانی دانش‌بنیان است که هر فارغ‌التحصیل دانشگاه شریف و یا هر نخبه‌ای می‌تواند آن را بنا نهد. این در حالی است که اکثر شرکت‌های دانش بنیان قراردادهای خود را با سازمان‌های دولتی در سامانه شفافیت به ثبت می‌رسانند. اما برررسی این سامانه نشان می‌دهد که حتی یک نمونه از قراردادهای شرکت دختر زاکانی در این سامانه به ثبت نرسیده است، از طرفی بر طبق قانون، پروژه‌های کلان باید با آگهی مناقصه به شرکت‌ها واگذار شود.  
[[روح‌الله خمینی|خمینی]] در پیام دیگری فرمان حمله به کردستان را در همان روز ۲۷ مرداد ۵۸ بدین مضمون صادر کرد:<blockquote>«بسم الله الرحمن الرحیم‌</blockquote><blockquote>به رئیس کل ستاد ارتش، و رئیس کل ژاندارمری [جمهوری‌] اسلامی، [و] رئیس [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|پاسداران کل انقلاب]] اکیداً دستور می‌دهم که به نیروهای اعزامی به منطقه کردستان دستور دهند که اشرار و مهاجمین را که در حال فرار هستند تعقیب نمایند، و آنان را دستگیر نموده و با فوریت به محاکم صالحه تسلیم کنند؛ و تمام مرزهای منطقه را با فوریت ببندند که اشرار به خارج نگریزند. و اکیداً دستور می‌دهم که سران اشرار را با کمال قدرت دستگیر نموده و تسلیم نمایند. اهمال در این امر، تخلف از وظیفه و مورد مواخذه شدید خواهد شد. و السلام.</blockquote><blockquote>۲۴ شهر رمضان ۹۹/ ۲۷ مرداد۵۸</blockquote><blockquote>روح الله الموسوی الخمینی‌»<ref>[https://emam.com/posts/view/1859/%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%B9%D9%82%DB%8C%D8%A8-%D9%88-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%26zwnj%3B صحیفه خمینی جلد ۹ ص ۲۸۶]</ref></blockquote>در حالی‌که تمام شواهد و قرائن حاکی از آرامش در سنندج بود [[روح‌الله خمینی|خمینی]] دستور حمله به سنندج را در ۲۸ مرداد ۵۸ صادر کرد.


«بسم الله الرحمن الرحیم‌
موضوع دیگر، تحصیل مریم زاکانی در دانشگاه BFL سوییس است. با مراجعه به سایت این دانشگاه به خوبی مشخص است مریم زاکانی در این دانشگاه دوره کارشناسی ارشد را طی کرده است.سوال اساسی در این مورد اینجاست که علیرضا زاکانی که سال‌ها فرزندان و اقوام دیگر مسولین را به اتهام حضور در کشورهای غربی مورد شماتت قرار داده است، چگونه به فرستادن دختر خود به گرانترین کشور اروپایی اقدام کرده است. <ref name=":3">[https://www.zeitoons.com/78362 رانت‌های خانوادگی نماینده «فسادستیز» ـ سایت زیتون]</ref>


السّاعه خبر رسید که در سنندج «حزب دمکرات»، آنها ارتشیها و سازمان‌های آن‌ها را محاصره کرده‌اند، و اگر تا نیم ساعت دیگر کمک نرسد اسلحه‌ها را می‌برند. و از مسجد سنندج به ما اطلاع داده‌اند که [[حزب دموکرات کردستان ایران|حزب دمکرات]] زن‌های ما را به گروگان برده‌اند. اکیداً به کلیه قوای انتظامی دستور می‌دهم به پادگان‌های مراکز ابلاغ کنند که به قدر کافی به طرف سنندج حرکت کنند، و با شدت اشرار را سرکوب نمایند. پاسداران انقلاب- در هر محلی هستند- به مقدار کافی به طرف سنندج و کردستان- با پل هوایی- بسیج شوند و با شدت، تمام اشرار را سرکوب نمایند. تاخیر- و لو به قدر یک ساعت- تخلف از وظیفه، و به شدت تعقیب می‌شود. از ملت ایران می‌خواهم که مراقب باشند هر یک از مامورین تخلف کردند فوری اطلاع دهند. من انتظار دارم که تا نیم ساعت دیگر از قوای انتظامی به من خبر بسیج عمومی برسد. و السلام.
=== خیریه‌های پوششی ===
زاکانی خود چند شرکت خیریه ثبت کرده است. خیریه‌هایی که وقتی به آدرس آنها مراجعه می‌کنید، آدرس هشت بهشت را مشاهده می‌کنید، همانجا که مرکز فعالیت «جمعیت رهپویان» است و به نظر می‌رسد تاسیس خیریه برای این بوده است که این ساختمان بزرگ در یکی از بهترین نقاط تهران به بهانه فعالیت‌های خیریه، به صورت مجانی در اختیار این جمعیت قرار بگیرد. ساختمانی که این جمعیت هیچ وقت در مورد مالک اصلی آن شفاف سازی نکرده است.<ref name=":3" />


۲۸ مرداد ۵۸
=== حمایت از مفسد اقتصادی ===
 
در مرداد ۱۳۹۸علیرضا زاکانی در یک برنامه تلویزیونی گفته بود در یک جلسه به مدیران وزارت اطلاعات که حامی یک متخلف اقتصادی بودند، هشدار شدید داده است. یک مقام وزارت اطلاعات ایران این بخش از سخنان زاکانی را «خلاف واقع» خوانده و گفته است این جلسه سال ۱۳۹۵ تشکیل شده بود و زاکانی «دنبال دفاع و حمایت از یک متخلف» بود که به دلیل اقدامات مجرمانه مانند اخاذی و ارتشا، تحت تعقیب بود.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/iran-corruption-intelligence/30117600.html وزارت اطلاعات: علیرضا زاکانی حامی یک متخلف اقتصادی بود ـ رادیو فردا]</ref>
روح الله الموسوی الخمینی»<ref>[https://emam.com/posts/view/1863/%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%28%D8%B3%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%A8-%D8%B9%D9%88%D8%A7%D9%85%D9%84-%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D8%A8%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%AF صحیفه خمینی جلد ۹ ص ۳۰۶]</ref>
 
هاشم صباغیان درباره‌ی ماجرای پاوه و دستور [[روح‌الله خمینی|خمینی]] برای پایان دادن به ماجرای پاوه طی ۲۴ ساعت وحکم خمینی مبنی حرکت نیروی نظامی به سمت سنندج، می‌گوید، گفتم که اخبار را اشتباه می‌دادند. [[روح‌الله خمینی|خمینی]] تصمیمی گرفته بود که چندان مناسب نبود، بعد وقتی گفتند سنندج خبری نیست، دیر شده بود. این در حالی است که استاندار انتخابی دولت در مصاحبه با روزنامه‌های داخلی و خارجی گفت در سنندج خبری نیست. این اعلان جنگ برای چه بود.<ref>نشریه چشم‌انداز ایران – ویژه کردستان' شماره یک صفحه ۵۵</ref>
 
با این زمینه سازی‌ها نیروهای مسلح از زمین و هوا و به‌صورتی گسترده کردستان را مورد حمله قرار دادند و موج اعدام‌ها توسط [[صادق خلخالی]] به‌راه افتاد. نیروهای سیاسی که فاقد هرگونه آمادگی نظامی بودند، ناچارا تا مناطق کوهستانی مرزی عقب نشینی کردند.
 
به‌دنبال این هجوم و حمله به جان و مال مردم، جوانان کردستان به صفوف [[حزب دموکرات کردستان ایران|حزب دموکرات کردستان]] و [[حزب کومله|حزب کومه‌له]] روی آوردند و در نتیجه مقاومتی بر علیه جمهوری اسلامی شکل گرفت که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران را ناچار به عقب نشینی کرد.<ref name=":2" />
 
=== اعدام‌ها توسط خلخالی در کردستان ===
اوج اعدام‌های کردستان بعد از ۲۷ مرداد سال ۵۸ صورت گرفت؛ زمانی که  [[روح‌الله خمینی|خمینی]] دستور مشهور خود را برای مداخله نظامی تمام عیار در کردستان صادر کرد. بعد از درگیری‌های کردستان به دستور [[روح‌الله خمینی|خمینی]] پای صادق خلخالی، رئیس دادگاه تازه تاسیس انقلاب به کردستان باز شد. کارول پرونهابر، نویسنده‌ی ونزوئلایی در کتاب خود از ماکز کروایتز، خبرنگار فرانسوی که آن زمان در منطقه بوده نقل کرده است:<blockquote>«ارتش و [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]] کنترل شهرهای کردستان را به دست گرفتند، خلخالی به دنبال آن‌ها در حرکت بود، دادگاه‌های کوتاهی برگزار می‎کرد و دستور می‎داد اعدام‌ها‎ به سرعت اجرا شوند...او مردان و پسرها را طی چند روز و گاهی حتی چند ساعت بعد از دستگیری‎شان، بدون برگزاری محاکمات عادلانه و گویا به جرم فعالیت‎های ضد انقلابی، به اعدام محکوم می‎کرد.»</blockquote>مرکز اسناد حقوق بشر ایران نیز در گزارش «خاطرات تسخیر کننده؛ اعدام توسط جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۸» مفصل به این موضوع اشاره کرده است.
 
[[صادق خلخالی]] خود در یکی از بحث برانگیزترین اظهاراتش گفته است:<blockquote>«من حاکم شرع بودم و پانصد و چند نفر از جانیان و سرسپردگان رژیم شاه را اعدام کردم وصدها نفر از عوامل غائله‌های کردستان و گنبد و خوزستان و شماری از عوامل اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر را هم کشتم.»</blockquote>
[[پرونده:تیرباران مخالفان کرد در سال ۵۸.JPG|جایگزین=سرکوب و اعدام کردها در سال ۵۸|بندانگشتی|369x369پیکسل|اعدام مخالفان کرد در سال ۱۳۵۸]]
یکی از مشهورترین اعدام‌های خلخالی اعدام ۹ نفر در مریوان در رابطه با «کوچ اعتراضی» بود. ورود ارتش به شهر مریوان در مرداد ماه ۵۸ با خروج اعتراضی مردم این شهر برای جلوگیری از وقوع جنگ روبرو شد. بر اساس گزارش‌های موثق تقریبا تمام ساکنان مریوان به مدت دو هفته به اردوگاهی در خارج از این شهر پناه بردند. بعدها در این رابطه ۹ نفر از جمله دو برادر عضو یک خانواده تیرباران شدند.
 
خلخالی که پیشتر در پاوه بود و بعد به مریوان رسید، سپس به سنندج، سقز و دیگر شهرها رفت و افراد بسیاری را به جوخه‌های اعدام سپرد؛ احکامی که غالبا در مکان‌های عمومی و با طرح پرسش‌هایی سرپایی بدون امکان دفاع صادر می‌شد و در موارد زیادی همان‌جا هم به اجرا در می‌آمد.
 
اخبار برخی از این اعدام‌ها در نشریات سراسری منتشر می‌شد. روزنامه‌هایی مانند آیندگان، اطلاعات و کیهان در آن روزها شماری از اعدام‌ها را اعلام کردند.
 
تصاویری از این اعدام‌ها به جا مانده که در یکی از مشهورترین این عکس‌ها، ناصر سلیمی سمت راست با دست شکسته و چشمان بسته در قاب ایستاده است. در کنار او برادران ناهید هستند، گلوله خورده، معلق مانده میان زمین و هوا. مجله فرانسوی پاری ماچ، در شماره دوم، ۲۱ سپتامبر سال ۱۹۷۹ عنوان «کردها، زیر گلوله‌های الله» را برای این عکس برگزید. اعدام در پنجم شهریور ۱۳۵۸در محوطه فرودگاه سنندج صورت گرفته بود. اعدام شده‌گان بیشتر از اعضای احزاب چپ گرای کردستان بودند. در میان آن‌ها افرادی هم هستند که هیچ گونه وابستگی حزبی و سیاسی نداشته‌اند.<ref name=":3" />
 
در این رابطه شیخ حسین کرمانی می‌گوید، تماس گرفتم احمدآقا گوشی را برداشت. گفتم آقای خلخالی آمده همدان و فردا می‌خواهد بیاید سنندج. سنندج هیچ خبری نیست. آرام آرام است. محض‌رضای خدا نگذارید ایشان بیاید.<ref>نشریه چشم‌انداز ایران ویژه کردستان شماره ۲ پاییز ١٣٨٤ صفحه ۸</ref>
 
صباغیان درباره اعدام‌های خلخالی می‌گوید، پیش از شروع کار ما (مذاکرات) اعدام‌های ناروای آیت‌الله خلخالی جو را ملتهب کرده بود. به حساب خودش خواسته بود زهرچشم بگیرد. مثلا برادری جای برادرش اعدام شده بود... این فرد فلج بود و او را با برانکارد آورده و اعدام‌ کرده بودند.<ref>چشم‌انداز ایران ویژه کردستان' شماره یک ص ٥٥</ref>
 
== مذاکرات کردها و جمهوری اسلامی ==
مردم کردستان در مقابل حمله و هجوم ارتش و [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]] مقاومت کردند و بسیاری از مناطق را از آن‌ها پس گرفتند. پس از ۳ ماه، جنبش مقاومت کردستان،با اعتراضات و تظاهرات سازمان‌یافته در شهرها و تعرض نظامی نیروی پیشمرگ در نقاط مختلف کردستان علیه ارتش و [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]] به نتیجه رسید.<ref name=":4" />  جنگ بزرگ جاده‌ی سردشت - پیرانشهر  شکست کامل نظامی جمهوری اسلامی بود که [[روح‌الله خمینی|خمینی]] را واداشت به مذاکرات صلح کردستان تن دهد.<ref name=":1" />
 
پس از مقاومت مردم کردستان در مقابل سرکوب حکومتی و عقب نشینی نیروهای جمهوری اسلامی، [[روح‌الله خمینی|خمینی]] برای این‌که بتواند فرصتی بیابد و با دفع الوقت به تمرکز نیرو بپردازد تا دوباره به  کردستان حمله کند، پیشنهاد آتش بس داد و هیأتی را به کردستان اعزام کرد.<ref name=":4" /> نخستین پیام‌های آشتی و دعوت به مذاکرات در اوائل آبان‌ماه ۱۳۵۸ به رهبران کردستان رسید و اولین نشست رسمی با وساطت جلال طالبانی و حضور [[داریوش فروهر]]، صباغیان، سحابی و چند نفر ارتشی در روستای بیوران سردشت با هیأتی به ریاست  [[شیخ عزالدین حسینی]] انجام گرفت
 
روزنامه کیهان پنج‌شنبه ۱۷ آبان ۱۳۵۸ صفحه ۹ ازجمله می‌نویسد:<blockquote>«اعضای هیات حسن‌نیت متشکل از آقایان فروهر، صباغیان و سحابی دیروز چهارشنبه وارد بانه‌ شدند و در تظاهرات علیه آمریکا شرکت کردند. پس از سخنرانی [[داریوش فروهر]] در اجتماع و تظاهرات هزاران نفر، قطعنامه‌ای از سوی مردم بانه در سه ماده خوانده شد و تسلیم هیأت حسن‌نیت گردید.</blockquote><blockquote>۱ ـ ... پشتیبانی قاطع از قطعنامه ۸ ماده‌ای مهاباد، ...</blockquote><blockquote>۲ ـ ... تنها نمایندگان خلق کرد و گروه های سیاسی می‌توانند در مورد مسایل منطقه مذاکره کنند</blockquote><blockquote>۳ ـ حل مسائل کردستان در گرو شناسایی حق تعیین سرنوشت... واین تنها راه حل مشکل کردستان و ایران است...</blockquote>
[[پرونده:مذاکرات هیأت جمهوری اسلامی با کردها.JPG|جایگزین=مذاکره هیأت اعزامی جمهوری اسلامی با کردها در آذر ۱۳۵۸|بندانگشتی|367x367پیکسل|مذاکره هیأت اعزامی جمهوری اسلامی با کردها در آذر ۱۳۵۸]]
به‌دنبال یک سلسله گفتگو و دیدار بین جریانات مختلف سرانجام هیأت نمایندگی خلق کرد تشکیل شد که در آن [[شیخ عزالدین حسینی]] رئیس، [[حزب دموکرات کردستان ایران|حزب دموکرات کردستان]] [دکتر[[عبدالرحمان قاسملو]]] سخنگو و [[حزب کومله|کومه‌له]] و [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران|چریک‌های فدایی]] شاخه کردستان اعضای آن بودند.<ref name=":2" />
 
[[روح‌الله خمینی|خمینی]] که سه ماه قبل آن فرمان جهاد و سرکوب صادر کرده بود در ۲۶ آبان ۱۳۵۸پیام دیگری داد:<blockquote>«سلام بر خواهران و برادران کُرد،... اینجانب می دانم که در حکومت موقت هم‏‎ ‎‏آنطور که خواست شما و ملت است رسیدگی نشده... و من امیدوارم‏‎ ‎‏که برای همه‌ی ملت و برای شما برادران کرد، وسائل رفاه حاصل شود. ‏</blockquote><blockquote>از هیأت ویژه می‌خواهم که به مذاکرات خود با کمال حسن نیت ادامه دهند؛ و با‏‎ ‎‏شخصیت‌های مذهبی و سیاسی و ملی و سایر قشرها تماس بگیرند، تا تأمین خواسته های‏‎ ‎‏آنان ـ که خواست ما نیز هست ـ به طور دلخواه بشود؛ ‏‏‏اسلام بزرگ تمام تبعیض‌ها را محکوم نموده... در پناه اسلام و جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی، حق اداره‌ی امور داخلی و محلی و رفع هر گونه تبعیض فرهنگی و اقتصادی و‏‎ ‎‏سیاسی متعلق به تمام قشرهای ملت است، من جمله برادران کرد، که دولت جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی موظف و متعهد به تأمین آن در اسرع وقت می باشد...» <ref>صحیفه خمینی، ج ١١، ص ٥٥</ref></blockquote>هیأتی از تهران به مهاباد آمد و تنها جلسه‌ی رسمی مذاکرات با هیأت نمایندگی خلق کرد تنها چهل دقیقه به‌طول انجامید. ساعت سه و نیم روز سه‌شنبه ۲۰ آذرماه ۱۳۵۸ جلسه رسمی هیأت دولت با هیأت نمایندگی خلق کرد در محل فرمانداری مهاباد تشکیل گردید. در این جلسه ابتدا آقای فروهر ضمن‌اظهار خوشوقتی از این نشست، در مورد نتیجه مذاکرات اظهار خوشبینی کردند. سپس ماموستا [[شیخ عزالدین حسینی]] یک بیانیه افتتاحیه قرائت کرد که در آن ضمن خوش‌آمدگویی به نمایندگان دولت، گفت که ملت کرد همواره آرزو داشته‌اند که در نشست و گفتگو با نمایندگان رسمی دولت شرکت نموده و مسئله ملی خود را از راه تفاهم و گفتگو حل و فصل نمایند. مردم کردستان درعین حالی‌که با مردم ایران مبارزات مشترکی را پیش برده و همواره برای کسب حقوق حقه خود نیز مبارزه کرده است.
 
ماموستا شیخ‌عزالدین پس از این بیانات، هیأت نمایندگی خلق کرد را با تعلق سازمانی‌شان معرفی کرد. به‌دنبال آن  صباغیان به ترکیب هیأت و حضور رسمی نمایندگان [[حزب کومله|کومه‌له]] و [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران|چریک‌های فدایی]] اعتراض کرد.<ref name=":2" />
 
بنا به گفته‌  بهروز سلیمانی نماینده شاخه کردستان [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران|سازمان چریک‌های فدایی خلق]]، به‌دنبال این سخنان صباغیان، دکتر [[قاسملو]] اظهار می‌دارد که ترکیب هیأت به خود هیأت مربوط است؛ مردم کردستان طی تظاهرات گسترده و سراسری در دو هفته پیش (ششم آذرماه) از ترکیب فعلی هیأت نمایندگی خلق کرد به‌طور وسیعی حمایت کرده‌اند.<ref>مصاحبه با تلویزیون مهاباد در روز پنجشنبه ۲۲ آذرماه ١٣٥٨</ref>
 
شیخ حسین کرمانی دراین‌باره می‌گوید، گفتند که یک هیات حسن‌نیت دارد برای کردستان می‌آید شما بروید با آنها باشید اما جزو هیات نباشید. ناظر باشید که چه می‌کنند...به آقای صباغیان گفتم من با شما کاری خصوصی دارم. خلوت کردند. بنده بودم، مهندس صباغیان، مهندس سحابی و ظاهرا یک نفر دیگر هم بود. شروع کردم گفتم از آنجا که شما می‌خواهید با آن‌ها صحبت کنید آیا آن‌ها را به رسمیت می‌شناسید؟ [[حزب کومله|کومه‌له]] و دموکرات را به رسمیت می‌شناسید؟ می‌خواهید چکارکنید؟ گفتند الان وضع ما خوب نیست ما امکانات این چنینی نداریم. خودتان را سرگرم کنید که دست به عمل حادی نزنند تا ما کم‌کم بتوانیم مرزهای‌مان را بگیریم. ارتشمان را جمع و جور کنیم و این‌ها را آرام کنیم.<ref>نٰشریه چشم‌انداز ایران ویژه کردستان شماره دو صفحه ۹</ref>
 
آقای سحابی می‌گوید، من یادم هست یکی از بچه‌های خودمان به رضا ناجیان گفت چرا شما با این‌ها مذاکره می‌کنید؟ گفت سیاست ما فعلا اینست. ما می‌خواهیم مردم را از آنها جدا کنیم. آنها جو درست کرده‌اند و مردم را ترسانده‌اند. ما که بالاخره با آن‌ها می‌جنگیم، اما باید مردم را از آنها جدا کنیم. آقای [[روح‌الله خمینی|خمینی]] هم این سیاست ما را پذیرفت. لذا سرتاسر زمستان ۵۸، کجدار و مریز، گاهی به کردستان می‌رفتیم.<ref>نشریه چشم‌انداز ایران، ویژه کردستان شماره یک صفحه ۶۶</ref>
 
با توجه به کارشکنی هایی که از جوانب مختلف صورت می‌گرفت و نیز تحولات درون حاکمیت که همزمان با [[گروگان گیری در سفارت آمریکا|اشغال سفارت آمریکا]] در جریان بود، این مذاکرات نتوانست به جایی برسد. حتی تلاش‌های یک‌جانبه کردها از طریق تماس با بنی صدر و برخی دیگر از رهبران در تهران نیز کار به‌جایی نبرد. تمام شواهد و قرائن حاکی از آن بود که رژیم در حال آماده سازی برای هجومی تازه بود.<ref name=":2" />
 
== دور دوم درگیری‌ها در کردستان ==
مذاکرات کردها و فرستادگان جمهوری اسلامی با کارشکنی عوامل جمهوری اسلامی و با توجه به این‌که این مذاکرات نه برای حل مسئله کردستان و به رسمیت شناختن حقوق مردم کرد بلکه برای اتلاف وقت و خرید زمان و تجمع قوا برای سرکوب جنبش کردستان بود، به بن بست رسید و در نهایت در فروردین ۱۳۵۹ دومین دور حمله به کردستان آغاز شد و این دور از جنگ‌ و درگیری‌ها تا سال ۱۳۶۲ ادامه داشت تا این‌که  نیروهای کردی از خاک ایران خارج شدند.
 
سحابی در مورد از سر گیری دور دوم درگیری‌های کردستان می‌گوید، درآخرین شب‌های اسفند ماه نزدیک عید نوروز ۱۳۵۹ خبر رسید فردا می‌خواهند حمله کنند. قرار شده که [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]] از طرف کامیاران حمله کرده به ‌طرف پاوه پیشروی کند... رفتیم شورای انقلاب با [[بهشتی]] مطرح کردیم این کار اخلال در برنامه ما و هیأت ویژه است... این جنگ ممکن است باعث سرکوب موقت بشود، ولی گروه‌ها خود را مظلوم می‌نمایند و مردم را جذب می‌کنند. ما با مرحوم بهشتی اتمام حجت کردیم، ولی اثری نداشت؛ بنابراین من کناره گیری کردم. هیأت ویژه از اول فروردین ١٣٥٩ دیگر نقشی نداشت.<ref>نشریه چشم‌انداز ایران، ویژه کردستان شماره یک صفحات ۶۷-۶۶</ref>
 
[[روح‌الله خمینی|خمینی]] در ‏‏٢٩ تیر ١٣٥٩ در سخنرانی اعتراف به اشتباهات گذشته گفت:<blockquote>«... ملت ما انقلابی عمل کردند و ما نکردیم. ما یا مقصریم یا قاصر... اگر آن روزی که می‏‌خواستند در کردستان بروند برای مذاکره، من به آنها تذکر دادم که اگر بخواهید مذاکره [کنید]، باید با موضع قدرت بروید. اول باید ارتش و پاسدارها و این‌ها احاطه کنند آنها را، محاط قرار بدهند، بعد شما بروید صحبت کنید. مسامحه شد. این اسباب این شد که آن گرفتاری طولانی برای ما پیش آمد، و آن قدر ضایعه واقع شد.» (صحیفه خمینی، ج ١٣، ص ٤٦ و ٤٧) <ref name=":2" /></blockquote>چهل سال خشونت، سرکوب، بمباران و اعدام پاسخ جمهوری اسلامی ایران به خواست‌های  مردم کردستان بوده است. ولی علی‌رغم همه این سرکوب‌ها مبارزه علیه مسئله ستم ملی و تمامی پیامدهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن در کردستان هم‌چنان در جریان بوده و به لحاظ سیاسی حاکمیت جمهوری اسلامی در کردستان پذیرفته نشده است.
 
== کشتار و اعدام مردم کردستان ==
درجریان درگیری‌ها و سرکوب مردم کردستان، کشتار و جنایت‌های بسیاری از جانب جمهوری اسلامی صورت گرفت. از آن جمله می‌توان به کشتارجمعی مردم در قارنا، قلاتان، ایندرقاش، اوچ تپه، کانی مام سید، سرچنار و گولە و چندین روستای دیگر اشاره کرد. نیروهای حکومتی در این مناطق مردم روستاها اعم از مرد و زن و کودک و پیر را قتل عام کردند و خانه و کاشانه و دسترنج مردم کردستان را به آتش کشیده و غارت کردند.
 
هم‌زمان با اعزام گردان‌ها و لشکرهای متعدد از طرف جمهوری اسلامی به کردستان و بمباران شدید شهر و روستاهای این منطقه و قتل عام مردم بی دفاع این دیار، [[صادق خلخالی]] با حکم شرعی و حکومتی [[روح‌الله خمینی|خمینی]] به کردستان اعزام و ده‌ها تن از مبارزین و انسان‌های بی گناه را به جوخه آتش سپرد. مبارزین زخمی را با برانکارد به میدان تیر اعزام و آنان را تیرباران کردند.<ref name=":4" />
 
=== قتل عام روستای قارنا ===
یکی از نمونه‌های مشهور کشتار مردم کردستان، قتل عام قارناست. قارنا روستايي کردنشين در پنج کيلومتري شهرستان نقده، واقع در کردستان ايران است. جنگ سال ١٣٥٨ در نقده توسط عوامل حکومتی جمهوری اسلامی به‌وقوع پيوست.
[[پرونده:کشتار مردم روستاهای کردستان.JPG|جایگزین=کشتار مردم در روستاهای کردستان توسط جمهوری اسلامی|بندانگشتی|کشتار مردم در روستاهای کردستان توسط جمهوری اسلامی]]
ساعت يك بعدازظهر يازدهم شهريور ماه سال ١٣٥٨، در يك يورش ۳ساعته به روستای قارنا ٤٧ نفر از مردم بي‌گناه و بي‌دفاع که‌ جملگی غيرنظامی بودند، كشته شدند. مقتولين زن و مرد و پير و جوان و حتي بعضي از كودكاني بودند كه هنوز سنشان به پنج سالگي هم نرسيده بود. اگرچه منابع مربوطه تعداد کشته‌ها را ٤٧ نفر ذکر کرده‌اند ولي طبق گفته‌هاي اهالي روستا و مطلعين تعداد کشته‌هاي اين حادثه به ٦٨ نفر رسيده است. در اين ميان برخي از خانواده‌ها تا شش نفر از اعضايشان را از دست دادند.
 
برخي اخبار اين طور حکايت مي‌کنند که نيروهاي مهاجم جمهوری اسلامی، در راه رسيدن به قارنا در برخورد با هر کردی او را مي‌کشتند. بعد از رسيدن به قارنا مردم را جمع کرده و به سوي آنان حمله ور شده و پير و جوان و زن و مرد را ابتدا با سرنيزه از پا در آوردند و سپس با گلوله به آنان تیر خلاص زدند.
 
اسناد و مدارک زیادی برای پیگیری عاملین این جنایت در دسترس بوده است ولي دولت درحاليکه بيش از ٣ ماه از اين جنايت گذشته بود، هيچ اقدامي در اين مورد انجام نداده و تا هيات حسن نيت (با همراهي [[داريوش فروهر]]) به کردستان نيامد کسي از مسئولين حتي فرياد مظلوميت‌های قارنا را نشنيد.
 
اين جنايت بعد از فرمان جهاد [[خميني]] عليه ملت کرد انجام گرفت و عاملان اين جنايت نه تنها مستقل و جدا از حکومت نبودند، بلکه نيروهاي رسمي دولت سرپرستي آنها را برعهده داشتند.
 
عاملین حادثه‌ی قارنا  مورد بازجويي قرار نگرفتند و پاداش‌هايي نيز از جانب حکومت برای آنان در نظر گرفته شد. تعدادی از آن‌ها بعد‌ها به پست‌های بسيار بالای حکومتی چون وزير و سفير ارتقاء یافتند.
 
اسامی برخی از جان باختگان قارنا بدین شرح است:
 
ملامحمود بهترزاده، سيدرحمان طاهري، سيدمحمدطاهري، سيداسماعيل طاهري، حاج سيدعلي طاهري، سيدکريم اروندي، امينه شريفي اذر، حاجي رحمان شريفي اذر، عثمان شريفي اذر، مصطفي عزيزي، محمدعزيزي، محي الدين ابروشن، حاج شريف ابروشن، رحمان ابزن، رحمان سليماني، رحيم سليماني، كريم سليماني، قادرسليماني، عبدالله احمدپور، عمرباسي، جعفرباسي، مصطفي باسي، محمدشيرو، سليمان حمزه پور، ابراهم پويا، ابراهيم رسولي، علي( چوپان روستا)، حسن( نوجوان ١٣ ساله اهل روستا مجور علي آباد )، زينب رامين، خانم خاتوزين رامين، کريم رامين، احمدرامين، رحمان رامين، خسروافشين، رسول خسروي، رحمان خسروي، سعيدخسروي، عبدالله خسروي، مرادخسروي، مصطفي خسروي، ابوبكرشيشمان، جعفرشيشمان، علي شيشمان، عزيزمرزنگ، احمد سعادت‌پور
 
اسامی جان باختگان قلاتان:
[[پرونده:نمایی از سرکوب مردم کردستان.JPG|جایگزین=فرار مردم کردستان از خانه‌های خود در اثر سرکوب جمهوری اسلامی|بندانگشتی|333x333پیکسل|فرار مردم کردستان از خانه‌های خود در اثر سرکوب جمهوری اسلامی]]
رمضان پنهار ١١ ساله، حاجي سيد حسن قدمي ٧٠ ساله، حاج محمد بايزيدي ٧٥ ساله، حاج رسول عبدالله ٦٠ ساله، عبدالله قربان ٥٠ ساله، عثمان درويش سليم ٦٠ ساله، محمد كردي ٥٠ ساله، عثمان اماني ٣٠ ساله،‌ محمد امين عباسي ٣٠ ساله، حسن حمزه كوكه ٢٢ ساله، احمد گلابي ٢١ ساله، جلال بيدوخ ١٨ ساله، عبدالله آه لياني ١٩ ساله، اسمعيل حميدي ١٥ ساله، قادر كورستمي ٣٥ ساله و رحمان مينه مورك ٣٥ ساله.<ref>[http://fa.kurdistanukurd.com/?p=20154 قتل‌عام مردم روستای قارنا در کردستان ايران - سایت کوردستان و کورد]</ref>
 
مهدی بهادران که از سوی [[حسینعلی منتظری]] مسئول تحقیق در مورد کشتار قارنا شد، در گزارش او که در روزنامه اطلاعات بعد از تأخیری یک‌ماهه، در روز ۲۵ مهرماه ۱۳۵۸ به‌چاپ رسید، می‌نویسد:<blockquote>«با تحقیقات مفصل که گزارش‌ها و نوارهای موجود جوانمردان استخدامی ژاندارمری و مجاهد نماهای نقده تحت سرپرستی آقای معبودی و سرگرد نجفی در قارنا از توابع نقده حداقل ۴۵ نفر را بدون گناه قتل‌عام کرده در محل سکونت آنها و بعداً کشته‌ها را در بیابان‌ها انتقال داده‌اند که وانمود نمایند در جنگ کشته شده‌اند و دهات را غارت کرده و به آتش کشیده‌اند و استوار بیگلری در کوپلکو ۵ نفر را کشته و این در اثر بی‌لیاقتی یا خیانت و توطئه فرماندهان ژاندارمری از یکسو و تحریک احساسات ضد کردی و بیدار شدن روح انتقام‌جویی بر ضد کردهای معصوم از سوی دیگر است. متأسفانه با اینکه عاملین این کشتار شناخته شده‌اند به علت حمایت ظهیر نژاد (فرمانده لشکر ۶۴ ارومیه) از مفسدین محلی امکان دستگیری و مجازاتشان نیست.»<ref>[http://kurdane.com/article-6930.html قارنا روستاى كه در خون غروب كرد - سایت کردانه]</ref></blockquote>
 
=== اعدام‌ها در کردستان ===
اعدام‌های کردستان که سال‌ها پیش از این تاریخ آغاز شده بود، سال‌ها بعد از آن و خصوصا پس از قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷، در سال ۶۸ نیز ادامه داشت.
 
پیکر اعدام شدگان دهه شصت عمدتا در قبرستان‌هایی با نام «لعنت آباد» در شهرهایی مانند بیجار، قروه و کرمانشاه به خاک سپرده شدند؛ جایی شبیه گورستان خاوران در تهران. قبرستا‌ن‌هایی که کم و بیش در تمام شهرهای عمده کردنشین دیده می‌شوند. برخی از قربانیان در کنار برخی از قبرستان‌های عمومی که محل اجرای احکام آن‌ها نیز بوده است به خاک سپرده شده‌اند.
 
'''<nowiki/>'''
 
ابعاد آن‌چه در سه سال اول بعد از انقلاب در کردستان اتفاق افتاد، بسیار فراتر از آمار و ارقامی است که نشریات سراسری و حتی مطبوعات خود احزاب کرد منتشر کرده‌اند.
 
از آغاز دهه شصت و زمانی که نظام جمهوری اسلامی خود را یک‌پایه کرد، دور دیگری از اعدام‌ها در کردستان آغاز شد. موج دستگیری فعالان سیاسی و مدنی در این دوره به اتهامات مختلف که عمدتا مرتبط با عضویت و هواداری احزاب کرد است، در طول حیات جمهوری اسلامی کم نظیر بود.
 
بیشتر دستگیر شدگان این دوره، این بار، با محاکمه در یک نهاد قضایی به طناب دار و جوخه‌های اعدام سپرده شدند. تعداد زیادی از آن‌ها نیز بر اثر شکنجه و اعمال خشونت در زندان‌ها جان خود را از دست دادند. نهادهای مدافع حقوق بشر می‌گویند که سیر محاکمه‌ها در این دوره بدون رسیدگی عادلانه صورت گرفته است.
 
هم‌زمان با اعدام‌های گروهی در تابستان سال ۶۷، شمار دیگری از زندانیان در زندان‌های کردستان با مجازات مرگ روبرو شدند که از تعداد دقیق آنها نیز مانند موارد قبلی اطلاعی در دست نیست.
 
اخیرا بنیاد عبدالرحمان برومند، که از جمله اعدام‌های سیاسی در ایران را مستند می‌کند، تلاش‌هایی را برای مستندسازی جداگانه اعدام و کشتارهای فراقضایی در کردستان آغاز کرده  است. رویا برومند، مدیر این بنیاد گفت، تا به امروز ما برای سال‌های ۱۹۸۰ـ ۱۹۹۰توانسته‌ایم ۲۴۰ مورد از اعدام‌های سیاسی را ثبت کنیم. او می‌گوید سرگذشت افرادی که اعدام شده‌اند از منابع منتشر شده و در مصاحبه و تماس با بازماندگان و فعالان کرد در حال تدوین است، ولی بدون کمک خانواده و دوستان و همبندی‌ها، جمع‌آوری اطلاعات به کندی پیش می‌رود و مقدار اطلاعاتی که ما تا به حال جمع آوری کرده‌ایم با ابعاد «فاجعه کردستان» قابل مقایسه نیست.
 
در مواردی که افراد وابسته به تشکل‌های سیاسی بودند، امکان ثبت اسامی آنها در آرشیو احزاب بیشتر است اما نهادهای حقوق بشری می‌گویند که تعداد زیادی از این اعدام‌ها مربوط به افرادی می‌شود که فعالیت سیاسی یا نظامی خاصی نداشتند و به نظر می‌آید که چندان هم مرتبط با احزاب نبوده‌اند.
 
رویا برومند می‌گوید به غیر از وقایع شناخته شده‌ همچون کشتار قارنا، موارد دیگری نیز به بیناد برومند گزارش شده است. برای مثال دەها نفر از ساکنین یک محله در مهاباد دستگیر و به صورت تنبیهی و احتمالا در رابطه با یک درگیری که در آن شرکت نداشته‌اند اعدام شده‌اند، که به گفته او نشانه بارزی است از اینکه تعداد اعدام شهروندان عادی به هیچ‌وجه پایین نیست.
 
وجه دیگر سرکوب مردم کردستان مذهبی است. کردها که اغلب از مسلمانان سنی مذهب هستند از این منظر نیز مورد سرکوب جمهوری اسلامی قرار گرفته‌اند.
 
[[روح‌الله خمینی|خمینی]]، بنیانگذار جمهوری اسلامی در روز ۲۱ مرداد ۱۳۵۸ تنها یک هفته قبل از صدور دستور مداخله تمام عیار نظامی در کردستان، به گروهی از آموزگاران مسلمان در مورد یک «دشمن مشترک» اخطار داد و گفت: <blockquote>«اینها از اسلام می‎ترسند. اینها از قوانین اسلام می‎ترسند. این‌ها می‎خواهند که اسلام نباشد، گرچه هر چیز دیگری باشد و این توطئه است. از آن وقتی که توطئه شد دیگر ما نمی توانیم تا آخر تحمل کنیم و توطئه‎ها را بپذیریم. مسئله، مسئله اسلام است و مسئله مصالح مسلمین و اسلام. ما نمی توانیم مسامحه کنیم.»</blockquote>تنها چند روز پس از این اظهار نظر نیروی‌های دولتی وارد کردستان شدند و جنگ کردستان آغاز شد. این هشدار را هم می‌توان تلاش دیگری برای توجیه سرکوب با توسل به حربه‌ی دین و مذهب  دانست.<ref name=":3">[https://www.bbc.com/persian/iran/2013/09/130912_25_anniversary_kurds_executed_nm دهه شصت؛ 'کردها زیر گلوله‌'] - بی‌بی‌سی فارسی</ref>
 
== طرح خود مختاری کردستان ایران ==
در تاریخ ۱۷ آبان ۱۳۶۲ [[طرح خودمختاری کردستان ایران]] توسط [[شورای ملی مقاومت ایران]] در یک مقدمه و ۱۲ ماده تصویب شد
 
'''طرح خودمختاری کردستان ایران'''
 
نظر به این‌که مردم ایران با انقلاب خود «آزادی و استقلال» را به عنوان دو اصل عمومی و تفکیک‌ناپذیر مطرح کرده‌اند،
 
نظر به این‌که [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] براندازی رژیم [[روح‌الله خمینی|خمینی]] و برقراری نظام سیاسی مبتنی بر اراده و حاکمیت مردم را وجهه‌ی همت خود قرار داده است،
 
نظر به این‌که لازمه‌ی استقرار یک حکومت مبتنی بر اراده و حاکمیت مردم در ایران، تأمین و تضمین هر چه بیشتر وسایل، امکانات و طرق دخالت و مشارکت همه‌ي مردم در اخذ و اجرای تصمیمات است،
 
نظر به این‌که دخالت و مشارکت مردم در اخذ و اجرای تصمیمات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی شرط لازم تحقق دموکراسی در یک کشور است؛
 
شورای ملی مقاومت به منظور تأمین  و تقویت هر چه بیشتر حاکمیت مردمی و تمامیت ارضی و یکپارچگی و وحدت ملی کشور و نظر به مبارزات عادلانه‌ی مردم کردستان برای تأمین دموکراسی درایران و خودمختاری در کردستان و به‌منظور رفع ستم مضاعف از ملیت ستمزده‌ی کرد، طرح حاضر را برای تأمین [[طرح خودمختاری کردستان ایران|خودمختاری کردستان ای]]<nowiki/>ران اعلام می‌دارد. این طرح در چارچوب برنامه‌ی [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] و دولت موقت جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران و [[وظایف مبرم دولت موقت]] قابل اجراست و مشخصاً بر اساس ماده‌ی ۳ وظایف مبرم دولت موقت مبنی بر «پایان‌دادن به جنگ ضدخلقی علیه مردم کردستان با اعلان خودمختاری در چارچوب تمامیت ارضی ایران، کوشش برای محو آثار این جنگ» تنظیم و تصویب‌شده و رهنمون عمل آینده‌ي دولت موقت درباره‌ی خودمختاری کردستان خواهد بود.
 
ترتیبات و نحوه‌ي اجرای طرح حاضر را [[دولت موقت جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران]] مشخص خواهد نمود. دولت موقت مؤظف است برای تحقق این طرح تلاش‌های لازم را مبذول دارد.
 
۱ ـ منطقه‌ی خودمختار، تمامی کردستان ایران را شامل می‌گردد. قلمرو جغرافیایی این منطقه  از طریق مراجعه به آرای عمومی مردم منطقه‌ی کردنشین کشور تعیین می‌شود.
 
۲ ـ ارگان قانون‌گذاری در امور داخلی منطقه‌ي خودمختار، شورای عالی کردستان است که نمایندگان آن از طریق انتخابات آزاد با رأی عمومی، مستقیم، مساوی و مخفی انتخاب می‌شوند. قوانین عمومی جمهوری در منطقه‌ی خودمختار لازم‌الاجراست. مصوبات شورای عالی کردستان نباید ناقض قوانین عمومی جمهوری باشد.
 
۳ ـ اداره‌ی کلیه‌ی  امور منطقه‌ی خودمختار کردستان به‌جز اموری که ذیلاً در صلاحیت دولت مرکزی شناخته می‌شود در صلاحیت ارگان‌های خودمختاری است.
 
تعیین عالی‌ترین ارگانها برای اداره‌ی امور و نظارت برفعالیت آنها به عهده‌ی شورای عالی کردستان است.
 
۴ ـ حفظ انتظامات داخلی منطقه‌ی خودمختار به عهده‌ی ارگان‌های خودمختاری است که نیروی متناسب برای این امر را با مراعات ماده‌ی ۲ طرح حاضر سازمان خواهند داد.
 
۵ ـ امور مربوط به سیاست خارجی و روابط خارجی، امنیت سراسری جمهوری و دفاع ملی (شامل حراست از مرزها، حفظ تمامیت ارضی و وحدت جمهوری) در صلاحیت دولت مرکزی است. ‌ارتش در منطقه‌ی خودمختار کردستان نیز مانند دیگر نقاط ایران حق دخالت در امور انتظامی داخلی را ندارد.
 
۶ ـ امور مربوط به تجارت خارجی و گمرکات، تعیین نظام پولی و مالی کشور، انجام وظایف مربوط به بانک مرکزی، تنظیم بودجه‌ی عمومی و برنامه‌های اقتصادی که اهمیت سراسری دارند و یا مستلزم سرمایه‌گذاری‌های کلان هستند در صلاحیت دولت مرکزی است.
 
اداره‌ی سایر امور اقتصادی منطقه‌ی خودمختار در صلاحیت ارگانهای خودمختاری است. بهره‌برداری از منابع طبیعی و ثروت‌های عمومی کشور که اهمیت سراسری دارند در صلاحیت دولت مرکزی است که به نفع همه‌ی مردم ایران صورت می‌گیرد. در منطقه‌ی خودمختار کردستان ارگان‌های خودمختاری دولت مرکزی را در بهره‌داری از این منابع و ثروت‌ها یاری خواهند نمود.
 
۷ ـ زبان کردی، زبان رسمی تدریس و مکاتبه‌ی داخلی درمنطقه‌ی خودمختار است و در همه‌ی مراحل تحصیلی حق آموزش به زبان کردی برای ساکنان منطقه به‌رسمیت شناخته می‌شود.
 
زبان فارسی، در منطقه‌ی خودمختار نیز مانند دیگر مناطق ایران، زبان رسمی است  و در مدارس همراه با زبان کردی آموزش داده می‌شود. مکاتبات ادارات منطقه‌ی خودمختار کردستان  با مرکز و سایر نقاط ایران و نیز با ادارات وابسته به دولت مرکزی در منطقه‌ی خودمختار به زبان فارسی صورت می‌گیرد. کلیه‌ی ساکنان غیرکرد در کردستان خودمختار در اشاعه‌ی فرهنگ خود آزادند و حق آموزش به زبان خود را دارند.
 
۸ ـ کلیه‌ی حقوق و آزادی‌های مصرح در اعلامیه‌ی جهانی حقوق‌بشر و میثاق‌های بین‌المللی مربوط به آن، نظیر آزادی عقیده و بیان، آزادی مطبوعات، آزادی تشکیل و فعالیت احزاب و سازمان‌های سیاسی، اتحادیه‌ها و شوراهای کارگری، دهقانی و صنفی، انجمن‌های دموکراتیک، آزادی انتخاب شغل و محل اقامت و آزادی مذهب در کردستان خودمختار همانند دیگر نقاط ایران تضمین می‌شود. کلیه‌ی ساکنان کردستان اعم از زن و مرد همانند ساکنان سایر مناطق ایران بدون هر نوع تبعیض جنسی، قومی، نژادی و مذهبی از تساوی حقوق  اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی برخوردار خواهند بود.
 
9. نظام قضایی جمهوری واحد است و در منطقه‌ی خودمختار، دادگاه‌ها طبق قوانین جمهوری و هم‌چنین قوانین مصوب شورای عالی کردستان، به دعاوی رسیدگی خواهد نمود
 
نیروهای انتظامی کردستان خودمختار، همانند نیروهای انتظامی دیگر نقاط کشور، ضابط دادگستری بوده و ملزم به اجرای احکام و دستورها و قرارهای محاکم و مقامات قضایی می‌باشند.
 
۱۰ ـ  ارگان‌های خودمختاری موظفند از مداخله در اموری که در صلاحیت ویژه‌ی دولت مرکزی شناخته شده است خودداری نموده و دولت مرکزی را در اجرای وظایف خویش در منطقه یاری کنند. به همین نحو دولت مرکزی و ارگان‌های اجرایی آن از مداخله در اموری که در صلاحیت ویژه‌ی ارگان‌های خودمختاری شناخته شده‌اند، ممنوعند و باید ارگان‌های خودمختاری را در انجام وظایف خود یاری رسانند.
 
۱۱ ـ دولت مرکزی در اجرای وظیفه‌ی خود مبنی بر تأمین سریع پیشرفت و توسعه‌ی کلیه‌ی مناطق عقب‌افتاده‌ی کشور، مؤظف است که از درآمدهای عمومی سهم بیشتری را به رفع عقب‌ماندگی منطقه‌ی خودمختار کردستان نیز تخصیص دهد.
 
۱۲ ـ مردم منطقه‌ی خودمختار کردستان مانند سایر هموطنان خود در سراسر ایران از طرق قانونی و بدون هیچ‌گونه تبعیض در اداره‌ی امور کشور مشارکت خواهند نمود.
 
طرح حاضر در یک مقدمه  و ۱۲ماده در تاریخ ۱۷آبان ۱۳۶۲ به اتفاق آرا در شورای ملی مقاومت به تصویب رسید.<ref>[https://www.iranncr.org/%D8%A7%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7/%D8%B7%D8%B1%D8%AD%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D9%85%D8%B5%D9%88%D8%A8%D8%A7%D8%AA/127-%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D9%85%D9%82%D8%A7 طرح خود مختاری کردستان ایران - سایت شورای ملی مقاومت ایران]</ref>


== منابع ==
== منابع ==
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۸

علیرضا زاکانی
علیرضا زاکانی 1.jpg
علیرضا زاکانی
زادروز۱۲ اسفند ۱۳۴۴
تهران
محل زندگیتهران ـ ایران
ملیتایرانی
تحصیلاتدکترای پزشکی هسته‌ای
از دانشگاهعلوم پزشکی تهران
پیشهشهردار تهران
سال‌های فعالیتاز ۱۳۶۰ تا کنون
نمایندهتهران و قم
شناخته‌شده برایمردم ایران
نقش‌های برجستهرئیس بسیج دانشجویی استان تهران، نماینده مجلس از تهران و قم، شهردار تهران
حزب سیاسیاصولگرایان
دیناسلام

علیرضا زاکانی (زاده ۱۲ اسفند ۱۳۴۴) در محله میدان خراسان تهران، شهردار تهران از شهریور ۱۴۰۰و نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ در جمهوری اسلامی ایران است. با شروع جنگ ایران و عراق در ۱۵ سالگی به جبهه رفت. بعد از جنگ با استفاده از سهمیه رزمندگان و ایثارگران در رشته پزشکی وارد دانشگاه تهران شد. علیرغم اینکه در رشته پزشکی عمومی تحصیل می‌کرد و نمرات پایینی داشت اما با استفاده از روابط و رانت‌ دوره تخصصی خود را در پزشکی هسته‌ای گذراند و در سال ۱۳۸۳ مدرک تخصصی خود را گرفت. [۱]

ازابتدای ورود به دانشگاه فعالیت خود را در انجمن اسلامی و بسیج دانشجویی که گرو‌ه‌های فشار و شبه نظامی جمهوری اسلامی در دانشگاه‌ها برای کنترل و سرکوب دانشجویان بودند آغاز کرد. در وقایع کوی دانشگاه او رئیس بسیج دانشجویی دانشگاه‌های استان تهران بود. [۱] [۲]

در دوره‌های هفتم و هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی از جناح اصولگرا نماینده مجلس شد. در دوره دهم شکست خورد و نتوانست وارد مجلس شود. دردوره یازدهم از قم کاندید شد و وارد مجلس شد. [۱]

زاکانی در سال ۹۲ و ۹۶ کاندید ریاست جمهوری شد که رد صلاحیت شد. در سال ۱۴۰۰ نیز کاندید شد که صلاحیتش تأیید شد و ۲ روز مانده به انتخابات به نفع ابراهیم رئیسی کناره‌گیری کرد. باردیگر در سال ۱۴۰۳ در حالی که شهردار تهران بود کاندید ریاست جمهوری شد که صلاحیتش تآیید شد. [۱]علیرضا زاکانی در ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ درجلسه شورای شهر تهران به عنوان شهردار تهران انتخاب شد و در ۱۱ شهریور همان سال به عنوان شهردار تهران شروع به کار کرد.[۳] انتخاب او به عنوان شهردار حاشیه‌هایی را به همراه داشت. زاکانی تحصیلات و سابقه مرتبط با شهرداری را نداشت. سازمان بازرسی کل کشور نیز این مسئله را تأیید کرد که او سابقه و مدرک مرتبط برای کسب عنوان شهردار تهران را ندارد.[۱]

زندگی و تحصیلات

علیرضا زاکانی۱۲ اسفند ۱۳۴۴ در محله میدان خراسان در جنوب تهران متولد شد. پدرش از پیش‌کسوت‌های کشتی پهلوانی و ورزش‌های باستانی بود.با شروع جنگ ایران و عراق، در سن ۱۵ سالگی به عنوان کودک سرباز به جبهه رفت و به گفته خودش تا پایان جنگ در سال ۱۳۶۷، بیش از ۶۰ ماه در مناطق و واحدهای مختلفی مانند تخریب، و اطلاعات و عملیات حضور داشت.[۱] پس از پایان جنگ در سال ۶۸ ازدواج کرد. او سه فرزند دختر دارد. همسرش معصومه پاکتچی و معاون حوزه‌های علمیه استان تهران است.[۳] یک سال بعد از پایان جنگ به دانشگاه علوم پزشکی رفت و ۹ سال بعد مدرک پزشکی عمومی گرفت. درباره وضعیت و مدارک تحصیلی او، چه در دوره دبیرستان و چه در دانشگاه، اسنادی حاکی از نمرات پایین و ضعف تحصیلی او منتشر شد که خود تلاش کرد آنها را رد یا توجیه کند. ورود او به دانشگاه با استفاده از سهمیه رزمندگان بوده است. بعد از آن هم در سال ۱۳۸۳ مدرک تخصصی پزشکی هسته‌ای را دریافت کرد. [۱] محمدرضا تقوی‌فرد در سال ۱۳۹۰ علیرضا زاکانی را متهم کرد که با تکیه بر «مکاتبات و ملاحظات» رئیس وقت دانشگاه تهران، توانسته از رشته پزشکی فارغ التحصیل شود. تقوی‌فرد نوشت که کارنامه تحصیلی آقای زاکانی «دورزدن‌های فراوان قانون، از نمرات صفر ناشی از غیبت و مشروطی‌های پی‌درپی می‌گریزد و علی‌رغم مخالفت‌های قانونی از دستیاری کودکان به پزشکی هسته‌ای تغییررشته پرابهامی دارد.» [۲]

شرکت در سرکوب

حضور زاکانی در دانشگاه، بیش از تحصیلات و دانش علمی، با حضور پررنگ و طولانی او در بسیج دانشجویی شناخته می‌شود. [۱] زاکانی در دانشگاه از فرماندهان بسیج دانشجویی شد که گروهی شبه‌نظامی وابسته به سپاه پاسداران و فعال در دانشگاه‌های ایران است و در وقایعی مانند سرکوب دانشجویان یا حملات به سفارتخانه‌ها در تهران نقش محوری داشته است. [۲]

از همان ابتدا عضو انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی شد. یک سال بعد در تاسیس بسیج دانشجویی این دانشگاه نقش محوری داشت و چهار سال ریاست آن را بر عهده گرفت. چهار سال دیگر هم رئیس «بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران» بود. سال ۱۳۷۷، یک سال بعد از روی کار آمدن دولت محمد خاتمی، رئیس بسیج دانشجویی دانشگاه‌های استان تهران شد. او در زمان حمله به کوی دانشگاه تهران در تیرماه ۱۳۷۸ این مسئولیت را بر عهده داشت و جز نیروهای سرکوبگر دانشجویان بود. در راهپیمایی ۲۳ تیر که حکومت برای پایان دادن به اعتراض‌ها سازماندهی کرده بود، در کنار حسن روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، یکی از سخنران‌ها بود. علیرضا زاکانی که در همان دوره عضو هیئت منصفه مطبوعات هم بود، از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۲ ریاست سازمان بسیج دانشجویی کشور را در دست داشت و از همان جا به فهرست نامزدهای اصولگرایان در انتخابات مجلس هفتم راه پیدا کرد. [۱] بعدها اسماعیل کوثری، از فرماندهان سپاه پاسداران، درباره زاکانی گفت: «در زمان اصلاحات نیز به عنوان مسئول بسیج دانشجویی وظیفه‌اش را به خوبی انجام داد و ما نیز چون از ایشان از همان دوران دفاع مقدس شناخت کافی را داشتیم حمایتش می‌کردیم.» [۲]

نمایندگی مجلس

 
علیرضا زاکانی هنگام حضور در جبهه

بسیج سکوی پرتاب علیرضا زاکانی شد و توانست با پیروزی فهرست ائتلاف اصولگرای آبادگران در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی، در کنار هم‌فکرانی مانند حمید رسایی و مهدی کوچک‌زاده به عنوان نماینده تهران در سال ۱۳۸۳ به مجلس شورای اسلامی برود. یک سال بعد همین فهرست از ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد حمایت کرد تا مجلس و دولت اصولگرا، حاکمیت را یک‌دست کند. خرداد ۸۷ با حضور در لیست «جبهه متحد اصولگرایان» وارد مجلس هشتم شد و همان سال با همراهی چهره‌هایی مانند مهدی طائب، «جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی» را تاسیس کرد و دبیر کل آن شد. در این مجلس که دوره آن با انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ مقارن شد، زاکانی و هم فکرانش در انتخابات ۸۸ در مقابل میرحسین موسوی از محمود احمدی‌نژاد حمایت کردند، اما در دولت دوم احمدی‌نژاد، اختلاف‌ها علنی‌تر شد و افرادی مثل علیرضا زاکانی در عمل به حمایت خود از احمدی نژاد پایان دادند. زاکانی از سال ۸۳ تا ۹۵ در سه دوره متوالی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی بود. در انتخابات مجلس دهم، ریاست ستاد انتخاباتی «جبهه متحد اصولگرایان» را بر عهده گرفت اما فهرست این جبهه از اصلاح‌طلبان شکست خورد و او هم از به عنوان نماینده انتخاب نشد. او بعد از این شکست به سازمان بسیج بازگشت و تا سال ۱۳۹۸ ریاست مجمع عالی بسیج کشور را بر عهده گرفت. در مجلس یازدهم به جای تهران از قم نامزد شد و در میان جنجال و مخالفت‌های اصولگرایان به لیست سه نفره نامزدهای این جناح برای نمایندگی قم راه یافت. او خرداد ۹۹ وارد مجلس شد و به ریاست مرکز پژوهش‌های مجلس رسید.[۱]

کاندید ریاست جمهوری

زاکانی برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ ثبت نام کرد ولی ‌ شورای نگهبان او را رد صلاحیت کرد. زاکانی بار دیگر در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ ثبت نام کرد که باردیگر رد صلاحیت شد. وی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز ثبت نام کرد که اینبار صلاحیت او تأیید شد. دراین دوره بسیاری او را «یارکمکی» ابراهیم رئيسی می‌دانستند و عبدالناصر همتی یکی دیگر از کاندیداها در مناظره‌ها او را «نامزد پوششی» می‌نامید. در نهایت او در ۲۶ خرداد،‌ دو روز قبل از رای‌گیری، مانند سعید جلیلی، به نفع ابراهیم رئیسی کناره‌گیری کرد. زاکانی باردیگر در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ ثبت نام کرد که صلاحیتش تأیید شد. اوپس از اعلام تایید صلاحیتش برای نامزدی در انتخابات ۱۴۰۳، با اشاره به کناره‌گیری خود در انتخابات قبلی گفت:

 
زاکانی به همراه رسایی در حال صحبت با علی لاریجانی در مجلس شورای اسلامی

«در انتخابات گذشته افتخار حمایت از 'مظهر شعارهای انقلاب ' را داشتم و تمام حملات ناجوانمردانه را به جان خریدم. اما در انتخابات ۱۴۰۳ برای تداوم راه شهید رئیسی و تکمیل خدمات، تا آخر می‌مانم و رقابت می‌کنم.» [۱]


شهرداری تهران

زاکانی در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۰، از سوی شورای شهر تهران به‌عنوان شهردار تهران انتخاب شد و پس از صدور حکم در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۰ آغاز به کار کرد.[۳] رسیدن او به شهرداری با جنجال و حاشیه زیادی همراه شد. یکی از انتقادهای جدی به زاکانی، علاوه بر نداشتن تخصص و سابقه، این بود که نمایندگی شهر قم در مجلس را برای گرفتن پست و مقام در تهران رها کرده است. از سوی دیگر سازمان بازرسی کل کشور هم تایید کرد که او سابقه و مدرک مرتبط برای کسب عنوان شهرداری تهران را ندارد، اما هیچ یک از اینها مانع کار او نشد و سرانجام اعضای شورای شهر تهران روز ۱۷ مرداد ۱۴۰۰، علیرضا زاکانی را به عنوان نوزدهمین شهردار تهران برگزیدند.[۱]

عملکرد زاکانی در شهرداری

 
علیرضا زاکانی در حال سخنرانی بعد از ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳

عملکرد زاکانی در شهرداری با هیاهوی زیادی همراه بوده و انتقادات زیادی را در پی داشته است. ساخت مسجد در پارک‌ها و نقش او در به کارگیری حجاب‌بان‌ها در مترو و اعمال محدودیت‌های اجتماعی، از جمله اقداماتی زاکانی بود. در آبان ۱۴۰۱ هم رئیس کمیته شفافیت شورای شهر تهران از گم شدن ۱۷ هزار میلیارد تومان در ردیف‌های درآمد شهرداری خبر داد و گفت که این مبلغ «در هیچ محلی هزینه نشده است».[۱]

در اردیبهشت ۱۴۰۳ رسانه‌های ایران با انتشار اسنادی از «ويژه خواری» علیرضا زاکانی و دوستانش از در شهرداری تهران خبر داده و اعلام کردند که منابع شهرداری «به صورت دوستانه» به مجموعه‌های مرتبط «با دوستان زاکانی» تخصیص داده می‌شود. وب‌سایت خبری «اسکان نیوز» با انتشار اسنادی به این موضوع پرداخته و نوشت که تنها در یک فقره زاکانی مبلغ ۸ میلیارد تومان به مسجد پاتوق توکلی‌زاده معاون فرهنگی شهرداری و رفقای او داده که دو میلیارد از آن بلافاصله پرداخت شده است. برهمین اساس اعلام شده که «مسجد امام حسین» محل جذب حزب‌اللهی‌هایی بوده که بدون هیچ سابقه‌ای در شهرداری و معاونت فرهنگی استخدام شده‌اند و جالب اینجاست که توکلی‌زاده معاون زاکانی همه‌کاره آن است. در این گزارش تاکید شده امضای علیرضا رجبی از اعضای دفتر زاکانی پای سند تخصیص منابع به این مسجد دیده می‌شود و محسن کبیری‌طامه عضو هیات امنا هم در حالی پای این توافق‌نامه میلیاردی را امضا کرده که برادرش مسئول دفتر توکلی‌زاده است.

فساد در شهرداری تهران در تمامی ادوار آن سابقه داشته است و در یک مورد خرداد ماه سال ۱۴۰۲، عضو شورای شهر تهران در مورد کشف پرونده فساد ۲۰ هزار میلیارد تومانی در شهرداری تهران، خواستار ارائه گزارشی از سوی شهرداری به شورای شهر شد. همچنین در ادامه اختلاس‌ها و فساد مالی در نهادهای جمهوری اسلامی، یک عضو شورای شهر تهران ۱۴ آذر ماه سال ۱۴۰۲ گفت که روشن نیست مبلغ «۱۷ هزار میلیارد تومان» از بودجه شهرداری پایتخت کجا است. بر اساس ویدئوی منتشر شده از جلسه شورای شهر در روز سه‌شنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۲، احمد صادقی، رئیس کمیته «شفافیت و شهر هوشمند» در شورای شهر تهران، با اعلام این که ۱۷ همت یعنی ۱۷هزار میلیارد تومان از بودجه‌ای که در اختیار شهرداری پایتخت بوده، جایی هزینه نشده، پرسید: «این پول کجاست؟ خانه‌هایی که ساخته نشده چطور در منابع حساب شده است؟» [۴]

فساد مالی

رانت فرزندان زاکانی

 
علیرضا زاکانی شهردار تهران

در یک نشست خبری خبرنگاری از زاکانی که در آن زمان نماینده قم بود پرسید که در مورد قراردادهای شرکت دختر و دامادش توضیح بدهد. زاکانی اینطور پاسخ داد که دختر من در دانشگاه شریف تحصیل کرده و شرکتی راه انداخته اما در جریان فعالیت‌های او نیستم و حتی اطلاعی از مکان شرکت آن‌ها ندارم.

مریم زاکانی، دختر ارشد علیرضا زاکانی به همراه همسرش، حسین حیدری، شرکتی به نام «عمید رایانه شریف» دارد که به اختصار عرش معرفی می‌شود. خیلی از قراردادهای بزرگ این شرکت مثل قرارداد با سازمان تامین اجتماعی، مترو، فروشگاه رفاه، برنامه خندوانه، فدراسیون فوتبال، همراه اول و … با نفوذ زاکانی بسته شده. طرفداران زاکانی، ادعا می‌کنند شرکت‌های تاسیس شده از سوی دختر و داماد زاکانی دانش‌بنیان است که هر فارغ‌التحصیل دانشگاه شریف و یا هر نخبه‌ای می‌تواند آن را بنا نهد. این در حالی است که اکثر شرکت‌های دانش بنیان قراردادهای خود را با سازمان‌های دولتی در سامانه شفافیت به ثبت می‌رسانند. اما برررسی این سامانه نشان می‌دهد که حتی یک نمونه از قراردادهای شرکت دختر زاکانی در این سامانه به ثبت نرسیده است، از طرفی بر طبق قانون، پروژه‌های کلان باید با آگهی مناقصه به شرکت‌ها واگذار شود.

موضوع دیگر، تحصیل مریم زاکانی در دانشگاه BFL سوییس است. با مراجعه به سایت این دانشگاه به خوبی مشخص است مریم زاکانی در این دانشگاه دوره کارشناسی ارشد را طی کرده است.سوال اساسی در این مورد اینجاست که علیرضا زاکانی که سال‌ها فرزندان و اقوام دیگر مسولین را به اتهام حضور در کشورهای غربی مورد شماتت قرار داده است، چگونه به فرستادن دختر خود به گرانترین کشور اروپایی اقدام کرده است. [۵]

خیریه‌های پوششی

زاکانی خود چند شرکت خیریه ثبت کرده است. خیریه‌هایی که وقتی به آدرس آنها مراجعه می‌کنید، آدرس هشت بهشت را مشاهده می‌کنید، همانجا که مرکز فعالیت «جمعیت رهپویان» است و به نظر می‌رسد تاسیس خیریه برای این بوده است که این ساختمان بزرگ در یکی از بهترین نقاط تهران به بهانه فعالیت‌های خیریه، به صورت مجانی در اختیار این جمعیت قرار بگیرد. ساختمانی که این جمعیت هیچ وقت در مورد مالک اصلی آن شفاف سازی نکرده است.[۵]

حمایت از مفسد اقتصادی

در مرداد ۱۳۹۸علیرضا زاکانی در یک برنامه تلویزیونی گفته بود در یک جلسه به مدیران وزارت اطلاعات که حامی یک متخلف اقتصادی بودند، هشدار شدید داده است. یک مقام وزارت اطلاعات ایران این بخش از سخنان زاکانی را «خلاف واقع» خوانده و گفته است این جلسه سال ۱۳۹۵ تشکیل شده بود و زاکانی «دنبال دفاع و حمایت از یک متخلف» بود که به دلیل اقدامات مجرمانه مانند اخاذی و ارتشا، تحت تعقیب بود.[۶]

منابع