کاربر:Safa/2صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۶۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده|نام=علیرضا عسگری|تصویر=عسگری ۷.JPG|توضیح تصویر=|نام اصلی=|زمینه فعالیت=فرمانده لشکر سپاه پاسداران معاون شمخانی در دولت محمد خاتمی|ملیت=ایرانی|تاریخ تولد=زاده‌ی ۱۳۳۹|محل تولد=شهر ری|والدین=|خواهر و برادران=|تاریخ مرگ=|محل مرگ=|علت مرگ=|محل زندگی=|مختصات محل زندگی=|مدفن=|در زمان حکومت=|اتفاقات مهم=|نام دیگر=|لقب=|بنیانگذار=|پیشه=عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران|سال‌های نویسندگی=|سبک نوشتاری=|کتاب‌ها=|مقاله‌ها=|نمایشنامه‌ها=|فیلم‌نامه‌ها=|دیوان اشعار=|تخلص=|فیلم (های) ساخته بر اساس اثر(ها)=|همسر=|شریک زندگی=|وب گاه=|فرزندان=|تحصیلات=|دانشگاه=|حوزه=|شاگرد=|استاد=|علت شهرت=فرار از ایران و زندگی مخفی در آمریکا|تأثیرگذاشته بر=سپاه پاسداران ایران و حکومت جمهوری اسلامی و حزب‌الله لبنان|تأثیرپذیرفته از=|وبگاه=|imdb_id=|جوایز=|گفتاورد=|امضا=}}
'''سعید جلیلی،''' از کاندیداهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران است.


{{ستون سری‌های سیاسی
| name = نوار کناری اسلام
| class = plainlist
| titlestyle = padding-top:0.2em;
| title = {{Hlist|[[شیطان سازی]]}}
| headingstyle = line-height:1.3em;
| contentstyle = text-align: ;


| heading1 = پایه‌ها
سعید جلیلی کیست؟ '''«رویداد۲۴»'''
| content1 =
* تکفیر
* ماکیاولیسم
* فیک نیوز
* فریب‌کاری
* تبلیغات دروغ
{{پایان فهرست یک‌دست}}


| heading2 = نوشتارهای مرتبط
<nowiki>https://www.rouydad24.ir/fa/news/371105/%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%A8%D9%82-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C</nowiki>
| content2style = font-style:italic;<!--(most are non-English terms)-->
| content2 = {{فهرست یک‌دست}}
<!--(Alphabetical by linktext:)-->
* {{Noitalic|}}
* [[چماقداری]]
* [[انقلاب فرهنگی]]
* [[جنگ ایران و عراق]]
* [[قتل عام ۶۷]]
* [[حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۸-۲۳ تیر ۱۳۷۸)]]
* [[قتل‌های زنجیره‌ای]]
* [[ترور میکونوس]]
* [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]]
* [[سپاه قدس]]
*اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
* [[قتل کشیش‌های مسیحی]]
* [[قتل عام اشرف]]
{{پایان فهرست یک‌دست}}


| heading3 = شخصیت‌ها
ــــــــــــــــــــــ
| content3 =
{{نوار جانبی|bodystyle={{Subinfobox bodystyle}} |navbar=off
  |headingstyle=padding-bottom:0; |contentstyle=padding-top:0;
  | content1 =
  | content2 = {{فهرست یک‌دست}}
<!--(Alphabetical by linktext:)-->
* [[روح‌الله خمینی]]
* [[سید علی خامنه ای]]
*  [[احمد جنتی]]
* [[ابراهیم رئیسی]]
*[[مصطفی پورمحمدی]]
*[[اسدالله لاجوردی]]
*[[محمود هاشمی شاهرودی]]
*[[غلامحسین محسنی اژه‌ای]]
*[[علی فلاحیان]]
*[[صادق لاریجانی]]
*[[حسین‌علی نیری]]
*[[حسن روحانی]]
{{پایان فهرست یک‌دست}}
}}


| heading4 = نیروهای درگیر
آمدن سعید جلیلی به میدان انتخابات زودهنگام ۱۴۰۳ قطعی شده است. جلیلی در دورانی که شدیدترین تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی وضع شد، معتمد علی خامنه‌ای و مسئول تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای بود؛ کسی که با دولت سایه‌اش چوب لای چرخ دولت حسن روحانی گذاشت و از دولت ابراهیم رئیسی هم سهم گرفت.
| content4 =
{{فهرست یک‌دست}}
* [[سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی]]
* [[حزب‌ الله لبنان]]
* [[سپاه بدر]]
* [[جمعیت مؤتلفه اسلامی]]
* [[حزب جمهوری اسلامی ایران]]
* [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]]
* [[نیروی قدس سپاه پاسداران]]
* {{Longitem|[[بسیج]]}}
* [[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی]]
* [[جناح اصول‌گرایان جمهوری اسلامی]]
<!-- * [[Hisbah]]
* [[Hizbul Islam]]
* [[Indonesian Mujahedeen Council]] -->
* [[جناح اصلاح‌طلبان جمهوری اسلامی]]
<!-- * [[Islamic Defenders Front]]
* [[Islam Hadhari]] -->
{{پایان فهرست یک‌دست}}


| heading5 =
| content5 =
}}
'''شیطان‌سازی''' اپوزیسیون (Demonization) در جمهوری اسلامی، یکی از اهرم‌های اصلی جنگ سیاسی برای نامشروع کردن هر گونه مخالفت با حاکمیت مطلق و سرکوب‌گرانه [[ولایت‌فقیه در ایران|ولایت‌فقیه]] و مشروع کردن سرکوب هر نوعی از اعتراض و مطالبه‌ی مشروع است.


شیطان‌سازی یک روش تبلیغی است که ایده‌ای شرورانه را در مورد شخص، گروه یا یک جریان با هدف تخریب آن بکار می‌بندند. هدف از شیطان‌سازی ایجاد نفرت کور نسبت به سوژه‌ی آن است تا ضربه زدن به وی را مشروع جلوه داده و راحت‌تر کند.<ref>[https://books.google.com/books?id=HthyxpY6uYcC&pg=PA162 The Power of Ideas: A Political Social-Psychological Theory of Democracy, Political Development and Political Communication]</ref>


این روش در طول سال‌ها توسط رژیم ایران به شکلی گسترده به کار گرفته شده است. جمهوری‌اسلامی ایران برای حذف و سرکوب مخالفان، آنها را با القاب مذهبی مختلفی مانند یاغی، باغی، کافر، مرتد، ملحد،فتنه‌گر و منافق تخریب می‌کند و  از سویی زمینه را برای حذف فیزیکی آن‌ها آماده می‌سازد.
عنوان پایان‌نامه دوره کارشناسی ارشد جلیلی که سال ۱۳۶۹ از آن دفاع کرد «سیاست خارجی پیامبر» بود. استاد مشاور جلیلی در همین پایان‌نامه حمید بهرامی احمدی بود که اعتبارنامه‌اش در مجلس پنجم شورای اسلامی به دلیل «عضویت در سازمان مجاهدین خلق» و «ارتباط با دست‌اندرکاران کودتای نوژه» رد شد.


سازمان مجاهدین خلق ایران بزرگترین سوژه‌ی شیطان سازی در رژیم ایران است.  رژیم ایران از ابتدای انقلاب ضدسلطنتی تاکنون ده‌ها هزار کتاب، هزاران نمایشگاه، صدها فیلم سینمایی، صدها مستند و مشابه آن برای این کار اختصاص داده است. سپاه پاسداران دارای یک ارتش سایبری چندده هزار نفری است که مهم‌ترین کار آن‌ها پیش بردن پروژه‌ی شیطان سازی علیه سازمان مجاهدین خلق است. این ارتش اغلب تلاش می‌کند با تمرکز بر روی موضوعات اخلاقی، نسبت‌دادن تروریسم، سکت، وابستگی و...این سازمان را هدف قرار دهد.


ژول بویکوف نویسنده‌ی آمریکایی چهار معیاربرای شیطان سازی بر می‌شمرد:


در شیطان سازی رسانه‌ها تلاش می‌کنند بر قالب‌هایی متمرکز شوند که بتوانند سوژه‌ی خود را بیشتر با تمرکز بر روی موضوعات اخلاقی به تصویر بکشند.
در مقطع دکتری هم عنوان رساله جلیلی «‫بیان اندیشه سیاسی اسلام در قرآن» بود که استاد راهنمای آن احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد و پدر زن ابراهیم رئیسی بود و استاد مشاورش حسین بشیریه؛ کسی که پیش از دوم خرداد روی اندیشه‌های جناح موسوم به اصلاح‌طلب تاثیر بسیاری داشت.


در شیطان سازی شخصیت حریف به شکلی یک‌سویه به مثابه‌ شر در برابر خیر به تصویر کشیده می‌شود.
با این مقدمه تا حدی می‌توان با جریان فکری سعید جلیلی، نامزد ۵۹ ساله انتخابات زودهنگام ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ آشنا شد.


اغلب شیطان‌سازی‌ها منشاء دولتی و حکومتی دارند.


در شیطان سازی هرگز هیچ‌گونه ادعای قابل توجه و مستندی وجود ندارد.
روز یکشنبه ششم خرداد اعلام شد که جلیلی در انتخابات شرکت خواهد کرد و به نظر نمی‌رسد شورای نگهبان بخواهد نماینده خامنه‌ای در شورای عالی امنیت ملی و عضو منصوب رهبر جمهوری اسلامی در مجمع تشخیص مصلحت نظام را رد صلاحیت کند.


== پیشینه‌ تاریخی شیطان‌سازی ==
شیطان‌سازی (Demonization) در گذشته به معنی تکفیر کردن یا نسبت دادن به شیطان و کفر بود. بر مبنای یک تعریف ایدئولوژیک، تکفیر اصطلاحی در کلام و فقه است که معنای آن  نسبت دادن کفر به حامل یک دین مانند مسلمان یا مسیحی است.


=== دیدگاه پیامبر اسلام در باره تکفیر ===
سعید جلیلی دیروز
حضرت محمد در سخنان خود پیروانش را از تکفیر دیگران منع می‌کند. او می‌گوید:<blockquote>هرکس برادرش را «ای کافر!» خطاب کند اگر درست گفته باشد یکی از آن دو، گرفتار پیامدهای آن می‌شوند و در غیر این صورت، این لقب به گوینده‌ باز می‌گردد.<ref>کتاب صحیح مسلم جلد یک صفحه ۷۹ ح ۱۱۱</ref></blockquote>همچنین می‌گوید:<blockquote>هر مسلمانی که مسلمان دیگری را تکفیر کند و او را کافر بخواند اگر کافر نبود، خود کافر می‌گردد.<ref>کتاب سجستانی جلد ۴ صفحه ۲۲۱</ref></blockquote>مخالفت حضرت محمد با تکفیر دیگران به دلیل مغایرت کامل آن با دو اصلی است که قرآن مطرح کرده است:


اصل اول: عدم اجبار در دین. «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ: در  دین هیچ اجباری نیست.» <ref>قران کریم سوره بقره آیه ۲۵۶</ref>


مطابق با این آیه هر کس آزاد است هر دینی داشته باشد و نمی‌توان هیچ اندیشه و اعتقادی را به کسی تحمیل کرد.
جلیلی سال ۱۳۶۵ وقتی ۲۱ سال بود در جریان جنگ هشت‌ساله ایران و عراق پای راستش را از دست داد. به همین علت هم طرفدارانش به او لقب شهید زنده می‌دهند.


اصل دوم: ضرورت گوش دادن به سخنان «دیگران» برای پیروی از بهترین آنها. «فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه.»<ref>سوره زمر آیات ۱۷ و ۱۸</ref>


به این ترتیب شنیدن حرف و اندیشه‌ی دیگران نیز در همه حال بی‌اشکال است. یعنی می‌توان سخن دیگران را شنید و از بخش‌های درست آن یادگرفت و تبعیت کرد.
او سه سال بعد از مجروح شدن در جنگ و در سال ۱۳۶۸، وارد وزارت امور خارجه شد. سال ۱۳۷۰ به سمت رییس اداره بازرسی وزارت امور خارجه رسید. در دور اول ریاست جمهوری محمد خاتمی معاونت اداره آمریکای وزارت امور خارجه را به عهده داشت.


همچنین در قرآن آمده است:
او از سال ۱۳۸۰ وارد تشکیلات بیت رهبری شد و به سمت مدیریت بررسی‌های جاری دفتر علی خامنه‌ای منصوب شد. از سال ۱۳۸۴، همزمان با آغاز ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد دوباره به وزارت امور خارجه برگشت، اما این بار به عنوان معاون اروپا و آمریکای وزارتخانه.


«أَ فَأَنْتَ تُکْرِهُ النّاسَ حَتّی یَکُونُوا مُوءْمِنِینَ؛ آیا تو مردم را ناگزیر می‌‏کنی که مومن باشند؟».<ref>قران کریم سوره یونس آیه ۹۹</ref>


در نتیجه، اسلام  اجازه، همچنین نسبت دادن کفر به دیگران و شیطان‌سازی از آن‌ها را نادرست می‌داند.
پس از دوره کوتاه دو ساله دبیری علی لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی، از مهرماه ۱۳۸۶ تا شهریور سال ۱۳۹۲، جلیلی به مدت پنج سال دبیر شورای عالی امنیت ملی بود.


=== پیشینه‌ی تکفیر در مسیحیت ===
شیطان‌سازی و تکفیر را می‌توان در قرون وسطی و دادگاه‌های انگیزیسیون بسیار دید. در آن زمان شک کردن به هر سخنی که توسط  کلیسا  عنوان شده بود، با تکفیر کلیسا و مجازات سوزانده شدن در آتش تحت عنوان جادوگر و یا شکنجه‌های وحشتناک مواجه می‌شد.


وحشتناک‌ترین حادثه تاریخی در دنیای مسیحیت کشتار سن‌بارتلمی در پاریس می‌باشد. بدنبال انشعاب بزرگ در دین مسیحیت به دو شاخه کاتولیک و پروتستان و تکفیر رهبر پروتستان‌ها و پیروانش بوسیله کلیسای کاتولیک، این کشتار توسط شارل نهم و همسرش کاترین دو‌مدیسی علیه پروتستان‌ها سازماندهی و اجرا شد.  
علاوه بر این هشتم تیر ۱۳۸۷، علی خامنه‌ای سعید جلیلی را به عنوان نماینده خودش در شورای عالی امنیت ملی، عالی‌ترین شورای امنیتی جمهوری اسلامی منصوب کرد.


درفاجعه معروف سن بارتلمی درفرانسه دریک شبانه‌روز یعنی روز ۲۳ اوت ۱۵۷۲ ، ۶۰۰۰۰ مرد و زن و کودک حتی آنهایی که هنوز جنین مادر بودند توسط مردمی که میخواستند بهشت را با تضمینی بیشتر برای خود بخرند در کوچه‌ها و میادین پاریس کشته شدند. کشیش پاریسی در دفترخاطرات خود نوشت: <blockquote>«امروز به چشم خود دیدم که شکم‌های زنان را با خنجر می‌دریدند و بچه‌های شیرخوار را از آغوش مادرانشان بیرون می‌کشیدند و آنها را از بالای دیوارها پرتاب می‌کردند یا مغزشان را به تیرک می‌کوفتند ویا گردن‌هایشان را خرد میکردند تا عیسی مسیح را ازخود بیشتر راضی کرده باشند».</blockquote>


=== شیطان‌سازی در عصر حاضر ===
در همین دوران ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲، او مسئول مذاکرات هسته‌ای جمهوری اسلامی بود. این دورانی بود که شدیدترین تحریم‌های اقتصادی علیه جمهوری اسلامی وضع شد. در این دوره معاون جلیلی، علی باقری‌کنی بود که در حال حاضر جانشین حسین امیرعبداللهیان در وزارت امور خارجه شده است.
در قریب به صد سال اخیر اگر چه هنوز شیطان‌سازی گاه رنگ مذهبی به خود می‌گیرد اما بیشتر با اهرم‌های سیاسی انجام می‌شود. نمونه‌های بارز آن شیطان‌سازی از مخالفان هیتلر و همچنین دورانی در آمریکا بود که از آن تحت نام مک‌کارتیزم یاد می‌شود


==== شیطان سازی در نازیسم ====
سعید جلیلی دهه ۹۰
دکتر جوزف گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر که سهم زیادی در قدرت گرفتن نازی‌‌ها داشت می‌گفت: وقتی یک حکومت دچار ضعف مدیریتی و فساد و ناکارآمدی و فلاکت اقتصادی شود و نتواند نیازهای ابتدایی مردمش (از قبیل نان و کار و رفاه و امنیت و اعتبار و آسایش‌) را تامین کند، با موجی از نارضایتی و خشم و اعتراض عمومی مواجه می‌شود و کشور به سوی انقلاب و سرنگونی حاکمیت پیش می‌رود.


در چنین حالتی حکومت باید اذهان عمومی را به سوی یک موضوع فرعی، اما بزرگ منحرف کند… باید وارد یک جنگ شود. حکومت باید برای ملت دشمن بتراشد. دشمنان خارجی، دشمنان داخلی. اگر دشمن واقعی پیدا نشد، حتی دشمن خیالی… باید دائما از توطئه‌ها گفت، از نقشه‌هایی که دشمنان برای ما می‌کشند…باید از هر فرصتی و هر حادثه‌ای برای راه انداختن یک جنگ تبلیغاتی استفاده کرد. باید دائما درگیر بود؛ درگیر جنگ، درگیر تبلیغات علیه همسایگان، علیه کشورهای قدرتمند، علیه سازمان‌های جهانی… باید بحران ساخت. رمز موفقیت و ماندگاری حکومت‌های ضعیف در وضعیت جنگی و بحران‌هاست.


در جنگ‌ها و بحران‌ها است که مردم بدبختی‌های مالی و شغلی و شخصی و معیشتی‌شان را فراموش می‌کنند و با حکومت همدل می‌شوند و این بهترین فرصت برای سرکوب منتقدان داخلی است. کشور که آرام شود، مردم طلب‌کار حکومت می‌شوند. باید کشور را دائما در حالت جنگی نگه داشت. باید کاری کرد که مردم وقتی به هم می‌رسند، دائما از جنگ و از دشمن بگویند.
سال ۱۳۹۲ جلیلی نامزد ریاست جمهوری شد. در انتخاباتی که بلافاصله پس از پایان دوران محمود احمدی‌نژاد برگزار شد، او به عنوان یکی از اعضای دولت سابق شناخته می‌شد.


==== مک کارتیزم ====
در اواخر دهه ١٣٢٠ و اوايل ١٣٣٠، آمريكا با مك‌كارتيسم مواجه بود. در يك جلسه‌ی كلوپ زنان جمهوری‌خواه، مك‌كارتی در حالی كه يك دسته كاغذ را در دستانش نشان می‌داد، فرياد زد: در اینجا من يك ليست ٢٠٥ نفره دارم، اسامی اعضای حزب كمونيست كه در اختيار وزير خارجه قرار گرفته است ولی كماكان در وزارت‌خارجه كار می‌كنند و سياست تعيين می‌نمايند. مك‌كارتی در حالی كه از روی آنها می‌خواند، چيزهايی از خودش اضافه می‌كرد يا در متن تغيير می‌داد. در این دوران چسباندن مارک‌های غیراخلاقی به مخالفان، اتهام کمونیسم، فساد و... برای حذف رقیب بسیار رایج شد. این دوره تاریخی و روش آن را در تاریخ آمریکا مک‌کارتیزم می‌نامند.<ref>[https://www.mashreghnews.ir/news/177192/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D9%87%D8%AF%D8%A7%D9%81-%D9%BE%D9%86%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4-%D9%85%DA%A9-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9% سایت مشرق نیوز، آشنایی با جنبش مک‌کارتیسم]</ref>


== شیطان‌سازی علیه مجاهدین خلق ==
در جریان مناظره‌ها، حتی چهره آرامی مثل علی‌اکبر ولایتی هم به شدت به جلیلی و شیوه و نتیجه مذاکرات او حمله کرد. جلیلی در آن انتخابات، به عنوان نامزد جریان پایداری تنها کمی بیش از ۱۱ درصد آراء را کسب کرد.
شیطان‌سازی در رژیم ایران یک روش شناخته شده علیه تمامی جریانات یا شخصیت‌های مخالف است. رژیم ایران تظاهر‌کنندگان را فتنه‌گر و عامل صهیونیسم می‌نامد. گرفتن مصاحبه‌های اجباری، نشر اخبار جعلی و ساختن اسناد جعلی در این راستا توسط ارگان‌های مشخص در سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات به‌صورتی هدایت شده انجام می‌شود.


شیطان سازی در رژیم ایران بیش از همه علیه [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] به کار رفته است. رژیم ایران تلفیقی از شیطان‌سازی مذهبی و سیاسی را علیه این سازمان در پیش گرفته است. از تغییر نام این سازمان در ادبیات خود به سازمان منافقین که بیشتر نوعی تکفیر مذهبی است تا اتهامات سیاسی که در رابطه با مجاهدین خلق مطرح کرده است.


این اتهامات معمولا در سطوح مختلف مطرح می‌شوند. برخی از آن‌ها دارای باورپذیری بسیار کمی هستند و در نتیجه تنها در شبکه‌های مجازی یا به صورت افواهی و در سطوح پایین بدون ذکر منبع برای ایجاد فضای منفی و تاثیرگذاری بر اقشار ناآگاه مطرح می‌شوند. به عنوان مثال وجود استخر شراب در سازمان مجاهدین خلق است.  
پس از آن شکست سخت، جلیلی به پشت صحنه رفت، جایی که دولت سایه خودش را تشکیل داد. جلیلی هرگز دولت سایه‌ای که تشکیل داده بود را تکذیب نکرد بلکه تصاویری از جلسات آن هم به دفعات منتشر شده است.


برخی دیگر از راه کارهای شیطان سازی به‌صورتی کارشده و با ایجاد اسناد جعلی و سناریو‌های طراحی‌شده انجام می‌شوند و در سطح بالای تبلیغات حکومتی،‌ رسانه‌ها و حتی در سطح بین المللی ترویج می شوند.


=== اتهام روابط غیراخلاقی ===
برآیند این جلسات این دولت سایه گاهی در رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی دیده می‌شد. امیرحسین ثابتی که حالا وارد مجلس شده و در گذشته مجری شبکه تلویزیونی افق بود، یکی از حضار ثابت جلسات جلیلی بود.
سابقه‌ی اتهامات غیراخلاقی به مجاهدین خلق به پیش از آغاز مبارزه‌ی مسلحانه علیه رژیم ایران باز می‌گردد. از ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ تا ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ که مجاهدین آن‌را [[فاز سیاسی]] می‌نامند، دفاتر و تجمعات سازمان مجاهدین مستمرا مورد حمله‌ی نیروهای مشهور به [[فالانژ]] یا چماقدار که هواداران روح‌الله خمینی بودند، قرار می‌گرفت.


در یک نمونه از این حملات نیروهای چماقدار مدعی پیدا کردن «وسایل لهو و لعب»، مواد مخدر،‌ وافور و... در پایگاه‌ها و دفاتر مجاهدین خلق  شدند و نمایشگاهی از این وسایل ترتیب دادند. البته این اتهام دارای باورپذیری بسیار پایینی بود. زیرا دفاتر و پایگاه‌های مجاهدین علنی بودند و عموم مردم در آن تردد داشتند.
جلیلی در دوران رئیسی


جاوید....از هواداران مجاهدین در قم می گوید: هنگامی که از ... پرسیدم چرا چنین دروغی را... گفت در اسلام خدعه آزاد است. 


اتهام روابط و مناسبات غیراخلاقی در سازمان مجاهدین خلق به اشکال مختلف در چهل سال گذشته ادامه داشته است. وجود استخر شراب در قرارگاه اشرف، وجود اماکن فساد و مشابه آن  به دلیل باورپذیری پایین در میان مردم  از طرف سطوح بالای حکومتی  کمتر مطرح شده است و تنها به صورت افواهی یا در فضای مجازی توسط ارتش سایبری رژیم ایران انتشار یافته است.
سال ۱۴۰۰ جلیلی دوباره نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد، اما به نفع ابراهیم رئیسی کنار کشید. این کنارکشیدن سهمی هم داشت، روزنامه اعتماد زمستان سال ۱۴۰۱، در گزارشی مفصل به نقش نیروهای جلیلی در دولت رئیسی پرداخت.


با این‌همه اتهامات غیراخلاقی به رهبر مجاهدین خلق ایران، مسعود رجوی به صورت هدایت شده‌ای ترویج شده است. 


برچسب روابط غیراخلاقی به چهره‌ها و رهبران سیاسی یک شیوه‌ی شناخته شده برای از دور خارج کردن و تخریب آن‌ها است. از جمله محورهای قابل توجه در مک‌کارتیزم در آمریکا استفاده از مارک‌های غیراخلاقی برای از دور خارج کردن حریف بود. در همین دوران بود که دشمنان مارتین لوترکینگ تلاش کردند با استفاده از چند فایل صوتی وی را متهم به روابط غیراخلاقی کنند.  
یکی از مهم‌ترین نیروهای سعید جلیلی در دولت ابراهیم رئیسی علی باقری‌کنی بود. تا همین سال گذشته که دولت رئیسی به دنبال احیای برجام بود، جلیلی سخنرانی می‌کرد و تجویز برجام را تکرار تجربه تلخ می‌نامید.


تمسخر قیافه و ظاهر، نوع لباس، لحن یا لهجه فردی که سوژه‌ است از شیوه‌های رایج در این نوع شیطان‌سازی است. روشی که همواره توسط رژیم ایران نیز در رابطه با رهبران مجاهدین به‌کار گرفته شده است.


==== بتول سلطانی ====
البته بعد از این موضع‌گیری‌ها باقری‌کنی، معاون سابقش در شورای عالی امنیت ملی گفته بود: «کسانی که با پوشش دفاع از ارزش‌ها تلاش می‌کنند تا مذاکره را ماهیتا ضد ارزش جلوه دهند، عملا می‌خواهند دست نظام برای تامین منافع ملی را از این ابزار کلیدی و مهم تهی کنند.»
در یک نمونه مشهور زنی به نام بتول سلطانی اتهاماتی را نسبت به مسعود رجوی مطرح کرد. بتول سلطانی مدتی عضو سازمان مجاهدین خلق بود اما به خواست خود به ایران رفت. حضور بتول سلطانی در ایران و عکس‌های وی در جلسات وزارت اطلاعات در ایران و همچنین تردد مستمر او میان اروپا و ایران  حاکی از ارتباط قوی او با وزارت اطلاعات رژیم ایران است.
[[پرونده:بتول سلطانی و بازگشت به عراق.JPG|جایگزین=بتول سلطانی به همراه دو مأمور وزارت اطلاعات در دیدار با همسر سابقش|بندانگشتی|بتول سلطانی به همراه دو مأمور وزارت اطلاعات در دیدار با همسر سابقش]]
همچنین بتول سلطانی با مراجعه مجدد به عراق در مقابل نیروهای آمریکایی مستقر در اشرف مدعی شد که همسر سابقش در اشرف به اسارت درآمده است و او خواهان دیدار با وی و بردن اوست. این درحالی بود که پیش از آن با فردی به نام افشین کلانتری ازدواج کرده بود.  همسر وی از این دیدار امنتاع کرد اما به اصرار سازمان مجاهدین برای مشخص شدن موضوع به این دیدار رفت. وی بتول سلطانی را مأمور وزارت اطلاعات خطاب کرد و از او خواست دست از همکاری با وزارت اطلاعات بردارد. بتول سلطانی در این ملاقات به مشاجره و دعوا پرداخت و عراق را ترک کرد.<ref>[http://iranaawaassociation.blogspot.com/2016/02/blog-post_8.html بتول سلطانی ، معرکه گردان شوهای وزارت اطلاعات]</ref>


سرهنگ مک‌گلاسکی فرمانده حفاظت قرارگاه اشرف در این رابطه می‌گوید: <blockquote>« می‌توانم در مورد یک نفر به شما بگویم که ما از او خبر دریافت کردیم. او بتول سلطانی بود. اگر این نام را تابه‌حال نشنیده‌اید او ساکن اشرف بود و به ایران بازگشت. یکی دو ماه بعد من نصف شب از طریق ایستگاه‌های پلیس ما در خارج از اشرف یک تماس عجولانه تلفنی دریافت کردم که می‌گفت خانم سلطانی با پاسپورت ایرانی به عراق بازگشته است ... این بار با اعتراض به اینکه گویا همسرش در اشرف توسط اشرفی‌ها به‌زور نگهداری شده است. من شخصاً با همسر او مصاحبه کردم. همان‌طور که با هزاران نفر دیگر در اشرف به همراه خانواده‌های آن‌ها مصاحبه کرده بودم. او (سلطانی) حالا دیگر مأمور نیروی قدس و رژیم ایران بود.» <ref>[https://www.iran-efshagari.com/%d8%b3%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af-%d9%84%d8%a6%d9%88-%d9%85%da%a9-%da%af%d9%84%d8%a7%d9%88%d8%b3%da%a9%db%8c-%d8%a7%d9%88%d8%a8%d8%aa%d9%88%d9%84-%d8%b3%d9%84%d8%b7%d8%a7%d9%86%db%8c%e2%80%8c-%d9%85/ سخنان سرهنگ لئو مک گلاسی در مورد بتول سلطانی]</ref></blockquote>


== شکنجه و سرکوب اعضاء ==
رژیم ایران بارها مدعی شده است که مجاهدین اعضاء خود را شکنجه می‌کنند. اولین بار این اتهام پس از انقلاب ۵۷ مطرح شد... وقتی اعتراض کردند... خودشان خودشان را شکنجه میکنند.


این اتهام با توجه به داوطلبانه بودن عضویت و خروج از صفوف مجاهدین نمی‌تواند محلی از اعراب داشته باشد.
همسر سعید جلیلی کیست؟


سازمان مجاهدین خلق از سال ۱۳۸۲ بارها مورد مصاحبه....
در سال ۱۳۷۱، سعید جلیلی با خانم فاطمه سجادی ازدواج کرد. همسر جلیلی، پزشک عمومی است. حاصل این ازدواج یک پسر به نام سجاد است.


در لیبرتی در معرض مستقیم کمیساریا و...
فعالیت سعید جلیلی در وزارت امور خارجه ایران


هم اکنون در اروپا و تک تک اعضاء از حقوق شهروندی برخوردارند
سعید جلیلی سابقه ۱۸ ساله حضور در وزارت امور خارجه را دارد. وی در سال ۱۳۶۸ وارد دستگاه دیپلماسی کشور شد و در ۲۶ سالگی به ریاست اداره بازرسی وزارت امور خارجه منصوب شد. وی تا سال ۱۳۷۵ در این سمت باقی ماند.


بنابراین ممکن نیست.
در سال ۱۳۷۶، جلیلی در دولت سید محمد خاتمی به سمت معاون اداره اول آمریکا منصوب شد. در این سال‌ها، وی ۱۷ سفیر را اخراج کرد که خود این اقدام را انقلابی در وزارت خارجه می‌خواند.


==== آزادی اسرا و نفوذی‌ها ====
سعید جلیلی در سال ۱۳۸۰ و در سن ۳۶ سالگی به دفتر رهبر انقلاب رفت و مدیریت بررسی‌های جاری دفتر رهبری را بر عهده گرفت.


حتی یک مورد از پاسداران و نفوذی‌های وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران که گاه چند تن از مجاهدین را به قتل رسانده‌ و سپس توسط مجاهدین بازداشت شدند، اعدام نشده‌اند.
'''سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی'''


گزارشهای مفصل مدیریت ضداطلاعات ارتش‌ آزادیبخش ملی ایران از ۷۰ عامل نفوذی جمهوری‌اسلامی نام برده‌اند و همچنین اسامی ۲۳ تن از مجاهدین را که به دست آنان جان باخته‌اند درج کرده‌اند. این اطلاعیه‌ها همچنین تصریح می‌کنند که صدها تن دیگر از مجاهدین و هوادارانشان در داخل ایران براثرکارهای این نفوذی‌ها دستگیر یا اعدام شده‌اند. برخی از این نفوذی‌ها به گفته خودشان در شکنجه مجاهدین شرکت داشته‌اند و برخی درعملیات تروریستی علیه مجاهدین در کشورهای دیگر شرکت نموده بودند که اسناد آن تماما نزد سازمان مجاهدین خلق ایران موجود است. تردیدی نیست که هر دادگاه عادلانه‌یی در هر کجای جهان این جاسوسان و تروریست‌ها را مشمول مجازات سنگین می‌نمود. اما مأموران فوق، پس از خاتمه تحقیقات اخراج و از هر طریقی که به ارتش آزادیبخش ملی آمده بودند بازگردانده شدند.<ref>نشریه مجاهد، شماره ۳۸۰  مورخ ۱۱ اسفند ۱۳۷۶ و مجاهد شماره ۵۹۲ به تاریخ ۱۱ تیر ۱۳۸۱</ref>
سعید جلیلی در سال ۱۳۸۶ با حکم محمود احمدی‌نژاد و پس از استعفای علی لاریجانی، به سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی منصوب شد. یک سال بعد، وی با حفظ این سمت و با حکم رهبری، به نماینده ایشان در شورای عالی امنیت ملی تبدیل شد.


یکی از مبانی استراتژی جمهوری اسلامی برای تکفیر سیاسی مجاهدین متهم کردن آنان به بدرفتاری یا شکنجه و اعدام اعضای خود از ابتدا پیروزی انقلاب ضد‌سلطنتی بود. هرگاه مجاهدین به دستگیری و شکنجه و اعدام اعضای خود اشاره و شکایتی می‌کردند مقامات نظام اسلامی خود مجاهدین را به شکنجه اعضایش متهم می‌کردند.
همچنین، سعید جلیلی مسئول مذاکرات هسته‌ای ایران با کشور‌های موسوم به ۱+۵ شد. در این مذاکرات، عملکرد وی چندان موفق نبود و نتایج آن، منجر به تصویب سه قطعنامه شدید شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران شد. جلیلی همواره مخالف مذاکره با کشور‌های غربی بود و دوران حضور وی در دستگاه دیپلماسی کشور، با تیره‌تر شدن روابط خارجی ایران همراه بود.


==== ماجرای جمشید تفرشی ====
پس از کنار رفتن از سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی، جلیلی به عنوان مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری منصوب شد. در ادامه، وی در دولت محمود احمدی‌نژاد به وزارت خارجه بازگشت و به عنوان معاون اروپا و آمریکا مشغول به فعالیت شد. در این دوره، جلیلی به همراه علی لاریجانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، در برخی مذاکرات با خاویر سولانا حضور داشت.
جمشید تفریشی کیست؟


....
'''حضور سعید جلیلی در مجمع تشخیص مصلحت نظام'''


او  در فصل ۲ کتاب خاطراتش می‌نویسد:
در سال ۱۳۹۲ با روی کار آمدن دولت حسن روحانی، سعید جلیلی از سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی کنار رفت و علی شمخانی به جای وی منصوب شد. با این حال، جلیلی همچنان نماینده رهبری در این شورا است. در ۲۱ شهریور ۱۳۹۲ نیز با حکم رهبر انقلاب به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد. یک سال بعد نیز عضو شورای راهبردی روابط خارجی شد.


خواجه‌نوری (مامور لابی جمهوری‌اسلامی در امریکا) گفت: «شما باید به کاپیتورن (گزارشگر ویژه وقت سازمان ملل متحد در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران) بگویید که مخالف رژیم هستید و در زندانهای رژیم بوده اید ولی مخالف سازمان هم هستید و زمانی که نخواستید با سازمان همکاری کنید شما را زندان کردند و شکنجه روحی و روانی کردند.» وقتی به او گفتم حداقل خود ما که می‌دانیم سازمان نه زندانی دارد و نه کسی را شکنجه روحی و جسمی کرده، چطور می‌توانیم قبول کنیم که کاپیتورن هم این را باور کند؟
'''سابقه سعید جلیلی در کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری ایران'''


تفریشی ادامه میدهد:«خواجه نوری جواب داد: «وقتی همه» یکصدا بگویید که سازمان زندان دارد و شما را آزار و اذیت کرده، کاپیتورن چاره‌ای جز باور کردن ندارد.
در سال‌های ۱۳۹۲ و ۱۴۰۰، سعید جلیلی نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری بود. در سال ۱۳۹۲، او در رقابت‌های انتخاباتی شرکت کرد، اما با کسب ۴،۶۲۴،۸۱۲ رأی که ۱۱ درصد آرای مردمی بود، پس از حسن روحانی و قالیباف در رتبه سوم قرار گرفت.


با این شهادت‌ها ما به سه هدف نزدیک می‌شویم: اول این که به کاپیتورن می‌قبولانید که مخالفان رژیم هستید،
در ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰، سعید جلیلی برای شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ در وزارت کشور ثبت‌نام کرد. در ۲۶ خرداد ۱۴۰۰، دو روز مانده به انتخابات، جلیلی در بیانیه‌ای اعلام کرد که به نفع سید ابراهیم رئیسی از ادامه حضور در رقابت‌های انتخاباتی انصراف می‌دهد. اکنون، پس از سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی در انتخابات زودهنگام، سعید جلیلی یکبار دیگر در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرده است.


دوم این که با بدنام کردن سازمان برای خودتان وجهه‌ای به دست می‌آورید،
داماد حسن روحانی در صفحه توییتر خود به داوطلب شدن سعید جلیلی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری واکنش نشان داد و نوشت: «دیپلمات کوچه بن بست آمد. گرانی، انزوا و تورم هم خواهد آمد».


سوم این که در مجامع بین‌المللی به عنوان نیروهای دمکرات که هم مخالف رژیم هستید و هم سازمان، شناسایی می
امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس دوازدهم و مجری سابق شبکه افق، پس از حضور در ستاد انتخابات کشور به همراه سعید جلیلی، نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، در جمع خبرنگاران درباره میزان مشارکت مردم در انتخابات گفت: امیدواریم مشارکت مردم بالا باشد و همه تلاشمان این است که مشارکت بالاتر برود. باید منتظر نتیجه تأیید صلاحیت‌ها بود و امیدوارم مشارکت مردم بالا باشد. همه باید تلاش کنند تا فارغ از اینکه چه کسی رأی می‌آورد، مشارکت مردم بالاتر برود، چراکه این موضوع به نفع مردم، کشور و نظام است.


شوید و روی شما حساب باز می‌کنند.»
وی درباره حضور یک نماینده در کنار نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری گفت: قانونی منعی ندارد. کسانی که می‌خواهند چیزی که قانون اجازه داده است را تبدیل به بی‌قانونی کنند، همان کسانی هستند که در سال ۱۳۹۶ به‌ویژه آقای ظریف به‌صورت غیرقانونی به اصفهان رفت و به نفع آقای روحانی سخنرانی کرد و حتی کارشان را توجیه کردند.


=== طلاق اجباری ===
همچنین تعدادی از طلاب و روحانیون در نامه‌ای خطاب به سعید جلیلی، او را برای شرکت در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری دعوت و از او حمایت کردند.
یکی از موارد شیطان سازی علیه مجاهدین، موضوع طلاق اجباری در مجاهدین است. اضداد مجاهدین آنها را متهم می‌کنند که به زور اعضای خود را وادار به طلاق همسران‌شان کرده‌اند. منشاء بیشتر این اتهامات دستگاه‌های تبلیغی جمهوری اسلامی است. پیشینه این موضوع به سال ۱۳۶۸ برمی‌گردد. شرایط منطقه و مبارزه مجاهدین علیه رژیم ولایت فقیه به شکلی بود که ادامه مبارزه با خانواده برای آنها امکان پذیر نبود. بعد از عملیات فروغ جاویدان و جمع‌بندی آن مجاهدین به این نتیجه رسیدند که نمی‌توانند با داشتن خانواده به مبارزه‌شان ادامه بدهند. در سال‌های بعد نیز شرایط منطقه و عراق که اعضای مجاهدین در آنجا حضور داشتند نیز این موضوع را به اثبات رساند و ضرورت این موضوع بیشتر روشن شد. مجاهدین تصمیم گرفتند که به زندگی خانوادگی خود خاتمه دهند تا تمام انرژی‌‌شان صرف مبارزه شود. ترک زندگی خانوادگی داوطلبانه بود. اکثر اعضا متاهل همسران‌شان را طلاق دادند و تعداد کمی نیز این کار را انجام ندادند و به همان صورت در مجاهدین ماندند ولی سرانجام در اثر شرایط حاکم بر مبارزه و سختی آن دوام نیاوردند و صفوف مبارزه را ترک کردند. تمامی آن افراد با تامین مالی از طرف مجاهدین به کشورهای اروپایی رفتند و بسیاری از آنها هوادار مجاهدین باقی ماندند. تعدادی نیز توسط جمهوری اسلامی استخدام شدند و خط شیطان ساری علیه مجاهدین را در خارج از کشور پیش بردند.


==== تجرد، شرط عضویت ====
سعید جلیلی کیست؟/ کاندیدای تندرو در آرزوی ریاست جمهوری '''«روزنو»'''
در طول سالیان بعد تجرد به عنوان شرط عضویت در مجاهدین خلق درآمد. کسی که به مجاهدین می‌پیوست و زندگی تشکیلاتی را می‌پذیرفت نمی‌توانست زندگی خانوادگی داشته باشد. این موضوع قبل از پیوستن هر فرد به تشکیلات مجاهدین خلق به او گفته می‌شود و جز‌ء شروط عضویت درمجاهدین است. هر کس  آگاهانه این شرط را می‌پذیرد و وارد تشکیلات مجاهدین می‌شود. عضویت در مجاهدین امری داوطلبانه است و اجباری در کار نیست. 


==== مضمون انقلاب ایدئولوژیک ====
<nowiki>https://roozno.com/fa/news/623987/%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%86%D8%AF%D8%B1%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B1%D8%B2%D9%88%DB%8C-%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C</nowiki>
پس از عملیات فروغ جاویدان و حمله آمریکا به عراق در جنگ کویت، شرایط عراق که محل استقرار ارتش آزادیبخش ملی ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران بود به گونه‌ای شد که ادامه مبارزه برای اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران سطح بالاتری از فداکاری و انگیزه را می‌طلبید. مجاهدین در خارج از خاک خودشان بودند و ضروزت‌های مبارزه ایجاب می‌کرد هر زمان در هر لحظه برای مأموریت‌های مختلف آماده باشند. عملا حفظ کانون خانواده و پاسخ‌گویی به ضرورت‌های آن غیر واقعی بود و با مبارزه تمام عیار هم‌خوانی نداشت. مجاهدین با داشتن خانواده نمی‌توانستند به ضرورت‌های مبارزه پاسخ بدهند. شرایط جدید و توازن قوای موجود ایجاب می‌کرد که مجاهدین تمامی انرزی‌شان را یکسویه برای آزادی میهن‌شان صرف کنند. آنها به این ضروزت پاسخ دادند و در یک تصمیم جمعی زندگی خانوادگی را ترک کردند. 


مضمون انقلاب ایدئولوژيک در سازمان مجاهدین خلق ایران گذشتن از همه چیز برای ادامه مبارزه و سرنگونی رژیم ولایت فقیه و آزادی مردم ایران از استبداد مذهبی بود.
ــــــــــــــــــ
== کُردکُشی ==
اتهام کرد کشی در ادامه شیطان‌سازی علیه سازمان مجاهدین خلق ایران، توسط رژیم ایران مطرح شده‌است.
[[پرونده:کشتار ده تن از مجاهدین.JPG|جایگزین=نیروهای مجاهدین که توسط کردها کشته شدند|بندانگشتی|نیروهای مجاهدین که توسط کردها کشته شدند|350x350پیکسل]]
درسال ۱۹۹۱ آمریکا و متحدانش به نیروهای عراقی که کویت را اشغال کرده بودند حمله کرد؛ و جنگ اول خلیج شروع شد. درخلال این جنگ، مجاهدین از درگیر شدن در مسائل داخلی عراق اجتناب کردند. اما پس از پایان جنگ، در مارس ۱۹۹۱، هفت تیپ و لشکر سپاه پاسداران، با عبور از مرزهای بین‌المللی، به داخل خاک عراق نفوذ کردند و قرارگاه‌های مختلف ارتش آزادی‌بخش را هدف حمله قرار دادند. در طرف مقابل مجاهدین خلق ضمن دو هفته، توانستند کلیه تهاجمات سپاه پاسداران را دفع و از بین ببرند و هر ۷ تیپ و لشکر سپاه پاسداران را مجبور به عقب‌نشینی کنند. بعد از آن فرماندهان سپاه گفتند می‌خواستیم از دیوار بلندتر از قدمان بالا رویم. در این درگیری‌ها، تعدادی از پاسداران رژیم ایران اسیر شدند. در ادامه مشخص شد که اسیران که لباس کردی به تن داشتند، زیر لباس کردی اونیفرم کامل سپاه به تن کرده بودند و نیز اعتراف کردند که با این لباس‌های کردی می‌خواستیم نیروهای مجاهدین خلق را فریب دهیم و نیروهای کردی را نیز بدین وسیله علیه مجاهدین تحریک کنیم.


از اوایل مارس، مجاهدین بارها به کردهای عراقی پیام فرستادند و تأکید نمودند که به هیچ وجه قصد درگیری با آنها را نداشته و ندارند و برای برطرف کردن هر گونه زمینه درگیری، مجاهدین کلیه پایگاه‌های خود در منطقه کردنشین شمالی را تخلیه کردند.
جلیلی بازهم هوس پاستور کرده است، او که در انتخابات ۱۴۰۰ در آخرین لحظات پا به ساختمان وزارت کشور گذاشته و کاندیداتوری اش را به ثبت رسانده بود اینبار منتظر بقیه نماند و همان روز اول نامش را وارد لیست کاندیداها کرد.


در ۲۵ مارس ۱۹۹۱ حین نبرد گسترده مجاهدین با تیپ‌ها و لشکرهای اعزامی رژیم ایران در داخل خاک عراق، یک دسته زرهی ارتش آزادی‌بخش (شامل ۱۹ نفر) به خاطر از دست دادن ارتباطات بی‌سیمی خود و عدم آشنایی با منطقه عملیاتی، راه خود را گم نمودند و از روی اشتباه به سمت شهر کلار رفتند.
باز هم انتخابات ریاست‌جمهوری در راه است و مطابق سنت یک دهه گذشته، باز هم سعید جلیلی در میانه میدان است؛ چهره‌ای تندرو و بنیادگرا؛ با تفکراتی که به مذاق جبهه پایداری خوش می‌آید؛ به عبارت بهتر او مرید و شاگرد عقیدتی مصباح یزدی است؛ پدر معنوی جبهه پایداری.


مجاهدین در همان روز این اشتباه را اعلام نمودند، اما ۱۷تن از افراد دسته زرهی، توسط افراد طالبانی و افراد حزب‌الله کرد که وابسته به رژیم ایران بودند تیرباران شدند و دو نفر دیگر به نام‌های حسن ذوالفقاری و بشار شبیبی، به سپاه پاسداران درقصر شیرین تحویل داده شدند.<ref>گزارش خبرگزاری فرانسه</ref>
۳ کاندیداتوری در ۴ انتخابات!


=== گواهی واحد سیف ===
او در ۴ انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار شده از سال ۱۳۹۲، در سه مورد آن حضور داشته و دارد؛ سال ۱۳۹۲ نامزد مورد حمایت جبهه پایداری بود که با آرایی پایین شکست خورد. سال ۱۴۰۰ هم مانند علیرضا زاکانی شهردار فعلی تهران، به عنوان نامزد پوششی برای ابراهیم رئیسی به زمین انتخابات آمد اما مانند دیگر نامزد پوششی، در روز آخر به نفع رئیسی کنار کشید. و آخرین مورد که همین یکی دو روز گذشته سوار بر خودروی تیبای سفید رنگش به وزارت کشور رفت و راننده‌اش منتظر ماند تا ثبت‌نام کند و برگردد.
واحد سیف یکی از کسانی است که خود در عملیات علیه مجاهدین در سال ۱۳۷۲ شرکت داشت. او پس از اسارت توسط مجاهدین تحت تأثر رفتار انسان‌دوستانه مجاهدین قرار گرفت و در ادامه با اهداف مجاهدین آشنا شد. وی درحالیکه مخیر بود به ایران بازگردد تصمیم گرفت به سازمان مجاهدین خلق بپیوندد. واحد سیف در مورد عملیاتی که در آن شرکت داشت و اتهام کردکشی مجاهدین در رابطه با آن مطرح شده است میگوید:
[[پرونده:واحد سیف.JPG|جایگزین=واحد سیف عضو سازمان مجاهدین خلق ایران|بندانگشتی|واحد سیف از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران]]
«من خودم یکی از ۶ نفری بودم که از لشکر ۳۲ سپاه پاسداران (که در پادگان همدان مستقر بود) در عملیات مروارید به اسارت مجاهدین درآمدم و به تمام وقایع از دلیل حمله به مجاهدین تا دوران اسارت را به‌خوبی به یاد می‌آورم.


واقعیت این است که فرماندهان سپاه ما را این‌طور توجیه کردند که در حال حاضر دولت عراق با آمریکا و نیروهای هم‌پیمانش در حال جنگ است، ما هم می‌خواهیم از این فرصت طلایی و استثنایی استفاده کرده و مجاهدین که اصلی‌ترین دشمن ما طی این سالیان بوده‌اند را نابود کنیم. در همین توجیهات تأکید شد همه ما باید ریش‌ها را تراشیده و لباس کردهای عراقی را بپوشیم تا هویت اصلی‌مان لو نرود و به‌هیچ‌وجه اطلاعات این عملیات نیز نباید لو برود چراکه در آن صورت این اقدام ما دخالت در امور داخلی کشور دیگری محسوب می‌شود. زمانی که ما حمله کردیم متوجه شدیم مجاهدین از قبل در بلندی‌های اطراف اشرف در مواضع دفاعی مستقرشده و منتظر ما بودند به‌طوری‌که در چند رشته تهاجم، همه نیروی‌های سپاه و نیروی تروریستی قدس و بسیج تار و مار شده و باقیمانده افراد شکست‌خورده به داخل خاک ایران برگشتند. اما اینکه خبرگزاری رژیم در تیتر مقاله خودش نوشته «نفوذ وزارت اطلاعات تا قلب اشرف» حرفی کاملاً مضحک و خنده‌دار است که مرغ پخته را هم به خنده وامی‌دارد. سؤال اینجاست که این چه نفوذی تا قلب اشرف است که قوانین بین‌المللی را زیر پا بگذاری، به یک کشور دیگر تجاوز بکنی و در بلندی‌های مجاور اشرف با بیش از ۱۵۰۰ کشته متوقف بشوی تعدادی از نیروهایت نیز اسیر شوند بعد هم‌اسم آن را نفوذ وزارت اطلاعات تا قلب اشرف بگذاری؟! بالاخره قسم حضرت عباس تو را که میگویی این عملیات تدافعی بوده را باور کنیم یا پوشاندن لباس کردی به پاسدارانت و گسیل آن‌ها به ۷۰ کیلومتری داخل خاک عراق را؟!»<ref>[https://www.iran-efshagari.com/%d9%88%d8%a7%d8%ad%d8%af-%d8%b3%db%8c%d9%81-26%d8%b3%d8%a7%d9%84-%d8%a8%d8%b9%d8%af-%d8%a7%d8%b2-%d8%b9%d9%85%d9%84%db%8c%d8%a7%d8%aa-%d9%85%d8%b1%d9%88%d8%a7%d8%b1%db%8c%d8%af%d8%8c-%da%86%d8%b1/ واحد سیف – ۲۶سال بعد از عملیات مروارید، چرا؟-سایت ایران افشاگر]</ref>.
جلیلی سال ۱۳۴۴ از پدری بیرجندی و مادری آذری در محله طلاب مشهد به دنیا آمد؛ او وقتی سال ۱۳۶۲ دیپلمه شد، در دانشگاه امام صادق قبول شد و به دانشگاه مدیرساز در پل مدیریت تهران رفت.


=== رژیم ایران، طراح اتهام کردکشی ===
او یک بار اتخاذ راه میانه را امتحان کرد؛ زمانی که برای اعزام به خارج جهت تحصیل در مقطع دکتری قبول شد و همزمان در وزارت خارجه هم امکان استخدام پیدا کرد؛ راه میانه‌اش این شد که بورسیه‌اش را از خارج به داخل منتقل کرد و وارد وزارت خارجه شد.
مجاهدین خلق با ارائه اسناد و مدارک این اتهام را رد کردند. از جمله اسناد این است که بسیاری از مقامات کردی کشته شدن کردها توسط مجاهدین را رد می‌کنند؛ و در همین رابطه موضوع کردکشی را هیچ دادگاهی در عراق پی نگرفته‌است تا مجاهدین را محاکمه کند. کردها نیز که از سال ۲۰۰۳ در عراق حاکمیت منطقه خود را دارند هیچ‌گاه این موضوع را در محاکم قضایی مطرح نکردند.


=== تکذیب اتهام از سوی مقامهای ارشد کُرد ===
از ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۷ و در زمان وزارت علی‌اکبر ولایتی رئیس اداره بازرسی وزارت خارجه بود. از افتخارات فعالیت‌هایش در آن زمان، اخراج ۱۷ سفیر است که به ادعای هوادارانش به دلیل «مفاسد اقتصادی» بوده است.
وزیر خارجه سابق عراق، هوشیار زیباری در ۱۴ ژوئیه ۱۹۹۴ در دادگاه هلند تکذیب کرد که مجاهدین در کشتار کردهای عراقی شرکت داشته‌اند. هوشیار زیباری در زمان نوشتن نامه ای که در آن شرکت مجاهدین خلق را در کشتار کردها رد می‌کرد مسئول روابط بین‌الملل حزب دموکرات کردستان عراق بود.


عارف طیفور معاون مجلس عراق در تاریخ ۲۵ژوئن۲۰۱۲ اتهام کشتار کردها توسط مجاهدین را تکذیب کرد. این تکذیبیه پس از آن بود که یک سایت وابسته به رژیم ایران به نام «اشرف نیوز» یک روز پیش از آن مدعی شد که «عارف طیفور نایب رئیس پارلمان گفته‌است: سازمان تروریستی خلق هنگام شرکت در سرکوب قیام مردم در شمال، اقدام به کشتارهای وحشتناک علیه شهروندان کرد کرده و این سازمان به معنی واقعی کلمه تروریست است»
با روی کار آمدن دولت محمد خاتمی و وزارت کمال خرازی، او به میز آمریکای وزارت خارجه منتقل شد و تا سال ۱۳۸۰ با عنوان معاونت اداره اول آمریکا آنجا بود.
[[پرونده:نامه هوشیار زیباری.JPG|جایگزین=نامه هوشیار زیباری در رد اتهام کردکشی توسط مجاهدین خلق|بندانگشتی|350x350پیکسل|نامه هوشیار زیباری در رد اتهام کردکشی توسط مجاهدین خلق]]
دفتر نائب رئیس پارلمان عراق در بیانیه ای که توسط پایگاه اطلاع‌رسانی عراق منتشر شد اعلام کرد: تمام اظهارات نسبت داده شده به عارف طیفور دربارهٔ سازمان مجاهدین خلق را که در سایتی به نام اشرف نیوز منتشر شده، تکذیب و اعلام می‌کند:


«همه اظهارات منتشره عاری از صحت است… نائب رئیس، یک شکایت قضائی علیه این سایت اقامه خواهد کرد، تا تضمینی برای عدم تکرار این نوع برخوردهای غیر مسئولانه باشد».
او در سال ۱۳۷۸ عزم نمایندگی مجلس از زادگاهش را کرد؛ اما آن زمان جو جامعه به شکلی بود که جلیلی از مشهد هم نتوانست رای بیاورد. با بروز اختلافاتش در وزارت خارجه، او از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ به عنوان «مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری» فعالیت داشت و با تشکیل دولت محمود احمدی‌نژاد، به وزارت خارجه بازگشت؛ اما این بار با رده‌ای بالاتر و به عنوان «معاون آمریکای وزارت خارجه».


=== سایر تکذیب‌نامه‌ها ===
این سمت اما باعث نشد که باز هم برای رای گرفتن از مردم تلاش نکند؛ او در انتخابات مجلس هفتم هم شرکت کرد؛ اما در آن انتخابات هم که نامزدهای اصلاح‌طلب از سوی شورای نگهبان قلع و قمع و رد صلاحیت شدند، باز هم مردم به او اقبال نشان ندادند.
==== اتحادیه میهنی ====
اتحایده میهنی کردستان (شاخه استان دیالی) در تاریخ ۲ دسامبر ۲۰۰۶ در اطلاعیه‌ای هر گونه دخالت سازمان مجاهدین خلق ایران در سرکوب مردم کردستان عراق را تکذیب کرد.


==== انتفاضه شعبانیه ====
سعید جلیلی مذاکره می کرد یا مونولوگ؟
جنبش انتفاضه شعبانیه در نامه موریخ ۱۱ فوریه ۲۰۰۶ به اتحادیه اروپا این اتهام را که مجاهدین در وقایع ۱۹۹۶در داخل دخالت داشته‌اند رد کرد.


شعبانیه در جریان قیام ۱۹۹۱ شعیان عراق علیه حکوم صدام حسین نقش جدی داشت. یادآوری اینکه جنبش انتفاضه شعبانیه از متحدان رژیم ایران وابسته به دولت نوری مالکی بود و هم‌اکنون نیز به عنوان یکی از عوامل رژیم ایران در عراق فعال است.
مهر ماه ۱۳۸۶ میان احمدی‌نژاد و علی لاریجانی اختلاف نظرهای جدی درباره پرونده هسته‌ای ایران شکل گرفت که منجر به استعفای لاریجانی از سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی شد. بلافاصله پس از استعفای لاریجانی، رئیس دولت جلیلی را به عنوان دبیر عالی‌ترین نهاد امنیتی کشور برگزید و مذاکرات هسته‌ای را عهده‌دار شد. او تا آن زمان تنها دبیر بود و حدود یک سال بعد با حکم رهبری، به عنوان نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی نیز منصوب شد.


==== خه‌بات ====
عملکرد جلیلی در پرونده هسته‌ای ایران و مذاکرات با طرف‌های مقابل، محل انتقادات زیادی است؛ منتقدین معتقدند عملکرد جلیلی در این مذاکرات، دستاوردی جز نسیان و در چاله انداختن کشور نبوده است.
سازمان مبارزه ملی و اسلامی کردستان ایران (خه بات) در اطلاعیه دفتر سیاسی خود (۱۲ ژوئیه ۲۰۰۸) در پاسخ به تکرار این اتهام از جانب رژیم ایران علیه مجاهدین خلق که در یک روزنامه اروپایی درج شده بود، اعلام کرد:


«خه بات از سال ۱۹۸۲ در کردستان عراق حضور داشته و از نزدیک بر رفتار مجاهدین خلق چه در کردستان عراق چه در کردستان ایران آگاهی داشته و یقین دارد که مجاهدین دشمنی‌اش تنها با رژیم آخوندی بوده و هست و از درگیری با دیگران اجنتاب ورزیده‌است … تأکید می‌کنیم که این اتهام که مجاهدین خلق و ارتش آزادی‌بخش کردها را کشته‌اند بی اساس و کذب محض است».
بسیاری از دیپلمات‌ها هم بر این عقیده‌اند که جلیلی در واقع مذاکره نمی‌کرده بلکه در آن جلسات مونولوگ اجرا یا به عبارت بهتر تک‌گویی می‌کرده است؛ یعنی در جلسه او بیانیه خودش را می‌خوانده و بعد از آن طرف مقابل پاسخ می‌داد و همین!


==== سازمان توسعه بین‌المللی آموزش ====
ویلیام برنز دیپلمات ارشد آمریکایی که در مذاکرات ژنو نماینده ایالات متحده بود، نخستین مذاکره با جلیلی را اینگونه توصیف می‌کند: «در حالی که به جلیلی که در مقابلم نشسته بود نگاه می‌کردم بیانیه کوتاه و ساده را قرائت کردم…جلیلی به دقت سخنانم را یادداشت می‌کرد و در طول سخنانم لبخند به لب می‌آورد. در طول جلسه او و همکارانش مدام زیرچشمی به من نگاه می کردند؛ گویی حضور یک آمریکایی در میز مذاکره چندان برایشان خوشایند نبود. در ادامه جلیلی نطقی ۴۵ دقیقه‌ای درباره تاریخ و فرهنگ ایران ایراد کرد که در جای‌جایش بر نقش سازنده ایران در منطقه تاکید شده بود. وقتی جلیلی می‌خواست از ارائه پاسخ‌های سریع طفره برود، سعی می کرد افراد حاضر در مذاکرات را گیج و مبهوت کند و این سخنرانی یکی از آن مواقع بود. در بخشی از سخنانش نیز گفت به صورت پاره‌وقت در دانشگاه تهران تدریس می‌کند و آنجا بود که احساس کردم اصلا به دانشجویانش حسادت نمی‌کنم».
بیانیه سازمان غیردولتی توسعه بین‌المللی آموزش وابسته به ملل متحد (۲۲ اوت ۱۹۹۵): رژیم ایران خواستار این است که توجهات را از جنگ داخلی ایران منحرف کند. رژیم با سخت‌کوشی مبارزه کرده‌است که اشاره به کلمه جنگ و اعمال انساندوستانه را از گزارش‌ها و قطعنامه‌های سازمان ملل در مورد اوضاع ایران به دور نگاه دارد. رژیم تلاش می‌کند جامعه جهانی این را باور کند که ارتش آزادی‌بخش واقعاً درگیر جنگیدن علیه مردم کرد در عراق بوده لذا مهره‌ای در دست دولت عراق بوده‌است.


==== وکیل طارق نجم عبدالله جبوری ====
چندین دور مذاکره بدون هیچ نتیجه‌ای بسیاری را بر این عقیده کرد که راهبرد جلیلی تنها مذاکره برای مذاکره و بیانیه‌خوانی بوده است. از سوی دیگر منع مقطعی رسانه‌ها از پرداختن به مذاکرات هسته‌ای نشانگر آن است که جلیلی و هسته اطرافش در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، به جای پاسخگویی به افکار عمومی، راه امنیتی کردن فضا و خاموش کردن منتقدان را برگزیده بودند؛ راهکاری که برای فرار از پاسخگویی بهترین بود.
شهادت نامه وکیل طارق نجم عبدالله الجبوری ۷ دسامبر ۲۰۰۳: «این جانب به عنوان یک قاضی در شهرهای بلدروز، مندلی، خانقین، جلولا، سعدیه، قره‌تپه و کفری در سال‌های ۱۹۷۹تا ۱۹۹۴... قرارگاه‌های سازمان مجاهدین خلق ایران در عراق در حوزه عملی قضایی من بود و من نسبت به اعمال اعضای مجاهدین و روش‌های سیاسی آنها مطلع می‌شدم… متأسفانه در سال‌های گذشته شایعاتی علیه این سازمان شایع شد که سازمان در سرکوب اکراد دست داشته‌است. صرف نظر از این که همه این شایعات از طرف رژیم حاکم بر ایران رواج داشته، می‌خواهم به عنوان یک قاضی در برابر وجدانم و در برابر تاریخ و خلق عراق شهادت دهم که این سازمان مطلقاً در امور داخلی عراق دخالتی نداشته، ازجمله مطلقاً در حوادث سال ۱۹۹۱ و درگیری با کردها شرکت نکرده‌است …


==== صافی یاسری ====
البته اطرافیان و هوادارانش به این رویکرد او افتخار می‌کنند و آن را «مقاومت» می‌نامند؛ کما اینکه محمدصادق شهبازی هماهنگ کننده ستاد مردمی حیات طیبه (دعوت از سعید جلیلی) در سال ۱۳۹۲، در سخنانی پیرامون عملکرد او در پرونده هسته‌ای، گفته بود که «در مقاومت هسته‌ای رویکرد ایشان باعث شد سطح مذاکرات از نفی اتهامات طرف مقابل به سطح راهبردی ارتقاء یابد».
نویسنده عراقی به نام صافی یاسری در کتاب خود به نام «سازمان مجاهدین خلق ایران و عراق» فصل چهارم نتایج تحقیقات خود درباره وقایع کردستان عراق در سال ۱۹۹۱ را منتشرکرد و نشان داد که متهم کردن مجاهدین به کشتار کردها بی‌پایه است.


== وابستگی مالی ==
از دیگر مشکلات مذاکرات زمان جلیلی عدم تسلط مذاکره‌کنندگان بر زبان انگلیسی بود؛ آنها از مترجم برای مذاکرات استفاده می‌کردند که همین امر بر دشواری و فرسایشی شدن آن اضافه می‌کرد. وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکا که در مذاکرات حضور داشته می‌گوید «سعید جلیلی بیانیه‌های آماده‌ای را به زبان فارسی می‌خواند و پس از او ترجمه انگلیسی آن خوانده می‌شد».
==== منابع واقعی مالی مجاهدین ====
در سال‌های پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی که دوران گسترش سریع جنبش مجاهدین بود، پشتیبانی مالی یکی از محورهای اصلی فعالیت نیروهای مجاهدین در جامعه بود. تمامی هواداران مجاهدین از میلیشیا، تا کارگران، کارمندان، معلمین، بازاریان، مادران و خانواده‌ها، بخشی از فعالیت خود را به‌جمع‌آوری کمک‌های مالی اختصاص می‌دادند و امکانات خود را ـ اعم از پول، خانه، اتوموبیل و… ـ در حداکثر ممکن در اختیار سازمان قرار می‌دادند.


پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و شروع مقاومت سراسری، فعالیت‌ها برای تأمین مالی سازمان با جدیت بیشتر ادامه یافت، هر چند که در جمهوری اسلامی مجازات کمک مالی به مجاهدین بسیار سنگین و شکنجه‌های وحشیانه و حتی اعدام است؛ و این سیاست سرکوبگرانه در تمام ۴۰ سال گذشته ادامه داشته و گروه پرشماری از هواداران، قیمت بذل مال و دارایی خود به مجاهدین را با فدای جانشان پرداخته‌اند. ازجمله غلامرضا خسروی که به‌خاطر کمک مالی به سیمای آزادی چند سال قبل در زندان اوین توسط جمهوری اسلامی بر سر دار رفت و به شهادت رسید.
نتیجه عملکرد او، در نهایت صدور سنگین‌ترین قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران و با رای مثبت چین و روسیه است؛ قطعنامه‌هایی که هزینه‌های سنگینی برای ایران داشت و برجام توانست فشار آنها را تا حد زیادی از روی دوش سیستم اقتصادی و حتی نظامی بردارد.


گلریزان همیاری بیست‌وچهارم با سیمای آزادی، تلویزیون ملی ایران است. آخرین برنامه از این نوع بود که هموطنان کمکی به مبلغ به سیمای آزادی تقدیم کردند.
از ضربه ولایتی به جلیلی در مناظرات ۹۲ تا کاندیدای پوششی شدن در ۱۴۰۰


سیمای آزادی تلویزیون مقاومت ایران، به هیچ دولت یا قدرتی وابستگی ندارد. این تلویزیون نیز مانند تمامی بخش‌های دیگر این مقاومت یک رسانه مستقل است. این واقعیت را کسی باور خواهد کرد که ساعتی به تماشای برنامه همیاری با سیمای آزادی بنشیند تا ببنید که چگونه جمع بزرگ هواداران آزادی ساعت‌ها پشت خط تلفن منتظر می‌مانند تا بتوانند کمکهای مالی خود رااهدا کنند.
انتخابات سال ۹۲ که رسید جلیلی عزم کرد تا از یک مذاکره کننده در دولت جایگاهش را به رئیس دولت ارتقا دهد، او می گفت حضورش در انتخابات «تکلیف» است اما این تکلیف نتیجه ای برای او نداشت و نه تنها رأی نیاورد که در مناظره‌های آن سال علی‌اکبر ولایتی دیپلمات کهنه‌کار ایرانی و مشاور رهبری، از نحوه مذاکرات جلیلی انتقاد کرد و به سختی به او تاخت. این اما تنها ضربه به او در آن انتخابات نبود. در همان روزهایی که کشور حال و هوای انتخاباتی داشت، یک صوت منتسب به مرحوم آیت الله مهدوی‌کنی منتشر شد که سعید را مناسب ریاست‌جمهوری نمی‌دانست باعث شد، این صوت ضربه دیگری به سبد رأی او بود و در نهایت ۴میلیون و ۶۰۰ هزار رای کل آرائی بود که به سبد جلیلی ریخته شد تا در جایگاه سوم قرار گیرد و در رقابتی دیگر که نیاز به رأی مردم داشت ناکام شود.


=== استقلال مجاهدین ===
۱۳۹۶ او بار دیگر تصمیم به کاندیداتوری گرفت و حضورش هم جدی بود اما با ورود رئیسی وارد عرصه عملی انتخابات نشد.
پیش از هر قضاوتی ابتدا باید به این سؤال پاسخ داد، و باید دید که مجاهدین درعراق از نظر استقلال سیاسی مستقل بودند یا خیر؟


استقلال قرارگاه‌های مجاهدین خلق ایران در خاک عراق تنها یک قراردادی بین دولت عراق و سازمان مجاهدین خلق ایران نبود، بلکه یک موضوع به رسمیت شناخته شده توسط طرف‌های بین‌المللی بود. از جمله در هنگام بازرسی تیم‌ها و گروه‌های بازرسی سازمان ملل در عراق، بازرسان ملل متحد فقط با اجازه مجاهدین خلق ایران می‌توانستند به قرارگاه‌های آنها وارد شوند؛ و دولت عراق هیچ دخالتی در این موضوع نمی‌کرد، زیرا قرارگاه‌های مجاهدین همچون سفارتخانه‌های کشورهای خارجی، جزو خاک کشور مربوطه محسوب می‌شد که دولت عراق بر آن اتوریته‌ای نداشت. این واقعیت را بازرسان ملل متحد در عراق نیز گواهی کرده‌اند. ریچارد باتلر رئیس وقت آنسکام در گزارش خود به شورای امنیت در دسامبر ۱۹۸۸ نوشت: «در جریان بازرسی که در تاریخ ۲۶ نوامبر ۱۹۸۸ صورت گرفت، نمایندگان مدیریت ملی بارزسی [عراق] گفتند که این محل متعلق به مجاهدین ایران است و تحت کنترل آنهاست. رئیس اجرایی (باتلر) تصمیم گرفت که تیم آنسکام را از صحنه خارج کند تا ادعای مربوط به ماهیت ویژه این مکان حل وفصل شود. در جریان مذاکرات بعدی مستمر با نمایندگان مجاهدین ایران، این امر به رسمیت شناخته شده که تیمهای بازرسی حق بازرسی از هر نقطه‌ای در عراق را دارند.»(۳۱)
سال ۱۴۰۰ و انتخابات ریاست جمهوری که رسید بار دیگر هوای پاستور به سرش زد و حتی کاندیداتوری رئیسی هم مانع کاندیداتوری اش نشد. او در آخرین ساعات ثبت نام کاندیداها وارد ساختمان فاطمی شد، آنهم در شرایطی که ابراهیم رئیسی صبح همان روز کاندیداتوری اش را به ثبت رسانده بود اما حتی رفقای دیروزش یعنی پایداری ها هم حاضر نشدند در انتخاب بین او و رئیسی پشت او قرار گیرند تا در نهایت جلیلی تبدیل به یک «کاندیدای پوششی» و «ضربه گیر» در آن انتخابات شود و در نهایت بعد از حضور در مناظرات و تبلیغات انتخاباتی مجبور به انصراف از ادامه مسیر به نفع رئیسی شود.


در جریان بازرسی‌های آنمویک از عراق نیز بار دیگر دولت عراق بر این حقیقت تأکید کرد و نماینده دولت عراق طی یک نامه رسمی به آنمویک براین نکته تأکید کرد.
البته سال ۹۲ هم تلاش‌هایی برای کنار بردن جلیلی صورت گرفت ولی به نتیجه نرسید؛ چرا که این مرید مرحوم مصباح‌یزدی، حضور در انتخابات را تکلیف خود دانسته بود.


حکومت جمهوری اسلامی بارها در مورد وابستگی مجاهدین خلق ایران به حکومت‌های مختلف سخن پراکنی کرده‌است از شوروی، آمریکا، اسرائیل، عربستان سعودی، شیوخ خلیج فارس، و… اما حتی یک مورد از این تبلیغات را در هیچ دادگاهی نتوانسته به ثبت برساند؛ و با اینکه سازمان مجاهدین خلق ایران ده‌ها سال درگیر دادگاه‌های مختلفی بر سر لیست تروریستی بود.
حالا جلیلی برای انتخابات زودهنگام ریاست‌جمهوری آمده است؛ با همان حرف‌ها و همان بیانیه‌خوانی‌ها؛ با همان پاسخ‌ها به سوالات و همان راهکارها؛ او همان سعید جلیلی است که بوده؛ هیچ به‌روزرسانی در مواضع و عملکردش نشده است؛ او این بار هم می‌خواهد شانس خود را امتحان کند تا بلکه بتواند یک بار هم که شده قاطبه رای‌دهندگان به او رای دهند و اولین منصبش با رای مردم را تجربه کند؛ موضوعی که نه در مشهد و نه در ایران تا به حال برای سعید جلیلی رخ نداده است.


در نقطهٔ مقابل سند زیر از پارلمان آلمان است.
ورژن ۱۳۹۲ سعید جلیلی در انتخابات ۱۴۰۳! '''«تجارت نیوز»'''


پاسخ دولت فدرال آلمان به پرسش نمایندگان پارلمان: امید نوری پور، کلودیا روت (آوسبورگ)، دکتر کنستانتین فون نوتس، دیگر نمایندگان از فراکسیون حزب سبزها در پارلمان
<nowiki>https://tejaratnews.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D9%84%DB%8C-15/914284-%D9%88%D8%B1%DA%98%D9%86-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA</nowiki>


'''۵. بر اساس اطلاعاتی که دولت آلمان در اختیار دارد، منابع مالی سازمان مجاهدین برای تأمین هزینه فعالیت‌های خودش در آلمان و اروپا کدامند؟'''
ـــــــــــــــــــــــ


-بر اساس اطلاعات دولت آلمان، سازمان مجاهدین هزینه فعالیت‌های سیاسی خودش در اروپا را از جمله از طریق کمک‌های مالی و نیز از طریق پرداخت از سوی اعضایش تأمین می‌کند.
'''نام خانوادگی:جلیلی'''


پارلمان آلمان، انتشارات ۱۹/۴۲۷۸ دورهٔ نوزدهم، ۱۲٫۰۹٫۲۰۱۸
'''تاریخ تولد:15 شهریور 1344'''


=== غنائم عملیات چلچراغ ===
'''محل تولد:مشهد'''
غنائم بدست آمده از دو لشکر جمهوری اسلامی حدود ۲ میلیارد دلار تخمین زده شد.


این غنائم شامل موارد زیر بود:
'''تحصیلات:دکترای علوم سیاسی و معارف اسلامی'''
* ۵۴ فروند تانک.
* ۴۸ دستگاه زره پوش.
* ۳۳ قبضه توپ.
* سه دستگاه زره پوش مجهز به توپهای راداری شلیکا.
* انواع سلاح شامل توپ ۱۰۶ میلیمتری، موشک اندازهای کاتیوشا، مالیوتکا و تاو، دراگون و خودروهای حامل انواع این موشک‌ها.
* صدها دستگاه خودرو مخابراتی ترابری و لجستیکی.
* هزاران قبضه سلاحهای سبک و نیمه سنگین انفرادی و اجتماعی و خمپاره انداز.


== عکس‌های جعلی ==
'''زمینه فعالیت:تدریس و سیاست'''
[[پرونده:عکسهای فیلم نفوذی8.JPG|جایگزین=عکس‌های فیلم سینمایی نفوذی|راست|بندانگشتی|عکس‌های فیلم سینمایی نفوذی]]
[[پرونده:عکس تبلیغی رژیم ایران علیه مجاهدین.jpg|جایگزین=عکس تبلیغی رژیم ایران علیه مجاهدین|بندانگشتی|262x262پیکسل|عکس تبلیغی رژیم ایران علیه مجاهدین]]
عکسهای فتو شاب


رژیم ایران طی ۴۰ سال با انتشار انبوهی کتاب و مقاله و هم‌چنین ساختن انبوهی فیلم و سریال و مستند، علیه سازمان مجاهدین خلق ایران، به شیطان‌سازی گسترده‌ای پرداخته است. بخشی از این شیطان سازی مربوط به انتشار عکس‌هایی است که از آن به‌عنوان سند جنایت مجاهدین نام می‌برد که به چند نمونه‌ای آن اشاره می‌شود.
'''وضعیت تاهل:متاهل'''
[[پرونده:افشای عکس فیلم نفوذی در کانال تلگرامی وزارت اطلاعات.JPG|جایگزین=افشای عکس فیلم نفوذی در کانال تلگرامی وزارت اطلاعات|بندانگشتی|265x265پیکسل|افشای عکس فیلم نفوذی در کانال تلگرام وزارت اطلاعات]]
مثلاً در توضیح یک عکس در سایت قوه قضاییه نوشته «سند دل‌خراش از جنایت منافقین، این عکس در جریان اتفاقات سال‌های ۱۹۸۸ و ۱۹۸۹، در عراق گرفته شده». اما باید دید اصل این عکس از کجا گرفته شده، در فیلم نفوذی که در سال ۱۳۸۷، به سفارش وزارت اطلاعات ساخته شده است، سکانسی دارد که مثلاً مجاهدین دارند یک‌سری اکراد را در گودال می‌اندازند. بعد از اکران عکس‌های این فیلم در سایت‌هایی مثل سایت‌ خبرگزاری تسنیم، خبرگزاری جمهوری اسلامی، سایت ایران اینترلینک، یا سایت پی‌سی فارسی، که عکس‌هایی از فیلم سینمایی نفوذی منتشر کرده و عکسی هم که رژیم ایران به عنوان کردکشی علیه مجاهدین استناد کرده است، در این عکس‌ها دیده می‌شود. در سال ۱۳۹۱، در برنامه وب‌گردی ۲۰:۳۰، اولین بار این تصویر را به عنوان سند جنایت مجاهدین درج کرد. سپس خبرگزاری فارس، جوان آنلاین، باشگاه خبرنگاران جوان، خبرگزاری ایلنا، جوان‌آنلاین و... آن‌را درج کردند. ولی این عکس پس از مدت کوتاهی به صورت کاملاً بی سر و صدا حذف شد، چون خودشون فهمیدند که اشتباه است. زنی که در عکس مشاهده می‌شود، مربوط به هنرپیشه فیلم نفوذی به نام مریم نیک رفتار است که در این فیلم به اصطلاح نقش منافق را دارد. در واقع رژیم ایران این فیلم را ساخته و عکس گرفته و به عنوان سند علیه مجاهدین منتشر کرده است. فیلم نفوذی توسط سیمافیلم، محراب‌فیلم و بنیاد سینمایی فارابی که همه به نهادهای حکومتی وابسته هستند، به سفارش وزارت اطلاعات ساخته شده است.
[[پرونده:سایتهای رژیم ایران1.JPG|جایگزین=سایتهای رژیم ایران|بندانگشتی|690x690پیکسل|سایتهای رژیم ایران]]


=== عکس دیگر ===
'''همسر:فاطمه سجادی'''
[[پرونده:کاربر تویتر (منبع).JPG|جایگزین=منبع عکس، کاربر بسیجی تویتر|بندانگشتی|منبع عکس، کاربر بسیجی تویتر]]
عکس دیگری به نام صف مرگ یا تلخ‌ترین عکس تاریخ، به صورت گسترده در فضای مجازی، هم در پیام‌رسان تلگرام و هم در شبکه‌های اجتماعی مثل تویتر منتشر شد؛ و همه جا نوشته‌اند که این صف کودکانی‌ است که قرار است توسط مجاهدین در عملیات مروارید زنده به‌گور شوند. در سایت‌های حکومتی مثل سایت طرفداری، اقتصادآنلاین و سایت خبرآنلاین نیز با عناوین مشابه‌ای این عکس درج شده و منبع آن را صدا و سیما معرفی کرده‌اند. استناد صدا و سیما هم به تویت یک کاربر بسیجی در تویتر برمی‌گردد که در پین تویت خود نوشته است: «ما تجربه کردیم که درلحظه فتنه تا رهبر ما سید علی هست غمی نیست. جانم‌ـفدای‌ـرهبر». برای همین کاربر کامنت می‌گذارند که چرا دروغ به خورد مردم می‌دهی، که در جواب می‌گوید منبع آن یک سایت بی‌طرف است که لینکش را هم می‌گذارد. وقتی هم روی لینک کلیک می‌کنی، باز برمی‌گردد به همان سایت اقتصادآنلاین که منبع عکس را صدا و سیما معرفی کرده است!. همین عکس و خبر را رسانه و سایت‌های حکومتی منتشر و منبع را به هم‌دیگر پاس‌کاری می‌کنند. در سایت فراق نیوز که متعلق به وزارت اطلاعت است؛ همین خبر را هم با عکس رنگی و هم با عکس سیاه و سفید منتشر کرده و نوشته است: «۲۵ سال از این عکس و از عملیات مروارید منافقین و انفال صدام در کردستان عراق گذشت. تک‌تک این کودکان اکنون در خاک تجزیه شده‌اند. عملیات انفال، عملیاتی در سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۸۹، بود...». در صورتی که همه می‌دانند عملیات مروارید بعد از جنگ کویت در سال ۱۹۹۱، رخ داده است؛ یعنی این دو واقعه دست‌کم ۲ سال با هم اختلاف دارند و هیچ ربطی به هم ندارند. همان‌طور که روشن است این عکس توسط جاسم غضبانپور گرفته شده است. آقای غضبانپور در مصاحبه‌ای که با بی‌بی‌سی داشته، در بین عکس‌هایی که در زمان جنگ ایران و عراق گرفته است؛ این عکس هم به‌عنوان یکی از کارهایش نشان می‌دهد؛ و خاطرنشان می‌کند که این عکس متعلق به سال‌های ۶۶ و ۶۷ است. در سایتی به نام خروس جنگی، موضوع همین عکس را توضیح می‌دهد که عین مقاله به قرار زیر است:


عکس دیگری به نام صف مرگ یا تلخ‌ترین عکس تاریخ، به صورت گسترده در فضای مجازی، هم در پیام‌رسان تلگرام و هم در شبکه‌های اجتماعی مثل تویتر منتشر شد؛ و همه جا نوشته‌اند که این صف کودکانی‌ است که قرار است توسط مجاهدین در عملیات مروارید زنده به‌گور شوند. در سایت‌های حکومتی مثل سایت طرفداری، اقتصادآنلاین و سایت خبرآنلاین نیز با عناوین مشابه‌ای این عکس درج شده و منبع آن را صدا و سیما معرفی کرده‌اند. استناد صدا و سیما هم به تویت یک کاربر بسیجی در تویتر برمی‌گردد که در پین تویت خود نوشته است: «ما تجربه کردیم که درلحظه فتنه تا رهبر ما سید علی هست غمی نیست. جانم‌ـفدای‌ـرهبر». برای همین کاربر کامنت می‌گذارند که چرا دروغ به خورد مردم می‌دهی، که در جواب می‌گوید منبع آن یک سایت بی‌طرف است که لینکش را هم می‌گذارد. وقتی هم روی لینک کلیک می‌کنی، باز برمی‌گردد به همان سایت اقتصادآنلاین که منبع عکس را صدا و سیما معرفی کرده است!. همین عکس و خبر را رسانه و سایت‌های حکومتی منتشر و منبع را به هم‌دیگر پاس‌کاری می‌کنند. در سایت فراق نیوز که متعلق به وزارت اطلاعت است؛ همین خبر را هم با عکس رنگی و هم با عکس سیاه و سفید منتشر کرده و نوشته است: «۲۵ سال از این عکس و از عملیات مروارید منافقین و انفال صدام در کردستان عراق گذشت. تک‌تک این کودکان اکنون در خاک تجزیه شده‌اند. عملیات انفال، عملیاتی در سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۸۹، بود...». در صورتی که همه می‌دانند عملیات مروارید بعد از جنگ کویت در سال ۱۹۹۱، رخ داده است؛ یعنی این دو واقعه دست‌کم ۲ سال با هم اختلاف دارند و هیچ ربطی به هم ندارند. همان‌طور که روشن است این عکس توسط جاسم غضبانپور گرفته شده است. آقای غضبانپور در مصاحبه‌ای که با بی‌بی‌سی داشته، در بین عکس‌هایی که در زمان جنگ ایران و عراق گرفته است؛ این عکس هم به‌عنوان یکی از کارهایش نشان می‌دهد؛ و خاطرنشان می‌کند که این عکس متعلق به سال‌های ۶۶ و ۶۷ است. در سایتی به نام خروس جنگی، موضوع همین عکس را توضیح می‌دهد که عین مقاله به قرار زیر است:
'''فرزندان:یک فرزند پسر'''
[[پرونده:جاسم غضبانپور.JPG|جایگزین=جاسم غضبانپور|بندانگشتی|'''جاسم غضبانپور''']]
«سایت خروس جنگی


لبخند مرگ! تصویری جعلی از فاجعه ای حقیقی!
'''زندگی شخصی و خانواده سعید جلیلی'''


نیروان رضایی
سعید جلیلی یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 1403، در شهریور ماه سال 1344 در شهر مشهد متولد شد. پدر سعید جلیلی، محمد حسین جلیلی معلم و مدیر دبستان نواب صفوی مشهد بوده و مادرش آذری زبان و ظاهراً خانه‌دار است. دلیل آشنایی او با زبان فرانسه توانایی پدرش در صحبت به این زبان است. در مورد خواهر و برادر و یا دیگر اعضای خانواده سعید جلیلی اطلاعاتی در دسترس نیست.


عکسی کە مدت‌ھاست در فضای مجازی، تحت عنوان “صف مرگ” و “لبخند مرگ” دست بە دست می‌شود، توسط عکاس ایرانی (خرمشھری) “جاسم غضبانپور” عکاسی شدە است. چند سال پیش آقای غضبانپور درگروھی مربوط بە عکاسی در فیس بوک راجع‌بە این عکس توضیح دادە بودند اما بعد از مدتھا، متاسفانە ھم نام عکاس را فراموش کردە بودم و ھم توضیحاتشان را جایی ثبت نکردە بودم. از چند روز پیش کە دوبارە این عکس را با ھمین عناوین و توضیحات جعلی (صف کودکان کرد عراقی در انتظار زندە بە گور شدن توسط رژیم بعث در جریان نسل کشی #انفال) دیدم بار دیگر برای دوستانی در تلگرام و اینستاگرام توضیح دادم کە این عکس ربطی بە آن فاجعە ندارد و برای سندیت و دقت بیشتر در موضوع دوبارە پی‌گیر ماجرا
'''اصالت سعید جلیلی'''


شدم. از طریق یکی دو نفر از ھم‌کاران، برایم تجدید خاطر شد کە عکس از جاسم غضبانپور عکاس پیش‌کسوت جنگ است. با شمارەی موبایلشان تماس گرفتم و موضوع را با خودشان در میان گذاشتم. متعجب شدند کە باز ھم با وجود توضیحاتی کە قبلاً در این بارە دادەاند این جعل و انحراف دوبارە صورت گرفتە است.[[پرونده:سایت خروس جنگی.JPG|جایگزین=سایت خروس جنگی|بندانگشتی|سایت خروس جنگی]]غضبانپور توضیح داد کە عکس مورد نظر مربوط بە سال ھای ۶۶ و ۶٧ است کە کردھای عراقی بە مرزھای ایران پناە آوردە بودند و این عکس، مربوط بە صف دریافت نان و خرما از سربازان ارتش ایران است.
همانطور که در ابتدای این مطلب و بخش معرفی خانواده سعید جلیلی گفتیم، ایشان متولد مشهد و اصالتاً مشهدی هستند.
وی افزود: گرچە این عکس، ارتباطی بە فاجعەی انفال ندارد و آن داستان صف مرگ برای زندە بە گور شدن، روایتی کاذب در مورد این عکس است اما من بە عنوان عکاس #جنگ در مناطقی کە توسط رژیم بعث در کردستان عراق مورد نسل کشی قرار گرفتە بودند حضور داشتم و روستاھای زیادی را کە ویران و خالی از سکنە شدە بود را از نزدیک دیدەام و عکاسی کردەام.


این عکاس جنگ در ادامە گفت: حتی در یکی از سفرھا، با #کاوە_گلستان بودم و چندین فریم عکس از او در آن مناطق دارم کە ھنوز جایی منتشر نکردەام. وی در پایان دربارەی عکس مربوط بە صف کودکان افزود: این عکس، یک فریم از مجموعەی دو حلقە فیلم ٣۶ پردەای از این کودکان است و بخاطر روشنگری شما، ھم آن عکس و ھم دو فریم دیگر را کە مکمل
ازدواج و همسر سعید جلیلی


آن عکس است بە صورت فایل و کیفیت مطلوب و کادر و نور اصلی، برایتان ارسال می کنم کە بازنشر کنید.»
تنها اطلاعاتی که درباره همسر سعید جلیلی در فضای مجازی منتشر شده است نام و شغل اوست. فاطمه سجادی همسر سعید جلیلی پزشک عمومی است و در عرصه سیاست فعالیتی ندارد. با وجود حضور سعید جلیلی در انتخابات 1400 در مستند معرفی ایشان تصویری از همسرش منتشر نشد که بتوان آن را به عنوان عکس همسر سعید جلیلی در نظر گرفت. سعید جلیلی و همسرش در سال 1371 ازدواج کردند و ثمره این ازدواج یک فرزند پسر است.
[[پرونده:عکس جعلی.JPG|جایگزین=عکس فتوشاپ و جعلی|بندانگشتی|عکس فتوشاپ و جعلی]]
یک عکس دیگر


سعید کریمیان مدیر شبکه جم تی‌وی در تاریخ شبنه ۹ اردیبهشت ۱‍۳۹۶، در استبانبول ترکیه، هدف حمله مسلحانه قرار گرفت و به ضرب ۲۷ گلوله ترور شد. رژیم ایران با فتوشاب یک عکس جعلی درست کرده است که در آن  سعید کریمیان در کنار مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران، قرار دارد؛ و همین عکس را منتشر کرده و نوشته است که سعید کریمیان با مجاهدین رابطه داشته و ترور او یک تسویه حساب سازمانی بوده است. در حالی که وی هیچ ارتباطی با سازمان  مجاهدین نداشته و آقای سعید کریمیان نیز در گذشته ارتباط با مجاهدین را تکذیب کرده بود. اما اصل عکس مربوط به جلسه‌ای در مجلس سنای بلژیک در روز ۷ فروردین ۱۳۹۲ است که در آن خانم مریم رجوی حضور داشته است. رژیم ایران با صنعت فتوشاپ چهره‌ی ژرار دپره، رئیس جلسه، که اسم وی نیز در جلوی او دیده می‌شود را برداشته و به جایی آن چهره سعید کریمیان را گذاشته است؛ که هر دو عکس درج شده است. به گفته‌ی شورای ملی مقاومت ایران، ترور سعید کریمیان کار عوامل رژیم ایران بود است که اطلاعیه‌ای هم به قرار زیر در این خصوص منتشر کرد:
[[پرونده:عکس واقعی.JPG|جایگزین=عکس اصلی|بندانگشتی|عکس اصلی]]
ترور وحشيانه سعيد كريميان و همكارش در استانبول،جنايت سپاه پاسداران به دستور خليفه ارتجاع


مقاومت ايران ترور وحشيانه سعيد كريميان مدير شبكه تلويزيوني جِم و همكارش در استانبول را كه سپاه پاسداران هم‌زمان با روز پاسدار، به دستور خامنه‌اي مرتكب شده ، قوياً محكوم مي‌كند و خواهان پي‌گرد و كيفر قانوني آمران و عاملان جنايت و نام‌گذاري سپاه پاسداران در ليست‌هاي تروريستي است.
فرزند سعید جلیلی


رژيم آخوندي در آستانه انتخابات قلابي رياست جمهوري و بالا گرفتن جنگ قدرت دروني، بيش از پيش، نيازمند سركوب داخلي و توسل به اين‌گونه جنايت‌ها‌ي ضد انساني است.
جلیلی یک فرزند پسر به نام سجاد جلیلی دارد که در مورد زمینه فعالیت و حرفه فعلیش اطلاعاتی در دسترس نیست.


شايان توجه است كه رسانه‌هاي اطلاعات و سپاه آخوندها از مدت‌ها پيش با پخش اخبار و زندگي‌نامه‌هاي دروغين در مورد سعيد كريميان براي ترور و انتساب آن به مجاهدين زمينه سازي مي‌كردند. پس از ترور نيز خبرگزاري‌هاي سپاه پاسداران و نيروي تروريستي قدس (فارس و تسنيم) و سايت‌هاي اطلاعات آخوندها، بلادرنگ و بصورت كاملاً برنامه ريزي شده، به بازپخش همين جعليات مبادرت كردند. 
[[پرونده:سعید کریمیان در ترکیه.JPG|جایگزین=سعید کریمیان در ترکیه|بندانگشتی|سعید کریمیان در ترکیه]]
سپاه پاسداران و اطلاعات آخوندها با دروغ‌هاي زنجيره‌اي و جعل عكس و فيلم ادعا مي‌كردندكه سعيدكريميان كه با مجاهدين هم‌كاري تلويزيوني داشته، از كودكي در قرارگاه اشرف بزرگ شده و پدرش از شهيدان عمليات فروغ جاويدان است كه همه اعضاي خانواده اش را مخفيانه به اشرف برده بود. هيچ‌يك از اين مطالب صحت ندارد و كذب محض است و توسط سعيد كريميان از جمله در ۲۹ نوامبر۲۰۱۲ تكذيب شده بود.


مونتاژ عكس كريميان در كنار خانم مريم رجوي در سناي بلژيك در اجلاس ۲۷ مارس۲۰۱۳ (هفتم فروردين۱۳۹۲) و جابه‌جا كردن تصوير او با آقاي ژرار دپره، ترفند كثيف ديگري از سوي سپاه آخوندهاست. هر دو عكس براي مقايسه ضميمه است.
تحصیلات سعید جلیلی


دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران
با حضور او در انتخابات دوره قبل اطلاعاتی در مورد میزان تحصیلات وی رسانه‌ای شد که نشان می‌داد آقای دکتر سعید جلیلی بعد از گذراندن مقطع دیپلم در مشهد وارد دانشگاه تهران شده و رشته علوم سیاسی و معارف اسلامی را تا مقطع دکترا در این دانشگاه ادامه داده است.


۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۶ (۳۰آوريل ۲۰۱۷)
سعید جلیلی استاد دانشگاه امام صادق است و در این دانشگاه دیپلماسی پیامبر را تدریس می‌کند.


=== شرکت مجاهدین در جنگ ایران و عراق ===
'''قطع پای سعید جلیلی'''
یکی از مهم‌ترین اتهاماتی که رژیم ایران نسبت به سازمان مجاهدین خلق مطرح می‌کند، اتهام همکاری با عراق و صدام حسین در طول جنگ هشت ساله است. با توجه به جریان داشتن یک جنگ طولانی میان دو کشور و حضور مجاهدین خلق در عراق، این سخن دارای باورپذیری بیشتری نسبت به اتهامات دیگر بوده‌است.


==== مضامین اتهامات ====
جلیلی کاندید ریاست جمهوری 1403 یکی از جانبازان جنگ است که پای راست خود را در دی ماه سال 1365 در عملیات کربلای 5 از دست داد. دلیل قطع شدن پای سعید جلیلی نبود امکانات کافی در بیمارستان صحرایی منطقه شلمچه و وضعیت اورژانسی آن زمان بود که امکان درمان پای زخمی وی را غیر ممکن کرد.
اتهاماتی که رژیم ایران در این رابطه به سازمان مجاهدین خلق می‌زند گزاره‌های زیر یا مشابه آن را شامل می‌شود


<nowiki>*</nowiki> مجاهدین در طول جنگ هشت‌ساله با ارتش عراق همکاری کردند و علیه ارتش ایران جنگیدند.
'''سوابق سعید جلیلی، کاندیدای ریاست جمهوری'''


<nowiki>*</nowiki>تصویر مسعود رجوی با صدام حسین و طارق عزیز نشانهٔ همکاری این دو با یکدیگر است.
در ادامه نگاهی خواهیم داشت به دوران فعالیت دکتر سعید جلیلی از زمان جنگ تاکنون.


<nowiki>*</nowiki>مجاهدین به حکومت عراق اطلاعات می‌دادند و نقش ستون پنجم را ایفا می‌کردند.
'''سعید جلیلی در جبهه'''


<nowiki>*</nowiki> مجاهدین از حکومت عراق پول می‌گرفتند و تسلیح می‌شدند.
دکتر جلیلی یکی از چهره‌هایی است که در دوران دفاع مقدس در جبهه حضور داشته است و در چندین عملیات به عنوان دیده بان و جزو نیروهای اصلی مشغول فعالیت بود.


این اتهامات بخشی از شیطان سازی علیه مجاهدین حول موضوع جنگ ایران و عراق است. تنها پشتوانهٔ منطقی و حقوقی گزاره‌های فوق، حضور مجاهدین در عراق است، در حالی که به لحاظ قانونی و حقوقی، از حضور مجاهدین در عراق نمی‌توان به چنین نتیجه‌گیری‌ها و گزاره‌های
'''سعید جلیلی در وزارت امور خارجه'''


از سویی هیچ سندی که اتهامات بالا را اثبات کند از طرف رژیم ایران ارائه نشده‌است. پس از سقوط دولت عراق تمامی اسناد ارتش عراق به دست حکومت جدید افتاد که رابطهٔ بسیار خوبی با رژیم ایران دارد، با این‌همه تا کنون سندی مبنی بر مشارکت یا همکاری مجاهدین خلق با ارتش عراق منتشر نشده‌است. همچنین گزارشگران بین‌المللی که از عملیات مجاهدین علیه رژیم ایران به تهیهٔ گزارش می‌پرداختند، از توانایی و استقلال عمل مجاهدین سخن گفته‌اند. در عملیات چلچراغ که توسط مجاهدین خلق انجام شد. بیش از هشتاد خبرنگار از سراسر جهان به تهیهٔ گزارش پرداختند. همچنین تصویر مشترک مسعود رجوی و صدام حسین رئیس جمهور سابق و همچنین تصویر او با طارق عزیز، وزیر خارجه عراق توسط رسانه‌های خود مجاهدین منتشر شده‌است. این تصویر مربوط به یک ملاقات برای مذاکره در مورد صلح و پایان دادن به جنگ ایران و عراق است که توسط مجاهدین خلق دنبال می‌شد. همچنین سازمان مجاهدین تمامی اسناد خرید سلاح و مهمات و کالاهای تدارکاتی خود را منتشر کرده‌است. این اسناد که مورد تأیید مراجع قضایی هستند نشان می‌دهد که سازمان مجاهدین برای خرید اقلامی چون ماشین، پوتین نظامی، لباس، سلاح و … پول پرداخت کرده‌است.
سعید جلیلی در وزارت امور خارجه سابقه 18 ساله سعید جلیلی برای حضور در وزارت امور خارجه کشور جزو پررنگ‌ترین بخش‌های فعالیت وی در دولت‌های رئیس جمهورهای پیشین بوده است.


گزارشگران بین‌المللی که از عملیات مجاهدین علیه رژیم ایران گزارش تهیه می‌کردند مجاهدین در هیچ عملیاتی با عراق شرکت نکردند. در عملیات چلچراغ که منجر به فتح مهران توسط مجاهدین خلق شد، از سویی پس از سقوط دولت سابق عراق و بعد از اشغال هم که تمام اسناد جنگ دست عراق بود یک برگ هم رو نشد.
او که از سال 1368 کار خود را در دستگاه دیپلماسی کشور آغاز کرد در سن 26 سالگی به عنوان ریاست اداره بازرسی وزارت امور خارجه منصوب شد و در این پست تا سال 1375 باقی ماند.


عکس مسعود رجوی
'''سعید جلیلی در دفتر مقام معظم رهبری'''


عکس رو خود مجاهدین منتشر کردند. مجاهدین معتقد بودند که این جنگ باید متوقف بشه و مردم خواهان اون نیستند. صدام نیز خواهان توقف بود. مجاهدین در این دیدار قرارداد صلح امضا کردند. در این قرار داد صدام به تمامی حقوق ایران اذعان کرد و اعلام کرد که اگر رژیم پای او بیاد ما پیشاپیش موافقیم. بمباراان هم تازه متوقف شد. (داستان جایزه صلح هندوستان)
دکتر جلیلی در سال 1380 و در سن 36 سالگی به عنوان مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبر رسید و فعالیت خود را در این عرصه آغاز کرد.


مجاهدین هیچ اطلاعاتی ندادند.
'''سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی'''


==== علت حضور مجاهدین در عراق ====
سال 1386 بود که با حکم محمود احمدی نژاد، دکتر سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی شد؛ این سمت بعد از استعفای دکتر علی لاریجانی به ایشان رسید.
اول باید بدانیم چرا جنگ شروع شد


سیاست جنگ‌افروزی رژیم. بهش نیاز داشت.
'''سعید جلیلی در مذاکرات هسته‌ای 5+1'''


پس جنگ یک جنگ میهنی نبود. جنگ تضمین بقا بود.
یکی دیگر از سوابق جلیلی حضور او به عنوان مسئول مذاکرات هسته‌ای 5+1 بود.


صلح در دسترس بود
'''سعید جلیلی در مجمع تشخیص مصلحت نظام'''


مردم جنگ نمی‌خواستند
ادامه مسیر فعالیت دکتر جلیلی در سال 1392 با عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام شکل گرفت.


به همین دلیل مجاهدین صلح کردند
'''سعید جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری'''


حمایت‌ها از صلح
جلیلی پیش از این در سال‌های 1392 و 1400 نامش را در میان کاندیداهای ریاست جمهوری به ثبت رساند که در دوره اول یعنی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 بعد از حسن روحانی و قالیباف در جایگاه سوم قرار گرفت و در سال 1400 دو روز پیش از تاریخ رأی‌گیری انتخابات ریاست جمهوری به نفع سید ابراهیم رئیسی انصراف داد.


از صلح نمی‌شود فقط حرف زد. مجاهدین باید عملاً رژیم را وادار به صلح می‌کردند.
'''سمت سعید جلیلی در دولت رئیسی'''


عملیات مستقل ارتش آزادی‌بخش از ۳۰ خرداد ۶۶ تا ۲۸ خرداد۶۷(چلچراغ) برای درهم شکستن ماشین جنگی خمینی شروع شد. اولا مجاهدین همه اسرا رو آزاد می‌کردند. در تمام مناطق عملیاتی با بلندگو اعلام می‌کردند که ما مجاهدین هستیم.
پس از انتخاب شهید رئیسی به عنوان رئیس جمهور ایران و حالا شهادت ایشان سوالاتی در مورد سمت سعید جلیلی در دولت رئیسی وجود دارد که وی احتمالاً در مناظرات ریاست جمهوری به آنها اشاره خواهد کرد.


پس از یک سال جنگ در اثر عملیات مجاهدین متوقف شد. خمینی مجبور شد زهر آتش‌بس بخورد. چون چلچراغ تا مهران رفت و از ارتش رژیم چیزی نمانده بود.
بیوگراف سعید جلیلی و سوابقش '''«نمناک»'''


اگه جنگ ادامه داشت.
<nowiki>https://namnak.com/saeed-jalili-biography.p93886</nowiki>


(فاکت‌های رژیمی‌ها که گفتند اگر امام نمی‌پذیرفت اینها تا طهران می آمدند)
ـــــــــــــــــــ


=== شستشوی مغزی اعضاء ===
۸ تیر ۱۴۰۱
== تروریسم ==
رژیم ایران، سازمان مجاهدین خلق را متهم به تروریست می‌کند و مدعی است ۱۷هزار نفر بر اثر تروریسم کشته شده‌اند. در این رابطه نیز با نشان دادن تصاویر وحشتناک و اجساد تکه تکه شده، تلاش کرده آن‌ها را به مجاهدین خلق نسبت بدهد. اما طی ۲۰ حکم دادگاه‌های بین‌المللی،‌ این اتهام از سازمان مجاهدین خلق ایران رفع شد. قضات ضد تروریستی فرانسه در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۰، با صدور حکم منع تعقیب در زمینه اتهام‌های تروریسم و تامین مالی تروریسم به نفع اعضا و هواداران مجاهدین رای صادر کردند. این قضات تصریح کردند که عملکردهای مقاومت ایران چه در حال و چه در گذشته ربطی به تروریسم ندارد و مقاومت علیه استبداد محسوب می‌شود.<ref>[https://www.iranncr.org/%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D8%B5%D8%AF-%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%AF/1771-%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AA-%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%BE%D8%A7%D8%8C-%D9%81%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%85-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D9%85%D8%A8%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D9%84%D8%BA%D9%88-%D8%A8%D8%B1%DA%86%D8%B3%D8%A8-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%B1%D8%AF-%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D9%87%D8%B2%DB%8C%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A7-%D9%85%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85-%DA%A9%D8%B1%D8%AF دیوان عدالت اروپا، فرجام‌خواهی فرانسه از حکم دادگاه عمومی مبنی بر لغو برچسب تروریستی علیه مجاهدین را رد کرد]</ref>


همچنین وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران،‌ در جنگ تبلیغاتی و با ساختن فیلم‌ها تلاش کرده‌اند علیه سازمان مجاهدین شیطان سازی کنند. پیک شادی سیمای آزادی، در یکی از برنامه‌های خود، پشت پرده ماجرای یکی از فیلم‌های ساخته شده توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را افشا می‌کند.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=mSSA-KVeg0w پشت پرده‌های یک عکس جنجالی در آفساید فیلم نفوذی]</ref>
نماینده خامنه‌ای در شورای عالی امنیت نظام به هراس فزاینده رژیم از مجاهدین اعتراف کرد ـ ۸تیر۱۴۰۱


=== احکام دادگاه‌های بین‌المللی ===
به دنبال اظهارات ولی فقیه ارتجاع ورئیسی جلاد علیه مجاهدین، پاسدار سعید جلیلی، نماینده خامنه‌ای در شورای عالی امنیت نظام نیز هراس فزاینده رژیم از مجاهدین راآشکار کرد وبا اشاره به تاثیر آموزش‌های تبیین جهان آقای مسعود رجوی در سال ۱۳۵۸گفت: امروز هم دشمن در حال شبه ‌افکنی و ایجاد مسئله برای نظام هستند!
* دادگاه عدالت اروپا ۴ بار به سود سازمان مجاهدین خلق ایران، مبنی بر خروج از لیست تروریستی اتحادیه اروپا حکم صادر کرده است. اولین حکم دادگاه عدالت اروپا، در ۲۱ آذر ۱۳۸۵ (۱2 دسامبر ۲۰۰۶) صورت گرفت.<ref>[https://www.delistmek.com/court-rulings/eu-courts/2006-ruling/ EU court Rulling: A testament of the Iranian resistance's legitimacy]</ref>
* ۲ آبان ۱۳۸۷ (۲۳ اکتبر ۲۰۰۸)، دادگاه عدالت اروپا برای دومین بار تصمیم اتحادیه اروپا برای حفظ مجاهدین در لیست را لغو کرد و حکم داد که شورای وزیران اتحادیه اروپا مدارک و استدلال کافی برای تصمیم خود ارائه نکرده است.
* ۲۵ تیر ۱۳۸۷ (۱۵ ژوئیه ۲۰۰۸) و ۱۴ آذر ۱۳۸۷ (۴ دسامبر ۲۰۰۸)، دادگاه عدالت اروپا با صدور سومین و چهارمین حکم، برچسب تروریستی اتحادیه اروپا علیه سازمان مجاهدین خلق ایران را لغو کرد.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/36262 سومین حکم دادگاه عدالت اروپا مبنی بر لغو برچسب تروریستی علیه سازمان مجاهدین خلق]</ref><ref>[https://www.delistmek.com/court-rulings/eu-courts/2008-ruling/ European Court Rulling]</ref>
* ۹ آذر ۱۳۸۶ (۳۰ نوامبر ۲۰۰۷)، دادگاه عالی انگلستان گفت: سازمان مجاهدین درگیر تروریسم نیست و حفظ آن در لیست تروریستی غیرعقلانی است.<ref>[https://www.delistmek.com/court-rulings/uk-courts/poac-ruling/ POAC Rulling]</ref>
* ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۷ (۷ مه ۲۰۰۸)، دادگاه استیناف انگلستان تصمیم دادگاه عالی انگلستان مبنی بر لغو ممنوعیت مجاهدین را ابقا نمود و تصریح کرد مدارک محرمانه نظر این دادگاه را مبنی بر این که سازمان مجاهدین درگیر تروریسم نیست، تقویت کرده است.<ref>[https://www.delistmek.com/court-rulings/uk-courts/court-of-appeal/ Britain's court of appeal orders PMOI removal from terror list]</ref>
* ۲۵ تیر ۱۳۸۹ (۱۶ ژوئیه ۲۰۱۰)، دادگاه استيناف واشنگتن اتهام تروريستی عليه سازمان مجاهدين را نپذيرفت و آن را ناقض پروسه عادلانه دادرسی و فاقد شواهد لازم توصيف كرد و پرونده را برای تجديد نظر به وزير خارجه وقت، ارجاع داد.<ref>[https://www.delistmek.com/court-rulings/us-courts/2010-ruling/ US courts of appeals rules that decision by the secretary of state to maintain the MEK on the FTO list violated due process and lacked sufficient evidence]</ref>
* ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۰ (۱۲ مه ۲۰۱۱)، دادگستری فرانسه و قاضی تحقیق ضدتروریسم، دستور ابطال اتهام تروریسم علیه سازمان مجاهدین خلق ایران را صادر کرد.<ref>[https://www.delistmek.com/court-rulings/france-court/ French judiciary annuls terrorism charges against the MEK]</ref>
* چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۰ (۲۱دسامبر ۲۰۱۱)، سیزده قاضی دیوان عدالت اروپا در لوگزامبورگ، فرجام‌خواهی دولت فرانسه از حکم ۴دسامبر ۲۰۰۸ دادگاه اتحادیه اروپا مبنی بر لغو برچسب تروریستی علیه سازمان مجاهدین خلق ایران را مردود اعلام کرد و حکم دادگاه عدالت اروپا را که منجر به خروج سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست اتحادیه اروپا گردید، تأیید نمود.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=3nIfPBwpmKY دادگاه عدالت اروپا حذف مجاهدین از لیست را تایید کرد] ، یوتیوب</ref><ref>[https://www.mojahedin.org/news/101693/__cat_url__ ۱۳ قاضی دیوان عدالت اروپا فرجام‌خواهی فرانسه از حکم دادگاه عدالت اروپا را مردود اعلام کرد]</ref>
* ۱۲ خرداد ۱۳۹۱ (۱ ژوئن ۲۰۱۲)، دادگاه استیناف آمریکا، با حکم مندیمس به وزیر خارجه دستور داد تا سازمان مجاهدین خلق ایران را از فهرست سازمان‌های تروریستی (FTO) حذف کند.<ref>[https://www.delistmek.com/wp-content/uploads/2012/06/Court-of-Appeals-PMOI-order-June012012.pdf US court of appeals enforce the court's July 2010 rulling]</ref>


=== انفجار حرم امام رضا ===
پاسدار سعید جلیلی- ۶تیر۱۴۰۱
حرم امام رضا در تاریخ ۳۰خرداد سال ۱۳۷۳ در روز عاشورا، ساعت ۱۴۲۶بعدازظهر با میزان ۱۰پوند مواد منفجره تی ان تی منفجر شد. این انفجار بزرگ ۲۷ نفر کشته و ۳۰۰ نفر زخمی برجای گذاشت. رژیم ایران سازمان مجاهدین خلق ایران را عامل این انفجار معرفی کرد و گفت هدف سازمان مجاهدین از این انفجار ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی بود. در همین رابطه رژیم ایران دو زن را به همین اتهام در مصاحبه تلوزیونی علیه مجاهدین به صحنه آورد تا ثابت کند این انفجار توسط مجاهدین خلق انجام شده است. سازمان مجاهدین بلافاصله این اتهام را رد کرد و اعلام کرد این کار توسط وزارت اطلاعات برای بدنام کردن سازمان مجاهدین خلق انجام شده است.


==== طرح وزارت اطلاعات ====
اون زمان یادتان است  اطلاعیه هایی منتشر میشد یک عده بنام خلق یک عده بنام خدا و خلق منافقین یک همین ها نشانه های انحراف است  
پس از فضاسازی‌های بسیار و تبلیغات گسترده و مصاحبه‌های متعدد در تلوزیون برای نسبت دادن این انفجار به مجاهدین خلق و مواضع سازمان مجاهدین خلق درباره انفجار و محکوم کردن آن و ارائه مدرک دال بر دست داشتن وزارت اطلاعات در انفجار حرم امام رضا برای بدنام کردن مجاهدین خلق، در نهایت پس از بروز اختلافات در وزارت اطلاعات، پرده از جنایت و توطئه انفجار حرم در تاریخ آذر ۱۳۷۸برداشته شد و سازمان قضایی نیروهای مسلح بمب‌گذاری و انفجار در حرم امام رضا را در اطلاعیه‌ای به باند سعید امامی نسبت داد و معلوم شد این انفجار و کشتار توسط وزارت اطلاعات رژیم ایران طراحی و اجرا شده است. لازم به ذکر است که در زمان انفجار حرم امام رضا، سعید امامی معاون وزارت اطلاعت و از ارکان اصلی وزارت اطلاعات بود و مجاهدین خلق را متهم به این انفجار کرده بود.


در همین رابطه عمادالدین باقی در کتابش با نام تراژدی دموکراسی در ایران، جلد دوم چگونگی انفجار حرم امام رضا و نقش باند سعید امامی در این انفجار را شرح می‌دهد و در آن، عنوان می‌کند که رژیم ایران یک زندانی را زیر شکنجه وادار به اعتراف به انفجار و وابستگیش به مجاهدین خلق می‌کند. عمادالدین باقی در این رابطه نوشت:
من خاطرم هست این سرکرده گروهک منافقین اون زمان یک جلساتی را راه انداخته بود تحت عنوان تبیین جهان...  


«با توجه به فرضیه قریب به واقع زندانی بودن "مهدی نحوی" میتوان گفت که وی در طی این مدت تحت فشار و شکنجه برای اعتراف به انفجار حرم امام رضا قرار گرفته است. بدیهی است فردی که روح او از ماجرا بیاطلاع بوده به آسانی تن به چنین اعترافی نمیدهد، به ویژه اگر عرق مذهبی داشته باشد و از طرف دیگر میداند با چنین اعترافی حکم مرگ خویش را امضا خواهد کرد. سرانجام پس از ناامید شدن از کسب اعتراف باید سناریو را به گونه ای دیگر اجرا کرد. مهدی نحوی با اتومبیل افراد سعید امامی به تهرانپارس در یکی از شلوغترین نقاط که ایستگاه مسافران نیز هست، آورده میشود تا عده زیادی از مردم تهران شاهد باشند. به او یک قبضه کلت کمری خالی از فشنگ داده و چنین فریب داده میشود که میخواهند او را فراری دهند. مهدی نحوی، جوان بی تجربه ای که گمان میکند فرشته نجات به سراغ او آمده است با خیالی خام از اتومبیل بیرون فرستاده میشود. او چونان محکومی گریزپا به سوی سرنوشتی نامعلوم -به امید رهایی و بیخبر از سناریوی طراحی شده- شتابان می دود. چند لحظه بعد ماموران از اتومبیل بیرون آمده و فرمان ایست میدهند. نحوی هم‌چنان شتابان می دود، اما گلوله ها امان نمیدهند و او نقش بر زمین میشود و در حالیکه عده زیادی از مردم شاهد بودند که او در حال فرار و ماموران در حال تعقیب بودند و به او ایست دادند اما فرد فراری که اسلحه ای هم نزد خود داشت تسلیم نشد و هدف قرار گرفت. شب همان روز در اخبار سراسری صدا و سیما گفته شد که عده زیادی از مردم شاهد این درگیری بوده اند. ماجرا به اندازه ای طبیعی بود که هیچ‌کس به ساختگی بودن سناریوی نحوی تردید نمیکند»<ref>کتاب تراژدی دموکراسی در ایران-عمادالدین باقی</ref><ref>[http://archive.mashal.org/content.php?t=%D8%A8%D9%85%D8%A8%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%DB%8C%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AD%D8%B1%D9%85%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%20%D8%B1%D8%B6%D8%A7%20%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7%20%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A7%D8%B7%D9%84%D بمبگذاری در حرم امام رضا توسط وزارت اطلاعات ایران انجام شده بود-سایت مشعل]</ref>.
یکسری مطالبی را بیان میکرد بعد هم اینها را پخش میکردند بشکل جزوه تحت عنوان تبیین جهان...


==== اعتراف رژیم ایران به انفجار حرم ====
اگر امروز شما می بینید دشمن ، مخالفین انقلاب اسلامی با این امپراطوری رسانه ای که دارند با این فضای امکاناتی که نسبت به ۴۰ سال پیش بسیار بیشتر شده است از ماهواره فضای مجازی از چی چی چی مرتب درحال شبه افکنی تردید افکنی ایجاد یاس و مسائلی از این قبیل هستند این اقتضاء اش  چیست؟ یک حرکت مستمر و مجاهدانه و جهادی مثل شهید دیالمه شهید دیالمه را میتوان نمونه برجسته جهاد تبیین دانست...  
بسیاری از روزنامه‌های رژیم ایران از زبان فرماندهان سپاه و کسانی که سابق در امور مربوط به نظام مسئولیت داشتند، انفجار حرم امام رضا را کار وزارت اطلاعات دانستند و در اظهار نظرهای مختلف آن را بیان کردند. در همین رابطه یکی از فرماندهان سابق در سپاه درباره واقعه انفجار حرم امام رضا عنوان کرد که وزارت اطلاعت کشیش‌های مسیحی مخالف نظام جمهوری اسلامی را به قتل رساند و این قتل‌ها را به گردن مجاهدین انداخت تا هم از دست کشیش‌های مسیحی خلاص شود هم مجاهدین خلق بی‌آبرو شوند. اکبر گنجی ادامه داد که انفجار در حرم امام رضا و بلافاصله نسبت دادن آن به مجاهدین خلق، کار وزارت‌ اطلاعات بود و نه کار مجاهدین خلق<ref>روزنامه رسالت، ۱۴ آذر ۱۳۷۸</ref>.


=== قتل کشیش‌های مسیحی ===
از همان روزهای اول انقلاب اسلامی خطر انحراف منافقین را خطر انحراف گروهک های مختلف را بیان میکرد
قتل کشیش‌های مسیحی در ایران، در دهه ۷۰، در فاصله دی‌ماه سال ۱۳۷۲ تا تیر ماه ۱۳۷۳جریان داشت. در این دوران رهبران کشیش‌های مسیحی در سلسله عملیات سازماندهی شده توسط [[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی|وزارت اطلاعات]] به قتل رسیدند.


از جمله کشیش‌های مسیحی که در این دوران به قتل رسیدند، اسقف هوسپیان مهر، کشیش مهدی دیباج و اسقف تاتائوس میکائیلیان بودند. به گفته « اکبر گنجی » عامل رژیم ایران در وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران، این کشیش‌ها به دلیل قبول نداشتن نظام سیاسی ایران و فعالیت‌هایشان برای حقوق بشر و حقوق اقلیت‌ها در ایران به دست وزارت اطلاعات به قتل رسیدند. وزارت اطلاعات قتل‌ این کشیش‌ها را به  [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین خلق]] نسبت داد.<ref>[https://mohabatnews.com/?p=27011 قتل های زنجیره ای «کشیشان مسیحی» به روایت وزیر پیشین کار جمهوری اسلامی-آژانس خبری مسیحیان ایران]</ref>
'''اعتراف پاسدار سعید جلیلی به هراس فزاینده رژیم از مجاهدین «سیمای آزادی»'''


در این سلسله قتل‌ها اسقف هائیک‌ هوسپیان‌مهر از بالاترین رهبران روحانی مسیحی در ایران و رهبر شورای روحانیان کلیسای انجیلی و رئیس مجامع ربانی ایران در ۲۹ دی ۱۳۷۲، توسط وزارت اطلاعات رژیم ایران به قتل رسید.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4622 ۲۹ دی سالروز قتل کشیش آزادیخواه اسقف هائیک هوسپیان مهر کشیش-سایت مجاهد]</ref>
<nowiki>https://iranntv.com/910610_%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%B3-%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87</nowiki>


اسقف تاتائوس میکائیلیان رئیس شورای پروتستان‌های ایران در ۱۳ تیر ۱۳۷۳ در سن ۶۲ سالگی در مسیر رفتن به دانشگاه تهران، با شلیک گلوله به قتل رسید. کشیش میکائیلیان جانشین کشیش هوسپیان‌مهر و رئیس پیشین شورای کشیشان پروتستان ایران بود که ۶ ماه پیش از آن ربوده شده و به قتل رسیده بود.<ref name=":0">[https://www.iran-efshagari.com/%d9%82%d8%aa%d9%84-%d8%b3%d9%87-%da%a9%d8%b4%db%8c%d8%b4-%d8%b4%d8%b1%db%8c%d9%81-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%88-%d9%86%d8%b3%d8%a8%d8%aa-%d8%af%d8%a7%d8%af%d9%86-%d8%a7%db%8c%d9%86/ قتل سه کشیش شریف ایرانی و نسبت دادن این توطئه جنایتکارانه به مجاهدین-سایت ایران افشاگر]</ref>
ــــــــــــــــــــــــــــ


کشیش مهدی دیباج رهبر کلیسای انجیلی در روز ۱۶ خرداد ۱۳۷۳ هنگام تردد در مسیر فرودگاه مهرآباد ربوده شد و جسد مثله شده‌ی وی در منطقه‌ای جنگلی در اطراف تهران کشف شد.<ref>[https://www.iran-efshagari.com/%d9%82%d8%aa%d9%84-%da%a9%d8%b4%db%8c%d8%b4%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%b3%db%8c%d8%ad%db%8c-%d8%9b%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d8%af%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%82%d8%aa%d9%84%e2%80%8c%d8%b9%d8%a7%d9%85/ قتل کشیش‌های مسیحی ؛در ادامه قتل‌عام مجاهدین سال ۶۷]</ref>
سعید جلیلی چهار میلیونی


مدتی بعد، مقامهای وزرات اطلاعات سه زن را به عنوان اعضای مجاهدین در تلویزیون ظاهر کردند. آنها «اعتراف» کردند که رهبران مسیحی ایران را به دستور مجاهدین کشته‌اند و اجساد آنها را قطعه قطعه کرده در فریزر خانه‌ای جا داده‌اند. جمهوری اسلامی سپس برای آنها یک دادگاه تشکیل داد.


  بعدها وقتی که جناح‌های حکومت جمهوری‌اسلامی اختلاف‌هایشان بالا گرفت، این موضوع را فاش کردند که قتل اسقف‌های مسیحی به وسیله وزارت اطلاعات صورت گرفته است.
نیویورک تایمز از سعید جلیلی به عنوان یکی از نامزدهای بالقوه انتخابات پیش رو نام برده است.
==== علت قتل کشیش‌ها در ایران ====
علت قتل کشیش‌های مسیحی در ایران به خاطر فعالیت‌های این کشیش‌ها برای افشاگری در رابطه با نقض حقوق بشر و آزادی اقلیت‌های مذهبی، به ویژه مسیحیان در ایران بود که از طرف رژیم ایران تحمل نمی‌شد. [[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی|وزارت اطلاعات]] برای مهار این فعالیت‌ها از جهتی این کشیش‌ها را به قتل رساند، و از طرف دیگر می‌خواست این قتل‌ها را مانند پرونده‌ی انفجار حرم امام رضا متوجه [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] کرده و آن‌ها را در جهان، متهم به تروریسم کند.


طی گزارش‌هایی که بعدها در جریان نزاع‌های باندی در ایران افشا گردید، معلوم شد که رژیم ایران می‌خواست با یک تیر دو نشان بزند؛ از یک طرف مجاهدین خلق را در اروپا و سایر نقاط جهان به تروریسم محکوم کند و از طرف دیگر خود را قربانی تروریسم مجاهدین نشان دهد.
==== جزئیات قتل از زبان عوامل وزارت اطلاعات ====
مهدی خزعلی در ۴ شهریور ۱۳۹۵ از قول علی ربیعی «وزیر دولت روحانی» چنین روایت کرد:<blockquote>«یکی از کارهای وحشتناکی که مقام‎های امنیتی جمهوری اسلامی کرده‌اند این بود که سه دختر را طعمه کردند برای اینکه ببینند دو کشیش مسیحی آیا تبشیر و تبلیغ مسیحیت می‎کنند یا نه، اینها فکر می‎کردند در همین حد طعمه هستند که بروند و بگویند ما می‎خواهیم به کیش مسیحیت بیاییم و شما ما را تبشیر کنید، به خانه‎ی آن دو کشیش می‎روند اما جلوی چشم سه دختر کشیش‌ها کشته می‎شوند و قطعه قطعه می‎شوند و داخل یخچال گذاشته می‏شوند.»</blockquote>خزعلی از قول علی ربیعی ادامه داده و می‌گوید:<blockquote>«دختران مجبور می‎شوند مصاحبه کنند و اعتراف کنند که ما از طرف [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] ماموریت داشتیم کشیش‌ها را بکشیم و آن‎ها گمان می‎کنند برای آزادی این مصاحبه را باید انجام دهند، به آن‎ها قول داده بودند، اما امنیتی‎ها از لو رفتن ماجرا می‎ترسند و حکم اعدام هر سه طعمه را امضا می‎کنند اما بعدها به ۱۵ سال حبس متهم می‎شوند»<ref>[https://mohabatnews.com/?p=27011 قتل های زنجیره ای «کشیشان مسیحی» به روایت وزیر پیشین کار جمهوری اسلامی-آژانس خبری مسیحیان ایران]</ref>.</blockquote>
==== اطلاع سران جمهوری اسلامی از قتل‌ها ====
===== اعتراف یوسفی اشکوری =====
در روزنامه عصر آزادگان به نقل از یوسفی اشکوری درمورد قتل کشیش‌های مسیحی نوشته شد:<blockquote>«وقتی بنا به گفته گنجی کشیشان مسیحی با آن طرز فجیع کشته می‌شوند و بعد سه زن زندانی را به تلویزیون می‌کشانند و اعترافات دروغین آنان را پخش می‌کنند و بعد با محاکمه قلابی حکم عادلانه و توأم با شفقت اسلامی! صادر می‌کنند، آیا باز این عملیات محفلی و مربوط به چهار نفر بوده است؟… با این‌که مدت‌هاست (حداقل از یک سال پیش) از انجام قتل‌های متعدد سیاسی در طول یک دهه گذشته به‌وسیله برخی از اعضا یا عوامل وزارت اطلاعات یا احتمالا نهادهای دیگر سخن می‌رود (قتل‌هایی که به گفته برادر رئیس‌جمهور به حدود ۸۰ فقره می‌رسد) اما چرا تاکنون هیچ مقام رسمی در این زمینه اظهارنظر نکرده است؟… البته در مقابل این سکوت، شواهد و قرائنی دال بر صحت این مدعا وجود دارد که ازجمله می‌توان به سخنان مشهور روح‌الله حسینیان اشاره کرد. ایشان صریحا اعلام کرد سعید امامی معتقد به گردن زدن تمامی مخالفان بوده و در داخل و خارج صدها عملیات (آدمکشی) داشته است.»</blockquote>
یوسفی اشکوری ضمن رد این نظریه که قتل‌ها محفلی و توسط عده‌ای خودسر انجام شده افزود: «اگر این مدعیات درست باشد و آدمکشی‌هایی در این سطح و با این تنوع (ازنظر تیپ فکری و سیاسی و جهات دیگر قربانیان) آن‌ هم در طول حداقل یک دهه روی‌داده باشد، آیا در این صورت بازهم می‌توان قتل‌ها را «محفلی» و آدمکشان را «خودسر» و انگیزه‌های آنان را «ضربه زدن به‌نظام» دانست؟ بدیهی است که حوزه تصمیم و عمل از محدوده چند جوان خودسر و گردآمده در یک محفل کاملا شخصی بسیار فراتر بوده و با هیچ منطقی نمی‌توان پذیرفت که قاتلان محدود مثلا چهار، پنج‌نفره در طول یک دهه پیوسته آدم کشته و ده‌ها و احتمالا صدها نفر را در داخل و خارج به قتل رسانده‌اند تا به‌نظام ضربه بزنند. این چگونه ضربه زدنی به‌نظام بوده است که تمامی مقتولان از «دگراندیشان و مخالفان (واقعی یا توهمی) بوده‌اند؟ آیا تمامی این تصمیم‌ها و عملیات به‌وسیله سعید امامی صورت گرفته است؟ آیا می‌توان قبول کرد مسئولان کشور از این عملیات بی‌اطلاع بوده‌اند؟… وقتی صریحا اعلام می‌شود امامی عقیده داشته که باید گردن همه مخالفان را زد و عملا نیز این کار را می‌کرده است. آیا باز می‌توان پذیرفت که هیچ مقامی از آن اطلاع نداشته است راستی چه کسی باید به این پرسش‌ها پاسخ گوید؟»


==== قتل برای امنیت ملی ====
حسین شریعتمداری، مدیر‌مسئول منصوب علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در روزنامه کیهان نیز گفته است: «مردم قطعا به دنبال کسی که با رئیسی زاویه دارد نمی‌روند.»
روزنامه ابرار در تاریخ ۵ دی ۱۳۷۸ به نقل از نشریه ارزش‌ها در این رابطه می‌گوید<blockquote>«طرح به‌ دره‌ افکندن اتوبوس حامل نویسندگان، قتل‌عام کشیش‌های مسیحی، بمب‌گزاری در حرم امام‌رضا(ع)،… گوشه‌ای از اقدام‌های همکاران و همفکران فلاحیان در وزارت اطلاعات بود که تحت عنوان تحکیم پایه‌های امنیت ملی انجام می‌شد... آیا فلاحیان در زمانی که عهده‌دار وزارت اطلاعات بود، جز هاشمی رفسنجانی رئیس دیگری داشته است؟»<ref>[https://www.iran-efshagari.com/%d9%82%d8%aa%d9%84-%d8%b3%d9%87-%da%a9%d8%b4%db%8c%d8%b4-%d8%b4%d8%b1%db%8c%d9%81-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%88-%d9%86%d8%b3%d8%a8%d8%aa-%d8%af%d8%a7%d8%af%d9%86-%d8%a7%db%8c%d9%86/ قتل ۳ کشیش ایرانی-سایت ایران افشاگر]</ref>.</blockquote>


=== موضع‌گیری خانم مژگان پارسایی ===
خانم مژگان پارسایی، جانشین رهبری سازمان مجاهدین خلق در اشرف، در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۸۶، در برابر اتهام تروریستی که رژیم ایران به سازمان مجاهدین خلق نسبت می‌داد، آمادگی ۳۵۰۰ تن از مجاهدین را برای شرکت و شهادت دادن در هر دادگاه بین‌المللی در فرانسه یا هر کشور دیگر اروپایی که براساس حقوق بین‌الملل و موازین جهان‌شمول قضایی تشکیل شود، اعلام نمود.<ref>[https://www.mojahedin.org/news/20677/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85-%D9%85%DA%98%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%AF%DA%AF%DB%8C-3500-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%AE%D9%84%D9%82-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%D9%88-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%87%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A8%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%86%D9%85%D9%88%D8%AF خانم مژگان پارسایی، آمادگی ۳۵۰۰ مجاهد خلق را برای شرکت و شهادت دادن در هر دادگاه بین‌المللی اعلام نمود]</ref>


== سکت و فرقه‌گرایی ==
شریعتمداری سابقه طولانی در پیش‌بینی دقیق نتایج انتخابات، از جمله در انتخابات سال ۸۸، پیش از برگزاری آن دارد.
اتهام سکت و فرقه یکی دیگر از اتهاماتی است که به سازمان مجاهدین خلق ایران نسبت داده می‌شود. معادل کلمه فرقه در زبان انگلیسی سکت یا کالت است. سکت جزء فرقه‌های سیاسی و فلسفی و دینی تعریف می‌شود. کالت نیز شامل دسته‌ها و فرقه‌هایی است که پیرامون خواست‌های مشترک در گروه‌های مذهبی اجتماعی شکل می‌گیرد. امروزه فرقه و سکت را معادل یکدیگر می‌شناسند که شامل بنیادگرایی و انحصارطلبی است، اما هنوز تعریف جامع و کاملی از این پدیده به‌دلیل وجود زوایای ناشناخته‌ و پدیده‌های مشابه در تاریخ، ثبت نشده است.


اتهام سکت را رژیم ایران به مجاهدین خلق نسبت داده بود. خاستگاه این اتهام نیز اساسا موقعیت و هدف سازمان مجاهدین خلق ایران برای سرنگونی رژیم ایران بود و به همین دلیل رژیم ایران سعی در به انزوا کشیدن این سازمان داشت و در این مسیر هر اتهامی که به تخریب چهره سازمان مجاهدین خلق کمک می‌کرد و باعث بدنام شدن مجاهدین خلق می‌شد را به‌کار می‌گرفت.


مجاهدین در جواب اتهام سکت گفتند که اگر مجاهدین در بین مردم هیچ محبوبیت و حمایتی برخوردار نیستند و اگر سکت بی ارزش و اهمیتی هستند پس چرا به نگرانی اصلی رژیم ایران تبدیل شده اند. و چرا در ایران به شدت سرکوب می‌شوند. و چگونه است که رژیم ایران دائم از اروپاییان خواهان محدود کردن فعالیت‌های این سازمان در خارج از کشور هستند.
اشاره نیویورک تایمز به جلیلی و آدرس دادن شریعتمداری، فرضیه حضور جلیلی را تقویت می‌کند، به خصوص اینکه او در انتخابات سال ۱۴۰۰ به نفع رئیسی کناره‌گیری کرد و بسیاری از نزدیکانش همین حالا در دولت رئیسی حضور دارند.


==== محدودیت در ارتباطات ====
در پی اتهام سکت رژیم ایران مدعی است که در درون سازمان مجاهدین ارتباط با بیرون از سازمان وجود ندارد و نیز اعضای این سازمان حق ندارند با افراد بیرون از سازمان ارتباط داشته باشند و خود سازمان نیز کمترین ارتباط را با بیرون از خود و جامعه دارد که در اساس این اتهامات برای بدنام کردن مجاهدین است و اگر چنین اتهاماتی صحیح بود این سازمان تابحال قطعا از دور مبارزه با رژیم ایران خارج می‌شد چون دیگر هیچ حامی و هواداری چه در داخل ایران چه در خارج ایران نداشت. اما شواهد حاکی از این امر است که این سازمان سالانه گردهمایی‌های بزرگی با حضور شخصیت‌های مطرح و مشهور جهان برگزار می‌کند. همچنین در داخل ایران نیز هواداران این سازمان در قالب تیم‌های کانون شورشی مشغول فعالیت علیه رژیم ایران هستند و بسیاری از هواداران و خانواده‌های اعضای سازمان مجاهدین خلق نیز در زندان‌های رژیم ایران در حبس قرار دارند یا طی سالیان گذشته اعدام شدند.


==== زندان سازی ====
محسن منصوری، معاون اجرایی دولت، از چهره‌های بسیار نزدیک به سعید جلیلی است و علی باقری کنی، معاون جلیلی در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، اکنون کفیل وزیر امور خارجه است.
رژیم ایران در ادامه اتهاماتی که متوجه سازمان مجاهدین خلق ایران می‌کند مدعی است که سازمان مجاهدین اعضایش را حبس کرده و در درون مقرهایش زندان‌سازی کرده و اعضای ناراضی را زندانی می‌کند چنانچه مدعی بود مجاهدین در کمپ اشرف زندان داشتند و این اتهام را توسط اعضای جدا شده از سازمان با تطمیع و تهدید به سازمان نسبت می‌دهد. البته بعد از بازدیدهای گسترده و گوناگون از اشرف از طرف سازمان ملل و آمریکاییان و عراقی‌ها. تمامی این اتهامات رد شد و همه چیز معلوم شد و مشخص شد که رژیم ایران فقط جهت بدنام کردن سازمان مجاهدین در اذهای جامعه بین‌الملل و مردم ایران و مردم عراق این اتهامات را به سازمان مجاهدین خلق ایران نسبت می‌دهد.


=== حجاب اجباری ===
https://t.me/freeiran9july/350


=== نداشتن پایگاه اجتماعی ===
از طرفی جلیلی حمایت جبهه پایداری را هم دارد.
یکی از اصلی‌ترین شیطان‌سازی‌ها علیه مجاهدین این است که آنها پایگاه احتماعی ندارند. استدلال مطرح کنندگان این تفکر این است که در فضای مجازی که نیروهای اپوزیسیون فعالیت می‌کنند از مجاهدین استقبال نمی‌شود و در فضای مجازی نسبت به آنان دافعه وجود دارد. این در حالی است که نیروهای سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فعالترین عناصر در فضای مجازی هستند و به انتشار اخبار دروغ علیه نیروهای مخالف جمهوری اسلامی و شیطان سازی آنها مشغولند. اساسا هیچ استدلالی که مبتنی بر نظر سنجی عمومی و آمار موثق و قابل اتکا در این مورد باشد ارائه نشده است.


اتهام نداشتن پایگاه اجتماعی در حالی به مجاهدین خلق زده می‌شود که در ایران اختناق مطلق ولایت فقیه حاکم است. هواداری از مجاهدین خط قرمز عبور ناپذیر جمهوری اسلامی‌ است و امکانی برای سنجش بایگاه اجتماعی آنها وجود ندارد. هواداران مجاهدین در ایران با انواع فشارها و زندان و شکنجه و اعدام مواجهند. به عنوان نمونه از غلامرضا خسروی می‌توان نام برد که به خاطر کمک به سیمای آزادی در ایران اعدام شد.


مسعود رجوی در مورد شاخص مشروعیت در دوران اختناق چنین می‌گوید:<blockquote>«نخستين مشكل در دوران اختناق و ديكتاتوری، سرقت و غصب حق حاكميت و حق انتخابات آزاد از مردم است... مشروعيت در دوران اختناق ناشی از مقاومت است و نه هيچ چيز ديگر. چرا كه امكان انتخابات آزاد و دسترسی به رأی واقعی تمام مردم وجود ندارد و بايد برای به دست آوردن آن برخاست و مقاومت كرد تا رژيمی كه مانع انتخابات و آرای آزاد و حاكميت مردم است سرنگون شود...</blockquote><blockquote>پس، مقاومت تنها ملاك و شاخص و سرچشمه‌ی مشروعيت در دوران استبداد و اختناق است. ارزش و اعتبار هر فرد يا جريان سياسی در دوران اختناق با مقاومت و</blockquote><blockquote>ايستادگی او در برابر فاشيسم دينی و در جنگ با آن سنجيده می‌شود. مشخصاً؛ اينكه در جنگ نظامی و سياسی و ايدئولوژيكی تا كجا و چه ميزان به دشمن ضدبشری</blockquote><blockquote>ضربه می‌زند. تا كجا برای اين رژيم خطرناك است و تا كجا به نيروی جنگنده‌ی ضدرژيم در جنگ نظامی يا در جنگ سياسی ياری می‌رساند و مايه می‌گذارد...»</blockquote>مجید رفیع زاده تحلیل‌گر سیاسی و مشاور نشریه مطالعات بین‌الملل هارواد که خود تحقیقات مستقلی را در مورد مجاهدین انجام داده است، در برنامه پرگار تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی در مورد پایگاه اجتماعی مجاهدین گفت:  <blockquote>«مجاهدین خلق چه ما مخالف باشیم با عقایدشان چه موافق باشیم، نفوذ سیاسی قوی‌ای در خارج کشور دارد و حتی در منطقه بین سیاست‌مداران مختلف، در آمریکا بین دموکرات‌ها، جمهوری‌خواهان، درهمین انگلیس، لیبرال‌‌‌ها و غیر لیبرال‌ها و کشورهای اروپایی مختلف و کشورهای خاور میانه نفوذ قوی‌ای دارند، ارتباطات قوی‌ای دارند با سران کشورهای مختلف و این یک اصل مهم است که نشون می‌ده این گروه واقعا اون جایگاه و اون اصل سازمانی سیاسی را دارد.»</blockquote>او درمورد نفوذ سازمان محاهدین در داخل ایران گفت: <blockquote>«ما می‌دونیم تو کشور ایران، در یک کشور دیکتاتوری نمی‌شه واقعا یک نظر سنجی درست انجام داد، نمی‌شه واقعا گفت آیا واقعا مردمی هستند در ایران که موافقند یا مخالفند. خیلی از متخصصان من شنیدم توی برنامه‌های مختلف میان می‌گن اصلا این گروه هیچ حامی تو ایران نداره، اصلا هیشکی اینو دوست نداره، اصلا همه سوءظن به این گروه دارن. از کجا می‌دونن؟ آیا نظر سنجی وجود داره. ببینید من تحقیقاتم رو برحسب نظر سنجی انجام می‌دم... ببینید باید نظر سنجی وجود داشته باشه و تو کشورهایی که آزادی بیان و آزادی نظر سنجی وجود نداره، نمی‌شه واقعا گفت. اما از نظر تحقیقاتی که من انجام دادم ببینید گروه هنوز در ایران نفوذ داره. ببینید اگه نفوذ نداره چرا پس آقای خامنه‌ای یا سران دیگه در ایران در ماه مرداد گفتند که این تظاهرات دی‌ماه را منافقین (نامی که جمهوری اسلامی به مجاهدین خلق اطلاق می‌کند) انجام دادند، چرا؟... اینها ده‌ها هزار کشته دادند...خوب این‌ها فامیل دارند فامیل‌هاشون، خیلی‌هاشون هنوز هوادار مجاهدین خلق هستند. خیلی‌هاشون کمک مالی می‌فرستند به مجاهدین... مسأله اینه اگه شما برید تظاهرات بگید ما هوادار گروه مجاهدین هستیم، عاقبتش چیه؟ اعدامه. خود گروه که من مصاحبه کردم باهاشون، می‌گن تو همین تظاهرات چند عضو مجاهدین اعدام شدن...مردم که نمی‌تونن بیان بیرون بگن ما مجاهدین را می‌خوایم خوب همون موقع اعدامشون می‌کنن.»</blockquote>
با این‌ حال به نظر نمی‌رسد او پایگاه رای چندانی داشته باشد. آخرین بار که سال ۱۳۹۲ وارد عرصه انتخابات شد فقط حدود چهار میلیون رای داشت.


==== نمونه‌‌هایی از پایگاه اجتماعی مجاهدین خلق ====
پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی سازمان مجاهدین خلق ایران نیز همجون سایر گروه‌ها و جریان‌های سیاسی فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی خود را در سطح جامعه گسترش داد. با تاسیس جنبش ملی مجاهدین انبوه جوانان و اقشار مختلف مردم برای فعالیت به دفاتر جنبش مراجعه کردند. طی مدت کوتاهی پس از انقلاب تعداد افراد شرکت کننده در میتینگ‌ها و گردهمایی‌های مجاهدین به صدها هزار نفر  رسید که می‌توان به میتینگ امجدیه، میتینگ رشت و میتینگ انتخاباتی تبریز اشاره کرد. در کلاس‌های تببین جهان مسعود رجوی که در دانشگاه صنعتی شریف برگزار می‌شد ۱۰ هزار نفر با کارت شرکت می‌کردند.


بنا به اعتراف عناصر جمهوری اسلامی در انتخابات اولین دوره مجلس، مجاهدین بعد از حزب حکومتی جمهوری اسلامی در رتبه دوم قرار داشتند. کاندیداتوری مسعود رجوی در اولین انتخابات ریاست جمهوری با استقبال گسترده مردمی به ویژه جوانان، اقلیت‌های قومی و مذهبی و زنان قرار گرفت و خمینی مجبور شد با فتوا کاندیدای مجاهدین را کنار بزند.
مصطفی فقیهی، مالک وب‌سایت اصلاح‌طلب انتخاب، با انتشار پوستری منتسب به ستاد انتخاباتی جلیلی در انتخابات سال ۱۴۰۰، حضور او در انتخابات زودهنگام را آخرین برگ جریان پایداری ارزیابی کرده است.


درخارج ایران، مجاهدین خلق سالانه با گردآوری بیش از صد هزار ایرانی گردهمایی بزرگی را برگزار می‌کنند. مقامات آمریکایی شرکت کننده در این کنفرانس سالانه، بارها اذعان کرده‌اند که این گردهمایی حتی در توان بسیاری از دولت‌ها نیست و از کنوانسیون‌های احزاب دموکرات و جمهوری خواه آمریکا نیز بزرگ‌تر است.


سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران وابسته به مجاهدین خلق تا کنون ۲۴ برنامه همیاری برگزار کرده است. طی  چند روز ایرانیان از داخل و خارج ایران با تماس‌های مستمر که اغلب ساعت‌ها و حتی روزها پشت خط می‌مانند، اقدام به کمک مالی به سیمای آزادی می‌کنند.
این فعال اصلاح‌طلب پیش‌تر هم گفته بود افرادی از داخل دولت ابراهیم رئیسی در تلاش هستند از نامزدی جلیلی حمایت کنند.


تشکیل کانون‌های شورشی، استراتژی اعلام شده مجاهدین خلق برای سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی است. این کانون‌ها که تعداد آن‌ها به هزاران عدد می‌رسد درتمام شهر‌های ایران فعالیت دارند. فعالیت‌های کانون‌های شورشی هوادار مجاهدین خلق ایران از جمله نصب پلاکارد و عکس‌های مریم و مسعود رجوی در خیابان‌های شهرهای ایران و شعار نویسی علیه سران حکومت ولایت فقیه و آتش زدن بنرهای تبلیغی عکس‌های خامنه‌ای، ولی فقیه رژیم ایران، روزانه از تلویزیون سیمای آزادی و کانا‌ل‌های متعددی در فضای مجازی پخش می‌شود.


رژیم ایران برای مقابله با اقبال روزافزون مجاهدین و استقبال و روی آوردن جوانان به آنان با صرف بودجه‌های کلان فیلم‌ها و سریال‌های سفارشی بسیاری را ساخته است. درمورد سفارشی بودن فیلم‌هایی که علیه مجاهدین خلق ساخته شده‌ است، صادق زیبا کلام در مصاحبه‌ای درمورد فیلم ماجرای نیمروز در مقابل صحبت مجری برنامه که گفت تامین کننده‌ی این فیلم خصوصی بود و چند ارگان هم کمک کردند گفت: «خصوصی که شوخی می‌کنید، مزاح می‌کنید».
رایزنی‌های پشت پرده


علاوه بر ساخت فیلم و سریال انبوهی کتاب‌ برای مخدوش کردن چهره مجاهدین و شیطان سازی علیه آنها در ایران و خارج از ایران با بودجه جمهوری اسلامی منتشر شده است.


=== حجم شیطان‌سازی علیه مجاهدین خلق ===
اگر آن‌طور که اصلاح‌طلبان روایت می‌کنند و شریعتمداری هم آدرس می‌دهد، قرار نباشد اصولگرایان با اصلاح‌طلبان رقابت کنند، در رقابتی درونی کار برای جلیلی سخت خواهد شد.
حجم فعالیت این رژیم در این رابطه غیرقابل اندازه‌گیری است. می‌توان گفت در تاریخ ایران علیه هیچ‌گروه یا جریانی چنین حجم بالایی از شیطان‌سازی صورت نگرفته‌است. این حجم از فعالیت نشان از اهمیت موضوع برای رژیم ایران دارد. هرگاه حاکمیتی از بی‌اثر بودن فعالیت یک جریان مطمئن باشد و از طرف او خطری احساس نکند، دیگر نیازی به شیطان‌سازی از وی در این حجم ندارد. به عبارت دیگر میزان شیطان‌سازی یک حاکمیت از یک جریان سیاسی، با میزان خطر و تأثیرگذاری این جریان رابطهٔ مستقیم دارد.


برخی از فعالیت‌های آماربرداری شده از میزان شیطان‌سازی از مجاهدین خلق به شرح زیر است:


== شیطان سازی علیه مسعود رجوی ==
با فاصله کمی از اعلام خبر مرگ رئیسی، وب‌سایت ایران‌وایر به نقل از منابع خود خبر داد سیاستمدارانی مثل محمدباقر قالیباف، علی لاریجانی و علی شمخانی در تماس‌هایی با بیت علی خامنه‌ای به تکاپو افتاده‌اند تا مانع حمایت بیت رهبری از نامزدی سعید جلیلی شوند.
ترور شخصيت يك تاكتيك شناخته شده در دنيای سياست است كه شديدًا مورد انزجار افكار عمومی می‌باشد. اما در طول تاريخ، اين حربه بارها مورد استفاده قرار گرفته است . نوع افراطی آن در تاريخ معاصر آمريكا، مك‌كارتيسم می‌باشد كه در زمان خود مورد نكوهش افكار عمومی و همهٌ جناح‌های سياسی اعم از دموكرات و جمهوريخواه قرار گرفت. در آن دوران، اتهام‌هايی بدون مدرک و دليل عليه هنرمندان و نویسندگان مختلف مطرح می‌شد تا با ايجاد فضای تبليغاتی منفی، آنان را بی‌اعتبار سازند. اين موج، حتی شخصيت‌های اجتماعی را نيز دربر می‌گرفت. افترا، تحريف، جعل و سفسطه، جزء لاينفك ترور شخصيت می‌باشد. گوبلز، وزير تبليغات هيتلر، معتقد بود دروغ هرچه بزرگتر باشد باوركردنی‌تر است. ماكياول نيز معتقد است برای رسيدن به هدف، هر وسيله‌يی مشروع می‌باشد. استفاده از اين دو شيوه برای ترور‌شخصيت، امر رايجی است. گزارش وزارت خارجه در مورد مجاهدين، يك نمونهٌ روشن از ترور‌شخصيت در مورد آقای مسعود رجوی، مسئول شورای ملی مقاومت ايران است.


کمتر اتهامی است که در این گزارش به وی زده نشده باشد: «کیش شخصیت»، «رهبر مورد پرستش»، «متد دیکتاتور مآبانه»، خواستار «کنترل کامل»، «شیوه اتو کراتیک»، «کنترل کامل بر مجاهدین از سال ۱۳۵۴»، «بعد از آزادی از زندان وی یک رهبری جدید را از میان هم زندانیانش برگزید». «به طور یک‌جانبه شورای مرکزی مجاهدین را منحل نمود و شخصاٌ یک شورای ۵۰۰ نفره انتخاب کرد»، «تصمیم یک جانبه به اتحاد با عراق» گرفت. «مجاهدین را در هسته‌های جداگانه سازماندهی کرد که تنها پاسخگوی فرامین وی یا منصوبینش باشند» «امروزه نیز فرامین خودکامه وی، بدون حسابرسی به نظر می‌رسد»، تحت رهبری وی مجاهدین «کنترل کامل» روی شورای ملی مقاومت داشته و «تصمیم می‌گیرند که چه کسی می‌تواند بپیوندد و به چه کسی حق رای داده شود»، «زوجها مجبور به جدایی می‌شدند چون مردم باید فقط به مسعود و مریم رجوی عشق بورزند»، و...


در اين جا هدف، حمايت از شخص رجوی نيست، چرا كه پروندهٌ رجوی طی سه دهه مبارزه با ديكتاتوری شاه و ديكتاتوری مذهبی تروريستی ولایت فقیه، برای همه روشن است. هدف بازگو كردن يك حقيقت و افشای كسانی است كه براي رسيدن به مقاصد سياسی‌شان، از هيچ شيوه‌يی رويگردان نيستند. در حالی كه بخش قابل توجهی از اتهام‌ها متوجه آقای رجوی، به عنوان مسئول شورای ملی مقاومت می‌باشد، نويسندگان گزارش لازم نديد‌ه‌اند كه در مورد آنها حتی يك سؤال از نمايندگان و اعضای شورای ملی مقاومت بنمايند.
هر چند با هموار کردن جاده ریاست جمهوری برای جلیلی از سوی شورای نگهبان، شاید به نظر برسد او در انتخاباتی مثل انتخابات مجلس شورای اسلامی پیروز خواهد شد اما انتخابات ریاست جمهوری با انتخابات مجلس متفاوت است و رقابت اصول‌گرایان پیش از این هم تلفات سنگینی داشته است؛ وقتی در اسفند ماه ۱۴۰۲، پس از اظهارات حمید رسایی علیه قالیباف، علیرضا خدابخشی، معاون سیاسی صدا و سیما و البته پسر خاله سعید جلیلی به طور ناگهانی از سوی رییس سازمان صدا و سیما از این معاونت عزل شد.


== استفاده از رسانه‌های خارجی علیه مجاهدین ==
'''۴ خرداد'''


=== بی بی سی و مصدق ===
'''پیش‌بینی نیویورک تایمز و آدرس‌های شریعتمداری؛ رییس‌جمهوری بعدی کیست؟ «ایران اینترنشنال2»'''
«اینجا لندن است و اکنون دقیقا ساعت ۱۲ نیمه شب است». این پیام رمز عملیات آژاکس در شب کودتا علیه حکومت ملی دکتر محمد مصدق بود که از رادیو بی بی سی پخش شد. کلمه «دقیقا» کد رمز شروع عملیات کودتا بود که بی بی سی آنرا به تیتراژ برنامه خود اضافه کرده بود.


تقریبا ۶۰ سال بعد از آن کودتای ننگین در ۲۷ مرداد سال ۱۳۹۰ همین رادیو در گزارش مستندی از وقایع آنزمان، به صراحت به نقش خود در کودتا برای ساقط کردن دولت قانونی دکتر مصدق اعتراف کرد و گفت:«دولت انگلیس از رادیوی فارسی‌زبان بی‌بی‌سی برای پیشبرد پروپاگاندای خود علیه دولت قانونی ایران استفاده کرد و مرتباً مطالبی بر ضد مصدق از این شبکه رادیویی پخش می‌شد، به حدی که کارکنان ایرانی رادیوی فارسی‌زبان بی‌بی‌سی به خاطر این حرکت دست به اعتصاب زدند.»
<nowiki>https://www.iranintl.com/202405244799</nowiki>


درهمین گزارش به یک سند محرمانه اشاره میشود که در آن یکی از مقامات وقت وزارت خارجه از سفیر انگلیس در تهران به خاطر پیشنهاد وی مبنی بر استفاده از بخش فارسی رادیو بی بی سی برای حمله و اتهام پراکنی علیه دکتر مصدق و نهضت مقاومت ملی تشکر کرده بود.<ref>[http://www.dana.ir/news/129304.html/%D9%86%D8%AA%DB%8C%D8%AC%D9%87-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%AF%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AC%D8%A7-%D9%84%D9%86%D8%AF%D9%86--%D8%B3%D8%A7%D8%B9%D8%AA-%D8%AF%D9%82%DB%8C%D9%82% شبکه اطلاع رسانی دانا ۲۸ مرداد ۱۳۹۳]</ref>
ـــــــــــــــــــــ


=== بی بی سی و مجاهدین ===
'''تاریخ به روز رسانی:''' 1400/2/26
بی بی سی «دقیقا» از مجاهدین چه میخواهد؟ از هنگامی که در سال ۱۳۶۵ و پس از فشار دولت فرانسه و عدم پذیرش دیگر کشورهای اروپایی، سازمان مجاهدین خلق مقر خود را از پاریس به بغداد منتقل کرد تا امروز که آنها در آلبانی مستقر شده‌اند، رادیو بی بی سی با گزارشات مغرضانه و بعضا دروغ، با به صحنه آوردن وابستگان به جمهوری‌اسلامی تحت عناوین مختلف،  در مورد وزن و طول و عرض مجاهدین همواره تلاش می‌کند تا «دقیقا» در راستای شیطان سازی سازمان اطلاعات رژیم با همان فرهنگ و اصطلاحات (نظیر سکت، فرقه، وابسته و...) از آنها تصویری واژگونه نشان دهد. نگاهی به نحوه خبر رسانی این رسانه در مورد مجاهدین نحوه سانسور و جعل خبر را توسط رسانه‌ای که خود را «اتاق خبر جهان» می‌نامد و قرار است تا واقعیت‌ها را «برای ما قصه کند» نشان می‌دهد. برای مثال چشم‌های تیز‌بین این اتاق خبر هرگز تجمعات و تظاهرات چند ده هزار نفری مجاهدین در پاریس، برلین؛ بروکسل، استکهلم، نیویورک و دیگر شهرهای مختلف جهان را نمی‌بیند. اما تا دلتان بخواهد لابی‌ها و مقامات جمهوری‌اسلامی را از گوشه و کنار جهان به استودیو یا روی خط می‌آورد تا سرکوب و جنایات سیستماتیک در ایران را توجیه کنند. این کار تا آنجا پیش میرود که یکی از مجریان بخش فارسی به صراحت از قتل زندانیان سیاسی توسط آخوندهای جنایتکار دفاع کرده و میگوید: چرا حکومت ایران اجازه ندارد مخالفین خود را اعدام کند؟!!<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=1qN49pItGmk دفاع مجری زن بی بی سی از اعدام و حذف مخالفان در ایران]</ref>


این دفاع از حکومت‌های دیکتاتوری آن چنان در بی بی سی و رسانه‌های اروپایی نهادینه شده است که گویا همان گونه که جمهوری اسلامی عمق استراتژیک خود را عراق و لبنان و سوریه می‌داند، جمهوری اسلامی هم عمق استراتژیک آنها است و اگر خط را در ایران نبندند در لندن و برلین باید با مردم خود بجنگند.
سعید جلیلی از نزدیکان رهبری جمهوری اسلامی، حدود شش سال دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده و حدود سیزده سال است که عضو و نماینده رهبری در این شوراست. جلیلی چه در مقام عضو و چه دبیر این شورا مسئول تمام سرکوب، قتل غیرنظامیان و شکنجه های انجام شده در اعمالی است که به دستور یا با مدیریت و مسئولیت این شورا صورت پذیرفته است.  


=== اشپیگل و مجاهدین ===
قطعی و فیلترینگ اینترنت در موارد بسیاری با تصویب این شورا بوده و همچنین حصر رهبران جنبش سبز نیز به تصویب این شورا روی داده است.  
تارنمای اینترنتی مجله «اشپیگل» گزارشی اختصاصی در مورد کمپ سازمان مجاهدین خلق در آلبانی منتشر کرده است. این گزارش با اشاره به سخنان شماری از اعضای سابق مجاهدین خلق آغاز می‌شود که از تمرین‌های هفتگی خود برای بریدن گلو با چاقو، شکستن دست و درآوردن چشم با انگشت گفته‌اند.


کمپ مجاهدین خلق در آلبانی مساحتی حدود ۵۰ زمین فوتبال دارد و حدود دو هزار نفر ساکن آن هستند. اشپیگل نوشته است که فاصله این کمپ تا رستوران‌ها و میکد‌ه‌های مرکز تیرانا، پایتخت آلبانی، حدود ۳۵ دقیقه با ماشین است.اما کسانی که موفق شدند از آن بگریزند، گفته‌اند بسیاری از ساکنان کمپ اجازه ندارند گوشی همراه‌، ساعت یا تقویم داشته باشند و به نوشته اشپیگل آنها «در کپسول زمان» زندگی می‌کنند.
شورای عالی امنیت ملی به موجب اصل 176 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران " به‏ منظور تأمین‏ منافع ملی‏ و پاسداری‏ از انقلاب‏ اسلامی‏ و تمامیت‏ ارضی‏ و حاکمیت‏ ملی" تشکیل می شود. در این شورا دو نماینده به انتخاب رهبری نظام حضور دارند. سعید جلیلی حدفاصل مهر 1386 تا شهریور 1392، دبیر این شورا و از سال 1387 تا کنون نماینده رهبری در این شورا بوده و یکی از مسئولین تمامی تصمیم های شورای امنیت ملی، از مهر 1386 تا لحظه تنظیم این شرح را بر عهده دارد.


بدنبال شکایت سازمان مجاهدین خلق از اشپیگل بخش‌هایی از این مقاله حذف شد.<ref>[https://www.dw.com/fa-ir/politic/a-48061673 سایت دویچه وله]</ref><ref>[https://www.youtube.com/watch?v=15Hdz45umbw یو تیوب دادگاه آلمان شکایت مجاهدین از اشپیگل را تایید کرد]</ref>


=== واشنگتن تایمز ===
'''حق آزادی و شکنجه:'''


== شیطان سازی علیه مجاهدین خلق ==
سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود که تصمیم حصر غیرقانونی رهبران جنبش سبز، میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی در این شورا در سال 1389 اتخاذ و اجرایی شد. رئیس این شورا در آن زمان رئیس جمهور وقت، محمود احمدی نژاد بود. چهار سال بعد، سعید جلیلی در اظهار نظری گفت که دلیل حصر، تلاش موسوی و کروبی برای شکل دادن به "فتنه جدید" بوده و ربطی به حوادث پس از انتخابات سال 1388 ندارد. او گفته است که آنچه او فتنه می نامد از 22 خرداد 1388 آغاز و در 22 بهمن همان سال پایان یافته است. به گفته سعید جلیلی: " در این مدت كسی به افرادی كه از آنها به عنوان سران فتنه یاد می‌شود كاری نداشت و آنها در ۲۵ بهمن سال ۸۹ به حصر رفتند یعنی یک سال و ۸ ماه بعد از فتنه و دلیل آن هم این بود كه در حال شكل‌گیری فتنه جدیدی بودند."
'''رهنمود استراتژیکی منتشرشده در خبرگزاری رسمی رژیم ـ  25آذر 1382:'''


'''نشریه 639- 23دی 82 صفحه10'''
او همچنین اصل حصر را به دلیل آنچه او "کلید زدن فتنه ای جدید در نظام اسلامی" خوانده، میداند. او در این سخن به دعوت رهبران جنبش سبز در بهمن 1389 برای راهپیمایی مردم ایران در حمایت از بهار عربی اشاره می کند. جلیلی می گوید که موسوی و کروبی میخواستند الگوی بهار عربی را در ایران پیاده کرده و تاریخ دیگری را رقم بزنند.


'''«باید در این مسیر ابزار دیپلوماسی رسمی، ‌یعنی وزارت امور خارجه،با ابزارِدیپلوماسی امنیتی،یعنی وزارت اطلاعات، هماهنگ بایکدیگر عمل کنند.'''
این اتهامات اثبات نشده میتواند برای موسوی و کروبی و رهنورد هزینه سنگینی داشته باشد.  


'''هدف محوری جمهوری اسلامی‌ ایران،می‌بایست پاک کردن وحذف صورت مسألة این تشکیلاتِ تروریست یباشد.'''
گفتنی است میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی از بهمن 1389 تا لحظه تنظیم این گزارش به مدت بیش از ده سال در حصر غیرقانونی خانگی به سر می برند.  


'''اثرات ناامنی و منفی این گروهک،نه تنها امنیتِ داخلی ایران،بلکه امنیتِ منطقه را به خطر می‌‏اندازد».'''  
حصر تنها موجب محدودیت محصورین نشده است. در اردیبهشت 1393 دانشجویان معترض دانشگاه پلی تکنیک، امیرکبیر که به حصر رهبران جنبش سبز در جلسه ای با حضور سعید جلیلی معترض شده بودند مورد احضار، توبیخ و تعلیق قرار گرفتند.  


=== پیشینه تکفیر در ایران پس از انقلاب ===
حصر رهبران جنبش سبز
[[روح‌الله خمینی|خمینی]] از فردای پیروزی انقلاب، به هیچ قرارداد و یا تعهدی پایبند نبود و به الزامات قراردادهای اجتماعی گردن نمی‌گذاشت، ولایت‌فقیه این اصل بدیهی را رد می‌‌کرد که مشروعیت حکومت ناشی از تعهداتی است که در برابر مردم قبول کرده و نمی ‌تواند یکسویه آنها را نادیده بگیرد.


قرارداد اجتماعی - برخلاف احکام فقهی که نیازی به موافقت مقلد ندارد- دو سویه است در قرارداد اجتماعی، مردم از فقیه تقلید نکرده‌اند. خمینی خود را ملزم به رعایت این قوانین نمی‌دانست. نقطه‌ی کانونی استبداد در نظریه‌ی ولایت‌فقیه همین‌جا است، خمینی قرار خود با مردم را مانند فتوایش می‌دانست که هر لحظه می‌تواند تغییر دهد و فردا نیز چیز دیگری بگوید. مردم و اراده آنان محلی از اعراب ندارند و هر نظر مخالفی تکفیر خواهد شد.


<blockquote>[[روح‌الله خمینی]] حکومتش را، حکومت اسلام می ‌دانست و به همین دلیل هرگونه مخالفت با آن را نیز مخالفت با اسلام تلقی می‌کرد. در شهریور سال ۱۳۵۸ گفت: «آنهایی که در مقابل حکومت طاغوت که جمهوری اسلام به همت مسلمین برپا شد، و [اینها] رأی ندادند بر جمهوری اسلام و همان طاغوت را خواستند، رأی به جمهوری اسلامی ندادند یعنی ما طاغوت می‌خواهیم، اینها منافق هستند، اینها مسْلم نیستند، مسْلم باید به جمهوری اسلام رأی بدهد؛ مسْلم باید حکومت عدل اسلامی را بپذیرد. آنهایی که تحریم کردند رأی دادن بر جمهوری اسلامی را، منافق هستند؛ مسْلم نیستند.»<ref>[https://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh-imam-khomeini/vol/9/page/337 صحیفه خمینی جلد ۹ صفحه ۳۳۷]</ref></blockquote><blockquote>در آذرماه همان سال نیز گفت: «قیام بر ضد حکومت اسلام، خلاف ضروری اسلام است. خلاف اسلام است بالضروره. حکومت الآن حکومت اسلامی است. قیام کردن برخلاف حکومت اسلامی، جزایش جزای بزرگی است. این را نمی‌شود بگوییم که یک ملا عقیده‌اش این است که باید برخلاف حکومت اسلامی قیام کرد. همچو چیزی محال است، که یک ملایی بگوید؛ یک ملایی عقیده داشته باشد به این معنا که برخلاف اسلام باید عمل کرد؛ باید شکست اسلام را. اینها نسبت می‌دهند به بعضی از مراجع این مسائل را. دروغ است این حرفها. هرگز نخواهند گفت. قیام بر ضد حکومت اسلامی در حکم کفر است. بالاتر از همه معاصی است. همان بود که معاویه قیام می‌کرد، حضرت امیر قتلش را واجب می‌دانست. قیام بر ضد حکومت اسلامی یک چیز آسانی نیست.»<ref>[https://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh-imam-khomeini/vol/11/page/202 صحیفه خمینی جلد ۱۱ صفحه ۲۰۲]</ref></blockquote><blockquote>او تنها چند ماه بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ گفت: «و اما اشتباهی که ما کردیم این بود که به طور انقلابی عمل نکردیم [...] اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این سد بسیار فاسد را خراب کردیم، به طور انقلابی عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم، و رؤسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزب‌های فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم، و رؤسای آنها را به سزای خودشان رسانده بودیم، و چوبه‌‏های دار را در میدان‌های بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمت‌ها پیش نمی‏‌آمد.»<ref>[https://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh-imam-khomeini/vol/9/page/282 صحیفه خمینی جلد ۹ صفحه ۲۸۲]</ref></blockquote><blockquote>خمینی در جای دیگر و در مرداد ماه سال ۱۳۵۸ اعلام کرد: «اگر ما الآن ديگر انقلابى رفتار كنيم، نمى ‏توانند بگويند كه شما آزادى نداديد. ما آزادى داديم، سوء استفاده شد و ديگر آزادى نخواهيم داد.» در آن ایام او بارها تکرار کرد که «ما آزادى دادیم و شما نگذاشتید این آزادى باقى بماند، حالا که این طور شد، ما انقلابى با شما رفتار مى‏‌کنیم.»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/5774/1/42 صحیفه نور جلد ۸ صفحه ۲۴۲]</ref></blockquote><blockquote>او گفت، «ما آزادی دادیم» در حالی که چند ماه قبل شاه را به دلیل گفتن همین کلمات محکوم کرده بود. خمینی در پاسخ به شاه گفته بود: «اين چه آزادى است كه اعطا فرموده‏‌اند آزادى را؟! مگر آزادى اعطا شدنى است؟! خود اين كلمه جرم است. كلمه اينكه «اعطا كرديم آزادى را» اين جرم است. آزادى مال مردم هست، قانون آزادى داده، خدا آزادى داده به مردم، اسلام آزادى داده، قانون اساسى آزادى داده به مردم. «اعطا كرديم» چه غلطى است؟ به تو چه كه اعطا بكنى؟ تو چه كاره هستى اصلن؟»<ref>[https://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh-imam-khomeini/vol/3/page/406 صحیفه خمینی جلد ۳ صفحه ۴۰۶]</ref></blockquote>
'''آزادی بیان – حق اعتراض – مرگ غیرنظامیان – شکنجه:'''
کمپین شیطان‌سازی اپوزیسیون و بطور خاص سازمان مجاهدین خلق ایران توسط جمهوری‌اسلامی به اندازه عمر جریان شکنجه و اعدام آنها طول دارد. شیطان‌سازی مکمل سرکوبی است که به‌طور مستمر توسط جمهوری‌اسلامی علیه مخالفان خود اعمال کرده است و نتیجه آن حذف هزاران هزار مخالف سیاسی بوسیله ترور، شکنجه و اعدام بوده است.


اما واقعیت را امام جمعه ارومیه به‌گونه‌ای دیگر بازتاب می‌دهد. ملاحسنی، امام جمعه سابق ارومیه: «حضرت امام خمینی (ره) در جواب برخی از رؤسای دادگاه‌های انقلاب، البته رؤسای قبل دادگاه‌های انقلاب، که نمی‌خواستند خیلی اعدام بدهند، فرمودند: اگر یک میلیون نفر هم باشند، یک‌شبه دستور می‌دهم همه اینها را به رگبار ببندند و قتل‌عام کنند»<ref>روزنامه حیات نو، ۳ دی ۱۳۹۷</ref>
سعید جلیلی در زمان حوادث پس از انتخابات سال 1388 که به جنبش سبز مشهور شد، دبیر شورای عالی امنیت ملی بود. او یکی از مسئولین تمام تصمیماتی است که در آن دوران به سرکوب اعتراضات مردمی، بسته شدن رسانه ها، کشته شدن غیرنظامیان در خیابان و شکنجه آنان توسط نیروهای امنیتی انجامیده است. او این اعتراضات را "ظلم به نظام" خوانده است.


در اولین سال‌های حکومت روح‌الله خمینی، مجاهدین مدارک و شواهد مهمی درباره رواج شکنجه در زندانها را فاش کردند. برای مقابله با آن، خمینی گفت شکنجه صورت گرفته. اما آنها (مجاهدین) خودشان خودشان را شکنجه کرده‌اند.<ref>سخنرانی خمینی در جمع دادگاه‌های انقلاب اسلامی ۱۹ فروردین ۱۳۶۰ صحیفه نور جلد ۱۴ ص ۱۷۱</ref>
در آن دوران به دستور شورای عالی امنیت ملی وظیفه کنترل پایتخت برای دو ماه از 25 خرداد 1388 تا 25 مرداد 1388 بر عهده قرارگاه ثارالله سپاه گذاشته شد. این به معنای بازگذاشتن کامل دست سپاه پاسداران برای سرکوب در کشور است.  


موضوع اصلی شیطان‌سازی این است که اپوزیسیون به صورت یک سکت جنایت‌پیشه و تروریست معرفی شود که اعضای خود، مخالفان خود، مسلمانان، مسیحیان، کردها، و ... را ترور میکند. با شیطان سازی حکومت ایران تلاش میکند توجه جهان را از تمرکز بر نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت که خود مرتکب می‌شوند برداشته و آن را روی اپوزیسیون برگردانند.
در آن دوران به فرمان رهبری نظام "کمیته ویژه ای" در شورای عالی امنیت ملی تشکیل شده و مامور می شوند که به اعتراضات ورود کرده و نتیجه جلسات را به راس هرم سیاسی گزارش کنند. سعید جلیلی دبیر این شورا در این زمان بوده است.  


به این منظور آنها بودجه هنگفتی صرف میکنند، بخش مهمی از سرویسهای اطلاعاتی را به این کار اختصاص داده‌اند و حتی به توطئه‌های جنایتکارانه دست میزنند.
سعید جلیلی در 11 آذر 1393 برخورد با آنچه او "فتنه 88" می نامد را نشانه اقتدار نظام و مردم سالاری حقیقی عنوان کرده و گفته است که پس از سرکوب آن جنبش دشمنان بر آشفتند و تحریم‌ های فلج ‌کننده علیه ایران به تصویب رساندند. به گفته او "فتنه ۸۸ را دشمنان در بستر پیروزی های چشمگیر جمهوری اسلامی به راه انداختند. پیروزی هایی چون: جنگ ۳۳ روزه، جنگ ۲۲ روزه، ارتقای غنی ‌سازی اورانیوم از ۳.۵ درصد به ۲۰ درصد، رقابت بالای انتخاباتی به عنوان شاخص دموکراسی، و پیروزی های اقتصادی و علمی."


=== ستون پنجم ===
در شهریور ماه ۱۳۸۸ فهرستی شامل نام ۷۲ تن از کسانی که در خشونت‌های پس از انتخابات کشته شدند، به مجلس شورای اسلامی ارایه کرد. در آن دوره، هزاران نفر در جریان اعتراضات خیابانی و یا حتی در منازل خود بازداشت و سپس بازجویی و زندانی شدند. برخی از بازداشتی‌ها را پس از چند روز آزاد کردند اما صدها نفر از آن‎ها به زندان‌های طولانی‌مد‌ت و یا مجازات تعلیقی محکوم شدند.


==== تعریف ستون پنجم ====
سعید جلیلی می گوید که در 22 بهمن 1388 توانستیم فتنه را جمع کنیم. او با توجه مسئولیتش از نظارت و حضور در جریان بازداشتهای سال 88، بالاخص عاشورای 88 که منجر به کشته شدن شماری از شهروندان از جمله شهرام فرج زاده، سید علی موسوی حبیبی، شبنم سهرابی، شاهرخ رحمانی، مهدی فرهادی راد، مصطفی کریم بیگی، محمدعلی راسخی نیا، جهانبخت پازوکی و امیرارشد تاجمیز شد می گوید و البته مدعی است که رهبری دستور آزادی متهمان را به دلیل عدم امکان تفکیک آنها صادر کرده است. این نزدیک بودن او به مسئله، مسئولیتش و توان تصمیم گیری او در جریانات اعتراضات سال 1388 را می رساند.  
اصطلاح ستون پنجم برای اولین بار در جریان جنگ‌ های داخلی اسپانیا (۱۹۳۶-۱۹۳۹) به کار گرفته شد و سپس وارد ادبیات سیاسی در اکثر کشورها گردید.


هنگامیکه ژنرال امیلیومولا یکی از سرکردگان ارتش فرانکو با افراد خود به سوی مادرید پایتخت اسپانیا پیشروی می‌کرد. برای مسوولین حکومتی در شهر مادرید پیغام فرستاده گفته بود، من با چهار ستون نظامی از شرق و غرب و شمال و جنوب به سوی پایتخت می‌‌آیم ولی شما فقط روی این چهار ستون حساب نکنید بلکه ستون پنجمی هم داریم که در مادرید و حتی در میان جمع شما رهبران حکومت اسپانیا حضور دارند که دانسته یا ندانسته برای ما فعالیت می‌‌کنند.
سعید جلیلی در مرداد 1388 از طرف رهبری نظام اعلام کرده است که رهبری دستور تعطیلی بازداشتگاه کهریزک را صادر کرده است. در این بازداشتگاه شماری از معترضان انتخابات سال 88 کشته شده و شمار بسیاری مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند. شورای عالی امنیت ملی که سعید جلیلی دبیر آن بوده به عنوان یکی از عالی ترین نهادهای امنیتی کشور مسئول آنچیزی است که بر سر بازداشت شدگان کهریزک و به طور کل معترضان حوادث پس از انتخابات سال 88 آمده است.  


شاید از نظر فکری هم با ما موافق نباشند ولی چون با عقیده و نظریه شما صددر‌صد مخالف هستند بنابراین اعمال‌‌شان غیر‌مستقیم به نفع ما تمام می‌‌شود. اگر از چهار ستون اعزامی نگرانی ندارید از این ستون پنجم بترسید که در تمام امور و شوون شما نفوذ دارند و راه ورود چهار ستون دیگر ما را به آسانی به داخل شهر هموار می‌‌کنند. از آن پس اصطلاح ستون پنجم به کسانی اطلاق گردید که به‌عنوان جاسوس و عوامل مخفی در یک دولت و یا سازمان برای دولت متبوع خود کار می‌‌کنند.<ref>[https://iranrepublicblog.wordpress.com/2017/08/05/%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%86-%D9%BE%D9%86%D8%AC%D9%85/ سایت جمهوری ایران]</ref>
سعید جلیلی همچنین پس از اعتراضات سراسری دی ماه 1396، در حالی که او عضو شورای امنیت ملی و نماینده رهبری در این شورا بوده گفته است که از فتنه جنبش سبز عبور کرده و الان (در بهمن ماه 1396) درگیر فتنه زرد هستیم. به گفته او در آن زمان "پمپاژ ناامیدی" انجام می گرفته تا آنچه او پیشرفتهای انقلاب می نامد نادیده گرفته شود.


==== مجاهدین و اتهام ستون پنجم ====
این اظهارات در شرایطی مطرح شده که نهادی که او عضو و نماینده رهبری درآن است، یکی از مسئولین و محل تصمیم گیری برای سرکوب اعتراضات سراسری مردم است که به قتل غیرنظامیان و بازداشت و شکنجه بسیاری از آنان انجامید.  
در سال ۱۳۶۵ پس از سفر علیرضا معیری به فرانسه و تقاضای استرداد مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق، این سازمان برای ادامه مبارزه پس از قرارداد صلح با نایب نخست‌وزیر وقت عراق طارق عزیز به عراق منتقل شد. و به تشکیل ارتش آزادی‌بخش ملی ایران اقدام کرد. به دنبال این اقدام جمهوری اسلامی در برنامه‌های تبلیغاتی خود وابستگی سازمان مجاهدین خلق ایران به حکومت عراق و ستون پنجم بودن آن را در دستور کار خود قرار داد. <blockquote>رهبر مجاهدین خلق ''مسعود رجوی قبل از ترک فرانسه و رفتن به عراق (خرداد۶۵)'' مطالبی را عنوان کرد که بخشی از آن چنین است:</blockquote><blockquote>''خطاب به کلیه احزاب و شخصیت‌های سیاسی''</blockquote><blockquote>''…. آقا جنگ است! یک میلیون نفر کشته و مجروح و معلول شده‌اند!''</blockquote><blockquote>''می فهمید یا نه؟''</blockquote><blockquote>''خانواده‌ای نیست که عزادار نباشد.''</blockquote><blockquote>''می فهمید یا نه؟''</blockquote><blockquote>''در هیچ مقطع تاریخ، فحشا اینقدر گسترش نیافته.''</blockquote><blockquote>''می فهمید یا نه؟''</blockquote><blockquote>''یک جو غیرت دارید یا نه؟''</blockquote><blockquote>… اجازه بدید قبل از تودیع در آخرین صحبت‌هایم به شما بگویم که باید جلوی همه، این سوال را بگذارید که: چه هستی؟ و چه میکنی؟ ادعا موقوف!</blockquote><blockquote>خمینی یک هیولای واقعی است. آنجاست، برو بجنگ! و الا خیلی بی‌غیرتی!».<ref>[https://www.iran-efshagari.com/%d9%85%d8%ac%d8%a7%d9%87%d8%af%db%8c%d9%86-%d8%ae%d9%84%d9%82%d8%8c-%d9%85%db%8c%d9%87%d9%86%e2%80%8c%d9%be%d8%b1%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d9%88%d8%a7%d9%82%d8%b9%db%8c-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa/ سایت ایران افشاگر، مجاهدین خلق، میهن پرستان واقعی]</ref></blockquote>


== گزارش مشترک پنتاگون و کنگره آمریکا از شیطان‌سازی علیه اپوزیسیون ==
'''تاریخ پخش از سیمای آزادی911117'''


'''تلویزیون سی.ان.ان 4ژانویه 2013-15دی1391'''
سرکوب اعتراضات مردمی 1396، 1398 و 1401 در زمان مسئولیت جلیلی در شورای عالی امنیت ملی به عنوان نماینده رهبر در این شورا صورت گرفته بود. در جریان این اعتراضات در سراسر کشور صدها نفر کشته و زخمی شده و هزاران تن دیگر بازداشت شدند. همچنین جلیلی در سخنانی ضمن دفاع از عملکرد نیروهای امنیتی و انتظامی در سرکوب معترضان در جریان اعتراضات سراسری 1401 در خصوص اعدام تعدادی از معترضان ادعا کرد: "حمایت از افرادی که وحشیانه ترین عمل را انجام داده اند، افتخار ندارد. کسی که دو نفر در مشهد را به قتل رساند افتخار ندارد. گفتید تفنگ دست شماست. سال گذشته در تهران ۱۰ نفر شهید امنیت شدند. وقتی کسانی که تفنگ ندارند این همه جنایت می کنند، اگر تفنگ در دست داشته باشند، چه می کنند؟" (دنیای اقتصاد- راهکار سعید جلیلی برای حل مشکلات کشور/ با توییت زدن مشکلی حل نمی شود!)


'''بعدازجنگ 1991 علیه عراق وزارت اطلاعات جنگ روانی علیه مجاهدین خلق را به عنوان اصلی ترین اهداف خود تعیین کرد اما به رغم اینها مجاهدین خلق به عنوان یک سازمان جدی وقابل اتکا سرپا مانده است.'''


'''وزارت اطلاعات دارای بخش دروغپراکنی میباشد، که مسئول تولید و انجام جنگ روانی علیه دشمنان جمهوری اسلامی است وزارت اطلاعات تمامی امکانات در اختیار خود را جهت حفاظت از جمهوری اسلامی ایران بکار میگیرد. روشهایی مانند نفوذ در گروههای اپوزیسیون داخل کشور... و حفظ ارتباط با آژانسهای اطلاعاتی خارجی و همچنین سازمانهایی که از منافع جمهوری اسلامی ایران در سراسر جهان حفاظت میکنند..... یکی از طرقی که دولت ایران اینکار را انجام میدهد از طریق سایت اینترنتی آن ایران دیدبان  است. این سایت اخبار را به سه زبان انگلیسی, فارسی و فرانسه ارائه میدهد. یک سایت دیگر که گفته میشود وابسته به وزارت اطلاعات است بنیاد هابیلیان است. این سایت اینترنتی اخباری که به نفع دولت ایران است را به سه زبان عربی, انگلیسی و فارسی ارائه میکند. وزارت اطلاعات برای کارزار ضد اطلاعات و انتشار تبلیغات اش با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران همکاری میکند. این سازمان یک رادیو تلویزیون دولتی است که رئیس آن توسط رهبر رژیم ایران انتخاب میشود..'''
'''آزادی بیان – اینترنت:'''


'''چکیده ای از گزارش پنتاگون در باره فعالیتهای وزارت اطلاعات رژیم'''
سعید جلیلی به عنوان عضو و در دورانی دبیر شورای عالی امنیت ملی، یکی از مسئولین محدود سازی اینترنت، فیلترینگ و قطعی اینترنت در مقاطع حساس است. آذر 1398 و پس از اعتراضات سراسری آبان 1398 که به کشته شده صدها نفر و به زندان افتادن و شکنجه و آزار هزاران ایرانی انجامید، شورای عالی امنیت ملی دستور دهنده قطعی سراسری اینترنت در آبان 1398 بود که موجب شد تا صدای معترضان داخل به بیرون از ایران نرسد. همچنین در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ مردم بسیاری از شهرهای ایران قطعی اینترنت و اختلال در آن را در سطح گسترده تجربه کردند و واتساپ و شبکه اجتماعی اینستاگرام نیز به عنوان دو راه تماس عمده ایرانیان به دستور شورای عالی امنیت کشور در جریان این اعتراضات فیلتر شد.


'''این گزارش که در دیماه سال گذشته منتشر شد، گزارشی است در خصوص جزئیات فعالیت وزارت اطلاعات رژیم ایران که توسط بخش پژوهشهای فدرال کتابخانه کنگره آمریکا منتشر شده است. گزارش64 صفحه‌ای پِنتاگون، از سپاه قدس به عنوان اهرم اصلی عملیات سرویس‌های اطلاعاتی ایران یاد می کند و در عین حال می افزاید که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران و سپاه قدس همکاری تنگاتنگی با یکدیگر دارند.به نوشته پِنتاگون، وزارت اطلاعات همچنین از طریق شبکه‌ها و انجمن‌های دفاع از پناهندگان،  (تصویر:نشان دادن لگو سایت آریا، عکس شادانلو و فیروزمند)، در میان ایرانیان خارج از کشور فعال است. سرویس‌های اطلاعاتی ایران افرادی را در خارج از کشور ربوده و به ایران منتقل کرده و سپس به قتل می‌رسانند.'''
پیشتر در دی 1396 هم فیلتر کردن تلگرام طی اعتراضات سال 1396 به دستور شورای عالی امنیت ملی انجام گرفته بود.  


'''بر اساس گزارش پِنتاگون، جنگ روانی علیه سازمان مجاهدین از اصلی ترین وظایف وزارت اطلاعات در دو دهه گذشته و بخصوص بعد از جنگ خلیج فارس در سال 1991 بوده. وزارت اطلاعات برای پیشبرد این جنگ، اعضای سابق مجاهدین رو در اروپا جذب کرده و از اونها برای راه اندازی کارزارِ ترویجِ اطلاعاتِ دروغْ علیه مجاهدین استفاده میکنه».(تصویر: نشان دادن عکس کریم حقی، سبحانی، شیطان بنده'''
سعید جلیلی در این دوران عضو و نماینده رهبری در این نهاد بوده است.  


'''گزارش مشترک پِنتاگون و کنگرة آمریکا تصریح میکنه که: (از روی کاغذ بخوانید)«رژیم ایران مجاهدین خلق را یک تهدید برای خود احساس کرده و «ارگان امنیتی رژیم، سازمان مجاهدین خلق ایران را جدی ترین سازمان مخالف می انگارد.» این گزارش تاکید میکنه که اگر چه «جنگ روانی علیه مجاهدین خلق از اصلی ترین وظایف این وزارتخانه بعد از جنگ خلیج فارس در سال 1991 بوده، اما علی رغم آنمجاهدین همچنان بعنوان یک اپوزیسیون قابل اتکاء و معتبر به فعالیت خود ادامه میدهد».'''
سالها پیش از آن در دوران دبیری سعید جلیلی دبیر شورای امنیت ملی بود، در جریان اعتراضات سال 1388، کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه / کمیته فیلترینگ که مسئول تصمیم گیری در خصوص برخورد و فیلتر کردن فیس بوک و توئیتر در آن دوران در ایران و قطعی اینترنت بود، به دستور شورای امنیت ملی تشکیل و این محدودیت ها اعمال شده بود.  


'''این گزارش تصریح میکند که وزارت اطلاعات در کارزار خود علیه مجاهدین خلق، علاوه بر مزدوران ایرانی، عناصر خارجی را نیز به خدمت میگیرد. گزارش، نمونة مسعود خدابنده و همسر انگلیسی او اَن سینگلتون را بعنوان نفرات وزارت اطلاعات ذکر میکند. (تصویر:نشان دادن عکس شیطان بنده و سینگلتون)،'''
وابستگی:


'''این گزارش با اشاره به روابط نزدیک وزارت اطلاعات ایران و نیروهای امنیتی سوریه فاش می سازد که در سال 2004 ابراهیم خدابنده (تصویر:نشان دادن عکس مزدور ابراهیم خدابنده)، توسط نیروهای سوریه دستگیر و به ایران فرستاده می شود.ابراهیم خدابنده نهایتاً توسط اَن سینگلتون و برادرش مسعود خدابنده به استخدام وزارت اطلاعات در آمد. (تصویر:نشان دادن عکس هر سه مزدور)،'''


'''جاسوس انگلیسی اطلاعات آخوندی اَن سینگلتون و دو مأمور دیگر وزارت اطلاعات، مسعود خدابنده وابراهیم خدابنده،که در پژوهش پِنتاگون جزئیات عضوگیری آنها توسط دستگاه اطلاعاتی و امنیتی حکومت آخوندی علیه مجاهدین خلق ایران برملاشده، به طورخاص علیه پایداری مجاهدین اشرف توسط دیکتاتوری آخوندی به کار گرفته شدند. (تصویر:نشان دادن عکس سینگلتون در اطراف سیاج اشرف و عکس شیطان بنده در جلسه مزدوران در بغداد)'''
منصوب رهبر جمهوری اسلامی


دراین فاصله ده ساله، حکومت آخوندی تا آنجا که در توان داشته مأموران خود را تحت عنوان اعضای سابق مجاهدین علیه مجاهدین و پایداری اشرفیان، به کار گرفته است :
موقعیت فعلی:


از اعماق شکنجه گاههای  اوین (تصویر:نشان دادن عکس ابراهیم خدابنده)،تا زمینه سازیهای تروریستی برای منفجرکردن شبکه های آبرسانی اشرف (تصویر:نشان دادن صحنه های تخریب شبکه آبرسانی اشرف)، و محاصره و بلندگوهای شکنجه روانی (تصویر:نشان دادن صحنه هایی از سیرک مزدوران هنگام زدن طبل و بلندگو)،، تا جاسوسخانه های ام آی سیکس لندن و شاهد تراشی علیه مجاهدین درکارزار درهم شکستن برچسب آخوند ساخته در انگلیس(تصویر:نشان دادن عکس سینگلتون و شیطان بنده)،


'''گزارش 5 ـ خواهر'''
مجمع تشخیص مصلحت نظام


از کودتای 17ژوئن و تکنویسی کشاف مأموران اطلاعات در باره تک تک مجاهدین و بخصوص علیه رئیس جمهور برگزیده مقاومت در د اس ت فرانسه (تصویر:نشان دادن عکس سبحانی و شیطان بنده)، تا چاقوکشی علیه پناهندگان در سالن فیاپ پاریس (تصویر:نشان دادن صحنه های چاقوکشی فیاپ)،و انواع مصارف تبلیغاتی در بی بی سی فارسی یا کتاب نویسی درباره فرقه بودن و صدامی بودن ارتش آزادیبخش (تصویر:نشان دادن جلد کتاب ارتش خصوصی صدام و عکس اما نیکلسون). 
شهر اشتغال:


صحنه های حشر و نشر اَن سینگلتون در جمع بسیجیان و مأموران وزارت اطلاعات و نیروی تروریستی قدس و نظامیان مالکی در جریان محاصره اشرف و شکنجه روانی مجاهدین با صدها بلندگو(تصویر:نشان دادن عکس سینگلتون زیر بلندگو و در کنار سربازان عراقی و مزدوران).


== برخی اطلاعات ==
تهران
بیش از 70 نمایشگاه طی سال گذشته توسط شعبات مختلف وزارت اطلاعات در داخل کشور علیه مجاهدین برگزار گردیده است.


در خصوص نمایشگاهها دژخیم هاشمی نژاد گردانندة یکی از شعبات پوششی اطلاعات آخوندها می گوید:«تقریبا تمامی مراکز استان ها و بالای 200 مرکز آموزشی، اداری و غیر اداری در سراسر کشور را برای برگزاری این نمایشگاه‌‌ها پوشش داده‌ایم». (مصاحبه هاشمی نژاد با تسنیم، هابیلیان 920917)80 نمایشگاه تنها در سال ۱۳۹۲
سابقه کاری:


تیتر: ابعاد صنعت نمایشگاه سازی آخوندها علیه مجاهدین


گزارش- کلام (نمایش با نمودار)
۱۳۷۰: رئیس اداره بازرسی وزارت خارجه


'''-         کل نمایشگاههای برگزار شده در داخل کشور توسط کلیه شعب وزارت اطلاعات از سال 84 تا ۹۲تاکنون= 250 فقره : میانگین سالانه 28 نمایشگاه'''
۱۳۷۶: معاون اداره اول آمریکا در وزارت خارجه


'''-        تعداد نمایشگاه از سال 84 تا ابتدای سال 92= 170فقره : میانگین سالانه حدود 25فقره / بطور متوسط هر ماه 2 نمایشگاه'''
۱۳۷۹: مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری


'''-        تعداد نمایشگاه از ابتدای سال 92 تاکنون: 80 فقره = میانگین سالانه: 48فقره / بطور متوسط هر ماه 4 نمایشگاه'''
1380 برای مدتی: تحلیلگر امور جاری در دفتر رهبری جمهوری اسلامی


'''-        تعداد نمایشگاه فقط از ابتدای سال 93= 40فقره: بطور متوسط هر ماه 5 نمایشگاه''' '''(بسته B)'''    
۱۳۸۴: معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران


نمایشگاههای هابیلیان، در مراکز تجمع جمعیت مانند مساجد و ادارات و بخصوص اماکنی که محل تجمع یا تردد جوانان است، مثل مدارس، اردوهای ورزشی، اردوهای تابستانی دانشآموزان، هتلها، پادگانها، و حتی اماکن تجمع نیروهای سرکوبگر و عقب مانده خودش از جمله مراکز بسیج، طلبهخانهها، نمایشهای جمعه، برپا میشود. برای نمونه نگاه کنید: (نشان دادن تصویر هر کدام از مواردی که نام برده می شود با زوم بک از روی اسم یا تیتر خبر. تاریخ داخل پرانتز آدرس منبع است و نشان داده نمی شود)
28 مهر 1386 تا 19 شهریور 1392: دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس گروه مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران با کشورهای غربی


-        سازمان بسیج مستضعفین (هابیلیان 930601)
۱۳۸۷ تا کنون: نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی


-        کارگاه های بصیرتی آموزشی برای بسیجیان و جلسه هماهنگی مدیران کاروانهای راهیان نور (در مشهد، هابیلیان 930718)
21 شهریور ۱۳۹۲ تا کنون: عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام


-        حوزه علمیه گلشن جعفری مشهد (هابیلیان 930301)
25 خرداد ۱۳۹۳ تا کنون: عضو شورای راهبردی روابط خارجی


-        مرکز مدیریت حوزه علمیه خراسان رضوی (هابیلیان 921202)
درجه:


-        موسسه خمینی (هابیلیان 891018)


-        حوزه علمیه خراسان (هابیلیان 891208)
دکتری


-        دوره های آموزشی ائمه جماعات مساجد خراسان رضوی (هابیلیان 910414)
موسسه تحصیلی:


-        مجتمع قضایی خمینی در مشهد (هابیلیان 910421)


-        اداره فرهنگ و ارشاد بهشهر (هابیلیان 921204)
دانشگاه امام صادق


-        مرکز آموزش توپخانه اصفهان (هابیلیان 930808)
رشته:


-        صنایع موسوم به امام هادی (هابیلیان 930801)


-        پادگان جوادنیا (عکس دارد. آبیک قزوین) هابیلیان 890715)
معارف اسلامی علوم سیاسی


-        نماز جمعه تهران (هابیلیان 930312)
سعید جلیلی '''«دادگستر»'''


-        پادگان لشکر 58 ذوالفقار شاهرود
<nowiki>https://spreadingjustice.org/fa/individual-violator/sj61737/</nowiki>


-        صدا و سیمای مازندران
ــــــــــــــ


-        وزارت کشور
یکی از گزینه‌های مطرح جانشینی «ابراهیم رئیسی»، تئوریسین رفتارها و عملکردهای دولت سیزدهم است.


-        همایش رؤسای هیات ورزشی بیش از 40 رشته ورزشی در هتل پردیسان مشهد (هابیلیان 910417)
به‌تازگی «مصطفی فقیهی»، مدیرمسوول سایت «انتخاب» نوشت: جلیلی اساسا نیازی نداشت که در دولت رئیسی مسوولیت گیرد؛ چون او تئوریسین بسیاری از رفتارهای دولت بود.»


-        پادگان ثامن الائمه حمیدیه شهرستان اهواز (هابیلیان 920124)
کسی که از سال ۱۳۸۶ با جذب انواع تحریم‌ها، کمر اقتصاد کشور را شکست و از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ نیز، با پرتاب انواع سنگ‌های ریز و درشت در راه مذاکرات برجام، پسابرجام و بعدتر در مسیر احیای آن، تلاشی مضاعف برای بدتر شدن وضعیت اقتصادی کشور  داشت.


-        هشتمین نمایشگاه بین المللی قرآن و عترت مشهد (هابیلیان 920431)
سعید جلیلی را می‌توان ادامه دهنده تئوری‌های مخرب و ویران‌‌کننده اقتصادی «مصباح یزدی» دانست. او رییس‌جمهور ایده‌آل از نظر مصباح یزدی بود، البته جلیلی هم مصباح را کوهی استوار در دفاع از نظام اسلامی می‌دانست.


-        نشست کارشناسان جنبش غیرمتعهدها. (تلویزیون شبکه خبر 910605)
انتساب لقب تئوریسین دولت سیزدهم به سعید جلیلی، دقیقا همان چیزی است که ثابت می‌کند در صورت دستیابی او به مقام ریاست‌جمهوری، سیاست‌های دولت سیزدهم پرسرعت‌تر و عمیق‌تر از گذشته اجرا خواهد شد.


تیتر: ترفندهای مبتذل تبلیغاتی برای جذب مشتری '''(G )'''
رییس دولت در سایه و امپراطور عملکرد وزرای رئیسی


'''گزارش'''
سعید جلیلی دولت در سایه خود را بعد از پیروزی دوم «حسن روحانی» در انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۱۳۹۶ را‌ه‌اندازی کرد.


آخوندها بدلیل نفرت عمومی مردم از رژیم و بخصوص لجنپراکنیهایشان علیه مجاهدین، برای کشاندن افراد به محل نمایشگاه و جلب مشتری و بهرهبرداری تبلیغاتی از آن، به انواع ترفندها و فریب ها متوسل می شوند. از توزیع مجانی سی دی[[# ftn1|[1]]] و انتشارات رژیم تا برپایی غرفه های غذا[[# ftn2|[2]]] و تا اهدای جایزه[[# ftn3|[3]]] تحت عنوان مسابقه در محل این نمایشگاهها.
دولت سایه در نظام‌های پارلمانی مثل انگلیس، به حزبی اطلاق می‌شود که در انتخابات پارلمانی شکست می‌خورد و بلافاصله دولت سایه را تشکیل می‌‌دهد. دولتی که دارای رییس بوده و به اندازه وزارتخانه‌های آن کشور، وزیر دارد.


روش‌های شیطان‌سازی
دولت سایه، دولت موجود را نقد کرده و همواره آمادگی خود را برای کسب قدرت حفظ می‌کند. برنامه‌های خود را دارد تا اگر دولت مستقر مجبور به استعفا شود و قرار بر برگزاری انتخابات زودهنگام باشد، آن‌ها زمان را از دست ندهند و بلافاصله با برنامه و نفرات خود* وارد انتخابات پارلمانی شوند.


1)     ساخت دهها فیلم و مستند مجعول و برنامه های ویژه تلویزیونی
البته لازم به ذکر است که فعالیت‌های دولت سایه، مخفی و زیرزمینی نبوده و همواره به‌صورت شفاف در معرض افکار عمومی قرار دارد.


2)     چاپ ونشر دهها کتاب
جلیلی چه قبل از تشکیل دولت سایه و چه بعد از آن در سال ۱۳۹۶ از اصلی‌ترین منتقدین حسن روحانی بود، اما با روی کار آمدن دولت سیزدهم، گاه وزرای رئیسی در جلسات کارگروهی دولت سایه به ریاست سعید جلیلی شرکت کرده و از او خط مشی می گرفتند.


3)     برپایی دهها نمایشگاه
در سایه دولت سیزدهم یا حامی، برنامه ریز و یا طراح


4)     اعزام 7اکیپ مزدوران وزارت اطلاعات تحت نام  خانواده به لیبرتی
وقتی جلیلی با جمله «با رای به ابراهیم رئیسی اورا در قبول مسوولیت یاری کنیم» از انتخابات ۱۴۰۰ کنار کشید، کمتر کسی تصور می کرد که او قرار است در دولت رئیسی تا چه اندازه برنامه‌ریز و طراح پشت صحنه باشد.


5)     برگزاری کنگره به اصطلاح بین‌المللی توسط هابیلیان در داخل کشور با حضور حسن روحانی و وزیر اطلاعات
بررسی وزارتخانه‌های دولت رئیسی نشان می‌دهد که نیروهای انسانی جلیلی چگونه در سطوح مختلف بدنه دولت گسترده شده‌اند.


6)     راه اندازی سایتهای مختلف و درج هزاران مطلب
از چهره‌های امام صادقی همفکر و پیرو جلیلی در سیاست، تا اقوام او را، می‌توان در چینش دولت سیزدهم دید.


7)     برگزاری نمایش‌های متعدد توبه و ندامت با شرکت مأموران جدیدالاستخدام در هتل مهاجر عراق.
رسانه‌های داخلی، افراد نزدیک به جلیلی را که در سمت‌ها و بخش‌های مختلف دولت به کار گرفته می‌شدند، «جلیلیون» می‌نامند.


8)     برگزاری نمایش تحت عنوان گردهمایی و جلسات مأموران و گماشته های بدنام وزارت اطلاعات در داخل و خارج کشور.  
شکار اجرای طرح‌های جلیلی در دولت رئیسی به جایی رسید که روزنامه «اعتماد» در بهمن۱۴۰۱ در مقاله‌ای با عنوان امپراطوری سعید جلیلی در دولت رئیسی نوشت: «به‌جز چهره‌‌های نزدیک به سعید جلیلی که در سطوح مدیرکل در وزارتخانه‌‌های اقتصادی دولت رئیسی، حضور پررنگ دارند، راهبردهای اقتصادی سعید جلیلی به‌وفور در برنامه‌‌های اقتصادی دولت، به‌خصوص دستور کارهای سید احسان خاندوزی دیده می‌شود.


9)     اعزام بینتیجه و رسوای اکیپ مزدوران و مأموران وزارت اطلاعات به ژنو برای منحرف کردن شورای حقوق بشر ملل متحد و جلوگیری از محکومیت رژیم در شهریور و اسفند94
اقتصاد اسلامی یا اسلامی کردن اقتصاد


10)ارسال صدها نامه و تومار به ارگان‌های بین‌المللی و حقوق بشری به منظور سوء‌استفاده از آنها علیه لیبرتی
به گزارش رسانه‌‌های داخلی،  سعید جلیلی در وعده‌های انتخاباتی ۱۴۰۰، نزدیکترین ادبیات به ابراهیم رئیسی را داشت و آن‌گونه که از بیانیه او برمی‌آید، برنامه‌های اقتصادی جلیلی هم به اندازه رئیسی، سطحی، بی برنامه و شعاری بود.


11)ارسال صدها نامه و تومار و مدارک جعلی برای مسموم کردن فضای پشتیبانان خارجی مقاومت و دور کردن آنان از مجاهدین و مقاومت. 
سعید جلیلی در تبلیغات انتخاباتی خود با برجسته کردن مشکلات اقتصادی دولت پیشین از آن‌ها انتقاد می‌کرد، ولی راه‌حل دقیقی برای حل آن‌ها ارائه نمی‌داد، اما نکته‌ای که برنامه‌های اقتصادی جلیلی را از دیگران متمایز می‌کند، بحث اقتصاد اسلامی است. برنامه‌ای که بر فرضیه منابع نامحدود نعمت‌های الهی استوار است. فرضی اولیه و اساسی در آیات قرآنی که دقیقا در نقطه مقابل اصل اولیه و اساسی علم اقتصاد، یعنی محدودیت منابع ایستاده است.


12)پمپاژ دروغ و تهمت با جعل و انتشار هزاران خبر از طریق خبرگزاری ها و رسانههای رسمی آخوندها، برای مقابله با توجه و اقبال گستردة مردم و جوانان به مجاهدین
اقتدای سعید جلیلی به مصباح یزدی، و تئوری‌های اقتصادی او، در سخنان و اظهار نظرهای او کاملا مشهود است. روحانی تندرو شیعه و پدر معنوی جبهه پایداری که آثار اجرای دیدگاه‌های افراطی او در مخالفت با علوم دانشگاهی و دستاوردهای مدرن اقتصادی، هنوز هم بر پیکر اقتصاد بیمار ایران باقی مانده است.


13)گروگانگیری و زیر‌فشار گذاشتن خانواده‌های مجاهدین در داخل کشور، برای وادار کردن آنها به موضعگیری علیه فرزندان یا بستگان مجاهدشان
مصباح یزدی یکی از مهم‌ترین تئوریسین‌های اقتصاد اسلامی بود. او درگیری‌های اقتصادی را «جنگ نرم» نامیده و با اشاره به رویداد موسوم به «شعب ابیطالب» در تاریخ اسلام، نزول بلا و پدید آمدن دشواری‌های اقتصادی برای مردم را، عامل بازگشت به سوی خدا دانسته و گفته بود: «این بلاها کمک می کند مردم گریه و زاری کنند و به طرف خدا بروند.»


14)بکارگیری مزدوران و مأموران وزارت با ماسک مخالف رژیم و «اپوزیسیون» در خارج کشور، علیه مجاهدین و مقاومت ایران
از دیگر نکات مورد تاکید جلیلی، استقلال اقتصادی است، آن هم در دنیایی که همه‌چیز بر پایه سودآوری بیشتر و ارتباطات بوده و عبارت «استقلال اقتصادی» در عمل، معنای «انزوای اقتصادی» پیدا می کند.


15) پمپاژ اطلاعات دروغ به دوائر و ادارات و مقامات کشورهای خارجی به منظور ایجاد محدودیت و زمینه سازی تروریستی علیه مجاهدین و مشروعیت بخشیدن به زد وبند با فاشیسم مذهبی علیه سازمان و شورای ملی مقاومت،
وعده‌های اقتصادی سعید جلیلی


16)انجام مصاحبه با لابی های استبداد مذهبی تحت عناوین مختلف (کارشناس، تحلیل گر، فعال حقوق بشر، محقق و ...) به منظور لجنپراکنی علیه مجاهدین
در برنامه و طرحی که جلیلی برای کاندیداتوری خود در انتخابات سال ۱۴۰۰ ارائه کرده، ۳۶ وعده اقتصادی به چشم می‌خورد. موضوعاتی که در اغلب آن‌ها، شباهت بسیاری با وعده‌ها و طرح‌های اجرا شده و اغلب ناتمام و ناموفق دولت سیزدهم، دیده می‌شود. نتیجه برخی از وعده‌های جلیلی در دولت ابراهیم رئیسی مشاهده شد.


----[[# ftnref1|[1]]] نمايشگاه هابيليان در صنايع شهيد كاوه مشهد ، هابيليان 930715
حل مشکل تورم با اقتصاد مقاومتی


[[# ftnref2|[2]]] خبرگزاري فارس 910627
عمده طرح‌های اقتصادی جلیلی، از آستین «احسان خاندوزی»، وزیر اقتصاد دولت سیزدهم بیرون آمد. حل مشکل تورم با اقتصاد مقاومتی، از اصلی‌ترین برنامه‌های اقتصادی جلیلی در تبلیغات انتخاباتی بود.


[[# ftnref3|[3]]] نمايشگاه در دانشگاه پيام نور خواف، هابيليان '''ـ 4آبان 93''' / نمايشگاه هابيليان در مركز آموزش توپخانه اصفهان، هابيليان 8آبان 93
او اقتصاد مقاومتی را راهبردی صحیح و پاسخی دقیق به همه توطئه‌هایی می‌دانست که علیه کشور وجود دارد، چراکه پیرو مکتبی است که نزول بلا و دشواری‌های اقتصادی را، عامل بازگشت مردم به خدا می‌داند.


مضمون یکسان توطئه بزرگ آخوندها و دستگاه گشتاپوی آن با تمام دم و دنبالچهها و مرتبطین آن طی یک سال گذشته را می توان در چند جمله زیر خلاصه کرد:
علم اقتصاد برای سعید جلیلی، دستاورد غربی‌هایی است که درکی از اقتصاد صلواتی و مقاومتی ندارند. از دیدگاه جلیلی، پیشرفت اقتصادی، محصول عنایت و اراده خداوند است. اصولی پایدار بر تعاریف قرآنی که مستقیما با اصول اقتصاد امروزی در تضاد است.


'''نوشتاری:'''
ساخت حداقل یک میلیون مسکن در سال و اعطای تسهیلات و اختصاص زمین برای ساخت


       الف. مجاهدین در داخل کشور فاقد پایگاه و در خارج هم منزوی هستند و از حمایت جامعه ایرانی برخوردار نیستند.
وعده سعید جلیلی درباره ساخت یک میلیون مسکن در سال، دقیقا منطبق با وعده ساخت چهار میلیون مسکن رئیسی در طول چهار سال است، اما رویکرد جلیلی در مواجهه با این طرح، دقیقا مشابه رفتارو گفتار معاون اول رئیسی در مواجهه با تحقق این وعده بود.


ب. مجاهدین در درون خودشان با «شکنجه» و «مرگهای مشکوک» نیروهایشان را به زور نگه داشته اند. به یک «فرقه» تبدیل شده اند که تحمل هیچ «منتقدی» را ندارند.
سعید جلیلی در دیدار با دانشجویان دانشگاه گیلان و پس از گذشت بیش از یک سال از وعده ساخت مسکن، در دی‌۱۴۰۱ تاکید کرد که وعده سیاست‌گذاری دولت برای حل مشکل مسکن، لزوما به این معنی نیست که خود دولت باید مسکن بسازد.


ج. نتیجه عینی و هدف سیاسی دو ماده فوق این است که اولاً مقاومتی وجود ندارد و رژیم آلترناتیوی ندارد و همین رژیم در هر حال بهتر از مجاهدین است. ثانیاً علیه رهبری مجاهدین باید متحد شد و تشکیلات آنها را پاشاند. بنابراین هر جنایتی علیه مجاهدین مشروع است.
این دقیقا همان دست‌‌فرمان «محمد مخبر»، معاون دولت سیزدهم بود. او بعد از اوج‌گیری مطالبات درباره ساخت چهار میلیون مسکن که شعار محوری رئیسی در زمان انتخابات بود، گفت که «قرار نیست دولت، مسکن بسازد.»


== فیلم‌سازی علیه مجاهدین ==
طرح اعطای تسهیلات و اختصاص زمین جلیلی در دولت رئیسی، با نام «نهضت ملی مسکن اجرا» شد که نتیجه آن شد مشارکت صفر درصدی هجده بانک در این طرح.
رژیم آخوندی از سال ۱۳۶۴ تاکنون 186 فیلم، مستند و سریال سفارشی علیه مجاهدین و مقاومت ایران تابه‌حال ساخته است. تنها یکی از این مستندهای سفارشی، سریالی است به نام ”پایانی بر پایان” که ۵۰ قسمت است و ۶ بار از شبکه‌های مختلف تلویزیون آخوندها تکرار و پخش‌شده است یعنی ۳۰۰ برنامه به پخش یکی از مستندهای جعلی علیه مجاهدین اختصاص دارد. مستند دیگری تحت عنوان ”به نام خلق” ۲۸ قسمت بوده که سه بار از شبکه‌های مختلف تلویزیون رژیم پخش و باز پخش‌شده است. مجموع این تعداد فیلم و مستندهای سفارشی رژیم علیه مجاهدین ۸۸۱ برنامه می‌شود.


از این 186 فیلم و مستند تعداد 5 عدد (2.7 درصد) در دهه ۶۰، تعداد ۳ عدد (1.6 درصد) در دهه ۷۰، تعداد ۹ عدد (۵ درصد) در دهه ۸۰، تعداد 169 عدد (90.7 درصد) در دهه ۹۰ تولید و پخش‌شده است.
ناتوانی متقاضیان از پرداخت مبالغ آورده اولیه و اعتراضات بابت خط خوردن از لیست متقاضیان و در نهایت اقساط نجومی چند برابر حداقل دستمزد برای جامعه کم‌درآمد مورد هدف، از دستاوردهای دولت از اجرای  طرحی است که نهضت ملی نام گرفت.


زیرنویس: خامنه اي در ديدار با مستندسازان رژيم- 21 دي ماه 96
رد پای جلیلی در وزارت اقتصاد و دیکته سیاست های خود به وزیر دولت سیزدهم


«دشمنان این ملت و دشمنان این انقلاب و دشمنان این نهضت عظیم مردمی که به برکت دین به وجود آمده به سراغ تحریف و دروغ و تغییر واقعیات در ذهن‌ها و این‌ها رفتند این چیزی که میتوانه ذهن‌ها رو روشن کنه همین مستندهای شماست»
سعید جلیلی در ۳شهریور۱۴۰۱، در دیدار کارگروه اقتصادی دولت سایه با احسان خاندوزی، به اهمیت مولد‌سازی دارایی‌های دولت تاکید کرده است.


'''کلام:'''
جلیلی در این دیدار به وزیر اقتصاد دولت رئیسی گفته است که در بحث مولدسازی دارایی‌ها، می‌توان به‌جای واگذاری دارایی‌های دولت، از آن‌ها به‌عنوان ابزاری برای تامین مالی پروژه‌های عمرانی استفاده کرد. علاوه‌بر تعداد قابل توجه مدیران کل در وزارتخانه راه و اقتصاد که نیروهای منتسب به سعید جلیلی هستند، جلیلی حتی می‌تواند وزرای دولت را به کارگروه دولت سایه دعوت کند و گزارش تصویری آن را منتشر کند.


خامنه‌ای مجدداً در تاریخ 24 آبان 97 در دیدار با جمعی از برنامه‌سازان صداوسیما به صحنه آمد و با تأکید روی حمایت معنوی و حمایت مادی از آن‌ها برای تولید برنامه گفت:
گزارش مبسوط این دیدارها در سایت «حیات طیبه»، متعلق به سعید جلیلی منتشر شده است.


افکت خامنه‌ای: [برنامه پرونده شماره 212 تايم كد 06:50]
وزارت بهداشت؛ عرصه حکمرانی سیاست‌های سعید جلیلی


«ما در حال یک نبرد فرهنگی، یک نبرد جنگ نرم هستیم یعنی به ما تهاجم شده؛ تهاجم نرم، آن‌هم با ابزارهای پیشرفته و بسیار نو و با توانایی بسیار بالا؛ به ما حمله شده... در مقابل، ما بایستی یک جبهة قویِ توانایی ایجاد کنیم که این جبهه بتواند پاسخگو باشد. آن جبهه متشکل از کیست؟ از هنرمند، روشنفکر، عنصر فرهنگی؛ یعنی شماها هستید، واقعاً باهمت بلند این کارها بایستی انجام بگیرد. خب البته شکی نیست که شما اگر بخواهید ابتکار به خرج بدهید و کار نو، کار برجسته بیاورید، پشتیبانی مدیریتی لازم است؛ من در این تردید ندارم، من این را تصدیق می‌کنم؛ '''مدیران بایستی از شماها واقعاً حمایت بکنند؛ هم حمایت معنوی بکنند یعنی به شما نشان بدهند که کار شما را قبول دارند و برای کار شما ارزش قائل‌اند، هم حمایت مادی بکنند'''.»
از مخالفان جدی و البته برجسته  طرح تحول سلامت، می‌توان از «بهرام عین‌اللهی»، وزیر بهداشت دولت سیزدهم و سعید جلیلی و البته محمد مخبر نام برد.


'''مهمان'''
اصرار چهره‌های وزارت بهداشت و معاون اول دولت رئیسی به اینکه واکسن بسازیم و وارد نکنیم، در گفته‌های جلیلی به‌روشنی قابل مشاهده است.


همان موقع یکی از شکنجه گران اطلاعاتی رژیم به نام محمدحسن روزی‌طلب که معاون مرکز اسناد انقلاب اسلامی و سردبیر نشریه رمز عبور می‌باشد و خودش مستقیماً و یا از طریق مرکز اسناد انقلاب اسلامی در تهیه و تولید فیلم و مستند علیه مجاهدین نقش دارد منظور خامنه‌ای را توضیح داد.
اینکه بتوانیم در تولید و صادرات واکسن کرونا در جهان پیشتاز باشیم، از گفته‌های جلیلی و البته محمد مخبر در سال ۱۴۰۰ است.  سعید جلیلی پیش‌تر هم در سال ۱۳۹۹ در توییتی نوشت: «اگر واکسنی را از چند کشور ‎اروپا به قیمت ۴ تا ۵ دلار وارد می‌کردیم، بعضا بازی در می‌آوردند و فناوری آن را هم به ما نمی‌دادند. اما ‎کوبا در تولید این واکسن پیشرو بود و آن را کمتر از نیم دلار با همان کیفیت و انتقال فناوری به ما فروخت. الان هم ظرفیت صادرات واکسن به همسایگان ما وجود دارد.»


گزارش – کلام 05
شفافیت اقتصادی و ایجاد بانک‌های اطلاعاتی برای شفافیت مالی


زیرنویس: تلویزیون افق رژیم – اول بهمن 96 [تايم كد:010650]
برای اولین بار، جلیلی در تبلیغات انتخاباتی سال ۱۳۹۲، از ابر بدهکاران بانکی نام برد. او از ۷۰ هزار میلیاردی گفت که در دست تنها شش ابر بدهکار بانکی است.


«واقعیت این بود الآن ما نگاهی که داریم می‌کنیم بعد 40 سال به اون وقایع سال 57-58-59-60 و دهه 60 که حضرت آقا به‌عنوان دهه مظلوم 60 نگاه می‌کنند ما درواقع در یک جنگ روایت هستیم که این چه روایتی از اون ماجرا داشته باشیم چه روایتی از خروج مسلحانه سازمان مجاهدین خلق داشته باشیم چه روایتی از جنگ بعد ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر داشته باشیم من به نظرم یک نوع تله گذاری شده این قضایا و بعضی از بچه‌های انقلابی برای اینکه امروزه بعضی از پشیمان شده‌ها رو نقد کنند می‌روند و اعمال درست این‌ها رو در دهه 50 و 60 نقد می‌کنند».
به گفته جلیلی، فقدان شفافیت مالی و ساختار نظارتی در اقتصاد کشور باعث شده تا عده‎ای با سواستفاده از منابع ارزی با احتکار و بورس‌بازی به، کسب منافع هنگفت بپردازند که در مقابل، مردم هزینه آن را متحمل می‎شوند.


مهمان [مي توانيد موقع پخش مصاحبه مهمان، سند را با دوپنجره كردن نشان دهيد. سند را از برنامه پرونده شماره 213 تايم كد 03:09 استفاده كنيد]
مواردی که از شعارهای اصلی دولت سیزدهم شناخته می‌شد؛ موضوعی که از نگاه دولت سیزدهم، دستاورد و نشانه شفاف‌سازی بود، اما نتیجه اجرای آن تنها در حد انتشار ناقص با حذف برخی ستون‌ها در فهرست وام‌های پرداختی باقی ماند و خبری در خصوص وصول، عدم وصول و یا حداقل برخورد با ابربدهکاران برای افکار عمومی منتشر نشد.


این مهره وزارت اطلاعات، ضرورت ساخت و تولید فیلم و مستند برای ”روایت” نوشته‌شده توسط آخوندها را با جمع‌بندی از قیام دی‌ماه 96 و استمرار آن این‌گونه توضیح می‌دهد: «...نفرات سازمان شهرها را بین خودشان تقسیم کرده‌اند و در یک فرآیند چندساله نخبگان و معترضان کف را در گروه‌های تلگرامی سازمان‌دهی کرده‌اند و مثلاً در یک شهر کوچک بیش از 5 هزار عضو در گروه‌های مختلف هستند که زمینه هماهنگی درباره مکان و ساعت تجمع را آنجا اعلام می‌کنند... نحوه رفتار و شعارها همه مربوط به سازمان است. مثلاً شعار اصلاح‌طلب، اصولگرا، دیگه تموم شد ماجرا، فقط در دانشگاه تهران یا مرگ بر روحانی فقط در مشهد سر داده شد ولی شعارهای مستقیم مربوط به براندازی، در همه‌جا بود و مرتباً تکرار می‌شد». (روزنامه وطن امروز رژیم – 12 تیر 97)
مبارزه با فساد اقتصادی با استفاده از مالیات


'''مجری'''
تسنیم در خرداد ۱۳۹۲ نوشت: «جلیلی یکی از دلایل شکل‌گیری فساد را، فرارهای مالیاتی بزرگی می‌دانست که علت آن، عدم وجود بانک اطلاعاتی است و به همین دلیل جلیلی با تیم خودش به‌دنبال این بود که یک سامانه اقتصادی را طرح‌ریزی کند که در مراحل آخر خود قرار دارد و سامانه پورتال ارزی را نیز در دست تدوین قرار دادند که قرار است به بازار و نقل و انتقالات ارز سروسامان بدهند.»


آخوندها علاوه بر مستخدمان و خدمت‌گزاران و دژخیمان خود تحت عنوان کارشناس و ”عضو سابق مجاهدین” و... مشتی مأمور و مزدور را هم برای نمایش‌های خود به منظور ”روایت” جعلی از مجاهدین به خدمت می‌گیرد یکی از آن‌ها مزدوری است به نام هادی شعبانی:
جلیلی معتقد است که بسیاری از کارگران و کارمندان با اندک حقوق خود مجبور هستند، مالیات بپردازند، در‌حالی‌که برخی با درآمد بالا و ثروت فراوان، اصلا مالیت نمی‌پردازند و دولت باید در این زمینه توجه کند.


'''تابلو: مأمور وزارت اطلاعات آخوندی هادی شعبانی''' [پوشه 3]
موضوعی که ابراهیم رئیسی و کابینه‌اش در لوایح بودجه سال‌های ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ آن را مورد توجه قرار داده و افزایش بی‌سابقه ۷۰ درصدی و ۵۰ درصدی درآمدهای دولت از محل مالیات‌ها را، به مردم تحمیل کردند.


گزارش افشای مزدور هادی شعبانی در حد 500 کلمه تا شب داده شود
مالیات‌هایی که اعتراض کسبه از طلافروشان تا لوازم آرایشی و….، به نرخ‌های آن‌ها همچنان ادامه دارد.


مهمان
مخالفت با پذیرش قوانین FATF و پیوستن به بانک‌های جهانی


ارتباط بسيج دروغ‌پراكني و شيطان سازي از مجاهدين در قالب چنين مستندهاي سفارشي در اعترافات دست اندركاران آن به خوبي روشنه: مجاهدين خلق نيرويي هستن كه نسل جوان آرزوها و اميدهاش رو در اون مي بينه. پس طبيعيه كه آخوندها هم روي شيطان سازي از مجاهدین تمركز كنن.
سعید جلیلی در کنار «پرویز داودی» در مجمع تشخیص مصلحت نظام، از اصلی‌ترین و جدی‌ترین مخالفان پیوستن ایران به اف‌ای‌تی‌اف بودند، تا جایی که منتقدین، آن‌ها را «احمدی‌نژادی‌های» علیه اف‌ای‌تی‌اف خوانده و می‌گفتند: «حتی در صورت سکوت این دو نفر، پیوستن ایران به اف‌ای‌تی‌اف رای می‌آورد.»


گزارش – کلام 06
به باور مخالفین، افرادی مانند آن‌ها بدون ارائه دلیل یا سندی معتبر، پیوستن ایران به اف‌ای تی‌اف را یک اشتباه امنیتی برای ایران توصیف کرده و حتی اف‌ای‌تی‌اف را بهانه‌ای برای اعمال جاسوسی غرب در داخل کشور می‌دانستند.


[برنامه پرونده شماره 213 تايم كد 12:20]
سعید جلیلی بارها در جمع طرفداران خود گفته که چنانچه برای ریاست‌جمهوری انتخاب شود، همچنان از اصول جمهوری اسلامی، از‌جمله ولایت فقیه و اقتصاد الهی پیروی خواهد کرد. اگر مردم ایمان و تقوا داشته باشند، رشد اقتصادی و برکات الهی بر سر آنان گشوده خواهد شد. او گفت: «اگر اندیشه دینی را محقق کنیم، همان‌طور که قرآن گفته است، مایه حیات می‌شود. انقلاب ما نیز پاسخی به این ندای قرآن بود و این تنها یک ایمان و باور نیست، بلکه بعد از ۳۴ سال، یک تجربه است.»


زیرنویس: جوان آنلاین-11 بهمن 97
'''۹ خرداد'''


حامد قریشی نویسنده مستند سفارشی «به نام خلق» که پیش از این هم مستندی درباره [مجاهدین] با نام «سرباز سابق» برای پرس. تی. وی شبکه خارج کشوری رژیم ساخته در پاسخ به این‌که چه شد تصمیم به تولید برنامه‌ای با چنین محتوایی گرفتید؟ می‌گوید: «فعالیت‌های مجاهدین خلق در فضای مجازی و جذب نوجوان‌های بی‌اطلاع و از طرفی فراموش‌شدن سازمان مجاهدین خلق از ذهن مردم یکی از اصلی‌ترین دلایل تولید این اثر بود که چندین سال هم محتوای آن زمان برد تا قوت و استحکام لازم را برای ارائه داشته باشد».
'''اقتصاد صلواتی؛ وقتی طرح‌های سعید جلیلی از آستین دولت رئیسی بیرون آمد «ایران وایر»'''


زیرنویس: روزنامه جوان - 4 دی 97 [برنامه پرونده شماره 214 تايم كد 09:14]
<nowiki>https://iranwire.com/fa/features/129998-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D8%B5%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D9%88%D9%82%D8%AA%DB%8C-%D8%B7%D8%B1%D8%AD%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%A8%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%86-%D8%A2%D9%85%D8%AF/</nowiki>


ایمان گودرزی سازنده مستندهای سفارشی وزارت اطلاعات به علت اصلی رو آوردن به موضوع مجاهدین این‌گونه اعتراف می‌کند: «یکی از دلایلی که ما را مجاب کرد به موضوع [مجاهدین] رو بیاوریم، اتفاقاتی بود که در انتخابات سال گذشته [سال 1396] ریاست جمهوری افتاد و برخی رقبای انتخاباتی با استناد به بحث اعدام‌های سال ۶۷ سعی نمودند به تعبیر رهبر انقلاب جای جلاد و شهید را عوض کنند».
ــــــــــــــــــ


'''مجری'''
'''گزارش تحقیقی «اعتماد» از میزان نفوذ طرفداران جلیلی در دولت سیزدهم'''


البته تا آنجا که به آخوندها برمی‌گردد دنبال قتل‌عام مجاهدین در عراق بودند که به یمن پایداری مجاهدین و هوشیاری رهبری مقاومت، سازمان پیش افتاد و طرح ولی‌فقیه شکست خورد. چند ماه بعد از انتقال همگانی مجاهدین به آلبانی، سایت وزارت اطلاعات با اعتراف به این شکست استراتژیک، افسوس رژیم را به خاطر از دست دادن فرصت کشتار مجاهدین در عراق بازتاب داد:
'''امپراتوری جلیلی در دولت رییسی'''


'''گزارش – کلام  07'''
'''سعید جلیلی رییس دولت سایه نیست، نیروهایش در روز روشن و در بخش‌های مختلف، دولت را در دست دارند'''


'''[برنامه پرونده شماره 213 تايم كد 09:00]'''
'''اعتمادآنلاین| سیما پروانه‌گهر'''


زیرنویس: سایت دیده بان ایران – 30 فروردین 96
«با رای به سیدابراهیم رییسی او را در قبول مسوولیت یاری كنیم». شاید هرگز در طول تاریخ متوجه نشویم زمانی كه سعید جلیلی، یكی از كاندیداهای جریان اصولگرا، وقتی در بیست‌وششم خرداد سال 1400 این جمله را در بیانیه انصراف خود نوشت و از عرصه رقابت‌های انتخاباتی سیزدهمین دوره ریاست‌جمهوری كنار كشید، در دل و ذهنش چه می‌گذشت. تصمیم یاری او چه ابعادی داشت و قرار بود چگونه یاری‌دهنده‌ای باشد؟ آیا جلیلی در آن زمان تصمیم حضور در دولت رییسی را داشت یا از همان ابتدا می‌دانست كه قرار است هیچ جایگاهی را در دولت قبول نكند تا نامش به عملكرد دولت سیزدهم گره نخورد؟ ابراهیم رییسی نیز بعدها گفت كه پیشنهاد حضور در دولت را به جلیلی داده اما قبول نكرده است. همان زمان رسانه‌ها نوشتند سعید جلیلی می‌خواهد رییس دولت سایه باشد؛ اما نه جلیلی و جلیلیون در دولت رییسی، در سایه بودند و نه از نظر تعریف علمی، دولت سایه می‌توانست در دست سعید جلیلی باشد. ادعای جلیلی بر دولت سایه، به دوران حسن روحانی بازمی‌گردد. آن زمان، با توجه به تفاوت‌های رویكردی و عملكردی دولت حسن روحانی با سعید جلیلی، شاید حداقل از نظر علمی اطلاق این عنوان ممكن و منطقی بود. در ادبیات و علم سیاست دولت سایه «به هیات دولت روی كار نیامده اطلاق می‌شود كه با هدف در دست گرفتن كنترل دولت در واكنش به یك حادثه منتظر می‌ماند». دولت سایه اصطلاحی سیاسی در نظام‌های پارلمانی است كه اغلب بزرگ‌ترین حزب مخالف خود را دولت سایه می‌نامند. با این حساب، با اغماض بسیار زیاد نسبت به جزییات، شاید بتوان در دولت روحانی، سعید جلیلی را به نوعی رییس دولت سایه دانست اما در مورد دولت سید ابراهیم رییسی و ادعای خود رییسی و جلیلی مبنی بر اینكه «قرار است جلیلی به رییسی كمك كند» اطلاق این عنوان ممكن نیست. از طرف دیگر، اگرچه عنوان «رییس دولت سایه» از نظر مفهوم سیاسی به كار سعید جلیلی در دولت سید ابراهیم رییسی نمی‌آید اما وقتی خود سعید جلیلی، با راه‌اندازی بخشی در سایت اختصاصی خود با عنوان «دولت سایه» این نقش را برای خود تعریف كرد و جوانان تازه‌نفس اصولگرا هم كه با تابلوی انقلابی حركت می‌كنند، بدشان نیامد چنین عنوانی را از امروز برای روز مبادا به او تحویل دهند، باید با دقت بیشتری ذره‌بین جلیلی‌شناسی را روی دولت رییسی گرفت.


«تا زمانی که این گروه و اعضای آن در خاک عراق بودند، سپاه و نیروهای امنیتی فرصتی برای حل‌وفصل این منازعه را داشتند و هم‌اکنون این فرصت چشم‌انداز خود را از دست داد... دغدغه و اشتغال سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه منجر به‌غفلت جدی گردید. '''این غفلت حال سر بازکرده و نشان می‌دهد که این گروه دست بازتری در تحولات میدانی خواهد داشت'''... ناگفته نماند که '''این گروه تجارب بسیاری در بسیج و سازمان‌دهی داشته و بالقوه می‌تواند تهدید امنیتی برای کشور باشد'''. استفاده از شبکه‌های داخل کشوری و همچنین تأثیرگذاری بر روی مخاطبین خاکستری می‌تواند در زمره تلاش‌های این گروه تبیین گردد و موجی از دلسردی را در بدنه نیروهای وفادار به نظام و کشور ایجاد کند».
مرور بخش‌های مختلف دولت رییسی نشان می‌دهد كه امپراتوری جلیلی از طریق نیروهایش در سطوح مختلف انسانی در بدنه دولت گسترده است؛ بخش‌هایی از سیاست داخلی تا برخی وزارتخانه‌ها.


'''مجری'''
'''سیاست خارجی و علی باقری‌كنی؛ یار بی‌وفا  و  سیاست باوفا'''


تا اینجای برنامه بخش کوچکی از حجم عظیم تبلیغات دیوانه‌وار رژیم دجال آخوندی برای ”روایت” وارونه و موردنظر ولایت‌فقیه را نشان دادیم که با به کار گرفتن ارگان‌ها و نهادهای متعدد از چندین وزارتخانه، با صرف مقادیر هنگفتی از بودجه‌های میلیاردی و با به کار گرفتن خیلی از عوامل مزدور تحت عنوان کارگردان، تهیه‌کننده، بازیگر و امثالهم… در قالب ده‌ها سریال تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی، برای مخدوش کردن چهره مجاهدین و مقاومت، به راه انداخته است. شیطان سازی و تروریسم علیه مقاومت سازمان‌یافته تنها راه برون‌رفت رژیم از بحران سرنگونی است.
«اگر بنده به ریاست‌جمهوری می‌‌رسیدم، برجام را امضا نمی‌كردم. چرا كه اندیشه بنده متفاوت است». فروردین سال 1395 وقتی سعید جلیلی این سخن را درباره وضعیت سیاست خارجی دولت حسن روحانی گفت از همیشه روشن‌تر شد كه او، هم رویای ریاست‌جمهوری را رها نكرده و هم به‌رغم امضای برجام و نهایی شدن آن، دل خوشی از این توافق ندارد.  مذاكره برای جلیلی فرصتی برای «ابلاغ» یك پیام بود كما اینكه گفته می‌شود در زمان مذاكره بخش‌هایی از پایان‌نامه خود را در جلسات مذاكره می‌خوانده؛ «بنیاد اندیشه سیاسی اسلام در قرآن» كه در سال ۱۳۸۱ در دانشگاه امام صادق(ع) در مقطع دكتری از آن دفاع كرد و «سیاست خارجی پیامبر» كه عنوان پژوهشی از وی و گویا عنوان پایان‌نامه كارشناسی ارشد او نیز بوده است.


دست‌اندرکاران فیلم و مستندهای جعلی علیه مجاهدین و مقاومت ایران کدام ارگان‌ها و نهادهای سرکوبگر حکومتی و پوششی وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران هستند؟
مواجهه با رویه مذاكره جلیلی بر مبنای مفاهیم پایان‌نامه‌هایش در اردوگاه اصولگرایان، هم موافق داشت هم منتقد؛ این رویه مورد قبول و افتخار اصلی‌ترین حامیانش یعنی جبهه پایداری بود، تا جایی كه قاسم روانبخش، سخنگوی این تشكل در سال 1392 اعلام كرد كه این تشكل بر اساس مطالعه پایان‌نامه‌های جلیلی او را به عنوان «كاندیدای اصلح» در نظر گرفت. در مقابل علی‌اكبر ولایتی در مناظرات انتخاباتی سال 1392 شیوه مذاكره جلیلی را «كلاس فلسفه» خواند و از آن انتقاد كرد.


پاسخ به این سؤال و این‌که این خط کار چه نتایجی داشته، موضوعی است که در یک برنامة دیگر پرونده و در هفتة آینده پی می‌گیریم؛
ویلیام برنز عضو تیم مذاكره‌كننده امریكا درباره تجربه مذاكره با جلیلی در كتاب خاطرات خود مطالبی را نگاشته كه سایت انتخاب در بهمن سال 1399 آن را منتشر كرد. برنز در این باره می‌گوید: «او یك باورمند واقعی به انقلاب اسلامی بود. در طول جلسه دایما نوت‌برداری می‌كرد و همزمان لبخند بی‌رمقی بر چهره داشت. جلیلی و همكارانش بارها زیرچشمی من را نگاه می‌كردند و به نظر می‌رسید كه حضور امریكا را نگران‌كننده می‌دانستند».


تا هفتة بعد خدا نگهدار و پیروز و سرفراز باشید.
ذكر این مطلب در كنار لزوم توجه به رویكرد مذاكره جلیلی، نكته حائز اهمیت دیگری نیز دارد؛ «جلیلی و همكارانش»؛ همكاری كه امروز سایه او در تیم مذاكره‌كننده است.


=== فیک نیوز ===
با گذشت زمان اندكی بعد از آغاز به كار دولت رییسی، شایعه احتمال انتخاب جلیلی به عنوان وزیر امور خارجه یا مسوول تیم مذاكره‌كننده همچون كف بر آب محو شد اما ظهور چهره‌ای جدید بر راس تیم مذاكره‌كننده بسیاری را به این نتیجه رساند كه قرار است دست به فرمان مذاكره به دوران جلیلی- احمدی‌نژاد بازگردد؛ علی باقری كنی شخصیتی با تركیبی از رویكردها و ادبیات محمدجواد لاریجانی و سعیدجلیلی كه ریاست ستاد او را در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۲ را برعهده داشت، در راس تیم مذاكره‌كننده قرار گفت.باقری كنی اگرچه از سال ۸۶ تا ۹۲ در كنار جلیلی در تیم هسته‌ای ایران در دولت محمود احمدی‌نژاد حضور داشت، با كنار گذاشته شدن از تیم مذاكره‌كننده در دولت روحانی، در شبكه افق یا جمع دانشجویان بسیجی و انقلابی مشغول نق زدن علیه ظریف شد، نقدهایش علیه برجام در وب‌سایت «مدرسه كالك» وابسته به بسیج دانشجویی و «مركز رشد دانشگاه امام صادق» منتشر شد و مقدمه‌ای هم بر نسخه فارسی كتاب خاطرات وندی‌شرمن، مذاكره‌كننده تیم هسته‌ای نوشت. تا اینجای كار به نظر می‌رسید سایه جلیلی قرار است توسط باقری كنی در تیم مذاكره‌كننده تجلی پیدا كند. وقتی باقری كنی در همان روزهای آغازین، در برنامه‌ای تلویزیونی از برجام به عنوان عروسی كه پدرخانواده از آن رضایت ندارد، نام برد، نخستین ظهور جلیلی در دولت نمایان شد. اما به مرور رویكردهای ظاهری باقری كنی تغییر كرد؛ دست از نقد علنی برجام برداشت و مسوولیت احیای آن در مذاكرات را دنبال كرد. این سكوت استراتژیك را برخی به عنوان «جدایی باقری كنی از جلیلی» تفسیر كردند اما حالا 17 ماه بعد از آغاز به كار دولت رییسی و بی‌نتیجه بودن مذاكرات نشان داد هیچ جدایی در كار نیست. اگرچه همان زمان هم برخی تاكید كردند كه این تفاوت تنها در ظاهر است. به قول منصور حقیقت‌پور، نماینده اصولگرای مجلس نهم و مشاور علی لاریجانی در مجلس دهم، «آقایان باقری كنی و جلیلی از یك حوزه فكری و یارغار هم هستند و تردیدی نیست كه آقای جلیلی در پشت صحنه در حال هدایت كار است».
[[پرونده:فیک نیوز.JPG|جایگزین=فیک نیوز در جمهوری اسلامی|بندانگشتی|فیک نیوز در جمهوری اسلامی]]
نحوه‌ی تولید و نشر فیک نیوز یا اخبار جعلی چگونه است. اخبار جعلی به حقیقت اهمیت می‌دهند فقط تا آن اندازه که بتوانند ما را از آن منحرف کرده و بر باورها و رفتارهای ما تأثیر بگذارند.  


«اکسل گلفرت» در «فیلاسوفر مگزین» (مجله فیلسوفان) به علل پخش اخبار جعلی و  ویژگی‌های آنها پرداخته است.  
گذر زمان هم نشان داد خروجی مذاكرات باقری كنی و جلیلی چندان تفاوتی ندارد و شاید باقری كنی در ظاهر یار بی‌وفایی برای جلیلی در «تخریب و نق نق علیه برجام» بود اما در عمل با ناكام ماندن مذاكرات برجام، او سهم خود را در «شیوه مذاكره جلیلی» و «تجلی دیدگاه‌های ضدغرب» او ادا كرده و دست به فرمان تیم مذاكره‌كننده را بر اساس تابلوهای جلیلی جلو برد؛ مذاكره‌ای شعاری با نفرت از برجام در دل و تلاش برای راهنمایی كشورهای غربی به مسیر رستگاری. سعید جلیلی در هدایت هر جای دیگری از دولت رییسی در سایه باشد، در سیاست خارجی در متن بوده و احتمالا تا انتها نیز حاكم بلامنازع و در روشنایی این حوزه باقی می‌ماند.


«اکسل گلفرت» پس از یک مقدمه‌چینی به سراغ تاریخچه این اخبار رفته و شکل‌گیری آن را این‌گونه بیان می‌کند:
'''صدا و سیما، امپراتوری جلیلیون'''


ویلیام راندولف هرست (اورسن ولز فیلم «همشهری کین» را بر مبنای زندگی او ساخت)، ناشر نیویورک ژورنال در سده‌ی نوزدهم که جنگ‌افروزیِ فریبکارانه‌اش را زمینه‌ساز جنگ میان اسپانیا و آمریکا در سال ۱۸۹۷ می‌دانند. نیویورک ایوینینگ نیوز که یکی از رقیبان نیویورک ژورنال بود درافشاگری خود اظهار تأسف می‌کند که نیویورک ژورنال «فاکت‌ها را به‌طور فاحشی کژنمایی می‌کند» و «داستان‌هایی جعل می‌کند تا عامه‌ی مردم را برانگیزد» گلفرت ضمن اینکه تئوری گوبلز (رئیس تبلیغات هیتلر ) مبنی بر اینکه «دروغ هر چه بزرگتر، باورش آسان تر است» را یکی از ملاک‌های ساخت اخبار جعلی می‌داند، می‌نویسد: میزان دروغ و اطلاعات غلطی را که دست به دست می‌چرخد افزایش بده و آنگاه ممکن است افکار عمومی به‌طور برگشت‌ناپذیری در مسیری تازه‌ بیفتد و روز به روز بدتر شود او یکی از دلائل افزایش اخبار جعلی را علاوه بر گردش سریعتر اخبار و اطلاعات و همچنین تعدد حیرت آور مراکز خبرپراکنی، پذیرش مردم می‌داند و اضافه می‌کند: هرچه که باشد مشکل «اخبار جعلی» نه فقط به عرضه بلکه به تقاضا نیز مربوط است: افکار عمومی دوقطبی شده و هر طرف علائق و سلیقه خود را می‌جوید. اکسل گلفرت، اخبار جعلی را با اخبار کذب متفاوت دانسته و تفاوتش را در عمدی بودنش در دروغ پردازی و فریب به حساب می‌آورد و جداکردنش از سیستم خبر رسانی امروز را نه تنها دشوار، بلکه جزیی از ذات این سیستم به شمار می‌آورد. او می‌نویسد: این احساس که شبکه‌های مختلف رسانه ای به‌طور پیوسته ما را غرق در اطلاعات می‌کنند، وادارمان می‌سازد به‌ شیوه‌ای سردستی و عجولانه راه‌های سریعتری را به کار گیریم تا از آخرین خبرها مطلع شویم. بسیاری از این راه‌های سریع‌تر ذهنی، تابع علائق و سلیقه‌هایی هستند، که طی سال‌ها در ما به‌وجود آمده است. این سلیقه‌های احساساتی انتخابگر اخبار در کنار تکرار مداوم، عامل اصلی تأثیر اخبار جعلی می‌شوند. تکرار باعث می‌شود اطلاعات در ذهن‌ ما، حتی ذهن‌هایی که انتظار می‌رود آگاه‌تر باشند، هرچه بیش‌تر جاگیر شوند و وقتی با زبان احساسات آماده شده باشیم، آنگاه نخواهیم توانست اطلاعاتی را که به ما می‌رسد درست ارزیابی کنیم.»
با مرور تغییرات در صداو سیما از شهریور سال 1400 - زمان آغاز به كار دولت رییسی- تا اردیبهشت 1401 شاهد چینش جدی نیروهای برادران جلیلی به خصوص «سعید» هستیم. نخستین نمونه حضور پسرخاله سعید جلیلی در راس مهم‌ترین بخش سازمان صدا و سیما بود؛ معاونت سیاسی صدا و سیما كه بدون اغراق مهم‌ترین معاونت این سازمان است به علیرضا خدابخشی رسید؛ معاونتی كه تمامی بخش‌های خبری و تولیدات سیاسی را زیر نظر دارد.


مطلب مجله «فیلسوفان» این‌گونه خاتمه می‌یابد:
علاوه بر این، محمدعلی صائب، دستیار ویژه و از چهره‌های حلقه نزدیكان او نیز ابتدا به عنوان رییس حوزه ریاست صدا و سیما منتصب و مدتی بعد به عنوان رییس خبرگزاری صدا و سیما منصوب شد. در سطوح پایین‌تر نیز مواردی قابل توجه است؛ چند روز پس از آنكه در اردیبهشت سال 1400، پیمان جبلی، رییس سازمان صداوسیما، محسن برمهانی را به‌ سمت معاونت سیما منصوب كرد، مدیران شش شبكه تلویزیونی سیما تغییراتی به نفع جریان جلیلیون داشتند. نكته قابل‌توجه آنكه علی فروغی، مدیر خبرساز و تندرو شبكه ۳ سیما، در منصب خود باقی ماند و در عوض جمعی از چهره‌های ناشناس و نسبتا جوان سر كار آمدند كه سابقه همكاری با نهادهای نظامی و انقلابی مانند حوزه هنری، بسیج، سازمان رسانه‌ای اوج و جشنواره عمار را در كارنامه دارند و البته اغلب از حامیان سعید جلیلی بوده‌اند. برمهانی به جز سابقه حضور در صداوسیما، شركتی به نام «آیات مدیا» هم تاسیس كرد كه در واقع بازوی پخش خارجی سازمان فرهنگی- رسانه‌ای اوج وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. علاوه بر این با مرور اسامی منتصب در آن ایام می‌بینیم كه نقطه مشترك دیگر مدیران جدید شبكه‌های ۱، ۲، ۴، آموزش، قرآن دو موضوع بود؛ هرگز در سطوح بالای مدیریت فرهنگی حضور نداشته‌اند و حامیان سعید جلیلی و در مواردی از نزدیكان وحید جلیلی بودند. آذرماه سال 1400 وقتی پیمان جبلی وحید جلیلی را به‌ سمت «قائم‌مقام رییس سازمان در امور فرهنگی و دبیر ستاد تحول در رسانه ملی» منصوب كرد، تغییرات سرعت بیشتری نیز گرفت؛ حامد بامروت‌نژاد، از دیگر چهره‌های نزدیك به برادران جلیلی و یكی از حامیان سعید جلیلی در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ كه در صفحه اینستاگرامش مملو از متن‌هایی مبنی بر این بود كه جلیلی «اصلح» را به «صالح مقبول» یعنی ابراهیم رییسی ترجیح می‌دهد، مدیر جدید شبكه 2 شد. حسین شاهمرادی، متولد ۱۳۶۷ كه مدیر شبكه ۴ شد هم فرد نزدیك به تشكیلات سعید جلیلی است. او در زمان دانشجویی، عضو اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان و در سال ۱۳۹۶، از امضاكنندگان نامه دعوت از سعید جلیلی برای نامزد شدن در انتخابات ریاست‌جمهوری بوده كه در توییتر نوشته بود «این‌‌قدر كه جلیلی برنامه داره، تلویزیون نداره». همین شد كه با سرازیر شدن چهره‌های نزدیك به سعید و وحید جلیلی به صداوسیما تركیب پازل تغییرات در صداوسیما به نفع جلیلیون بود نه عدالتخواهان كه خوش‌خیال بودند كه جبلی بر صندلی ریاست رسانه ملی تكیه زده است. البته نباید از یاد برد كه خود پیمان جبلی در شورای عالی امنیت ملی تحت راهبری سعید جلیلی حضور داشت. همچنین جریان عدالتخواه نیز با نیروهای دو آتشه‌اش كه در برهه‌ای چندساله گوی سوت‌زنی برای فساد در پروژه‌های دولت روحانی را از هم می‌ربودند، تا پیش از اینكه افسار عدالتخواهان از دست نیروهای اصولگرا خارج شود، ارادت تمام‌قدی به وحید و سعید جلیلی  داشتند.


«آنچه اخبار جعلی در دوران کنونی را به‌طور خاص تنفرانگیز می‌کند این است که این اخبار از نهادهایی بهره می‌گیرند که ظاهرا باید بتوان به آنها اعتماد کرد، نهادهایی چون رسانه و مطبوعات در کشورهای غربی، علم و نهادهای آموزشی در این ممالک. خبرهای جعلی به‌ظاهر خبر هستند اما به‌ شیوه‌ای سیستمی ‌فریب‌آمیز و گمراه‌کننده‌اند طوری که همیشه نمی‌توان به‌آسانی فریب‌آمیز و گمراه‌کننده‌ بودنشان را تشخیص داد.»<ref>[https://www.radiozamaneh.com/473215 رادیو زمانه، فیک نیوز چیست؟ ۱۷ آبان ۱۳۹۸]</ref>
'''مدیریت اقتصادی و طرح‌های بنزینی؛ از دیدگاه‌های مسكن تا مولدسازی  دارایی‌های دولت'''


== منابع ==
به جز چهره‌های نزدیك به سعید جلیلی كه در سطوح مدیركل در وزارتخانه‌های اقتصادی دولت رییسی حضور پررنگ دارند، راهبردهای اقتصادی سعید جلیلی به وفور در برنامه‌های اقتصادی دولت به خصوص دستوركارهای سید احسان خاندوزی دیده می‌شود. «حل مشكل تورم با اقتصاد مقاومتی» یكی از اصلی‌ترین محورهای برنامه‌های اقتصادی سعیدجلیلی در ایام انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 و قبل از انصراف او است. او بارها در برنامه‌ها و سخنرانی‌های اقتصادی خود بر دو موضوع «عدالت»، «اصلاح الگوی مصرف» و «حمایت از محرومان» تاكید داشته است. شعارهایی كه عموما در دولت‌های اصولگرا شنیده می‌شود و در ادبیات و بسته‌بندی ظاهری بسیاری از تصمیمات اقتصادی دولت نیز وجود دارد. سهمیه‌بندی تمامی حامل‌های انرژی در قالب طرح «وان» نیز از مواردی است كه سعید جلیلی به آن اصرار دارد و البته از گزینه‌های مورد بحث در دولت در ارتباط با مدیریت حامل‌های انرژی است. طرح وان تاكید دارد كه باید سهمیه انرژی به افراد و هر كدملی تعلق گیرد نه به خودرو. این ایده از نظر بسیاری از كارشناسان حوزه انرژی جز با صفت احمدی‌نژادی قابل توصیف است و البته از مواردی است كه در جلسات كارگروه‌های دولت سایه بارها مورد تاكید جلیلی قرار گرفته است. ناگفته نماند كه طرح وان در میانه مدل‌های توزیع یارانه و الگوهای نوظهور در ایران در توزیع نقدینگی یا حامل‌های انرژی كه قابل خرید و فروش بین مردم باشد، طرح جدیدی است كه موافقان زیادی نیز بین كارشناسان مستقل دارد. علاوه بر این سعید جلیلی در دیدار با دانشجویان دانشگاه گیلان در دی‌ماه سال جاری تاكید كرد كه دولت در مقام سیاست‌گذار باید به گونه‌ای سیاست‌گذاری كند كه مشكل مسكن كشور حل شود اما لزوما به این معنی نیست كه خودش باید مسكن بسازد. این دقیقا همان دست‌‌فرمان دولت در حوزه مسكن در سال جاری است، بعد از آنكه مطالبه درباره ساخت 4میلیون مسكن در سال كه شعار محوری رییسی در زمان انتخابات بود اوج گرفت، مخبر معاون اول رییسی گفت كه قرار نیست دولت مسكن بسازد كه این خود نشان از نزدیكی دیدگاه‌های جلیلی و دولت رییسی دارد.مهم‌تر از همه، ردپای جلیلی در طرح مولدسازی دارایی‌های دولت است. طرحی كه در سال 97 تصویب شده اما سعید جلیلی در دیدار كارگروه اقتصادی دولت سایه با سید احسان خاندوزی- (فارغ از آنكه چه دلیلی دارد وزیر اقتصاد در كارگروه دولت سایه جلیلی حاضر شود و به رهنمودهای جلیلی درباره مدیریت حوزه اقتصادی گوش فرا دهد؟) به اهمیت مولدسازی دارایی‌های دولت تاكید كرده است. جلیلی در این دیدار در سوم شهریور سال جاری كه گزارش مبسوط آن در سایت حیات طیبه متعلق به سعید جلیلی منتشر شده به احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد و امور دارایی دولت رییسی كه به عنوان نیروی قالیباف در دولت شناخته می‌شود، گفته است كه در بحث مولدسازی دارایی‌ها، می‌توان به جای واگذاری دارایی‌های دولت، از آنها به عنوان ابزاری برای تامین مالی پروژه‌های عمرانی استفاده نمود. علاوه بر تعداد قابل توجه مدیران كل در وزارتخانه راه و اقتصاد كه نیروهای منتسب به سعید جلیلی هستند، جلیلی حتی می‌تواند نیروی قالیباف در دولت را به جلسات دولت سایه بكشاند و گزارش تصویری آن را هم منتشر كند!
<references />
 
وزارت بهداشت و بازی تاج و تخت
 
جلیلی  و   قالیباف
 
وزارت بهداشت گویا زمین بلامنازع حضور نیروهای سعید جلیلی بوده است اگرچه طی یكسال و اندی گذشته از دولت رییسی جابه‌جایی نیز در معاونت‌ها و مدیران كل این وزارتخانه قابل توجه بوده است. یاركشی بین نیروهای قالیباف و جلیلی چیزی نیست كه از نظرها پنهان بماند.
 
از نظر قرابت‌های فكری و مدیریتی نیز نزدیكی‌های جدی بین عین‌اللهی و جلیلی وجود دارد. هر دو مخالفان جدی طرح تحول سلامت هستند.
 
ادعاهای جلیلی در مورد تولید یا واردات واكسن نیز همخوانی قابل توجهی به اصرار چهره‌های وزارت بهداشت دولت رییسی در زمان كار دولت روحانی دارد؛ اینكه واكسن بسازیم و وارد نكنیم به صورت روشن در گفته‌های جلیلی قابل بررسی است. خرداد سال 1400 سعید جلیلی گفته است كه می‌توانیم در تولید و صدور واكسن كرونا در جهان، پیشتاز باشیم. علاوه بر این بهرام عین‌اللهی از وزرایی است كه در جلسات كارگروه بهداشت دولت سایه حاضر شده است و همان سوال كه در مورد احسان خاندوزی مطرح بود در مورد وی نیز قابل طرح است. سایت حیات طیبه متعلق به سعید جلیلی در شهریور سال 1401 خبر داده است كه جمعی از كارشناسان كارگروه سلامت دولت سایه به منظور ارایه پیشنهادهای كوتاه‌مدت و بلندمدت در خصوص مدیریت بیماری كرونا و دیگر چالش‌های نظام سلامت، با وزیر جدید بهداشت دیدار كردند.  در این دیدار تاكید شده است كه افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشكی، برای جبران كمبود پزشك در كشور باید جزو اولویت‌های وزارت بهداشت باشد كه البته وزارت بهداشت این دست‌فرمان را نیز از سعید جلیلی گرفته است.
 
ماجرای ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشكی به یكی از محورهای مورد اختلاف نظر بین اصولگرایان تبدیل شده است. یك گروه می‌گویند با وضعیت سرانه تعداد پزشكان به هر شهروند در كشور، باید تعداد پذیرش دانشجویان پزشكی را افزایش داد. گروه مخالف از محدودیت امكانات آموزشی و تربیت پزشكانی فاقد صلاحیت علمی در اثر این تصمیم می‌گویند. وزیر بهداشت دولت رییسی و البته سعید جلیلی و كارگروه دولت سایه‌اش در حالی مدافع افزایش این ظرفیت هستند كه كمیسیون بهداشت و درمان مجلس اصولگرای یازدهم و برخی چهره‌های نزدیك به محمدباقر قالیباف در وزارت بهداشت از مخالفان سرسخت این موضوع هستند. با این وجود رویكرد وزیر بهداشت در این مقوله به رویكرد سعید جلیلی نزدیك است. در همین دیدار هم دبیر كارگروه جمعیت دولت سایه با اشاره به ارایه طرح پیشنهادی این كارگروه به مجلس شورای اسلامی در قالب طرح تعالی و پیشرفت خانواده و تكمیل این طرح از سوی كمیسیون مربوط، بر لزوم اجرایی شدن آن توسط وزارت بهداشت تاكید كرده است. با این حساب می‌توان ردپای آشپز قانون جمعیت را در دولت سایه جلیلی نیز جست‌وجو كرد.
 
'''جلیلی  پسارییسی'''
 
شاید در ابتدای امر تصور می‌شد با فوت آیت‌الله مصباح‌یزدی، سعید جلیلی تنها شده و ممكن است در بده‌بستان‌های درون گعده‌های اصولگرایی دیگر كسی سهم چندانی برای وی قائل نباشد. واقعیت این است كه با درگذشت نسل آیت‌الله مصباح‌یزدی و فروپاشی هژمونی آیات ثلاث و با خالی شدن اردوگاه راست از چهره‌هایی همچون مهدوی كنی و هاشمی شاهرودی و محمد یزدی، جریان تازه‌نفس اصولگرا، از پشت میزهای دانشگاه امام صادق تا دنبال‌كنندگان موسسه‌های سراج و مصاف مطالبه سازوكارهای جدیدتر و چهره‌های جدیدتری را دارند. در این شرایط، بدون شك، جلیلی همان اندازه كه توسط آیت‌الله مصباح نورچشم خود خوانده می‌شد در بین تازه‌نفس‌های انقلابی اصولگرایان نیز پایگاه دارد؛ پایگاهی كه از پایگاه قالیباف قوی‌تر و بیشتر است و حالا همچون رییسی نیز با كارنامه یك دولت زمین‌گیر سنجیده نمی‌شود.   در این شرایط قرعه فال به نام سعید جلیلی است؛ نه پرونده مفاسد اقتصادی دارد و نامش با عناوینی با پسوند «گیت» گره خورده و نه مدیریت اجرایی در دست داشته كه بخواهد مورد ارزیابی قرار بگیرد و ادبیاتش نیز به دهان این جوانان انقلابی شیرین است. با این حال جلیلی چالش‌های مهمی را پیش رو دارد: در مرحه نخست در بحث زنان او دست خالی دارد و حتی بعضا افاضاتی دارد كه می‌تواند برایش در مواجهه با تقسیم‌بندی‌های جدید در جامعه دردسرساز باشد.او در قامت كاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 1396 گفته كه نقش زنان در ایران باید در مقام مادر تعریف شود و باید در برابر رویكرد كشورهای غربی كه آنها (زنان) یك «ابزار اقتصادی» محسوب می‌شوند، مقاومت كرد چرا كه «بهره‌گیری از زنان به عنوان شی و تضعیف جایگاه زن به سطح یك نیروی كار و ابزار اقتصادی با دیدگاه اسلام بسیار تفاوت دارد».دوم اینكه هر سرنوشتی كه ابراهیم رییسی پیدا كند هم قالیباف و هم جلیلی، به دنبال سهم فدایی شده خود برای او هستند بنابراین رقابتی جدی بین آنها شكل خواهد گرفت، تا عزیز بعدی اصولگرایان باشند، جایگاهی مشابه سال‌های 96 و 1400 ابراهیم رییسی كه باید همه آتش‌ها بر او گلستان می‌شد.جلیلی برای همین رقابت بی‌صدا مردان خود را راهی دولت كرده است و امپراتوری‌اش را در دولت رییسی بسط داد؛ امپراتوری برای همراهی در راستای تشكیل دولت بعدی.
----مرور بخش‌های مختلف دولت رییسی نشان می‌دهد که امپراطوری جلیلی از طریق نیروهایش در سطوح مختلف انسانی در بدنه دولت گسترده است؛ بخش‌هایی از سیاست داخلی تا برخی وزارتخانه‌ها
 
   هر سرنوشتی که ابراهیم رییسی پیدا کند هم قالیباف و هم جلیلی، به دنبال سهم فدایی شده خود برای او هستند بنابراین رقابتی جدی بین آنها شکل خواهد گرفت، تا عزیز بعدی اصولگرایان باشند، جایگاهی مشابه سال های 96 و 1400 ابراهیم رییسی که باید همه آتش‌ها بر او گلستان می‌شد
 
۱۹ بهمن ۴۰۱؛
 
امپراتوری جلیلی در دولت رییسی '''«روزنامه اعتماد»'''
 
<nowiki>https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/197443/</nowiki>
 
ــــــــــــــ--
 
سعید جلیلی (زادهٔ ۱۵ شهریور ۱۳۴۴) سیاستمدار اصولگرا و دیپلمات ارشد ایرانی است. او عضو شورای راهبردی روابط خارجی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماینده و از نزدیکان رهبر جمهوری اسلامی ایران در شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است.
 
سعید جلیلی از سال ۱۳۸۶ تا ۱۹ شهریور ۱۳۹۲  دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس گروه مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران با کشورهای غربی بود. او با شعار «حیات طیبه» در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ نامزد شد و با کسب بیش از چهار میلیون رأی سوم شد. وی همچنین رئیس ادارهٔ بازرسی وزارت خارجه، مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری و معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران بوده‌است. وی در دوران جنگ ایران و عراق رزمنده بوده و در این نبرد یکی از پاهایش قطع شده‌است. وی دارای دکترای علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق است و در این دانشگاه به تدریس دیپلماسی پیامبر (ص) مشغول است. سعید جلیلی به زبان‌های انگلیسی و عربی آشنایی دارد.
 
 
سعید جلیلی در سال ۱۳۴۴ در شهر مشهد به دنیا آمد. پدر وی محمدحسن جلیلی معلم و مدیر دبستان نواب صفوی ناحیه یک مشهد و دانش‌آموخته زبان فرانسه و اهل بیرجند و مادر وی آذری و اهل اردبیل است. او در سال ۱۳۷۱ و پس از دریافت فوق لیسانس با فاطمه سجادی ازدواج کرد. فاطمه سجادی پزشک عمومی است این زوج دارای یک فرزند پسر به نام سجاد هستند که در دبیرستان تحصیل می‌کند. وی تا سال ۱۳۸۴ ساکن کرج بوده‌است.
 
 
سعید جلیلی تحصیلات ابتدایی تا دانشگاه را در مشهد و تحصیلات دانشگاهی خود را تا مقطع دکتری معارف اسلامی علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق به پایان رسانده و در دانشگاه امام صادق به تدریس «دیپلماسی پیامبر» می‌پردازد. به گفتهٔ وی عنوان پایان‌نامهٔ او «بنیان اندیشهٔ سیاسی اسلام در قرآن» بوده‌است که در سال ۱۳۸۱ از آن دفاع کرده و نمره بالایی دریافت نموده‌است. جلیلی سابقه تدریس در دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف را هم دارد.
 
 
جلیلی در زمان جنگ هشت‌سالهٔ ایران و عراق از دبیرستان تا دوران دانشجویی بارها در جبهه‌های جنگ حضور یافت.
 
 
در دی ماه سال ۱۳۶۵ دیده‌بان تیپ ۲۱ امام رضا خراسان بود که در عملیات کربلای ۵ پایش زخمی شد و در بیمارستان صحرایی منطقهٔ شلمچه در پیِ نبودِ امکانات و وضعیت اورژانسی، پای راست خود را از دست داد. پس از آن نیز در قسمت تدارکات لشکر حضور یافت.
 
 
سعید جلیلی سابقه‌ای ۱۸ ساله در وزارت امور خارجه دارد. او سال ۱۳۶۸ وارد وزارت امور خارجه شده و در ۲۶ سالگی به ریاست ادارهٔ بازرسی وزارت امور خارجه برگزیده می‌شود و تا سال ۱۳۷۵ در ریاست این اداره باقی می‌مانَد. پس از آن، تا سال ۱۳۷۶ که سید محمد خاتمی به ریاست‌جمهوری می‌رسد، به‌عنوان معاون ادارهٔ اول آمریکا در وزارت امور خارجه فعالیت می‌کند.
 
 
پس از آنکه این مسولیت از او گرفته شد، به عنوان مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری انتخاب شد. تا اینکه در دولت محمود احمدی‌نژاد به وزارت امور خارجه بازگشت و به‌عنوان معاون اروپا و آمریکا به فعالیت پرداخت. در این مدت، به‌همراه علی لاریجانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، در برخی مذاکرات با خاویر سولانا حضور داشت.
 
 
سعید جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ ایران نیز ثبت‌نام کرده‌است
 
زندگینامه و بیوگرافی سعید جلیلی '''«خبرگزار برنا»'''
 
<nowiki>https://borna.news/fa/news/1180836/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88-%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C</nowiki>
 
ــــــــــــــــــ
 
روحانی گفت: بعضی از آقایان جوری حرف می زنند که انگار تا به حال هیچ مسئولیتی در کشور نداشته اند. خیلی از این ها صاحب مسند حکومتی هستند و اگر مشکلی در نظام هست آنها هم باید پاسخگو باشند.
 
حجت‌الاسلام و المسلمین حسن روحانی رئیس‌جمهور صبح امروز(چهارشنبه) در جلسه هیئت دولت گفت: بعضی حرف های عجیبی زدند که مقام معظم رهبری فقط در این دولت اجازه مذاکره با آمریکا را داد! در حالی که خود رهبری فرمودند پیش از این دولت اجازه مذاکره در عمان را دادند. چرا دروغ می گویید و حرف راست نمی زنید و حرف ها را بالا و پایین می کنید. شما که اجازه داشتید هفت سال رفتید مذاکره کردید و آمدید، چه چیزی جز قطعنامه های سازمان ملل برای ایران آوردید؟
 
روحانی بیان کرد: بعضی از آقایان جوری حرف می زنند که انگار تا به حال هیچ مسئولیتی در کشور نداشته اند! خیلی از این ها صاحب مسند حکومتی هستند و اگر مشکلی در نظام هست آنها هم باید پاسخگو باشند. فقط درباره یک مورد  
 
FATF
 
که به آنجا رفت دیدید چه شد و چه مشکلاتی برای کشور ایجاد شد. حالا چیزی هم
 
طلبکار هستند.
 
رییس دولت‌های یازدهم و دوازدهم ادامه داد: در شرایطی که جنایتکاری آمده،‌ اقدام تروریستی انجام داده و جنگ اقتصادی توام با تروریسم اقتصادی علیه مردم ایران انجام داده است. یعنی حتی در دارو و مواد غذایی هر دو با هم بوده است. روز گذشته یک مقامی در سوییس اعلام می‌کرد که با آقای بایدن ملاقات کرده و گفته اگر سوییس می‌خواهد در زمینه دارو و غذا اقدامی کند ما مخالف نیستیم و این خیلی عجیب است. بعد از سه سال و نیم رییس جمهور جدید که باید در اولین لحظه دستور می‌داد همه تحریم‌های تروریستی فورا قطع شود، بعد از چند ماه می‌گوید از نظر ما بلامانع است اینطور که در خبرها آمده است.
 
کنایه تند روحانی به سعید جلیلی '''«سایت آفتاب»'''
 
<nowiki>https://aftabnews.ir/fa/news/713916/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%7C-%DA%A9%D9%86%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%DB%B7-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%B0%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D8%AC%D8%B2-%D9%82%D8%B7%D8%B9%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DA%86%D9%87-%D8%A2%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C%D8%AF</nowiki>
 
ـــــــــــــــــــــ
 
استقرار مزدوران اطلاعات برای شکنجه روانی در ضلع شرقی. ارسال گزارشهای مغرضانه و دزدی اموال ساکنان.
 
نوری مالکی، در راستای تعهداتش به پاسدار جلیلی, دبیر شورای عالی امنیت رژیم آخوندی, در سفر چند هفته پیش به ایران، توطئه ها و طرحهای جدیدی را برای اعمال فشار بر مجاهدان اشرف به اجرا در می آورد. فاشیسم دینی حاکم بر ایران تشدید فشار و سرکوب اشرف را شرط اصلی حمایت همه جانبه از نخست وزیری مالکی قرار داده است.
 
۱- ماموران اطلاعات آخوندی که در اثر ۱۰ ماه شکنجه روانی ساکنان به هیچ جایی نرسیده اند، امروز به کمک نیروهای عراقی تحت امر مالکی در ضلع شرقی اشرف نیز مستقر شدند. آنها بلندگوهای خود را بر روی خاکریزهای حفاظتی در فاصله دو متری سیاج اشرف مستقر کردند. آنان تهدیدهای ضد انسانی خود علیه ساکنان را در این قسمت از اشرف نیز شروع نمودند تا هیچ جای اشرف از نعره های گوشخراش و صداهای مهیب آنان در امان نماند, تمامی.افراد گردان ارتش عراق که ظاهرا برای حفاظت در اشرف حضور دارد، در خدمت این مزدوران قرار داشتند.
 
۲- این مأموران همزمان از بالای برجهایی که نیروهای عراقی برای نصب بلندگوهای آنان کار گذاشته اند، به فیلمبرداری و عکاسی از داخل اماکن اشرف و جمع آوری اطلاعات برای سفارت رژیم و نیروی تروریستی قدس می پردازند.
 
۳- تنظیم گزارشهای مجعول علیه سازمان مجاهدین و ساکنان اشرف بخش دیگری از مأموریت مالکی علیه اشرف است تا به بهانه همین گزارشها فشار و سرکوب علیه اشرف را افزایش دهد. یکی از وظایف ستوان حیدر عذاب ماشی، یک افسر ارتش عراق است که در ارتباط با نیروی تروریستی قدس قرار دارد و به طور مستمر به اذیت و آزار و توهین علیه مجاهدان اشرف می پردازد, تنظیم این گزارشها است. او در حالی است که اشرف طی دو سال اخیر در محاصره مطلق قرار دارد, در یکی از جدیدترین گزارشهایش, که نسخه یی از آن از درون سپاه پاسداران به ما رسیده است، به نحو ابلهانه یی مدعی شده که ساکنان اشرف از طریق اهالی دیالی دارای روابطی با تشکیلات القاعده هستند. طبق این گزارش ساکنان اشرف از طریق و به کمک اهالی, زاغههای مهمات شهر عظیم در شمال اشرف را در زمان سرنگونی حکومت پیشین عراق به سرقت برده و بین افراد القاعده توزیع کردند. این گزارش مدعی شده است مجاهدان اشرف مبالغی پول را به عناصر مرتبط با آنها در خارج اشرف منتقل می کنند.
 
۴- در همین راستا, فارس خبرگزاری سپاه پاسداران، در یک خبر ساختگی مشابه به نقل از «منابع سیاسی آگاه در دیالی» نوشت: «اردوگاه اشرف، کودکان استان دیالی را برای کاشت مین و جاسازی بمبهای دست ساز آموزش می دهد» این خبر می افزاید: «شخصی به نام رحمانی کودکانی را که سن آنها بین ۱۲ تا ۱۴ سال است برای کارگذاشتن بمبها در اماکن عمومی آموزش می دهد… در مقابل به آنها بین ۲۰ تا ۳۰ دلار روزانه حقوق می دهد». سپاه پاسداران در ادامه, دلیل واقعی انتشار این خبر از سوی «منابع سیاسی دیالی»را, که کسی جز عوامل نیروی تروریستی قدس نیست, اذعان می کند و می نویسد: «این در حالیست که پارلمان اروپا از دولت آمریکا خواست که نام مجاهدین را از لیست تروریستی حذف کند و همچنین خواستار حفاظت سازمان ملل متحد از ساکنان قرارگاه اشرف شدند».
 
۵- روز شنبه ۲۷ نوامبر ۲۰۱۰، نیروهای عراقی تعداد قابل توجهی از پروژکتورها و لامپهای روشنایی میدان ورودی شهر اشرف را به سرقت بردند. پیش از این نیز در سه نوبت نیروهای عراقی نقاط اتصال و تقسیم سیستم تلفن داخلی اشرف را تخریب نموده و مقداری از تجهیزات و کابلهای تلفن را که از زیر زمین در آورده بودند, با خود بردند.
 
یادآوری می شود در جریان حمله جنایتکارانه ۲۸ و۲۹ژوییه ۲۰۰۹، نیروهای عراقی خسارتهای سنگینی را به اماکن و وسایل ساکنان وارد کردند. در اطلاعیه ۱۵ اوت ۲۰۰۹ دبیرخانه آمده است ۲,۵۳۷.۰۰۰ دلار از اموال ساکنان اشرف از جمله ۱,۱۷۷,۰۰۰ دلار خودروهای آنان در جریان این حمله ضبط یا به سرقت برده شدند. این در حالیست که ۲۲ ماه است به دستور کمیته سرکوب اشرف از ورود هر گونه نیازهای ساختمانی و لوازم برقی و… به اشرف جلوگیری می شود.
 
۶- طی روزهای اخیر مأموران وزارت اطلاعات که ۱۰ ماه است به شکنجه روانی ساکنان مشغولند با حمایت و پشتیبانی نیروهای عراقی در یک اقدام تحریک آمیز، اقدام به پاره کردن سیاج حفاظتی و نفوذ به داخل اشرف نمودند که با هوشیاری ساکنان توطئه آنها در هم شکست.
 
مقاومت ایران توجه یونامی و نماینده ویژه دبیرکل و همچنین دولت و نیروهای آمریکایی در عراق را به اقدامهای خصمانه نیروهای عراقی علیه ساکنان اشرف جلب می کند و آنان را به اقدام فوری برای ممانعت از ادامه و گسترش شکنجه روانی ساکنان و تعرض به تأسیسات و اموال آنان و بازگرداندن اجناس به سرقت رفته توسط نیروهای عراقی فرا می خواند.
 
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
 
۸ آذر ۱۳۸۹ ( ۲۹ نوامبر ۲۰۱۰ )
 
'''مالکی در راستای تعهداتش به پاسدار سعید جلیلی فشار بر اشرف را تشدید می کند «شورای ملی مقاومت»'''
 
<nowiki>https://www.iranncr.org/2010/11/30/3469/</nowiki>
 
ـــــــــــــــــــــــــــ
 
 
 
 
 
 
 
 
 
== گاهشمار زندگی علیرضا عسگری ==
یکی از کسانی که نیمه اول دهه شصت با عسگری در سپاه کُردستان کار کرده به ایران اینترنشنال گفت:
 
علیرضا عسگری زاده‌ی ۲۰ دی‌ماه ۱۳۳۹ در شهر ری که تا زمان عضویت در سپاه در همانجا زندگی می‌کرد. سال ۱۳۵۶ پس از آشنایی با محمد فدایی به گروه «توحیدی بدر» (که سال ۱۳۵۳ در شهرری تاسیس شد)، یکی از ۷ گروه تشکیل‌دهنده سازمان مجاهدین انقلاب‌اسلامی پیوست.
 
پس از انقلاب ضد سلطنتی سال ۱۳۵۷ عسگری ابتدا چند ماه عضو کمیته‌ انقلاب شهرری شد و در اردیبهشت ۱۳۵۸ پس از تاسیس سپاه پاسداران همراه محمد فدایی به سپاه پیوست: «عسگری خرداد ۵۸ همراه محمد فدایی عازم سیستان و بلوچستان شد، اما کمتر از دو ماه بعد و همزمان با فرمان خمینی برای سرکوب مردم کردستان، هر دو به کردستان رفتند و در کرمانشاه به محمد بروجردی پیوستند.» تا زمان کشته شدن محمد فدایی در اطراف کامیاران در اواخر بهمن ۱۳۵۸ او همراه فدایی بود. پس از آن تحت فرماندهی محمود کاوه و ناصر کاظمی قرار گرفت و تا اوائل سال ۱۳۶۰ در کردستان بود، در این زمان به خاطر جثه‌ی بزرگش به او لقب «رضا چیفتن» دادند. خرداد ۱۳۶۰ برای کمک به سرکوب‌ سراسری پس از تظاهرات مسالمت‌آمیز ۳۰ خرداد به تهران بازگشت و کمتر از یک سال بعد، اوائل سال ۱۳۶۱ دوباره به کُردستان بازگشت و ابتدا فرمانده اطلاعات قرارگاه سپاه مهاباد شد و سپس، در پائیز سال ۱۳۶۲ و با رفتن اسماعیل احمدی‌‌مقدم از سردشت به سنندج، فرماندهی سپاه سردشت به او سپرده شد. در همین دوران با زیبا احمدی «خواهر زینب» همکار سپاهی خود آشنا شد و ازدواج کرد. زیبا احمدی بدلیل مخالفت شدید پدرش به نام حاج‌وسو رحیم‌اقدم که سرایدار یکی از مدارس شهر بود، با این وصلت بخاطر رسوایی فامیل شدن با یک فرمانده سپاه نام فامیلش را عوض کرد و حاج‌وسو هم پس از تهدید و فشار عسگری به این ازدواج رضایت داد. علیرضا عسگری سال ۱۳۶۴ فرمانده سپاه مریوان شد و در پی آن از سال ۱۳۶۵ به فرماندهی سپاه ناحیه کُردستان منصوب شد و تا سال ۱۳۶۷ در همین سمت باقی ماند.<ref name=":1">[https://content.iranintl.com/Asgari-Missing-IRGC-General/index.html سایت ایران اینترنشنال]</ref>
 
=== اعزام عسگری به لبنان ===
یکی از مقاطع مهم زندگی سیاسی و نظامی علیرضا عسگری که توجه ویژه دستگاه‌های اطلاعاتی اسرائیل و غرب را به او جلب کرد، دوره حضور او در لبنان بود.
 
علیرضا عسگری، استعداد بالایی در یادگیری زبان داشت. این استعداد و تجربه‌ طولانی‌اش در جنگ نامنظم در کُردستان باعث شد پس از اتمام ماموریت در کُردستان در پائیز ۱۳۶۷، بلافاصله به عنوان فرمانده سپاه لبنان به آن‌جا اعزام شود.
 
علیرضا عسگری نخستین فرمانده‌ی سپاه در لبنان شد که یک دوره کامل ۵ ساله در آن کشور ماند تا پائیز سال ۱۳۷۲ که اسماعیل احمدی‌مقدم برای یک دوره ۵ ساله دیگر، جای او را در لبنان گرفت.<ref name=":1" />
 
==== سازماندهی حزب‌الله ====
علیرضا عسگری در دوره حساسی به لبنان رفت. درگیری‌ها بین امل و حزب‌الله تازه شروع شده بود و با توجه به حمایت سوریه از امل، جمهوری‌اسلامی نگران بود که موجودیت حزب‌الله با واکنش سوریه به خطر بیفتد. عسگری نقش موثری در پایان‌دادن به این درگیری‌ها داشت و از آن مهم‌تر، به تعبیر احمدی‌مقدم، این «حاج رضا عسگری» بود که با سازماندهی دوباره «حزب‌الله را به یک حزب کامل با تمام ارکان نظامی، اطلاعاتی، فرهنگی، سیاسی و ... تبدیل کرد.»
 
در دوره فرماندهی عسگری در لبنان، دست‌کم ۴ مورد گروگان‌گیری در آن‌جا رُخ داد. سه سرباز ایرلندی در پائیز ۶۷، یک شهروند بریتانیایی در خرداد ۶۸، دو شهروند سوئیسی در آبان ۶۸ و یک شهروند فرانسوی در شهریور ۷۰
 
یکی از نتایج یا ضرورت‌های تغییر ساختار حزب‌الله با هدایت عسگری، تلاش برای دخیل‌کردن این جریان در پروسه سیاسی لبنان بود و این جز با توقف کامل سیاست گروگان‌گیری حزب‌الله ممکن نمی‌شد. با همین هدف، در همین دوره فرماندهی عسگری به تدریج همه گروگان‌های اسیر در دست‌ حزب‌الله که زنده مانده بودند آزاد شدند و با آزادی آخرین گروگان اروپایی در تیر ۱۳۷۱ (ژوئن ۱۹۹۲) بحران گروگان‌گیری در لبنان پایان یافت.
 
این عسگری بود که «مقامات را در تهران متقاعد کرد با توجه به بدنامی شدید جهاد اسلامی لبنان و از دست رفتن ضرورت وجودی آن، این سازمان را در سال ۱۹۹۲ منحل کرده و مغنیه را کاملا تحت تابعیت حزب‌الله و رهبری آن درآورد.»
 
رابرت بائر یکی از افسران مسئول وقت سیا در بیروت در کتاب خاطراتش تائید کرده عسگری در زمان فرماندهی سپاه در لبنان در آدم‌ربایی غربی‌ها مسئولیت داشت و به عنوان رابط اصلی عماد مغنیه و حسن نصرالله فعالیت می‌کرد. رضا گلپور، از دوستان علیرضا عسگری هم نوشته رابطه بسیار نزدیک او با حسن نصرالله و عماد مغنیه همچنان برای سال‌ها ادامه داشته است.
 
شماری از رسانه‌های غربی از جمله واشنگتن پست، تایمز لندن، نیویورک تایمز، و حتی کای برد در کتاب تحقیقی ارزشمند جاسوس خوب، علیرضا عسگری را به اشتباه فرمانده سپاه لبنان در زمان انفجارهای سفارت آمریکا و مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت در سال‌ ۱۳۶۲ (۱۹۸۳) معرفی کرده‌اند.
 
پیش از عسگری، در نیمه اول دهه هشتاد میلادی، دست‌کم ۶ نفر دیگر فرماندهی سپاه لبنان را به عهده داشته‌اند.
 
نخستین فرمانده سپاه در لبنان و سوریه احمد متوسلیان بود که ۱۴ خرداد به ماموریت اعزام شد اما تنها چند هفته پس از رسیدن به لبنان در ۱۴ تیر ۱۳۶۱ ربوده شد و از آن روز مفقود شده است.
 
پس از ربوده شدن متوسلیان، منصور کوچک‌محسنی چند ماه مسئول سپاه لبنان شد. احمد کنعانی‌مقدم فرمانده بعدی سپاه لبنان بود که تا تابستان ۱۳۶۲ آن‌جا ماند. در دوره مسئولیت او، در ۲۹ فروردین ۱۳۶۲، به سفارت آمریکا در بیروت حمله انتحاری شد و ۶۳ نفر از جمله ۱۷ آمریکایی کشته شدند.
 
از تابستان ۱۳۶۲ تا ابتدای پائیز ۱۳۶۳ مسئولیت سپاه لبنان به حسین دهقان سپرده شد. در همین دوره، در اول آبان ۱۳۶۲، در دو حمله پیاپی به مقرهای تفنگداران آمریکایی و فرانسوی در بیروت، ۲۹۹ تفنگدار کشته شدند.
 
پس از دهقان، از سال ۱۳۶۳ کسی به اسم حسین مصلح (مصلح‌نیا) برای یک سال مسئول سپاه لبنان شد و سپس سال ۱۳۶۴ محمدرضا نقدی برای یک سال جای او را گرفت. در همان سال‌ها، از ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۷، سید احمد آوایی قائم مقام فرماندهی سپاه در لبنان بود.<ref name=":1" />
 
=== بازگشت عسگری از لبنان ===
علیرضا عسگری پس از بازگشت از لبنان، ابتدا نزدیک به ۳ سال در سمت‌ فرمانده کل عملیات سپاه خدمت کرد و سپس نزدیک به یک سال به فرماندهی سپاه تهران منصوب شد.
 
عسگری سال ۱۳۷۶ در دولت محمد خاتمی، معاون بازرسی وزارت دفاع شد و تا زمانی که در اواخر سال ۱۳۸۱ از سوی حفاظت اطلاعات وزارتخانه بازداشت شد، در همین سمت ماند. بازداشتی که  ۱۸ ماه به طول انجامید.
 
تایمز آن لاین نوشت: عسگری در سال ۱۹۹۷ به عنوان معاون وزیر دفاع ایران در امور تحقیقات داخلی منصوب شد. وی با کشف چندین نمونه اختلاس محبوبیت خود را از دست داد. پس از انتخاب احمدی‌نژاد به عنوان رییس جمهور ایران در سال ۲۰۰۶ عسگری به دلیل اختلاف‌نظر با وی کنار گذاشته شد. این دو سالها با هم رقابت داشتند و عسگری می‌دانست دوران او به سر رسیده است. در جریان یک ماموریت خارجی در سال ۲۰۰۳ گفته می‌شود وی با یک شریک تجاری که در واقع یک مقام اطلاعاتی بوده دیدار کرده است. یک مقام ایرانی گفت: علیرضا از ابتدا مردی متمول بود اما بعد از ۲۰۰۳ پولدارتر شد.<ref name=":3">[https://www.asriran.com/fa/news/13518/%D8%B3%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%BE-%D8%B9%D8%B3%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D9%85%D8%B9%D8%AF%D9%86-%D8%B7%D9%84%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D9%86%D9%8A%D8%A7%D8%B3%D8%AA سایت عصر ایران]</ref>
 
کریم سجادپور، تحلیلگر مسائل ایران در موسسه کارنگی در گفتگویی با ان‌پی‌آر (رادیو ملی آمریکا)، گفته عسگری با اتهامات اخلاقی و مالی بازداشت شد: «او زمانی که در زندان بود به طرز وحشیانه‌ای شکنجه شد.»
 
چند تن از دوستان علیرضا عسگری و مقامات سابق جمهوری‌اسلامی هم در گفتگو با فایننشال تایمز تائید کردند عسگری پس از ۱۸ ماه زندان، ناامید و عصبانی بود و از نظر روانی آشفته شده بود.
 
همزمان با بازداشت او «در محافل سیاسی تهران این بحث مطرح بود که این فرمانده سپاه با اتهام فساد مالی و اخلاقی بازداشت شد و زیبا احمدی، همسر نخست او یکی از شاکیانش درباره‌ی فساد اخلاقی (ارتباط جنسی خارج از ازدواج) بود.»
 
یکی از فرمانده‌های پیشین سپاه در گفتگو با ایران اینترنشنال خشونت بازجویان در برخورد با عسگری را تائید کرد: «عسگری در جریان یکی از جلسات اولیه بازپرسی در گوش قاضی‌ که از او سوال می‌کرده، سیلی زده و همین وضعیتش را دشوارتر کرد.» همین منبع همچنین تائید کرد که در جریان بازداشت ۱۸ ماهه «بازجویان حفاظت اطلاعات عسگری را بسیار آزار داده و شکنجه کردند.»
 
عسگری در نهایت با وساطت دوستان پرنفوذش از جمله اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده وقت نیروی انتظامی کشور، که در دوره حضور در کُردستان با او کار کرده بود و دخالت ناطق‌نوری، بازرس وقت دفتر علی خامنه‌ای از زندان آزاد شد.
[[پرونده:علیرضا عسگری.JPG|بندانگشتی|'''علیرضا عسگری در لباس غیر نظامی''']]
آن‌چنان که زیبا احمدی، همسر اول علیرضا عسگری، گفته او در سال ۱۳۸۳ و پس از آزادی از زندان، در حالی‌ که تنها ۴۴ سال داشت با درجه سرلشکری و پیش از موعد بازنشسته شد و پس از بازنشستگی وارد کار تجارت زیتون شد.<ref name=":1" />
 
==== عسگری و تجارت زیتون ====
بنا بر روایت رضا گلپور، اواخر آبان ماه سال ۱۳۸۵، کمتر از یک سال پیش از ناپدید شدن علیرضا عسگری، او با این عنوان که برنامه سفر دارد از دیدار با مسئول وقت دفتر ریاست قوه قضائیه، که قرار بوده به دستور خامنه‌ای از او دلجویی کند، سرباز زده است.
 
عسگری در پاسخ به نگرانی گلپور از سفر با پرونده باز، گفته این نخستین سفر خارجی او پس از آزادی نیست. زیبا احمدی هم گفته همسرش پیش از سفر آخر به سوریه و ترکیه، سفرهای دیگری به ترتیب به تایلند، لبنان و سوریه داشته است.
 
یکی از منابع اطلاعاتی در آمریکا به ایران اینترنشنال گفت ممکن است علیرضا عسگری در سفر تایلند، با ماموران سیا دیدار کرده باشد: «تایلند سال‌هاست از کشورهای مورد علاقه سرویس‌های اطلاعاتی غربی برای جذب جاسوس از ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه است. گفته شده ممکن است سیا عسگری را در جریان سفری در زمان معاونتش در وزارت دفاع، استخدام کرده باشد، اما به نظر من با توجه به این‌که او پس از بازجویی‌های بی‌رحمانه در زمان بازداشتش به جمهوری‌اسلامی پشت کرد، عسگری احتمالا در همین سفر به تایلند با سیا تماس گرفته است.»
 
به گفته زیبا احمدی، همسرش در سفر آخر برای تجارت زیتون به سوریه و ترکیه رفته است. اما رضا گلپور مدعی است این سردار سپاه به او گفته علاوه بر تجارت زیتون، «برای خرید چیزهایی برای وزارت دفاع به سفر سوریه و ترکیه می‌رود.» قاسم سلطان‌آبادی از دوستان عسگری هم گفته سفر او به سوریه و ترکیه ماموریت بوده است.<ref name=":1" />
 
=== نحوه‌ی فرار علیرضا عسگری ===
علیرضا عسگری پس از آزادی و احساس تهدید لو رفتن فعالیت‌هایش نقشه‌ی فراری را با همکاری نیرو‌های خارجی طراحی کرده و ابتدا  ده تن از اعضای خانواده‌اش را به خارج از کشور می‌فرستد و خود به بهانه تجارت و خرید سلاح و الزامات سپاه به دمشق و از آنجا به استانبول پرواز می‌کند در استانبول به سفارت آمریکا مراجعه کرده و درخواست پناهندگی می‌دهد از این مرحله با یک خودروی اجاره‌ای که بعدها کنار ساحل رها شد خود را به یکی از پایگاه‌های آمریکا (احتمالا اینجرلیک) رسانده و از آنجا به همراه خانواده‌اش به یک پایگاه نظامی در آلمان و سپس به آمریکا می‌رود.
 
بر اساس گزارش های منتشره او سال ۸۳ فعالیت‌های نظامی را به طور کامل کنار گذاشت و به تجارت زیتون و روغن زیتون با کشور سوریه پرداخت. عسگری ۱۶ آذر ۸۵ از دمشق وارد استانبول و در هتل جیران در نزدیکی میدان تکسیم شهر استانبول مستقر شد. او تا روز  ۱۸ آذر با خانواده خویش در تماس بود. روز شنبه تلفن همراه عسگری خاموش می‌شود و از آن پس خانواده‌اش نمی‌توانند تماسی با عسگری برقرار کنند.<ref>[https://iranwire.com/fa/politics/753/ سایت ایران وایر به نقل از نیوزویک]</ref>
 
هفته نامه ساندی تایمز با اشاره به همکاری آژانس‌های غربی برای فرار این مقام نظامی ایران از ترکیه مدعی شده است که او در سفر از دمشق به استانبول، یک پارسپورت جدید دریافت کرده و با همراهی محافظان غربی، سوار بر خودرو، ترکیه را ترک کرده است. بنابر گزارش ساندی تایمز، عسگری با خروج از ترکیه اکنون در یک پایگاه ناتو، در نزدیکی شهر فرانکفورت آلمان تحت بازجویی قرار دارد.<ref name=":2">هفته‌نامه ساندی تایمز ۲۱ اسفند ۸۵ (۱۱ مارس ۲۰۰۷)</ref>
 
هفته‌نامه فلسطینی المنار نیز گزارش داده که وی با خروج از استانبول به شمال عراق منتقل شده و در یکی از پادگان‌های مخفی موساد در نزدیک شهر "اربیل" مورد بازجویی قرار گرفته و پس از آن بوده است که به‌وسیله یک فروند هواپیمای نظامی آمریکایی به کشوری اروپایی- احتمالا آلمان - آورده شده است.
 
همان زمان، خبرهایی حاکی از انتقال عسگری به یکی از پادگان‌های ناتو در فرانكفورت آلمان منتشر شد. ۲۳ اسفند ۸۵، فرانتس یوزف یونگ، وزیر دفاع وقت آلمان در پاسخ به پرسش از حضور علیرضا عسگری در آلمان، به جای انکار صریح، پاسخ داد: «درباره این مساله نمی‌توانم چیزی بگویم.»<ref name=":1" />
 
۵ اردیبهشت ۸۶ (۲۵ آپریل ۲۰۰۷)، چند تن از دوستان علیرضا عسگری و مقامات سابق جمهوری‌اسلامی در گفتگو با فایننشال تایمز، پناهندگی علیرضا عسگری را تائید کردند.
 
در همان زمان، شان مک‌کورمک، سخنگوی وقت وزارت خارجه، در پاسخ به این‌که آیا حضور علیرضا عسگری را در ایالات متحده انکار می‌کند؟ پاسخ داد: «نمی‌توانم چیزی به شما بگویم.»<ref name=":1" />[[پرونده:عسگری ۵.JPG|بندانگشتی|'''علیرضا عسگری و حسن نصرالله''']]
در کتاب «جاسوس خوب: زندگی و مرگ رابرت ایمز» که سال ۲۰۱۴ منتشر شد به نقل از ۴۰ منبع اطلاعاتی گفته شده به علیرضا عسگری در ازای ارائه اطلاعات درباره برنامه هسته‌ای ایران، پناهندگی آمریکا داده شد. کای برد نویسنده این کتاب می‌گوید یکی از مقامات دولت بوش درباره تصمیم بوش برای دادن پناهندگی به علیرضا عسگری در سال ۲۰۰۷ گفته است: «در سطح اطلاعات غیر طبقه‌بندی‌ شده نمی‌توانم در این باره توضیح بیشتری بدهم.»<ref name=":1" />
 
آقای برد در این کتاب می‌نویسد «تصمیم اعطای پناهندگی سیاسی به عسگری برمبنای قانون ۱۱۰ عمومی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (که آن را از اجرای روال معمول اداری و قانونی در موارد خاص و محرمانه معاف می‌کند) احتمالا با مخالفت ماموران کهنه کار CIA، که از نقش احتمالی او در قتل رابرت آیمز آگاه بودند، روبرو شد.»
 
نویسنده کتاب که پدرش یک دیپلمات آمریکایی بود و بخشی از دوران جوانی‌اش را در خاورمیانه سپری کرده است، در ادامه می‌نویسد: «اما آنطور که گزارش‌ها حاکی است نظر سازمان و آن مسئولان ارشد توسط شورای امنیت ملی دولت جرج بوش رد می‌شود» و سپس نتیجه می‌گیرد «اعطای پناهندگی به فردی با پیشینه عسگری، یک تصمیم سیاسی بود که تنها می‌توانست در کاخ سفید اتخاذ شده باشد.»<ref>[https://farsi.alarabiya.net/international/2014/05/20/%D9%86%DB%8C%D9%88%D8%B2%D9%88%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%88%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82-%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA سایت العربیه فارسی]</ref>
 
تایمز آنلاین نوشت: گفته می‌شود عسگری به همراه خود اسنادی از ارتباط ایران با تروریست‌های خاورمیانه به همراه دارد اما درباره داشتن اطلاعات سری از برنامه‌های هسته‌ای این کشور تردید وجود دارد.<ref name=":3" />
 
 
زیبا احمدی همسر (همسری که در ایران است) او می‌گوید:  تا روز هشتم دسامبر (جمعه) با وی در تماس بودیم ولی شنبه این تماس قطع شد و تلفن همراهش خاموش بود که مشکوک شدیم. گزارشی حاکی از آن است عسگری در ترکیه قصد دیدار با یک دلال اروپایی اسلحه را داشته است. همسر علیرضا عسگری در این مورد می‌گوید که همسرش که پدر پنج فرزند است به ترکیه پناهنده نشده است و شواهد نشان می‌دهد که او ربوده شده است. او همچنین اعلام کرد که همسرش به خاطر تجارت روغن زیتون به سوریه سفر کرده است. برخی رسانه ها نیز وی را عهده دار معاونت ریاست شرکت هواپیمایی ماهان نیز اعلام کرده بودند. گزارش‌ها نشان می‌دهد که دو فرد دیگر اتاقی را در «هتل سیلان ترکیه» به مدت سه شب برای او رزرو کردند ولی پس از رسیدن عسگری به ترکیه او به هتل ارزان قیمت «جیران» رفت. لونت بیلمن سخنگوی وزارت امور خارجه ترکیه می گوید که: «مقامات ایران درحالیکه در پنجم دیماه ۱۳۸۵ ناپدید شدن این مقام سابق نظامی خود را به اینترپل گزارش داده بودند، ما را در ۱۵ بهمن ۱۳۸۵یعنی تقریبا دو ماه بعدتر، از این حادثه مطلع ساختند.»
 
== ضربات عسگری به جمهوری اسلامی ==
 
* افشای ساختار و فعالیت‌های حزب‌الله لبنان
* افشای فعالیت‌های هسته‌ای و معرفی فخری‌زاده به عنوان عنصر کلیدی این فعالیت‌ها
در کتاب «جاسوس خوب: زندگی و مرگ رابرت ایمز» که سال ۲۰۱۴ منتشر شد به نقل از ۴۰ منبع اطلاعاتی گفته شده به علیرضا عسگری در ازای ارائه اطلاعات درباره برنامه هسته‌ای ایران، پناهندگی آمریکا داده شد. کای برد نویسنده این کتاب می‌گوید یکی از مقامات دولت بوش درباره تصمیم بوش برای دادن پناهندگی به علیرضا عسگری در سال ۲۰۰۷ گفته است: «در سطح اطلاعات غیر طبقه‌بندی‌ شده نمی‌توانم در این باره توضیح بیشتری بدهم.»
* افشای منجر به سرقت اطلاعات هسته‌ای از سوله‌ی تورقوزآباد
* افشای ترددات عماد مغنیه
* بمباران به راکتور هسته‌ای ایران در سوریه که بیش از یک میلیارد دلار هزینه برپایی آن توسط کره‌شمالی بود.
نیمه‌شب ۱۵ شهریور ۱۳۸۶ (۶ سپتامبر ۲۰۰۷) اسکادران ۶۹ نیروی هوایی ارتش اسرائیل، مجتمعی نظامی را در دیرالزور سوریه بمباران و منهدم کرد. ۷ ماه بعد آمریکا اعلام کرد که مجتمع بمباران‌شده یک سایت هسته‌ای با اهداف نظامی بود. چهار سال بعد هم آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تائید کرد، آن‌چه اسرائیل در سال ۲۰۰۷ نابود کرد یک رآکتور هسته‌ای بود.
 
۲ فروردین ۸۸ (۲۲ مارس ۲۰۰۹)، هانس روئله، رئیس سابق ستاد برنامه‌ریزی وزارت دفاع آلمان و فرمانده پیشین مقر ناتو در این کشور تائید کرد اطلاعاتی که علیرضا عسگری در مورد پروژه‌ هسته‌ای سوریه در دیرالزور داد منجر به شناسایی آن و حمله اسرائیل در سپتامبر ۲۰۰۷ به راکتور الکبار در این سایت هسته‌ای و نابودی آن شد. بنا بر این گزارش، هیچ کس در جامعه اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل تا آن زمان در مورد آن سایت هسته‌ای چیزی نشنیده بودند: «مورد اخیر بسیار شرم‌آورتر بود زیرا دولت اسرائیل همیشه ادعا کرده بود چیزی در سوریه وجود ندارد که آن‌ها ندانند.»<ref name=":1" />
 
علیرضا عسگری در مواردی هم نقش بازدارنده در حملات قریب‌الوقوع به جمهوری اسلامی داشته است. از جمله تاثیری که عملکرد وی در آمریکا مبنی بر غیر نظامی بودن فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی منجر به ارائه گزارش ارزیابی اطلاعاتی ۲۰۰۷ در آمریکا شد که نتیجه‌ی آن کنار گذاشته شدن طرح‌های تهاجم به تاسیسات تظامی و هسته‌ای جمهوری اسلامی بود.در کتابی که مرکز مطالعات اطلاعاتی سیا درباره نتایج و اهمیت ارزیابی اطلاعاتی ۲۰۰۷ منتشر کرد، گفته شد منتقدان این ارزیابی می‌گفتند قضاوت ارائه‌شده در آن، هرگونه استدلال برای اقدام نظامی علیه ایران را تضعیف می‌کند.
 
یکی از منابع اطلاعاتی، تائید کرد که در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷، در محافل سیاسی واشنگتن، این تصور که آمریکا برنامه‌ای برای حمله به ایران دارد، بسیار جدی گرفته می‌شد: «آن زمان، روزی نبود که از من درباره برنامه آمریکا برای حمله به ایران نپرسند، همه فکر می‌کردند برنامه‌ای تهیه شده و این حمله قریب‌الوقوع است، اما ارزیابی سال ۲۰۰۷ که ابتدای دسامبر منتشر شد مثل آب سردی بود که بر آتش ریختند، عملا همه تصورات درباره احتمال حمله به ایران رنگ باخت و اگر برنامه‌ای هم واقعا تهیه شده بود، عملا کنار گذاشته شد.»<ref name=":1" />
 
== انعکاسات ناپدید شدن علیرضا عسگری ==
 
=== سخنان احمدی‌مقدم در باره علیرضا عسگری ===
آذرماه ۱۳۹۱ سرتیپ اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده پلیس ایران مطرح کرد که: علیرضا عسگری، قبل از ناپدید شدن در ترکیه، ۱۵ ماه در داخل ایران زندانی بوده است. وی عسگری را فردی توصیف کرد که در تشکیل حزب‌الله لبنان به عنوان یک حزب کامل با تمام ارکان نظامی، اطلاعاتی، فرهنگی و سیاسی نقش مهمی داشته است. احمدی مقدم همچنین با اشاره به اینکه از طریق علی اکبر ناطق نوری، رئیس بارزسی ویژه دفتر رهبر جمهوری اسلامی خواستار رسیدگی به پرونده عسگری شده، گفته که اتهاماتی متوجه عسگری بود که در نهایت اثبات نشد و برای وی قرار مجرمیت هم صادر نشد.
 
احمدی مقدم همچنین با گلایه از مسئولان دولتی و امنیتی گفت: "این ظلم است که می‌گویند او پناهنده شده و خداوند از آدمی که این کار را کرد، نگذرد. علیرضا عسگری یک روز قبل از سفر به سوریه به دفتر من آمد و خیلی خوشحال بود. او گفت شاید دیگر همدیگر را نبینیم. من آمده‌ام اینجا تا حرف‌هایی را به شما بزنم که بعداً آن را پیگیری کنید. به یک مناسبتی به همراه فردی با یک گروه سیاسی نشستی داشت و وقتی نزد من آمد، گفت این افراد نیت شومی دارند که باید بعداً آن را به دیگران منتقل کنیم. حال کسی که یک روز قبل از سفر بیاید و اطلاعات دقیقی از خیانت یک گروه بدهد چه طور می‌تواند پناهنده شود؟"
[[پرونده:عسگری ۳.JPG|بندانگشتی|'''سخنرانی احمدی  مقدم در ششمین سال فرار علیرضا عسگری''']]
وی همچنین خبر داد که شورای عالی امنیت ملی و نهادهای امنیتی کشور اذعان دارند که عسگری ربوده شده ولی برخی افراد هستند که به گفته فرمانده پلیس ایران بی‌انصاف هستند، در این زمینه تشکیک ایجاد می‌کنند.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/f10-iran-police-chief-alireza-asgari-imprisond-months/24799986.html سایت رادیو فردا]</ref>
 
=== مرضیه افخم سخنگوی وزارت خارجه ایران ===
در تازه‌ترین واکنش، مرضیه افخم سخنگوی وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد ایران همچنان در حال مکاتبه درباره سرنوشت علیرضا عسگری با سازمان ملل و سازمان جهانی صلیب سرخ است، رویه ای که در طول ۹ سال گذشته جاری بوده است.<ref>[https://iranwire.com/fa/politics/753/ سایت ایران وایر]</ref>
 
عسگری می‌دانست که دیگر قرار نیست به کشور برگردد و با برنامه می‌خواست باقی زندگی‌اش را با یک هویت تازه بگذراند و آن‌چنان که در ادبیات سیاسی و حقوقی آمریکا رایج است او از این به بعد «مستر جان دوو» که نامی برای افراد با هویت ناشناس است قصد زندگی مخفی در آمریکا را داشت.<ref name=":0">[http://irdiplomacy.ir/fa/news/9845/%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B9%D8%B3%DA%AF%D8%B1%DB%8C سایت دیپلماسی ایرانی] </ref>
 
=== هفته‌نامه ساندی تایمز ===
هفته نامه بریتانیایی ساندی تایمز نوشت: علیرضا عسگری از حدود ۴ سال قبل توسط یک افسر اطلاعاتی غربی در خلال یک سفر تجاری به خارج (احتمالا تایلند) استخدام شد و بدین ترتیب از سال ۲۰۰۳ برای برخی کشورهای غربی جاسوسی می‌کرده است. بنابر این گزارش، برنامه فرار وی از طریق دمشق نیز به کمک غربی‌ها پس از آن ترتیب داده شده که جاسوسی وی در حال لو رفتن بوده است. به ادعای این نشریه حداقل ۱۰ عضو خانواده عسگری، نیز از ایران خارج شده‌اند. اما درحالی که خانواده عسگری در تهران اعلام کرده‌اند که "ما در ایران هستیم و جایی نرفته‌ایم"، برخی رسانه های غربی این گفته‌ها را متعلق به اعضای خانواده "دوم" عسگری دانسته‌اند که در ایران به سر می‌برند. رسانه‌های غربی گفته‌اند که علیرضا عسگری دارای دو همسر به نام‌های زیبا احمدی و زهرا عبدالله‌پور است.<ref name=":2" />
 
=== پاسدار علی فضلی ===
در آخرین اظهارنظر درباره عسگری، سرتیپ پاسدار علی فضلی، جانشین هماهنگ‌کننده سپاه ۷ مهر ۱۴۰۲ در صحبت‌هایی به مناسبت سالگرد آغاز جنگ ایران و عراق، دوبار به علیرضا عسگری اشاره کرد، یک بار او را «مرحوم عسگری» خواند و یک بار دیگر در اشاره به او گفت: «حاج‌رضا عسگری که انشاالله زنده باشد و به دامن اسلام بازگردد.»<ref name=":1" />
 
=== رمضان شریف سخنگوی سپاه پاسداران  ===
رمضان شریف، سخنگو و مسئول روابط عمومی کل سپاه پاسداران، روز سه شنبه ۲۱ خرداد۱۳۹۸، اخبار منتشر شده درباره «دستگیری چند تن از سرداران» و «فرار فرماندهان سپاه» از ایران را «شایعه» خواند، تکذیب کرد و گفت: «دشمنان» بعد از اقدام آمریکا در قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمان‌های تروریستی  اقدام به انتشار «اکاذیب مشمئزکننده‌ای مانند فرار از کشور و یا دستگیری چند تن از سرداران سپاه از جمله سرداران نصیری، ربیعی، تولایی» و برخی فرماندهان دیگر این نیرو کردند.
 
سخنگوی سپاه در ادامه گفت که «فرماندهان» و «سردارانی» که خبر فرار یا دستگیری آنها منتشر شده است «از نیروهای مخلص و فعال سپاه بوده و در جایگاهی جدید در سپاه فعال و با جدیت به ایفای مأموریت‌ها و مسئولیت‌های محوله، اشتغال به خدمت دارند و حتی اخباری از حضور آنان در محافل منتشر شده است».                                                <ref>[https://old.iranintl.com/%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D8%B3%D8%AE%D9%86%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B9%D8%B6%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA سایت ایران اینترنشنال]</ref>
 
برخی منابع نیز مدعی پناهندگی او به امریکا به دلیل اختلاف داشتن با مقاماتی در تهران شدند. هاآرتص به همراه الشرق الاوسط مدعی شدند که وی به آمریکا پناهنده شده است. روزنامه الشرق الاوسط به نقل از منابعی ناشناس مدعی شد که علیرضا عسگری در استانبول به سفارت آمریکا مراجعه کرده و درخواست پناهندگی کرده است. روزنامه واشنگتن پست نیز به نقل از یک مقام بلندپایه آمریکا گزارش داده است که «عسگری پس از ترک ایران به طور داوطلبانه با آژانس های اطلاعاتی غرب همکاری می‌کند و اطلاعاتی را نیز درباره شبه نظامیان حزب‌الله در لبنان و روابط ایران با آن گروه، ارائه کرده است».<ref name=":0" />
 
با این حال همسر او ادعای پناهندگی آقای عسگری را شایعه و دروغ خوانده و به خبرنگاران گفته است که آقای عسگری با ایران مشکلی نداشته که بخواهد پناهنده شود'''.'''


== منابع ==
== منابع ==
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۱۱

علیرضا عسگری
عسگری ۷.JPG
زمینهٔ کاری فرمانده لشکر سپاه پاسداران معاون شمخانی در دولت محمد خاتمی
زادروز زاده‌ی ۱۳۳۹
شهر ری
ملیت ایرانی
پیشه عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران
دلیل سرشناسی فرار از ایران و زندگی مخفی در آمریکا
اثرگذاشته بر سپاه پاسداران ایران و حکومت جمهوری اسلامی و حزب‌الله لبنان

سعید جلیلی، از کاندیداهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران است.


سعید جلیلی کیست؟ «رویداد۲۴»

https://www.rouydad24.ir/fa/news/371105/%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%A8%D9%82-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C

ــــــــــــــــــــــ

آمدن سعید جلیلی به میدان انتخابات زودهنگام ۱۴۰۳ قطعی شده است. جلیلی در دورانی که شدیدترین تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی وضع شد، معتمد علی خامنه‌ای و مسئول تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای بود؛ کسی که با دولت سایه‌اش چوب لای چرخ دولت حسن روحانی گذاشت و از دولت ابراهیم رئیسی هم سهم گرفت.


عنوان پایان‌نامه دوره کارشناسی ارشد جلیلی که سال ۱۳۶۹ از آن دفاع کرد «سیاست خارجی پیامبر» بود. استاد مشاور جلیلی در همین پایان‌نامه حمید بهرامی احمدی بود که اعتبارنامه‌اش در مجلس پنجم شورای اسلامی به دلیل «عضویت در سازمان مجاهدین خلق» و «ارتباط با دست‌اندرکاران کودتای نوژه» رد شد.


در مقطع دکتری هم عنوان رساله جلیلی «‫بیان اندیشه سیاسی اسلام در قرآن» بود که استاد راهنمای آن احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد و پدر زن ابراهیم رئیسی بود و استاد مشاورش حسین بشیریه؛ کسی که پیش از دوم خرداد روی اندیشه‌های جناح موسوم به اصلاح‌طلب تاثیر بسیاری داشت.

با این مقدمه تا حدی می‌توان با جریان فکری سعید جلیلی، نامزد ۵۹ ساله انتخابات زودهنگام ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ آشنا شد.


روز یکشنبه ششم خرداد اعلام شد که جلیلی در انتخابات شرکت خواهد کرد و به نظر نمی‌رسد شورای نگهبان بخواهد نماینده خامنه‌ای در شورای عالی امنیت ملی و عضو منصوب رهبر جمهوری اسلامی در مجمع تشخیص مصلحت نظام را رد صلاحیت کند.


سعید جلیلی دیروز


جلیلی سال ۱۳۶۵ وقتی ۲۱ سال بود در جریان جنگ هشت‌ساله ایران و عراق پای راستش را از دست داد. به همین علت هم طرفدارانش به او لقب شهید زنده می‌دهند.


او سه سال بعد از مجروح شدن در جنگ و در سال ۱۳۶۸، وارد وزارت امور خارجه شد. سال ۱۳۷۰ به سمت رییس اداره بازرسی وزارت امور خارجه رسید. در دور اول ریاست جمهوری محمد خاتمی معاونت اداره آمریکای وزارت امور خارجه را به عهده داشت.

او از سال ۱۳۸۰ وارد تشکیلات بیت رهبری شد و به سمت مدیریت بررسی‌های جاری دفتر علی خامنه‌ای منصوب شد. از سال ۱۳۸۴، همزمان با آغاز ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد دوباره به وزارت امور خارجه برگشت، اما این بار به عنوان معاون اروپا و آمریکای وزارتخانه.


پس از دوره کوتاه دو ساله دبیری علی لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی، از مهرماه ۱۳۸۶ تا شهریور سال ۱۳۹۲، جلیلی به مدت پنج سال دبیر شورای عالی امنیت ملی بود.


علاوه بر این هشتم تیر ۱۳۸۷، علی خامنه‌ای سعید جلیلی را به عنوان نماینده خودش در شورای عالی امنیت ملی، عالی‌ترین شورای امنیتی جمهوری اسلامی منصوب کرد.


در همین دوران ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲، او مسئول مذاکرات هسته‌ای جمهوری اسلامی بود. این دورانی بود که شدیدترین تحریم‌های اقتصادی علیه جمهوری اسلامی وضع شد. در این دوره معاون جلیلی، علی باقری‌کنی بود که در حال حاضر جانشین حسین امیرعبداللهیان در وزارت امور خارجه شده است.

سعید جلیلی دهه ۹۰


سال ۱۳۹۲ جلیلی نامزد ریاست جمهوری شد. در انتخاباتی که بلافاصله پس از پایان دوران محمود احمدی‌نژاد برگزار شد، او به عنوان یکی از اعضای دولت سابق شناخته می‌شد.


در جریان مناظره‌ها، حتی چهره آرامی مثل علی‌اکبر ولایتی هم به شدت به جلیلی و شیوه و نتیجه مذاکرات او حمله کرد. جلیلی در آن انتخابات، به عنوان نامزد جریان پایداری تنها کمی بیش از ۱۱ درصد آراء را کسب کرد.


پس از آن شکست سخت، جلیلی به پشت صحنه رفت، جایی که دولت سایه خودش را تشکیل داد. جلیلی هرگز دولت سایه‌ای که تشکیل داده بود را تکذیب نکرد بلکه تصاویری از جلسات آن هم به دفعات منتشر شده است.


برآیند این جلسات این دولت سایه گاهی در رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی دیده می‌شد. امیرحسین ثابتی که حالا وارد مجلس شده و در گذشته مجری شبکه تلویزیونی افق بود، یکی از حضار ثابت جلسات جلیلی بود.

جلیلی در دوران رئیسی


سال ۱۴۰۰ جلیلی دوباره نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد، اما به نفع ابراهیم رئیسی کنار کشید. این کنارکشیدن سهمی هم داشت، روزنامه اعتماد زمستان سال ۱۴۰۱، در گزارشی مفصل به نقش نیروهای جلیلی در دولت رئیسی پرداخت.


یکی از مهم‌ترین نیروهای سعید جلیلی در دولت ابراهیم رئیسی علی باقری‌کنی بود. تا همین سال گذشته که دولت رئیسی به دنبال احیای برجام بود، جلیلی سخنرانی می‌کرد و تجویز برجام را تکرار تجربه تلخ می‌نامید.


البته بعد از این موضع‌گیری‌ها باقری‌کنی، معاون سابقش در شورای عالی امنیت ملی گفته بود: «کسانی که با پوشش دفاع از ارزش‌ها تلاش می‌کنند تا مذاکره را ماهیتا ضد ارزش جلوه دهند، عملا می‌خواهند دست نظام برای تامین منافع ملی را از این ابزار کلیدی و مهم تهی کنند.»


همسر سعید جلیلی کیست؟

در سال ۱۳۷۱، سعید جلیلی با خانم فاطمه سجادی ازدواج کرد. همسر جلیلی، پزشک عمومی است. حاصل این ازدواج یک پسر به نام سجاد است.

فعالیت سعید جلیلی در وزارت امور خارجه ایران

سعید جلیلی سابقه ۱۸ ساله حضور در وزارت امور خارجه را دارد. وی در سال ۱۳۶۸ وارد دستگاه دیپلماسی کشور شد و در ۲۶ سالگی به ریاست اداره بازرسی وزارت امور خارجه منصوب شد. وی تا سال ۱۳۷۵ در این سمت باقی ماند.

در سال ۱۳۷۶، جلیلی در دولت سید محمد خاتمی به سمت معاون اداره اول آمریکا منصوب شد. در این سال‌ها، وی ۱۷ سفیر را اخراج کرد که خود این اقدام را انقلابی در وزارت خارجه می‌خواند.

سعید جلیلی در سال ۱۳۸۰ و در سن ۳۶ سالگی به دفتر رهبر انقلاب رفت و مدیریت بررسی‌های جاری دفتر رهبری را بر عهده گرفت.

سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی

سعید جلیلی در سال ۱۳۸۶ با حکم محمود احمدی‌نژاد و پس از استعفای علی لاریجانی، به سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی منصوب شد. یک سال بعد، وی با حفظ این سمت و با حکم رهبری، به نماینده ایشان در شورای عالی امنیت ملی تبدیل شد.

همچنین، سعید جلیلی مسئول مذاکرات هسته‌ای ایران با کشور‌های موسوم به ۱+۵ شد. در این مذاکرات، عملکرد وی چندان موفق نبود و نتایج آن، منجر به تصویب سه قطعنامه شدید شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران شد. جلیلی همواره مخالف مذاکره با کشور‌های غربی بود و دوران حضور وی در دستگاه دیپلماسی کشور، با تیره‌تر شدن روابط خارجی ایران همراه بود.

پس از کنار رفتن از سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی، جلیلی به عنوان مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری منصوب شد. در ادامه، وی در دولت محمود احمدی‌نژاد به وزارت خارجه بازگشت و به عنوان معاون اروپا و آمریکا مشغول به فعالیت شد. در این دوره، جلیلی به همراه علی لاریجانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، در برخی مذاکرات با خاویر سولانا حضور داشت.

حضور سعید جلیلی در مجمع تشخیص مصلحت نظام

در سال ۱۳۹۲ با روی کار آمدن دولت حسن روحانی، سعید جلیلی از سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی کنار رفت و علی شمخانی به جای وی منصوب شد. با این حال، جلیلی همچنان نماینده رهبری در این شورا است. در ۲۱ شهریور ۱۳۹۲ نیز با حکم رهبر انقلاب به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد. یک سال بعد نیز عضو شورای راهبردی روابط خارجی شد.

سابقه سعید جلیلی در کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری ایران

در سال‌های ۱۳۹۲ و ۱۴۰۰، سعید جلیلی نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری بود. در سال ۱۳۹۲، او در رقابت‌های انتخاباتی شرکت کرد، اما با کسب ۴،۶۲۴،۸۱۲ رأی که ۱۱ درصد آرای مردمی بود، پس از حسن روحانی و قالیباف در رتبه سوم قرار گرفت.

در ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰، سعید جلیلی برای شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ در وزارت کشور ثبت‌نام کرد. در ۲۶ خرداد ۱۴۰۰، دو روز مانده به انتخابات، جلیلی در بیانیه‌ای اعلام کرد که به نفع سید ابراهیم رئیسی از ادامه حضور در رقابت‌های انتخاباتی انصراف می‌دهد. اکنون، پس از سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی در انتخابات زودهنگام، سعید جلیلی یکبار دیگر در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرده است.

داماد حسن روحانی در صفحه توییتر خود به داوطلب شدن سعید جلیلی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری واکنش نشان داد و نوشت: «دیپلمات کوچه بن بست آمد. گرانی، انزوا و تورم هم خواهد آمد».

امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس دوازدهم و مجری سابق شبکه افق، پس از حضور در ستاد انتخابات کشور به همراه سعید جلیلی، نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، در جمع خبرنگاران درباره میزان مشارکت مردم در انتخابات گفت: امیدواریم مشارکت مردم بالا باشد و همه تلاشمان این است که مشارکت بالاتر برود. باید منتظر نتیجه تأیید صلاحیت‌ها بود و امیدوارم مشارکت مردم بالا باشد. همه باید تلاش کنند تا فارغ از اینکه چه کسی رأی می‌آورد، مشارکت مردم بالاتر برود، چراکه این موضوع به نفع مردم، کشور و نظام است.

وی درباره حضور یک نماینده در کنار نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری گفت: قانونی منعی ندارد. کسانی که می‌خواهند چیزی که قانون اجازه داده است را تبدیل به بی‌قانونی کنند، همان کسانی هستند که در سال ۱۳۹۶ به‌ویژه آقای ظریف به‌صورت غیرقانونی به اصفهان رفت و به نفع آقای روحانی سخنرانی کرد و حتی کارشان را توجیه کردند.

همچنین تعدادی از طلاب و روحانیون در نامه‌ای خطاب به سعید جلیلی، او را برای شرکت در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری دعوت و از او حمایت کردند.

سعید جلیلی کیست؟/ کاندیدای تندرو در آرزوی ریاست جمهوری «روزنو»

https://roozno.com/fa/news/623987/%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%86%D8%AF%D8%B1%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B1%D8%B2%D9%88%DB%8C-%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C

ــــــــــــــــــ

جلیلی بازهم هوس پاستور کرده است، او که در انتخابات ۱۴۰۰ در آخرین لحظات پا به ساختمان وزارت کشور گذاشته و کاندیداتوری اش را به ثبت رسانده بود اینبار منتظر بقیه نماند و همان روز اول نامش را وارد لیست کاندیداها کرد.

باز هم انتخابات ریاست‌جمهوری در راه است و مطابق سنت یک دهه گذشته، باز هم سعید جلیلی در میانه میدان است؛ چهره‌ای تندرو و بنیادگرا؛ با تفکراتی که به مذاق جبهه پایداری خوش می‌آید؛ به عبارت بهتر او مرید و شاگرد عقیدتی مصباح یزدی است؛ پدر معنوی جبهه پایداری.

۳ کاندیداتوری در ۴ انتخابات!

او در ۴ انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار شده از سال ۱۳۹۲، در سه مورد آن حضور داشته و دارد؛ سال ۱۳۹۲ نامزد مورد حمایت جبهه پایداری بود که با آرایی پایین شکست خورد. سال ۱۴۰۰ هم مانند علیرضا زاکانی شهردار فعلی تهران، به عنوان نامزد پوششی برای ابراهیم رئیسی به زمین انتخابات آمد اما مانند دیگر نامزد پوششی، در روز آخر به نفع رئیسی کنار کشید. و آخرین مورد که همین یکی دو روز گذشته سوار بر خودروی تیبای سفید رنگش به وزارت کشور رفت و راننده‌اش منتظر ماند تا ثبت‌نام کند و برگردد.

جلیلی سال ۱۳۴۴ از پدری بیرجندی و مادری آذری در محله طلاب مشهد به دنیا آمد؛ او وقتی سال ۱۳۶۲ دیپلمه شد، در دانشگاه امام صادق قبول شد و به دانشگاه مدیرساز در پل مدیریت تهران رفت.

او یک بار اتخاذ راه میانه را امتحان کرد؛ زمانی که برای اعزام به خارج جهت تحصیل در مقطع دکتری قبول شد و همزمان در وزارت خارجه هم امکان استخدام پیدا کرد؛ راه میانه‌اش این شد که بورسیه‌اش را از خارج به داخل منتقل کرد و وارد وزارت خارجه شد.

از ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۷ و در زمان وزارت علی‌اکبر ولایتی رئیس اداره بازرسی وزارت خارجه بود. از افتخارات فعالیت‌هایش در آن زمان، اخراج ۱۷ سفیر است که به ادعای هوادارانش به دلیل «مفاسد اقتصادی» بوده است.

با روی کار آمدن دولت محمد خاتمی و وزارت کمال خرازی، او به میز آمریکای وزارت خارجه منتقل شد و تا سال ۱۳۸۰ با عنوان معاونت اداره اول آمریکا آنجا بود.

او در سال ۱۳۷۸ عزم نمایندگی مجلس از زادگاهش را کرد؛ اما آن زمان جو جامعه به شکلی بود که جلیلی از مشهد هم نتوانست رای بیاورد. با بروز اختلافاتش در وزارت خارجه، او از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ به عنوان «مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری» فعالیت داشت و با تشکیل دولت محمود احمدی‌نژاد، به وزارت خارجه بازگشت؛ اما این بار با رده‌ای بالاتر و به عنوان «معاون آمریکای وزارت خارجه».

این سمت اما باعث نشد که باز هم برای رای گرفتن از مردم تلاش نکند؛ او در انتخابات مجلس هفتم هم شرکت کرد؛ اما در آن انتخابات هم که نامزدهای اصلاح‌طلب از سوی شورای نگهبان قلع و قمع و رد صلاحیت شدند، باز هم مردم به او اقبال نشان ندادند.

سعید جلیلی مذاکره می کرد یا مونولوگ؟

مهر ماه ۱۳۸۶ میان احمدی‌نژاد و علی لاریجانی اختلاف نظرهای جدی درباره پرونده هسته‌ای ایران شکل گرفت که منجر به استعفای لاریجانی از سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی شد. بلافاصله پس از استعفای لاریجانی، رئیس دولت جلیلی را به عنوان دبیر عالی‌ترین نهاد امنیتی کشور برگزید و مذاکرات هسته‌ای را عهده‌دار شد. او تا آن زمان تنها دبیر بود و حدود یک سال بعد با حکم رهبری، به عنوان نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی نیز منصوب شد.

عملکرد جلیلی در پرونده هسته‌ای ایران و مذاکرات با طرف‌های مقابل، محل انتقادات زیادی است؛ منتقدین معتقدند عملکرد جلیلی در این مذاکرات، دستاوردی جز نسیان و در چاله انداختن کشور نبوده است.

بسیاری از دیپلمات‌ها هم بر این عقیده‌اند که جلیلی در واقع مذاکره نمی‌کرده بلکه در آن جلسات مونولوگ اجرا یا به عبارت بهتر تک‌گویی می‌کرده است؛ یعنی در جلسه او بیانیه خودش را می‌خوانده و بعد از آن طرف مقابل پاسخ می‌داد و همین!

ویلیام برنز دیپلمات ارشد آمریکایی که در مذاکرات ژنو نماینده ایالات متحده بود، نخستین مذاکره با جلیلی را اینگونه توصیف می‌کند: «در حالی که به جلیلی که در مقابلم نشسته بود نگاه می‌کردم بیانیه کوتاه و ساده را قرائت کردم…جلیلی به دقت سخنانم را یادداشت می‌کرد و در طول سخنانم لبخند به لب می‌آورد. در طول جلسه او و همکارانش مدام زیرچشمی به من نگاه می کردند؛ گویی حضور یک آمریکایی در میز مذاکره چندان برایشان خوشایند نبود. در ادامه جلیلی نطقی ۴۵ دقیقه‌ای درباره تاریخ و فرهنگ ایران ایراد کرد که در جای‌جایش بر نقش سازنده ایران در منطقه تاکید شده بود. وقتی جلیلی می‌خواست از ارائه پاسخ‌های سریع طفره برود، سعی می کرد افراد حاضر در مذاکرات را گیج و مبهوت کند و این سخنرانی یکی از آن مواقع بود. در بخشی از سخنانش نیز گفت به صورت پاره‌وقت در دانشگاه تهران تدریس می‌کند و آنجا بود که احساس کردم اصلا به دانشجویانش حسادت نمی‌کنم».

چندین دور مذاکره بدون هیچ نتیجه‌ای بسیاری را بر این عقیده کرد که راهبرد جلیلی تنها مذاکره برای مذاکره و بیانیه‌خوانی بوده است. از سوی دیگر منع مقطعی رسانه‌ها از پرداختن به مذاکرات هسته‌ای نشانگر آن است که جلیلی و هسته اطرافش در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، به جای پاسخگویی به افکار عمومی، راه امنیتی کردن فضا و خاموش کردن منتقدان را برگزیده بودند؛ راهکاری که برای فرار از پاسخگویی بهترین بود.

البته اطرافیان و هوادارانش به این رویکرد او افتخار می‌کنند و آن را «مقاومت» می‌نامند؛ کما اینکه محمدصادق شهبازی هماهنگ کننده ستاد مردمی حیات طیبه (دعوت از سعید جلیلی) در سال ۱۳۹۲، در سخنانی پیرامون عملکرد او در پرونده هسته‌ای، گفته بود که «در مقاومت هسته‌ای رویکرد ایشان باعث شد سطح مذاکرات از نفی اتهامات طرف مقابل به سطح راهبردی ارتقاء یابد».

از دیگر مشکلات مذاکرات زمان جلیلی عدم تسلط مذاکره‌کنندگان بر زبان انگلیسی بود؛ آنها از مترجم برای مذاکرات استفاده می‌کردند که همین امر بر دشواری و فرسایشی شدن آن اضافه می‌کرد. وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکا که در مذاکرات حضور داشته می‌گوید «سعید جلیلی بیانیه‌های آماده‌ای را به زبان فارسی می‌خواند و پس از او ترجمه انگلیسی آن خوانده می‌شد».

نتیجه عملکرد او، در نهایت صدور سنگین‌ترین قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران و با رای مثبت چین و روسیه است؛ قطعنامه‌هایی که هزینه‌های سنگینی برای ایران داشت و برجام توانست فشار آنها را تا حد زیادی از روی دوش سیستم اقتصادی و حتی نظامی بردارد.

از ضربه ولایتی به جلیلی در مناظرات ۹۲ تا کاندیدای پوششی شدن در ۱۴۰۰

انتخابات سال ۹۲ که رسید جلیلی عزم کرد تا از یک مذاکره کننده در دولت جایگاهش را به رئیس دولت ارتقا دهد، او می گفت حضورش در انتخابات «تکلیف» است اما این تکلیف نتیجه ای برای او نداشت و نه تنها رأی نیاورد که در مناظره‌های آن سال علی‌اکبر ولایتی دیپلمات کهنه‌کار ایرانی و مشاور رهبری، از نحوه مذاکرات جلیلی انتقاد کرد و به سختی به او تاخت. این اما تنها ضربه به او در آن انتخابات نبود. در همان روزهایی که کشور حال و هوای انتخاباتی داشت، یک صوت منتسب به مرحوم آیت الله مهدوی‌کنی منتشر شد که سعید را مناسب ریاست‌جمهوری نمی‌دانست باعث شد، این صوت ضربه دیگری به سبد رأی او بود و در نهایت ۴میلیون و ۶۰۰ هزار رای کل آرائی بود که به سبد جلیلی ریخته شد تا در جایگاه سوم قرار گیرد و در رقابتی دیگر که نیاز به رأی مردم داشت ناکام شود.

۱۳۹۶ او بار دیگر تصمیم به کاندیداتوری گرفت و حضورش هم جدی بود اما با ورود رئیسی وارد عرصه عملی انتخابات نشد.

سال ۱۴۰۰ و انتخابات ریاست جمهوری که رسید بار دیگر هوای پاستور به سرش زد و حتی کاندیداتوری رئیسی هم مانع کاندیداتوری اش نشد. او در آخرین ساعات ثبت نام کاندیداها وارد ساختمان فاطمی شد، آنهم در شرایطی که ابراهیم رئیسی صبح همان روز کاندیداتوری اش را به ثبت رسانده بود اما حتی رفقای دیروزش یعنی پایداری ها هم حاضر نشدند در انتخاب بین او و رئیسی پشت او قرار گیرند تا در نهایت جلیلی تبدیل به یک «کاندیدای پوششی» و «ضربه گیر» در آن انتخابات شود و در نهایت بعد از حضور در مناظرات و تبلیغات انتخاباتی مجبور به انصراف از ادامه مسیر به نفع رئیسی شود.

البته سال ۹۲ هم تلاش‌هایی برای کنار بردن جلیلی صورت گرفت ولی به نتیجه نرسید؛ چرا که این مرید مرحوم مصباح‌یزدی، حضور در انتخابات را تکلیف خود دانسته بود.

حالا جلیلی برای انتخابات زودهنگام ریاست‌جمهوری آمده است؛ با همان حرف‌ها و همان بیانیه‌خوانی‌ها؛ با همان پاسخ‌ها به سوالات و همان راهکارها؛ او همان سعید جلیلی است که بوده؛ هیچ به‌روزرسانی در مواضع و عملکردش نشده است؛ او این بار هم می‌خواهد شانس خود را امتحان کند تا بلکه بتواند یک بار هم که شده قاطبه رای‌دهندگان به او رای دهند و اولین منصبش با رای مردم را تجربه کند؛ موضوعی که نه در مشهد و نه در ایران تا به حال برای سعید جلیلی رخ نداده است.

ورژن ۱۳۹۲ سعید جلیلی در انتخابات ۱۴۰۳! «تجارت نیوز»

https://tejaratnews.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D9%84%DB%8C-15/914284-%D9%88%D8%B1%DA%98%D9%86-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA

ـــــــــــــــــــــــ

نام خانوادگی:جلیلی

تاریخ تولد:15 شهریور 1344

محل تولد:مشهد

تحصیلات:دکترای علوم سیاسی و معارف اسلامی

زمینه فعالیت:تدریس و سیاست

وضعیت تاهل:متاهل

همسر:فاطمه سجادی

فرزندان:یک فرزند پسر

زندگی شخصی و خانواده سعید جلیلی

سعید جلیلی یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 1403، در شهریور ماه سال 1344 در شهر مشهد متولد شد. پدر سعید جلیلی، محمد حسین جلیلی معلم و مدیر دبستان نواب صفوی مشهد بوده و مادرش آذری زبان و ظاهراً خانه‌دار است. دلیل آشنایی او با زبان فرانسه توانایی پدرش در صحبت به این زبان است. در مورد خواهر و برادر و یا دیگر اعضای خانواده سعید جلیلی اطلاعاتی در دسترس نیست.

اصالت سعید جلیلی

همانطور که در ابتدای این مطلب و بخش معرفی خانواده سعید جلیلی گفتیم، ایشان متولد مشهد و اصالتاً مشهدی هستند.

ازدواج و همسر سعید جلیلی

تنها اطلاعاتی که درباره همسر سعید جلیلی در فضای مجازی منتشر شده است نام و شغل اوست. فاطمه سجادی همسر سعید جلیلی پزشک عمومی است و در عرصه سیاست فعالیتی ندارد. با وجود حضور سعید جلیلی در انتخابات 1400 در مستند معرفی ایشان تصویری از همسرش منتشر نشد که بتوان آن را به عنوان عکس همسر سعید جلیلی در نظر گرفت. سعید جلیلی و همسرش در سال 1371 ازدواج کردند و ثمره این ازدواج یک فرزند پسر است.


فرزند سعید جلیلی

جلیلی یک فرزند پسر به نام سجاد جلیلی دارد که در مورد زمینه فعالیت و حرفه فعلیش اطلاعاتی در دسترس نیست.


تحصیلات سعید جلیلی

با حضور او در انتخابات دوره قبل اطلاعاتی در مورد میزان تحصیلات وی رسانه‌ای شد که نشان می‌داد آقای دکتر سعید جلیلی بعد از گذراندن مقطع دیپلم در مشهد وارد دانشگاه تهران شده و رشته علوم سیاسی و معارف اسلامی را تا مقطع دکترا در این دانشگاه ادامه داده است.

سعید جلیلی استاد دانشگاه امام صادق است و در این دانشگاه دیپلماسی پیامبر را تدریس می‌کند.

قطع پای سعید جلیلی

جلیلی کاندید ریاست جمهوری 1403 یکی از جانبازان جنگ است که پای راست خود را در دی ماه سال 1365 در عملیات کربلای 5 از دست داد. دلیل قطع شدن پای سعید جلیلی نبود امکانات کافی در بیمارستان صحرایی منطقه شلمچه و وضعیت اورژانسی آن زمان بود که امکان درمان پای زخمی وی را غیر ممکن کرد.

سوابق سعید جلیلی، کاندیدای ریاست جمهوری

در ادامه نگاهی خواهیم داشت به دوران فعالیت دکتر سعید جلیلی از زمان جنگ تاکنون.

سعید جلیلی در جبهه

دکتر جلیلی یکی از چهره‌هایی است که در دوران دفاع مقدس در جبهه حضور داشته است و در چندین عملیات به عنوان دیده بان و جزو نیروهای اصلی مشغول فعالیت بود.

سعید جلیلی در وزارت امور خارجه

سعید جلیلی در وزارت امور خارجه سابقه 18 ساله سعید جلیلی برای حضور در وزارت امور خارجه کشور جزو پررنگ‌ترین بخش‌های فعالیت وی در دولت‌های رئیس جمهورهای پیشین بوده است.

او که از سال 1368 کار خود را در دستگاه دیپلماسی کشور آغاز کرد در سن 26 سالگی به عنوان ریاست اداره بازرسی وزارت امور خارجه منصوب شد و در این پست تا سال 1375 باقی ماند.

سعید جلیلی در دفتر مقام معظم رهبری

دکتر جلیلی در سال 1380 و در سن 36 سالگی به عنوان مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبر رسید و فعالیت خود را در این عرصه آغاز کرد.

سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی

سال 1386 بود که با حکم محمود احمدی نژاد، دکتر سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی شد؛ این سمت بعد از استعفای دکتر علی لاریجانی به ایشان رسید.

سعید جلیلی در مذاکرات هسته‌ای 5+1

یکی دیگر از سوابق جلیلی حضور او به عنوان مسئول مذاکرات هسته‌ای 5+1 بود.

سعید جلیلی در مجمع تشخیص مصلحت نظام

ادامه مسیر فعالیت دکتر جلیلی در سال 1392 با عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام شکل گرفت.

سعید جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری

جلیلی پیش از این در سال‌های 1392 و 1400 نامش را در میان کاندیداهای ریاست جمهوری به ثبت رساند که در دوره اول یعنی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 بعد از حسن روحانی و قالیباف در جایگاه سوم قرار گرفت و در سال 1400 دو روز پیش از تاریخ رأی‌گیری انتخابات ریاست جمهوری به نفع سید ابراهیم رئیسی انصراف داد.

سمت سعید جلیلی در دولت رئیسی

پس از انتخاب شهید رئیسی به عنوان رئیس جمهور ایران و حالا شهادت ایشان سوالاتی در مورد سمت سعید جلیلی در دولت رئیسی وجود دارد که وی احتمالاً در مناظرات ریاست جمهوری به آنها اشاره خواهد کرد.

بیوگراف سعید جلیلی و سوابقش «نمناک»

https://namnak.com/saeed-jalili-biography.p93886

ـــــــــــــــــــ

۸ تیر ۱۴۰۱

نماینده خامنه‌ای در شورای عالی امنیت نظام به هراس فزاینده رژیم از مجاهدین اعتراف کرد ـ ۸تیر۱۴۰۱

به دنبال اظهارات ولی فقیه ارتجاع ورئیسی جلاد علیه مجاهدین، پاسدار سعید جلیلی، نماینده خامنه‌ای در شورای عالی امنیت نظام نیز هراس فزاینده رژیم از مجاهدین راآشکار کرد وبا اشاره به تاثیر آموزش‌های تبیین جهان آقای مسعود رجوی در سال ۱۳۵۸گفت: امروز هم دشمن در حال شبه ‌افکنی و ایجاد مسئله برای نظام هستند!

پاسدار سعید جلیلی- ۶تیر۱۴۰۱

اون زمان یادتان است  اطلاعیه هایی منتشر میشد یک عده بنام خلق یک عده بنام خدا و خلق منافقین یک همین ها نشانه های انحراف است  

من خاطرم هست این سرکرده گروهک منافقین اون زمان یک جلساتی را راه انداخته بود تحت عنوان تبیین جهان...

یکسری مطالبی را بیان میکرد بعد هم اینها را پخش میکردند بشکل جزوه تحت عنوان تبیین جهان...

اگر امروز شما می بینید دشمن ، مخالفین انقلاب اسلامی با این امپراطوری رسانه ای که دارند با این فضای امکاناتی که نسبت به ۴۰ سال پیش بسیار بیشتر شده است از ماهواره فضای مجازی از چی چی چی مرتب درحال شبه افکنی تردید افکنی ایجاد یاس و مسائلی از این قبیل هستند این اقتضاء اش  چیست؟ یک حرکت مستمر و مجاهدانه و جهادی مثل شهید دیالمه شهید دیالمه را میتوان نمونه برجسته جهاد تبیین دانست...

از همان روزهای اول انقلاب اسلامی خطر انحراف منافقین را خطر انحراف گروهک های مختلف را بیان میکرد

اعتراف پاسدار سعید جلیلی به هراس فزاینده رژیم از مجاهدین «سیمای آزادی»

https://iranntv.com/910610_%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%B3-%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87

ــــــــــــــــــــــــــــ

سعید جلیلی چهار میلیونی


نیویورک تایمز از سعید جلیلی به عنوان یکی از نامزدهای بالقوه انتخابات پیش رو نام برده است.


حسین شریعتمداری، مدیر‌مسئول منصوب علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در روزنامه کیهان نیز گفته است: «مردم قطعا به دنبال کسی که با رئیسی زاویه دارد نمی‌روند.»


شریعتمداری سابقه طولانی در پیش‌بینی دقیق نتایج انتخابات، از جمله در انتخابات سال ۸۸، پیش از برگزاری آن دارد.


اشاره نیویورک تایمز به جلیلی و آدرس دادن شریعتمداری، فرضیه حضور جلیلی را تقویت می‌کند، به خصوص اینکه او در انتخابات سال ۱۴۰۰ به نفع رئیسی کناره‌گیری کرد و بسیاری از نزدیکانش همین حالا در دولت رئیسی حضور دارند.


محسن منصوری، معاون اجرایی دولت، از چهره‌های بسیار نزدیک به سعید جلیلی است و علی باقری کنی، معاون جلیلی در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، اکنون کفیل وزیر امور خارجه است.


از طرفی جلیلی حمایت جبهه پایداری را هم دارد.


با این‌ حال به نظر نمی‌رسد او پایگاه رای چندانی داشته باشد. آخرین بار که سال ۱۳۹۲ وارد عرصه انتخابات شد فقط حدود چهار میلیون رای داشت.


مصطفی فقیهی، مالک وب‌سایت اصلاح‌طلب انتخاب، با انتشار پوستری منتسب به ستاد انتخاباتی جلیلی در انتخابات سال ۱۴۰۰، حضور او در انتخابات زودهنگام را آخرین برگ جریان پایداری ارزیابی کرده است.


این فعال اصلاح‌طلب پیش‌تر هم گفته بود افرادی از داخل دولت ابراهیم رئیسی در تلاش هستند از نامزدی جلیلی حمایت کنند.


رایزنی‌های پشت پرده


اگر آن‌طور که اصلاح‌طلبان روایت می‌کنند و شریعتمداری هم آدرس می‌دهد، قرار نباشد اصولگرایان با اصلاح‌طلبان رقابت کنند، در رقابتی درونی کار برای جلیلی سخت خواهد شد.


با فاصله کمی از اعلام خبر مرگ رئیسی، وب‌سایت ایران‌وایر به نقل از منابع خود خبر داد سیاستمدارانی مثل محمدباقر قالیباف، علی لاریجانی و علی شمخانی در تماس‌هایی با بیت علی خامنه‌ای به تکاپو افتاده‌اند تا مانع حمایت بیت رهبری از نامزدی سعید جلیلی شوند.


هر چند با هموار کردن جاده ریاست جمهوری برای جلیلی از سوی شورای نگهبان، شاید به نظر برسد او در انتخاباتی مثل انتخابات مجلس شورای اسلامی پیروز خواهد شد اما انتخابات ریاست جمهوری با انتخابات مجلس متفاوت است و رقابت اصول‌گرایان پیش از این هم تلفات سنگینی داشته است؛ وقتی در اسفند ماه ۱۴۰۲، پس از اظهارات حمید رسایی علیه قالیباف، علیرضا خدابخشی، معاون سیاسی صدا و سیما و البته پسر خاله سعید جلیلی به طور ناگهانی از سوی رییس سازمان صدا و سیما از این معاونت عزل شد.

۴ خرداد

پیش‌بینی نیویورک تایمز و آدرس‌های شریعتمداری؛ رییس‌جمهوری بعدی کیست؟ «ایران اینترنشنال2»

https://www.iranintl.com/202405244799

ـــــــــــــــــــــ

تاریخ به روز رسانی: 1400/2/26

سعید جلیلی از نزدیکان رهبری جمهوری اسلامی، حدود شش سال دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده و حدود سیزده سال است که عضو و نماینده رهبری در این شوراست. جلیلی چه در مقام عضو و چه دبیر این شورا مسئول تمام سرکوب، قتل غیرنظامیان و شکنجه های انجام شده در اعمالی است که به دستور یا با مدیریت و مسئولیت این شورا صورت پذیرفته است.

قطعی و فیلترینگ اینترنت در موارد بسیاری با تصویب این شورا بوده و همچنین حصر رهبران جنبش سبز نیز به تصویب این شورا روی داده است.

شورای عالی امنیت ملی به موجب اصل 176 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران " به‏ منظور تأمین‏ منافع ملی‏ و پاسداری‏ از انقلاب‏ اسلامی‏ و تمامیت‏ ارضی‏ و حاکمیت‏ ملی" تشکیل می شود. در این شورا دو نماینده به انتخاب رهبری نظام حضور دارند. سعید جلیلی حدفاصل مهر 1386 تا شهریور 1392، دبیر این شورا و از سال 1387 تا کنون نماینده رهبری در این شورا بوده و یکی از مسئولین تمامی تصمیم های شورای امنیت ملی، از مهر 1386 تا لحظه تنظیم این شرح را بر عهده دارد.


حق آزادی و شکنجه:

سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود که تصمیم حصر غیرقانونی رهبران جنبش سبز، میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی در این شورا در سال 1389 اتخاذ و اجرایی شد. رئیس این شورا در آن زمان رئیس جمهور وقت، محمود احمدی نژاد بود. چهار سال بعد، سعید جلیلی در اظهار نظری گفت که دلیل حصر، تلاش موسوی و کروبی برای شکل دادن به "فتنه جدید" بوده و ربطی به حوادث پس از انتخابات سال 1388 ندارد. او گفته است که آنچه او فتنه می نامد از 22 خرداد 1388 آغاز و در 22 بهمن همان سال پایان یافته است. به گفته سعید جلیلی: " در این مدت كسی به افرادی كه از آنها به عنوان سران فتنه یاد می‌شود كاری نداشت و آنها در ۲۵ بهمن سال ۸۹ به حصر رفتند یعنی یک سال و ۸ ماه بعد از فتنه و دلیل آن هم این بود كه در حال شكل‌گیری فتنه جدیدی بودند."

او همچنین اصل حصر را به دلیل آنچه او "کلید زدن فتنه ای جدید در نظام اسلامی" خوانده، میداند. او در این سخن به دعوت رهبران جنبش سبز در بهمن 1389 برای راهپیمایی مردم ایران در حمایت از بهار عربی اشاره می کند. جلیلی می گوید که موسوی و کروبی میخواستند الگوی بهار عربی را در ایران پیاده کرده و تاریخ دیگری را رقم بزنند.

این اتهامات اثبات نشده میتواند برای موسوی و کروبی و رهنورد هزینه سنگینی داشته باشد.

گفتنی است میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی از بهمن 1389 تا لحظه تنظیم این گزارش به مدت بیش از ده سال در حصر غیرقانونی خانگی به سر می برند.

حصر تنها موجب محدودیت محصورین نشده است. در اردیبهشت 1393 دانشجویان معترض دانشگاه پلی تکنیک، امیرکبیر که به حصر رهبران جنبش سبز در جلسه ای با حضور سعید جلیلی معترض شده بودند مورد احضار، توبیخ و تعلیق قرار گرفتند.

حصر رهبران جنبش سبز


آزادی بیان – حق اعتراض – مرگ غیرنظامیان – شکنجه:

سعید جلیلی در زمان حوادث پس از انتخابات سال 1388 که به جنبش سبز مشهور شد، دبیر شورای عالی امنیت ملی بود. او یکی از مسئولین تمام تصمیماتی است که در آن دوران به سرکوب اعتراضات مردمی، بسته شدن رسانه ها، کشته شدن غیرنظامیان در خیابان و شکنجه آنان توسط نیروهای امنیتی انجامیده است. او این اعتراضات را "ظلم به نظام" خوانده است.

در آن دوران به دستور شورای عالی امنیت ملی وظیفه کنترل پایتخت برای دو ماه از 25 خرداد 1388 تا 25 مرداد 1388 بر عهده قرارگاه ثارالله سپاه گذاشته شد. این به معنای بازگذاشتن کامل دست سپاه پاسداران برای سرکوب در کشور است.

در آن دوران به فرمان رهبری نظام "کمیته ویژه ای" در شورای عالی امنیت ملی تشکیل شده و مامور می شوند که به اعتراضات ورود کرده و نتیجه جلسات را به راس هرم سیاسی گزارش کنند. سعید جلیلی دبیر این شورا در این زمان بوده است.

سعید جلیلی در 11 آذر 1393 برخورد با آنچه او "فتنه 88" می نامد را نشانه اقتدار نظام و مردم سالاری حقیقی عنوان کرده و گفته است که پس از سرکوب آن جنبش دشمنان بر آشفتند و تحریم‌ های فلج ‌کننده علیه ایران به تصویب رساندند. به گفته او "فتنه ۸۸ را دشمنان در بستر پیروزی های چشمگیر جمهوری اسلامی به راه انداختند. پیروزی هایی چون: جنگ ۳۳ روزه، جنگ ۲۲ روزه، ارتقای غنی ‌سازی اورانیوم از ۳.۵ درصد به ۲۰ درصد، رقابت بالای انتخاباتی به عنوان شاخص دموکراسی، و پیروزی های اقتصادی و علمی."

در شهریور ماه ۱۳۸۸ فهرستی شامل نام ۷۲ تن از کسانی که در خشونت‌های پس از انتخابات کشته شدند، به مجلس شورای اسلامی ارایه کرد. در آن دوره، هزاران نفر در جریان اعتراضات خیابانی و یا حتی در منازل خود بازداشت و سپس بازجویی و زندانی شدند. برخی از بازداشتی‌ها را پس از چند روز آزاد کردند اما صدها نفر از آن‎ها به زندان‌های طولانی‌مد‌ت و یا مجازات تعلیقی محکوم شدند.

سعید جلیلی می گوید که در 22 بهمن 1388 توانستیم فتنه را جمع کنیم. او با توجه مسئولیتش از نظارت و حضور در جریان بازداشتهای سال 88، بالاخص عاشورای 88 که منجر به کشته شدن شماری از شهروندان از جمله شهرام فرج زاده، سید علی موسوی حبیبی، شبنم سهرابی، شاهرخ رحمانی، مهدی فرهادی راد، مصطفی کریم بیگی، محمدعلی راسخی نیا، جهانبخت پازوکی و امیرارشد تاجمیز شد می گوید و البته مدعی است که رهبری دستور آزادی متهمان را به دلیل عدم امکان تفکیک آنها صادر کرده است. این نزدیک بودن او به مسئله، مسئولیتش و توان تصمیم گیری او در جریانات اعتراضات سال 1388 را می رساند.

سعید جلیلی در مرداد 1388 از طرف رهبری نظام اعلام کرده است که رهبری دستور تعطیلی بازداشتگاه کهریزک را صادر کرده است. در این بازداشتگاه شماری از معترضان انتخابات سال 88 کشته شده و شمار بسیاری مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند. شورای عالی امنیت ملی که سعید جلیلی دبیر آن بوده به عنوان یکی از عالی ترین نهادهای امنیتی کشور مسئول آنچیزی است که بر سر بازداشت شدگان کهریزک و به طور کل معترضان حوادث پس از انتخابات سال 88 آمده است.

سعید جلیلی همچنین پس از اعتراضات سراسری دی ماه 1396، در حالی که او عضو شورای امنیت ملی و نماینده رهبری در این شورا بوده گفته است که از فتنه جنبش سبز عبور کرده و الان (در بهمن ماه 1396) درگیر فتنه زرد هستیم. به گفته او در آن زمان "پمپاژ ناامیدی" انجام می گرفته تا آنچه او پیشرفتهای انقلاب می نامد نادیده گرفته شود.

این اظهارات در شرایطی مطرح شده که نهادی که او عضو و نماینده رهبری درآن است، یکی از مسئولین و محل تصمیم گیری برای سرکوب اعتراضات سراسری مردم است که به قتل غیرنظامیان و بازداشت و شکنجه بسیاری از آنان انجامید.


سرکوب اعتراضات مردمی 1396، 1398 و 1401 در زمان مسئولیت جلیلی در شورای عالی امنیت ملی به عنوان نماینده رهبر در این شورا صورت گرفته بود. در جریان این اعتراضات در سراسر کشور صدها نفر کشته و زخمی شده و هزاران تن دیگر بازداشت شدند. همچنین جلیلی در سخنانی ضمن دفاع از عملکرد نیروهای امنیتی و انتظامی در سرکوب معترضان در جریان اعتراضات سراسری 1401 در خصوص اعدام تعدادی از معترضان ادعا کرد: "حمایت از افرادی که وحشیانه ترین عمل را انجام داده اند، افتخار ندارد. کسی که دو نفر در مشهد را به قتل رساند افتخار ندارد. گفتید تفنگ دست شماست. سال گذشته در تهران ۱۰ نفر شهید امنیت شدند. وقتی کسانی که تفنگ ندارند این همه جنایت می کنند، اگر تفنگ در دست داشته باشند، چه می کنند؟" (دنیای اقتصاد- راهکار سعید جلیلی برای حل مشکلات کشور/ با توییت زدن مشکلی حل نمی شود!)


آزادی بیان – اینترنت:

سعید جلیلی به عنوان عضو و در دورانی دبیر شورای عالی امنیت ملی، یکی از مسئولین محدود سازی اینترنت، فیلترینگ و قطعی اینترنت در مقاطع حساس است. آذر 1398 و پس از اعتراضات سراسری آبان 1398 که به کشته شده صدها نفر و به زندان افتادن و شکنجه و آزار هزاران ایرانی انجامید، شورای عالی امنیت ملی دستور دهنده قطعی سراسری اینترنت در آبان 1398 بود که موجب شد تا صدای معترضان داخل به بیرون از ایران نرسد. همچنین در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ مردم بسیاری از شهرهای ایران قطعی اینترنت و اختلال در آن را در سطح گسترده تجربه کردند و واتساپ و شبکه اجتماعی اینستاگرام نیز به عنوان دو راه تماس عمده ایرانیان به دستور شورای عالی امنیت کشور در جریان این اعتراضات فیلتر شد.

پیشتر در دی 1396 هم فیلتر کردن تلگرام طی اعتراضات سال 1396 به دستور شورای عالی امنیت ملی انجام گرفته بود.

سعید جلیلی در این دوران عضو و نماینده رهبری در این نهاد بوده است.

سالها پیش از آن در دوران دبیری سعید جلیلی دبیر شورای امنیت ملی بود، در جریان اعتراضات سال 1388، کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه / کمیته فیلترینگ که مسئول تصمیم گیری در خصوص برخورد و فیلتر کردن فیس بوک و توئیتر در آن دوران در ایران و قطعی اینترنت بود، به دستور شورای امنیت ملی تشکیل و این محدودیت ها اعمال شده بود.

وابستگی:


منصوب رهبر جمهوری اسلامی

موقعیت فعلی:


مجمع تشخیص مصلحت نظام

شهر اشتغال:


تهران

سابقه کاری:


۱۳۷۰: رئیس اداره بازرسی وزارت خارجه

۱۳۷۶: معاون اداره اول آمریکا در وزارت خارجه

۱۳۷۹: مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری

1380 برای مدتی: تحلیلگر امور جاری در دفتر رهبری جمهوری اسلامی

۱۳۸۴: معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران

28 مهر 1386 تا 19 شهریور 1392: دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس گروه مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران با کشورهای غربی

۱۳۸۷ تا کنون: نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی

21 شهریور ۱۳۹۲ تا کنون: عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام

25 خرداد ۱۳۹۳ تا کنون: عضو شورای راهبردی روابط خارجی

درجه:


دکتری

موسسه تحصیلی:


دانشگاه امام صادق

رشته:


معارف اسلامی علوم سیاسی

سعید جلیلی «دادگستر»

https://spreadingjustice.org/fa/individual-violator/sj61737/

ــــــــــــــ

یکی از گزینه‌های مطرح جانشینی «ابراهیم رئیسی»، تئوریسین رفتارها و عملکردهای دولت سیزدهم است.

به‌تازگی «مصطفی فقیهی»، مدیرمسوول سایت «انتخاب» نوشت: جلیلی اساسا نیازی نداشت که در دولت رئیسی مسوولیت گیرد؛ چون او تئوریسین بسیاری از رفتارهای دولت بود.»

کسی که از سال ۱۳۸۶ با جذب انواع تحریم‌ها، کمر اقتصاد کشور را شکست و از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ نیز، با پرتاب انواع سنگ‌های ریز و درشت در راه مذاکرات برجام، پسابرجام و بعدتر در مسیر احیای آن، تلاشی مضاعف برای بدتر شدن وضعیت اقتصادی کشور  داشت.

سعید جلیلی را می‌توان ادامه دهنده تئوری‌های مخرب و ویران‌‌کننده اقتصادی «مصباح یزدی» دانست. او رییس‌جمهور ایده‌آل از نظر مصباح یزدی بود، البته جلیلی هم مصباح را کوهی استوار در دفاع از نظام اسلامی می‌دانست.

انتساب لقب تئوریسین دولت سیزدهم به سعید جلیلی، دقیقا همان چیزی است که ثابت می‌کند در صورت دستیابی او به مقام ریاست‌جمهوری، سیاست‌های دولت سیزدهم پرسرعت‌تر و عمیق‌تر از گذشته اجرا خواهد شد.

رییس دولت در سایه و امپراطور عملکرد وزرای رئیسی

سعید جلیلی دولت در سایه خود را بعد از پیروزی دوم «حسن روحانی» در انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۱۳۹۶ را‌ه‌اندازی کرد.

دولت سایه در نظام‌های پارلمانی مثل انگلیس، به حزبی اطلاق می‌شود که در انتخابات پارلمانی شکست می‌خورد و بلافاصله دولت سایه را تشکیل می‌‌دهد. دولتی که دارای رییس بوده و به اندازه وزارتخانه‌های آن کشور، وزیر دارد.

دولت سایه، دولت موجود را نقد کرده و همواره آمادگی خود را برای کسب قدرت حفظ می‌کند. برنامه‌های خود را دارد تا اگر دولت مستقر مجبور به استعفا شود و قرار بر برگزاری انتخابات زودهنگام باشد، آن‌ها زمان را از دست ندهند و بلافاصله با برنامه و نفرات خود* وارد انتخابات پارلمانی شوند.

البته لازم به ذکر است که فعالیت‌های دولت سایه، مخفی و زیرزمینی نبوده و همواره به‌صورت شفاف در معرض افکار عمومی قرار دارد.

جلیلی چه قبل از تشکیل دولت سایه و چه بعد از آن در سال ۱۳۹۶ از اصلی‌ترین منتقدین حسن روحانی بود، اما با روی کار آمدن دولت سیزدهم، گاه وزرای رئیسی در جلسات کارگروهی دولت سایه به ریاست سعید جلیلی شرکت کرده و از او خط مشی می گرفتند.

در سایه دولت سیزدهم یا حامی، برنامه ریز و یا طراح

وقتی جلیلی با جمله «با رای به ابراهیم رئیسی اورا در قبول مسوولیت یاری کنیم» از انتخابات ۱۴۰۰ کنار کشید، کمتر کسی تصور می کرد که او قرار است در دولت رئیسی تا چه اندازه برنامه‌ریز و طراح پشت صحنه باشد.

بررسی وزارتخانه‌های دولت رئیسی نشان می‌دهد که نیروهای انسانی جلیلی چگونه در سطوح مختلف بدنه دولت گسترده شده‌اند.

از چهره‌های امام صادقی همفکر و پیرو جلیلی در سیاست، تا اقوام او را، می‌توان در چینش دولت سیزدهم دید.

رسانه‌های داخلی، افراد نزدیک به جلیلی را که در سمت‌ها و بخش‌های مختلف دولت به کار گرفته می‌شدند، «جلیلیون» می‌نامند.

شکار اجرای طرح‌های جلیلی در دولت رئیسی به جایی رسید که روزنامه «اعتماد» در بهمن۱۴۰۱ در مقاله‌ای با عنوان امپراطوری سعید جلیلی در دولت رئیسی نوشت: «به‌جز چهره‌‌های نزدیک به سعید جلیلی که در سطوح مدیرکل در وزارتخانه‌‌های اقتصادی دولت رئیسی، حضور پررنگ دارند، راهبردهای اقتصادی سعید جلیلی به‌وفور در برنامه‌‌های اقتصادی دولت، به‌خصوص دستور کارهای سید احسان خاندوزی دیده می‌شود.

اقتصاد اسلامی یا اسلامی کردن اقتصاد

به گزارش رسانه‌‌های داخلی،  سعید جلیلی در وعده‌های انتخاباتی ۱۴۰۰، نزدیکترین ادبیات به ابراهیم رئیسی را داشت و آن‌گونه که از بیانیه او برمی‌آید، برنامه‌های اقتصادی جلیلی هم به اندازه رئیسی، سطحی، بی برنامه و شعاری بود.

سعید جلیلی در تبلیغات انتخاباتی خود با برجسته کردن مشکلات اقتصادی دولت پیشین از آن‌ها انتقاد می‌کرد، ولی راه‌حل دقیقی برای حل آن‌ها ارائه نمی‌داد، اما نکته‌ای که برنامه‌های اقتصادی جلیلی را از دیگران متمایز می‌کند، بحث اقتصاد اسلامی است. برنامه‌ای که بر فرضیه منابع نامحدود نعمت‌های الهی استوار است. فرضی اولیه و اساسی در آیات قرآنی که دقیقا در نقطه مقابل اصل اولیه و اساسی علم اقتصاد، یعنی محدودیت منابع ایستاده است.

اقتدای سعید جلیلی به مصباح یزدی، و تئوری‌های اقتصادی او، در سخنان و اظهار نظرهای او کاملا مشهود است. روحانی تندرو شیعه و پدر معنوی جبهه پایداری که آثار اجرای دیدگاه‌های افراطی او در مخالفت با علوم دانشگاهی و دستاوردهای مدرن اقتصادی، هنوز هم بر پیکر اقتصاد بیمار ایران باقی مانده است.

مصباح یزدی یکی از مهم‌ترین تئوریسین‌های اقتصاد اسلامی بود. او درگیری‌های اقتصادی را «جنگ نرم» نامیده و با اشاره به رویداد موسوم به «شعب ابیطالب» در تاریخ اسلام، نزول بلا و پدید آمدن دشواری‌های اقتصادی برای مردم را، عامل بازگشت به سوی خدا دانسته و گفته بود: «این بلاها کمک می کند مردم گریه و زاری کنند و به طرف خدا بروند.»

از دیگر نکات مورد تاکید جلیلی، استقلال اقتصادی است، آن هم در دنیایی که همه‌چیز بر پایه سودآوری بیشتر و ارتباطات بوده و عبارت «استقلال اقتصادی» در عمل، معنای «انزوای اقتصادی» پیدا می کند.

وعده‌های اقتصادی سعید جلیلی

در برنامه و طرحی که جلیلی برای کاندیداتوری خود در انتخابات سال ۱۴۰۰ ارائه کرده، ۳۶ وعده اقتصادی به چشم می‌خورد. موضوعاتی که در اغلب آن‌ها، شباهت بسیاری با وعده‌ها و طرح‌های اجرا شده و اغلب ناتمام و ناموفق دولت سیزدهم، دیده می‌شود. نتیجه برخی از وعده‌های جلیلی در دولت ابراهیم رئیسی مشاهده شد.

حل مشکل تورم با اقتصاد مقاومتی

عمده طرح‌های اقتصادی جلیلی، از آستین «احسان خاندوزی»، وزیر اقتصاد دولت سیزدهم بیرون آمد. حل مشکل تورم با اقتصاد مقاومتی، از اصلی‌ترین برنامه‌های اقتصادی جلیلی در تبلیغات انتخاباتی بود.

او اقتصاد مقاومتی را راهبردی صحیح و پاسخی دقیق به همه توطئه‌هایی می‌دانست که علیه کشور وجود دارد، چراکه پیرو مکتبی است که نزول بلا و دشواری‌های اقتصادی را، عامل بازگشت مردم به خدا می‌داند.

علم اقتصاد برای سعید جلیلی، دستاورد غربی‌هایی است که درکی از اقتصاد صلواتی و مقاومتی ندارند. از دیدگاه جلیلی، پیشرفت اقتصادی، محصول عنایت و اراده خداوند است. اصولی پایدار بر تعاریف قرآنی که مستقیما با اصول اقتصاد امروزی در تضاد است.

ساخت حداقل یک میلیون مسکن در سال و اعطای تسهیلات و اختصاص زمین برای ساخت

وعده سعید جلیلی درباره ساخت یک میلیون مسکن در سال، دقیقا منطبق با وعده ساخت چهار میلیون مسکن رئیسی در طول چهار سال است، اما رویکرد جلیلی در مواجهه با این طرح، دقیقا مشابه رفتارو گفتار معاون اول رئیسی در مواجهه با تحقق این وعده بود.

سعید جلیلی در دیدار با دانشجویان دانشگاه گیلان و پس از گذشت بیش از یک سال از وعده ساخت مسکن، در دی‌۱۴۰۱ تاکید کرد که وعده سیاست‌گذاری دولت برای حل مشکل مسکن، لزوما به این معنی نیست که خود دولت باید مسکن بسازد.

این دقیقا همان دست‌‌فرمان «محمد مخبر»، معاون دولت سیزدهم بود. او بعد از اوج‌گیری مطالبات درباره ساخت چهار میلیون مسکن که شعار محوری رئیسی در زمان انتخابات بود، گفت که «قرار نیست دولت، مسکن بسازد.»

طرح اعطای تسهیلات و اختصاص زمین جلیلی در دولت رئیسی، با نام «نهضت ملی مسکن اجرا» شد که نتیجه آن شد مشارکت صفر درصدی هجده بانک در این طرح.

ناتوانی متقاضیان از پرداخت مبالغ آورده اولیه و اعتراضات بابت خط خوردن از لیست متقاضیان و در نهایت اقساط نجومی چند برابر حداقل دستمزد برای جامعه کم‌درآمد مورد هدف، از دستاوردهای دولت از اجرای  طرحی است که نهضت ملی نام گرفت.

رد پای جلیلی در وزارت اقتصاد و دیکته سیاست های خود به وزیر دولت سیزدهم

سعید جلیلی در ۳شهریور۱۴۰۱، در دیدار کارگروه اقتصادی دولت سایه با احسان خاندوزی، به اهمیت مولد‌سازی دارایی‌های دولت تاکید کرده است.

جلیلی در این دیدار به وزیر اقتصاد دولت رئیسی گفته است که در بحث مولدسازی دارایی‌ها، می‌توان به‌جای واگذاری دارایی‌های دولت، از آن‌ها به‌عنوان ابزاری برای تامین مالی پروژه‌های عمرانی استفاده کرد. علاوه‌بر تعداد قابل توجه مدیران کل در وزارتخانه راه و اقتصاد که نیروهای منتسب به سعید جلیلی هستند، جلیلی حتی می‌تواند وزرای دولت را به کارگروه دولت سایه دعوت کند و گزارش تصویری آن را منتشر کند.

گزارش مبسوط این دیدارها در سایت «حیات طیبه»، متعلق به سعید جلیلی منتشر شده است.

وزارت بهداشت؛ عرصه حکمرانی سیاست‌های سعید جلیلی

از مخالفان جدی و البته برجسته  طرح تحول سلامت، می‌توان از «بهرام عین‌اللهی»، وزیر بهداشت دولت سیزدهم و سعید جلیلی و البته محمد مخبر نام برد.

اصرار چهره‌های وزارت بهداشت و معاون اول دولت رئیسی به اینکه واکسن بسازیم و وارد نکنیم، در گفته‌های جلیلی به‌روشنی قابل مشاهده است.

اینکه بتوانیم در تولید و صادرات واکسن کرونا در جهان پیشتاز باشیم، از گفته‌های جلیلی و البته محمد مخبر در سال ۱۴۰۰ است.  سعید جلیلی پیش‌تر هم در سال ۱۳۹۹ در توییتی نوشت: «اگر واکسنی را از چند کشور ‎اروپا به قیمت ۴ تا ۵ دلار وارد می‌کردیم، بعضا بازی در می‌آوردند و فناوری آن را هم به ما نمی‌دادند. اما ‎کوبا در تولید این واکسن پیشرو بود و آن را کمتر از نیم دلار با همان کیفیت و انتقال فناوری به ما فروخت. الان هم ظرفیت صادرات واکسن به همسایگان ما وجود دارد.»

شفافیت اقتصادی و ایجاد بانک‌های اطلاعاتی برای شفافیت مالی

برای اولین بار، جلیلی در تبلیغات انتخاباتی سال ۱۳۹۲، از ابر بدهکاران بانکی نام برد. او از ۷۰ هزار میلیاردی گفت که در دست تنها شش ابر بدهکار بانکی است.

به گفته جلیلی، فقدان شفافیت مالی و ساختار نظارتی در اقتصاد کشور باعث شده تا عده‎ای با سواستفاده از منابع ارزی با احتکار و بورس‌بازی به، کسب منافع هنگفت بپردازند که در مقابل، مردم هزینه آن را متحمل می‎شوند.

مواردی که از شعارهای اصلی دولت سیزدهم شناخته می‌شد؛ موضوعی که از نگاه دولت سیزدهم، دستاورد و نشانه شفاف‌سازی بود، اما نتیجه اجرای آن تنها در حد انتشار ناقص با حذف برخی ستون‌ها در فهرست وام‌های پرداختی باقی ماند و خبری در خصوص وصول، عدم وصول و یا حداقل برخورد با ابربدهکاران برای افکار عمومی منتشر نشد.

مبارزه با فساد اقتصادی با استفاده از مالیات

تسنیم در خرداد ۱۳۹۲ نوشت: «جلیلی یکی از دلایل شکل‌گیری فساد را، فرارهای مالیاتی بزرگی می‌دانست که علت آن، عدم وجود بانک اطلاعاتی است و به همین دلیل جلیلی با تیم خودش به‌دنبال این بود که یک سامانه اقتصادی را طرح‌ریزی کند که در مراحل آخر خود قرار دارد و سامانه پورتال ارزی را نیز در دست تدوین قرار دادند که قرار است به بازار و نقل و انتقالات ارز سروسامان بدهند.»

جلیلی معتقد است که بسیاری از کارگران و کارمندان با اندک حقوق خود مجبور هستند، مالیات بپردازند، در‌حالی‌که برخی با درآمد بالا و ثروت فراوان، اصلا مالیت نمی‌پردازند و دولت باید در این زمینه توجه کند.

موضوعی که ابراهیم رئیسی و کابینه‌اش در لوایح بودجه سال‌های ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ آن را مورد توجه قرار داده و افزایش بی‌سابقه ۷۰ درصدی و ۵۰ درصدی درآمدهای دولت از محل مالیات‌ها را، به مردم تحمیل کردند.

مالیات‌هایی که اعتراض کسبه از طلافروشان تا لوازم آرایشی و….، به نرخ‌های آن‌ها همچنان ادامه دارد.

مخالفت با پذیرش قوانین FATF و پیوستن به بانک‌های جهانی

سعید جلیلی در کنار «پرویز داودی» در مجمع تشخیص مصلحت نظام، از اصلی‌ترین و جدی‌ترین مخالفان پیوستن ایران به اف‌ای‌تی‌اف بودند، تا جایی که منتقدین، آن‌ها را «احمدی‌نژادی‌های» علیه اف‌ای‌تی‌اف خوانده و می‌گفتند: «حتی در صورت سکوت این دو نفر، پیوستن ایران به اف‌ای‌تی‌اف رای می‌آورد.»

به باور مخالفین، افرادی مانند آن‌ها بدون ارائه دلیل یا سندی معتبر، پیوستن ایران به اف‌ای تی‌اف را یک اشتباه امنیتی برای ایران توصیف کرده و حتی اف‌ای‌تی‌اف را بهانه‌ای برای اعمال جاسوسی غرب در داخل کشور می‌دانستند.

سعید جلیلی بارها در جمع طرفداران خود گفته که چنانچه برای ریاست‌جمهوری انتخاب شود، همچنان از اصول جمهوری اسلامی، از‌جمله ولایت فقیه و اقتصاد الهی پیروی خواهد کرد. اگر مردم ایمان و تقوا داشته باشند، رشد اقتصادی و برکات الهی بر سر آنان گشوده خواهد شد. او گفت: «اگر اندیشه دینی را محقق کنیم، همان‌طور که قرآن گفته است، مایه حیات می‌شود. انقلاب ما نیز پاسخی به این ندای قرآن بود و این تنها یک ایمان و باور نیست، بلکه بعد از ۳۴ سال، یک تجربه است.»

۹ خرداد

اقتصاد صلواتی؛ وقتی طرح‌های سعید جلیلی از آستین دولت رئیسی بیرون آمد «ایران وایر»

https://iranwire.com/fa/features/129998-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D8%B5%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D9%88%D9%82%D8%AA%DB%8C-%D8%B7%D8%B1%D8%AD%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%A8%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%86-%D8%A2%D9%85%D8%AF/

ــــــــــــــــــ

گزارش تحقیقی «اعتماد» از میزان نفوذ طرفداران جلیلی در دولت سیزدهم

امپراتوری جلیلی در دولت رییسی

سعید جلیلی رییس دولت سایه نیست، نیروهایش در روز روشن و در بخش‌های مختلف، دولت را در دست دارند

اعتمادآنلاین| سیما پروانه‌گهر

«با رای به سیدابراهیم رییسی او را در قبول مسوولیت یاری كنیم». شاید هرگز در طول تاریخ متوجه نشویم زمانی كه سعید جلیلی، یكی از كاندیداهای جریان اصولگرا، وقتی در بیست‌وششم خرداد سال 1400 این جمله را در بیانیه انصراف خود نوشت و از عرصه رقابت‌های انتخاباتی سیزدهمین دوره ریاست‌جمهوری كنار كشید، در دل و ذهنش چه می‌گذشت. تصمیم یاری او چه ابعادی داشت و قرار بود چگونه یاری‌دهنده‌ای باشد؟ آیا جلیلی در آن زمان تصمیم حضور در دولت رییسی را داشت یا از همان ابتدا می‌دانست كه قرار است هیچ جایگاهی را در دولت قبول نكند تا نامش به عملكرد دولت سیزدهم گره نخورد؟ ابراهیم رییسی نیز بعدها گفت كه پیشنهاد حضور در دولت را به جلیلی داده اما قبول نكرده است. همان زمان رسانه‌ها نوشتند سعید جلیلی می‌خواهد رییس دولت سایه باشد؛ اما نه جلیلی و جلیلیون در دولت رییسی، در سایه بودند و نه از نظر تعریف علمی، دولت سایه می‌توانست در دست سعید جلیلی باشد. ادعای جلیلی بر دولت سایه، به دوران حسن روحانی بازمی‌گردد. آن زمان، با توجه به تفاوت‌های رویكردی و عملكردی دولت حسن روحانی با سعید جلیلی، شاید حداقل از نظر علمی اطلاق این عنوان ممكن و منطقی بود. در ادبیات و علم سیاست دولت سایه «به هیات دولت روی كار نیامده اطلاق می‌شود كه با هدف در دست گرفتن كنترل دولت در واكنش به یك حادثه منتظر می‌ماند». دولت سایه اصطلاحی سیاسی در نظام‌های پارلمانی است كه اغلب بزرگ‌ترین حزب مخالف خود را دولت سایه می‌نامند. با این حساب، با اغماض بسیار زیاد نسبت به جزییات، شاید بتوان در دولت روحانی، سعید جلیلی را به نوعی رییس دولت سایه دانست اما در مورد دولت سید ابراهیم رییسی و ادعای خود رییسی و جلیلی مبنی بر اینكه «قرار است جلیلی به رییسی كمك كند» اطلاق این عنوان ممكن نیست. از طرف دیگر، اگرچه عنوان «رییس دولت سایه» از نظر مفهوم سیاسی به كار سعید جلیلی در دولت سید ابراهیم رییسی نمی‌آید اما وقتی خود سعید جلیلی، با راه‌اندازی بخشی در سایت اختصاصی خود با عنوان «دولت سایه» این نقش را برای خود تعریف كرد و جوانان تازه‌نفس اصولگرا هم كه با تابلوی انقلابی حركت می‌كنند، بدشان نیامد چنین عنوانی را از امروز برای روز مبادا به او تحویل دهند، باید با دقت بیشتری ذره‌بین جلیلی‌شناسی را روی دولت رییسی گرفت.

مرور بخش‌های مختلف دولت رییسی نشان می‌دهد كه امپراتوری جلیلی از طریق نیروهایش در سطوح مختلف انسانی در بدنه دولت گسترده است؛ بخش‌هایی از سیاست داخلی تا برخی وزارتخانه‌ها.

سیاست خارجی و علی باقری‌كنی؛ یار بی‌وفا  و  سیاست باوفا

«اگر بنده به ریاست‌جمهوری می‌‌رسیدم، برجام را امضا نمی‌كردم. چرا كه اندیشه بنده متفاوت است». فروردین سال 1395 وقتی سعید جلیلی این سخن را درباره وضعیت سیاست خارجی دولت حسن روحانی گفت از همیشه روشن‌تر شد كه او، هم رویای ریاست‌جمهوری را رها نكرده و هم به‌رغم امضای برجام و نهایی شدن آن، دل خوشی از این توافق ندارد.  مذاكره برای جلیلی فرصتی برای «ابلاغ» یك پیام بود كما اینكه گفته می‌شود در زمان مذاكره بخش‌هایی از پایان‌نامه خود را در جلسات مذاكره می‌خوانده؛ «بنیاد اندیشه سیاسی اسلام در قرآن» كه در سال ۱۳۸۱ در دانشگاه امام صادق(ع) در مقطع دكتری از آن دفاع كرد و «سیاست خارجی پیامبر» كه عنوان پژوهشی از وی و گویا عنوان پایان‌نامه كارشناسی ارشد او نیز بوده است.

مواجهه با رویه مذاكره جلیلی بر مبنای مفاهیم پایان‌نامه‌هایش در اردوگاه اصولگرایان، هم موافق داشت هم منتقد؛ این رویه مورد قبول و افتخار اصلی‌ترین حامیانش یعنی جبهه پایداری بود، تا جایی كه قاسم روانبخش، سخنگوی این تشكل در سال 1392 اعلام كرد كه این تشكل بر اساس مطالعه پایان‌نامه‌های جلیلی او را به عنوان «كاندیدای اصلح» در نظر گرفت. در مقابل علی‌اكبر ولایتی در مناظرات انتخاباتی سال 1392 شیوه مذاكره جلیلی را «كلاس فلسفه» خواند و از آن انتقاد كرد.

ویلیام برنز عضو تیم مذاكره‌كننده امریكا درباره تجربه مذاكره با جلیلی در كتاب خاطرات خود مطالبی را نگاشته كه سایت انتخاب در بهمن سال 1399 آن را منتشر كرد. برنز در این باره می‌گوید: «او یك باورمند واقعی به انقلاب اسلامی بود. در طول جلسه دایما نوت‌برداری می‌كرد و همزمان لبخند بی‌رمقی بر چهره داشت. جلیلی و همكارانش بارها زیرچشمی من را نگاه می‌كردند و به نظر می‌رسید كه حضور امریكا را نگران‌كننده می‌دانستند».

ذكر این مطلب در كنار لزوم توجه به رویكرد مذاكره جلیلی، نكته حائز اهمیت دیگری نیز دارد؛ «جلیلی و همكارانش»؛ همكاری كه امروز سایه او در تیم مذاكره‌كننده است.

با گذشت زمان اندكی بعد از آغاز به كار دولت رییسی، شایعه احتمال انتخاب جلیلی به عنوان وزیر امور خارجه یا مسوول تیم مذاكره‌كننده همچون كف بر آب محو شد اما ظهور چهره‌ای جدید بر راس تیم مذاكره‌كننده بسیاری را به این نتیجه رساند كه قرار است دست به فرمان مذاكره به دوران جلیلی- احمدی‌نژاد بازگردد؛ علی باقری كنی شخصیتی با تركیبی از رویكردها و ادبیات محمدجواد لاریجانی و سعیدجلیلی كه ریاست ستاد او را در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۲ را برعهده داشت، در راس تیم مذاكره‌كننده قرار گفت.باقری كنی اگرچه از سال ۸۶ تا ۹۲ در كنار جلیلی در تیم هسته‌ای ایران در دولت محمود احمدی‌نژاد حضور داشت، با كنار گذاشته شدن از تیم مذاكره‌كننده در دولت روحانی، در شبكه افق یا جمع دانشجویان بسیجی و انقلابی مشغول نق زدن علیه ظریف شد، نقدهایش علیه برجام در وب‌سایت «مدرسه كالك» وابسته به بسیج دانشجویی و «مركز رشد دانشگاه امام صادق» منتشر شد و مقدمه‌ای هم بر نسخه فارسی كتاب خاطرات وندی‌شرمن، مذاكره‌كننده تیم هسته‌ای نوشت. تا اینجای كار به نظر می‌رسید سایه جلیلی قرار است توسط باقری كنی در تیم مذاكره‌كننده تجلی پیدا كند. وقتی باقری كنی در همان روزهای آغازین، در برنامه‌ای تلویزیونی از برجام به عنوان عروسی كه پدرخانواده از آن رضایت ندارد، نام برد، نخستین ظهور جلیلی در دولت نمایان شد. اما به مرور رویكردهای ظاهری باقری كنی تغییر كرد؛ دست از نقد علنی برجام برداشت و مسوولیت احیای آن در مذاكرات را دنبال كرد. این سكوت استراتژیك را برخی به عنوان «جدایی باقری كنی از جلیلی» تفسیر كردند اما حالا 17 ماه بعد از آغاز به كار دولت رییسی و بی‌نتیجه بودن مذاكرات نشان داد هیچ جدایی در كار نیست. اگرچه همان زمان هم برخی تاكید كردند كه این تفاوت تنها در ظاهر است. به قول منصور حقیقت‌پور، نماینده اصولگرای مجلس نهم و مشاور علی لاریجانی در مجلس دهم، «آقایان باقری كنی و جلیلی از یك حوزه فكری و یارغار هم هستند و تردیدی نیست كه آقای جلیلی در پشت صحنه در حال هدایت كار است».

گذر زمان هم نشان داد خروجی مذاكرات باقری كنی و جلیلی چندان تفاوتی ندارد و شاید باقری كنی در ظاهر یار بی‌وفایی برای جلیلی در «تخریب و نق نق علیه برجام» بود اما در عمل با ناكام ماندن مذاكرات برجام، او سهم خود را در «شیوه مذاكره جلیلی» و «تجلی دیدگاه‌های ضدغرب» او ادا كرده و دست به فرمان تیم مذاكره‌كننده را بر اساس تابلوهای جلیلی جلو برد؛ مذاكره‌ای شعاری با نفرت از برجام در دل و تلاش برای راهنمایی كشورهای غربی به مسیر رستگاری. سعید جلیلی در هدایت هر جای دیگری از دولت رییسی در سایه باشد، در سیاست خارجی در متن بوده و احتمالا تا انتها نیز حاكم بلامنازع و در روشنایی این حوزه باقی می‌ماند.

صدا و سیما، امپراتوری جلیلیون

با مرور تغییرات در صداو سیما از شهریور سال 1400 - زمان آغاز به كار دولت رییسی- تا اردیبهشت 1401 شاهد چینش جدی نیروهای برادران جلیلی به خصوص «سعید» هستیم. نخستین نمونه حضور پسرخاله سعید جلیلی در راس مهم‌ترین بخش سازمان صدا و سیما بود؛ معاونت سیاسی صدا و سیما كه بدون اغراق مهم‌ترین معاونت این سازمان است به علیرضا خدابخشی رسید؛ معاونتی كه تمامی بخش‌های خبری و تولیدات سیاسی را زیر نظر دارد.

علاوه بر این، محمدعلی صائب، دستیار ویژه و از چهره‌های حلقه نزدیكان او نیز ابتدا به عنوان رییس حوزه ریاست صدا و سیما منتصب و مدتی بعد به عنوان رییس خبرگزاری صدا و سیما منصوب شد. در سطوح پایین‌تر نیز مواردی قابل توجه است؛ چند روز پس از آنكه در اردیبهشت سال 1400، پیمان جبلی، رییس سازمان صداوسیما، محسن برمهانی را به‌ سمت معاونت سیما منصوب كرد، مدیران شش شبكه تلویزیونی سیما تغییراتی به نفع جریان جلیلیون داشتند. نكته قابل‌توجه آنكه علی فروغی، مدیر خبرساز و تندرو شبكه ۳ سیما، در منصب خود باقی ماند و در عوض جمعی از چهره‌های ناشناس و نسبتا جوان سر كار آمدند كه سابقه همكاری با نهادهای نظامی و انقلابی مانند حوزه هنری، بسیج، سازمان رسانه‌ای اوج و جشنواره عمار را در كارنامه دارند و البته اغلب از حامیان سعید جلیلی بوده‌اند. برمهانی به جز سابقه حضور در صداوسیما، شركتی به نام «آیات مدیا» هم تاسیس كرد كه در واقع بازوی پخش خارجی سازمان فرهنگی- رسانه‌ای اوج وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. علاوه بر این با مرور اسامی منتصب در آن ایام می‌بینیم كه نقطه مشترك دیگر مدیران جدید شبكه‌های ۱، ۲، ۴، آموزش، قرآن دو موضوع بود؛ هرگز در سطوح بالای مدیریت فرهنگی حضور نداشته‌اند و حامیان سعید جلیلی و در مواردی از نزدیكان وحید جلیلی بودند. آذرماه سال 1400 وقتی پیمان جبلی وحید جلیلی را به‌ سمت «قائم‌مقام رییس سازمان در امور فرهنگی و دبیر ستاد تحول در رسانه ملی» منصوب كرد، تغییرات سرعت بیشتری نیز گرفت؛ حامد بامروت‌نژاد، از دیگر چهره‌های نزدیك به برادران جلیلی و یكی از حامیان سعید جلیلی در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ كه در صفحه اینستاگرامش مملو از متن‌هایی مبنی بر این بود كه جلیلی «اصلح» را به «صالح مقبول» یعنی ابراهیم رییسی ترجیح می‌دهد، مدیر جدید شبكه 2 شد. حسین شاهمرادی، متولد ۱۳۶۷ كه مدیر شبكه ۴ شد هم فرد نزدیك به تشكیلات سعید جلیلی است. او در زمان دانشجویی، عضو اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان و در سال ۱۳۹۶، از امضاكنندگان نامه دعوت از سعید جلیلی برای نامزد شدن در انتخابات ریاست‌جمهوری بوده كه در توییتر نوشته بود «این‌‌قدر كه جلیلی برنامه داره، تلویزیون نداره». همین شد كه با سرازیر شدن چهره‌های نزدیك به سعید و وحید جلیلی به صداوسیما تركیب پازل تغییرات در صداوسیما به نفع جلیلیون بود نه عدالتخواهان كه خوش‌خیال بودند كه جبلی بر صندلی ریاست رسانه ملی تكیه زده است. البته نباید از یاد برد كه خود پیمان جبلی در شورای عالی امنیت ملی تحت راهبری سعید جلیلی حضور داشت. همچنین جریان عدالتخواه نیز با نیروهای دو آتشه‌اش كه در برهه‌ای چندساله گوی سوت‌زنی برای فساد در پروژه‌های دولت روحانی را از هم می‌ربودند، تا پیش از اینكه افسار عدالتخواهان از دست نیروهای اصولگرا خارج شود، ارادت تمام‌قدی به وحید و سعید جلیلی  داشتند.

مدیریت اقتصادی و طرح‌های بنزینی؛ از دیدگاه‌های مسكن تا مولدسازی  دارایی‌های دولت

به جز چهره‌های نزدیك به سعید جلیلی كه در سطوح مدیركل در وزارتخانه‌های اقتصادی دولت رییسی حضور پررنگ دارند، راهبردهای اقتصادی سعید جلیلی به وفور در برنامه‌های اقتصادی دولت به خصوص دستوركارهای سید احسان خاندوزی دیده می‌شود. «حل مشكل تورم با اقتصاد مقاومتی» یكی از اصلی‌ترین محورهای برنامه‌های اقتصادی سعیدجلیلی در ایام انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 و قبل از انصراف او است. او بارها در برنامه‌ها و سخنرانی‌های اقتصادی خود بر دو موضوع «عدالت»، «اصلاح الگوی مصرف» و «حمایت از محرومان» تاكید داشته است. شعارهایی كه عموما در دولت‌های اصولگرا شنیده می‌شود و در ادبیات و بسته‌بندی ظاهری بسیاری از تصمیمات اقتصادی دولت نیز وجود دارد. سهمیه‌بندی تمامی حامل‌های انرژی در قالب طرح «وان» نیز از مواردی است كه سعید جلیلی به آن اصرار دارد و البته از گزینه‌های مورد بحث در دولت در ارتباط با مدیریت حامل‌های انرژی است. طرح وان تاكید دارد كه باید سهمیه انرژی به افراد و هر كدملی تعلق گیرد نه به خودرو. این ایده از نظر بسیاری از كارشناسان حوزه انرژی جز با صفت احمدی‌نژادی قابل توصیف است و البته از مواردی است كه در جلسات كارگروه‌های دولت سایه بارها مورد تاكید جلیلی قرار گرفته است. ناگفته نماند كه طرح وان در میانه مدل‌های توزیع یارانه و الگوهای نوظهور در ایران در توزیع نقدینگی یا حامل‌های انرژی كه قابل خرید و فروش بین مردم باشد، طرح جدیدی است كه موافقان زیادی نیز بین كارشناسان مستقل دارد. علاوه بر این سعید جلیلی در دیدار با دانشجویان دانشگاه گیلان در دی‌ماه سال جاری تاكید كرد كه دولت در مقام سیاست‌گذار باید به گونه‌ای سیاست‌گذاری كند كه مشكل مسكن كشور حل شود اما لزوما به این معنی نیست كه خودش باید مسكن بسازد. این دقیقا همان دست‌‌فرمان دولت در حوزه مسكن در سال جاری است، بعد از آنكه مطالبه درباره ساخت 4میلیون مسكن در سال كه شعار محوری رییسی در زمان انتخابات بود اوج گرفت، مخبر معاون اول رییسی گفت كه قرار نیست دولت مسكن بسازد كه این خود نشان از نزدیكی دیدگاه‌های جلیلی و دولت رییسی دارد.مهم‌تر از همه، ردپای جلیلی در طرح مولدسازی دارایی‌های دولت است. طرحی كه در سال 97 تصویب شده اما سعید جلیلی در دیدار كارگروه اقتصادی دولت سایه با سید احسان خاندوزی- (فارغ از آنكه چه دلیلی دارد وزیر اقتصاد در كارگروه دولت سایه جلیلی حاضر شود و به رهنمودهای جلیلی درباره مدیریت حوزه اقتصادی گوش فرا دهد؟) به اهمیت مولدسازی دارایی‌های دولت تاكید كرده است. جلیلی در این دیدار در سوم شهریور سال جاری كه گزارش مبسوط آن در سایت حیات طیبه متعلق به سعید جلیلی منتشر شده به احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد و امور دارایی دولت رییسی كه به عنوان نیروی قالیباف در دولت شناخته می‌شود، گفته است كه در بحث مولدسازی دارایی‌ها، می‌توان به جای واگذاری دارایی‌های دولت، از آنها به عنوان ابزاری برای تامین مالی پروژه‌های عمرانی استفاده نمود. علاوه بر تعداد قابل توجه مدیران كل در وزارتخانه راه و اقتصاد كه نیروهای منتسب به سعید جلیلی هستند، جلیلی حتی می‌تواند نیروی قالیباف در دولت را به جلسات دولت سایه بكشاند و گزارش تصویری آن را هم منتشر كند!

وزارت بهداشت و بازی تاج و تخت

جلیلی  و   قالیباف

وزارت بهداشت گویا زمین بلامنازع حضور نیروهای سعید جلیلی بوده است اگرچه طی یكسال و اندی گذشته از دولت رییسی جابه‌جایی نیز در معاونت‌ها و مدیران كل این وزارتخانه قابل توجه بوده است. یاركشی بین نیروهای قالیباف و جلیلی چیزی نیست كه از نظرها پنهان بماند.

از نظر قرابت‌های فكری و مدیریتی نیز نزدیكی‌های جدی بین عین‌اللهی و جلیلی وجود دارد. هر دو مخالفان جدی طرح تحول سلامت هستند.

ادعاهای جلیلی در مورد تولید یا واردات واكسن نیز همخوانی قابل توجهی به اصرار چهره‌های وزارت بهداشت دولت رییسی در زمان كار دولت روحانی دارد؛ اینكه واكسن بسازیم و وارد نكنیم به صورت روشن در گفته‌های جلیلی قابل بررسی است. خرداد سال 1400 سعید جلیلی گفته است كه می‌توانیم در تولید و صدور واكسن كرونا در جهان، پیشتاز باشیم. علاوه بر این بهرام عین‌اللهی از وزرایی است كه در جلسات كارگروه بهداشت دولت سایه حاضر شده است و همان سوال كه در مورد احسان خاندوزی مطرح بود در مورد وی نیز قابل طرح است. سایت حیات طیبه متعلق به سعید جلیلی در شهریور سال 1401 خبر داده است كه جمعی از كارشناسان كارگروه سلامت دولت سایه به منظور ارایه پیشنهادهای كوتاه‌مدت و بلندمدت در خصوص مدیریت بیماری كرونا و دیگر چالش‌های نظام سلامت، با وزیر جدید بهداشت دیدار كردند.  در این دیدار تاكید شده است كه افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشكی، برای جبران كمبود پزشك در كشور باید جزو اولویت‌های وزارت بهداشت باشد كه البته وزارت بهداشت این دست‌فرمان را نیز از سعید جلیلی گرفته است.

ماجرای ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشكی به یكی از محورهای مورد اختلاف نظر بین اصولگرایان تبدیل شده است. یك گروه می‌گویند با وضعیت سرانه تعداد پزشكان به هر شهروند در كشور، باید تعداد پذیرش دانشجویان پزشكی را افزایش داد. گروه مخالف از محدودیت امكانات آموزشی و تربیت پزشكانی فاقد صلاحیت علمی در اثر این تصمیم می‌گویند. وزیر بهداشت دولت رییسی و البته سعید جلیلی و كارگروه دولت سایه‌اش در حالی مدافع افزایش این ظرفیت هستند كه كمیسیون بهداشت و درمان مجلس اصولگرای یازدهم و برخی چهره‌های نزدیك به محمدباقر قالیباف در وزارت بهداشت از مخالفان سرسخت این موضوع هستند. با این وجود رویكرد وزیر بهداشت در این مقوله به رویكرد سعید جلیلی نزدیك است. در همین دیدار هم دبیر كارگروه جمعیت دولت سایه با اشاره به ارایه طرح پیشنهادی این كارگروه به مجلس شورای اسلامی در قالب طرح تعالی و پیشرفت خانواده و تكمیل این طرح از سوی كمیسیون مربوط، بر لزوم اجرایی شدن آن توسط وزارت بهداشت تاكید كرده است. با این حساب می‌توان ردپای آشپز قانون جمعیت را در دولت سایه جلیلی نیز جست‌وجو كرد.

جلیلی  پسارییسی

شاید در ابتدای امر تصور می‌شد با فوت آیت‌الله مصباح‌یزدی، سعید جلیلی تنها شده و ممكن است در بده‌بستان‌های درون گعده‌های اصولگرایی دیگر كسی سهم چندانی برای وی قائل نباشد. واقعیت این است كه با درگذشت نسل آیت‌الله مصباح‌یزدی و فروپاشی هژمونی آیات ثلاث و با خالی شدن اردوگاه راست از چهره‌هایی همچون مهدوی كنی و هاشمی شاهرودی و محمد یزدی، جریان تازه‌نفس اصولگرا، از پشت میزهای دانشگاه امام صادق تا دنبال‌كنندگان موسسه‌های سراج و مصاف مطالبه سازوكارهای جدیدتر و چهره‌های جدیدتری را دارند. در این شرایط، بدون شك، جلیلی همان اندازه كه توسط آیت‌الله مصباح نورچشم خود خوانده می‌شد در بین تازه‌نفس‌های انقلابی اصولگرایان نیز پایگاه دارد؛ پایگاهی كه از پایگاه قالیباف قوی‌تر و بیشتر است و حالا همچون رییسی نیز با كارنامه یك دولت زمین‌گیر سنجیده نمی‌شود.   در این شرایط قرعه فال به نام سعید جلیلی است؛ نه پرونده مفاسد اقتصادی دارد و نامش با عناوینی با پسوند «گیت» گره خورده و نه مدیریت اجرایی در دست داشته كه بخواهد مورد ارزیابی قرار بگیرد و ادبیاتش نیز به دهان این جوانان انقلابی شیرین است. با این حال جلیلی چالش‌های مهمی را پیش رو دارد: در مرحه نخست در بحث زنان او دست خالی دارد و حتی بعضا افاضاتی دارد كه می‌تواند برایش در مواجهه با تقسیم‌بندی‌های جدید در جامعه دردسرساز باشد.او در قامت كاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 1396 گفته كه نقش زنان در ایران باید در مقام مادر تعریف شود و باید در برابر رویكرد كشورهای غربی كه آنها (زنان) یك «ابزار اقتصادی» محسوب می‌شوند، مقاومت كرد چرا كه «بهره‌گیری از زنان به عنوان شی و تضعیف جایگاه زن به سطح یك نیروی كار و ابزار اقتصادی با دیدگاه اسلام بسیار تفاوت دارد».دوم اینكه هر سرنوشتی كه ابراهیم رییسی پیدا كند هم قالیباف و هم جلیلی، به دنبال سهم فدایی شده خود برای او هستند بنابراین رقابتی جدی بین آنها شكل خواهد گرفت، تا عزیز بعدی اصولگرایان باشند، جایگاهی مشابه سال‌های 96 و 1400 ابراهیم رییسی كه باید همه آتش‌ها بر او گلستان می‌شد.جلیلی برای همین رقابت بی‌صدا مردان خود را راهی دولت كرده است و امپراتوری‌اش را در دولت رییسی بسط داد؛ امپراتوری برای همراهی در راستای تشكیل دولت بعدی.


مرور بخش‌های مختلف دولت رییسی نشان می‌دهد که امپراطوری جلیلی از طریق نیروهایش در سطوح مختلف انسانی در بدنه دولت گسترده است؛ بخش‌هایی از سیاست داخلی تا برخی وزارتخانه‌ها

   هر سرنوشتی که ابراهیم رییسی پیدا کند هم قالیباف و هم جلیلی، به دنبال سهم فدایی شده خود برای او هستند بنابراین رقابتی جدی بین آنها شکل خواهد گرفت، تا عزیز بعدی اصولگرایان باشند، جایگاهی مشابه سال های 96 و 1400 ابراهیم رییسی که باید همه آتش‌ها بر او گلستان می‌شد

۱۹ بهمن ۴۰۱؛

امپراتوری جلیلی در دولت رییسی «روزنامه اعتماد»

https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/197443/

ــــــــــــــ--

سعید جلیلی (زادهٔ ۱۵ شهریور ۱۳۴۴) سیاستمدار اصولگرا و دیپلمات ارشد ایرانی است. او عضو شورای راهبردی روابط خارجی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماینده و از نزدیکان رهبر جمهوری اسلامی ایران در شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است.

سعید جلیلی از سال ۱۳۸۶ تا ۱۹ شهریور ۱۳۹۲  دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس گروه مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران با کشورهای غربی بود. او با شعار «حیات طیبه» در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ نامزد شد و با کسب بیش از چهار میلیون رأی سوم شد. وی همچنین رئیس ادارهٔ بازرسی وزارت خارجه، مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری و معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران بوده‌است. وی در دوران جنگ ایران و عراق رزمنده بوده و در این نبرد یکی از پاهایش قطع شده‌است. وی دارای دکترای علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق است و در این دانشگاه به تدریس دیپلماسی پیامبر (ص) مشغول است. سعید جلیلی به زبان‌های انگلیسی و عربی آشنایی دارد.


سعید جلیلی در سال ۱۳۴۴ در شهر مشهد به دنیا آمد. پدر وی محمدحسن جلیلی معلم و مدیر دبستان نواب صفوی ناحیه یک مشهد و دانش‌آموخته زبان فرانسه و اهل بیرجند و مادر وی آذری و اهل اردبیل است. او در سال ۱۳۷۱ و پس از دریافت فوق لیسانس با فاطمه سجادی ازدواج کرد. فاطمه سجادی پزشک عمومی است این زوج دارای یک فرزند پسر به نام سجاد هستند که در دبیرستان تحصیل می‌کند. وی تا سال ۱۳۸۴ ساکن کرج بوده‌است.


سعید جلیلی تحصیلات ابتدایی تا دانشگاه را در مشهد و تحصیلات دانشگاهی خود را تا مقطع دکتری معارف اسلامی علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق به پایان رسانده و در دانشگاه امام صادق به تدریس «دیپلماسی پیامبر» می‌پردازد. به گفتهٔ وی عنوان پایان‌نامهٔ او «بنیان اندیشهٔ سیاسی اسلام در قرآن» بوده‌است که در سال ۱۳۸۱ از آن دفاع کرده و نمره بالایی دریافت نموده‌است. جلیلی سابقه تدریس در دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف را هم دارد.


جلیلی در زمان جنگ هشت‌سالهٔ ایران و عراق از دبیرستان تا دوران دانشجویی بارها در جبهه‌های جنگ حضور یافت.


در دی ماه سال ۱۳۶۵ دیده‌بان تیپ ۲۱ امام رضا خراسان بود که در عملیات کربلای ۵ پایش زخمی شد و در بیمارستان صحرایی منطقهٔ شلمچه در پیِ نبودِ امکانات و وضعیت اورژانسی، پای راست خود را از دست داد. پس از آن نیز در قسمت تدارکات لشکر حضور یافت.


سعید جلیلی سابقه‌ای ۱۸ ساله در وزارت امور خارجه دارد. او سال ۱۳۶۸ وارد وزارت امور خارجه شده و در ۲۶ سالگی به ریاست ادارهٔ بازرسی وزارت امور خارجه برگزیده می‌شود و تا سال ۱۳۷۵ در ریاست این اداره باقی می‌مانَد. پس از آن، تا سال ۱۳۷۶ که سید محمد خاتمی به ریاست‌جمهوری می‌رسد، به‌عنوان معاون ادارهٔ اول آمریکا در وزارت امور خارجه فعالیت می‌کند.


پس از آنکه این مسولیت از او گرفته شد، به عنوان مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری انتخاب شد. تا اینکه در دولت محمود احمدی‌نژاد به وزارت امور خارجه بازگشت و به‌عنوان معاون اروپا و آمریکا به فعالیت پرداخت. در این مدت، به‌همراه علی لاریجانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، در برخی مذاکرات با خاویر سولانا حضور داشت.


سعید جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ ایران نیز ثبت‌نام کرده‌است

زندگینامه و بیوگرافی سعید جلیلی «خبرگزار برنا»

https://borna.news/fa/news/1180836/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88-%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C

ــــــــــــــــــ

روحانی گفت: بعضی از آقایان جوری حرف می زنند که انگار تا به حال هیچ مسئولیتی در کشور نداشته اند. خیلی از این ها صاحب مسند حکومتی هستند و اگر مشکلی در نظام هست آنها هم باید پاسخگو باشند.

حجت‌الاسلام و المسلمین حسن روحانی رئیس‌جمهور صبح امروز(چهارشنبه) در جلسه هیئت دولت گفت: بعضی حرف های عجیبی زدند که مقام معظم رهبری فقط در این دولت اجازه مذاکره با آمریکا را داد! در حالی که خود رهبری فرمودند پیش از این دولت اجازه مذاکره در عمان را دادند. چرا دروغ می گویید و حرف راست نمی زنید و حرف ها را بالا و پایین می کنید. شما که اجازه داشتید هفت سال رفتید مذاکره کردید و آمدید، چه چیزی جز قطعنامه های سازمان ملل برای ایران آوردید؟

روحانی بیان کرد: بعضی از آقایان جوری حرف می زنند که انگار تا به حال هیچ مسئولیتی در کشور نداشته اند! خیلی از این ها صاحب مسند حکومتی هستند و اگر مشکلی در نظام هست آنها هم باید پاسخگو باشند. فقط درباره یک مورد  

FATF

که به آنجا رفت دیدید چه شد و چه مشکلاتی برای کشور ایجاد شد. حالا چیزی هم

طلبکار هستند.

رییس دولت‌های یازدهم و دوازدهم ادامه داد: در شرایطی که جنایتکاری آمده،‌ اقدام تروریستی انجام داده و جنگ اقتصادی توام با تروریسم اقتصادی علیه مردم ایران انجام داده است. یعنی حتی در دارو و مواد غذایی هر دو با هم بوده است. روز گذشته یک مقامی در سوییس اعلام می‌کرد که با آقای بایدن ملاقات کرده و گفته اگر سوییس می‌خواهد در زمینه دارو و غذا اقدامی کند ما مخالف نیستیم و این خیلی عجیب است. بعد از سه سال و نیم رییس جمهور جدید که باید در اولین لحظه دستور می‌داد همه تحریم‌های تروریستی فورا قطع شود، بعد از چند ماه می‌گوید از نظر ما بلامانع است اینطور که در خبرها آمده است.

کنایه تند روحانی به سعید جلیلی «سایت آفتاب»

https://aftabnews.ir/fa/news/713916/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%7C-%DA%A9%D9%86%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%DB%B7-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%B0%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D8%AC%D8%B2-%D9%82%D8%B7%D8%B9%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DA%86%D9%87-%D8%A2%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C%D8%AF

ـــــــــــــــــــــ

استقرار مزدوران اطلاعات برای شکنجه روانی در ضلع شرقی. ارسال گزارشهای مغرضانه و دزدی اموال ساکنان.

نوری مالکی، در راستای تعهداتش به پاسدار جلیلی, دبیر شورای عالی امنیت رژیم آخوندی, در سفر چند هفته پیش به ایران، توطئه ها و طرحهای جدیدی را برای اعمال فشار بر مجاهدان اشرف به اجرا در می آورد. فاشیسم دینی حاکم بر ایران تشدید فشار و سرکوب اشرف را شرط اصلی حمایت همه جانبه از نخست وزیری مالکی قرار داده است.

۱- ماموران اطلاعات آخوندی که در اثر ۱۰ ماه شکنجه روانی ساکنان به هیچ جایی نرسیده اند، امروز به کمک نیروهای عراقی تحت امر مالکی در ضلع شرقی اشرف نیز مستقر شدند. آنها بلندگوهای خود را بر روی خاکریزهای حفاظتی در فاصله دو متری سیاج اشرف مستقر کردند. آنان تهدیدهای ضد انسانی خود علیه ساکنان را در این قسمت از اشرف نیز شروع نمودند تا هیچ جای اشرف از نعره های گوشخراش و صداهای مهیب آنان در امان نماند, تمامی.افراد گردان ارتش عراق که ظاهرا برای حفاظت در اشرف حضور دارد، در خدمت این مزدوران قرار داشتند.

۲- این مأموران همزمان از بالای برجهایی که نیروهای عراقی برای نصب بلندگوهای آنان کار گذاشته اند، به فیلمبرداری و عکاسی از داخل اماکن اشرف و جمع آوری اطلاعات برای سفارت رژیم و نیروی تروریستی قدس می پردازند.

۳- تنظیم گزارشهای مجعول علیه سازمان مجاهدین و ساکنان اشرف بخش دیگری از مأموریت مالکی علیه اشرف است تا به بهانه همین گزارشها فشار و سرکوب علیه اشرف را افزایش دهد. یکی از وظایف ستوان حیدر عذاب ماشی، یک افسر ارتش عراق است که در ارتباط با نیروی تروریستی قدس قرار دارد و به طور مستمر به اذیت و آزار و توهین علیه مجاهدان اشرف می پردازد, تنظیم این گزارشها است. او در حالی است که اشرف طی دو سال اخیر در محاصره مطلق قرار دارد, در یکی از جدیدترین گزارشهایش, که نسخه یی از آن از درون سپاه پاسداران به ما رسیده است، به نحو ابلهانه یی مدعی شده که ساکنان اشرف از طریق اهالی دیالی دارای روابطی با تشکیلات القاعده هستند. طبق این گزارش ساکنان اشرف از طریق و به کمک اهالی, زاغههای مهمات شهر عظیم در شمال اشرف را در زمان سرنگونی حکومت پیشین عراق به سرقت برده و بین افراد القاعده توزیع کردند. این گزارش مدعی شده است مجاهدان اشرف مبالغی پول را به عناصر مرتبط با آنها در خارج اشرف منتقل می کنند.

۴- در همین راستا, فارس خبرگزاری سپاه پاسداران، در یک خبر ساختگی مشابه به نقل از «منابع سیاسی آگاه در دیالی» نوشت: «اردوگاه اشرف، کودکان استان دیالی را برای کاشت مین و جاسازی بمبهای دست ساز آموزش می دهد» این خبر می افزاید: «شخصی به نام رحمانی کودکانی را که سن آنها بین ۱۲ تا ۱۴ سال است برای کارگذاشتن بمبها در اماکن عمومی آموزش می دهد… در مقابل به آنها بین ۲۰ تا ۳۰ دلار روزانه حقوق می دهد». سپاه پاسداران در ادامه, دلیل واقعی انتشار این خبر از سوی «منابع سیاسی دیالی»را, که کسی جز عوامل نیروی تروریستی قدس نیست, اذعان می کند و می نویسد: «این در حالیست که پارلمان اروپا از دولت آمریکا خواست که نام مجاهدین را از لیست تروریستی حذف کند و همچنین خواستار حفاظت سازمان ملل متحد از ساکنان قرارگاه اشرف شدند».

۵- روز شنبه ۲۷ نوامبر ۲۰۱۰، نیروهای عراقی تعداد قابل توجهی از پروژکتورها و لامپهای روشنایی میدان ورودی شهر اشرف را به سرقت بردند. پیش از این نیز در سه نوبت نیروهای عراقی نقاط اتصال و تقسیم سیستم تلفن داخلی اشرف را تخریب نموده و مقداری از تجهیزات و کابلهای تلفن را که از زیر زمین در آورده بودند, با خود بردند.

یادآوری می شود در جریان حمله جنایتکارانه ۲۸ و۲۹ژوییه ۲۰۰۹، نیروهای عراقی خسارتهای سنگینی را به اماکن و وسایل ساکنان وارد کردند. در اطلاعیه ۱۵ اوت ۲۰۰۹ دبیرخانه آمده است ۲,۵۳۷.۰۰۰ دلار از اموال ساکنان اشرف از جمله ۱,۱۷۷,۰۰۰ دلار خودروهای آنان در جریان این حمله ضبط یا به سرقت برده شدند. این در حالیست که ۲۲ ماه است به دستور کمیته سرکوب اشرف از ورود هر گونه نیازهای ساختمانی و لوازم برقی و… به اشرف جلوگیری می شود.

۶- طی روزهای اخیر مأموران وزارت اطلاعات که ۱۰ ماه است به شکنجه روانی ساکنان مشغولند با حمایت و پشتیبانی نیروهای عراقی در یک اقدام تحریک آمیز، اقدام به پاره کردن سیاج حفاظتی و نفوذ به داخل اشرف نمودند که با هوشیاری ساکنان توطئه آنها در هم شکست.

مقاومت ایران توجه یونامی و نماینده ویژه دبیرکل و همچنین دولت و نیروهای آمریکایی در عراق را به اقدامهای خصمانه نیروهای عراقی علیه ساکنان اشرف جلب می کند و آنان را به اقدام فوری برای ممانعت از ادامه و گسترش شکنجه روانی ساکنان و تعرض به تأسیسات و اموال آنان و بازگرداندن اجناس به سرقت رفته توسط نیروهای عراقی فرا می خواند.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران

۸ آذر ۱۳۸۹ ( ۲۹ نوامبر ۲۰۱۰ )

مالکی در راستای تعهداتش به پاسدار سعید جلیلی فشار بر اشرف را تشدید می کند «شورای ملی مقاومت»

https://www.iranncr.org/2010/11/30/3469/

ـــــــــــــــــــــــــــ





گاهشمار زندگی علیرضا عسگری

یکی از کسانی که نیمه اول دهه شصت با عسگری در سپاه کُردستان کار کرده به ایران اینترنشنال گفت:

علیرضا عسگری زاده‌ی ۲۰ دی‌ماه ۱۳۳۹ در شهر ری که تا زمان عضویت در سپاه در همانجا زندگی می‌کرد. سال ۱۳۵۶ پس از آشنایی با محمد فدایی به گروه «توحیدی بدر» (که سال ۱۳۵۳ در شهرری تاسیس شد)، یکی از ۷ گروه تشکیل‌دهنده سازمان مجاهدین انقلاب‌اسلامی پیوست.

پس از انقلاب ضد سلطنتی سال ۱۳۵۷ عسگری ابتدا چند ماه عضو کمیته‌ انقلاب شهرری شد و در اردیبهشت ۱۳۵۸ پس از تاسیس سپاه پاسداران همراه محمد فدایی به سپاه پیوست: «عسگری خرداد ۵۸ همراه محمد فدایی عازم سیستان و بلوچستان شد، اما کمتر از دو ماه بعد و همزمان با فرمان خمینی برای سرکوب مردم کردستان، هر دو به کردستان رفتند و در کرمانشاه به محمد بروجردی پیوستند.» تا زمان کشته شدن محمد فدایی در اطراف کامیاران در اواخر بهمن ۱۳۵۸ او همراه فدایی بود. پس از آن تحت فرماندهی محمود کاوه و ناصر کاظمی قرار گرفت و تا اوائل سال ۱۳۶۰ در کردستان بود، در این زمان به خاطر جثه‌ی بزرگش به او لقب «رضا چیفتن» دادند. خرداد ۱۳۶۰ برای کمک به سرکوب‌ سراسری پس از تظاهرات مسالمت‌آمیز ۳۰ خرداد به تهران بازگشت و کمتر از یک سال بعد، اوائل سال ۱۳۶۱ دوباره به کُردستان بازگشت و ابتدا فرمانده اطلاعات قرارگاه سپاه مهاباد شد و سپس، در پائیز سال ۱۳۶۲ و با رفتن اسماعیل احمدی‌‌مقدم از سردشت به سنندج، فرماندهی سپاه سردشت به او سپرده شد. در همین دوران با زیبا احمدی «خواهر زینب» همکار سپاهی خود آشنا شد و ازدواج کرد. زیبا احمدی بدلیل مخالفت شدید پدرش به نام حاج‌وسو رحیم‌اقدم که سرایدار یکی از مدارس شهر بود، با این وصلت بخاطر رسوایی فامیل شدن با یک فرمانده سپاه نام فامیلش را عوض کرد و حاج‌وسو هم پس از تهدید و فشار عسگری به این ازدواج رضایت داد. علیرضا عسگری سال ۱۳۶۴ فرمانده سپاه مریوان شد و در پی آن از سال ۱۳۶۵ به فرماندهی سپاه ناحیه کُردستان منصوب شد و تا سال ۱۳۶۷ در همین سمت باقی ماند.[۱]

اعزام عسگری به لبنان

یکی از مقاطع مهم زندگی سیاسی و نظامی علیرضا عسگری که توجه ویژه دستگاه‌های اطلاعاتی اسرائیل و غرب را به او جلب کرد، دوره حضور او در لبنان بود.

علیرضا عسگری، استعداد بالایی در یادگیری زبان داشت. این استعداد و تجربه‌ طولانی‌اش در جنگ نامنظم در کُردستان باعث شد پس از اتمام ماموریت در کُردستان در پائیز ۱۳۶۷، بلافاصله به عنوان فرمانده سپاه لبنان به آن‌جا اعزام شود.

علیرضا عسگری نخستین فرمانده‌ی سپاه در لبنان شد که یک دوره کامل ۵ ساله در آن کشور ماند تا پائیز سال ۱۳۷۲ که اسماعیل احمدی‌مقدم برای یک دوره ۵ ساله دیگر، جای او را در لبنان گرفت.[۱]

سازماندهی حزب‌الله

علیرضا عسگری در دوره حساسی به لبنان رفت. درگیری‌ها بین امل و حزب‌الله تازه شروع شده بود و با توجه به حمایت سوریه از امل، جمهوری‌اسلامی نگران بود که موجودیت حزب‌الله با واکنش سوریه به خطر بیفتد. عسگری نقش موثری در پایان‌دادن به این درگیری‌ها داشت و از آن مهم‌تر، به تعبیر احمدی‌مقدم، این «حاج رضا عسگری» بود که با سازماندهی دوباره «حزب‌الله را به یک حزب کامل با تمام ارکان نظامی، اطلاعاتی، فرهنگی، سیاسی و ... تبدیل کرد.»

در دوره فرماندهی عسگری در لبنان، دست‌کم ۴ مورد گروگان‌گیری در آن‌جا رُخ داد. سه سرباز ایرلندی در پائیز ۶۷، یک شهروند بریتانیایی در خرداد ۶۸، دو شهروند سوئیسی در آبان ۶۸ و یک شهروند فرانسوی در شهریور ۷۰

یکی از نتایج یا ضرورت‌های تغییر ساختار حزب‌الله با هدایت عسگری، تلاش برای دخیل‌کردن این جریان در پروسه سیاسی لبنان بود و این جز با توقف کامل سیاست گروگان‌گیری حزب‌الله ممکن نمی‌شد. با همین هدف، در همین دوره فرماندهی عسگری به تدریج همه گروگان‌های اسیر در دست‌ حزب‌الله که زنده مانده بودند آزاد شدند و با آزادی آخرین گروگان اروپایی در تیر ۱۳۷۱ (ژوئن ۱۹۹۲) بحران گروگان‌گیری در لبنان پایان یافت.

این عسگری بود که «مقامات را در تهران متقاعد کرد با توجه به بدنامی شدید جهاد اسلامی لبنان و از دست رفتن ضرورت وجودی آن، این سازمان را در سال ۱۹۹۲ منحل کرده و مغنیه را کاملا تحت تابعیت حزب‌الله و رهبری آن درآورد.»

رابرت بائر یکی از افسران مسئول وقت سیا در بیروت در کتاب خاطراتش تائید کرده عسگری در زمان فرماندهی سپاه در لبنان در آدم‌ربایی غربی‌ها مسئولیت داشت و به عنوان رابط اصلی عماد مغنیه و حسن نصرالله فعالیت می‌کرد. رضا گلپور، از دوستان علیرضا عسگری هم نوشته رابطه بسیار نزدیک او با حسن نصرالله و عماد مغنیه همچنان برای سال‌ها ادامه داشته است.

شماری از رسانه‌های غربی از جمله واشنگتن پست، تایمز لندن، نیویورک تایمز، و حتی کای برد در کتاب تحقیقی ارزشمند جاسوس خوب، علیرضا عسگری را به اشتباه فرمانده سپاه لبنان در زمان انفجارهای سفارت آمریکا و مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت در سال‌ ۱۳۶۲ (۱۹۸۳) معرفی کرده‌اند.

پیش از عسگری، در نیمه اول دهه هشتاد میلادی، دست‌کم ۶ نفر دیگر فرماندهی سپاه لبنان را به عهده داشته‌اند.

نخستین فرمانده سپاه در لبنان و سوریه احمد متوسلیان بود که ۱۴ خرداد به ماموریت اعزام شد اما تنها چند هفته پس از رسیدن به لبنان در ۱۴ تیر ۱۳۶۱ ربوده شد و از آن روز مفقود شده است.

پس از ربوده شدن متوسلیان، منصور کوچک‌محسنی چند ماه مسئول سپاه لبنان شد. احمد کنعانی‌مقدم فرمانده بعدی سپاه لبنان بود که تا تابستان ۱۳۶۲ آن‌جا ماند. در دوره مسئولیت او، در ۲۹ فروردین ۱۳۶۲، به سفارت آمریکا در بیروت حمله انتحاری شد و ۶۳ نفر از جمله ۱۷ آمریکایی کشته شدند.

از تابستان ۱۳۶۲ تا ابتدای پائیز ۱۳۶۳ مسئولیت سپاه لبنان به حسین دهقان سپرده شد. در همین دوره، در اول آبان ۱۳۶۲، در دو حمله پیاپی به مقرهای تفنگداران آمریکایی و فرانسوی در بیروت، ۲۹۹ تفنگدار کشته شدند.

پس از دهقان، از سال ۱۳۶۳ کسی به اسم حسین مصلح (مصلح‌نیا) برای یک سال مسئول سپاه لبنان شد و سپس سال ۱۳۶۴ محمدرضا نقدی برای یک سال جای او را گرفت. در همان سال‌ها، از ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۷، سید احمد آوایی قائم مقام فرماندهی سپاه در لبنان بود.[۱]

بازگشت عسگری از لبنان

علیرضا عسگری پس از بازگشت از لبنان، ابتدا نزدیک به ۳ سال در سمت‌ فرمانده کل عملیات سپاه خدمت کرد و سپس نزدیک به یک سال به فرماندهی سپاه تهران منصوب شد.

عسگری سال ۱۳۷۶ در دولت محمد خاتمی، معاون بازرسی وزارت دفاع شد و تا زمانی که در اواخر سال ۱۳۸۱ از سوی حفاظت اطلاعات وزارتخانه بازداشت شد، در همین سمت ماند. بازداشتی که  ۱۸ ماه به طول انجامید.

تایمز آن لاین نوشت: عسگری در سال ۱۹۹۷ به عنوان معاون وزیر دفاع ایران در امور تحقیقات داخلی منصوب شد. وی با کشف چندین نمونه اختلاس محبوبیت خود را از دست داد. پس از انتخاب احمدی‌نژاد به عنوان رییس جمهور ایران در سال ۲۰۰۶ عسگری به دلیل اختلاف‌نظر با وی کنار گذاشته شد. این دو سالها با هم رقابت داشتند و عسگری می‌دانست دوران او به سر رسیده است. در جریان یک ماموریت خارجی در سال ۲۰۰۳ گفته می‌شود وی با یک شریک تجاری که در واقع یک مقام اطلاعاتی بوده دیدار کرده است. یک مقام ایرانی گفت: علیرضا از ابتدا مردی متمول بود اما بعد از ۲۰۰۳ پولدارتر شد.[۲]

کریم سجادپور، تحلیلگر مسائل ایران در موسسه کارنگی در گفتگویی با ان‌پی‌آر (رادیو ملی آمریکا)، گفته عسگری با اتهامات اخلاقی و مالی بازداشت شد: «او زمانی که در زندان بود به طرز وحشیانه‌ای شکنجه شد.»

چند تن از دوستان علیرضا عسگری و مقامات سابق جمهوری‌اسلامی هم در گفتگو با فایننشال تایمز تائید کردند عسگری پس از ۱۸ ماه زندان، ناامید و عصبانی بود و از نظر روانی آشفته شده بود.

همزمان با بازداشت او «در محافل سیاسی تهران این بحث مطرح بود که این فرمانده سپاه با اتهام فساد مالی و اخلاقی بازداشت شد و زیبا احمدی، همسر نخست او یکی از شاکیانش درباره‌ی فساد اخلاقی (ارتباط جنسی خارج از ازدواج) بود.»

یکی از فرمانده‌های پیشین سپاه در گفتگو با ایران اینترنشنال خشونت بازجویان در برخورد با عسگری را تائید کرد: «عسگری در جریان یکی از جلسات اولیه بازپرسی در گوش قاضی‌ که از او سوال می‌کرده، سیلی زده و همین وضعیتش را دشوارتر کرد.» همین منبع همچنین تائید کرد که در جریان بازداشت ۱۸ ماهه «بازجویان حفاظت اطلاعات عسگری را بسیار آزار داده و شکنجه کردند.»

عسگری در نهایت با وساطت دوستان پرنفوذش از جمله اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده وقت نیروی انتظامی کشور، که در دوره حضور در کُردستان با او کار کرده بود و دخالت ناطق‌نوری، بازرس وقت دفتر علی خامنه‌ای از زندان آزاد شد.

 
علیرضا عسگری در لباس غیر نظامی

آن‌چنان که زیبا احمدی، همسر اول علیرضا عسگری، گفته او در سال ۱۳۸۳ و پس از آزادی از زندان، در حالی‌ که تنها ۴۴ سال داشت با درجه سرلشکری و پیش از موعد بازنشسته شد و پس از بازنشستگی وارد کار تجارت زیتون شد.[۱]

عسگری و تجارت زیتون

بنا بر روایت رضا گلپور، اواخر آبان ماه سال ۱۳۸۵، کمتر از یک سال پیش از ناپدید شدن علیرضا عسگری، او با این عنوان که برنامه سفر دارد از دیدار با مسئول وقت دفتر ریاست قوه قضائیه، که قرار بوده به دستور خامنه‌ای از او دلجویی کند، سرباز زده است.

عسگری در پاسخ به نگرانی گلپور از سفر با پرونده باز، گفته این نخستین سفر خارجی او پس از آزادی نیست. زیبا احمدی هم گفته همسرش پیش از سفر آخر به سوریه و ترکیه، سفرهای دیگری به ترتیب به تایلند، لبنان و سوریه داشته است.

یکی از منابع اطلاعاتی در آمریکا به ایران اینترنشنال گفت ممکن است علیرضا عسگری در سفر تایلند، با ماموران سیا دیدار کرده باشد: «تایلند سال‌هاست از کشورهای مورد علاقه سرویس‌های اطلاعاتی غربی برای جذب جاسوس از ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه است. گفته شده ممکن است سیا عسگری را در جریان سفری در زمان معاونتش در وزارت دفاع، استخدام کرده باشد، اما به نظر من با توجه به این‌که او پس از بازجویی‌های بی‌رحمانه در زمان بازداشتش به جمهوری‌اسلامی پشت کرد، عسگری احتمالا در همین سفر به تایلند با سیا تماس گرفته است.»

به گفته زیبا احمدی، همسرش در سفر آخر برای تجارت زیتون به سوریه و ترکیه رفته است. اما رضا گلپور مدعی است این سردار سپاه به او گفته علاوه بر تجارت زیتون، «برای خرید چیزهایی برای وزارت دفاع به سفر سوریه و ترکیه می‌رود.» قاسم سلطان‌آبادی از دوستان عسگری هم گفته سفر او به سوریه و ترکیه ماموریت بوده است.[۱]

نحوه‌ی فرار علیرضا عسگری

علیرضا عسگری پس از آزادی و احساس تهدید لو رفتن فعالیت‌هایش نقشه‌ی فراری را با همکاری نیرو‌های خارجی طراحی کرده و ابتدا ده تن از اعضای خانواده‌اش را به خارج از کشور می‌فرستد و خود به بهانه تجارت و خرید سلاح و الزامات سپاه به دمشق و از آنجا به استانبول پرواز می‌کند در استانبول به سفارت آمریکا مراجعه کرده و درخواست پناهندگی می‌دهد از این مرحله با یک خودروی اجاره‌ای که بعدها کنار ساحل رها شد خود را به یکی از پایگاه‌های آمریکا (احتمالا اینجرلیک) رسانده و از آنجا به همراه خانواده‌اش به یک پایگاه نظامی در آلمان و سپس به آمریکا می‌رود.

بر اساس گزارش های منتشره او سال ۸۳ فعالیت‌های نظامی را به طور کامل کنار گذاشت و به تجارت زیتون و روغن زیتون با کشور سوریه پرداخت. عسگری ۱۶ آذر ۸۵ از دمشق وارد استانبول و در هتل جیران در نزدیکی میدان تکسیم شهر استانبول مستقر شد. او تا روز  ۱۸ آذر با خانواده خویش در تماس بود. روز شنبه تلفن همراه عسگری خاموش می‌شود و از آن پس خانواده‌اش نمی‌توانند تماسی با عسگری برقرار کنند.[۳]

هفته نامه ساندی تایمز با اشاره به همکاری آژانس‌های غربی برای فرار این مقام نظامی ایران از ترکیه مدعی شده است که او در سفر از دمشق به استانبول، یک پارسپورت جدید دریافت کرده و با همراهی محافظان غربی، سوار بر خودرو، ترکیه را ترک کرده است. بنابر گزارش ساندی تایمز، عسگری با خروج از ترکیه اکنون در یک پایگاه ناتو، در نزدیکی شهر فرانکفورت آلمان تحت بازجویی قرار دارد.[۴]

هفته‌نامه فلسطینی المنار نیز گزارش داده که وی با خروج از استانبول به شمال عراق منتقل شده و در یکی از پادگان‌های مخفی موساد در نزدیک شهر "اربیل" مورد بازجویی قرار گرفته و پس از آن بوده است که به‌وسیله یک فروند هواپیمای نظامی آمریکایی به کشوری اروپایی- احتمالا آلمان - آورده شده است.

همان زمان، خبرهایی حاکی از انتقال عسگری به یکی از پادگان‌های ناتو در فرانكفورت آلمان منتشر شد. ۲۳ اسفند ۸۵، فرانتس یوزف یونگ، وزیر دفاع وقت آلمان در پاسخ به پرسش از حضور علیرضا عسگری در آلمان، به جای انکار صریح، پاسخ داد: «درباره این مساله نمی‌توانم چیزی بگویم.»[۱]

۵ اردیبهشت ۸۶ (۲۵ آپریل ۲۰۰۷)، چند تن از دوستان علیرضا عسگری و مقامات سابق جمهوری‌اسلامی در گفتگو با فایننشال تایمز، پناهندگی علیرضا عسگری را تائید کردند.

در همان زمان، شان مک‌کورمک، سخنگوی وقت وزارت خارجه، در پاسخ به این‌که آیا حضور علیرضا عسگری را در ایالات متحده انکار می‌کند؟ پاسخ داد: «نمی‌توانم چیزی به شما بگویم.»[۱]

 
علیرضا عسگری و حسن نصرالله

در کتاب «جاسوس خوب: زندگی و مرگ رابرت ایمز» که سال ۲۰۱۴ منتشر شد به نقل از ۴۰ منبع اطلاعاتی گفته شده به علیرضا عسگری در ازای ارائه اطلاعات درباره برنامه هسته‌ای ایران، پناهندگی آمریکا داده شد. کای برد نویسنده این کتاب می‌گوید یکی از مقامات دولت بوش درباره تصمیم بوش برای دادن پناهندگی به علیرضا عسگری در سال ۲۰۰۷ گفته است: «در سطح اطلاعات غیر طبقه‌بندی‌ شده نمی‌توانم در این باره توضیح بیشتری بدهم.»[۱]

آقای برد در این کتاب می‌نویسد «تصمیم اعطای پناهندگی سیاسی به عسگری برمبنای قانون ۱۱۰ عمومی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (که آن را از اجرای روال معمول اداری و قانونی در موارد خاص و محرمانه معاف می‌کند) احتمالا با مخالفت ماموران کهنه کار CIA، که از نقش احتمالی او در قتل رابرت آیمز آگاه بودند، روبرو شد.»

نویسنده کتاب که پدرش یک دیپلمات آمریکایی بود و بخشی از دوران جوانی‌اش را در خاورمیانه سپری کرده است، در ادامه می‌نویسد: «اما آنطور که گزارش‌ها حاکی است نظر سازمان و آن مسئولان ارشد توسط شورای امنیت ملی دولت جرج بوش رد می‌شود» و سپس نتیجه می‌گیرد «اعطای پناهندگی به فردی با پیشینه عسگری، یک تصمیم سیاسی بود که تنها می‌توانست در کاخ سفید اتخاذ شده باشد.»[۵]

تایمز آنلاین نوشت: گفته می‌شود عسگری به همراه خود اسنادی از ارتباط ایران با تروریست‌های خاورمیانه به همراه دارد اما درباره داشتن اطلاعات سری از برنامه‌های هسته‌ای این کشور تردید وجود دارد.[۲]


زیبا احمدی همسر (همسری که در ایران است) او می‌گوید:  تا روز هشتم دسامبر (جمعه) با وی در تماس بودیم ولی شنبه این تماس قطع شد و تلفن همراهش خاموش بود که مشکوک شدیم. گزارشی حاکی از آن است عسگری در ترکیه قصد دیدار با یک دلال اروپایی اسلحه را داشته است. همسر علیرضا عسگری در این مورد می‌گوید که همسرش که پدر پنج فرزند است به ترکیه پناهنده نشده است و شواهد نشان می‌دهد که او ربوده شده است. او همچنین اعلام کرد که همسرش به خاطر تجارت روغن زیتون به سوریه سفر کرده است. برخی رسانه ها نیز وی را عهده دار معاونت ریاست شرکت هواپیمایی ماهان نیز اعلام کرده بودند. گزارش‌ها نشان می‌دهد که دو فرد دیگر اتاقی را در «هتل سیلان ترکیه» به مدت سه شب برای او رزرو کردند ولی پس از رسیدن عسگری به ترکیه او به هتل ارزان قیمت «جیران» رفت. لونت بیلمن سخنگوی وزارت امور خارجه ترکیه می گوید که: «مقامات ایران درحالیکه در پنجم دیماه ۱۳۸۵ ناپدید شدن این مقام سابق نظامی خود را به اینترپل گزارش داده بودند، ما را در ۱۵ بهمن ۱۳۸۵یعنی تقریبا دو ماه بعدتر، از این حادثه مطلع ساختند.»

ضربات عسگری به جمهوری اسلامی

  • افشای ساختار و فعالیت‌های حزب‌الله لبنان
  • افشای فعالیت‌های هسته‌ای و معرفی فخری‌زاده به عنوان عنصر کلیدی این فعالیت‌ها

در کتاب «جاسوس خوب: زندگی و مرگ رابرت ایمز» که سال ۲۰۱۴ منتشر شد به نقل از ۴۰ منبع اطلاعاتی گفته شده به علیرضا عسگری در ازای ارائه اطلاعات درباره برنامه هسته‌ای ایران، پناهندگی آمریکا داده شد. کای برد نویسنده این کتاب می‌گوید یکی از مقامات دولت بوش درباره تصمیم بوش برای دادن پناهندگی به علیرضا عسگری در سال ۲۰۰۷ گفته است: «در سطح اطلاعات غیر طبقه‌بندی‌ شده نمی‌توانم در این باره توضیح بیشتری بدهم.»

  • افشای منجر به سرقت اطلاعات هسته‌ای از سوله‌ی تورقوزآباد
  • افشای ترددات عماد مغنیه
  • بمباران به راکتور هسته‌ای ایران در سوریه که بیش از یک میلیارد دلار هزینه برپایی آن توسط کره‌شمالی بود.

نیمه‌شب ۱۵ شهریور ۱۳۸۶ (۶ سپتامبر ۲۰۰۷) اسکادران ۶۹ نیروی هوایی ارتش اسرائیل، مجتمعی نظامی را در دیرالزور سوریه بمباران و منهدم کرد. ۷ ماه بعد آمریکا اعلام کرد که مجتمع بمباران‌شده یک سایت هسته‌ای با اهداف نظامی بود. چهار سال بعد هم آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تائید کرد، آن‌چه اسرائیل در سال ۲۰۰۷ نابود کرد یک رآکتور هسته‌ای بود.

۲ فروردین ۸۸ (۲۲ مارس ۲۰۰۹)، هانس روئله، رئیس سابق ستاد برنامه‌ریزی وزارت دفاع آلمان و فرمانده پیشین مقر ناتو در این کشور تائید کرد اطلاعاتی که علیرضا عسگری در مورد پروژه‌ هسته‌ای سوریه در دیرالزور داد منجر به شناسایی آن و حمله اسرائیل در سپتامبر ۲۰۰۷ به راکتور الکبار در این سایت هسته‌ای و نابودی آن شد. بنا بر این گزارش، هیچ کس در جامعه اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل تا آن زمان در مورد آن سایت هسته‌ای چیزی نشنیده بودند: «مورد اخیر بسیار شرم‌آورتر بود زیرا دولت اسرائیل همیشه ادعا کرده بود چیزی در سوریه وجود ندارد که آن‌ها ندانند.»[۱]

علیرضا عسگری در مواردی هم نقش بازدارنده در حملات قریب‌الوقوع به جمهوری اسلامی داشته است. از جمله تاثیری که عملکرد وی در آمریکا مبنی بر غیر نظامی بودن فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی منجر به ارائه گزارش ارزیابی اطلاعاتی ۲۰۰۷ در آمریکا شد که نتیجه‌ی آن کنار گذاشته شدن طرح‌های تهاجم به تاسیسات تظامی و هسته‌ای جمهوری اسلامی بود.در کتابی که مرکز مطالعات اطلاعاتی سیا درباره نتایج و اهمیت ارزیابی اطلاعاتی ۲۰۰۷ منتشر کرد، گفته شد منتقدان این ارزیابی می‌گفتند قضاوت ارائه‌شده در آن، هرگونه استدلال برای اقدام نظامی علیه ایران را تضعیف می‌کند.

یکی از منابع اطلاعاتی، تائید کرد که در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷، در محافل سیاسی واشنگتن، این تصور که آمریکا برنامه‌ای برای حمله به ایران دارد، بسیار جدی گرفته می‌شد: «آن زمان، روزی نبود که از من درباره برنامه آمریکا برای حمله به ایران نپرسند، همه فکر می‌کردند برنامه‌ای تهیه شده و این حمله قریب‌الوقوع است، اما ارزیابی سال ۲۰۰۷ که ابتدای دسامبر منتشر شد مثل آب سردی بود که بر آتش ریختند، عملا همه تصورات درباره احتمال حمله به ایران رنگ باخت و اگر برنامه‌ای هم واقعا تهیه شده بود، عملا کنار گذاشته شد.»[۱]

انعکاسات ناپدید شدن علیرضا عسگری

سخنان احمدی‌مقدم در باره علیرضا عسگری

آذرماه ۱۳۹۱ سرتیپ اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده پلیس ایران مطرح کرد که: علیرضا عسگری، قبل از ناپدید شدن در ترکیه، ۱۵ ماه در داخل ایران زندانی بوده است. وی عسگری را فردی توصیف کرد که در تشکیل حزب‌الله لبنان به عنوان یک حزب کامل با تمام ارکان نظامی، اطلاعاتی، فرهنگی و سیاسی نقش مهمی داشته است. احمدی مقدم همچنین با اشاره به اینکه از طریق علی اکبر ناطق نوری، رئیس بارزسی ویژه دفتر رهبر جمهوری اسلامی خواستار رسیدگی به پرونده عسگری شده، گفته که اتهاماتی متوجه عسگری بود که در نهایت اثبات نشد و برای وی قرار مجرمیت هم صادر نشد.

احمدی مقدم همچنین با گلایه از مسئولان دولتی و امنیتی گفت: "این ظلم است که می‌گویند او پناهنده شده و خداوند از آدمی که این کار را کرد، نگذرد. علیرضا عسگری یک روز قبل از سفر به سوریه به دفتر من آمد و خیلی خوشحال بود. او گفت شاید دیگر همدیگر را نبینیم. من آمده‌ام اینجا تا حرف‌هایی را به شما بزنم که بعداً آن را پیگیری کنید. به یک مناسبتی به همراه فردی با یک گروه سیاسی نشستی داشت و وقتی نزد من آمد، گفت این افراد نیت شومی دارند که باید بعداً آن را به دیگران منتقل کنیم. حال کسی که یک روز قبل از سفر بیاید و اطلاعات دقیقی از خیانت یک گروه بدهد چه طور می‌تواند پناهنده شود؟"

 
سخنرانی احمدی مقدم در ششمین سال فرار علیرضا عسگری

وی همچنین خبر داد که شورای عالی امنیت ملی و نهادهای امنیتی کشور اذعان دارند که عسگری ربوده شده ولی برخی افراد هستند که به گفته فرمانده پلیس ایران بی‌انصاف هستند، در این زمینه تشکیک ایجاد می‌کنند.[۶]

مرضیه افخم سخنگوی وزارت خارجه ایران

در تازه‌ترین واکنش، مرضیه افخم سخنگوی وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد ایران همچنان در حال مکاتبه درباره سرنوشت علیرضا عسگری با سازمان ملل و سازمان جهانی صلیب سرخ است، رویه ای که در طول ۹ سال گذشته جاری بوده است.[۷]

عسگری می‌دانست که دیگر قرار نیست به کشور برگردد و با برنامه می‌خواست باقی زندگی‌اش را با یک هویت تازه بگذراند و آن‌چنان که در ادبیات سیاسی و حقوقی آمریکا رایج است او از این به بعد «مستر جان دوو» که نامی برای افراد با هویت ناشناس است قصد زندگی مخفی در آمریکا را داشت.[۸]

هفته‌نامه ساندی تایمز

هفته نامه بریتانیایی ساندی تایمز نوشت: علیرضا عسگری از حدود ۴ سال قبل توسط یک افسر اطلاعاتی غربی در خلال یک سفر تجاری به خارج (احتمالا تایلند) استخدام شد و بدین ترتیب از سال ۲۰۰۳ برای برخی کشورهای غربی جاسوسی می‌کرده است. بنابر این گزارش، برنامه فرار وی از طریق دمشق نیز به کمک غربی‌ها پس از آن ترتیب داده شده که جاسوسی وی در حال لو رفتن بوده است. به ادعای این نشریه حداقل ۱۰ عضو خانواده عسگری، نیز از ایران خارج شده‌اند. اما درحالی که خانواده عسگری در تهران اعلام کرده‌اند که "ما در ایران هستیم و جایی نرفته‌ایم"، برخی رسانه های غربی این گفته‌ها را متعلق به اعضای خانواده "دوم" عسگری دانسته‌اند که در ایران به سر می‌برند. رسانه‌های غربی گفته‌اند که علیرضا عسگری دارای دو همسر به نام‌های زیبا احمدی و زهرا عبدالله‌پور است.[۴]

پاسدار علی فضلی

در آخرین اظهارنظر درباره عسگری، سرتیپ پاسدار علی فضلی، جانشین هماهنگ‌کننده سپاه ۷ مهر ۱۴۰۲ در صحبت‌هایی به مناسبت سالگرد آغاز جنگ ایران و عراق، دوبار به علیرضا عسگری اشاره کرد، یک بار او را «مرحوم عسگری» خواند و یک بار دیگر در اشاره به او گفت: «حاج‌رضا عسگری که انشاالله زنده باشد و به دامن اسلام بازگردد.»[۱]

رمضان شریف سخنگوی سپاه پاسداران

رمضان شریف، سخنگو و مسئول روابط عمومی کل سپاه پاسداران، روز سه شنبه ۲۱ خرداد۱۳۹۸، اخبار منتشر شده درباره «دستگیری چند تن از سرداران» و «فرار فرماندهان سپاه» از ایران را «شایعه» خواند، تکذیب کرد و گفت: «دشمنان» بعد از اقدام آمریکا در قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمان‌های تروریستی  اقدام به انتشار «اکاذیب مشمئزکننده‌ای مانند فرار از کشور و یا دستگیری چند تن از سرداران سپاه از جمله سرداران نصیری، ربیعی، تولایی» و برخی فرماندهان دیگر این نیرو کردند.

سخنگوی سپاه در ادامه گفت که «فرماندهان» و «سردارانی» که خبر فرار یا دستگیری آنها منتشر شده است «از نیروهای مخلص و فعال سپاه بوده و در جایگاهی جدید در سپاه فعال و با جدیت به ایفای مأموریت‌ها و مسئولیت‌های محوله، اشتغال به خدمت دارند و حتی اخباری از حضور آنان در محافل منتشر شده است». [۹]

برخی منابع نیز مدعی پناهندگی او به امریکا به دلیل اختلاف داشتن با مقاماتی در تهران شدند. هاآرتص به همراه الشرق الاوسط مدعی شدند که وی به آمریکا پناهنده شده است. روزنامه الشرق الاوسط به نقل از منابعی ناشناس مدعی شد که علیرضا عسگری در استانبول به سفارت آمریکا مراجعه کرده و درخواست پناهندگی کرده است. روزنامه واشنگتن پست نیز به نقل از یک مقام بلندپایه آمریکا گزارش داده است که «عسگری پس از ترک ایران به طور داوطلبانه با آژانس های اطلاعاتی غرب همکاری می‌کند و اطلاعاتی را نیز درباره شبه نظامیان حزب‌الله در لبنان و روابط ایران با آن گروه، ارائه کرده است».[۸]

با این حال همسر او ادعای پناهندگی آقای عسگری را شایعه و دروغ خوانده و به خبرنگاران گفته است که آقای عسگری با ایران مشکلی نداشته که بخواهد پناهنده شود.

منابع