کاربر:بخشایشی/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
مریم رجوی (زاده ۱۳ آذر ۱۳۳۲ خورشیدی در تهران) با نام خانوادگی مریم عضدانلو، یک زن مبارز ایرانی است که رهبری مبارزه علیه حکومت ولایت فقیه در ایران و هدایت یک جنش سراسری زنان را بر عهده دارد. مریم رجوی درسال ۱۳۵۶ به عضويت سازمان مجاهدین خلق ایران درآمد. مريم رجوی تا سال ۱۳۵۷به عنوان يكي از مسئولان جنبش دانشجوييِ وابسته به مجاهدين، عليه رژيم شاه فعاليت كرد. او پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در جریان اولین انتخابات مجلس شورا در سال ۱۳۵۸ از سوی مجاهدین خلق ایران به‌عنوان یکی از کاندیداهای مجاهدین برای نمایندگی مردم تهران در مجلس شورا معرفی شد. مریم رجوی از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ از مسئولان بخش اجتماعي سازمان مجاهدين خلق ايران بود. با شروع سرکوب رسمی مجاهدین توسط ارگان‌های نظامی حکومت روح الله خمینی، مریم رجوی به زندگی مخفی روی آورد و سپس از ایران خارج شد و به‌عنوان پناهنده سیاسی در فرانسه به مبارزات خود علیه حکومت ایران ادامه داد.                                  
== قتل عام ۱۰ شهریور در اشرف ==
قتل عام ۱۰ شهریور در اشرف به واقعه‌ای گفته می‌شود که طی آن قرارگاه اشرف متعلق به اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران همراه با ۱۰۰تن از ساکنین آن، در روز ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ برابر با اول سپتامبر ۲۰۱۳ هدف یک تهاجم مسلحانهٴ مرگبار قرار گرفت که طی آن ۵۲تن از مجاهدان به‌قتل رسیدند، ۷تن به گروگان گرفته شدند و میلیونها دلار از داراییهای ساکنان با بیش از ۲۰۰ انفجار تخریب گردید. تعداد ۴۸ نفر از ساکنین از این حمله مرگبار جان سالم به‌در بردند. بر اساس آنچه که ساکنان اشرف از جریان حمله عکسبرداری و فیلمبرداری کرده‌اند، نیروهای مهاجم مسلح به سلاحهای ویژه بوده و به خوبی آموزش دیده و برای این عملیات آمادگیهایی زیادی کسب کرده بودند. بطوری که در تیم‌های چندنفره و ملبس به یونیفرم با پیراهن سبز، جلیقه و شلوار مشکی و کلاه سفید و ماسک سیاه، همراه با تفنگ ای کی ۴۷، حامل صدا خفه‌کن بودند. آنها در ساعت ۵و ۱۵دقیقة بامداد ۱۰شهریور به‌طور هم‌زمان از چندین نقطه اقدام به تهاجم به درون قرارگاه اشرف کردند که توسط نیروهای متعدد عراقی از آن حفاظت می‌شد. مهاجمین هم‌چنین حامل مواد منفجرهٴ پلاستیکی و انواع نارنجکهای دستی جهت انهدام خودروها، کانتینرها، تانکرهای آب و… بودند. به گفته مجاهدین خلق و بنا بر برخی گزارشات نیروهای امنیتی عراق، این تهاجم توسط نیروهای زبده نوری مالکی، نخست وزیر وقت عراق، به نام «لشکر طلایی» که به «لشکر کثیف» موسوم است، صورت گرفت. خبرگزاری رویترز در همین روز در اول سپتامبر ۲۰۱۳ به‌نقل از «دو منبع امنیتی عراقی» گزارش کرد: «ارتش و نیروهای مخصوص عراق بر روی ساکنان آتش گشودند». همچنین شبکه تلویزیونی سی.ان.ان ۱۰شهریور (اول سپتامبر) نیز به‌نقل از «دو تن از مقامات وزارت کشور عراق» گفت: «بعد از چندین دور شلیک خمپاره، نیروهای امنیتی به کمپ اشرف حمله کردند. این مقامات گفتند در این حمله تلفاتی بوده ولی جزئیات بیشتری نمی‌توانند بدهند. روزنامه نیویورک تایمز در تاریخ ۱۴شهریور (۴سپتامبر ۲۰۱۳) نیز نوشت: نیروهای امنیتی عراق که با صرف میلیاردها دلار توسط دولت آمریکا آموزش گرفتند، به‌خاطر تهاجم مرگبار سه‌شنبه به کمپ اشرف مورد انتقاد شدید سازمان ملل قرار گرفتند». ۵۲ تن از اعضای سازمان مجاهدین که با دستان بسته به‌صورت جمعی در سحرگاه ۱۰شهریور ۱۳۹۲ به‌قتل رسیدند، همراه با ۷مجاهد گروگان گرفته شده، از میان ۱۰۰مجاهدی بودند که طبق کنوانسیون چهارم ژنو افراد حفاظت‌شده بودند و بر اساس توافق چهارجانبه بین دولت آمریکا، دولت عراق، ملل‌متحد و سازمان مجاهدین در روز ۲۷مرداد ۱۳۹۱به‌منظور حفظ اموال ساکنان اشرف، بدون محدودیت زمانی برای حفاظت از اموال در اشرف باقی مانده بودند و مسئولیت حفاظت از آنها را دولت وقت عراق به نخست‌وزیری نوری مالکی طبق همین توافق چهارجانبه برعهده گرفته بود.


مریم رجوی در سال ۱۳۶۳ از سوی سازمان مجاهدین خلق ایران در موضع همردیف مسئول اول سازمان مجاهدین خلق قرار گرفت. در همین زمان مریم رجوی پس از طلاق از همسر خود، مهدی ابریشمچی، از اعضای با سابقه سازمان مجاهدین خلق، در سال ۱۳۶۴ با مسعود رجوی ازدواج کرد. همردیفی و به دنبال آن، مسأله طلاق و ازدواج، موضوع یک تحول درونی در سازمان مجاهدین خلق قرار گرفت که مجاهدین از آن به عنوان انقلاب ایدئولوژیک نام می‌برند.                                 
=== پیشینه ===
 
در سال ۱۳۶۶ با تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران، مریم رجوی مسئولیت جانشینی فرمانده کل ارتش آزادیبخش ملی را عهده‌دار شد و در مرداد سال ۱۳۶۷ در عملیات «فروغ جاویدان» فرمان پیشروی به داخل خاک ایران و فرمان آتش علیه نیروهای نظامی حکومت ایران را به ارتش آزادیبخش ملی صادر کرد. در این عملیات، ارتش آزادیبخش توانست از مرز ایران و عراق تا دروازه‌های شهر کرمانشاه پیشروی کند. بعد از این حمله، مریم رجوی تصمیم به دگرگونی در ارتش آزادیبخش گرفت و توانست ظرف ۴ سال ارتش آزادیبخش ملی ایران را از یک نیروی پیاده نظام به یک ارتش زرهی ـ مکانیزه تغییر دهد.                                  
 
مریم رجوی در سال ۱۳۶۸ پس از اینکه از سوی مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت ایران، در موضع مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران قرار گرفت، همزمان با ایجاد تحولات اساسی در ارتش آزادیبخش ملی که این ارتش را مکانیزه و به یک ارتش زرهی تبدیل نمود، تصمیم به تحول و پالایش در اذهان اعضای این ارتش گرفت که به گفته اعضای مجاهدین، به درک ژرف‌تر آنان از مقوله مبارزه و فداکاری در راه آزادی مردم، منتهی شد. طبق با این انقلاب درونی، هر عضو متأهل سازمان آگاهانه و آزادانه از همسر خود جدا شد و اعضای مجرد هم اذهان خود را از مسأله ازدواج رها ساختند، تا فارغ از هر نوع وابستگی، با عشق به آنچه که مجاهدین به آن «آرمان بزرگ آزادی مردم ایران» می‌گویند، همه نیروی خود را صرف مبارزه تمام عیار با حکومت ولایت فقیه ایران کنند. تحولی که به گفته مجاهدین، آزمایش صداقت و خلوص انقلاب تک تک اعضا را طی سه دهه به منصه ظهور رساند و مجاهدین ماندگاری‌شان را در زیر شدیدترین ضربات حکومت، از بهترین نشانه‌های صحت و درستی این انقلاب درونی می‌دانند. به این ترتیب، به گفته مجاهدین، در این سال مریم رجوی انقلاب ایدئولوژیک درونی را که از این پیشتر در سال ۱۳۶۴ در مجاهدین شروع شده بود، به یک مدار بالاتر ارتقاء داد و آن را به تمام سطوح سازمان مجاهدین و اعضای ارتش آزادیبخش تعمیم و گسترش داد و بانی یک انقلاب درونی سراسری شد که مجاهدین از آن به‌مثابه پاکیزه و خالص کردن صفوف خود از هر نوع وابستگی محدود کننده در جهت مبارزه تمام عیار با حکومت ایران، یاد می‌کنند.                                 
 
در سال ۱۳۷۲ شورای ملی مقاومت ایران که ائتلافی فراگیر از سازمان‌ها و شخصیت‌های اپوزیسیون ایران است در اجلاس سالانه خود، مریم رجوی را به‌عنوان رئیس‌جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران برگزید و او از مناصب خود در سازمان مجاهدین خلق و ارتش آزادیبخش ملی ایران استعفا داد.                                 
 
در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ برابر با ۲۷ خرداد ۱۳۸۲ در یک یورش ناگهانی توسط ۱۳۸۰ نفر از نیروهای پلیس فرانسه به مقر شورای ملی مقاومت ایران در اورسورآواز، مریم رجوی از سوی دولت فرانسه به اتهام تروریسم دستگیر و همراه با ۱۶۵ نفر از مسئولین مقاومت ایران و پناهندگان ایرانی،‌ در بازداشتگاهی در پاریس زندانی شد. او ۱۷ روز بعد در ۳ ژوئیه ۲۰۰۳ از زندان آزاد شد. یک دهه بعد در ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۴ قاضی تحقیق ضد تروریسم دادسرای پاریس با صدور دستور منع تعقیب در پرونده ۱۷ ژوئن که با اتهام تروریسم و تأمین مالی تروریسم شروع شده و در قدم‌های بعد در فقدان هرگونه سند در مورد تروریسم به اتهام‌های مالی مانند پولشویی و تقلب تبدیل شده بود، با تصریح بر اینکه هیچ دلیلی برای اتهام‌های مالی و هیچ نشانه‌ای مبنی بر پولشویی، تقلب، جعل و… در این پرونده دیده نمی‌شود، پرونده ۱۷ ژوئن را که از ۱۱ سال پیش علیه مریم رجوی، [[مجاهدین خلق ایران]] و شورای ملی مقاومت ایران گشوده شده بود، برای همیشه مختومه اعلام کرد.                                 
 
مریم رجوی بعد از خروج از زندان طی چند سال یک کارزار گسترده و همه‌جانبه را برای خروج نام سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران از لیست سازمان‌های تروریستی در آمریکا و اروپا هدایت کرد که در نهایت منجر به حذف نام سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران از همه لیست‌های تروریستی گردید.                                 
 
مریم رجوی برای اولین بار پس از گذشت ۲۹ سال از آنچه که مجاهدین از آن به عنوان قتل عام ۳۰ هزار زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷ توسط حکومت ایران، یاد می‌کنند، یک جنبش جهانی به نام جنبش دادخواهی خون قتل عام شدگان سال ۶۷ ایجاد کرد که به طرح مجدد این موضوع در میان نسل جوان جامعه ایران و تصویب قطعنامه دو حزبی ‌شمارهٴ ۱۸۸کنگرهٴ آمریکا در محکومیت قتل‌عام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷ منجر شد.                                 
 
مریم رجوی هر ساله گردهمایی و کنوانسیون ایرانیان را در پاریس برگزار می‌کند که به گفته وی برای متحد کردن صفوف مردم در مبارزه علیه حکومت ایران می‌باشد. اولین گردهمایی بزرگ ایرانیان پس از واقعه ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ در اولین سالگرد این حمله در ژوئن ۲۰۰۴ (خرداد ۱۳۸۳) برگزار شد و تا امروز این گردهمایی هر ساله در سالگرد حمله ۱۷ ژوئن در پاریس برگزار می‌گردد. به گزارش رسانه‌ها و خبرگزاری‌های بین‌المللی در این گردهمایی‌ها بیش از صد هزار نفر شرکت می‌کنند. آخرین گردهمایی در روز ۳۰ ژوئن ۲۰۱۸ برابر با ۹ تیر ۱۳۹۷ بنا به گزارش روزنامه واشینگتن تایمز با حضور بیش از یکصد هزار پناهنده ایرانی و با شرکت شماری از شخصیت‌های برجسته سیاسی در ویلپنت پاریس برگزار شد <ref>سایت مجاهد- برخی انعکاسات از گردهمایی بزرگ مقاومت در پاریس</ref> و طی آن مریم رجوی از عزم خود برای سرنگونی حکومت ایران سخن گفت.                                 
 
مریم رجوی در حال حاضر رئیس‌جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران است. او در طول سالها مسئوليتش در شوراي ملي مقاومت ايران، هدايت كارزارهاي بين المللي عليه حکومت ولايت فقيه را بر عهده داشته است. خروج نام سازمان مجاهدين خلق ايران از ليست تروريستي، بسته شدن پرونده حمله ۱۷ ژوئن و تأمين حفاظت و انتقال مجاهدين به خارج از عراق، از جمله اين كارزارهاست. مریم رجوی از همسر سابقش مهدی ابریشمچی یک دختر دارد که نامش اشرف است و در حال حاضر از اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق می‌باشد.                                 
 
== زندگینامه مریم رجوی ==
 
=== خانواده مریم رجوی ===
مریم رجوی سومین فرزند از یک خانواده هفت نفره با دو خواهر و دو برادر است. یکی از برادران مریم رجوی به‌نام محمود عضدانلو، از اعضای باسابقه سازمان مجاهدین خلق، در دوران حکومت سلطنتی شاه یک زندانی‌ سیاسی بود. او در سال ۱۳۵۲ توسط مأموران ساواک به جرم مبارزه علیه حکومت شاه دستگیر و زندانی شد. خواهر بزرگتر مریم رجوی به نام نرگس که او نیز علیه حکومت شاه مبارزه می‌کرد در سال ۱۳۵۴ به‌دست مأموران ساواک شاه تیرباران شد. خواهر کوچکتر مریم رجوی به‌نام معصومه، دانشجوی مهندسی به مبارزه با حکومت کنونی ولایت فقیه برخاست. معصومه عضدانلو روز ۱۳ فروردین ۱۳۶۱ در حمله مأموران سپاه پاسداران به‌محلی که وی و همسرش، مسعود ایزدخواه، در آنجا مستقر بودند، دستگیر گردید. درجریان این حمله، همسرش، مسعود ایزدخواه، به‌قتل رسید و معصومه عضدانلو به‌دلیل اصابت ۴ گلوله به‌ناحیه فک و دست بیهوش شد و توسط مأموران سپاه پاسداران در زندان اوین زندانی شد. بنا به گفته یاران و هم‌بندان وی، با ورود معصومه عضدانلو به زندان اوین، بازجویان زندان تحت ریاست اسدالله لاجوردی، دادستان وقت تهران، شکنجه را بر روی او آغاز کردند. این در شرایطی بود که معصومه که باردار و به‌شدت مجروح بود گلوله‌ای که در ناحیه گردن و نزدیک نخاع او باقی مانده بود، وی را بسختی آزار می‌داد. به‌گفته یارای وی در زندان، بر اثر شدت شکنجه بر روی معصومه عضدانلو جنین چند ماهه وی سقط شد و او پس از ۶ ماه توسط حکومت روح‌الله خمینی اعدام گردید. <ref>سایت مجاهد- به بچه‌ها بگوئید سینه معصومه تا آخر راز‌دار بود</ref>   
 
=== کودکی مریم رجوی ===
مريم رجوی در سال ۱۳۳۲ درجنوب شهر تهران در محلة وزیر نظام، کوچة شهاب الدوله پلاک ۱۸ متولد شد. خانواده او به‌لحاظ سطح زندگی از قشر متوسط محسوب می‌شدند. مریم رجوی دوران تحصیلات ابتدايي را در تهران در دبستان دخترانه طوبی گذراند. ده ساله بود که از پنجرة خانه برای اولین بار شاهد شلیک نیروهای گارد شاهنشاهی به روی مردم معترض و سرکوب تظاهرات ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ توسط حکومت شاه بود. این صحنه در ذهن او نقش بست و ۷ سال بعد این موضوع از جمله انگیزه‌هایی شد که او را به صحنه سیاست و مبارزه کشاند.
 
=== نوجوانی مریم رجوی ===
مریم رجوی پس از گذراندن دوره دبستان در ادامه به دبیرستان مشهور هدف در تهران رفت و تحصیلات متوسطه را در این مدرسه به اتمام رساند. مریم رجوی در سال ۱۳۴۹ در حالیکه دانش‌آموز كلاس چهارم دبيرستان بود، از طریق برادرش، محمود عضدانلو، با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد. این آشنایی توأم با پیشینه‌ای از انگیزه‌های شخصی وی برای مبارزه با ظلم که از تجربه‌های روزمره او در محیط جامعه حاصل شده بود، شرایطی فراهم آورد تا وی هر چه بیشتر به سیاست روی آورد و به مبارزه با ظلم و ستم برخیزد. مریم رجوی از دوره نوجوانی و جوانی با درد و رنج مردم و ستمی که از دید او از جانب حکومت شاه به آنها می‌شد، آشنا شد و همین آشنایی، انگیزه‌‌ای برای ورود او به سیاست شد در جوانی شد و در قدم بعد به سازمان مجاهدین خلق ایران پیوست و یک زندگی مبارزاتی را برگزید. 
 
=== جوانی مریم رجوی ===
مریم رجوی در زمانی که فرهنگ و مناسبات جامعه و روابط حکومتی هنوز فرصت محدودی برای طی مدارج دانشگاهی برای زنان قائل بود، تصمیم به طی تحصیلات عالیه در سطح کارشناسی گرفت و در این راستا وارد دانشگاه صنعتي شريف شد و در رشته مهندسی متالوژي از اين دانشگاه فارغ التحصيل گشت. مریم رجوی با ورود به دانشگاه صنعتی شریف،‌ فعالیت سیاسی خود علیه حکومت شاه را گسترش داد. محیط دانشجویی در زمان حکومت سلطنتی در دهه پنجاه از جهت اعتراضات و اعتصابات دانشجویی مشهور و زبانزد بود. مریم رجوی در همین محیط توانست با دختران مبارز که مخالف رژیم شاه بودند، یک گروه تشکیل دهد. کار این گروه جمع‌آوری اخبار رادیوهای حامی انقلاب مردم ایران و انتشار آنها بود.   
 
== عضویت مریم رجوی در سازمان مجاهدین خلق ==
مریم رجوی پس از ورود به دانشگاه از طریق برادرش محمود، رهنمودهای سازمان را در زمینة کوهنوردی، شهرگردی، کارگری در کارخانجات که بخشی از پروسة ورود به مبارزة حرفه‌یی بود به کار می‌بست و همزمان با بهره‌گیری از کتاب‌های سازمانی که به صورت مخفی از سوی سازمان مجاهدین چاپ و منتشر می‌شد، دانش تئوریک خود را ارتقا می‌‌داد. مریم رجوی در دوره تحصیل در دانشگاه صنعتی شریف در تمرکز و سازماندهي دختران دانشجو در فعاليت‌هاي كوهنوردي، ورزش، مطالعات سياسي، اعتصابات و بيرون كشيدن آنها از جريان‌هاي انحرافي چپ‌نما و راست و هدايت آنها در خطوط مجاهدين، نقش خود را ايفا كرد. مریم رجوی بعد از دستگیری برادرش، محمود عضدانلو، در سال ۱۳۵۲ مجددا از کانال دیگری با سازمان مجاهدین خلق در ارتباط قرار گرفت و از آن تاریخ به عنوان یک کانال ارتباطی فعال بین داخل و خارج زندان به فعالیت خود ادامه داد. او در این ایام به خانواده‌هاي زندانيان سياسي كه از حکومت شاه آسیب دیده بودند كمك مادي و معنوي می‌رساند. مریم رجوی در آن سال‌ها با مجاهدين شهييد عليرضا الفت و حسن نصير زاده رابطه فعال سياسي – صنفي داشت. علاوه بر اين درجريان ملاقات با برادرش توانسته بود رابطه نزديكي با خانواده‌هاي شهداي مجاهدين و ساير زندانيان سياسي برقرار كند. <ref name=":0">نشریه مجاهد- شماره ۲۶- با سوابق انقلابی کاندیداهای مجاهدین خلق ایران آشنا شویم</ref> مریم رجوی سرانجام پس از احراز صلاحیت‌های مکفی برای ورود به سازمان، در سال ۱۳۵۶ به عضویت سازمان مجاهدین خلق ایران درآمد. 
 
=== مریم رجوی در ضربه اپورتونیستی ۵۴ ===
درسال ۱۳۵۴سازمان مجاهدین خلق با تغییر ایدئولوژی تعدادی از اعضای خود از اسلام به مارکسیسم مواجه شد. اعضایی که تغییر ایدئولوژی داده بودند، در ادامه این روند به ترور و قتل اعضایی که همچنان بر ایدئولوژی بنیانگذاران سازمان یعنی به ایدئولوژی اسلام تأکید و پافشاری می‌کردند، مبادرت ورزیدند. ترور مجید شریف واقفی، از اعضای وفادار به ایدئولوژی اسلام و سوزاندن جسد او برای جلوگیری از شناسایی آن توسط ساواک شاه، از جمله اعمالی بود که اعضای تغییر ایدئولوژی داده مرتکب آن شدند. اعضای قدیمی‌‌تر سازمان به رهبری مسعود رجوی که همگی در زندان بوده و به ایدئولوژی اسلام وفادار بودند، از این جریان به عنوان یک جریان فرصت‌طلبانه خائنانه نام بردند و به آن نام «ضربه و کودتای اپورتونیستی» اطلاق کردند و افراد این گروه را «اپورتونیست چپ‌نما» نامیدند. در چنین فضایی مريم رجوی که هنوز به عضویت رسمی سازمان مجاهدین خلق درنیامده بود، عليرغم كوشش‌هاي بسیار اپورتونيست‌ها كه از كانال هاي مختلف براي جذب او تلاش می‌کردند، به‌سوی این جریان کشیده نشد و بر موضع خود در برابر آنان پافشاری کرد. او جزء آن دسته از افراد معدودي بود كه در اثر ضربه جريان اپوتونيستي به مواضع انحرافي دچار نشد و از سوی دیگر در دافعه از این جریان، هیچگاه به تفكرات ارتجاعی و استنباطات راستگرايانه گرايش پيدا نكرد. اعضای وفادار به سازمان مجاهدین تأسیس شده توسط بنیانگذاران، با هدایت مسعود رجوی در زندان، در آن شرايط در جهت خنثي كردن آثار ضربه اپوتونيستي و شكل گيري انسجام دروني، آموزش‌هاي سياسي ايدئولوژيك را در داخل سازمان آغاز کردند. در آن دوره با وجود شرايط پليسي و طاقت‌فرسای حاكم بر جامعه، سازمان مجاهدین خلق توانست در اثز این آموزش‌ها از يك قوام نسبي برخوردار شود و چون دستاوردهاي ايدئؤلوژيك سازمان نياز به تكثير و گسترش داشت، مريم رجوی دراين زمينه در بیرون از زندان به کمک مجاهدین درون زندان شتافت و به نشر و انتشار جزوات و کتاب‌ها و مواضع مجاهدین پرداخت. <ref name=":0" />
 
=== مریم رجوی پس از عضویت در سازمان مجاهدین ===
پس از عضویت مریم رجوی در سازمان مجاهدین خلق درسال ۱۳۵۶ از آنجا که سازمان مجاهدین هنوز با آثار ضربه آن دسته از اعضا که تغییر ایدئولوژی داده بودند، قرار داشت و به‌لحاظ مادي و معنوي از کمبود امکاناتی مانند خانه و ماشين رنج می‌برد؛ و از آنجا که تور گسترده پليسي حکومت شاه از تحرك سازمان‌ها و نيروهاي مخالف حکومت سلطنتی به مقدار قابل ملاحظه‌اي كاسته بود، مريم رجوی در چنين شرايطی امكانات مادي براي سازمان تهيه کرد و از طرف ديگر با اجراي قرارهایی که باعث رد گم كردن و فرار انقلابيون از چنگال پليس مي‌شد، به سازمان یاری رساند. مريم رجوی به علت ارتباط فعالي كه با دانشجويان داشت درجمع آوري اخبار دانشجويي و انتقال آنها به سازمان نقش عمده‌اي را ايفا كرد و بالعكس خطوط سازمان را در رابطه با محيط‌هاي دانشگاهي پياده نمود. مأموريت سازماني ديگر مریم رجوی درسال ۱۳۵۶ ارتباط گرفتن با گروه‌هايي بود كه بعد از ضربه ۱۳۵۴ شكل گرفته بودند. ارتباط با اين گروه ها به علت فضای عدم اعتمادي كه پس از ضربه و نيز در اثر تبلیغات حکومت شاه بوجود آمده بود، بسيار مشكل بود. با اینحال مريم رجوی با اين گروه‌ها عليرغم مشكلات فراوانش تماس گرفت و در ارائه آخرین آموزش‌ها و خطوط سازمان به آنها تلاش کرد. <ref name=":0" />
 
=== مریم رجوی در انقلاب ضد سلطنتی ۱۳۵۷  ===
مریم رجوی در جریان انقلاب سال ۱۳۵۷ به عنوان یک عضو فعال سازمان مجاهدین خلق ایران طیف وسیعی از دانشجویان را وارد مبارزه علیه حکومت سلطنتی کرد و آنها را در جریان انقلاب ضدسلطنتی سازمان داد. او به دلیل اینکه از سال ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷ مسئول تشکل دانشجویی وابسته به مجاهدین بود، در جریان قیام سال ۱۳۵۷ توانست همراه با شمار دیگری از اعضای سازمان مجاهدین خلق، نخستین تشکل دانشجویی مجاهدین به نام «انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه صنعتی شریف»‌ را تأسیس نماید تا در مدار جدیدی مبارزات دانشجویی را به پیش ببرد. 
 
== مریم رجوی پس از سرنگونی حکومت سلطنتی شاه  ==
 
=== مریم رجوی از مسئولان بخش اجتماعی سازمان مجاهدین ===
بعد از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی در سال ۱۳۵۷ و روی کار آمدن حکومت روح‌الله خمینی، دوران مبارزات سیاسی، علنی و افشاگرانه سازمان مجاهدین با این حکومت شروع شد که مجاهدین از آن به عنوان «فاز سیاسی» نام می‌برند، در این دوره مریم رجوی از مسئولان بخش اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران بود. او همچنین از نخستین مسئولان شاخة دانش‌آموزی و از سازمان دهندگان دختران میلیشیای دانش‌آموزی بود و سرپرستی اردوهای آموزش و سازندگی آنان در روستا را به عهده داشت. مریم رجوی دراين ارودها آنها را طي آموزش و تجربه با دردها ومحنت هاي مردم ستمديده  روستايی آشنا می‌كرد و درعين حال مسئوليت آنها را در تلاش به خاطر رهايي‌شان از زير بار ستم يادآور می‌شد. <ref name=":0" /> آخرین مسئولیت مریم رجوی در بخش اجتماعی، آموزش و سازماندهی نیروهای انجمن‌های محلات تهران بود. پس از کشتار هواداران مجاهدین در شهرهای مختلف ایران توسط دسته‌های چماقدار تحت حمایت حکومت، در تظاهراتی که در ۷ اردیبهشت ۱۳۶۰ در تهران در اعتراض به این کشتار برگزار شد <ref>نشریه مجاهد- شماره ۱۱۸- موج اعتراض گسترده علیه کشتار مجاهدین</ref> و مجاهدین از آن به‌عنوان تظاهرات مادران یاد می‌کنند، مریم رجوی مسئولیت سازماندهی هستة‌ مرکزی این تظاهرات (مادران تهران) را به عهده داشت. همچنین کمتر از دو ماه بعد در تظاهرات بزرگ نیم میلیون نفر از مردم تهران در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، <ref>نشریه مجاهد- شماره ۱۲۷- راهپیمایی بیش از ۵۰۰هزار نفر از مردم قهرمان تهران</ref> مریم رجوی عهده‌دار سازماندهی بخش عمدة نیروهای محلات تهران بود.
 
=== مریم رجوی کاندید مجاهدین برای نمایندگی در مجلس ===
با شروع فعالیت‌های انتخاباتی برای نمایندگی مجلس در حکومت نو بنیاد جمهوری اسلامی، مریم رجوی از سوی مجاهدین خلق برای نخستین انتخابات مجلس شورا در سال ۱۳۵۸ نامزد نمایندگی از حوزه تهران شد. انتخاباتی که در آن به گفته مجاهدین، با تقلب‌های گسترده حکومتی همراه بود و هيچ‌يک از اعضای اپوزيسيون در اثر این تقلبات به مجلس راه نيافتند. <ref>نشریه مجاهد- فوق‌العاده شماره ۹ انتخابات</ref> با اين همه، مریم رجوی بيش از ۲۵۰ هزار رأی را به‌خود اختصاص داد.
 
=== مریم رجوی پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ ===
با سقوط حکومت سلطنتی در روز  ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و روی کار آمدن حکومت مبتنی بر ولایت فقیه از این روز تا روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ بیش از ۷۰ نفر از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق توسط دسته‌‌های چماقدار تحت حمایت دولت و با شلیک مأموران سپاه پاسداران به قتل رسیدند. در اعتراض به این کشتارها و در اعتراض به محدود شدن آزادی‌‌ها و به تعبیر مجاهدین خشک شدن آخرین قطرات آزادی توسط حکومت، سازمان مجاهدین تصمیم به برگزاری یک تظاهرات بزرگ در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ گرفت. به این ترتیب ساعت ۴ بعدازظهر روز شنبه ۳۰خرداد یک راه‌پیمایی بزرگ که به‌طور علنی اعلام نشده بود، در تهران شکل گرفت. جمعیت که طی مدت کوتاهی شمار آن به نیم میلیون نفر رسید از هر سو به سمت تقاطع خیابان مصدق (ولیعصر) و خیابان انقلاب سرازیر شد. به فاصله کمتر از نیم ساعت حوالی میدان ولی‌عصر چماقداران تحت حمایت دولت به جمعیت معترض حمله کردند. اما در مواجهه با جمعیت انبوه، دیگر کاری از دست تیم‌های چماقدار ساخته نبود و روح‌الله خمینی با فرمان شلیک مستقیم به مقابله با این تظاهرات برخاست.     
 
به این ترتیب از فردای ۳۰خرداد ۱۳۶۰ دوران جدیدی شروع شد. نیروهای اپوزیسیون و در رأس آنها مجاهدین خلق، در معرض شدیدترین سرکوب حکومتی قرار گرفتند و مبارزه آنها شکل مخفی و زیرزمینی به خود گرفت. مریم رجوی نیز مانند بقیة کادرها و مسئولان مجاهدین به زندگی مخفی روی آورد و در خانه‌های تیمی مستقر شد. مریم رجوی در این دوران تا چند روز قبل از به‌قتل رسیدن اشرف رجوی (همسر مسعود رجوی) در ۱۹ بهمن ۱۳۶۰ که در تهاجم پاسداران به همراه موسی خیابانی، نفر شماره ۲ سازمان، در تهران کشته شد، با اشرف رجوی در یک پایگاه زندگی می‌کرد. در روز ۱۹ بهمن۶۰ به دنبال قتل موسی خیابانی و اشرف رجوی توسط مأموران سپاه پاسداران، محل استقرار مریم رجوی نیز مورد تهاجم سپاه پاسداران قرار گرفت و در اثر این حمله تمامی مجاهدین درون پایگاه کشته شدند. مریم رجوی در زمان حمله در حال انجام مأموریت دیگری بود و در آن پایگاه حضور نداشت. او در سخنرانی خود به تاریخ ۱۹ بهمن ۱۳۹۵ در این باره می‌گوید:‌ «در روز ۱۹بهمن من در پایگاهی در یکی از خیابان‌های تهران بودم. در آن موقع، ۲۴ ساعته به‌وسیله صامت پیام‌های بی‌سیمی مراکز سپاه و کمیته را گوش می‌کردیم که از تحرکات آن‌ها با خبر بشویم و حملات‌شان را خنثی کنیم، ولی از چند ساعت قبل از حمله، سکوت بی‌سیمی برقرار کرده بودند. معلوم بود که دست‌اندرکار حمله‌یی هستند که تمام دستگاه‌شان پشت آن است. حمله را از شب قبل، با ایجاد چند حلقه محاصره در اطراف پایگاه موسی و اشرف تدارک دیده بودند و در نیمه‌های شب حمله رژیم شروع شد. به‌فاصله کمی پایگاه‌های مختلف مطلع شدند که خانه موسی زیرضربه‌ قرار گرفته است. بلافاصله نقل و انتقال‌ها را شروع کردیم. باید خانه‌ها و پایگاه‌هایی که احتمال می‌‌رفت رژیم از آن‌ها سرنخی داشته باشد، تخلیه می‌شد تا ضربه گسترده نشود. به‌هر حال تا حوالی ظهر بخش زیادی از بدنه تشکیلات ما در تهران از شهادت موسی و اشرف با خبر شده بودند، ولی بیرون از ما هنوز کسی اطلاع نداشت. تا این‌که شب رادیو و تلویزیون رژیم خبر را پخش کردند». <ref>سایت مریم رجوی- پیام حماسه ۱۹ بهمن سال ۶۰ و شهادت اشرف و موسی</ref> بعد از شهادت اشرف رجوی و موسی خیابانی، مریم رجوی در شرایط پلیسی ـ نظامی سال‌های ۶۰ و ۶۱ در بخش‌های مختلفی از سازمان مجاهدین به مبارزه خود ادامه داد و در سال ۱۳۶۱ با کسب پناهندگی سیاسی از دولت فرانسه به پاریس و به مقر شورای ملی مقاومت ایران اعزام گردید و به مسئولیت‌‌های خود در مبارزه با حکومت ادامه داد. 
 
== مریم رجوی همردیف مسئول اول سازمان مجاهدین ==
 
=== جمعبندی دفتر سیاسی و کمیته مرکزی مجاهدین ===
در تاریخ معاصر ایران، شرکت زنان پیشتاز در جنبش آزادیخواهی و نقش زنان مبارز در نبرد با حکومت‌های مستبد، چشمگیر است. با روی کار آمدن حکومت روح‌الله خمینی، حضور زنان در عرصه مبارزه با حکومت وی بیش از پیش افزایش یافت. در اين دوره ده‌ها هزار زن از احزاب و سازمان‌های مختلف بویژه از سازمان مجاهدین در رويارويي با حکومت ولایت فقیه جان باختند. نزدیک به یک سوم از صد و بیست هزار نفری که در مخالفت با حکومت به قتل رسیدند، از زنان هستند. همچنین رقم بالای زندانیان سیاسی زن در درون زندان‌های حکومت، حضور گسترده زنان در مبارزه با این حکومت را تأئید می‌کند. <ref>العربیه- آمار وارقام زنان زندانی سیاسی درزندانهای مختلف ایران (سال٩٥)</ref>
 
سازمان مجاهدین در جمعبندی چهارمین سالگرد مقاومت خود در برابر حکومت در پاییز ۱۳۶۳ با این سوال كليدي رو به رو شد كه «چرا در سازمان مجاهدين خلق ايران (به عنوان سازمان محوري مقاومت)، سطح مسئوليت زنان سه مدار پايين‌تر از مردان باقي مانده است؟ يعني در حالي كه زنان به طور گسترده در تمامي صحنه‌هاي مقاومت حضور دارند و همچنين با توجه به اينكه مجاهدين به برابري زن و مرد به عنوان يك ارزش آرماني معتقدند و در عمل هم به ظاهر هيچ مانع و محدوديتي براي ارتقاي زنان وجود ندارد، پس چرا زنان ما در چنين حدي متوقف شده‌اند؟ مریم رجوی در اینباره می‌گوید: «ﺩﺭ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻭ ﺩﺭ ﭘﻲ ﻳﺎﻓﺘﻦ ﺭﺍﻩﺣﻠﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺭﺍﻩﺣﻞ ﺟﺪﻳﺪ ﺭﺳﻴﺪﻳﻢ...ﻣﺴﻌﻮﺩ، ﺭﺍﻩﺣﻞ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﺎﻻ ﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺷﺮﻛﺖ ﺯﻥ ﺩﺭ ﺭﻫﺒﺮﻱ ﻣﻲﺩﺍﻧﺴﺖ ﻭ ﻋﺪﻩﻳﻲ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻫﻢﻋﻘﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺑﺮﺧﻲ ﻫﻢ، ﻫﻢﭼﻨﺎﻥ ﺭﺍﻩﺣﻞ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻭ ﺩﺭ ﺷﺮﻛﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮ زناﻥ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﺟﺮﺍﻳﻲ ﻣﻲﺟﺴﺘﻨﺪ... ﺭﺍﻩﺣﻠﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ، ﺩﺭ ﻳﻚ ﻛﻼﻡ ﺭﺍﻫﮕﺸﺎﻳﻲ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺟﻬﺶ ﻛﻴﻔﻲ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺷﺮﻛﺖ ﺯﻥ ﺩﺭ ﺭﻫﺒﺮﻱ ﺑﻮﺩ. ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﺆﺍﻝ ﻣﻄﺮﺡ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ ﺯﻧﻲ ﻛﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺘﻲ ﺭﺍ ﺑﻪﻋﻬﺪﻩ ﺑﮕﻴﺮﺩ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻳﺎ ﻧﻪ؟ ﻭﻗﺘﻲ ﻣﺮﺍ ﻛﺎﻧﺪﻳﺪﺍﻱ ﺑﻪﻋﻬﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺳﻨﮕﻴﻨﻲ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻭ ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮﻱ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺳﺨﺖ ﻭ ﻃﺎﻗﺖﻓﺮﺳﺎ ﺑﻮﺩ. آنهم سازماني كه چنگ در چنگ با مهيب‌ترين استبداد مذهبي حاكم بود. ولي يك چيز ترديدهايم را از بين مي‌برد: اينكه به طور واقعي مي‌ديدم كه خارج از ذهن خودم و به خاطر الزامات جنبش مقاومت، مي‌بايست اين قدم برداشته شود. يعني براي پيش رفتن، بايد به اين ضرورت پاسخ مي‌داديم. انگيزش حركت بر اساس ضرورت خارج از خود فرد، در آن زمان جرقه انديشة جديدي را در ذهن من مشتعل كرد. اينكه اگر من از خودم شروع كنم جواب سخت است ولي اگر از واقعيت بيرون و مسئوليتي كه هست شروع كنم، ديگر بايد برغم همه سختي آن، جواب مثبت داد. بعدها در طول تجربة رويارويي با انديشة مبتني بر تبعيض جنسي و مردسالار به عنوان ايدئولوژي حاكم در طول تاريخ، به ما ثابت شد كه رهايي از اسارت چه براي زنان و چه براي مردان جز با ديناميسم خارج از خود و انگيزش‌هاي نوين انساني ميسر نيست. علاوه براين، در جريان نشست‌هاي چندماهه، حس كرده بودم كه رهايي زنان و آزاد شدن انرژي‌شان و رهايي خودم در گرو پذيرش همين مسئوليت است. در عمل چيزي اتفاق افتاد كه هيچكدام از ما نمي‌توانستيم آن را حدس بزنيم». <ref>مریم رجوی- کتاب اسلام، زنان و برابری</ref>
 
در پاسخ به ضرورت نتیجه‌گیری به عمل آمده در جمعبندی پائیز ۱۳۶۳ دفتر سیاسی و کمیته مرکزی مجاهدین مسعود رجوی طی پیامی مریم رجوی را به عنوان همردیف مسئول اول معرفی کرد. در قسمتی از این پیام چنین آمده بود: «در میان عموم خواهران رزمنده و قهرمان ما،‌ خواهر مجاهد مریم عضدانلو، پس از اشرف شهید،‌ ذیصلاح‌ترین آنها بوده و سه سال پس از شهادت اشرف، در پی ۱۴ سال مبارزه و حیات رهایی‌بخش انقلابی و توحیدی در راستا و در رابطه با سازمان مجاهدین خلق ایران به عنوان همردیف مسئول اول سازمان برگزیده شده است. طی این دوران و به ویژه از ۳۰ خرداد سال۶۰ به این سو،‌ وی مدارج و مراحل خطیر مربوط به ارتقاء ایدئولوژیکی و تشکیلاتی خود را با آزمایشات متعدد و با سرفرازی و موفقیت از سر گذرانده و لذا اکنون در بیستمین سال حیات خونین و پرافتخار سازمان مجاهدین خلق ایران، برای نخستین بار رسما جایگاه ایدئولوژیکی و تشکیلاتی شایسته برای ذیصلاح‌ترین و بالاترین زن انقلابی مجاهد خلق را احراز می‌کند؛ جایگاهی که عاری از تلقی‌های سوداگرانة سیاسی و اجتماعی برای ذیصلاح‌ترین زن تشکیلاتی‌مان به رسمیت شناخته شد و تعادل عقیدتی و تشکیلاتی و اجتماعی بسیار عالی‌تری را برای همة ما (چه زن و چه مرد) تأمین می‌کند. جایگاهی که در پرتو ایدئولوژی انقلابی و توحیدی خود از صدر محور انقلاب و ترقی به آن راه برده‌ایم و مشخصا بر تساوی و یگانگی ماهوی زن و مرد تأکید می‌کند». <ref>نشریه مجاهد- شماره ۲۳۵</ref>
== پانویس ==
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۵۵

قتل عام ۱۰ شهریور در اشرف

قتل عام ۱۰ شهریور در اشرف به واقعه‌ای گفته می‌شود که طی آن قرارگاه اشرف متعلق به اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران همراه با ۱۰۰تن از ساکنین آن، در روز ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ برابر با اول سپتامبر ۲۰۱۳ هدف یک تهاجم مسلحانهٴ مرگبار قرار گرفت که طی آن ۵۲تن از مجاهدان به‌قتل رسیدند، ۷تن به گروگان گرفته شدند و میلیونها دلار از داراییهای ساکنان با بیش از ۲۰۰ انفجار تخریب گردید. تعداد ۴۸ نفر از ساکنین از این حمله مرگبار جان سالم به‌در بردند. بر اساس آنچه که ساکنان اشرف از جریان حمله عکسبرداری و فیلمبرداری کرده‌اند، نیروهای مهاجم مسلح به سلاحهای ویژه بوده و به خوبی آموزش دیده و برای این عملیات آمادگیهایی زیادی کسب کرده بودند. بطوری که در تیم‌های چندنفره و ملبس به یونیفرم با پیراهن سبز، جلیقه و شلوار مشکی و کلاه سفید و ماسک سیاه، همراه با تفنگ ای کی ۴۷، حامل صدا خفه‌کن بودند. آنها در ساعت ۵و ۱۵دقیقة بامداد ۱۰شهریور به‌طور هم‌زمان از چندین نقطه اقدام به تهاجم به درون قرارگاه اشرف کردند که توسط نیروهای متعدد عراقی از آن حفاظت می‌شد. مهاجمین هم‌چنین حامل مواد منفجرهٴ پلاستیکی و انواع نارنجکهای دستی جهت انهدام خودروها، کانتینرها، تانکرهای آب و… بودند. به گفته مجاهدین خلق و بنا بر برخی گزارشات نیروهای امنیتی عراق، این تهاجم توسط نیروهای زبده نوری مالکی، نخست وزیر وقت عراق، به نام «لشکر طلایی» که به «لشکر کثیف» موسوم است، صورت گرفت. خبرگزاری رویترز در همین روز در اول سپتامبر ۲۰۱۳ به‌نقل از «دو منبع امنیتی عراقی» گزارش کرد: «ارتش و نیروهای مخصوص عراق بر روی ساکنان آتش گشودند». همچنین شبکه تلویزیونی سی.ان.ان ۱۰شهریور (اول سپتامبر) نیز به‌نقل از «دو تن از مقامات وزارت کشور عراق» گفت: «بعد از چندین دور شلیک خمپاره، نیروهای امنیتی به کمپ اشرف حمله کردند. این مقامات گفتند در این حمله تلفاتی بوده ولی جزئیات بیشتری نمی‌توانند بدهند. روزنامه نیویورک تایمز در تاریخ ۱۴شهریور (۴سپتامبر ۲۰۱۳) نیز نوشت: نیروهای امنیتی عراق که با صرف میلیاردها دلار توسط دولت آمریکا آموزش گرفتند، به‌خاطر تهاجم مرگبار سه‌شنبه به کمپ اشرف مورد انتقاد شدید سازمان ملل قرار گرفتند». ۵۲ تن از اعضای سازمان مجاهدین که با دستان بسته به‌صورت جمعی در سحرگاه ۱۰شهریور ۱۳۹۲ به‌قتل رسیدند، همراه با ۷مجاهد گروگان گرفته شده، از میان ۱۰۰مجاهدی بودند که طبق کنوانسیون چهارم ژنو افراد حفاظت‌شده بودند و بر اساس توافق چهارجانبه بین دولت آمریکا، دولت عراق، ملل‌متحد و سازمان مجاهدین در روز ۲۷مرداد ۱۳۹۱به‌منظور حفظ اموال ساکنان اشرف، بدون محدودیت زمانی برای حفاظت از اموال در اشرف باقی مانده بودند و مسئولیت حفاظت از آنها را دولت وقت عراق به نخست‌وزیری نوری مالکی طبق همین توافق چهارجانبه برعهده گرفته بود.

پیشینه