کاربر:Khosro/صفحه تمرین مسعود شکیبانژاد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۶: خط ۱۶:
| فعالیت‌ها        =  
| فعالیت‌ها        =  
}}
}}
'''مسعود شکیبانژاد'''، (متولد سال ۱۳۴۰، تهران – درگذشته ۵ مهر ۱۳۶۰، تهران) دانشجوی جامعه‌شناسی بود که در تظاهرات مشهور '''[[۵ مهر ۱۳۶۰]]'''، شرکت داشت و توسط شلیک نیروهای '''[[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]]''' جان باخت. در روز ۵ مهر ۱۳۶۰، هزاران مجاهد خلق دستگیر و به گفته شاهدان، تنها در روز اول بیش از ۱۸۰۰ تن اعدام شدند و بسیاری نیز در خیابان‌های تهران و شهرهای دیگر در نبرد با نیروهای سپاه پاسداران جان باختند. مسعود شکیبانژاد یکی از کسانی بود که در این روز جان باخت. مسعود شکیبانژاد یک روز پیش از جان باختنش (۴ مهرماه ۱۳۶۰) در نامه‌ای به برادرش نوشته بود: «همه‌ی راه‌های مسالت‌آمیز را به '''[[روح‌الله خمینی|خمینی]]''' رفتیم، اما هیچ نتیجه‌ای نداشت و پس سرکوب شدید و کشتار و اعدام مجاهدین مجبور به مبارزه‌ی مسلحانه شدیم. به خدا اگر صد جان می‌داشتم، حاضر بودم همه را زیر شدیدترین شکنجه‌ها بدهم در راه خدا و برای آزادی خلق… تأکید می‌کنم که مبارزه‌ی ما عادلانه است و به حکم قرآن این حق ما است و خداوند به ما اجازه داده است تا با آن‌ها که به ما ظلم روا داشته‌اند بجنگیم… این راه جز با خون و فدا باز نخواهد شد و باید خون ما ریخته شود تا مردم نیز انگیزه حرکت و ایثار داشته باشد و آزادی به جامعه باز گردد.» مسعود شکیبانژاد هم‌چنین در آغاز وصیت‌نامه خود نوشته بود: من مسعود شکیبانژاد فرزند محمد از هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران هستم. من این راه را آگاهانه از سر خلوص انتخاب کرده‌ام و تصمیم دارم که با تمام وجود و همه هستی وارد میدان مبارزه‌ای شوم که اولین و مهمترین خصلت آن عادلانه‌بودن آن به‌معنای واقعی کلمه می‌باشد…
'''مسعود شکیبانژاد'''، (متولد سال ۱۳۴۰، تهران – درگذشته ۵مهر ۱۳۶۰، تهران) دانشجوی جامعه‌شناسی بود که در تظاهرات مشهور '''[[۵ مهر ۱۳۶۰|۵مهر ۱۳۶۰]]'''، شرکت داشت و توسط شلیک نیروهای '''[[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]]''' جان باخت. در روز ۵مهر ۱۳۶۰، هزاران مجاهد خلق دستگیر و به گفته شاهدان، تنها در روز اول بیش از ۱۸۰۰ تن اعدام شدند و بسیاری نیز در خیابان‌های تهران و شهرهای دیگر در نبرد با نیروهای سپاه پاسداران جان باختند. مسعود شکیبانژاد یکی از کسانی بود که در این روز جان باخت. مسعود شکیبانژاد یک روز پیش از جان باختنش (۴مهرماه ۱۳۶۰) در نامه‌ای به برادرش نوشته بود: «همه‌ی راه‌های مسالت‌آمیز را به '''[[روح‌الله خمینی|خمینی]]''' رفتیم، اما هیچ نتیجه‌ای نداشت و پس سرکوب شدید و کشتار و اعدام مجاهدین مجبور به مبارزه‌ی مسلحانه شدیم. به خدا اگر صد جان می‌داشتم، حاضر بودم همه را زیر شدیدترین شکنجه‌ها بدهم در راه خدا و برای آزادی خلق… تأکید می‌کنم که مبارزه‌ی ما عادلانه است و به حکم قرآن این حق ما است و خداوند به ما اجازه داده است تا با آن‌ها که به ما ظلم روا داشته‌اند بجنگیم… این راه جز با خون و فدا باز نخواهد شد و باید خون ما ریخته شود تا مردم نیز انگیزه حرکت و ایثار داشته باشد و آزادی به جامعه باز گردد.» مسعود شکیبانژاد هم‌چنین در آغاز وصیت‌نامه خود نوشته بود: من مسعود شکیبانژاد فرزند محمد از هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران هستم. من این راه را آگاهانه از سر خلوص انتخاب کرده‌ام و تصمیم دارم که با تمام وجود و همه هستی وارد میدان مبارزه‌ای شوم که اولین و مهمترین خصلت آن عادلانه‌بودن آن به‌معنای واقعی کلمه می‌باشد…


== واقعه ۵ مهر ۱۳۶۰ ==
== واقعه ۵مهر ۱۳۶۰ ==
در روز ۵ مهر ۱۳۶۰ '''[[میلیشیا|میلیشیای مجاهدین خلق]]'''، دست به تظاهرات زدند که با سنگین‌ترین سرکوب و کشتار روبرو شد. روز ۵ مهر با کشتاری که انجام شد، قداست خمینی از بین رفت. شعار «مرگ بر خمینی» به میان مردم رفت و خمینی که در روزهای اول ورودش به ایران در ماه دیده می‌شد، مشروعیت خودش را از دست داد و فقط به ضرب سرکوب و کشتار به حکومت ادامه داد. سرکوب در روز ۵ مهر به حدی سنگین بود که قابل تصور نبود و حاکمیت در این زمینه بسیار شتاب داشت. فتواهای خمینی پیاپی از رادیو و تلویزیون حکومتی اعلام می‌شد. در مواردی حتی شماری از پاسداران و کمیته‌چی‌های خودش را هم که در صحنه به مجاهدین تیراندازی می‌کردند، به اشتباه همراه با مجاهدین دستگیر کرد و شکنجه‌گران و بازجویانش در [[زندان اوین|'''زندان''' '''اوین''']]، قسم و آیه‌های آن‌ها را هم که علیه مجاهدین می‌جنگیدند باور نکردند. فرصت یک تلفن کردن به کمیته‌ها هم به آن‌ها ندادند و کارت پاسداری آن‌ها را هم جعلی دانستند و می‌گفتند خیلی از «منافقین» از همین کارت‌ها جعل کرده‌اند! و آن‌ها را هم سرضرب اعدام کردند.
در روز ۵مهر ۱۳۶۰ '''[[میلیشیا|میلیشیای مجاهدین خلق]]'''، دست به تظاهرات زدند که با سنگین‌ترین سرکوب و کشتار روبرو شد. روز ۵مهر با کشتاری که انجام شد، قداست خمینی از بین رفت. شعار «مرگ بر خمینی» به میان مردم رفت و خمینی که در روزهای اول ورودش به ایران در ماه دیده می‌شد، مشروعیت خودش را از دست داد و فقط به ضرب سرکوب و کشتار به حکومت ادامه داد. سرکوب در روز ۵مهر به حدی سنگین بود که قابل تصور نبود و حاکمیت در این زمینه بسیار شتاب داشت. فتواهای خمینی پیاپی از رادیو و تلویزیون حکومتی اعلام می‌شد. در مواردی حتی شماری از پاسداران و کمیته‌چی‌های خودش را هم که در صحنه به مجاهدین تیراندازی می‌کردند، به اشتباه همراه با مجاهدین دستگیر کرد و شکنجه‌گران و بازجویانش در [[زندان اوین|'''زندان''' '''اوین''']]، قسم و آیه‌های آن‌ها را هم که علیه مجاهدین می‌جنگیدند باور نکردند. فرصت یک تلفن کردن به کمیته‌ها هم به آن‌ها ندادند و کارت پاسداری آن‌ها را هم جعلی دانستند و می‌گفتند خیلی از «منافقین» از همین کارت‌ها جعل کرده‌اند! و آن‌ها را هم سرضرب اعدام کردند.


سایت مجاهدین درباره حوادث ۵ مهر نوشته است:<blockquote>«در روز ۵ مهر، مجاهدین با دادن فدیه‌های عظیم، تابو دیوی را که نام «امام» بر خود گذاشته بود، شکستند، شعار «مرگ بر خمینی» را به میان مردم بردند و با تثبیت مقاومتی سراسری، انقلاب را از نابودی نجات دادند. به یمن پاکبازی بی‌نظیر مجاهدین در ۵ مهر ۶۰، تصویر کریه‌ترین و خونریزترین دیکتاتور معاصر در چهره منحوس خمینی به مردم ایران نشان داده شد. کاری که در آن شرایط و در آن تعادل‌قوای داخلی و بین‌المللی غیرممکن می‌نمود. مجاهدین قصد داشتند در آن سرکوب وحشیانه باز هم تا جایی که امکان دارد راه باز کنند و مردم را به صحنه بیاورند تا آیندگان گواهی دهند که مجاهدین در راه شکستن فضای سرکوب و اختناق از هیچ پرداختی فروگذار نکردند. اما سرکوب و توحش پاسداران هار خمینی آن‌قدر شدید بود که مانع از به میدان آمدن مردم شد؛ ولی این پایان ماجرا نبود. سرکوب، اگر چه مافوق تصور بود، اما افسانه‌ی خمینی، پیر کفتار خون‌آشام ارتجاع بود که در ذهن توده‌های مردم برای همیشه به گور سپرده شد.»<ref name=":0">[[۵ مهر ۱۳۶۰|۵ مهر ۱۳۶۰ - سایت ایران پدیا]]</ref> </blockquote>
سایت مجاهدین درباره حوادث ۵مهر نوشته است:<blockquote>«در روز ۵مهر، مجاهدین با دادن فدیه‌های عظیم، تابو دیوی را که نام «امام» بر خود گذاشته بود، شکستند، شعار «مرگ بر خمینی» را به میان مردم بردند و با تثبیت مقاومتی سراسری، انقلاب را از نابودی نجات دادند. به یمن پاکبازی بی‌نظیر مجاهدین در ۵مهر ۶۰، تصویر کریه‌ترین و خونریزترین دیکتاتور معاصر در چهره منحوس خمینی به مردم ایران نشان داده شد. کاری که در آن شرایط و در آن تعادل‌قوای داخلی و بین‌المللی غیرممکن می‌نمود. مجاهدین قصد داشتند در آن سرکوب وحشیانه باز هم تا جایی که امکان دارد راه باز کنند و مردم را به صحنه بیاورند تا آیندگان گواهی دهند که مجاهدین در راه شکستن فضای سرکوب و اختناق از هیچ پرداختی فروگذار نکردند. اما سرکوب و توحش پاسداران هار خمینی آن‌قدر شدید بود که مانع از به میدان آمدن مردم شد؛ ولی این پایان ماجرا نبود. سرکوب، اگر چه مافوق تصور بود، اما افسانه‌ی خمینی، پیر کفتار خون‌آشام ارتجاع بود که در ذهن توده‌های مردم برای همیشه به گور سپرده شد.»<ref name=":0">[[۵ مهر ۱۳۶۰|۵ مهر ۱۳۶۰ - سایت ایران پدیا]]</ref> </blockquote>


== تحصیلات و جان باختن ==
== تحصیلات و جان باختن ==
[[پرونده:آرامگاه مسعود شکیبانژاد؛ بهشت زهرا.JPG|جایگزین=مزار مسعود شکیبانژاد در بهشت زهرای تهران|بندانگشتی|320x320پیکسل|مزار مسعود شکیبانژاد در بهشت زهرای تهران]]
[[پرونده:آرامگاه مسعود شکیبانژاد؛ بهشت زهرا.JPG|جایگزین=مزار مسعود شکیبانژاد در بهشت زهرای تهران|بندانگشتی|320x320پیکسل|مزار مسعود شکیبانژاد در بهشت زهرای تهران]]
مسعود شکیبانژاد در سال ۱۳۴۰، در تهران به دنیا آمد. او دانشجوی جامعه‌شناسی بود که در تظاهرات مشهور ۵ مهر ۱۳۶۰، شرکت داشت.<ref>[https://www.spreaker.com/episode/dastanhay-mqawmt-kashfan-frwtn-byad-mjahd-shhyd-ms-wd-shkybanzhad--20629631 به یاد مجاهد شهید مسعود شکیبانژاد - داستان‌های مقاومت]</ref>  
مسعود شکیبانژاد در سال ۱۳۴۰، در تهران به دنیا آمد. او دانشجوی جامعه‌شناسی بود که در تظاهرات مشهور ۵مهر ۱۳۶۰، شرکت داشت.<ref>[https://www.spreaker.com/episode/dastanhay-mqawmt-kashfan-frwtn-byad-mjahd-shhyd-ms-wd-shkybanzhad--20629631 به یاد مجاهد شهید مسعود شکیبانژاد - داستان‌های مقاومت]</ref>  


در روز ۵ مهر ۱۳۶۰، هزاران مجاهد خلق دستگیر و به گفته شاهدان، تنها در روز اول بیش از ۱۸۰۰ تن اعدام شدند و بسیاری نیز در خیابان‌های تهران و شهرهای دیگر در نبرد با نیروهای سپاه پاسداران جان باختند. مسعود شکیبانژاد یکی از کسانی بود که در این روز جان باخت.<ref name=":0" />  
در روز ۵مهر ۱۳۶۰، هزاران مجاهد خلق دستگیر و به گفته شاهدان، تنها در روز اول بیش از ۱۸۰۰ تن اعدام شدند و بسیاری نیز در خیابان‌های تهران و شهرهای دیگر در نبرد با نیروهای سپاه پاسداران جان باختند. مسعود شکیبانژاد یکی از کسانی بود که در این روز جان باخت.<ref name=":0" />  


=== نامه مسعود شکیبانژاد به برادرش ===
=== نامه مسعود شکیبانژاد به برادرش ===
مسعود شکیبانژاد یک روز پیش از جان باختنش، یعنی در روز ۴ مهرماه ۱۳۶۰، نامه‌ای به برادرش نوشته بود. او در این نامه با سلامی گرم و آتشین و آخرین سلام شروع کرده و به‌عنوان آخرین نامه به تشریح انگیزه‌های خود در مبارزه با نظام جمهوری اسلامی و شرایط جامعه پرداخته و به شناخت چهره واقعی ولایت فقیه انگشت گذاشته است. او در بخشی از نامه (نقل به مضمون) خود نوشته بود که اکنون خدا می‌داند که در قلب آن مادرهایی که در اوج فقر و محرومیت فرزندی را با هزار امید بزرگ می‌کنند و سپس فدای جاه‌طلبی‌های حکومت می‌شوند. مبارزه ملسلحانه با رژیم خمینی تنها راه رهایی مردم و شیوه اصولی و درست است. اکنون که خمینی می‌خواهد با زور همه‌ی کارها را پیش ببرد و از شر مجاهدین خلاص شود، بفرما این گوی و این میدان… ما که مشرک نیستیم و به خدا و حساب و کتاب آفرینش معتقدیم. همه می‌دانند که سازمان مجاهدین خیلی تلاش کرد تا از آخرین قطره‌های فضای باز سیاسی استفاده کند و وارد جنگ و خونریزی نشود، حتی ۵۰ نفر هم از مجاهدین شهید کردند، از جمله دختران ۱۲ ساله و مادران باردار را… اما سازمان دست به اسلحه نبرد. در واقعه مبارزه مسلحانه به مجاهدین تحمیل شد، چرا که فالانژها و چماقداران حکومتی با ایجاد رعب و وحشت و اعدام مجاهدین می‌خواستند فضایی ایجاد کنند که دیگر کسی حق اعتراض نداشته باشد. ما در عصر آگاهی توده‌های مردم زندگی می‌کنیم و این افکار پوسیده فوق ارتجاعی نمی‌تواند مردم را در زنجیر بکشد و حکومت خود را حفظ کند. مردم در برابر این همه جنایات سکوت نخواهند کرد و تنها آدم‌های بی‌شرف و بزدل می‌توانند ساکت بنشینند. به خدا اگر صد جان می‌داشتم، حاضر بودم همه را زیر شدیدترین شکنجه‌ها بدهم در راه خدا و برای آزادی خلق… تأکید می‌کنم که مبارزه‌ی ما عادلانه است و به حکم قرآن این حق ما است و خداوند به ما اجازه داده است تا با آن‌ها که به ما ظلم روا داشته‌اند بجنگیم… این راه جز با خون و فدا باز نخواهد شد و باید خون ما ریخته شود تا مردم نیز انگیزه حرکت و ایثار داشته باشد و آزادی به جامعه باز گردد.<ref name=":1">[https://martyrs.mojahedin.org/i/martyrs/18319 به‌یاد مجاهد شهید مسعود شکیبانژاد - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>  
مسعود شکیبانژاد یک روز پیش از جان باختنش، یعنی در روز ۴مهرماه ۱۳۶۰، نامه‌ای به برادرش نوشته بود. او در این نامه با سلامی گرم و آتشین و آخرین سلام شروع کرده و به‌عنوان آخرین نامه به تشریح انگیزه‌های خود در مبارزه با نظام جمهوری اسلامی و شرایط جامعه پرداخته و به شناخت چهره واقعی ولایت فقیه انگشت گذاشته است. او در بخشی از نامه (نقل به مضمون) خود نوشته بود که اکنون خدا می‌داند که در قلب آن مادرهایی که در اوج فقر و محرومیت فرزندی را با هزار امید بزرگ می‌کنند و سپس فدای جاه‌طلبی‌های حکومت می‌شوند. مبارزه ملسلحانه با رژیم خمینی تنها راه رهایی مردم و شیوه اصولی و درست است. اکنون که خمینی می‌خواهد با زور همه‌ی کارها را پیش ببرد و از شر مجاهدین خلاص شود، بفرما این گوی و این میدان… ما که مشرک نیستیم و به خدا و حساب و کتاب آفرینش معتقدیم. همه می‌دانند که سازمان مجاهدین خیلی تلاش کرد تا از آخرین قطره‌های فضای باز سیاسی استفاده کند و وارد جنگ و خونریزی نشود، حتی ۵۰ نفر هم از مجاهدین شهید کردند، از جمله دختران ۱۲ ساله و مادران باردار را… اما سازمان دست به اسلحه نبرد. در واقعه مبارزه مسلحانه به مجاهدین تحمیل شد، چرا که فالانژها و چماقداران حکومتی با ایجاد رعب و وحشت و اعدام مجاهدین می‌خواستند فضایی ایجاد کنند که دیگر کسی حق اعتراض نداشته باشد. ما در عصر آگاهی توده‌های مردم زندگی می‌کنیم و این افکار پوسیده فوق ارتجاعی نمی‌تواند مردم را در زنجیر بکشد و حکومت خود را حفظ کند. مردم در برابر این همه جنایات سکوت نخواهند کرد و تنها آدم‌های بی‌شرف و بزدل می‌توانند ساکت بنشینند. به خدا اگر صد جان می‌داشتم، حاضر بودم همه را زیر شدیدترین شکنجه‌ها بدهم در راه خدا و برای آزادی خلق… تأکید می‌کنم که مبارزه‌ی ما عادلانه است و به حکم قرآن این حق ما است و خداوند به ما اجازه داده است تا با آن‌ها که به ما ظلم روا داشته‌اند بجنگیم… این راه جز با خون و فدا باز نخواهد شد و باید خون ما ریخته شود تا مردم نیز انگیزه حرکت و ایثار داشته باشد و آزادی به جامعه باز گردد.<ref name=":1">[https://martyrs.mojahedin.org/i/martyrs/18319 به‌یاد مجاهد شهید مسعود شکیبانژاد - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>  


== وصیتنامه مسعود شکیبانژاد ==
== وصیتنامه مسعود شکیبانژاد ==
۲۹۵

ویرایش