کاربر:Safa/5صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۱۱ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| عنوان = | | عنوان = | ||
| عنوان ۲ = | | عنوان ۲ = | ||
| نام = | | نام =هوشی مین | ||
| تصویر = | | تصویر =هوشی مین.JPG | ||
| اندازه تصویر = | | اندازه تصویر = | ||
| عنوان تصویر = | | عنوان تصویر = | ||
| زادروز = ۱۹ | | زادروز = ۱۹ می ۱۸۹۰ | ||
| زادگاه = | | زادگاه =هوانگترو در ویتنام | ||
| مکان ناپدیدشدن = | | مکان ناپدیدشدن = | ||
| تاریخ ناپدیدشدن = | | تاریخ ناپدیدشدن = | ||
| وضعیت = | | وضعیت = | ||
| تاریخ مرگ = | | تاریخ مرگ =۳ سپتامبر ۱۹۶۹ | ||
| مکان مرگ = | | مکان مرگ = | ||
|عرض جغرافیایی محل دفن= | |عرض جغرافیایی محل دفن= | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| بناهای یادبود = | | بناهای یادبود = | ||
| محل زندگی = ایران | | محل زندگی = ایران | ||
| ملیت = | | ملیت =ویتنامی | ||
| نامهای دیگر = | | نامهای دیگر = | ||
| نژاد = | | نژاد = | ||
| تابعیت = | | تابعیت = | ||
| تحصیلات =دانشجوی نخبه دانشگاه صنعتی شریف | | تحصیلات =دانشجوی نخبه دانشگاه صنعتی شریف | ||
| دانشگاه = | | دانشگاه = | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
| نهاد = | | نهاد = | ||
| نماینده = | | نماینده = | ||
| شناختهشده برای = مردم | | شناختهشده برای = مردم ویتنام و مردم دنیا | ||
| نقشهای برجسته = | | نقشهای برجسته =رهبری مبارزات استقلالطلبانه مردم ویتنام | ||
| سبک = | | سبک = | ||
| تأثیرگذاران = | | تأثیرگذاران =مارکس، لنین | ||
| تأثیرپذیرفتگان =مردم | | تأثیرپذیرفتگان =مردم ویتنام و مبارزان راه آزادی | ||
| شهر خانگی = | | شهر خانگی = | ||
| دستمزد = | | دستمزد = | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
| حزب = | | حزب =حزب کمونیست ویتنام | ||
| جنبش = | | جنبش = | ||
| مخالفان = | | مخالفان = | ||
| هیئت = | | هیئت = | ||
| دین = | | دین = | ||
| مذهب = | | مذهب = | ||
| اتهام = | | اتهام = | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
| وضعیت گناهکاری = | | وضعیت گناهکاری = | ||
| منصب = | | منصب = | ||
| مکتب = | | مکتب =مارکسیست لنینیست | ||
| آثار = | | آثار =اخلاق انقلابی، | ||
| همسر = | | همسر = | ||
| شریک زندگی = | | شریک زندگی = | ||
| فرزندان = | | فرزندان = | ||
| والدین = | | والدین = | ||
| خویشاوندان سرشناس = | | خویشاوندان سرشناس = | ||
| جوایز = | | جوایز = | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
}} | }} | ||
''' | '''هوشیمین،''' به ویتنامی: (Hồ Chí Minh)؛ (متولد ۱۹ مه ۱۸۹۰– درگذشت ۲ سپتامبر ۱۹۶۹)، با نامهای نگوین تات نان، نگوین آی کیووش، باش (به معنای عمو) هو، رهبر انقلاب ویتنام و از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵ بهعنوان نخستوزیر ویتنام شمالی و از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۹ بهعنوان رئیسجمهور ویتنام شمالی خدمت کرد. | ||
هوشی مین، سومین فرزند خانواده بود که در شهر هوانگترو به دنیا آمد. از نوجوانی تحت تاثیر مبارزات آزادیخواهانه پدرش بر علیه استعمار فرانسه قرار داشت و از پانزده سالگی همکاری زیرزمینی با مبارزان جوان دانشگاه را آغاز کرد. | |||
در شرایطی که جنبش استقلال طلبانه ویتنام در آغاز قرن بیستم به شکست انجامیده بود و روابط ارباب و رعیتی در ویتنام مستقر بود، هوشی مین پس از تحصیلات دانشگاهی خود در سالهای ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۰ برای تدریس به ایالت فانتیت سایگون رفت. مدتی پس از اقامت در سایگون افکار و آرمانهای آزادیخواهی و دموکراسیطلبی در او اوج گرفت، برای کسب علوم و تکنولوژی جدید تصمیم به ترک ویتنام گرفت. وی به این منظور ابتدا به عنوان کمکآشپز در یک کشتی فرانسوی رهسپار اروپا و سپس آفریقا و آمریکا شد. | |||
در سال ۱۹۲۰ با فرانسویان رادیکال در تشکیل حزب کمونیست فرانسه شرکت کرد. | |||
هوشی مین در سپتامبر ۱۹۲۴ پس از مدتی اقامت در اتحاد جماهیر شوروی، به کانتون در کشور چین مسافرت کرد و به سازماندهی در راه ایجاد حزب کمونیست مشغول شد. سرانجام در فوریه ۱۹۳۰ در کولون (نزدیک هنگ کنگ) حزب کمونیست ویتنام به همت هوشی مین تاسیس شد. | |||
از ژوئن ۱۹۳۱ تا بهار سال ۱۹۳۳ به زندان انگلیسیها افتاد. از سال ۱۹۴۱ به بعد، هوشی مین دستورالعملهایی را برای تدارک قیام و بدست گرفتن قدرت صادر کرد که مهمترین آنها در«اسناد جنگ چریکی»، «تجربه چریکی چین»، «هنر نظامی سون زو» و «چگونه باید کادرهای نظامی را تعلیم داد» منعکس است. هوشی مین بار دیگر در اوت ۱۹۴۲ با نام هوشیمین به چین رفت تا با نیروی ضد ژاپن و ویتنامیهای مقیم آنجا تماس برقرار کند اما چون وارد چین شد بوسیله مأموران چیایکایچک توقیف و زندانی شد و در طول این مدت مجموعه اشعار خاطرات زندان را نوشت. | |||
در سال ۱۹۴۴ بعد از ۳۳ سال دوری از وطن، از مرز چین گذشت و به انقلابیون ویتنام در کوهستانها پیوست . در روز ۲۲ دسامبر سال ۱۹۴۴ نخستین دسته ارتش ویت مینه با شرکت ۲۴ نفر رسما تشکیل گردید. | |||
با تشکیل کنفرانس ملی حزب در روز ۱۵ اوت ۱۹۴۵ و تصمیم یک قیام عمومی، پایه حکومت موقت جمهوری دموکراتیک ویتنام گذاشته شد و بالاخره در روز ۲ مارس ۱۹۴۶، در نخستین نشست مجلس ملی، هوشی مین به عنوان ریاست جمهوری دموکراتیک ویتنام انتخاب شد.<ref>[https://fa.laurenzuniga.com/ho-chi-minh-biography سایت بیوگرافی]</ref> | |||
== تاریخچه زندگی هوشی مین == | |||
هوشی مین در ۱۹ می ۱۸۹۰ در روستای هوانگترو ویتنام در خانوادهای مرفه بدنیا آمد پدرش دانشجو و معلم کنفوسیوسی بود و بعداً یک قاضی سلطنتی در منطقه کوچک و دور افتاده بین خه (کوی نون) شد. ۳ خواهر و برادر داشت یک خواهرش بنام نگوین تیتان کارمند ارتش فرانسه بود. برادرش نگوین تاتدات گیاهشناس و متخصص گیاهان دارویی بود. برادر دیگرش در کودکی از دنیا رفت. | |||
هوشی مین، در دوران کودکی، پیش از شروع تحصیل رسمی، نزد پدرش و معلمی به نام وونگ توش دو، درس خواند. او به سرعت در نوشتن خط چینی، برای مطالعه جدی کنفوسیوسیسم، ماهر شد. در نوشتار محاورهای ویتنامی نیز مهارت کسب کرد. او عاشق ماجراجویی و بادبادک بازی و ماهیگیری بود. پدرش، به پیروی از سنتهای کنفوسیوسیسم، در ۱۰ سالگی نام جدیدی، به پسرش شانگ داد: نگوین تات تان (نگوین تربیت شده) | |||
پدرش از خدمت به فرانسویان سرباز زد. این امر تان (هو) را به شورش در سنین پایین سوق داد. با این وجود، وی تحصیلات فرانسوی را فرا گرفت و در کالج کوش هوش (برای تحصیلات متوسطه) در هوئه ثبت نام کرد. شاگردان وی، فام وان دونگ و ووگوین جیاپ، و همچنین نگو دین دیم، رئیسجمهور آینده ویتنام جنوبی (و رقیب سیاسی او) نیز در این مدرسه حضور داشتند. | |||
از همان دوران جوانی بحثهای پدرش با رفقای وطن پرستش، و تبلیغات منفی علیه استعمار فرانسه، او را لبریز از عشق به میهن و مردمش کرد. هوشی مین از پانزده سالگی همکاری زیرزمینی با مبارزین جوان دانشگاهها را آغاز کرد. پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی (۱۹۰۵–۱۹۱۰) و شکست جنبشهای وطن پرستانه ـ که نتیجه دوری از اهداف سیاسی انقلاب ویتنام، یعنی کوتاه کردن دست استعمارگران فرانسوی و کسب استقلال ملی و از بین بردن روابط ارباب و رعیتی و پخش زمین به دهقانان، این وسیعترین نیروهای انقلابی خلق ویتنام بود- برای تدریس در ایالت فان تیت عازم سایگون شد، پس از مدتی زندگی در این شهر، هوشی مین که تمایلش به آرمانهای آزادی و حقوق مدنی و دموکراسی و علوم جدید و تکنولوژی زیاد بود، به عنوان کمک آشپز در یک کشتی فرانسوی رهسپار اروپا شد و از آنجا به آفریقا و آمریکا رفت. در این مدت باغبانی، پیشخدمتی، عکاسی و غیره کرد تا زندگی را بگذراند و در همین ایام بی عدالتی سرمایهداری را از نزدیک شاهد شد و خود لمس کرد. سفرهای او به کشورهای مستعمراتی آفریقا، ستم سرمایهداری را به او نشان داد و وی را به این نتیجه رساند که سرمایهداری همه جا بی رحم و غیرانسانی است و همه جا طبقه کارگر و مردم زحمتکش تحت فشار و استثمار وحشیانه قرار دارند. هوشیمین در آفریقا بیعدالتی، بیرحمی و ستم سرمایهداری را مشاهده و از نزدیک آنرا لمس کرد و به این نتیجه رسید که طبقه کارگر و مردم زحمتکش در همه جا تحت فشار و استثمار وحشیانه آن قرار دارند. | |||
هوشی مین در سال ۱۹۱۸، پس از پایان جنگ اول جهانی و پیروزی انقلاب در روسیه، نامهای شامل ۸ ماده، تحت عنوان «حقوق ملل» به کنفرانس ورسای ارسال کرد و خواستار شد که فرانسه حقوق مردم ویتنام را برای آزادی و دمکراسی و مساوات و حق تعیین سرنوشت به رسمیت بشناسد. هرچند کنفرانس عریضه او را بیپاسخ گذاشت اما نامهی مذکور همانند بمبی افکار عمومی فرانسه و دیگر مستعمرات این کشور را لرزاند. | |||
سپس در سال ۱۹۲۰، در کنگره حزب سوسیالیست فرانسه در شهر تور (فرانسه) شرکت جست و به همراه بهترین مارکسیستهای فرانسوی، حزب کمونیست فرانسه را بنیانگذاری کرد. به این ترتیب هوشیمین یکی از نخستین اعضای حزب کمونیست فرانسه و اولین ویتنامی کمونیست نیز بود. هوشی مین با کمک حزب کمونیست فرانسه و همراه تعدادی از وطن دوستان دیگر مستعمرات فرانسه، «اتحادیه بین مستعمرات» را تشکیل داد و خود به عنوان عضو کمیته مرکزی و عضو دایم این کمیته انتخاب گردید. او با نشر «روزنامه لوپاریا» و تهیه مقالات و اعلامیهها (مانند «استعمار فرانسه در مقابل دادگاه») به مبارزه خود علیه استعمار ادامه میداد. | |||
در سال ۱۹۴۴ بعد از ۳۳ سال دوری از وطن، از مرز چین گذشت و به انقلابیون ویتنام در کوهستانها پیوست . در روز ۲۲ دسامبر سال ۱۹۴۴ نخستین دسته ارتش ویت مینه با شرکت ۲۴ نفر رسما تشکیل گردید. | |||
این دسته چریکی با کمک دفتر خدمات اسراتژیکی که فعالیت محدودی داشت در سراسر ویت نام بعملیات چریکی پرداخت و در مدتی کوتاه عده آنان به چند هزار نفر رسید. با هدایت حزب کمونیست ویتنام، این کشور توانست در مقابل حملات مهیبی که علیه آن میشد مقاومت کند. هوشی مین تاکید داشت: ابتدا حزب باید مستحکم گردد. زیرا کادرهای حزبی که در سایه جنبش انقلابی ساخته شده بودند در تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم مطالعه منظم نداشتند و از سوی دیگر در جنبش کارگری فعالیت نداشتند. هوشی مین پیشنهاد کرد که کمیته مرکزی حزب باید کمیتههای مسئول جهت تبلیغ و تعلیم اعضای حزب تشکیل دهد و دورههای کوتاه جهت آموختن برنامه سیاسی و اساسنامه حزب و تربیت کادرها برپا کند. او شعار حزب را با خواستهای عمده خلق ویتنام مانند استقلال ملی و آزادیهای دموکراتیک و بهتر شدن شرایط زندگی و حق شرکت حزب در فعالیتهای قانونی تلفیق کرد. او تأکید میکرد که: «برای رسیدن به هدفهای فوق باید کوشش کرد تا جبهه دمکراتیک ملی وسیعی تشکیل گردد. این جبهه نه تنها باید مردم هندوچین را . . . نه تنها مردم زحمتکش را، بلکه هم چنین وابستگان به بورژوازی ملی را نیز دربرداشته باشد.» | |||
رهبری اصولی و صحیح هوشی مین توانست میلیونها تن از مردم ویتنام را به خود جلب کرده و وجدان سیاسی آنها را بیدار کرد. | |||
با تشکیل کنفرانس ملی حزب در روز ۱۵ اگست ۱۹۴۵ و تصمیم یک قیام عمومی، پایه حکومت موقت جمهوری دموکراتیک ویتنام گذاشته شد و بالاخره در روز ۲ مارس ۱۹۴۶، در نخستین نشست مجلس ملی، هوشی مین به عنوان ریاست جمهوری دموکراتیک ویتنام انتخاب شد. | |||
== تاسیس حزب کمونیست ویتنام == | |||
هوشی مین میدانست که انقلاب امر مشترک تودههاست و نه اقدام عدهای قلیل. انقلابیون باید آگاه باشند که کارگران و دهقانان نیروی اساسی انقلابند. او همچنین تأکید میکرد که انقلاب ویتنام بخشی از انقلاب جهانی است که خط مشی کمونیسم بینالمللی را دنبال کردهاست. هوشیمین افکار انقلابی مارکسیتی ـ لنینیستی را به وسیله هفتهنامه جوانان و «جاده انقلاب» ترویج میکرد؛ ولی اختلافات سه سازمان کمونیستی ویتنامی ـ «حزب کمونیست هندوچین»، «حزب کمونیست آنام» و «فدراسیون کمونیست هندوچین» ـ که با وجود کار مداوم و بسیج تودهها، کار تبلیغاتی یکدیگر را بسختی مورد انتقاد قرار میدادند، روز به روز شدیدتر میشد. سرانجام هوشیمین، به عنوان نماینده کمینترن در سپتامبر ۱۹۲۴ از شوروی به کانتون در کشور چین رفت و در جهت تاسیس حزب کمونیست ویتنام به فعالیت پرداخت که این امر در فوریه ۱۹۳۰ در کولون با راهاندازی کنگرهای به همت وی محقق شد. در این کنگره، که تحت ریاست او صورت گرفت، سه سازمان کمونیستی در یکدیگر ادغام و به سازمان واحدی بنام «حزب کمونیست ویتنام» تبدیل شدند. طرح برنامه و استراتژی و اساسنامه حزبی که به وسیلهٔ هوشیمین تهیه شده بود، در آنجا به تصویب رسید. او جمعی از جوانان را، که هسته رهبری حزب را به وجود آوردند، به نام «سازمان انقلابی جوانان ویتنام» متشکل کرد و «اتحادیه مردم ستمدیده آسیا» را، که دارای بخش ویتنامی نیز بود، پایهگذاری کرد. وی با نشر هفتهنامهای بنام تان نی ان (جوانان) و نوشتن کتابی بنام «راه انقلاب» به آموزش تئوریک انقلابیون پرداخت. پس از این اقدام هوشی مین در ژوئن ۱۹۳۱ تا بهار سال ۱۹۳۳ توسط انگلیسیها به زندان افتاد. | |||
از سال ۱۹۴۱ به بعد، هوشی مین دستورالعملهایی را برای تدارک قیام و بدست گرفتن قدرت صادر کرد که مهمترین آنها در«اسناد جنگ چریکی»، «تجربه چریکی چین»، «هنر نظامی سون زو» و «چگونه باید کادرهای نظامی را تعلیم داد» منعکس است. هوشی مین بار دیگر در اوت ۱۹۴۲ با نام هوشیمین به چین رفت تا با نیروی ضد ژاپن و ویتنامیهای مقیم آنجا تماس برقرار کند اما چون وارد چین شد بوسیله مأموران چیایکایچک توقیف و زندانی شد و در طول این مدت مجموعه اشعار خاطرات زندان را نوشت. | |||
=== هفتمین پلنوم کمیته مرکزی === | |||
حمله اوت ۱۹۴۰ ژاپن به ویتنام را هوشی مین در سال ۱۹۳۹ پیشبینی کرده بود. کمیته مرکزی حزب در نوامبر ۱۹۴۰ در هفتمین پلنوم خود امپریالیسم فراسنه و ژاپن را بعنوان دو دشمن ویتنام مشخص کرد و وظیفه آمادگی برای قیام مسلحانه و کسب قدرت را پیشنهاد کرد. | |||
=== هشتمین پلنوم کمیته مرکزی === | |||
این پلنوم در مه ۱۹۴۱ به ریاست هوشی مین، به منظور بسیج وسیع مردم و برای جلب همه نیروهای انقلابی، تصمیم به تأسیس «ویت نام دک لپ دونگ مین» (جامعه استقلال ویتنام) یا به اختصار «ویت مین» را گرفت. | |||
پلنوم تصمیم گرفت که بسیج تودهها در مبارزه انقلابی بنام ویت مین باشد ولی خصلت پیشاهنگی حزب نه تنها باید نگه داشته شود، بلکه همچنان که جبهه وسعت مییابد، نقش حزب باید مستحکم و تقویت گردد. از سال ۱۹۴۱ به بعد، هوشیمین دستورالعملهایی را برای تدارک قیام مسلحانه و بهدست گرفتن قدرت صادر کرد، که مهمترین آنها در اسناد «جنگ چریکی»، «تجربه چریکی چین»، «هنر نظامی سون زو» و «چگونه باید کادرهای نظامی را تعلیم داد» منعکس است. | |||
=== کنفرانس ملی حزب کمونیست ویتنام === | |||
با تشکیل کنفرانس ملی حزب در روز ۱۵ اوت ۱۹۴۵ و تصمیم یک قیام عمومی، پایه حکومت موقت جمهوری دمکراتیک ویتنام گذاشته شد؛ و بالاخره در ۲ سپتامبر ۱۹۴۵ در میدان بادین هوشیمین از طرف دولت بیانیه تاریخی استقلال را قرائت کرد. این بیانیه جوهر کارهای پیشین هوشیمین و برگ زرینی در تاریخ مبارزات ویتنام بود. در روز ۲ مارس ۱۹۴۶، در نخستین نشست مجلس ملی، هوشیمین به عنوان ریاست جمهوری دمکراتیک ویتنام انتخاب گشت. در ۹ نوامبر همان سال، نخستین اساسنامه جمهوری دمکراتیک ویتنام تصویب شد. | |||
=== پیروزی انقلاب ویتنام در جنگ با فرانسه === | |||
پیروزی انقلاب اوت ۱۹۴۵ در ویتنام، این دید انقلابی هوشیمین را کاملاً به اثبات رسانید؛ ولی این پیروزی به آسانی بهدست نیامد. هوشیمین با دید روشنی که از هدفها و نیروهای انقلابی داشت، نشان داد که دشمن اصلی خلق ویتنام امپریالیسم و عوامل داخلی آنها یعنی فئودالها هستند. او ایمان راسخی به سوسیالیسم علمی و به شکست ناپذیر بودن نیروی انقلابی تودههای زحمتکش داشت. | |||
در | هوشیمین روز ۴ سپتامبر ۱۹۴۶ طی قرارداد موقتی با حکومت فرانسه، فرصت کافی به نیروهای ویتنامی برای تدارک مقاومت مردمی را داد. در ۱۹ دسامبر جنگ سراسری در تمام ویتنام درگرفت. هوشیمین طی فراخوانی، روز ۲۰ دسامبر ۱۹۴۶، خلق ویتنام را برای مقاومت ملی علیه استعمارگران فرانسوی دعوت کرد. در طول این جنگ عظیم، هوشیمین دهها نامه به مسئولان حزب نوشت و طی کتابی به نام «بگذار ما سبک کارمان را بهبود دهیم»، سخن خود را با کادرها و اعضای حزب ادامه داد. وی به کادرها آموخت که وطن دوستی اصیل را با انترناسیونالیسم پرولتری، در هم آمیزد. هوشیمین دیگر کشورهای جهان را در ژانویه ۱۹۵۰ برای به رسمیت شناختن جمهوری دمکراتیک ویتنام دعوت کرد. این دعوت وسیله اتحاد جماهیر شوروی و دیگر کشورهای سوسیالیستی و دمکراتیک بزودی جامه عمل پوشید. در دومین کنگره حزب (ژانویه ۱۹۵۱) هوشیمین خاطر نشان ساخت که: «کنگره، کنگره مقاومت است و وظیفه اش به پیروزی رساندن کامل مقاومت.» وی در جمعبندی تجربه سیاست «اتحاد ملی وسیع» این شعار معروف خود را مطرح ساخت: اتحاد، اتحاد، اتحادی وسیع موفقیت، موفقیت، موفقیتی عظیم. | ||
جنگ ویت مین با فرانسه ۹ سال طول كشید و فرانسه پس شكست نیروهایش در «دین بین فو» حاضر به مذاكره شد و طبق قراردا ژنو سال ۱۹۵۴ ویتنام موقتا به دو بخش تقسیم شد و مدار ۱۷ درجه عرض جغرافیایی خط تقسیم قرار گرفت و قرار شد كه از طریق رفراندم وحدت ویتنام تامین شود كه این كار بارها به تعویق افتاد و هوشی مین جنگهای غیر منظم را از سر گرفت كه این بار آمریكا مداخله كرد. نخست، مستشار نظامی و سپس سرباز به ویتنام فرستاد و شمار نیروهایش یك زمان به نیم میلیون تن رسید. <ref>[https://vista.ir/w/a/16/crnfl سایت ویستا]</ref> | |||
==== موافقتنامه ژنو ==== | |||
در جنگ میهنی علیه فرانسه، که در زمستان ۱۹۵۳ و بهار ۱۹۵۴ به شدیدترین حد خود رسیده بود، نیروهای ملی ویتنام توانستند همه جا نیروهای فرانسوی را شکست دهند، و بالاخره در پیروزی معروف دین بین فو (۲۶ نوامبر ۱۹۵۴) هوشی مین اعلام کرد که حاضر است با دولت فرانسه توافق سیاسی برمبنای احترام صمیمانه به استقلال واقعی ویتنام امضاء کند. به این ترتیب، پس از امضای موافقت نامه ژنو (۲۰ ژوئیه ۱۹۵۴) برای نخستین بار در تاریخ، یک کشور کوچک و ضعیف مستعمره، یک قدرت استعماری بسیار قوی را شکست داد. | |||
سال ۱۹۶۰ قیامهای هماهنگ و عمومی در ویتنام جنوبی آغاز شد که نهایتا با تشکیل «جبهه ملی ویتنام جنوبی برای آزادی» در دسامبر ۱۹۶۰ و فراخوان هوشی مین به دفع حملات آمریکا با این بیان که: <blockquote> | |||
«ممکن است جنگ پنج، ده، بیست سال یا بیشتر به طول انجامد. ممکن است هانوی و هایفونگ و بسیاری از شهرها و کارخانهها نابود گردد، ولی خلق ویتنام هیچگاه مقهور نخواهد شد...»</blockquote> | |||
ماشین جنگی آمریکا را در اول نوامبر ۱۹۶۸ناگزیر از پایان دادن بی قید و شرط بمباران و گلولهباران تمامی خاک ویتنام و مذاکره با نمایندگان جمهوری دموکراتیک ویتنام شمالی و جبهه ملی ویتنام جنوبی در کنفرانس چهارجانبه پاریس کرد. | |||
== هوشی مین و اخلاق انقلابی == | |||
ویژگی خاص هوشی مین تاکید بر اخلاق انقلابی مانند: سختکوشی، درستکاری، صرفهجویی، از خودگذشتگی، مصمم بودن به تصحیح نقایص خود و پرهیز از لافزنی و خودستایی، ایثار و فداکاری، انطباق دادن حرف با عمل، راسخ بودن در اعتقادات انقلابی بود و انقلابیون را به فراگرفتن تئوری مارکسیسم - لنینیسم و درک راه و روش انقلابی تشویق میکرد. | |||
شصت سال زندگی شخصی هوشیمین که توام با مبارزه و کار مداوم برای مردم میهنش سپری شد روشنی گویای پای بندی او به فضائل اصیل انسانی است. از جمله پایداری و فداکاری و گذشت از منافع شخصی، ساده زیستی | |||
زندگی شخصی و مبارزاتی هوشی مین نشاندهنده پایبندی او به فضائل اصیل انسانی و انقلابی بود. ساده زیستی، فداکاری و گذشتن از منافع شخصی و نثار بدون تبعیض عواطف و عشق خود به همه طبقات و اقشار و اقلیتهای ملی ومذهبی ویتنام و التزام او به انتقاد و انتقاد از خود به منظور مقابله با تمایلات جاهطلبانه در بحبوحهی مبارزات طولانی و سرسختانه استقلال طلبانه موید همین ویژگی برجسته او بود. | |||
هوشی مین در کتاب اخلاق انقلابی که خود در سراسر زندگی به رهنمودهای آن پایبند بود و هم اکنون جزء دروس مدارس ویتنام است این ارزشها را ثبت کرده است. | |||
'''منبع: آران پیپر- تحقیق و مقاله دانشآموزی و دانشجویی''' تحقیق مقاله هوشی مین (aranpaper.ir) | |||
=== | == اصول اساسی تفکر هوشی مین == | ||
* رهایی ملی، طبقاتی و انسانی | |||
* استقلال | |||
* وحدت ملی | |||
* مالکیت مردم بر همهی امور از جمله تشکیل دولت | |||
* توسعه اقتصادی و فرهنگی | |||
* دفاع ملی | |||
* تربیت نسل انقلابی | |||
* تاسیس یک حزب پاک و قوی که اعضا و رهبران آن خادم مردم باشند | |||
== | == سخنان هوشی مین == | ||
در فقدان لنین (۱۹۲۴) هوشیمین چنین نوشت:<blockquote>«ما عمیقاً از فقدان غیرقابل جبران لنین متاسفیم و همراه با همه مردم دنیا در غم خواهران و براداران خود شریک هستیم. معهذا ما معتقدیم کمینترن و بخشهای آن در کشورهای مستعمره رهنمودها و توصیههای او را دنبال خواهد کرد. لنین زمانی که زنده بود، پدر ما، معلم ما، رفیق ما و راهنمای ما بود و حال ستاره راهنمایی است که راه انقلاب سوسیالیستی را به ما نشان میدهد».</blockquote>هوشی مین متاثر از انقلاب اکتبر روسیه و مجذوب تزهای لنین در باره مسئله ملی و استعماری معتقد بود که رهایی مردم ویتنام نیز از همین مسیر میگذرد. | |||
او در پرتو تزهای لنینی چنین اضافه میکرد: <blockquote>«سرنوشت دنیای پرولتری به مقیاس وسیعی به مستعمرات، که غذا و نیروی قدرتهای امپریالیستی را تهیه میکنند، وابسته است. اگر ما بخواهیم امپریالیسم را شکست بدهیم، باید از قطع منافع آن در مستعمرات آغاز کنیم.»</blockquote> | |||
به | |||
در اوت ۱۹۴۲ برای نخستین بار با انتخاب نام هوشی مین به چین رفت، ولی هنگام عبور از مرز توسط مقامات محلی چیانگ کای شک دستگیر شد و برای بار دوم به زندان افتاد. او در یکی از اشعار خود در زندان بنام «خاطرات زندان» چنین می گوید: <blockquote>«سرسخت و بردبار هیچگاه حتی یک اینچ عقب ننشستم گرچه بلحاظ جسمی در عذابم اما روحیهام تزلزلناپذیر است»</blockquote> | |||
پس از انقلاب اکتبر در روسیه، پس از خواندن تزهای لنین دربارهٔ مسئله ملی و استعماری، هوشی مین چنان تحت تأثیر قرار گرفت که تنها در اتاقش قدم میزد و با صدای بلند، گویی مردم را مورد خطاب قرار میدهد، میگفت:<blockquote>«هموطنان ستمکش! اینست آنچه ما بدان احتیاج داریم. اینست راه ما به رهایی». </blockquote> | |||
برای سرنگون کردن حکومت استثمارگران و نمایندگان فئودال آنها، وی دریافته بود، تنها وجود یک حزب نیرومند مجهز به تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم میتواند به چنین پیروزی برسد. او میگفت: <blockquote> | |||
«قدم به قدم در راه مبارزه، با ترکیب کردن تعلیم تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم و فعالیتهای علمی، رفته رفته فهمیدم که تنها سوسیالیسم، تنها کمونیسم میتواند مردم زحمتکش دنیا را از یوغ بندگی رها سازد.» </blockquote> | |||
پس از دخالت آمریکا به ویتنام هوشی مین در فراخوانی برای مقابله چنین گفت: «ممکن است جنگ پنج ده بیست سال و یا بیشتر به طول انجامد ممکن است هانوی و هانفونگ و بسیاری از شهرها و کارخانه ها نابود گردد ولی خلق ویتنام هیچگاه مقهور نخواهد شد . . .» | |||
همواره این جمله لنین را یادآوری میکرد: <blockquote> | |||
«بدون یک تئوری انقلابی هرگز یک جنبش انقلابی وجود نخواهد داشت. . . و فقط یک حزب که با تئوری پیشاهنگ رهبری میشود، میتواند نقش خود را به عنوان مبارز پیشاهنگ ایفا نماید.» </blockquote> | |||
دهم اكتبر سال ۱۹۵۴«هوشی مین» رهبر ویتنام همزمان با پایین كشیده شدن پرچم فرانسه پس از ۷۰سال در شهر هانوی، بدون كوچكترین تشریفاتی و این كه اجازه دهد از او استقبال شود وارد این شهر شد و ضمن نطقی از مردم خواست كه ضمن ادامه مبارزه، سازندگی را هم فراموش نكنند و تنها تولیدات ویتنام است كه می تواند پشتوانه مبارزات باشد. وی گفت كه دولتهای بزرگ به منظور حفظ برتری خود نمی خواهند كشورهای دیگر از نظر اقتصاد داخلی خودكفا و نیز دارای سلاحهای پیشرفته باشند و ویتنامیها باید این دو نكته را از نظر دور ندارند. | |||
كشور خودكفا در امور اقتصادی و دفاع برای خود یك قدرت است و كسی در صدد در آویختن با یك قدرت بر نمیاید و بر این دو مورد باید ابزارهای بالا بردن سطح آگاهیها را اضافه كنیم كه عبارتند از نشر كتاب، رسانهها و مدارس كه گردانندگان این سه ابزار گرانبها، آموزگاران جامعه بشمار میآیند كه باید تشویق شوند، دلگرم باشند و رعایت احوال آنان لازم است. انسان آگاه را نمیتوان اسثتمار كرد و تحت ستم قرارداد و به او زور گفت.<ref>[https://vista.ir/w/a/16/09e12 سایت ویستا]</ref> | |||
== درگذشت هوشی مین == | |||
هوشی مین در صبح روز ۳ سپتامبر ۱۹۶۹ در سن ۷۹ سالگی درگذشت. | |||
هوشی مین یکی از تاثیرگذارترین رهبران جهان به حساب می آید. مجله تایم او را در فهرست ۱۰۰ فرد مهم قرن بیستم در سال ۱۹۹۸ قرار داد. اندیشه و انقلاب او الهامبخش بسیاری از رهبران و مردم در مقیاس جهانی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین در جریان جنبش ضد استعماری بود که پس از جنگ جهانی دوم رخ داد. او به عنوان یک کمونیست، یکی از معدود شخصیتهای بینالمللی بود که در غرب مورد توجه قرار گرفت و به اندازه سایر حاکمان و جناحهای کمونیست با انتقادات بینالمللی مواجه نشد و حتی برای اقدامات خود مورد تحسین قرار گرفت.<ref>[https://www.bitabook.ir/product/%D9%87%D9%88%D8%B4%DB%8C-%D9%85%DB%8C%D9%86/ سایت بیتا بوک]</ref> | |||
و | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۳
هوشیمین، به ویتنامی: (Hồ Chí Minh)؛ (متولد ۱۹ مه ۱۸۹۰– درگذشت ۲ سپتامبر ۱۹۶۹)، با نامهای نگوین تات نان، نگوین آی کیووش، باش (به معنای عمو) هو، رهبر انقلاب ویتنام و از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵ بهعنوان نخستوزیر ویتنام شمالی و از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۹ بهعنوان رئیسجمهور ویتنام شمالی خدمت کرد.
هوشی مین، سومین فرزند خانواده بود که در شهر هوانگترو به دنیا آمد. از نوجوانی تحت تاثیر مبارزات آزادیخواهانه پدرش بر علیه استعمار فرانسه قرار داشت و از پانزده سالگی همکاری زیرزمینی با مبارزان جوان دانشگاه را آغاز کرد.
در شرایطی که جنبش استقلال طلبانه ویتنام در آغاز قرن بیستم به شکست انجامیده بود و روابط ارباب و رعیتی در ویتنام مستقر بود، هوشی مین پس از تحصیلات دانشگاهی خود در سالهای ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۰ برای تدریس به ایالت فانتیت سایگون رفت. مدتی پس از اقامت در سایگون افکار و آرمانهای آزادیخواهی و دموکراسیطلبی در او اوج گرفت، برای کسب علوم و تکنولوژی جدید تصمیم به ترک ویتنام گرفت. وی به این منظور ابتدا به عنوان کمکآشپز در یک کشتی فرانسوی رهسپار اروپا و سپس آفریقا و آمریکا شد.
در سال ۱۹۲۰ با فرانسویان رادیکال در تشکیل حزب کمونیست فرانسه شرکت کرد.
هوشی مین در سپتامبر ۱۹۲۴ پس از مدتی اقامت در اتحاد جماهیر شوروی، به کانتون در کشور چین مسافرت کرد و به سازماندهی در راه ایجاد حزب کمونیست مشغول شد. سرانجام در فوریه ۱۹۳۰ در کولون (نزدیک هنگ کنگ) حزب کمونیست ویتنام به همت هوشی مین تاسیس شد.
از ژوئن ۱۹۳۱ تا بهار سال ۱۹۳۳ به زندان انگلیسیها افتاد. از سال ۱۹۴۱ به بعد، هوشی مین دستورالعملهایی را برای تدارک قیام و بدست گرفتن قدرت صادر کرد که مهمترین آنها در«اسناد جنگ چریکی»، «تجربه چریکی چین»، «هنر نظامی سون زو» و «چگونه باید کادرهای نظامی را تعلیم داد» منعکس است. هوشی مین بار دیگر در اوت ۱۹۴۲ با نام هوشیمین به چین رفت تا با نیروی ضد ژاپن و ویتنامیهای مقیم آنجا تماس برقرار کند اما چون وارد چین شد بوسیله مأموران چیایکایچک توقیف و زندانی شد و در طول این مدت مجموعه اشعار خاطرات زندان را نوشت.
در سال ۱۹۴۴ بعد از ۳۳ سال دوری از وطن، از مرز چین گذشت و به انقلابیون ویتنام در کوهستانها پیوست . در روز ۲۲ دسامبر سال ۱۹۴۴ نخستین دسته ارتش ویت مینه با شرکت ۲۴ نفر رسما تشکیل گردید.
با تشکیل کنفرانس ملی حزب در روز ۱۵ اوت ۱۹۴۵ و تصمیم یک قیام عمومی، پایه حکومت موقت جمهوری دموکراتیک ویتنام گذاشته شد و بالاخره در روز ۲ مارس ۱۹۴۶، در نخستین نشست مجلس ملی، هوشی مین به عنوان ریاست جمهوری دموکراتیک ویتنام انتخاب شد.[۱]
تاریخچه زندگی هوشی مین
هوشی مین در ۱۹ می ۱۸۹۰ در روستای هوانگترو ویتنام در خانوادهای مرفه بدنیا آمد پدرش دانشجو و معلم کنفوسیوسی بود و بعداً یک قاضی سلطنتی در منطقه کوچک و دور افتاده بین خه (کوی نون) شد. ۳ خواهر و برادر داشت یک خواهرش بنام نگوین تیتان کارمند ارتش فرانسه بود. برادرش نگوین تاتدات گیاهشناس و متخصص گیاهان دارویی بود. برادر دیگرش در کودکی از دنیا رفت.
هوشی مین، در دوران کودکی، پیش از شروع تحصیل رسمی، نزد پدرش و معلمی به نام وونگ توش دو، درس خواند. او به سرعت در نوشتن خط چینی، برای مطالعه جدی کنفوسیوسیسم، ماهر شد. در نوشتار محاورهای ویتنامی نیز مهارت کسب کرد. او عاشق ماجراجویی و بادبادک بازی و ماهیگیری بود. پدرش، به پیروی از سنتهای کنفوسیوسیسم، در ۱۰ سالگی نام جدیدی، به پسرش شانگ داد: نگوین تات تان (نگوین تربیت شده)
پدرش از خدمت به فرانسویان سرباز زد. این امر تان (هو) را به شورش در سنین پایین سوق داد. با این وجود، وی تحصیلات فرانسوی را فرا گرفت و در کالج کوش هوش (برای تحصیلات متوسطه) در هوئه ثبت نام کرد. شاگردان وی، فام وان دونگ و ووگوین جیاپ، و همچنین نگو دین دیم، رئیسجمهور آینده ویتنام جنوبی (و رقیب سیاسی او) نیز در این مدرسه حضور داشتند.
از همان دوران جوانی بحثهای پدرش با رفقای وطن پرستش، و تبلیغات منفی علیه استعمار فرانسه، او را لبریز از عشق به میهن و مردمش کرد. هوشی مین از پانزده سالگی همکاری زیرزمینی با مبارزین جوان دانشگاهها را آغاز کرد. پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی (۱۹۰۵–۱۹۱۰) و شکست جنبشهای وطن پرستانه ـ که نتیجه دوری از اهداف سیاسی انقلاب ویتنام، یعنی کوتاه کردن دست استعمارگران فرانسوی و کسب استقلال ملی و از بین بردن روابط ارباب و رعیتی و پخش زمین به دهقانان، این وسیعترین نیروهای انقلابی خلق ویتنام بود- برای تدریس در ایالت فان تیت عازم سایگون شد، پس از مدتی زندگی در این شهر، هوشی مین که تمایلش به آرمانهای آزادی و حقوق مدنی و دموکراسی و علوم جدید و تکنولوژی زیاد بود، به عنوان کمک آشپز در یک کشتی فرانسوی رهسپار اروپا شد و از آنجا به آفریقا و آمریکا رفت. در این مدت باغبانی، پیشخدمتی، عکاسی و غیره کرد تا زندگی را بگذراند و در همین ایام بی عدالتی سرمایهداری را از نزدیک شاهد شد و خود لمس کرد. سفرهای او به کشورهای مستعمراتی آفریقا، ستم سرمایهداری را به او نشان داد و وی را به این نتیجه رساند که سرمایهداری همه جا بی رحم و غیرانسانی است و همه جا طبقه کارگر و مردم زحمتکش تحت فشار و استثمار وحشیانه قرار دارند. هوشیمین در آفریقا بیعدالتی، بیرحمی و ستم سرمایهداری را مشاهده و از نزدیک آنرا لمس کرد و به این نتیجه رسید که طبقه کارگر و مردم زحمتکش در همه جا تحت فشار و استثمار وحشیانه آن قرار دارند.
هوشی مین در سال ۱۹۱۸، پس از پایان جنگ اول جهانی و پیروزی انقلاب در روسیه، نامهای شامل ۸ ماده، تحت عنوان «حقوق ملل» به کنفرانس ورسای ارسال کرد و خواستار شد که فرانسه حقوق مردم ویتنام را برای آزادی و دمکراسی و مساوات و حق تعیین سرنوشت به رسمیت بشناسد. هرچند کنفرانس عریضه او را بیپاسخ گذاشت اما نامهی مذکور همانند بمبی افکار عمومی فرانسه و دیگر مستعمرات این کشور را لرزاند.
سپس در سال ۱۹۲۰، در کنگره حزب سوسیالیست فرانسه در شهر تور (فرانسه) شرکت جست و به همراه بهترین مارکسیستهای فرانسوی، حزب کمونیست فرانسه را بنیانگذاری کرد. به این ترتیب هوشیمین یکی از نخستین اعضای حزب کمونیست فرانسه و اولین ویتنامی کمونیست نیز بود. هوشی مین با کمک حزب کمونیست فرانسه و همراه تعدادی از وطن دوستان دیگر مستعمرات فرانسه، «اتحادیه بین مستعمرات» را تشکیل داد و خود به عنوان عضو کمیته مرکزی و عضو دایم این کمیته انتخاب گردید. او با نشر «روزنامه لوپاریا» و تهیه مقالات و اعلامیهها (مانند «استعمار فرانسه در مقابل دادگاه») به مبارزه خود علیه استعمار ادامه میداد.
در سال ۱۹۴۴ بعد از ۳۳ سال دوری از وطن، از مرز چین گذشت و به انقلابیون ویتنام در کوهستانها پیوست . در روز ۲۲ دسامبر سال ۱۹۴۴ نخستین دسته ارتش ویت مینه با شرکت ۲۴ نفر رسما تشکیل گردید.
این دسته چریکی با کمک دفتر خدمات اسراتژیکی که فعالیت محدودی داشت در سراسر ویت نام بعملیات چریکی پرداخت و در مدتی کوتاه عده آنان به چند هزار نفر رسید. با هدایت حزب کمونیست ویتنام، این کشور توانست در مقابل حملات مهیبی که علیه آن میشد مقاومت کند. هوشی مین تاکید داشت: ابتدا حزب باید مستحکم گردد. زیرا کادرهای حزبی که در سایه جنبش انقلابی ساخته شده بودند در تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم مطالعه منظم نداشتند و از سوی دیگر در جنبش کارگری فعالیت نداشتند. هوشی مین پیشنهاد کرد که کمیته مرکزی حزب باید کمیتههای مسئول جهت تبلیغ و تعلیم اعضای حزب تشکیل دهد و دورههای کوتاه جهت آموختن برنامه سیاسی و اساسنامه حزب و تربیت کادرها برپا کند. او شعار حزب را با خواستهای عمده خلق ویتنام مانند استقلال ملی و آزادیهای دموکراتیک و بهتر شدن شرایط زندگی و حق شرکت حزب در فعالیتهای قانونی تلفیق کرد. او تأکید میکرد که: «برای رسیدن به هدفهای فوق باید کوشش کرد تا جبهه دمکراتیک ملی وسیعی تشکیل گردد. این جبهه نه تنها باید مردم هندوچین را . . . نه تنها مردم زحمتکش را، بلکه هم چنین وابستگان به بورژوازی ملی را نیز دربرداشته باشد.»
رهبری اصولی و صحیح هوشی مین توانست میلیونها تن از مردم ویتنام را به خود جلب کرده و وجدان سیاسی آنها را بیدار کرد.
با تشکیل کنفرانس ملی حزب در روز ۱۵ اگست ۱۹۴۵ و تصمیم یک قیام عمومی، پایه حکومت موقت جمهوری دموکراتیک ویتنام گذاشته شد و بالاخره در روز ۲ مارس ۱۹۴۶، در نخستین نشست مجلس ملی، هوشی مین به عنوان ریاست جمهوری دموکراتیک ویتنام انتخاب شد.
تاسیس حزب کمونیست ویتنام
هوشی مین میدانست که انقلاب امر مشترک تودههاست و نه اقدام عدهای قلیل. انقلابیون باید آگاه باشند که کارگران و دهقانان نیروی اساسی انقلابند. او همچنین تأکید میکرد که انقلاب ویتنام بخشی از انقلاب جهانی است که خط مشی کمونیسم بینالمللی را دنبال کردهاست. هوشیمین افکار انقلابی مارکسیتی ـ لنینیستی را به وسیله هفتهنامه جوانان و «جاده انقلاب» ترویج میکرد؛ ولی اختلافات سه سازمان کمونیستی ویتنامی ـ «حزب کمونیست هندوچین»، «حزب کمونیست آنام» و «فدراسیون کمونیست هندوچین» ـ که با وجود کار مداوم و بسیج تودهها، کار تبلیغاتی یکدیگر را بسختی مورد انتقاد قرار میدادند، روز به روز شدیدتر میشد. سرانجام هوشیمین، به عنوان نماینده کمینترن در سپتامبر ۱۹۲۴ از شوروی به کانتون در کشور چین رفت و در جهت تاسیس حزب کمونیست ویتنام به فعالیت پرداخت که این امر در فوریه ۱۹۳۰ در کولون با راهاندازی کنگرهای به همت وی محقق شد. در این کنگره، که تحت ریاست او صورت گرفت، سه سازمان کمونیستی در یکدیگر ادغام و به سازمان واحدی بنام «حزب کمونیست ویتنام» تبدیل شدند. طرح برنامه و استراتژی و اساسنامه حزبی که به وسیلهٔ هوشیمین تهیه شده بود، در آنجا به تصویب رسید. او جمعی از جوانان را، که هسته رهبری حزب را به وجود آوردند، به نام «سازمان انقلابی جوانان ویتنام» متشکل کرد و «اتحادیه مردم ستمدیده آسیا» را، که دارای بخش ویتنامی نیز بود، پایهگذاری کرد. وی با نشر هفتهنامهای بنام تان نی ان (جوانان) و نوشتن کتابی بنام «راه انقلاب» به آموزش تئوریک انقلابیون پرداخت. پس از این اقدام هوشی مین در ژوئن ۱۹۳۱ تا بهار سال ۱۹۳۳ توسط انگلیسیها به زندان افتاد.
از سال ۱۹۴۱ به بعد، هوشی مین دستورالعملهایی را برای تدارک قیام و بدست گرفتن قدرت صادر کرد که مهمترین آنها در«اسناد جنگ چریکی»، «تجربه چریکی چین»، «هنر نظامی سون زو» و «چگونه باید کادرهای نظامی را تعلیم داد» منعکس است. هوشی مین بار دیگر در اوت ۱۹۴۲ با نام هوشیمین به چین رفت تا با نیروی ضد ژاپن و ویتنامیهای مقیم آنجا تماس برقرار کند اما چون وارد چین شد بوسیله مأموران چیایکایچک توقیف و زندانی شد و در طول این مدت مجموعه اشعار خاطرات زندان را نوشت.
هفتمین پلنوم کمیته مرکزی
حمله اوت ۱۹۴۰ ژاپن به ویتنام را هوشی مین در سال ۱۹۳۹ پیشبینی کرده بود. کمیته مرکزی حزب در نوامبر ۱۹۴۰ در هفتمین پلنوم خود امپریالیسم فراسنه و ژاپن را بعنوان دو دشمن ویتنام مشخص کرد و وظیفه آمادگی برای قیام مسلحانه و کسب قدرت را پیشنهاد کرد.
هشتمین پلنوم کمیته مرکزی
این پلنوم در مه ۱۹۴۱ به ریاست هوشی مین، به منظور بسیج وسیع مردم و برای جلب همه نیروهای انقلابی، تصمیم به تأسیس «ویت نام دک لپ دونگ مین» (جامعه استقلال ویتنام) یا به اختصار «ویت مین» را گرفت.
پلنوم تصمیم گرفت که بسیج تودهها در مبارزه انقلابی بنام ویت مین باشد ولی خصلت پیشاهنگی حزب نه تنها باید نگه داشته شود، بلکه همچنان که جبهه وسعت مییابد، نقش حزب باید مستحکم و تقویت گردد. از سال ۱۹۴۱ به بعد، هوشیمین دستورالعملهایی را برای تدارک قیام مسلحانه و بهدست گرفتن قدرت صادر کرد، که مهمترین آنها در اسناد «جنگ چریکی»، «تجربه چریکی چین»، «هنر نظامی سون زو» و «چگونه باید کادرهای نظامی را تعلیم داد» منعکس است.
کنفرانس ملی حزب کمونیست ویتنام
با تشکیل کنفرانس ملی حزب در روز ۱۵ اوت ۱۹۴۵ و تصمیم یک قیام عمومی، پایه حکومت موقت جمهوری دمکراتیک ویتنام گذاشته شد؛ و بالاخره در ۲ سپتامبر ۱۹۴۵ در میدان بادین هوشیمین از طرف دولت بیانیه تاریخی استقلال را قرائت کرد. این بیانیه جوهر کارهای پیشین هوشیمین و برگ زرینی در تاریخ مبارزات ویتنام بود. در روز ۲ مارس ۱۹۴۶، در نخستین نشست مجلس ملی، هوشیمین به عنوان ریاست جمهوری دمکراتیک ویتنام انتخاب گشت. در ۹ نوامبر همان سال، نخستین اساسنامه جمهوری دمکراتیک ویتنام تصویب شد.
پیروزی انقلاب ویتنام در جنگ با فرانسه
پیروزی انقلاب اوت ۱۹۴۵ در ویتنام، این دید انقلابی هوشیمین را کاملاً به اثبات رسانید؛ ولی این پیروزی به آسانی بهدست نیامد. هوشیمین با دید روشنی که از هدفها و نیروهای انقلابی داشت، نشان داد که دشمن اصلی خلق ویتنام امپریالیسم و عوامل داخلی آنها یعنی فئودالها هستند. او ایمان راسخی به سوسیالیسم علمی و به شکست ناپذیر بودن نیروی انقلابی تودههای زحمتکش داشت.
هوشیمین روز ۴ سپتامبر ۱۹۴۶ طی قرارداد موقتی با حکومت فرانسه، فرصت کافی به نیروهای ویتنامی برای تدارک مقاومت مردمی را داد. در ۱۹ دسامبر جنگ سراسری در تمام ویتنام درگرفت. هوشیمین طی فراخوانی، روز ۲۰ دسامبر ۱۹۴۶، خلق ویتنام را برای مقاومت ملی علیه استعمارگران فرانسوی دعوت کرد. در طول این جنگ عظیم، هوشیمین دهها نامه به مسئولان حزب نوشت و طی کتابی به نام «بگذار ما سبک کارمان را بهبود دهیم»، سخن خود را با کادرها و اعضای حزب ادامه داد. وی به کادرها آموخت که وطن دوستی اصیل را با انترناسیونالیسم پرولتری، در هم آمیزد. هوشیمین دیگر کشورهای جهان را در ژانویه ۱۹۵۰ برای به رسمیت شناختن جمهوری دمکراتیک ویتنام دعوت کرد. این دعوت وسیله اتحاد جماهیر شوروی و دیگر کشورهای سوسیالیستی و دمکراتیک بزودی جامه عمل پوشید. در دومین کنگره حزب (ژانویه ۱۹۵۱) هوشیمین خاطر نشان ساخت که: «کنگره، کنگره مقاومت است و وظیفه اش به پیروزی رساندن کامل مقاومت.» وی در جمعبندی تجربه سیاست «اتحاد ملی وسیع» این شعار معروف خود را مطرح ساخت: اتحاد، اتحاد، اتحادی وسیع موفقیت، موفقیت، موفقیتی عظیم.
جنگ ویت مین با فرانسه ۹ سال طول كشید و فرانسه پس شكست نیروهایش در «دین بین فو» حاضر به مذاكره شد و طبق قراردا ژنو سال ۱۹۵۴ ویتنام موقتا به دو بخش تقسیم شد و مدار ۱۷ درجه عرض جغرافیایی خط تقسیم قرار گرفت و قرار شد كه از طریق رفراندم وحدت ویتنام تامین شود كه این كار بارها به تعویق افتاد و هوشی مین جنگهای غیر منظم را از سر گرفت كه این بار آمریكا مداخله كرد. نخست، مستشار نظامی و سپس سرباز به ویتنام فرستاد و شمار نیروهایش یك زمان به نیم میلیون تن رسید. [۲]
موافقتنامه ژنو
در جنگ میهنی علیه فرانسه، که در زمستان ۱۹۵۳ و بهار ۱۹۵۴ به شدیدترین حد خود رسیده بود، نیروهای ملی ویتنام توانستند همه جا نیروهای فرانسوی را شکست دهند، و بالاخره در پیروزی معروف دین بین فو (۲۶ نوامبر ۱۹۵۴) هوشی مین اعلام کرد که حاضر است با دولت فرانسه توافق سیاسی برمبنای احترام صمیمانه به استقلال واقعی ویتنام امضاء کند. به این ترتیب، پس از امضای موافقت نامه ژنو (۲۰ ژوئیه ۱۹۵۴) برای نخستین بار در تاریخ، یک کشور کوچک و ضعیف مستعمره، یک قدرت استعماری بسیار قوی را شکست داد.
سال ۱۹۶۰ قیامهای هماهنگ و عمومی در ویتنام جنوبی آغاز شد که نهایتا با تشکیل «جبهه ملی ویتنام جنوبی برای آزادی» در دسامبر ۱۹۶۰ و فراخوان هوشی مین به دفع حملات آمریکا با این بیان که:
«ممکن است جنگ پنج، ده، بیست سال یا بیشتر به طول انجامد. ممکن است هانوی و هایفونگ و بسیاری از شهرها و کارخانهها نابود گردد، ولی خلق ویتنام هیچگاه مقهور نخواهد شد...»
ماشین جنگی آمریکا را در اول نوامبر ۱۹۶۸ناگزیر از پایان دادن بی قید و شرط بمباران و گلولهباران تمامی خاک ویتنام و مذاکره با نمایندگان جمهوری دموکراتیک ویتنام شمالی و جبهه ملی ویتنام جنوبی در کنفرانس چهارجانبه پاریس کرد.
هوشی مین و اخلاق انقلابی
ویژگی خاص هوشی مین تاکید بر اخلاق انقلابی مانند: سختکوشی، درستکاری، صرفهجویی، از خودگذشتگی، مصمم بودن به تصحیح نقایص خود و پرهیز از لافزنی و خودستایی، ایثار و فداکاری، انطباق دادن حرف با عمل، راسخ بودن در اعتقادات انقلابی بود و انقلابیون را به فراگرفتن تئوری مارکسیسم - لنینیسم و درک راه و روش انقلابی تشویق میکرد.
شصت سال زندگی شخصی هوشیمین که توام با مبارزه و کار مداوم برای مردم میهنش سپری شد روشنی گویای پای بندی او به فضائل اصیل انسانی است. از جمله پایداری و فداکاری و گذشت از منافع شخصی، ساده زیستی
زندگی شخصی و مبارزاتی هوشی مین نشاندهنده پایبندی او به فضائل اصیل انسانی و انقلابی بود. ساده زیستی، فداکاری و گذشتن از منافع شخصی و نثار بدون تبعیض عواطف و عشق خود به همه طبقات و اقشار و اقلیتهای ملی ومذهبی ویتنام و التزام او به انتقاد و انتقاد از خود به منظور مقابله با تمایلات جاهطلبانه در بحبوحهی مبارزات طولانی و سرسختانه استقلال طلبانه موید همین ویژگی برجسته او بود.
هوشی مین در کتاب اخلاق انقلابی که خود در سراسر زندگی به رهنمودهای آن پایبند بود و هم اکنون جزء دروس مدارس ویتنام است این ارزشها را ثبت کرده است.
منبع: آران پیپر- تحقیق و مقاله دانشآموزی و دانشجویی تحقیق مقاله هوشی مین (aranpaper.ir)
اصول اساسی تفکر هوشی مین
- رهایی ملی، طبقاتی و انسانی
- استقلال
- وحدت ملی
- مالکیت مردم بر همهی امور از جمله تشکیل دولت
- توسعه اقتصادی و فرهنگی
- دفاع ملی
- تربیت نسل انقلابی
- تاسیس یک حزب پاک و قوی که اعضا و رهبران آن خادم مردم باشند
سخنان هوشی مین
در فقدان لنین (۱۹۲۴) هوشیمین چنین نوشت:
«ما عمیقاً از فقدان غیرقابل جبران لنین متاسفیم و همراه با همه مردم دنیا در غم خواهران و براداران خود شریک هستیم. معهذا ما معتقدیم کمینترن و بخشهای آن در کشورهای مستعمره رهنمودها و توصیههای او را دنبال خواهد کرد. لنین زمانی که زنده بود، پدر ما، معلم ما، رفیق ما و راهنمای ما بود و حال ستاره راهنمایی است که راه انقلاب سوسیالیستی را به ما نشان میدهد».
هوشی مین متاثر از انقلاب اکتبر روسیه و مجذوب تزهای لنین در باره مسئله ملی و استعماری معتقد بود که رهایی مردم ویتنام نیز از همین مسیر میگذرد. او در پرتو تزهای لنینی چنین اضافه میکرد:
«سرنوشت دنیای پرولتری به مقیاس وسیعی به مستعمرات، که غذا و نیروی قدرتهای امپریالیستی را تهیه میکنند، وابسته است. اگر ما بخواهیم امپریالیسم را شکست بدهیم، باید از قطع منافع آن در مستعمرات آغاز کنیم.»
در اوت ۱۹۴۲ برای نخستین بار با انتخاب نام هوشی مین به چین رفت، ولی هنگام عبور از مرز توسط مقامات محلی چیانگ کای شک دستگیر شد و برای بار دوم به زندان افتاد. او در یکی از اشعار خود در زندان بنام «خاطرات زندان» چنین می گوید:
«سرسخت و بردبار هیچگاه حتی یک اینچ عقب ننشستم گرچه بلحاظ جسمی در عذابم اما روحیهام تزلزلناپذیر است»
پس از انقلاب اکتبر در روسیه، پس از خواندن تزهای لنین دربارهٔ مسئله ملی و استعماری، هوشی مین چنان تحت تأثیر قرار گرفت که تنها در اتاقش قدم میزد و با صدای بلند، گویی مردم را مورد خطاب قرار میدهد، میگفت:
«هموطنان ستمکش! اینست آنچه ما بدان احتیاج داریم. اینست راه ما به رهایی».
برای سرنگون کردن حکومت استثمارگران و نمایندگان فئودال آنها، وی دریافته بود، تنها وجود یک حزب نیرومند مجهز به تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم میتواند به چنین پیروزی برسد. او میگفت:
«قدم به قدم در راه مبارزه، با ترکیب کردن تعلیم تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم و فعالیتهای علمی، رفته رفته فهمیدم که تنها سوسیالیسم، تنها کمونیسم میتواند مردم زحمتکش دنیا را از یوغ بندگی رها سازد.»
پس از دخالت آمریکا به ویتنام هوشی مین در فراخوانی برای مقابله چنین گفت: «ممکن است جنگ پنج ده بیست سال و یا بیشتر به طول انجامد ممکن است هانوی و هانفونگ و بسیاری از شهرها و کارخانه ها نابود گردد ولی خلق ویتنام هیچگاه مقهور نخواهد شد . . .»
همواره این جمله لنین را یادآوری میکرد:
«بدون یک تئوری انقلابی هرگز یک جنبش انقلابی وجود نخواهد داشت. . . و فقط یک حزب که با تئوری پیشاهنگ رهبری میشود، میتواند نقش خود را به عنوان مبارز پیشاهنگ ایفا نماید.»
دهم اكتبر سال ۱۹۵۴«هوشی مین» رهبر ویتنام همزمان با پایین كشیده شدن پرچم فرانسه پس از ۷۰سال در شهر هانوی، بدون كوچكترین تشریفاتی و این كه اجازه دهد از او استقبال شود وارد این شهر شد و ضمن نطقی از مردم خواست كه ضمن ادامه مبارزه، سازندگی را هم فراموش نكنند و تنها تولیدات ویتنام است كه می تواند پشتوانه مبارزات باشد. وی گفت كه دولتهای بزرگ به منظور حفظ برتری خود نمی خواهند كشورهای دیگر از نظر اقتصاد داخلی خودكفا و نیز دارای سلاحهای پیشرفته باشند و ویتنامیها باید این دو نكته را از نظر دور ندارند.
كشور خودكفا در امور اقتصادی و دفاع برای خود یك قدرت است و كسی در صدد در آویختن با یك قدرت بر نمیاید و بر این دو مورد باید ابزارهای بالا بردن سطح آگاهیها را اضافه كنیم كه عبارتند از نشر كتاب، رسانهها و مدارس كه گردانندگان این سه ابزار گرانبها، آموزگاران جامعه بشمار میآیند كه باید تشویق شوند، دلگرم باشند و رعایت احوال آنان لازم است. انسان آگاه را نمیتوان اسثتمار كرد و تحت ستم قرارداد و به او زور گفت.[۳]
درگذشت هوشی مین
هوشی مین در صبح روز ۳ سپتامبر ۱۹۶۹ در سن ۷۹ سالگی درگذشت.
هوشی مین یکی از تاثیرگذارترین رهبران جهان به حساب می آید. مجله تایم او را در فهرست ۱۰۰ فرد مهم قرن بیستم در سال ۱۹۹۸ قرار داد. اندیشه و انقلاب او الهامبخش بسیاری از رهبران و مردم در مقیاس جهانی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین در جریان جنبش ضد استعماری بود که پس از جنگ جهانی دوم رخ داد. او به عنوان یک کمونیست، یکی از معدود شخصیتهای بینالمللی بود که در غرب مورد توجه قرار گرفت و به اندازه سایر حاکمان و جناحهای کمونیست با انتقادات بینالمللی مواجه نشد و حتی برای اقدامات خود مورد تحسین قرار گرفت.[۴]