کاربر:Safa/3صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۸۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<noinclude>
<noinclude>  
[[پرونده:چاپ اسکناس.JPG|بندانگشتی|'''سونامی چاپ اسکناس در جمهوری اسلامی''']]
{{جعبه زندگینامه
'''چاپ اسکناس،''' به خلق نوعی پول گفته می‌شود که در معاملات از آن استفاده می‌شود، برای چاپ اسکناس قوانینی در نزد بانک‌های مرکزی هر کشور هست که بر طبق آن و به میزان پشتوانه‌ی طلای هر کشور چاپ و در دسترس مردم برای تسهیل مبادلات قرار می‌گیرد. هر نوع عدول از این قوانین منجر به بهم خوردن معادلات اقتصادی در آن کشور خواهد شد، امروز یکی از معضلات کشور ما ایران خلق بی‌رویه‌ی پول توسط دولت‌های مختلف است که ارزش مبادلاتی ریال ایران را به آستانه‌ی فاجعه رسانده است و امروزه هر ۵۵۰۰۰۰ ریال ایران در برابر یک دلار مبادله می‌شود. در حالی که ارزش هر دلار در سال ۱۳۰۳ ۲۸ ریال ایران بود.
| اندازه جعبه      =
| عنوان            =
| عنوان ۲          =
| نام              =برتولت برشت
| تصویر            =برتولت برشت.JPG
| اندازه تصویر      =
| عنوان تصویر      =
| زادروز            = دهم فوریه‌ی سال ۱۸۹۸
| زادگاه            = آگسبورگ در ایالت بایرن آلمان
| مکان ناپدیدشدن    =
| تاریخ ناپدیدشدن  =
| وضعیت            =
| تاریخ مرگ        = ۱۴ اوت سال ۱۹۵۶
| مکان مرگ          =آلمان شرقی
|عرض جغرافیایی محل دفن=
|طول جغرافیایی محل دفن=
|latd=|latm=|lats=|latNS=N
|longd=|longm=|longs=|longEW=E
| علت مرگ          =سکته قلبی
| پیداشدن جسد      =
| آرامگاه          =
| بناهای یادبود    =
| محل زندگی        = آلمان، فرانسه، آمریکا، آلمان شرقی
| ملیت              =آلمانی
| نام‌های دیگر      =
| نژاد              =
| تابعیت            =
| تحصیلات            = 
| دانشگاه          =
| پیشه              =
| سال‌های فعالیت    =۱۹۱۹ تا ۱۹۵۶
| کارفرما          =
| نهاد              =
| نماینده          =
| شناخته‌شده برای   = هنرمندان و مردم آلمان و جهان
| نقش‌های برجسته    = نوآوری در ارائه نمایش‌نامه‌های سیاسی و اجتماعی
| سبک              =
| تأثیرگذاران      =مارکس، انگلس، لنین
| تأثیرپذیرفتگان    =کلیه‌ی احزاب مارکسیست لنینست
| شهر خانگی        =
| دستمزد            =
| دارایی خالص      =
| قد                =
| وزن              =
| تلویزیون          =
| لقب              =
| دوره              =
| پس از             =
| پیش از           =
| حزب              =
| جنبش              =سوسیال دموکراسی
| مخالفان          =
| هیئت              =
| دین              =
| مذهب              =
| اتهام            =
| مجازات            =
| وضعیت گناهکاری    =
| منصب              =
| مکتب              =مارکسیسم لنینیسم
| آثار              =
| همسر              =
| شریک زندگی        =
| فرزندان          =
| والدین            =
| خویشاوندان سرشناس =
| جوایز            =
| امضا              =
| اندازه امضا      =
| signature_alt    =
| وبگاه            =
| imdb_id          =
| Soure_id          =
| پانویس            =
}}


== تعریف پول ==
'''اویگن برتولت فریدریش برشت،''' (Eugen Berthold Friedrich Brecht) زاده‌ی دهم فوریه ۱۸۹۸ در آگسبورگ آلمان، نویسنده‌ی انقلابی چپ، نخستین تلاش‌های ادبی وی به‌صورت شعر و نمایشنامه در سال‌های تحصیل در دبیرستان و پانزده‌سالگی بود. برشت در سال ۱۹۱۷ به تحصیل فلسفه در دانشگاه مونیخ پرداخت، اما یک‌ترم بعد رشته‌ی تحصیلی خود را به پزشکی تغییر داد. مدت کوتاهی پس‌ازآن، در جریان ناآرامی‌های انقلاب ۱۹۱۸ آلمان، از تحصیل دست کشید و به‌عنوان بهیار به خدمت سربازی رفت. برشت از سال ۱۹۱۷ وارد رابطه‌ای عاطفی با پائولا شد که حاصل آن پسری بنام فرانک بود که در جریان جنگ جهانی دوم در جبهه‌ی شرقی حین جنگ بنفع نازی‌ها کشته شد.<ref>[https://taaghche.com/author/%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%B4%D8%AA سایت طاقچه بیوگرافی برشت]</ref>
پول عبارت از اسکناس و مسکوک و سپرده‌های دیداری اشخاص نزد بانک‌ها است و ۹۷٪ از عرضه پول صرفاً عدد و رقمی است که در پایگاه‌های داده دیجیتالی بانک‌های تجاری وجود دارد. این پول مابه‌ازاء مادی ندارد. بانک‌های تجاری از نظر قانونی موظفند که میزان خاصی از پول را به عنوان ذخیره نزد بانک مرکزی نگه دارند. وقتی سیستم بانکداری بصورت علمی و صحیحی این‌ کار را انجام بدهد، می‌تواند باقی پول را به مشتریان خود وام دهد. پول نقد تنها ۳٪ پول در جریان را شامل می‌شود. به این قسمت، عرضه پول محدود (narrow money supply) می‌گویند که شامل این موارد می‌شود: اسکناس، سکه، سپرده جاری (demand deposit) و سایر دارایی‌های نقدشونده که توسط بانک مرکزی نگهداری می‌شود. در آمریکا پول محدود همان M1 است. ذخیره بانک‌های تجاری نزد بانک مرکزی (که همان بانک دولت است) در این دسته قرار می‌گیرد. بانک‌های تجاری توسط بانک مرکزی (دولت) مجازند که به کسب‌وکارها و مصرف‌کنندگان وام بدهند. مبلغی که بانک‌ها می‌توانند به مشتریان وام دهند بالاتر از نسبتی است که باید نزد بانک مرکزی به عنوان ذخیره نگه دارند. عبارت «بانکداری ذخیره جزئی (fractional banking)» به همین معناست. سپس هر کسی که وام را دریافت کرده باشد، چه یک کسب‌وکار باشد و چه یک مشتری خرد، آن مبلغ را به حساب بانک مورد نظر واریز می‌کند تا با آن خانه یا خودرو بخرد یا یک کسب‌وکار را تامین مالی کند.


=== پشتوانه چاپ اسکناس ===
در همین سال‌هاست که او عقاید سوسیالیستی پیدا کرد. سال‌های ۱۹۲۲ و ۲۳ دو نمایشنامه "بال" و "آوای طبل‌ها" از او بر صحنه رفت و با اقبال مردم سبب شهرت او شد و تئاتر مونیخ نیز با او قرارداد همکاری بست و برشت شغلی ثابت یافت. سال ۱۹۲۴ به برلین نقل مکان کرد و دوران شکوفایی برشت در تئاتر برلین آغاز شد.  
تا پیش از جنگ جهانی دوم عرضه پول بر مبنای استاندارد طلا، (the Gold Standard) بود. در این سیستم، هر پوند یا دلار در گردش، توسط میزان طلای معادل آن پشتیبانی می‌شد. پس از جنگ جهانی دوم، با قرارداد برتون وودز، استاندارد طلا در ۱۵ اوت ۱۹۷۱ میلادی توسط آمریکا به طور کامل کنار گذاشته شد. در برتون وودز آمریکا متعهد بود که در برابر هر ۳۵ دلار یک اونس طلا در بانک ذخیره کند اما نیکسون توافق «برتون وودز» را کنار گذاشت و تعهد آمریکا در این باره را در حالی که اسکناس منتشر شده موجود تا آن تاریخ ۵ برابر طلای سپرده شده بود، نقض کرد. این اقدام در تاریخ معاصر به شوک نیکسون معروف شد.<ref>[https://tavantahlil.com/what-is-nixon-shock/ سایت توان تحلیل]</ref>


=== پول بدون پشتوانه یا پول فیات ===
سال ۱۹۳۴ با روی کارآمدن نازی‌ها او شبانه از آلمان گریخت و به دانمارک رفت. با آغاز جنگ جهانی دوم ناچار شد به استهکلم برود و در ادامه به هلسینکی و مسکو رفت و سرانجام سر از کالیفرنیای آمریکا درآورد.


یکی از مسائلی که در حوزه اقتصاد مطرح است، چاپ بی‌رویه پول توسط دولت‌هاست. برخی دولت‌ها مشکلات اقتصادی‌شان را از طریق چاپ پول حل می‌کنند که این‌ به تورم در اقتصاد کشورها دامن می‌زند.  
سال ۱۹۴۷ به‌دلیل فعالیت‌های کمونیستی مورد سوءظن کمیته‌ی فعالیت‌های ضد آمریکایی قرار گرفت و بازجویی شد. فردای بازجویی او آمریکا را ترک کرد و به زوریخ رفت و پس از رد درخواست تابعیت از طرف دولت اتریش به آلمان شرقی رفت و تا پایان عمر در برلین شرقی زندگی کرد.<ref>[https://www.ketabrah.ir/author/29534-%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%B4%D8%AA سایت کتابراه زندگینامه برتولت برشت]</ref>


==== پول فیات ====
از کتاب‌‌ها و نمایشنامه‌های بسیار برشت می‌توان به "دایره گچی قفقازی"، "ترس و نکبت رایش سوم"، "دکان نانوایی" "زندگی گالیله" اشاره کرد.
پول فیات به معنای پول قانونی است. مایکل سیلر (Michael Saylor) از بزرگ‌ترین مدافعان و طرفداران بیت‌کوین، برای توصیف کاهش قدرت خرید پول فیات (fiat money، پولی که بدون پشتوانه و ارزش ذاتی است و ارزش آن از سوی قانون می‌آید) از استعاره ذوب یک تکه یخ استفاده می‌کند. پولی که ما امروز از آن استفاده می‌کنیم از ارزش ذاتی برخوردار نیست. برای مثال از سال ۱۹۱۳، دلار آمریکا ۹۶٪ ارزش خود را از دست داده است. بیشتر پولی هم که وجود دارد تنها یک سری اعداد است که در پایگاه داده مرکزی وارد سیستم می‌شود. پول مدرن به این علت ارزش دارد که دولت می‌گوید و جامعه هم تا جایی که دولت و بازارهای مالی آن را تایید کنند می‌پذیرد. احتمال فروپاشی این سازوکار همواره وجود دارد اما آمریکا با چرخه‌ی (چاپ دلار و خلق اعتبار- افزایش بدهی) جلوی آن را گرفته تا مانع رخ دادن ابرتورم شود. در بحران اقتصادی ۲۰۰۸ در حالی که شرکت‌های بزرگ باید ورشکست می‌شدند دولت آمریکا به میدان آمد و بدهی غول‌ها را پرداخت کرد.<ref>[https://www.bourseiness.com/53237/what-is-money-printing سایت بورسینس]</ref>


در بحران مالی سال ۲۰۰۸، بحران اطمینان ایجاد شد. مقدار زیادی از بدهی‌های بد به وجود آمدند که دولت‌ها باید آن‌ها را برعهده می‌گرفتند. دولت‌ها تلاش کردند با کاهش نرخ بهره، فعالیت اقتصادی را تحریک نمایند اما نرخ بهره تا جایی پایین آمد که منفی شد. نرخ بهره منفی به این معناست که سپرده‌گذار باید به بانک پول بدهد تا بانک پولش را نگه دارد. در همه‌گیری ویروس کرونا که قرنطینه باعث شد بسیاری از کسب‌وکارها از بین بروند. بانک‌های مرکزی به نمایندگی از دولت، با آزاد کردن قسمتی از ذخیره بانک‌ها، عرضه پول را افزایش دادند. رایج‌ترین روش برای انجام این کار، بازخرید بدهی موجود دولت است که توسط بانک‌های تجاری نگهداری می‌شود. به این کار، تسهیل کمی یا Quantitative Easing گفته می‌شود. یعنی ذخیره در دسترسی که توسط بانک‌های تجاری نگهداری می‌شود افزایش می‌یابد؛ در نتیجه، آن‌ها می‌توانند برای ایجاد فعالیت‌های بهره‌ور تولیدی، وام بدهند و پول بیشتری خلق کنند. مقدار زیادی از این پول جدید که اغلب به آن نقدینگی گفته می‌شود، در واقع به فعالیت‌های غیرمولد و سوداگری مالی اختصاص می‌یابد. به همین دلیل است که در بازار سهام رشدهای بالا به وجود می‌آید و قیمت خانه و سایر دارایی‌هایی که نقش ذخیره ارزش دارند، افزایش پیدا می‌کنند.
برشت در این ایام طرفدار جناح چپ سوسیال‌ دمکراسی آلمان و در شهر آگسبورگ عضو شورای کارگران و سربازان بود. سرانجام در شامگاه ۱۴ آگوست ۱۹۵۶ به علت بیماری قلبی مزمن درگذشت و در گورستان برلین میته دفن گردید.


معمولاً چراغ خطر برای استقراض دولت در نقطه‌ای روشن می‌شود که نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی (ارزش خالص چیزهایی که تولید شده‌اند) یا GDP، به ۱۰۰ درصد برسد. نسبت بدهی به GDP آمریکا در سال ۲۰۱۲ به این میزان رسید و از آن موقع تا به حال در حال افزایش بوده است.
برتولت برشت، بیش از یک قرن در صدر مکتب ادبی سوسیالیسم و کمونیسم قرار دارد و بعنوان یکی از بزرگترین کارگردانان صاحب سبک دنیا در تئاتر شناخته می‌شود.


آمریکا قدرتمندترین اقتصاد دنیا و منتشرکننده ارز ذخیره جهانی بوده و به همین دلیل، می‌توان گفت که در عمل، دلار برای بسیاری از کشورها نقشی مشابه پول ملی را ایفا می‌کند. با توجه به این نکات، اهمیت چنین مسئله‌ای بیشتر روشن می‌شود.
== تاریخچه زندگی برتولت برشت ==
اویگن برتولد برشت، متولد دهم فوریه ۱۸۹۸ در خانواده‌‌ای مرفه در آگسبورگ آلمان، پدرش کاتولیک و کارمند کارخانه کاغذسازی بود که بعدها مدیرعامل آنجا شد. مادرش پروتستان و مذهبی بود که به همراه مادربزرگ برشت روی او در کودکی تاثیر زیادی داشت. به همین دلیل وی با کتاب مقدس در همان زمان آشنا شد که بعدها در قلم وی تاثیر گذاشت.


نظم نوین پرداخت زیانِ سلطه‌گران توسط ضعیف‌ترها است. در ایران هم خسارت صندوق‌های مالی (که به بیش از ۳۵ هزار میلیارد تومان رسید) از بودجه عمومی یعنی از حق اکثریت واریز شد.
در ۱۶ سالگی برتولت برشت جنگ جهانی اول آغاز شد، این جنگ ابتدا روی وی تاثیر هیجانی داشت اما با دیدن هم‌نسلان مجروح و خونینش مقاله‌ای بر ضد جنگ نوشت که تا آستانه اخراج از مدرسه پیش‌ رفت. سال ۱۹۱۷ به توصیه پدرش دوره‌ی پزشکی دانشگاه مونیخ را آغاز کرد تا با این بهانه از جنگ دور بماند. در همین ایام درام را نزد آرتور کوتشر آموخت و پس از بازگشت به آکسبورگ در سال ۱۹۱۸ به ارتش فرا‌خوانده شد. و بعنوان نیروی امدادگر وارد میادین جنگ شد اما جنگ یک ماه بعد تمام شد. حین جنگ، در بیمارستان‌های ارتش از مشاهده اوضاع دردناک و محیط خفقان‌آور بیمارستان صحرایی تجربه تلخی بدست آورد و هر گونه احساس ناسیونالیستی را نادر و دروغین خواند و صاحب روحی پرخاشگر شد.<ref>[https://mohamadrezateimouri.com/biography-of-bertolt-brecht/ وبلاگ محمدرضا تیموری]</ref>


پیتر شیف، کارشناس مسائل اقتصادی می‌گوید:
در سال ۱۹۱۹ در انقلاب دموكراتيك شرکت کرد که آن نیز دچار شکست شد . شکست این نهضت و پریشانی محیط بعد ازجنگ به برشت خشونت کلام و نیش‌خند تند و تیزی بخشید که در اولین اشعارش پیدا شد. در این مدت به سرودن شعر پرداخت وشعرهای خود را همراه با نواختن گیتار می‌خواند. این اشعار بعدها در اولین دیوان تغزلی برشت با عنوان کتاب دعای خانگی آماده شد، شامل پنجاه موعظه که در ۱۹۲۷ منتشر شد.


پولِ بی‌پشتوانه به دولت قدرت می‌دهد و پول واقعی به مردم. با پولِ واقعی دولت محدود به هزینه‌های مالیاتی می‌شود و مردم در مقابل مالیات مقاومت می‌کنند. وقتی اسکناس چاپ شود، این مقاومت کم شده و دولت بدون هیچ کاری رشد می‌کند. طلا عنصری است که مردم را از سیاست‌های نادرستِ دولت محافظت می‌کند. طلا در هر کاری سر راه دولت قرار می‌گیرد. طلا دشمنِ یک دولتِ بزرگ است و دوست آزادی. طلا محافظ افراد در مقابل دولت‌هاست.
بعد از آن برشت به نمایشنامه‌نویسی مشغول شد که آنها نیزحاصل روح مضطرب و سرشار از عصيان او بود. در بیست سالگی نمایشنامه معروف خود بعل را نوشت. بعل خدای اساطیری شرقی بود و مظهر قساوت که بعضی از صفات نویسنده را مانند بی‌اعتنائی به قراردادهای کهن اخلاقی و اجتماعی آشکار می‌کرد. دومین نمایشنامه برشت آوای طبل‌ها در شب در ۱۹۱۹ نوشته شد.


لغو استاندارد طلا و نظام پولی برتون وودز موجب انحراف پولیِ دولتها در سراسر جهان شد. بطوریکه این خسارت برای مردمِ جهانِ سوم صدها برابر بوده است. چاپ پول بی‌پشتوانه در ایران سبب شده که در طی چند دهه اخیر ریال-پول کاغذیِ دولت ایران- بی ارزش‌ترین پولِ جهان شود و تورمِ افسار‌گسیخته تمام مناسبات اقتصادی کشور را بهم بریزد. بازگردندان دولتها خصوصاً در ایران به استاندارد طلا می‌تواند مردم را در مقابل هوس‌ سیاستمداران و نابودی قدرت خریدشان محافظت کند.
آوای طبلها در شب در ۱۹۲۲ در مونیخ روی صحنه رفت و به دریافت جایزه کلایست نائل شد نمایشنامه در جنگل شهرها در ۱۹۲۳ در مونیخ اجراشد. موضوع آن تلاش دو انسان است برای نزديك شدن به یکدیگر، تلاشی چون پیکاری سخت که خاصل آن نابودی دو طرف است.


==== بی‌ارزشترین پول ====
برتولت برشت در ۱۹۲۴ در برلین ساکن شد و در رمینه: تئاتر، اپرا، شعر، داستان کوتاه، مقاله و نقد هنری به فعالیت پرداخت و در تئاتر آلمان به عنوان مشاور ادبی مشغول شد. با فلسفه مارکس آشنا شد و درباره تئاتر سیاسی تجربه‌هائی بدست آورد و با موسیقی‌دانانی چون کورت وایل همکاری خود را آغاز کرد.
[[پرونده:پول مجارستان.JPG|بندانگشتی|'''پول بی ارزش مجارستان در سالهای پس از جنگ جهانی دوم''']]
بی‌ارزشترین پول دنیا به ارزی گفته می‌شود که در قیاس با سایر ارزها ارزش مبادله‌ای کمتری دارد. در سال ۲۰۲۳ ریال ایران رتبه اول بی‌ارزشترین پول دنیا را کسب کرد.


رتبه ۱ بی ارزش‌ترین پول دنیا ریال ایران
نمایشنامه آدم آدم است را در ۱۹۲۶ بر صحنه آورد که در آن اولین بار موضوع تغییر و تحول بشر را مطرح کرده بود، تحول شخصیت آدمی بود. برشت معتقد است که همه چیز در جهان دگرگون می‌شود و هیچ شخصیتی ثابت نمی‌ماند. آدم آدم است نخستین نمایشنامه‌ای است که برشت به وسیله آن مستقیما با تماشاگر ارتباط برقرار می‌کند. برش در این نمایشنامه از حکومت‌های امپراتوری و جامعه سرمایه‌داری هجو تندی ساخته است. در ۱۹۲۶ اپرای سه پولی در برلین به نمایش درآمد که کورت وایل آهنگ آن را ساخته بود.


رتبه ۲ بولیوار ونزوئلا
این نمایشنامه اقتباسی بود از «اپرای گدا» اثر جان کی که پیروزی بزرگی در آلمان و خارج از آن بدست آورد و موجب شهرت جهانی برشت شد. قهرمان نمایشنامه فردی است به نام مکی مسر که برای موفقیت در هر کار، اگر چه کارهای ناشایست باشد، هشیاری و تیز بینی را شرط اصلی می‌داند. پس با بزرگان می‌نشیند، بزرگی می‌آموزد و خود را از هر جهت آماده می‌سازد، آنگاه با موقع‌شناسی و زیرکی به دزدی و جنایت دست می‌زند، بی آنکه هرگز در حین عمل دیده شود، در اخر نیز که گرفتار می‌شود و محکوم به اعدام می‌شود، در آخرین لحظه از طرف ملکه انگلستان بخشوده می‌شود.


رتبه ۳ دونگ ویتنام
برتولت برشت در این اپرا تحت تأثیر فرانسوا ويون شاعر فرانسوی قرار گرفته و موسیقی نیز در توفیق آن سهم مهمی داشته است. در۱۹۲۷ برشت و وایل در جشنواره بادن کمدی موزیکال ماهاگونی را عرضه کردند و در ۱۹۳۰ آن را توسعه داده و در سه پرده با عنوان عظمت و انحطاط شهر ماهاگونی بر صحنه آوردند.


رتبه ۴ روپیه اندونزی
این نمایشنامه بحران اقتصادی اروپا را در آن زمان و قدرت شیطانی پول را نشان می‌دهد. برشت در ۱۹۲۸ با هلنه وایگل، هنر پیشه اتریشی ازدواج کرد که پیوسته برای او همسری دلسوز و فداکار بود. از ۱۹۲۹ برشت به جریان مارکسیسم نزديك شد و از آن برای خلق يك رشته نمایشنامه‌های آموزشی و ارشادی الهام گرفت. این نمایشنامه‌ها اغلب کوتاه و تك پرده‌ای بود و بر حسب سن شاگردان مورد نظر نویسنده تغییر می‌کرد، شاگردانی که بر حسب تصادف ممکن بود جزو بازیگران یا تماشاگران باشند.


رتبه ۵ لئون سیرالئون
برتولت برشت پس از آن با کمک دوستان و همسرش گروهی نمایشی تشکیل داد که هدفش به اجرا در آوردن آثار شخصی او به دلخواه بود و او خود می‌توانست در عین حال نویسنده و کارگردان و مربی گروه باشد. نخستین بار از داستان «مادر» اثر ماکسيم گورکی اقتباسی آزاد کرد که نمایش آن چندین بار از طرف مقامات سانسور قطع گردید.


رتبه ۶ ارز کیپ لائوس
برشت به سبب روش ضد نازی و ضد هیتلری در ۱۹۳۳، ناچار به ترک وطن شد. آثارش در آلمان سوزانده شد و تابعیت آلمانی او گرفته شد. در این میان برشت بهترین آثارش را در یك سلسله مجموعه نمایشی با عنوان کلی تحقیقات، منتشر کرد. بعد از خروج از آلمان، ابتدا به فرانسه رفت و در آنجا نمایشنامه تفنگ‌های ننه‌کارار را نوشت که نمایشنامه‌ای تک پرده‌ای بود برای داوطلبان آلمانی جنگ اسپانیا، پس از فرانسه، برشت به دانمارك رفت و زندگی فعالانه‌ای در سیاست شروع کرد، با مهاجران آلمانی رابطه ایجاد کرد و از وضع داخلی کشورش اطلاعاتی بدست آورد.


رتبه ۷ سوم ازبکستان
==ابعاد شخصیت برتولت برشت==
روی هم رفته این آثار برشت را می‌توان به سه دوره تقسیم کرد: در دوره اول آثار برشت پرجلوه و سرشار از واقعیت بود و در مجموع به طور خارق‌العاده غنی، مانند ترانه‌ها، منظومه‌ها، حكايت‌ها، تفسيرها و حرکات نمایشی به معنی خاص بودند. در دوره دوم، دهه سی، برشت به نمایشنامه‌های آموزشی مشغول بود که حالتی جدی و خشک‌تر داشت، با عمق بسیار در اصول عقاید و اندیشه‌ها همراه بود. دوره سوم، دوره ادغام نظریه‌ها و فرضیه‌هاست که در شاهکارهای بزرگش نمودار می‌گردد، شاهکارهائی که بیشتر در کشورهای اسکاندیناوی پایان یافت.


رتبه ۸ فرانک گینه
تئاتر برشت تئاتر مبارزه است و جنبه اصولی و ارشادی آن بر جنبه تفریحی غالب است. برشت تئاتر حماسی را جانشین تئاتر دراماتيك و سنتی کرد که هدفش برانگیختن قوه خیال تماشاگر و افسون او بوده است .


رتبه ۹ گوارانی پاراگوئه
برشت رابطه خود را با قوه افسونگری نمایش قطع می‌کند تا بتواند روح قضاوت و نقد را در تماشاگر به کار اندازد. در نظر برشت بهترین نمایشنامه آن نیست که پیچیدگی فراوان داشته و صحنه‌ها فقط برای آن ساخته شده باشد که در حین بازی گره به کار بیندازد و سرانجام گره‌گشائی کند، بهترین صحنه‌ها آن است که به خودی خود و جداگانه ارزشمند باشد.


رتبه ۱۰ ریل کامبوج<ref>[https://amirtrader.com/posts/what-is-the-most-worthless-currency-in-the-world-in-2022/#:~:text=%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D9%87%201%20%D8%A8%DB%8C%20%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4%20%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86%20%D9%BE%D9%88%D9%84%20%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7%3A%20%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84%20%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86,-%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84%20%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%20%D8%A8%D9%87 سایت amirtrader]</ref>
از اینجاست که برشت فنون خاصی را در نمایش به کار می‌برد که بر زمینه تأثیر تغییر محیط قرار گرفته باشد و به طور مداوم قوه خیال تماشاگر را از کار بیندازد. برشت توده مردم و تماشاگر را در نمایش همراه می‌کند و از آنان مردمی منتقد و نکته بین می‌سازد، دور از هر گونه صحنه آرائی فریبنده او نمایشی را خلق می‌کند که تصویرگری نکته‌ها در آن حرف نخست را بزند.


از نظر برشت توده وسیع مردم خود واقعیت زندگی اجتماعی و سیاسی است که در تئاتر وارد می‌شود و ناچار است شعور و ادراك خود را به کار اندازد، اما باید گفت که برشت هر جا نمایش را در معرض خطر موعظه سیاسی یا اجتماعی می‌بیند، بلافاصله به آن رنگی واقع بینانه و طبیعی و ساده می‌بخشد و این قدرت ناشی از ادراك خاص او در پرداخت و فنون بازی و صحنه است که وقتی با نبوغ نویسندگی او ترکیب می‌شود، او را بزرگترین نمایشنامه‌نویس معاصر آلمان می‌کند. وی به تاریخ ۱۴ اوت ۱۹۵۶ در برلین شرقی از دنیا رفت. <ref>کتاب برتولت برشت نوشته مارتین اسلین  ترجمه حسن ملکی صفحه ۱۲ تا ۱۵ </ref>


==== چاپ پول به عنوان سلاح ====
== سخنان برتولت برشت ==
جان مینارد کینز می‌گوید:


برای واژگون کردن اساس یک ملت هیچ وسیله‌ای ظریف‌تر و مطمئن‌تر از کاهش ارزش پول رایج نیست، تنزل ارزش پول رایج تمام نیروهای پنهان اقتصادی را در راستای نابودی به کار می‌گیرد و این عمل را به گونه‌ای انجام می‌دهد که حتی یک نفر از میلیون‌ها نفر نیز متوجه‌ی آن نمی‌شوند.<ref>[https://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/40588/ سایت ایران امروز]</ref>
* ریشه‌ی اعتقاد، از آنجا خشک می‌شود، که بخواهند تحمیلش کنند.


==== عملیات برنهارد ====
* باید نسبت به خطاهای گذشتهٔ خود بی‌رحم بود .باید هر از گاهی حرکت را متوقف کنیم، به گذشته خود بنگریم و با ذره‌بین انتقاد به ضعف‌ها، ندانم کاری‌ها و اشتباهات بی‌رحمانه بتازیم، آن‌چنان که دشمن خوشحال گردد فکر کند ما به زمین خورده‌ایم اما به زمین خوردن ما، از زمین نیرو گرفتن است تا غول‌آسا قد برافرازیم.
طی جنگ جهانی دوم، آلمان ها از تسلیحات و تمهیدات مختلفی برای ضربه زدن به دوول متفق بهره بردند. علاوه بر نبوغ تسلیحات و راهکارهای نظامی، در بسیاری از مواقع با روش های غیر نظامی نیز مورد توجه سران و رهبران نازی قرار داشت..... عملیات برنهارد یکی از روش های غیر نظامی  با نبوغ غیر قابل باور که آلمان ها برای ضربه زدن به انگلستان، آن را به مرحله اجرا گذاشتند.


در طول دوران نازی ها ، سران نازی و به ویژه شخص آدولف هیتلر به استفاده از نیروی های نابغه جوان و سالخورده در کنار هم عقیده ی بسزایی داشت و تمام و کمال از آن‌ها و ایده هایشان گرچه حتی در حد یک احتمال می‌بود حمایت می‌کرد و این مسئله را توصیه کرده بود که تمامی سران باید مد نظر خود داشته باشند.
* آن‌ها کتاب قانون و نظام دارند، آن‌ها زندان و قلعه دارند، آن‌ها قضات و زندان‌بان دارند که پول هنگفت می‌گیرند و به هر کاری تن در می‌دهند، آن‌ها مطبوعات و چاپ‌خانه دارند تا با ما بستیزند و دهان‌مان را ببندند، آن‌ها کشیش و پروفسور دارند که پول هنگفت می‌گیرند به هر کاری تن در می‌دهند،به راستی باید از حقیقت چنین به هراس آیند؟
* گالیله: به خلاف تصور همگان، جهان با عظمت با همه صورت‌های فلکیش به دورِ زمین ناچیز ما نمی‌گردد. ساگردو: پس یعنی همه‌ی این‌ها فقط ستاره است؟ پس خدا کجاست؟  گالیله: مقصودت چیست؟  ساگردو: خدا ! خدا کجاست؟  گالیله: آن بالا نیست. همان‌طور که اگر موجوداتی در آن بالا باشند و بخواهند خدا را در اینجا پیدا کنند، در زمین گیرش نمی‌آورند.  ساگردو: پس خدا کجاست؟  گالیله: من که در الهیات کار نکرده‌ام. من ریاضیدانم.  ساگردو: قبل از هر چیز تو آدمی. و من از تو می‌پرسم که در دستگاه دنیایی تو، خدا کجاست؟  «گالیله: یا در ما یا هیچ‌جا»
* حقیقت بزرگ عصر ما (که تنها شناخت آن کافی نیست، اما بدون شناخت آن نمی‌توان هیچ حقیقت مهم دیگری را یافت) این است که قاره ما در بربریت فرو می‌رود، زیرا مناسبات مالکیت بر وسایل تولید با خشونت قابل دوام است. چه فایده دارد با شهامت چیزی بنویسیم که این نتیجه از آن ناشی شود که وضعیتی که در آن فرو می‌رویم بربریت است (چیزی که حقیقت دارد)، اگر که روشن نباشد که چرا ما در این موقعیت قرار گرفته‌ایم؟


ایده اولیه این عملیات توسط سرگرد اس اس "نایوکس" مطرح گردید. سر فرماندهی واحدهای اس اس "هاینریش هیلمر" از این طرح استقبال کرده ، آن را یک ایده‌ی نبوغ‌امیز دانست و از او و طرحش حمایت کرد و در نهایت اجرای این عملیات بر عهده‌ی خود سرگرد اس اس "برنهارد کروگر"  گذاشته شد.
...هرکس که امروز بخواهد با دروغ و جهالت مبارزه کند و به «بیان» حقیقت دست یازد، باید اقلاً بر پنج مشکل چیره شود. باید شهامت «بیان» حقیقت را داشته باشد، حتی اگر همه‌جا سرکوب شود. باید از درایت شناخت حقیقت برخوردار باشد، حتی اگر در همه‌جا بر آن سرپوش گذاشته شود. باید هنر به کار بردن حقیقت را به‌عنوان یک سلاح داشته باشد؛ و توان شناخت وانتخاب کسانی که حقیقت در دستانشان مؤثر واقع می‌شود؛ و همچنین تدبیر و زرنگی لازم برای این‌که حقیقت را در میان آنان ترویج کند. این دشواری‌ها برای کسانی که تحت شرایط فاشیسم می‌نویسند عظیمند؛ اما برای آن‌هایی هم که تحت تعقیب یا در حال فرارند و حتی برای کسانی نیز که در کشورهای آزاد بورژوایی می‌نویسند وجود دارند.


در کل هدف از اجرای عملیات سری برنهارد، نامتوازن ساختن اقتصاد انگلستان از طریق وارد ساختن اسکناس‌های جعلی به جریان معاملات روزمره بود. در آن زمان انگلستان از اسکناس های   ۵٬۱۰٬۲۰٬۵۰٬۱۰۰٬۵۰۰٬۱۰۰۰ پوندی در جریان معاملات بهره می‌برد. یک قسمت عملیات برنهارد وارد کردن حجم عظیمی از اسکناس های جعلی ۵۰ پوندی به ساختار پولی انگلستان بود.
==آثار برتولت برشت==


برای اجرای این عملیات تیمی مرکب از ۱۴۲ جاعل حرفه‌ای در کنار هم گرد آمده و به کار تهیه اسکناس‌های تقلبی مشغول شدند. سرگرد اس اس "کروگر" قصد داشت که کپی‌هایی دقیقا معادل اصل از اسکناس‌های انگلیسی به دست آورد به همین دلیل در ابتدا کاغذ اسکناس‌های انگلیسی دقیقا معادل سازی شد که البته این کار یک شاهکار هنری و علمی در دنیای جعل محسوب می‌گردد. طرح زمینه، رنگ و جنس کاغذ اسکناس‌های تقلبی به شکل حیرت‌انگیزی با ماشبه انگلیسی همسان بود. امضا و تاریخ‌های نشر نیز جعل شدند اما پیچیده‌ترین فاز عملیات برنهارد ایجاد شماره سریال‌های معتبر برای این اسکناس‌های تقلبی بود. به دلیل پافشاری سرگرد کروگر برای جعل نسخه‌ای کاملا قابل قبول، یک تیم از متخصصین کشف رمز المانی طی کاری فشرده موفق شدند که الگوریتم تولید شماره سریال‌های اسکناس‌های انگلستان را کشف نمایند. در نهایت کار چاپ اسکناس‌های تقلبی آغاز گردید و ۳۵۰ سری صد هزارتایی اسکناس تقلبی به ارزش ۱۳۴۶۱۰۸۱۰ پوند تهیه شد.
* بعل
* آوای طبل در شب
* در جنگل شهر
* مادر
* ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی
* دایره گچی قفقازی
* زن نیک ایالت سچوان
* ننه دلاور و فرزندان او
* زندگی گالیله
* ترس و نکبت رایش سوم
* کله گردها و کله تیزها
* استثناء و قاعده                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                 
* آنکه گفت آری و آنکه گفت نه
* اپرای سه پولی
* آدم آدم است
* عظمت و انحطاط شهر ماهاگونی
* محاکمهٔ ژان دارک در روان
* تفنگ‌های ننه کارار
* کسب و کارهای آقای ژولیوس سزار
* گزیده اشعار برتولت برشت
* درباره‌ی تئاتر
* شویک در جنگ جهانی دوم
* نمایشنامه‌های آموزشی
* هرگز نگو هرگز
* قیل
* توران‌دخت یا کنگره توجیه‌گرها
* مرگ چزاره مالانستا
* سقراط زخمی
* آقای نخست‌وزیر


بسیاری از جاعلان حرفه‌ای هنوز هم از اسکناس‌های جعلی برنهارد به عنوان شاهکارهای بی رقیب یاد می‌کنند. عملا از لحاظ ظاهری تشخیص نمونه جعلی و اصل از یکدیگر بسیار مشکل و یا حتی کاری ناممکن بود.
=== '''مروری بر آثار برتولت برشت''' ===
برشت را همه به نمایشنامه‌ها و قدرت بالای او در کارگردانی تئاتر می‌شناسند. شاید اگر علاقمند تئاتر بوده باشید و در یکی از کلاس‌های مربوط به بازیگری تئاتر رفته باشید ، حتما واژه ی متد برشت به گوشتان خورده است و در باب آن چیزهای بسیاری شنیده‌اید. اما برشت، علاوه بر قدرت بالا در زمینه‌ی تئاتر، یک شاعر بی‌نظیر نیز بود. او شعرهای بسیار ماندگاری گفته است که شاید در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد، اما در تاریخ ادبیات جهان شعرهای بسیار ارزنده‌ای می‌باشند. در ادامه شعری از او را با هم می‌خوانیم تا با این وجه از زندگی ادبی او آشنا شویم.


برای طبیعی شدن ظاهر اسکناس‌ها، آنها را در یک مسیر بسته مورد استفاده قرار دادند، یعنی شخصی آن را گرفته تا کرده و در جیب خود می‌گذاشت سپس دوباره آن را به شخص دیگری داده و ... در پایان ظاهر اسکناس‌ها نیز همانند اسکناس‌های کارکرده و معمول درآمد. برای اطمینان از کیفیت اسکناس های جعلی، بعضی از آنها در کشورهای بی طرفی نظیر سوئیس مورد استفاده قرار گرفتند در پایان این مرحله مشخص گردید که کار بی‌عیب و نقصی انجام شده است، زیرا حتی یک مورد از این اسکناس‌های جعلی نیز مشخص نشد. یک چنین نتیجه درخشانی باعث شد که مجوز توزیع این اسکناس‌ها توسط پیشوای نازی صادر گردد.
در حیاط


در ابتدا تصمیم بر این بود که این اسکناس‌ها را توسط هواپیما، بر روی نقاط شهری پر از ازدحام فرو ریزند اما در این حالت ممکن بود بسیاری از اسکناس‌ها در نقاط غیر قابل دسترس فرود آمده و از بین بروند. همچنین در این حالت به راحتی عملیات برنهارد مشخص می‌شد. از این رو تصمیم بر این شد که اسکناس‌ها را به فرم کاملا قانونی و رسمی مورد استفاده قرار دهند. از اواخر سال ۱۹۴۳ بود که توزیع این اسکناس‌ها آغاز گردید. ماهی یک میلیون پوند پول تقلبی به سیستم اقتصادی انگلستان تزریق می‌گردید. آلمان‌ها حتی حقوق جاسوسان انگلیسی خود را با این اسکناس‌ها پرداخت می‌کردند! یکی از جاسوسان انگلیسی آلمان‌ها، به نام الیزا برنا که با نام رمز سیسرو برای دستگاه اطلاعاتی آلمان به جمع آوری اطلاعات مشغول بود، در پایان جنگ زمانی که متوجه شد تمام پس‌اندازش پوندهای تقلبی است به دولت آلمان شکایت کرد و خواستار دریافت دست مزدش (پوند واقعی) شد که البته شکایت او به جایی نرسید.
درخت آلویی هست!


==== تورم و ابر‌تورم ====
درختی کوچک؛
دولت‌ها با چاپ اسکناس، عرضه پول را به شدت افزایش می‌دهند. اگر سطح تولید کالاها ثابت بماند اما عرضه پولی که برای خرید آن کالاها پرداخت می‌شود دائماً افزایش یابد، قیمت آن کالاها زیاد خواهد شد و نتیجه‌اش تورم (inflation) است. تورم باعث می‌شود قدرت خرید مردم کاهش یابد. وقتی تورم از کنترل خارج شود به ابرتورم (hyperinflation) تبدیل می‌گردد.


اگر افزایش قیمت‌ها از ۵۰٪ در ماه بیشتر باشد، آن شرایط به عنوان ابرتورم در نظر گرفته می‌شود. بنابراین در چنین حالتی، هر دو ماه یک بار قیمت‌ها دوبرابر می‌شوند. در همین لحظه حدود ۱٫۲ میلیارد نفر در دنیا در شرایط فلج‌کننده تورمی زندگی می‌کنند. این مسئله در کشور ونزوئلا یک مشکل جدی است. در تاریخ، نمونه‌های وحشتناکی برای از کنترل خارج شدن تورم وجود دارد. در آلمان پس از جنگ جهانی اول، تورم طوری از کنترل خارج شد که دیگر قابل اندازه‌گیری نبود. نرخ تبدیل مارک به پوند به یک تریلیون ۱٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ مارک در مقابل یک پوند رسید.
که کسی باورش ندارد!


ابرتورم آلمان در سال ۱۹۲۳ بصورتی بود که یک آلمانی طبقه متوسط، میلیاردها مارک با خود حمل می‌کرد اما هنوز نمی‌توانست چیزی بخرد. یک قرص نان ۲۰۰ میلیارد مارک قیمت داشت. با حقوق بازنشستگی یک هفته‌ای حتی یک فنجان قهوه را نمی‌شد خرید. دولت آلمان تصمیم گرفت به جای استفاده از پول مالیات‌دهندگان برای تأمین مالی جنگ،  از کشورهای دیگر پول قرض کند آلمانی‌ها مطمئن بودند که پس از پیروزی در جنگ، با تصرف مناطق صنعتی غنی از منابع و تحمیل غرامت به متفقین شکست خورده، می‌توانند بدهی خود را پرداخت کنند. اما این طرح نتیجه معکوس داد. آلمان در جنگ شکست خورد و در نهایت با بدهی‌های هنگفتی روبرو شد. علاوه بر این، معاهده ورسای آلمان مبلغ ۱۳۲ میلیارد مارک (یا ۳۱.۴ میلیارد دلار) به عنوان غرامت برای وارد کردن خسارت به متفقین در جریان جنگ باید پرداخت می‌کرد. برای پرداخت بدهی‌ها، دولت به فریب روی آورد. آنها شروع به چاپ پول کردند و از آن برای خرید ارز استفاده کردند که سپس برای پرداخت غرامت استفاده می‌شد. به زودی تورم از کنترل خارج شد. در ابتدا، تورم به آرامی افزایش یافت – از ۴.۲ مارک به ازای هر دلار قبل از جنگ به ۴۸ مارک در هر دلار در هنگام امضای معاهده. سپس به سرعت شتاب گرفت. در نیمه اول سال ۱۹۲۲، قیمت برابری مارک در برابر دلار ۳۲۰ مارک بود. تا پایان سال به ۷۴۰۰ مارک در هر دلار رسید. در نهایت، این علامت به ۴.۲ تریلیون مارک در برابر یک دلار آمریکا رسید! مردم معامله نقدی را متوقف کردند و به جای آن شروع به معامله پایاپای کردند. بسیاری از پزشکان اصرار داشتند که با گرفتن سوسیس، تخم مرغ، زغال سنگ و مانند آن دستمزد دریافت کنند. به زودی آلمان، کشور دزدها شد. مردم شروع به سرقت هر چیزی کردند – صابون، سنجاق‌سر، لوله‌های مسی، بنزین. در اواخر سال ۱۹۲۳، مارک با یک ارز جدید جایگزین شد – Rentenmark، که توسط وام مسکن زمین‌های کشاورزی و صنعتی پشتیبانی می‌شد. آلمان لنگان به حالت عادی بازگشت، اما این کشور دیگر هرگز مثل سابق نبود. 
دستی به او نمی‌رسد؛


جورج جی دبلیو گودمن، نویسنده و اقتصاددان آمریکایی، نوشت: پس‌اندازهای از دست رفته هرگز بازیابی نشدند «و البته نه ارزش‌های سخت‌کوشی و نجابتی که با پس‌انداز همراه بود». خلق و خوی متفاوتی در کشور وجود داشت، خلقی که هیتلر بعدها با استعداد شیطانی از آن بهره برد. پرل اس باک، نویسنده آمریکایی که در سال ۱۹۲۳ در آلمان بود، نوشت: شهرها هنوز سر جایشان بودند، خانه‌ها هنوز سالم بودند، اما قربانیان میلیون‌ها نفر بودند. آنها ثروت و پس‌انداز خود را از دست داده بودند. آنها مات و مبهوت شده بودند و نفهمیدند که چگونه این اتفاق برایشان افتاده است و دشمنی که آنها را شکست داده کیست. با این حال، آنها اعتماد به نفس خود را از دست داده بودند، احساس خود را از دست داده بودند. دیگر باور نداشتند که اگر به اندازه کافی سخت کار کنند، خودشان می‌توانند ارباب زندگی خود باشند. ارزش‌های قدیمی اخلاق، اخلاق و نجابت نیز از بین رفت. آلمان بعد از جنگ جهانی به عنوان شکست‌خورده جنگ با مشکلات وحشتناکی دست به گریبان شد. تکالیف دولت‌های پیروز بر آلمان که یکی از آنها پرداخت غرامت جنگ جهانی بود آلمان را با تراز حساب جاری به‌شدت منفی، کاهش ارزش پول و افزایش نرخ تورم مواجه کرد.  
نرده‌ها احاطه‌اش کرده‌اند.


در چنین فضایی فرانسوی‌ها به دلیل تاخیر در پرداخت غرامت منطقه صنعتی رور در آلمان را تسخیر کردند و این اقدام یکی از قطب‌های صنعتی آلمان را از دایره حکومت آلمان خارج و به زیرساخت‌های صنعتی و اقتصادی آن آسیب جدی وارد کرد. این مشکلات در کنار خسارات شدید جنگ و از بین رفتن بسیاری از زیرساخت‌های این کشور، کاهش درآمدهای موثر دولت را در پی داشت و دولت آلمان برای تامین منابع مالی اقدام به چاپ پول کرد. این سیاست‌ به همراه ویرانی‌های جنگ و تکالیف معاهده ورسای، دوره‌ای از تورم لجام‌گسیخته را در آلمان به وجود آورد به‌طوری که نسبت برابری مارک به دلار از ۹ مارک در سال ۱۹۱۹  به بیش از ۴ هزار و ۲۰۰ میلیارد مارک در سال ۱۹۲۳ رسید و در این دوره برای اولین بار در تاریخ اقتصادی جهان تورم میلیونی به در یک کشور به وجود آمد.
دلش می‌خواهد رشد کند


با توجه به نبود کارت‌‌های اعتباری و امکان خلق الکترونیک پول، بانک مرکزی آلمان برای تامین منابع مورد نیاز پول فیزیکی منتشر می‌کرد. نقل‌های رسیده از آن دوران نشان می‌دهد حجم پول در گردش به حدی رسیده بود که یک فرد برای خرید یک کالای خوراکی باید یک گونی یا یک چمدان پول به همراه خود می‌برد. تصاویر به جا مانده از آن دوران نشان می‌دهد ارزش پول به حدی کاهش یافته بود که بسته‌های متعدد پول وسیله بازی کودکان شده بود. مردم در فصل سرما برای گرم کردن خانه یا برای آتش اجاق خانه از اسکناس مارک استفاده می‌کرد. برخی نیز از اسکناس ها بعنوان کاغذ دیواری استفاده می‌کردند.
درخت کوچک!


مجارستان به دلیل انجام سیاست‌های مالی در سال های ۱۹۴۵-۱۹۴۶ در بحران اقتصادی غرق شد و نرخ تورم روزانه ۲۰۰درصد افزایش پیدا کرد، ارزش سرمایه‌ی ملی نصف شد و دولت ۱ میلیارد اسکناس بدون پشتوانه چاپ کرد و در نهایت آنقدر پول و اسکناس بی‌ارزش شد که مردم رغبتی به جمع کردن اسکناس از کف خیابان‌ها نداشتند و ماموران شهرداری با جارو آنها را جمع می‌کردند.
آری،


اگر مقدار پول هم افزایش پیدا کند، قدرت خرید هر واحد پول کاهش می‌یابد و مقدار کالایی هم که با هر واحد پول می‌توان به‌دست آورد، کمتر می‌شود.
دلش می‌خواهد رشد کند؛


افزایش چاپ پول کاغذی توسط دولت‌ها، موجب کاهش قدرت خرید هر واحد پول و در نتیجه، افزایش قیمت‌ها می‌شود. تورم، همین است.<ref>سیاست اقتصادی، لودویگ فون میزس، ترجمه محمود صدری</ref>
و برای کسی مهم نیست


اقتصاددانان سال‌هاست تلاش می‌کنند مردم جوامع را متوجه کنند که چاپ اسکناس و ایجاد تورم توسط بانک مرکزی مانند برداشتن پول از جیب مردم است.
سهم اندکش از آفتاب!


در پی تبعات اقتصادی ناشی از درگیری جهان با پاندمی کرونا نگاهی به عملکرد بانک های مرکزی در بحران ۲۰۰۸ بیاندازیم:
چه کسی باور می‌کند


چهار بانک مرکزی بزرگ جهان از سال ۲۰۰۸ تا سال ۲۰۱۶ ۹ تریلیون دلار پول چاپ کرده‌اند.
آلو بودن درخت را


در پی ایجاد رکود در جهان، بانک‌های مرکزی ایجاد پول جدید را در مقادیر بسیار زیادی آغاز کردند. این برنامه بسیار ساده بود: تزریق پول بیشتر به سیستم، بانک‌های تجاری را به وام‌دهی تشویق می‌کرد.
وقتی یک دانه آلو ندارد؟


در زمان‌های معمول، این مقادیر کافی است تا بانک‌های مرکزی با کاهش نرخ بهره، وام‌دهی را شدت بخشند. اما نرخ بهره بسیار پایین و در برخی از موارد نرخ بهره منفی کار خاصی را انجام نداده است. بنابراین آنها به دنبال دارویی قوی‌تر رفته و برنامه خرید اوراق قرضه را برای تزریق پول بیشتر به بازار تجربه کردند.
اما تو می‌توانی؛


مایکل پیرس،‌ اقتصاددان ارشد کپیتال‌اکونومیکز می گوید: «اگر شما یک گروه از اقتصاددانان را از سال ۲۰۰۸ تا الان (۲۰۱۶) جمع‌کنید و به آنها بگویید که بانک‌های مرکزی تا به حال ۹ هزار میلیارد دلار دارایی خریداری کرده و همچنان به دنبال تقویت تورم هستند، من فکر نمی‌کنم کسی از آنها حرف شما را باور کند.» آمریکا ۳٫۹ تریلیون ٰژاپن ۲٫۹ تریلیون اروپا ۲ تریلیون انگلیس ۵۸۰ میلیون
وقتی متوجه برگ‌هایش باشی!


چاپ هر اسکناس صد دلاری برای آمریکا فقط ۱۷ سنت هزینه دارد.
شعری دیگر از برتولت برشت:


== پول دیجیتال ==
امروز فقط حرفهای احمقانه بی‌خطرند
بیت کوین حرکتی در جهت آزادی مالی است!


چرا بیت‌کوین به عنوان راه حلی برای مشکل چاپ پول پیشنهاد شده است؟ کسی مسئول یا رئیس بیت‌کوین نیست و غیرمتمرکز بودن به همین معناست.
گره بر ابرو نداشتن، از بی‌احساسی خبر می‌دهد،


در بیت‌کوین مجموعه قوانینی وجود دارد که عرضه بیت‌کوین را به حداکثر ۲۱ میلیون عدد محدود می‌کند و این میزان قابل تغییر نیست.
و آنکه می‌خندد، هنوز خبر هولناک را نشنيده است.


به همین دلیل است که به عنوان جایگزینی برای پول رایج که دائماً دچار تورم می‌شود، محبوب شده است.
اين چه زمانه ايست که


عرضه بیت‌کوین قوانین مختلفی عرضه بیت‌کوین را محدود می‌کنند و میزان کل عرضه آن از ۲۱ میلیون عدد فراتر نمی‌رود. به طرز طعنه‌آمیزی، بزرگ‌ترین تهدید برای بیت‌کوین و سایر ارزهای دیجیتال این است که دولت‌ها از رویکرد فعلی خود دست بکشند و باز به رویکردهای محدودکننده‌ای مثل سیستم استاندارد طلا برگردند، ارزهای دیجیتال را بپذیرند یا رویکرد جدید و تست‌نشده‌ای را پیش بگیرند.
حرف زدن از درختان عين جنايت است


از آنچه که تا به حال دیده‌ایم، این‌طور برمی‌آید که دولت‌ها برخی از عناصر کریپتو را می‌پذیرند؛ اما تنها با آن قسمت ویژگی‌های ارزهای دیجیتال سر سازش دارند که قدرت کنترل و نظارت‌شان را افزایش می‌دهد.
وقتی از اين همه تباهی چيزی نگفته باشيم!


مثلاً ارز دیجیتال بانک مرکزی (Central Bank Digital Currencies) یا CBDC، نمونه‌ای از این مسئله است که با آن، توانایی ایجاد پول نامحدود همچنان باقی می‌ماند.
کسی که آرام به راه خود می‌رود گناهکار است


بنابراین بانک‌های تجاری پول خلق می‌کنند چون بانک‌های مرکزی اجازه و امتیاز انجام چنین کاری را به آن‌ها می‌دهند.
زيرا دوستانی که در تنگنا هستند


ما به عنوان شهروند، با قرار دادن دولت در مسند قدرت، چنین توافقی را پذیرفته و تایید کرده‌ایم؛ اگرچه نتیجه آن برای افراد معمولی بسیار نامطلوب است و با کاهش قدرت خرید خودش را نشان می‌دهد.
ديگر به او دسترس ندارند.


بیت‌کوین مثل بیمه‌ای در برابر اقدامات اشتباه دولت‌ها است و با در نظر گرفتن انتخاب‌های پیش روی دولت، به‌راحتی می‌توان تشخیص داد که چرا ساده‌ترین راه را انتخاب می‌کند و اصطلاحاً به چاپ پول ادامه می‌دهد.
...


در زمان چاپ بی رویه پول، طبیعی است که افراد با سرمایه‌گذاری در دارایی‌هایی که ارزش پول را در زمان تورم حفظ می‌کنند، از قدرت خرید خود محافظت کنند.<ref>[https://www.bourseiness.com/53237/what-is-money-printing سایت بورسینس]</ref>
در دوران آشوب به شهرها آمدم


== تاریخچه اسکناس در ایران ==
زمانی که گرسنگی بيداد می‌کرد.
در گذشته‌های دور مبادلات بین مردم از طریق معاملات پایاپای صورت می‌گرفت. یعنی محصولات بین شهروندان و بازرگانان و صنعت‌گران به همین صورت دست به دست می‌شد. با کشف طلا و نقره و ضرب آنها بصورت پول و سکه به عنوان مبنای معتبری برای مبادلات به کار گرفته شد. در زمان داریوش اولین سکه ایران از طلا ضرب شد. بعدها چاپ اسکناس به این موارد اضافه شد. ابتدا اسکناس را بر روی خشت، پارچه، جوب و پوست و نهایتا کاغذ ضرب می‌کردند. قدیمی‌ترین اسکناس چاپ شده چاو نام داشت که به توصیه مشاوران ایرانی ملکه چین ضرب شد. گیخاتوخان، پنجمین پادشاه سلسله ایلخانیان، از خالی شدن خزانه و کسری بودجه نگران بود، دستور داد مردم زر و سیم خود را به چاوخانه تحویل دهند و ما به ازای آن پول کاغذی (چاو) بگیرند. از این زمان برای نخستین بار پول کاغذی به نام چاو (موسوم به چاو مبارک) در تبریز منتشر شد.<ref>[https://www.khabaronline.ir/news/1745620/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87-%D9%BE%D9%88%D9%84-%DA%A9%D8%A7%D8%BA%D8%B0%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%86%D8%A7%D8%B3-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%A7%D9%86%DA%A9-%DA%86%D8%A7%D9%BE سایت خبر آنلاین]</ref>


=== اسکناس در ایران معاصر ===
در زمان شورش به ميان مردم آمدم
اولین اسکناس ایران در دوران معاصر، در دوره ناصرالدین شاه و توسط بانک شاهنشاهی چاپ شد این اسکناسها تا سال ۱۳۱۱ که اولین اسکناس دوره پهلوی در فروردین ۱۳۱۱ عرضه شد رواج داشت.


حتی سکه‌های مسی (پول سیاه، پشیز) و نیز سکه‌های قران نقره فتحعلی شاهی هم تا فروردین ۱۳۱۱ و برقراری واحد پول جدید، رواج داشت.
و به همراهشان فرياد زدم....
[[پرونده:مزار برتولت برشت.JPG|جایگزین=مزار برتولت برشت|بندانگشتی|548x548پیکسل|'''مزار برتولت برشت در گورستان میته آلمان شرقی''']]
عمری که مرا داده شده بود


سعید لیلاز یکی از کارشناسان جمهوری اسلامی در مصاحبه با سایت اعتماد آنلاین می‌گوید:<ref>[https://twitter.com/i/status/1664327129436135432 کلیپ ویدیویی از سعید لیلاز]</ref><blockquote>«از روز ازل اختراع پول تا پایان حکومت محمدرضا پهلوی، کلا ۴۲۰ میلیارد تومان تولید نقدینگی داشتیم. الان هر دو ساعت این مقدار پول چاپ می‌کنیم. روزی پنج هزار میلیارد تومان نقدینگی تولید می‌کنیم یک سوم اين پول برای کسر بودجه استفاده می‌شود و دو سوم آن صرف دزدی می‌شود. از سال ۹۴ تا ۹۸ بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار از کشور خارج شده است.»<ref>[https://kayhan.london/1402/03/12/321300/ سایت کیهان لندن] </ref> </blockquote>به عبارت دیگر روزانه معادل ۱۰۰ میلیون دلار اسکناس بدون پشتوانه چاپ می‌شود.  
بر زمين چنين گذشت.


حجم پول چاپ شده توسط جمهوری اسلامی سال ۶٠، پانصد هزار میلیارد تومان سال ٧٠، ٣ هزار هزار میلیارد تومان سال ٨٠، ٣٢ هزار هزار میلیارد تومان سال ٩٠، ٣۵٠ هزار هزار میلیارد تومان سال ٩٧، احتمالاً ١٨٠٠ هزار هزار میلیارد تومان
خوراکم را ميان معرکه‌ها خوردم


استیو هانکه، استاد دانشگاه «جان هاپکینز» در توییتی اعلام کرد: نرخ تورم واقعی سالیانه در ایران بیش از یک و نیم برابر رقمی است که مرکز آمار ایران اعلام کرده است.
خوابم را کنار مرده‌ها خفتم


او نوشت: <blockquote>«به طور دقیق تورم در ایران را محاسبه کردم و به رقم ۷۲٫۲۴ درصد در سال رسیدم، این میزان تقریبا ۱.۵ برابر بیشتر از نرخی است که دولت ایران به طور رسمی گزارش کرده است.» و «مرکز آمار ایران در ماه مه، نرخ تورم سالانه را ۴۹٫۱۰ درصد اعلام کرده و همچنان به تولید و انتشار آمار غلط و غیرواقعی ادامه می‌دهد، اما آن چه مسلم است آن است که تورم در ایران به شدت بالاست.»</blockquote>
عشق را بهايی ندادم


و از طبيعت بی‌صبرانه گذشتم


== منابع ==
عمری که مرا داده شده بود
 
بر زمين چنين گذشت.
 
آهای آيندگان، شما که از دل گردابی بيرون می‌جهيد
 
که ما را بلعيده است.
 
وقتی از ضعف‌های ما حرف می‌زنيد
 
از زمانه سخت ما هم چيزی بگوييد.
 
به ياد آوريد که ما بيش از کفش‌هامان کشور عوض کرديم.
 
و نوميدانه ميدان‌های جنگ طبقاتی را پشت سر گذاشتيم،
 
آنجا که ستم بود و اعتراضی نبود.
 
==منابع==
 
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۱۹

برتولت برشت
برتولت برشت.JPG
زادروزدهم فوریه‌ی سال ۱۸۹۸
آگسبورگ در ایالت بایرن آلمان
درگذشت۱۴ اوت سال ۱۹۵۶
آلمان شرقی
علت مرگسکته قلبی
محل زندگیآلمان، فرانسه، آمریکا، آلمان شرقی
ملیتآلمانی
سال‌های فعالیت۱۹۱۹ تا ۱۹۵۶
شناخته‌شده برایهنرمندان و مردم آلمان و جهان
نقش‌های برجستهنوآوری در ارائه نمایش‌نامه‌های سیاسی و اجتماعی
تأثیرگذارانمارکس، انگلس، لنین
تأثیرپذیرفتگانکلیه‌ی احزاب مارکسیست لنینست
جنبشسوسیال دموکراسی
مکتبمارکسیسم لنینیسم

اویگن برتولت فریدریش برشت، (Eugen Berthold Friedrich Brecht) زاده‌ی دهم فوریه ۱۸۹۸ در آگسبورگ آلمان، نویسنده‌ی انقلابی چپ، نخستین تلاش‌های ادبی وی به‌صورت شعر و نمایشنامه در سال‌های تحصیل در دبیرستان و پانزده‌سالگی بود. برشت در سال ۱۹۱۷ به تحصیل فلسفه در دانشگاه مونیخ پرداخت، اما یک‌ترم بعد رشته‌ی تحصیلی خود را به پزشکی تغییر داد. مدت کوتاهی پس‌ازآن، در جریان ناآرامی‌های انقلاب ۱۹۱۸ آلمان، از تحصیل دست کشید و به‌عنوان بهیار به خدمت سربازی رفت. برشت از سال ۱۹۱۷ وارد رابطه‌ای عاطفی با پائولا شد که حاصل آن پسری بنام فرانک بود که در جریان جنگ جهانی دوم در جبهه‌ی شرقی حین جنگ بنفع نازی‌ها کشته شد.[۱]

در همین سال‌هاست که او عقاید سوسیالیستی پیدا کرد. سال‌های ۱۹۲۲ و ۲۳ دو نمایشنامه "بال" و "آوای طبل‌ها" از او بر صحنه رفت و با اقبال مردم سبب شهرت او شد و تئاتر مونیخ نیز با او قرارداد همکاری بست و برشت شغلی ثابت یافت. سال ۱۹۲۴ به برلین نقل مکان کرد و دوران شکوفایی برشت در تئاتر برلین آغاز شد.

سال ۱۹۳۴ با روی کارآمدن نازی‌ها او شبانه از آلمان گریخت و به دانمارک رفت. با آغاز جنگ جهانی دوم ناچار شد به استهکلم برود و در ادامه به هلسینکی و مسکو رفت و سرانجام سر از کالیفرنیای آمریکا درآورد.

سال ۱۹۴۷ به‌دلیل فعالیت‌های کمونیستی مورد سوءظن کمیته‌ی فعالیت‌های ضد آمریکایی قرار گرفت و بازجویی شد. فردای بازجویی او آمریکا را ترک کرد و به زوریخ رفت و پس از رد درخواست تابعیت از طرف دولت اتریش به آلمان شرقی رفت و تا پایان عمر در برلین شرقی زندگی کرد.[۲]

از کتاب‌‌ها و نمایشنامه‌های بسیار برشت می‌توان به "دایره گچی قفقازی"، "ترس و نکبت رایش سوم"، "دکان نانوایی" "زندگی گالیله" اشاره کرد.

برشت در این ایام طرفدار جناح چپ سوسیال‌ دمکراسی آلمان و در شهر آگسبورگ عضو شورای کارگران و سربازان بود. سرانجام در شامگاه ۱۴ آگوست ۱۹۵۶ به علت بیماری قلبی مزمن درگذشت و در گورستان برلین میته دفن گردید.

برتولت برشت، بیش از یک قرن در صدر مکتب ادبی سوسیالیسم و کمونیسم قرار دارد و بعنوان یکی از بزرگترین کارگردانان صاحب سبک دنیا در تئاتر شناخته می‌شود.

تاریخچه زندگی برتولت برشت

اویگن برتولد برشت، متولد دهم فوریه ۱۸۹۸ در خانواده‌‌ای مرفه در آگسبورگ آلمان، پدرش کاتولیک و کارمند کارخانه کاغذسازی بود که بعدها مدیرعامل آنجا شد. مادرش پروتستان و مذهبی بود که به همراه مادربزرگ برشت روی او در کودکی تاثیر زیادی داشت. به همین دلیل وی با کتاب مقدس در همان زمان آشنا شد که بعدها در قلم وی تاثیر گذاشت.

در ۱۶ سالگی برتولت برشت جنگ جهانی اول آغاز شد، این جنگ ابتدا روی وی تاثیر هیجانی داشت اما با دیدن هم‌نسلان مجروح و خونینش مقاله‌ای بر ضد جنگ نوشت که تا آستانه اخراج از مدرسه پیش‌ رفت. سال ۱۹۱۷ به توصیه پدرش دوره‌ی پزشکی دانشگاه مونیخ را آغاز کرد تا با این بهانه از جنگ دور بماند. در همین ایام درام را نزد آرتور کوتشر آموخت و پس از بازگشت به آکسبورگ در سال ۱۹۱۸ به ارتش فرا‌خوانده شد. و بعنوان نیروی امدادگر وارد میادین جنگ شد اما جنگ یک ماه بعد تمام شد. حین جنگ، در بیمارستان‌های ارتش از مشاهده اوضاع دردناک و محیط خفقان‌آور بیمارستان صحرایی تجربه تلخی بدست آورد و هر گونه احساس ناسیونالیستی را نادر و دروغین خواند و صاحب روحی پرخاشگر شد.[۳]

در سال ۱۹۱۹ در انقلاب دموكراتيك شرکت کرد که آن نیز دچار شکست شد . شکست این نهضت و پریشانی محیط بعد ازجنگ به برشت خشونت کلام و نیش‌خند تند و تیزی بخشید که در اولین اشعارش پیدا شد. در این مدت به سرودن شعر پرداخت وشعرهای خود را همراه با نواختن گیتار می‌خواند. این اشعار بعدها در اولین دیوان تغزلی برشت با عنوان کتاب دعای خانگی آماده شد، شامل پنجاه موعظه که در ۱۹۲۷ منتشر شد.

بعد از آن برشت به نمایشنامه‌نویسی مشغول شد که آنها نیزحاصل روح مضطرب و سرشار از عصيان او بود. در بیست سالگی نمایشنامه معروف خود بعل را نوشت. بعل خدای اساطیری شرقی بود و مظهر قساوت که بعضی از صفات نویسنده را مانند بی‌اعتنائی به قراردادهای کهن اخلاقی و اجتماعی آشکار می‌کرد. دومین نمایشنامه برشت آوای طبل‌ها در شب در ۱۹۱۹ نوشته شد.

آوای طبلها در شب در ۱۹۲۲ در مونیخ روی صحنه رفت و به دریافت جایزه کلایست نائل شد نمایشنامه در جنگل شهرها در ۱۹۲۳ در مونیخ اجراشد. موضوع آن تلاش دو انسان است برای نزديك شدن به یکدیگر، تلاشی چون پیکاری سخت که خاصل آن نابودی دو طرف است.

برتولت برشت در ۱۹۲۴ در برلین ساکن شد و در رمینه: تئاتر، اپرا، شعر، داستان کوتاه، مقاله و نقد هنری به فعالیت پرداخت و در تئاتر آلمان به عنوان مشاور ادبی مشغول شد. با فلسفه مارکس آشنا شد و درباره تئاتر سیاسی تجربه‌هائی بدست آورد و با موسیقی‌دانانی چون کورت وایل همکاری خود را آغاز کرد.

نمایشنامه آدم آدم است را در ۱۹۲۶ بر صحنه آورد که در آن اولین بار موضوع تغییر و تحول بشر را مطرح کرده بود، تحول شخصیت آدمی بود. برشت معتقد است که همه چیز در جهان دگرگون می‌شود و هیچ شخصیتی ثابت نمی‌ماند. آدم آدم است نخستین نمایشنامه‌ای است که برشت به وسیله آن مستقیما با تماشاگر ارتباط برقرار می‌کند. برش در این نمایشنامه از حکومت‌های امپراتوری و جامعه سرمایه‌داری هجو تندی ساخته است. در ۱۹۲۶ اپرای سه پولی در برلین به نمایش درآمد که کورت وایل آهنگ آن را ساخته بود.

این نمایشنامه اقتباسی بود از «اپرای گدا» اثر جان کی که پیروزی بزرگی در آلمان و خارج از آن بدست آورد و موجب شهرت جهانی برشت شد. قهرمان نمایشنامه فردی است به نام مکی مسر که برای موفقیت در هر کار، اگر چه کارهای ناشایست باشد، هشیاری و تیز بینی را شرط اصلی می‌داند. پس با بزرگان می‌نشیند، بزرگی می‌آموزد و خود را از هر جهت آماده می‌سازد، آنگاه با موقع‌شناسی و زیرکی به دزدی و جنایت دست می‌زند، بی آنکه هرگز در حین عمل دیده شود، در اخر نیز که گرفتار می‌شود و محکوم به اعدام می‌شود، در آخرین لحظه از طرف ملکه انگلستان بخشوده می‌شود.

برتولت برشت در این اپرا تحت تأثیر فرانسوا ويون شاعر فرانسوی قرار گرفته و موسیقی نیز در توفیق آن سهم مهمی داشته است. در۱۹۲۷ برشت و وایل در جشنواره بادن کمدی موزیکال ماهاگونی را عرضه کردند و در ۱۹۳۰ آن را توسعه داده و در سه پرده با عنوان عظمت و انحطاط شهر ماهاگونی بر صحنه آوردند.

این نمایشنامه بحران اقتصادی اروپا را در آن زمان و قدرت شیطانی پول را نشان می‌دهد. برشت در ۱۹۲۸ با هلنه وایگل، هنر پیشه اتریشی ازدواج کرد که پیوسته برای او همسری دلسوز و فداکار بود. از ۱۹۲۹ برشت به جریان مارکسیسم نزديك شد و از آن برای خلق يك رشته نمایشنامه‌های آموزشی و ارشادی الهام گرفت. این نمایشنامه‌ها اغلب کوتاه و تك پرده‌ای بود و بر حسب سن شاگردان مورد نظر نویسنده تغییر می‌کرد، شاگردانی که بر حسب تصادف ممکن بود جزو بازیگران یا تماشاگران باشند.

برتولت برشت پس از آن با کمک دوستان و همسرش گروهی نمایشی تشکیل داد که هدفش به اجرا در آوردن آثار شخصی او به دلخواه بود و او خود می‌توانست در عین حال نویسنده و کارگردان و مربی گروه باشد. نخستین بار از داستان «مادر» اثر ماکسيم گورکی اقتباسی آزاد کرد که نمایش آن چندین بار از طرف مقامات سانسور قطع گردید.

برشت به سبب روش ضد نازی و ضد هیتلری در ۱۹۳۳، ناچار به ترک وطن شد. آثارش در آلمان سوزانده شد و تابعیت آلمانی او گرفته شد. در این میان برشت بهترین آثارش را در یك سلسله مجموعه نمایشی با عنوان کلی تحقیقات، منتشر کرد. بعد از خروج از آلمان، ابتدا به فرانسه رفت و در آنجا نمایشنامه تفنگ‌های ننه‌کارار را نوشت که نمایشنامه‌ای تک پرده‌ای بود برای داوطلبان آلمانی جنگ اسپانیا، پس از فرانسه، برشت به دانمارك رفت و زندگی فعالانه‌ای در سیاست شروع کرد، با مهاجران آلمانی رابطه ایجاد کرد و از وضع داخلی کشورش اطلاعاتی بدست آورد.

ابعاد شخصیت برتولت برشت

روی هم رفته این آثار برشت را می‌توان به سه دوره تقسیم کرد: در دوره اول آثار برشت پرجلوه و سرشار از واقعیت بود و در مجموع به طور خارق‌العاده غنی، مانند ترانه‌ها، منظومه‌ها، حكايت‌ها، تفسيرها و حرکات نمایشی به معنی خاص بودند. در دوره دوم، دهه سی، برشت به نمایشنامه‌های آموزشی مشغول بود که حالتی جدی و خشک‌تر داشت، با عمق بسیار در اصول عقاید و اندیشه‌ها همراه بود. دوره سوم، دوره ادغام نظریه‌ها و فرضیه‌هاست که در شاهکارهای بزرگش نمودار می‌گردد، شاهکارهائی که بیشتر در کشورهای اسکاندیناوی پایان یافت.

تئاتر برشت تئاتر مبارزه است و جنبه اصولی و ارشادی آن بر جنبه تفریحی غالب است. برشت تئاتر حماسی را جانشین تئاتر دراماتيك و سنتی کرد که هدفش برانگیختن قوه خیال تماشاگر و افسون او بوده است .

برشت رابطه خود را با قوه افسونگری نمایش قطع می‌کند تا بتواند روح قضاوت و نقد را در تماشاگر به کار اندازد. در نظر برشت بهترین نمایشنامه آن نیست که پیچیدگی فراوان داشته و صحنه‌ها فقط برای آن ساخته شده باشد که در حین بازی گره به کار بیندازد و سرانجام گره‌گشائی کند، بهترین صحنه‌ها آن است که به خودی خود و جداگانه ارزشمند باشد.

از اینجاست که برشت فنون خاصی را در نمایش به کار می‌برد که بر زمینه تأثیر تغییر محیط قرار گرفته باشد و به طور مداوم قوه خیال تماشاگر را از کار بیندازد. برشت توده مردم و تماشاگر را در نمایش همراه می‌کند و از آنان مردمی منتقد و نکته بین می‌سازد، دور از هر گونه صحنه آرائی فریبنده او نمایشی را خلق می‌کند که تصویرگری نکته‌ها در آن حرف نخست را بزند.

از نظر برشت توده وسیع مردم خود واقعیت زندگی اجتماعی و سیاسی است که در تئاتر وارد می‌شود و ناچار است شعور و ادراك خود را به کار اندازد، اما باید گفت که برشت هر جا نمایش را در معرض خطر موعظه سیاسی یا اجتماعی می‌بیند، بلافاصله به آن رنگی واقع بینانه و طبیعی و ساده می‌بخشد و این قدرت ناشی از ادراك خاص او در پرداخت و فنون بازی و صحنه است که وقتی با نبوغ نویسندگی او ترکیب می‌شود، او را بزرگترین نمایشنامه‌نویس معاصر آلمان می‌کند. وی به تاریخ ۱۴ اوت ۱۹۵۶ در برلین شرقی از دنیا رفت. [۴]

سخنان برتولت برشت

  • ریشه‌ی اعتقاد، از آنجا خشک می‌شود، که بخواهند تحمیلش کنند.
  • باید نسبت به خطاهای گذشتهٔ خود بی‌رحم بود .باید هر از گاهی حرکت را متوقف کنیم، به گذشته خود بنگریم و با ذره‌بین انتقاد به ضعف‌ها، ندانم کاری‌ها و اشتباهات بی‌رحمانه بتازیم، آن‌چنان که دشمن خوشحال گردد فکر کند ما به زمین خورده‌ایم اما به زمین خوردن ما، از زمین نیرو گرفتن است تا غول‌آسا قد برافرازیم.
  • آن‌ها کتاب قانون و نظام دارند، آن‌ها زندان و قلعه دارند، آن‌ها قضات و زندان‌بان دارند که پول هنگفت می‌گیرند و به هر کاری تن در می‌دهند، آن‌ها مطبوعات و چاپ‌خانه دارند تا با ما بستیزند و دهان‌مان را ببندند، آن‌ها کشیش و پروفسور دارند که پول هنگفت می‌گیرند به هر کاری تن در می‌دهند،به راستی باید از حقیقت چنین به هراس آیند؟
  • گالیله: به خلاف تصور همگان، جهان با عظمت با همه صورت‌های فلکیش به دورِ زمین ناچیز ما نمی‌گردد. ساگردو: پس یعنی همه‌ی این‌ها فقط ستاره است؟ پس خدا کجاست؟ گالیله: مقصودت چیست؟ ساگردو: خدا ! خدا کجاست؟ گالیله: آن بالا نیست. همان‌طور که اگر موجوداتی در آن بالا باشند و بخواهند خدا را در اینجا پیدا کنند، در زمین گیرش نمی‌آورند. ساگردو: پس خدا کجاست؟ گالیله: من که در الهیات کار نکرده‌ام. من ریاضیدانم. ساگردو: قبل از هر چیز تو آدمی. و من از تو می‌پرسم که در دستگاه دنیایی تو، خدا کجاست؟ «گالیله: یا در ما یا هیچ‌جا»
  • حقیقت بزرگ عصر ما (که تنها شناخت آن کافی نیست، اما بدون شناخت آن نمی‌توان هیچ حقیقت مهم دیگری را یافت) این است که قاره ما در بربریت فرو می‌رود، زیرا مناسبات مالکیت بر وسایل تولید با خشونت قابل دوام است. چه فایده دارد با شهامت چیزی بنویسیم که این نتیجه از آن ناشی شود که وضعیتی که در آن فرو می‌رویم بربریت است (چیزی که حقیقت دارد)، اگر که روشن نباشد که چرا ما در این موقعیت قرار گرفته‌ایم؟

...هرکس که امروز بخواهد با دروغ و جهالت مبارزه کند و به «بیان» حقیقت دست یازد، باید اقلاً بر پنج مشکل چیره شود. باید شهامت «بیان» حقیقت را داشته باشد، حتی اگر همه‌جا سرکوب شود. باید از درایت شناخت حقیقت برخوردار باشد، حتی اگر در همه‌جا بر آن سرپوش گذاشته شود. باید هنر به کار بردن حقیقت را به‌عنوان یک سلاح داشته باشد؛ و توان شناخت وانتخاب کسانی که حقیقت در دستانشان مؤثر واقع می‌شود؛ و همچنین تدبیر و زرنگی لازم برای این‌که حقیقت را در میان آنان ترویج کند. این دشواری‌ها برای کسانی که تحت شرایط فاشیسم می‌نویسند عظیمند؛ اما برای آن‌هایی هم که تحت تعقیب یا در حال فرارند و حتی برای کسانی نیز که در کشورهای آزاد بورژوایی می‌نویسند وجود دارند.

آثار برتولت برشت

  • بعل
  • آوای طبل در شب
  • در جنگل شهر
  • مادر
  • ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی
  • دایره گچی قفقازی
  • زن نیک ایالت سچوان
  • ننه دلاور و فرزندان او
  • زندگی گالیله
  • ترس و نکبت رایش سوم
  • کله گردها و کله تیزها
  • استثناء و قاعده
  • آنکه گفت آری و آنکه گفت نه
  • اپرای سه پولی
  • آدم آدم است
  • عظمت و انحطاط شهر ماهاگونی
  • محاکمهٔ ژان دارک در روان
  • تفنگ‌های ننه کارار
  • کسب و کارهای آقای ژولیوس سزار
  • گزیده اشعار برتولت برشت
  • درباره‌ی تئاتر
  • شویک در جنگ جهانی دوم
  • نمایشنامه‌های آموزشی
  • هرگز نگو هرگز
  • قیل
  • توران‌دخت یا کنگره توجیه‌گرها
  • مرگ چزاره مالانستا
  • سقراط زخمی
  • آقای نخست‌وزیر

مروری بر آثار برتولت برشت

برشت را همه به نمایشنامه‌ها و قدرت بالای او در کارگردانی تئاتر می‌شناسند. شاید اگر علاقمند تئاتر بوده باشید و در یکی از کلاس‌های مربوط به بازیگری تئاتر رفته باشید ، حتما واژه ی متد برشت به گوشتان خورده است و در باب آن چیزهای بسیاری شنیده‌اید. اما برشت، علاوه بر قدرت بالا در زمینه‌ی تئاتر، یک شاعر بی‌نظیر نیز بود. او شعرهای بسیار ماندگاری گفته است که شاید در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد، اما در تاریخ ادبیات جهان شعرهای بسیار ارزنده‌ای می‌باشند. در ادامه شعری از او را با هم می‌خوانیم تا با این وجه از زندگی ادبی او آشنا شویم.

در حیاط

درخت آلویی هست!

درختی کوچک؛

که کسی باورش ندارد!

دستی به او نمی‌رسد؛

نرده‌ها احاطه‌اش کرده‌اند.

دلش می‌خواهد رشد کند

درخت کوچک!

آری،

دلش می‌خواهد رشد کند؛

و برای کسی مهم نیست

سهم اندکش از آفتاب!

چه کسی باور می‌کند

آلو بودن درخت را

وقتی یک دانه آلو ندارد؟

اما تو می‌توانی؛

وقتی متوجه برگ‌هایش باشی!

شعری دیگر از برتولت برشت:

امروز فقط حرفهای احمقانه بی‌خطرند

گره بر ابرو نداشتن، از بی‌احساسی خبر می‌دهد،

و آنکه می‌خندد، هنوز خبر هولناک را نشنيده است.

اين چه زمانه ايست که

حرف زدن از درختان عين جنايت است

وقتی از اين همه تباهی چيزی نگفته باشيم!

کسی که آرام به راه خود می‌رود گناهکار است

زيرا دوستانی که در تنگنا هستند

ديگر به او دسترس ندارند.

...

در دوران آشوب به شهرها آمدم

زمانی که گرسنگی بيداد می‌کرد.

در زمان شورش به ميان مردم آمدم

و به همراهشان فرياد زدم....

مزار برتولت برشت
مزار برتولت برشت در گورستان میته آلمان شرقی

عمری که مرا داده شده بود

بر زمين چنين گذشت.

خوراکم را ميان معرکه‌ها خوردم

خوابم را کنار مرده‌ها خفتم

عشق را بهايی ندادم

و از طبيعت بی‌صبرانه گذشتم

عمری که مرا داده شده بود

بر زمين چنين گذشت.

آهای آيندگان، شما که از دل گردابی بيرون می‌جهيد

که ما را بلعيده است.

وقتی از ضعف‌های ما حرف می‌زنيد

از زمانه سخت ما هم چيزی بگوييد.

به ياد آوريد که ما بيش از کفش‌هامان کشور عوض کرديم.

و نوميدانه ميدان‌های جنگ طبقاتی را پشت سر گذاشتيم،

آنجا که ستم بود و اعتراضی نبود.

منابع

  1. سایت طاقچه بیوگرافی برشت
  2. سایت کتابراه زندگینامه برتولت برشت
  3. وبلاگ محمدرضا تیموری
  4. کتاب برتولت برشت نوشته مارتین اسلین ترجمه حسن ملکی صفحه ۱۲ تا ۱۵