کاربر:Safa/3صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۵۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<noinclude>[[پرونده:زلزله خوی.JPG|بندانگشتی|'''زلزله خوی''']]'''زلزله خوی،''' ۸ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۴۴ دقیقه زمین‌لرزه‌ای به قدرت ۵٫۹ ریشتر شهرستان خوی را لرزاند. این زلزله بدنبال زمین لرزه ۵/۴ ریشتری ۲۸ دیماه در عمق ۱۲ کیلومتری زمین، در شهرستان خوی بود که باعث مصدومیت ۱۲۰ نفر و خسارت به منازل مسکونی شده بود. در ساعات اولیه حداقل سه نفر جان‌باخته و بیش از هزار نفر مصدوم شدند. همچنین بیش از سه هزار واحد مسکونی در شرایط برف و بوران آسیب دیدند و هزاران نفر بی‌خانمان شدند.<ref>[https://www.aa.com.tr/fa/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A8-%D8%A8%D9%87-3-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%88%D8%A7%D8%AD%D8%AF-%D9%85%D8%B3%DA%A9%D9%88%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D9%84%D8%B2%D9%84%D9%87-%D8%AE%D9%88%DB%8C/2802191 سایت خبرگزاری آناتولی]</ref> این زلزله در ۱۶ کیلومتری خوی، ۳۳ کیلومتری قطور و ۳۵ کیلومتری زرآباد در استان آذربایجان غربی رخ داده و طول جغرافیایی آن ۴۴٫۷۷۱ درجه شرقی و عرض جغرافیایی آن ۳۸٫۵۵۸ درجه شمالی بوده است.<ref>[https://www.imna.ir/news/639019/%D8%B2%D9%84%D8%B2%D9%84%D9%87-%D8%AE%D9%88%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D9%84%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D9%86%D8%AF خبرگزاری ایمنا]</ref>نحوه‌ی مدیریت و رسیدگی به زلزله‌زدگان خوی در سرمای ۱۵ درجه زیر صفر همراه با انتقادهای صریح و مستمر شهروندان خوی بود طوریکه در برخی موارد فاجعه‌بار بود و یکی از روحانیون جمهوری اسلامی گفت: مردم خودشان باید به خودشان کمک کنند و از دولت نباید انتظار کمک داشته باشند. کارگزاران حکومتی حتی چادرهای محدودی را هم که به زلزله‌زدگان داده بودند پس از ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ پس گرفتند. این در حالی است که سفارت ژاپن در ایران با انتشار توییتی از رسیدن کمک‌های ارسالی به ایران خبر داد و دراین‌باره نوشت: «وسایل امداد اضطراری جایکا (برای محافظت در برابر سرما برای ۵۵۰۰ نفر) جهت کمک به زلزله زدگان شهرستان خوی در استان آذربایجان غربی وارد فرودگاه خمینی شد.<ref>[https://mamlekate.net/1401/11/30/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3-%D8%B5%D8%AD%D8%A8%D8%AA%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF-%DA%A9/ سایت مملکته به نقل از توییتر صدای آمریکا]</ref>
<noinclude>  
{{جعبه زندگینامه
| اندازه جعبه      =
| عنوان            =
| عنوان ۲          =
| نام              =برتولت برشت
| تصویر            =برتولت برشت.JPG
| اندازه تصویر      =
| عنوان تصویر      =
| زادروز            = دهم فوریه‌ی سال ۱۸۹۸
| زادگاه            = آگسبورگ در ایالت بایرن آلمان
| مکان ناپدیدشدن    =
| تاریخ ناپدیدشدن  =
| وضعیت            =
| تاریخ مرگ        = ۱۴ اوت سال ۱۹۵۶
| مکان مرگ          =آلمان شرقی
|عرض جغرافیایی محل دفن=
|طول جغرافیایی محل دفن=
|latd=|latm=|lats=|latNS=N
|longd=|longm=|longs=|longEW=E
| علت مرگ          =سکته قلبی
| پیداشدن جسد      =
| آرامگاه          =
| بناهای یادبود    =
| محل زندگی        = آلمان، فرانسه، آمریکا، آلمان شرقی
| ملیت              =آلمانی
| نام‌های دیگر      =
| نژاد              =
| تابعیت            =
| تحصیلات            = 
| دانشگاه          =
| پیشه              =
| سال‌های فعالیت    =۱۹۱۹ تا ۱۹۵۶
| کارفرما          =
| نهاد              =
| نماینده          =
| شناخته‌شده برای    = هنرمندان و مردم آلمان و جهان
| نقش‌های برجسته    = نوآوری در ارائه نمایش‌نامه‌های سیاسی و اجتماعی
| سبک              =
| تأثیرگذاران      =مارکس، انگلس، لنین
| تأثیرپذیرفتگان    =کلیه‌ی احزاب مارکسیست لنینست
| شهر خانگی        =
| دستمزد            =
| دارایی خالص      =
| قد                =
| وزن              =
| تلویزیون          =
| لقب              =
| دوره              =
| پس از             =
| پیش از           =
| حزب              =
| جنبش              =سوسیال دموکراسی
| مخالفان          =
| هیئت              =
| دین              =
| مذهب              =
| اتهام            =
| مجازات            =
| وضعیت گناهکاری    =
| منصب              =
| مکتب              =مارکسیسم لنینیسم
| آثار              =
| همسر              =
| شریک زندگی        =
| فرزندان          =
| والدین            =
| خویشاوندان سرشناس =
| جوایز            =
| امضا              =
| اندازه امضا      =
| signature_alt    =
| وبگاه            =
| imdb_id          =
| Soure_id          =
| پانویس            =
}}


== زلزله چیست؟ ==
'''اویگن برتولت فریدریش برشت،''' (Eugen Berthold Friedrich Brecht) زاده‌ی دهم فوریه ۱۸۹۸ در آگسبورگ آلمان، نویسنده‌ی انقلابی چپ، نخستین تلاش‌های ادبی وی به‌صورت شعر و نمایشنامه در سال‌های تحصیل در دبیرستان و پانزده‌سالگی بود. برشت در سال ۱۹۱۷ به تحصیل فلسفه در دانشگاه مونیخ پرداخت، اما یک‌ترم بعد رشته‌ی تحصیلی خود را به پزشکی تغییر داد. مدت کوتاهی پس‌ازآن، در جریان ناآرامی‌های انقلاب ۱۹۱۸ آلمان، از تحصیل دست کشید و به‌عنوان بهیار به خدمت سربازی رفت. برشت از سال ۱۹۱۷ وارد رابطه‌ای عاطفی با پائولا شد که حاصل آن پسری بنام فرانک بود که در جریان جنگ جهانی دوم در جبهه‌ی شرقی حین جنگ بنفع نازی‌ها کشته شد.<ref>[https://taaghche.com/author/%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%B4%D8%AA سایت طاقچه بیوگرافی برشت]</ref>
کره زمین سه لایه‌‌ی اصلی دارد که به ترتیب پوسته، جبه یا گوشته و هسته نام دارند. پوسته لایه‌ی بیرونی است که در کف اقیانوس بین پنج تا ده کیلومتر و در خشکی سی تا پنجاه کیلومتر قطر دارد. این لایه سخت است و از سنگ تشکیل شده‌است که یک درصد از حجم کل کره زمین را در بر‌می‌گیرد.


گوشته قسمت درونی‌تر لایه‌ی زمین است که نرمتر و غلیظ و چسبان است و ۸۵ درصد از حجم زمین را تشکیل می‌دهد. درونی‌ترین قسمت زمین هسته‌ی آن است که از آهن و نیکل مذاب تشکیل شده است و کارکرد قطب‌های مغناطیسی به همین دلیل است.
در همین سال‌هاست که او عقاید سوسیالیستی پیدا کرد. سال‌های ۱۹۲۲ و ۲۳ دو نمایشنامه "بال" و "آوای طبل‌ها" از او بر صحنه رفت و با اقبال مردم سبب شهرت او شد و تئاتر مونیخ نیز با او قرارداد همکاری بست و برشت شغلی ثابت یافت. سال ۱۹۲۴ به برلین نقل مکان کرد و دوران شکوفایی برشت در تئاتر برلین آغاز شد.  


=== گسل چیست؟ ===
سال ۱۹۳۴ با روی کارآمدن نازی‌ها او شبانه از آلمان گریخت و به دانمارک رفت. با آغاز جنگ جهانی دوم ناچار شد به استهکلم برود و در ادامه به هلسینکی و مسکو رفت و سرانجام سر از کالیفرنیای آمریکا درآورد.
پوسته‌ی زمین از صفحاتی تشکیل شده که به آن صفحات تکتونیکی می‌گویند که در طول میلیون‌ها سال گاه از هم دور و گاه نزدیک می‌شوند و تشکیل قاره‌ها هم به همین صورت بوده است. محلی تلاقی این صفحات را در اصطلاح زمین‌شناسی گسل می‌نامند.دو صفحه که به هم نزدیک شده و برخورد می‌کنند در محل برخورد چین‌خوردگی بوجود می‌آید که به آن کوه می‌گویند، کوه هیمالیا محصول چنین برخوردی است.


گاهی یکی از صفحات بالای صفحه دیگر قرار می‌گیرد و گاهی هم صفحات در کنار هم در جهت عکس هم حرکت می‌کنند. این حرکت‌های پوسته چون در ابعاد عظیمی انجام می‌شود منجر به آزاد شدن انرژی بسیار زیادی می‌شود که به آن زلزله می‌گویند.<ref name=":0">[https://www.bbc.com/persian/science-50348102 سایت بی بی سی فارسی]</ref>
سال ۱۹۴۷ به‌دلیل فعالیت‌های کمونیستی مورد سوءظن کمیته‌ی فعالیت‌های ضد آمریکایی قرار گرفت و بازجویی شد. فردای بازجویی او آمریکا را ترک کرد و به زوریخ رفت و پس از رد درخواست تابعیت از طرف دولت اتریش به آلمان شرقی رفت و تا پایان عمر در برلین شرقی زندگی کرد.<ref>[https://www.ketabrah.ir/author/29534-%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%B4%D8%AA سایت کتابراه زندگینامه برتولت برشت]</ref>


=== پس‌لرزه چیست؟ ===
از کتاب‌‌ها و نمایشنامه‌های بسیار برشت می‌توان به "دایره گچی قفقازی"، "ترس و نکبت رایش سوم"، "دکان نانوایی" "زندگی گالیله" اشاره کرد.
پس از هر زلزله مستمر از زمین انرژی آزاد می‌شود اما شدت آن بتدریج کم می‌شود که گاهی تا دو سال ادامه دارد که به آن پس‌لرزه می‌گویند.<ref name=":0" />


=== کانون زلزله چیست؟ ===
برشت در این ایام طرفدار جناح چپ سوسیال‌ دمکراسی آلمان و در شهر آگسبورگ عضو شورای کارگران و سربازان بود. سرانجام در شامگاه ۱۴ آگوست ۱۹۵۶ به علت بیماری قلبی مزمن درگذشت و در گورستان برلین میته دفن گردید.


هر زمین‌لرزه‌ای دارای یک مرکزی برای آزاد شدن انرژی است که به آن کانون زلزله می‌گویند. این مرکز اگر در عمقی کمتر از ۷۰ متر باشد به آن کم‌عمق می‌گویند و اگر تا عمق ۳۰۰ کیلومتر باشد عمق متوسط و اگر تا ۸۰۰ کیلومتر باشد عمیق می‌گویند.<ref name=":0" />
برتولت برشت، بیش از یک قرن در صدر مکتب ادبی سوسیالیسم و کمونیسم قرار دارد و بعنوان یکی از بزرگترین کارگردانان صاحب سبک دنیا در تئاتر شناخته می‌شود.


=== سونامی چیست؟ ===
== تاریخچه زندگی برتولت برشت ==
اگر کانون زلزله در زیر اقیانوس‌ها باشد امواجی را رو به ساحل تولید می‌کند که به آن سونامی می‌گویند، مانند زلزله در اقیانوس هند و سونامی سال ۲۰۰۴ در اندونزی، این زلزله مرگبارترین زلزله جهان در قرن بیست و یکم بود که موجب مرگ بیش از ۲۲۰۰۰۰ نفر شد، قدرت این زمین‌لرزه ۹٫۱ ریشتر بود که به عنوان شدیدترین زلزله جهان ثبت شد. دامنه‌ی این سونامی از اندونزی تا سواحل آفریقا را  در برگرفت.
اویگن برتولد برشت، متولد دهم فوریه ۱۸۹۸ در خانواده‌‌ای مرفه در آگسبورگ آلمان، پدرش کاتولیک و کارمند کارخانه کاغذسازی بود که بعدها مدیرعامل آنجا شد. مادرش پروتستان و مذهبی بود که به همراه مادربزرگ برشت روی او در کودکی تاثیر زیادی داشت. به همین دلیل وی با کتاب مقدس در همان زمان آشنا شد که بعدها در قلم وی تاثیر گذاشت.


=== واحد اندازه‌گیری زلزله ===
در ۱۶ سالگی برتولت برشت جنگ جهانی اول آغاز شد، این جنگ ابتدا روی وی تاثیر هیجانی داشت اما با دیدن هم‌نسلان مجروح و خونینش مقاله‌ای بر ضد جنگ نوشت که تا آستانه اخراج از مدرسه پیش‌ رفت. سال ۱۹۱۷ به توصیه پدرش دوره‌ی پزشکی دانشگاه مونیخ را آغاز کرد تا با این بهانه از جنگ دور بماند. در همین ایام درام را نزد آرتور کوتشر آموخت و پس از بازگشت به آکسبورگ در سال ۱۹۱۸ به ارتش فرا‌خوانده شد. و بعنوان نیروی امدادگر وارد میادین جنگ شد اما جنگ یک ماه بعد تمام شد. حین جنگ، در بیمارستان‌های ارتش از مشاهده اوضاع دردناک و محیط خفقان‌آور بیمارستان صحرایی تجربه تلخی بدست آورد و هر گونه احساس ناسیونالیستی را نادر و دروغین خواند و صاحب روحی پرخاشگر شد.<ref>[https://mohamadrezateimouri.com/biography-of-bertolt-brecht/ وبلاگ محمدرضا تیموری]</ref>
واحد اندازه‌گیری زلزله ریشتر بود اما اکنون به دلیل دقت بالاتر  از واحد بزرگی یا بزرگا (MW) استفاده می‌شود. برای اندازه‌گیری زلزله واحد دیگری است که مرکالی نام دارد و ۱۲ درجه دارد تا میزان ۷ تخریب کم است در شدت ۸ ساختمان‌های فرسوده و ضعیف فرو‌می‌ریزند و در شدت بیش از ۸ تخریب و ویرانی وسیع است.


== زلزله‌های ایران ==
در سال ۱۹۱۹ در انقلاب دموكراتيك شرکت کرد که آن نیز دچار شکست شد . شکست این نهضت و پریشانی محیط بعد ازجنگ به برشت خشونت کلام و نیش‌خند تند و تیزی بخشید که در اولین اشعارش پیدا شد. در این مدت به سرودن شعر پرداخت وشعرهای خود را همراه با نواختن گیتار می‌خواند. این اشعار بعدها در اولین دیوان تغزلی برشت با عنوان کتاب دعای خانگی آماده شد، شامل پنجاه موعظه که در ۱۹۲۷ منتشر شد.
=== زلزله خوی ===
۸ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۴۴ دقیقه زمین‌لرزه‌ای به قدرت ۵٫۹ ریشتر شهرستان خوی را لرزاند. در چنین شرایطی دولت‌ها بدلیل ابعاد وسیع خرابی‌ها و نیاز ضروری به رسیدگی فوری به مجروحان و آوار‌برداری تقاضای کمک از دیگر کشورها را مطرح می‌کنند اما دولت جمهوری اسلامی پس از وقوع زلزله اعلام کرد که نیازی به کمک ندارد.  


محمودزاده از اهالی خوی نقل می‌کند. آن شب‌ها مردم در سرمای منفی  ۱۵ درجه درچادرها ماندند و یا به دلیل فقدان چادر در ماشین سپری کردند و ۱۰۰ پس لرزه متوسط و شدید را از سر گذراندند ومتاسفانه از امکان بهره‌وری ازسرویس های بهداشتی و... هم محروم ماندند.
بعد از آن برشت به نمایشنامه‌نویسی مشغول شد که آنها نیزحاصل روح مضطرب و سرشار از عصيان او بود. در بیست سالگی نمایشنامه معروف خود بعل را نوشت. بعل خدای اساطیری شرقی بود و مظهر قساوت که بعضی از صفات نویسنده را مانند بی‌اعتنائی به قراردادهای کهن اخلاقی و اجتماعی آشکار می‌کرد. دومین نمایشنامه برشت آوای طبل‌ها در شب در ۱۹۱۹ نوشته شد.


=== مقایسه امداد‌رسانی در زلزله خوی و ترکیه ===
آوای طبلها در شب در ۱۹۲۲ در مونیخ روی صحنه رفت و به دریافت جایزه کلایست نائل شد نمایشنامه در جنگل شهرها در ۱۹۲۳ در مونیخ اجراشد. موضوع آن تلاش دو انسان است برای نزديك شدن به یکدیگر، تلاشی چون پیکاری سخت که خاصل آن نابودی دو طرف است.
در جریان زلزله اخیر ترکیه که در ده استان رخ داد و یک شهر به طور کامل ویران شد، در ساعات اولیه ۲۸ هزار چادر توزیع شد و در پایان روز اول ۳۱ هزار نفر در کانکس‌ها سازماندهی شدند. در ۱۶ ساعت اولیه ۲۳۵ هزار نفر امداد‌رسانی شدند. همچنین دولت اردوغان تمامی هتل‌های توریستی آنتالیا را به اسکان زلزله‌زدگان اختصاس داد همچنین تغدیه زلزله‌زدگان را دولت متقبل شد و یک ناوگان هوایی کامل را به ارسال شبانه‌روزی کمک‌ها اختصاص داد. این در حالی است که لیر ترکیه بدترین شرایط تاریخی خود را تجربه می‌کند. بلیط تردد به مناطق زلزله‌زده از هر نقطه‌ی ترکیه ده لیره یعنی تقریبا صفر است. در ترکیه اینترنت پر سرعت باعث نجات بسیاری از افرادی شد که در زیر آوار بودند اما در ایران بعنوان اولین کار اینترنت را محدود یا قطع می‌کنند. در ترکیه ترافیک کاروان‌های کمک‌های مردمی باعث مسدود شدن جاده‌ها شد. 


در زلزله خوی پس از ده روز مردم همچنان نگران یک قرص نان و دریافت حتی یک چادر مانده‌اند. ماموران دولت جمهوری اسلامی با زدن ایست و بازرسی‌های متعدد مانع کمک‌رسانی سریع هموطنان داوطلب می‌شوند. پاسدار محسن رضایی اعلام کرد: ۸ کمپرسی به سمت خوی رفتند و ماشین‌آوار برداری هم موجود نیست، این در حالی است که قرارگاه خاتم سپاه پاسداران، دارای هزاران ماشین خاک‌برداری و مهندسی است.
برتولت برشت در ۱۹۲۴ در برلین ساکن شد و در رمینه: تئاتر، اپرا، شعر، داستان کوتاه، مقاله و نقد هنری به فعالیت پرداخت و در تئاتر آلمان به عنوان مشاور ادبی مشغول شد. با فلسفه مارکس آشنا شد و درباره تئاتر سیاسی تجربه‌هائی بدست آورد و با موسیقی‌دانانی چون کورت وایل همکاری خود را آغاز کرد.


بدلیل همین مشکلات نیمی از مردم زلزله‌زده‌ی خوی ناچار به مهاجرت به دیگر شهرهای مجاور شده‌اند. ۵۰ هزار نفر در خودرو‌های خود پناه گرفته‌اند. همچنین جمهوری اسلامی در خوی اقدام به بازداشت خبرنگاران محلی بدلیل اطلاع‌رسانی از و ضعیت زلزله‌زدگان کرد.
نمایشنامه آدم آدم است را در ۱۹۲۶ بر صحنه آورد که در آن اولین بار موضوع تغییر و تحول بشر را مطرح کرده بود، تحول شخصیت آدمی بود. برشت معتقد است که همه چیز در جهان دگرگون می‌شود و هیچ شخصیتی ثابت نمی‌ماند. آدم آدم است نخستین نمایشنامه‌ای است که برشت به وسیله آن مستقیما با تماشاگر ارتباط برقرار می‌کند. برش در این نمایشنامه از حکومت‌های امپراتوری و جامعه سرمایه‌داری هجو تندی ساخته است. در ۱۹۲۶ اپرای سه پولی در برلین به نمایش درآمد که کورت وایل آهنگ آن را ساخته بود.


=== زلزله‌های مرگبار ایران ===
این نمایشنامه اقتباسی بود از «اپرای گدا» اثر جان کی که پیروزی بزرگی در آلمان و خارج از آن بدست آورد و موجب شهرت جهانی برشت شد. قهرمان نمایشنامه فردی است به نام مکی مسر که برای موفقیت در هر کار، اگر چه کارهای ناشایست باشد، هشیاری و تیز بینی را شرط اصلی می‌داند. پس با بزرگان می‌نشیند، بزرگی می‌آموزد و خود را از هر جهت آماده می‌سازد، آنگاه با موقع‌شناسی و زیرکی به دزدی و جنایت دست می‌زند، بی آنکه هرگز در حین عمل دیده شود، در اخر نیز که گرفتار می‌شود و محکوم به اعدام می‌شود، در آخرین لحظه از طرف ملکه انگلستان بخشوده می‌شود.


==== زلزله کاشمر ====
برتولت برشت در این اپرا تحت تأثیر فرانسوا ويون شاعر فرانسوی قرار گرفته و موسیقی نیز در توفیق آن سهم مهمی داشته است. در۱۹۲۷ برشت و وایل در جشنواره بادن کمدی موزیکال ماهاگونی را عرضه کردند و در ۱۹۳۰ آن را توسعه داده و در سه پرده با عنوان عظمت و انحطاط شهر ماهاگونی بر صحنه آوردند.
زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ۵٫۷ ریشتر منطقه‌ی کاشمر استان خراسان رضوی را در تاریخ ۵ خرداد ۱۳۰۲ لرزاند. ۵ روستا را کامل ویران کرد و ۲۰ روستای دیگر آسیب دیدند. قربانیان این زلزله ۷۷۰ نفر بود.


==== زلزله فارسنیج ====
این نمایشنامه بحران اقتصادی اروپا را در آن زمان و قدرت شیطانی پول را نشان می‌دهد. برشت در ۱۹۲۸ با هلنه وایگل، هنر پیشه اتریشی ازدواج کرد که پیوسته برای او همسری دلسوز و فداکار بود. از ۱۹۲۹ برشت به جریان مارکسیسم نزديك شد و از آن برای خلق يك رشته نمایشنامه‌های آموزشی و ارشادی الهام گرفت. این نمایشنامه‌ها اغلب کوتاه و تك پرده‌ای بود و بر حسب سن شاگردان مورد نظر نویسنده تغییر می‌کرد، شاگردانی که بر حسب تصادف ممکن بود جزو بازیگران یا تماشاگران باشند.


روز جمعه ۲۲ آذز ۱۳۳۶ ساعت ۵:۱۵ صبح زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ۷٫۱ در منطقه فارسینج استان کرمانشاه موجب خرابی گسترده در مساحت ۲۸۰۰ کیلومتر مربع گردید.
برتولت برشت پس از آن با کمک دوستان و همسرش گروهی نمایشی تشکیل داد که هدفش به اجرا در آوردن آثار شخصی او به دلخواه بود و او خود می‌توانست در عین حال نویسنده و کارگردان و مربی گروه باشد. نخستین بار از داستان «مادر» اثر ماکسيم گورکی اقتباسی آزاد کرد که نمایش آن چندین بار از طرف مقامات سانسور قطع گردید.


==== زلزله سنگچال ====
برشت به سبب روش ضد نازی و ضد هیتلری در ۱۹۳۳، ناچار به ترک وطن شد. آثارش در آلمان سوزانده شد و تابعیت آلمانی او گرفته شد. در این میان برشت بهترین آثارش را در یك سلسله مجموعه نمایشی با عنوان کلی تحقیقات، منتشر کرد. بعد از خروج از آلمان، ابتدا به فرانسه رفت و در آنجا نمایشنامه تفنگ‌های ننه‌کارار را نوشت که نمایشنامه‌ای تک پرده‌ای بود برای داوطلبان آلمانی جنگ اسپانیا، پس از فرانسه، برشت به دانمارك رفت و زندگی فعالانه‌ای در سیاست شروع کرد، با مهاجران آلمانی رابطه ایجاد کرد و از وضع داخلی کشورش اطلاعاتی بدست آورد.
زلزله سنگچال در تیرماه ۱۳۳۶ در مازندران با بزرگی ۶٫۶ ریشتر منجر به مرگ ۱۲۰۰نفر گردید.


==== زلزله بوئین‌زهرا ====
==ابعاد شخصیت برتولت برشت==
شامگاه ۱۰ شهریور ۱۳۴۱ ساعت ۱۱ زمین‌لرزه‌ای منطقه بوئین‌زهرای استان قزوین را لرزاند. بزرگی این زمین‌لرزه ۷٫۲ ریشتر بود که موجب مرگ حدود ۱۱ هزار نفر شد. در این زمین‌لرزه بسیاری از آثار و مکان‌های قدیمی و تاریخی شهرستان بویین زهرا از جمله قلعهٔ باستانی رودک از بین رفت.
روی هم رفته این آثار برشت را می‌توان به سه دوره تقسیم کرد: در دوره اول آثار برشت پرجلوه و سرشار از واقعیت بود و در مجموع به طور خارق‌العاده غنی، مانند ترانه‌ها، منظومه‌ها، حكايت‌ها، تفسيرها و حرکات نمایشی به معنی خاص بودند. در دوره دوم، دهه سی، برشت به نمایشنامه‌های آموزشی مشغول بود که حالتی جدی و خشک‌تر داشت، با عمق بسیار در اصول عقاید و اندیشه‌ها همراه بود. دوره سوم، دوره ادغام نظریه‌ها و فرضیه‌هاست که در شاهکارهای بزرگش نمودار می‌گردد، شاهکارهائی که بیشتر در کشورهای اسکاندیناوی پایان یافت.


==== زلزله دشت بیاض ====
تئاتر برشت تئاتر مبارزه است و جنبه اصولی و ارشادی آن بر جنبه تفریحی غالب است. برشت تئاتر حماسی را جانشین تئاتر دراماتيك و سنتی کرد که هدفش برانگیختن قوه خیال تماشاگر و افسون او بوده است .
در تاریخ ۹ شهریور ۱۳۴۷ زلزله‌ای با قدرت ۷٫۲ ریشتر دشت بیاض و کاخک و ۲۱  ساعت بعد در ۱۰ شهریور زلزله‌ی دیگری با قدرت ۶٫۴ ریشتر غرب دشت بیاض و شهر فردوس را در هم کوبید و مجروحان زلزله روز گذشته که در بیمارستان بستری بودند را کشت.


زلزله طبس
برشت رابطه خود را با قوه افسونگری نمایش قطع می‌کند تا بتواند روح قضاوت و نقد را در تماشاگر به کار اندازد. در نظر برشت بهترین نمایشنامه آن نیست که پیچیدگی فراوان داشته و صحنه‌ها فقط برای آن ساخته شده باشد که در حین بازی گره به کار بیندازد و سرانجام گره‌گشائی کند، بهترین صحنه‌ها آن است که به خودی خود و جداگانه ارزشمند باشد.


زمین‌لرزه‌ای با شدت ۷‌.‌۸ ریشتر در ساعت ۱۹:۳۶ روز ۲۵ شهریور سال ۱۳۵۷، شهر طبس و روستا‌های مجاور آن را ویران کرد. کشته‌های این زلزله را بین ۱۵۰۰۰ تا ۲۵۰۰۰ نفر اعلام کرده‌اند؛ در این زلزله به علت شدت تخریب ساختمان‌ها و شدت بالای زلزله بسیاری از اجساد هرگز پیدا نشدند.
از اینجاست که برشت فنون خاصی را در نمایش به کار می‌برد که بر زمینه تأثیر تغییر محیط قرار گرفته باشد و به طور مداوم قوه خیال تماشاگر را از کار بیندازد. برشت توده مردم و تماشاگر را در نمایش همراه می‌کند و از آنان مردمی منتقد و نکته بین می‌سازد، دور از هر گونه صحنه آرائی فریبنده او نمایشی را خلق می‌کند که تصویرگری نکته‌ها در آن حرف نخست را بزند.


==== زلزله رودبار ====
از نظر برشت توده وسیع مردم خود واقعیت زندگی اجتماعی و سیاسی است که در تئاتر وارد می‌شود و ناچار است شعور و ادراك خود را به کار اندازد، اما باید گفت که برشت هر جا نمایش را در معرض خطر موعظه سیاسی یا اجتماعی می‌بیند، بلافاصله به آن رنگی واقع بینانه و طبیعی و ساده می‌بخشد و این قدرت ناشی از ادراك خاص او در پرداخت و فنون بازی و صحنه است که وقتی با نبوغ نویسندگی او ترکیب می‌شود، او را بزرگترین نمایشنامه‌نویس معاصر آلمان می‌کند. وی به تاریخ ۱۴ اوت ۱۹۵۶ در برلین شرقی از دنیا رفت. <ref>کتاب برتولت برشت نوشته مارتین اسلین  ترجمه حسن ملکی صفحه ۱۲ تا ۱۵ </ref>
زمین‌لرزه رودبار و منجیل ساعت ۳۰ دقیقه بامداد پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۶۹ در نزدیکی شهر رودبار و روستا‌های اطراف در استان گیلان و شمال شرق استان زنجان به وقوع پیوست و تا شعاع ۱۰۰ کیلومتری از مرکز زمین‌لرزه موجب خسارات جانی و مالی فراوان شد. ارتعاشات حاصل از امواج این زمین لرزه در استان‌های زنجان به خصوص شهرستان طارم، گیلان و در بخش‌هایی از استان‌های آذربایجان شرقی، تهران، مرکزی، مازندران، سمنان، همدان، قزوین (الموت غربی) و کردستان به مدت حدود ۶۰ ثانیه احساس شد و باعث وحشت عمومی شد.


در این زمین لرزه علاوه بر حدود ۳۷۰۰۰ نفر که جان خود را از دست دادند، بیش از ۲۰۰ هزار واحد مسکونی تخریب شده و خسارات عمده‌ای به تأسیسات و اماکن عمومی در استان گیلان که متأثر از این زمین‌لرزه بودند، وارد آمد و حدود ۵۰۰ هزار تن از ساکنان نیز بی‌خانمان شدند.
== سخنان برتولت برشت ==


==== زلزله قائنات ====
* ریشه‌ی اعتقاد، از آنجا خشک می‌شود، که بخواهند تحمیلش کنند.
ظهر روز ۲۰ اردیبهشت ۱۳۷۶ در ساعت ۱۲:۲۷ زمین‌لرزه‌ای استان خراسان در شرق ایران را لرزاند. بزرگی این زمین‌لرزه که شدیدترین زمین‌لرزه منطقه از سال ۱۳۵۸ تا آن زمان بود، ۷٫۳ ریشتر بود و مرکز آن در روستای اردکول در ۲۷۰ کیلومتری جنوب مشهد قرار داشت. بر اثر این زمین‌لرزه منطقه بیرجند- قائن ویران شد. این زمین لرزه یک هزار و ۵۶۷ نفر کشته، بیش از دو هزار و ۳۰۰ نفر مجروح داشت و ۵۰ هزار نفر را آواره کرد. همچنین ۱۵ هزار واحد مسکونی تخریب شد یا آسیب دید.


==== زلزله بوئین‌زهرا ====
* باید نسبت به خطاهای گذشتهٔ خود بی‌رحم بود .باید هر از گاهی حرکت را متوقف کنیم، به گذشته خود بنگریم و با ذره‌بین انتقاد به ضعف‌ها، ندانم کاری‌ها و اشتباهات بی‌رحمانه بتازیم، آن‌چنان که دشمن خوشحال گردد فکر کند ما به زمین خورده‌ایم اما به زمین خوردن ما، از زمین نیرو گرفتن است تا غول‌آسا قد برافرازیم.
۱ تیر ۱۳۸۱ زمین لرزه‌ای رخ داد. مرکز این زمین لرزه در نزدیکی شهرستان بوئین‌زهرا و چنگوره در جنوب استان قزوین بود که بزرگی این زمین‌لرزه ۶٫۵  ریشتر و بزرگای گشتاوری آن ۶ ٫ ۳ اندازه‌گیری شده است. در زمین‌لرزه بوئین‌زهرا دست‌کم ۲۶۱ نفر کشته و ۱۵۰۰ تن زخمی شدند.


==== زلزله بم ====
* آن‌ها کتاب قانون و نظام دارند، آن‌ها زندان و قلعه دارند، آن‌ها قضات و زندان‌بان دارند که پول هنگفت می‌گیرند و به هر کاری تن در می‌دهند، آن‌ها مطبوعات و چاپ‌خانه دارند تا با ما بستیزند و دهان‌مان را ببندند، آن‌ها کشیش و پروفسور دارند که پول هنگفت می‌گیرند به هر کاری تن در می‌دهند،به راستی باید از حقیقت چنین به هراس آیند؟
زلزله بم، زمین‌لرزه‌ای بود با بزرگی ۶٫۶ ریشتر که در ساعت ۵:۲۶ بامداد روز جمعه ۵ دی ۱۳۸۲ به مدت ۱۲ ثانیه شهر بم و مناطق اطراف آن در شرق استان کرمان را لرزاند. زمین لرزه بم با حدود ۵۰ هزار کشته در شهر ۹۷ هزار نفری بم، سومین زمین لرزه پر تلفات تاریخ ایران بعد از زلزله اردبیل و دامغان است. زلزله تمام بیمارستان‌ها و مراکز درمانی منطقه را تخریب کرد که باعث مجروح شدن نزدیک به ۳۰ هزار نفر شد. ۷۵ هزار نفر بی‌خانمان شدند و بیش از ۵ هزار کودک والدین و سرپرست خود را از دست دادند.
* گالیله: به خلاف تصور همگان، جهان با عظمت با همه صورت‌های فلکیش به دورِ زمین ناچیز ما نمی‌گردد. ساگردو: پس یعنی همه‌ی این‌ها فقط ستاره است؟ پس خدا کجاست؟  گالیله: مقصودت چیست؟  ساگردو: خدا ! خدا کجاست؟  گالیله: آن بالا نیست. همان‌طور که اگر موجوداتی در آن بالا باشند و بخواهند خدا را در اینجا پیدا کنند، در زمین گیرش نمی‌آورند. ساگردو: پس خدا کجاست؟  گالیله: من که در الهیات کار نکرده‌ام. من ریاضیدانم.  ساگردو: قبل از هر چیز تو آدمی. و من از تو می‌پرسم که در دستگاه دنیایی تو، خدا کجاست؟  «گالیله: یا در ما یا هیچ‌جا»
* حقیقت بزرگ عصر ما (که تنها شناخت آن کافی نیست، اما بدون شناخت آن نمی‌توان هیچ حقیقت مهم دیگری را یافت) این است که قاره ما در بربریت فرو می‌رود، زیرا مناسبات مالکیت بر وسایل تولید با خشونت قابل دوام است. چه فایده دارد با شهامت چیزی بنویسیم که این نتیجه از آن ناشی شود که وضعیتی که در آن فرو می‌رویم بربریت است (چیزی که حقیقت دارد)، اگر که روشن نباشد که چرا ما در این موقعیت قرار گرفته‌ایم؟


==== زلزله مازندران ====
...هرکس که امروز بخواهد با دروغ و جهالت مبارزه کند و به «بیان» حقیقت دست یازد، باید اقلاً بر پنج مشکل چیره شود. باید شهامت «بیان» حقیقت را داشته باشد، حتی اگر همه‌جا سرکوب شود. باید از درایت شناخت حقیقت برخوردار باشد، حتی اگر در همه‌جا بر آن سرپوش گذاشته شود. باید هنر به کار بردن حقیقت را به‌عنوان یک سلاح داشته باشد؛ و توان شناخت وانتخاب کسانی که حقیقت در دستانشان مؤثر واقع می‌شود؛ و همچنین تدبیر و زرنگی لازم برای این‌که حقیقت را در میان آنان ترویج کند. این دشواری‌ها برای کسانی که تحت شرایط فاشیسم می‌نویسند عظیمند؛ اما برای آن‌هایی هم که تحت تعقیب یا در حال فرارند و حتی برای کسانی نیز که در کشورهای آزاد بورژوایی می‌نویسند وجود دارند.
عصر روز جمعه ۱۳۸۳/۳/۸ ساعت ۵:۸:۴۶ زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ۶٫۳ ریشتر استان‌های شمالی ایران را لرزاند. این منطقه از شمال به دریای خزر، از غرب به جاده هراز، از جنوب به تهران و از شرق به طالقان محدود می‌شد. زمین لرزه در تهران خساراتی در پی نداشت، اما باعث وحشت بسیاری از شهروندان شد.


==== زلزله باختر زرند ====
==آثار برتولت برشت==
در شهرستان زرند کرمان ‎۴ اسفند ۱۳۸۳ ساعت ۲:۲۵:۲۲ زمین لرزه‌ای به بزرگی ۶٫۴ در مقیاس Mw اعلام شد. نزدیک به ۸۰۰۰ ساختمان در زمین‌لرزه آسیب دید. همچنین در اثر وقوع این زمین لرزه ۹۱۲ نفر جان باخته و ۱۴۱۱ نفر مصدوم شدند.


==== زلزله غرب قشم ====
* بعل
در قشم ‎۶ آذر ۱۳۸۴، ساعت ۱۰:۲۲:۱۹ زلزله‌ای با قدرت ۶ ریشتر رخ داد. این زمین‌لرزه ۸۰ درصد ساختمان‌ها را در زیرنگ خراب کرد و ۷ روستا در قشم آسیب دید. همچنین جان ۱۳ نفر را گرفت و ۱۰۰ نفر نیز مصدوم شدند.
* آوای طبل در شب
* در جنگل شهر
* مادر
* ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی
* دایره گچی قفقازی
* زن نیک ایالت سچوان
* ننه دلاور و فرزندان او
* زندگی گالیله
* ترس و نکبت رایش سوم
* کله گردها و کله تیزها
* استثناء و قاعده                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                 
* آنکه گفت آری و آنکه گفت نه
* اپرای سه پولی
* آدم آدم است
* عظمت و انحطاط شهر ماهاگونی
* محاکمهٔ ژان دارک در روان
* تفنگ‌های ننه کارار
* کسب و کارهای آقای ژولیوس سزار
* گزیده اشعار برتولت برشت
* درباره‌ی تئاتر
* شویک در جنگ جهانی دوم
* نمایشنامه‌های آموزشی
* هرگز نگو هرگز
* قیل
* توران‌دخت یا کنگره توجیه‌گرها
* مرگ چزاره مالانستا
* سقراط زخمی
* آقای نخست‌وزیر


==== زلزله بروجرد ====
=== '''مروری بر آثار برتولت برشت''' ===
‎۱۱ فروردین ۱۳۸۵، ساعت ۱:۱۷:۰۰ زلزله‌ای به بزرگی ۶٫۱ ریشتر شهرستان‌های بروجرد و دورود در شرق استان لرستان را تکان داد. این زمین لرزه با دو پیش‌لرزه و بیش از دویست پس‌لرزه همراه بود که باعث کشته شدن ۶۳ نفر و زخمی شدن بیش از ۱۴۵۰ نفر از مردم ناحیه بروجرد و دورود شد. ۴۰ روستا در این زمین‌لرزه ویران شد.
برشت را همه به نمایشنامه‌ها و قدرت بالای او در کارگردانی تئاتر می‌شناسند. شاید اگر علاقمند تئاتر بوده باشید و در یکی از کلاس‌های مربوط به بازیگری تئاتر رفته باشید ، حتما واژه ی متد برشت به گوشتان خورده است و در باب آن چیزهای بسیاری شنیده‌اید. اما برشت، علاوه بر قدرت بالا در زمینه‌ی تئاتر، یک شاعر بی‌نظیر نیز بود. او شعرهای بسیار ماندگاری گفته است که شاید در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد، اما در تاریخ ادبیات جهان شعرهای بسیار ارزنده‌ای می‌باشند. در ادامه شعری از او را با هم می‌خوانیم تا با این وجه از زندگی ادبی او آشنا شویم.


==== زلزله قشم ====
در حیاط
در شهرستان قشم در جنوب استان هرمزگان ۲۰ شهریور ۱۳۸۷ در ساعت ۱۵:۳۰ زمین لرزه‌ای به بزرگی ۶٫۱ ریشتر رخ داد. این زمین‌لرزه ۶ کشته و ۴۶ زخمی بر جای گذاشت. این زمین‌لرزه ۵ پس‌لرزه بیشتر از ۴ ریشتر داشت.


==== زلزله فهرج ====
درخت آلویی هست!
زمین‌لرزه فهرج یا زمین‌لرزه حسین‌آباد در ‎۲۹ آذر ۱۳۸۹، ساعت ۱۸:۴۱:۵۹ در شهرستان فهرج استان کرمان رخ داد. ژرفای این زلزله ۱۲ ٫ ۰ کیلومتر بوده و بزرگی آن ۶٫۵ در مقیاس Mw بدست آمده است. تلفات این زلزله ۱۱ کشته و ۱۰۰ مجروح بود و بیست روستا در ناحیه فهرج در این زلزله ویران شد.


==== زلزله دامغان ====
درختی کوچک؛
روز ۵ شهریور ۱۳۸۹ در ساعت ۲۳:۵۳ دقیقه زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ۵٫۹ یا ۵٫۷ ریشتر شهرستان دامغان را لرزاند. این زلزله به چند روستا آسیب رساند و ۴ کشته و ۱۹ زخمی بر جای گذاشت. بیشترین آسیب‌ها به ۸ روستای دهستان قهاب رستاق شامل؛ کوه‌زر، توچاهی، شیمی، حسینان، کلو، سلم‌آباد، معلمان و رشم و نیز ۵ روستای دهستان طرود شامل؛ طرود، سرتخت، بیدستان، مهدی‌آباد و سطوه وارد شد.


==== زلزله کهنوج ====
که کسی باورش ندارد!
بامداد چهارشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۰ زمین لرزه‌ای به بزرگی ۵٫۳ ریشتر شهرستان کهنوج و روستا‌های پیرامون آن را لرزاند.


==== زلزله ورزقان ====
دستی به او نمی‌رسد؛
زمین لرزه‌ای شنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۱ منطقه ورزقان استان آذربایجان شرقی را لرزاند؛ بر اثر این زمین‌لرزه در شهرستان‌های اهر، ورزقان و هریس، ۳۰۶ نفر کشته و بیش از ۵۰۰۰ نفر مجروح شدند.


در محدوده این زمین‌لرزه‌ها ۱۸ هزار و ۶۱۸ واحد مسکونی آسیب دید که از این تعداد ۵ هزار و ۳۲۹ واحد به‌طور کامل تخریب شدند. در مجموع ۴۱۰ روستا دچار خرابی شده و ۶۵ روستا به‌طور کامل از بین رفت.
نرده‌ها احاطه‌اش کرده‌اند.


==== زلزله طسوج ====
دلش می‌خواهد رشد کند
در شهرستان دشتی استان بوشهر ساعت ۱۶ و ۲۲ دقیقه روز ۲۰ فروردین ۱۳۹۲، زلزله‌ای به بزرگی ۶٫۳ ریشتر رخ داد. این زمین‌لرزه ۳۷ نفر کشته و حدود ۸۵۰ مجروح به جای گذاشت. در بخش شنبه- طسوج علاوه بر شهر شُنبه، ۲۳ روستا از جمله باغان، سنا درویشی، کردلان، چاهگاه، بن‌بید و… آسیب جدی دیدند.


==== زلزله سراوان ====
درخت کوچک!
روز ۲۷ فروردین ۱۳۹۲ زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ۷٫۸ در نزدیکی شهر گُشت از توابع شهرستان سراوان در استان سیستان و بلوچستان رخ داد. این زمین‌لرزه در شهر‌های ابوظبی، دوبی، دوحه، دهلی نو، کراچی و کویته و بلوچستان پاکستان نیز احساس شده است.


==== زلزله گوهران ====
آری،
در شهرستان بشاگرد، زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ۶٫۲ در ساعت ۶ و ۳۸ دقیقه روز ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، از توابع شهرستان بشاگرد در استان هرمزگان رخ داد.


==== زلزله مورموری ====
دلش می‌خواهد رشد کند؛
روز ۲۷ مرداد ۱۳۹۳، در شهر مورموری از توابع شهرستان آبدانان استان ایلام زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ۶٫۲ ریشتر ساعت ۷ و ۲ دقیقه رخ داد و موج آن در استان‌های خوزستان، کرمانشاه و لرستان نیز احساس شد.


==== زلزله فریمان ====
و برای کسی مهم نیست
روز ۱۶ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۰ و ۳۹ دقیقه زمین‌لرزه‌ای به بزرگای ۶٫۱ ریشتر در عمق ۱۰ کیلومتری زمین در منطقه سفید سنگ از توابع شهرستان فریمان استان خراسان رضوی رخ داد. چهار روستا در خراسان رضوی تخریب شد.


==== زلزله ازگله ====
سهم اندکش از آفتاب!
شامگاه یکشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۶  در نزدیکی ازگله، استان کرمانشاه در مرز ایران و عراق، در ۳۲ کیلومتری جنوب غربی شهر حلبچه عراق زلزله‌ای رخ داد. تعداد کشته‌های ایرانی بر اثر وقوع این زمین لرزه به ۶۲۰ نفر رسید. همچنین ۹ هزار و ۳۸۸ نفر مصدوم شده و حدود ۷۰ هزار نفر از ساکنان بی خانمان شدند.


==== زلزله مهران ====
چه کسی باور می‌کند
زلزله‌ای به بزرگی ۵٫۳ ریشتر در مقیاس امواج درونی زمین حوالی شهرستان مهران در استان ایلام را لرزاند. طبق گفته‌های هلال احمر این زلزله ۵٫۳ ریشتری استان ایلام هیچ خسارتی نداشت.


==== زلزله ملارد ====
آلو بودن درخت را
زمین‌لرزه سال ۱۳۹۶ ملارد با شدت ۵٫۲ در مقیاس ریشتر ساعت ۲۳ و ۲۷ دقیقه و ۳۷ ثانیه چهارشنبه شب، ۲۹ آذر به وقت تهران رخ داد و استان‌ها تهران و البرز را لرزاند. همچنین این زلزله در استان‌ها قم، قزوین، مرکزی و گیلان نیز احساس شده است. مرکز این زمین لرزه در شهر ملارد، مرز استان تهران و البرز، در ۳ کیلومتری ملارد در استان تهران، ۷ کیلومتری مشکین‌دشت در استان البرز و ۱۰ کیلومتری شهریار در استان تهران بوده و عمق آن ۱۵ کیلومتری زمین گزارش شده‌ است. این زمین لرزه یک کشته و ۷۵ زخمی داشت.


==== زلزله سرپل ذهاب ====
وقتی یک دانه آلو ندارد؟
زمین‌لرزه سرپل ذهاب ۱۳۹۷ به قدرت ۶٫۳ درجه در مقیاس ریشتر در عمق ۷ کیلومتری زمین روز یکشنبه چهارم آذر ۱۳۹۷ استان کرمانشاه را به لرزه درآورد. طبق گفته جمعیت هلال احمر ایران این زلزله بیش از ۶۰۰ نفر مصدوم داشته است.


==== زلزله ترکمنچای ====
اما تو می‌توانی؛
زمین لرزه‌ای به بزرگی ۵٫۹ ریشتر ساعت ۲ و ۱۷ دقیقه و ۳ ثانیه بامداد جمعه ۱۷ آبان ۱۳۹۸ در نزدیکی شهر ترکمنچای، استان آذربایجان شرقی رخ داد. ترکمانچای یا ترکمنچای یکی از شهر‌های قدیمی و تاریخی ایران است که در شهرستان میانه استان آذربایجان شرقی واقع شده است. این زمین‌لرزه در تبریز و شهر‌های اطراف مانند: هشترود، مهربان و اسکو بسیار محسوس بود و موجب وحشت مردم آن مناطق شد.


بیشترین خسارت در روستا‌های ورنکش، بال استیل، ورزقان، گاوینه رود و گین علی گزارش شده است.
وقتی متوجه برگ‌هایش باشی!


==== زلزله خوی ====
شعری دیگر از برتولت برشت:
زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ۵٫۷ ریشتر بخش قطور شهرستان خوی، در ۱۵۰ کیلومتری تبریز را لرزاند. این زمین لرزه ساعت ۹:۲۴ صبح چهارم اسفند رخ داده و عمق آن شش کیلومتری زمین گزارش شده است.


==== زلزله دماوند ====
امروز فقط حرفهای احمقانه بی‌خطرند
زلزله‌ای به بزرگی ۵٫۱ ریشتر در عمق ۷ کیلومتری زمین مرز استان‌های «مازندران» و «تهران» حوالی دماوند را لرزاند.


== مرگبارترین زلزله‌ها ==
گره بر ابرو نداشتن، از بی‌احساسی خبر می‌دهد،
مرگبارترین زمین‌لرزه‌ها به گزارش گاردین، به شرح زیر است.<ref name=":1">[https://www.theguardian.com/world/2011/mar/11/10-most-powerful-earthquakes-history سایت انگلیسی گاردین]</ref>


=== ۲۲ می ۱۹۶۰ ـ شیلی ===
و آنکه می‌خندد، هنوز خبر هولناک را نشنيده است.
بزرگترین زلزله‌ای که در تاریخ اتفاق افتاده، زلزله ۹٫۵ ریشتری ۱۹۶۰ در جنوب شیلی است که ساعت ۳۷ و ۱۱ دقیقه بعدازظهر یکشنبه، ۲۲ می، حدود ۱۶۵۵ کشته، هزاران زخمی و دو میلیون بی‌خانمان بر جای گذاشت. بندر پورتو سائودرا در سونامی پس از این زلزله نابود شد و آسیبی بالغ بر ۵۵۰ میلیون دلار در پی داشت. این زمین‌لرزه همچنین باعث رانش زمین به شکل گسترده شد.


یک روز بعد آتشفشان Puyehue در ناحیه دریاچه شیلی خاکستر و مواد مذاب را تا ارتفاع ۶۰۰۰ متری پرتاب کرد و به مدت یک هفته آسمان منطقه خاکستری بود.<ref name=":1" />
اين چه زمانه ايست که


=== ۲۸ مارس ۱۹۶۴ ـ پرنس ویلیام صدا، آلاسکا ===
حرف زدن از درختان عين جنايت است
۷ فروردین ۱۳۴۳، ساعت ۵ و ۳۶ دقیقه بعدازظهر، زلزله‌ای به بزرگی ۹٫۲ ریشتر در آلاسکا به وقوع پیوست. این زلزله در عمق ۲۳ کیلومتری زمین به وقوع پیوست و با وجود خسارات فراوان تنها ۱۳۹ کشته بر جای گذاشت. این زمین‌لرزه سونامی با موج‌هایی به ارتفاع ۶۷ متر در پی داشت که ۳۱۱ میلیون دلار خسارت برجای گذاشت.<ref name=":1" />


=== ۲۶ دسامبر ۲۰۰۴ ـ خارج از ساحل غربی سوماترا شمالی ===
وقتی از اين همه تباهی چيزی نگفته باشيم!
مرگبارترین سونامی در تاریخ که در ۱۴ کشور در سراسر آسیا و شرق آفریقا احساس شد، مربوط به زمین‌لرزه ۹٫۱ ریشتری جزیره سوماترای اندونزی بود. زلزله‌ صبح روز ۲۶ دسامبر ۲۰۰۴، ۶ دی ۱۳۸۳ رخ داد.


این زلزله سونامی وحشتناکی را ایجاد کرد که باعث ایجاد خسارت به ۱۴ کشور شد. ارتفاع امواج ایجادشده در پی این سونامی به ۵۰ متر هم می‌رسید و باعث کشته شدن نزدیک به ۲۳۰ هزار نفر و بی‌خانمان شدن نزدیک به یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر شد.<ref name=":1" />
کسی که آرام به راه خود می‌رود گناهکار است


=== زلزله هاییتی، ۲۰۱۰ ===
زيرا دوستانی که در تنگنا هستند
یکی دیگر از مرگبارترین زلزله‌های جهان، در ۱۲ ژانویه سال ۲۰۱۰، زلزله‌ای ۷ ریشتری هاییتی را لرزاند. کشوری که فقیرترین کشور منطقه خود به حساب می‌آید. مرکز زلزله در ۲۵ کیلومتری پایتخت و بزرگترین شهر هاییتی یعنی پورتوپرنس بود. هاییتی از قرن هجدهم زلزله‌ای به این شدت را تجربه نکرده بود. حتی پس‌لرزه‌های این زمین‌لرزه هم شدید بودند. وقتی بالاخره، زمین زیر پای مردم هاییتی از لرزش ایستاد، ۱۶۰ هزار نفر مرده بودند. آماری که به گفته برخی، بسیار پایین‌تر از حقیقتی است که مردم با آن مواجه بودند. بعد از زلزله مردگان با عجله دفن شدند تا پاکسازی و بازسازی‌ها سریع‌تر آغاز شود و به همین دلیل، آمار درستی از تعداد قربانیان به دست نیامد.


هاییتی قبل از زلزله هم منابع مالی زیادی نداشت و زمین‌لرزه باعث شد که کشور به ویرانه‌ای تبدیل شود. رعایت نکردن استاندارهای ساخت و ساز باعث شد بسیاری از ساختمان‌ها فرو بریزند و نداشتن برنامه‌ریزی برای مواجهه با بلایایی مانند زلزله، باعث شد کمک‌رسانی به موقع انجام نشود. در زمان زلزله، پورتوپرنس هنوز با تبعات طوفانی که ۲ سال پیش شهر را خراب کرده بود درگیر بود. کارشناسان تخمین زدند که زندگی ۳ میلیون نفر تحت تأثیر این زمین‌لرزه قرار گرفت و ۱ میلیون نفر بی‌خانمان شدند. به علاوه، ورود و توزیع کمک‌های بین‌المللی به کشور به شدت سخت بود. در نهایت به دلیل سوء مدیریت، اکثر کمک‌ها هدر رفته و مردم هاییتی تاوان آن را پس دادند.<ref name=":2">[https://www.worldatlas.com/articles/the-deadliest-earthquakes-in-the-21st-century.html سایت ورلد اطلس انگلیسی]</ref>
ديگر به او دسترس ندارند.
=== زلزله سیچوان، ۲۰۰۸ ===
سیچوان شهری در جنوب‌غربی چین است. در ۱۲ می سال ۲۰۰۸، زلزله‌ای به وسعت ۷٫۹ ریشتر این شهر را لرزاند. زمین‌لرزه‌ای که باعث شد این کشور وارد لیست مرگبارترین زلزله‌های جهان شود. مرکز زلزله دوجانگیانگ، شهری با بیش از ۶۶۰ هزار نفر جمعیت بود. بعد از اینکه زمین‌لرزه پایان یافت، تقریبا چهارپنجم مناطق درگیر کاملا ویران شدند. روستاها و شهرهای کوچک بسیاری کاملا نابود شدند. تعداد کشته‌شدگان به ۸۷٫۵۸۷ نفر رسید  که ۵۳۰۰ مورد آن کودکان بودند. تعداد زیادی از این کودکان در زمان زلزله در مدرسه و کلاس درس بودند. نزدیک به ۳۷۵ هزار نفر در نتیجه این زلزله مصدوم و میلیون‌ها نفر بی‌خانمان شدند. زمین‌لرزه باعث به وجود آمدن سیل و رانش زمین هم شد. نزدیک به ۲۰۰ نفر قربانی همین رانش زمین شدند. خسارت مالی زلزله سیچوان را حدود ۸۶ میلیارد دلار برآورد کرده‌اند.<ref name=":2" />  
=== زلزله کشمیر، ۲۰۰۵ ===
سحرگاه ۸ اکتبر سال ۲۰۰۵، زلزله‌ای به قدرت ۷٫۶ ریشتر، نواحی شمالی پاکستان را لرزاند. مرکز زلزله شهر مظفرآباد بود که پایتخت کشمیرِ پاکستان است. نتیجه زلزله، بیش از ۸۷ هزار نفر کشته، ۳۸ هزار نفر زخمی و میلیون‌ها بی‌خانمان بود. به علاوه، حدود ۷۸۰ هزار ساختمان یا کاملا نابود شدند یا دیگر قابل استفاده نبودند. این ساختمان‌ها شامل مراکز و سازمان‌های دولتی مانند مدرسه و بیمارستان هم بود.


حیوانات هم از این زلزله جان سالم به در نبردند. نزدیک به ۲۵۰ هزار دام تلف شدند و ۵۰۰ هزار مورد دیگر نیاز به اسکان فوری داشتند تا در سرمای زمستان تلف نشوند. دسترسی به برخی روستاها برای امدادرسانی بسیار دشوار بود چرا که جاده‌ها خراب شده بودند و نیروهای امداد نمی‌توانستند از راه زمینی به این مناطق بروند. آب و برق کل منطقه هم به طور کامل قطع بود  و چند هفته طول کشید تا مسئولین توانستند آب و برق را مجددا وصل کنند. برآورد شده که تقریبا ۳٫۵ میلیون نفر مستقیم یا غیرمستقیم تحت تأثیر این زمین‌لرزه قرار گرفتند و کشمیر یکی از مرگبارترین زلزله‌های جهان را تجربه کرد.<ref name=":2" /> 
...
=== زلزله و سونامی توهوکو، ۲۰۱۱ ===
در کل تاریخ ژاپن، هرگز زلزله‌ای با چنین قدرتی ثبت نشده است. ۱۱ مارچ سال ۲۰۱۱، زلزله‌ای به قدرت ۹ ریشتر ژاپن را لرزاند. مرکز زلزله نه در خاک ژاپن که جایی در دل اقیانوس آرام بود که ۱۳۰ کیلومتر با شهر ساحلی سندای، در شمال هونشو فاصله داشت. زمین‌لرزه منجر به سونامی شد و امواجی به ارتفاع ۴۰ متر، به سمت ژاپن یورش بردند. در نهایت، بیش از ۲۰ هزار نفر جان خود را از دست دادند و۴۵۰ هزار نفر بی‌خانمان شدند. سونامی به سایت هسته‌ای فوکوشیما دایچی آسیب زد و منطقه تحت تأثیر مواد سمی رادیواکتیو قرار گرفت. هزاران نفر مجبور شدند که خانه و تجارتشان را رها و منطقه را تخلیه کنند.<ref name=":2" />
=== زلزله گُجرات، ۲۰۰۱ ===
گجرات استانی در شمال‌غرب هند و هم‌مرز با پاکستان است. در ۲۶ ژانویه ۲۰۰۱، درست همان روزی که مردم در هند روز جمهوری را جشن می‌گیرند، زمین‌لرزه‌ای گجرات را لرزاند. این زلزله ۷٫۷ ریشتر قدرت داشت، بیش از ۲۰ هزار نفر را به کام مرگ کشید و باعث مصدومیت ۱۵۰ هزار نفر شد. صدها هزار نفر بی‌خانمان شدند که برخی بعد از گذشت یک سال همچنان در پناهگاه زندگی می‌کردند. <ref name=":2" />  
=== زلزله نپال، ۲۰۱۵ ===
نپال کشور کوچکی است که بین چین و هند قرار گرفته. در ۲۵ آوریل سال ۲۰۱۵، زمین‌لرزه‌ای به قدرت ۷٫۸ ریشتر کاتماندو را لرزاند. مرکز زلزله اطراف شهر کاتماندو بود که پایتخت نپال است. بیش از ۸۹۰۰ نفر در این زلزله قربانی شدند. همچنین، زلزله باعث به وجود آمدن بهمن در ارتفاعات اورست شد که ۱۹ کوهنورد را کشت و صدها کوهنورد دیگر را زخمی کرد. بیش از ۶۰۰ هزار سازه در پایتخت به شدت آسیب دیدند و نابود شدند. در برآوردها، خسارت وارده را بین ۵ تا ۱۰ میلیارد دلار تخمین زدند. این بدترین زلزله نپال از سال ۱۹۳۴ بود، وقتی زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ۸ ریشتر جان بیش از ۱۰ هزار نفر را گرفت.<ref name=":2" />
=== زلزله یوگیاکارتا، ۲۰۰۶ ===
سحرگاه ۲۶ می در سال ۲۰۰۶ زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ۶٫۴ ریشتر جزیره جاوا در اندونزی را لرزاند. مرکز زلزله در ۲۵ کیلومتری شهر یوگیاکارتا بود. این شهر یکی از پرتراکم‌ترین مناطق جهان است. بنابراین جای تعجب ندارد که تعداد تلفات بالا بود. تعداد اولیه قربانیان ۳۵۰۰ نفر بود اما تا آرام شدن اوضاع به ۵۷۸۲ نفر رسید. در کمتر از یک دقیقه، خانه‌ها، هتل‌ها و ساختمان‌های دولتی تخریب شدند و جاده‌ها و پل‌ها مسدود شدند. بعد از زلزله، رسانه‌ها از تصاویر دردناک افرادی پر بودند که سعی می‌کردند خود را به بیمارستان برسانند یا از منطقه زلزله‌زده دور شوند. <ref name=":2" />  
=== زلزله و سونامی سولاوسی، ۲۰۱۸ ===
جدیدترین زلزله مرگبار قرن اخیر در ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۸ و در جزیره سولاوسیِ اندونزی رخ داد. نزدیک به ۳۳۰ هزار نفر در این جزیره زندگی می‌کردند که قربانی زلزله و به دنبال آن سونامی شدند. ارتفاع موج‌های شکل گرفته در نتیجه این زلزله، به ۳ متر می‌رسید. این امواج به پالو و دونگالا با بیش از ۲۷۵ هزار نفر جمعیت رسید. آخرین آمار از کشته‌شدگان، رقمی برابر با ۴۳۴۰ نفر بود و ۶۰ هزار نفر هم بی‌خانمان شدند.<ref name=":2" />


== منابع ==
در دوران آشوب به شهرها آمدم
<references /> ==
 
زمانی که گرسنگی بيداد می‌کرد.
 
در زمان شورش به ميان مردم آمدم
 
و به همراهشان فرياد زدم....
[[پرونده:مزار برتولت برشت.JPG|جایگزین=مزار برتولت برشت|بندانگشتی|548x548پیکسل|'''مزار برتولت برشت در گورستان میته آلمان شرقی''']]
عمری که مرا داده شده بود
 
بر زمين چنين گذشت.
 
خوراکم را ميان معرکه‌ها خوردم
 
خوابم را کنار مرده‌ها خفتم
 
عشق را بهايی ندادم
 
و از طبيعت بی‌صبرانه گذشتم
 
عمری که مرا داده شده بود
 
بر زمين چنين گذشت.
 
آهای آيندگان، شما که از دل گردابی بيرون می‌جهيد
 
که ما را بلعيده است.
 
وقتی از ضعف‌های ما حرف می‌زنيد
 
از زمانه سخت ما هم چيزی بگوييد.
 
به ياد آوريد که ما بيش از کفش‌هامان کشور عوض کرديم.
 
و نوميدانه ميدان‌های جنگ طبقاتی را پشت سر گذاشتيم،
 
آنجا که ستم بود و اعتراضی نبود.
 
==منابع==
 
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۱۹

برتولت برشت
برتولت برشت.JPG
زادروزدهم فوریه‌ی سال ۱۸۹۸
آگسبورگ در ایالت بایرن آلمان
درگذشت۱۴ اوت سال ۱۹۵۶
آلمان شرقی
علت مرگسکته قلبی
محل زندگیآلمان، فرانسه، آمریکا، آلمان شرقی
ملیتآلمانی
سال‌های فعالیت۱۹۱۹ تا ۱۹۵۶
شناخته‌شده برایهنرمندان و مردم آلمان و جهان
نقش‌های برجستهنوآوری در ارائه نمایش‌نامه‌های سیاسی و اجتماعی
تأثیرگذارانمارکس، انگلس، لنین
تأثیرپذیرفتگانکلیه‌ی احزاب مارکسیست لنینست
جنبشسوسیال دموکراسی
مکتبمارکسیسم لنینیسم

اویگن برتولت فریدریش برشت، (Eugen Berthold Friedrich Brecht) زاده‌ی دهم فوریه ۱۸۹۸ در آگسبورگ آلمان، نویسنده‌ی انقلابی چپ، نخستین تلاش‌های ادبی وی به‌صورت شعر و نمایشنامه در سال‌های تحصیل در دبیرستان و پانزده‌سالگی بود. برشت در سال ۱۹۱۷ به تحصیل فلسفه در دانشگاه مونیخ پرداخت، اما یک‌ترم بعد رشته‌ی تحصیلی خود را به پزشکی تغییر داد. مدت کوتاهی پس‌ازآن، در جریان ناآرامی‌های انقلاب ۱۹۱۸ آلمان، از تحصیل دست کشید و به‌عنوان بهیار به خدمت سربازی رفت. برشت از سال ۱۹۱۷ وارد رابطه‌ای عاطفی با پائولا شد که حاصل آن پسری بنام فرانک بود که در جریان جنگ جهانی دوم در جبهه‌ی شرقی حین جنگ بنفع نازی‌ها کشته شد.[۱]

در همین سال‌هاست که او عقاید سوسیالیستی پیدا کرد. سال‌های ۱۹۲۲ و ۲۳ دو نمایشنامه "بال" و "آوای طبل‌ها" از او بر صحنه رفت و با اقبال مردم سبب شهرت او شد و تئاتر مونیخ نیز با او قرارداد همکاری بست و برشت شغلی ثابت یافت. سال ۱۹۲۴ به برلین نقل مکان کرد و دوران شکوفایی برشت در تئاتر برلین آغاز شد.

سال ۱۹۳۴ با روی کارآمدن نازی‌ها او شبانه از آلمان گریخت و به دانمارک رفت. با آغاز جنگ جهانی دوم ناچار شد به استهکلم برود و در ادامه به هلسینکی و مسکو رفت و سرانجام سر از کالیفرنیای آمریکا درآورد.

سال ۱۹۴۷ به‌دلیل فعالیت‌های کمونیستی مورد سوءظن کمیته‌ی فعالیت‌های ضد آمریکایی قرار گرفت و بازجویی شد. فردای بازجویی او آمریکا را ترک کرد و به زوریخ رفت و پس از رد درخواست تابعیت از طرف دولت اتریش به آلمان شرقی رفت و تا پایان عمر در برلین شرقی زندگی کرد.[۲]

از کتاب‌‌ها و نمایشنامه‌های بسیار برشت می‌توان به "دایره گچی قفقازی"، "ترس و نکبت رایش سوم"، "دکان نانوایی" "زندگی گالیله" اشاره کرد.

برشت در این ایام طرفدار جناح چپ سوسیال‌ دمکراسی آلمان و در شهر آگسبورگ عضو شورای کارگران و سربازان بود. سرانجام در شامگاه ۱۴ آگوست ۱۹۵۶ به علت بیماری قلبی مزمن درگذشت و در گورستان برلین میته دفن گردید.

برتولت برشت، بیش از یک قرن در صدر مکتب ادبی سوسیالیسم و کمونیسم قرار دارد و بعنوان یکی از بزرگترین کارگردانان صاحب سبک دنیا در تئاتر شناخته می‌شود.

تاریخچه زندگی برتولت برشت

اویگن برتولد برشت، متولد دهم فوریه ۱۸۹۸ در خانواده‌‌ای مرفه در آگسبورگ آلمان، پدرش کاتولیک و کارمند کارخانه کاغذسازی بود که بعدها مدیرعامل آنجا شد. مادرش پروتستان و مذهبی بود که به همراه مادربزرگ برشت روی او در کودکی تاثیر زیادی داشت. به همین دلیل وی با کتاب مقدس در همان زمان آشنا شد که بعدها در قلم وی تاثیر گذاشت.

در ۱۶ سالگی برتولت برشت جنگ جهانی اول آغاز شد، این جنگ ابتدا روی وی تاثیر هیجانی داشت اما با دیدن هم‌نسلان مجروح و خونینش مقاله‌ای بر ضد جنگ نوشت که تا آستانه اخراج از مدرسه پیش‌ رفت. سال ۱۹۱۷ به توصیه پدرش دوره‌ی پزشکی دانشگاه مونیخ را آغاز کرد تا با این بهانه از جنگ دور بماند. در همین ایام درام را نزد آرتور کوتشر آموخت و پس از بازگشت به آکسبورگ در سال ۱۹۱۸ به ارتش فرا‌خوانده شد. و بعنوان نیروی امدادگر وارد میادین جنگ شد اما جنگ یک ماه بعد تمام شد. حین جنگ، در بیمارستان‌های ارتش از مشاهده اوضاع دردناک و محیط خفقان‌آور بیمارستان صحرایی تجربه تلخی بدست آورد و هر گونه احساس ناسیونالیستی را نادر و دروغین خواند و صاحب روحی پرخاشگر شد.[۳]

در سال ۱۹۱۹ در انقلاب دموكراتيك شرکت کرد که آن نیز دچار شکست شد . شکست این نهضت و پریشانی محیط بعد ازجنگ به برشت خشونت کلام و نیش‌خند تند و تیزی بخشید که در اولین اشعارش پیدا شد. در این مدت به سرودن شعر پرداخت وشعرهای خود را همراه با نواختن گیتار می‌خواند. این اشعار بعدها در اولین دیوان تغزلی برشت با عنوان کتاب دعای خانگی آماده شد، شامل پنجاه موعظه که در ۱۹۲۷ منتشر شد.

بعد از آن برشت به نمایشنامه‌نویسی مشغول شد که آنها نیزحاصل روح مضطرب و سرشار از عصيان او بود. در بیست سالگی نمایشنامه معروف خود بعل را نوشت. بعل خدای اساطیری شرقی بود و مظهر قساوت که بعضی از صفات نویسنده را مانند بی‌اعتنائی به قراردادهای کهن اخلاقی و اجتماعی آشکار می‌کرد. دومین نمایشنامه برشت آوای طبل‌ها در شب در ۱۹۱۹ نوشته شد.

آوای طبلها در شب در ۱۹۲۲ در مونیخ روی صحنه رفت و به دریافت جایزه کلایست نائل شد نمایشنامه در جنگل شهرها در ۱۹۲۳ در مونیخ اجراشد. موضوع آن تلاش دو انسان است برای نزديك شدن به یکدیگر، تلاشی چون پیکاری سخت که خاصل آن نابودی دو طرف است.

برتولت برشت در ۱۹۲۴ در برلین ساکن شد و در رمینه: تئاتر، اپرا، شعر، داستان کوتاه، مقاله و نقد هنری به فعالیت پرداخت و در تئاتر آلمان به عنوان مشاور ادبی مشغول شد. با فلسفه مارکس آشنا شد و درباره تئاتر سیاسی تجربه‌هائی بدست آورد و با موسیقی‌دانانی چون کورت وایل همکاری خود را آغاز کرد.

نمایشنامه آدم آدم است را در ۱۹۲۶ بر صحنه آورد که در آن اولین بار موضوع تغییر و تحول بشر را مطرح کرده بود، تحول شخصیت آدمی بود. برشت معتقد است که همه چیز در جهان دگرگون می‌شود و هیچ شخصیتی ثابت نمی‌ماند. آدم آدم است نخستین نمایشنامه‌ای است که برشت به وسیله آن مستقیما با تماشاگر ارتباط برقرار می‌کند. برش در این نمایشنامه از حکومت‌های امپراتوری و جامعه سرمایه‌داری هجو تندی ساخته است. در ۱۹۲۶ اپرای سه پولی در برلین به نمایش درآمد که کورت وایل آهنگ آن را ساخته بود.

این نمایشنامه اقتباسی بود از «اپرای گدا» اثر جان کی که پیروزی بزرگی در آلمان و خارج از آن بدست آورد و موجب شهرت جهانی برشت شد. قهرمان نمایشنامه فردی است به نام مکی مسر که برای موفقیت در هر کار، اگر چه کارهای ناشایست باشد، هشیاری و تیز بینی را شرط اصلی می‌داند. پس با بزرگان می‌نشیند، بزرگی می‌آموزد و خود را از هر جهت آماده می‌سازد، آنگاه با موقع‌شناسی و زیرکی به دزدی و جنایت دست می‌زند، بی آنکه هرگز در حین عمل دیده شود، در اخر نیز که گرفتار می‌شود و محکوم به اعدام می‌شود، در آخرین لحظه از طرف ملکه انگلستان بخشوده می‌شود.

برتولت برشت در این اپرا تحت تأثیر فرانسوا ويون شاعر فرانسوی قرار گرفته و موسیقی نیز در توفیق آن سهم مهمی داشته است. در۱۹۲۷ برشت و وایل در جشنواره بادن کمدی موزیکال ماهاگونی را عرضه کردند و در ۱۹۳۰ آن را توسعه داده و در سه پرده با عنوان عظمت و انحطاط شهر ماهاگونی بر صحنه آوردند.

این نمایشنامه بحران اقتصادی اروپا را در آن زمان و قدرت شیطانی پول را نشان می‌دهد. برشت در ۱۹۲۸ با هلنه وایگل، هنر پیشه اتریشی ازدواج کرد که پیوسته برای او همسری دلسوز و فداکار بود. از ۱۹۲۹ برشت به جریان مارکسیسم نزديك شد و از آن برای خلق يك رشته نمایشنامه‌های آموزشی و ارشادی الهام گرفت. این نمایشنامه‌ها اغلب کوتاه و تك پرده‌ای بود و بر حسب سن شاگردان مورد نظر نویسنده تغییر می‌کرد، شاگردانی که بر حسب تصادف ممکن بود جزو بازیگران یا تماشاگران باشند.

برتولت برشت پس از آن با کمک دوستان و همسرش گروهی نمایشی تشکیل داد که هدفش به اجرا در آوردن آثار شخصی او به دلخواه بود و او خود می‌توانست در عین حال نویسنده و کارگردان و مربی گروه باشد. نخستین بار از داستان «مادر» اثر ماکسيم گورکی اقتباسی آزاد کرد که نمایش آن چندین بار از طرف مقامات سانسور قطع گردید.

برشت به سبب روش ضد نازی و ضد هیتلری در ۱۹۳۳، ناچار به ترک وطن شد. آثارش در آلمان سوزانده شد و تابعیت آلمانی او گرفته شد. در این میان برشت بهترین آثارش را در یك سلسله مجموعه نمایشی با عنوان کلی تحقیقات، منتشر کرد. بعد از خروج از آلمان، ابتدا به فرانسه رفت و در آنجا نمایشنامه تفنگ‌های ننه‌کارار را نوشت که نمایشنامه‌ای تک پرده‌ای بود برای داوطلبان آلمانی جنگ اسپانیا، پس از فرانسه، برشت به دانمارك رفت و زندگی فعالانه‌ای در سیاست شروع کرد، با مهاجران آلمانی رابطه ایجاد کرد و از وضع داخلی کشورش اطلاعاتی بدست آورد.

ابعاد شخصیت برتولت برشت

روی هم رفته این آثار برشت را می‌توان به سه دوره تقسیم کرد: در دوره اول آثار برشت پرجلوه و سرشار از واقعیت بود و در مجموع به طور خارق‌العاده غنی، مانند ترانه‌ها، منظومه‌ها، حكايت‌ها، تفسيرها و حرکات نمایشی به معنی خاص بودند. در دوره دوم، دهه سی، برشت به نمایشنامه‌های آموزشی مشغول بود که حالتی جدی و خشک‌تر داشت، با عمق بسیار در اصول عقاید و اندیشه‌ها همراه بود. دوره سوم، دوره ادغام نظریه‌ها و فرضیه‌هاست که در شاهکارهای بزرگش نمودار می‌گردد، شاهکارهائی که بیشتر در کشورهای اسکاندیناوی پایان یافت.

تئاتر برشت تئاتر مبارزه است و جنبه اصولی و ارشادی آن بر جنبه تفریحی غالب است. برشت تئاتر حماسی را جانشین تئاتر دراماتيك و سنتی کرد که هدفش برانگیختن قوه خیال تماشاگر و افسون او بوده است .

برشت رابطه خود را با قوه افسونگری نمایش قطع می‌کند تا بتواند روح قضاوت و نقد را در تماشاگر به کار اندازد. در نظر برشت بهترین نمایشنامه آن نیست که پیچیدگی فراوان داشته و صحنه‌ها فقط برای آن ساخته شده باشد که در حین بازی گره به کار بیندازد و سرانجام گره‌گشائی کند، بهترین صحنه‌ها آن است که به خودی خود و جداگانه ارزشمند باشد.

از اینجاست که برشت فنون خاصی را در نمایش به کار می‌برد که بر زمینه تأثیر تغییر محیط قرار گرفته باشد و به طور مداوم قوه خیال تماشاگر را از کار بیندازد. برشت توده مردم و تماشاگر را در نمایش همراه می‌کند و از آنان مردمی منتقد و نکته بین می‌سازد، دور از هر گونه صحنه آرائی فریبنده او نمایشی را خلق می‌کند که تصویرگری نکته‌ها در آن حرف نخست را بزند.

از نظر برشت توده وسیع مردم خود واقعیت زندگی اجتماعی و سیاسی است که در تئاتر وارد می‌شود و ناچار است شعور و ادراك خود را به کار اندازد، اما باید گفت که برشت هر جا نمایش را در معرض خطر موعظه سیاسی یا اجتماعی می‌بیند، بلافاصله به آن رنگی واقع بینانه و طبیعی و ساده می‌بخشد و این قدرت ناشی از ادراك خاص او در پرداخت و فنون بازی و صحنه است که وقتی با نبوغ نویسندگی او ترکیب می‌شود، او را بزرگترین نمایشنامه‌نویس معاصر آلمان می‌کند. وی به تاریخ ۱۴ اوت ۱۹۵۶ در برلین شرقی از دنیا رفت. [۴]

سخنان برتولت برشت

  • ریشه‌ی اعتقاد، از آنجا خشک می‌شود، که بخواهند تحمیلش کنند.
  • باید نسبت به خطاهای گذشتهٔ خود بی‌رحم بود .باید هر از گاهی حرکت را متوقف کنیم، به گذشته خود بنگریم و با ذره‌بین انتقاد به ضعف‌ها، ندانم کاری‌ها و اشتباهات بی‌رحمانه بتازیم، آن‌چنان که دشمن خوشحال گردد فکر کند ما به زمین خورده‌ایم اما به زمین خوردن ما، از زمین نیرو گرفتن است تا غول‌آسا قد برافرازیم.
  • آن‌ها کتاب قانون و نظام دارند، آن‌ها زندان و قلعه دارند، آن‌ها قضات و زندان‌بان دارند که پول هنگفت می‌گیرند و به هر کاری تن در می‌دهند، آن‌ها مطبوعات و چاپ‌خانه دارند تا با ما بستیزند و دهان‌مان را ببندند، آن‌ها کشیش و پروفسور دارند که پول هنگفت می‌گیرند به هر کاری تن در می‌دهند،به راستی باید از حقیقت چنین به هراس آیند؟
  • گالیله: به خلاف تصور همگان، جهان با عظمت با همه صورت‌های فلکیش به دورِ زمین ناچیز ما نمی‌گردد. ساگردو: پس یعنی همه‌ی این‌ها فقط ستاره است؟ پس خدا کجاست؟ گالیله: مقصودت چیست؟ ساگردو: خدا ! خدا کجاست؟ گالیله: آن بالا نیست. همان‌طور که اگر موجوداتی در آن بالا باشند و بخواهند خدا را در اینجا پیدا کنند، در زمین گیرش نمی‌آورند. ساگردو: پس خدا کجاست؟ گالیله: من که در الهیات کار نکرده‌ام. من ریاضیدانم. ساگردو: قبل از هر چیز تو آدمی. و من از تو می‌پرسم که در دستگاه دنیایی تو، خدا کجاست؟ «گالیله: یا در ما یا هیچ‌جا»
  • حقیقت بزرگ عصر ما (که تنها شناخت آن کافی نیست، اما بدون شناخت آن نمی‌توان هیچ حقیقت مهم دیگری را یافت) این است که قاره ما در بربریت فرو می‌رود، زیرا مناسبات مالکیت بر وسایل تولید با خشونت قابل دوام است. چه فایده دارد با شهامت چیزی بنویسیم که این نتیجه از آن ناشی شود که وضعیتی که در آن فرو می‌رویم بربریت است (چیزی که حقیقت دارد)، اگر که روشن نباشد که چرا ما در این موقعیت قرار گرفته‌ایم؟

...هرکس که امروز بخواهد با دروغ و جهالت مبارزه کند و به «بیان» حقیقت دست یازد، باید اقلاً بر پنج مشکل چیره شود. باید شهامت «بیان» حقیقت را داشته باشد، حتی اگر همه‌جا سرکوب شود. باید از درایت شناخت حقیقت برخوردار باشد، حتی اگر در همه‌جا بر آن سرپوش گذاشته شود. باید هنر به کار بردن حقیقت را به‌عنوان یک سلاح داشته باشد؛ و توان شناخت وانتخاب کسانی که حقیقت در دستانشان مؤثر واقع می‌شود؛ و همچنین تدبیر و زرنگی لازم برای این‌که حقیقت را در میان آنان ترویج کند. این دشواری‌ها برای کسانی که تحت شرایط فاشیسم می‌نویسند عظیمند؛ اما برای آن‌هایی هم که تحت تعقیب یا در حال فرارند و حتی برای کسانی نیز که در کشورهای آزاد بورژوایی می‌نویسند وجود دارند.

آثار برتولت برشت

  • بعل
  • آوای طبل در شب
  • در جنگل شهر
  • مادر
  • ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی
  • دایره گچی قفقازی
  • زن نیک ایالت سچوان
  • ننه دلاور و فرزندان او
  • زندگی گالیله
  • ترس و نکبت رایش سوم
  • کله گردها و کله تیزها
  • استثناء و قاعده
  • آنکه گفت آری و آنکه گفت نه
  • اپرای سه پولی
  • آدم آدم است
  • عظمت و انحطاط شهر ماهاگونی
  • محاکمهٔ ژان دارک در روان
  • تفنگ‌های ننه کارار
  • کسب و کارهای آقای ژولیوس سزار
  • گزیده اشعار برتولت برشت
  • درباره‌ی تئاتر
  • شویک در جنگ جهانی دوم
  • نمایشنامه‌های آموزشی
  • هرگز نگو هرگز
  • قیل
  • توران‌دخت یا کنگره توجیه‌گرها
  • مرگ چزاره مالانستا
  • سقراط زخمی
  • آقای نخست‌وزیر

مروری بر آثار برتولت برشت

برشت را همه به نمایشنامه‌ها و قدرت بالای او در کارگردانی تئاتر می‌شناسند. شاید اگر علاقمند تئاتر بوده باشید و در یکی از کلاس‌های مربوط به بازیگری تئاتر رفته باشید ، حتما واژه ی متد برشت به گوشتان خورده است و در باب آن چیزهای بسیاری شنیده‌اید. اما برشت، علاوه بر قدرت بالا در زمینه‌ی تئاتر، یک شاعر بی‌نظیر نیز بود. او شعرهای بسیار ماندگاری گفته است که شاید در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد، اما در تاریخ ادبیات جهان شعرهای بسیار ارزنده‌ای می‌باشند. در ادامه شعری از او را با هم می‌خوانیم تا با این وجه از زندگی ادبی او آشنا شویم.

در حیاط

درخت آلویی هست!

درختی کوچک؛

که کسی باورش ندارد!

دستی به او نمی‌رسد؛

نرده‌ها احاطه‌اش کرده‌اند.

دلش می‌خواهد رشد کند

درخت کوچک!

آری،

دلش می‌خواهد رشد کند؛

و برای کسی مهم نیست

سهم اندکش از آفتاب!

چه کسی باور می‌کند

آلو بودن درخت را

وقتی یک دانه آلو ندارد؟

اما تو می‌توانی؛

وقتی متوجه برگ‌هایش باشی!

شعری دیگر از برتولت برشت:

امروز فقط حرفهای احمقانه بی‌خطرند

گره بر ابرو نداشتن، از بی‌احساسی خبر می‌دهد،

و آنکه می‌خندد، هنوز خبر هولناک را نشنيده است.

اين چه زمانه ايست که

حرف زدن از درختان عين جنايت است

وقتی از اين همه تباهی چيزی نگفته باشيم!

کسی که آرام به راه خود می‌رود گناهکار است

زيرا دوستانی که در تنگنا هستند

ديگر به او دسترس ندارند.

...

در دوران آشوب به شهرها آمدم

زمانی که گرسنگی بيداد می‌کرد.

در زمان شورش به ميان مردم آمدم

و به همراهشان فرياد زدم....

مزار برتولت برشت
مزار برتولت برشت در گورستان میته آلمان شرقی

عمری که مرا داده شده بود

بر زمين چنين گذشت.

خوراکم را ميان معرکه‌ها خوردم

خوابم را کنار مرده‌ها خفتم

عشق را بهايی ندادم

و از طبيعت بی‌صبرانه گذشتم

عمری که مرا داده شده بود

بر زمين چنين گذشت.

آهای آيندگان، شما که از دل گردابی بيرون می‌جهيد

که ما را بلعيده است.

وقتی از ضعف‌های ما حرف می‌زنيد

از زمانه سخت ما هم چيزی بگوييد.

به ياد آوريد که ما بيش از کفش‌هامان کشور عوض کرديم.

و نوميدانه ميدان‌های جنگ طبقاتی را پشت سر گذاشتيم،

آنجا که ستم بود و اعتراضی نبود.

منابع

  1. سایت طاقچه بیوگرافی برشت
  2. سایت کتابراه زندگینامه برتولت برشت
  3. وبلاگ محمدرضا تیموری
  4. کتاب برتولت برشت نوشته مارتین اسلین ترجمه حسن ملکی صفحه ۱۲ تا ۱۵