وریشه مرادی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه |نام_شخص=وریشه مرادی |تصویر =وریشه مرادی.jpg |عرض_تصویر=۲۸۰ پیکسل |توضیح_تصویر= وریشه مرادی |تاریخ_تولد=۱۳۶۴ |محل_تولد=سنندج |تاریخ_مرگ= |ملیت= ایرانی |محل_مرگ= |مدفن= |علت مرگ= |شناختهشده برای = زندانی سیاسی، فعالان حقوق بشر |همسر= |...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۷
وریشه مرادی | |
---|---|
وریشه مرادی | |
زادروز | ۱۳۶۴ سنندج |
ملیت | ایرانی |
شناختهشده برای | زندانی سیاسی، فعالان حقوق بشر |
وریشه مرادی، متولد ۱۳۶۴ و از فعال حقوق زنان کرد و از اعضای جامعه زنان آزاد شرق کردستان (KJAR) است. وی فارغالتحصیل کارشناسی یکی از دانشگاههای کردستان است. وریشه مرادی روز ۱۰مرداد ۱۴۰۲، توسط نیروهای امنیتی در حومه سنندج بازداشت و در بازداشتگاه اطلاعات این شهر تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت. وریشه مرادی، اهل سنندج، در بهمن ماه ۱۴۰۲، توسط شعبه پنجم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تهران تفهیم اتهام و پرونده وی به ظن عضویت در یکی از گروه های اپوزیسیون از بابت اتهام بغی به شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب تهران ارجاع شد. اولین جلسه دادگاه این زندانی سیاسی در تاریخ ۲۷خردادماه ۱۴۰۳، در شعبه ۱۵دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد. اتهامات مطروحه علیه وی، بغی و عضویت در گروههای مخالف نظام میباشد.
پیشینه
وریشه مرادی، متولد ۱۳۶۴ و از فعال حقوق زنان کرد و از اعضای جامعه زنان آزاد شرق کردستان (KJAR) است. وی فارغالتحصیل کارشناسی یکی از دانشگاههای کردستان است.
وریشه مرادی روز ۱۰مرداد ۱۴۰۲، توسط نیروهای امنیتی در حومه سنندج بازداشت و در بازداشتگاه اطلاعات این شهر تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت.
در اواخر مردادماه همان سال، از بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد و نهایتاً در روز ۵دی ماه ۱۴۰۲، با اتمام مراحل بازجویی به بند زنان اوین منتقل گردید.
وریشه مرادی، اهل سنندج، در بهمن ماه ۱۴۰۲، توسط شعبه پنجم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تهران تفهیم اتهام و پرونده وی به ظن عضویت در یکی از گروه های اپوزیسیون از بابت اتهام بغی به شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب تهران ارجاع شد.
گزارش ها حاکی از آن است که وریشه پنج ماه اول حبس خود را در سلول انفرادی در بازداشتگاه اداره اطلاعات در سنندج و در بند ۲۰۹ در زندان اوین گذراند و در آنجا برای گرفتن اعترافات دروغین به شدت تحت شکنجه قرار گرفت.[۱]
روند دادگاه
اولین جلسه دادگاه این زندانی سیاسی در تاریخ ۲۷خردادماه ۱۴۰۳، در شعبه ۱۵دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد. اتهامات مطروحه علیه وی، بغی و عضویت در گروههای مخالف نظام میباشد.
در یک اقدام غیرقانونی به دستور قاضی صلواتی، زندانی سیاسی وریشه مرادی از اواسط اردیبهشتماه ۱۴۰۳، از ملاقات حضوری و تماس تلفنی با خانواده و وکیل خود محروم شده است.
در جلسه روز یکشنبه ۲۸خرداد ۱۴۰۳ قاضی صلواتی، به وکلای وریشه مرادی اجازه دفاع از موکل خود را نداد. تا کنون زمان برگزاری جلسه بعدی دادگاه زندانی سیاسی وریشه مرادی مشخص نشده است. وی کماکان از حق هر زندانی برای تماس تلفنی و ملاقات حضوری محروم است.[۲]
بیماریهای ناشی از شکنجه
زندانی سیاسی وریشه مرادی از بیماری های متعددی از جمله درد مفاصل و کمر رنج میبرد. وی به دلیل این بیماریها به سختی قادر به راه رفتن است. همچنین او از زمان بازداشت تاکنون با کاهش وزن شدیدی مواجه شده است. وی در ماههای اخیر به دلیل بیماری ۲بار به بیمارستان خارج از زندان اعزام شده است اما رسیدگی تخصصی صورت نگرفته و تنها پزشکان بیمارستان به معاینه وی اکتفا کردهاند. در صورتی که وریشه نیازمند رسیدگی تخصصی پزشکی اعم از فیزیوتراپی و آزمایشات متعدد است که این رسیدگی ها تاکنون انجام نشده است.[۳]
اعتصاب غذا
پنجشنبه ۲۷اردیبهشتماه ۱۴۰۳، دو زندانی سیاسی وریشه مرادی و پخشان عزیزی در زندان اوین اقدام به اعتصاب غذا نمودند. روز سهشنبه ۲۵اردیبهشتماه ۱۴۰۳، وریشه مرادی که در بند زنان زندان اوین زندانی بود به دستور قاضی صلواتی به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. وی از ظهر روز چهارشنبه ۲۶اردیبهشتماه ۱۴۰۳، در اعتراض به این انتقال اقدام به اعتصاب غذا نمود.
زندانی سیاسی پخشان عزیزی نیز که در بند زنان زندان اوین زندانی است به مدت یک روز در مقابل نگهبانی بند زنان اقدام به تحصن و اعتصاب غذا کرد. سپس وی نیز اقدام به اعتصاب غذای نمود.
به دستور قاضی صلواتی از ۲۰اردیبهشتماه ۱۴۰۳، وریشه مرادی از تماس تلفنی و ملاقات حضوری با خانواده محروم شده است.[۴]
دفاعیه وریشه مرادی
زندانی سیاسی وریشه مرادی پس از خودداری از حضور در دادگاه در اعتراض به صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی و شریفه محمدی، دفاعیهای را جهت اطلاع افکار عمومی منتشر کرده است. بخشی از دفاعیه زندانی سیاسی وریشه مرادی در زیر آمده است:
در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ در پلیس راه سنندج- کامیاران توسط نیروهای وزارت اطلاعات دستگیر شدم، تیراندازی، شکستن شیشههای ماشین، شکنجه و تعرض فیزیکی در لحظهی دستگیری، جنگ روانی، بازجویی در سلول انفرادی (شکنجهی سفید) به دور از چشم دوربینها به منظور عدم ثبت برخوردها و تعرض غیراخلاقیشان، مواخذه در برابر دوربین برای تحقیر اراده و فشارهایی که در طول ۱۳ روز حضور در اطلاعات سنندج متحمل شدم، بخشی از فشارهای تحمیل شده بر من است. آنان وحشیام خواندند و گفتند زنانگیات را از دست دادهای! چرا گریه نمیکنی؟ آخرین بار که گریستی چه زمانی بود؟ آخرین بار کِی گُلی را بوییدهای؟
سپس مرا به بند ۲۰۹ بازداشتگاه اوین منتقل کردند، در آنجا به مدت چهار ماه و نیم در بازجوییها، تحت فشارهای بسیار، از جمله شکنجههای سفید، سناریوسازیهای متناقض و فریبنده و تهدید به ترور شخصیت، گرفتن اعتراف اجباری و ... نگه داشته شدم. سردردهای شدید و خونریزیهای مداوم (از ناحیهی بینی)، شدیدتر شدن دردهای گردن و کمر، ارمغان روزهای حضورم در سلول انفرادی بود.
در تاریخ ۵ دی ماه ۱۴۰۲ به بند زنان اوین منتقل شدم. در نهایت در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ در شعبهی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام «عضویت در گروههای معارض» و «بغی» تفهیم اتهام شد. اما سوال اساسی این است که «چرا مبارزه با نیرویی تروریستی همچون داعش همتراز و همردیف جنگ علیه جمهوری اسلامی قلمداد میشود؟!» پس ادعای جمهوری اسلامی مبنی بر مبارزهاش با داعش در کجای تاریخ قرار میگیرد؟! داعش سرمان را میبرید و جمهوری اسلامی، سرمان را به دار میکشد. هیچ دانش سیاسی- حقوقی توان حل این پارادوکس را ندارد. پس بیدار باشیم.
در طول یک سال بازداشت موقت، تنها به مدت سه ماه و نیم حق ملاقات با خانواده را داشتم. مابقی را نیز یا در سلول انفرادی به سر بردم یا همانند اکنون در بند زنان، اما با شرایط انفرادی.
پس از گذشت ده ماه از بازداشت، در فاصلهی روزهای ۲۵ تا۲۷ اردیبهشت در بند اوین، بدون در نظر گرفتن و توجه به سوابق و کارنامهام، مرا همردیف با داعش خواندند و تروریستم نامیدند و گفتند لازم بود از سوی دولت و با عنوان مدافع حرم به سوریه میرفتی. با توجه به این تعاریف، پس همهی کسانی که بر مبنای وظایف انسانی علیه داعش مبارزه نمودند، باید تروریست باشند!در طول سه ماه گذشته نیز سعی در انتساب اتهامات جدیدی به من داشتند، علاوه بر شنیدن ادعاهای پوچ و واهی، بازجوییهای تلقینی، تحقیر، تهدید به اعدام، تحریک و فشار به منظور اعتراف اجباری از دیگر مسائل و مشکلات این مدت بود. اکنون قریب به سه ماه از بازجوییهای اخیر میگذرد، نه وکلا حق مطالعهی مجدد پرونده را داشتهاند و نه من نیز حق ملاقات با وکیل را! هماکنون نیز دوران ممنوعیت تماس و ملاقات را سپری میکنم.
حال با نگاهی به گذشته و مسیری که پیمودهام، از عملکردم دفاع میکنم، زیرا در هیچ زمان و مکانی به جان و مال کسی کوچکترین تعرضی ننموده و یگانه جرم من مسئولیتپذیری در قبال جامعه میباشد.[۵]
منابع
- ↑ وریشه مرادی: یک سال بلاتکلیفی برای در هم شکستن زندانی سیاسی مقاوم – زنان نیروی تغییر
- ↑ زندانی سیاسی وریشه مرادی، نزدیک به یک سال بازداشت و محرومیت از تماس و ملاقات – کانون حقوق بشر ایران
- ↑ گزارشی از آخرین وضعیت وریشه مرادی در زندان اوین ـ هرانا
- ↑ اعتصاب غذای ۲زندانی سیاسی وریشه مرادی و پخشان عزیزی– کانون حقوق بشر ایران
- ↑ دفاعیه زندانی سیاسی وریشه مرادی، پس از خودداری از حضور در دادگاه ـ کانون حقوق بشر ایران