کاربر:Abbas/صفحه تمرین2: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۰۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''انقلاب ۱۳۵۷ ایران''' یا انقلاب ضد سلطنتی ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ هجری شمسی ( ۱۱فوریه ۱۹۷۹) با قیام آحاد مردم ایران بر ضد حکومت پهلوی به پیروزی رسید و طی آن نظام شاهنشاهی پهلوی سرنگون و نظام جمهوری اسلامی جایگزین آن شد.
{{جعبه زندگینامه
| اندازه جعبه      =
| عنوان            =علیرضا زاکانی
| نام              =
| تصویر            =علیرضا زاکانی 1.jpg
| اندازه تصویر      =
| عنوان تصویر      =علیرضا زاکانی
| زادروز            = ۱۲ اسفند ۱۳۴۴
| زادگاه            =تهران
| تاریخ مرگ        =
| مکان مرگ          =
|عرض جغرافیایی محل دفن=
|طول جغرافیایی محل دفن=
<!-- عرض جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیش‌فرض شمال-->
|latd=|latm=|lats=|latNS=N
<!-- طول جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیش‌فرض غرب-->
|longd=|longm=|longs=|longEW=E
| محل زندگی        =تهران ـ ایران
| ملیت              =ایرانی
| نژاد              =
| تابعیت            =
| تحصیلات            =دکترای پزشکی هسته‌ای
| دانشگاه          =علوم پزشکی تهران
| پیشه              =شهردار تهران
| سال‌های فعالیت    =از ۱۳۶۰ تا کنون
| کارفرما          =
| نهاد              =
| نماینده          =تهران و قم
| شناخته‌شده برای    =مردم ایران
| نقش‌های برجسته    =رئیس بسیج دانشجویی استان تهران، نماینده مجلس از تهران و قم، شهردار تهران
| سبک              =
| تأثیرگذاران      =
| تأثیرپذیرفتگان    =
| شهر خانگی        =
| تلویزیون          =
| لقب              =
| حزب              =اصولگرایان
| جنبش              =
| مخالفان          =
| هیئت              =
| دین              =اسلام
| مذهب              =
| منصب              =
| مکتب              =
| آثار              =
| خویشاوندان سرشناس =
| جوایز            =
| امضا              =
| اندازه امضا      =
| وبگاه            =
| پانویس            =
}}
'''علیرضا زاکانی''' (زاده ۱۲ اسفند ۱۳۴۴) در محله میدان خراسان تهران، شهردار تهران از شهریور ۱۴۰۰و نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ در جمهوری اسلامی ایران است. با شروع جنگ ایران و عراق در ۱۵ سالگی به جبهه رفت. بعد از جنگ با استفاده از سهمیه رزمندگان و ایثارگران در رشته پزشکی وارد دانشگاه تهران شد. علیرغم اینکه در رشته پزشکی عمومی تحصیل می‌کرد و نمرات پایینی داشت اما با استفاده از روابط و رانت‌ دوره تخصصی خود را در پزشکی هسته‌ای گذراند و در سال ۱۳۸۳ مدرک تخصصی خود را گرفت. <ref name=":0">'''[https://www.bbc.com/persian/articles/c722r2wlnv4o علیرضا زاکانی؛ بسیجی پرهیاهویی که شهردار تهران شد - بی‌بی سی فارسی]'''</ref>


== پیشینه تاریخی ==
ازابتدای ورود به دانشگاه فعالیت خود را در انجمن اسلامی و بسیج دانشجویی که گرو‌ه‌های فشار و شبه نظامی جمهوری اسلامی در دانشگاه‌ها برای کنترل و سرکوب دانشجویان بودند آغاز کرد. در وقایع کوی دانشگاه او رئیس بسیج دانشجویی دانشگاه‌های استان تهران بود. <ref name=":0" /> <ref name=":1">'''[https://www.bbc.com/persian/iran-59073997 علیرضا زاکانی، مدیر تراز دوران 'سریع، فوری، انقلابی' - بی بی سی فارسی]'''</ref>
بسیاری معتقدند که برای شناخت علل انقلاب ۱۳۵۷ ایران باید به گذشته برگشت و این علتها را از کمی دورتر یعنی از جنبش ملی شدن نفت و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بررسی کردو از آن تاریخ به بعد تحولات سیاسی اجتماعی ایران را دنبال کرد تا بتوان تصویر روشن و واضحی از وقوع انقلاب ضد سلطنتی پیدا کرد


=== جنبش ملی شدن نفت و کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ ===
در دوره‌های هفتم و هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی از جناح اصولگرا نماینده مجلس شد. در دوره دهم شکست خورد و نتوانست وارد مجلس شود. دردوره یازدهم از قم کاندید شد و وارد مجلس شد. <ref name=":0" />
در دوران بعد از جنگ جهانی دوم و خلع رضا شاه از سلطنت از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ یک فضای باز سیاسی در ایران پدید آمد که راه را برای بسیاری جنبشهای سیاسی و اجتماعی در ایران باز کرد، که در رأس آنها جنپش ملی شدن صنعت نفت ایران قرار داشت. این جنپش به رهبری دکتر محمد مصدق که خود نماینده مجلس شورای ملی و رییس کمیسیون نفت مجلس بود پیروز شد، زمرمه‌های این جنپس از سال ۱۳۲۸ شروع شد. دکتر حسین فاطمی از موسسین جبهه ملی ایران وقتی مذاکرات مربوط به لایحه نفت در مجلس به بن پست رسید پیشنهادملی کردن نفت را به مصدق داد و مبارزه برای محقق کردن آن شروع شد. خود مصدق در این رابطه گفت: «اگر ملی شدن صنعت نفت خدمت بزرگی است که به مملکت شده، باید از آن کسی که اول این را پیشنهاد کرد، سپاسگزاری نمود و آن کس شهید راه وطن، دکتر حسین فاطمی است».<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4428 دکتر حسین فاطمی، به دستور شاه اعدام شد]</ref>


مصدق سرانجام در تاریخ ۲۹ اسفند سال ۱۳۲۹ قانون ملی‌شدن نفت را از تصویب مجلس گذراند و در کمتر از ۴۰ روز بعد، قانون خلع ید از شرکت انگلیسی را نیز به‌تصویب رساند. مصدق اقدامات خود را با حمایت توده‌های مردم و تظاهرات و اعتصابات گسترده نفتگران خوزستان به‌پیش می‌برد. چنین بود که در اردیبهشت ۱۳۳۰ نخست‌وزیری مصدق به‌مجلس و رژیم شاه تحمیل شد. اما اقدامات ملی و مردمی دکتر مصدق به‌مذاق دربار و استعمار انگلیس خوشایندنبود، از همین رو شروع به ‌توطئه علیه دکترمصدق کردند.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/5048 قیام ۳۰ تیر مردم ایران در حمایت از مصدق]</ref>
زاکانی در سال ۹۲ و ۹۶ کاندید ریاست جمهوری شد که رد صلاحیت شد. در سال ۱۴۰۰ نیز کاندید شد که صلاحیتش تأیید شد و ۲ روز مانده به انتخابات به نفع ابراهیم رئیسی کناره‌گیری کرد. باردیگر در سال ۱۴۰۳ در حالی که شهردار تهران بود کاندید ریاست جمهوری شد که صلاحیتش تآیید شد. <ref name=":0" />علیرضا زاکانی در ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ درجلسه شورای شهر تهران به عنوان شهردار تهران انتخاب شد و در ۱۱ شهریور همان سال به عنوان شهردار تهران شروع به کار کرد.<ref name=":2">'''[https://www.hamshahrionline.ir/news/213429/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B2%D8%A7%DA%A9%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DB%B1%DB%B3%DB%B4%DB%B4 زندگینامه: علیرضا زاکانی ـ همشهری آنلاین]'''</ref> انتخاب او به عنوان شهردار حاشیه‌هایی را به همراه داشت. زاکانی  تحصیلات و سابقه مرتبط با شهرداری را نداشت. سازمان بازرسی کل کشور نیز این مسئله را تأیید کرد که او سابقه و مدرک مرتبط برای کسب عنوان شهردار تهران را ندارد.<ref name=":0" />


دولت انگلیس کشتیهای جنگی برای جلوگیری از صادرات نفت ایران اعزام کرد<ref>همه مردان شاه ـ صفحه ۷۱</ref> و دولت مصدق را تحت مضیقه شدید مالی قرار داد و از طرف دیگر از دولت ایران به دادگاه لاهه شکایت کرد که دکتر مصدق شخصا در دادگاه حضور پیدا کرد و دادگاه را فاقد صلاحیت برای رسیدگی به این دعوا دانست و در نهایت در این دعوای حقوقی پیروز شد. این یک ضربه مهلک به سیاست انگلیس بود. از طرفی مصدق برای کوتاه کردن دست شاه و دربار و خنثی‌ساختن توطئه‌های استعمار، از یکسو و پیش بردن اصلاحات اجتماعی و اقتصادی از سوی دیگر، خواستار آن شد که پست وزارت جنگ را که تا آن زمان در دست شاه بود و همواره از آن به‌عنوان ابزار اعمال فشار و اجرای توطئه‌ علیه جنبش ضداستعماری مردم استفاده می‌کرد بر عهده بگیرد و اعلام کرد که در صورت تن‌ندادن شاه به‌ این شرط، از نخست‌وزیری استعفا خواهد داد. شاه که  سلطنت خود را در خطر می‌دید، شدیداً با سپردن وزارت جنگ به‌مصدق مخالفت کرد. دکتر مصدق در روز ۲۵تیر ۱۳۳۱، از نخست‌وزیری استعفا داد. با استعفای مصدق، شاه فرصت را غنیمت شمرده و قوام‌السلطنه'''،'''کهنه‌کارترین مهره ‌‌‌‌‌‌‌رژیم فئودالی و دربار استعماری را به‌نخست‌وزیری برگزید. قوام طی اعلامیه‌ای هرگونه مخالفت با دولت را ممنوع و مردم را تهدید به سرکوب کرد و ارتش و شهربانی را در خیابانها مستقر کرد. ٰاین گونه اقدامات و تهدیدات قوام نتیجه‌بخش نبود. موج اعتراضات توده‌ای علیه انتصاب قوام به‌نخست‌وزیری از تهران و سایر نقاط کشور برخاست. سرانجام صبح روز سی‌ام تیرماه سال۱۳۳۱، مردم تهران به خیابانها ریختند. انبوه مردم با فریادها و شعارهای "یا مرگ یا مصدق"، "مصدق پیروز است"، "مرگ بر قوام"، با نیروهای ارتش و شهربانی به‌مقابله برخاستند. قیام مردمی با شدت و حدت ادامه پیدا کرد و سرانجام پس از کشته و مجروح‌شدن قریب به ۸۰۰ نفر از مردم تهران، شاه فرمان نخست‌وزیری قوام را لغو کرد و به‌خواستهای دکتر مصدق گردن گذاشت.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/5048 قیام ۳۰ تیر مردم ایران در حمایت از مصدق]</ref>  
== زندگی و تحصیلات ==
علیرضا زاکانی۱۲ اسفند ۱۳۴۴ در محله میدان خراسان در جنوب تهران متولد شد. پدرش از پیش‌کسوت‌های کشتی پهلوانی و ورزش‌های باستانی بود.با شروع جنگ ایران و عراق، در سن ۱۵ سالگی به عنوان کودک سرباز به جبهه رفت و به گفته خودش تا پایان جنگ در سال ۱۳۶۷، بیش از ۶۰ ماه در مناطق و واحدهای مختلفی مانند تخریب، و اطلاعات و عملیات حضور داشت.<ref name=":0" /> پس از پایان جنگ در سال ۶۸ ازدواج کرد. او سه فرزند دختر دارد. همسرش معصومه پاکتچی و معاون حوزه‌های علمیه استان تهران است.<ref name=":2" /> یک سال بعد از پایان جنگ به دانشگاه علوم پزشکی رفت و ۹ سال بعد مدرک پزشکی عمومی گرفت. درباره وضعیت و مدارک تحصیلی او، چه در دوره دبیرستان و چه در دانشگاه، اسنادی حاکی از نمرات پایین و ضعف تحصیلی او منتشر شد که خود تلاش کرد آنها را رد یا توجیه کند. ورود او به دانشگاه با استفاده از سهمیه رزمندگان بوده است. بعد از آن هم در سال ۱۳۸۳ مدرک تخصصی پزشکی هسته‌ای را دریافت کرد. <ref name=":0" /> محمدرضا تقوی‌فرد در سال ۱۳۹۰ علیرضا زاکانی را متهم کرد که با تکیه بر «مکاتبات و ملاحظات» رئیس وقت دانشگاه تهران، توانسته از رشته پزشکی فارغ التحصیل شود. تقوی‌فرد نوشت که کارنامه تحصیلی آقای زاکانی «دورزدن‌های فراوان قانون، از نمرات صفر ناشی از غیبت و مشروطی‌های پی‌درپی می‌گریزد و علی‌رغم مخالفت‌های قانونی از دستیاری کودکان به پزشکی هسته‌ای تغییررشته پرابهامی دارد.» <ref name=":1" />  


درنهایت انگلیسیها به این نتیجه رسیدند که باید دولت مصدق را ساقط کنند و در این راه آمریکا را نیز با این استدلال که ادامه حکومت مصدق ایران را در آغوش کمونیسم قرار خواهد داد با خود همراه کردند. فرماندهی عملیات کودتا به عهده کرمیت روزولت مدیر بخش خاورمیانه سیا بود ابتدا در روز ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ اقدام به کودتا کردند که با  لو رفتن کودتا ناکام ماند ولی در نهایت در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با هدایت سازمان سیا و اینتلیجنس سرویس و مشارکت ایادی دربار به خصوص اشرف پهلوی خواهر دوقلوی شاه و نظامیان وابسته به شاه و در رأس آنها سرلشگر فضل الله زاهدی  و روحانیون از جمله کاشانی و اراذل و اوباشی مانند شعبان جعفری معروف به شعبان بی مخ کودتا انجام شد و دولت مصدق سرنگون شد.<ref>همه مردان شاه</ref>  
== شرکت در سرکوب ==
حضور زاکانی  در دانشگاه، بیش از تحصیلات و دانش علمی، با حضور پررنگ و طولانی او در بسیج دانشجویی شناخته می‌شود. <ref name=":0" /> زاکانی در دانشگاه  از فرماندهان بسیج دانشجویی شد که گروهی شبه‌نظامی وابسته به سپاه پاسداران و فعال در دانشگاه‌های ایران است و در وقایعی مانند سرکوب دانشجویان یا حملات به سفارتخانه‌ها در تهران نقش محوری داشته است. <ref name=":1" />


جندی بعد دکتر مصدق دستگیر و در دادگاه نظامی به حبس و تبعید محکوم شد. روز ششم اسفند ۱۳۳۲دکتر حسین فاطمی دستگیر شد و روز ۱۹آبان ۱۳۳۳در حالی که ۴۰درجه تب داشت، با برانکارد به پای جوخه اعدام برده شد.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4428 دکتر حسین فاطمی، به دستور شاه اعدام شد]</ref>  
از همان ابتدا عضو انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی شد. یک سال بعد در تاسیس بسیج دانشجویی این دانشگاه نقش محوری داشت و چهار سال ریاست آن را بر عهده گرفت. چهار سال دیگر هم رئیس «بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران» بود. سال ۱۳۷۷، یک سال بعد از روی کار آمدن دولت محمد خاتمی، رئیس بسیج دانشجویی دانشگاه‌های استان تهران شد. او در زمان حمله به کوی دانشگاه تهران در تیرماه ۱۳۷۸ این مسئولیت را بر عهده داشت و جز نیروهای سرکوبگر دانشجویان بود.  در راهپیمایی ۲۳ تیر که حکومت برای پایان دادن به اعتراض‌ها سازماندهی کرده بود، در کنار حسن روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، یکی از سخنران‌ها بود. علیرضا زاکانی که در همان دوره عضو هیئت منصفه مطبوعات هم بود، از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۲ ریاست سازمان بسیج دانشجویی کشور را در دست داشت و از همان جا به فهرست نامزدهای اصولگرایان در انتخابات مجلس هفتم راه پیدا کرد. <ref name=":0" /> بعدها اسماعیل کوثری، از فرماندهان سپاه پاسداران، درباره زاکانی گفت: «در زمان اصلاحات نیز به عنوان مسئول بسیج دانشجویی وظیفه‌اش را به خوبی انجام داد و ما نیز چون از ایشان از همان دوران دفاع مقدس شناخت کافی را داشتیم حمایتش می‌کردیم.» <ref name=":1" />


=== انقلاب سفید شاه ===
== نمایندگی مجلس ==
شاه در دهه نخست بعد از کودتای ۱۳۳۲ قدرت خود را تثبیت کرد. رهبران کودتا را به مناصب کلیدی گمارد. با کمک سیا،‌ اف بی آی و موساد،‌ ساواک را تشکیل داد. احزابی مانند حزب توده و جبهه ملی و احزاب مخالف دیگر را تارو مار کرد. مثلا حزب ایران ستون اصلی تشکیل دهنده جبهه ملی را در سال ۱۳۳۶ منحل کرد. با تشکیل کنسرسیوم نفت متشکل از غولهای بزرگ نفتی دنیا عملا جنبش ملی شدن نفت را ساقط کرد. ساواک با گسترش شبکه‌های خود توانست افرادی که به دانشگاهها و ادارات و کارخانه های عظیم دولتی وارد می‌شوند به طور کامل بازرسی و تفتیش کند. با طبقه روشنفکر و کارگر برخوردی قاطع داشت و عملا دیکتاتوری همه جانبه را بر جامعه حاکم کرده بود. ازطرفی نفوذ خانواده‌های اشرافی زمین دار روز به روز بیشتر می‌شد به طوری که نسبت نمایندگان مجلس زمین‌دار از ۴۹درصد در دوره هفدهم ۱۳۳۲-۱۳۳۱ به ۵۱ درصد در دوره نوزدهم ۱۳۳۹-۱۳۳۵ رسید.
[[پرونده:زاکانی در جبهه.jpg|جایگزین=زاکانی بسیجی|بندانگشتی|علیرضا زاکانی هنگام حضور در جبهه]]
بسیج سکوی پرتاب علیرضا زاکانی شد و توانست با پیروزی فهرست ائتلاف اصولگرای آبادگران در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی، در کنار هم‌فکرانی مانند حمید رسایی و مهدی کوچک‌زاده به عنوان نماینده تهران در سال ۱۳۸۳ به مجلس شورای اسلامی برود.  یک سال بعد همین فهرست از ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد حمایت کرد تا مجلس و دولت اصولگرا، حاکمیت را یک‌دست کند. خرداد ۸۷ با حضور در لیست «جبهه متحد اصولگرایان» وارد مجلس هشتم شد و همان سال با همراهی چهره‌هایی مانند مهدی طائب، «جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی» را تاسیس کرد و دبیر کل آن شد. در این مجلس که دوره آن با انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ مقارن شد، زاکانی و هم فکرانش در انتخابات ۸۸ در مقابل میرحسین موسوی از محمود احمدی‌نژاد حمایت کردند، اما در دولت دوم احمدی‌نژاد، اختلاف‌ها علنی‌تر شد و افرادی مثل علیرضا زاکانی در عمل به حمایت خود از احمدی نژاد  پایان دادند. زاکانی از سال ۸۳ تا ۹۵ در سه دوره متوالی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی بود. در انتخابات مجلس دهم، ریاست ستاد انتخاباتی «جبهه متحد اصولگرایان» را بر عهده گرفت اما فهرست این جبهه از اصلاح‌طلبان شکست خورد و او هم از به عنوان نماینده انتخاب نشد. او بعد از این شکست به سازمان بسیج بازگشت و تا سال ۱۳۹۸ ریاست مجمع عالی بسیج کشور را بر عهده گرفت. در مجلس یازدهم به جای تهران از قم نامزد شد و در میان جنجال و مخالفت‌های اصولگرایان به لیست سه نفره نامزدهای این جناح برای نمایندگی قم راه یافت. او خرداد ۹۹ وارد مجلس شد و به ریاست مرکز پژوهش‌های مجلس رسید.<ref name=":0" />


شاه برای اجرای برنامه‌های بلند پروازانه خود و هزینه‌های نظامی، ایران را زیر بار کمرشکن وامهای هنگفت خارجی برد که باعث ایجاد بحران اقتصادی شد که این بحران در سال ۱۳۳۹به اوج خود رسید. به علت وامهای سنگین اندوخته‌های خارجی کشور خالی شد و ایران محتاج دریافت وام از صندوق بین‌المللی پول و آمریکا گشت. دولت آمریکا به ریاست جمهوری کندی که سیاستش برای مهار انقلابات احتماعی وارد کردن اصلاحات لیبرالی در حکومتهای دیکتاتوری بود شرط کمک خود را وارد کردن لیبرالهای در ساختار حکومت ایران قرار داد. مجموع این عوامل رژیم را بی‌ثبات کرد. اعتصابات و اعتراضات گسترده‌ای شروع شد که بعضا به درگیریهای خونینی انجامید.<ref>ایران بین دو انقلاب ـ یرواند آبراهامیان</ref>
== کاندید ریاست جمهوری ==
زاکانی برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ ثبت نام کرد ولی ‌ شورای نگهبان او را رد صلاحیت کرد. زاکانی بار دیگر در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ ثبت نام کرد که باردیگر رد صلاحیت شد. وی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز ثبت نام کرد که اینبار صلاحیت او تأیید شد. دراین دوره بسیاری او را «یارکمکی» ابراهیم رئيسی می‌دانستند و عبدالناصر همتی یکی دیگر از کاندیداها در مناظره‌ها او را «نامزد پوششی» می‌نامید. در نهایت او در ۲۶ خرداد،‌ دو روز قبل از رای‌گیری، مانند سعید جلیلی، به نفع ابراهیم رئیسی کناره‌گیری کرد. زاکانی باردیگر در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ ثبت نام کرد که صلاحیتش تأیید شد. اوپس از اعلام تایید صلاحیتش برای نامزدی در انتخابات ۱۴۰۳، با اشاره به کناره‌گیری خود در انتخابات قبلی گفت: <blockquote>[[پرونده:زاکانی در مجلس.jpg|جایگزین=زاکانی نماینده پرهیاهو|بندانگشتی|390x390پیکسل|زاکانی به همراه رسایی در حال صحبت با علی لاریجانی در مجلس شورای اسلامی]]
«در انتخابات گذشته افتخار حمایت از 'مظهر شعارهای انقلاب ' را داشتم و تمام حملات ناجوانمردانه را به جان خریدم. اما در انتخابات ۱۴۰۳ برای تداوم راه شهید رئیسی و تکمیل خدمات، تا آخر می‌مانم و رقابت می‌کنم.» <ref name=":0" /></blockquote>


شاه تحت این شرایط و فشار از طرف آمریکا امینی را به نخست وزیری برگزید. که امینی اصلاحات مد نظر آمریکا را که اصلاحات ارضی در راس آن بود در دستور کار خود قرار داد. در این بین شاه که بیم آن داشت اصلاحات سیاسی و اقتصادی موقعیت او را تحت تاثیر قرار دهد، آمریکاییها را قانع کرد که اصلاحات را خود بدست بگیرد و دولت امینی بعد ا‌ز چهارده ماه برکنار و علم جای او را گرفت و نهایتا برنامه اصلاحات ارضی به اجرا درآمد. ابتدا در ۱۹ دی ۱۳۴۱کنگره ملی کشاورزان تشکیل میشود و شاه برنامه اصلاحات ارضی خود را در آنجا اعلام می‌کند. در۶بهمن ۱۳۴۱ شاه برای مشروعیت بخشیدن به برنامه خود آنرا با نام انقلاب سفید با ۶ اصل به رفراندوم گذاشت. در واقع شاه  رهبری دوران گذار از حکومتی نیمه فئودالی به حکومت بوزژواری کمپرادور را خود به دست می‌گیرد و با این کار با یک پایه کردن حکومت خود هر چه بیشتر پایه‌های دیکتاتوری سلطنتی خود را محکمتر می‌کند.


بیهودگی این تلاشها در خرداد سال ۴۲ آشکار شد وقتی که توده مردم به خیابانها ریختند و دست به اعتراض زدند
== شهرداری تهران ==
زاکانی  در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۰، از سوی شورای شهر تهران به‌عنوان شهردار تهران انتخاب شد و پس از صدور حکم در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۰ آغاز به کار کرد.<ref name=":2" /> رسیدن او به شهرداری با جنجال و حاشیه زیادی همراه شد. یکی از انتقادهای جدی به  زاکانی، علاوه بر نداشتن تخصص و سابقه، این بود که نمایندگی شهر قم در مجلس را برای گرفتن پست و مقام در تهران رها کرده است. از سوی دیگر سازمان بازرسی کل کشور هم تایید کرد که او سابقه و مدرک مرتبط برای کسب عنوان شهرداری تهران را ندارد، اما هیچ یک از اینها مانع کار او نشد و سرانجام اعضای شورای شهر تهران روز ۱۷ مرداد ۱۴۰۰، علیرضا زاکانی را به عنوان نوزدهمین شهردار تهران برگزیدند.<ref name=":0" />


=== قیام ۱۵ خرداد گورستان رفرمیسم ===
=== عملکرد زاکانی در شهرداری ===
مخالفان اصلی برنامه‌های شاه دو گروه اصلی قدرتمند بودند، یکی جبهه ملی و دیگری طبقه مذهبی و متحدانشان در بازار،جبهه ملی طی اعلامیه‌ای انقلاب سفید را «بازگشت به استبداد» دانست. علما نیز مخالف افزایش قدرت شاه، اصلاحات اراضی و اعطای حقوق مدنی به زنان بودند. در نیمه ۱۵ خرداد با فراخوان جبهه ملی و تشکلهای اصناف و بازاریان مردم به خیابانها ریختند. قیام خرداد ۴۲ سه روز به طول انجامید و نه تنها تهران و قم بلکه اصفهان و شیراز و مشهد و تبریز را نیز در بر گرفت در نهایت شاه این قیام را در ۱۵ خرداد با وارد کردن نیروی نظامی به طرز خونینی سرکوب کرد که صدها و شاید هزاران کشته و مجروح بر جای گذاشت.
[[پرونده:زاکانی ریاست جمهوری.jpg|جایگزین=زاکانی کاندید ریاست جمهوری دوره سیزدهم|بندانگشتی|علیرضا زاکانی در حال سخنرانی بعد از ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳]]
عملکرد زاکانی در شهرداری با هیاهوی زیادی همراه بوده و انتقادات زیادی را در پی داشته است. ساخت مسجد در پارک‌ها و نقش او در به کارگیری حجاب‌بان‌ها در مترو و اعمال محدودیت‌های اجتماعی، از جمله اقداماتی زاکانی بود. در آبان ۱۴۰۱ هم رئیس کمیته شفافیت شورای شهر تهران از گم شدن ۱۷ هزار میلیارد تومان در ردیف‌های درآمد شهرداری خبر داد و گفت که این مبلغ «در هیچ محلی هزینه نشده است».<ref name=":0" />


طی وقایع مربوط به این اعتراضات بود که خمینی که در آن زمان شصت و جهار ساله بود و هیچ سابقه مبارزاتی نداشت ظاهر شد و سخنرانیهای را در اعتراض به انقلاب سفید ایراد کرد . به قول آبراهامیان در کتاب «ایران بین دو انقلاب» خمینی در آن سالها به هیچ وجه به دنبال از بین رفتی سلطنت نبود و در واقع شاه را نصیحت می‌کرد.  
در اردیبهشت ۱۴۰۳ رسانه‌های ایران با انتشار اسنادی از «ويژه خواری» علیرضا زاکانی و دوستانش از در شهرداری تهران خبر داده و اعلام کردند که منابع شهرداری «به صورت دوستانه» به مجموعه‌های مرتبط «با دوستان زاکانی» تخصیص داده می‌شود. وب‌سایت خبری «اسکان نیوز» با انتشار اسنادی به این موضوع پرداخته و نوشت که تنها در یک فقره زاکانی مبلغ ۸ میلیارد تومان به مسجد پاتوق توکلی‌زاده معاون فرهنگی شهرداری و رفقای او داده که دو میلیارد از آن بلافاصله پرداخت شده است. برهمین اساس اعلام شده که «مسجد امام حسین» محل جذب حزب‌اللهی‌هایی  بوده که بدون هیچ سابقه‌ای در شهرداری و معاونت فرهنگی استخدام شده‌اند و جالب اینجاست که توکلی‌زاده معاون زاکانی همه‌کاره آن است. در این گزارش تاکید شده امضای علیرضا رجبی از اعضای دفتر زاکانی پای سند تخصیص منابع به این مسجد دیده می‌شود و محسن کبیری‌طامه عضو هیات امنا هم در حالی پای این توافق‌نامه میلیاردی را امضا کرده که برادرش مسئول دفتر توکلی‌زاده است.  


پس از این واقعه که قیام ۱۵ خرداد نام گرفت، رهبران جبههٔ ملی دستگیر نهضت آزادی منحل و خمینی به ترکیه تبعید شد که پس از چندی از آنجا به عراق رفت. در واقع بعد از واقعه سرفصلی در تاریخ مبازرات مردم ایران رقم خورد و هرگونه امید به اصلاحات در نظام سلطنتی از بین رفت و به همین خاطر شیوه‌های احزاب سنتی مخالف شاه که در صدد اصلاح این نظام بودند نیز به گور سپرده شد و در واقع این سرفصل به گورستان رفرمیسم معروف شد.
فساد در شهرداری تهران در تمامی ادوار آن سابقه داشته است و در یک مورد خرداد ماه سال ۱۴۰۲، عضو شورای شهر تهران در مورد کشف پرونده فساد ۲۰ هزار میلیارد تومانی در شهرداری تهران، خواستار ارائه گزارشی از سوی شهرداری به شورای شهر شد. همچنین در ادامه اختلاس‌ها و فساد مالی در نهادهای جمهوری اسلامی، یک عضو شورای شهر تهران ۱۴ آذر ماه سال ۱۴۰۲ گفت که روشن نیست مبلغ «۱۷ هزار میلیارد تومان» از بودجه شهرداری پایتخت کجا است. بر اساس ویدئوی منتشر شده از جلسه شورای شهر در روز سه‌شنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۲، احمد صادقی، رئیس کمیته «شفافیت و شهر هوشمند» در شورای شهر تهران، با اعلام این که ۱۷ همت یعنی ۱۷هزار میلیارد تومان از بودجه‌ای که در اختیار شهرداری پایتخت بوده، جایی هزینه نشده، پرسید: «این پول کجاست؟ خانه‌هایی که ساخته نشده چطور در منابع حساب شده است؟» <ref>[https://ir.voanews.com/a/media-reports-of-corruption-in-tehran-municipality/7578716.html گزارش رسانه‌ها از «ویژه‌خواری» در شهرداری تهران؛ به نام «مسجد»، به کام دوستان ـ سایت صدای آمریکا]</ref>
== فساد مالی ==


=== پبدابس سازمانهای انقلابی بعد از سرکوب قیام ۱۵خرداد ۴۲ ===
=== رانت فرزندان زاکانی ===
بعد از سال ۱۳۴۲ و مشخصا سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد دیگر شیوه‌های اصلاح طلبانه برای تغییر در ساختار نظام دیکتاتوری سلطنتی جوابگو نبود و به تبع آن احزابی هم که با این خط مشی تأسیس شده بودند کارایی نداشتند. شاه عملا حکومت خودکامه خود را تثبیت کرده بود و اجازه فعالیت به هیچ جریان سیاسی مخالفی را نمی‌داد.
[[پرونده:زاکانی شهردار.jpg|جایگزین=زاکانی شهردار دزد تهران|بندانگشتی|علیرضا زاکانی شهردار تهران ]]
در یک نشست خبری خبرنگاری از زاکانی که در آن زمان نماینده قم بود پرسید که در مورد قراردادهای شرکت دختر و دامادش توضیح بدهد. زاکانی اینطور پاسخ داد که دختر من در دانشگاه شریف تحصیل کرده و شرکتی راه انداخته اما در جریان فعالیت‌های او نیستم و حتی اطلاعی از مکان شرکت آن‌ها ندارم.


در این شرایط بود که تعدادی از جوانان شروع به مطالعاتی در تاریخ ایران و تاریخ انقلابات زدند که در نهایت منجر به تشکیل سازمانهای انقلابی شد که اصلی ترین آنها سازمان مجاهدین خلق ایران و سازمان چریکهای فدایی خلق ایران بودند. این گروهها راه مبارزه با دیکتاتوری شاه را مبارزه مسلحانه و قهر آمیز دانسته و به مبارزه حرفه‌ای روی می‌آورند. بنیانگذاران سازمان مجاهدین ایران محمد حنیف نژاد و سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان بودند که قبل از تشکیل سازمان مجاهدین در نهضت آزادی فعالیت داشتند. حنیف نژاد و یارانش در شهریور ۱۳۴۴ سازمان مجاهدین را تشکیل دادند. این سازمان طی مدت ۶ سال فعالیت مخفی که تا آنموقع در ایران بی سابقه بود به جذب نیرو و مظالعه و تربیت کادرها و تدوین ایدئولوژي و استراتژي و آماده سازی خود برای آغاز مبازره مسلحانه پرداخت. در شهریور ۱۳۵۰ ضربه گسترده ساواک به سازمان مجاهدین باعث دستگیری تقریبا تمامی اعضای سازمان می‌شود و در سالهای بعد بنیانگذاران سازمان و اکثر مرکزیت سازمان مجاهدین اعدام می‌شوند. در نهایت اعضای باقی مانده سازمان ازجمله رهبر آنان مسعود رجوی در نیمه دوم سال ۱۳۵۷ از زندان آزاد می‌شوند.  
مریم زاکانی، دختر ارشد علیرضا زاکانی به همراه همسرش، حسین حیدری، شرکتی به نام «عمید رایانه شریف» دارد که به اختصار عرش معرفی می‌شود. خیلی از قراردادهای بزرگ این شرکت مثل قرارداد با سازمان تامین اجتماعی، مترو، فروشگاه رفاه، برنامه خندوانه، فدراسیون فوتبال، همراه اول و … با نفوذ زاکانی بسته شده. طرفداران زاکانی، ادعا می‌کنند  شرکت‌های تاسیس شده از سوی دختر و داماد زاکانی دانش‌بنیان است که هر فارغ‌التحصیل دانشگاه شریف و یا هر نخبه‌ای می‌تواند آن را بنا نهد. این در حالی است که اکثر شرکت‌های دانش بنیان قراردادهای خود را با سازمان‌های دولتی در سامانه شفافیت به ثبت می‌رسانند. اما برررسی این سامانه نشان می‌دهد که حتی یک نمونه از قراردادهای شرکت دختر زاکانی در این سامانه به ثبت نرسیده است، از طرفی بر طبق قانون، پروژه‌های کلان باید با آگهی مناقصه به شرکت‌ها واگذار شود.  


گروه دیگر سازمان چریکهای فدایی خلق ایران نام دارد که از ترکیب دو گروه یکی به رهبری بیژن جزنی و دیگری به رهبری مسعود احمدزاده و امیر پرویز پویان تشکیل می‌شود. چریکهای فدایی خلق با حمله به پاسگاه ‌ژاندارمری سیاهکل در بهمن ۱۳۴۹ در شمال ایران اعلام وجود می‌کند و در واقع این عملیات سرآغاز جنگ چریکی در تاریخ انقلاب ایران است.
موضوع دیگر، تحصیل مریم زاکانی در دانشگاه BFL سوییس است. با مراجعه به سایت این دانشگاه به خوبی مشخص است مریم زاکانی در این دانشگاه دوره کارشناسی ارشد را طی کرده است.سوال اساسی در این مورد اینجاست که علیرضا زاکانی که سال‌ها فرزندان و اقوام دیگر مسولین را به اتهام حضور در کشورهای غربی مورد شماتت قرار داده است، چگونه به فرستادن دختر خود به گرانترین کشور اروپایی اقدام کرده است. <ref name=":3">[https://www.zeitoons.com/78362 رانت‌های خانوادگی نماینده «فسادستیز» ـ سایت زیتون]</ref>


ورود سازمانهای جریکی به صحنه مبارزات مردم ایران روح تاره‌ای در جامعه خموده و دیکتاتور زده ایران می‌دمد. قشر جوان به خصوص در دانشگاهها به سمت گروههای انقلابی متمایل می‌شوند و در واقع دانشگاه اصلی‌ترین محل جذب نیرو برای این سازمانهای انقلابی است. از طرفی بسیاری از بازاریان مخالف شاه تامین کننده مالی این سازمانها به خصوص سازمان مجاهدین خلق ایران هستند.  
=== خیریه‌های پوششی ===
زاکانی خود چند شرکت خیریه ثبت کرده است. خیریه‌هایی که وقتی به آدرس آنها مراجعه می‌کنید، آدرس هشت بهشت را مشاهده می‌کنید، همانجا که مرکز فعالیت «جمعیت رهپویان» است و به نظر می‌رسد تاسیس خیریه برای این بوده است که این ساختمان بزرگ در یکی از بهترین نقاط تهران به بهانه فعالیت‌های خیریه، به صورت مجانی در اختیار این جمعیت قرار بگیرد. ساختمانی که این جمعیت هیچ وقت در مورد مالک اصلی آن شفاف سازی نکرده است.<ref name=":3" />


در زندان جبهه‌ای  در مبارزه با شاه شکل میگیرد و در واقع با ورود مجاهدین و فداییان به زندان آنجا نیز به سنگر مبارزه با دیکتاتوری تبدیل می‌شود، در حالی که قبلا زندان برای اعضای احزاب سنتی پایان مبارزه و محلی برای گذراندن دوران محکومیت بود.  
=== حمایت از مفسد اقتصادی ===
در مرداد ۱۳۹۸علیرضا زاکانی در یک برنامه تلویزیونی گفته بود در یک جلسه به مدیران وزارت اطلاعات که حامی یک متخلف اقتصادی بودند، هشدار شدید داده است. یک مقام وزارت اطلاعات ایران این بخش از سخنان زاکانی را «خلاف واقع» خوانده و گفته است این جلسه سال ۱۳۹۵ تشکیل شده بود و زاکانی «دنبال دفاع و حمایت از یک متخلف» بود که به دلیل اقدامات مجرمانه مانند اخاذی و ارتشا، تحت تعقیب بود.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/iran-corruption-intelligence/30117600.html وزارت اطلاعات: علیرضا زاکانی حامی یک متخلف اقتصادی بود ـ رادیو فردا]</ref>


در واقع  ورود سازمانهای انقلاب چریکی به صحنه‌ مبارزه اجتماعی مردم ایران سرفصلی  است که حامیان غربی شاه به خصوص آمریکا را وادار به تجدید نظر در مورد سیاستهای خود در ایران می‌کند. چرا که خطر یک انقلاب رادیکال  اجتماعی را قریب الوقوع می‌بیند. در واقع سازمانهای انقلابی و فداکاریهای آنها بود که زمینه ساز اتفاقات سرنوشت ساز بعدی شد و حامیان خارجی شاه را بر آن داشت که برای جلوگیری از یک انقلاب قهر آمیز و از دست رفتن ایران به عنوان اصلی ترین پایگاه خود در منطقه به فکر جاره بیفتند. که این خود پیش ‌درآمد شکستن طلسم اختناق و طلسم شکست ناپذیری دیکتاتوری بود و با میدان آمدن توده مردم در سالهای پایانی حکومت پهلوی باعث سرنگونی نظام شاهنشاهی شد.
== منابع ==
 
=== وقایع سال ۱۳۵۷و سرنگونی نظام شاهنشاهی ===
بعد از روی کار آمدن کارتر در آمریکا و سیاست حقوق بشر او که در واقع برای مهار جنبشهای اجتماعی در کشورهای جهان سوم بود. تحت فشار آمریکا شاه مجبور شد که فشار سرکوب به خصوص در زندانها را کم کند، همینطور رژیم شاه از طرف سازمانهای حقوق بشری مانند عفو بین‌‌الملل و یا کمیسیون بین‌المللی قضات در ژنو و کمیسیون بین‌المللی حقوق بشر سازمان ملل متحدتحت فشار بود و همین باعث ایجاد یک فصای باز برای فعالیتهای سیاسی شد. در این دوران یکی از عوامل مؤثر در نارضایتی مردم عامل اقتصادی بود چرا که اقتصاد ایران در این سالها دجار تورم شدیدی شد که در نتیجه سیاستهای غلط اقتصادی شاه و فساد اقتصادیی و اداری فزاینده بود، اما شاه برای مهار این بحران به سرکوب تجار و یا بازاریان و فروشندگان خرده پا روی آورد. این اوضاع و احوال بحرانی تنها به یک جرقه نیاز داشت که آنهم طی سلسله رخدادهای در آبان ۵۶ فراهم شد. در سال ۱۳۵۶سلسله تظاهراتی در سراسر ایران شکل گرفت که ابتدا در قم بود که نیروهای شاه آنرا سرکوب و به خاک و خون کشیدند در ادامه در روز چهلم بزرگداشت کشته‌شدگان قم مردم در تبریز به خیابانها ریختند و همینطور این تظاهرات ادامه داشت و هر بار چهلم کشته شدگان به تظاهرات بر علیه حکومت شاه تبدیل می‌شد. در سال ۱۳۵۷ همین تظاهرات ادامه داشت در ۱۷ شهریور تظاهرات مردم تهران در میدان ژاله به خاک و خون کشیده شد و حکومت نظامی به اجرا در آمد. در ادامه با تشدید بحران روزبه روز اعتراضات گسترش می‌یافت. شاه در ۹ دی ۱۳۵۷ بختیار را به نخست وزیری برگزید و خود در ۲۶دی کشور را ترک کرد. خمینی که در ماههای قبل از عراق به پاریس رفته بود و در پاریس مشغول مذاکره با قدرتهای غربی برای انتقال قدرت بود در ۱۲ بهمن به ایران آمد و در نهایت در ۲۲ بهمن با تلاش مردم و نیروهای انقلابی مانند مجاهدین و فداییها و آزاد کردن تمامی مراکز سرکوب و زندانها و پادگانها و مراکز کلانتری و رادیو تلویزیون حکومتی و اعلام بیطرفی ازتش در دعوای دولت بختیار و مردم، انقلاب ایران بیروز شد.
 
== وقایع مهم در جریان انقلاب ۵۷ (گاه‌شمار انقلاب) ==
 
=== شروع تظاهرات سلسله وار از آبان ۱۳۵۶ ===
با توجه با اوضاع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ایران یعنی وجود فساد اقتصادی گسترده در دستگاه حاکم و همجنین تورم فزاینده و اینکه شاه بعد از سال ۴۲ یک دیکتاتوری تمام عیار را بر جامعه ایران حاکم کرده بود و تمام راههای ارتباطی بین طبقه حاکم و مردم را بست اوضاع اجتماعی در ایران به خصوص در سالهای بعد از ۱۳۵۰ روز به روز به سمت بحران حرکت می‌کرد و همانطور که مشخص شد فشارهای بیرونی بر حکومت شاه برای رعایت حقوق بشر و فشار روز افزون اقشار اجتماعی مختلف برای کسب آزادیهای سیاسی و اجتماعی ایران را به انبار باروتی بدل کرده بود که برای انفجار نیازمند یک جرقه بود.
 
این جرقه در پی جند اتفاق در پاییز و زمستان  ۱۳۵۶ زده شد. ابتدا در ۲۸ آبان ۵۶ پس از برگزاری ۹جلسه شب شعر آرام کانون نویسندگان در باشگاه انجمن ایران و آلمان و دانشگاه آریامهر(شریف) پلیس جلسه دهم را که ۱۰۰۰۰ دانشجو در آن حضور داشتند بر هم زد. به دنبال این اتفاق جمعیت خشمگین به خیابانها ریختند و شعارهای ضد رژیم سر دادند، که در اثر درگیری تعدادی کشته و زخمی و تعدادی نیز دستگیر شدند. در ده روز بعد از این واقعه نیز تهران شاهد برگزاری تظاهرات وسیعتر دانشجویی و تعطیلی دانشگاههای اصلی شهر بود. همجنین در طول هفته بعد به مناسبت روز ۱۶ آذز ( روز دانشجو) دانشجویان دانشگاههای مهم کشور دست به اعتصاب زدند و همچنین دستگیر شدگان نا آرامی‌های قبلی بعد از محاکمه‌های کوتاه در دادگاههای مدنی آزاد شدند و این نشانه طلسم شکسته رژیم شاه بود.<ref>ایران بین دو انقلاب ص ۶۲۳ - یرواند آبراهامیان</ref> 
 
واقعه بعدی انتشار مقاله‌ای در روزنامه اطلاعات ۱۷دی ۱۳۵۶ بود که در آن به روحانیون ضد رژیم با نام «مرتجعین سیاه» توهین شده بود و آنان را به همکاری با کمونیستهای بین‌المللی برای از بین بردن دستاوردهای انقلاب سفید متهم کرده بود و همچنین در این مقاله به شخص خمینی نیز توهین شده بود که در پی انتشار این مقاله مردم قم به خصوص طلاب به خیابان ریختند و بازار و حوزه علمیه تعطیل شد. این تظاهرات به درگیری با پلیس انجامید و در اثر آن تعدادی کشته و مجروح شدند. چهلمین روز کشتار مردم قم ۲۹ بهمن ۵۶ بود که طی آن در شهرهای اصلی و بزرگ تظاهرات آرام برگزار شد ولی در تبریز تظاهران به خشونت کشیده شد و مردم با حمله به مراکز سرکوب بیشتر نقاط شهر را در دست گرفتند. قیام تبریز ۲ روز طول کشید تا اینکه حکومت با توسل به نیروهای کمک ارتش و تانک و هلی کوپتر جنگی آنرا سرکوب کرد. رهبران مذهبی و جبهه ملی از مردم خواستند چهلم شهدای تبریز را گرامی بدارند. دهم فروردین ۵۷ چهلم شهدای تبریز بود که طی آن و دو روز پس از آن اکثر بازارها و دانشگاهها تعطیل شد و مراسم باشکوهی در ۵۵ شهر برپا شد. تظاهرات در تهران،‌یزد، اصفهان، بابل و جهرم به خشونت کشید و به خصوص در یزد شدیدترین درگیریها روی داد. پلیس مردم را گلوله باران کرد و تعداد زیادی از مردم کشته شدند. در سومین روز ناآرامی‌ها شاه مانور نیروی دریایی را نیمه تمام گذاشت و خود شخصا فرماندهی پلیس ضد شورش را به عهده گرفت. مراسم چهلم بعدی نوزدهم اردیبهشت ۵۷ بود که در بسیار از شهرها مراسم یادبود برگزار شد که این بار در تعداد شهرهای بیشتری حدود ۲۴ شهر به خشونت کشید. در تهران شاه به ۲۰۰۰ نیروی مسلح دستود داد بازار را محاصره کرده و برای بر هم زدن گردهمایی از گاز اشک آور استفاده کنند. درگیریها در قم ۱۰ ساعت طول کشید و وقتی مردم به خانه شریعتمداری پناه بردند نیروهای مسلح داخل خانه شده ۲ طلبه را کشتند. در ظاهر این تظاهرات سرکوب شد ولی واضح بود که در پیکره رژیم پهلوی شکافی عمیق پدیدار گشته است.<ref>ایران بین دو انقلاب ص ۶۲۳ تا ۶۲۷-یرواند آبراهامیان</ref>
 
آبان ماه ١٣٥٦شاه براي ديدار با كارتر به آمريكا رفت . او اكنون نيازمند جلب حمايت كارتر و تثبيت موقعيت خود در رابطه با سياست جديد دولت آمريكا و ادامه روند تحولات در داخل كشور بود. پس از بازگشت از آمريكا، شاه طي نطقي اعلام كرد كه تصميم گرفته به مردم ايران آزادي بدهد: «...در كشور ما هم كه با اجراي انقلاب شاه و مردم، ملت ايران به تدريج باسواد شده و مي شوند، بايد روش اداره مملكت تغيير كند و به تدريج مردم عادت كنند كه در امور كشور دخالت بيشتري داشته باشند. اين است كه تصميم گرفته‌ايم به مردم آزادي داده شود...»
 
پس از سفر شاه به آمريكا و اعلام پايبندي وي به سياست حقوق بشر و روند آزاديها، موج جديدي از سياستمداران محافظه‌كار، به جنبش دموكراتيك ضدشاه پيوستند. از جمله بايد از ورود عناصرسابق جبهه ملي، نهضت آزادي و برخي از ديگر ملي گرايان به صفوف جنبش دموكراتيك نام برد . در آذر ماه سال ٥٦ ، بازرگان به اتفاق چند تن ديگر«جمعیت طرفدران آزادی و حقوق بشر» را تأسيس كردند. اين جمعيت در اولين موضعگيري خود، خواستار آزادي زندانيان سياسي شد. اكنون در كنار صف « مرگ بر شاه » صف ملايم ديگري نيز به آرامي شكل مي گرفت. درست در چنين موقعيتي بود كه بالاخره خمینی هم وارد شد.
 
از نظر خميني نيز كه تيز هوش ترين آخوند دوران بود، مناسب ترين و كم خطرترين زمان، پس از با زگشت شاه از آمريكا و اعلام وفاداريش به سياست حقوق بشر تشخيص داده شد. خميني به علاوه، يك قدم دورتر را نيز در رابطه با موقعيت خودش مي‌توانست ببيند. او ديگر هيچ درنگي را جايز نمي‌ديد. خميني، در اوايل آذر نامه‌يي خطاب به آقایان علما مخفیانه به ایران فرستاد و ا‌ز آنها خواست زودتر بجنبند! خميني نوشته بود: «...امروز در ايران فرجه‌يي پيدا شده و اين فرصت را غنيمت  بشماريد… الان نويسنده هاي احزاب اشكال مي كنند،اعتراض مي‌كنند، نامه مي‌نويسند و امضا مي‌كنند. شما هم بنويسيد و چند نفر از آقايان علما امضا كنند. مطالب را گوشزد كنيد … اشكالات را بنويسيد و به دنيا اعلام كنيد اشكالات را بنويسيد و به خودشان بدهيد، مثل چندين نفر كه ما ديديم اشكال كردند و بسياري حرفها زدند و امضا كردند و كسي هم كارشان نكرد...»   
 
=== تظاهرات ۱۷ شهریور ۵۷ (جمعه سیاه) ===
بعد از تظاهرات سلسله وار و برگزاری یادبودهای چهلم پی در پی رژیم  به اقداماتی برای مهار اوضاع بحرانی کشور دست زد. در واقع می‌خواست با دست زدن به اصلاحاتی ناآرامیها را فرو بنشاند
 
=== تظاهرات ۱۳آبان ۵۷ دانشگاه تهران ===
 
=== کنفرانس گوادالوپ ===
 
=== نخست وزیری بختیار ===
 
=== خروج شاه از ایران ===
 
=== آزادی آخرین دسته زندانیان سیاسی ===
 
=== آمدن خمینی از پاریس به ایران ===
 
=== سقوط نظام شاهنشاهی و استقرار نظام جدید ===
 
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۸

علیرضا زاکانی
علیرضا زاکانی 1.jpg
علیرضا زاکانی
زادروز۱۲ اسفند ۱۳۴۴
تهران
محل زندگیتهران ـ ایران
ملیتایرانی
تحصیلاتدکترای پزشکی هسته‌ای
از دانشگاهعلوم پزشکی تهران
پیشهشهردار تهران
سال‌های فعالیتاز ۱۳۶۰ تا کنون
نمایندهتهران و قم
شناخته‌شده برایمردم ایران
نقش‌های برجستهرئیس بسیج دانشجویی استان تهران، نماینده مجلس از تهران و قم، شهردار تهران
حزب سیاسیاصولگرایان
دیناسلام

علیرضا زاکانی (زاده ۱۲ اسفند ۱۳۴۴) در محله میدان خراسان تهران، شهردار تهران از شهریور ۱۴۰۰و نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ در جمهوری اسلامی ایران است. با شروع جنگ ایران و عراق در ۱۵ سالگی به جبهه رفت. بعد از جنگ با استفاده از سهمیه رزمندگان و ایثارگران در رشته پزشکی وارد دانشگاه تهران شد. علیرغم اینکه در رشته پزشکی عمومی تحصیل می‌کرد و نمرات پایینی داشت اما با استفاده از روابط و رانت‌ دوره تخصصی خود را در پزشکی هسته‌ای گذراند و در سال ۱۳۸۳ مدرک تخصصی خود را گرفت. [۱]

ازابتدای ورود به دانشگاه فعالیت خود را در انجمن اسلامی و بسیج دانشجویی که گرو‌ه‌های فشار و شبه نظامی جمهوری اسلامی در دانشگاه‌ها برای کنترل و سرکوب دانشجویان بودند آغاز کرد. در وقایع کوی دانشگاه او رئیس بسیج دانشجویی دانشگاه‌های استان تهران بود. [۱] [۲]

در دوره‌های هفتم و هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی از جناح اصولگرا نماینده مجلس شد. در دوره دهم شکست خورد و نتوانست وارد مجلس شود. دردوره یازدهم از قم کاندید شد و وارد مجلس شد. [۱]

زاکانی در سال ۹۲ و ۹۶ کاندید ریاست جمهوری شد که رد صلاحیت شد. در سال ۱۴۰۰ نیز کاندید شد که صلاحیتش تأیید شد و ۲ روز مانده به انتخابات به نفع ابراهیم رئیسی کناره‌گیری کرد. باردیگر در سال ۱۴۰۳ در حالی که شهردار تهران بود کاندید ریاست جمهوری شد که صلاحیتش تآیید شد. [۱]علیرضا زاکانی در ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ درجلسه شورای شهر تهران به عنوان شهردار تهران انتخاب شد و در ۱۱ شهریور همان سال به عنوان شهردار تهران شروع به کار کرد.[۳] انتخاب او به عنوان شهردار حاشیه‌هایی را به همراه داشت. زاکانی تحصیلات و سابقه مرتبط با شهرداری را نداشت. سازمان بازرسی کل کشور نیز این مسئله را تأیید کرد که او سابقه و مدرک مرتبط برای کسب عنوان شهردار تهران را ندارد.[۱]

زندگی و تحصیلات

علیرضا زاکانی۱۲ اسفند ۱۳۴۴ در محله میدان خراسان در جنوب تهران متولد شد. پدرش از پیش‌کسوت‌های کشتی پهلوانی و ورزش‌های باستانی بود.با شروع جنگ ایران و عراق، در سن ۱۵ سالگی به عنوان کودک سرباز به جبهه رفت و به گفته خودش تا پایان جنگ در سال ۱۳۶۷، بیش از ۶۰ ماه در مناطق و واحدهای مختلفی مانند تخریب، و اطلاعات و عملیات حضور داشت.[۱] پس از پایان جنگ در سال ۶۸ ازدواج کرد. او سه فرزند دختر دارد. همسرش معصومه پاکتچی و معاون حوزه‌های علمیه استان تهران است.[۳] یک سال بعد از پایان جنگ به دانشگاه علوم پزشکی رفت و ۹ سال بعد مدرک پزشکی عمومی گرفت. درباره وضعیت و مدارک تحصیلی او، چه در دوره دبیرستان و چه در دانشگاه، اسنادی حاکی از نمرات پایین و ضعف تحصیلی او منتشر شد که خود تلاش کرد آنها را رد یا توجیه کند. ورود او به دانشگاه با استفاده از سهمیه رزمندگان بوده است. بعد از آن هم در سال ۱۳۸۳ مدرک تخصصی پزشکی هسته‌ای را دریافت کرد. [۱] محمدرضا تقوی‌فرد در سال ۱۳۹۰ علیرضا زاکانی را متهم کرد که با تکیه بر «مکاتبات و ملاحظات» رئیس وقت دانشگاه تهران، توانسته از رشته پزشکی فارغ التحصیل شود. تقوی‌فرد نوشت که کارنامه تحصیلی آقای زاکانی «دورزدن‌های فراوان قانون، از نمرات صفر ناشی از غیبت و مشروطی‌های پی‌درپی می‌گریزد و علی‌رغم مخالفت‌های قانونی از دستیاری کودکان به پزشکی هسته‌ای تغییررشته پرابهامی دارد.» [۲]

شرکت در سرکوب

حضور زاکانی در دانشگاه، بیش از تحصیلات و دانش علمی، با حضور پررنگ و طولانی او در بسیج دانشجویی شناخته می‌شود. [۱] زاکانی در دانشگاه از فرماندهان بسیج دانشجویی شد که گروهی شبه‌نظامی وابسته به سپاه پاسداران و فعال در دانشگاه‌های ایران است و در وقایعی مانند سرکوب دانشجویان یا حملات به سفارتخانه‌ها در تهران نقش محوری داشته است. [۲]

از همان ابتدا عضو انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی شد. یک سال بعد در تاسیس بسیج دانشجویی این دانشگاه نقش محوری داشت و چهار سال ریاست آن را بر عهده گرفت. چهار سال دیگر هم رئیس «بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران» بود. سال ۱۳۷۷، یک سال بعد از روی کار آمدن دولت محمد خاتمی، رئیس بسیج دانشجویی دانشگاه‌های استان تهران شد. او در زمان حمله به کوی دانشگاه تهران در تیرماه ۱۳۷۸ این مسئولیت را بر عهده داشت و جز نیروهای سرکوبگر دانشجویان بود. در راهپیمایی ۲۳ تیر که حکومت برای پایان دادن به اعتراض‌ها سازماندهی کرده بود، در کنار حسن روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، یکی از سخنران‌ها بود. علیرضا زاکانی که در همان دوره عضو هیئت منصفه مطبوعات هم بود، از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۲ ریاست سازمان بسیج دانشجویی کشور را در دست داشت و از همان جا به فهرست نامزدهای اصولگرایان در انتخابات مجلس هفتم راه پیدا کرد. [۱] بعدها اسماعیل کوثری، از فرماندهان سپاه پاسداران، درباره زاکانی گفت: «در زمان اصلاحات نیز به عنوان مسئول بسیج دانشجویی وظیفه‌اش را به خوبی انجام داد و ما نیز چون از ایشان از همان دوران دفاع مقدس شناخت کافی را داشتیم حمایتش می‌کردیم.» [۲]

نمایندگی مجلس

زاکانی بسیجی
علیرضا زاکانی هنگام حضور در جبهه

بسیج سکوی پرتاب علیرضا زاکانی شد و توانست با پیروزی فهرست ائتلاف اصولگرای آبادگران در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی، در کنار هم‌فکرانی مانند حمید رسایی و مهدی کوچک‌زاده به عنوان نماینده تهران در سال ۱۳۸۳ به مجلس شورای اسلامی برود. یک سال بعد همین فهرست از ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد حمایت کرد تا مجلس و دولت اصولگرا، حاکمیت را یک‌دست کند. خرداد ۸۷ با حضور در لیست «جبهه متحد اصولگرایان» وارد مجلس هشتم شد و همان سال با همراهی چهره‌هایی مانند مهدی طائب، «جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی» را تاسیس کرد و دبیر کل آن شد. در این مجلس که دوره آن با انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ مقارن شد، زاکانی و هم فکرانش در انتخابات ۸۸ در مقابل میرحسین موسوی از محمود احمدی‌نژاد حمایت کردند، اما در دولت دوم احمدی‌نژاد، اختلاف‌ها علنی‌تر شد و افرادی مثل علیرضا زاکانی در عمل به حمایت خود از احمدی نژاد پایان دادند. زاکانی از سال ۸۳ تا ۹۵ در سه دوره متوالی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی بود. در انتخابات مجلس دهم، ریاست ستاد انتخاباتی «جبهه متحد اصولگرایان» را بر عهده گرفت اما فهرست این جبهه از اصلاح‌طلبان شکست خورد و او هم از به عنوان نماینده انتخاب نشد. او بعد از این شکست به سازمان بسیج بازگشت و تا سال ۱۳۹۸ ریاست مجمع عالی بسیج کشور را بر عهده گرفت. در مجلس یازدهم به جای تهران از قم نامزد شد و در میان جنجال و مخالفت‌های اصولگرایان به لیست سه نفره نامزدهای این جناح برای نمایندگی قم راه یافت. او خرداد ۹۹ وارد مجلس شد و به ریاست مرکز پژوهش‌های مجلس رسید.[۱]

کاندید ریاست جمهوری

زاکانی برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ ثبت نام کرد ولی ‌ شورای نگهبان او را رد صلاحیت کرد. زاکانی بار دیگر در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ ثبت نام کرد که باردیگر رد صلاحیت شد. وی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز ثبت نام کرد که اینبار صلاحیت او تأیید شد. دراین دوره بسیاری او را «یارکمکی» ابراهیم رئيسی می‌دانستند و عبدالناصر همتی یکی دیگر از کاندیداها در مناظره‌ها او را «نامزد پوششی» می‌نامید. در نهایت او در ۲۶ خرداد،‌ دو روز قبل از رای‌گیری، مانند سعید جلیلی، به نفع ابراهیم رئیسی کناره‌گیری کرد. زاکانی باردیگر در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ ثبت نام کرد که صلاحیتش تأیید شد. اوپس از اعلام تایید صلاحیتش برای نامزدی در انتخابات ۱۴۰۳، با اشاره به کناره‌گیری خود در انتخابات قبلی گفت:

زاکانی نماینده پرهیاهو
زاکانی به همراه رسایی در حال صحبت با علی لاریجانی در مجلس شورای اسلامی

«در انتخابات گذشته افتخار حمایت از 'مظهر شعارهای انقلاب ' را داشتم و تمام حملات ناجوانمردانه را به جان خریدم. اما در انتخابات ۱۴۰۳ برای تداوم راه شهید رئیسی و تکمیل خدمات، تا آخر می‌مانم و رقابت می‌کنم.» [۱]


شهرداری تهران

زاکانی در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۰، از سوی شورای شهر تهران به‌عنوان شهردار تهران انتخاب شد و پس از صدور حکم در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۰ آغاز به کار کرد.[۳] رسیدن او به شهرداری با جنجال و حاشیه زیادی همراه شد. یکی از انتقادهای جدی به زاکانی، علاوه بر نداشتن تخصص و سابقه، این بود که نمایندگی شهر قم در مجلس را برای گرفتن پست و مقام در تهران رها کرده است. از سوی دیگر سازمان بازرسی کل کشور هم تایید کرد که او سابقه و مدرک مرتبط برای کسب عنوان شهرداری تهران را ندارد، اما هیچ یک از اینها مانع کار او نشد و سرانجام اعضای شورای شهر تهران روز ۱۷ مرداد ۱۴۰۰، علیرضا زاکانی را به عنوان نوزدهمین شهردار تهران برگزیدند.[۱]

عملکرد زاکانی در شهرداری

زاکانی کاندید ریاست جمهوری دوره سیزدهم
علیرضا زاکانی در حال سخنرانی بعد از ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳

عملکرد زاکانی در شهرداری با هیاهوی زیادی همراه بوده و انتقادات زیادی را در پی داشته است. ساخت مسجد در پارک‌ها و نقش او در به کارگیری حجاب‌بان‌ها در مترو و اعمال محدودیت‌های اجتماعی، از جمله اقداماتی زاکانی بود. در آبان ۱۴۰۱ هم رئیس کمیته شفافیت شورای شهر تهران از گم شدن ۱۷ هزار میلیارد تومان در ردیف‌های درآمد شهرداری خبر داد و گفت که این مبلغ «در هیچ محلی هزینه نشده است».[۱]

در اردیبهشت ۱۴۰۳ رسانه‌های ایران با انتشار اسنادی از «ويژه خواری» علیرضا زاکانی و دوستانش از در شهرداری تهران خبر داده و اعلام کردند که منابع شهرداری «به صورت دوستانه» به مجموعه‌های مرتبط «با دوستان زاکانی» تخصیص داده می‌شود. وب‌سایت خبری «اسکان نیوز» با انتشار اسنادی به این موضوع پرداخته و نوشت که تنها در یک فقره زاکانی مبلغ ۸ میلیارد تومان به مسجد پاتوق توکلی‌زاده معاون فرهنگی شهرداری و رفقای او داده که دو میلیارد از آن بلافاصله پرداخت شده است. برهمین اساس اعلام شده که «مسجد امام حسین» محل جذب حزب‌اللهی‌هایی بوده که بدون هیچ سابقه‌ای در شهرداری و معاونت فرهنگی استخدام شده‌اند و جالب اینجاست که توکلی‌زاده معاون زاکانی همه‌کاره آن است. در این گزارش تاکید شده امضای علیرضا رجبی از اعضای دفتر زاکانی پای سند تخصیص منابع به این مسجد دیده می‌شود و محسن کبیری‌طامه عضو هیات امنا هم در حالی پای این توافق‌نامه میلیاردی را امضا کرده که برادرش مسئول دفتر توکلی‌زاده است.

فساد در شهرداری تهران در تمامی ادوار آن سابقه داشته است و در یک مورد خرداد ماه سال ۱۴۰۲، عضو شورای شهر تهران در مورد کشف پرونده فساد ۲۰ هزار میلیارد تومانی در شهرداری تهران، خواستار ارائه گزارشی از سوی شهرداری به شورای شهر شد. همچنین در ادامه اختلاس‌ها و فساد مالی در نهادهای جمهوری اسلامی، یک عضو شورای شهر تهران ۱۴ آذر ماه سال ۱۴۰۲ گفت که روشن نیست مبلغ «۱۷ هزار میلیارد تومان» از بودجه شهرداری پایتخت کجا است. بر اساس ویدئوی منتشر شده از جلسه شورای شهر در روز سه‌شنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۲، احمد صادقی، رئیس کمیته «شفافیت و شهر هوشمند» در شورای شهر تهران، با اعلام این که ۱۷ همت یعنی ۱۷هزار میلیارد تومان از بودجه‌ای که در اختیار شهرداری پایتخت بوده، جایی هزینه نشده، پرسید: «این پول کجاست؟ خانه‌هایی که ساخته نشده چطور در منابع حساب شده است؟» [۴]

فساد مالی

رانت فرزندان زاکانی

زاکانی شهردار دزد تهران
علیرضا زاکانی شهردار تهران

در یک نشست خبری خبرنگاری از زاکانی که در آن زمان نماینده قم بود پرسید که در مورد قراردادهای شرکت دختر و دامادش توضیح بدهد. زاکانی اینطور پاسخ داد که دختر من در دانشگاه شریف تحصیل کرده و شرکتی راه انداخته اما در جریان فعالیت‌های او نیستم و حتی اطلاعی از مکان شرکت آن‌ها ندارم.

مریم زاکانی، دختر ارشد علیرضا زاکانی به همراه همسرش، حسین حیدری، شرکتی به نام «عمید رایانه شریف» دارد که به اختصار عرش معرفی می‌شود. خیلی از قراردادهای بزرگ این شرکت مثل قرارداد با سازمان تامین اجتماعی، مترو، فروشگاه رفاه، برنامه خندوانه، فدراسیون فوتبال، همراه اول و … با نفوذ زاکانی بسته شده. طرفداران زاکانی، ادعا می‌کنند شرکت‌های تاسیس شده از سوی دختر و داماد زاکانی دانش‌بنیان است که هر فارغ‌التحصیل دانشگاه شریف و یا هر نخبه‌ای می‌تواند آن را بنا نهد. این در حالی است که اکثر شرکت‌های دانش بنیان قراردادهای خود را با سازمان‌های دولتی در سامانه شفافیت به ثبت می‌رسانند. اما برررسی این سامانه نشان می‌دهد که حتی یک نمونه از قراردادهای شرکت دختر زاکانی در این سامانه به ثبت نرسیده است، از طرفی بر طبق قانون، پروژه‌های کلان باید با آگهی مناقصه به شرکت‌ها واگذار شود.

موضوع دیگر، تحصیل مریم زاکانی در دانشگاه BFL سوییس است. با مراجعه به سایت این دانشگاه به خوبی مشخص است مریم زاکانی در این دانشگاه دوره کارشناسی ارشد را طی کرده است.سوال اساسی در این مورد اینجاست که علیرضا زاکانی که سال‌ها فرزندان و اقوام دیگر مسولین را به اتهام حضور در کشورهای غربی مورد شماتت قرار داده است، چگونه به فرستادن دختر خود به گرانترین کشور اروپایی اقدام کرده است. [۵]

خیریه‌های پوششی

زاکانی خود چند شرکت خیریه ثبت کرده است. خیریه‌هایی که وقتی به آدرس آنها مراجعه می‌کنید، آدرس هشت بهشت را مشاهده می‌کنید، همانجا که مرکز فعالیت «جمعیت رهپویان» است و به نظر می‌رسد تاسیس خیریه برای این بوده است که این ساختمان بزرگ در یکی از بهترین نقاط تهران به بهانه فعالیت‌های خیریه، به صورت مجانی در اختیار این جمعیت قرار بگیرد. ساختمانی که این جمعیت هیچ وقت در مورد مالک اصلی آن شفاف سازی نکرده است.[۵]

حمایت از مفسد اقتصادی

در مرداد ۱۳۹۸علیرضا زاکانی در یک برنامه تلویزیونی گفته بود در یک جلسه به مدیران وزارت اطلاعات که حامی یک متخلف اقتصادی بودند، هشدار شدید داده است. یک مقام وزارت اطلاعات ایران این بخش از سخنان زاکانی را «خلاف واقع» خوانده و گفته است این جلسه سال ۱۳۹۵ تشکیل شده بود و زاکانی «دنبال دفاع و حمایت از یک متخلف» بود که به دلیل اقدامات مجرمانه مانند اخاذی و ارتشا، تحت تعقیب بود.[۶]

منابع