کاربر:Safa/2صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
(۵۵۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
حسن روحانی زاده ۹ دی ۱۳۲۷ که در شناسنامه ۲۱ آبان ۱۳۲۷ ثبت شده است. در یکی از روستاهای شهرستان سرخه استان سمنان، در خانواده‌ای به همراه ۷ خواهر و برادر بدنیا می آید که خواهر و برادر بزرگتر وی در کودکی فوت می کنند، حسین، طوبی، فاطمه، طاهره، خواهران و برادران وی می باشند.
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده|نام=علیرضا عسگری|تصویر=عسگری ۷.JPG|توضیح تصویر=|نام اصلی=|زمینه فعالیت=فرمانده لشکر سپاه پاسداران معاون شمخانی در دولت محمد خاتمی|ملیت=ایرانی|تاریخ تولد=زاده‌ی ۱۳۳۹|محل تولد=شهر ری|والدین=|خواهر و برادران=|تاریخ مرگ=|محل مرگ=|علت مرگ=|محل زندگی=|مختصات محل زندگی=|مدفن=|در زمان حکومت=|اتفاقات مهم=|نام دیگر=|لقب=|بنیانگذار=|پیشه=عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران|سال‌های نویسندگی=|سبک نوشتاری=|کتاب‌ها=|مقاله‌ها=|نمایشنامه‌ها=|فیلم‌نامه‌ها=|دیوان اشعار=|تخلص=|فیلم (های) ساخته بر اساس اثر(ها)=|همسر=|شریک زندگی=|وب گاه=|فرزندان=|تحصیلات=|دانشگاه=|حوزه=|شاگرد=|استاد=|علت شهرت=فرار از ایران و زندگی مخفی در آمریکا|تأثیرگذاشته بر=سپاه پاسداران ایران و حکومت جمهوری اسلامی و حزب‌الله لبنان|تأثیرپذیرفته از=|وبگاه=|imdb_id=|جوایز=|گفتاورد=|امضا=}}
'''سعید جلیلی،''' از کاندیداهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران است.


حسن روحانی، در خاطرات خود میگوید:


نام خانوادگی ام تا جوانی، همانند نام خانوادگی پدرم، فریدون بود، پس از اتمام دوره دبستان، پدرش تصمیم میگیرد تا وی را به حوزه علمیه سمنان بفرستد. وی میگوید: شروع تحصیل دروس دینی من به تابستان ۱۳۳۹  یعنی در سن ۱۲ سالگی  برمیگردد. مرداد و نیمه اول شهریور آن سال نزد حجت الاسلام نظنزی، شرح امثله و بخشی از صرف میر را خواندم و اواخر شهریور با پدرم به سمنان رفتم... بنابراین، در اواخر شهریور ۱۳۳۹ رسماً وارد حوزه علمیه سمنان شدم و دروس حوزوی را آغاز کردم سال بعد، پدرش او را به حوزه علمیه قم میبرد. پدرم در اوایل شهریور  ۱۳۴۰ به من گفت:  «آماده شو تا چند روز دیگر به قم برویم. پدر و مادرم وسایلی را برایم فراهم کردند که به همراه خودم به قم ببرم. لوازم زندگی من یک تشک، لحاف، مقداری لباس و ظروف و کتاب بود که همه آنها را در یک چادر شب بستم و آماده حرکت شدم. در تابستان ۱۳۴۰، وارد حوزه علمیه قم شدم».
سعید جلیلی کیست؟ '''«رویداد۲۴»'''


در سال ۱۳۴۸، روحانی که دوره دبیرستان را به صورت متفرقه امتحان داده بود، تصمیم میگیرد که به دانشگاه برود.  
<nowiki>https://www.rouydad24.ir/fa/news/371105/%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%A8%D9%82-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C</nowiki>


درتابستان ۱۳۴۸ در کنکور دانشگاه قبول شد و در مهر آن سال، وارد دانشگاه تهران شد، چون رفت و آمد بین تهران و قم مشکل بود و وقت زیادی میگرفت، کم کم در سال ۱۳۴۹ حوزه علمیه قم را ترک کرد و در تهران ساکن شد.
ــــــــــــــــــــــ


حسن روحانی از سن ۱۲ سالگی و پایان دبستان، تا سن ۲۲ سالگی در حوزه علمیه درس خوانده است.  
آمدن سعید جلیلی به میدان انتخابات زودهنگام ۱۴۰۳ قطعی شده است. جلیلی در دورانی که شدیدترین تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی وضع شد، معتمد علی خامنه‌ای و مسئول تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای بود؛ کسی که با دولت سایه‌اش چوب لای چرخ دولت حسن روحانی گذاشت و از دولت ابراهیم رئیسی هم سهم گرفت.


علیرغم آنکه وی دروس «خارج» حوزه را نخوانده و به درجه اجتهاد نرسیده و هیچ یک از علما نیز اجتهاد وی را تأیید نکرده اند، اما وی بعدها در مجلس خبرگان رهبری به عنوان مجتهد حضور پیدا میکند. حتی در سوابق او حضور فعال در درس خارج فقه و اصول نیز به چشم نمی خورد و به گفته خودش تنها تا «مکاسب» و «رسائل»  که دروس سطح خوزه می باشد، درس خوانده است.


با این وجود، در سال ۱۳۵۸ و در انتخابات مجلس دوره اول، وی تحصیلات حوزوی خود را خارج فقه و اصول عنوان میکند. اما در انتخابات مجلس دوم در سال ۱۳۶۳، تحصیلات حوزوی را خارج فقه و فلسفه ذکر میکند. و در انتخابات دور سوم مجلس در سال ۱۳۶۷ ، مجدداً خارج فقه و اصول و این در حالی است که در کتاب سیاستمداران جوان، حسن روحانی در مورد تحصیلات حوزوی خود چنین میگوید:


». من در حوزه تا وقتی که رسیدم به رسائل و مکاسب درس خواندم. در واقع درس عالی "سطح" میشود «
عنوان پایان‌نامه دوره کارشناسی ارشد جلیلی که سال ۱۳۶۹ از آن دفاع کرد «سیاست خارجی پیامبر» بود. استاد مشاور جلیلی در همین پایان‌نامه حمید بهرامی احمدی بود که اعتبارنامه‌اش در مجلس پنجم شورای اسلامی به دلیل «عضویت در سازمان مجاهدین خلق» و «ارتباط با دست‌اندرکاران کودتای نوژه» رد شد.


وی در زمستان سال ۱۳۵۱ از دانشکده حقوق دانشگاه تهران لیسانس میگیرد و بعد از اخذ لیسانس، به خدمت وظیفه


عمومی میرود.


بعد از اتمام دوره آموزشی، حسن فریدون به نیشابور منتقل میشود. وی درباره تداوم سخنرانی هایش در نیشابور
در مقطع دکتری هم عنوان رساله جلیلی «‫بیان اندیشه سیاسی اسلام در قرآن» بود که استاد راهنمای آن احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد و پدر زن ابراهیم رئیسی بود و استاد مشاورش حسین بشیریه؛ کسی که پیش از دوم خرداد روی اندیشه‌های جناح موسوم به اصلاح‌طلب تاثیر بسیاری داشت.


در مسجد جامع نیشابور، حجت الاسلام والمسلمین آقای موسوی امام جماعت بود، که علی القاعده هنوز « : میگوید
با این مقدمه تا حدی می‌توان با جریان فکری سعید جلیلی، نامزد ۵۹ ساله انتخابات زودهنگام ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ آشنا شد.


هم امام جماعت آنجاست. نزدیک ماه رمضان آن سال، جناب آقای موسوی به من پیشنهاد کرد که در مسجد جامع


سخنرانی کنم. پیشنهاد ایشان را برای ده شب آخر ماه رمضان پذیرفتم و آمادگی خود را اعلام کردم، هر چند
روز یکشنبه ششم خرداد اعلام شد که جلیلی در انتخابات شرکت خواهد کرد و به نظر نمی‌رسد شورای نگهبان بخواهد نماینده خامنه‌ای در شورای عالی امنیت ملی و عضو منصوب رهبر جمهوری اسلامی در مجمع تشخیص مصلحت نظام را رد صلاحیت کند.


نمیدانستم که بعد از ایراد اولین سخنرانی آیا مانع من میشوند یا نه و آیا این کار مشکلی برای من به وجود خواهد


آورد یا نه؟ پس از اعلام موافقت، آقای موسوی دست به کار شد و اعلامیه ای را چاپ و منتشر کرد و از همان روزهای
سعید جلیلی دیروز


اولیه ماه رمضان این اعلامیه در سطح شهر منتشر شد. در آن اعلامیه آمده بود: از شب نوزدهم تا شب آخر ماه مبارک


رمضان، جناب سروان فریدونی در مسجد جامع سخنرانی میکند...
جلیلی سال ۱۳۶۵ وقتی ۲۱ سال بود در جریان جنگ هشت‌ساله ایران و عراق پای راستش را از دست داد. به همین علت هم طرفدارانش به او لقب شهید زنده می‌دهند.


برای مردم خیلی عجیب بود که که چطور یک افسر میخواهد در مسجد سخنرانی کند، به همین دلیل شب اول


سخنرانی که به مسجد رفتم، با انبوه کثیری از جمعیت رو به رو شدم که شاید بیشتر برای دیدن من آمده بودند. جالب
او سه سال بعد از مجروح شدن در جنگ و در سال ۱۳۶۸، وارد وزارت امور خارجه شد. سال ۱۳۷۰ به سمت رییس اداره بازرسی وزارت امور خارجه رسید. در دور اول ریاست جمهوری محمد خاتمی معاونت اداره آمریکای وزارت امور خارجه را به عهده داشت.


اینکه بسیاری از مقامات اداری و حتی نظامی و انتظامی هم به مسجد آمده بودند. البته در آن شب ها من با لباس
او از سال ۱۳۸۰ وارد تشکیلات بیت رهبری شد و به سمت مدیریت بررسی‌های جاری دفتر علی خامنه‌ای منصوب شد. از سال ۱۳۸۴، همزمان با آغاز ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد دوباره به وزارت امور خارجه برگشت، اما این بار به عنوان معاون اروپا و آمریکای وزارتخانه.


». شخصی )کت و شلوار( در مسجد سخنرانی میکردم و هر شب نیز جمعیت بیشتر میشد ۱۵


عجبا! در زمانی که رژیم پهلوی به شدت جریانهای مذهبی مخالف حکومت را سرکوب میکرد، اما جناب سروان
پس از دوره کوتاه دو ساله دبیری علی لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی، از مهرماه ۱۳۸۶ تا شهریور سال ۱۳۹۲، جلیلی به مدت پنج سال دبیر شورای عالی امنیت ملی بود.


فریدون، با خیال راحت و بدون مزاحمت ساواک و ضد اطلاعات ارتش، به سخنرانی علیه حکومت شاه مشغول میشود!


پس از ماه رمضان، فضای دیگری برای من گشوده شد و با جوانان و فرهنگیان بیشتری ارتباط پیدا کردم و به جز «
علاوه بر این هشتم تیر ۱۳۸۷، علی خامنه‌ای سعید جلیلی را به عنوان نماینده خودش در شورای عالی امنیت ملی، عالی‌ترین شورای امنیتی جمهوری اسلامی منصوب کرد.


جلسات شب های جمعه، جلسه خصوصی دیگری هم به راه افتاد که سیار بود و در خانه ها تشکیل میشد. آقای حمید


رضا ترقی ]از اعضای جمعیت مؤتلفه[ یکی از کسانی بود که در این جلسه خصوصی شرکت میکرد... کم کم مأمورین
در همین دوران ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲، او مسئول مذاکرات هسته‌ای جمهوری اسلامی بود. این دورانی بود که شدیدترین تحریم‌های اقتصادی علیه جمهوری اسلامی وضع شد. در این دوره معاون جلیلی، علی باقری‌کنی بود که در حال حاضر جانشین حسین امیرعبداللهیان در وزارت امور خارجه شده است.


نسبت به این جلسه خصوصی حساس شده بودند که ناچار شدیم بعد از چند ماه فعالیت، آن را تعطیل کنیم. ولی
سعید جلیلی دهه ۹۰


ساواک اعضای آن جلسه را زیر نظر داشت و بالاخره بعد از چند ماه، چند نفر از اعضای آن جلسه از جمله آقای حمید


». ترقی را دستگیر کردند ۱۶
سال ۱۳۹۲ جلیلی نامزد ریاست جمهوری شد. در انتخاباتی که بلافاصله پس از پایان دوران محمود احمدی‌نژاد برگزار شد، او به عنوان یکی از اعضای دولت سابق شناخته می‌شد.


چگونه است که اعضای شرکت کننده در این جلسات توسط ساواک دستگیر میشوند، اما سخنران این جلسات یعنی


جناب حسن روحانی، از دستگیری معاف میشود؟!
در جریان مناظره‌ها، حتی چهره آرامی مثل علی‌اکبر ولایتی هم به شدت به جلیلی و شیوه و نتیجه مذاکرات او حمله کرد. جلیلی در آن انتخابات، به عنوان نامزد جریان پایداری تنها کمی بیش از ۱۱ درصد آراء را کسب کرد.


وی بعد از پایان دوره خدمت، در تابستان ۱۳۵۳ به تهران برمیگردد


وی در مورد فعالیت هایش میگوید ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۶ ، سالی دو سه بار به رفسنجان
پس از آن شکست سخت، جلیلی به پشت صحنه رفت، جایی که دولت سایه خودش را تشکیل داد. جلیلی هرگز دولت سایه‌ای که تشکیل داده بود را تکذیب نکرد بلکه تصاویری از جلسات آن هم به دفعات منتشر شده است.


میرفتم. دعوت کننده و میزبان من در رفسنجان آقای شیخ عباس پورمحمدی بود که از روحانیان بسیار شریف، فعال،


متواضع، مردمدار و انقلابی به شمار میرفت... معمولاً منبرهای من در شهرستان ها و از جمله در رفسنجان از تعرض
برآیند این جلسات این دولت سایه گاهی در رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی دیده می‌شد. امیرحسین ثابتی که حالا وارد مجلس شده و در گذشته مجری شبکه تلویزیونی افق بود، یکی از حضار ثابت جلسات جلیلی بود.


مأموران شهربانی و ساواک مصون نبود. گاه به سراغ بانی مجلس، یعنی آقای پورمحمدی میرفتند و از ایشان تعهد
جلیلی در دوران رئیسی


میخواستند که نگذارد من سخنرانی تند داشته باشم. گاه نیز نزد من می آمدند و می گفتند که منظور شما از بیان


فلان مطلب چیست و چرا این گونه مطالب را مطرح میکنید؟ من به آنها پاسخ میدادم که سخنان من جز بیان مفاهیم
سال ۱۴۰۰ جلیلی دوباره نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد، اما به نفع ابراهیم رئیسی کنار کشید. این کنارکشیدن سهمی هم داشت، روزنامه اعتماد زمستان سال ۱۴۰۱، در گزارشی مفصل به نقش نیروهای جلیلی در دولت رئیسی پرداخت.


دینی و اسلامی چیز دیگری نیست. با وجود این، مجالس کمتر به تعطیلی کشیده میشد و مزاحمت مأموران از حد


تهدید و یا گرفتن تعهد از بانی مجالس، تجاوز نمیکرد. ۱۸
یکی از مهم‌ترین نیروهای سعید جلیلی در دولت ابراهیم رئیسی علی باقری‌کنی بود. تا همین سال گذشته که دولت رئیسی به دنبال احیای برجام بود، جلیلی سخنرانی می‌کرد و تجویز برجام را تکرار تجربه تلخ می‌نامید.


در سالهای ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ ، عمده فعالیت من، سخنرانی های مذهبی، شرکت در جلسات روحانیت مبارز و دیگر جمع


های مربوط به نهضت اسلامی و سایر فعالیت های مربوط به انقلاب بود. عمده سخنرانی ها و منبرهای من در شهر
البته بعد از این موضع‌گیری‌ها باقری‌کنی، معاون سابقش در شورای عالی امنیت ملی گفته بود: «کسانی که با پوشش دفاع از ارزش‌ها تلاش می‌کنند تا مذاکره را ماهیتا ضد ارزش جلوه دهند، عملا می‌خواهند دست نظام برای تامین منافع ملی را از این ابزار کلیدی و مهم تهی کنند.»


تهران به ویژه منطقه شرق و شمال و جنوب تهران بود... علاوه بر تهران، در شهرستان های اطراف تهران مانند دماوند،


کرج و گرمسار نیز برنامه سخنرانی زیاد داشتم. در سال ۱۳۵۶ در دهه سوم ماه محرم در آنجا سخنرانی داشتم. در


دهه دوم محرم سال ۱۳۵۶ ، بعد از ظهر ها در مسجد جامع کرج منبر میرفتم. ۱۹
همسر سعید جلیلی کیست؟


شخصیت هایی مانند آقای صدوقی و استاد مطهری و دکتر بهشتی هیچ گاه در سخنرانیها، حرفهای خیلی تند و داغ
در سال ۱۳۷۱، سعید جلیلی با خانم فاطمه سجادی ازدواج کرد. همسر جلیلی، پزشک عمومی است. حاصل این ازدواج یک پسر به نام سجاد است.


نمیزدند، ولی در عین حال همگی با امام در تماس بودند و در طراحی و معماری ساختمان انقلاب، نقش زیادی داشتند
فعالیت سعید جلیلی در وزارت امور خارجه ایران


و از ارکان انقلاب به شمار میرفتند. ۲۰
سعید جلیلی سابقه ۱۸ ساله حضور در وزارت امور خارجه را دارد. وی در سال ۱۳۶۸ وارد دستگاه دیپلماسی کشور شد و در ۲۶ سالگی به ریاست اداره بازرسی وزارت امور خارجه منصوب شد. وی تا سال ۱۳۷۵ در این سمت باقی ماند.


اصفهان یکی از شهرهایی بود که در سالهای ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ چند نوبت برای سخنرانی بدانجا رفتم... جمعاً سه نوبت
در سال ۱۳۷۶، جلیلی در دولت سید محمد خاتمی به سمت معاون اداره اول آمریکا منصوب شد. در این سال‌ها، وی ۱۷ سفیر را اخراج کرد که خود این اقدام را انقلابی در وزارت خارجه می‌خواند.


برای سخنرانی به اصفهان سفر کردم؛ یک بار در سال ۱۳۵۵ و دو بار هم در سال ۱۳۵۶ بود. ۲۱
سعید جلیلی در سال ۱۳۸۰ و در سن ۳۶ سالگی به دفتر رهبر انقلاب رفت و مدیریت بررسی‌های جاری دفتر رهبری را بر عهده گرفت.


تلفن منزل ما در تهران کنترل میشد و هر از گاهی کسی زنگ میزد و سراغ من را میگرفت. به همسرم گفته بودم
'''سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی'''


هر کس زنگ زد و من را خواست، بگو هنوز از اصفهان نیامده است و معلوم نیست چه وقت به تهران میآید. به هر
سعید جلیلی در سال ۱۳۸۶ با حکم محمود احمدی‌نژاد و پس از استعفای علی لاریجانی، به سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی منصوب شد. یک سال بعد، وی با حفظ این سمت و با حکم رهبری، به نماینده ایشان در شورای عالی امنیت ملی تبدیل شد.


حال پس از چند روز در نیمه شبی به منزل رفتم و تا چند روز از منزل خارج نشدم. تجربه نشان داده بود اگر بتوانیم
همچنین، سعید جلیلی مسئول مذاکرات هسته‌ای ایران با کشور‌های موسوم به ۱+۵ شد. در این مذاکرات، عملکرد وی چندان موفق نبود و نتایج آن، منجر به تصویب سه قطعنامه شدید شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران شد. جلیلی همواره مخالف مذاکره با کشور‌های غربی بود و دوران حضور وی در دستگاه دیپلماسی کشور، با تیره‌تر شدن روابط خارجی ایران همراه بود.


». از یک ماجرایی به سلامت عبور کنیم و چند هفته ای را بدون سر و صدا بگذرانیم، موضوع در ساواک بایگانی میشود ۲۲
پس از کنار رفتن از سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی، جلیلی به عنوان مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری منصوب شد. در ادامه، وی در دولت محمود احمدی‌نژاد به وزارت خارجه بازگشت و به عنوان معاون اروپا و آمریکا مشغول به فعالیت شد. در این دوره، جلیلی به همراه علی لاریجانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، در برخی مذاکرات با خاویر سولانا حضور داشت.


یکی دیگر از ماجراهای سخنرانی های من، مربوط به سخنرانی در مسجد جلیلی تهران میشود. فکر میکنم این «
'''حضور سعید جلیلی در مجمع تشخیص مصلحت نظام'''


برنامه در سال ۱۳۵۴ بود. در مسجد جلیلی، نماز جماعت به امامت آیت الله مهدوی کنی برگزار میشد. پس از اقامه
در سال ۱۳۹۲ با روی کار آمدن دولت حسن روحانی، سعید جلیلی از سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی کنار رفت و علی شمخانی به جای وی منصوب شد. با این حال، جلیلی همچنان نماینده رهبری در این شورا است. در ۲۱ شهریور ۱۳۹۲ نیز با حکم رهبر انقلاب به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد. یک سال بعد نیز عضو شورای راهبردی روابط خارجی شد.


نماز ظهر و عصر، آقای طاهری خرم آبادی سخنرانی میکرد و بعد از وی من منبر میرفتم... بعد از روز ۲۱ ماه رمضان
'''سابقه سعید جلیلی در کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری ایران'''


که آن روز، جمعیت فوق العاده بود و لحن سخنرانی من هم نسبتاً تند بود، فردای آن روز موقع ظهر که با ماشین
در سال‌های ۱۳۹۲ و ۱۴۰۰، سعید جلیلی نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری بود. در سال ۱۳۹۲، او در رقابت‌های انتخاباتی شرکت کرد، اما با کسب ۴،۶۲۴،۸۱۲ رأی که ۱۱ درصد آرای مردمی بود، پس از حسن روحانی و قالیباف در رتبه سوم قرار گرفت.


پیکان خودم عازم مسجد بودم، وقتی از میدان امام حسین به طرف میدان فردوسی رد شدم، یکی از مسجدی ها را
در ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰، سعید جلیلی برای شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ در وزارت کشور ثبت‌نام کرد. در ۲۶ خرداد ۱۴۰۰، دو روز مانده به انتخابات، جلیلی در بیانیه‌ای اعلام کرد که به نفع سید ابراهیم رئیسی از ادامه حضور در رقابت‌های انتخاباتی انصراف می‌دهد. اکنون، پس از سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی در انتخابات زودهنگام، سعید جلیلی یکبار دیگر در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرده است.


دیدم که با نگرانی دست تکان میدهد و من را صدا می زند. ماشین را فوراً به حاشیه خیابان هدایت کردم، جلو دوید
داماد حسن روحانی در صفحه توییتر خود به داوطلب شدن سعید جلیلی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری واکنش نشان داد و نوشت: «دیپلمات کوچه بن بست آمد. گرانی، انزوا و تورم هم خواهد آمد».


و گفت: حاج آقا زود دور بزن و برو! زیرا مأموران زیادی جلوی مسجد آمده اند و منتظر شما هستند. ضمناً آقای مهدوی
امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس دوازدهم و مجری سابق شبکه افق، پس از حضور در ستاد انتخابات کشور به همراه سعید جلیلی، نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، در جمع خبرنگاران درباره میزان مشارکت مردم در انتخابات گفت: امیدواریم مشارکت مردم بالا باشد و همه تلاشمان این است که مشارکت بالاتر برود. باید منتظر نتیجه تأیید صلاحیت‌ها بود و امیدوارم مشارکت مردم بالا باشد. همه باید تلاش کنند تا فارغ از اینکه چه کسی رأی می‌آورد، مشارکت مردم بالاتر برود، چراکه این موضوع به نفع مردم، کشور و نظام است.


کنی را هم دستگیر کرده اند. من دور زدم و بعد یکی از دوستان را برای کسب خبر به مسجد فرستادم. او خبر آورد
وی درباره حضور یک نماینده در کنار نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری گفت: قانونی منعی ندارد. کسانی که می‌خواهند چیزی که قانون اجازه داده است را تبدیل به بی‌قانونی کنند، همان کسانی هستند که در سال ۱۳۹۶ به‌ویژه آقای ظریف به‌صورت غیرقانونی به اصفهان رفت و به نفع آقای روحانی سخنرانی کرد و حتی کارشان را توجیه کردند.


که تعداد زیادی از مأموران برای دستگیری اطراف مسجد ایستاده اند و منتظر شما هستند. من دیگر به خانه نرفتم و
همچنین تعدادی از طلاب و روحانیون در نامه‌ای خطاب به سعید جلیلی، او را برای شرکت در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری دعوت و از او حمایت کردند.


به منزل یکی از اقوام رفتم و از آنجا صاحبخانه با زبان سرخهای به خانمم گفت که نگران و منتظر من نباشد. در این
سعید جلیلی کیست؟/ کاندیدای تندرو در آرزوی ریاست جمهوری '''«روزنو»'''


». ماجرا آیت الله مهدوی کنی بعد از دستگیری به شهرستان بوکان تبعید شد ۲۳
<nowiki>https://roozno.com/fa/news/623987/%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%86%D8%AF%D8%B1%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B1%D8%B2%D9%88%DB%8C-%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C</nowiki>


ایشان همچنان به سخنرانی های ضد حکومتی خود در سالهای ۵۵ و ۵۶ نیز ادامه میدهد بدون آنکه از سوی شهربانی
ــــــــــــــــــ


پس از سخنرانی مسجد ارک در مجلس یادبود آیت الله سید « : و یا ساواک دستگیر شود! در این رابطه وی میگوید
جلیلی بازهم هوس پاستور کرده است، او که در انتخابات ۱۴۰۰ در آخرین لحظات پا به ساختمان وزارت کشور گذاشته و کاندیداتوری اش را به ثبت رسانده بود اینبار منتظر بقیه نماند و همان روز اول نامش را وارد لیست کاندیداها کرد.


مصطفی خمینی )ره( ]در تاریخ ۸ آبان ۱۳۵۶ [، و به رغم تحت تعقیب بودن، در ماه محرم و صفر به برنامه سخنرانی
باز هم انتخابات ریاست‌جمهوری در راه است و مطابق سنت یک دهه گذشته، باز هم سعید جلیلی در میانه میدان است؛ چهره‌ای تندرو و بنیادگرا؛ با تفکراتی که به مذاق جبهه پایداری خوش می‌آید؛ به عبارت بهتر او مرید و شاگرد عقیدتی مصباح یزدی است؛ پدر معنوی جبهه پایداری.


و منبر ادامه دادم. ۲۴
۳ کاندیداتوری در ۴ انتخابات!


در نیمه دوم سال ۱۳۵۶ که ممنوع المنبر شده بودم، سخنرانی من در مساجد و محافل مذهبی بسیار سخت شده بود؛
او در ۴ انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار شده از سال ۱۳۹۲، در سه مورد آن حضور داشته و دارد؛ سال ۱۳۹۲ نامزد مورد حمایت جبهه پایداری بود که با آرایی پایین شکست خورد. سال ۱۴۰۰ هم مانند علیرضا زاکانی شهردار فعلی تهران، به عنوان نامزد پوششی برای ابراهیم رئیسی به زمین انتخابات آمد اما مانند دیگر نامزد پوششی، در روز آخر به نفع رئیسی کنار کشید. و آخرین مورد که همین یکی دو روز گذشته سوار بر خودروی تیبای سفید رنگش به وزارت کشور رفت و راننده‌اش منتظر ماند تا ثبت‌نام کند و برگردد.


گرچه گاهی با نام اسلامی و جعفری و اسامی دیگر سخنرانی میکردم. مثلاً شهید دکتر مفتح برای ده شب سخنرانی
جلیلی سال ۱۳۴۴ از پدری بیرجندی و مادری آذری در محله طلاب مشهد به دنیا آمد؛ او وقتی سال ۱۳۶۲ دیپلمه شد، در دانشگاه امام صادق قبول شد و به دانشگاه مدیرساز در پل مدیریت تهران رفت.


در مسجد قبا من را دعوت کرده بود و من هم قول داده بودم و مسئولان مسجد قبا نیز برنامه سخنرانی را اعلام کرده
او یک بار اتخاذ راه میانه را امتحان کرد؛ زمانی که برای اعزام به خارج جهت تحصیل در مقطع دکتری قبول شد و همزمان در وزارت خارجه هم امکان استخدام پیدا کرد؛ راه میانه‌اش این شد که بورسیه‌اش را از خارج به داخل منتقل کرد و وارد وزارت خارجه شد.


بودند، ولی مأموران کلانتری محل به استناد اینکه من ممنوع المنبر هستم، مانع شدند. ۲۵
از ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۷ و در زمان وزارت علی‌اکبر ولایتی رئیس اداره بازرسی وزارت خارجه بود. از افتخارات فعالیت‌هایش در آن زمان، اخراج ۱۷ سفیر است که به ادعای هوادارانش به دلیل «مفاسد اقتصادی» بوده است.


اگر واقعاً ساواک و شهربانی به دنبال دستگیری وی بودند، این بهترین فرصت بود تا بگذارند وی به مسجد بیاید و
با روی کار آمدن دولت محمد خاتمی و وزارت کمال خرازی، او به میز آمریکای وزارت خارجه منتقل شد و تا سال ۱۳۸۰ با عنوان معاونت اداره اول آمریکا آنجا بود.


با اینکه ممنوع المنبر بودم، ولی کم و بیش در « : همانجا او را دستگیر کنند. حسن روحانی در جای دیگر میگوید
او در سال ۱۳۷۸ عزم نمایندگی مجلس از زادگاهش را کرد؛ اما آن زمان جو جامعه به شکلی بود که جلیلی از مشهد هم نتوانست رای بیاورد. با بروز اختلافاتش در وزارت خارجه، او از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ به عنوان «مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری» فعالیت داشت و با تشکیل دولت محمود احمدی‌نژاد، به وزارت خارجه بازگشت؛ اما این بار با رده‌ای بالاتر و به عنوان «معاون آمریکای وزارت خارجه».


برخی مساجد با نام های مختلف سخنرانی میکردم. از جمله در همین مسجد ارک به مناسبت فوت حجت الاسلام
این سمت اما باعث نشد که باز هم برای رای گرفتن از مردم تلاش نکند؛ او در انتخابات مجلس هفتم هم شرکت کرد؛ اما در آن انتخابات هم که نامزدهای اصلاح‌طلب از سوی شورای نگهبان قلع و قمع و رد صلاحیت شدند، باز هم مردم به او اقبال نشان ندادند.


والمسلمین حاج شیخ ابوالقاسم ناطق نوری، پدر آقای علی اکبر ناطق نوری، در مجلس یادبودش که مجلس بسیار
سعید جلیلی مذاکره می کرد یا مونولوگ؟


». معظمی بود، سخنرانی کردم ۲۶
مهر ماه ۱۳۸۶ میان احمدی‌نژاد و علی لاریجانی اختلاف نظرهای جدی درباره پرونده هسته‌ای ایران شکل گرفت که منجر به استعفای لاریجانی از سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی شد. بلافاصله پس از استعفای لاریجانی، رئیس دولت جلیلی را به عنوان دبیر عالی‌ترین نهاد امنیتی کشور برگزید و مذاکرات هسته‌ای را عهده‌دار شد. او تا آن زمان تنها دبیر بود و حدود یک سال بعد با حکم رهبری، به عنوان نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی نیز منصوب شد.


این ادعای حسن روحانی صحت ندارد؛ زیرا طبق گزارش خیلی محرمانه ساواک به تاریخ ۵ بهمن ۱۳۵۶ ، ساواک
عملکرد جلیلی در پرونده هسته‌ای ایران و مذاکرات با طرف‌های مقابل، محل انتقادات زیادی است؛ منتقدین معتقدند عملکرد جلیلی در این مذاکرات، دستاوردی جز نسیان و در چاله انداختن کشور نبوده است.


سخنران این جلسه را دکتر روحانی ذکر میکند. لذا ادعای حسن روحانی مبنی بر اینکه با اسم دیگری در آنجا سخنرانی
بسیاری از دیپلمات‌ها هم بر این عقیده‌اند که جلیلی در واقع مذاکره نمی‌کرده بلکه در آن جلسات مونولوگ اجرا یا به عبارت بهتر تک‌گویی می‌کرده است؛ یعنی در جلسه او بیانیه خودش را می‌خوانده و بعد از آن طرف مقابل پاسخ می‌داد و همین!


کرده است، صحت ندارد. ۲۷
ویلیام برنز دیپلمات ارشد آمریکایی که در مذاکرات ژنو نماینده ایالات متحده بود، نخستین مذاکره با جلیلی را اینگونه توصیف می‌کند: «در حالی که به جلیلی که در مقابلم نشسته بود نگاه می‌کردم بیانیه کوتاه و ساده را قرائت کردم…جلیلی به دقت سخنانم را یادداشت می‌کرد و در طول سخنانم لبخند به لب می‌آورد. در طول جلسه او و همکارانش مدام زیرچشمی به من نگاه می کردند؛ گویی حضور یک آمریکایی در میز مذاکره چندان برایشان خوشایند نبود. در ادامه جلیلی نطقی ۴۵ دقیقه‌ای درباره تاریخ و فرهنگ ایران ایراد کرد که در جای‌جایش بر نقش سازنده ایران در منطقه تاکید شده بود. وقتی جلیلی می‌خواست از ارائه پاسخ‌های سریع طفره برود، سعی می کرد افراد حاضر در مذاکرات را گیج و مبهوت کند و این سخنرانی یکی از آن مواقع بود. در بخشی از سخنانش نیز گفت به صورت پاره‌وقت در دانشگاه تهران تدریس می‌کند و آنجا بود که احساس کردم اصلا به دانشجویانش حسادت نمی‌کنم».


با فرا رسیدن ماه محرم در آذر « : وی در جای دیگر میگوید ۱۳۵۶ ، با اینکه ممنوع المنبر بودم، چندین سخنرانی در
چندین دور مذاکره بدون هیچ نتیجه‌ای بسیاری را بر این عقیده کرد که راهبرد جلیلی تنها مذاکره برای مذاکره و بیانیه‌خوانی بوده است. از سوی دیگر منع مقطعی رسانه‌ها از پرداختن به مذاکرات هسته‌ای نشانگر آن است که جلیلی و هسته اطرافش در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، به جای پاسخگویی به افکار عمومی، راه امنیتی کردن فضا و خاموش کردن منتقدان را برگزیده بودند؛ راهکاری که برای فرار از پاسخگویی بهترین بود.


دهه اول محرم قول داده بودم. اولین سخنرانی در مسجد امیرالمؤمنین )ع( بود که صبح زود و پس از نماز صبح تشکیل
البته اطرافیان و هوادارانش به این رویکرد او افتخار می‌کنند و آن را «مقاومت» می‌نامند؛ کما اینکه محمدصادق شهبازی هماهنگ کننده ستاد مردمی حیات طیبه (دعوت از سعید جلیلی) در سال ۱۳۹۲، در سخنانی پیرامون عملکرد او در پرونده هسته‌ای، گفته بود که «در مقاومت هسته‌ای رویکرد ایشان باعث شد سطح مذاکرات از نفی اتهامات طرف مقابل به سطح راهبردی ارتقاء یابد».


میشد که بیشتر مستمعان آن دانشجویان کوی دانشگاه تهران بودند. سخنرانی دوم در حسینیه زرگنده بود و پس از
از دیگر مشکلات مذاکرات زمان جلیلی عدم تسلط مذاکره‌کنندگان بر زبان انگلیسی بود؛ آنها از مترجم برای مذاکرات استفاده می‌کردند که همین امر بر دشواری و فرسایشی شدن آن اضافه می‌کرد. وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکا که در مذاکرات حضور داشته می‌گوید «سعید جلیلی بیانیه‌های آماده‌ای را به زبان فارسی می‌خواند و پس از او ترجمه انگلیسی آن خوانده می‌شد».


آن در سرای دستمالچی بازار سخنرانی میکردم که تشکیل دهندگان آن افرادی مانند آقای حاج محمود مانیان و آقای
نتیجه عملکرد او، در نهایت صدور سنگین‌ترین قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران و با رای مثبت چین و روسیه است؛ قطعنامه‌هایی که هزینه‌های سنگینی برای ایران داشت و برجام توانست فشار آنها را تا حد زیادی از روی دوش سیستم اقتصادی و حتی نظامی بردارد.


فروهر بودند. سخنرانی بعدی در همان بازار در سرای دیگری نزدیک سرای دستمالچی بود. جمعاً صبحها چهار سخنرانی
از ضربه ولایتی به جلیلی در مناظرات ۹۲ تا کاندیدای پوششی شدن در ۱۴۰۰


داشتم. بعد از ظهر ها هم در قلهک منبر میرفتم و شب ها هم چند سخنرانی داشتم که در منطقه تهران نو، نارمک و
انتخابات سال ۹۲ که رسید جلیلی عزم کرد تا از یک مذاکره کننده در دولت جایگاهش را به رئیس دولت ارتقا دهد، او می گفت حضورش در انتخابات «تکلیف» است اما این تکلیف نتیجه ای برای او نداشت و نه تنها رأی نیاورد که در مناظره‌های آن سال علی‌اکبر ولایتی دیپلمات کهنه‌کار ایرانی و مشاور رهبری، از نحوه مذاکرات جلیلی انتقاد کرد و به سختی به او تاخت. این اما تنها ضربه به او در آن انتخابات نبود. در همان روزهایی که کشور حال و هوای انتخاباتی داشت، یک صوت منتسب به مرحوم آیت الله مهدوی‌کنی منتشر شد که سعید را مناسب ریاست‌جمهوری نمی‌دانست باعث شد، این صوت ضربه دیگری به سبد رأی او بود و در نهایت ۴میلیون و ۶۰۰ هزار رای کل آرائی بود که به سبد جلیلی ریخته شد تا در جایگاه سوم قرار گیرد و در رقابتی دیگر که نیاز به رأی مردم داشت ناکام شود.


». تهرانپارس بود که تقریباً حدود ساعت دوازده شب پایان می یافت ۲۸
۱۳۹۶ او بار دیگر تصمیم به کاندیداتوری گرفت و حضورش هم جدی بود اما با ورود رئیسی وارد عرصه عملی انتخابات نشد.


جناب حسن روحانی در آن ایام، در هر روز هشت سخنرانی میکرده و باز هم ادعا میکند که ممنوع المنبر بوده است!
سال ۱۴۰۰ و انتخابات ریاست جمهوری که رسید بار دیگر هوای پاستور به سرش زد و حتی کاندیداتوری رئیسی هم مانع کاندیداتوری اش نشد. او در آخرین ساعات ثبت نام کاندیداها وارد ساختمان فاطمی شد، آنهم در شرایطی که ابراهیم رئیسی صبح همان روز کاندیداتوری اش را به ثبت رسانده بود اما حتی رفقای دیروزش یعنی پایداری ها هم حاضر نشدند در انتخاب بین او و رئیسی پشت او قرار گیرند تا در نهایت جلیلی تبدیل به یک «کاندیدای پوششی» و «ضربه گیر» در آن انتخابات شود و در نهایت بعد از حضور در مناظرات و تبلیغات انتخاباتی مجبور به انصراف از ادامه مسیر به نفع رئیسی شود.


به رغم احضار در اواخر اسفند « : روحانی در جای دیگر میگوید ۱۳۵۶ و تذکر اکید ساواک در مورد ممنوع المنبر بودن،
البته سال ۹۲ هم تلاش‌هایی برای کنار بردن جلیلی صورت گرفت ولی به نتیجه نرسید؛ چرا که این مرید مرحوم مصباح‌یزدی، حضور در انتخابات را تکلیف خود دانسته بود.


در فروردین ۱۳۵۷ ، برای سخنرانی به یزد و بندرعباس رفتم، ولی پس از سخنرانی در منزل آیت الله صدوقی )ره( و در
حالا جلیلی برای انتخابات زودهنگام ریاست‌جمهوری آمده است؛ با همان حرف‌ها و همان بیانیه‌خوانی‌ها؛ با همان پاسخ‌ها به سوالات و همان راهکارها؛ او همان سعید جلیلی است که بوده؛ هیچ به‌روزرسانی در مواضع و عملکردش نشده است؛ او این بار هم می‌خواهد شانس خود را امتحان کند تا بلکه بتواند یک بار هم که شده قاطبه رای‌دهندگان به او رای دهند و اولین منصبش با رای مردم را تجربه کند؛ موضوعی که نه در مشهد و نه در ایران تا به حال برای سعید جلیلی رخ نداده است.


پی حوادث یزد، به ناچار مخفیانه به سوی تهران بازگشتم. ۲۹
ورژن ۱۳۹۲ سعید جلیلی در انتخابات ۱۴۰۳! '''«تجارت نیوز»'''


در نیمه دوم فروردین ۵۷ ». نیز چند بار مأمورین برای دستگیری من به درب منزل ما آمده بودند
<nowiki>https://tejaratnews.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D9%84%DB%8C-15/914284-%D9%88%D8%B1%DA%98%D9%86-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA</nowiki>


برای اینکه علت دستگیر نشدن جناب روحانی علی رغم سخنرانی های تند علیه حکومت شاه را درک کنیم، به یک
ـــــــــــــــــــــــ


گزارش ساواک مربوط به تاریخ ۱۸ مهر ۱۳۵۶ باید توجه کرد که در آن گفته شده که دکتر حسن روحانی به دعوت
'''نام خانوادگی:جلیلی'''


حاج قاسم دخیلی برای ده شب سخنرانی به قم آمده است. در بخش دیگری از همین گزارش گفته شده که حاج قاسم
'''تاریخ تولد:15 شهریور 1344'''


دخیلی با کسب اجازه قبلی از شهربانی و ساواک قم، مبادرت به دعوت دکتر حسن روحانی به قم نموده است.
'''محل تولد:مشهد'''


در یک گزارش خیلی محرمانه ساواک به تاریخ ۴ بهمن ۱۳۵۶ حاج فضل اله پهلوان که اداره کننده « : نیز چنین آمده
'''تحصیلات:دکترای علوم سیاسی و معارف اسلامی'''


هیأت سمنانی های مقیم مرکز میباشد، اظهار می داشت در دهه دوم محرم از شیخ حسن روحانی دعوت به عمل آمد
'''زمینه فعالیت:تدریس و سیاست'''


که به منبر برود. وی در ضمن سخنرانیش تجلیل فراوان از خمینی نمود و به کمونیستها حمله کرد. پهلوان که وضع
'''وضعیت تاهل:متاهل'''


را چنین میبیند، به روحانی میگوید که تند صحبت نکند و نام خمینی را نبرد اما روحانی میگوید نترس چیزی
'''همسر:فاطمه سجادی'''


». نیست. در خاتمه حاجی پهلوان اضافه نمود دستگاه به روحانی دستور داده بود که از خمینی تعریف کند
'''فرزندان:یک فرزند پسر'''


در فروردین ۱۳۵۷ ، حسن روحانی تصمیم به ترک کشور و ادامه تحصیل در انگلستان میگیرد. وی در خاطرات خود
'''زندگی شخصی و خانواده سعید جلیلی'''


در گفتگو با آقای مطهری به ایشان گفتم که در حال حاضر وضع این گونه است که تقریباً در هیچ جا « : میگوید
سعید جلیلی یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 1403، در شهریور ماه سال 1344 در شهر مشهد متولد شد. پدر سعید جلیلی، محمد حسین جلیلی معلم و مدیر دبستان نواب صفوی مشهد بوده و مادرش آذری زبان و ظاهراً خانه‌دار است. دلیل آشنایی او با زبان فرانسه توانایی پدرش در صحبت به این زبان است. در مورد خواهر و برادر و یا دیگر اعضای خانواده سعید جلیلی اطلاعاتی در دسترس نیست.


نمیتوانم برنامه سخنرانی یا فعالیتی داشته باشم و بی تردید به زودی دستگیر میشوم و به سبب فرارها و پرونده هایی
'''اصالت سعید جلیلی'''


که در ساواک دارم، ممکن است دوره زندان من طولانی باشد. مرحوم آقای مطهری فرمودند: از نظر من، شما دو راه
همانطور که در ابتدای این مطلب و بخش معرفی خانواده سعید جلیلی گفتیم، ایشان متولد مشهد و اصالتاً مشهدی هستند.


پیش رو دارید. یکی اینکه به تحصیلات دانشگاهی خود تا دریافت دکترا ادامه دهید. دیگر اینکه برای چند سالی به
ازدواج و همسر سعید جلیلی


حوزه علمیه قم برگردید و دروس حوزوی خود را تکمیل کنید. به ایشان گفتم: ادامه تحصیلات دانشگاهی یا حوزوی
تنها اطلاعاتی که درباره همسر سعید جلیلی در فضای مجازی منتشر شده است نام و شغل اوست. فاطمه سجادی همسر سعید جلیلی پزشک عمومی است و در عرصه سیاست فعالیتی ندارد. با وجود حضور سعید جلیلی در انتخابات 1400 در مستند معرفی ایشان تصویری از همسرش منتشر نشد که بتوان آن را به عنوان عکس همسر سعید جلیلی در نظر گرفت. سعید جلیلی و همسرش در سال 1371 ازدواج کردند و ثمره این ازدواج یک فرزند پسر است.


در داخل کشور در شرایط فعلی شاید امکان پذیر نباشد، مگر اینکه برای مدتی به خارج از کشور بروم و تحصیلات


دانشگاهی را آنجا به اتمام برسانم و برگردم. در نهایت، توصیه مرحوم مطهری، سفر به خارج برای ادامه تحصیلات
فرزند سعید جلیلی


دانشگاهی بود. ۳۷
جلیلی یک فرزند پسر به نام سجاد جلیلی دارد که در مورد زمینه فعالیت و حرفه فعلیش اطلاعاتی در دسترس نیست.


پس از مهیا شدن مقدمات سفر، در اوایل اردیبهشت ۱۳۵۷ ، صبح زود با لباس شخصی عازم فرودگاه شدم. ساواک من


را به نام حسن روحانی می شناخت و ظاهراً نمیدانست که نام خانوادگی من در شناسنامه فریدون است. به همین
تحصیلات سعید جلیلی


دلیل و یا به دلیل ناهماهنگی در بخش های مختلف امنیتی، بدون هیچ مشکلی از گیت فرودگاه عبور کردم و سوار
با حضور او در انتخابات دوره قبل اطلاعاتی در مورد میزان تحصیلات وی رسانه‌ای شد که نشان می‌داد آقای دکتر سعید جلیلی بعد از گذراندن مقطع دیپلم در مشهد وارد دانشگاه تهران شده و رشته علوم سیاسی و معارف اسلامی را تا مقطع دکترا در این دانشگاه ادامه داده است.


هواپیما شدم. از عجایب اینکه بسیاری از اطلاعات و حقایق بر دستگاه عریض و طویل ساواک آن زمان پوشیده بود و
سعید جلیلی استاد دانشگاه امام صادق است و در این دانشگاه دیپلماسی پیامبر را تدریس می‌کند.


از همین ناآگاهی و ضعف اطلاعاتی بود که بسیاری از دوستان استفاده میکردند و من هم توانستم بدون مشکل از
'''قطع پای سعید جلیلی'''


». کشور خارج شوم ۳۸
جلیلی کاندید ریاست جمهوری 1403 یکی از جانبازان جنگ است که پای راست خود را در دی ماه سال 1365 در عملیات کربلای 5 از دست داد. دلیل قطع شدن پای سعید جلیلی نبود امکانات کافی در بیمارستان صحرایی منطقه شلمچه و وضعیت اورژانسی آن زمان بود که امکان درمان پای زخمی وی را غیر ممکن کرد.


حسن روحانی در کتاب خاطرات خود ادعا کرده بود که ساواک در اسفند ۱۳۵۶ وی را احضار و به او تذکر داده اند.
'''سوابق سعید جلیلی، کاندیدای ریاست جمهوری'''


اگر ساواک او را احضار کرده یعنی مشخصات و تلفن و آدرس او را داشته، پس چگونه میتوان قبول کرد که وی بدون
در ادامه نگاهی خواهیم داشت به دوران فعالیت دکتر سعید جلیلی از زمان جنگ تاکنون.


شناسایی شدن، با همان پاسپورت خودش از فرودگاه خارج شده است؟! به راستی آیا این سفر بدون هماهنگی با ساواک
'''سعید جلیلی در جبهه'''


بوده است؟!
دکتر جلیلی یکی از چهره‌هایی است که در دوران دفاع مقدس در جبهه حضور داشته است و در چندین عملیات به عنوان دیده بان و جزو نیروهای اصلی مشغول فعالیت بود.


آن گونه که روحانی در خاطراتش میگوید، از اردیبهشت تا شهریور ۵۷ ، مشغول یادگیری زبان انگلیسی در آموزشگاه
'''سعید جلیلی در وزارت امور خارجه'''


زبان بوده و چند ماه پس از آن را نیز در مراسم و تشکل های مختلف دانشجویی مشغول سخنرانی بوده است و اساساً
سعید جلیلی در وزارت امور خارجه سابقه 18 ساله سعید جلیلی برای حضور در وزارت امور خارجه کشور جزو پررنگ‌ترین بخش‌های فعالیت وی در دولت‌های رئیس جمهورهای پیشین بوده است.


هیچ وقت فراغتی برای حضور در دانشگاه و درس خواندن نداشته است. یعنی به اسم تحصیلات تکمیلی از کشور خارج
او که از سال 1368 کار خود را در دستگاه دیپلماسی کشور آغاز کرد در سن 26 سالگی به عنوان ریاست اداره بازرسی وزارت امور خارجه منصوب شد و در این پست تا سال 1375 باقی ماند.


میشود، اما عملاً خبری از درس خواندن در کار نبوده است!
'''سعید جلیلی در دفتر مقام معظم رهبری'''


۷ - سؤال مورد نظر ساواک، سیا و M.I.6
دکتر جلیلی در سال 1380 و در سن 36 سالگی به عنوان مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبر رسید و فعالیت خود را در این عرصه آغاز کرد.


پس از آنکه امام خمینی در مهر ۱۳۵۷ از عراق به فرانسه میرود، حسن روحانی نیز مدتی بعد، از لندن به پاریس
'''سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی'''


میرود. در همین اثنا، مهندس بازرگان از تهران به پاریس میرود. روحانی در خاطرات خود از سفر مهندس بازرگان
سال 1386 بود که با حکم محمود احمدی نژاد، دکتر سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی شد؛ این سمت بعد از استعفای دکتر علی لاریجانی به ایشان رسید.


روز یکشنبه « : به پاریس و دیدار با امام خمینی، چنین میگوید ۳۰ مهر ۱۳۵۷ ، آقای بازرگان برای دیدار امام به نوفل
'''سعید جلیلی در مذاکرات هسته‌ای 5+1'''


لوشاتو آمده بود. فکر میکنم آقای میناچی هم همراه وی بود. موقع غروب بود که به نوفل لوشاتو رسیده بودند و بعد
یکی دیگر از سوابق جلیلی حضور او به عنوان مسئول مذاکرات هسته‌ای 5+1 بود.


». از نماز مغرب و عشا در منزل مقابل )اندرونی( خدمت امام شرفیاب شدند ۳۹
'''سعید جلیلی در مجمع تشخیص مصلحت نظام'''


پیش از آن، بازرگان در مرداد ۵۷ طی نامهای که به نجف فرستاده بود، از امام خمینی خواسته بود که یک هیئت سه
ادامه مسیر فعالیت دکتر جلیلی در سال 1392 با عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام شکل گرفت.


یا چهار نفره را که امام به آنها اعتماد دارد، معرفی نماید. وی در تاریخ ۳۰ مهر ۵۷ نیز که به اتفاق دکتر ابراهیم یزدی
'''سعید جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری'''


در پاریس به دیدار امام رفته بودند، همین درخواست را مطرح میکند که امام خمینی پاسخی به آنها نمیدهد. ۴۰
جلیلی پیش از این در سال‌های 1392 و 1400 نامش را در میان کاندیداهای ریاست جمهوری به ثبت رساند که در دوره اول یعنی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 بعد از حسن روحانی و قالیباف در جایگاه سوم قرار گرفت و در سال 1400 دو روز پیش از تاریخ رأی‌گیری انتخابات ریاست جمهوری به نفع سید ابراهیم رئیسی انصراف داد.


باید توجه داشت که این همان نکته مهمی بوده که هم ساواک و هم سازمان سیا و هم سازمان جاسوسی انگلیس، به
'''سمت سعید جلیلی در دولت رئیسی'''


دنبال یافتن پاسخ آن بوده اند. پس از ماجرای مسموم کردن سید مصطفی خمینی  پسر ارشد امام  و به شهادت
پس از انتخاب شهید رئیسی به عنوان رئیس جمهور ایران و حالا شهادت ایشان سوالاتی در مورد سمت سعید جلیلی در دولت رئیسی وجود دارد که وی احتمالاً در مناظرات ریاست جمهوری به آنها اشاره خواهد کرد.


رساندن وی، رژیم شاه و حامیانش امیدوار بودند تا نهضت اسلامی امام خمینی ادامه پیدا نکند و با رحلت امام، خیال
بیوگراف سعید جلیلی و سوابقش '''«نمناک»'''


آنان آسوده شود. اما هنگامی که میبینند پس از شهادت فرزند امام، این نهضت اوج گرفت، در صدد بر میآیند تا با
<nowiki>https://namnak.com/saeed-jalili-biography.p93886</nowiki>


شناسایی جانشینان احتمالی امام خمینی و حذف فیزیکی آنان، انقلاب را ابتر کنند. لذا به نظر می رسد شناسائی سه
ـــــــــــــــــــ


یا چهار نفر شخصیت اصلی مورد اعتماد امام در داخل کشور، که از سوی بازرگان دنبال میشود، به همین منظور بوده
۸ تیر ۱۴۰۱


تا با از میان برداشتن آنها، بتوانند جلوی انقلاب را بگیرند و یا ضربه اساسی به آن وارد کنند. با توجه به ارتباطات ویژه
نماینده خامنه‌ای در شورای عالی امنیت نظام به هراس فزاینده رژیم از مجاهدین اعتراف کرد ـ ۸تیر۱۴۰۱


مهندس بازرگان با حکومت شاه )در این رابطه به مصاحبه های وی در شهریور ۵۷ با مسئولین ساواک مراجعه شود( ۴۱
به دنبال اظهارات ولی فقیه ارتجاع ورئیسی جلاد علیه مجاهدین، پاسدار سعید جلیلی، نماینده خامنه‌ای در شورای عالی امنیت نظام نیز هراس فزاینده رژیم از مجاهدین راآشکار کرد وبا اشاره به تاثیر آموزش‌های تبیین جهان آقای مسعود رجوی در سال ۱۳۵۸گفت: امروز هم دشمن در حال شبه ‌افکنی و ایجاد مسئله برای نظام هستند!


و برخی عناصر سیا و هم چنین ارتباطات سابقه دار دکتر یزدی با مأمورین سیا، میتوان حدس زد که مهندس بازرگان،
پاسدار سعید جلیلی- ۶تیر۱۴۰۱


احتمالاً این مأموریت را از طرف ساواک  و به صورت غیر مستقیم از طرف سازمان سیا  بر عهده داشته است. امام
اون زمان یادتان است  اطلاعیه هایی منتشر میشد یک عده بنام خلق یک عده بنام خدا و خلق منافقین یک همین ها نشانه های انحراف است  


خمینی نیز که گویا به این درخواست وی شک برده بود، از پاسخ دادن به آن اجتناب میکند. به این ترتیب، مهندس
من خاطرم هست این سرکرده گروهک منافقین اون زمان یک جلساتی را راه انداخته بود تحت عنوان تبیین جهان...  


بازرگان در مأموریت خود برای شناسایی افراد مورد اعتماد امام خمینی، شکست می خورد. اما حدود دو هفته بعد،
یکسری مطالبی را بیان میکرد بعد هم اینها را پخش میکردند بشکل جزوه تحت عنوان تبیین جهان...


صبح یکشنبه « : حسن روحانی در دیدار با امام خمینی، سؤال مشابهی را مطرح میکند. وی در این رابطه میگوید ۱۴
اگر امروز شما می بینید دشمن ، مخالفین انقلاب اسلامی با این امپراطوری رسانه ای که دارند با این فضای امکاناتی که نسبت به ۴۰ سال پیش بسیار بیشتر شده است از ماهواره فضای مجازی از چی چی چی مرتب درحال شبه افکنی تردید افکنی ایجاد یاس و مسائلی از این قبیل هستند این اقتضاء اش  چیست؟ یک حرکت مستمر و مجاهدانه و جهادی مثل شهید دیالمه شهید دیالمه را میتوان نمونه برجسته جهاد تبیین دانست...  


آبان ۱۳۵۷ ]برای چهارمین دفعه[ از پاریس به نوفل لوشاتو آمدیم. حدود ساعت نه صبح خدمت امام رسیدم. مقداری
از همان روزهای اول انقلاب اسلامی خطر انحراف منافقین را خطر انحراف گروهک های مختلف را بیان میکرد


پول به عنوان سهم امام بود که خدمت امام تقدیم کردم و سپس خدمت ایشان مسئله ای را مطرح کردم که گفتن آن
'''اعتراف پاسدار سعید جلیلی به هراس فزاینده رژیم از مجاهدین «سیمای آزادی»'''


برای من سخت و تلخ بود و به سختی خودم را راضی کردم که مطرح کنم. عرض کردم امروزه حرکت انقلاب و هدایت
<nowiki>https://iranntv.com/910610_%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%B3-%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87</nowiki>


مردم و امید ملت ایران به جنابعالی است. نقش جنابعالی برای دوست و دشمن روشن است. ولی اگر خدای ناکرده برای
ــــــــــــــــــــــــــــ


جنابعالی حادثه ای پیش بیاید، وضع انقلاب و نهضت اسلامی چه میشود؟ " اَفَاِن ماتَ اَو قُتِل " برای شما هم هست.
سعید جلیلی چهار میلیونی


اگر صلاح میدانید، به نحوی فردی را به عنوان جانشین خودتان معرفی کنید که اگر خدای ناکرده حادثه ای پیش


آمد، به انقلاب لطمه جبران ناپذیری وارد نشود. بعد اضافه کردم، مثلاً از جنابعالی سؤال کنیم راجع به احتیاطات شما
نیویورک تایمز از سعید جلیلی به عنوان یکی از نامزدهای بالقوه انتخابات پیش رو نام برده است.


در مسائل فقهی، به چه کسی مراجعه کنیم که پاسخ جنابعالی به این سؤال میتواند تا حدی راهگشای مسئله باشد.


امام فرمودند: نیازی نیست. بعد به من نگاه کردند و فرمودند: نگران این گونه مسائل نباشید. اگر حادثه ای رخ داد،
حسین شریعتمداری، مدیر‌مسئول منصوب علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در روزنامه کیهان نیز گفته است: «مردم قطعا به دنبال کسی که با رئیسی زاویه دارد نمی‌روند.»


». مردم خودشان میدانند که چه باید بکنند و چه کسی را باید انتخاب کنند ۴۲


امام خمینی همان طور که به سؤال مهندس بازرگان جواب ندادند، از پاسخ به سؤال جناب حسن روحانی نیز خودداری
شریعتمداری سابقه طولانی در پیش‌بینی دقیق نتایج انتخابات، از جمله در انتخابات سال ۸۸، پیش از برگزاری آن دارد.


کردند. حال این سؤال پیش میآید که چه کسی و یا کسانی، انجام این کار را از آقای روحانی خواسته بودند؟


پی نوشتها:
اشاره نیویورک تایمز به جلیلی و آدرس دادن شریعتمداری، فرضیه حضور جلیلی را تقویت می‌کند، به خصوص اینکه او در انتخابات سال ۱۴۰۰ به نفع رئیسی کناره‌گیری کرد و بسیاری از نزدیکانش همین حالا در دولت رئیسی حضور دارند.


۱ . حسن روحانی. " خاطرات حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی. جلد اول ". تهران: مرکز اسناد انقلاب


اسلامی، ۱۳۸۸ . ص ۲۵
محسن منصوری، معاون اجرایی دولت، از چهره‌های بسیار نزدیک به سعید جلیلی است و علی باقری کنی، معاون جلیلی در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، اکنون کفیل وزیر امور خارجه است.


۲ . همان. ص ۶۱ و ۶۲


۳ . همان. ص ۸۵
از طرفی جلیلی حمایت جبهه پایداری را هم دارد.


۴ . همان. ص ۹۱


۵ . همان. ص ۳۲۵
با این‌ حال به نظر نمی‌رسد او پایگاه رای چندانی داشته باشد. آخرین بار که سال ۱۳۹۲ وارد عرصه انتخابات شد فقط حدود چهار میلیون رای داشت.


۶ . همان. ص ۳۲۷


۷ . همان. ص ۳۲۷
مصطفی فقیهی، مالک وب‌سایت اصلاح‌طلب انتخاب، با انتشار پوستری منتسب به ستاد انتخاباتی جلیلی در انتخابات سال ۱۴۰۰، حضور او در انتخابات زودهنگام را آخرین برگ جریان پایداری ارزیابی کرده است.


۸ . همان. ص ۳۲۸


۹ . هفته نامه ۹ دی. ۲۲ مهر ۱۳۹۶ . ص ۶
این فعال اصلاح‌طلب پیش‌تر هم گفته بود افرادی از داخل دولت ابراهیم رئیسی در تلاش هستند از نامزدی جلیلی حمایت کنند.


۱۰ . علیرضا صلواتی. " سیاستمداران جوان ". تهران: اطلاعات، ۱۳۹۴ . ص ۲۳۶


۱۱ . خاطرات حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی. جلد اول. ص ۳۵۳
رایزنی‌های پشت پرده


۱۲ . همان. ص ۳۷۱


۱۳ . همان. ص ۳۷۳ – ۳۷۲
اگر آن‌طور که اصلاح‌طلبان روایت می‌کنند و شریعتمداری هم آدرس می‌دهد، قرار نباشد اصولگرایان با اصلاح‌طلبان رقابت کنند، در رقابتی درونی کار برای جلیلی سخت خواهد شد.


۱۴ . سایت انتخاب. ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۱ و نیز: سایت پایتخت ما. ۱۶ بهمن ۱۳۹۵


۱۵ . خاطرات حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی. جلد اول. ص ۳۷۹
با فاصله کمی از اعلام خبر مرگ رئیسی، وب‌سایت ایران‌وایر به نقل از منابع خود خبر داد سیاستمدارانی مثل محمدباقر قالیباف، علی لاریجانی و علی شمخانی در تماس‌هایی با بیت علی خامنه‌ای به تکاپو افتاده‌اند تا مانع حمایت بیت رهبری از نامزدی سعید جلیلی شوند.


۱۶ . همان. ص ۳۸۰


۱۷ . همان. ص ۳۷۸
هر چند با هموار کردن جاده ریاست جمهوری برای جلیلی از سوی شورای نگهبان، شاید به نظر برسد او در انتخاباتی مثل انتخابات مجلس شورای اسلامی پیروز خواهد شد اما انتخابات ریاست جمهوری با انتخابات مجلس متفاوت است و رقابت اصول‌گرایان پیش از این هم تلفات سنگینی داشته است؛ وقتی در اسفند ماه ۱۴۰۲، پس از اظهارات حمید رسایی علیه قالیباف، علیرضا خدابخشی، معاون سیاسی صدا و سیما و البته پسر خاله سعید جلیلی به طور ناگهانی از سوی رییس سازمان صدا و سیما از این معاونت عزل شد.


۱۸ . همان. ص ۳۹۱ – ۳۹۰
'''۴ خرداد'''


۱۹ . همان. ص ۳۸۸ – ۳۸۷
'''پیش‌بینی نیویورک تایمز و آدرس‌های شریعتمداری؛ رییس‌جمهوری بعدی کیست؟ «ایران اینترنشنال2»'''


۲۰ . همان. ص ۳۹۳
<nowiki>https://www.iranintl.com/202405244799</nowiki>


۲۱ . همان. ص ۳۹۵
ـــــــــــــــــــــ


۲۲ . همان. ص ۴۰۲
'''تاریخ به روز رسانی:''' 1400/2/26


۲۳ . همان. ص ۴۰۳ – ۴۰۲
سعید جلیلی از نزدیکان رهبری جمهوری اسلامی، حدود شش سال دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده و حدود سیزده سال است که عضو و نماینده رهبری در این شوراست. جلیلی چه در مقام عضو و چه دبیر این شورا مسئول تمام سرکوب، قتل غیرنظامیان و شکنجه های انجام شده در اعمالی است که به دستور یا با مدیریت و مسئولیت این شورا صورت پذیرفته است.  


۲۴ . همان. ص ۴۳۳
قطعی و فیلترینگ اینترنت در موارد بسیاری با تصویب این شورا بوده و همچنین حصر رهبران جنبش سبز نیز به تصویب این شورا روی داده است.  


۲۵ . همان. ص ۴۰۴
شورای عالی امنیت ملی به موجب اصل 176 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران " به‏ منظور تأمین‏ منافع ملی‏ و پاسداری‏ از انقلاب‏ اسلامی‏ و تمامیت‏ ارضی‏ و حاکمیت‏ ملی" تشکیل می شود. در این شورا دو نماینده به انتخاب رهبری نظام حضور دارند. سعید جلیلی حدفاصل مهر 1386 تا شهریور 1392، دبیر این شورا و از سال 1387 تا کنون نماینده رهبری در این شورا بوده و یکی از مسئولین تمامی تصمیم های شورای امنیت ملی، از مهر 1386 تا لحظه تنظیم این شرح را بر عهده دارد.


۲۶ . همان. ص ۴۲۲


۲۷ . همان. ص ۷۵۵
'''حق آزادی و شکنجه:'''


۲۸ . همان. ص ۴۲۳
سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود که تصمیم حصر غیرقانونی رهبران جنبش سبز، میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی در این شورا در سال 1389 اتخاذ و اجرایی شد. رئیس این شورا در آن زمان رئیس جمهور وقت، محمود احمدی نژاد بود. چهار سال بعد، سعید جلیلی در اظهار نظری گفت که دلیل حصر، تلاش موسوی و کروبی برای شکل دادن به "فتنه جدید" بوده و ربطی به حوادث پس از انتخابات سال 1388 ندارد. او گفته است که آنچه او فتنه می نامد از 22 خرداد 1388 آغاز و در 22 بهمن همان سال پایان یافته است. به گفته سعید جلیلی: " در این مدت كسی به افرادی كه از آنها به عنوان سران فتنه یاد می‌شود كاری نداشت و آنها در ۲۵ بهمن سال ۸۹ به حصر رفتند یعنی یک سال و ۸ ماه بعد از فتنه و دلیل آن هم این بود كه در حال شكل‌گیری فتنه جدیدی بودند."


۲۹ . همان. ص ۴۳۳
او همچنین اصل حصر را به دلیل آنچه او "کلید زدن فتنه ای جدید در نظام اسلامی" خوانده، میداند. او در این سخن به دعوت رهبران جنبش سبز در بهمن 1389 برای راهپیمایی مردم ایران در حمایت از بهار عربی اشاره می کند. جلیلی می گوید که موسوی و کروبی میخواستند الگوی بهار عربی را در ایران پیاده کرده و تاریخ دیگری را رقم بزنند.  


۳۰ . همان. ص ۴۳۴
این اتهامات اثبات نشده میتواند برای موسوی و کروبی و رهنورد هزینه سنگینی داشته باشد.  


۳۱ . همان. ص ۷۰۹ – ۷۰۸
گفتنی است میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی از بهمن 1389 تا لحظه تنظیم این گزارش به مدت بیش از ده سال در حصر غیرقانونی خانگی به سر می برند.  


۳۲ . همان. ص ۷۵۴
حصر تنها موجب محدودیت محصورین نشده است. در اردیبهشت 1393 دانشجویان معترض دانشگاه پلی تکنیک، امیرکبیر که به حصر رهبران جنبش سبز در جلسه ای با حضور سعید جلیلی معترض شده بودند مورد احضار، توبیخ و تعلیق قرار گرفتند.  


۳۳ . همان. ص ۲۸۷
حصر رهبران جنبش سبز


۳۴ . همان. ص ۷۴۸


۳۵ همان. ص . ۷۶۵
'''آزادی بیان – حق اعتراض – مرگ غیرنظامیان – شکنجه:'''


۳۶ . همان. ص ۷۷۳
سعید جلیلی در زمان حوادث پس از انتخابات سال 1388 که به جنبش سبز مشهور شد، دبیر شورای عالی امنیت ملی بود. او یکی از مسئولین تمام تصمیماتی است که در آن دوران به سرکوب اعتراضات مردمی، بسته شدن رسانه ها، کشته شدن غیرنظامیان در خیابان و شکنجه آنان توسط نیروهای امنیتی انجامیده است. او این اعتراضات را "ظلم به نظام" خوانده است.  


۳۷ . همان. ص ۴۳۴
در آن دوران به دستور شورای عالی امنیت ملی وظیفه کنترل پایتخت برای دو ماه از 25 خرداد 1388 تا 25 مرداد 1388 بر عهده قرارگاه ثارالله سپاه گذاشته شد. این به معنای بازگذاشتن کامل دست سپاه پاسداران برای سرکوب در کشور است.  


۳۸ . همان. ص ۴۳۸
در آن دوران به فرمان رهبری نظام "کمیته ویژه ای" در شورای عالی امنیت ملی تشکیل شده و مامور می شوند که به اعتراضات ورود کرده و نتیجه جلسات را به راس هرم سیاسی گزارش کنند. سعید جلیلی دبیر این شورا در این زمان بوده است.  


۳۹ . همان. ص ۴۶۷
سعید جلیلی در 11 آذر 1393 برخورد با آنچه او "فتنه 88" می نامد را نشانه اقتدار نظام و مردم سالاری حقیقی عنوان کرده و گفته است که پس از سرکوب آن جنبش دشمنان بر آشفتند و تحریم‌ های فلج ‌کننده علیه ایران به تصویب رساندند. به گفته او "فتنه ۸۸ را دشمنان در بستر پیروزی های چشمگیر جمهوری اسلامی به راه انداختند. پیروزی هایی چون: جنگ ۳۳ روزه، جنگ ۲۲ روزه، ارتقای غنی ‌سازی اورانیوم از ۳.۵ درصد به ۲۰ درصد، رقابت بالای انتخاباتی به عنوان شاخص دموکراسی، و پیروزی های اقتصادی و علمی."


۴۰ . غلامرضا نجاتی. " شصت سال خدمت و مقاومت. خاطرات مهندس مهدی بازرگان. جلد دوم ". تهران: مؤسسه خدمات
در شهریور ماه ۱۳۸۸ فهرستی شامل نام ۷۲ تن از کسانی که در خشونت‌های پس از انتخابات کشته شدند، به مجلس شورای اسلامی ارایه کرد. در آن دوره، هزاران نفر در جریان اعتراضات خیابانی و یا حتی در منازل خود بازداشت و سپس بازجویی و زندانی شدند. برخی از بازداشتی‌ها را پس از چند روز آزاد کردند اما صدها نفر از آن‎ها به زندان‌های طولانی‌مد‌ت و یا مجازات تعلیقی محکوم شدند.


فرهنگی رسا، ۱۳۷۷ . ص ۲۵۵
سعید جلیلی می گوید که در 22 بهمن 1388 توانستیم فتنه را جمع کنیم. او با توجه مسئولیتش از نظارت و حضور در جریان بازداشتهای سال 88، بالاخص عاشورای 88 که منجر به کشته شدن شماری از شهروندان از جمله شهرام فرج زاده، سید علی موسوی حبیبی، شبنم سهرابی، شاهرخ رحمانی، مهدی فرهادی راد، مصطفی کریم بیگی، محمدعلی راسخی نیا، جهانبخت پازوکی و امیرارشد تاجمیز شد می گوید و البته مدعی است که رهبری دستور آزادی متهمان را به دلیل عدم امکان تفکیک آنها صادر کرده است. این نزدیک بودن او به مسئله، مسئولیتش و توان تصمیم گیری او در جریانات اعتراضات سال 1388 را می رساند.  


۴۱ . وزارت اطلاعات." فرازهایی از تاریخ انقلاب به روایت اسناد ساواک و آمریکا ". تهران: روابط عمومی وزارت اطلاعات،
سعید جلیلی در مرداد 1388 از طرف رهبری نظام اعلام کرده است که رهبری دستور تعطیلی بازداشتگاه کهریزک را صادر کرده است. در این بازداشتگاه شماری از معترضان انتخابات سال 88 کشته شده و شمار بسیاری مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند. شورای عالی امنیت ملی که سعید جلیلی دبیر آن بوده به عنوان یکی از عالی ترین نهادهای امنیتی کشور مسئول آنچیزی است که بر سر بازداشت شدگان کهریزک و به طور کل معترضان حوادث پس از انتخابات سال 88 آمده است.  


۱۳۶۸ . ص ۱۱۶ ، ۱۱۸ و ۱۲۰
سعید جلیلی همچنین پس از اعتراضات سراسری دی ماه 1396، در حالی که او عضو شورای امنیت ملی و نماینده رهبری در این شورا بوده گفته است که از فتنه جنبش سبز عبور کرده و الان (در بهمن ماه 1396) درگیر فتنه زرد هستیم. به گفته او در آن زمان "پمپاژ ناامیدی" انجام می گرفته تا آنچه او پیشرفتهای انقلاب می نامد نادیده گرفته شود.


۴۲ . خاطرات حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی. جلد اول. ص ۴۷۲
این اظهارات در شرایطی مطرح شده که نهادی که او عضو و نماینده رهبری درآن است، یکی از مسئولین و محل تصمیم گیری برای سرکوب اعتراضات سراسری مردم است که به قتل غیرنظامیان و بازداشت و شکنجه بسیاری از آنان انجامید.  


بخش دوم: پس از پیروزی انقلاب اسلامی


۱ - ادعای داشتن مدرک دکترا در سال ۱۳۵۸
سرکوب اعتراضات مردمی 1396، 1398 و 1401 در زمان مسئولیت جلیلی در شورای عالی امنیت ملی به عنوان نماینده رهبر در این شورا صورت گرفته بود. در جریان این اعتراضات در سراسر کشور صدها نفر کشته و زخمی شده و هزاران تن دیگر بازداشت شدند. همچنین جلیلی در سخنانی ضمن دفاع از عملکرد نیروهای امنیتی و انتظامی در سرکوب معترضان در جریان اعتراضات سراسری 1401 در خصوص اعدام تعدادی از معترضان ادعا کرد: "حمایت از افرادی که وحشیانه ترین عمل را انجام داده اند، افتخار ندارد. کسی که دو نفر در مشهد را به قتل رساند افتخار ندارد. گفتید تفنگ دست شماست. سال گذشته در تهران ۱۰ نفر شهید امنیت شدند. وقتی کسانی که تفنگ ندارند این همه جنایت می کنند، اگر تفنگ در دست داشته باشند، چه می کنند؟" (دنیای اقتصاد- راهکار سعید جلیلی برای حل مشکلات کشور/ با توییت زدن مشکلی حل نمی شود!)


یکی از نکات جالب در سوابق جناب آقای روحانی، آن است که ایشان از عنوان "دکتر حسن روحانی"، در پنج دوره


نمایندگی مجلس شورای اسلامی استفاده کرده است. یعنی از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۷۴ در حالی خود را با عنوان "
'''آزادی بیان – اینترنت:'''


دکتر " کاندیدای مجلس میکند، که مدرک تحصیلی وی " لیسانس " بوده و تا سال ۱۳۷۸ نیز همچنان از عنوان
سعید جلیلی به عنوان عضو و در دورانی دبیر شورای عالی امنیت ملی، یکی از مسئولین محدود سازی اینترنت، فیلترینگ و قطعی اینترنت در مقاطع حساس است. آذر 1398 و پس از اعتراضات سراسری آبان 1398 که به کشته شده صدها نفر و به زندان افتادن و شکنجه و آزار هزاران ایرانی انجامید، شورای عالی امنیت ملی دستور دهنده قطعی سراسری اینترنت در آبان 1398 بود که موجب شد تا صدای معترضان داخل به بیرون از ایران نرسد. همچنین در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ مردم بسیاری از شهرهای ایران قطعی اینترنت و اختلال در آن را در سطح گسترده تجربه کردند و واتساپ و شبکه اجتماعی اینستاگرام نیز به عنوان دو راه تماس عمده ایرانیان به دستور شورای عالی امنیت کشور در جریان این اعتراضات فیلتر شد.


جعلی "دکتر" استفاده میکرده است! روزنامه جمهوری اسلامی در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۳۵۸ و در مقدمه مصاحبهای با
پیشتر در دی 1396 هم فیلتر کردن تلگرام طی اعتراضات سال 1396 به دستور شورای عالی امنیت ملی انجام گرفته بود.


حسن روحانی در سال « : حسن روحانی مدعی شد ۵۸ از دانشگاه لندن .» در رشته جامعهشناسی حقوقی دکترا گرفت
سعید جلیلی در این دوران عضو و نماینده رهبری در این نهاد بوده است.  


بعد از این گفتگو، نام وی در لیست انتخاباتی ۱۹ ، ۲۱ و ۲۲ اسفند ۱۳۵۸ حزب جمهوری اسلامی، برای انتخابات
سالها پیش از آن در دوران دبیری سعید جلیلی دبیر شورای امنیت ملی بود، در جریان اعتراضات سال 1388، کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه / کمیته فیلترینگ که مسئول تصمیم گیری در خصوص برخورد و فیلتر کردن فیس بوک و توئیتر در آن دوران در ایران و قطعی اینترنت بود، به دستور شورای امنیت ملی تشکیل و این محدودیت ها اعمال شده بود.


تغییر ») دکتر حسن فریدون )روحانی « به ») حسن فریدون )روحانی « مجلس اول، برخلاف یکم تا هجدهم اسفند، از
وابستگی:


یافت. بعلاوه براساس مدارک ثبتشده در معرفی نمایندگان مجلس اول، مندرج در سایت رسمی مجلس شورای


اسلامی، روحانی دارای مدرک دکترای حقوق معرفی شده بود. ۱ همچنین در کتابی که در سال ۱۳۹۰ توسط مجلس
منصوب رهبر جمهوری اسلامی


شورای اسلامی تحت عنوان " معرفی نمایندگان ۸ دوره مجلس شورای اسلامی " منتشر شده است، تحصیلات
موقعیت فعلی:


دانشگاهی حسن روحانی در مجلس دوم، دکترای حقوق قضایی عنوان شده، اما در مجلس سوم، تحصیلات وی فوق


لیسانس حقوق ذکر شده است! البته همه این عناوین جعلی بوده اند زیرا که حتی در مجلس سوم در سال ۱۳۶۷ ،
مجمع تشخیص مصلحت نظام


ایشان هنوز حتی دانشجوی فوق لیسانس نیز نبودند! جالب است که تصویر روزنامه رسمی مربوط به اعتبار نامه وی در
شهر اشتغال:


مجلس سوم نشان میدهد که در جلسه علنی چهارم مجلس سوم، از عنوان دکتر برای وی استفاده شده است! در


مجلس چهارم نیز تحصیلات وی دکترای حقوق قضایی و در مجلس پنجم، دکترای حقوق ذکر شده است. ۲
تهران


جالب است که در سایت رسمی حسن روحانی، مدرک وی دکترای حقوق اساسی عنوان شده است نه حقوق قضایی! ۳
سابقه کاری:


یعنی وی در یک جا دارای مدرک دکترای جامعه شناسی حقوقی معرفی میشود، در جای دیگر دارای دکترای حقوق،


در جای دیگر دارای دکترای حقوق قضایی، و در جای دیگر دارای دکترای حقوق اساسی! به راستی این همه تناقض
۱۳۷۰: رئیس اداره بازرسی وزارت خارجه


گویی نشانه چیست؟!
۱۳۷۶: معاون اداره اول آمریکا در وزارت خارجه


هاشمی رفسنجانی نیز در یادداشت های روزانه خود، از ابتدای پیروزی انقلاب تا سال ۱۳۷۸ ، همه جا از وی با عنوان
۱۳۷۹: مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری


دکتر روحانی یاد کرده است.
1380 برای مدتی: تحلیلگر امور جاری در دفتر رهبری جمهوری اسلامی


فاصله سال ۱۳۵۸ که ایشان خود را دکتر معرفی میکند، تا سال ۱۳۷۸ که مدرک دکترای خود را از انگلستان دریافت
۱۳۸۴: معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران


میکند، به معنای آن است که ایشان به مدت بیست سال "جعل عنوان" کرده که یک جرم محسوب میشود و قابل
28 مهر 1386 تا 19 شهریور 1392: دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس گروه مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران با کشورهای غربی


تعقیب قضایی است. همچنین از آنجا که ایشان از ناحیه این جعل عنوان دکتری، برای خود منافعی را کسب کرده
۱۳۸۷ تا کنون: نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی


است، لذا عنوان " کلاهبرداری" نیز بر این عمل ایشان صدق میکند که این نیز یک جرم محسوب میشود و قابل
21 شهریور ۱۳۹۲ تا کنون: عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام


تعقیب قضایی میباشد.
25 خرداد ۱۳۹۳ تا کنون: عضو شورای راهبردی روابط خارجی


به عنوان نمونه، حسن روحانی در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۳۶۵ ، در نامهای که درخواست تشویق پرسنل یگان های پدافند
درجه:


هوایی را میکند، در زیر نامه چنین نوشته: مسئول ستاد کل پدافند کشور  دکتر حسن روحانی ۴


یعنی در سال ۶۵ که روحانی دارای مدرک تحصیلی لیسانس بوده، خود را دکتر معرفی میکرده و با این عنوان جعلی،
دکتری


در یک پست مهم قرار گرفته و از مزایای عنوان دکتر در آن زمان استفاده میکرده که این یک مصداق بارز و آشکار
موسسه تحصیلی:


جعل عنوان میباشد. یعنی دستگاه قضایی میتواند حسن روحانی را به اتهام "جعل عنوان و کلاهبرداری"، مورد تعقیب


قضایی قرار داده و وی را محاکمه کند.
دانشگاه امام صادق


پی نوشتها:
رشته:


۱ . سایت اطلاعات روز. ۲۴ آبان ۱۳۹۴


۲ . هفته نامه ۹ دی. ۲۲ مهر ۱۳۹۶ . ص ۶
معارف اسلامی علوم سیاسی


۳ . سایت روحانی. بخش زندگینامه
سعید جلیلی '''«دادگستر»'''


۴ . صحیفه امام. جلد ۲۰ . ص ۳۵
<nowiki>https://spreadingjustice.org/fa/individual-violator/sj61737/</nowiki>


۲ - تحصیل در انگلستان
ــــــــــــــ


پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حسن فریدون در سال ۶۰ تصمیم میگیرد تا نام خانوادگی خود را به صورت رسمی
یکی از گزینه‌های مطرح جانشینی «ابراهیم رئیسی»، تئوریسین رفتارها و عملکردهای دولت سیزدهم است.


پس از انقلاب، زمانی که به عنوان نماینده مردم سمنان وارد مجلس شورای اسلامی دوره « : تغییر دهد. وی میگوید
به‌تازگی «مصطفی فقیهی»، مدیرمسوول سایت «انتخاب» نوشت: جلیلی اساسا نیازی نداشت که در دولت رئیسی مسوولیت گیرد؛ چون او تئوریسین بسیاری از رفتارهای دولت بود.»


اول شدم، مناسب دیدم نام خانوادگی خودم را در شناسنامه هم تغییر دهم و لذا در سال ۱۳۶۰ تقاضای تغییر فامیل
کسی که از سال ۱۳۸۶ با جذب انواع تحریم‌ها، کمر اقتصاد کشور را شکست و از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ نیز، با پرتاب انواع سنگ‌های ریز و درشت در راه مذاکرات برجام، پسابرجام و بعدتر در مسیر احیای آن، تلاشی مضاعف برای بدتر شدن وضعیت اقتصادی کشور  داشت.


». کردم و نام خانوادگی روحانی به طور رسمی در شناسنامه من ثبت شد ۱
سعید جلیلی را می‌توان ادامه دهنده تئوری‌های مخرب و ویران‌‌کننده اقتصادی «مصباح یزدی» دانست. او رییس‌جمهور ایده‌آل از نظر مصباح یزدی بود، البته جلیلی هم مصباح را کوهی استوار در دفاع از نظام اسلامی می‌دانست.


اما حسن روحانی از سال ۱۳۶۹ که مشغول تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در انگلستان میشود، تا سال ۱۳۷۸
انتساب لقب تئوریسین دولت سیزدهم به سعید جلیلی، دقیقا همان چیزی است که ثابت می‌کند در صورت دستیابی او به مقام ریاست‌جمهوری، سیاست‌های دولت سیزدهم پرسرعت‌تر و عمیق‌تر از گذشته اجرا خواهد شد.


که مدرک دکترای خود را از انگلستان دریافت میکند، با نام حسن فریدون تحصیل کرده است! لذا در حالی که وی
رییس دولت در سایه و امپراطور عملکرد وزرای رئیسی


مدعی است سال ۱۳۶۰ رسماً نام خانوادگی خود را از فریدون به روحانی تغییر داده، چگونه ۱۸ سال بعد، یعنی در
سعید جلیلی دولت در سایه خود را بعد از پیروزی دوم «حسن روحانی» در انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۱۳۹۶ را‌ه‌اندازی کرد.


سال ۱۳۷۸ ، مدرک دکترای خود را با نام حسن فریدون دریافت میکند؟! آیا این موضوع نشان دهنده آن نیست که
دولت سایه در نظام‌های پارلمانی مثل انگلیس، به حزبی اطلاق می‌شود که در انتخابات پارلمانی شکست می‌خورد و بلافاصله دولت سایه را تشکیل می‌‌دهد. دولتی که دارای رییس بوده و به اندازه وزارتخانه‌های آن کشور، وزیر دارد.


ایشان علاوه بر داشتن پاسپورتی با نام حسن روحانی، احتمالاً دارای پاسپورتی با نام حسن فریدون نیز بوده است؟
دولت سایه، دولت موجود را نقد کرده و همواره آمادگی خود را برای کسب قدرت حفظ می‌کند. برنامه‌های خود را دارد تا اگر دولت مستقر مجبور به استعفا شود و قرار بر برگزاری انتخابات زودهنگام باشد، آن‌ها زمان را از دست ندهند و بلافاصله با برنامه و نفرات خود* وارد انتخابات پارلمانی شوند.


اما چرا حسن روحانی برای ادامه تحصیل به انگلستان میرود و در دانشگاه های داخل کشور تحصیل نمیکند؟ پاسخ
البته لازم به ذکر است که فعالیت‌های دولت سایه، مخفی و زیرزمینی نبوده و همواره به‌صورت شفاف در معرض افکار عمومی قرار دارد.


آن کاملاً مشخص است. برای اینکه اگر در یکی از دانشگاه های داخل کشور ثبت نام میکرد، فوراً دست وی رو میشد
جلیلی چه قبل از تشکیل دولت سایه و چه بعد از آن در سال ۱۳۹۶ از اصلی‌ترین منتقدین حسن روحانی بود، اما با روی کار آمدن دولت سیزدهم، گاه وزرای رئیسی در جلسات کارگروهی دولت سایه به ریاست سعید جلیلی شرکت کرده و از او خط مشی می گرفتند.


و معلوم میشد که وی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی هم به مردم و هم به مسئولین نظام جمهوری اسلامی دروغ
در سایه دولت سیزدهم یا حامی، برنامه ریز و یا طراح


گفته و به طور جعلی خود را دکتر معرفی کرده است. لذا وی تصمیم میگیرد تا به صورت غیر علنی در انگلستان
وقتی جلیلی با جمله «با رای به ابراهیم رئیسی اورا در قبول مسوولیت یاری کنیم» از انتخابات ۱۴۰۰ کنار کشید، کمتر کسی تصور می کرد که او قرار است در دولت رئیسی تا چه اندازه برنامه‌ریز و طراح پشت صحنه باشد.


تحصیل کند تا کسی متوجه این مسئله نشود.
بررسی وزارتخانه‌های دولت رئیسی نشان می‌دهد که نیروهای انسانی جلیلی چگونه در سطوح مختلف بدنه دولت گسترده شده‌اند.


نکته جالب دیگر آن که گرچه زمان تحصیل حسن روحانی در مقطع کارشناسی ارشد ظاهراً از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۵ و
از چهره‌های امام صادقی همفکر و پیرو جلیلی در سیاست، تا اقوام او را، می‌توان در چینش دولت سیزدهم دید.


مقطع دکترا از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۸ در دانشگاه کالدونین گلاسکوی انگلیس بوده، اما در هیچ یک از مصاحبه ها و
رسانه‌های داخلی، افراد نزدیک به جلیلی را که در سمت‌ها و بخش‌های مختلف دولت به کار گرفته می‌شدند، «جلیلیون» می‌نامند.


بیوگرافی های حسن روحانی، اشاره ای به زمان تحصیل وی در انگلستان نشده است!
شکار اجرای طرح‌های جلیلی در دولت رئیسی به جایی رسید که روزنامه «اعتماد» در بهمن۱۴۰۱ در مقاله‌ای با عنوان امپراطوری سعید جلیلی در دولت رئیسی نوشت: «به‌جز چهره‌‌های نزدیک به سعید جلیلی که در سطوح مدیرکل در وزارتخانه‌‌های اقتصادی دولت رئیسی، حضور پررنگ دارند، راهبردهای اقتصادی سعید جلیلی به‌وفور در برنامه‌‌های اقتصادی دولت، به‌خصوص دستور کارهای سید احسان خاندوزی دیده می‌شود.


علیرغم پنهان کاری جناب حسن روحانی، رویزین ادی، مسئول مطبوعاتی اداره روابط خارجی و بینالمللی دانشگاه
اقتصاد اسلامی یا اسلامی کردن اقتصاد


کالدونین گلاسگو، اظهار داشت که آقای حسن روحانی در تاریخ ۱۳ نوامبر سال ۱۹۹۶ ( ۲۲ آبان ۱۳۷۵ ( در دوره فوق
به گزارش رسانه‌‌های داخلی،  سعید جلیلی در وعده‌های انتخاباتی ۱۴۰۰، نزدیکترین ادبیات به ابراهیم رئیسی را داشت و آن‌گونه که از بیانیه او برمی‌آید، برنامه‌های اقتصادی جلیلی هم به اندازه رئیسی، سطحی، بی برنامه و شعاری بود.


لیسانس و در ششم جولای ۱۹۹۹ ( ۱۵ تیر ۱۳۷۸ ( در دوره دکترا از دانشگاه کلدونین گلاسگو فارغالتحصیل شده
سعید جلیلی در تبلیغات انتخاباتی خود با برجسته کردن مشکلات اقتصادی دولت پیشین از آن‌ها انتقاد می‌کرد، ولی راه‌حل دقیقی برای حل آن‌ها ارائه نمی‌داد، اما نکته‌ای که برنامه‌های اقتصادی جلیلی را از دیگران متمایز می‌کند، بحث اقتصاد اسلامی است. برنامه‌ای که بر فرضیه منابع نامحدود نعمت‌های الهی استوار است. فرضی اولیه و اساسی در آیات قرآنی که دقیقا در نقطه مقابل اصل اولیه و اساسی علم اقتصاد، یعنی محدودیت منابع ایستاده است.


است. ۲
اقتدای سعید جلیلی به مصباح یزدی، و تئوری‌های اقتصادی او، در سخنان و اظهار نظرهای او کاملا مشهود است. روحانی تندرو شیعه و پدر معنوی جبهه پایداری که آثار اجرای دیدگاه‌های افراطی او در مخالفت با علوم دانشگاهی و دستاوردهای مدرن اقتصادی، هنوز هم بر پیکر اقتصاد بیمار ایران باقی مانده است.


چرا حسن روحانی همواره سعی داشته تاریخ تحصیل خود در انگلیس را از مردم مخفی کند؟ پاسخ آن معلوم است؛
مصباح یزدی یکی از مهم‌ترین تئوریسین‌های اقتصاد اسلامی بود. او درگیری‌های اقتصادی را «جنگ نرم» نامیده و با اشاره به رویداد موسوم به «شعب ابیطالب» در تاریخ اسلام، نزول بلا و پدید آمدن دشواری‌های اقتصادی برای مردم را، عامل بازگشت به سوی خدا دانسته و گفته بود: «این بلاها کمک می کند مردم گریه و زاری کنند و به طرف خدا بروند.»


زیرا که اگر تاریخ تحصیل وی برای مردم مشخص میشد، از او می پرسیدند مگر شما مدرک دکترا نداشتید؟ پس برای
از دیگر نکات مورد تاکید جلیلی، استقلال اقتصادی است، آن هم در دنیایی که همه‌چیز بر پایه سودآوری بیشتر و ارتباطات بوده و عبارت «استقلال اقتصادی» در عمل، معنای «انزوای اقتصادی» پیدا می کند.


چه میخواستید دوباره برای کارشناسی ارشد تحصیل کنید؟! و به این ترتیب مسئله جعل عنوان دکترا توسط ایشان،
وعده‌های اقتصادی سعید جلیلی


لو میرفت.
در برنامه و طرحی که جلیلی برای کاندیداتوری خود در انتخابات سال ۱۴۰۰ ارائه کرده، ۳۶ وعده اقتصادی به چشم می‌خورد. موضوعاتی که در اغلب آن‌ها، شباهت بسیاری با وعده‌ها و طرح‌های اجرا شده و اغلب ناتمام و ناموفق دولت سیزدهم، دیده می‌شود. نتیجه برخی از وعده‌های جلیلی در دولت ابراهیم رئیسی مشاهده شد.


موضوع مهم دیگر اینکه حسن روحانی از سال ۱۳۶۹ تا سال ۱۳۷۸ و در حالیکه پستهای بسیار مهمی را در جمهوری
حل مشکل تورم با اقتصاد مقاومتی


اسلامی در اختیار داشته، چگونه در انگلستان و در دانشگاه گلاسکو حاضر شده و موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد
عمده طرح‌های اقتصادی جلیلی، از آستین «احسان خاندوزی»، وزیر اقتصاد دولت سیزدهم بیرون آمد. حل مشکل تورم با اقتصاد مقاومتی، از اصلی‌ترین برنامه‌های اقتصادی جلیلی در تبلیغات انتخاباتی بود.


و دکترا شده است؟ مسئولیتهای حسن روحانی در بازه زمانی سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۸ عبارت بودند از:
او اقتصاد مقاومتی را راهبردی صحیح و پاسخی دقیق به همه توطئه‌هایی می‌دانست که علیه کشور وجود دارد، چراکه پیرو مکتبی است که نزول بلا و دشواری‌های اقتصادی را، عامل بازگشت مردم به خدا می‌داند.


۱ . نماینده و نائب رئیس اول مجلس شورای اسلامی در دورههای سوم، چهارم و پنجم مجلس از سالهای ۱۳۶۷
علم اقتصاد برای سعید جلیلی، دستاورد غربی‌هایی است که درکی از اقتصاد صلواتی و مقاومتی ندارند. از دیدگاه جلیلی، پیشرفت اقتصادی، محصول عنایت و اراده خداوند است. اصولی پایدار بر تعاریف قرآنی که مستقیما با اصول اقتصاد امروزی در تضاد است.


تا ۱۳۷۹ .
ساخت حداقل یک میلیون مسکن در سال و اعطای تسهیلات و اختصاص زمین برای ساخت


۲ . رئیس کمیسیون سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۹ .
وعده سعید جلیلی درباره ساخت یک میلیون مسکن در سال، دقیقا منطبق با وعده ساخت چهار میلیون مسکن رئیسی در طول چهار سال است، اما رویکرد جلیلی در مواجهه با این طرح، دقیقا مشابه رفتارو گفتار معاون اول رئیسی در مواجهه با تحقق این وعده بود.


۳ . دبیر شورای عالی امنیت ملی از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴ .
سعید جلیلی در دیدار با دانشجویان دانشگاه گیلان و پس از گذشت بیش از یک سال از وعده ساخت مسکن، در دی‌۱۴۰۱ تاکید کرد که وعده سیاست‌گذاری دولت برای حل مشکل مسکن، لزوما به این معنی نیست که خود دولت باید مسکن بسازد.


۴ . مشاور امنیتی رئیس جمهور از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴ .
این دقیقا همان دست‌‌فرمان «محمد مخبر»، معاون دولت سیزدهم بود. او بعد از اوج‌گیری مطالبات درباره ساخت چهار میلیون مسکن که شعار محوری رئیسی در زمان انتخابات بود، گفت که «قرار نیست دولت، مسکن بسازد.»


۵ . عضو و رئیس کمیسیون سیاسی و امنیتی مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۲ . ۳
طرح اعطای تسهیلات و اختصاص زمین جلیلی در دولت رئیسی، با نام «نهضت ملی مسکن اجرا» شد که نتیجه آن شد مشارکت صفر درصدی هجده بانک در این طرح.


یعنی در طول دوران تحصیل، وی علاوه بر حضور بسیار پررنگ در مجلس شورای اسلامی بعنوان نائب رئیس مجلس
ناتوانی متقاضیان از پرداخت مبالغ آورده اولیه و اعتراضات بابت خط خوردن از لیست متقاضیان و در نهایت اقساط نجومی چند برابر حداقل دستمزد برای جامعه کم‌درآمد مورد هدف، از دستاوردهای دولت از اجرای  طرحی است که نهضت ملی نام گرفت.


و رئیس کمیسیون سیاست خارجی، در عین حال مشاور امنیتی رئیس جمهور، نماینده رهبری در شورای عالی امنیت
رد پای جلیلی در وزارت اقتصاد و دیکته سیاست های خود به وزیر دولت سیزدهم


ملی و دبیر این شورا و نیز عضو و رئیس کمیسیون سیاسی و امنیتی مجمع تشخیص مصلحت نظام هم بوده و در عین
سعید جلیلی در ۳شهریور۱۴۰۱، در دیدار کارگروه اقتصادی دولت سایه با احسان خاندوزی، به اهمیت مولد‌سازی دارایی‌های دولت تاکید کرده است.


حال، هم زمان در دانشگاه کالدونین گلاسکوی انگلستان هم مشغول به تحصیل بوده است!!
جلیلی در این دیدار به وزیر اقتصاد دولت رئیسی گفته است که در بحث مولدسازی دارایی‌ها، می‌توان به‌جای واگذاری دارایی‌های دولت، از آن‌ها به‌عنوان ابزاری برای تامین مالی پروژه‌های عمرانی استفاده کرد. علاوه‌بر تعداد قابل توجه مدیران کل در وزارتخانه راه و اقتصاد که نیروهای منتسب به سعید جلیلی هستند، جلیلی حتی می‌تواند وزرای دولت را به کارگروه دولت سایه دعوت کند و گزارش تصویری آن را منتشر کند.


یعنی تحصیل جناب حسن روحانی در خارج از کشور و با چنان مسئولیت هایی، کاملاً خلاف قانون و خلاف ضوابط
گزارش مبسوط این دیدارها در سایت «حیات طیبه»، متعلق به سعید جلیلی منتشر شده است.


حفاظتی و خلاف ضوابط امنیت ملی بوده است.
وزارت بهداشت؛ عرصه حکمرانی سیاست‌های سعید جلیلی


نکته دیگر اینکه در این مدت که ایشان علاوه بر مسئولیتهای بسیار مهم و سنگین در ایران، در انگلستان هم تحصیل
از مخالفان جدی و البته برجسته  طرح تحول سلامت، می‌توان از «بهرام عین‌اللهی»، وزیر بهداشت دولت سیزدهم و سعید جلیلی و البته محمد مخبر نام برد.


میکردند، آیا در کلاسهای درس حضور مییافتند؟ آیا در حالیکه کارمندان عادی دولت برای ادامه تحصیل، به بهانه
اصرار چهره‌های وزارت بهداشت و معاون اول دولت رئیسی به اینکه واکسن بسازیم و وارد نکنیم، در گفته‌های جلیلی به‌روشنی قابل مشاهده است.


عدم اخلال در انجام وظیفه، منع قانونی میشوند، حسن روحانی با داشتن بیش از پنج عنوان بسیار مهم حکومتی،
اینکه بتوانیم در تولید و صادرات واکسن کرونا در جهان پیشتاز باشیم، از گفته‌های جلیلی و البته محمد مخبر در سال ۱۴۰۰ است.  سعید جلیلی پیش‌تر هم در سال ۱۳۹۹ در توییتی نوشت: «اگر واکسنی را از چند کشور ‎اروپا به قیمت ۴ تا ۵ دلار وارد می‌کردیم، بعضا بازی در می‌آوردند و فناوری آن را هم به ما نمی‌دادند. اما ‎کوبا در تولید این واکسن پیشرو بود و آن را کمتر از نیم دلار با همان کیفیت و انتقال فناوری به ما فروخت. الان هم ظرفیت صادرات واکسن به همسایگان ما وجود دارد.»


چگونه از وقت خود برای ادامه تحصیل استفاده کرده است؟! اگر واقعاً ایشان وظایفی را که بر عهده داشته، به خوبی
شفافیت اقتصادی و ایجاد بانک‌های اطلاعاتی برای شفافیت مالی


انجام میداده، قاعدتاً دیگر هیچ فرصت خالی نیز نداشته است، چه رسد به اینکه بخواهد هم زمان در خارج از کشور
برای اولین بار، جلیلی در تبلیغات انتخاباتی سال ۱۳۹۲، از ابر بدهکاران بانکی نام برد. او از ۷۰ هزار میلیاردی گفت که در دست تنها شش ابر بدهکار بانکی است.


نیز مشغول تحصیل شود!
به گفته جلیلی، فقدان شفافیت مالی و ساختار نظارتی در اقتصاد کشور باعث شده تا عده‎ای با سواستفاده از منابع ارزی با احتکار و بورس‌بازی به، کسب منافع هنگفت بپردازند که در مقابل، مردم هزینه آن را متحمل می‎شوند.


و نکته مهم دیگر اینکه ترددهای حسن روحانی به انگلستان، با چه توجیهی صورت میپذیرفته است؟ پاسخ این سؤال
مواردی که از شعارهای اصلی دولت سیزدهم شناخته می‌شد؛ موضوعی که از نگاه دولت سیزدهم، دستاورد و نشانه شفاف‌سازی بود، اما نتیجه اجرای آن تنها در حد انتشار ناقص با حذف برخی ستون‌ها در فهرست وام‌های پرداختی باقی ماند و خبری در خصوص وصول، عدم وصول و یا حداقل برخورد با ابربدهکاران برای افکار عمومی منتشر نشد.


از دو حالت خارج نیست: ۱ – این ترددها به صورت غیررسمی و پنهانی صورت میگرفته تا کسی از مسئولین جمهوری
مبارزه با فساد اقتصادی با استفاده از مالیات


اسلامی، از هدف وی از این سفرها مطلع نگردد. زیرا که وی خود را دکتر معرفی کرده بود و لذا عنوان کردن اینکه
تسنیم در خرداد ۱۳۹۲ نوشت: «جلیلی یکی از دلایل شکل‌گیری فساد را، فرارهای مالیاتی بزرگی می‌دانست که علت آن، عدم وجود بانک اطلاعاتی است و به همین دلیل جلیلی با تیم خودش به‌دنبال این بود که یک سامانه اقتصادی را طرح‌ریزی کند که در مراحل آخر خود قرار دارد و سامانه پورتال ارزی را نیز در دست تدوین قرار دادند که قرار است به بازار و نقل و انتقالات ارز سروسامان بدهند.»


برای گرفتن یک مدرک کارشناسی ارشد و دکترای دیگر  آن هم با داشتن مسئولیت های متعدد و مهم  به انگلستان
جلیلی معتقد است که بسیاری از کارگران و کارمندان با اندک حقوق خود مجبور هستند، مالیات بپردازند، در‌حالی‌که برخی با درآمد بالا و ثروت فراوان، اصلا مالیت نمی‌پردازند و دولت باید در این زمینه توجه کند.


میرود، توجیهی نداشته است. در چنین حالتی، این مسئله کاملاً مغایر با ضوابط حفاظتی و امنیت ملی بوده، زیرا
موضوعی که ابراهیم رئیسی و کابینه‌اش در لوایح بودجه سال‌های ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ آن را مورد توجه قرار داده و افزایش بی‌سابقه ۷۰ درصدی و ۵۰ درصدی درآمدهای دولت از محل مالیات‌ها را، به مردم تحمیل کردند.


سازمان اطلاعاتی انگلیس که از وضعیت مدرک تحصیلی حسن روحانی به خوبی اطلاع داشته، میتوانسته از این فرصت
مالیات‌هایی که اعتراض کسبه از طلافروشان تا لوازم آرایشی و….، به نرخ‌های آن‌ها همچنان ادامه دارد.


استفاده کرده و با تهدید به افشاگری، وی را جلب همکاری نمایند. سوابق انگلیسی ها نیز نشان میدهد که تا کنون
مخالفت با پذیرش قوانین FATF و پیوستن به بانک‌های جهانی


بسیاری از افراد را با همین شیوه خریده اند. ۲ – این ترددها با اطلاع رؤسای مجلس و رؤسای جمهور وقت از سال
سعید جلیلی در کنار «پرویز داودی» در مجمع تشخیص مصلحت نظام، از اصلی‌ترین و جدی‌ترین مخالفان پیوستن ایران به اف‌ای‌تی‌اف بودند، تا جایی که منتقدین، آن‌ها را «احمدی‌نژادی‌های» علیه اف‌ای‌تی‌اف خوانده و می‌گفتند: «حتی در صورت سکوت این دو نفر، پیوستن ایران به اف‌ای‌تی‌اف رای می‌آورد.»


۶۹ تا ۷۸ ، یعنی اکبر هاشمی رفسنجانی، علی اکبر ناطق نوری و سید محمد خاتمی، صورت گرفته است. یعنی که این
به باور مخالفین، افرادی مانند آن‌ها بدون ارائه دلیل یا سندی معتبر، پیوستن ایران به اف‌ای تی‌اف را یک اشتباه امنیتی برای ایران توصیف کرده و حتی اف‌ای‌تی‌اف را بهانه‌ای برای اعمال جاسوسی غرب در داخل کشور می‌دانستند.


افراد نیز از عنوان جعلی دکترای وی خبر داشتهاند، اما در برابر این جعل عنوان سکوت کرده و در واقع در این جرم، با
سعید جلیلی بارها در جمع طرفداران خود گفته که چنانچه برای ریاست‌جمهوری انتخاب شود، همچنان از اصول جمهوری اسلامی، از‌جمله ولایت فقیه و اقتصاد الهی پیروی خواهد کرد. اگر مردم ایمان و تقوا داشته باشند، رشد اقتصادی و برکات الهی بر سر آنان گشوده خواهد شد. او گفت: «اگر اندیشه دینی را محقق کنیم، همان‌طور که قرآن گفته است، مایه حیات می‌شود. انقلاب ما نیز پاسخی به این ندای قرآن بود و این تنها یک ایمان و باور نیست، بلکه بعد از ۳۴ سال، یک تجربه است.»


وی شریک بوده اند. اما از آنجا که هاشمی رفسنجانی در یادداشت های روزانه خود از سال ۶۹ به بعد، هیچ اشاره ای
'''۹ خرداد'''


به ترددهای آقای روحانی به انگلستان برای ادامه تحصیل نمیکند، به احتمال زیاد این ترددها به صورت غیر رسمی و
'''اقتصاد صلواتی؛ وقتی طرح‌های سعید جلیلی از آستین دولت رئیسی بیرون آمد «ایران وایر»'''


به دور از چشم مسئولین صورت میگرفته است.
<nowiki>https://iranwire.com/fa/features/129998-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D8%B5%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D9%88%D9%82%D8%AA%DB%8C-%D8%B7%D8%B1%D8%AD%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%A8%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%86-%D8%A2%D9%85%D8%AF/</nowiki>


نکته مهم دیگر اینکه بر اساس تحقیقات خبرنگار روزنامه انگلیسی تلگراف، دانشجویان آن سالهای دانشگاه کالدونین
ــــــــــــــــــ


گلاسکو از وجود چنین دانشجویی اظهار بی اطلاعی کرده اند. ۴
'''گزارش تحقیقی «اعتماد» از میزان نفوذ طرفداران جلیلی در دولت سیزدهم'''


به راستی اگر این مطلب صحت داشته باشد، آنگاه باید پرسید که علت ترددهای مکرر آقای روحانی به انگلیس  که
'''امپراتوری جلیلی در دولت رییسی'''


به بهانه ادامه تحصیل صورت میگرفته  چه بوده است؟ ایشان اگر در دانشگاه حضور نمی یافته، پس در انگلستان چه
'''سعید جلیلی رییس دولت سایه نیست، نیروهایش در روز روشن و در بخش‌های مختلف، دولت را در دست دارند'''


کار میکرده و با چه کسانی ملاقات میکرده است؟
'''اعتمادآنلاین| سیما پروانه‌گهر'''


پی نوشتها:
«با رای به سیدابراهیم رییسی او را در قبول مسوولیت یاری كنیم». شاید هرگز در طول تاریخ متوجه نشویم زمانی كه سعید جلیلی، یكی از كاندیداهای جریان اصولگرا، وقتی در بیست‌وششم خرداد سال 1400 این جمله را در بیانیه انصراف خود نوشت و از عرصه رقابت‌های انتخاباتی سیزدهمین دوره ریاست‌جمهوری كنار كشید، در دل و ذهنش چه می‌گذشت. تصمیم یاری او چه ابعادی داشت و قرار بود چگونه یاری‌دهنده‌ای باشد؟ آیا جلیلی در آن زمان تصمیم حضور در دولت رییسی را داشت یا از همان ابتدا می‌دانست كه قرار است هیچ جایگاهی را در دولت قبول نكند تا نامش به عملكرد دولت سیزدهم گره نخورد؟ ابراهیم رییسی نیز بعدها گفت كه پیشنهاد حضور در دولت را به جلیلی داده اما قبول نكرده است. همان زمان رسانه‌ها نوشتند سعید جلیلی می‌خواهد رییس دولت سایه باشد؛ اما نه جلیلی و جلیلیون در دولت رییسی، در سایه بودند و نه از نظر تعریف علمی، دولت سایه می‌توانست در دست سعید جلیلی باشد. ادعای جلیلی بر دولت سایه، به دوران حسن روحانی بازمی‌گردد. آن زمان، با توجه به تفاوت‌های رویكردی و عملكردی دولت حسن روحانی با سعید جلیلی، شاید حداقل از نظر علمی اطلاق این عنوان ممكن و منطقی بود. در ادبیات و علم سیاست دولت سایه «به هیات دولت روی كار نیامده اطلاق می‌شود كه با هدف در دست گرفتن كنترل دولت در واكنش به یك حادثه منتظر می‌ماند». دولت سایه اصطلاحی سیاسی در نظام‌های پارلمانی است كه اغلب بزرگ‌ترین حزب مخالف خود را دولت سایه می‌نامند. با این حساب، با اغماض بسیار زیاد نسبت به جزییات، شاید بتوان در دولت روحانی، سعید جلیلی را به نوعی رییس دولت سایه دانست اما در مورد دولت سید ابراهیم رییسی و ادعای خود رییسی و جلیلی مبنی بر اینكه «قرار است جلیلی به رییسی كمك كند» اطلاق این عنوان ممكن نیست. از طرف دیگر، اگرچه عنوان «رییس دولت سایه» از نظر مفهوم سیاسی به كار سعید جلیلی در دولت سید ابراهیم رییسی نمی‌آید اما وقتی خود سعید جلیلی، با راه‌اندازی بخشی در سایت اختصاصی خود با عنوان «دولت سایه» این نقش را برای خود تعریف كرد و جوانان تازه‌نفس اصولگرا هم كه با تابلوی انقلابی حركت می‌كنند، بدشان نیامد چنین عنوانی را از امروز برای روز مبادا به او تحویل دهند، باید با دقت بیشتری ذره‌بین جلیلی‌شناسی را روی دولت رییسی گرفت.


۱ . خاطرات حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی. جلد اول. ص ۲۸۸
مرور بخش‌های مختلف دولت رییسی نشان می‌دهد كه امپراتوری جلیلی از طریق نیروهایش در سطوح مختلف انسانی در بدنه دولت گسترده است؛ بخش‌هایی از سیاست داخلی تا برخی وزارتخانه‌ها.


۲ . خبرگزاری ایسنا. ۹ تیر ۱۳۹۲
'''سیاست خارجی و علی باقری‌كنی؛ یار بی‌وفا  و  سیاست باوفا'''


۳ . سایت رجا نیوز. ۱۶ تیر ۱۳۹۴
«اگر بنده به ریاست‌جمهوری می‌‌رسیدم، برجام را امضا نمی‌كردم. چرا كه اندیشه بنده متفاوت است». فروردین سال 1395 وقتی سعید جلیلی این سخن را درباره وضعیت سیاست خارجی دولت حسن روحانی گفت از همیشه روشن‌تر شد كه او، هم رویای ریاست‌جمهوری را رها نكرده و هم به‌رغم امضای برجام و نهایی شدن آن، دل خوشی از این توافق ندارد.  مذاكره برای جلیلی فرصتی برای «ابلاغ» یك پیام بود كما اینكه گفته می‌شود در زمان مذاكره بخش‌هایی از پایان‌نامه خود را در جلسات مذاكره می‌خوانده؛ «بنیاد اندیشه سیاسی اسلام در قرآن» كه در سال ۱۳۸۱ در دانشگاه امام صادق(ع) در مقطع دكتری از آن دفاع كرد و «سیاست خارجی پیامبر» كه عنوان پژوهشی از وی و گویا عنوان پایان‌نامه كارشناسی ارشد او نیز بوده است.


۴ . سایت رجا نیوز. ۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ و نیز: سایت قم نیوز. ۹ اردیبهشت ۱۳۹۶
مواجهه با رویه مذاكره جلیلی بر مبنای مفاهیم پایان‌نامه‌هایش در اردوگاه اصولگرایان، هم موافق داشت هم منتقد؛ این رویه مورد قبول و افتخار اصلی‌ترین حامیانش یعنی جبهه پایداری بود، تا جایی كه قاسم روانبخش، سخنگوی این تشكل در سال 1392 اعلام كرد كه این تشكل بر اساس مطالعه پایان‌نامه‌های جلیلی او را به عنوان «كاندیدای اصلح» در نظر گرفت. در مقابل علی‌اكبر ولایتی در مناظرات انتخاباتی سال 1392 شیوه مذاكره جلیلی را «كلاس فلسفه» خواند و از آن انتقاد كرد.


۳ - ماجرای سرقت علمی در پایان نامه دکترا
ویلیام برنز عضو تیم مذاكره‌كننده امریكا درباره تجربه مذاكره با جلیلی در كتاب خاطرات خود مطالبی را نگاشته كه سایت انتخاب در بهمن سال 1399 آن را منتشر كرد. برنز در این باره می‌گوید: «او یك باورمند واقعی به انقلاب اسلامی بود. در طول جلسه دایما نوت‌برداری می‌كرد و همزمان لبخند بی‌رمقی بر چهره داشت. جلیلی و همكارانش بارها زیرچشمی من را نگاه می‌كردند و به نظر می‌رسید كه حضور امریكا را نگران‌كننده می‌دانستند».


یکی از مسائلی که در چند سال اخیر در مورد پایان نامه دکترای آقای حسن روحانی مطرح شده، بحث سرقت علمی
ذكر این مطلب در كنار لزوم توجه به رویكرد مذاكره جلیلی، نكته حائز اهمیت دیگری نیز دارد؛ «جلیلی و همكارانش»؛ همكاری كه امروز سایه او در تیم مذاكره‌كننده است.


از کتب، مقالات و پایان نامههای افراد دیگر در این پایان نامه میباشد.
با گذشت زمان اندكی بعد از آغاز به كار دولت رییسی، شایعه احتمال انتخاب جلیلی به عنوان وزیر امور خارجه یا مسوول تیم مذاكره‌كننده همچون كف بر آب محو شد اما ظهور چهره‌ای جدید بر راس تیم مذاكره‌كننده بسیاری را به این نتیجه رساند كه قرار است دست به فرمان مذاكره به دوران جلیلی- احمدی‌نژاد بازگردد؛ علی باقری كنی شخصیتی با تركیبی از رویكردها و ادبیات محمدجواد لاریجانی و سعیدجلیلی كه ریاست ستاد او را در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۲ را برعهده داشت، در راس تیم مذاكره‌كننده قرار گفت.باقری كنی اگرچه از سال ۸۶ تا ۹۲ در كنار جلیلی در تیم هسته‌ای ایران در دولت محمود احمدی‌نژاد حضور داشت، با كنار گذاشته شدن از تیم مذاكره‌كننده در دولت روحانی، در شبكه افق یا جمع دانشجویان بسیجی و انقلابی مشغول نق زدن علیه ظریف شد، نقدهایش علیه برجام در وب‌سایت «مدرسه كالك» وابسته به بسیج دانشجویی و «مركز رشد دانشگاه امام صادق» منتشر شد و مقدمه‌ای هم بر نسخه فارسی كتاب خاطرات وندی‌شرمن، مذاكره‌كننده تیم هسته‌ای نوشت. تا اینجای كار به نظر می‌رسید سایه جلیلی قرار است توسط باقری كنی در تیم مذاكره‌كننده تجلی پیدا كند. وقتی باقری كنی در همان روزهای آغازین، در برنامه‌ای تلویزیونی از برجام به عنوان عروسی كه پدرخانواده از آن رضایت ندارد، نام برد، نخستین ظهور جلیلی در دولت نمایان شد. اما به مرور رویكردهای ظاهری باقری كنی تغییر كرد؛ دست از نقد علنی برجام برداشت و مسوولیت احیای آن در مذاكرات را دنبال كرد. این سكوت استراتژیك را برخی به عنوان «جدایی باقری كنی از جلیلی» تفسیر كردند اما حالا 17 ماه بعد از آغاز به كار دولت رییسی و بی‌نتیجه بودن مذاكرات نشان داد هیچ جدایی در كار نیست. اگرچه همان زمان هم برخی تاكید كردند كه این تفاوت تنها در ظاهر است. به قول منصور حقیقت‌پور، نماینده اصولگرای مجلس نهم و مشاور علی لاریجانی در مجلس دهم، «آقایان باقری كنی و جلیلی از یك حوزه فكری و یارغار هم هستند و تردیدی نیست كه آقای جلیلی در پشت صحنه در حال هدایت كار است».


که از سایتهای خبری مطرح و معروف انگلیس است، در گزارشی که در سال » تلگراف « پایگاه اینترنتی ۲۰۱۳ منتشر
گذر زمان هم نشان داد خروجی مذاكرات باقری كنی و جلیلی چندان تفاوتی ندارد و شاید باقری كنی در ظاهر یار بی‌وفایی برای جلیلی در «تخریب و نق نق علیه برجام» بود اما در عمل با ناكام ماندن مذاكرات برجام، او سهم خود را در «شیوه مذاكره جلیلی» و «تجلی دیدگاه‌های ضدغرب» او ادا كرده و دست به فرمان تیم مذاكره‌كننده را بر اساس تابلوهای جلیلی جلو برد؛ مذاكره‌ای شعاری با نفرت از برجام در دل و تلاش برای راهنمایی كشورهای غربی به مسیر رستگاری. سعید جلیلی در هدایت هر جای دیگری از دولت رییسی در سایه باشد، در سیاست خارجی در متن بوده و احتمالا تا انتها نیز حاكم بلامنازع و در روشنایی این حوزه باقی می‌ماند.


کرده، با اشاره به بررسی کارشناسان دانشگاه کالدونین گلاسکوی اسکاتلند که آقای روحانی مدرک دکترای خود را از
'''صدا و سیما، امپراتوری جلیلیون'''


آن گرفته، نوشته است: "حسن روحانی بخشهایی از رساله دکترای خود را از روی کتاب محمدهاشم کمالی، رییس
با مرور تغییرات در صداو سیما از شهریور سال 1400 - زمان آغاز به كار دولت رییسی- تا اردیبهشت 1401 شاهد چینش جدی نیروهای برادران جلیلی به خصوص «سعید» هستیم. نخستین نمونه حضور پسرخاله سعید جلیلی در راس مهم‌ترین بخش سازمان صدا و سیما بود؛ معاونت سیاسی صدا و سیما كه بدون اغراق مهم‌ترین معاونت این سازمان است به علیرضا خدابخشی رسید؛ معاونتی كه تمامی بخش‌های خبری و تولیدات سیاسی را زیر نظر دارد.


مرکز بینالمللی مطالعات پیشرفته اسلامی، سرقت کرده است". بر طبق این گزارش، اعتراضات فراوانی در این زمینه
علاوه بر این، محمدعلی صائب، دستیار ویژه و از چهره‌های حلقه نزدیكان او نیز ابتدا به عنوان رییس حوزه ریاست صدا و سیما منتصب و مدتی بعد به عنوان رییس خبرگزاری صدا و سیما منصوب شد. در سطوح پایین‌تر نیز مواردی قابل توجه است؛ چند روز پس از آنكه در اردیبهشت سال 1400، پیمان جبلی، رییس سازمان صداوسیما، محسن برمهانی را به‌ سمت معاونت سیما منصوب كرد، مدیران شش شبكه تلویزیونی سیما تغییراتی به نفع جریان جلیلیون داشتند. نكته قابل‌توجه آنكه علی فروغی، مدیر خبرساز و تندرو شبكه ۳ سیما، در منصب خود باقی ماند و در عوض جمعی از چهره‌های ناشناس و نسبتا جوان سر كار آمدند كه سابقه همكاری با نهادهای نظامی و انقلابی مانند حوزه هنری، بسیج، سازمان رسانه‌ای اوج و جشنواره عمار را در كارنامه دارند و البته اغلب از حامیان سعید جلیلی بوده‌اند. برمهانی به جز سابقه حضور در صداوسیما، شركتی به نام «آیات مدیا» هم تاسیس كرد كه در واقع بازوی پخش خارجی سازمان فرهنگی- رسانه‌ای اوج وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. علاوه بر این با مرور اسامی منتصب در آن ایام می‌بینیم كه نقطه مشترك دیگر مدیران جدید شبكه‌های ۱، ۲، ۴، آموزش، قرآن دو موضوع بود؛ هرگز در سطوح بالای مدیریت فرهنگی حضور نداشته‌اند و حامیان سعید جلیلی و در مواردی از نزدیكان وحید جلیلی بودند. آذرماه سال 1400 وقتی پیمان جبلی وحید جلیلی را به‌ سمت «قائم‌مقام رییس سازمان در امور فرهنگی و دبیر ستاد تحول در رسانه ملی» منصوب كرد، تغییرات سرعت بیشتری نیز گرفت؛ حامد بامروت‌نژاد، از دیگر چهره‌های نزدیك به برادران جلیلی و یكی از حامیان سعید جلیلی در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ كه در صفحه اینستاگرامش مملو از متن‌هایی مبنی بر این بود كه جلیلی «اصلح» را به «صالح مقبول» یعنی ابراهیم رییسی ترجیح می‌دهد، مدیر جدید شبكه 2 شد. حسین شاهمرادی، متولد ۱۳۶۷ كه مدیر شبكه ۴ شد هم فرد نزدیك به تشكیلات سعید جلیلی است. او در زمان دانشجویی، عضو اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان و در سال ۱۳۹۶، از امضاكنندگان نامه دعوت از سعید جلیلی برای نامزد شدن در انتخابات ریاست‌جمهوری بوده كه در توییتر نوشته بود «این‌‌قدر كه جلیلی برنامه داره، تلویزیون نداره». همین شد كه با سرازیر شدن چهره‌های نزدیك به سعید و وحید جلیلی به صداوسیما تركیب پازل تغییرات در صداوسیما به نفع جلیلیون بود نه عدالتخواهان كه خوش‌خیال بودند كه جبلی بر صندلی ریاست رسانه ملی تكیه زده است. البته نباید از یاد برد كه خود پیمان جبلی در شورای عالی امنیت ملی تحت راهبری سعید جلیلی حضور داشت. همچنین جریان عدالتخواه نیز با نیروهای دو آتشه‌اش كه در برهه‌ای چندساله گوی سوت‌زنی برای فساد در پروژه‌های دولت روحانی را از هم می‌ربودند، تا پیش از اینكه افسار عدالتخواهان از دست نیروهای اصولگرا خارج شود، ارادت تمام‌قدی به وحید و سعید جلیلی  داشتند.


صورت گرفته و بسیاری از افراد خواستار لغو مدرک دکترای آقای روحانی شدهاند. به دنبال این اعتراضات بود که همان
'''مدیریت اقتصادی و طرح‌های بنزینی؛ از دیدگاه‌های مسكن تا مولدسازی  دارایی‌های دولت'''


ایام چارلز مکگی، سخنگوی دانشگاه کالدونین گلاسکو، از در دستور کار قرار گرفتن بررسی تقلب علمی در رساله
به جز چهره‌های نزدیك به سعید جلیلی كه در سطوح مدیركل در وزارتخانه‌های اقتصادی دولت رییسی حضور پررنگ دارند، راهبردهای اقتصادی سعید جلیلی به وفور در برنامه‌های اقتصادی دولت به خصوص دستوركارهای سید احسان خاندوزی دیده می‌شود. «حل مشكل تورم با اقتصاد مقاومتی» یكی از اصلی‌ترین محورهای برنامه‌های اقتصادی سعیدجلیلی در ایام انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 و قبل از انصراف او است. او بارها در برنامه‌ها و سخنرانی‌های اقتصادی خود بر دو موضوع «عدالت»، «اصلاح الگوی مصرف» و «حمایت از محرومان» تاكید داشته است. شعارهایی كه عموما در دولت‌های اصولگرا شنیده می‌شود و در ادبیات و بسته‌بندی ظاهری بسیاری از تصمیمات اقتصادی دولت نیز وجود دارد. سهمیه‌بندی تمامی حامل‌های انرژی در قالب طرح «وان» نیز از مواردی است كه سعید جلیلی به آن اصرار دارد و البته از گزینه‌های مورد بحث در دولت در ارتباط با مدیریت حامل‌های انرژی است. طرح وان تاكید دارد كه باید سهمیه انرژی به افراد و هر كدملی تعلق گیرد نه به خودرو. این ایده از نظر بسیاری از كارشناسان حوزه انرژی جز با صفت احمدی‌نژادی قابل توصیف است و البته از مواردی است كه در جلسات كارگروه‌های دولت سایه بارها مورد تاكید جلیلی قرار گرفته است. ناگفته نماند كه طرح وان در میانه مدل‌های توزیع یارانه و الگوهای نوظهور در ایران در توزیع نقدینگی یا حامل‌های انرژی كه قابل خرید و فروش بین مردم باشد، طرح جدیدی است كه موافقان زیادی نیز بین كارشناسان مستقل دارد. علاوه بر این سعید جلیلی در دیدار با دانشجویان دانشگاه گیلان در دی‌ماه سال جاری تاكید كرد كه دولت در مقام سیاست‌گذار باید به گونه‌ای سیاست‌گذاری كند كه مشكل مسكن كشور حل شود اما لزوما به این معنی نیست كه خودش باید مسكن بسازد. این دقیقا همان دست‌‌فرمان دولت در حوزه مسكن در سال جاری است، بعد از آنكه مطالبه درباره ساخت 4میلیون مسكن در سال كه شعار محوری رییسی در زمان انتخابات بود اوج گرفت، مخبر معاون اول رییسی گفت كه قرار نیست دولت مسكن بسازد كه این خود نشان از نزدیكی دیدگاه‌های جلیلی و دولت رییسی دارد.مهم‌تر از همه، ردپای جلیلی در طرح مولدسازی دارایی‌های دولت است. طرحی كه در سال 97 تصویب شده اما سعید جلیلی در دیدار كارگروه اقتصادی دولت سایه با سید احسان خاندوزی- (فارغ از آنكه چه دلیلی دارد وزیر اقتصاد در كارگروه دولت سایه جلیلی حاضر شود و به رهنمودهای جلیلی درباره مدیریت حوزه اقتصادی گوش فرا دهد؟) به اهمیت مولدسازی دارایی‌های دولت تاكید كرده است. جلیلی در این دیدار در سوم شهریور سال جاری كه گزارش مبسوط آن در سایت حیات طیبه متعلق به سعید جلیلی منتشر شده به احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد و امور دارایی دولت رییسی كه به عنوان نیروی قالیباف در دولت شناخته می‌شود، گفته است كه در بحث مولدسازی دارایی‌ها، می‌توان به جای واگذاری دارایی‌های دولت، از آنها به عنوان ابزاری برای تامین مالی پروژه‌های عمرانی استفاده نمود. علاوه بر تعداد قابل توجه مدیران كل در وزارتخانه راه و اقتصاد كه نیروهای منتسب به سعید جلیلی هستند، جلیلی حتی می‌تواند نیروی قالیباف در دولت را به جلسات دولت سایه بكشاند و گزارش تصویری آن را هم منتشر كند!


دکترای حسن روحانی خبر داد و اعلام کرد که این مسأله را به صورت جدی دنبال خواهد کرد . ولی بعدها مساله به
وزارت بهداشت و بازی تاج و تخت


فراموشی سپرده شد. ۱
جلیلی  و   قالیباف


بعد از انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۲ ، سوابق علمی او برای برخی مورد توجه و محل بررسی
وزارت بهداشت گویا زمین بلامنازع حضور نیروهای سعید جلیلی بوده است اگرچه طی یكسال و اندی گذشته از دولت رییسی جابه‌جایی نیز در معاونت‌ها و مدیران كل این وزارتخانه قابل توجه بوده است. یاركشی بین نیروهای قالیباف و جلیلی چیزی نیست كه از نظرها پنهان بماند.


قرار گرفت . بررسی خلاصه یک برگی رساله حسن فریدون که در سایت دانشگاه کالدونین گلاسکو انتشار یافته بود و
از نظر قرابت‌های فكری و مدیریتی نیز نزدیكی‌های جدی بین عین‌اللهی و جلیلی وجود دارد. هر دو مخالفان جدی طرح تحول سلامت هستند.


علامت سوال » محمد هاشم کمالی « شباهت بی بدیل چند خط از این خلاصه یک صفحه ای به پاراگرافی از کتاب
ادعاهای جلیلی در مورد تولید یا واردات واكسن نیز همخوانی قابل توجهی به اصرار چهره‌های وزارت بهداشت دولت رییسی در زمان كار دولت روحانی دارد؛ اینكه واكسن بسازیم و وارد نكنیم به صورت روشن در گفته‌های جلیلی قابل بررسی است. خرداد سال 1400 سعید جلیلی گفته است كه می‌توانیم در تولید و صدور واكسن كرونا در جهان، پیشتاز باشیم. علاوه بر این بهرام عین‌اللهی از وزرایی است كه در جلسات كارگروه بهداشت دولت سایه حاضر شده است و همان سوال كه در مورد احسان خاندوزی مطرح بود در مورد وی نیز قابل طرح است. سایت حیات طیبه متعلق به سعید جلیلی در شهریور سال 1401 خبر داده است كه جمعی از كارشناسان كارگروه سلامت دولت سایه به منظور ارایه پیشنهادهای كوتاه‌مدت و بلندمدت در خصوص مدیریت بیماری كرونا و دیگر چالش‌های نظام سلامت، با وزیر جدید بهداشت دیدار كردند.  در این دیدار تاكید شده است كه افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشكی، برای جبران كمبود پزشك در كشور باید جزو اولویت‌های وزارت بهداشت باشد كه البته وزارت بهداشت این دست‌فرمان را نیز از سعید جلیلی گرفته است.


های بیشتری در باره پایان نامه حسن روحانی ایجاد کرد .۲
ماجرای ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشكی به یكی از محورهای مورد اختلاف نظر بین اصولگرایان تبدیل شده است. یك گروه می‌گویند با وضعیت سرانه تعداد پزشكان به هر شهروند در كشور، باید تعداد پذیرش دانشجویان پزشكی را افزایش داد. گروه مخالف از محدودیت امكانات آموزشی و تربیت پزشكانی فاقد صلاحیت علمی در اثر این تصمیم می‌گویند. وزیر بهداشت دولت رییسی و البته سعید جلیلی و كارگروه دولت سایه‌اش در حالی مدافع افزایش این ظرفیت هستند كه كمیسیون بهداشت و درمان مجلس اصولگرای یازدهم و برخی چهره‌های نزدیك به محمدباقر قالیباف در وزارت بهداشت از مخالفان سرسخت این موضوع هستند. با این وجود رویكرد وزیر بهداشت در این مقوله به رویكرد سعید جلیلی نزدیك است. در همین دیدار هم دبیر كارگروه جمعیت دولت سایه با اشاره به ارایه طرح پیشنهادی این كارگروه به مجلس شورای اسلامی در قالب طرح تعالی و پیشرفت خانواده و تكمیل این طرح از سوی كمیسیون مربوط، بر لزوم اجرایی شدن آن توسط وزارت بهداشت تاكید كرده است. با این حساب می‌توان ردپای آشپز قانون جمعیت را در دولت سایه جلیلی نیز جست‌وجو كرد.


برای بررسی مسئله سرقت علمی در پایان نامه دکترای آقای حسن روحانی، یک گروه پژوهشی در این رابطه تشکیل
'''جلیلی  پسارییسی'''


شد. کیوان ابراهیمی، دانشجوی مقطع دکترای دانشگاه آیوای آمریکا، در نشست بررسی گزارش ملی گروه حقیقتیاب
شاید در ابتدای امر تصور می‌شد با فوت آیت‌الله مصباح‌یزدی، سعید جلیلی تنها شده و ممكن است در بده‌بستان‌های درون گعده‌های اصولگرایی دیگر كسی سهم چندانی برای وی قائل نباشد. واقعیت این است كه با درگذشت نسل آیت‌الله مصباح‌یزدی و فروپاشی هژمونی آیات ثلاث و با خالی شدن اردوگاه راست از چهره‌هایی همچون مهدوی كنی و هاشمی شاهرودی و محمد یزدی، جریان تازه‌نفس اصولگرا، از پشت میزهای دانشگاه امام صادق تا دنبال‌كنندگان موسسه‌های سراج و مصاف مطالبه سازوكارهای جدیدتر و چهره‌های جدیدتری را دارند. در این شرایط، بدون شك، جلیلی همان اندازه كه توسط آیت‌الله مصباح نورچشم خود خوانده می‌شد در بین تازه‌نفس‌های انقلابی اصولگرایان نیز پایگاه دارد؛ پایگاهی كه از پایگاه قالیباف قوی‌تر و بیشتر است و حالا همچون رییسی نیز با كارنامه یك دولت زمین‌گیر سنجیده نمی‌شود.   در این شرایط قرعه فال به نام سعید جلیلی است؛ نه پرونده مفاسد اقتصادی دارد و نامش با عناوینی با پسوند «گیت» گره خورده و نه مدیریت اجرایی در دست داشته كه بخواهد مورد ارزیابی قرار بگیرد و ادبیاتش نیز به دهان این جوانان انقلابی شیرین است. با این حال جلیلی چالش‌های مهمی را پیش رو دارد: در مرحه نخست در بحث زنان او دست خالی دارد و حتی بعضا افاضاتی دارد كه می‌تواند برایش در مواجهه با تقسیم‌بندی‌های جدید در جامعه دردسرساز باشد.او در قامت كاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 1396 گفته كه نقش زنان در ایران باید در مقام مادر تعریف شود و باید در برابر رویكرد كشورهای غربی كه آنها (زنان) یك «ابزار اقتصادی» محسوب می‌شوند، مقاومت كرد چرا كه «بهره‌گیری از زنان به عنوان شی و تضعیف جایگاه زن به سطح یك نیروی كار و ابزار اقتصادی با دیدگاه اسلام بسیار تفاوت دارد».دوم اینكه هر سرنوشتی كه ابراهیم رییسی پیدا كند هم قالیباف و هم جلیلی، به دنبال سهم فدایی شده خود برای او هستند بنابراین رقابتی جدی بین آنها شكل خواهد گرفت، تا عزیز بعدی اصولگرایان باشند، جایگاهی مشابه سال‌های 96 و 1400 ابراهیم رییسی كه باید همه آتش‌ها بر او گلستان می‌شد.جلیلی برای همین رقابت بی‌صدا مردان خود را راهی دولت كرده است و امپراتوری‌اش را در دولت رییسی بسط داد؛ امپراتوری برای همراهی در راستای تشكیل دولت بعدی.
----مرور بخش‌های مختلف دولت رییسی نشان می‌دهد که امپراطوری جلیلی از طریق نیروهایش در سطوح مختلف انسانی در بدنه دولت گسترده است؛ بخش‌هایی از سیاست داخلی تا برخی وزارتخانه‌ها


دانشجویان داخل و خارج ایران، به صورت ویدئو پروژکتور درمورد اینکه چرا در روزهای نزدیک به انتخابات، مدرک
   هر سرنوشتی که ابراهیم رییسی پیدا کند هم قالیباف و هم جلیلی، به دنبال سهم فدایی شده خود برای او هستند بنابراین رقابتی جدی بین آنها شکل خواهد گرفت، تا عزیز بعدی اصولگرایان باشند، جایگاهی مشابه سال های 96 و 1400 ابراهیم رییسی که باید همه آتش‌ها بر او گلستان می‌شد


اصلاً خوشحال نیستیم که سرقت علمی آقای روحانی اثبات شد، چون « : دکترای آقای روحانی بررسی شد، تصریح کرد
۱۹ بهمن ۴۰۱؛


ایشان الان نماد کشور ایران در خارج از دید ملتها و دولتها هستند . دوست داشتیم با فعالیتی که انجام میدهیم
امپراتوری جلیلی در دولت رییسی '''«روزنامه اعتماد»'''


شبهات مدرک دکترای آقای روحانی برطرف شود، اما چیزی که به آن رسیدیم، عکس آن بود. مسئله دیگر این است
<nowiki>https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/197443/</nowiki>


که آقای روحانی با این کار خود دارد آبروی ایران را میبرد. اگرهم ما این کار را انجام نمیدادیم، دیر یا زود این مسئله
ــــــــــــــ--


نمایان میشد. حوزه تأثیری که این کار آقای روحانی دارد، با کار یک استاد ساده دانشگاه فرق میکند. امانتی که از
سعید جلیلی (زادهٔ ۱۵ شهریور ۱۳۴۴) سیاستمدار اصولگرا و دیپلمات ارشد ایرانی است. او عضو شورای راهبردی روابط خارجی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماینده و از نزدیکان رهبر جمهوری اسلامی ایران در شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است.


ملت دست رئیسجمهور است، بسیار مهم است . فارغ از هر جناحبندی سیاسی، اخلاق علمی و انسانی حکم میکند
سعید جلیلی از سال ۱۳۸۶ تا ۱۹ شهریور ۱۳۹۲  دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس گروه مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران با کشورهای غربی بود. او با شعار «حیات طیبه» در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ نامزد شد و با کسب بیش از چهار میلیون رأی سوم شد. وی همچنین رئیس ادارهٔ بازرسی وزارت خارجه، مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری و معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران بوده‌است. وی در دوران جنگ ایران و عراق رزمنده بوده و در این نبرد یکی از پاهایش قطع شده‌است. وی دارای دکترای علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق است و در این دانشگاه به تدریس دیپلماسی پیامبر (ص) مشغول است. سعید جلیلی به زبان‌های انگلیسی و عربی آشنایی دارد.


که با قضیه منکر علمیبرخورد شود . بدتر از بی اخلاقی عملی اتفاقافتاده، این است که ایشان در لباس اجتهاد این کار


را انجام داده است. بسیاری بحث سرقت علمی را حرام میدانند و ایشان مرتکب این عمل شده است... به ما خبر رسید
سعید جلیلی در سال ۱۳۴۴ در شهر مشهد به دنیا آمد. پدر وی محمدحسن جلیلی معلم و مدیر دبستان نواب صفوی ناحیه یک مشهد و دانش‌آموخته زبان فرانسه و اهل بیرجند و مادر وی آذری و اهل اردبیل است. او در سال ۱۳۷۱ و پس از دریافت فوق لیسانس با فاطمه سجادی ازدواج کرد. فاطمه سجادی پزشک عمومی است این زوج دارای یک فرزند پسر به نام سجاد هستند که در دبیرستان تحصیل می‌کند. وی تا سال ۱۳۸۴ ساکن کرج بوده‌است.


در ایران موجود است، اما وقتی به آن مراجعه کردیم، » ایران داک « که تز کارشناسی ارشد آقای روحانی در مؤسسه


دیدیم به جای فایل تز ایشان، فایل دیگری قرار گرفته است . متن تز دکترای آقای روحانی را نیز با مشقت پیدا کردیم
سعید جلیلی تحصیلات ابتدایی تا دانشگاه را در مشهد و تحصیلات دانشگاهی خود را تا مقطع دکتری معارف اسلامی علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق به پایان رسانده و در دانشگاه امام صادق به تدریس «دیپلماسی پیامبر» می‌پردازد. به گفتهٔ وی عنوان پایان‌نامهٔ او «بنیان اندیشهٔ سیاسی اسلام در قرآن» بوده‌است که در سال ۱۳۸۱ از آن دفاع کرده و نمره بالایی دریافت نموده‌است. جلیلی سابقه تدریس در دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف را هم دارد.


». و امروز توانستیم به نتیجه قطعی برسیم که سرقت علمی در تز ایشان اتفاق افتاده است


ما در « : وی با تأکید بر اینکه آقای روحانی حتی از کتاب شهید مطهری نیز سرقت علمیکرده است، اظهار داشت
جلیلی در زمان جنگ هشت‌سالهٔ ایران و عراق از دبیرستان تا دوران دانشجویی بارها در جبهه‌های جنگ حضور یافت.


بررسی خود تنها تا فصل ۴ رساله ایشان اکتفا کردیم، چون مسئله سرقت علمیبرای ما محرز شده است. بیش از ۷۰


درصد ترجمه فصل ۴ تز دکترای آقای روحانی  که از روی کتاب آیت الله کلانتری کپی برداری شده ، توسط یک
در دی ماه سال ۱۳۶۵ دیده‌بان تیپ ۲۱ امام رضا خراسان بود که در عملیات کربلای ۵ پایش زخمی شد و در بیمارستان صحرایی منطقهٔ شلمچه در پیِ نبودِ امکانات و وضعیت اورژانسی، پای راست خود را از دست داد. پس از آن نیز در قسمت تدارکات لشکر حضور یافت.


فرد پاکستانیالاصل و ساکن نیویورک به نام شیخ محمد سرور که ترجمه قرآن انجام میدهد، ترجمه شده است . من


شخصاً با این فرد پاکستانی صحبت کردم. این فرد اصلاً نمیدانسته متنی که ترجمه کرده، برای آقای کلانتری بوده
سعید جلیلی سابقه‌ای ۱۸ ساله در وزارت امور خارجه دارد. او سال ۱۳۶۸ وارد وزارت امور خارجه شده و در ۲۶ سالگی به ریاست ادارهٔ بازرسی وزارت امور خارجه برگزیده می‌شود و تا سال ۱۳۷۵ در ریاست این اداره باقی می‌مانَد. پس از آن، تا سال ۱۳۷۶ که سید محمد خاتمی به ریاست‌جمهوری می‌رسد، به‌عنوان معاون ادارهٔ اول آمریکا در وزارت امور خارجه فعالیت می‌کند.


». است ۳


تیم پروژه به کمک نرمافزار سرقتیاب، به مقالهای انگلیسی دارای همپوشانی بسیار بالا با متن فصل ۴ رساله آقای
پس از آنکه این مسولیت از او گرفته شد، به عنوان مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری انتخاب شد. تا اینکه در دولت محمود احمدی‌نژاد به وزارت امور خارجه بازگشت و به‌عنوان معاون اروپا و آمریکا به فعالیت پرداخت. در این مدت، به‌همراه علی لاریجانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، در برخی مذاکرات با خاویر سولانا حضور داشت.


روحانی در وبسایتی به نام The Islamic Seminary دست یافت .


است. طبق اظهار » شیخ محمد سرور « با پیگیریهای بیشتر معلوم شد این پایگاه اسلامی متعلق به عالمی شیعی به نام
سعید جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ ایران نیز ثبت‌نام کرده‌است


صریح ایشان طی تماس با تیم پروژه، پیش از برگزاری کنفرانس سران کشورهای اسلامی در تهران، متنی به زبان
زندگینامه و بیوگرافی سعید جلیلی '''«خبرگزار برنا»'''


فارسی توسط آقای کمال خرازی به ایشان داده شده و از ایشان خواسته شده برای استفاده در این کنفرانس، به انگلیسی
<nowiki>https://borna.news/fa/news/1180836/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88-%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C</nowiki>


ترجمه شود. این امر توسط شیخ سرور انجام شده اما سال بعد از آن، قسمت اعظم این ترجمه )بیش از ۷۰ درصد آن(
ــــــــــــــــــ


از تز دکترای آقای حسن روحانی سر در آورده و در قالب یکی از فصل های پایان نامه به دانشگاه اسکاتلندی تحویل
روحانی گفت: بعضی از آقایان جوری حرف می زنند که انگار تا به حال هیچ مسئولیتی در کشور نداشته اند. خیلی از این ها صاحب مسند حکومتی هستند و اگر مشکلی در نظام هست آنها هم باید پاسخگو باشند.


شده است. ۴
حجت‌الاسلام و المسلمین حسن روحانی رئیس‌جمهور صبح امروز(چهارشنبه) در جلسه هیئت دولت گفت: بعضی حرف های عجیبی زدند که مقام معظم رهبری فقط در این دولت اجازه مذاکره با آمریکا را داد! در حالی که خود رهبری فرمودند پیش از این دولت اجازه مذاکره در عمان را دادند. چرا دروغ می گویید و حرف راست نمی زنید و حرف ها را بالا و پایین می کنید. شما که اجازه داشتید هفت سال رفتید مذاکره کردید و آمدید، چه چیزی جز قطعنامه های سازمان ملل برای ایران آوردید؟


کیوان ابراهیمی طی سخنان دیگری در سال ۹۶ ، در مورد گزارش نهایی پروژه ارزیابی اصالت رساله دکترای حسن
روحانی بیان کرد: بعضی از آقایان جوری حرف می زنند که انگار تا به حال هیچ مسئولیتی در کشور نداشته اند! خیلی از این ها صاحب مسند حکومتی هستند و اگر مشکلی در نظام هست آنها هم باید پاسخگو باشند. فقط درباره یک مورد  


در رساله دکترای حسن روحانی، از دهها کتاب و مقاله مختلف، سرقت کلمه به کلمه یا موزائیکی انجام « : روحانی گفت
FATF


شده و به برخی از منابع ارجاع داده و به مابقی هیچ گونه ارجاعی ندادهاند؛ کتابها و مقالاتی از آیتالله علیاکبر
که به آنجا رفت دیدید چه شد و چه مشکلاتی برای کشور ایجاد شد. حالا چیزی هم


کلانتری، ضیاءالدین سردار، نوئل کالسون، حمید عنایت، وائل حلاق، سید ابوالاعلی مودودی، پاتریک بنرمن، هاشم
طلبکار هستند.


کمالی، ویلیام مونتگمری وات، از جمله پرتکرارترین قربانیان این سرقت کم سابقهاند .
رییس دولت‌های یازدهم و دوازدهم ادامه داد: در شرایطی که جنایتکاری آمده،‌ اقدام تروریستی انجام داده و جنگ اقتصادی توام با تروریسم اقتصادی علیه مردم ایران انجام داده است. یعنی حتی در دارو و مواد غذایی هر دو با هم بوده است. روز گذشته یک مقامی در سوییس اعلام می‌کرد که با آقای بایدن ملاقات کرده و گفته اگر سوییس می‌خواهد در زمینه دارو و غذا اقدامی کند ما مخالف نیستیم و این خیلی عجیب است. بعد از سه سال و نیم رییس جمهور جدید که باید در اولین لحظه دستور می‌داد همه تحریم‌های تروریستی فورا قطع شود، بعد از چند ماه می‌گوید از نظر ما بلامانع است اینطور که در خبرها آمده است.


در حالی که در محیط آکادمیک کشورهای غربی حتی یک صفحه سرقت علمی در کل متن یک رساله چند صد
کنایه تند روحانی به سعید جلیلی '''«سایت آفتاب»'''


صفحهای میتواند منجر به رد آن و پس گرفتن مدرک تحصیلی گردد، در ابتدای امر، درصد بسیار بالای سرقت علمی
<nowiki>https://aftabnews.ir/fa/news/713916/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%7C-%DA%A9%D9%86%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%DB%B7-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%B0%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D8%AC%D8%B2-%D9%82%D8%B7%D8%B9%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DA%86%D9%87-%D8%A2%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C%D8%AF</nowiki>


در چکیده و معرفی رساله حسن روحانی، حیرتانگیز بود. بسیاری از متون، پاراگرافها و صفحات این رساله به صورت
ـــــــــــــــــــــ


مستقیم و با کمترین تغییرات از روی مراجع، کتب و مقالات که پیش از سال ۱۹۹۸ چاپ شده بودند، کپی غیرمجاز
استقرار مزدوران اطلاعات برای شکنجه روانی در ضلع شرقی. ارسال گزارشهای مغرضانه و دزدی اموال ساکنان.


شده بود. با ورود به فصول بعدی، درصد سرقتهای علمی نه تنها کمتر نشد بلکه شاهد افزایشی خیرهکننده در فصل
نوری مالکی، در راستای تعهداتش به پاسدار جلیلی, دبیر شورای عالی امنیت رژیم آخوندی, در سفر چند هفته پیش به ایران، توطئه ها و طرحهای جدیدی را برای اعمال فشار بر مجاهدان اشرف به اجرا در می آورد. فاشیسم دینی حاکم بر ایران تشدید فشار و سرکوب اشرف را شرط اصلی حمایت همه جانبه از نخست وزیری مالکی قرار داده است.


۴ به میزان ۷۵ الی ۸۵ درصد بودیم. فصل ۴ رساله آقای روحانی با عنوان " احکام ثانویه " مستقیماً ترجمه شده کتابی
۱- ماموران اطلاعات آخوندی که در اثر ۱۰ ماه شکنجه روانی ساکنان به هیچ جایی نرسیده اند، امروز به کمک نیروهای عراقی تحت امر مالکی در ضلع شرقی اشرف نیز مستقر شدند. آنها بلندگوهای خود را بر روی خاکریزهای حفاظتی در فاصله دو متری سیاج اشرف مستقر کردند. آنان تهدیدهای ضد انسانی خود علیه ساکنان را در این قسمت از اشرف نیز شروع نمودند تا هیچ جای اشرف از نعره های گوشخراش و صداهای مهیب آنان در امان نماند, تمامی.افراد گردان ارتش عراق که ظاهرا برای حفاظت در اشرف حضور دارد، در خدمت این مزدوران قرار داشتند.


نوشته آیتالله علیاکبر کلانتری است. » حکم ثانوی در تشریع اسلامی « فارسی با عنوان
۲- این مأموران همزمان از بالای برجهایی که نیروهای عراقی برای نصب بلندگوهای آنان کار گذاشته اند، به فیلمبرداری و عکاسی از داخل اماکن اشرف و جمع آوری اطلاعات برای سفارت رژیم و نیروی تروریستی قدس می پردازند.


شایان ذکر است که نه در مراجع فصل ۴ و نه در کتابنامه، آقای حسن روحانی هیچ گونه ارجاعی به این کتاب و به
۳- تنظیم گزارشهای مجعول علیه سازمان مجاهدین و ساکنان اشرف بخش دیگری از مأموریت مالکی علیه اشرف است تا به بهانه همین گزارشها فشار و سرکوب علیه اشرف را افزایش دهد. یکی از وظایف ستوان حیدر عذاب ماشی، یک افسر ارتش عراق است که در ارتباط با نیروی تروریستی قدس قرار دارد و به طور مستمر به اذیت و آزار و توهین علیه مجاهدان اشرف می پردازد, تنظیم این گزارشها است. او در حالی است که اشرف طی دو سال اخیر در محاصره مطلق قرار دارد, در یکی از جدیدترین گزارشهایش, که نسخه یی از آن از درون سپاه پاسداران به ما رسیده است، به نحو ابلهانه یی مدعی شده که ساکنان اشرف از طریق اهالی دیالی دارای روابطی با تشکیلات القاعده هستند. طبق این گزارش ساکنان اشرف از طریق و به کمک اهالی, زاغههای مهمات شهر عظیم در شمال اشرف را در زمان سرنگونی حکومت پیشین عراق به سرقت برده و بین افراد القاعده توزیع کردند. این گزارش مدعی شده است مجاهدان اشرف مبالغی پول را به عناصر مرتبط با آنها در خارج اشرف منتقل می کنند.


این نویسنده نداده اند. با شواهدی که از سرقت بزرگ و فاحش فصل ۴ رساله دکترای آقای روحانی به دست آمده،
۴- در همین راستا, فارس خبرگزاری سپاه پاسداران، در یک خبر ساختگی مشابه به نقل از «منابع سیاسی آگاه در دیالی» نوشت: «اردوگاه اشرف، کودکان استان دیالی را برای کاشت مین و جاسازی بمبهای دست ساز آموزش می دهد» این خبر می افزاید: «شخصی به نام رحمانی کودکانی را که سن آنها بین ۱۲ تا ۱۴ سال است برای کارگذاشتن بمبها در اماکن عمومی آموزش می دهد… در مقابل به آنها بین ۲۰ تا ۳۰ دلار روزانه حقوق می دهد». سپاه پاسداران در ادامه, دلیل واقعی انتشار این خبر از سوی «منابع سیاسی دیالی»را, که کسی جز عوامل نیروی تروریستی قدس نیست, اذعان می کند و می نویسد: «این در حالیست که پارلمان اروپا از دولت آمریکا خواست که نام مجاهدین را از لیست تروریستی حذف کند و همچنین خواستار حفاظت سازمان ملل متحد از ساکنان قرارگاه اشرف شدند».


حال با قطعیت میتوان گفت که این رساله دکترا بنا به تمامی معیارها، به طور کامل مردود و متقلبانه است . ما با
۵- روز شنبه ۲۷ نوامبر ۲۰۱۰، نیروهای عراقی تعداد قابل توجهی از پروژکتورها و لامپهای روشنایی میدان ورودی شهر اشرف را به سرقت بردند. پیش از این نیز در سه نوبت نیروهای عراقی نقاط اتصال و تقسیم سیستم تلفن داخلی اشرف را تخریب نموده و مقداری از تجهیزات و کابلهای تلفن را که از زیر زمین در آورده بودند, با خود بردند.


تقدیم مدارک و مستندات، خواهان ورود هر چه سریعتر مراجع رسمی از جمله وزارت علوم، دانشگاهها و مراکز آموزش
یادآوری می شود در جریان حمله جنایتکارانه ۲۸ و۲۹ژوییه ۲۰۰۹، نیروهای عراقی خسارتهای سنگینی را به اماکن و وسایل ساکنان وارد کردند. در اطلاعیه ۱۵ اوت ۲۰۰۹ دبیرخانه آمده است ۲,۵۳۷.۰۰۰ دلار از اموال ساکنان اشرف از جمله ۱,۱۷۷,۰۰۰ دلار خودروهای آنان در جریان این حمله ضبط یا به سرقت برده شدند. این در حالیست که ۲۲ ماه است به دستور کمیته سرکوب اشرف از ورود هر گونه نیازهای ساختمانی و لوازم برقی و… به اشرف جلوگیری می شود.


عالی، مجلس شورای اسلامی و کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، شورای نگهبان قانون اساسی و شورای عالی
۶- طی روزهای اخیر مأموران وزارت اطلاعات که ۱۰ ماه است به شکنجه روانی ساکنان مشغولند با حمایت و پشتیبانی نیروهای عراقی در یک اقدام تحریک آمیز، اقدام به پاره کردن سیاج حفاظتی و نفوذ به داخل اشرف نمودند که با هوشیاری ساکنان توطئه آنها در هم شکست.


انقلاب فرهنگی به موضوع بوده تا با اثبات بیچون و چرای وقوع سرقت علمی در رساله دکترای آقای حسن روحانی،
مقاومت ایران توجه یونامی و نماینده ویژه دبیرکل و همچنین دولت و نیروهای آمریکایی در عراق را به اقدامهای خصمانه نیروهای عراقی علیه ساکنان اشرف جلب می کند و آنان را به اقدام فوری برای ممانعت از ادامه و گسترش شکنجه روانی ساکنان و تعرض به تأسیسات و اموال آنان و بازگرداندن اجناس به سرقت رفته توسط نیروهای عراقی فرا می خواند.


عنوان و مزایای دکتری از ایشان خلع شده، ضررهای مادی و معنوی قربانیان این سرقت به خصوص محققین ایرانی و
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران


مسلمان جبران، از دانشگاه کلدونین گلاسکو و دولت انگلستان بازخواست و از صدمه بیشتر به آبروی ملی و دانشگاهی
۸ آذر ۱۳۸۹ ( ۲۹ نوامبر ۲۰۱۰ )


». ایران جلوگیری شود ۵
'''مالکی در راستای تعهداتش به پاسدار سعید جلیلی فشار بر اشرف را تشدید می کند «شورای ملی مقاومت»'''


نتایج بررسی اصالت متن رساله دکتری آقای حسن روحانی بدین شرح میباشد: چکیده و مقدمه، ۳۹ درصد سرقت
<nowiki>https://www.iranncr.org/2010/11/30/3469/</nowiki>


علمی، فصل اول ۳۹ درصد، فصل دوم ۴۳ درصد، فصل سوم ۴۰ درصد و فصل چهارم ۸۲ درصد سرقت علمی داشته
ـــــــــــــــــــــــــــ


است. ۶


در پی مطرح شدن این موضوع، آیتالله علیاکبر کلانتری، نماینده استان فارس در مجلس خبرگان رهبری، طی


من در تحقیقات اولیه و « : مصاحبه ای درباره سرقت علمی رساله دکتری حسن روحانی از کتاب وی، اظهار داشت


همچنین هنگامی که با برخی اساتید زبان همچون آقای جلال رحیمیان، متن انگلیسی را بررسی کردیم، متوجه شدم


درصد بالایی از فصل ۴ کپی شده از کتاب بنده است. نام کتاب این حقیر » حکم ثانوی « رساله علمی وی تحت عنوان


است و اگر این رساله متعلق به آقای روحانی باشد، این سرقت علمی صحت دارد. » حکم ثانوی در تشریع اسلامی «


». بنده نامهای به رئیس کمیسیون آموزش مجلس نوشتم و درخواست بررسی و پیگیری این موضوع را کردم


متن نامهایت الله کلانتری بدین شرح است :


احتراما برابر گزارشهای متعدد، تحقیقات گسترده جمعی از دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا، ثابت میکند بخشهای «
== گاهشمار زندگی علیرضا عسگری ==
یکی از کسانی که نیمه اول دهه شصت با عسگری در سپاه کُردستان کار کرده به ایران اینترنشنال گفت:


قابل توجهی از تز دکتری منسوب به رئیس جمهور محترم جناب آقای روحانی، با عنوان
علیرضا عسگری زاده‌ی ۲۰ دی‌ماه ۱۳۳۹ در شهر ری که تا زمان عضویت در سپاه در همانجا زندگی می‌کرد. سال ۱۳۵۶ پس از آشنایی با محمد فدایی به گروه «توحیدی بدر» (که سال ۱۳۵۳ در شهرری تاسیس شد)، یکی از ۷ گروه تشکیل‌دهنده سازمان مجاهدین انقلاب‌اسلامی پیوست.


THE FLEXIBILITY OF SHARIAH (ISLAMIC LAW) WITH REFERENCE TO THE IRANIAN EXPERIENCE
پس از انقلاب ضد سلطنتی سال ۱۳۵۷ عسگری ابتدا چند ماه عضو کمیته‌ انقلاب شهرری شد و در اردیبهشت ۱۳۵۸ پس از تاسیس سپاه پاسداران همراه محمد فدایی به سپاه پیوست: «عسگری خرداد ۵۸ همراه محمد فدایی عازم سیستان و بلوچستان شد، اما کمتر از دو ماه بعد و همزمان با فرمان خمینی برای سرکوب مردم کردستان، هر دو به کردستان رفتند و در کرمانشاه به محمد بروجردی پیوستند.» تا زمان کشته شدن محمد فدایی در اطراف کامیاران در اواخر بهمن ۱۳۵۸ او همراه فدایی بود. پس از آن تحت فرماندهی محمود کاوه و ناصر کاظمی قرار گرفت و تا اوائل سال ۱۳۶۰ در کردستان بود، در این زمان به خاطر جثه‌ی بزرگش به او لقب «رضا چیفتن» دادند. خرداد ۱۳۶۰ برای کمک به سرکوب‌ سراسری پس از تظاهرات مسالمت‌آمیز ۳۰ خرداد به تهران بازگشت و کمتر از یک سال بعد، اوائل سال ۱۳۶۱ دوباره به کُردستان بازگشت و ابتدا فرمانده اطلاعات قرارگاه سپاه مهاباد شد و سپس، در پائیز سال ۱۳۶۲ و با رفتن اسماعیل احمدی‌‌مقدم از سردشت به سنندج، فرماندهی سپاه سردشت به او سپرده شد. در همین دوران با زیبا احمدی «خواهر زینب» همکار سپاهی خود آشنا شد و ازدواج کرد. زیبا احمدی بدلیل مخالفت شدید پدرش به نام حاج‌وسو رحیم‌اقدم که سرایدار یکی از مدارس شهر بود، با این وصلت بخاطر رسوایی فامیل شدن با یک فرمانده سپاه نام فامیلش را عوض کرد و حاج‌وسو هم پس از تهدید و فشار عسگری به این ازدواج رضایت داد. علیرضا عسگری سال ۱۳۶۴ فرمانده سپاه مریوان شد و در پی آن از سال ۱۳۶۵ به فرماندهی سپاه ناحیه کُردستان منصوب شد و تا سال ۱۳۶۷ در همین سمت باقی ماند.<ref name=":1">[https://content.iranintl.com/Asgari-Missing-IRGC-General/index.html سایت ایران اینترنشنال]</ref>


کپی شده از کتابهای دیگران از جمله کتاب حکم ثانوی در تشریع اسلامی، تالیف اینجانب است . برطبق این گزارشها،
=== اعزام عسگری به لبنان ===
یکی از مقاطع مهم زندگی سیاسی و نظامی علیرضا عسگری که توجه ویژه دستگاه‌های اطلاعاتی اسرائیل و غرب را به او جلب کرد، دوره حضور او در لبنان بود.


حدود هشتاد درصد فصل چهارم این تز، از کتاب اینجانب کپی شده آن هم بدون ذکر ماخذ .
علیرضا عسگری، استعداد بالایی در یادگیری زبان داشت. این استعداد و تجربه‌ طولانی‌اش در جنگ نامنظم در کُردستان باعث شد پس از اتمام ماموریت در کُردستان در پائیز ۱۳۶۷، بلافاصله به عنوان فرمانده سپاه لبنان به آن‌جا اعزام شود.


چنانچه مستحضرید این عمل، در تنافی آشکار با موازین اخلاقی، شرعی، حقوقی و علمی است. از آن کمیسیون محترم
علیرضا عسگری نخستین فرمانده‌ی سپاه در لبنان شد که یک دوره کامل ۵ ساله در آن کشور ماند تا پائیز سال ۱۳۷۲ که اسماعیل احمدی‌مقدم برای یک دوره ۵ ساله دیگر، جای او را در لبنان گرفت.<ref name=":1" />


تقاضا میشود با پیگیری عاجل این موضوع و بررسی دقیق آن، موجبات احقاق حق اینجانب را فراهم آورده و بدین
==== سازماندهی حزب‌الله ====
علیرضا عسگری در دوره حساسی به لبنان رفت. درگیری‌ها بین امل و حزب‌الله تازه شروع شده بود و با توجه به حمایت سوریه از امل، جمهوری‌اسلامی نگران بود که موجودیت حزب‌الله با واکنش سوریه به خطر بیفتد. عسگری نقش موثری در پایان‌دادن به این درگیری‌ها داشت و از آن مهم‌تر، به تعبیر احمدی‌مقدم، این «حاج رضا عسگری» بود که با سازماندهی دوباره «حزب‌الله را به یک حزب کامل با تمام ارکان نظامی، اطلاعاتی، فرهنگی، سیاسی و ... تبدیل کرد.»


وسیله از تکرار این گونه رفتارهای نامتعارف جلوگیری نماید .
در دوره فرماندهی عسگری در لبنان، دست‌کم ۴ مورد گروگان‌گیری در آن‌جا رُخ داد. سه سرباز ایرلندی در پائیز ۶۷، یک شهروند بریتانیایی در خرداد ۶۸، دو شهروند سوئیسی در آبان ۶۸ و یک شهروند فرانسوی در شهریور ۷۰


» علی اکبر کلانتری. نماینده مردم فارس در مجلس خبرگان رهبری ۷
یکی از نتایج یا ضرورت‌های تغییر ساختار حزب‌الله با هدایت عسگری، تلاش برای دخیل‌کردن این جریان در پروسه سیاسی لبنان بود و این جز با توقف کامل سیاست گروگان‌گیری حزب‌الله ممکن نمی‌شد. با همین هدف، در همین دوره فرماندهی عسگری به تدریج همه گروگان‌های اسیر در دست‌ حزب‌الله که زنده مانده بودند آزاد شدند و با آزادی آخرین گروگان اروپایی در تیر ۱۳۷۱ (ژوئن ۱۹۹۲) بحران گروگان‌گیری در لبنان پایان یافت.


جمعی از استادان و دانشگاهیان دانشگاههای تهران نیز در نامهای پیرامون "مطرح شدن بحث سرقت علمیروحانی"
این عسگری بود که «مقامات را در تهران متقاعد کرد با توجه به بدنامی شدید جهاد اسلامی لبنان و از دست رفتن ضرورت وجودی آن، این سازمان را در سال ۱۹۹۲ منحل کرده و مغنیه را کاملا تحت تابعیت حزب‌الله و رهبری آن درآورد.»


به اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی؛ وزیر علوم،
رابرت بائر یکی از افسران مسئول وقت سیا در بیروت در کتاب خاطراتش تائید کرده عسگری در زمان فرماندهی سپاه در لبنان در آدم‌ربایی غربی‌ها مسئولیت داشت و به عنوان رابط اصلی عماد مغنیه و حسن نصرالله فعالیت می‌کرد. رضا گلپور، از دوستان علیرضا عسگری هم نوشته رابطه بسیار نزدیک او با حسن نصرالله و عماد مغنیه همچنان برای سال‌ها ادامه داشته است.


کمیسیون نظارت بر تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و جامعه علمی و دانشگاهی کشور نوشتند: انتظار میرود جامعه
شماری از رسانه‌های غربی از جمله واشنگتن پست، تایمز لندن، نیویورک تایمز، و حتی کای برد در کتاب تحقیقی ارزشمند جاسوس خوب، علیرضا عسگری را به اشتباه فرمانده سپاه لبنان در زمان انفجارهای سفارت آمریکا و مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت در سال‌ ۱۳۶۲ (۱۹۸۳) معرفی کرده‌اند.


علمی و مراجع نظارتی، به طور مستقل و فارغ از اغراض سیاسی، به این موضوع رسیدگی کنند و اقدامات مقتضی را
پیش از عسگری، در نیمه اول دهه هشتاد میلادی، دست‌کم ۶ نفر دیگر فرماندهی سپاه لبنان را به عهده داشته‌اند.


انجام دهند . به استحضار میرساند که از سال « : در ابتدای این نامه آمده است ۲۰۱۳ میلادی، مقارن با انتخابات ۱۳۹۲
نخستین فرمانده سپاه در لبنان و سوریه احمد متوسلیان بود که ۱۴ خرداد به ماموریت اعزام شد اما تنها چند هفته پس از رسیدن به لبنان در ۱۴ تیر ۱۳۶۱ ربوده شد و از آن روز مفقود شده است.


ریاست جمهوری در ایران، پایگاههای معتبر آکادمیک جهان، از وقوع یک سرقت علمی (plagiarism) در رسالۀ
پس از ربوده شدن متوسلیان، منصور کوچک‌محسنی چند ماه مسئول سپاه لبنان شد. احمد کنعانی‌مقدم فرمانده بعدی سپاه لبنان بود که تا تابستان ۱۳۶۲ آن‌جا ماند. در دوره مسئولیت او، در ۲۹ فروردین ۱۳۶۲، به سفارت آمریکا در بیروت حمله انتحاری شد و ۶۳ نفر از جمله ۱۷ آمریکایی کشته شدند.


دکتری آقای حسن فریدون )روحانی( پرده برداشتند و پایگاه تحلیلی تلگراف، مدعی شد که رئیس جمهور ایران از
از تابستان ۱۳۶۲ تا ابتدای پائیز ۱۳۶۳ مسئولیت سپاه لبنان به حسین دهقان سپرده شد. در همین دوره، در اول آبان ۱۳۶۲، در دو حمله پیاپی به مقرهای تفنگداران آمریکایی و فرانسوی در بیروت، ۲۹۹ تفنگدار کشته شدند.


پاسخ به این موضوع به آنان طفره رفته است . سند ،» دیدبان شفافیت و عدالت « اکنون که به همت سازمان مردمنهاد
پس از دهقان، از سال ۱۳۶۳ کسی به اسم حسین مصلح (مصلح‌نیا) برای یک سال مسئول سپاه لبنان شد و سپس سال ۱۳۶۴ محمدرضا نقدی برای یک سال جای او را گرفت. در همان سال‌ها، از ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۷، سید احمد آوایی قائم مقام فرماندهی سپاه در لبنان بود.<ref name=":1" />


نهایی تفحص در خصوص این اتهام، مشتمل بر ۲۹۷ صفحه، منتشر و وقوع سرقت علمی از سوی وی و تخلف ایشان
=== بازگشت عسگری از لبنان ===
علیرضا عسگری پس از بازگشت از لبنان، ابتدا نزدیک به ۳ سال در سمت‌ فرمانده کل عملیات سپاه خدمت کرد و سپس نزدیک به یک سال به فرماندهی سپاه تهران منصوب شد.


از قانون مالکیت فکری (copy right) مطرح گردیده و همچنین مشخص شده که نامبرده، از سال ۱۳۵۹ بدون آن
عسگری سال ۱۳۷۶ در دولت محمد خاتمی، معاون بازرسی وزارت دفاع شد و تا زمانی که در اواخر سال ۱۳۸۱ از سوی حفاظت اطلاعات وزارتخانه بازداشت شد، در همین سمت ماند. بازداشتی که  ۱۸ ماه به طول انجامید.


که حائز مدرک دکتری باشد، مدعی شده که دارای دانشنامه و مدرک دکترای حقوق بوده است؛ به گونهای که نام وی
تایمز آن لاین نوشت: عسگری در سال ۱۹۹۷ به عنوان معاون وزیر دفاع ایران در امور تحقیقات داخلی منصوب شد. وی با کشف چندین نمونه اختلاس محبوبیت خود را از دست داد. پس از انتخاب احمدی‌نژاد به عنوان رییس جمهور ایران در سال ۲۰۰۶ عسگری به دلیل اختلاف‌نظر با وی کنار گذاشته شد. این دو سالها با هم رقابت داشتند و عسگری می‌دانست دوران او به سر رسیده است. در جریان یک ماموریت خارجی در سال ۲۰۰۳ گفته می‌شود وی با یک شریک تجاری که در واقع یک مقام اطلاعاتی بوده دیدار کرده است. یک مقام ایرانی گفت: علیرضا از ابتدا مردی متمول بود اما بعد از ۲۰۰۳ پولدارتر شد.<ref name=":3">[https://www.asriran.com/fa/news/13518/%D8%B3%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%BE-%D8%B9%D8%B3%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D9%85%D8%B9%D8%AF%D9%86-%D8%B7%D9%84%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D9%86%D9%8A%D8%A7%D8%B3%D8%AA سایت عصر ایران]</ref>


در آرشیو اطلاعات مربوط به نمایندگان دورۀ نخست مجلس شورای اسلامی در وبگاه مجلس با این عنوان درج گردیده
کریم سجادپور، تحلیلگر مسائل ایران در موسسه کارنگی در گفتگویی با ان‌پی‌آر (رادیو ملی آمریکا)، گفته عسگری با اتهامات اخلاقی و مالی بازداشت شد: «او زمانی که در زندان بود به طرز وحشیانه‌ای شکنجه شد.»


و انتظار میرود جامعه علمی و مراجع نظارتی، به طور مستقل و فارغ از اغراض سیاسی، به این موضوع رسیدگی کنند
چند تن از دوستان علیرضا عسگری و مقامات سابق جمهوری‌اسلامی هم در گفتگو با فایننشال تایمز تائید کردند عسگری پس از ۱۸ ماه زندان، ناامید و عصبانی بود و از نظر روانی آشفته شده بود.


و اقدامات مقتضی را انجام دهند . لذا ما استادان و دانشگاهیان دانشگاههای تهران، نظر به ریاست آقای حسن روحانی
همزمان با بازداشت او «در محافل سیاسی تهران این بحث مطرح بود که این فرمانده سپاه با اتهام فساد مالی و اخلاقی بازداشت شد و زیبا احمدی، همسر نخست او یکی از شاکیانش درباره‌ی فساد اخلاقی (ارتباط جنسی خارج از ازدواج) بود.»


بر شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان بالاترین نهاد علمی و فرهنگی کشور، ضمن اشعار به وظیفۀ ذاتی آن شورای
یکی از فرمانده‌های پیشین سپاه در گفتگو با ایران اینترنشنال خشونت بازجویان در برخورد با عسگری را تائید کرد: «عسگری در جریان یکی از جلسات اولیه بازپرسی در گوش قاضی‌ که از او سوال می‌کرده، سیلی زده و همین وضعیتش را دشوارتر کرد.» همین منبع همچنین تائید کرد که در جریان بازداشت ۱۸ ماهه «بازجویان حفاظت اطلاعات عسگری را بسیار آزار داده و شکنجه کردند.»


محترم و همچنین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، به عنوان متولی صیانت از حریم دانش کشور، هشدار میدهیم که
عسگری در نهایت با وساطت دوستان پرنفوذش از جمله اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده وقت نیروی انتظامی کشور، که در دوره حضور در کُردستان با او کار کرده بود و دخالت ناطق‌نوری، بازرس وقت دفتر علی خامنه‌ای از زندان آزاد شد.
[[پرونده:علیرضا عسگری.JPG|بندانگشتی|'''علیرضا عسگری در لباس غیر نظامی''']]
آن‌چنان که زیبا احمدی، همسر اول علیرضا عسگری، گفته او در سال ۱۳۸۳ و پس از آزادی از زندان، در حالی‌ که تنها ۴۴ سال داشت با درجه سرلشکری و پیش از موعد بازنشسته شد و پس از بازنشستگی وارد کار تجارت زیتون شد.<ref name=":1" />


اگر با قصور نهادهای مسئول و مراجع ذی ربط، این ذهنیت در محافل علمی متبادر شود که افراد میتوانند با سوء
==== عسگری و تجارت زیتون ====
بنا بر روایت رضا گلپور، اواخر آبان ماه سال ۱۳۸۵، کمتر از یک سال پیش از ناپدید شدن علیرضا عسگری، او با این عنوان که برنامه سفر دارد از دیدار با مسئول وقت دفتر ریاست قوه قضائیه، که قرار بوده به دستور خامنه‌ای از او دلجویی کند، سرباز زده است.


استفاده از مدارک دانشگاهی غیرمعتبر، مناصب بالایی را تصاحب نمایند، موجی از ناامیدی و یاس در محافل علمی و
عسگری در پاسخ به نگرانی گلپور از سفر با پرونده باز، گفته این نخستین سفر خارجی او پس از آزادی نیست. زیبا احمدی هم گفته همسرش پیش از سفر آخر به سوریه و ترکیه، سفرهای دیگری به ترتیب به تایلند، لبنان و سوریه داشته است.


دانشجویی ایجاد خواهد کرد به گونهای که از این پس، تشویق و ترغیب دانشجویان به کار علمی اصیل و صحیح توسط
یکی از منابع اطلاعاتی در آمریکا به ایران اینترنشنال گفت ممکن است علیرضا عسگری در سفر تایلند، با ماموران سیا دیدار کرده باشد: «تایلند سال‌هاست از کشورهای مورد علاقه سرویس‌های اطلاعاتی غربی برای جذب جاسوس از ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه است. گفته شده ممکن است سیا عسگری را در جریان سفری در زمان معاونتش در وزارت دفاع، استخدام کرده باشد، اما به نظر من با توجه به این‌که او پس از بازجویی‌های بی‌رحمانه در زمان بازداشتش به جمهوری‌اسلامی پشت کرد، عسگری احتمالا در همین سفر به تایلند با سیا تماس گرفته است.»


». اساتید و رعایت اخلاق علمی و پژوهشی و نیز احترام به قانون کپی رایت در دانشگاهها وجهی نخواهد یافت ۸
به گفته زیبا احمدی، همسرش در سفر آخر برای تجارت زیتون به سوریه و ترکیه رفته است. اما رضا گلپور مدعی است این سردار سپاه به او گفته علاوه بر تجارت زیتون، «برای خرید چیزهایی برای وزارت دفاع به سفر سوریه و ترکیه می‌رود.» قاسم سلطان‌آبادی از دوستان عسگری هم گفته سفر او به سوریه و ترکیه ماموریت بوده است.<ref name=":1" />


آقای نصرالله پژمانفر، نماینده مشهد در مجلس شورای اسلامی نیز در تاریخ ۱۷ خردادماه ۹۶ طی نامهای به کمیسیون
=== نحوه‌ی فرار علیرضا عسگری ===
علیرضا عسگری پس از آزادی و احساس تهدید لو رفتن فعالیت‌هایش نقشه‌ی فراری را با همکاری نیرو‌های خارجی طراحی کرده و ابتدا  ده تن از اعضای خانواده‌اش را به خارج از کشور می‌فرستد و خود به بهانه تجارت و خرید سلاح و الزامات سپاه به دمشق و از آنجا به استانبول پرواز می‌کند در استانبول به سفارت آمریکا مراجعه کرده و درخواست پناهندگی می‌دهد از این مرحله با یک خودروی اجاره‌ای که بعدها کنار ساحل رها شد خود را به یکی از پایگاه‌های آمریکا (احتمالا اینجرلیک) رسانده و از آنجا به همراه خانواده‌اش به یک پایگاه نظامی در آلمان و سپس به آمریکا می‌رود.


آموزش مجلس شورای اسلامی، از این کمیسیون خواست تا سؤال از وزیر علوم پیرامون مسأله مدرک آقای حسن
بر اساس گزارش های منتشره او سال ۸۳ فعالیت‌های نظامی را به طور کامل کنار گذاشت و به تجارت زیتون و روغن زیتون با کشور سوریه پرداخت. عسگری ۱۶ آذر ۸۵ از دمشق وارد استانبول و در هتل جیران در نزدیکی میدان تکسیم شهر استانبول مستقر شد. او تا روز  ۱۸ آذر با خانواده خویش در تماس بود. روز شنبه تلفن همراه عسگری خاموش می‌شود و از آن پس خانواده‌اش نمی‌توانند تماسی با عسگری برقرار کنند.<ref>[https://iranwire.com/fa/politics/753/ سایت ایران وایر به نقل از نیوزویک]</ref>


روحانی را به اجرا درآورد . با توجه به رسانهای شدن این « : نماینده مردم مشهد و کلات طی این سؤال عنوان داشت
هفته نامه ساندی تایمز با اشاره به همکاری آژانس‌های غربی برای فرار این مقام نظامی ایران از ترکیه مدعی شده است که او در سفر از دمشق به استانبول، یک پارسپورت جدید دریافت کرده و با همراهی محافظان غربی، سوار بر خودرو، ترکیه را ترک کرده است. بنابر گزارش ساندی تایمز، عسگری با خروج از ترکیه اکنون در یک پایگاه ناتو، در نزدیکی شهر فرانکفورت آلمان تحت بازجویی قرار دارد.<ref name=":2">هفته‌نامه ساندی تایمز ۲۱ اسفند ۸۵ (۱۱ مارس ۲۰۰۷)</ref>


ادعا و هتک حیثیت علمی مقام ریاست جمهوری ایران در داخل و خارج کشور، وزارت علوم پاسخگو باشد تا کنون چه
هفته‌نامه فلسطینی المنار نیز گزارش داده که وی با خروج از استانبول به شمال عراق منتقل شده و در یکی از پادگان‌های مخفی موساد در نزدیک شهر "اربیل" مورد بازجویی قرار گرفته و پس از آن بوده است که به‌وسیله یک فروند هواپیمای نظامی آمریکایی به کشوری اروپایی- احتمالا آلمان - آورده شده است.


اقداماتی برای راستی آزمایی برای این ادعاها و پاسخ به افکار عمومی انجام داده است؟ وی همچنین با اشاره به از
همان زمان، خبرهایی حاکی از انتقال عسگری به یکی از پادگان‌های ناتو در فرانكفورت آلمان منتشر شد. ۲۳ اسفند ۸۵، فرانتس یوزف یونگ، وزیر دفاع وقت آلمان در پاسخ به پرسش از حضور علیرضا عسگری در آلمان، به جای انکار صریح، پاسخ داد: «درباره این مساله نمی‌توانم چیزی بگویم.»<ref name=":1" />


دسترس خارج شدن پایاننامه کارشناسی ارشد آقای روحانی از سایت ایران داک، خواستار پاسخگویی هرچه سریعتر
۵ اردیبهشت ۸۶ (۲۵ آپریل ۲۰۰۷)، چند تن از دوستان علیرضا عسگری و مقامات سابق جمهوری‌اسلامی در گفتگو با فایننشال تایمز، پناهندگی علیرضا عسگری را تائید کردند.


وزارت علوم به این اقدامات شد. پژمانفر با ارائه برخی مدارک و مستندات که حاکی ازاستفاده زیاد رساله مذکور از منابع
در همان زمان، شان مک‌کورمک، سخنگوی وقت وزارت خارجه، در پاسخ به این‌که آیا حضور علیرضا عسگری را در ایالات متحده انکار می‌کند؟ پاسخ داد: «نمی‌توانم چیزی به شما بگویم.»<ref name=":1" />[[پرونده:عسگری ۵.JPG|بندانگشتی|'''علیرضا عسگری و حسن نصرالله''']]
در کتاب «جاسوس خوب: زندگی و مرگ رابرت ایمز» که سال ۲۰۱۴ منتشر شد به نقل از ۴۰ منبع اطلاعاتی گفته شده به علیرضا عسگری در ازای ارائه اطلاعات درباره برنامه هسته‌ای ایران، پناهندگی آمریکا داده شد. کای برد نویسنده این کتاب می‌گوید یکی از مقامات دولت بوش درباره تصمیم بوش برای دادن پناهندگی به علیرضا عسگری در سال ۲۰۰۷ گفته است: «در سطح اطلاعات غیر طبقه‌بندی‌ شده نمی‌توانم در این باره توضیح بیشتری بدهم.»<ref name=":1" />


انگلیسی است، خواستار پاسخگویی وزارت علوم شدند. پژمانفر همچنین متذکر شد بررسیها نشان میدهد حدود ۷۰
آقای برد در این کتاب می‌نویسد «تصمیم اعطای پناهندگی سیاسی به عسگری برمبنای قانون ۱۱۰ عمومی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (که آن را از اجرای روال معمول اداری و قانونی در موارد خاص و محرمانه معاف می‌کند) احتمالا با مخالفت ماموران کهنه کار CIA، که از نقش احتمالی او در قتل رابرت آیمز آگاه بودند، روبرو شد.»


الی ۸۰ درصد فصل ۴ رساله آقای روحانی با عنوان )احکام ثانویه(، مستقیماً ترجمه شده از کتاب فارسی با عنوان
نویسنده کتاب که پدرش یک دیپلمات آمریکایی بود و بخشی از دوران جوانی‌اش را در خاورمیانه سپری کرده است، در ادامه می‌نویسد: «اما آنطور که گزارش‌ها حاکی است نظر سازمان و آن مسئولان ارشد توسط شورای امنیت ملی دولت جرج بوش رد می‌شود» و سپس نتیجه می‌گیرد «اعطای پناهندگی به فردی با پیشینه عسگری، یک تصمیم سیاسی بود که تنها می‌توانست در کاخ سفید اتخاذ شده باشد.»<ref>[https://farsi.alarabiya.net/international/2014/05/20/%D9%86%DB%8C%D9%88%D8%B2%D9%88%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%88%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82-%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA سایت العربیه فارسی]</ref>


». )حکم ثانویه در تشریع اسلامی( نوشته علی اکبر کلانتری است ۹
تایمز آنلاین نوشت: گفته می‌شود عسگری به همراه خود اسنادی از ارتباط ایران با تروریست‌های خاورمیانه به همراه دارد اما درباره داشتن اطلاعات سری از برنامه‌های هسته‌ای این کشور تردید وجود دارد.<ref name=":3" />


همچنین جمعی از اساتید دانشگاه شیراز با ارسال نامهای به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس، خواستار رسیدگی به پرونده


سرقت علمی پایان نامه دکترای حسن روحانی شدند . در بخشی از متن این نامه آمده است:
زیبا احمدی همسر (همسری که در ایران است) او می‌گوید:  تا روز هشتم دسامبر (جمعه) با وی در تماس بودیم ولی شنبه این تماس قطع شد و تلفن همراهش خاموش بود که مشکوک شدیم. گزارشی حاکی از آن است عسگری در ترکیه قصد دیدار با یک دلال اروپایی اسلحه را داشته است. همسر علیرضا عسگری در این مورد می‌گوید که همسرش که پدر پنج فرزند است به ترکیه پناهنده نشده است و شواهد نشان می‌دهد که او ربوده شده است. او همچنین اعلام کرد که همسرش به خاطر تجارت روغن زیتون به سوریه سفر کرده است. برخی رسانه ها نیز وی را عهده دار معاونت ریاست شرکت هواپیمایی ماهان نیز اعلام کرده بودند. گزارش‌ها نشان می‌دهد که دو فرد دیگر اتاقی را در «هتل سیلان ترکیه» به مدت سه شب برای او رزرو کردند ولی پس از رسیدن عسگری به ترکیه او به هتل ارزان قیمت «جیران» رفت. لونت بیلمن سخنگوی وزارت امور خارجه ترکیه می گوید که: «مقامات ایران درحالیکه در پنجم دیماه ۱۳۸۵ ناپدید شدن این مقام سابق نظامی خود را به اینترپل گزارش داده بودند، ما را در ۱۵ بهمن ۱۳۸۵یعنی تقریبا دو ماه بعدتر، از این حادثه مطلع ساختند.»


طی انجام تحقیقی دقیق با استفاده از ابزارهای رایانهای پیشرفته که برای یافتن سرقت علمی طراحی شدهاند و پس «
== ضربات عسگری به جمهوری اسلامی ==


از آن، بررسی جزء به جزء توسط افراد متخصص، میتوان به وضوح دید که بخش گستردهای از پایان نامه منسوب به
* افشای ساختار و فعالیت‌های حزب‌الله لبنان
* افشای فعالیت‌های هسته‌ای و معرفی فخری‌زاده به عنوان عنصر کلیدی این فعالیت‌ها
در کتاب «جاسوس خوب: زندگی و مرگ رابرت ایمز» که سال ۲۰۱۴ منتشر شد به نقل از ۴۰ منبع اطلاعاتی گفته شده به علیرضا عسگری در ازای ارائه اطلاعات درباره برنامه هسته‌ای ایران، پناهندگی آمریکا داده شد. کای برد نویسنده این کتاب می‌گوید یکی از مقامات دولت بوش درباره تصمیم بوش برای دادن پناهندگی به علیرضا عسگری در سال ۲۰۰۷ گفته است: «در سطح اطلاعات غیر طبقه‌بندی‌ شده نمی‌توانم در این باره توضیح بیشتری بدهم.»
* افشای منجر به سرقت اطلاعات هسته‌ای از سوله‌ی تورقوزآباد
* افشای ترددات عماد مغنیه
* بمباران به راکتور هسته‌ای ایران در سوریه که بیش از یک میلیارد دلار هزینه برپایی آن توسط کره‌شمالی بود.
نیمه‌شب ۱۵ شهریور ۱۳۸۶ (۶ سپتامبر ۲۰۰۷) اسکادران ۶۹ نیروی هوایی ارتش اسرائیل، مجتمعی نظامی را در دیرالزور سوریه بمباران و منهدم کرد. ۷ ماه بعد آمریکا اعلام کرد که مجتمع بمباران‌شده یک سایت هسته‌ای با اهداف نظامی بود. چهار سال بعد هم آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تائید کرد، آن‌چه اسرائیل در سال ۲۰۰۷ نابود کرد یک رآکتور هسته‌ای بود.


جناب آقای روحانی، کپی برداری کلمه به کلمه بدون استناد به مرجع، از تحقیقات و تألیفات دیگران است. نمونه بسیار
۲ فروردین ۸۸ (۲۲ مارس ۲۰۰۹)، هانس روئله، رئیس سابق ستاد برنامه‌ریزی وزارت دفاع آلمان و فرمانده پیشین مقر ناتو در این کشور تائید کرد اطلاعاتی که علیرضا عسگری در مورد پروژه‌ هسته‌ای سوریه در دیرالزور داد منجر به شناسایی آن و حمله اسرائیل در سپتامبر ۲۰۰۷ به راکتور الکبار در این سایت هسته‌ای و نابودی آن شد. بنا بر این گزارش، هیچ کس در جامعه اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل تا آن زمان در مورد آن سایت هسته‌ای چیزی نشنیده بودند: «مورد اخیر بسیار شرم‌آورتر بود زیرا دولت اسرائیل همیشه ادعا کرده بود چیزی در سوریه وجود ندارد که آن‌ها ندانند.»<ref name=":1" />


بارز آن فصل چهارم و پنجم این رساله است که عمده مطالب آنها کپیبرداری و ترجمه کلمه به کلمه از کتاب تألیف
علیرضا عسگری در مواردی هم نقش بازدارنده در حملات قریب‌الوقوع به جمهوری اسلامی داشته است. از جمله تاثیری که عملکرد وی در آمریکا مبنی بر غیر نظامی بودن فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی منجر به ارائه گزارش ارزیابی اطلاعاتی ۲۰۰۷ در آمریکا شد که نتیجه‌ی آن کنار گذاشته شدن طرح‌های تهاجم به تاسیسات تظامی و هسته‌ای جمهوری اسلامی بود.در کتابی که مرکز مطالعات اطلاعاتی سیا درباره نتایج و اهمیت ارزیابی اطلاعاتی ۲۰۰۷ منتشر کرد، گفته شد منتقدان این ارزیابی می‌گفتند قضاوت ارائه‌شده در آن، هرگونه استدلال برای اقدام نظامی علیه ایران را تضعیف می‌کند.


شده توسط آیت الله علی اکبر کلانتری )استاد دانشگاه شیراز( و مقالهای از آقای سید عباس صالحی و پایان نامه
یکی از منابع اطلاعاتی، تائید کرد که در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷، در محافل سیاسی واشنگتن، این تصور که آمریکا برنامه‌ای برای حمله به ایران دارد، بسیار جدی گرفته می‌شد: «آن زمان، روزی نبود که از من درباره برنامه آمریکا برای حمله به ایران نپرسند، همه فکر می‌کردند برنامه‌ای تهیه شده و این حمله قریب‌الوقوع است، اما ارزیابی سال ۲۰۰۷ که ابتدای دسامبر منتشر شد مثل آب سردی بود که بر آتش ریختند، عملا همه تصورات درباره احتمال حمله به ایران رنگ باخت و اگر برنامه‌ای هم واقعا تهیه شده بود، عملا کنار گذاشته شد.»<ref name=":1" />


دکترای یک استاد تانزانیایی است که هیچ استنادی به نویسندگان اصلی آنها نشده است.
== انعکاسات ناپدید شدن علیرضا عسگری ==


لذا نظر به اصل ۱۱۵ قانون اساسی و ماده ۳۵ قانون ریاست جمهوری که شرط لازم برای شخص رئیس جمهور، حسن
=== سخنان احمدی‌مقدم در باره علیرضا عسگری ===
آذرماه ۱۳۹۱ سرتیپ اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده پلیس ایران مطرح کرد که: علیرضا عسگری، قبل از ناپدید شدن در ترکیه، ۱۵ ماه در داخل ایران زندانی بوده است. وی عسگری را فردی توصیف کرد که در تشکیل حزب‌الله لبنان به عنوان یک حزب کامل با تمام ارکان نظامی، اطلاعاتی، فرهنگی و سیاسی نقش مهمی داشته است. احمدی مقدم همچنین با اشاره به اینکه از طریق علی اکبر ناطق نوری، رئیس بارزسی ویژه دفتر رهبر جمهوری اسلامی خواستار رسیدگی به پرونده عسگری شده، گفته که اتهاماتی متوجه عسگری بود که در نهایت اثبات نشد و برای وی قرار مجرمیت هم صادر نشد.


سابقه، امانت، تقوا و اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور است، و با توجه به آشکار شدن
احمدی مقدم همچنین با گلایه از مسئولان دولتی و امنیتی گفت: "این ظلم است که می‌گویند او پناهنده شده و خداوند از آدمی که این کار را کرد، نگذرد. علیرضا عسگری یک روز قبل از سفر به سوریه به دفتر من آمد و خیلی خوشحال بود. او گفت شاید دیگر همدیگر را نبینیم. من آمده‌ام اینجا تا حرف‌هایی را به شما بزنم که بعداً آن را پیگیری کنید. به یک مناسبتی به همراه فردی با یک گروه سیاسی نشستی داشت و وقتی نزد من آمد، گفت این افراد نیت شومی دارند که باید بعداً آن را به دیگران منتقل کنیم. حال کسی که یک روز قبل از سفر بیاید و اطلاعات دقیقی از خیانت یک گروه بدهد چه طور می‌تواند پناهنده شود؟"
[[پرونده:عسگری ۳.JPG|بندانگشتی|'''سخنرانی احمدی  مقدم در ششمین سال فرار علیرضا عسگری''']]
وی همچنین خبر داد که شورای عالی امنیت ملی و نهادهای امنیتی کشور اذعان دارند که عسگری ربوده شده ولی برخی افراد هستند که به گفته فرمانده پلیس ایران بی‌انصاف هستند، در این زمینه تشکیک ایجاد می‌کنند.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/f10-iran-police-chief-alireza-asgari-imprisond-months/24799986.html سایت رادیو فردا]</ref>


تخلفات متعدد و تقلب و سرقت علمی فاحش توسط شخص آقای حسن روحانی و با توجه به برابری آحاد ملت ایران
=== مرضیه افخم سخنگوی وزارت خارجه ایران ===
در تازه‌ترین واکنش، مرضیه افخم سخنگوی وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد ایران همچنان در حال مکاتبه درباره سرنوشت علیرضا عسگری با سازمان ملل و سازمان جهانی صلیب سرخ است، رویه ای که در طول ۹ سال گذشته جاری بوده است.<ref>[https://iranwire.com/fa/politics/753/ سایت ایران وایر]</ref>


در برابر قانون و خطرناکتر بودن چنین تخلفات مهمی از سوی شخصی که عهدهدار منصب ریاست جمهوری میگردد،
عسگری می‌دانست که دیگر قرار نیست به کشور برگردد و با برنامه می‌خواست باقی زندگی‌اش را با یک هویت تازه بگذراند و آن‌چنان که در ادبیات سیاسی و حقوقی آمریکا رایج است او از این به بعد «مستر جان دوو» که نامی برای افراد با هویت ناشناس است قصد زندگی مخفی در آمریکا را داشت.<ref name=":0">[http://irdiplomacy.ir/fa/news/9845/%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B9%D8%B3%DA%AF%D8%B1%DB%8C سایت دیپلماسی ایرانی] </ref>


اعتراض شدید خود را نسبت به تأیید صلاحیت ایشان برای انتخابات ریاست جمهوری ابراز نموده و درخواست بررسی
=== هفته‌نامه ساندی تایمز ===
هفته نامه بریتانیایی ساندی تایمز نوشت: علیرضا عسگری از حدود ۴ سال قبل توسط یک افسر اطلاعاتی غربی در خلال یک سفر تجاری به خارج (احتمالا تایلند) استخدام شد و بدین ترتیب از سال ۲۰۰۳ برای برخی کشورهای غربی جاسوسی می‌کرده است. بنابر این گزارش، برنامه فرار وی از طریق دمشق نیز به کمک غربی‌ها پس از آن ترتیب داده شده که جاسوسی وی در حال لو رفتن بوده است. به ادعای این نشریه حداقل ۱۰ عضو خانواده عسگری، نیز از ایران خارج شده‌اند. اما درحالی که خانواده عسگری در تهران اعلام کرده‌اند که "ما در ایران هستیم و جایی نرفته‌ایم"، برخی رسانه های غربی این گفته‌ها را متعلق به اعضای خانواده "دوم" عسگری دانسته‌اند که در ایران به سر می‌برند. رسانه‌های غربی گفته‌اند که علیرضا عسگری دارای دو همسر به نام‌های زیبا احمدی و زهرا عبدالله‌پور است.<ref name=":2" />


فوری اسناد تخلف و صدور حکم لازم و تصمیمگیری مجدد در مورد ادامه تصدی پست ریاست جمهوری توسط ایشان
=== پاسدار علی فضلی ===
در آخرین اظهارنظر درباره عسگری، سرتیپ پاسدار علی فضلی، جانشین هماهنگ‌کننده سپاه ۷ مهر ۱۴۰۲ در صحبت‌هایی به مناسبت سالگرد آغاز جنگ ایران و عراق، دوبار به علیرضا عسگری اشاره کرد، یک بار او را «مرحوم عسگری» خواند و یک بار دیگر در اشاره به او گفت: «حاج‌رضا عسگری که انشاالله زنده باشد و به دامن اسلام بازگردد.»<ref name=":1" />


». را داریم ۱۰
=== رمضان شریف سخنگوی سپاه پاسداران  ===
رمضان شریف، سخنگو و مسئول روابط عمومی کل سپاه پاسداران، روز سه شنبه ۲۱ خرداد۱۳۹۸، اخبار منتشر شده درباره «دستگیری چند تن از سرداران» و «فرار فرماندهان سپاه» از ایران را «شایعه» خواند، تکذیب کرد و گفت: «دشمنان» بعد از اقدام آمریکا در قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمان‌های تروریستی  اقدام به انتشار «اکاذیب مشمئزکننده‌ای مانند فرار از کشور و یا دستگیری چند تن از سرداران سپاه از جمله سرداران نصیری، ربیعی، تولایی» و برخی فرماندهان دیگر این نیرو کردند.


شاهین آخوندزاده، قائم مقام معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت نیز قبلاً با بیان اینکه سرقت پایان نامه و
سخنگوی سپاه در ادامه گفت که «فرماندهان» و «سردارانی» که خبر فرار یا دستگیری آنها منتشر شده است «از نیروهای مخلص و فعال سپاه بوده و در جایگاهی جدید در سپاه فعال و با جدیت به ایفای مأموریت‌ها و مسئولیت‌های محوله، اشتغال به خدمت دارند و حتی اخباری از حضور آنان در محافل منتشر شده است».                                                <ref>[https://old.iranintl.com/%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D8%B3%D8%AE%D9%86%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B9%D8%B6%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA سایت ایران اینترنشنال]</ref>


مقالات، یک جرم است، اظهار داشته بود: بر اساس قانون، برای کسی که سرقت علمی میکند، مجازات زندان بین ۶
برخی منابع نیز مدعی پناهندگی او به امریکا به دلیل اختلاف داشتن با مقاماتی در تهران شدند. هاآرتص به همراه الشرق الاوسط مدعی شدند که وی به آمریکا پناهنده شده است. روزنامه الشرق الاوسط به نقل از منابعی ناشناس مدعی شد که علیرضا عسگری در استانبول به سفارت آمریکا مراجعه کرده و درخواست پناهندگی کرده است. روزنامه واشنگتن پست نیز به نقل از یک مقام بلندپایه آمریکا گزارش داده است که «عسگری پس از ترک ایران به طور داوطلبانه با آژانس های اطلاعاتی غرب همکاری می‌کند و اطلاعاتی را نیز درباره شبه نظامیان حزب‌الله در لبنان و روابط ایران با آن گروه، ارائه کرده است».<ref name=":0" />


ماه تا یک سال تعیین شده است... در سطح دنیا هم کمیتهای به نام COPE وجود دارد که در حقیقت کمیته اخلاقی
با این حال همسر او ادعای پناهندگی آقای عسگری را شایعه و دروغ خوانده و به خبرنگاران گفته است که آقای عسگری با ایران مشکلی نداشته که بخواهد پناهنده شود'''.'''


نشر در دنیا است. مجلات و دانشگاه ها عضو این کمیته میشوند و اگر هرگونه خطای علمی که اتفاق بیفتد را به این
== منابع ==
 
کمیته گزارش میکنند و کمیته آن را بررسی میکند. ۱۱
 
آنچه در نگاه کلی به وضوح به آن میرسیم این است که متنی که به عنوان پایان نامه توسط آقای حسن روحانی به
 
دانشگاه کالدونین گلاسکو تحویل داده شده است، یک گردآوری سارقانه از متون افرادی دیگر است که در آن از انواع
 
شیوه های متنوع تخلف و تقلب استفاده شده است. لذا در نگاه هر فرد دانشگاهی و غیر دانشگاهی منصفی این پایان
 
نامه نه تنها لایق مدرک دکترا نیست بلکه حائز مصادیق مجرمانه ای است که از آنها نمیتوان چشم پوشی کرد. ۱۲
 
نکته مهم این است که اگر این مساله به شکل داخلی حل و تعیین تکلیف نشود، چه تضمینی است که دولت انگلیس
 
آن را به عنوان اهرم فشار بر قوه مجریه کشور استفاده نکرده و تهدید نکند که اگر فلان چیز به نحو مطلوب ما اتفاق
 
نیفتد، مدرک تحصیلی را ابطال و رئیس دولت را در سطح داخلی و بینالمللی با چالش مواجه میکنیم؟ ۱۳
 
حال در اینجا بد نیست اشاره ای بکنیم به برخی موارد سرقت علمی که در کشورهای دیگر دنیا اتفاق افتاده است. باید
 
دید که مقامات آن کشورها چگونه با این مسئله برخورد کرده اند.
 
الف: در فروردین ۱۳۹۱ فاش شد که رئیس جمهور مجارستان، در پایان نامه دکترای خود مرتکب سرقت علمیشده
 
است. لذا ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان، در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۳۹۱ ، از پال اشمیت رئیس جمهور این کشور،
 
خواست تا به دنبال افشای تقلب در مدرک دکترای وی، در زمینه باقی ماندن در این سمت تجدید نظر کند.
 
کمیسیون تحقیق دانشگاه "زملوایز" در بوداپست نیز، در گزارشی اعلام کرد که پال اشمیت، مدرک دکترای خود را با
 
تقلب به دست آورده است. ۱۴ سرانجام پال اشمیت، رئیس جمهور مجارستان، در پی رسواییاش در دزدی ادبی و کپی
 
کردن بخش زیادی از رساله دکترایش، از مقام خود استعفا کرد. اشمیت روز ۱۴ فروردین ۹۱ در جمع نمایندگان
 
پارلمان گفت: "براساس قانون اساسی، رئیس جمهور باید نماینده وحدت و یکپارچگی مردم مجارستان باشد. متأسفانه
 
من نماد انحراف شدم و احساس میکنم که وظیفه دارم از پست خود کنارهگیری کنم ."
 
بدین ترتیب دانشگاه زملوایز بوداپست، مدرک دکترای اشمیت را که در سال ۱۹۹۲ به وی اعطا کرده بود، لغو کرد .
 
این تصمیم پس از آن اتخاذ شد که مقامات دانشگاهی متوجه شدند که بیشتر مطالب رساله ۲۰۰ صفحهای دکترای
 
اشمیت، از دو نویسنده دیگر کپی شده است .۱۵
 
ب: یک نمونه دیگر از استعفای مقامات دولتی به دنبال افشای رسوایی دانشگاهی، در سال ۲۰۱۱ در کشور آلمان اتفاق
 
افتاد. تئودور گوتنبرگ وزیر دفاع آلمان، پس از افشای سرقت علمی در رساله دانشگاهی اش، مجبور به کناره گیری
 
از سمت خود شده بود. ۱۶ دانشگاه بایروس چندی پیش از این استعفا اعلام کرده بود که رساله دکتری آقای گوتنبرگ
 
ایرادات جدی دارد که شائبه تقلب علمی را تقویت و اثبات میکند .
 
اواخر سال ۲۰۱۰ بود که مسأله تقلب گوتنبرگ وزیر دفاع آلمان، به جنجالی در این کشور تبدیل شد. گوتنبرگ
 
بخشهای زیادی از پایان نامه دکترای خود را بر مبنای متون دیگران بدون ذکر منبع تنظیم کرده بود. این در حالی
 
بود که از گوتنبرگ ۳۹ ساله به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی صدراعظمی آلمان یاد میشد و وی جزو محبوبترین
 
افراد کابینه آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان بود . پایان نامه » سرقت علمی « این مسأله تا جایی پیش رفته بود که موضوع
 
دکترای او هفتهها در صدر اخبار قرار داشته و احزاب و گروههای مخالف دولت خواهان کناره گیری گوتنبرگ شده و
 
۲۳ هزار استاد و محقق دانشگاه آلمان خواهان کناره گیری وزیر دفاع آلمان شده بودند . کمی قبل از استعفای گوتنبرگ،
 
هزاران دانشجوی دکترا و همین طور مقامهای برجسته علمی آلمان، در نامهای از صدراعظم آلمان خواسته بودند که
 
اقدامات لازم را در مقابله با این اقدام گوتنبرگ انجام دهد. ۱۷
 
ج: در سال ۲۰۱۲ نیز ماجرای جنجالی دیگری در مورد کره جنوبی پیش آمد که دولت این کشور را به شدت با مشکل
 
مواجه کرد. در ماه می ۲۰۱۲ بود که دانشجویان و استادان دانشگاه کوکمین کره جنوبی، به جنبشی ضد تقلب پیوستند
 
که دو قانون گذار این کشور را هدف گرفته بود. ماه آوریل نیز سرانجام پس از آن که این دانشگاه اعلام کرد، مون
 
دسانگ در پایان نامه خود تقلب انجام داده است، وی مجبور به استعفا از حزب حاکم شد .
 
همان زمان سخنگوی یکی از احزاب مخالف دولت در این باره گفته بود: مردم عقیده دارند که مون به دلیل فریبکاری
 
و تقلب در پایان نامه خود، لیاقت قانونگذاری ندارد. سیاستمدارانی که دروغ میگویند، کپی کاری میکنند یا مردم را
 
فریب میدهند، نباید جزو مجلس سیاستگذاری باشند. ۱۸
 
د: در کشور آمریکا نیز مونیکا کراولی، یکی از کسانی بود که به کپی کاری متهم شده بود. او توسط دونالد ترامپ برای
 
شورای امنیت ملی انتخاب شده بود و طبق تحقیقاتی که توسط رسانههای آمریکایی منتشر شد، او در پایان نامه
 
دکتری خود کپی کاری و سرقت علمیکرده بود. طبق گزارشی که رسانهها منتشر کرده بودند، دهها مورد کپی برداری
 
در این رساله انجام شده که تغییرات کمیروی آنها اعمال شده بود. ۱۹
 
انتخاب وی به عنوان مدیر ارتباطات استراتژیک شورای امنیت ملی، از همان ابتدا تحت الشعاع اتهام سرقت ادبی به
 
به وی » پولیتیکو « و » سی ان ان « هنگام نگارش رساله دکتری قرار گرفت که به طور مکرر از سوی رسانه هایی چون
 
نسبت داده میشد. بالاخره مونیکا کراولی، گزینه دونالد ترامپ رئیس جمهوری منتخب آمریکا برای عهده دار شدن
 
سمت مشاور رسانه ای کاخ سفید، از تصمیم خود برای نپذیرفتن این عنوان خبر داد. وی با صدور بیانیه ای، در توضیح
 
انصراف خود گفت: بعد از تامل بسیار، تصمیم گرفتم همین جا در نیویورک به دنبال فرصت های دیگری باشم و به
 
همین دلیل از پذیرفتن منصب پیشنهادی در دولت آینده واشنگتن، امتناع میکنم. کراولی قرار بود به عنوان دستیار
 
مشاور امنیت ملی ترامپ، کار کند. » مایکل فلین « ۲۰
 
البته تیم انتقالی ترامپ، اتهام سرقت ادبی را که به کراولی وارد شده بود رد یا تایید هم نکرد. اما کمی بعد، سایتی
 
موسوم به “پولیتیکو” نمونههای دیگری از سرقت ادبی در پایان نامه دکترای کراولی منتشر کرد. وی این پایان نامه را
 
در سال ۲۰۰۰ در دانشگاه کلمبیا با موضوع روابط دیپلماتیک میان آمریکا و چین نوشته بود. ۲۱
 
ه: در یک نمونه دیگر، دانشگاه ادینبورگ هم چند سال پیش اعلام کرد که مدرک دکترای رابرت موگابه، رئیسجمهور
 
زیمباوه، که در سال ۱۹۸۴ اخذ شده، دچار شبهات جدی و یک تقلب علمی واضح است. به دنبال این رسوایی، مدرک
 
دکترای آقای موگابه در سال ۲۰۰۷ پس گرفته شد. ۲۲
 
حال باید دید که مسئولین مجلس شورای اسلامی و دستگاه قضایی، نسبت به تخلف صورت گرفته توسط آقای حسن
 
روحانی، از حقوق ملت دفاع خواهند کرد یا نه؟
 
حجت الاسلام پژمانفر، نماینده مردم مشهد در مجلس، در تاریخ ۲۸ آذر ۹۶ من « : طی نطق پیش از دستور خود گفت
 
و جمعی از نمایندگان، تحقیق و تفحصی را در مورد مدرک تحصیلی آقای رئیسجمهور به هیأت رئیسه دادهایم، اما
 
متأسفانه هیأت رئیسه این طرح را در دستور کار قرار نمیدهد و به تأخیر میاندازد. این به تاخیر انداختن، به نفع
 
رئیسجمهور نیست .
 
». پژمانفر خاطرنشان کرد: امروز مدرک رئیسجمهور هم در داخل کشور هم در خارج از کشور، زیر سؤال است ۲۳
 
پی نوشتها:
 
۱ . سایت رجا نیوز. ۶ اردیبهشت ۱۳۹۶
 
۲ . سایت نسیم آنلاین . ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۶
 
۳ . سایت الف. ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶
 
۴ . سایت مشرق. ۲۲ خرداد ۱۳۹۶
 
۵ . خبرگزاری تسنیم . ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶
 
۶ . سایت ۷ روز خبر. ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۶
 
۷ . خبرگزاری نسیم. ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ و نیز: سایت فردا نیوز. ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۶
 
۸ . سایت فردا نیوز. ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۶
 
۹ . سایت جهان نیوز. ۲۱ خرداد ۱۳۹۶
 
۱۰ . خبرگزاری دانشجو. ۲۲ مرداد ۱۳۹۶
 
۱۱ . خبرگزاری تسنیم. ۲۶ شهریور ۱۳۹۳
 
۱۲ . هفته نامه ۹ دی. ۴ آذر ۱۳۹۶ . ص ۶
 
۱۳ . سایت تابناک سمنان. ۲۲ خرداد ۱۳۹۶ و نیز: سایت فردا نیوز. ۲۲ خرداد ۱۳۹۶
 
۱۴ . خبرگزاری فارس. ۱۱ فروردین ۱۳۹۱
 
۱۵ . سایت تبیان. ۱۴ فروردین ۱۳۹۱
 
۱۶ . خبرگزاری دانشجو. ۱۴ فروردین ۱۳۹۱
 
۱۷ . سایت فردا نیوز. ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶
 
۱۸ . سایت فردا نیوز. ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶
 
۱۹ . سایت فردا نیوز. ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶
 
۲۰ . خبرگزاری مهر. ۲۸ دی ۱۳۹۵
 
۲۱ سایت یارا نیوز. . ۲۸ دی ۱۳۹۵
 
۲۲ . سایت سفیران. ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶
 
۲۳ . سایت رجا نیوز. ۲۸ آذر ۱۳۹۶
 
۴ - حسن روحانی، عضو هیئت علمیدانشگاه!
 
یکی از نکات جالب در ارتباط با مسائل دانشگاهی و حقوقی آقای حسن روحانی، ادعای عضویت ایشان در هیئت
 
علمیدانشگاه میباشد! در این رابطه آقای نوبخت، سخنگوی دولت، در نشست خبری ۲۴ آذر ۱۳۹۲ مدعی میشود:
 
آقای رئیس جمهور، عضو هیئت علمیدانشگاه است و از نظر مرتبه، استاد تمام است و اصلاً از محل ریاست جمهوری «
 
». حقوق دریافت نمیکند. همان حقوق استاد دانشگاهی را که داشته، الان هم همان حقوق را میگیرد ۱
 
جای دارد که بپرسیم آقای روحانی عضو هیات علمی کدام دانشگاه است و چگونه به مرتبه استاد تمامیرسیده است؟
 
به راستی چرا در هیچ یک از بیوگرافیهایی که از آقای روحانی منتشر شده، اشاره ای به اینکه ایشان استاد دانشگاه
 
هستند، نشده است؟! چرا در هیچ جا نام دانشگاهی که ایشان عضو هیئت علمی آنجا بوده، ذکر نشده؟!
 
کسی میداند رئیس جمهور عضو « : در همین رابطه، مهدی کوچک زاده، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی میگوید
 
هیئت علمی کدام دانشگاه است؟ و پرونده علمیآیشان در هیئت ممیزه کدام دانشگاه بررسی و ایشان استاد تمام
 
»؟ شدهاند ۲
 
به راستی چرا فیش حقوقی آقای حسن روحانی منتشر نمیشود تا معلوم شود که ایشان از کدام دانشگاه حقوق دریافت
 
میکنند؟ واقعاً عجیب است، کسی که در طی عمر خود حتی یک روز هم در هیچ دانشگاهی سابقه تدریس نداشته،
 
چگونه هم عضو هیئت علمیدانشگاه شده و هم استاد تمام؟!
 
آیا به کار بردن عنوان "استاد دانشگاه" برای جناب حسن روحانی  که در طی عمرش در هیچ دانشگاهی تدریس
 
نکرده ، نمونهای دیگر از "جعل عنوان و کلاهبرداری" محسوب نمیشود؟
 
پی نوشتها:
 
۱ . سایت آپارات. ۲۵ آذر ۱۳۹۲
 
۲ . سایت تابناک. ۲۶ آذر ۱۳۹۲
 
۵ - درخواست اعدام نظامیان در نماز جمعه و پاسخ شهید چمران
 
حسن روحانی که در تبلیغات انتخاباتی سال ۹۶ خود، رقبای خویش را به دروغ متهم میکرد که طی ۳۸ سال قبل،
 
کار آنها فقط اعدام و زندان کردن افراد بوده است، در تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۵۹ ، در مجلس شورای اسلامی، طی سخنانی
 
خواهان اعدام برخی نظامیان در نماز جمعه و انحلال تیپ نیروی مخصوص نوهد میشود که با پاسخ شهید چمران
 
مواجه شده، چمران تلویحاً وی را تندرو و دارای احساسات کور خطاب میکند و میگوید که انحلال و کوبیدن ارتش،
 
چیزی است که استعمار میخواهد.
 
همان طور که در مسئله زنا، قرآن میگوید "ولیشهد عذابهما طائفهُ من المومنین"، توطئه « : حسن روحانی میگوید
 
گرها را خوب است که در مراسم نماز جمعه بیاورند به دار آویزان کنند تا مردم هم مشاهده کنند و تأثیرش، تأثیر
 
بیشتری
 
بیشتری باشد... راجع به نیروهای مخصوص که بارها پیشنهاد شده به مسئولین که این نیرو را منحل کنند و اینها
 
». خطرناک هستند. متأسفانه توجه نشد و در این کودتا ]کودتای نقاب[ هم نقش عظیم را آنها داشتند ۱
 
متأسفانه برخی از دوستان نماینده ما، همچنان با همان شور « : شهید چمران در پاسخ به حسن روحانی اظهار میدارد
 
و هیجان به ارتش حمله میکنند. ]اما[ همان کسانی که این توطئه را کشف کردند، در داخل ارتش بودند. بنابراین،
 
کوبیدن ارتش به طور کلی عمل صحیحی نیست؛ عملی است که استعمار میخواهد. شعار انحلال ارتش، از شعارهایی
 
است که ضد انقلاب از روزهای اول مطرح کرده و هنوز هم به دنبال آن است. و مسئله پاکسازی که همچنان ادامه
 
دارد، مسئله خطرناکی است. دوست عزیز ما، دکتر روحانی، مسئله ای را مطرح کردند که تیپ نوهد را منحل کنید. آیا
 
صحیح است که بهترین رزمندگان را دور بریزیم که احتمالاً یک دهم آنها به دشمن بپیوندند؟ یا بهتر آن است که آنها
 
را تحت کنترل خودمان داشته باشیم؟ من تعجب میکنم که جناب دکتر روحانی که خودشان دست اندر کار ارتش
 
هستند و در سازمان سیاسی ایدئولوژیک ما بزرگترین نقش را پیاده میکنند، به این مشکلات آگاهی کامل دارند. این
 
ارتش با تمام هجوم و حمله ای که به آن میشود، ارتشی نبود که با ملت بجنگد. پیروزی انقلاب ما در سایه این حقیقت
 
بود که ارتش به ملت ما پیوست و نجنگید. به خدای بزرگ سوگند می خورم افسرانی هستند در این ارتش که من با
 
کمال جرئت و جسارت در پشت آنها نماز خوانده ام و نماز میخوانم. بد نیست از یکی از افسران پاک اسمی ببرم به
 
نام سرگرد صیاد شیرازی که هم اکنون به فرماندهی عملیات غرب منصوب شده است. این افسری است که در سال
 
گذشته در سردشت همراه من بود و پاکی و تقوا و ایمان و شجاعت و هر چه بخواهید در این فرد بی نظیر است. افسری
 
است که در تفسیر قرآن شاید بگویم از اکثریت کسانی که در اینجا نشسته اند، تبحر زیادتری داشته باشد. چنین
 
کسانی به فرماندهی گماشته شدهاند. بنابراین به صرف شعارهای تند و احساسات کور، افرادی را کوبیدن، ]صحیح
 
نیست[ در حالی که گفتم چنین فرماندهانی فکور، سرهنگ فکور که فرمانده نیروی هوایی ارتش شماست، کسی است
 
». که بیشترین مؤمنین شما، در پشت او نماز میخوانند ۲
 
جالب است بدانیم حسن روحانی در زمانی بحث انحلال تیپ نیروی مخصوص نوهد را مطرح میکند که رژیم بعثی
 
صدام با کمک و همراهی آمریکا، بنا داشتند تا دو ماه بعد، به جمهوری اسلامی ایران حمله نظامیکنند. لذا پیشنهاد
 
انحلال این تیپ، آیا قدمی در راستای هموار کردن مسیر اشغالگری دشمن نبود؟
 
پی نوشتها:
 
۱ . خبرگزاری بسیج. ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶ و نیز: سایت آپارات. ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶
 
۲ . همان.
 
بخش سوم: حسن روحانی در دوران جنگ
 
از همان سالهای آغازین جنگ، علی رغم اظهارات و تأکیدات مکرر امام خمینی مبنی بر این که "جنگ باید در رأس
 
امور کشور باشد" و یا "امروز جنگ اصلی ترین مسئله کشور است"، مسئولینی که بودجه برای جنگ پیشنهاد می
 
دادند و مسئولینی که این بودجه را تصویب میکردند  از آنجا که اعتقادی به اصلی بودن مسئله جنگ نداشتند ،
 
فقط به اندازهای بودجه تخصیص میدادند که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بتوانند امور عادی و روزمره خود
 
را اداره کنند و به مقدار محدودی نیز بتوانند عملیات جنگی انجام دهند. آقای هاشمی رفسنجانی طی مصاحبه ای در
 
تاریخ دوم اردیبهشت ۱۳۶۱ بودجه جنگی ما در سطح بودجه زمان صلح برخی از « : به این امر چنین اعتراف میکند
 
کشورها است. یعنی در برنامه ریزی کل بودجه، بیش از ۱۰ الی ۱۵ درصد برای جنگ اختصاص نیافته است و این
 
بسیار مهم است... عراق در حال صلح بیش از ۱۸ تا ۲۰ درصد بودجه اش به امور نظامی اختصاص داشته است و در
 
حال جنگ حدود ۸۰ درصد از بودجه اش را صرف جنگ میکند. بنابراین ما در حال جنگ، بودجه ای برای جنگ
 
». اختصاص داده ایم که اگر در حالت صلح نیز همین بودجه تعیین میشد، قابل قبول بود ۱
 
این سخن آقای رفسنجانی حاکی از آن است که عده ای به علت عدم اعتقاد به نظر امام )ره( مبنی بر "اصلی بودن
 
مسئله جنگ" و "در رأس بودن مسئله جنگ"، با عدم تخصیص بودجه کافی برای نیروهای مسلح، درصدد بودند تا به
 
زعم خود شعار امام خمینی را " تعدیل" کنند.
 
پس از آزادی خرمشهر، منابع و « : محسن رضایی، فرمانده سپاه پاسداران در زمان جنگ، در این باره چنین میگوید
 
امکاناتی که دولت و مقامات سیاسی در اختیار نیروهای مسلح قرار میدادند، صرفاً برای ترمیم و نگهداری نیروهای
 
مسلح کفایت میکرد و برای توسعه توان دفاعی، امکاناتی در اختیار قرار نمیگرفت. بنابراین توان دفاعی ایران متوقف
 
». شد ۲
 
ما در تمام طول جنگ حدود « : رضایی در جای دیگر اشاره میکند ۲۰ میلیارد دلار هزینه جنگ کردهایم؛ چه برای
 
ارتش و چه برای سپاه. ۲۰ میلیارد دلار هزینه به نسبت ۱۸۰ میلیارد دلار درآمد نفت، چقدر هزینه جنگ را شامل
 
»؟ میشود ۳
 
لذا ملاحظه میگردد که میانگین سالانه سهم امور دفاعی در کل هزینههای کشور در طی سالهای جنگ، حدود ۱۲
 
درصد بوده و ۸۸ درصد دیگر بودجه صرف امور دیگر میشده است. ۴
 
و معنای این امر چیزی جز فرعی و دست چندم تلقی کردن جنگ، نبوده است. جالب است بدانیم که این بودجه
 
حداقلی که توسط دولت میرحسین موسوی  که اعتقادی به جنگ نداشت  پیشنهاد میشد، سپس به کمیسیون دفاع
 
مجلس می آمد که رئیس آن کسی نبود جز جناب حسن روحانی. بعد همین بودجه حداقلی به صحن علنی مجلسی
 
می آمد که رئیس آن هاشمی رفسنجانی بود! یعنی بودجه های حداقلی جنگ در طی دوران دفاع مقدس، ماحصل
 
ترکیب میرحسین موسوی، حسن روحانی و هاشمی رفسنجانی بود.
 
آقای حسن روحانی در دوران جنگ، معاون فرمانده جنگ  آقای هاشمی  و مسئول پدافند هوائی کشور بود. محسن
 
رضایی در مورد عدم پشتیبانی پدافند هوایی از عملیات بدر در سال ۱۳۶۳ و عملی نشدن قول هایی که داده بودند،
 
به همه می گفتیم که خب ]سیستم پدافند هوایی[ هاگ دارند و هاگ را در اختیار جنگ می گذارند. ما « : میگوید
 
فکر نمیکردیم که اینها به ما ضربه بزنند. وقتی که دیگر عملیات بدر شروع شد، دیدیم تمام قول هایی که به ما دادند،
 
به باد هوا رفت. از عملیات بدر، ما به این نتیجه رسیدیم که نباید به قول ها اعتماد کرد مگر این که یک ماه قبل از
 
». آن، تجهیزات دفاعی را در اختیار ما گذاشته باشند ۵
 
تجربه به ما ثابت کرد که نباید به هیچ کدام از اینها خوشبین بود. ولو صمیمی ترین « : وی در ادامه سخنانش میگوید
 
مسئولان کشور هم که باشند، نباید به قول هایشان اعتماد کرد. حتماً هم یک ماه قبل از عملیات باید اینها توی دست
 
ما بیایند و خودمان آنها را بگیریم و تحت امر خودمان باشند و بگذاریم در عملیات که دیگر خیالمان راحت باشد. ضربه
 
بدر و خیبر، ما را به این نتیجه رساند که نبایستی به این مسئولان و به قول هایشان خوشبین بود... به این نتیجه
 
رسیده بودیم که اگر با بد بینی برخورد کنیم و فشار وارد کنیم، خیلی از مسائل ما هم قابل حل است. چون آن
 
چیزهایی که ما پیش بینی و برآورد کرده بودیم، چیزی نبود که خارج از توان جمهوری اسلامیباشد. همه اش در حد
 
». توان جمهوری اسلامی بود ۶
 
میتوان به راحتی حدس زد منظور محسن رضایی از "مسئولینی" که نمیتوان به قول هایشان اعتماد کرد، چه کسانی
 
بودند. فرمانده جنگ که جناب آقای هاشمی رفسنجانی بود؛ معاون فرمانده جنگ نیز جناب حسن روحانی بود و
 
پشتیبانی از جنگ نیز به عهده دولتی بود که نخست وزیرش میرحسین موسوی بود. یعنی مجموعه ای که اعتقادی به
 
حمایت همه جانبه از جبهه ها نداشت، به دنبال ختم هر چه سریع تر جنگ و اعلام آتش بس و نشستن پشت میز
 
مذاکرات صلح با صدام حسین بودند!!
 
آقای روحانی یک بار اظهار میدارد که بعد از عملیات فاو )در سال ۶۴ (، زمان مناسبی برای پایان دادن به جنگ بود! ۷
 
چند تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز تحت عنوان " مجمع عقلا "! بحث های جدیدی را در سال ۱۳۶۴
 
در مورد برقراری صلح! انجام میدادند. آقای حسن روحانی  معاون آقای هاشمی رفسنجانی  گرداننده این جلسات
 
بوده که به دستور امام خمینی جلسات مذکور تعطیل میشود. ۸
 
دو عامل اساسی وجود داشت که تصمیم مناسبی برای پایان دادن به « : آقای هاشمی با اشاره به همین مطلب میگوید
 
جنگ گرفته نشد. یکی سپاه بود که طرح پایان دادن به جنگ از نظر سپاه چیزی شبیه کفر بود. مسئله بعدی امام بود
 
که لحظهای اجازه نمیداد در باره ختم جنگ بحث کنیم. در مجلس هم عده ای بودند به نام" مجمع عقلا " و آقای
 
». حسن روحانی ]که برای پایان دادن به جنگ فعالیت میکردند[، که امام آنها را سر جایشان نشاند ۹
 
آقای حسن روحانی به رغم تذکر امام در سال ۶۴ ، از فعالیت های خود در مجلس دست برنمیدارد؛ تا این که محسن
 
رضایی در خرداد ۱۳۶۵ طی نامهای به امام خمینی، گزارش این اقدامات آقای روحانی را میدهد. امام خمینی هم
 
آقای هاشمی را احضار و از ایشان توضیح میخواهد. آقای هاشمی در یادداشت مورخ ۱۰ خرداد ۱۳۶۵ خود، ماجرا را
 
چنین بیان میکند:
 
امام فرمودند طبق گزارش فرمانده سپاه، در جلسه ای جمعی از نمایندگان، صحبت از مشکلات جنگ کرده و ختم «
 
جنگ را مطرح نموده اند. از من خواستند که به آنها بگویم ما باید تا آخرین فرد با صدام بجنگیم و صحبت از صلح
 
». نکنند ۱۰
 
برای شناخت بهتر دیدگاه های آقای حسن روحانی، برخی از یادداشت های آقای هاشمی رفسنجانی را با هم مرور
 
میکنیم:
 
۲۵ اردیبهشت ۶۵ دکتر ]حسن[ روحانی و دکتر هادی آمدند. در باره گرم گرفتن با فرانسه و کمک به آزادی گروگان « :
 
». های فرانسوی در لبنان توصیه میکردند ۱۱
 
۲۵ اردیبهشت ۶۵ عصر از کمیسیون نفت آمدند. وضع ضعیف پدافند پالایشگاه ها را گفتند و از دکتر روحانی به « :
 
». خاطر برخورد تند گله داشتند ۱۲
 
۵ مهر ۶۴ مسئولان ترمینال های نفتی جزیره خارک گفتند اگر درست دفاع شود، با وضع موجود میتوانیم روزانه تا « :
 
». چهار میلیون بشکه نفت صادر کنیم ولی اعتمادی به دفاع ]پدافند هوایی[ نیست ۱۳
 
۱۶ اردیبهشت ۶۶ ». آقای ابراهیم سنجقی هم آمد و از مشکلات سپاه با دکتر روحانی گفت. توصیه به سازش کردم « : ۱۴
 
۶ تیر ۶۶ : " آقای سنجقی اطلاع داد که دیشب تیرهای غیب، دو کشتی حامل نفت کویت را زده اند. آقای روحانی
 
». اطلاع داد که یک کشتی بوده و غیر نفتی ]![، بعداً معلوم شد که خبر سپاه درست است ۱۵
 
معلوم میشود که جناب حسن روحانی، اخبار را از منابع کاملاً موثق دریافت میکند!! بعد هم همان اخبار موثق! را به
 
مسئولین عالی نظام منتقل میکند.
 
۲۱ فروردین ۶۶ عصر با دکتر ]حسن[ روحانی، در محل سپاه ]کرمانشاه[ قدم زدیم و در باره جنگ و مشکلات ادامه « :
 
آن و نداشتن راهی برای ختم جنگ بحث کردیم. ایشان تقریباً معتقد است جنگ را باید از موضع قدرت خاتمه بدهیم
 
». و منتظر فتح سرنوشت ساز نمانیم، ولی چون برخلاف نظر امام است، صراحت ندارد ۱۶
 
۵ تیر ۶۷ با دکتر ]حسن[ روحانی در باره شرایط جاری و حاکم و راهکارها، در طول روز مذاکراتی کردیم. آقای « :
 
». روحانی به ادامه جنگ اعتقادی ندارد و تأکید بر ختم آن دارد ۱۷
 
میبینیم که آقای هاشمی کسی را به عنوان معاون فرمانده جنگ و مسئول پدافند کشور قرار داده بود که اعتقادی به
 
ادامه جنگ نداشته و از چند سال پیش از پایان جنگ، به دنبال دستیابی به صلح! از طریق مذاکرات سیاسی بوده است.
 
به خوبی مشخص است که حسن روحانی و هاشمی رفسنجانی، هر دو دارای یک موضع در جنگ بودند؛ موضعی که
 
خودشان نیز میدانستند کاملاً برخلاف نظر امام خمینی )ره( بوده است.
 
سه شنبه ۱۶ اردیبهشت ۶۵ بعد از جلسه مجلس، آقای دکتر روحانی آمد و راجع به جنگ و مشکل ارتش و سپاه و « :
 
». مهندسی رزمی بحث شد. آقای روحانی نگران توسعه طلبی ]![ سپاه است ۱۸
 
برای این که مسئله توسعه طلبی! سپاه بهتر مشخص شود، به این نکات باید توجه کرد: امام خمینی )ره( در تاریخ ۲۶
 
شهریور ۱۳۶۴ طی فرمانی، به سپاه پاسداران دستور میدهند که سه نیروی زمینی، هوایی و دریایی را راه اندازی کنند.
 
وقتی این حکم صادر شد، آقای هاشمی ترسیده بود. او می گفت که این ]موضوع[ اصلاً « : محسن رضایی میگوید
 
]جایی[ مطرح نشود؛ این خطرناک است! ایشان دویده بود که جلوی ]اعلام[ حکم را در رادیو و تلویزیون بگیرد اما
 
». نتوانستند احمد آقا را پیدا کنند و حکم خوانده شد ۱۹
 
بعد از این که حکم امام صادر شد، کار را شروع کردیم؛ البته با چند تا مشکل « : رضایی در ادامه سخنانش میگوید
 
مواجه بودیم... اولین مشکلی که با آن مواجه شدیم، این بود که آن کسانی که بودجه و امکانات و اعتبار سیاسی و همه
 
». اینها دست شان بود ]هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، میرحسین موسوی[، عقب زدند و کنار کشیدند ۰۲
 
در عملیات کربلای « : سردار علی فضلی نیز در مورد برخی عدم همکاریهای حسن روحانی در زمان جنگ، میگوید
 
پنج، به یاد دارم هنگامی که قرارگاه های قدس و نجف، موفق به تصرف "پاشنه" و "دوعیجی" شدند، عراق بمباران
 
های شدیدی را شروع کرد که امان همه را برید. عمده این بمبارانها بر روی جاده فجر انجام میشد. آقا محسن وقتی
 
شدت بمباران را دید، ضمن تماس با آقای هاشمی، از او درخواست موشک "هاگ" کرد؛ ولی خبری نشد و ما همچنان
 
مورد حمله هوایی واقع میشدیم. آقا محسن وقتی دید که آقای هاشمی و آقای روحانی به درخواست آنها جوابی
 
نمیدهند، با بیت امام تماس گرفت و خطاب به آقای محمد علی انصاری گفت: وضع خوب نیست. اینها شروع کرده
 
اند. اگر حاج احمد آقا فشار نیاورد، وضع خوب نخواهد شد. دشمن ناامید شده و فشار زیادی میآورد. من به آقای
 
هاشمی گفتم ولی ایشان در مقابل مسئول پدافند  آقای روحانی  نمیتوانند تصمیم بگیرند؛ مگر حاج احمد آقا فشار
 
بیاورند. ایشان به آقای هاشمی با یک ظرافتی بگویند که ناراحت نشود. ما صبح به ایشان گفتیم، ولی کاری نمیتواند
 
بکند.
 
خوشبختانه عراقی ها وقتی دیدند لشکر شهدا و امام رضا )ع( با تمام قدرت در حال تصرف مواضع آنها هستند، طبق
 
دستور فرماندهی کل، عقب نشینی به نهر جاسم را شروع کردند؛ بنابراین جوّ به نفع ما شد و ما توانستیم در موضع
 
». قدرت قرار بگیریم؛ ولی از موشک ها خبری نشد ۲۱
 
یعنی در این ماجرا، عده زیادی از رزمندگان شهید و مجروح میشوند، اما جناب روحانی حاضر به ارسال سیستم هاگ
 
نمیشود.
 
عراق در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۳۶۷ نیز به فاو حمله میکند و ظرف حدود ۲۴ ساعت آن را بازپس میگیرد! یعنی
 
منطقهای که ما در عملیات والفجر ۸ در بهمن سال ۱۳۶۴ آن را تصرف کرده و طی بیش از دو سال با تقدیم حدود
 
۱۱۰۰۰ شهید و هزاران جانباز، علی رغم همه پاتک های سنگین عراق و به کارگیری انواع تجهیزات و بمباران های
 
وسیع شیمیایی، آن را حفظ کرده بودیم؛ فقط ظرف ۲۴ ساعت از آن عقب نشینی میکنیم!
 
پس از تهاجم نیروهای عراقی در تاریخ « : سردار محمد درودیان در این باره مینویسد ۲۸ فروردین ۱۳۶۷ به فاو،
 
فرماندهان مستقر در فاو درخواست هلی کوپتر، هواپیما و سیستم پدافندی هاگ را دادند؛ اما همانند سایر نیازمندی
 
». های سپاه، این درخواست ها نیز تأمین نشد ۲۲
 
با وجود تلاش فرماندهان و گرفتن قول مساعد برای استقرار سیستم موشکی هاگ در منطقه « : وی در ادامه مینویسد
 
». به منظور مقابله با تهاجم هوایی دشمن به پل بعثت، تا نزدیک ظهر هیچ گونه اقدامی صورت نگرفت ۳۲
 
یعنی در ماجرای سقوط فاو نیز جناب روحانی با عدم ارسال سیستم پدافند موشکی هاگ، نقش بارزی در این سقوط
 
بازی میکند.
 
یکی از مسائلی که در زمان جنگ و پس از آن، آقای هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی پیگیری میکردند، موضوع
 
ادغام سپاه پاسداران در ارتش، به بهانه جلوگیری از موازی کاری و هدر رفتن بیت المال بود! آقای هاشمی در یادداشت
 
۹ مرداد ۶۷ دکتر روحانی آمد و راجع به طرح ادغام نیروهای زمینی ارتش و سپاه مذاکره کردیم؛ « : خود مینویسد
 
». وحدت نظر داشتیم. بنا شد بیشتر بحث شود ۲۴
 
اواخر عمر شریف حضرت « : در این رابطه سردار رحیم صفوی نیز در گفت و گو با نشریه پاسدار اسلام، اظهار میدارند
 
امام، یک خط سیاسی به دنبال ادغام ارتش و سپاه بود. در رأس این خط سیاسی، آقای هاشمی رفسنجانی بود که بعد
 
از ]مطرح کردن[ ادغام "جهاد سازندگی و وزارت کشاورزی"، "ژاندارمری و شهربانی و کمیته"، به دنبال ادغام "ارتش
 
و سپاه" بودند که خطر بسیار بزرگی بود و همه ما به شدت مخالف بودیم... به محض این که حضرت آقا رهبر شدند،
 
آن موضوع را که کار میدانی آن به عهده آقای عبدالله نوری بود، تعطیل کردند و فرمودند من اعتقاد به این کار ندارم.
 
». ارتش و سپاه دو بازوی انقلاب هستند و باید به همین شکل باقی بمانند
 
جهادی ها خیلی به انقلاب و دفاع مقدس خدمت کردند. آنها « : رحیم صفوی در بخش دیگری از سخنانش میگوید
 
بیش از سه چهار هزار شهید دادند؛ ولی همه نیروهای جهاد پراکنده شدند. اساساً جهاد سازندگی را آن هم با آن توان
 
». میدانی قوی از بین بردند ۲۵
 
سردار علیرضا افشار نیز طی سخنانی در تیر ماه ۹۲ آنهایی که جهاد سازندگی را منحل کردند، همان « : اظهار میدارد
 
». کسانی بودند که قصد انحلال سپاه را داشتند ۲۶
 
کسانی که از تشکیل نیروهای سه گانه سپاه ناراضی بوده، از آن به "توسعه طلبی سپاه" تعبیر میکردند و قصد داشتند
 
به هر ترتیبی هست، آن را محدود کنند؛ با پیش کشیدن بحث "جلوگیری از موازی کاری در نیروهای مسلح و
 
جلوگیری از هدر رفتن منابع و امکانات"، طرح ادغام ارتش و سپاه را مطرح ساختند تا در این پوشش بتوانند کم کم
 
سپاه را از عرصه کشور عملاً حذف کنند.
 
و بالاخره هاشمی رفسنجانی در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۹۴ ، اعتراف میکند که خودش و حسن روحانی، در خوراندن
 
اتفاقاً این که میگویند جام زهر و ]نقش[ من « : جام زهر قطعنامه به امام خمینی، نقش اساسی داشتهاند. وی میگوید
 
و آقای روحانی و... این جزو افتخارات ماست. یعنی ما این کار را کردیم که این جنگ تمام شود. بچه های ما مثل برگ
 
خزان روی زمین می ریختند. اگر یکی از آن بمب هایی که در حلبچه انداختند را در تبریز می انداختند، چه اتفاقی
 
»؟ می افتاد ۲۷
 
و بدین ترتیب، هاشمی رفسنجانی مسئله ای را که سالها در پی پنهان کردن آن بود، خود آشکار ساخت.
 
پی نوشتها:
 
۱ . اکبر هاشمی رفسنجانی." هاشمی رفسنجانی: مصاحبه های ۱۳۶۱ . جلد دوم ". تهران: دفتر نشر معارف
 
انقلاب، ۱۳۸۰ . ص ۷۵ – ۷۴
 
۲ . محسن رضایی میرقائد." جنگ به روایت فرمانده ". به اهتمام پژمان پور جباری. تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر
 
ارزش های دفاع مقدس، ۱۳۹۰ . ص ۲۶۲
 
۳ . محمد درودیان." نقش و تأثیر تحولات جنگ پس از فتح خرمشهر بر بلوغ و تکامل نیروی دفاعی ایران ".
 
فصلنامه سیاست دفاعی. تابستان ۱۳۷۹ . ص ۱۵
 
۴ . فرهاد درویشی سه تلانی." جنگ ایران و عراق؛ پرسش ها و پاسخ ها ". تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات
 
جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۸۶ . ص ۱۹۶
 
۵ سعید سرمدی. "بررسی عملیات والفجر . ۸: محسن رضایی در گفت و گو با راویان جنگ تحمیلی – مرداد
 
۱۳۶۵ ". تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۹۰ . ص ۱۰۱
 
۶ . همان. ص ۱۰۲
 
۷ . اکبر هاشمی رفسنجانی. " اوج دفاع ". تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۸۸ . ص ۶۵
 
۸ . اکبر هاشمی رفسنجانی. " پایان دفاع، آغاز بازسازی ". تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۹۰ . ص ۱۲۹
 
۹ . نگاهی به روند پایان جنگ و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ . روزنامه جمهوری اسلامی. ۲۷ تیر ۱۳۹۰
 
۱۰ . پایان دفاع، آغاز بازسازی. پیشین، ص ۱۸۸
 
۱۱ . اوج دفاع. پیشین، ص ۹۷
 
۱۲ . همان. ص ۹۷
 
۱۳ . اکبر هاشمی رفسنجانی. " امید و دلواپسی ". به اهتمام سارا لاهوتی. تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۸۷ .
 
ص ۲۶۴
 
۱۴ . دفاع و سیاست. پیشین، ص ۹۷
 
۱۵ . همان. ص ۱۶۰
 
۱۶ . همان. ص ۶۱
 
۱۷ . محمد درودیان. " روند پایان جنگ ". تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،
 
۱۳۸۴ . ص ۱۹۶
 
۱۸ . اوج دفاع. پیشین، ص ۱۱۳
 
هم چنین رک. به: فصلنامه مطالعات جنگ ایران و عراق. زمستان ۱۳۸۲ . ص ۸۸
 
۱۹ . بررسی عملیات والفجر ۸: محسن رضایی در گفت و گو با راویان جنگ تحمیلی – مرداد ۱۳۶۵ . پیشین، ص
 
۷۳
 
۲۰ . همان. ص ۷۶
 
۲۱ . محمد مهدی بهداروند. " شب بی ستاره؛ خاطرات سردار علی فضلی ". قم: کتاب فردا، ۱۳۹۰ . ص ۱۵۲ و
 
۱۵۳
 
۲۲ . محمد درودیان. پایان جنگ. ص ۷۰
 
۲۳ . همان. ص ۷۰
 
۲۴ . پایان دفاع، آغاز بازسازی. پیشین، ص ۲۴۴
 
۲۵ . پایگاه اطلاع رسانی مشرق. ۱۳ خرداد ۱۳۹۱
 
۲۶ . خبرگزاری فارس. ۱۷ تیر ۱۳۹۲
 
۲۷ . هفته نامه ۹ دی. ۳۱ تیر ۱۳۹۶ . ص ۴
 
ماجرای مک فارلین
 
جریان سازشکاری که پس از آزادی خرمشهر، به دنبال ختم جنگ از طریق اعلام آتش بس و سپس برقراری رابطه با
 
آمریکا بود، از اوایل سال ۱۳۶۴ به مذاکرات پشت پرده با آمریکاییها روی آورد. این ماجرا پس از گذشت یک سال،
 
منجر به سفر مخفیانه مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا و برخی دیگر از مقامات بلند پایه آمریکایی به ایران در
 
خرداد ۱۳۶۵ گردید که به ماجرای مک فارلین معروف شد. هدف اصلی آمریکاییها از اعزام مک فارلین به ایران،
 
برقراری رابطه با کسانی بود که احتمالاً بعد از امام خمینی، قدرت را در ایران به دست میگرفتند. خبرگزاری آلمان در
 
تاریخ ۱۴ اسفند ۱۳۶۵ گزارش داد که رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا، با اشاره به نتایج گزارش کمیسیون تاور و
 
من ابتکار اولیه مربوط به ایران را با هدف ایجاد رابطه با افرادی که ممکن بود پس « : ماجرای مک فارلین، اظهار داشته
 
». از آیت الله خمینی رهبری را به دست گیرند، انجام دادم ۱
 
هنگامی که مک فارلین )مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا( به همراه تعدادی دیگر از مسئولین آمریکایی در
 
تاریخ ۴ خرداد ۱۳۶۵ به ایران میآیند، آقای هاشمی رفسنجانی پیشنهاد میکند که حسن روحانی با وی دیدار و
 
مذاکره کند؛ اما امام خمینی با این پیشنهاد مخالفت میکند. ۲
 
هنگامی که هیئت مک فارلین در خرداد ۶۵ به تهران میآید، امام خمینی اجازه نمیدهد تا هیچ یک از مقامات درجه
 
یک نظام با او ملاقات کنند. اما آقای هاشمی علیرغم نهی امام، به جای خود، معاون خویش  حسن روحانی  را به
 
ملاقات آنان می فرستد. البته حسن روحانی در این جلسه خود را با نام مستعار معرفی میکند تا موضوع ملاقات وی
 
با آمریکاییها پنهان بماند. اما آمریکاییها که وی را می شناخته اند، از این که بالاخره توانسته اند با یکی از افراد
 
در « : صاحب نفود در ایران ملاقات کنند، بسیار خوشحال بودند. در این رابطه مجله آمریکایی فارین پالیسی، نوشته بود
 
شرایطی که رابرت مک فارلین متعاقب ورود به تهران و مواجهه با ممانعت امام از ملاقات هیئت آمریکایی با سران نظام،
 
از تحقق اهداف جاه طلبانه و پنهانی آمریکا مبنی بر توسعه روابط سیاسی جدید با "میانه روها"ی ایران ناامید شده
 
بود، پیوستن حسن روحانی به میز مذاکرات، موجبات دلگرمی و امیدواری مجدد فرستاده ریگان را در رسیدن به اهداف
 
وی فراهم آورد.
 
سخنان رد و بدل شده در این مذاکرات، توسط کارمندان شورای امنیت ملی که از اعضای هیئت آمریکایی بودند، نوشته
 
شده است. این متون در گزارش کمیسیون تاور منتشر شد که بعدها به تحقیق در مورد فروش تسلیحات پرداخت. این
 
متون نشان میدهد که برخی از مسئولین ایران، نگران اطلاع یافتن عناصر تندرو در کشور از "جلسه با آمریکاییها"
 
بودند. هوارد تیچر، کارمند شورای امنیت ملی آمریکا، که شرح جلسه را نوشته بود، به فارین پالیسی گفت که ]حسن[
 
». روحانی از نام مستعار استفاده میکرد تا از خود در صورت افشای جزئیات گفتگوها، حفاظت کند ۳
 
مک فارلین نیز در گزارش خود در سال ۱۹۸۶ بر اساس لحن سخنان، نظرات و عبارات هوشمندانه روحانی از « : نوشت
 
آنچه که ممکن است در راه یک رابطه تعاملی باثبات باشد، من معتقدم که به یک مقام ایرانی مهم دسترسی پیدا
 
». کردهایم و این خوب است ۴
 
دیوید کریست، سرهنگ نیروی دریایی آمریکا و کارشناس ارشد تاریخ در پنتاگون، در ماه جولای ۲۰۱۳ کتابی را با
 
عنوان " تاریخ ایرانی: جنگ گرگ و میش؛ تاریخ سرّی مناقشه ۳۰ ساله آمریکا با ایران " منتشر کرد. وی در بخشی از
 
پیغامی که مک فارلین به پویندکستر مخابره کرد، « : کتاب جنگ گرگ و میش، با اشاره به همین موضوع، مینویسد
 
کمی خوشبینانه بود. وی نوشته بود: بالاخره دست ما به یک مقام حسابی ایران رسید... در مسیر رسیدن به چیزی
 
». هستیم که میتواند دستاوردی حقیقتاً استراتژیک در برابر شوروی باشد ۵
 
یعنی آمریکاییها، برقراری ارتباط با حسن روحانی را برای خود یک دستاورد استراتژیک حساب میکردند. بعدها آقای
 
هاشمی طی مصاحبه ای با روزنامه کیهان در سال ۱۳۸۲ ، نقش آقای حسن روحانی را به عنوان یکی از مذاکره کنندگان
 
اصل قضیه این بود « : حاضر در جلسات گفت و گو با هیئت آمریکایی، به صراحت مورد تأیید قرار میدهد. وی میگوید
 
که ما پنج نفر و امام، در جریان سفر هیئت آمریکایی  و نه شخص مک فارلین  بودیم. اما افرادی مثل دکتر هادی
 
». نجف آبادی، دکتر ]حسن[ روحانی و ]فریدون[ وردی نژاد که مذاکره میکردند، مطلع بودند ۶
 
پس از لو رفتن ماجرای مک فارلین در آبان ۱۳۶۵ ، آقای هاشمی رفسنجانی ادعا کرد که کل این ارتباطات با اطلاع
 
امام خمینی بوده است. برخلاف ادعای آقای هاشمی، متأسفانه سیر تاریخی وقایع نشان میدهد که امام، هم زمان با
 
ورود هیئت بلند پایه کاخ سفید به تهران، از ماجرا اطلاع یافته بودند.
 
وقتی « : رفسنجانی در سخنرانی خود، ابتدا با تظاهر به اینکه خودش نیز در جریان سفر هیئت آمریکایی نبوده، میگوید
 
که هواپیما وارد فرودگاه مهرآباد شد، به ما اطلاع دادند که این آقایانی که در فرودگاه از هواپیما پیاده شدهاند، میگویند
 
ما آمریکایی هستیم و برای مسئولان کشور ایران از آقای ریگان و مسئولان آمریکا پیام آورده ایم؛ که ما با رؤسای قوا
 
تشکیل جلسه دادیم و گفتیم این آقایان را فعلاً در فرودگاه توقیف کنید تا ببینیم مسئله آنها چیست. آنها در فرودگاه
 
معطل شدند تا ما توانستیم تصمیم بگیریم و خدمت امام مسئله را عرض کردیم و امام فرمودند که با آنها صحبت نشود
 
»." و پیام آنها را نگیرید و "ببینید که آنها کی هستند و برای چه به ایران آمده اند ۷
 
از این جمله امام که " ببینید که آنها کی هستند و برای چه به ایران آمده اند؟ " معلوم میشود که امام به هیچ وجه
 
در جریان سفر هیئت آمریکایی نبوده و از ماجرای آنها اطلاعی نداشته است.
 
در قضیه مکفارلین، آنها چون « : حجت الاسلام سید حمید روحانی نیز طی مصاحبه ای در این مورد اظهار میدارد
 
اعتقاد داشتند که ما باید با آمریکا ارتباط داشته باشیم، سعی کردند که امام را دور بزنند و زمینهای فراهم کردند که
 
مکفارلین به تهران بیاید. آنها فکر میکردند که امام در مقابل عمل انجامشده قرار خواهد گرفت و تسلیم میشود و
 
». کوتاه میآید ۸
 
اما به راستی اهداف پشت پرده ماجرای مک فارلین چه بود؟ نشریه نیویورک پست، طی مطلبی در سال ۱۳۹۴ ، در
 
مورد اهداف پشت پرده این ارتباطات، مینویسد که هاشمی و روحانی، در دوره ریگان قصد داشتند تا پرونده انقلاب را
 
ترکیب هاشمی رفسنجانی و حسن « : در ایران ببندند یا به عبارت بهتر، فاتحه انقلاب را بخوانند! در این گزارش آمده
 
روحانی، هسته اصلی حزبی را تشکیل میدهند که باراک اوباما امیدوار به پیروزی آن در انتخابات آتی ایران است. این
 
دو نفر سابقه پوشیدن لباس میانهروها را دارند. در سال ۸۶ - ۱۹۸۵ [ ۶۵ – ۱۳۶۴ [آنها حتی دولت ریگان را متقاعد
 
ساختند که میتوانند به بسته شدن فصل انقلاب در ایران کمک کرده و ایران را به سمت شرایط عادی هدایت کنند.
 
هر دو نفر در مذاکرات محرمانهای که به رسواییهای موسوم به ایرانگیت ]ماجرای مک فارلین[ منتهی شد، نقش
 
». داشتند ۹
 
یعنی در واقع قرار بوده تا در پوشش ارتباطات تدریجی با آمریکاییها، آثار انقلاب نیز به تدریج مضمحل شود.
 
اما تا سال ۱۳۶۵ ، هاشمی رفسنجانی و معاونش حسن روحانی، نتوانسته بودند امام را وادار به پذیرش آتش بس تحمیلی
 
و برقراری رابطه با آمریکا کنند؛ تا اینکه بنا بر نقل روزنامه اسرائیلی یدیعوت آهارونوت، در شهریور سال ۶۵ یک ملاقات
 
پنهانی میان حسن روحانی و آمیرام نیر، مشاور نخست وزیر اسرائیل  که در هیئت مک فارلین نیز حضور داشته و
 
روحانی تصور میکرد وی یکی از مقامات آمریکایی میباشد  اتفاق افتاد. البته تا سالها بعد، خبر این ملاقات به بیرون
 
درز نکرده بود. اولین بار، روزنامه یدیعوت آهارونوت در تاریخ ۱۵ می ۱۹۹۴ ( ۲۵ اردیبهشت ۱۳۷۳ ( گزارش این ملاقات
 
را به زبان عبری منتشر کرد. اما این گزارش در داخل کشور انعکاسی پیدا نکرد. ۱۹ سال بعد، یعنی در تاریخ ۲۶ ژوئن
 
۲۰۱۳ ( ۵ تیر ۱۳۹۲ ( گزارش ملاقات مذکور در پایگاه اینترنتی روزنامه مذکور به زبان انگلیسی منتشر شد. در خارج
 
از کشور، سایت خودنویس در تاریخ ۶ تیر ۱۳۹۲ این گزارش را منتشر کرد. در داخل کشور، پایگاه خبری دانا در تاریخ
 
۷ تیر ۱۳۹۲ طی گزارشی اعلام داشت که سایتهای خبری ترکیه به نقل از سایت خبری "هفت" ترکیه، خبر مذکور
 
را منتشر کردهاند. سایت جام نیوز در تاریخ ۹ تیر و سایت صراط در تاریخ ۱۳ تیر ۱۳۹۲ به خبر مذکور اشاره کرده
 
بودند. سایت تایمز اسرائیل نیز در تاریخ ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۳ ( ۸ مهر ۱۳۹۲ ( در گزارشی به زبان انگلیسی، ماجرای
 
مذکور را منتشر میکند. سایت آرمانشهر نیز در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ به خبر مذکور اشاره میکند. سایت خودنویس
 
نیز مجدداً در تاریخهای ۱۹ و ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ به صورت مشروح به انعکاس گزارش مذکور میپردازد. به رغم
 
موارد اشاره شده، نه هاشمی رفسنجانی و نه حسن روحانی، گزارشات منتشر شده را تکذیب نکردند و هیچ توضیحی
 
نیز در این رابطه به مردم ایران ندادند. برپایه همین گزارشات، متن ملاقات مذکور را در اینجا میآوریم. قابل توجه آنکه
 
طبق گزارشات فوق، صدای گفت و گوهای ملاقات مذکور، به صورت مخفیانه توسط آمیرام نیر ضبط شده بود.
 
زمان: ۳۰ آگوست ۱۹۸۶ ( ۸ شهریور ۱۳۶۵ ( مکان: فرانسه، پاریس، هتل پاریزین
 
نفرات حاضر در ملاقات: آمیرام نیر )مشاور نخست وزیر اسرائیل، که در این ملاقات خود را یکی از مقامات آمریکایی
 
معرفی کرده است(، حسن روحانی، و منوچهر قربانی فر
 
من زبان انگلیسی را متوجه میشوم اما متأسفانه نمیتوانم صحبت کنم؛ لذا قربانی فر ترجمه خواهد « : حسن روحانی
 
کرد. لطفاً این جلسه را کاملاً خصوصی در نظر بگیرید. من از طرف دولتم صحبت نمیکنم چرا که این جلسه کاملاً
 
غیر منطقی است. من اصلاً حس خوبی نسبت به سخنرانی افراطی اخیر امام خمینی ]ظاهراً اشاره به سخنرانی دوم
 
شهریور ۶۵ امام[ ندارم. من فکر میکنم این سرسختانه ترین سخنرانی او از زمانی است که قدرت را به دست گرفته
 
است. او میخواهد همه کسانی را که با مواضع ضد آمریکایی افراطی او همراهی نمیکنند، له کند.
 
این باید برای شما واضح باشد که آنچه الان من میگویم، چیزی است که هاشمی رفسنجانی خواسته است تا بگویم.
 
اگر این کار را نکنم، کار من تمام است. این روزها افراطی هایی مثل خمینی و پسرش بر ما حکومت میکنند. محافظین
 
مرا احاطه کرده اند. من چیزی برای خودم نمیخواهم، حتی پول. چرا که در جایگاهی هستم که نمیتوانم آن را خرج
 
کنم چون باعث سوء ظن میشود.
 
اگر شخصیت خمینی را تحلیل کرده باشید، باید فهمیده باشید که یک مخالف قوی، او را وادار میکند که ۱۰۰ قدم
 
به عقب برود، در حالی که یک مخالف ضعیف، او را تحریک میکند که جلو بیاید. متأسفانه شما موضع غلطی اتخاذ
 
کرده اید. شما با او بسیار نرم برخورد میکنید. شما باید تندتر باشید. باید از موضع برتری و تفوق برخورد کنید. شما
 
قدرت نشان نمیدهید.
 
همه ی اعتدالیون در کشور ما، روی یک خط باریک حرکت میکنند. ما نمیتوانیم هر هفته با شما ملاقات کنیم یا
 
حتی هر ماه. ما آماده هستیم تا یک همکاری واقعی با شما داشته باشیم. اما ابتدا شما باید به ما کمک کنید تا اسلام
 
واقعی را در کشورمان پرورش داده و گسترش دهیم و برای این کار، ما نیاز به پول و کمک شما داریم تا جنگ با عراق
 
». را خاتمه دهیم
 
کاملاً واضح است که اگر ایران با غرب ارتباط برقرار نکند، هیچ آینده ای نخواهد داشت. همان طور که « : آمیرام نیر
 
واضح است، ما به طور جدی بر روی مسئله ایران سرمایه گذاری کردهایم. ما امیدواریم به شما اعتدالیون کمک کنیم
 
». تا بتوانید خود را تقویت کنید. هر چه لازم است را به من بگویید تا ببینم چه کاری میتوانیم انجام دهیم
 
». در درجه نخست، شما باید محکم مقابل خمینی بایستید، سرسختانه « : حسن روحانی
 
برای نمونه، لبنان جبهه ای است که ما در آنجا تلاش میکنیم تا در مقابل خطر خمینی بایستیم. ما این « : آمیرام نیر
 
». کار را فوراً انجام خواهیم داد
 
این خوب است. آیت الله ها و پاسداران، سه میلیون دلار به لبنان کمک کرده اند؛ در حالی که ما در « : حسن روحانی
 
ایران نیاز مبرمی به پول برای رفع ضروری ترین احتیاجات معیشتی و امنیتی خودمان داریم. این افراد ملاهای لبنان
 
را جمع کرده و قول تبدیل لبنان به یک جمهوری اسلامی را داده اند؛ عجب حرف مزخرفی! من تلاش کردم تا کل این
 
ماجرا را خاتمه دهم اما نتوانستم. اگر چنگ و دندان به خمینی نشان ندهید، شما در همه جای جهان به مشکل
 
». برخواهید خورد. اگر او را با نیروی نظامی تهدید کنید، حتی ممکن است دست شما را هم ببوسد و فرار کند
 
»؟ ما کجا باید قدرتمان را نشان دهیم « : آمیرام نیر
 
مثلاً شما به او بگویید که باید همه ی زندانی های جنگی در لبنان را تا پنج روز دیگر آزاد کنید. در « : حسن روحانی
 
». غیر این صورت، ما علیه شما اقدام نظامیخواهیم کرد و خودتان مقصر هستید
 
ما یک امپراتوری هستیم و در حال حاضر آرام عمل میکنیم. شما نحوه ی عمل ما را در لیبی دیده اید. « : آمیرام نیر
 
». اما ما معتقدیم که استفاده از قدرت، ممکن است ایران را در دست روس ها قرار دهد
 
شما باید به وسیله پاکستان و ترکیه، در بین مسلمانان، یک جوّ تبلیغاتی علیه خمینی سازماندهی « : حسن روحانی
 
». کنید
 
»؟ ما به افرادی که در ایران معتقدند آینده ایران در گرو اتحاد با غرب است، چگونه میتوانیم کمک کنیم « : آمیرام نیر
 
شما میتوانید در باره این موضوع، یک کتاب بنویسید. اما بهترین راه این است که من به ایران بازگردم « : حسن روحانی
 
و با افراد نزدیک به آیت الله منتظری صحبت کنم. ما طرحی را آماده میکنیم و من با یک پاسخ نزد شما بازخواهم
 
گشت. اما من میخواهم بدانم که آیا شما جدی هستید؟ من باور ندارم که شما واقعاً بخواهید به ما کمک کنید. تا
 
». زمانی که خمینی و افرادش قدرت داشته باشند، هیچگاه روابط ما با غرب بهبود پیدا نخواهد کرد
 
ملاقات فوق که در دوران اوج جنگ تحمیلی صورت گرفته، کاملاً گویای بخشی از توطئه های پشت پرده توسط طیف
 
لیبرال غربزده ای است که نه اعتقادی به راه امام خمینی و آرمان های انقلاب داشتند و نه بنا بر حمایت و پشتیبانی
 
همه جانبه از جبهه ها را داشتند. مذاکرات فوق به خوبی نشان میدهد که علت بسیاری از کارشکنی ها در کار جنگ
 
و عدم حمایت جدی از عملیات های رزمندگان اسلام، چه دلیلی داشته است.
 
پی نوشتها:
 
۱ . امیر عباس تقی پور. امیر لعلی. آرش محبی. " صراحت نامه ". تهران: سیمای شرق، ۱۳۹۱ . ص ۲۷۴ . به نقل
 
از آخرین تلاش ها در جنوب. ص ۲۱۰
 
۲ . مرتضی صفار هرندی." رازهای دهه شصت ) ۶۸ – ۱۳۵۸ ( ". تهران: کیهان، ۱۳۹۰ . ص ۲۸۶
 
۳ . صراحت نامه. ص ۲۲۶ – ۲۲۷
 
۴ . همان. ص ۲۲۸
 
۵ . همان. ص ۲۲۹
 
۶ . همان. ص ۲۳۰ . به نقل از بی پرده با هاشمی رفسنجانی، کارنامه ربع قرن عملکرد جمهوری اسلامی در گفت
 
و گو با کیهان. ۱۳۸۲ . ص ۱۲۵
 
۷ . همان. ص ۲۹۵ . به نقل از روزنامه کیهان. ۱۴ آبان ۱۳۶۵
 
۸ . . خبرگزاری فارس. ۲۲ خرداد ۱۳۹۵
 
۹ . سایت مشرق. سوم اسفند ۱۳۹۴
 
بخش چهارم  مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری
 
در دهه ۱۳۶۰ ، سازمان جاسوسی CIA امریکا و MI6 انگلستان در یک جمعبندی به این نتیجه رسیدند که باید برای
 
شکستن جریان انقلاب اسلامی در ایران و منطقه، برنامه عمیق فکری، فرهنگی و بلندمدت تدارک دیده شود. برنامه
 
ای که تا امروز هم کم و بیش ادامه دارد. مهمترین بخش برنامهاین بود که باید در افکار، اندیشهها و سیاستهای انقلاب
 
تجدیدنظر کرد. پیشبرد این برنامه نیازمند عوامل داخلی به عنوان عوامل اجرایی بود. بنابراین مجموعهای از ناراضیان،
 
سرخوردگان از انقلاب و وابستگان به غرب، پس از ایجاد مرکز بررسی های استراتژیک نهاد ریاست جمهوری، در دوران
 
آقای هاشمی رفسنجانی به دور هم گرد آمدند. در اولین اقدام، آقای موسوی خوئینیها به عنوان رئیس این دفتر
 
انتخاب شد. اعضای آن حلقهای از افراد مثل بهزاد نبوی، سعید حجاریان، محمدرضا تاجیک، محسن کدیور، عباس
 
عبدی و اکبر گنجی بودند. ۱
 
در دوره هاشمی، مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری، یکی از کانونهایی بود که اقدامات حساب شدهای را
 
برای محو اندیشه حکومت دینی، دنبال میکرد. موسوی خوئینیها طی سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۲ مسئول این مرکز
 
بود. از سال ۱۳۷۲ و بعد از کنار رفتن موسوی خوئینی ها، مسئولیت این مرکز بر عهده حسن روحانی قرار گرفت. مرکز
 
مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری، در اوایل سال ۷۰ به عناصر حلقه کیان امکان میداد تا با بهرهگیری از یک
 
کانون حکومتی، اقدامات خود را بدون ترس از تعقیب و یا نگرانی مالی دنبال نمایند. عباس عبدی که یکی از پایههای
 
تشکیل حلقه کیان به حساب میآمد، به معاونت این مرکز رسید و همزمان با حضور او مجید محمدی، عمادالدین
 
باقی، علیرضا علویتبار، محسن سازگارا و سعید حجاریان، عناصر شاخص این مرکز بودند که طراحی بخشهای این
 
مرکز را نیز به عهده داشتند. تسلط این گروه بر مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری، چندین امکان را برای
 
اینان فراهم میکرد: ۱  از نظر مالی آنان را کاملاً تأمین مینمود ۲  حلقه کیان را از حیطه امنیتی برخوردار میکرد
 
۳  با استفاده از بورس تحصیلی میتوانستند افراد مختلفی را جذب و ارتقا داده و به خود متصل نمایند.
 
یک بررسی آماری میگوید گروه کیان از طریق مرکز یاد شده، بیش از پانصد نفر از نیروهای هوادار خود را با بورس
 
دولتی به خارج اعزام کرد. بعدها همین افراد در کسوت شخصیتهای حقوقی، جامعهشناسی، روزنامهنگاری، سیاسی
 
و... به گسترش انفجارگونه حلقه کیان در سالهای ۷۶ تا ۷۹ کمک فراوانی کردند. ۲
 
این کانون عملیاتی، برای خود یک وظیفه محوری قرار داده و آن تغییر نظام جمهوری اسلامی با استفاده از امکانات
 
نظام بود! حجاریان و گروه همفکر او، این مسئله را از طریق نفی اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی)ره(، دنبال می
 
کردند. ۳
 
در معاونت توسعه سیاسی مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری، افرادی چون بهزاد نبوی، محسن سازگارا، هاشم
 
آغاجری، محسن امینزاده، مصطفی تاجزاده، محسن آرمین، و دیگران، با آن همکاری میکردند. ۴
 
بهزاد نبوی همان فردی بود که تشکیلات اطلاعاتی روسیه، در شهریور سال ۱۳۶۰ ، خبر ارتباط وی با سازمان سیا را
 
داده بود. اما علیرغم این موضوع، همواره مورد حمایت هاشمی رفسنجانی قرار داشت!
 
محسن سازگارا نیز که جزو دوستان نزدیک بهزاد نبوی بود، بعدها از کشور گریخت و به آمریکا رفت و در خدمت
 
سازمان سیا قرار گرفت.
 
یکی از کسانی که از نظر فکری تأثیر زیادی بر جمع مذکور داشته، حسین بشیریه استاد سابق دانشگاه تهران بود. در
 
در دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران هم اساتیدی از جمله دکتر بشیریه « : این رابطه مصطفی تاجزاده میگوید
 
». بودند که خیلی مؤثر بود و ما از نظراتش استفاده میکردیم ۵
 
جالب است بدانیم حسین بشیریه از سال ۱۳۸۳ در دانشگاه سیراکیوز ایالت نیویورک امریکا  که از مراجع پژوهشی
 
سرویسهای امنیتی امریکا است  به عنوان پژوهشگر ارشد مشغول به کار بوده است. ۶
 
یکی دیگر از چهرههای شاخص مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری، محسن کدیور بود. وی از سال ۱۳۷۰ به
 
عنوان معاون اندیشه اسلامی مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری، مشغول به کار شد. ۷
 
محسن کدیور از سال ۱۳۷۰ به مدت هشت سال معاونت اندیشه اسلامی مرکز مطالعات استراتژیک را بر عهده داشت. ۸
 
اگر ما « : کدیور در مصاحبه ای با روزنامه آلمانی فرانکفورتر الگماینه، مخالفت خود با ولایت فقیه را چنین بروز میدهد
 
». دموکراسی میخواهیم، باید ولایت فقیه منسوخ شود ۹
 
محسن کدیور در سال ۱۳۷۷ به دلیل تحریک دانشجویان برای اغتشاش و نفی اسلامیت نظام و به اتهام نشر اکاذیب،
 
به حکم دادگاه ویژه روحانیت، ۱۸ ماه زندانی گردید . ۱۰
 
کدیور پس از خرداد ۱۳۸۴ از کشور خارج و به مواضع ضد دینی و ضد انقلابی خود شدت بخشید. وی پس از خروج
 
از کشور، دو بار نیز به اسرائیل سفر کرد. ۱۱
 
این همان کدیوری است که حدود شش سال در دوره ریاست حسن روحانی بر مرکز مطالعات استراتژیک، معاون وی
 
بوده است!
 
یکی از طرح هایی که روشنفکران وابسته به غرب در دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی دنبال میکردند، پروژه
 
"جامعه مدنی" بود. زیرساختهای پروژه جامعه مدنی از سال ۱۹۸۸ ( ۱۳۶۷ ( در مرکز مطالعات دموکراسی دانشگاه
 
وست مینستر لندن توسط جان کین  نظریه پرداز سازمان اطلاعات خارجی انگلیس، یا همان MI6  بازتولید گشت
 
و با آغاز دهه ۱۳۷۰ به پروژه اصلی روشنفکران سکولار ایران تبدیل شد.
 
"بنیاد مطالعات ایران" نیز که به ریاست اشرف پهلوی در واشنگتن فعالیت میکرد، از محافل برجسته ای بود که از
 
سال ۱۳۷۲ در فصلنامه " ایراننامه" پروژه جامعه مدنی را از این مرکز انگلیسی اقتباس کرد و تحقق آن را شرط لازم
 
فروپاشی ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامیدانست. پژوهشگران این بنیاد مانند علی بنوعزیزی و هوشنگ امیراحمدی،
 
اعتقاد داشتند که ساختارهای جامعه مدنی به گسترش سکولاریسم در ایران کمک میکند و تنها نیرویی که توان انجام
 
این مأموریت را دارد، اعضای حلقه کیان، موسوم به روشنفکران دینی، هستند. ۱۲
 
از سال ۱۳۷۲ ، عبدالکریم سروش در حلقه کیان، مأمور تبلیغ پروژه "جامعه مدنی" به عنوان اصلیترین مسأله
 
روشنفکران ایران شد.
 
منوچهر گنجی، سرکرده گروهک سلطنتطلب درفش کاویانی نیز از هواداران جامعه مدنی بود و اعتقاد و علاقه به این
 
مبحث را در سال ۱۳۷۳ اعلام داشت. نشریه کیهان سلطنتطلب چاپ لندن، در مورخه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۷۳ در
 
امروز همه فعالیتهای سیاسی ما باید معطوف به تحقق جامعه مدنی، متشکل از « : اینباره از قول وی مینویسد
 
». شهروندان آزاد باشد و هر مکتب و گروهی را که مانع از حرکت در این مسیر است، از سر راه خود بردارد
 
او ولایت فقیه را مهمترین سد و مانع رسیدن به جامعه مدنی معرفی میکند و تلاش برای براندازی هیئت حاکمه ایران
 
و حذف ولایت فقیه را اساسیترین هدف خود و هوادارانش معرفی مینماید. وی در همان شماره کیهان سلطنتطلب
 
در حال حاضر بزرگترین مانع در مقابل این حرکت ]ایجاد جامعه مدنی[ هیئت حاکمه « : در ادامه مطلب فوق میگوید
 
کنونی ایران است که انحصارطلبی سیاسی خود را به وسیله ولایت فقیه توجیه میکند. بنابراین هدف اساسی در
 
». فعالیتهای سیاسی ما باید حذف ولایت فقیه باشد ۱۳
 
از سال ۱۳۷۳ ، حسین بشیریه نیز در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری  تحت ریاست حسن روحانی
 
آن را در قالب پروژه توسعه سیاسی صورت بندی نمود. هدف این پروژه، دگرگون ساختن ماهیت جمهوری اسلامی از
 
درون نظام و "گذار به دموکراسی" بود. از دل این محفل، در سال ۱۳۷۴ "حلقه آئین" با محوریت محمد خاتمی متولد
 
شد که عبدالکریم سروش، حسین بشیریه، سعید حجاریان، مصطفی تاجزاده، محمدعلی ابطحی، محسن کدیور و محمد
 
مجتهد شبستری، از اعضای اصلی آن به شمار میرفتند. ۱۴
 
جان کین  نظریه پرداز سازمان جاسوسی انگلیس  که از سال ۱۳۷۴ ، در پوشش استاد کرسی " جامعه مدنی"
 
دانشگاه وست مینستر انگلستان، تعامل خود را با حسین بشیریه و عبدالکریم سروش آغاز کرده بود، پس از دوم خرداد
 
۱۳۷۶ بارها به تهران آمد. سروش و بشیریه، سالها در انگلیس اقامت داشتند و در دهه ۱۳۷۰ ، یک پای آنان در مرکز
 
پژوهشی لندن و یک پای دیگرشان در حلقههای سیاسی ایران بود. ۱۵
 
اسفند ۱۳۷۵ ، معاون وقت وزیر خارجه آمریکا در مقدمه گزارش شورای روابط خارجی پیرامون پروژه "جامعه مدنی در
 
این جریان ]هواداران جامعه مدنی[ بخشی از یک حرکت فراگیرتر جهت متلاشی کردن اقتدار دینی « : ایران" نوشت
 
». جمهوری اسلامی است و مشروعیت هر نوع حکومت دینی را زیر سؤال میبرد
 
از قضا، این گزارش مصادف بود با ایامی که محمد خاتمی سخت مشغول مبارزات انتخاباتی برای هفتمین دوره ریاست
 
جمهوری بود و " جامعه مدنی" را به عنوان شعار تبلیغاتی اش برگزیده بود. ۱۶
 
با توجه به مطالب فوق، ملاحظه میگردد که سرنخ خارجی پروژه " جامعه مدنی"، در سازمان جاسوسی انگلیس و
 
دولت آمریکا، و سرنخ داخلی آن در مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری ایران  تحت ریاست حسن روحانی
 
و حلقه کیان قرار داشت.
 
پی نوشتها:
 
۱ . جواد منصوری. "ریشه این جریان دانشجویی نبود". ماهنامه صبح. تیرماه ۱۳۹۱ . ص ۵۴
 
۲ . سعدالله زارعی. "گونه شناسی انحراف". رمز عبور ۲ . ویژه نامه سیاسی روزنامهایران. خرداد ۱۳۸۹ ص ۱۹۴
 
۳ . همان. ص ۱۹۵
 
۴ . حسین سلیمی. کالبد شکافی ذهنیت اصلاح گرایان. تهران: گام نو، ۱۳۸۴ . ص ۱۰۱
 
۵ . همان. ص ۱۰۲
 
۶ . جواد حقگو. "افسادطلبان فراری". ص ۲۷
 
۷ . محمد جواد اخوان." افسون اشباح: واکاوی روند تکوین جریان تجدید نظر طلب در پروژه جنگ نرم ". سازمان
 
بسیج دانشجویی، ۱۳۸۸ . ص ۲۹۰
 
۸ . مسعود محمدی. "مثلث زر و زور و تزویر علیه ولی و ولایت فقیه". روزنامهایران. سوم آذر ۱۳۸۹ ، ص ۱۲
 
۹ . " افسون اشباح: واکاوی روند تکوین جریان تجدید نظر طلب در پروژه جنگ نرم ". ص ۲۹۳
 
۱۰ . خبرگزاری میزان. ۲۶ آبان ۱۳۹۴
 
۱۱ . کیهان. ۲۶ دیماه ۱۳۸۹
 
۱۲ . پیام فضلینژاد. "زمینههای کودتای نرم". روزنامه کیهان. ۱۳ تیر ۱۳۸۸
 
۱۳ . دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان. "نیمه پنهان، جلد ۲ ". تهران: کیهان، ۱۳۷۹ . ص ۳۳ – ۳۲
 
۱۴ . پیام فضلینژاد. "زمینههای کودتای نرم". روزنامه کیهان. ۱۳ تیر ۱۳۸۸
 
۱۵ . همان.
 
۱۶ . همان.
 
بخش پنجم  حسن روحانی و فتنه ۸۸
 
محمد علی ابطحی، مسئول دفتر سید محمد خاتمی در دولت اصلاحات، در جریان دادگاه خود در سال ۸۸ اظهار
 
میدارد: ]در ماجرای فتنه پس از انتخابات ریاست جمهوری[ تحلیل مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص
 
مصلحت )به مدیریت حسن روحانی( این بود که آقای خامنه ای فقط با ریختن مردم در خیابان ها خواهد ترسید.
 
بخش سیاست خارجی مرکز، همین استراتژی را به خارج منتقل میکردند که در ایران باید مقاومت کرد تا رهبری
 
بترسد و تسلیم ]فتنه گران و کودتاچیان[ شود. ۱
 
برخی عناصر مرتبط با گروهک های ضد انقلاب و سازمان های جاسوسی غربی نیز با مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع،
 
ارتباط داشتند. در این رابطه عبدالعزیز رضوانی، طی مقالهای در هفته نامه ۹ مشاور و مسئول کمیته « : دی مینویسد
 
حقوقی ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در سال ۸۸ ، فردی بود به نام اردشیر امیرارجمند. وی هم چنین با مرکز
 
تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام  تحت مدیریت حسن روحانی  نیز مرتبط بود. مادر وی که عضو
 
». گروهک منافقین بوده در سالهای اخیر در فرانسه اقامت داشته و با سلطنت طلبان نیز همکاری میکرده است ۲
 
اردشیر امیر ارجمند بیش از ۱۸ سال در کنار میرحسین موسوی بوده است. برادر وی عضو شورای مرکزی ستاد
 
اطلاعاتی منافقین مستقر در اروپا بوده است. او و خانواده اش در پاریس در منزلی زندگی میکنند که دولت فرانسه
 
برای آنها اجاره کرده و همه مخارج آنها را نیز تأمین میکند. ۳
 
اردشیر امیر ارجمند به سرویس اطلاعاتی فرانسه وصل بوده و اطلاعات داخل کشور را به آنها میداده است. وی در
 
سال ۸۸ از کشور گریخت و به فرانسه نزد برادرش منصور امیر ارجمند که از اعضای گروهک منافقین بود، رفت. ۴
 
اردشیر امیر ارجمند در سال ۱۳۸۹ سفری نیز به اسرائیل داشته و با سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی یعنی موساد
 
نیز ارتباط گرفته است. ۵
 
هاشمی رفسنجانی که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ از یک رقیب نسبتاً گمنام، شکست خورده بود، نتیجه
 
انتخابات را نپذیرفت و تلویحاً مدعی دستکاری دولت در آرا به نفع رقیبش شد! و حال آنکه هم رئیس دولت وقت و هم
 
وزرای وی، در حمایت از هاشمی موضع گیری کرده بودند. هاشمی همچنین حاضر نشد که پیروزی رقیب را به وی
 
تبریک بگوید. وی به شدت از احمدی نژاد کینه به دل گرفته بود. وی از همان زمان به فکر افتاد که هر طور شده، این
 
بعد « : رقیب را باید از میدان به در کرد. محمد مهدی تقوی، طی مقالهای در روزنامه وطن امروز، در این مورد مینویسد
 
از آن که احمدینژاد در سال ۱۳۸۴ در مقام ریاست جمهوری قرار گرفت، هاشمی رفسنجانی جبهه تقابل علیه دولت
 
اصولگرا را گشود. او به مدت چهار سال سخنگو و لیدر تمام جریانهایی شد که موقعیت و منافع خویش را در عصر
 
گفتمان اصولگرایی در خطر دیدند. بعد از این، او تمام نشستهای رسمی و غیررسمی خویش را به سمت ترسیم
 
استراتژی رویارویی با دولت سوق داد. کمیتههای مجمع تشخیص، کانون اجتماع مدیرانی شد که هر کدام در عرصه
 
اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، مأموریت چالش با دولت نهم را بر عهده گرفتند و حتی اتاق فکری برای این طیفها در
 
». مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص به همراه شریک دیرین هاشمی  حسن روحانی  اختصاص یافت ۶
 
بیت هاشمی رفسنجانی « : محمد علی ابطحی، در مورد تلاش هاشمی رفسنجانی برای کنار زدن احمدی نژاد، گفته بود
 
از خودش تا فرزندانش و همسرش، فشار اصلی را داشتند که احمدینژاد رأی نیاورد. نظریه هاشمیآین بود که هر کس
 
که میتواند احمدینژاد را به زمین بزند، باید مورد حمایت قرار گیرد. هیچ شرطی هم نداشت. تمام سرمایه مالی این
 
کار را هم متقبل شده بود. یکی دیگر از نظریهپردازان جدی سقوط احمدینژاد و رأی آوردن کسی دیگر به جای او،
 
دکتر حسن روحانی بود. طرح این موضوع که یا پیروزی و جشن و رو کمکنی جدی احمدینژاد، یا اعلام تقلب و ایجاد
 
». اغتشاش برای کشاندن انتخابات به دو مرحلهای بودن، در دستور کارشان قرار داشت ۷
 
حسن روحانی طی سخنانی در اردیبهشت ۹۲ در دانشگاه آزاد، با کنایه به رهبری نظام که مکرراً از قضایای سال ۸۸
 
اگر همچنان بعضی ها اصرار کنند که از لفظ فتنه در این رابطه استفاده کنند، « : با عنوان فتنه یاد میکردند، میگوید
 
بنده هم مجبور میشوم خیلی از مسائل را که صلاح نمیبینم در این مقطع آن را بازگو کنم، به زبان بیاورم، که ممکن
 
». است به مزاق خیلی ها خوش نیاید ۸
 
محمدجواد ظریف نیز بهمن ۹۲ حسن روحانی در » تعهد « در گفتگو با شبکه تلویزیونی فونیکس در سفر به آلمان، از
 
زمینه رفع حصر دو تن از سران فتنه، سخن به میان آورده بود . ظریف بدون اینکه نامی از میرحسین موسوی و مهدی
 
کروبی ببرد، گفته بود که آزادی آنها از وعدههای رئیسجمهور منتخب، حسن روحانی بوده است . وی گفت که
 
رئیسجمهور ایران تعهد کرده که این دو شخصیت معترض از حصر آزاد شوند و او به تعهد خود وفادار است .۹
 
همچنین حسن روحانی در یک کنفرانس خبری خود با اصحاب رسانه، به موضوع ممنوع التصویری رئیس دولت
 
یاد کرد. وی این ممنوعیت » حضرت سید محمد خاتمی « اصلاحات توجه ویژه ای کرد و از رئیس جمهور اسبق، با عنوان
 
را به نوعی شوخی تشبیه کرد و آن را غیرقانونی خواند.
 
حسن روحانی در سفر استانی به یزد نیز در سخنرانی خود بار دیگر به نام رئیس دولت اصلاحات اشاره کرد و به زعم
 
خود، تابوشکنی را در این زمینه تداوم بخشید. وی در نشست خبری خود با اصحاب رسانه ها در پاسخ به سوال خبرنگار
 
یک روزنامه زنجیره ای درباره ممنوع التصویری رئیس جمهور اسبق، گفت : در شورای عالی امنیت ملی هیچگونه «
 
مصوبه ای مبنی بر ممنوع التصویری "حضرت آقای خاتمی"، رئیس دولت های هفتم و هشتم جمهوری اسلامی وجود
 
!» نداشته و ندارد. ضمن اینکه اگر مصوبه ای هم باشد، غیر قانونی است. این گونه حرفها بیشتر به شوخی شبیه است ۱۰
 
این اظهارات روحانی بدون پاسخ نماند و غلامحسین اژه ای، سخنگوی قوه قضاییه، در واکنش شدیدی، بار دیگر
 
این فرموده آقای روحانی که این موضوع را بدون مصوبه « : مصوبات شورای عالی امنیت را به رئیس جمهور یادآور شد
 
و بی اساس خوانده است، یا براساس مشغله زیاد است که ایشان یادشان رفته، یا اینکه مطلب را جدی نگفته و شوخی
 
گفته است. البته حتی اگر این مصوبه هم نبود، دادستانی خودش دستور قضایی داده بود و براساس اختیاراتش این
 
». موضوع را به رسانهها اعلام کرده و همچنان به قوت خودش باقی است ۱۱
 
حسن رسولی، عضو شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان، طی مصاحبه ای در سال ۹۵ اظهار داشت که سید محمد
 
خاتمی تاکنون چند بار با روحانی ملاقات داشته است. پیش از این هم عبدالله ناصری با اشاره به ملاقات موسوی
 
خوئینیها با روحانی، گفته بود به روحانی هشدار دادیم که پایگاه رأی مستقلی ندارد و بدون رأی اصلاحطلبان نمیتواند
 
مجدداً در سال ۹۶ رئیسجمهور شود .۱۲
 
این مواضع آقای حسن روحانی در حالی است که این دو نفر  به همراه تعداد دیگری از چهرههای مطرح سیاسی  در
 
سال ۱۳۸۸ ، با پشتیبانی گسترده سازمان های جاسوسی آمریکا و انگلیس، در صدد انجام طرح خائنانه براندازی نظام
 
و ساقط کردن رهبری نظام بودند.
 
جورج سوروس، طراح و حامی مالی انقلابهای مخملی نیز در ۲۰ شهریور ۸۸ ، طی سخنانی در نیویورک، پرده از
 
با حضور رهبران هوشیاری چون خاتمی « : ارتباط کودتاگران با مؤسسه جامعه باز  وابسته به سوروس  برداشت و گفت
 
و موسوی، انقلاب سبز ایران پیشرفتهای اعجابآوری را در ماههای اخیر داشته است... امیدوارم با پیشروی انقلاب
 
سبز ایران و همکاری و ارتباط گسترده رفرمیستهای ایرانی با مؤسسه جامعه باز، ساختاری دموکراتیک را در ایران
 
». پایهگذاری نماییم ۱۳
 
مدت ها پس از شکست انقلاب رنگی یا همان فتنه ۸۸ ، سید محمد خاتمی که خود یکی از صحنه گردانان اصلی فتنه
 
۸۸ جنبش سبز شکست خورده و به انحراف کشیده شده است. ما حرکتی را شروع کردیم « : بود، چنین اعتراف میکند
 
». که به تقابل با نظام انجامید و اصلاحاتی که برای آن خون دل خورده بودیم را در مسیر براندازی قرار دادیم ۱۴
 
در سال ۸۸ ، جزوه ای تحت عنوان "منشور راهبردی جنبش سبز" منتشر شد. این منشور توسط محمدرضا تاجیک
 
تحصیل کرده انگلیس و مشاور سیدمحمد خاتمی و میرحسین موسوی ، نگاشته شده بود. بنا به تصریح متن این
 
منشور، هدف نهایی جنبش سبز، سقوط نظام جمهوری اسلامی بوده است. ۱۵
 
همچنین حجت الاسلام مهدی طائب، رئیس شورای قرارگاه عمار، طی سخنانی در تاریخ سوم دی ۱۳۸۸ ، از طرح فتنه
 
بهزاد نبوی در زندان گفت: تقلبی در کار نبود. قرار بود موسوی را « : گران برای تغییر نظام و رهبری، چنین میگوید
 
». رئیس جمهور کنیم و خاتمی را به جای رهبری قرار دهیم و قانون اساسی را عوض کنیم، تا نظام نیز عوض شود ۱۶
 
همان گونه که ملاحظه میگردد، هدف اصلی توطئه گران، برکناری رهبری و تغییر قانون اساسی  یعنی تغییر نظام
 
جمهوری اسلامی  بوده است. توجه داشته باشیم که بهزاد نبوی همان کسی است که در شهریور سال ۱۳۶۰ ، سازمان
 
اطلاعاتی روسیه، خبر ارتباط وی با سازمان سیا را داده بود.
 
پس از یک سری بررسی های اطلاعاتی مشخص میشود که میرحسین موسوی از چند سال قبل از انتخابات ۸۸ ، در
 
فکر براندازی نظام بوده است. در این راستا، مشاور وزیر اطلاعات طی مصاحبه ای در سال ۱۳۸۹ ، از طرح میر حسین
 
موسوی در سال ۱۳۸۵ میرحسین موسوی و دوستانش در جلسه « : برای براندازی نظام، چنین میگوید ۲۵ فروردین
 
۱۳۸۵ ، استراتژی خود را "اجتماعی کردن گفتمان" ذکر میکنند و گفتمان را نیز "جنگ برای بازپس گیری مواضع
 
از دست رفته" تعریف میکنند. دقیقاً شش ماه بعد، یعنی در تاریخ ۲۰ مهر ۱۳۸۵ ، مجدداً در جلسه ای با مسئولیت
 
شخص موسوی، موضوع براندازی نرم نظام را صریحاً مطرح میکنند و میگویند: اسقاط نظام از طریق بازتولید انقلاب
 
۱۳۵۷ ». غیر ممکن است؛ اما پاشنه آشیل نظام، انقلاب نرم است ۱۷
 
تردیدی ندارم که موسوی و کروبی به لحاظ « : دکتر علی اکبر ولایتی نیز در مورد هدف موسوی و کروبی میگوید
 
». سیاسی با بیگانه در ارتباطند و به دنبال تضعیف قانون اساسی و براندازی بودند ۱۸
 
محمد علی ابطحی، مسئول دفتر سید محمد خاتمی، در اعترافاتش در سال ۸۸ در دادگاه، به هدف اصلی توطئه گران
 
تردیدی نیست که جهت گیری اصلی آشوب های اخیر پس از « :  یعنی حذف رهبری نظام  چنین اشاره میکند
 
». انتخابات و تمهیدات آن در قبل از انتخابات، دارای هدف روشن حذف رهبری نظام بوده است ۱۹
 
هنری کیسینجر صهیونیست، وزیر خارجه اسبق آمریکا، در یک سخنرانی در سال ۸۸ خواستار پشتیبانی مستقیم و
 
مداخله آمریکا در امور ایران در راستای حمایت از میرحسین موسوی شد. وی جریان حامی موسوی را تنها راه آمریکا
 
برای خاتمه دادن به عمر حکومت ایران دانست. ۲۰
 
همین حالا هم این موضوع پنهانی نیست که ما از « : آدام ارلی، سخنگوی سابق وزارت خارجه آمریکا، نیز گفته بود
 
موسوی و خاتمی حمایت میکنیم؛ اما علنی شدن این حمایت هم زمان با اعمال تحریمها، میتواند این فایده را داشته
 
». باشد که مردم ایران به این نتیجه برسند که تنها راه رهایی از تحریمها، گرایش به این افراد است ۲۱
 
فرح پهلوی  بیوه شاه معدوم  نیز در اسفند ۸۸ در گفت و گو با شبکه سعودی العربیه با تعریف و تمجید از موسوی
 
آقایان موسوی و کروبی بسیار شجاعند. آنها از جان گذشتگی زیادی از خود نشان دادند و من از طریق « : و کروبی گفت
 
». اینترنت از آنها پشتیبانی میکنم ۲۲
 
و سرانجام بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی، در تیر ماه ۸۸ ما موسوی و جریان « : طی سخنانی میگوید
 
». سبز را تحسین میکنیم و برخورد حکومت ایران با آنان را محکوم مینمائیم. آنها مورد احترام ما هستند ۲۳
 
این حمایت ها در سالهای بعد نیز همچنان ادامه مییابد. مثلاً وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکا، در تاریخ ۱۵
 
بهمن ۹۲ در جلسه استماع کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا، با دخالت گستاخانه در امور داخلی ایران گفت:
 
ما از ایران میخواهیم تمام زندانیان سیاسی را آزاد کند، از جمله میرحسین موسوی و مهدی کروبی را که نزدیک به «
 
». سه سال است که بدون اتهام سیاسی در بازداشت خانگی به سر میبرند ۲۴
 
با توجه به موارد فوق، ملاحظه میگردد که آقای حسن روحانی، خواهان رفع حصر و رفع ممنوع التصویری کسانی
 
بوده که دارای این مشخصات میباشند:
 
۱ – به دنبال براندازی جمهوری اسلامی و تغییر نظام بودند.
 
۲ – به دنبال حذف رهبری نظام بودند.
 
۳ – با سازمان های جاسوسی آمریکا و انگلیس در ارتباط بودند.
 
۴ – از حمایت های مستقیم و آشکار مقامات آمریکایی، انگلیسی و اسرائیلی برخوردار بودند.
 
۵ – از حمایت های مستقیم سلطنت طلبان و سایر گروهک های ضد انقلاب برخوردار بودند.
 
پی نوشتها:
 
۱ . " ولایت فقیه، هدف اصلی فتنه ". ویژه نامه روزنامهایران به مناسبت اولین سالروز حماسه ۹ دی.دی ماه
 
۱۳۸۹ . ص ۱۹
 
۲ عبدالعزیز رضوانی." امیر ارجمند، حلقه مفقوده موسوی تا منافقین ". هفته نامه . ۹ دی. ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ .
 
ص ۱۴
 
۳ . " از کیان تا جرس؛ بررسی حلقه های ستاد موسوی و کروبی در خارج از کشور ". هفته نامه مثلث. ۸ اسفند
 
۱۳۸۹ . ص ۱۹
 
۴ . هفته نامه ۹ دی. ۲۳ بهمن ۱۳۸۹
 
۵ . روزنامه جوان. ۲۷ بهمن ۱۳۸۹
 
۶ . محمدمهدی تقوی. "مرز نقش های پیچیده و پنهان". روزنامه وطن امروز. ۱۴ دی ماه ۱۳۸۹
 
۷ . "طراحی پروژه، از وحدت ملی تا انقلاب مخملی". هفتهنامه ۹ دی. ۲۱ خرداد ۱۳۹۰ . ص ۹
 
۸ . سایت انتخاب. ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲
 
۹ . سایت فردا. ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۵
 
۱۰ . سایت رجا نیوز. ۱۷ اسفند ۱۳۹۴
 
۱۱ . سایت فردا. ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۵
 
۱۲ . سایت راهکار نیوز. ۴ شهریور ۱۳۹۵
 
۱۳ . روزنامه کیهان. ۳۱ شهریور ۱۳۸۸
 
۱۴ . سایت مشرق. ۲۳ آبان ۱۳۸۹
 
۱۵ . امیر حسین ثابتی منفرد." روزشمار هشت ماه نبرد مقدس ". تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۹ . ص
 
۶۵۵
 
۱۶ . محمد علی حسینی مقدم. امیر ناصری." روزشمار فتنه ". قم: مهر سجاد، ۱۳۹۰ . ص ۵۱۷
 
۱۷ . منوچهر محمدی." انقلاب اسلامی در بوته آزمون، جنگ نرم بیست ساله و فتنه ۸۸ ". مؤسسه فرهنگی دانش
 
و اندیشه معاصر، ۱۳۹۱ . ص ۳۷۰
 
۱۸ . روزنامه وطن امروز. ۲۷ آذر ۱۳۸۹
 
۱۹ . " ولایت فقیه هدف اصلی فتنه ". ویژه نامه روزنامهایران به مناسبت اولین سالروز حماسه ۹ دی. دی ماه
 
۱۳۸۹ . ص ۱۷
 
۲۰ . حمید رضا اسماعیلی."شورش اشرافیت بر جمهوریت". تهران: مؤلف، ۱۳۸۹ . ص ۴۰۵
 
۲۱ . محسن نعماء و محمد مهدی شکروی." عروسک های غربی: جریان شناسی حمایت و پشتیبانی آمریکا و غرب
 
از جریان اصلاح طلبی در ایران ) ۱۳۸۹ – ۱۳۷۶ ( ". قم: وثوق، ۱۳۹۰ . ص ۳۷۱
 
۲۲ . مؤسسه فرهنگی قدر ولایت." تاریخ وقایع انتخابات ۸۸ . جلد سوم ". تهران: مؤسسه فرهنگی قدر ولایت،
 
۱۳۹۰ . ص ۷۶
 
۲۳ . سینا تکاور." دلارهای کثیف فتنه از کجا میآید؟ ". نشریه جوان. ویژه نامه نوروز ۱۳۹۰ . ص ۶۶
 
۲۴ . خبرگزاری فارس. ۱۶ بهمن ۱۳۹۲
 
بخش ششم – دوره ریاست جمهوری حسن روحانی
 
سیاست تنش زدایی دولت روحانی
 
حسن روحانی پس از روی کار آمدن در سال ۱۳۹۲ ، سیاست خارجی دولت خود را تنش زدایی اعلام کرد. وی در
 
زمان انتخابات ریاست جمهوری، در توضیح چرایی اولویت مذاکره با آمریکاییها در مقابل تروئیکای اروپایی، گفته بود:
 
از آمریکا هستند.... » آقا اجازه « بنده معتقدم مذاکره با آمریکا راحتتر از مذاکره با اروپاست چرا که اروپاییها به دنبال «
 
». آمریکاییها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحتتر است ۱
 
عده ای در داخل، با اتکا بر یک ادراک بسیار خوشبینانه و شاید بتوان گفت ساده لوحانه، بر روی تنش زدایی و نرم
 
خویی در امر سیاست خارجی و دیپلماسی تاکید داشتهاند. اینان کسانی بودند که معتقد بودند هر چه سریع تر باید
 
مذاکرات هستهای را حتی با دادن امتیاز های بالا و مهم، به انجام رسانید. امری که عملاً هم متحقق شد و در ازای
 
دادن امتیازات بسیار زیاد و خرج هزینههای هنگفت، قراردادی امضا شد که ایران را به طور دائمی از داشتن بخش های
 
مهمی از توان هستهای محروم کرد . این دسته از افراد، عملکرد خود را با این موضوع توجیه میکردند که تحریمها
 
شکسته شده و ایران از انزوای بین المللی بیرون آمده است.
 
در همین رابطه، عقب نشینی، انفعال، سکوت و باج دادن به آمریکا و نوکران آمریکا در زمینه های مختلف را "تنش
 
زدایی" نامیدند! مثلاً هنگامی که مأمورین سعودی در فرودگاه جده به نوجوانان ایرانی تعرض کردند، از دولت روحانی
 
و وزارت امور خارجه ظریف چه واکنشی مشاهده شد؟ یا به سفارت ایران در بیروت توسط افسر اطلاعاتی آلسعود سوء
 
قصد شد؛ جواد ظریف بلافاصله در فرودگاه بیروت خواستار عالیترین سطح روابط با آلسعود شد!
 
از همه این رفتارها تاسفآورتر، ماجرای فاجعه مناست که آنچه از سوی وزیر امور خارجه ایران مشاهده نشد، همدردی
 
» برادران سعودی « واقعی با خانوادههای قربانیان ایرانی و ملت عزادار ایران بود! او کمی بعد از فاجعه منا، آلسعود را
 
خود نامید! این مسئله موجب خشم خانوادههای قربانی فاجعه منا گردید. ۲
 
تنها چند روز پس از آنکه حسن روحانی خواستار مجازات سریع جوانان عامل حمله به سفارت سعودی در تهران شد،
 
برادران سعودی محمدجواد ظریف، با حضور برجسته در نشست منافقین، نشان دادند در مسیر دشمنی با ملت ایران
 
هیچ حد و مرزی نمیشناسند. ماجرای سکوت و انفعال دولت و وزارت امور خارجه ایران در مقابل آلسعود، به یک
 
معما برای مردم ایران تبدیل شده بود!
 
وزارت خارجه آمریکا در دولت باراک اوباما، طی سالهای ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ ، برای چندمین بار در گزارشهای سالانه خود
 
درباره تروریسم، ایران را "در صدر" کشورهای حامی تروریسم قرار داد و مدعی شد تهران به طرق گوناگون، از جمله
 
حمایت مالی، آموزش و رساندن تجهیزات، به گروههای تروریستی در کشورهای مختلف جهان کمک کرده است. ۳
 
وزارت امور خارجه آمریکا در گزارش خود از اوضاع حقوق بشر در سراسر جهان، ایران را در کنار حکومتهایی نظیر
 
کره شمالی، کوبا، تاجیکستان و چین، یک حکومت استبدادی توصیف کرد و مدعی شد به طور گسترده حقوق بشر و
 
آزادیهای اساسی مردم در ایران نقض میشود. در این گزارش هم چنین ایران به شکنجه و برخورد خشن با زندانیان
 
سیاسی و مخالفان متهم شده بود. ۴
 
هنگامی که جان کری وزیر امور خارجه آمریکا، در تاریخ هشتم اسفند ۹۲ در مراسم رونمایی از گزارش "وضعیت
 
حقوق بشر در ایران"، تصریح میکند که آمریکا با جریان فتنه و اپوزیسیون در ایران دارای ارتباطات مستمر است، به
 
خوبی مشخص میشود که حرکات فوق کاملاً برنامه ریزی شده و هماهنگ بوده است. ۵
 
اروپاییها آنچنان از مواضع منفعلانه آقای ظریف خوشحال شده بودند که در یک اقدام وقیحانه و گستاخانه در تاریخ
 
۱۴ فروردین ۹۳ ، با صدور قطعنامهای علیه جمهوری اسلامی ایران، با دخالت آشکار در امور داخلی ایران، خواهان
 
اجرای بی کم و کاست توافقنامه ژنو، خاتمه دادن به نقض « : اجرای موارد زیر از سوی جمهوری اسلامی ایران شدند
 
حقوق بشر، آزادی سران فتنه ۸۸ ، آزادی همجنس بازی، اجازه ملاقات به هیئت های اروپایی جهت دیدار با محکومین
 
». امنیتی، بازگشایی انجمن صنفی روزنامه نگاران، تأسیس دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا در تهران ۶
 
صدور این قطعنامه، یک بار دیگر شکست سیاست به اصطلاح تنش زدایی دولت یازدهم را به اثبات رساند و نشان داد
 
که هر چقدر ما در برابر قلدریها و خط و نشان کشیدنهای غربیها کوتاه بیاییم و سیاست لبخند را در پیش بگیریم،
 
دشمن، این را نشانه ترس و جازدن ما تلقی کرده و بر حجم حملات و گستاخی هایش خواهد افزود.
 
پس از روی کار آمدن دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور جدید آمریکا، اولین سخنرانی خود در سازمان ملل را با حمله
 
شدید به جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ثبت کرد. صحبتهایی که یاد آور حمله شدید جورج بوش بعد از تنش زدایی
 
ها و عقب نشینی های فراوان در دولت اصلاحات است. انگار تاریخ تکرار شده است و نتیجه همیشگی عقب نشینی و
 
تنش زدایی دولت ها در ایران، چیزی جز پررویی و گستاخ تر شدن طرف مقابل نیست . این بار نیز با وجود امتیازات
 
فراوان دولت روحانی در برجام و مذاکرات هستهای، رئیس جمهور آمریکا به توهین های مکرر به ایران پرداخت. تا
 
جایی که ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا، سخنان ترامپ را تکرار همان "محور شرارت" خواندن
 
ایران توسط بوش معرفی کرد و شبکه بی بی سی، آن را بدتر از محورشرارت و تجمیع همه صحبتهای ۴۰ سال
 
گذشته علیه ایران معرفی کرد. مساله ای که به خوبی نتیجه عقب نشینی و انفعال چهار ساله دولت حسن روحانی در
 
برابر آمریکا را نشان میدهد.
 
ایران یک حکومت خشن و بی رحم است « : دونالد ترامپ در سخنرانی خود گفت . وقت آن رسیده که جامعه جهانی با
 
یک حکومت خطرناک دیگر هم مقابله کند. حکومت دیگری که آشکارا به کشتار جمعی اشاره میکند، شعار مرگ بر
 
آمریکا و نابودی اسرائیل هم سر میدهد. بله حکومت ایران. صادرات اصلی ایران خشونت و خونریزی است. ما
 
نمیخواهیم اجازه دهیم که ایران به فعالیتهای بیثباتکننده خود در منطقه ادامه دهد. زمان آن فرا رسیده که کل
 
جهان به ما در درخواست برای پایان دادن حرکت ایران در مسیر مرگ و نابودی بپیوندد . زمان آن رسیده است که
 
ایران تمامی شهروندان امریکایی را که ناعادلانه زندانی کرده، آزاد کند. دولت ایران باید به حمایت از تروریستها پایان
 
». دهد، به نفع مردمش فعالیت کند و همچنین به استقلال و تمامیت ارضی همسایگانش احترام بگذارد ۷
 
حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان، در اسفند ماه ۹۶ سه « : طی مقالهای مینویسد ماه قبل، وزارت
 
خزانهداری آمریکا، شرکت ژاپنی تویوتا را وادار کرد با ارسال یک نامه رسمی به این وزارتخانه و انتشار آن در رسانهها،
 
از دولت آمریکا به خاطر فروش یک دستگاه خودروی تویوتا به سفارت جمهوری اسلامی ایران در هند، عذرخواهی کند!
 
نه آمریکا و نه ژاپن نیازی ندیدند که درباره هزاران دستگاه خودروی تویوتا که در اختیار تروریستهای تکفیری داعش
 
است توضیح بدهند! انبوه بیشمار خودروهای تویوتا چگونه به دست داعش رسیده است؟! احمقانه است اگر تصور کنیم
 
»! این خودروها بدون اجازه شرکت تویوتا در اختیار تروریستهای تکفیری قرار گرفته است ۸
 
اسفندماه ۹۶ سفیرمان در انگلیس اعلام میکند که درباره یمن با انگلیس به توافق رسیدهایم، و در همان حال دولت
 
انگلیس قطعنامه ضدایرانی را با موضوع محکومیت ایران به علت کمک به مردم مظلوم یمن به سازمان ملل پیشنهاد
 
میکند ! ۹
 
وزیر خارجه فرانسه قبل از سفر به ایران اعلام میکند که درباره نقش نگرانکننده! جمهوری اسلامی ایران در منطقه
 
و ضرورت دست کشیدن ایران از حمایت جبهه مقاومت  یعنی دست کشیدن از مبارزه با داعش که از اساس برای
 
مقابله با ایران اسلامیساخته شده است  و نیز برای کنترل برنامه موشکی ایران! با مسئولان جمهوری اسلامی گفتوگو
 
خواهد کرد! و بیآنکه با پاسخ دندانشکنی روبرو شود به تهران میآید و با مسئولان بلند پایه کشورمان به گفتوگو
 
مینشیند!
 
روز چهارشنبه ۹ اسفند ۹۶ در فرودگاه مونیخ آلمان، به هواپیمای آقای ظریف که برای یک سفر رسمی به این کشور
 
رفته بود بنزین ندادند! شرکتهای سوخترسان آلمانی اعلام کردند که از ترس آمریکا حاضر نشدهاند به هواپیمای
 
حامل وزیر خارجه کشورمان سوخت بدهند!  بخوانید میخواستند تحقیرمان کنند، که کردند!  و آقای رئیسجمهور
 
و انگار نه انگار که همین کشورهایی که به !». در این چهار سال رابطه ما با دنیا بهتر شده « : در سخنان خود میگوید
 
از سوخترسانی به هواپیمای وزیر خارجه کشورمان خودداری کردهاند! !» روابطشان با ما حتماً بهتر شده « قول ایشان ۱۰
 
و به این ترتیب، باز هم شکست سیاست به اصطلاح تنش زدایی دولت مدعی تدبیر و امید، به اثبات رسید.
 
پی نوشتها:
 
۱ . خبرگزاری مهر. ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ و نیز: سایت دیپلماسی ایرانی. ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۲
 
۲ . سایت پارس نیوز. ۲۱ تیر ۱۳۹۵
 
۳ . خبرگزاری مهر. ۳۰ خرداد ۱۳۹۴ و نیز: سایت فرهنگ نیوز. ۱۷ خرداد ۱۳۹۵
 
۴ . سایت نسیم آنلاین. ۲۳ تیر ۱۳۹۵
 
۵ . خبرگزاری فارس. ۱۹ اسفند ۱۳۹۲
 
۶ . حسین شریعتمداری." آن تک و این پاتک! ". روزنامه کیهان. ۱۶ فروردین ۱۳۹۲
 
۷ . سایت رجا نیوز. ۲۸ شهریور ۱۳۹۶
 
۸ . حسین شریعتمداری." سالاد فلسطینی!". روزنامه کیهان. ۱۵ اسفند ۱۳۹۶
 
۹ . خبرگزاری ایسنا. سوم اسفند ۱۳۹۶ و نیز: سایت جهان نیوز. ۶ اسفند ۱۳۹۶
 
۱۰ . حسین شریعتمداری." سالاد فلسطینی!". روزنامه کیهان. ۱۵ اسفند ۱۳۹۶
 
مذاکره تلفنی با رئیس جمهور آمریکا
 
از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، مقامات آمریکایی همواره درصدد بودند تا بتوانند با یکی از مقامات درجه اول جمهوری
 
اسلامی ایران ملاقات و مذاکره کنند؛ اما همواره با پاسخ منفی جمهوری اسلامی مواجه میشدند. با روی کار آمدن
 
حسن روحانی، این آرزوی دیرینه رؤسای جمهور آمریکا به تحقق پیوست و حسن روحانی در یک اقدام خلاف منافع و
 
مصالح ملی جمهوری اسلامی ایران  و علیرغم نهی رهبری نظام  با رئیس جمهور آمریکا گفتگو کرد. در تاریخ ۵ مهر
 
۱۳۹۲ ، حسن روحانی در هنگام ترک نیویورک به مقصد تهران، در فرودگاه با اوباما رئیس جمهور آمریکا، به صورت
 
تلفنی صحبت کرد. این اولین گفتگو میان رؤسای جمهور ایران و آمریکا، پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود.
 
به گفته اوباما، او پس از گفت و گو با همتای ایرانی خود به این نتیجه رسیده بود که دو کشور میتوانند به یک توافق
 
جامع برای پایان دادن به مناقشه هستهای دست پیدا کنند. اوباما گفت راه رسیدن به توافق با ایران دشوار است ولی
 
با به روی کار آمدن دولت جدید در این کشور، یک فرصت استثنایی برای پیش بردن گفت و گوها پدید آمده است .
 
در رابطه با موضوع انرژی هستهای، با اراده سیاسی، راهی برای حل سریع « : حسن روحانی نیز خطاب به اوباما میگوید
 
موضوع وجود دارد. ما به آنچه در هفتهها و ماههای آتی از ۵ + ۱ و دولت شما خواهیم دید، خوشبین هستیم. مراتب
 
قدردانی مرا به خاطر مهماننوازی و تماس تلفنی تان پذیرا باشید. روز خوبی داشته باشید آقای رئیس جمهور . » ۱
 
پس از برقراری این گفتگو میان روسای جمهور ایران و آمریکا، در داخل کشور انتقادات بسیاری به این رفتار خارج از
 
عرف روحانی صورت گرفت. اما در مقابل این انتقادها، تیم سیاست خارجی دولت، درخواست برای تماس را از طرف
 
مقامات آمریکایی اعلام کرد. این ادعا از همان ابتدا با واکنش طرف آمریکایی همراه بود و مقامات ایالات متحده هرگونه
 
تلاش برای مذاکره مستیم با رئیس جمهور ایران را رد میکردند و درخواست برای تماس را از طرف مقامات ایرانی
 
عنوان مینمودند.
 
به عنوان نمونه سوزان رایس، مشاور امنیت ملی اوباما، در گفتگو با شبکه سی ان ان، ضمن صمیمانه و سازنده خواندن
 
اولین تماس روسای جمهور ایران و آمریکا، مدعی شد که حسن روحانی از اوباما خواست با او تماس بگیرد. ۲
 
حسن روحانی قبلاً مدعی شده بود که تصمیم برای گفتگو با رئیس جمهور آمریکا، به صورت ناگهانی و در راه فرودگاه
 
گرفته شده بود. وی گفته بود: در لحظه ای که آماده حرکت به سمت فرودگاه بودیم، کاخ سفید تماس گرفت و نسبت
 
به تماس تلفنی رئیس جمهور آمریکا با من ابراز تمایل کرد که چند دقیقه تلفنی صحبت کنیم. ۳
 
اما در تناقض با ادعای فوق، روحانی در صحبت دیگری میگوید: آمریکاییها بارها از هیات ایرانی تقاضای انجام دیدار
 
کرده بودند که این فرصت حاصل نشد، اما توافقی برای صورت دادن تماس تلفنی انجام شده بود و در نهایت منجر به
 
این شده بود که در روز جمعه رئیس جمهور آمریکا تماس بگیرد. ۴
 
یعنی که قرار صحبت جناب روحانی با اوباما، از قبل برنامه ریزی شده بود، نه اینکه در فرودگاه به صورت ناگهانی با
 
این مسئله مواجه شوند. و این یعنی صداقت نداشتن در برابر مردم.
 
رهبر معظم انقلاب نیز اندکی پس از بازگشت رئیس جمهور و هیئت همراه از نیویورک، از برخی اقدامات نظیر تماس
 
برخی از آنچه در سفر نیویورک پیش « : تلفنی و مذاکره مستقیم وزیران خارجه ایران و آمریکا انتقاد کردند و فرمودند
 
». آمد، به نظر ما بجا نبود ۵
 
به این ترتیب، حسن روحانی از همان اول نشان داد که قصد ندارد به تذکرات و هشدارهای رهبری نظام، ترتیب اثر
 
بدهد.
 
پی نوشتها:
 
۱ سایت فرارو. . ۵ مهر ۱۳۹۲ و نیز: سایت انتخاب. ۵ مهر ۱۳۹۲
 
۲ . خبرگزاری نسیم. ۱۳ فروردین ۱۳۹۵
 
۳ . سایت دیپلماسی ایرانی. ۶ مهر ۱۳۹۲
 
۴ . خبرگزاری مهر. ۱۰ مهر ۱۳۹۲
 
۵ . پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری. ۱۳ مهر ۱۳۹۲
 
علل تمایل آمریکا برای مذاکره با ایران
 
به راستی چرا دولت آمریکا همواره در پی مذاکره با ایران بوده است؟ آنها در پی دستیابی به چه هدفی هستند؟
 
پس از آنکه دولت ایالات متحده آمریکا در فروردین ۱۳۵۹ اقدام به قطع روابط دیپلماتیک خود با جمهوری اسلامی
 
ایران نمود، مدتی بعد، از کار خود پشیمان شده و دوباره درصدد برقراری روابط دیپلماتیک با ایران برآمد. دولت آمریکا
 
طی بیش از سه دهه گذشته، بارها از طریق کشورهای واسطه برای مقامات جمهوری اسلامی ایران پیغام فرستاده بود
 
که مایل است باب مذاکره با ایران را بگشاید و بعد هم روابط دو کشور از نو برقرار شود؛ اما جمهوری اسلامی ایران که
 
میدانست آمریکا قصد راه اندازی مجدد پایگاه جاسوسی و توطئه خود در ایران را دارد، همواره به این درخواست ها،
 
پاسخ منفی داده بود. در اینجا به گوشه ای از این تلاش ها اشاره میشود.
 
در گزارش ماه می ۲۰۰۱ )اردیبهشت ۱۳۸۰ ( شورای آتلانتیک ایالات متحده در مورد راه حل هایی برای بهبود روابط
 
با در نظر گرفتن جمعیت، اهمیت منطقهای و موقعیت ژئوپولیتیکی، ایران کشوری است « : ایران و آمریکا، چنین آمده
 
که برای آمریکا به اندازه ای اهمیت دارد که نمیتواند آن را نادیده بگیرد. روابط ایران و آمریکا متضمن تأمین منافع
 
». ژئوپولیتیک بسیاری برای ایالات متحده میباشد ۱
 
شورای روابط خارجی آمریکا نیز در ماه ژولای ۲۰۰۴ )تیر ماه ۱۳۸۳ ( گزارشی با عنوان " ایران، زمانی برای یک
 
رهیافت نو " منتشر کرد. در این گزارش که با سرپرستی برژینسکی )مشاور اسبق امنیت ملی( و رابرت گیتس )رئیس
 
عاقلانه نیست که آمریکا رابطه با تهران را تا حل و فصل همه اختلاف « : سابق سازمان سیا( تهیه شده بود، چنین آمده
 
ها بین دو دولت، به تعویق اندازد. ۲ ... این گروه باور دارد که با وجود دگرگونی های سیاسی عمیق و نارضایتی های
 
عمومی، امکان وقوع انقلابی دیگر در ایران وجود ندارد. در حال حاضر نیروهائی که متعهد به حفظ نظام کنونی ایران
 
هستند، دارای کنترل کامل بر کشور بوده و تنها نماینده رسمیآین کشور بشمار میآیند. بنابراین نه تنها تلاش مستقیم
 
آمریکا برای سرنگونی رژیم ایران امکان موفقیت ندارد، بلکه تغییر رژیم از طریق مداخله خارجی نیز کمکی به حل
 
مشکلاتی که سیاستهای ایران مسبب آن بوده اند، نمینماید... به همین خاطر، ماندگاری جمهوری اسلامی و نگرانی
 
های موجود در خصوص سیاستهای ایران، ایالات متحده را وادار میسازد تا بجای انتظار برای سرنگونی، با حکومت
 
فعلی به معامله بپردازد. ۳... گروه پژوهش کننده به این نتیجه رسیده است که فقدان تعامل مناسب با ایران در موقعیت
 
زمانی کنونی، به منافع آمریکا در یک منطقه حیاتی جهان )خاورمیانه( آسیب رسانده و لذا پیشنهاد میشود تا با انجام
 
مذاکره مستقیم با تهران در خصوص برخی حیطه ها که برای طرفین اهمیت دارد، این نقیصه برطرف گردد. ۴ ... اتکای
 
ایالات متحده بر تحریمهای جامع و یکجانبه، دولت آمریکا را به اهداف مورد نظر نرسانده و حتی کنترل آن بر دولت
 
ایران را نیز کاهش داده است. ۵
 
و بالاخره هدف اصلی از این مقدمات را چنین بیان میکنند: تعامل با حکومت کنونی ایران در خصوص مسائل منطقهای
 
و بین المللی، نه تنها با اهداف آمریکا در این خصوص ناسازگاری نداشته، بلکه تعامل خردمندانه در این امور، احتمال
 
». تغییرات داخلی در ایران را بالا خواهد برد ۶
 
در آبان ماه ۱۳۸۸ آمریکا به دنبال برقراری «: ، رئیس جمهور وقت آمریکا، یعنی باراک اوباما، در بیانیه ای تأکید کرد که
 
». رابطه با جمهوری اسلامی ایران است ۷
 
با توجه به موارد فوق الذکر، مشخص میگردد که در حقیقت دولت آمریکا برای منافع اقتصادی خود و حل برخی از
 
مشکلاتی که در منطقه خاورمیانه با آنها دست به گریبان میباشد، به برقراری رابطه با ایران نیازمند است. در واقع این
 
آمریکا است که به ایران احتیاج دارد، نه ایران به آمریکا.
 
اما باید دید که آمریکاییها علاوه بر موارد فوق، چه اهداف دیگری را نیز از بحث مذاکره و رابطه با ایران دنبال میکنند.
 
برقراری روابط به معنای ختم انقلاب « : کنت تیمرمن هدف اصلی از برقراری روابط با ایران را چنین توضیح میدهد
 
است. زمانی که ستون مبارزه با آمریکا فرو بریزد، کل انقلاب فرو خواهد ریخت.
 
تیمرمن در مورد این سؤال که هدف نهایی آمریکا در قبال ایران چه باید باشد، پاسخ میدهد: ما با رژیمی سر و کار
 
داریم که به دلیل مخالفت آن با منافع غرب، نمیتوان بار دیگر آن را به جمع رژیم های دوست راه داد. ما باید درصدد
 
». روی کار آوردن یک حکومت دمکراتیک بجای حکومت روحانیت باشیم
 
کلید اصلی برای ایجاد یک تغییر بنیادین در « : ادوارد شرلی نیز در زمینه شیوه مقابله با انقلاب ایران میگوید
 
سیاستهای ایران، از بین بردن خصوصیات انقلابی رژیم ایران است و این فقط با تحریم اقتصادی به دست نمیآید؛
 
بلکه باید نفوذ روحانیان از بین برود و عقاید انقلابی از درون تهی شود.
 
وی در مورد امکان برقراری روابط و شرط آن میگوید: اگر نظام ولایت فقیه در ایران از هم بپاشد، آن وقت میتوان
 
». پذیرفت که جمهوری اسلامی تغییر ماهیت داده و برقراری روابط ممکن خواهد شد
 
کنت تیمرمن نیز در پاسخ به این سؤال که آیا جناح مخالفی در ایران هست که آمریکا بتواند از آن حمایت کند،
 
بله، ما باید از روحانی های مخالف رژیم ایران و از دمکرات های خواهان تغییر رژیم، حمایت سیاسی و « : میگوید
 
». معنوی بکنیم ۸
 
احمد زید آبادی، در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۷۸ طی مقالهای در روزنامه صبح امروز )به مدیر مسئولی سعید حجاریان(
 
همّ و غمّ همه طراحان و مجریان سیاست خارجی کشور ما، صرف اظهار نظرهای بی فایده در مورد رابطه « : مینویسد
 
». ایران و ایالات متحده آمریکا شده است. باید تابوی عدم مذاکره با آمریکا، شکسته شود ۹
 
ابراهیم یزدی )رئیس سابق گروهک نهضت آزادی و از مرتبطین با مأموران اطلاعاتی آمریکا( نیز طی مقالهای در روزنامه
 
عصر آزادگان در فروردین ۷۹ به نظر میرسد زمان مناسبی فرا رسیده است که ایران با استقبال از سخنان « : مینویسد
 
اخیر وزیر امور خارجه آمریکا، اصل گفتگوهای مستقیم و رسمی و علنی دیپلماتیک برای حل اختلافات و تأمین
 
». مطالبات ایران از آمریکا را بپذیرد و آن را اعلام کند ۱۰
 
با توجه به مطالبی که چند مورد آن در فوق اشاره شد، روزنامه واشنگتن پست طی مقالهای در دی ماه ۱۳۷۹ ، حرکت
 
حرکت نوپای اصلاحات و « : روزنامههای به اصطلاح اصلاح طلب را در راستای اهداف و منافع آمریکا دانسته، مینویسد
 
». اصلاح طلبان در ایران، برای منافع آمریکا حیاتی است ۱۱
 
چندی بعد، سناتور توماس داشل )رهبر فراکسیون اکثریت در کنگره آمریکا( در یکی از سخنان خود پس از حادثه ۱۱
 
سپتامبر، از دولت آمریکا میخواهد تا فشارهایش به ایران را افزایش دهد تا اصلاح طلبان فضای رعب و وحشت در
 
ایالات متحده باید فشارهایش را زیاد « : ایران ایجاد نمایند و زمینه را برای مذاکره با آمریکا فراهم کنند. وی میگوید
 
کند تا اصلاح طلبان ایران بتوانند مردم را بترسانند و خواسته های ما را تبلیغ کنند... ایالات متحده در این راستا باید
 
هم تهدید کند و هم راه را برای مذاکره باز کند و البته انجام مذاکره را هم به اعلام برائت ایرانی های مذاکره کننده از
 
». حکومت دینی و ولایت فقیه باید مشروط کرد ۱۲
 
علیرضا علوی تبار )تئوری پرداز غیر رسمی حزب مشارکت( نیز در یکی از جلسات عمومی حزب مشارکت، با لبیک به
 
». ما به دنبال جمهوری اسلامی منهای ولایت فقیه هستیم « : ندای سناتور توماس داشل، این گونه اعلام موضع میکند ۱۳
 
در پی چنین اظهاراتی، جیمز وولسی )از رؤسای سابق سازمان سیا( خواستار حمایت از اصلاح طلبان شده، اظهار
 
همان طور که بوش )رئیس جمهور آمریکا( در پیام خود گفت، ما باید از عناصر اصلاح طلب در ایران حمایت « : میدارد
 
». و به آنها کمک کنیم ۱۴
 
اما هدف اصلی آمریکا از برقراری رابطه با جمهوری اسلامی ایران چیست؟ مارک پالمر، در یک گزارش راهبردی برای
 
گروه موسوم به "کمیته خطر جاری در آمریکا"، به تاریخ ۲۰ دسامبر ۲۰۰۴ و با عنوان "ایران، یک رهیافت جدید"،
 
برای پروژه براندازی نظام جمهوری « : این هدف را براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران میداند و تأکید میکند که
 
». اسلامی ایران، اولین و مهمترین قدم آن است که سفارتخانه آمریکا در ایران بازگشائی شود ۱۵
 
آمریکا در پی «: ریچارد هاس )معاون طرح و برنامه وزارت خارجه آمریکا در دوره جورج بوش( نیز اعتراف کرده بود که
 
سرنگونی جمهوری اسلامی است؛ اما برخی به این نتیجه رسیده اند که تا زمانی که ایران به مرحله سرنگونی برسد،
 
». باید با این کشور تعامل وجود داشته باشد تا بتوانیم نظرات خود را تحمیل کنیم ۱۶
 
در راستای این سیاست، مک فول )سفیر آمریکا در روسیه و کارشناس ارشد جنگ نرم و متخصص مسائل ایران( چنین
 
ما میخواهیم ایران را در جهان معاصر بگنجانیم. این مسئله شرایط خاصی دارد. اول این که شما باید « : اظهار میدارد
 
به ما اجازه دهید سفارت خودمان را در ایران افتتاح کنیم. بعد شما باید اجازه دهید سازمان U.S.AID در ایران فعالیت
 
کند. هم چنین باید اجازه دهید دیپلماسی عمومی ما فعالیت کند یعنی همان کاری که ما در سایر کشورها میکنیم.
 
آیا میدانید که به همراه گشایش سفارت، چه چیزی به کشور میآید؟ بله، افسران اطلاعاتی هستند که به کشور
 
میآیند. سازمان سیا بخشی از سفارت ما است. در این صورت ما میتوانیم امکانات شبکه اطلاعاتی خود را در ازای
 
». حضور فراگیر در کشور گسترش دهیم. این مسئله موجب بروز یک مناقشه واقعی در میان رژیم خواهد شد ۱۷
 
این همان استراتژی براندازی است که نیکسون )رئیس جمهور اسبق آمریکا( در قبال شوروی در پیش گرفته بود.
 
برای کمک به استحاله و فروپاشی شوروی، باید به آن کشور نزدیک شد؛ چرا که « : نیکسون در این رابطه گفته بود
 
». دوری ما منجر به تضعیف هواداران ما در داخل آن کشور میگردد ۱۸
 
به همین دلیل است که آمریکا شدیداً به دنبال کشاندن ایران به پای میز مذاکره و سپس برقراری روابط سیاسی بوده
 
تا در پی آن بتواند با تبلیغات وسیع و همه جانبه بین المللی، به همه ملل آزادیخواه دنیا اعلام کند که آخرالامر، نظام
 
انقلابی ایران اسلامی به سازش با شیطان بزرگ تن داد، و به این وسیله امید همه مستضعفان و ستمدیدگان دنیا را
 
تبدیل به یأس کند. آری، بسیاری از مقامات آمریکایی نیز همانند آقای تیمرمن معتقدند که:" برقراری روابط به معنای
 
ختم انقلاب است و زمانی که ستون مبارزه با آمریکا فرو بریزد، کل انقلاب فرو خواهد ریخت ". و این همان هدف
 
واقعی و نهایی آمریکا است. جناب آقای حسن روحانی نیز خواسته یا ناخواسته، در طی مدت ریاست جمهوری خود،
 
عملاً در همین راستا قدم برداشته بود.
 
پی نوشتها:
 
۱ . شورای آتلانتیک ایالات متحده. شکست بن بست روابط ایران و آمریکا. ص ۳۲
 
۲ . بولتن ویژه " روابط ایران و ایالات متحده از دیدگاه شورای روابط خارجی آمریکا ".)تهران: مؤسسه فرهنگی
 
مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران، ۱۳۸۳ (، ص ۱۰
 
۳ . همان. ص ۱۱
 
۴ . همان. ص ۱۲
 
۵ . همان. ص ۱۳
 
۶ . همان. ص ۱۳
 
۷ . روزنامه جوان. ۱۴ آبان ۱۳۸۸
 
۸ . روزنامه کیهان. ۳۰ تیر ۱۳۷۷
 
۹ . سید عبدالمجید اشکوری. و حمید رسایی. " بازی ترور: تحلیلی مستند و ناگفته از ترور سعید حجاریان".
 
تهران: کیهان، ۱۳۸۲ ص ۵۰
 
۱۰ . ابراهیم یزدی." واکنش به مواضع اخیر دولت آمریکا ". روزنامه عصر آزادگان. ۱۱ فروردین ۱۳۷۹
 
۱۱ . محسن نعماء. عروسک های غربی. ص ۴۵
 
۱۲ . " به ایران باز خواهیم گشت ". ص ۶۹
 
۱۳ . مرتضی صفار هرندی. "پیوند سیاست داخلی و خارجی اصلاح طلبان. ". ویژه نامه میوه ممنوعه . ضمیمه
 
هفته نامه ۹ دی . نهم مهر ۱۳۹۰ .ص ۷۳
 
۱۴ . عروسک های غربی. ص ۴۳
 
۱۵ . مهدی محمدی." دایره قرمز: روایتی تحلیلی از فتنه ۸۸ ". تهران: کیهان، ۱۳۸۹ ص ۱۸۰
 
۱۶ " ترس غرب، نشانه موفقیت سفرهای احمدی نژاد است ". رمز عبور . ۴ ، ویژه نامه بررسی سیاست خارجی
 
جمهوری اسلامی ایران . شهریور ۱۳۸۹ . ص ۱۱۶
 
۱۷ . "چرا آقای هاشمی موضع امام را تحریف میکند؟". هفته نامه ۹ دی. ۱۹ فروردین ۱۳۹۱ . ص ۲
 
۱۸ . علی اکبر ولایتی." بررسی ماهیت قدرت و سیاست خارجی آمریکا و موضوع برقراری رابطه ". قم: دفتر نشر
 
معارف، ۱۳۸۳ ص ۱۰۱
 
مقام معظم رهبری و مسئله مذاکره و رابطه با آمریکا
 
در برابر ابراز تمایلها و نقشههای مقامات آمریکایی برای مذاکره و رابطه با جمهوری اسلامی ایران، برخی مسئولین و
 
چهرههای سیاسی و گروههای صاحب قدرت در ایران نیز متقابلاً ابراز تمایل برای مذاکره و برقراری رابطه با دولت
 
آمریکا کرده، تصور میکردند با مذاکره با دولت آمریکا، همه تحریمها و مشکلات اقتصادی و سیاسی ما برطرف خواهد
 
شد. اما مقام معظم رهبری که پشت صحنه ظاهر سازی های مقامات آمریکایی را به خوبی تشخیص میدادند، چنین
 
این طور نیست که عده ای بگویند ما برویم با آمریکا مذاکره کنیم تا این « : به روشنگری و تبیین مسئله میپردازند
 
دشمنیها برطرف بشود. نه، دشمنی آمریکا با مذاکره برطرف نمیشود. آمریکا دنبال منافع خودش در ایران است. ۱ ...آیا
 
در سر میز مذاکره، جمهوری اسلامی میتواند از مواضع اصولی خود عدول کند تا به توافق با آمریکا دست یابد؟ و اگر
 
از مواضع اصولی خود منحرف نشود و بر آنها پایبند بماند، مذاکره مفهومیخواهد داشت؟ صرف نظر از این که حضور
 
جمهوری اسلامی ایران بر سر میز مذاکره، خود به معنای عدول از مواضع اصولی میباشد، مذاکره با رأس استکبار با
 
پایبندی نظام اسلامی به ارزش های الهی نتیجه ای نخواهد داشت؛ مگر آن که تدریجاً از آن ارزش ها دست بکشد و
 
این همان خواست آمریکا از طرح مذاکره است. ۲ بنابراین، نهایت ساده لوحی است که کسانی فکر کنند میشود با حفظ
 
اصول و ارزش های انقلاب اسلامی با آمریکا کنار آمد و از او امتیاز گرفت. مگر بر خلاف تمام شواهد بین المللی و اصول
 
سیاست جهانی ادّعا کنند که آمریکا از ماهیت استکباری خود دست برمیدارد! که هیچ عقل سلیمی احتمال ضعیف
 
این مسئله را هم نمیدهد. هر صاحب نظر صائبی میداند که حضور در سر میز مذاکره از سوی جمهوری اسلامی ایران،
 
به مفهوم حاضر شدن این نظام به امتیاز دادن به آمریکا است و امتیاز دادن همان گونه که ذکر شد، به معنای دوری
 
از اهداف و مواضع نظام است... در جمهوری اسلامی، اگر کسانی تصور کنند که با امتیاز دادن به آمریکا و دیگران
 
خواهند توانست به مقاصد و اهداف نظام اسلامیبرسند، سخت در اشتباهند. اردوگاه استکبار سرمایه داری از سر
 
برآوردن نیروی اسلامی، متوحش و به شدت نگران است و آن را زنگ خطری برای بهره برداری نامشروع از مظاهر
 
حیاتی همه عالم بلکه برای ادامه حیات خود میداند. اگر کسانی تصور کنند که آمریکا که خود مرکز اصلی این اردوگاه
 
پر فتنه و فساد است، ممکن است با نظام اسلامی که مظهر حیات مقتدرانه اسلام است، سر آشتی و مساعدت داشته
 
باشد، بسی ساده لوحانه اندیشیده اند. ۳
 
کسی که خیال کند اگر ما با آمریکا مذاکره کردیم، محاصره اقتصادی و قانون داماتو و... از بین خواهد رفت، اشتباه
 
کرده است. اولاً هر کدام از رفتارهای آمریکا با ایران، بعد از مدتی محکوم به شکست شده است. مگر بار اولی است که
 
تهدید میکنند؟ مگر بار اولی است که محاصره اقتصادی میکنند؟ مگر بار اولی است که اینها راه می افتند و به این
 
کشور و آن کشور میگویند که شما با ایران فلان معامله را نکنید، یا فلان قرارداد را نبندید؟ بار اول که نیست؛ همیشه
 
این طور کرده اند. ما در طی این سالها، همه پیشرفت هایی که بدست آورده ایم، همه کارهای برجسته ای که دولت
 
های ما در این چند سال کرده اند، در همان حالی بوده که آمریکا نمیخواسته است. مگر به خواست آمریکا است؟ ۴
 
الآن هم در زمان کنونی، وسایل تبلیغاتی شان علیه ایران است؛ امکانات سیاسی شان علیه ایران است. رسماً پول برای
 
دشمن امنیتی تصویب کردند که علیه ایران است. تلاش سیاست خارجی شان دائماً علیه ایران است. ملت ایران نگاه
 
میکند میبیند که یک دشمن آن طرف ایستاده است. بنابراین، تلقی ملت از دولت آمریکا این نیست که نسبت به او
 
اعتماد ندارد، بلکه او را دشمن خود میداند. ۵ ...اصلاً مسئله اعتماد و عدم اعتماد نیست؛ مسئله این است که ملت ایران
 
به گذشته خود که نگاه میکند، تا اول انقلاب، از دولت آمریکا یک سره دشمنی نسبت به خودش مشاهده میکند. از
 
اول انقلاب هم تا امروز، یک سره دشمنیهای آمریکا را نسبت به خودش، نسبت به مصالح ملی و نسبت به حکومت
 
مورد علاقه خودش ملاحظه میکند. ۶ ... مسئله آمریکا این است که هویت اسلامی و ملی ما را قبول ندارد؛ این را به
 
زبان میآورد. چرا عده ای از مدعیان سیاست و فهم نمی فهمند؟! واقعاً جای تأسف است. حکومتی که این طور صریحاً
 
میگوید میخواهم علیه نظام اسلامی و خواست ملت ایران عمل کنم و برای براندازی این نظام بودجه می گذارد،
 
ارتباط و مذاکره با آن، هم خیانت است و هم حماقت. ۷
 
ما با ملاحظه همه جوانب، با مطالعه همه تجربه های کشور خود و کشورهای همسایه، و با مشورت با صاحب نظران
 
عمده و دارای رأی، به این نتیجه میرسیم که نه فقط رابطه با آمریکا، بلکه مذاکره با دولت آمریکا، امروز بر خلاف
 
مصالح ملی و منافع ملی است. این یک نظر متعصبانه نیست، این یک اندیشه و فکر است، بررسی شده و با ملاحظه
 
همه جوانب است. مذاکره با آمریکا چه در قضایای کنونی و چه در مسائل دیگر، به معنای بازکردن باب توقعات و
 
طلبکاری های آمریکا است. ۸
 
خیلی از کشورها هستند که وابسته به آمریکا هستند، مراوده با آمریکا دارند، سران آنها دوستان آمریکا هستند و اجازه
 
کمترین اهانت به آمریکا در آن کشورها داده نمیشود. آمریکا برای آن کشورها چه کار کرد؟ کدام مشکل آنها را برطرف
 
کرد؟ کدام نقطه کور زندگی آنها را باز کرد؟ کدام ثروت را بر روی سرشان ریخت؟ کدام خیر را به طرف آنها سرازیر
 
کرد؟ چرا نسبت به اقتدار آمریکا مرعوب میشوید؟ بالعکس آن کشورهایی که در خانه خود را بر روی این دزد خائن
 
باز گذاشتند، وارد شد و هر چه بود برد. اگر اعتباری داد، برای آن داد که با آن اعتبار بروند در بازارهای خود او و دو
 
سه برابر قیمت را حساب کنند و جنس بخرند. اگر سلاح داد، برای آن داد که از ]تهاجم[ دشمنان او با این سلاح دفاع
 
کنند نه از دشمنان خودشان، نمونه اش رژیم گذشته ما است... این جور نیست که اگر آمریکا با یک کشور بد بود، آن
 
کشور دیگر در دنیا نتواند نفس بکشد و اگر خوب بود، آن کشور دیگر خیالش آسوده باشد... ۹ کدام یک از کشورهایی
 
که با آمریکا رابطه دارند، توانسته اند در یک مسئله مهم، نظرشان را به آمریکا تحمیل کنند؟ بعضی از کشورهای عربی
 
تملق آمریکا را میگویند، بعضی از آنها هر چه میتوانند نظرات آمریکا را در همه بخش ها رعایت و به آن عمل میکنند.
 
اما آمریکا به کدام خواسته این کشورها در مقابل رژیم صهیونیستی غاصب یا در مسائل مهم جهان عرب ترتیب اثر
 
داده است؟ این غفلت بزرگی است که بعضی ها دارند. ۱۰
 
در جمهوری اسلامی، اگر کسانی تصور کنند که با امتیاز دادن به آمریکا و دیگران خواهند توانست به مقاصد و اهداف
 
نظام برسند، سخت در اشتباهند. این تصور باطل، ناسپاسی نسبت به پیروزی های بزرگی است که ملت مسلمان ما در
 
سایه توکل و استقامت و مجاهدت به دست آورده است و ناسپاسی و کفران نعمت، بلیه ای است که باید ترسید و به
 
خدا پناه برد.
 
کیست که امروز در پشت پرده جنایات شرم آور صهیونیست ها در فلسطین که خونخواری همراه با وقاحت را به حد
 
اعلاء رسانده اند، دست آمریکا را نبیند و سردمداران آمریکا را در کشتار بیرحمانه فلسطینی ها مقصر نشناسد؟ کیست
 
که مقاصد استیلاطلبانه رژیم آمریکا را در خلیج فارس از لابلای گفتار و کردار آنها درک نکند؟ ۱۱
 
مذاکره یعنی چه؟ یعنی آن پیوندی را که جمهوری اسلامی قطع کرد و برید و همین موجب شد عواطف صادقانه همه
 
ملت های مظلوم دنیا به این نظام جلب بشود، دوباره برقرار بکنند. آنها میخواهند با برقراری این پیوند در درجه اول
 
یک ضربه نمایانی را به جمهوری اسلامی بزنند و در دنیا منعکس کنند که جمهوری اسلامی از حرفهایش برگشت و
 
حرف اولش را پس گرفت. تبلیغات دنیا هم که در دست آنهاست. دلیل آنها هم این است که جمهوری اسلامی با آمریکا
 
مذاکره میکند. این یعنی ایجاد یک یأس عمومی در تمام ملت ها اعم از مسلمان و غیر مسلمان که در آسیا، آفریقا،
 
کشورهای گوناگون و حتی در خود اروپا و آمریکا، به جمهوری اسلامی امید پیدا کرده اند. این یعنی مخدوش کردن
 
چهره با صلابت امام بزرگوارمان که جلوه و نمای جمهوری اسلامی است. آنها میخواهند به مردم دنیا بگویند که دیدید
 
که جمهوری اسلامی هم توبه کرد؟!... ۱۲ اصل مذاکره با ایران برای آمریکا به عنوان یک ابرقدرت بسیار مهم است. ممکن
 
است بعضی تعجب کنند و بگویند مگر ایران چیست که برای آمریکای ابرقدرت، مهم است که با ایران پشت میز مذاکره
 
بنشیند؟ بله، بسیار مهم است. اتفاقاً چون ابرقدرت است، برایش خیلی مهم است. ابرقدرت یعنی آن قدرتی که از همه
 
قدرت های سیاسی دنیا بالاتر است و میتواند اراده خود را به آنها تحمیل کند... حالا یک ابرقدرتی با این همه ادّعا و
 
مدعای جهانی و سیاسی، یک جا هست که برای او ارزش و احترامی قائل نمیشوند. آن کجاست؟ جمهوری اسلامی...
 
برای آمریکا مهم است که ایران اسلامی که از روز اول به دلایل روشنی در مقابل آمریکا ایستاد و تسلیم آمریکا نشد و
 
گفت که با آمریکا مذاکره نمیکنیم، حالا بگویند بسیار خب، چشم، ما هم مذاکره میکنیم. ۱۳
 
اگر جمهوری اسلامی با آمریکا پشت میز مذاکره بنشیند، آمریکاییها خیالشان از این جهت راحت میشود. به هر جایی
 
در دنیا میگویند شما برای چه دارید تلاش میکنید؟ شما که مثل ایران نخواهید شد، به پای ایران که نخواهید رسید،
 
هر چه بشوید، یک ملت و یک نظام و آن شکوه و شجاعت را که پیدا نخواهید کرد، آنها بالاخره مجبور شدند و پای
 
میز مذاکره آمدند. شما دیگر چه میگوئید؟ یعنی با تسلیم ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران به نشستن پای
 
میز مذاکره با آمریکا، خیال آمریکا از بسیاری از این مبارزات دنیای اسلام، آسوده خواهد شد. ۱۴ نقش جمهوری اسلامی
 
ایران به عنوان " ام القرای اسلام " و توجه و اقتداء مسلمانان جهان و بلکه مستضعفان و محرومان به این نظام، سبب
 
شده است تا آمریکا به این حربه به طور جدی متوسل بشود. هدف اصلی و مهمی که آمریکا در این مرحله دنبال
 
میکند، یک چیز بیشتر نیست و آن شکستن اقتدار معنوی نظام اسلامی به عنوان ام القرای جهان اسلام است. ۱۵ ... آنها
 
میخواهند به عنوان اولین ضربه، جمهوری اسلامی را از آبرو و حیثیت، صلابت، قدرت و قامت استواری که در چهرهها
 
و خاطره های ملت های مسلمان دنیا پیدا کرده است، ساقط کنند. وقتی که ملت ها دیدند که جمهوری اسلامی با آن
 
همه سوابق، و ملت ایران با آن سابقه درخشان، و انقلاب اسلامی با آن صلابت، همه حرفها و داعیه ها را کنار گذاشت
 
و توبه کرد و با آمریکا مذاکره نمود، این ضربه اولین است... آمریکاییها به این دلایل است که برای مذاکره فشار
 
میآورند، اصرار میکنند و مرتب میگویند که چرا ایران با ما مذاکره نمیکند؟ بنده معتقدم آنهایی که اعتقاد دارند ما
 
». باید با رأس استکبار یعنی آمریکا مذاکره کنیم، یا دچار ساده لوحی هستند یا مرعوبند ۱۶
 
علی رغم همه این هشدارها و تذکرات رهبری نظام، ولی حسن روحانی و محمد جواد ظریف، در تابستان ۱۳۹۲ اصرار
 
کردند که ما باید با آمریکا مذاکره کنیم. رهبری نظام باز هم به آنها هشدار دادند که مذاکره با آمریکا فایده ای که
 
ندارد هیچ، ضررهای بی شماری هم دارد. اما آنها باز هم اصرار کردند و گفتند که ما میخواهیم با مذاکره، همه تحریمها
 
را لغو کنیم و همه مشکلات اقتصادی را نیز برطرف و اقتصاد کشور را شکوفا کنیم. آنها مدعی بودند که قبلی ها بلد
 
نبودند چگونه باید مذاکره کرد، اما ما بلد هستیم و با مذاکره همه مشکلات را حل میکنیم! رهبری نظام نیز وقتی که
 
میبیند آنان حاضر به پذیرش هشدارها و تذکرات نیستند و از بدعهدی های مکرر دولت آمریکا در سالهای قبل، هیچ
 
درس عبرتی نگرفته اند، به آنان میگویند که خب، بروید مذاکره کنید، اما ما به این مذاکرات خوشبین نیستیم.
 
طی سالهای ۱۳۹۲ تا اواخر ۱۳۹۴ ، مقامات دولت روحانی دهها بار با مقامات آمریکایی دیدار و مذاکره کردند و جز
 
به توافق استعماری و خسارت بار برجام، به هیچ نتیجه ای نرسیدند. تحریمها نه تنها لغو نشد که دهها تحریم جدید
 
نیز به تحریمهای قبلی اضافه شد؛ پول نفت همچنان در بانکهای خارجی بلوکه شد و ارتباطات بانکی نیز برقرار نشد
 
به گونه ای که محمد جواد ظریف در مهر ۹۶ اقرار کرد که ما نمیتوانیم حتی یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم. ۱۷
 
کار به آنجا رسید که حسن روحانی که طرفدار سرسخت مذاکره با شیطان بزرگ بود، در آبان ۱۳۹۶ ، مذاکره با آمریکا
 
را "دیوانگی" خواند! ۱۸
 
و این سرانجام محتوم دولتی است که حاضر نشد به هشدارها و تذکرات مکرر رهبری نظام، توجه کند.
 
پی نوشتها:
 
۱ . تلکس خبرگزاری جمهوری اسلامی. ۷ فروردین ۱۳۷۹
 
۲ . موسسه فرهنگی قدر ولایت. "مذاکره با آمریکا؟! ماهیت و عملکرد آمریکا". تهران: موسسه فرهنگی
 
قدر ولایت. ۱۳۷۴ . ص ۶۳ – ۶۲
 
۳ . همان. ص ۶۴
 
۴ . سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح. " رابطه و مذاکره با آمریکا از
 
دیدگاه مقام معظم رهبری ". تهران: انتشارات دفاع، ۱۳۸۲ . ص ۱۱۹
 
۵ . محمد تقی کرامتی. وسوسه شیطان بزرگ." وسوسه شیطان بزرگ؛ جریان شناسی فعالان رابطه با
 
آمریکا؛ از دولت موقت تا دولت اصلاحات ". قم: همای غدیر، ۱۳۸۳ . ص ۲۲۲
 
۶ . رابطه و مذاکره با آمریکا از دیدگاه مقام معظم رهبری. ص ۸
 
۷ . روزنامه کیهان. ۲ خرداد ۱۳۸۱
 
۸ . محمد تقی کرامتی. وسوسه شیطان بزرگ. ص ۲۵۰
 
۹ . روزنامه جمهوری اسلامی. ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۹
 
۱۰ . روزنامه کیهان. ۷ خرداد ۱۳۸۴
 
۱۱ . روزنامه جمهوری اسلامی. ۱۴ آبان ۱۳۶۹
 
۱۲ روزنامه سلام. . ۱۳ آبان ۱۳۷۲
 
۱۳ . محمد تقی کرامتی. وسوسه شیطان بزرگ. ص ۳۵۹ – ۳۵۸
 
۱۴ . همان. ص ۳۶۱
 
و نیز: رابطه و مذاکره با آمریکا از دیدگاه مقام معظم رهبری. ص ۶۵
 
۱۵ . مؤسسه فرهنگی قدر ولایت. مذاکره با آمریکا؟! ماهیت و عملکرد آمریکا. ص ۶۴
 
۱۶ . روزنامه جمهوری اسلامی. ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۹
 
۱۷ . خبرگزاری آریا. ۱۷ مهر ۱۳۹۶ و نیز: سایت خبر فارسی. ۱۷ مهر ۱۳۹۶
 
۱۸ . سایت جهان نیوز. ۸ آبان ۱۳۹۶ و نیز: سایت بازتاب. ۱۰ آبان ۱۳۹۶
 
توافقات هستهای
 
پس از روی کار آمدن دولت یازدهم در تابستان ۱۳۹۲ ، مذاکرات هستهای به همان کسانی سپرده شد که طی سالهای
 
۱۳۸۲ الی ۱۳۸۴ ، مذاکرات را بر عهده داشتند؛ یعنی تیم آقای حسن روحانی، محمد جواد ظریف و دوستانشان. این
 
همان تیمی است که مورد حمایت کامل آقای هاشمی رفسنجانی قرار داشت. این تیم طی سالهای ۸۲ الی ۸۴ ،
 
چندین دور مذاکره با طرف های غربی انجام دادند که نتایج آنها در قالب بیانیه سعدآباد در تاریخ ۳۰ مهر ۱۳۸۲ ،
 
تفاهم نامه بروکسل در تاریخ ۴ اسفند ۱۳۸۲ و تفاهم نامه پاریس در تاریخ ۲۴ آبان ۱۳۸۳ ، منتشر گردید. ۱
 
طی این سالها، با شعار "اعتماد سازی"، اغلب فعالیت ها و تأسیسات هستهای کشور به حالت تعلیق درآمد و عملاً
 
تعطیل گردید. تیم مذاکره کننده ایرانی به همه درخواست های زورگویانه و زیاده خواهانه طرف های غربی تن در داد
 
و همه تعهدات خود را به اعتراف آژانس بین المللی انرژی اتمی، انجام داد. در مقابل، چند تعهد اندک و ناچیزی که از
 
سوی کشورهای غربی داده شده بود، هیچ کدام عملی نشد. غربیها که عقب نشینی های پی در پی تیم ایرانی را دیده
 
بودند، آنچنان وقیح و گستاخ شدند که از ایران خواستند تا همه اجزای تأسیسات هستهای خود را از هم جدا و سپس
 
آن را نابود سازد. ۲
 
سردار دکتر یدالله جوانی، طی مصاحبه ای در مورد وادادگی و عقب نشینی های تیم مذاکره کننده در دولت خاتمی
 
در مذاکراتی که آغاز آن در سعدآباد و پایان آن « : یعنی همان تیم حسن روحانی و محمد جواد ظریف ، اظهار میدارد
 
در پاریس بود، یک واقعیت تلخ خودنمایی کرد و آن عقب نشینی گام به گام گروه مذاکره کننده هستهایایران در برابر
 
تهدیدات آمریکا و اروپاییها بود. البته این نوع عقب نشینی در ظاهر با هدف اعتماد سازی و شفاف سازی فعالیتهای
 
صلح آمیز هستهای کشورمان بود، لکن در واقع ناشی از تفکر و روحیه وادادگی حاکم بر جریان اصلاحات، در برابر غرب
 
بود. کسانی که مدیریت اصلی جبهه دوم خرداد و اصلاحات را در دست داشتند، براین باور بوده و هستند که باید در
 
برابر غرب انعطاف داشت و برای درگیر نشدن و تنش زدایی، این جمهوری اسلامی است که باید در سیاستها و خط
 
مشیهای خود تجدید نظر کند. نتیجه این وادادگی و عقب نشینی گام به گام، متوقف شدن کلیه فعالیتهای هستهای
 
». ایران شد ۳
 
ما نگذاشتیم پرونده هستهای کشور « : اما آقای حسن روحانی در دفاع از عملکرد تیم خود طی آن دو سال، میگوید
 
وارد شورای امنیت شود و در نتیجه نگذاشتیم قطعنامهای از سوی شورای امنیت علیه ما تصویب شود و تحریمی علیه
 
». ما شکل بگیرد ۴
 
البته

نسخهٔ ‏۲۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۱

علیرضا عسگری
عسگری ۷.JPG
زمینهٔ کاری فرمانده لشکر سپاه پاسداران معاون شمخانی در دولت محمد خاتمی
زادروز زاده‌ی ۱۳۳۹
شهر ری
ملیت ایرانی
پیشه عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران
دلیل سرشناسی فرار از ایران و زندگی مخفی در آمریکا
اثرگذاشته بر سپاه پاسداران ایران و حکومت جمهوری اسلامی و حزب‌الله لبنان

سعید جلیلی، از کاندیداهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران است.


سعید جلیلی کیست؟ «رویداد۲۴»

https://www.rouydad24.ir/fa/news/371105/%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%A8%D9%82-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C

ــــــــــــــــــــــ

آمدن سعید جلیلی به میدان انتخابات زودهنگام ۱۴۰۳ قطعی شده است. جلیلی در دورانی که شدیدترین تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی وضع شد، معتمد علی خامنه‌ای و مسئول تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای بود؛ کسی که با دولت سایه‌اش چوب لای چرخ دولت حسن روحانی گذاشت و از دولت ابراهیم رئیسی هم سهم گرفت.


عنوان پایان‌نامه دوره کارشناسی ارشد جلیلی که سال ۱۳۶۹ از آن دفاع کرد «سیاست خارجی پیامبر» بود. استاد مشاور جلیلی در همین پایان‌نامه حمید بهرامی احمدی بود که اعتبارنامه‌اش در مجلس پنجم شورای اسلامی به دلیل «عضویت در سازمان مجاهدین خلق» و «ارتباط با دست‌اندرکاران کودتای نوژه» رد شد.


در مقطع دکتری هم عنوان رساله جلیلی «‫بیان اندیشه سیاسی اسلام در قرآن» بود که استاد راهنمای آن احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد و پدر زن ابراهیم رئیسی بود و استاد مشاورش حسین بشیریه؛ کسی که پیش از دوم خرداد روی اندیشه‌های جناح موسوم به اصلاح‌طلب تاثیر بسیاری داشت.

با این مقدمه تا حدی می‌توان با جریان فکری سعید جلیلی، نامزد ۵۹ ساله انتخابات زودهنگام ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ آشنا شد.


روز یکشنبه ششم خرداد اعلام شد که جلیلی در انتخابات شرکت خواهد کرد و به نظر نمی‌رسد شورای نگهبان بخواهد نماینده خامنه‌ای در شورای عالی امنیت ملی و عضو منصوب رهبر جمهوری اسلامی در مجمع تشخیص مصلحت نظام را رد صلاحیت کند.


سعید جلیلی دیروز


جلیلی سال ۱۳۶۵ وقتی ۲۱ سال بود در جریان جنگ هشت‌ساله ایران و عراق پای راستش را از دست داد. به همین علت هم طرفدارانش به او لقب شهید زنده می‌دهند.


او سه سال بعد از مجروح شدن در جنگ و در سال ۱۳۶۸، وارد وزارت امور خارجه شد. سال ۱۳۷۰ به سمت رییس اداره بازرسی وزارت امور خارجه رسید. در دور اول ریاست جمهوری محمد خاتمی معاونت اداره آمریکای وزارت امور خارجه را به عهده داشت.

او از سال ۱۳۸۰ وارد تشکیلات بیت رهبری شد و به سمت مدیریت بررسی‌های جاری دفتر علی خامنه‌ای منصوب شد. از سال ۱۳۸۴، همزمان با آغاز ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد دوباره به وزارت امور خارجه برگشت، اما این بار به عنوان معاون اروپا و آمریکای وزارتخانه.


پس از دوره کوتاه دو ساله دبیری علی لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی، از مهرماه ۱۳۸۶ تا شهریور سال ۱۳۹۲، جلیلی به مدت پنج سال دبیر شورای عالی امنیت ملی بود.


علاوه بر این هشتم تیر ۱۳۸۷، علی خامنه‌ای سعید جلیلی را به عنوان نماینده خودش در شورای عالی امنیت ملی، عالی‌ترین شورای امنیتی جمهوری اسلامی منصوب کرد.


در همین دوران ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲، او مسئول مذاکرات هسته‌ای جمهوری اسلامی بود. این دورانی بود که شدیدترین تحریم‌های اقتصادی علیه جمهوری اسلامی وضع شد. در این دوره معاون جلیلی، علی باقری‌کنی بود که در حال حاضر جانشین حسین امیرعبداللهیان در وزارت امور خارجه شده است.

سعید جلیلی دهه ۹۰


سال ۱۳۹۲ جلیلی نامزد ریاست جمهوری شد. در انتخاباتی که بلافاصله پس از پایان دوران محمود احمدی‌نژاد برگزار شد، او به عنوان یکی از اعضای دولت سابق شناخته می‌شد.


در جریان مناظره‌ها، حتی چهره آرامی مثل علی‌اکبر ولایتی هم به شدت به جلیلی و شیوه و نتیجه مذاکرات او حمله کرد. جلیلی در آن انتخابات، به عنوان نامزد جریان پایداری تنها کمی بیش از ۱۱ درصد آراء را کسب کرد.


پس از آن شکست سخت، جلیلی به پشت صحنه رفت، جایی که دولت سایه خودش را تشکیل داد. جلیلی هرگز دولت سایه‌ای که تشکیل داده بود را تکذیب نکرد بلکه تصاویری از جلسات آن هم به دفعات منتشر شده است.


برآیند این جلسات این دولت سایه گاهی در رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی دیده می‌شد. امیرحسین ثابتی که حالا وارد مجلس شده و در گذشته مجری شبکه تلویزیونی افق بود، یکی از حضار ثابت جلسات جلیلی بود.

جلیلی در دوران رئیسی


سال ۱۴۰۰ جلیلی دوباره نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد، اما به نفع ابراهیم رئیسی کنار کشید. این کنارکشیدن سهمی هم داشت، روزنامه اعتماد زمستان سال ۱۴۰۱، در گزارشی مفصل به نقش نیروهای جلیلی در دولت رئیسی پرداخت.


یکی از مهم‌ترین نیروهای سعید جلیلی در دولت ابراهیم رئیسی علی باقری‌کنی بود. تا همین سال گذشته که دولت رئیسی به دنبال احیای برجام بود، جلیلی سخنرانی می‌کرد و تجویز برجام را تکرار تجربه تلخ می‌نامید.


البته بعد از این موضع‌گیری‌ها باقری‌کنی، معاون سابقش در شورای عالی امنیت ملی گفته بود: «کسانی که با پوشش دفاع از ارزش‌ها تلاش می‌کنند تا مذاکره را ماهیتا ضد ارزش جلوه دهند، عملا می‌خواهند دست نظام برای تامین منافع ملی را از این ابزار کلیدی و مهم تهی کنند.»


همسر سعید جلیلی کیست؟

در سال ۱۳۷۱، سعید جلیلی با خانم فاطمه سجادی ازدواج کرد. همسر جلیلی، پزشک عمومی است. حاصل این ازدواج یک پسر به نام سجاد است.

فعالیت سعید جلیلی در وزارت امور خارجه ایران

سعید جلیلی سابقه ۱۸ ساله حضور در وزارت امور خارجه را دارد. وی در سال ۱۳۶۸ وارد دستگاه دیپلماسی کشور شد و در ۲۶ سالگی به ریاست اداره بازرسی وزارت امور خارجه منصوب شد. وی تا سال ۱۳۷۵ در این سمت باقی ماند.

در سال ۱۳۷۶، جلیلی در دولت سید محمد خاتمی به سمت معاون اداره اول آمریکا منصوب شد. در این سال‌ها، وی ۱۷ سفیر را اخراج کرد که خود این اقدام را انقلابی در وزارت خارجه می‌خواند.

سعید جلیلی در سال ۱۳۸۰ و در سن ۳۶ سالگی به دفتر رهبر انقلاب رفت و مدیریت بررسی‌های جاری دفتر رهبری را بر عهده گرفت.

سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی

سعید جلیلی در سال ۱۳۸۶ با حکم محمود احمدی‌نژاد و پس از استعفای علی لاریجانی، به سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی منصوب شد. یک سال بعد، وی با حفظ این سمت و با حکم رهبری، به نماینده ایشان در شورای عالی امنیت ملی تبدیل شد.

همچنین، سعید جلیلی مسئول مذاکرات هسته‌ای ایران با کشور‌های موسوم به ۱+۵ شد. در این مذاکرات، عملکرد وی چندان موفق نبود و نتایج آن، منجر به تصویب سه قطعنامه شدید شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران شد. جلیلی همواره مخالف مذاکره با کشور‌های غربی بود و دوران حضور وی در دستگاه دیپلماسی کشور، با تیره‌تر شدن روابط خارجی ایران همراه بود.

پس از کنار رفتن از سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی، جلیلی به عنوان مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری منصوب شد. در ادامه، وی در دولت محمود احمدی‌نژاد به وزارت خارجه بازگشت و به عنوان معاون اروپا و آمریکا مشغول به فعالیت شد. در این دوره، جلیلی به همراه علی لاریجانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، در برخی مذاکرات با خاویر سولانا حضور داشت.

حضور سعید جلیلی در مجمع تشخیص مصلحت نظام

در سال ۱۳۹۲ با روی کار آمدن دولت حسن روحانی، سعید جلیلی از سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی کنار رفت و علی شمخانی به جای وی منصوب شد. با این حال، جلیلی همچنان نماینده رهبری در این شورا است. در ۲۱ شهریور ۱۳۹۲ نیز با حکم رهبر انقلاب به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد. یک سال بعد نیز عضو شورای راهبردی روابط خارجی شد.

سابقه سعید جلیلی در کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری ایران

در سال‌های ۱۳۹۲ و ۱۴۰۰، سعید جلیلی نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری بود. در سال ۱۳۹۲، او در رقابت‌های انتخاباتی شرکت کرد، اما با کسب ۴،۶۲۴،۸۱۲ رأی که ۱۱ درصد آرای مردمی بود، پس از حسن روحانی و قالیباف در رتبه سوم قرار گرفت.

در ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰، سعید جلیلی برای شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ در وزارت کشور ثبت‌نام کرد. در ۲۶ خرداد ۱۴۰۰، دو روز مانده به انتخابات، جلیلی در بیانیه‌ای اعلام کرد که به نفع سید ابراهیم رئیسی از ادامه حضور در رقابت‌های انتخاباتی انصراف می‌دهد. اکنون، پس از سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی در انتخابات زودهنگام، سعید جلیلی یکبار دیگر در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرده است.

داماد حسن روحانی در صفحه توییتر خود به داوطلب شدن سعید جلیلی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری واکنش نشان داد و نوشت: «دیپلمات کوچه بن بست آمد. گرانی، انزوا و تورم هم خواهد آمد».

امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس دوازدهم و مجری سابق شبکه افق، پس از حضور در ستاد انتخابات کشور به همراه سعید جلیلی، نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، در جمع خبرنگاران درباره میزان مشارکت مردم در انتخابات گفت: امیدواریم مشارکت مردم بالا باشد و همه تلاشمان این است که مشارکت بالاتر برود. باید منتظر نتیجه تأیید صلاحیت‌ها بود و امیدوارم مشارکت مردم بالا باشد. همه باید تلاش کنند تا فارغ از اینکه چه کسی رأی می‌آورد، مشارکت مردم بالاتر برود، چراکه این موضوع به نفع مردم، کشور و نظام است.

وی درباره حضور یک نماینده در کنار نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری گفت: قانونی منعی ندارد. کسانی که می‌خواهند چیزی که قانون اجازه داده است را تبدیل به بی‌قانونی کنند، همان کسانی هستند که در سال ۱۳۹۶ به‌ویژه آقای ظریف به‌صورت غیرقانونی به اصفهان رفت و به نفع آقای روحانی سخنرانی کرد و حتی کارشان را توجیه کردند.

همچنین تعدادی از طلاب و روحانیون در نامه‌ای خطاب به سعید جلیلی، او را برای شرکت در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری دعوت و از او حمایت کردند.

سعید جلیلی کیست؟/ کاندیدای تندرو در آرزوی ریاست جمهوری «روزنو»

https://roozno.com/fa/news/623987/%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%86%D8%AF%D8%B1%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B1%D8%B2%D9%88%DB%8C-%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C

ــــــــــــــــــ

جلیلی بازهم هوس پاستور کرده است، او که در انتخابات ۱۴۰۰ در آخرین لحظات پا به ساختمان وزارت کشور گذاشته و کاندیداتوری اش را به ثبت رسانده بود اینبار منتظر بقیه نماند و همان روز اول نامش را وارد لیست کاندیداها کرد.

باز هم انتخابات ریاست‌جمهوری در راه است و مطابق سنت یک دهه گذشته، باز هم سعید جلیلی در میانه میدان است؛ چهره‌ای تندرو و بنیادگرا؛ با تفکراتی که به مذاق جبهه پایداری خوش می‌آید؛ به عبارت بهتر او مرید و شاگرد عقیدتی مصباح یزدی است؛ پدر معنوی جبهه پایداری.

۳ کاندیداتوری در ۴ انتخابات!

او در ۴ انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار شده از سال ۱۳۹۲، در سه مورد آن حضور داشته و دارد؛ سال ۱۳۹۲ نامزد مورد حمایت جبهه پایداری بود که با آرایی پایین شکست خورد. سال ۱۴۰۰ هم مانند علیرضا زاکانی شهردار فعلی تهران، به عنوان نامزد پوششی برای ابراهیم رئیسی به زمین انتخابات آمد اما مانند دیگر نامزد پوششی، در روز آخر به نفع رئیسی کنار کشید. و آخرین مورد که همین یکی دو روز گذشته سوار بر خودروی تیبای سفید رنگش به وزارت کشور رفت و راننده‌اش منتظر ماند تا ثبت‌نام کند و برگردد.

جلیلی سال ۱۳۴۴ از پدری بیرجندی و مادری آذری در محله طلاب مشهد به دنیا آمد؛ او وقتی سال ۱۳۶۲ دیپلمه شد، در دانشگاه امام صادق قبول شد و به دانشگاه مدیرساز در پل مدیریت تهران رفت.

او یک بار اتخاذ راه میانه را امتحان کرد؛ زمانی که برای اعزام به خارج جهت تحصیل در مقطع دکتری قبول شد و همزمان در وزارت خارجه هم امکان استخدام پیدا کرد؛ راه میانه‌اش این شد که بورسیه‌اش را از خارج به داخل منتقل کرد و وارد وزارت خارجه شد.

از ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۷ و در زمان وزارت علی‌اکبر ولایتی رئیس اداره بازرسی وزارت خارجه بود. از افتخارات فعالیت‌هایش در آن زمان، اخراج ۱۷ سفیر است که به ادعای هوادارانش به دلیل «مفاسد اقتصادی» بوده است.

با روی کار آمدن دولت محمد خاتمی و وزارت کمال خرازی، او به میز آمریکای وزارت خارجه منتقل شد و تا سال ۱۳۸۰ با عنوان معاونت اداره اول آمریکا آنجا بود.

او در سال ۱۳۷۸ عزم نمایندگی مجلس از زادگاهش را کرد؛ اما آن زمان جو جامعه به شکلی بود که جلیلی از مشهد هم نتوانست رای بیاورد. با بروز اختلافاتش در وزارت خارجه، او از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ به عنوان «مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری» فعالیت داشت و با تشکیل دولت محمود احمدی‌نژاد، به وزارت خارجه بازگشت؛ اما این بار با رده‌ای بالاتر و به عنوان «معاون آمریکای وزارت خارجه».

این سمت اما باعث نشد که باز هم برای رای گرفتن از مردم تلاش نکند؛ او در انتخابات مجلس هفتم هم شرکت کرد؛ اما در آن انتخابات هم که نامزدهای اصلاح‌طلب از سوی شورای نگهبان قلع و قمع و رد صلاحیت شدند، باز هم مردم به او اقبال نشان ندادند.

سعید جلیلی مذاکره می کرد یا مونولوگ؟

مهر ماه ۱۳۸۶ میان احمدی‌نژاد و علی لاریجانی اختلاف نظرهای جدی درباره پرونده هسته‌ای ایران شکل گرفت که منجر به استعفای لاریجانی از سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی شد. بلافاصله پس از استعفای لاریجانی، رئیس دولت جلیلی را به عنوان دبیر عالی‌ترین نهاد امنیتی کشور برگزید و مذاکرات هسته‌ای را عهده‌دار شد. او تا آن زمان تنها دبیر بود و حدود یک سال بعد با حکم رهبری، به عنوان نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی نیز منصوب شد.

عملکرد جلیلی در پرونده هسته‌ای ایران و مذاکرات با طرف‌های مقابل، محل انتقادات زیادی است؛ منتقدین معتقدند عملکرد جلیلی در این مذاکرات، دستاوردی جز نسیان و در چاله انداختن کشور نبوده است.

بسیاری از دیپلمات‌ها هم بر این عقیده‌اند که جلیلی در واقع مذاکره نمی‌کرده بلکه در آن جلسات مونولوگ اجرا یا به عبارت بهتر تک‌گویی می‌کرده است؛ یعنی در جلسه او بیانیه خودش را می‌خوانده و بعد از آن طرف مقابل پاسخ می‌داد و همین!

ویلیام برنز دیپلمات ارشد آمریکایی که در مذاکرات ژنو نماینده ایالات متحده بود، نخستین مذاکره با جلیلی را اینگونه توصیف می‌کند: «در حالی که به جلیلی که در مقابلم نشسته بود نگاه می‌کردم بیانیه کوتاه و ساده را قرائت کردم…جلیلی به دقت سخنانم را یادداشت می‌کرد و در طول سخنانم لبخند به لب می‌آورد. در طول جلسه او و همکارانش مدام زیرچشمی به من نگاه می کردند؛ گویی حضور یک آمریکایی در میز مذاکره چندان برایشان خوشایند نبود. در ادامه جلیلی نطقی ۴۵ دقیقه‌ای درباره تاریخ و فرهنگ ایران ایراد کرد که در جای‌جایش بر نقش سازنده ایران در منطقه تاکید شده بود. وقتی جلیلی می‌خواست از ارائه پاسخ‌های سریع طفره برود، سعی می کرد افراد حاضر در مذاکرات را گیج و مبهوت کند و این سخنرانی یکی از آن مواقع بود. در بخشی از سخنانش نیز گفت به صورت پاره‌وقت در دانشگاه تهران تدریس می‌کند و آنجا بود که احساس کردم اصلا به دانشجویانش حسادت نمی‌کنم».

چندین دور مذاکره بدون هیچ نتیجه‌ای بسیاری را بر این عقیده کرد که راهبرد جلیلی تنها مذاکره برای مذاکره و بیانیه‌خوانی بوده است. از سوی دیگر منع مقطعی رسانه‌ها از پرداختن به مذاکرات هسته‌ای نشانگر آن است که جلیلی و هسته اطرافش در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، به جای پاسخگویی به افکار عمومی، راه امنیتی کردن فضا و خاموش کردن منتقدان را برگزیده بودند؛ راهکاری که برای فرار از پاسخگویی بهترین بود.

البته اطرافیان و هوادارانش به این رویکرد او افتخار می‌کنند و آن را «مقاومت» می‌نامند؛ کما اینکه محمدصادق شهبازی هماهنگ کننده ستاد مردمی حیات طیبه (دعوت از سعید جلیلی) در سال ۱۳۹۲، در سخنانی پیرامون عملکرد او در پرونده هسته‌ای، گفته بود که «در مقاومت هسته‌ای رویکرد ایشان باعث شد سطح مذاکرات از نفی اتهامات طرف مقابل به سطح راهبردی ارتقاء یابد».

از دیگر مشکلات مذاکرات زمان جلیلی عدم تسلط مذاکره‌کنندگان بر زبان انگلیسی بود؛ آنها از مترجم برای مذاکرات استفاده می‌کردند که همین امر بر دشواری و فرسایشی شدن آن اضافه می‌کرد. وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکا که در مذاکرات حضور داشته می‌گوید «سعید جلیلی بیانیه‌های آماده‌ای را به زبان فارسی می‌خواند و پس از او ترجمه انگلیسی آن خوانده می‌شد».

نتیجه عملکرد او، در نهایت صدور سنگین‌ترین قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران و با رای مثبت چین و روسیه است؛ قطعنامه‌هایی که هزینه‌های سنگینی برای ایران داشت و برجام توانست فشار آنها را تا حد زیادی از روی دوش سیستم اقتصادی و حتی نظامی بردارد.

از ضربه ولایتی به جلیلی در مناظرات ۹۲ تا کاندیدای پوششی شدن در ۱۴۰۰

انتخابات سال ۹۲ که رسید جلیلی عزم کرد تا از یک مذاکره کننده در دولت جایگاهش را به رئیس دولت ارتقا دهد، او می گفت حضورش در انتخابات «تکلیف» است اما این تکلیف نتیجه ای برای او نداشت و نه تنها رأی نیاورد که در مناظره‌های آن سال علی‌اکبر ولایتی دیپلمات کهنه‌کار ایرانی و مشاور رهبری، از نحوه مذاکرات جلیلی انتقاد کرد و به سختی به او تاخت. این اما تنها ضربه به او در آن انتخابات نبود. در همان روزهایی که کشور حال و هوای انتخاباتی داشت، یک صوت منتسب به مرحوم آیت الله مهدوی‌کنی منتشر شد که سعید را مناسب ریاست‌جمهوری نمی‌دانست باعث شد، این صوت ضربه دیگری به سبد رأی او بود و در نهایت ۴میلیون و ۶۰۰ هزار رای کل آرائی بود که به سبد جلیلی ریخته شد تا در جایگاه سوم قرار گیرد و در رقابتی دیگر که نیاز به رأی مردم داشت ناکام شود.

۱۳۹۶ او بار دیگر تصمیم به کاندیداتوری گرفت و حضورش هم جدی بود اما با ورود رئیسی وارد عرصه عملی انتخابات نشد.

سال ۱۴۰۰ و انتخابات ریاست جمهوری که رسید بار دیگر هوای پاستور به سرش زد و حتی کاندیداتوری رئیسی هم مانع کاندیداتوری اش نشد. او در آخرین ساعات ثبت نام کاندیداها وارد ساختمان فاطمی شد، آنهم در شرایطی که ابراهیم رئیسی صبح همان روز کاندیداتوری اش را به ثبت رسانده بود اما حتی رفقای دیروزش یعنی پایداری ها هم حاضر نشدند در انتخاب بین او و رئیسی پشت او قرار گیرند تا در نهایت جلیلی تبدیل به یک «کاندیدای پوششی» و «ضربه گیر» در آن انتخابات شود و در نهایت بعد از حضور در مناظرات و تبلیغات انتخاباتی مجبور به انصراف از ادامه مسیر به نفع رئیسی شود.

البته سال ۹۲ هم تلاش‌هایی برای کنار بردن جلیلی صورت گرفت ولی به نتیجه نرسید؛ چرا که این مرید مرحوم مصباح‌یزدی، حضور در انتخابات را تکلیف خود دانسته بود.

حالا جلیلی برای انتخابات زودهنگام ریاست‌جمهوری آمده است؛ با همان حرف‌ها و همان بیانیه‌خوانی‌ها؛ با همان پاسخ‌ها به سوالات و همان راهکارها؛ او همان سعید جلیلی است که بوده؛ هیچ به‌روزرسانی در مواضع و عملکردش نشده است؛ او این بار هم می‌خواهد شانس خود را امتحان کند تا بلکه بتواند یک بار هم که شده قاطبه رای‌دهندگان به او رای دهند و اولین منصبش با رای مردم را تجربه کند؛ موضوعی که نه در مشهد و نه در ایران تا به حال برای سعید جلیلی رخ نداده است.

ورژن ۱۳۹۲ سعید جلیلی در انتخابات ۱۴۰۳! «تجارت نیوز»

https://tejaratnews.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D9%84%DB%8C-15/914284-%D9%88%D8%B1%DA%98%D9%86-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA

ـــــــــــــــــــــــ

نام خانوادگی:جلیلی

تاریخ تولد:15 شهریور 1344

محل تولد:مشهد

تحصیلات:دکترای علوم سیاسی و معارف اسلامی

زمینه فعالیت:تدریس و سیاست

وضعیت تاهل:متاهل

همسر:فاطمه سجادی

فرزندان:یک فرزند پسر

زندگی شخصی و خانواده سعید جلیلی

سعید جلیلی یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 1403، در شهریور ماه سال 1344 در شهر مشهد متولد شد. پدر سعید جلیلی، محمد حسین جلیلی معلم و مدیر دبستان نواب صفوی مشهد بوده و مادرش آذری زبان و ظاهراً خانه‌دار است. دلیل آشنایی او با زبان فرانسه توانایی پدرش در صحبت به این زبان است. در مورد خواهر و برادر و یا دیگر اعضای خانواده سعید جلیلی اطلاعاتی در دسترس نیست.

اصالت سعید جلیلی

همانطور که در ابتدای این مطلب و بخش معرفی خانواده سعید جلیلی گفتیم، ایشان متولد مشهد و اصالتاً مشهدی هستند.

ازدواج و همسر سعید جلیلی

تنها اطلاعاتی که درباره همسر سعید جلیلی در فضای مجازی منتشر شده است نام و شغل اوست. فاطمه سجادی همسر سعید جلیلی پزشک عمومی است و در عرصه سیاست فعالیتی ندارد. با وجود حضور سعید جلیلی در انتخابات 1400 در مستند معرفی ایشان تصویری از همسرش منتشر نشد که بتوان آن را به عنوان عکس همسر سعید جلیلی در نظر گرفت. سعید جلیلی و همسرش در سال 1371 ازدواج کردند و ثمره این ازدواج یک فرزند پسر است.


فرزند سعید جلیلی

جلیلی یک فرزند پسر به نام سجاد جلیلی دارد که در مورد زمینه فعالیت و حرفه فعلیش اطلاعاتی در دسترس نیست.


تحصیلات سعید جلیلی

با حضور او در انتخابات دوره قبل اطلاعاتی در مورد میزان تحصیلات وی رسانه‌ای شد که نشان می‌داد آقای دکتر سعید جلیلی بعد از گذراندن مقطع دیپلم در مشهد وارد دانشگاه تهران شده و رشته علوم سیاسی و معارف اسلامی را تا مقطع دکترا در این دانشگاه ادامه داده است.

سعید جلیلی استاد دانشگاه امام صادق است و در این دانشگاه دیپلماسی پیامبر را تدریس می‌کند.

قطع پای سعید جلیلی

جلیلی کاندید ریاست جمهوری 1403 یکی از جانبازان جنگ است که پای راست خود را در دی ماه سال 1365 در عملیات کربلای 5 از دست داد. دلیل قطع شدن پای سعید جلیلی نبود امکانات کافی در بیمارستان صحرایی منطقه شلمچه و وضعیت اورژانسی آن زمان بود که امکان درمان پای زخمی وی را غیر ممکن کرد.

سوابق سعید جلیلی، کاندیدای ریاست جمهوری

در ادامه نگاهی خواهیم داشت به دوران فعالیت دکتر سعید جلیلی از زمان جنگ تاکنون.

سعید جلیلی در جبهه

دکتر جلیلی یکی از چهره‌هایی است که در دوران دفاع مقدس در جبهه حضور داشته است و در چندین عملیات به عنوان دیده بان و جزو نیروهای اصلی مشغول فعالیت بود.

سعید جلیلی در وزارت امور خارجه

سعید جلیلی در وزارت امور خارجه سابقه 18 ساله سعید جلیلی برای حضور در وزارت امور خارجه کشور جزو پررنگ‌ترین بخش‌های فعالیت وی در دولت‌های رئیس جمهورهای پیشین بوده است.

او که از سال 1368 کار خود را در دستگاه دیپلماسی کشور آغاز کرد در سن 26 سالگی به عنوان ریاست اداره بازرسی وزارت امور خارجه منصوب شد و در این پست تا سال 1375 باقی ماند.

سعید جلیلی در دفتر مقام معظم رهبری

دکتر جلیلی در سال 1380 و در سن 36 سالگی به عنوان مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبر رسید و فعالیت خود را در این عرصه آغاز کرد.

سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی

سال 1386 بود که با حکم محمود احمدی نژاد، دکتر سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی شد؛ این سمت بعد از استعفای دکتر علی لاریجانی به ایشان رسید.

سعید جلیلی در مذاکرات هسته‌ای 5+1

یکی دیگر از سوابق جلیلی حضور او به عنوان مسئول مذاکرات هسته‌ای 5+1 بود.

سعید جلیلی در مجمع تشخیص مصلحت نظام

ادامه مسیر فعالیت دکتر جلیلی در سال 1392 با عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام شکل گرفت.

سعید جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری

جلیلی پیش از این در سال‌های 1392 و 1400 نامش را در میان کاندیداهای ریاست جمهوری به ثبت رساند که در دوره اول یعنی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 بعد از حسن روحانی و قالیباف در جایگاه سوم قرار گرفت و در سال 1400 دو روز پیش از تاریخ رأی‌گیری انتخابات ریاست جمهوری به نفع سید ابراهیم رئیسی انصراف داد.

سمت سعید جلیلی در دولت رئیسی

پس از انتخاب شهید رئیسی به عنوان رئیس جمهور ایران و حالا شهادت ایشان سوالاتی در مورد سمت سعید جلیلی در دولت رئیسی وجود دارد که وی احتمالاً در مناظرات ریاست جمهوری به آنها اشاره خواهد کرد.

بیوگراف سعید جلیلی و سوابقش «نمناک»

https://namnak.com/saeed-jalili-biography.p93886

ـــــــــــــــــــ

۸ تیر ۱۴۰۱

نماینده خامنه‌ای در شورای عالی امنیت نظام به هراس فزاینده رژیم از مجاهدین اعتراف کرد ـ ۸تیر۱۴۰۱

به دنبال اظهارات ولی فقیه ارتجاع ورئیسی جلاد علیه مجاهدین، پاسدار سعید جلیلی، نماینده خامنه‌ای در شورای عالی امنیت نظام نیز هراس فزاینده رژیم از مجاهدین راآشکار کرد وبا اشاره به تاثیر آموزش‌های تبیین جهان آقای مسعود رجوی در سال ۱۳۵۸گفت: امروز هم دشمن در حال شبه ‌افکنی و ایجاد مسئله برای نظام هستند!

پاسدار سعید جلیلی- ۶تیر۱۴۰۱

اون زمان یادتان است  اطلاعیه هایی منتشر میشد یک عده بنام خلق یک عده بنام خدا و خلق منافقین یک همین ها نشانه های انحراف است  

من خاطرم هست این سرکرده گروهک منافقین اون زمان یک جلساتی را راه انداخته بود تحت عنوان تبیین جهان...

یکسری مطالبی را بیان میکرد بعد هم اینها را پخش میکردند بشکل جزوه تحت عنوان تبیین جهان...

اگر امروز شما می بینید دشمن ، مخالفین انقلاب اسلامی با این امپراطوری رسانه ای که دارند با این فضای امکاناتی که نسبت به ۴۰ سال پیش بسیار بیشتر شده است از ماهواره فضای مجازی از چی چی چی مرتب درحال شبه افکنی تردید افکنی ایجاد یاس و مسائلی از این قبیل هستند این اقتضاء اش  چیست؟ یک حرکت مستمر و مجاهدانه و جهادی مثل شهید دیالمه شهید دیالمه را میتوان نمونه برجسته جهاد تبیین دانست...

از همان روزهای اول انقلاب اسلامی خطر انحراف منافقین را خطر انحراف گروهک های مختلف را بیان میکرد

اعتراف پاسدار سعید جلیلی به هراس فزاینده رژیم از مجاهدین «سیمای آزادی»

https://iranntv.com/910610_%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%B3-%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87

ــــــــــــــــــــــــــــ

سعید جلیلی چهار میلیونی


نیویورک تایمز از سعید جلیلی به عنوان یکی از نامزدهای بالقوه انتخابات پیش رو نام برده است.


حسین شریعتمداری، مدیر‌مسئول منصوب علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در روزنامه کیهان نیز گفته است: «مردم قطعا به دنبال کسی که با رئیسی زاویه دارد نمی‌روند.»


شریعتمداری سابقه طولانی در پیش‌بینی دقیق نتایج انتخابات، از جمله در انتخابات سال ۸۸، پیش از برگزاری آن دارد.


اشاره نیویورک تایمز به جلیلی و آدرس دادن شریعتمداری، فرضیه حضور جلیلی را تقویت می‌کند، به خصوص اینکه او در انتخابات سال ۱۴۰۰ به نفع رئیسی کناره‌گیری کرد و بسیاری از نزدیکانش همین حالا در دولت رئیسی حضور دارند.


محسن منصوری، معاون اجرایی دولت، از چهره‌های بسیار نزدیک به سعید جلیلی است و علی باقری کنی، معاون جلیلی در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، اکنون کفیل وزیر امور خارجه است.


از طرفی جلیلی حمایت جبهه پایداری را هم دارد.


با این‌ حال به نظر نمی‌رسد او پایگاه رای چندانی داشته باشد. آخرین بار که سال ۱۳۹۲ وارد عرصه انتخابات شد فقط حدود چهار میلیون رای داشت.


مصطفی فقیهی، مالک وب‌سایت اصلاح‌طلب انتخاب، با انتشار پوستری منتسب به ستاد انتخاباتی جلیلی در انتخابات سال ۱۴۰۰، حضور او در انتخابات زودهنگام را آخرین برگ جریان پایداری ارزیابی کرده است.


این فعال اصلاح‌طلب پیش‌تر هم گفته بود افرادی از داخل دولت ابراهیم رئیسی در تلاش هستند از نامزدی جلیلی حمایت کنند.


رایزنی‌های پشت پرده


اگر آن‌طور که اصلاح‌طلبان روایت می‌کنند و شریعتمداری هم آدرس می‌دهد، قرار نباشد اصولگرایان با اصلاح‌طلبان رقابت کنند، در رقابتی درونی کار برای جلیلی سخت خواهد شد.


با فاصله کمی از اعلام خبر مرگ رئیسی، وب‌سایت ایران‌وایر به نقل از منابع خود خبر داد سیاستمدارانی مثل محمدباقر قالیباف، علی لاریجانی و علی شمخانی در تماس‌هایی با بیت علی خامنه‌ای به تکاپو افتاده‌اند تا مانع حمایت بیت رهبری از نامزدی سعید جلیلی شوند.


هر چند با هموار کردن جاده ریاست جمهوری برای جلیلی از سوی شورای نگهبان، شاید به نظر برسد او در انتخاباتی مثل انتخابات مجلس شورای اسلامی پیروز خواهد شد اما انتخابات ریاست جمهوری با انتخابات مجلس متفاوت است و رقابت اصول‌گرایان پیش از این هم تلفات سنگینی داشته است؛ وقتی در اسفند ماه ۱۴۰۲، پس از اظهارات حمید رسایی علیه قالیباف، علیرضا خدابخشی، معاون سیاسی صدا و سیما و البته پسر خاله سعید جلیلی به طور ناگهانی از سوی رییس سازمان صدا و سیما از این معاونت عزل شد.

۴ خرداد

پیش‌بینی نیویورک تایمز و آدرس‌های شریعتمداری؛ رییس‌جمهوری بعدی کیست؟ «ایران اینترنشنال2»

https://www.iranintl.com/202405244799

ـــــــــــــــــــــ

تاریخ به روز رسانی: 1400/2/26

سعید جلیلی از نزدیکان رهبری جمهوری اسلامی، حدود شش سال دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده و حدود سیزده سال است که عضو و نماینده رهبری در این شوراست. جلیلی چه در مقام عضو و چه دبیر این شورا مسئول تمام سرکوب، قتل غیرنظامیان و شکنجه های انجام شده در اعمالی است که به دستور یا با مدیریت و مسئولیت این شورا صورت پذیرفته است.

قطعی و فیلترینگ اینترنت در موارد بسیاری با تصویب این شورا بوده و همچنین حصر رهبران جنبش سبز نیز به تصویب این شورا روی داده است.

شورای عالی امنیت ملی به موجب اصل 176 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران " به‏ منظور تأمین‏ منافع ملی‏ و پاسداری‏ از انقلاب‏ اسلامی‏ و تمامیت‏ ارضی‏ و حاکمیت‏ ملی" تشکیل می شود. در این شورا دو نماینده به انتخاب رهبری نظام حضور دارند. سعید جلیلی حدفاصل مهر 1386 تا شهریور 1392، دبیر این شورا و از سال 1387 تا کنون نماینده رهبری در این شورا بوده و یکی از مسئولین تمامی تصمیم های شورای امنیت ملی، از مهر 1386 تا لحظه تنظیم این شرح را بر عهده دارد.


حق آزادی و شکنجه:

سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود که تصمیم حصر غیرقانونی رهبران جنبش سبز، میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی در این شورا در سال 1389 اتخاذ و اجرایی شد. رئیس این شورا در آن زمان رئیس جمهور وقت، محمود احمدی نژاد بود. چهار سال بعد، سعید جلیلی در اظهار نظری گفت که دلیل حصر، تلاش موسوی و کروبی برای شکل دادن به "فتنه جدید" بوده و ربطی به حوادث پس از انتخابات سال 1388 ندارد. او گفته است که آنچه او فتنه می نامد از 22 خرداد 1388 آغاز و در 22 بهمن همان سال پایان یافته است. به گفته سعید جلیلی: " در این مدت كسی به افرادی كه از آنها به عنوان سران فتنه یاد می‌شود كاری نداشت و آنها در ۲۵ بهمن سال ۸۹ به حصر رفتند یعنی یک سال و ۸ ماه بعد از فتنه و دلیل آن هم این بود كه در حال شكل‌گیری فتنه جدیدی بودند."

او همچنین اصل حصر را به دلیل آنچه او "کلید زدن فتنه ای جدید در نظام اسلامی" خوانده، میداند. او در این سخن به دعوت رهبران جنبش سبز در بهمن 1389 برای راهپیمایی مردم ایران در حمایت از بهار عربی اشاره می کند. جلیلی می گوید که موسوی و کروبی میخواستند الگوی بهار عربی را در ایران پیاده کرده و تاریخ دیگری را رقم بزنند.

این اتهامات اثبات نشده میتواند برای موسوی و کروبی و رهنورد هزینه سنگینی داشته باشد.

گفتنی است میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی از بهمن 1389 تا لحظه تنظیم این گزارش به مدت بیش از ده سال در حصر غیرقانونی خانگی به سر می برند.

حصر تنها موجب محدودیت محصورین نشده است. در اردیبهشت 1393 دانشجویان معترض دانشگاه پلی تکنیک، امیرکبیر که به حصر رهبران جنبش سبز در جلسه ای با حضور سعید جلیلی معترض شده بودند مورد احضار، توبیخ و تعلیق قرار گرفتند.

حصر رهبران جنبش سبز


آزادی بیان – حق اعتراض – مرگ غیرنظامیان – شکنجه:

سعید جلیلی در زمان حوادث پس از انتخابات سال 1388 که به جنبش سبز مشهور شد، دبیر شورای عالی امنیت ملی بود. او یکی از مسئولین تمام تصمیماتی است که در آن دوران به سرکوب اعتراضات مردمی، بسته شدن رسانه ها، کشته شدن غیرنظامیان در خیابان و شکنجه آنان توسط نیروهای امنیتی انجامیده است. او این اعتراضات را "ظلم به نظام" خوانده است.

در آن دوران به دستور شورای عالی امنیت ملی وظیفه کنترل پایتخت برای دو ماه از 25 خرداد 1388 تا 25 مرداد 1388 بر عهده قرارگاه ثارالله سپاه گذاشته شد. این به معنای بازگذاشتن کامل دست سپاه پاسداران برای سرکوب در کشور است.

در آن دوران به فرمان رهبری نظام "کمیته ویژه ای" در شورای عالی امنیت ملی تشکیل شده و مامور می شوند که به اعتراضات ورود کرده و نتیجه جلسات را به راس هرم سیاسی گزارش کنند. سعید جلیلی دبیر این شورا در این زمان بوده است.

سعید جلیلی در 11 آذر 1393 برخورد با آنچه او "فتنه 88" می نامد را نشانه اقتدار نظام و مردم سالاری حقیقی عنوان کرده و گفته است که پس از سرکوب آن جنبش دشمنان بر آشفتند و تحریم‌ های فلج ‌کننده علیه ایران به تصویب رساندند. به گفته او "فتنه ۸۸ را دشمنان در بستر پیروزی های چشمگیر جمهوری اسلامی به راه انداختند. پیروزی هایی چون: جنگ ۳۳ روزه، جنگ ۲۲ روزه، ارتقای غنی ‌سازی اورانیوم از ۳.۵ درصد به ۲۰ درصد، رقابت بالای انتخاباتی به عنوان شاخص دموکراسی، و پیروزی های اقتصادی و علمی."

در شهریور ماه ۱۳۸۸ فهرستی شامل نام ۷۲ تن از کسانی که در خشونت‌های پس از انتخابات کشته شدند، به مجلس شورای اسلامی ارایه کرد. در آن دوره، هزاران نفر در جریان اعتراضات خیابانی و یا حتی در منازل خود بازداشت و سپس بازجویی و زندانی شدند. برخی از بازداشتی‌ها را پس از چند روز آزاد کردند اما صدها نفر از آن‎ها به زندان‌های طولانی‌مد‌ت و یا مجازات تعلیقی محکوم شدند.

سعید جلیلی می گوید که در 22 بهمن 1388 توانستیم فتنه را جمع کنیم. او با توجه مسئولیتش از نظارت و حضور در جریان بازداشتهای سال 88، بالاخص عاشورای 88 که منجر به کشته شدن شماری از شهروندان از جمله شهرام فرج زاده، سید علی موسوی حبیبی، شبنم سهرابی، شاهرخ رحمانی، مهدی فرهادی راد، مصطفی کریم بیگی، محمدعلی راسخی نیا، جهانبخت پازوکی و امیرارشد تاجمیز شد می گوید و البته مدعی است که رهبری دستور آزادی متهمان را به دلیل عدم امکان تفکیک آنها صادر کرده است. این نزدیک بودن او به مسئله، مسئولیتش و توان تصمیم گیری او در جریانات اعتراضات سال 1388 را می رساند.

سعید جلیلی در مرداد 1388 از طرف رهبری نظام اعلام کرده است که رهبری دستور تعطیلی بازداشتگاه کهریزک را صادر کرده است. در این بازداشتگاه شماری از معترضان انتخابات سال 88 کشته شده و شمار بسیاری مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند. شورای عالی امنیت ملی که سعید جلیلی دبیر آن بوده به عنوان یکی از عالی ترین نهادهای امنیتی کشور مسئول آنچیزی است که بر سر بازداشت شدگان کهریزک و به طور کل معترضان حوادث پس از انتخابات سال 88 آمده است.

سعید جلیلی همچنین پس از اعتراضات سراسری دی ماه 1396، در حالی که او عضو شورای امنیت ملی و نماینده رهبری در این شورا بوده گفته است که از فتنه جنبش سبز عبور کرده و الان (در بهمن ماه 1396) درگیر فتنه زرد هستیم. به گفته او در آن زمان "پمپاژ ناامیدی" انجام می گرفته تا آنچه او پیشرفتهای انقلاب می نامد نادیده گرفته شود.

این اظهارات در شرایطی مطرح شده که نهادی که او عضو و نماینده رهبری درآن است، یکی از مسئولین و محل تصمیم گیری برای سرکوب اعتراضات سراسری مردم است که به قتل غیرنظامیان و بازداشت و شکنجه بسیاری از آنان انجامید.


سرکوب اعتراضات مردمی 1396، 1398 و 1401 در زمان مسئولیت جلیلی در شورای عالی امنیت ملی به عنوان نماینده رهبر در این شورا صورت گرفته بود. در جریان این اعتراضات در سراسر کشور صدها نفر کشته و زخمی شده و هزاران تن دیگر بازداشت شدند. همچنین جلیلی در سخنانی ضمن دفاع از عملکرد نیروهای امنیتی و انتظامی در سرکوب معترضان در جریان اعتراضات سراسری 1401 در خصوص اعدام تعدادی از معترضان ادعا کرد: "حمایت از افرادی که وحشیانه ترین عمل را انجام داده اند، افتخار ندارد. کسی که دو نفر در مشهد را به قتل رساند افتخار ندارد. گفتید تفنگ دست شماست. سال گذشته در تهران ۱۰ نفر شهید امنیت شدند. وقتی کسانی که تفنگ ندارند این همه جنایت می کنند، اگر تفنگ در دست داشته باشند، چه می کنند؟" (دنیای اقتصاد- راهکار سعید جلیلی برای حل مشکلات کشور/ با توییت زدن مشکلی حل نمی شود!)


آزادی بیان – اینترنت:

سعید جلیلی به عنوان عضو و در دورانی دبیر شورای عالی امنیت ملی، یکی از مسئولین محدود سازی اینترنت، فیلترینگ و قطعی اینترنت در مقاطع حساس است. آذر 1398 و پس از اعتراضات سراسری آبان 1398 که به کشته شده صدها نفر و به زندان افتادن و شکنجه و آزار هزاران ایرانی انجامید، شورای عالی امنیت ملی دستور دهنده قطعی سراسری اینترنت در آبان 1398 بود که موجب شد تا صدای معترضان داخل به بیرون از ایران نرسد. همچنین در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ مردم بسیاری از شهرهای ایران قطعی اینترنت و اختلال در آن را در سطح گسترده تجربه کردند و واتساپ و شبکه اجتماعی اینستاگرام نیز به عنوان دو راه تماس عمده ایرانیان به دستور شورای عالی امنیت کشور در جریان این اعتراضات فیلتر شد.

پیشتر در دی 1396 هم فیلتر کردن تلگرام طی اعتراضات سال 1396 به دستور شورای عالی امنیت ملی انجام گرفته بود.

سعید جلیلی در این دوران عضو و نماینده رهبری در این نهاد بوده است.

سالها پیش از آن در دوران دبیری سعید جلیلی دبیر شورای امنیت ملی بود، در جریان اعتراضات سال 1388، کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه / کمیته فیلترینگ که مسئول تصمیم گیری در خصوص برخورد و فیلتر کردن فیس بوک و توئیتر در آن دوران در ایران و قطعی اینترنت بود، به دستور شورای امنیت ملی تشکیل و این محدودیت ها اعمال شده بود.

وابستگی:


منصوب رهبر جمهوری اسلامی

موقعیت فعلی:


مجمع تشخیص مصلحت نظام

شهر اشتغال:


تهران

سابقه کاری:


۱۳۷۰: رئیس اداره بازرسی وزارت خارجه

۱۳۷۶: معاون اداره اول آمریکا در وزارت خارجه

۱۳۷۹: مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری

1380 برای مدتی: تحلیلگر امور جاری در دفتر رهبری جمهوری اسلامی

۱۳۸۴: معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران

28 مهر 1386 تا 19 شهریور 1392: دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس گروه مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران با کشورهای غربی

۱۳۸۷ تا کنون: نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی

21 شهریور ۱۳۹۲ تا کنون: عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام

25 خرداد ۱۳۹۳ تا کنون: عضو شورای راهبردی روابط خارجی

درجه:


دکتری

موسسه تحصیلی:


دانشگاه امام صادق

رشته:


معارف اسلامی علوم سیاسی

سعید جلیلی «دادگستر»

https://spreadingjustice.org/fa/individual-violator/sj61737/

ــــــــــــــ

یکی از گزینه‌های مطرح جانشینی «ابراهیم رئیسی»، تئوریسین رفتارها و عملکردهای دولت سیزدهم است.

به‌تازگی «مصطفی فقیهی»، مدیرمسوول سایت «انتخاب» نوشت: جلیلی اساسا نیازی نداشت که در دولت رئیسی مسوولیت گیرد؛ چون او تئوریسین بسیاری از رفتارهای دولت بود.»

کسی که از سال ۱۳۸۶ با جذب انواع تحریم‌ها، کمر اقتصاد کشور را شکست و از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ نیز، با پرتاب انواع سنگ‌های ریز و درشت در راه مذاکرات برجام، پسابرجام و بعدتر در مسیر احیای آن، تلاشی مضاعف برای بدتر شدن وضعیت اقتصادی کشور  داشت.

سعید جلیلی را می‌توان ادامه دهنده تئوری‌های مخرب و ویران‌‌کننده اقتصادی «مصباح یزدی» دانست. او رییس‌جمهور ایده‌آل از نظر مصباح یزدی بود، البته جلیلی هم مصباح را کوهی استوار در دفاع از نظام اسلامی می‌دانست.

انتساب لقب تئوریسین دولت سیزدهم به سعید جلیلی، دقیقا همان چیزی است که ثابت می‌کند در صورت دستیابی او به مقام ریاست‌جمهوری، سیاست‌های دولت سیزدهم پرسرعت‌تر و عمیق‌تر از گذشته اجرا خواهد شد.

رییس دولت در سایه و امپراطور عملکرد وزرای رئیسی

سعید جلیلی دولت در سایه خود را بعد از پیروزی دوم «حسن روحانی» در انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۱۳۹۶ را‌ه‌اندازی کرد.

دولت سایه در نظام‌های پارلمانی مثل انگلیس، به حزبی اطلاق می‌شود که در انتخابات پارلمانی شکست می‌خورد و بلافاصله دولت سایه را تشکیل می‌‌دهد. دولتی که دارای رییس بوده و به اندازه وزارتخانه‌های آن کشور، وزیر دارد.

دولت سایه، دولت موجود را نقد کرده و همواره آمادگی خود را برای کسب قدرت حفظ می‌کند. برنامه‌های خود را دارد تا اگر دولت مستقر مجبور به استعفا شود و قرار بر برگزاری انتخابات زودهنگام باشد، آن‌ها زمان را از دست ندهند و بلافاصله با برنامه و نفرات خود* وارد انتخابات پارلمانی شوند.

البته لازم به ذکر است که فعالیت‌های دولت سایه، مخفی و زیرزمینی نبوده و همواره به‌صورت شفاف در معرض افکار عمومی قرار دارد.

جلیلی چه قبل از تشکیل دولت سایه و چه بعد از آن در سال ۱۳۹۶ از اصلی‌ترین منتقدین حسن روحانی بود، اما با روی کار آمدن دولت سیزدهم، گاه وزرای رئیسی در جلسات کارگروهی دولت سایه به ریاست سعید جلیلی شرکت کرده و از او خط مشی می گرفتند.

در سایه دولت سیزدهم یا حامی، برنامه ریز و یا طراح

وقتی جلیلی با جمله «با رای به ابراهیم رئیسی اورا در قبول مسوولیت یاری کنیم» از انتخابات ۱۴۰۰ کنار کشید، کمتر کسی تصور می کرد که او قرار است در دولت رئیسی تا چه اندازه برنامه‌ریز و طراح پشت صحنه باشد.

بررسی وزارتخانه‌های دولت رئیسی نشان می‌دهد که نیروهای انسانی جلیلی چگونه در سطوح مختلف بدنه دولت گسترده شده‌اند.

از چهره‌های امام صادقی همفکر و پیرو جلیلی در سیاست، تا اقوام او را، می‌توان در چینش دولت سیزدهم دید.

رسانه‌های داخلی، افراد نزدیک به جلیلی را که در سمت‌ها و بخش‌های مختلف دولت به کار گرفته می‌شدند، «جلیلیون» می‌نامند.

شکار اجرای طرح‌های جلیلی در دولت رئیسی به جایی رسید که روزنامه «اعتماد» در بهمن۱۴۰۱ در مقاله‌ای با عنوان امپراطوری سعید جلیلی در دولت رئیسی نوشت: «به‌جز چهره‌‌های نزدیک به سعید جلیلی که در سطوح مدیرکل در وزارتخانه‌‌های اقتصادی دولت رئیسی، حضور پررنگ دارند، راهبردهای اقتصادی سعید جلیلی به‌وفور در برنامه‌‌های اقتصادی دولت، به‌خصوص دستور کارهای سید احسان خاندوزی دیده می‌شود.

اقتصاد اسلامی یا اسلامی کردن اقتصاد

به گزارش رسانه‌‌های داخلی،  سعید جلیلی در وعده‌های انتخاباتی ۱۴۰۰، نزدیکترین ادبیات به ابراهیم رئیسی را داشت و آن‌گونه که از بیانیه او برمی‌آید، برنامه‌های اقتصادی جلیلی هم به اندازه رئیسی، سطحی، بی برنامه و شعاری بود.

سعید جلیلی در تبلیغات انتخاباتی خود با برجسته کردن مشکلات اقتصادی دولت پیشین از آن‌ها انتقاد می‌کرد، ولی راه‌حل دقیقی برای حل آن‌ها ارائه نمی‌داد، اما نکته‌ای که برنامه‌های اقتصادی جلیلی را از دیگران متمایز می‌کند، بحث اقتصاد اسلامی است. برنامه‌ای که بر فرضیه منابع نامحدود نعمت‌های الهی استوار است. فرضی اولیه و اساسی در آیات قرآنی که دقیقا در نقطه مقابل اصل اولیه و اساسی علم اقتصاد، یعنی محدودیت منابع ایستاده است.

اقتدای سعید جلیلی به مصباح یزدی، و تئوری‌های اقتصادی او، در سخنان و اظهار نظرهای او کاملا مشهود است. روحانی تندرو شیعه و پدر معنوی جبهه پایداری که آثار اجرای دیدگاه‌های افراطی او در مخالفت با علوم دانشگاهی و دستاوردهای مدرن اقتصادی، هنوز هم بر پیکر اقتصاد بیمار ایران باقی مانده است.

مصباح یزدی یکی از مهم‌ترین تئوریسین‌های اقتصاد اسلامی بود. او درگیری‌های اقتصادی را «جنگ نرم» نامیده و با اشاره به رویداد موسوم به «شعب ابیطالب» در تاریخ اسلام، نزول بلا و پدید آمدن دشواری‌های اقتصادی برای مردم را، عامل بازگشت به سوی خدا دانسته و گفته بود: «این بلاها کمک می کند مردم گریه و زاری کنند و به طرف خدا بروند.»

از دیگر نکات مورد تاکید جلیلی، استقلال اقتصادی است، آن هم در دنیایی که همه‌چیز بر پایه سودآوری بیشتر و ارتباطات بوده و عبارت «استقلال اقتصادی» در عمل، معنای «انزوای اقتصادی» پیدا می کند.

وعده‌های اقتصادی سعید جلیلی

در برنامه و طرحی که جلیلی برای کاندیداتوری خود در انتخابات سال ۱۴۰۰ ارائه کرده، ۳۶ وعده اقتصادی به چشم می‌خورد. موضوعاتی که در اغلب آن‌ها، شباهت بسیاری با وعده‌ها و طرح‌های اجرا شده و اغلب ناتمام و ناموفق دولت سیزدهم، دیده می‌شود. نتیجه برخی از وعده‌های جلیلی در دولت ابراهیم رئیسی مشاهده شد.

حل مشکل تورم با اقتصاد مقاومتی

عمده طرح‌های اقتصادی جلیلی، از آستین «احسان خاندوزی»، وزیر اقتصاد دولت سیزدهم بیرون آمد. حل مشکل تورم با اقتصاد مقاومتی، از اصلی‌ترین برنامه‌های اقتصادی جلیلی در تبلیغات انتخاباتی بود.

او اقتصاد مقاومتی را راهبردی صحیح و پاسخی دقیق به همه توطئه‌هایی می‌دانست که علیه کشور وجود دارد، چراکه پیرو مکتبی است که نزول بلا و دشواری‌های اقتصادی را، عامل بازگشت مردم به خدا می‌داند.

علم اقتصاد برای سعید جلیلی، دستاورد غربی‌هایی است که درکی از اقتصاد صلواتی و مقاومتی ندارند. از دیدگاه جلیلی، پیشرفت اقتصادی، محصول عنایت و اراده خداوند است. اصولی پایدار بر تعاریف قرآنی که مستقیما با اصول اقتصاد امروزی در تضاد است.

ساخت حداقل یک میلیون مسکن در سال و اعطای تسهیلات و اختصاص زمین برای ساخت

وعده سعید جلیلی درباره ساخت یک میلیون مسکن در سال، دقیقا منطبق با وعده ساخت چهار میلیون مسکن رئیسی در طول چهار سال است، اما رویکرد جلیلی در مواجهه با این طرح، دقیقا مشابه رفتارو گفتار معاون اول رئیسی در مواجهه با تحقق این وعده بود.

سعید جلیلی در دیدار با دانشجویان دانشگاه گیلان و پس از گذشت بیش از یک سال از وعده ساخت مسکن، در دی‌۱۴۰۱ تاکید کرد که وعده سیاست‌گذاری دولت برای حل مشکل مسکن، لزوما به این معنی نیست که خود دولت باید مسکن بسازد.

این دقیقا همان دست‌‌فرمان «محمد مخبر»، معاون دولت سیزدهم بود. او بعد از اوج‌گیری مطالبات درباره ساخت چهار میلیون مسکن که شعار محوری رئیسی در زمان انتخابات بود، گفت که «قرار نیست دولت، مسکن بسازد.»

طرح اعطای تسهیلات و اختصاص زمین جلیلی در دولت رئیسی، با نام «نهضت ملی مسکن اجرا» شد که نتیجه آن شد مشارکت صفر درصدی هجده بانک در این طرح.

ناتوانی متقاضیان از پرداخت مبالغ آورده اولیه و اعتراضات بابت خط خوردن از لیست متقاضیان و در نهایت اقساط نجومی چند برابر حداقل دستمزد برای جامعه کم‌درآمد مورد هدف، از دستاوردهای دولت از اجرای  طرحی است که نهضت ملی نام گرفت.

رد پای جلیلی در وزارت اقتصاد و دیکته سیاست های خود به وزیر دولت سیزدهم

سعید جلیلی در ۳شهریور۱۴۰۱، در دیدار کارگروه اقتصادی دولت سایه با احسان خاندوزی، به اهمیت مولد‌سازی دارایی‌های دولت تاکید کرده است.

جلیلی در این دیدار به وزیر اقتصاد دولت رئیسی گفته است که در بحث مولدسازی دارایی‌ها، می‌توان به‌جای واگذاری دارایی‌های دولت، از آن‌ها به‌عنوان ابزاری برای تامین مالی پروژه‌های عمرانی استفاده کرد. علاوه‌بر تعداد قابل توجه مدیران کل در وزارتخانه راه و اقتصاد که نیروهای منتسب به سعید جلیلی هستند، جلیلی حتی می‌تواند وزرای دولت را به کارگروه دولت سایه دعوت کند و گزارش تصویری آن را منتشر کند.

گزارش مبسوط این دیدارها در سایت «حیات طیبه»، متعلق به سعید جلیلی منتشر شده است.

وزارت بهداشت؛ عرصه حکمرانی سیاست‌های سعید جلیلی

از مخالفان جدی و البته برجسته  طرح تحول سلامت، می‌توان از «بهرام عین‌اللهی»، وزیر بهداشت دولت سیزدهم و سعید جلیلی و البته محمد مخبر نام برد.

اصرار چهره‌های وزارت بهداشت و معاون اول دولت رئیسی به اینکه واکسن بسازیم و وارد نکنیم، در گفته‌های جلیلی به‌روشنی قابل مشاهده است.

اینکه بتوانیم در تولید و صادرات واکسن کرونا در جهان پیشتاز باشیم، از گفته‌های جلیلی و البته محمد مخبر در سال ۱۴۰۰ است.  سعید جلیلی پیش‌تر هم در سال ۱۳۹۹ در توییتی نوشت: «اگر واکسنی را از چند کشور ‎اروپا به قیمت ۴ تا ۵ دلار وارد می‌کردیم، بعضا بازی در می‌آوردند و فناوری آن را هم به ما نمی‌دادند. اما ‎کوبا در تولید این واکسن پیشرو بود و آن را کمتر از نیم دلار با همان کیفیت و انتقال فناوری به ما فروخت. الان هم ظرفیت صادرات واکسن به همسایگان ما وجود دارد.»

شفافیت اقتصادی و ایجاد بانک‌های اطلاعاتی برای شفافیت مالی

برای اولین بار، جلیلی در تبلیغات انتخاباتی سال ۱۳۹۲، از ابر بدهکاران بانکی نام برد. او از ۷۰ هزار میلیاردی گفت که در دست تنها شش ابر بدهکار بانکی است.

به گفته جلیلی، فقدان شفافیت مالی و ساختار نظارتی در اقتصاد کشور باعث شده تا عده‎ای با سواستفاده از منابع ارزی با احتکار و بورس‌بازی به، کسب منافع هنگفت بپردازند که در مقابل، مردم هزینه آن را متحمل می‎شوند.

مواردی که از شعارهای اصلی دولت سیزدهم شناخته می‌شد؛ موضوعی که از نگاه دولت سیزدهم، دستاورد و نشانه شفاف‌سازی بود، اما نتیجه اجرای آن تنها در حد انتشار ناقص با حذف برخی ستون‌ها در فهرست وام‌های پرداختی باقی ماند و خبری در خصوص وصول، عدم وصول و یا حداقل برخورد با ابربدهکاران برای افکار عمومی منتشر نشد.

مبارزه با فساد اقتصادی با استفاده از مالیات

تسنیم در خرداد ۱۳۹۲ نوشت: «جلیلی یکی از دلایل شکل‌گیری فساد را، فرارهای مالیاتی بزرگی می‌دانست که علت آن، عدم وجود بانک اطلاعاتی است و به همین دلیل جلیلی با تیم خودش به‌دنبال این بود که یک سامانه اقتصادی را طرح‌ریزی کند که در مراحل آخر خود قرار دارد و سامانه پورتال ارزی را نیز در دست تدوین قرار دادند که قرار است به بازار و نقل و انتقالات ارز سروسامان بدهند.»

جلیلی معتقد است که بسیاری از کارگران و کارمندان با اندک حقوق خود مجبور هستند، مالیات بپردازند، در‌حالی‌که برخی با درآمد بالا و ثروت فراوان، اصلا مالیت نمی‌پردازند و دولت باید در این زمینه توجه کند.

موضوعی که ابراهیم رئیسی و کابینه‌اش در لوایح بودجه سال‌های ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ آن را مورد توجه قرار داده و افزایش بی‌سابقه ۷۰ درصدی و ۵۰ درصدی درآمدهای دولت از محل مالیات‌ها را، به مردم تحمیل کردند.

مالیات‌هایی که اعتراض کسبه از طلافروشان تا لوازم آرایشی و….، به نرخ‌های آن‌ها همچنان ادامه دارد.

مخالفت با پذیرش قوانین FATF و پیوستن به بانک‌های جهانی

سعید جلیلی در کنار «پرویز داودی» در مجمع تشخیص مصلحت نظام، از اصلی‌ترین و جدی‌ترین مخالفان پیوستن ایران به اف‌ای‌تی‌اف بودند، تا جایی که منتقدین، آن‌ها را «احمدی‌نژادی‌های» علیه اف‌ای‌تی‌اف خوانده و می‌گفتند: «حتی در صورت سکوت این دو نفر، پیوستن ایران به اف‌ای‌تی‌اف رای می‌آورد.»

به باور مخالفین، افرادی مانند آن‌ها بدون ارائه دلیل یا سندی معتبر، پیوستن ایران به اف‌ای تی‌اف را یک اشتباه امنیتی برای ایران توصیف کرده و حتی اف‌ای‌تی‌اف را بهانه‌ای برای اعمال جاسوسی غرب در داخل کشور می‌دانستند.

سعید جلیلی بارها در جمع طرفداران خود گفته که چنانچه برای ریاست‌جمهوری انتخاب شود، همچنان از اصول جمهوری اسلامی، از‌جمله ولایت فقیه و اقتصاد الهی پیروی خواهد کرد. اگر مردم ایمان و تقوا داشته باشند، رشد اقتصادی و برکات الهی بر سر آنان گشوده خواهد شد. او گفت: «اگر اندیشه دینی را محقق کنیم، همان‌طور که قرآن گفته است، مایه حیات می‌شود. انقلاب ما نیز پاسخی به این ندای قرآن بود و این تنها یک ایمان و باور نیست، بلکه بعد از ۳۴ سال، یک تجربه است.»

۹ خرداد

اقتصاد صلواتی؛ وقتی طرح‌های سعید جلیلی از آستین دولت رئیسی بیرون آمد «ایران وایر»

https://iranwire.com/fa/features/129998-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D8%B5%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D9%88%D9%82%D8%AA%DB%8C-%D8%B7%D8%B1%D8%AD%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%A8%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%86-%D8%A2%D9%85%D8%AF/

ــــــــــــــــــ

گزارش تحقیقی «اعتماد» از میزان نفوذ طرفداران جلیلی در دولت سیزدهم

امپراتوری جلیلی در دولت رییسی

سعید جلیلی رییس دولت سایه نیست، نیروهایش در روز روشن و در بخش‌های مختلف، دولت را در دست دارند

اعتمادآنلاین| سیما پروانه‌گهر

«با رای به سیدابراهیم رییسی او را در قبول مسوولیت یاری كنیم». شاید هرگز در طول تاریخ متوجه نشویم زمانی كه سعید جلیلی، یكی از كاندیداهای جریان اصولگرا، وقتی در بیست‌وششم خرداد سال 1400 این جمله را در بیانیه انصراف خود نوشت و از عرصه رقابت‌های انتخاباتی سیزدهمین دوره ریاست‌جمهوری كنار كشید، در دل و ذهنش چه می‌گذشت. تصمیم یاری او چه ابعادی داشت و قرار بود چگونه یاری‌دهنده‌ای باشد؟ آیا جلیلی در آن زمان تصمیم حضور در دولت رییسی را داشت یا از همان ابتدا می‌دانست كه قرار است هیچ جایگاهی را در دولت قبول نكند تا نامش به عملكرد دولت سیزدهم گره نخورد؟ ابراهیم رییسی نیز بعدها گفت كه پیشنهاد حضور در دولت را به جلیلی داده اما قبول نكرده است. همان زمان رسانه‌ها نوشتند سعید جلیلی می‌خواهد رییس دولت سایه باشد؛ اما نه جلیلی و جلیلیون در دولت رییسی، در سایه بودند و نه از نظر تعریف علمی، دولت سایه می‌توانست در دست سعید جلیلی باشد. ادعای جلیلی بر دولت سایه، به دوران حسن روحانی بازمی‌گردد. آن زمان، با توجه به تفاوت‌های رویكردی و عملكردی دولت حسن روحانی با سعید جلیلی، شاید حداقل از نظر علمی اطلاق این عنوان ممكن و منطقی بود. در ادبیات و علم سیاست دولت سایه «به هیات دولت روی كار نیامده اطلاق می‌شود كه با هدف در دست گرفتن كنترل دولت در واكنش به یك حادثه منتظر می‌ماند». دولت سایه اصطلاحی سیاسی در نظام‌های پارلمانی است كه اغلب بزرگ‌ترین حزب مخالف خود را دولت سایه می‌نامند. با این حساب، با اغماض بسیار زیاد نسبت به جزییات، شاید بتوان در دولت روحانی، سعید جلیلی را به نوعی رییس دولت سایه دانست اما در مورد دولت سید ابراهیم رییسی و ادعای خود رییسی و جلیلی مبنی بر اینكه «قرار است جلیلی به رییسی كمك كند» اطلاق این عنوان ممكن نیست. از طرف دیگر، اگرچه عنوان «رییس دولت سایه» از نظر مفهوم سیاسی به كار سعید جلیلی در دولت سید ابراهیم رییسی نمی‌آید اما وقتی خود سعید جلیلی، با راه‌اندازی بخشی در سایت اختصاصی خود با عنوان «دولت سایه» این نقش را برای خود تعریف كرد و جوانان تازه‌نفس اصولگرا هم كه با تابلوی انقلابی حركت می‌كنند، بدشان نیامد چنین عنوانی را از امروز برای روز مبادا به او تحویل دهند، باید با دقت بیشتری ذره‌بین جلیلی‌شناسی را روی دولت رییسی گرفت.

مرور بخش‌های مختلف دولت رییسی نشان می‌دهد كه امپراتوری جلیلی از طریق نیروهایش در سطوح مختلف انسانی در بدنه دولت گسترده است؛ بخش‌هایی از سیاست داخلی تا برخی وزارتخانه‌ها.

سیاست خارجی و علی باقری‌كنی؛ یار بی‌وفا  و  سیاست باوفا

«اگر بنده به ریاست‌جمهوری می‌‌رسیدم، برجام را امضا نمی‌كردم. چرا كه اندیشه بنده متفاوت است». فروردین سال 1395 وقتی سعید جلیلی این سخن را درباره وضعیت سیاست خارجی دولت حسن روحانی گفت از همیشه روشن‌تر شد كه او، هم رویای ریاست‌جمهوری را رها نكرده و هم به‌رغم امضای برجام و نهایی شدن آن، دل خوشی از این توافق ندارد.  مذاكره برای جلیلی فرصتی برای «ابلاغ» یك پیام بود كما اینكه گفته می‌شود در زمان مذاكره بخش‌هایی از پایان‌نامه خود را در جلسات مذاكره می‌خوانده؛ «بنیاد اندیشه سیاسی اسلام در قرآن» كه در سال ۱۳۸۱ در دانشگاه امام صادق(ع) در مقطع دكتری از آن دفاع كرد و «سیاست خارجی پیامبر» كه عنوان پژوهشی از وی و گویا عنوان پایان‌نامه كارشناسی ارشد او نیز بوده است.

مواجهه با رویه مذاكره جلیلی بر مبنای مفاهیم پایان‌نامه‌هایش در اردوگاه اصولگرایان، هم موافق داشت هم منتقد؛ این رویه مورد قبول و افتخار اصلی‌ترین حامیانش یعنی جبهه پایداری بود، تا جایی كه قاسم روانبخش، سخنگوی این تشكل در سال 1392 اعلام كرد كه این تشكل بر اساس مطالعه پایان‌نامه‌های جلیلی او را به عنوان «كاندیدای اصلح» در نظر گرفت. در مقابل علی‌اكبر ولایتی در مناظرات انتخاباتی سال 1392 شیوه مذاكره جلیلی را «كلاس فلسفه» خواند و از آن انتقاد كرد.

ویلیام برنز عضو تیم مذاكره‌كننده امریكا درباره تجربه مذاكره با جلیلی در كتاب خاطرات خود مطالبی را نگاشته كه سایت انتخاب در بهمن سال 1399 آن را منتشر كرد. برنز در این باره می‌گوید: «او یك باورمند واقعی به انقلاب اسلامی بود. در طول جلسه دایما نوت‌برداری می‌كرد و همزمان لبخند بی‌رمقی بر چهره داشت. جلیلی و همكارانش بارها زیرچشمی من را نگاه می‌كردند و به نظر می‌رسید كه حضور امریكا را نگران‌كننده می‌دانستند».

ذكر این مطلب در كنار لزوم توجه به رویكرد مذاكره جلیلی، نكته حائز اهمیت دیگری نیز دارد؛ «جلیلی و همكارانش»؛ همكاری كه امروز سایه او در تیم مذاكره‌كننده است.

با گذشت زمان اندكی بعد از آغاز به كار دولت رییسی، شایعه احتمال انتخاب جلیلی به عنوان وزیر امور خارجه یا مسوول تیم مذاكره‌كننده همچون كف بر آب محو شد اما ظهور چهره‌ای جدید بر راس تیم مذاكره‌كننده بسیاری را به این نتیجه رساند كه قرار است دست به فرمان مذاكره به دوران جلیلی- احمدی‌نژاد بازگردد؛ علی باقری كنی شخصیتی با تركیبی از رویكردها و ادبیات محمدجواد لاریجانی و سعیدجلیلی كه ریاست ستاد او را در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۲ را برعهده داشت، در راس تیم مذاكره‌كننده قرار گفت.باقری كنی اگرچه از سال ۸۶ تا ۹۲ در كنار جلیلی در تیم هسته‌ای ایران در دولت محمود احمدی‌نژاد حضور داشت، با كنار گذاشته شدن از تیم مذاكره‌كننده در دولت روحانی، در شبكه افق یا جمع دانشجویان بسیجی و انقلابی مشغول نق زدن علیه ظریف شد، نقدهایش علیه برجام در وب‌سایت «مدرسه كالك» وابسته به بسیج دانشجویی و «مركز رشد دانشگاه امام صادق» منتشر شد و مقدمه‌ای هم بر نسخه فارسی كتاب خاطرات وندی‌شرمن، مذاكره‌كننده تیم هسته‌ای نوشت. تا اینجای كار به نظر می‌رسید سایه جلیلی قرار است توسط باقری كنی در تیم مذاكره‌كننده تجلی پیدا كند. وقتی باقری كنی در همان روزهای آغازین، در برنامه‌ای تلویزیونی از برجام به عنوان عروسی كه پدرخانواده از آن رضایت ندارد، نام برد، نخستین ظهور جلیلی در دولت نمایان شد. اما به مرور رویكردهای ظاهری باقری كنی تغییر كرد؛ دست از نقد علنی برجام برداشت و مسوولیت احیای آن در مذاكرات را دنبال كرد. این سكوت استراتژیك را برخی به عنوان «جدایی باقری كنی از جلیلی» تفسیر كردند اما حالا 17 ماه بعد از آغاز به كار دولت رییسی و بی‌نتیجه بودن مذاكرات نشان داد هیچ جدایی در كار نیست. اگرچه همان زمان هم برخی تاكید كردند كه این تفاوت تنها در ظاهر است. به قول منصور حقیقت‌پور، نماینده اصولگرای مجلس نهم و مشاور علی لاریجانی در مجلس دهم، «آقایان باقری كنی و جلیلی از یك حوزه فكری و یارغار هم هستند و تردیدی نیست كه آقای جلیلی در پشت صحنه در حال هدایت كار است».

گذر زمان هم نشان داد خروجی مذاكرات باقری كنی و جلیلی چندان تفاوتی ندارد و شاید باقری كنی در ظاهر یار بی‌وفایی برای جلیلی در «تخریب و نق نق علیه برجام» بود اما در عمل با ناكام ماندن مذاكرات برجام، او سهم خود را در «شیوه مذاكره جلیلی» و «تجلی دیدگاه‌های ضدغرب» او ادا كرده و دست به فرمان تیم مذاكره‌كننده را بر اساس تابلوهای جلیلی جلو برد؛ مذاكره‌ای شعاری با نفرت از برجام در دل و تلاش برای راهنمایی كشورهای غربی به مسیر رستگاری. سعید جلیلی در هدایت هر جای دیگری از دولت رییسی در سایه باشد، در سیاست خارجی در متن بوده و احتمالا تا انتها نیز حاكم بلامنازع و در روشنایی این حوزه باقی می‌ماند.

صدا و سیما، امپراتوری جلیلیون

با مرور تغییرات در صداو سیما از شهریور سال 1400 - زمان آغاز به كار دولت رییسی- تا اردیبهشت 1401 شاهد چینش جدی نیروهای برادران جلیلی به خصوص «سعید» هستیم. نخستین نمونه حضور پسرخاله سعید جلیلی در راس مهم‌ترین بخش سازمان صدا و سیما بود؛ معاونت سیاسی صدا و سیما كه بدون اغراق مهم‌ترین معاونت این سازمان است به علیرضا خدابخشی رسید؛ معاونتی كه تمامی بخش‌های خبری و تولیدات سیاسی را زیر نظر دارد.

علاوه بر این، محمدعلی صائب، دستیار ویژه و از چهره‌های حلقه نزدیكان او نیز ابتدا به عنوان رییس حوزه ریاست صدا و سیما منتصب و مدتی بعد به عنوان رییس خبرگزاری صدا و سیما منصوب شد. در سطوح پایین‌تر نیز مواردی قابل توجه است؛ چند روز پس از آنكه در اردیبهشت سال 1400، پیمان جبلی، رییس سازمان صداوسیما، محسن برمهانی را به‌ سمت معاونت سیما منصوب كرد، مدیران شش شبكه تلویزیونی سیما تغییراتی به نفع جریان جلیلیون داشتند. نكته قابل‌توجه آنكه علی فروغی، مدیر خبرساز و تندرو شبكه ۳ سیما، در منصب خود باقی ماند و در عوض جمعی از چهره‌های ناشناس و نسبتا جوان سر كار آمدند كه سابقه همكاری با نهادهای نظامی و انقلابی مانند حوزه هنری، بسیج، سازمان رسانه‌ای اوج و جشنواره عمار را در كارنامه دارند و البته اغلب از حامیان سعید جلیلی بوده‌اند. برمهانی به جز سابقه حضور در صداوسیما، شركتی به نام «آیات مدیا» هم تاسیس كرد كه در واقع بازوی پخش خارجی سازمان فرهنگی- رسانه‌ای اوج وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. علاوه بر این با مرور اسامی منتصب در آن ایام می‌بینیم كه نقطه مشترك دیگر مدیران جدید شبكه‌های ۱، ۲، ۴، آموزش، قرآن دو موضوع بود؛ هرگز در سطوح بالای مدیریت فرهنگی حضور نداشته‌اند و حامیان سعید جلیلی و در مواردی از نزدیكان وحید جلیلی بودند. آذرماه سال 1400 وقتی پیمان جبلی وحید جلیلی را به‌ سمت «قائم‌مقام رییس سازمان در امور فرهنگی و دبیر ستاد تحول در رسانه ملی» منصوب كرد، تغییرات سرعت بیشتری نیز گرفت؛ حامد بامروت‌نژاد، از دیگر چهره‌های نزدیك به برادران جلیلی و یكی از حامیان سعید جلیلی در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ كه در صفحه اینستاگرامش مملو از متن‌هایی مبنی بر این بود كه جلیلی «اصلح» را به «صالح مقبول» یعنی ابراهیم رییسی ترجیح می‌دهد، مدیر جدید شبكه 2 شد. حسین شاهمرادی، متولد ۱۳۶۷ كه مدیر شبكه ۴ شد هم فرد نزدیك به تشكیلات سعید جلیلی است. او در زمان دانشجویی، عضو اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان و در سال ۱۳۹۶، از امضاكنندگان نامه دعوت از سعید جلیلی برای نامزد شدن در انتخابات ریاست‌جمهوری بوده كه در توییتر نوشته بود «این‌‌قدر كه جلیلی برنامه داره، تلویزیون نداره». همین شد كه با سرازیر شدن چهره‌های نزدیك به سعید و وحید جلیلی به صداوسیما تركیب پازل تغییرات در صداوسیما به نفع جلیلیون بود نه عدالتخواهان كه خوش‌خیال بودند كه جبلی بر صندلی ریاست رسانه ملی تكیه زده است. البته نباید از یاد برد كه خود پیمان جبلی در شورای عالی امنیت ملی تحت راهبری سعید جلیلی حضور داشت. همچنین جریان عدالتخواه نیز با نیروهای دو آتشه‌اش كه در برهه‌ای چندساله گوی سوت‌زنی برای فساد در پروژه‌های دولت روحانی را از هم می‌ربودند، تا پیش از اینكه افسار عدالتخواهان از دست نیروهای اصولگرا خارج شود، ارادت تمام‌قدی به وحید و سعید جلیلی  داشتند.

مدیریت اقتصادی و طرح‌های بنزینی؛ از دیدگاه‌های مسكن تا مولدسازی  دارایی‌های دولت

به جز چهره‌های نزدیك به سعید جلیلی كه در سطوح مدیركل در وزارتخانه‌های اقتصادی دولت رییسی حضور پررنگ دارند، راهبردهای اقتصادی سعید جلیلی به وفور در برنامه‌های اقتصادی دولت به خصوص دستوركارهای سید احسان خاندوزی دیده می‌شود. «حل مشكل تورم با اقتصاد مقاومتی» یكی از اصلی‌ترین محورهای برنامه‌های اقتصادی سعیدجلیلی در ایام انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 و قبل از انصراف او است. او بارها در برنامه‌ها و سخنرانی‌های اقتصادی خود بر دو موضوع «عدالت»، «اصلاح الگوی مصرف» و «حمایت از محرومان» تاكید داشته است. شعارهایی كه عموما در دولت‌های اصولگرا شنیده می‌شود و در ادبیات و بسته‌بندی ظاهری بسیاری از تصمیمات اقتصادی دولت نیز وجود دارد. سهمیه‌بندی تمامی حامل‌های انرژی در قالب طرح «وان» نیز از مواردی است كه سعید جلیلی به آن اصرار دارد و البته از گزینه‌های مورد بحث در دولت در ارتباط با مدیریت حامل‌های انرژی است. طرح وان تاكید دارد كه باید سهمیه انرژی به افراد و هر كدملی تعلق گیرد نه به خودرو. این ایده از نظر بسیاری از كارشناسان حوزه انرژی جز با صفت احمدی‌نژادی قابل توصیف است و البته از مواردی است كه در جلسات كارگروه‌های دولت سایه بارها مورد تاكید جلیلی قرار گرفته است. ناگفته نماند كه طرح وان در میانه مدل‌های توزیع یارانه و الگوهای نوظهور در ایران در توزیع نقدینگی یا حامل‌های انرژی كه قابل خرید و فروش بین مردم باشد، طرح جدیدی است كه موافقان زیادی نیز بین كارشناسان مستقل دارد. علاوه بر این سعید جلیلی در دیدار با دانشجویان دانشگاه گیلان در دی‌ماه سال جاری تاكید كرد كه دولت در مقام سیاست‌گذار باید به گونه‌ای سیاست‌گذاری كند كه مشكل مسكن كشور حل شود اما لزوما به این معنی نیست كه خودش باید مسكن بسازد. این دقیقا همان دست‌‌فرمان دولت در حوزه مسكن در سال جاری است، بعد از آنكه مطالبه درباره ساخت 4میلیون مسكن در سال كه شعار محوری رییسی در زمان انتخابات بود اوج گرفت، مخبر معاون اول رییسی گفت كه قرار نیست دولت مسكن بسازد كه این خود نشان از نزدیكی دیدگاه‌های جلیلی و دولت رییسی دارد.مهم‌تر از همه، ردپای جلیلی در طرح مولدسازی دارایی‌های دولت است. طرحی كه در سال 97 تصویب شده اما سعید جلیلی در دیدار كارگروه اقتصادی دولت سایه با سید احسان خاندوزی- (فارغ از آنكه چه دلیلی دارد وزیر اقتصاد در كارگروه دولت سایه جلیلی حاضر شود و به رهنمودهای جلیلی درباره مدیریت حوزه اقتصادی گوش فرا دهد؟) به اهمیت مولدسازی دارایی‌های دولت تاكید كرده است. جلیلی در این دیدار در سوم شهریور سال جاری كه گزارش مبسوط آن در سایت حیات طیبه متعلق به سعید جلیلی منتشر شده به احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد و امور دارایی دولت رییسی كه به عنوان نیروی قالیباف در دولت شناخته می‌شود، گفته است كه در بحث مولدسازی دارایی‌ها، می‌توان به جای واگذاری دارایی‌های دولت، از آنها به عنوان ابزاری برای تامین مالی پروژه‌های عمرانی استفاده نمود. علاوه بر تعداد قابل توجه مدیران كل در وزارتخانه راه و اقتصاد كه نیروهای منتسب به سعید جلیلی هستند، جلیلی حتی می‌تواند نیروی قالیباف در دولت را به جلسات دولت سایه بكشاند و گزارش تصویری آن را هم منتشر كند!

وزارت بهداشت و بازی تاج و تخت

جلیلی  و   قالیباف

وزارت بهداشت گویا زمین بلامنازع حضور نیروهای سعید جلیلی بوده است اگرچه طی یكسال و اندی گذشته از دولت رییسی جابه‌جایی نیز در معاونت‌ها و مدیران كل این وزارتخانه قابل توجه بوده است. یاركشی بین نیروهای قالیباف و جلیلی چیزی نیست كه از نظرها پنهان بماند.

از نظر قرابت‌های فكری و مدیریتی نیز نزدیكی‌های جدی بین عین‌اللهی و جلیلی وجود دارد. هر دو مخالفان جدی طرح تحول سلامت هستند.

ادعاهای جلیلی در مورد تولید یا واردات واكسن نیز همخوانی قابل توجهی به اصرار چهره‌های وزارت بهداشت دولت رییسی در زمان كار دولت روحانی دارد؛ اینكه واكسن بسازیم و وارد نكنیم به صورت روشن در گفته‌های جلیلی قابل بررسی است. خرداد سال 1400 سعید جلیلی گفته است كه می‌توانیم در تولید و صدور واكسن كرونا در جهان، پیشتاز باشیم. علاوه بر این بهرام عین‌اللهی از وزرایی است كه در جلسات كارگروه بهداشت دولت سایه حاضر شده است و همان سوال كه در مورد احسان خاندوزی مطرح بود در مورد وی نیز قابل طرح است. سایت حیات طیبه متعلق به سعید جلیلی در شهریور سال 1401 خبر داده است كه جمعی از كارشناسان كارگروه سلامت دولت سایه به منظور ارایه پیشنهادهای كوتاه‌مدت و بلندمدت در خصوص مدیریت بیماری كرونا و دیگر چالش‌های نظام سلامت، با وزیر جدید بهداشت دیدار كردند.  در این دیدار تاكید شده است كه افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشكی، برای جبران كمبود پزشك در كشور باید جزو اولویت‌های وزارت بهداشت باشد كه البته وزارت بهداشت این دست‌فرمان را نیز از سعید جلیلی گرفته است.

ماجرای ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشكی به یكی از محورهای مورد اختلاف نظر بین اصولگرایان تبدیل شده است. یك گروه می‌گویند با وضعیت سرانه تعداد پزشكان به هر شهروند در كشور، باید تعداد پذیرش دانشجویان پزشكی را افزایش داد. گروه مخالف از محدودیت امكانات آموزشی و تربیت پزشكانی فاقد صلاحیت علمی در اثر این تصمیم می‌گویند. وزیر بهداشت دولت رییسی و البته سعید جلیلی و كارگروه دولت سایه‌اش در حالی مدافع افزایش این ظرفیت هستند كه كمیسیون بهداشت و درمان مجلس اصولگرای یازدهم و برخی چهره‌های نزدیك به محمدباقر قالیباف در وزارت بهداشت از مخالفان سرسخت این موضوع هستند. با این وجود رویكرد وزیر بهداشت در این مقوله به رویكرد سعید جلیلی نزدیك است. در همین دیدار هم دبیر كارگروه جمعیت دولت سایه با اشاره به ارایه طرح پیشنهادی این كارگروه به مجلس شورای اسلامی در قالب طرح تعالی و پیشرفت خانواده و تكمیل این طرح از سوی كمیسیون مربوط، بر لزوم اجرایی شدن آن توسط وزارت بهداشت تاكید كرده است. با این حساب می‌توان ردپای آشپز قانون جمعیت را در دولت سایه جلیلی نیز جست‌وجو كرد.

جلیلی  پسارییسی

شاید در ابتدای امر تصور می‌شد با فوت آیت‌الله مصباح‌یزدی، سعید جلیلی تنها شده و ممكن است در بده‌بستان‌های درون گعده‌های اصولگرایی دیگر كسی سهم چندانی برای وی قائل نباشد. واقعیت این است كه با درگذشت نسل آیت‌الله مصباح‌یزدی و فروپاشی هژمونی آیات ثلاث و با خالی شدن اردوگاه راست از چهره‌هایی همچون مهدوی كنی و هاشمی شاهرودی و محمد یزدی، جریان تازه‌نفس اصولگرا، از پشت میزهای دانشگاه امام صادق تا دنبال‌كنندگان موسسه‌های سراج و مصاف مطالبه سازوكارهای جدیدتر و چهره‌های جدیدتری را دارند. در این شرایط، بدون شك، جلیلی همان اندازه كه توسط آیت‌الله مصباح نورچشم خود خوانده می‌شد در بین تازه‌نفس‌های انقلابی اصولگرایان نیز پایگاه دارد؛ پایگاهی كه از پایگاه قالیباف قوی‌تر و بیشتر است و حالا همچون رییسی نیز با كارنامه یك دولت زمین‌گیر سنجیده نمی‌شود.   در این شرایط قرعه فال به نام سعید جلیلی است؛ نه پرونده مفاسد اقتصادی دارد و نامش با عناوینی با پسوند «گیت» گره خورده و نه مدیریت اجرایی در دست داشته كه بخواهد مورد ارزیابی قرار بگیرد و ادبیاتش نیز به دهان این جوانان انقلابی شیرین است. با این حال جلیلی چالش‌های مهمی را پیش رو دارد: در مرحه نخست در بحث زنان او دست خالی دارد و حتی بعضا افاضاتی دارد كه می‌تواند برایش در مواجهه با تقسیم‌بندی‌های جدید در جامعه دردسرساز باشد.او در قامت كاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 1396 گفته كه نقش زنان در ایران باید در مقام مادر تعریف شود و باید در برابر رویكرد كشورهای غربی كه آنها (زنان) یك «ابزار اقتصادی» محسوب می‌شوند، مقاومت كرد چرا كه «بهره‌گیری از زنان به عنوان شی و تضعیف جایگاه زن به سطح یك نیروی كار و ابزار اقتصادی با دیدگاه اسلام بسیار تفاوت دارد».دوم اینكه هر سرنوشتی كه ابراهیم رییسی پیدا كند هم قالیباف و هم جلیلی، به دنبال سهم فدایی شده خود برای او هستند بنابراین رقابتی جدی بین آنها شكل خواهد گرفت، تا عزیز بعدی اصولگرایان باشند، جایگاهی مشابه سال‌های 96 و 1400 ابراهیم رییسی كه باید همه آتش‌ها بر او گلستان می‌شد.جلیلی برای همین رقابت بی‌صدا مردان خود را راهی دولت كرده است و امپراتوری‌اش را در دولت رییسی بسط داد؛ امپراتوری برای همراهی در راستای تشكیل دولت بعدی.


مرور بخش‌های مختلف دولت رییسی نشان می‌دهد که امپراطوری جلیلی از طریق نیروهایش در سطوح مختلف انسانی در بدنه دولت گسترده است؛ بخش‌هایی از سیاست داخلی تا برخی وزارتخانه‌ها

   هر سرنوشتی که ابراهیم رییسی پیدا کند هم قالیباف و هم جلیلی، به دنبال سهم فدایی شده خود برای او هستند بنابراین رقابتی جدی بین آنها شکل خواهد گرفت، تا عزیز بعدی اصولگرایان باشند، جایگاهی مشابه سال های 96 و 1400 ابراهیم رییسی که باید همه آتش‌ها بر او گلستان می‌شد

۱۹ بهمن ۴۰۱؛

امپراتوری جلیلی در دولت رییسی «روزنامه اعتماد»

https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/197443/

ــــــــــــــ--

سعید جلیلی (زادهٔ ۱۵ شهریور ۱۳۴۴) سیاستمدار اصولگرا و دیپلمات ارشد ایرانی است. او عضو شورای راهبردی روابط خارجی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماینده و از نزدیکان رهبر جمهوری اسلامی ایران در شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است.

سعید جلیلی از سال ۱۳۸۶ تا ۱۹ شهریور ۱۳۹۲  دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس گروه مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران با کشورهای غربی بود. او با شعار «حیات طیبه» در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ نامزد شد و با کسب بیش از چهار میلیون رأی سوم شد. وی همچنین رئیس ادارهٔ بازرسی وزارت خارجه، مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری و معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران بوده‌است. وی در دوران جنگ ایران و عراق رزمنده بوده و در این نبرد یکی از پاهایش قطع شده‌است. وی دارای دکترای علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق است و در این دانشگاه به تدریس دیپلماسی پیامبر (ص) مشغول است. سعید جلیلی به زبان‌های انگلیسی و عربی آشنایی دارد.


سعید جلیلی در سال ۱۳۴۴ در شهر مشهد به دنیا آمد. پدر وی محمدحسن جلیلی معلم و مدیر دبستان نواب صفوی ناحیه یک مشهد و دانش‌آموخته زبان فرانسه و اهل بیرجند و مادر وی آذری و اهل اردبیل است. او در سال ۱۳۷۱ و پس از دریافت فوق لیسانس با فاطمه سجادی ازدواج کرد. فاطمه سجادی پزشک عمومی است این زوج دارای یک فرزند پسر به نام سجاد هستند که در دبیرستان تحصیل می‌کند. وی تا سال ۱۳۸۴ ساکن کرج بوده‌است.


سعید جلیلی تحصیلات ابتدایی تا دانشگاه را در مشهد و تحصیلات دانشگاهی خود را تا مقطع دکتری معارف اسلامی علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق به پایان رسانده و در دانشگاه امام صادق به تدریس «دیپلماسی پیامبر» می‌پردازد. به گفتهٔ وی عنوان پایان‌نامهٔ او «بنیان اندیشهٔ سیاسی اسلام در قرآن» بوده‌است که در سال ۱۳۸۱ از آن دفاع کرده و نمره بالایی دریافت نموده‌است. جلیلی سابقه تدریس در دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف را هم دارد.


جلیلی در زمان جنگ هشت‌سالهٔ ایران و عراق از دبیرستان تا دوران دانشجویی بارها در جبهه‌های جنگ حضور یافت.


در دی ماه سال ۱۳۶۵ دیده‌بان تیپ ۲۱ امام رضا خراسان بود که در عملیات کربلای ۵ پایش زخمی شد و در بیمارستان صحرایی منطقهٔ شلمچه در پیِ نبودِ امکانات و وضعیت اورژانسی، پای راست خود را از دست داد. پس از آن نیز در قسمت تدارکات لشکر حضور یافت.


سعید جلیلی سابقه‌ای ۱۸ ساله در وزارت امور خارجه دارد. او سال ۱۳۶۸ وارد وزارت امور خارجه شده و در ۲۶ سالگی به ریاست ادارهٔ بازرسی وزارت امور خارجه برگزیده می‌شود و تا سال ۱۳۷۵ در ریاست این اداره باقی می‌مانَد. پس از آن، تا سال ۱۳۷۶ که سید محمد خاتمی به ریاست‌جمهوری می‌رسد، به‌عنوان معاون ادارهٔ اول آمریکا در وزارت امور خارجه فعالیت می‌کند.


پس از آنکه این مسولیت از او گرفته شد، به عنوان مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری انتخاب شد. تا اینکه در دولت محمود احمدی‌نژاد به وزارت امور خارجه بازگشت و به‌عنوان معاون اروپا و آمریکا به فعالیت پرداخت. در این مدت، به‌همراه علی لاریجانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، در برخی مذاکرات با خاویر سولانا حضور داشت.


سعید جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ ایران نیز ثبت‌نام کرده‌است

زندگینامه و بیوگرافی سعید جلیلی «خبرگزار برنا»

https://borna.news/fa/news/1180836/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88-%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C

ــــــــــــــــــ

روحانی گفت: بعضی از آقایان جوری حرف می زنند که انگار تا به حال هیچ مسئولیتی در کشور نداشته اند. خیلی از این ها صاحب مسند حکومتی هستند و اگر مشکلی در نظام هست آنها هم باید پاسخگو باشند.

حجت‌الاسلام و المسلمین حسن روحانی رئیس‌جمهور صبح امروز(چهارشنبه) در جلسه هیئت دولت گفت: بعضی حرف های عجیبی زدند که مقام معظم رهبری فقط در این دولت اجازه مذاکره با آمریکا را داد! در حالی که خود رهبری فرمودند پیش از این دولت اجازه مذاکره در عمان را دادند. چرا دروغ می گویید و حرف راست نمی زنید و حرف ها را بالا و پایین می کنید. شما که اجازه داشتید هفت سال رفتید مذاکره کردید و آمدید، چه چیزی جز قطعنامه های سازمان ملل برای ایران آوردید؟

روحانی بیان کرد: بعضی از آقایان جوری حرف می زنند که انگار تا به حال هیچ مسئولیتی در کشور نداشته اند! خیلی از این ها صاحب مسند حکومتی هستند و اگر مشکلی در نظام هست آنها هم باید پاسخگو باشند. فقط درباره یک مورد  

FATF

که به آنجا رفت دیدید چه شد و چه مشکلاتی برای کشور ایجاد شد. حالا چیزی هم

طلبکار هستند.

رییس دولت‌های یازدهم و دوازدهم ادامه داد: در شرایطی که جنایتکاری آمده،‌ اقدام تروریستی انجام داده و جنگ اقتصادی توام با تروریسم اقتصادی علیه مردم ایران انجام داده است. یعنی حتی در دارو و مواد غذایی هر دو با هم بوده است. روز گذشته یک مقامی در سوییس اعلام می‌کرد که با آقای بایدن ملاقات کرده و گفته اگر سوییس می‌خواهد در زمینه دارو و غذا اقدامی کند ما مخالف نیستیم و این خیلی عجیب است. بعد از سه سال و نیم رییس جمهور جدید که باید در اولین لحظه دستور می‌داد همه تحریم‌های تروریستی فورا قطع شود، بعد از چند ماه می‌گوید از نظر ما بلامانع است اینطور که در خبرها آمده است.

کنایه تند روحانی به سعید جلیلی «سایت آفتاب»

https://aftabnews.ir/fa/news/713916/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%7C-%DA%A9%D9%86%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%DB%B7-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%B0%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D8%AC%D8%B2-%D9%82%D8%B7%D8%B9%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DA%86%D9%87-%D8%A2%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C%D8%AF

ـــــــــــــــــــــ

استقرار مزدوران اطلاعات برای شکنجه روانی در ضلع شرقی. ارسال گزارشهای مغرضانه و دزدی اموال ساکنان.

نوری مالکی، در راستای تعهداتش به پاسدار جلیلی, دبیر شورای عالی امنیت رژیم آخوندی, در سفر چند هفته پیش به ایران، توطئه ها و طرحهای جدیدی را برای اعمال فشار بر مجاهدان اشرف به اجرا در می آورد. فاشیسم دینی حاکم بر ایران تشدید فشار و سرکوب اشرف را شرط اصلی حمایت همه جانبه از نخست وزیری مالکی قرار داده است.

۱- ماموران اطلاعات آخوندی که در اثر ۱۰ ماه شکنجه روانی ساکنان به هیچ جایی نرسیده اند، امروز به کمک نیروهای عراقی تحت امر مالکی در ضلع شرقی اشرف نیز مستقر شدند. آنها بلندگوهای خود را بر روی خاکریزهای حفاظتی در فاصله دو متری سیاج اشرف مستقر کردند. آنان تهدیدهای ضد انسانی خود علیه ساکنان را در این قسمت از اشرف نیز شروع نمودند تا هیچ جای اشرف از نعره های گوشخراش و صداهای مهیب آنان در امان نماند, تمامی.افراد گردان ارتش عراق که ظاهرا برای حفاظت در اشرف حضور دارد، در خدمت این مزدوران قرار داشتند.

۲- این مأموران همزمان از بالای برجهایی که نیروهای عراقی برای نصب بلندگوهای آنان کار گذاشته اند، به فیلمبرداری و عکاسی از داخل اماکن اشرف و جمع آوری اطلاعات برای سفارت رژیم و نیروی تروریستی قدس می پردازند.

۳- تنظیم گزارشهای مجعول علیه سازمان مجاهدین و ساکنان اشرف بخش دیگری از مأموریت مالکی علیه اشرف است تا به بهانه همین گزارشها فشار و سرکوب علیه اشرف را افزایش دهد. یکی از وظایف ستوان حیدر عذاب ماشی، یک افسر ارتش عراق است که در ارتباط با نیروی تروریستی قدس قرار دارد و به طور مستمر به اذیت و آزار و توهین علیه مجاهدان اشرف می پردازد, تنظیم این گزارشها است. او در حالی است که اشرف طی دو سال اخیر در محاصره مطلق قرار دارد, در یکی از جدیدترین گزارشهایش, که نسخه یی از آن از درون سپاه پاسداران به ما رسیده است، به نحو ابلهانه یی مدعی شده که ساکنان اشرف از طریق اهالی دیالی دارای روابطی با تشکیلات القاعده هستند. طبق این گزارش ساکنان اشرف از طریق و به کمک اهالی, زاغههای مهمات شهر عظیم در شمال اشرف را در زمان سرنگونی حکومت پیشین عراق به سرقت برده و بین افراد القاعده توزیع کردند. این گزارش مدعی شده است مجاهدان اشرف مبالغی پول را به عناصر مرتبط با آنها در خارج اشرف منتقل می کنند.

۴- در همین راستا, فارس خبرگزاری سپاه پاسداران، در یک خبر ساختگی مشابه به نقل از «منابع سیاسی آگاه در دیالی» نوشت: «اردوگاه اشرف، کودکان استان دیالی را برای کاشت مین و جاسازی بمبهای دست ساز آموزش می دهد» این خبر می افزاید: «شخصی به نام رحمانی کودکانی را که سن آنها بین ۱۲ تا ۱۴ سال است برای کارگذاشتن بمبها در اماکن عمومی آموزش می دهد… در مقابل به آنها بین ۲۰ تا ۳۰ دلار روزانه حقوق می دهد». سپاه پاسداران در ادامه, دلیل واقعی انتشار این خبر از سوی «منابع سیاسی دیالی»را, که کسی جز عوامل نیروی تروریستی قدس نیست, اذعان می کند و می نویسد: «این در حالیست که پارلمان اروپا از دولت آمریکا خواست که نام مجاهدین را از لیست تروریستی حذف کند و همچنین خواستار حفاظت سازمان ملل متحد از ساکنان قرارگاه اشرف شدند».

۵- روز شنبه ۲۷ نوامبر ۲۰۱۰، نیروهای عراقی تعداد قابل توجهی از پروژکتورها و لامپهای روشنایی میدان ورودی شهر اشرف را به سرقت بردند. پیش از این نیز در سه نوبت نیروهای عراقی نقاط اتصال و تقسیم سیستم تلفن داخلی اشرف را تخریب نموده و مقداری از تجهیزات و کابلهای تلفن را که از زیر زمین در آورده بودند, با خود بردند.

یادآوری می شود در جریان حمله جنایتکارانه ۲۸ و۲۹ژوییه ۲۰۰۹، نیروهای عراقی خسارتهای سنگینی را به اماکن و وسایل ساکنان وارد کردند. در اطلاعیه ۱۵ اوت ۲۰۰۹ دبیرخانه آمده است ۲,۵۳۷.۰۰۰ دلار از اموال ساکنان اشرف از جمله ۱,۱۷۷,۰۰۰ دلار خودروهای آنان در جریان این حمله ضبط یا به سرقت برده شدند. این در حالیست که ۲۲ ماه است به دستور کمیته سرکوب اشرف از ورود هر گونه نیازهای ساختمانی و لوازم برقی و… به اشرف جلوگیری می شود.

۶- طی روزهای اخیر مأموران وزارت اطلاعات که ۱۰ ماه است به شکنجه روانی ساکنان مشغولند با حمایت و پشتیبانی نیروهای عراقی در یک اقدام تحریک آمیز، اقدام به پاره کردن سیاج حفاظتی و نفوذ به داخل اشرف نمودند که با هوشیاری ساکنان توطئه آنها در هم شکست.

مقاومت ایران توجه یونامی و نماینده ویژه دبیرکل و همچنین دولت و نیروهای آمریکایی در عراق را به اقدامهای خصمانه نیروهای عراقی علیه ساکنان اشرف جلب می کند و آنان را به اقدام فوری برای ممانعت از ادامه و گسترش شکنجه روانی ساکنان و تعرض به تأسیسات و اموال آنان و بازگرداندن اجناس به سرقت رفته توسط نیروهای عراقی فرا می خواند.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران

۸ آذر ۱۳۸۹ ( ۲۹ نوامبر ۲۰۱۰ )

مالکی در راستای تعهداتش به پاسدار سعید جلیلی فشار بر اشرف را تشدید می کند «شورای ملی مقاومت»

https://www.iranncr.org/2010/11/30/3469/

ـــــــــــــــــــــــــــ





گاهشمار زندگی علیرضا عسگری

یکی از کسانی که نیمه اول دهه شصت با عسگری در سپاه کُردستان کار کرده به ایران اینترنشنال گفت:

علیرضا عسگری زاده‌ی ۲۰ دی‌ماه ۱۳۳۹ در شهر ری که تا زمان عضویت در سپاه در همانجا زندگی می‌کرد. سال ۱۳۵۶ پس از آشنایی با محمد فدایی به گروه «توحیدی بدر» (که سال ۱۳۵۳ در شهرری تاسیس شد)، یکی از ۷ گروه تشکیل‌دهنده سازمان مجاهدین انقلاب‌اسلامی پیوست.

پس از انقلاب ضد سلطنتی سال ۱۳۵۷ عسگری ابتدا چند ماه عضو کمیته‌ انقلاب شهرری شد و در اردیبهشت ۱۳۵۸ پس از تاسیس سپاه پاسداران همراه محمد فدایی به سپاه پیوست: «عسگری خرداد ۵۸ همراه محمد فدایی عازم سیستان و بلوچستان شد، اما کمتر از دو ماه بعد و همزمان با فرمان خمینی برای سرکوب مردم کردستان، هر دو به کردستان رفتند و در کرمانشاه به محمد بروجردی پیوستند.» تا زمان کشته شدن محمد فدایی در اطراف کامیاران در اواخر بهمن ۱۳۵۸ او همراه فدایی بود. پس از آن تحت فرماندهی محمود کاوه و ناصر کاظمی قرار گرفت و تا اوائل سال ۱۳۶۰ در کردستان بود، در این زمان به خاطر جثه‌ی بزرگش به او لقب «رضا چیفتن» دادند. خرداد ۱۳۶۰ برای کمک به سرکوب‌ سراسری پس از تظاهرات مسالمت‌آمیز ۳۰ خرداد به تهران بازگشت و کمتر از یک سال بعد، اوائل سال ۱۳۶۱ دوباره به کُردستان بازگشت و ابتدا فرمانده اطلاعات قرارگاه سپاه مهاباد شد و سپس، در پائیز سال ۱۳۶۲ و با رفتن اسماعیل احمدی‌‌مقدم از سردشت به سنندج، فرماندهی سپاه سردشت به او سپرده شد. در همین دوران با زیبا احمدی «خواهر زینب» همکار سپاهی خود آشنا شد و ازدواج کرد. زیبا احمدی بدلیل مخالفت شدید پدرش به نام حاج‌وسو رحیم‌اقدم که سرایدار یکی از مدارس شهر بود، با این وصلت بخاطر رسوایی فامیل شدن با یک فرمانده سپاه نام فامیلش را عوض کرد و حاج‌وسو هم پس از تهدید و فشار عسگری به این ازدواج رضایت داد. علیرضا عسگری سال ۱۳۶۴ فرمانده سپاه مریوان شد و در پی آن از سال ۱۳۶۵ به فرماندهی سپاه ناحیه کُردستان منصوب شد و تا سال ۱۳۶۷ در همین سمت باقی ماند.[۱]

اعزام عسگری به لبنان

یکی از مقاطع مهم زندگی سیاسی و نظامی علیرضا عسگری که توجه ویژه دستگاه‌های اطلاعاتی اسرائیل و غرب را به او جلب کرد، دوره حضور او در لبنان بود.

علیرضا عسگری، استعداد بالایی در یادگیری زبان داشت. این استعداد و تجربه‌ طولانی‌اش در جنگ نامنظم در کُردستان باعث شد پس از اتمام ماموریت در کُردستان در پائیز ۱۳۶۷، بلافاصله به عنوان فرمانده سپاه لبنان به آن‌جا اعزام شود.

علیرضا عسگری نخستین فرمانده‌ی سپاه در لبنان شد که یک دوره کامل ۵ ساله در آن کشور ماند تا پائیز سال ۱۳۷۲ که اسماعیل احمدی‌مقدم برای یک دوره ۵ ساله دیگر، جای او را در لبنان گرفت.[۱]

سازماندهی حزب‌الله

علیرضا عسگری در دوره حساسی به لبنان رفت. درگیری‌ها بین امل و حزب‌الله تازه شروع شده بود و با توجه به حمایت سوریه از امل، جمهوری‌اسلامی نگران بود که موجودیت حزب‌الله با واکنش سوریه به خطر بیفتد. عسگری نقش موثری در پایان‌دادن به این درگیری‌ها داشت و از آن مهم‌تر، به تعبیر احمدی‌مقدم، این «حاج رضا عسگری» بود که با سازماندهی دوباره «حزب‌الله را به یک حزب کامل با تمام ارکان نظامی، اطلاعاتی، فرهنگی، سیاسی و ... تبدیل کرد.»

در دوره فرماندهی عسگری در لبنان، دست‌کم ۴ مورد گروگان‌گیری در آن‌جا رُخ داد. سه سرباز ایرلندی در پائیز ۶۷، یک شهروند بریتانیایی در خرداد ۶۸، دو شهروند سوئیسی در آبان ۶۸ و یک شهروند فرانسوی در شهریور ۷۰

یکی از نتایج یا ضرورت‌های تغییر ساختار حزب‌الله با هدایت عسگری، تلاش برای دخیل‌کردن این جریان در پروسه سیاسی لبنان بود و این جز با توقف کامل سیاست گروگان‌گیری حزب‌الله ممکن نمی‌شد. با همین هدف، در همین دوره فرماندهی عسگری به تدریج همه گروگان‌های اسیر در دست‌ حزب‌الله که زنده مانده بودند آزاد شدند و با آزادی آخرین گروگان اروپایی در تیر ۱۳۷۱ (ژوئن ۱۹۹۲) بحران گروگان‌گیری در لبنان پایان یافت.

این عسگری بود که «مقامات را در تهران متقاعد کرد با توجه به بدنامی شدید جهاد اسلامی لبنان و از دست رفتن ضرورت وجودی آن، این سازمان را در سال ۱۹۹۲ منحل کرده و مغنیه را کاملا تحت تابعیت حزب‌الله و رهبری آن درآورد.»

رابرت بائر یکی از افسران مسئول وقت سیا در بیروت در کتاب خاطراتش تائید کرده عسگری در زمان فرماندهی سپاه در لبنان در آدم‌ربایی غربی‌ها مسئولیت داشت و به عنوان رابط اصلی عماد مغنیه و حسن نصرالله فعالیت می‌کرد. رضا گلپور، از دوستان علیرضا عسگری هم نوشته رابطه بسیار نزدیک او با حسن نصرالله و عماد مغنیه همچنان برای سال‌ها ادامه داشته است.

شماری از رسانه‌های غربی از جمله واشنگتن پست، تایمز لندن، نیویورک تایمز، و حتی کای برد در کتاب تحقیقی ارزشمند جاسوس خوب، علیرضا عسگری را به اشتباه فرمانده سپاه لبنان در زمان انفجارهای سفارت آمریکا و مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت در سال‌ ۱۳۶۲ (۱۹۸۳) معرفی کرده‌اند.

پیش از عسگری، در نیمه اول دهه هشتاد میلادی، دست‌کم ۶ نفر دیگر فرماندهی سپاه لبنان را به عهده داشته‌اند.

نخستین فرمانده سپاه در لبنان و سوریه احمد متوسلیان بود که ۱۴ خرداد به ماموریت اعزام شد اما تنها چند هفته پس از رسیدن به لبنان در ۱۴ تیر ۱۳۶۱ ربوده شد و از آن روز مفقود شده است.

پس از ربوده شدن متوسلیان، منصور کوچک‌محسنی چند ماه مسئول سپاه لبنان شد. احمد کنعانی‌مقدم فرمانده بعدی سپاه لبنان بود که تا تابستان ۱۳۶۲ آن‌جا ماند. در دوره مسئولیت او، در ۲۹ فروردین ۱۳۶۲، به سفارت آمریکا در بیروت حمله انتحاری شد و ۶۳ نفر از جمله ۱۷ آمریکایی کشته شدند.

از تابستان ۱۳۶۲ تا ابتدای پائیز ۱۳۶۳ مسئولیت سپاه لبنان به حسین دهقان سپرده شد. در همین دوره، در اول آبان ۱۳۶۲، در دو حمله پیاپی به مقرهای تفنگداران آمریکایی و فرانسوی در بیروت، ۲۹۹ تفنگدار کشته شدند.

پس از دهقان، از سال ۱۳۶۳ کسی به اسم حسین مصلح (مصلح‌نیا) برای یک سال مسئول سپاه لبنان شد و سپس سال ۱۳۶۴ محمدرضا نقدی برای یک سال جای او را گرفت. در همان سال‌ها، از ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۷، سید احمد آوایی قائم مقام فرماندهی سپاه در لبنان بود.[۱]

بازگشت عسگری از لبنان

علیرضا عسگری پس از بازگشت از لبنان، ابتدا نزدیک به ۳ سال در سمت‌ فرمانده کل عملیات سپاه خدمت کرد و سپس نزدیک به یک سال به فرماندهی سپاه تهران منصوب شد.

عسگری سال ۱۳۷۶ در دولت محمد خاتمی، معاون بازرسی وزارت دفاع شد و تا زمانی که در اواخر سال ۱۳۸۱ از سوی حفاظت اطلاعات وزارتخانه بازداشت شد، در همین سمت ماند. بازداشتی که  ۱۸ ماه به طول انجامید.

تایمز آن لاین نوشت: عسگری در سال ۱۹۹۷ به عنوان معاون وزیر دفاع ایران در امور تحقیقات داخلی منصوب شد. وی با کشف چندین نمونه اختلاس محبوبیت خود را از دست داد. پس از انتخاب احمدی‌نژاد به عنوان رییس جمهور ایران در سال ۲۰۰۶ عسگری به دلیل اختلاف‌نظر با وی کنار گذاشته شد. این دو سالها با هم رقابت داشتند و عسگری می‌دانست دوران او به سر رسیده است. در جریان یک ماموریت خارجی در سال ۲۰۰۳ گفته می‌شود وی با یک شریک تجاری که در واقع یک مقام اطلاعاتی بوده دیدار کرده است. یک مقام ایرانی گفت: علیرضا از ابتدا مردی متمول بود اما بعد از ۲۰۰۳ پولدارتر شد.[۲]

کریم سجادپور، تحلیلگر مسائل ایران در موسسه کارنگی در گفتگویی با ان‌پی‌آر (رادیو ملی آمریکا)، گفته عسگری با اتهامات اخلاقی و مالی بازداشت شد: «او زمانی که در زندان بود به طرز وحشیانه‌ای شکنجه شد.»

چند تن از دوستان علیرضا عسگری و مقامات سابق جمهوری‌اسلامی هم در گفتگو با فایننشال تایمز تائید کردند عسگری پس از ۱۸ ماه زندان، ناامید و عصبانی بود و از نظر روانی آشفته شده بود.

همزمان با بازداشت او «در محافل سیاسی تهران این بحث مطرح بود که این فرمانده سپاه با اتهام فساد مالی و اخلاقی بازداشت شد و زیبا احمدی، همسر نخست او یکی از شاکیانش درباره‌ی فساد اخلاقی (ارتباط جنسی خارج از ازدواج) بود.»

یکی از فرمانده‌های پیشین سپاه در گفتگو با ایران اینترنشنال خشونت بازجویان در برخورد با عسگری را تائید کرد: «عسگری در جریان یکی از جلسات اولیه بازپرسی در گوش قاضی‌ که از او سوال می‌کرده، سیلی زده و همین وضعیتش را دشوارتر کرد.» همین منبع همچنین تائید کرد که در جریان بازداشت ۱۸ ماهه «بازجویان حفاظت اطلاعات عسگری را بسیار آزار داده و شکنجه کردند.»

عسگری در نهایت با وساطت دوستان پرنفوذش از جمله اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده وقت نیروی انتظامی کشور، که در دوره حضور در کُردستان با او کار کرده بود و دخالت ناطق‌نوری، بازرس وقت دفتر علی خامنه‌ای از زندان آزاد شد.

علیرضا عسگری در لباس غیر نظامی

آن‌چنان که زیبا احمدی، همسر اول علیرضا عسگری، گفته او در سال ۱۳۸۳ و پس از آزادی از زندان، در حالی‌ که تنها ۴۴ سال داشت با درجه سرلشکری و پیش از موعد بازنشسته شد و پس از بازنشستگی وارد کار تجارت زیتون شد.[۱]

عسگری و تجارت زیتون

بنا بر روایت رضا گلپور، اواخر آبان ماه سال ۱۳۸۵، کمتر از یک سال پیش از ناپدید شدن علیرضا عسگری، او با این عنوان که برنامه سفر دارد از دیدار با مسئول وقت دفتر ریاست قوه قضائیه، که قرار بوده به دستور خامنه‌ای از او دلجویی کند، سرباز زده است.

عسگری در پاسخ به نگرانی گلپور از سفر با پرونده باز، گفته این نخستین سفر خارجی او پس از آزادی نیست. زیبا احمدی هم گفته همسرش پیش از سفر آخر به سوریه و ترکیه، سفرهای دیگری به ترتیب به تایلند، لبنان و سوریه داشته است.

یکی از منابع اطلاعاتی در آمریکا به ایران اینترنشنال گفت ممکن است علیرضا عسگری در سفر تایلند، با ماموران سیا دیدار کرده باشد: «تایلند سال‌هاست از کشورهای مورد علاقه سرویس‌های اطلاعاتی غربی برای جذب جاسوس از ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه است. گفته شده ممکن است سیا عسگری را در جریان سفری در زمان معاونتش در وزارت دفاع، استخدام کرده باشد، اما به نظر من با توجه به این‌که او پس از بازجویی‌های بی‌رحمانه در زمان بازداشتش به جمهوری‌اسلامی پشت کرد، عسگری احتمالا در همین سفر به تایلند با سیا تماس گرفته است.»

به گفته زیبا احمدی، همسرش در سفر آخر برای تجارت زیتون به سوریه و ترکیه رفته است. اما رضا گلپور مدعی است این سردار سپاه به او گفته علاوه بر تجارت زیتون، «برای خرید چیزهایی برای وزارت دفاع به سفر سوریه و ترکیه می‌رود.» قاسم سلطان‌آبادی از دوستان عسگری هم گفته سفر او به سوریه و ترکیه ماموریت بوده است.[۱]

نحوه‌ی فرار علیرضا عسگری

علیرضا عسگری پس از آزادی و احساس تهدید لو رفتن فعالیت‌هایش نقشه‌ی فراری را با همکاری نیرو‌های خارجی طراحی کرده و ابتدا ده تن از اعضای خانواده‌اش را به خارج از کشور می‌فرستد و خود به بهانه تجارت و خرید سلاح و الزامات سپاه به دمشق و از آنجا به استانبول پرواز می‌کند در استانبول به سفارت آمریکا مراجعه کرده و درخواست پناهندگی می‌دهد از این مرحله با یک خودروی اجاره‌ای که بعدها کنار ساحل رها شد خود را به یکی از پایگاه‌های آمریکا (احتمالا اینجرلیک) رسانده و از آنجا به همراه خانواده‌اش به یک پایگاه نظامی در آلمان و سپس به آمریکا می‌رود.

بر اساس گزارش های منتشره او سال ۸۳ فعالیت‌های نظامی را به طور کامل کنار گذاشت و به تجارت زیتون و روغن زیتون با کشور سوریه پرداخت. عسگری ۱۶ آذر ۸۵ از دمشق وارد استانبول و در هتل جیران در نزدیکی میدان تکسیم شهر استانبول مستقر شد. او تا روز  ۱۸ آذر با خانواده خویش در تماس بود. روز شنبه تلفن همراه عسگری خاموش می‌شود و از آن پس خانواده‌اش نمی‌توانند تماسی با عسگری برقرار کنند.[۳]

هفته نامه ساندی تایمز با اشاره به همکاری آژانس‌های غربی برای فرار این مقام نظامی ایران از ترکیه مدعی شده است که او در سفر از دمشق به استانبول، یک پارسپورت جدید دریافت کرده و با همراهی محافظان غربی، سوار بر خودرو، ترکیه را ترک کرده است. بنابر گزارش ساندی تایمز، عسگری با خروج از ترکیه اکنون در یک پایگاه ناتو، در نزدیکی شهر فرانکفورت آلمان تحت بازجویی قرار دارد.[۴]

هفته‌نامه فلسطینی المنار نیز گزارش داده که وی با خروج از استانبول به شمال عراق منتقل شده و در یکی از پادگان‌های مخفی موساد در نزدیک شهر "اربیل" مورد بازجویی قرار گرفته و پس از آن بوده است که به‌وسیله یک فروند هواپیمای نظامی آمریکایی به کشوری اروپایی- احتمالا آلمان - آورده شده است.

همان زمان، خبرهایی حاکی از انتقال عسگری به یکی از پادگان‌های ناتو در فرانكفورت آلمان منتشر شد. ۲۳ اسفند ۸۵، فرانتس یوزف یونگ، وزیر دفاع وقت آلمان در پاسخ به پرسش از حضور علیرضا عسگری در آلمان، به جای انکار صریح، پاسخ داد: «درباره این مساله نمی‌توانم چیزی بگویم.»[۱]

۵ اردیبهشت ۸۶ (۲۵ آپریل ۲۰۰۷)، چند تن از دوستان علیرضا عسگری و مقامات سابق جمهوری‌اسلامی در گفتگو با فایننشال تایمز، پناهندگی علیرضا عسگری را تائید کردند.

در همان زمان، شان مک‌کورمک، سخنگوی وقت وزارت خارجه، در پاسخ به این‌که آیا حضور علیرضا عسگری را در ایالات متحده انکار می‌کند؟ پاسخ داد: «نمی‌توانم چیزی به شما بگویم.»[۱]

علیرضا عسگری و حسن نصرالله

در کتاب «جاسوس خوب: زندگی و مرگ رابرت ایمز» که سال ۲۰۱۴ منتشر شد به نقل از ۴۰ منبع اطلاعاتی گفته شده به علیرضا عسگری در ازای ارائه اطلاعات درباره برنامه هسته‌ای ایران، پناهندگی آمریکا داده شد. کای برد نویسنده این کتاب می‌گوید یکی از مقامات دولت بوش درباره تصمیم بوش برای دادن پناهندگی به علیرضا عسگری در سال ۲۰۰۷ گفته است: «در سطح اطلاعات غیر طبقه‌بندی‌ شده نمی‌توانم در این باره توضیح بیشتری بدهم.»[۱]

آقای برد در این کتاب می‌نویسد «تصمیم اعطای پناهندگی سیاسی به عسگری برمبنای قانون ۱۱۰ عمومی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (که آن را از اجرای روال معمول اداری و قانونی در موارد خاص و محرمانه معاف می‌کند) احتمالا با مخالفت ماموران کهنه کار CIA، که از نقش احتمالی او در قتل رابرت آیمز آگاه بودند، روبرو شد.»

نویسنده کتاب که پدرش یک دیپلمات آمریکایی بود و بخشی از دوران جوانی‌اش را در خاورمیانه سپری کرده است، در ادامه می‌نویسد: «اما آنطور که گزارش‌ها حاکی است نظر سازمان و آن مسئولان ارشد توسط شورای امنیت ملی دولت جرج بوش رد می‌شود» و سپس نتیجه می‌گیرد «اعطای پناهندگی به فردی با پیشینه عسگری، یک تصمیم سیاسی بود که تنها می‌توانست در کاخ سفید اتخاذ شده باشد.»[۵]

تایمز آنلاین نوشت: گفته می‌شود عسگری به همراه خود اسنادی از ارتباط ایران با تروریست‌های خاورمیانه به همراه دارد اما درباره داشتن اطلاعات سری از برنامه‌های هسته‌ای این کشور تردید وجود دارد.[۲]


زیبا احمدی همسر (همسری که در ایران است) او می‌گوید:  تا روز هشتم دسامبر (جمعه) با وی در تماس بودیم ولی شنبه این تماس قطع شد و تلفن همراهش خاموش بود که مشکوک شدیم. گزارشی حاکی از آن است عسگری در ترکیه قصد دیدار با یک دلال اروپایی اسلحه را داشته است. همسر علیرضا عسگری در این مورد می‌گوید که همسرش که پدر پنج فرزند است به ترکیه پناهنده نشده است و شواهد نشان می‌دهد که او ربوده شده است. او همچنین اعلام کرد که همسرش به خاطر تجارت روغن زیتون به سوریه سفر کرده است. برخی رسانه ها نیز وی را عهده دار معاونت ریاست شرکت هواپیمایی ماهان نیز اعلام کرده بودند. گزارش‌ها نشان می‌دهد که دو فرد دیگر اتاقی را در «هتل سیلان ترکیه» به مدت سه شب برای او رزرو کردند ولی پس از رسیدن عسگری به ترکیه او به هتل ارزان قیمت «جیران» رفت. لونت بیلمن سخنگوی وزارت امور خارجه ترکیه می گوید که: «مقامات ایران درحالیکه در پنجم دیماه ۱۳۸۵ ناپدید شدن این مقام سابق نظامی خود را به اینترپل گزارش داده بودند، ما را در ۱۵ بهمن ۱۳۸۵یعنی تقریبا دو ماه بعدتر، از این حادثه مطلع ساختند.»

ضربات عسگری به جمهوری اسلامی

  • افشای ساختار و فعالیت‌های حزب‌الله لبنان
  • افشای فعالیت‌های هسته‌ای و معرفی فخری‌زاده به عنوان عنصر کلیدی این فعالیت‌ها

در کتاب «جاسوس خوب: زندگی و مرگ رابرت ایمز» که سال ۲۰۱۴ منتشر شد به نقل از ۴۰ منبع اطلاعاتی گفته شده به علیرضا عسگری در ازای ارائه اطلاعات درباره برنامه هسته‌ای ایران، پناهندگی آمریکا داده شد. کای برد نویسنده این کتاب می‌گوید یکی از مقامات دولت بوش درباره تصمیم بوش برای دادن پناهندگی به علیرضا عسگری در سال ۲۰۰۷ گفته است: «در سطح اطلاعات غیر طبقه‌بندی‌ شده نمی‌توانم در این باره توضیح بیشتری بدهم.»

  • افشای منجر به سرقت اطلاعات هسته‌ای از سوله‌ی تورقوزآباد
  • افشای ترددات عماد مغنیه
  • بمباران به راکتور هسته‌ای ایران در سوریه که بیش از یک میلیارد دلار هزینه برپایی آن توسط کره‌شمالی بود.

نیمه‌شب ۱۵ شهریور ۱۳۸۶ (۶ سپتامبر ۲۰۰۷) اسکادران ۶۹ نیروی هوایی ارتش اسرائیل، مجتمعی نظامی را در دیرالزور سوریه بمباران و منهدم کرد. ۷ ماه بعد آمریکا اعلام کرد که مجتمع بمباران‌شده یک سایت هسته‌ای با اهداف نظامی بود. چهار سال بعد هم آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تائید کرد، آن‌چه اسرائیل در سال ۲۰۰۷ نابود کرد یک رآکتور هسته‌ای بود.

۲ فروردین ۸۸ (۲۲ مارس ۲۰۰۹)، هانس روئله، رئیس سابق ستاد برنامه‌ریزی وزارت دفاع آلمان و فرمانده پیشین مقر ناتو در این کشور تائید کرد اطلاعاتی که علیرضا عسگری در مورد پروژه‌ هسته‌ای سوریه در دیرالزور داد منجر به شناسایی آن و حمله اسرائیل در سپتامبر ۲۰۰۷ به راکتور الکبار در این سایت هسته‌ای و نابودی آن شد. بنا بر این گزارش، هیچ کس در جامعه اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل تا آن زمان در مورد آن سایت هسته‌ای چیزی نشنیده بودند: «مورد اخیر بسیار شرم‌آورتر بود زیرا دولت اسرائیل همیشه ادعا کرده بود چیزی در سوریه وجود ندارد که آن‌ها ندانند.»[۱]

علیرضا عسگری در مواردی هم نقش بازدارنده در حملات قریب‌الوقوع به جمهوری اسلامی داشته است. از جمله تاثیری که عملکرد وی در آمریکا مبنی بر غیر نظامی بودن فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی منجر به ارائه گزارش ارزیابی اطلاعاتی ۲۰۰۷ در آمریکا شد که نتیجه‌ی آن کنار گذاشته شدن طرح‌های تهاجم به تاسیسات تظامی و هسته‌ای جمهوری اسلامی بود.در کتابی که مرکز مطالعات اطلاعاتی سیا درباره نتایج و اهمیت ارزیابی اطلاعاتی ۲۰۰۷ منتشر کرد، گفته شد منتقدان این ارزیابی می‌گفتند قضاوت ارائه‌شده در آن، هرگونه استدلال برای اقدام نظامی علیه ایران را تضعیف می‌کند.

یکی از منابع اطلاعاتی، تائید کرد که در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷، در محافل سیاسی واشنگتن، این تصور که آمریکا برنامه‌ای برای حمله به ایران دارد، بسیار جدی گرفته می‌شد: «آن زمان، روزی نبود که از من درباره برنامه آمریکا برای حمله به ایران نپرسند، همه فکر می‌کردند برنامه‌ای تهیه شده و این حمله قریب‌الوقوع است، اما ارزیابی سال ۲۰۰۷ که ابتدای دسامبر منتشر شد مثل آب سردی بود که بر آتش ریختند، عملا همه تصورات درباره احتمال حمله به ایران رنگ باخت و اگر برنامه‌ای هم واقعا تهیه شده بود، عملا کنار گذاشته شد.»[۱]

انعکاسات ناپدید شدن علیرضا عسگری

سخنان احمدی‌مقدم در باره علیرضا عسگری

آذرماه ۱۳۹۱ سرتیپ اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده پلیس ایران مطرح کرد که: علیرضا عسگری، قبل از ناپدید شدن در ترکیه، ۱۵ ماه در داخل ایران زندانی بوده است. وی عسگری را فردی توصیف کرد که در تشکیل حزب‌الله لبنان به عنوان یک حزب کامل با تمام ارکان نظامی، اطلاعاتی، فرهنگی و سیاسی نقش مهمی داشته است. احمدی مقدم همچنین با اشاره به اینکه از طریق علی اکبر ناطق نوری، رئیس بارزسی ویژه دفتر رهبر جمهوری اسلامی خواستار رسیدگی به پرونده عسگری شده، گفته که اتهاماتی متوجه عسگری بود که در نهایت اثبات نشد و برای وی قرار مجرمیت هم صادر نشد.

احمدی مقدم همچنین با گلایه از مسئولان دولتی و امنیتی گفت: "این ظلم است که می‌گویند او پناهنده شده و خداوند از آدمی که این کار را کرد، نگذرد. علیرضا عسگری یک روز قبل از سفر به سوریه به دفتر من آمد و خیلی خوشحال بود. او گفت شاید دیگر همدیگر را نبینیم. من آمده‌ام اینجا تا حرف‌هایی را به شما بزنم که بعداً آن را پیگیری کنید. به یک مناسبتی به همراه فردی با یک گروه سیاسی نشستی داشت و وقتی نزد من آمد، گفت این افراد نیت شومی دارند که باید بعداً آن را به دیگران منتقل کنیم. حال کسی که یک روز قبل از سفر بیاید و اطلاعات دقیقی از خیانت یک گروه بدهد چه طور می‌تواند پناهنده شود؟"

سخنرانی احمدی مقدم در ششمین سال فرار علیرضا عسگری

وی همچنین خبر داد که شورای عالی امنیت ملی و نهادهای امنیتی کشور اذعان دارند که عسگری ربوده شده ولی برخی افراد هستند که به گفته فرمانده پلیس ایران بی‌انصاف هستند، در این زمینه تشکیک ایجاد می‌کنند.[۶]

مرضیه افخم سخنگوی وزارت خارجه ایران

در تازه‌ترین واکنش، مرضیه افخم سخنگوی وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد ایران همچنان در حال مکاتبه درباره سرنوشت علیرضا عسگری با سازمان ملل و سازمان جهانی صلیب سرخ است، رویه ای که در طول ۹ سال گذشته جاری بوده است.[۷]

عسگری می‌دانست که دیگر قرار نیست به کشور برگردد و با برنامه می‌خواست باقی زندگی‌اش را با یک هویت تازه بگذراند و آن‌چنان که در ادبیات سیاسی و حقوقی آمریکا رایج است او از این به بعد «مستر جان دوو» که نامی برای افراد با هویت ناشناس است قصد زندگی مخفی در آمریکا را داشت.[۸]

هفته‌نامه ساندی تایمز

هفته نامه بریتانیایی ساندی تایمز نوشت: علیرضا عسگری از حدود ۴ سال قبل توسط یک افسر اطلاعاتی غربی در خلال یک سفر تجاری به خارج (احتمالا تایلند) استخدام شد و بدین ترتیب از سال ۲۰۰۳ برای برخی کشورهای غربی جاسوسی می‌کرده است. بنابر این گزارش، برنامه فرار وی از طریق دمشق نیز به کمک غربی‌ها پس از آن ترتیب داده شده که جاسوسی وی در حال لو رفتن بوده است. به ادعای این نشریه حداقل ۱۰ عضو خانواده عسگری، نیز از ایران خارج شده‌اند. اما درحالی که خانواده عسگری در تهران اعلام کرده‌اند که "ما در ایران هستیم و جایی نرفته‌ایم"، برخی رسانه های غربی این گفته‌ها را متعلق به اعضای خانواده "دوم" عسگری دانسته‌اند که در ایران به سر می‌برند. رسانه‌های غربی گفته‌اند که علیرضا عسگری دارای دو همسر به نام‌های زیبا احمدی و زهرا عبدالله‌پور است.[۴]

پاسدار علی فضلی

در آخرین اظهارنظر درباره عسگری، سرتیپ پاسدار علی فضلی، جانشین هماهنگ‌کننده سپاه ۷ مهر ۱۴۰۲ در صحبت‌هایی به مناسبت سالگرد آغاز جنگ ایران و عراق، دوبار به علیرضا عسگری اشاره کرد، یک بار او را «مرحوم عسگری» خواند و یک بار دیگر در اشاره به او گفت: «حاج‌رضا عسگری که انشاالله زنده باشد و به دامن اسلام بازگردد.»[۱]

رمضان شریف سخنگوی سپاه پاسداران

رمضان شریف، سخنگو و مسئول روابط عمومی کل سپاه پاسداران، روز سه شنبه ۲۱ خرداد۱۳۹۸، اخبار منتشر شده درباره «دستگیری چند تن از سرداران» و «فرار فرماندهان سپاه» از ایران را «شایعه» خواند، تکذیب کرد و گفت: «دشمنان» بعد از اقدام آمریکا در قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمان‌های تروریستی  اقدام به انتشار «اکاذیب مشمئزکننده‌ای مانند فرار از کشور و یا دستگیری چند تن از سرداران سپاه از جمله سرداران نصیری، ربیعی، تولایی» و برخی فرماندهان دیگر این نیرو کردند.

سخنگوی سپاه در ادامه گفت که «فرماندهان» و «سردارانی» که خبر فرار یا دستگیری آنها منتشر شده است «از نیروهای مخلص و فعال سپاه بوده و در جایگاهی جدید در سپاه فعال و با جدیت به ایفای مأموریت‌ها و مسئولیت‌های محوله، اشتغال به خدمت دارند و حتی اخباری از حضور آنان در محافل منتشر شده است». [۹]

برخی منابع نیز مدعی پناهندگی او به امریکا به دلیل اختلاف داشتن با مقاماتی در تهران شدند. هاآرتص به همراه الشرق الاوسط مدعی شدند که وی به آمریکا پناهنده شده است. روزنامه الشرق الاوسط به نقل از منابعی ناشناس مدعی شد که علیرضا عسگری در استانبول به سفارت آمریکا مراجعه کرده و درخواست پناهندگی کرده است. روزنامه واشنگتن پست نیز به نقل از یک مقام بلندپایه آمریکا گزارش داده است که «عسگری پس از ترک ایران به طور داوطلبانه با آژانس های اطلاعاتی غرب همکاری می‌کند و اطلاعاتی را نیز درباره شبه نظامیان حزب‌الله در لبنان و روابط ایران با آن گروه، ارائه کرده است».[۸]

با این حال همسر او ادعای پناهندگی آقای عسگری را شایعه و دروغ خوانده و به خبرنگاران گفته است که آقای عسگری با ایران مشکلی نداشته که بخواهد پناهنده شود.

منابع