کاربر:Safa/5صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۰۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''چکیده:'''
{{جعبه زندگینامه
| اندازه جعبه      =
| عنوان            =
| عنوان ۲          =
| نام              =هوشی مین
| تصویر            =هوشی مین.JPG
| اندازه تصویر      =
| عنوان تصویر      =
| زادروز            = ۱۹ می ۱۸۹۰
| زادگاه            =هوانگ‌ترو در ویتنام
| مکان ناپدیدشدن    =
| تاریخ ناپدیدشدن  =
| وضعیت            =
| تاریخ مرگ        =۳ سپتامبر ۱۹۶۹
| مکان مرگ          =
|عرض جغرافیایی محل دفن=
|طول جغرافیایی محل دفن=
|latd=|latm=|lats=|latNS=N
|longd=|longm=|longs=|longEW=E
| علت مرگ          =
| پیداشدن جسد      =
| آرامگاه          =
| بناهای یادبود    =
| محل زندگی        = ایران
| ملیت              =ویتنامی
| نام‌های دیگر      =
| نژاد              =
| تابعیت            =
| تحصیلات            =دانشجوی نخبه دانشگاه صنعتی شریف 
| دانشگاه          =
| پیشه              =
| سال‌های فعالیت    =
| کارفرما          =
| نهاد              =
| نماینده          =
| شناخته‌شده برای    = مردم ویتنام و مردم دنیا
| نقش‌های برجسته    =رهبری مبارزات استقلال‌طلبانه مردم ویتنام
| سبک              =
| تأثیرگذاران      =مارکس، لنین
| تأثیرپذیرفتگان    =مردم ویتنام و مبارزان راه آزادی
| شهر خانگی        =
| دستمزد            =
| دارایی خالص      =
| قد                =
| وزن              =
| تلویزیون          =
| لقب              =
| دوره              =
| پس از            =
| پیش از            =
| حزب              =حزب کمونیست ویتنام
| جنبش              =
| مخالفان          =
| هیئت              =
| دین              =
| مذهب              =
| اتهام            =
| مجازات            =
| وضعیت گناهکاری    =
| منصب              =
| مکتب              =مارکسیست لنینیست
| آثار              =اخلاق انقلابی،
| همسر              =
| شریک زندگی        =
| فرزندان          =
| والدین            =
| خویشاوندان سرشناس =
| جوایز            =
| امضا              =
| اندازه امضا      =
| signature_alt    =
| وبگاه            =
| imdb_id          =
| Soure_id          =
| پانویس            =
}}


طاهره طلوع بیدختی (زاده ۱۳۳۹خورشیدی در دامغان) دانشجوی مهندسی راه وساختمان درشهرستان شاهرود بود. در دانشگاه با فضای مبارزاتی ضد شاه و جنبش مسلحانه آشنا شد و در انقلاب ضد سلطنتی شرکت کرد. از سال ۱۳۵۸ فعالیت خود را با جنبش ملی مجاهدین در شاهرود  آغاز کرد. او فعالیتهای خود را در نهاد‌های دانشجویی و کارمندی بخش اجتماعی مجاهدین در تهران ادامه داد.
'''هوشی مین،''' با نام اصلی نگوین تاتنان، زاده‌ی ۱۹ می ۱۸۹۰ درگذشت ۳ سپتامبر ۱۹۶۹ رهبر انقلاب ویتنام، دبیر کل حزب کمونیست ویتنام، اولین رئیس جمهوری دموکراتیک ویتنام بود.


با شروع سرکوب رسمی مجاهدین توسط حکومت جمهوری اسلامی و پایان‌یافتن دوران مبارزات مسالمت‌آمیز سیاسی، طاهره نیز به زندگی مخفی روی آورد. در این دوران او مسئولیت دو هسته مقاومت را بر عهده داشت.  در سال ۱۳۶۱ به خارج از کشور اعزام شد. مدتی در دفتر مرکزی اتحادیه‌ی انجمنهای دانشجویان مسلمان در فرانسه فعالیت می‌کرد و سپس از جمله مسئولان انجمن در کشورهای فرانسه، آلمان، و سوئد بود.
هوشی مین، سومین فرزند خانواده بود که در شهر هوانگ‌ترو به دنیا آمد. از نوجوانی تحت تاثیر مبارزات آزادیخواهانه پدرش بر علیه استعمار فرانسه قرار داشت و از پانزده سالگی همکاری زیرزمینی با مبارزان جوان دانشگاه را آغاز کرد.


پس از تشکیل ارتش آزادیبخش در سال ۱۳۶۶ به آن پیوست و بعد از مدت کوتاهی به علت صلاحیتهایش از جمله فرماندهان یکان‌های آن شد.
در شرایطی که جنبش استقلال طلبانه ویتنام در آغاز قرن بیستم به شکست انجامیده بود و روابط ارباب و رعیتی در ویتنام مستقر بود، هوشی مین پس از تحصیلات دانشگاهی خود در سالهای ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۰ برای تدریس به ایالت فان‌تیت سایگون رفت. مدتی پس از اقامت در سایگون افکار و آرمان‌های آزادی‌خواهی و دموکراسی‌طلبی در او اوج گرفت، برای کسب علوم و تکنولوژی جدید تصمیم به ترک ویتنام گرفت. وی به این منظور ابتدا به عنوان کمک‌آشپز در یک کشتی فرانسوی رهسپار اروپا و سپس آفریقا و آمریکا شد.


سرانجام در عملیات فروغ جاویدان که از طرف ارتش آزادیبخش ملی ایران برای فتح تهران تدارک دیده شده بود جان باخت.
هوشی‌مین در آفریقا  بی‌عدالتی، بی‌رحمی و ستم سرمایه‌داری را مشاهده و از نزدیک آنرا لمس کرد و به این نتیجه رسید که طبقه کارگر و مردم زحمتکش در همه جا تحت فشار و استثمار وحشیانه آن قرار دارند.  


منبع: برنامه تلویزیونی زنان خط شکن پخش شده در سیمای آزادی
هوشی مین در سال ۱۹۱۸  خطاب به کشورهای سرمایه‌داری پیروز در جنگ اول جهانی  عریضه‌ای به کنفرانس ورسای  ارسال کرد و خواستار شد که فرانسه حقوق مردم ویتنام را برای آزادی و دمکراسی و مساوات و حق تعیین سرنوشت به رسمیت بشناسد. هرچند کنفرانس عریضه او را بی‌پاسخ گذاشت اما نامه‌ی مذکور همانند بمبی افکار عمومی فرانسه و دیگر مستعمرات این کشور را لرزاند.  


خاطره خواهر سعيده شاهرخي:
هوشی مین متاثر از انقلاب اکتبر روسیه  و مجذوب تز‌های لنین در باره مسئله ملی و استعماری  معتقد بود که رهایی مردم ویتنام نیز از همین مسیر می‌گذرد. وی  در سوگ لنین (۱۹۲۴) چنین گفته‌ بود: «... لنین زمانی که زنده بود پدر ما معلم ما رفيق ما و راهنمای ما بود و حال ستاره راهنمایی است که راه انقلاب سوسیالیستی را به ما نشان می‌دهد».


یکی ازدوستانش می گوید:
هوشی مین در ۱۹۲۰  در کنگره حزب سوسیالیست فرانسه شرکت جست و  به همراه رادیکال‌ترین مارکسیست‌های فرانسوی حزب کمونیست فرانسه را بنیاد گذاشت. وی از نخستین اعضای حزب کمونیست فرانسه و اولین ویتنامی کمونیست به شمار می‌رود.


قبل از سال 63 درانجمن فرانسه مدتي با فرمانده سارا (طاهره طلوع ) بودم او ازانجمن دانشجويي آلمان به دليل توانمندی های بسياربالايي كه داشت به فرانسه منتقل شد ودرانجمن فرانسه مشغول به كارشد. در متانت واستواري نمونه بودهميشه عنصري قابل اتكا و خاكي بود وبسيارپركار ومسوليت پذير آنقدر بدون ذره اي وقفه و استراحت پشت سرهم  و شبانه روزي كار مي كرد كه چشمان پرمهرش قرمز مي شد ومن هميشه بايد با اصرار از او مي خواستم برود استراحت كندـ
هوشی مین با کمک حزب کمونیست فرانسه و همراه تعدادی از وطن‌پرستان دیگر مستعمرات فرانسه اتحادیه بین مستعمرات را تشکیل داد و خود به عنوان عضو کمیته مرکزی و عضو دائم این کمیته انتخاب گردید. وی در این دوره به نشر روزنامه لوپاریا مبادرت کرده و با تهیه مقالات و اعلامیه‌های متعدد به مبارزه بر علیه استعمار فرانسه ادامه داد.


خانه اي درفرانسه براي انجمن جديد گرفته بوديم كه او درراه اندازي ان مسئول بود وبه بهترين نحوي پا به پاي همه نفرات و با كمك به تك تك آنها كار راه اندازي را به پيش برد.
هوشی مین در سپتامبر ۱۹۲۴ پس از مدتی اقامت در اتحاد جماهیر شوروی، به کانتون در کشور چین مسافرت کرد و به سازماندهی در راه ایجاد حزب کمونیست مشغول شد.  


خاطره برادر آرمان جم:
سرانجام در فوریه ۱۹۳۰ در کولون (نزدیک هنگ کنگ) حزب کمونیست ویتنام به همت هوشی مین تاسیسس شد.


یکی دیگراز دوستانش ( ...... ) درباره سالهای اقامت او درفرانسه مطلبی به این مضمون برای ما ارسال کرده است :
از ژوئن ۱۹۳۱ تا بهار سال ۱۹۳۳ به زندان انگلیسی‌ها افتاد.


مدتی خواهر سارا  ( طاهره طلوع بیدختی ) به عنوان معاون انجمن فرانسه به نزدمان آمده بود  خواهری با متانت و آرامشی عجیب و لبخندی صمیمانه که نشان ازیگانگی و رهایی درونی وی داشت، هرکس که با او آشنا میشد در همان نگاه اول نمی توانست شیفته شخصیت والا و انقلابی اش نشود . بسیار صمیمی و دوست داشتنی بود، با آمدن او در انجمن احساس پشتگرمی میکردم . در ساختمان انجمن میبایست یکسری اتاق اضافه میکردیم در آن زمان در انجمن تنها خواهری که بعنوان معاون انجمن هم بود خواهر سارا بود در حال کار گچ کاری بودم دیدم با یک استانبولی گچ که درست کرده با همان لبخند همیشگی روی سرش گذاشته و وارد اتاق شده و پشتیبان سایرین برای انجام کار شده است، حضوروی با لبخند صمیمی اش انرژی فوق العاده ای درآدمی ایجاد میکرد.
از سال ۱۹۴۱ به بعد، هوشی مین دستورالعمل‌هایی را برای تدارک قیام و بدست گرفتن قدرت صادر کرد که مهمترین آنها در«اسناد جنگ چریکی»، «تجربه چریکی چین»، «هنر نظامی سون چو» و «چگونه باید کادرهای نظامی را تعلیم داد» منعکس است.  


یادش گرامی
هو بار دیگر در اوت 1942 با نام هوشی‌مین به چین رفت تا با نیروی ضد ژاپن و ویتنامی‌های مقیم آنجا تماس برقرار کند اما چون وارد چین شده بوسیله مأموران چیایکایچک توقیف و زندانی شد و در طول این مدت مجموعه اشعار خاطرات زندان را نوشت.


در سال ۱۳۶۶ با تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران، توسط سازمان مجاهدین خلق ایران از اولین زنان مجاهدی بود که به صفوف رزمندگان ارتش آزادی پیوست و به‌علت صلاحیت‌هایش در موضع فرمانده گردان، به این میدان جدید نبرد پا گذاشت.
در 1944 بعد از 33 سال دوری از وطن، از مرز چین گذشت و به انقلابیون ویتنام در کوهستانها پیوست . در روز 22 دسامبر سال 1944 نخستین دسته ارتش ویت مینه با شرکت 24 نفر رسما تشکیل گردید.


سرانجام طاهره طلوع بیدختی پس از سالها نبرد، در عملیات فروغ جاویدان در میانه راه اسلام‌آباد ـ کرمانشاه و در رزمی نابرابر یک‌تنه راه پیشروی انبوه نیروهای حکومت جمهوری اسلامی را سد کرد تا همرزمانش فرصت عبور از یک معبر خطرناک‌ را پیدا کنند.
این دسته چریکی با کمک دفتر خدمات اسراتژیکی که فعالیت محدودی داشت در سراسر ویت نام بعملیات چریکی پرداخت و در مدتی کوتاه عده آنان به چند هزار نفر رسید .


نیروهای حکومت ایران ونظامیان فقط هنگامی جرأت نزدیک‌شدن به طاهره را پیدا کردند که او تا آخرین گلوله جنگیده و تنها پیکر بیهوش و خون‌فشانش بر جای مانده بود. نظامیان وماموران حکومت خمینی، دشنه‌ای در قلب وی فرو کردند و پیکر غرقه به خونش را از یک درخت، بر فراز تپه‌یی در همان نقطه آویختند.
منابع مقاله هوشی مین دیپلوم انجیز هاجره «امین»  هوشی مین  Hồ Chí Minh


یکی دیگر از کسانی که دراین نبردها همراه طاهره طلوع بوده خاطراتش را برای ما ارسال کرده است.


خاطره خواهر پروانه پوراقبال:


در سال 66 من در تیپ خواهران بودم كه سارا ( طاهره طلوع بیدختی ) فرمانده دسته ما بود . اولین بار بود که او را می دیدم ، خواهری بسیار جدی با آرامش بالا و سخت کوش بود . هر وقت به او نگاه می کردم احساس می کردم مثل یک کوه استوار و مستحکم و در عین حال خیلی با آرامش و طمانینه است. او زياد حرف نمی زد ولی در هر نگاه و در هر رابطه ای با او احساس می کردم که خیلی به وی نزدیکم گویی سالهاست که او را می شناسم . بعد از مدت کوتاهی سارا فرمانده گردان ما شد. درکارها ودر حل تضادهايي كه با آنها مواجه مي شديم نقش ویژه ای درکمک به ما داشت . خودش اولین نفری بود که وارد كارها مي شد و به تک به تک ما کمک می کرد و همراهمان بود. ما با سارا در عملیات آفتاب شرکت کردیم و همه ناباوری هایمان ریخت و فوق العاده خوشحال بودیم . وقتی سارا را بعد از عمليات آفتاب دیدم به او گفتم سارا همه ذهنيتم در مورد خودم ريخت. سارا خندید، احساس کردم که خنده پیروزی و موفقیت برلبانش نقش بست.


سارا به رغم كار فشرده آموزش و هماهنگي ها كه از صبح تا شب داشت تا نیمه های شب بیدارمی ماند، بعضا که شبها پست بودم ، می دیدم که لامپ اطاقش روشن است به او می گفتم که نمی شود تو تمام روز در فعاليت و كار هستي ولی شب هم استراحت نمی کنی. او هم چنان لبخند می زد و میگفت توان انسان خیلی بالاتر از این حرفهاست، سارا بسیار سخت کوش و منظم بود.
'''منبع: آران پیپر- تحقیق  و مقاله دانش‌آموزی و دانشجویی  تحقیق مقاله هوشی مین (aranpaper.ir)'''


در عملیات فروغ سارا فرمانده گردان ما بود ، خیلی قاطع و با استحکام فرماندهی را انجام می داد، وقتی تیپهای جلودار در تنگه چهارزبر با دشمن درگیر شدند به گردان ما ماموریت داده شد که روی یال اول سمت چپ مستقر شویم ، برای رفتن به این یال بایستی از جاده اصلی که از وسط تنگه عبور می کرد رد می شدیم ، دشمن که روی یالهای بعدی بود مستقیم روی این قسمت دید و تیر داشت و عبور از آن کار سختی بود و صفیر تیرها را می شنیدیم . سارا می بایست کل گردانش را از آنجا عبور می داد  ، خودش ایستاد کنار جاده و تیم به تیم وسایلمان را سبک کرد آرايش ما را طوري چيد كه جاده را با سرعت تمام عبور کنیم ، تک به تک ما را از جاده عبور داده و به بالای یال سمت چپ که رسیدیم ما در مواضع مان مستقر کرد. در تمام لحظات من از استحکام و طمانینه و آرامشی که سارا داشت، قوت قلب می گرفتم .  سارا در صحنه جنگ خیلی شجاع  و متهور بود . ما در بالای یال در حال تبادل آتش با دشمني بوديم که در یالهای دیگر مستقر بود و درهمين حال هواپیماهای رژیم مستمرا برای بمباران ما می آمدند . هواپیماها در ارتفاع خیلی پایین حرکت می کردند، ولي سارا با شجاعت و قدرت صحنه را هدايت مي كرد.  من بعد از تک دوم مان که از کل گردان مان جدا افتادم ، سارا را ندیدم . ولی مستمرا صدایش را از بی سیم می شنیدم که می خروشید . دلم می خواست می رفتم جایی که او هست ولي دیگر او را ندیدم.


روز پنجشنبه حوالی ظهر که نیروهایمان در حال عقب نشینی بودند رویا درودی که او هم در واحد ما بود و با هم در گردان تحت فرماندهي سارا بودیم؛ سارا را دیده بود ، سارا در حال جمع آوری نیروهایمان و فرستادن آنها به عقب بود ، رویا که خودش مجروح بود و تیر به پایش خورده بود ، سارا را که دیده بود خیلی خوشحال شده بود  و او را در آغوش كشيده بود و گفته بود سارا چقدر خوشحالم که تو را زنده می بینم ....... و به او خبر شهادت ناهید صراف که معاون تیپ ما بود و خواهري مثل خود سارا بود را داده بود كه سارا گفته بود '''یک چیز مهم است آنهم این که سازمان هست .''' ما دیگر از سارا اطلاعی نداشتیم تا این که برادری در داخلكشور كه بعد از عمليات فروغ از تنگه چهارزبر عبور می کرده صحنه آویزان كردن پیکر سارا از يك درخت در بالاي تنگه توسط پاسداران رژيم و درحاليكه دشنه اي در قلبش فرو كرده بودند را دیده بود و از آن صحنه ، عکس گرفته بود و بعد از پیوستن به سازمان آن عکس را برایمان آورد و فهمیدیم که سارا در مقابل دشمن تا كجا دلاور بوده .
'''هوشی مین و پای‌بندی به خصائل انقلابی'''


پروانه پوراقبال – 13 مرداد 98
هو داشتن خصایل انقلابی - مانند کوشایی ،قناعت، از خود گذشتگی، مصمم بودن به تصحیح نقایص خود و پرهیز از لاف زنی و خودستایی، انطباق دادن حرف با عمل، راسخ بودن در اعتقادات انقلابی را کافی نمی دانست انقلابیون را به فراگرفتن تئوری مارکسیسم - لنینیسم و درک راه و روش انقلابی تشویق می کرد.


پیکر او هم‌چنان از صخره آویزان بود تا دمی که رهگذری کنجکاو آن را به حافظه عدسی دوربین خود سپرد و در عکسی شگفت ماندگار کرد. او هنگامی که داشت به ارتش آزادیبخش می‌پیوست آن عکس را با خود به همراه برد اما نمی‌دانست خود نیز روزی به فرمانده سارا خواهد پیوست. (۱)


همان درخت، ۲۶سال پس از فروغ جاویدان


پانویس ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شصت سال زندگی شخصی هوشی‌مین که توام با مبارزه و کار مداوم برای مردم میهنش سپری شد روشنی گویای پای بندی او به  فضائل اصیل انسانی است. از  جمله پایداری و فداکاری و گذشت از منافع شخصی، ساده زیستی


(۱) ـ علی محمد صفریان به همراه دوستش جهانگیر، دو روز بعد از عقب‌نشینی ارتش آزادیبخش از تنگه‌ی چهارزبر و گردنه‌ی حسن‌آباد، به صورت مخفیانه به آن منطقه‌ی عملیاتی می‌روند. هدف آنها به چنگ آوردن سلاح و مهمات باقیمانده در صحنه‌های نبرد بوده است. رژیم تا آن تاریخ ۷مرداد۶۷ حتی جنازه‌ی پاسداران را نیز گردآوری نکرده بود تا با نشان دادن آنها در کنار اجساد رزمندگان ارتش آزادیبخش، وانمود کند که تلفات سهمگینی به مجاهدین وارد نموده و آنان را کمرشکن کرده است. در تنگه‌ی چهارزبر نیز خودروها و ادوات مورد اصابت قرارگرفته‌ی خود را همراه با ماشین‌ها و جنگ‌افزارهای سوخته‌ی مجاهدین نمایش داد.
زندگی شخصی و مبارزاتی هوشی مین  گویای پای‌بندی او به فضائل اصیل انسانی و انقلابی بود. ساده زیستی، فداکاری و گذشتن از منافع شخصی و نثار بدون تبعیض عواطف و عشق خود به همه طبقات و اقشار و اقلیت های ملی ومذهبی ویتنام و التزام او  به انتقاد و انتقاد از خود  به منظور مقابله با تمایلات جاه‌طلبانه در بحبوحه‌ی مبارزات طولانی و سرسختانه استقلال طلبانه موید همین ویژگی برجسته او بود. 


مشاهدات علی‌محمد و جهانگیر نشان می‌دهد که پاسداران رذالت‌های زیادی در حق اجساد زنان مجاهد خلق انجام داده‌اند؛ بگونه‌یی که قلم و بیان از شرح آن عاجز است. شلیک با آر. پی. جی به اجساد یک نمونه‌ی کوچک آن است. عوامل حکومتی با نشان دادن بطری‌های پلاستیکی آب زلال به مردم گفته‌اند مجاهدین مست کرده وارد عملیات شده بودند!
'''منبع: آران پیپر- تحقیق  و مقاله دانش‌آموزی و دانشجویی''' تحقیق مقاله هوشی مین (aranpaper.ir)


علی محمد و جهانگیر با ورود به گردنه‌ی حسن‌آباد ناگهان با جسد از پا آویخته شده‌ی فرمانده سارا مواجه می‌شوند و دیدن این صحنه آنان را منقلب می‌کند. با دوربین ارزان قیمتی که به همراه داشته‌اند، از این منظره عکس می‌گیرند.


ابهت جسد فرمانده سارا با دشنه‌یی در قلب، حقانیت، دلاوری و جنگندگی زبانزد او، باعث ایجاد تحولی شگرف در زندگی علی‌محمد و جهانگیر می‌شود، آنان تصمیم می‌گیرند با عبور از مرز به ارتش آزادیبخش بپیوندند.
'''تاسیس جمهوری دموکراتیک ویتنام'''


علی محمد صفری ۳ سال بعد، طی یک نبرد حماسی با پاسداران ـ در عملیات مروارید ارتش آزادیبخش ـ جامه‌ی سرخ‌فام شهادت پوشید و به کاروان سفرکردگان عملیات فروغ جاویدان پیوست. او هنگام قدم گذاشتن به ارتش آزادیبخش ۱۸ ساله بود.
در اوگوست ۱۹۴۲ برای نخستین بار با انتخاب نام هوشی مین به چین رفت، ولی هنگام عبور از مرز توسط مقامات محلی چیانگ کای شک دستگیر شد و برای بار دوم به زندان افتاد.  او در یکی از اشعار خود در زندان بنام «خاطرات زندان» چنین می گوید: «سرسخت و بردبار هیچگاه حتی یک اینچ عقب ننشستم گرچه بلحاظ جسمی  در عذابم اما روحیه‌ام تزلزل ناپذیر است»


'''به ياد طاهره طلوع(فرمانده سارا)- م. وحيدي(م. صبح)'''
با تشکیل کنفرانس ملی حزب در روز ۱۵ اگست ۱۹۴۵ و تصمیم یک قیام ،عمومی، پایه حکومت موقت جمهوری دموکراتیک ویتنام گذاشته شد و بالاخره در روز ۲ مارس ۱۹۴۶، در نخستین نشست مجلس ملی، هوشی مین به عنوان ریاست جمهوری دموکراتیک ویتنام انتخاب شد.


'''«طلوع سرخ»'''
'''پیروزی در دین بین فو  '''  


'''بادي كه در حصار ابر تيرة مست،'''
در جنگ میهنی علیه استعمارگران ،فرانسه که در زمستان ۱۹۵۳ و بهار ۱۹۵۴ به شدید ترین حد خود رسیده بود، نیروهای ملی ویتنام توانستند همه جا نیروهای فرانسوی را شکست دهند و بالاخره در پیروزی معروف دین بین فو یک قدرت استعماری بسیار قوی را شکست داد.


'''با خنجري تشنه از دشت گداخته گذشت،'''
پس از تجاوز آمریکا به ویتنام هوشی مین در  فراخوانی برای مقابله چنین گفت:‌ «ممکن است جنگ پنج ده بیست سال و یا بیشتر به طول انجامد ممکن است هانوی و هانفونگ و بسیاری از شهرها و کارخانه ها نابود گردد ولی خلق ویتنام هیچگاه مقهور نخواهد شد . . .» و به این ترتیب حماسه جنگ ویتنام علیه امپریالیسم آمریکا آغاز شد و سرانجام نیز ماشین عظیم جنگی آمریکا در مقابل اراده خلقی کوچک بزانو درآمد و در اول نوامبر ۱۹۶۸ دولت ،آمریکا مجبور شد  به بدون قید و شرط به بمباران و گلوله باران تمام خاک جمهوری دمکراتیک ویتنام پایان دهد.  


'''برگي از خون و جنون رقم زد،'''
.


'''كه زمين در هق هق خويش،'''
'''درگذشت هوش مین'''  


'''                          به سوك نشست.'''
هوشی مین در صبح روز ۳ سپتامبر ۱۹۶۹ در سن ۷۹ سالگی درگذشت.  


'''بر گلوگاه فصلها،'''
منبع: اصالت  هوشی مین (esalat.org)


'''       خشمي روييد، و قساوتي،'''
== منابع ==


'''كه زمان، در تملك خود، بي هيچ هياهو،'''


'''           بر آن گام نهاد و گذر كرد،'''
<references />
 
'''و ناگاه،'''
 
'''از ارتفاع واقعه،'''
 
'''-بي آن كه خود بخواهد-'''
 
'''                               بر خاك افتاد.'''
 
'''اي دفتر پرشده از تلخي غربت صداها!'''
 
'''چگونه تباهي زخمهاي مرا،'''
 
'''در هر طلوع،'''
 
'''                 بر يال صخره‌ها،'''
 
'''                                    به اجابت مي‌نشيني،'''
 
'''وقتي ميان حقيقت و الماس،'''
 
'''                         و اعتماد دستهاي عاشقت،'''
 
'''                            قلندروار به نيايش ايستاده‌ام،'''
 
'''در آيينه‌يي كه تو را مي‌شناسد،'''
 
'''و چشماني پرداخته از بلوغ آفتاب و تفنگ،'''
 
'''پاكترين سرودهايم را،'''
 
'''                       در دشتي از شقايق و شبنم،'''
 
'''                                                  مي‌سرايم،'''
 
'''و آواز تنهايي تو را،'''
 
'''                   با خود،'''
 
'''                      به ديار تناور صداها مي‌برم.'''

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۴۳

هوشی مین
هوشی مین.JPG
زادروز۱۹ می ۱۸۹۰
هوانگ‌ترو در ویتنام
درگذشت۳ سپتامبر ۱۹۶۹
محل زندگیایران
ملیتویتنامی
تحصیلاتدانشجوی نخبه دانشگاه صنعتی شریف
شناخته‌شده برایمردم ویتنام و مردم دنیا
نقش‌های برجستهرهبری مبارزات استقلال‌طلبانه مردم ویتنام
تأثیرگذارانمارکس، لنین
تأثیرپذیرفتگانمردم ویتنام و مبارزان راه آزادی
حزب سیاسیحزب کمونیست ویتنام
مکتبمارکسیست لنینیست
آثاراخلاق انقلابی،

هوشی مین، با نام اصلی نگوین تاتنان، زاده‌ی ۱۹ می ۱۸۹۰ درگذشت ۳ سپتامبر ۱۹۶۹ رهبر انقلاب ویتنام، دبیر کل حزب کمونیست ویتنام، اولین رئیس جمهوری دموکراتیک ویتنام بود.

هوشی مین، سومین فرزند خانواده بود که در شهر هوانگ‌ترو به دنیا آمد. از نوجوانی تحت تاثیر مبارزات آزادیخواهانه پدرش بر علیه استعمار فرانسه قرار داشت و از پانزده سالگی همکاری زیرزمینی با مبارزان جوان دانشگاه را آغاز کرد.

در شرایطی که جنبش استقلال طلبانه ویتنام در آغاز قرن بیستم به شکست انجامیده بود و روابط ارباب و رعیتی در ویتنام مستقر بود، هوشی مین پس از تحصیلات دانشگاهی خود در سالهای ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۰ برای تدریس به ایالت فان‌تیت سایگون رفت. مدتی پس از اقامت در سایگون افکار و آرمان‌های آزادی‌خواهی و دموکراسی‌طلبی در او اوج گرفت، برای کسب علوم و تکنولوژی جدید تصمیم به ترک ویتنام گرفت. وی به این منظور ابتدا به عنوان کمک‌آشپز در یک کشتی فرانسوی رهسپار اروپا و سپس آفریقا و آمریکا شد.

هوشی‌مین در آفریقا  بی‌عدالتی، بی‌رحمی و ستم سرمایه‌داری را مشاهده و از نزدیک آنرا لمس کرد و به این نتیجه رسید که طبقه کارگر و مردم زحمتکش در همه جا تحت فشار و استثمار وحشیانه آن قرار دارند.

هوشی مین در سال ۱۹۱۸  خطاب به کشورهای سرمایه‌داری پیروز در جنگ اول جهانی  عریضه‌ای به کنفرانس ورسای  ارسال کرد و خواستار شد که فرانسه حقوق مردم ویتنام را برای آزادی و دمکراسی و مساوات و حق تعیین سرنوشت به رسمیت بشناسد. هرچند کنفرانس عریضه او را بی‌پاسخ گذاشت اما نامه‌ی مذکور همانند بمبی افکار عمومی فرانسه و دیگر مستعمرات این کشور را لرزاند.  

هوشی مین متاثر از انقلاب اکتبر روسیه  و مجذوب تز‌های لنین در باره مسئله ملی و استعماری  معتقد بود که رهایی مردم ویتنام نیز از همین مسیر می‌گذرد. وی  در سوگ لنین (۱۹۲۴) چنین گفته‌ بود: «... لنین زمانی که زنده بود پدر ما معلم ما رفيق ما و راهنمای ما بود و حال ستاره راهنمایی است که راه انقلاب سوسیالیستی را به ما نشان می‌دهد».

هوشی مین در ۱۹۲۰  در کنگره حزب سوسیالیست فرانسه شرکت جست و  به همراه رادیکال‌ترین مارکسیست‌های فرانسوی حزب کمونیست فرانسه را بنیاد گذاشت. وی از نخستین اعضای حزب کمونیست فرانسه و اولین ویتنامی کمونیست به شمار می‌رود.

هوشی مین با کمک حزب کمونیست فرانسه و همراه تعدادی از وطن‌پرستان دیگر مستعمرات فرانسه اتحادیه بین مستعمرات را تشکیل داد و خود به عنوان عضو کمیته مرکزی و عضو دائم این کمیته انتخاب گردید. وی در این دوره به نشر روزنامه لوپاریا مبادرت کرده و با تهیه مقالات و اعلامیه‌های متعدد به مبارزه بر علیه استعمار فرانسه ادامه داد.

هوشی مین در سپتامبر ۱۹۲۴ پس از مدتی اقامت در اتحاد جماهیر شوروی، به کانتون در کشور چین مسافرت کرد و به سازماندهی در راه ایجاد حزب کمونیست مشغول شد.

سرانجام در فوریه ۱۹۳۰ در کولون (نزدیک هنگ کنگ) حزب کمونیست ویتنام به همت هوشی مین تاسیسس شد.

از ژوئن ۱۹۳۱ تا بهار سال ۱۹۳۳ به زندان انگلیسی‌ها افتاد.

از سال ۱۹۴۱ به بعد، هوشی مین دستورالعمل‌هایی را برای تدارک قیام و بدست گرفتن قدرت صادر کرد که مهمترین آنها در«اسناد جنگ چریکی»، «تجربه چریکی چین»، «هنر نظامی سون چو» و «چگونه باید کادرهای نظامی را تعلیم داد» منعکس است.

هو بار دیگر در اوت 1942 با نام هوشی‌مین به چین رفت تا با نیروی ضد ژاپن و ویتنامی‌های مقیم آنجا تماس برقرار کند اما چون وارد چین شده بوسیله مأموران چیایکایچک توقیف و زندانی شد و در طول این مدت مجموعه اشعار خاطرات زندان را نوشت.

در 1944 بعد از 33 سال دوری از وطن، از مرز چین گذشت و به انقلابیون ویتنام در کوهستانها پیوست . در روز 22 دسامبر سال 1944 نخستین دسته ارتش ویت مینه با شرکت 24 نفر رسما تشکیل گردید.

این دسته چریکی با کمک دفتر خدمات اسراتژیکی که فعالیت محدودی داشت در سراسر ویت نام بعملیات چریکی پرداخت و در مدتی کوتاه عده آنان به چند هزار نفر رسید .

منابع مقاله هوشی مین دیپلوم انجیز هاجره «امین»  هوشی مین  Hồ Chí Minh



منبع: آران پیپر- تحقیق  و مقاله دانش‌آموزی و دانشجویی  تحقیق مقاله هوشی مین (aranpaper.ir)


هوشی مین و پای‌بندی به خصائل انقلابی

هو داشتن خصایل انقلابی - مانند کوشایی ،قناعت، از خود گذشتگی، مصمم بودن به تصحیح نقایص خود و پرهیز از لاف زنی و خودستایی، انطباق دادن حرف با عمل، راسخ بودن در اعتقادات انقلابی را کافی نمی دانست انقلابیون را به فراگرفتن تئوری مارکسیسم - لنینیسم و درک راه و روش انقلابی تشویق می کرد.


شصت سال زندگی شخصی هوشی‌مین که توام با مبارزه و کار مداوم برای مردم میهنش سپری شد روشنی گویای پای بندی او به  فضائل اصیل انسانی است. از  جمله پایداری و فداکاری و گذشت از منافع شخصی، ساده زیستی

زندگی شخصی و مبارزاتی هوشی مین  گویای پای‌بندی او به فضائل اصیل انسانی و انقلابی بود. ساده زیستی، فداکاری و گذشتن از منافع شخصی و نثار بدون تبعیض عواطف و عشق خود به همه طبقات و اقشار و اقلیت های ملی ومذهبی ویتنام و التزام او  به انتقاد و انتقاد از خود  به منظور مقابله با تمایلات جاه‌طلبانه در بحبوحه‌ی مبارزات طولانی و سرسختانه استقلال طلبانه موید همین ویژگی برجسته او بود. 

منبع: آران پیپر- تحقیق  و مقاله دانش‌آموزی و دانشجویی تحقیق مقاله هوشی مین (aranpaper.ir)


تاسیس جمهوری دموکراتیک ویتنام

در اوگوست ۱۹۴۲ برای نخستین بار با انتخاب نام هوشی مین به چین رفت، ولی هنگام عبور از مرز توسط مقامات محلی چیانگ کای شک دستگیر شد و برای بار دوم به زندان افتاد.  او در یکی از اشعار خود در زندان بنام «خاطرات زندان» چنین می گوید: «سرسخت و بردبار هیچگاه حتی یک اینچ عقب ننشستم گرچه بلحاظ جسمی  در عذابم اما روحیه‌ام تزلزل ناپذیر است»

با تشکیل کنفرانس ملی حزب در روز ۱۵ اگست ۱۹۴۵ و تصمیم یک قیام ،عمومی، پایه حکومت موقت جمهوری دموکراتیک ویتنام گذاشته شد و بالاخره در روز ۲ مارس ۱۹۴۶، در نخستین نشست مجلس ملی، هوشی مین به عنوان ریاست جمهوری دموکراتیک ویتنام انتخاب شد.

پیروزی در دین بین فو  

در جنگ میهنی علیه استعمارگران ،فرانسه که در زمستان ۱۹۵۳ و بهار ۱۹۵۴ به شدید ترین حد خود رسیده بود، نیروهای ملی ویتنام توانستند همه جا نیروهای فرانسوی را شکست دهند و بالاخره در پیروزی معروف دین بین فو یک قدرت استعماری بسیار قوی را شکست داد.

پس از تجاوز آمریکا به ویتنام هوشی مین در  فراخوانی برای مقابله چنین گفت:‌ «ممکن است جنگ پنج ده بیست سال و یا بیشتر به طول انجامد ممکن است هانوی و هانفونگ و بسیاری از شهرها و کارخانه ها نابود گردد ولی خلق ویتنام هیچگاه مقهور نخواهد شد . . .» و به این ترتیب حماسه جنگ ویتنام علیه امپریالیسم آمریکا آغاز شد و سرانجام نیز ماشین عظیم جنگی آمریکا در مقابل اراده خلقی کوچک بزانو درآمد و در اول نوامبر ۱۹۶۸ دولت ،آمریکا مجبور شد  به بدون قید و شرط به بمباران و گلوله باران تمام خاک جمهوری دمکراتیک ویتنام پایان دهد.  

.

درگذشت هوش مین

هوشی مین در صبح روز ۳ سپتامبر ۱۹۶۹ در سن ۷۹ سالگی درگذشت.

منبع: اصالت  هوشی مین (esalat.org)

منابع