۱٬۱۷۰
ویرایش
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
=== کمیته مرگ و چگونگی قتلعام === | === کمیته مرگ و چگونگی قتلعام === | ||
بطور مقدم از دختران و زنان مجاهد «بند نسوان» و همینطور دهها زندانی مجاهد «بند ۵» معروف به «بند مغضوبین» شروع کردند و سپس تمامی زندانیان مجاهد بندهای دیگر زندان دستگرد را نیز طی چند نوبت از بندهای عمومی به انفرادیهای زیرزمین همان زندان، معروف به «سلولهای مرگ»منتقل کرده و سپس آنها را یکی یکی طی چند روز به نزد «هیئت مرگ» برده واعدام کردند. «قتل عام» اصفهان عملآ از روز ۱۱ مرداد شروع شد و در همان روز اول، دختران و زنان زندانی «سرموضع نفاق» و بخشی از مردان بند مغضوبین را اعدام کردند و در ادامه در روزهای ۱۳ و۱۶ مرداد اکثریت قریب به اتفاق زندانیان سلولهای مرگ را اعدام کردند. بعد از یک وقفه کوتاه به دلیل اعتراض آقای منتظری در نیمه شهریورماه معدود زندانیان بازمانده را هم اعدام کردند. طبق گزارشها همه زندانیان مجاهد موجود در بندهای سیاسی زندان دستگرد اصفهان و یا در بازداشتگاه سپاه و سیدعلی خان و یا در زندان «هتل اموات» بجز یک نفر اعدام شدند.<ref name=":4">[https://www.akhbar-rooz.com/42084/1399/05/13/ قتل عام ۶۷ در اصفهان: رازها، مزارها، نام ها – فرخ حیدری]</ref> | |||
طبق گفته یک زندانی جان بهدربرده، سوالات مطرح شده از طرف اعضای «هیئت مرگ» خیلی تیز و کوتاه بود. نظر زندانیان مجاهد را در مورد هویت سیاسی شان و بطور مشخص نظرشان در مورد سازمان مجاهدین خلق و مسعود رجوی جویا میشدند و خواستار ابراز انزجار علنی آنان در جمع میشدند. پاسخ قاطع و صریح زندانیان در دفاع از این نام وهویت اعدامشان را قطعی میساخت. در مواردی که گاه زندانی منعطف تر برخورد میکرد، از او سوال میکردند: آیا حاضری در اعدام یکی از این منافقین زندانی شرکت کنی!؟<ref name=":3" /> | طبق گفته یک زندانی جان بهدربرده، سوالات مطرح شده از طرف اعضای «هیئت مرگ» خیلی تیز و کوتاه بود. نظر زندانیان مجاهد را در مورد هویت سیاسی شان و بطور مشخص نظرشان در مورد سازمان مجاهدین خلق و مسعود رجوی جویا میشدند و خواستار ابراز انزجار علنی آنان در جمع میشدند. پاسخ قاطع و صریح زندانیان در دفاع از این نام وهویت اعدامشان را قطعی میساخت. در مواردی که گاه زندانی منعطف تر برخورد میکرد، از او سوال میکردند: آیا حاضری در اعدام یکی از این منافقین زندانی شرکت کنی!؟<ref name=":3" /> | ||
فرخ حیدری میگوید بنا بر شهود و شواهد محرز، هیچکدام از زندانیان «سلولهای مرگ» حاضر به همکاری یا تسلیم در مقابل «کمیسیون مرگ» نشدند. بخش اعظم این زندانیان بسرعت و در حوالی همان نیمه مرداد ماه، «قتل عام» شدند و معدود افراد باقیمانده و زندانیان شهرستانهای اطراف نیز در مراحل بعد به دادگاه مرگ و سپس اعدام شدند.<ref name=":3" /> | فرخ حیدری میگوید بنا بر شهود و شواهد محرز، هیچکدام از زندانیان «سلولهای مرگ» حاضر به همکاری یا تسلیم در مقابل «کمیسیون مرگ» نشدند. بخش اعظم این زندانیان بسرعت و در حوالی همان نیمه مرداد ماه، «قتل عام» شدند و معدود افراد باقیمانده و زندانیان شهرستانهای اطراف نیز در مراحل بعد به دادگاه مرگ و سپس اعدام شدند.<ref name=":3" /> | ||
==== قتلعام زندانیان آزادشده و در مرخصی ==== | |||
زندانی سیاسی فرخ حیدری در گزارشش میگوید همزمان در بیرون زندان نیز تعداد زیادی از زندانیانی که قبلآ آزاد شده و یا بتازگی از زندان مرخص شده بودند، کوتاه زمانی قبل و یا بعد از شروع پروسه قتل عام، دوباره توسط سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات احضار و یا دستگیر شدند و در قتلعام اعدام شدند.<ref name=":4" /> | |||
=== دو روایت قتلعام در زندان اصفهان === | === دو روایت قتلعام در زندان اصفهان === | ||
خط ۱۴۴: | خط ۱۴۹: | ||
=== محل دفن جانباختگان قتلعام۶۷ === | === محل دفن جانباختگان قتلعام۶۷ === | ||
طبق گزارش آقای فرخ حیدری بسیار محتمل است که اعدامشدگان قتلعام ۶۷ را در یک یا چند گور جمعی در گورستان جدید و بیرون از شهر اصفهان یعنی «باغ رضوان»، دفن کرده باشند. البته مسئولین دادستانی و پاسداران زندان، سه یا چهار ماه بعد و پس از اعلام خبر اعدامها به خانواده قزبانیان، بتدریج به بخش بزرگی از خانواده های زندانیان قتل عام شده تابستان ۶۷ بطور خصوصی آدرس قبرهایی را دادند که بطور پراکنده در قطعات مختلف همان گورستان «باغ رضوان» قرار داشت و یا به آنها آدرس قبرهایی در گورستان حاشیه شهرهای اطراف اصفهان را اطلاع دادند. با این وجود بسیاری از خانوادههای به این آدرسها اعتمادی ندارند.<ref name=":3" /> | طبق گزارش آقای فرخ حیدری بسیار محتمل است که اعدامشدگان قتلعام ۶۷ را در یک یا چند گور جمعی در گورستان جدید و بیرون از شهر اصفهان یعنی «باغ رضوان»، دفن کرده باشند. البته مسئولین دادستانی و پاسداران زندان، سه یا چهار ماه بعد و پس از اعلام خبر اعدامها به خانواده قزبانیان، بتدریج به بخش بزرگی از خانواده های زندانیان قتل عام شده تابستان ۶۷ بطور خصوصی آدرس قبرهایی را دادند که بطور پراکنده در قطعات مختلف همان گورستان «باغ رضوان» قرار داشت و یا به آنها آدرس قبرهایی در گورستان حاشیه شهرهای اطراف اصفهان را اطلاع دادند. با این وجود بسیاری از خانوادههای به این آدرسها اعتمادی ندارند.<ref name=":3" /> | ||
بخش عمده گور قتلعام شدگان ۶۷ در گورستان اصلی اصفهان یعنی «باغ رضوان» در ۱۳ قطعه مختلف و دهها بلوک و ردیف متفاوت قرار دارد. آدرس بخش دیگری از گور قتلعام شدگان در گورستان شهرهای اطراف اصفهان همچون نجف آباد و همایونشهر و کاشان و شهرکرد… قرار دارد. این اطلاعات بر اساس گزارش فرخ حیدری است که میگوید مقامات دادستانی و زندان اصفهان به دلیل نفوذ آقای منتظری حاضر به ارائه این میزان اطلاعات از گور قتلعامشدگان شدهاند.<ref name=":4" /> | |||
==== قطعه نوزادان ونوباوگان ==== | ==== قطعه نوزادان ونوباوگان ==== | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۶۰: | ||
آمار در ماه مرداد که مصادف با اوج قتل عام زندانیان بوده و همینطور ماه آبان که زمان اطلاع دادن و اعلام شماره قبرها به خانواده ها و گذاشتن علامتهای مشابه برای قبرهای بی نام بود، در دفاتر داخلی گورستان که بهرحال مشخصات قبرها ثبت میشود بناگاه ده تا بیست برابر ماههای دیگر میشود.<ref name=":3" /> | آمار در ماه مرداد که مصادف با اوج قتل عام زندانیان بوده و همینطور ماه آبان که زمان اطلاع دادن و اعلام شماره قبرها به خانواده ها و گذاشتن علامتهای مشابه برای قبرهای بی نام بود، در دفاتر داخلی گورستان که بهرحال مشخصات قبرها ثبت میشود بناگاه ده تا بیست برابر ماههای دیگر میشود.<ref name=":3" /> | ||
او ضمن ارائه سند گورستان اضافه میکند:<blockquote>نکته قابل تامل دیگر این است که روی سنگ مزاری که بعدها مسئولین گورستان (لابد بدستور مقامات امنیتی) روی قبرهای بظاهر متعلق به شهدای شصت و هفت گذاشتند هیچکدام شان تاریخ تولد ندارند!<ref name=":3" /></blockquote> | او ضمن ارائه سند گورستان اضافه میکند:<blockquote>نکته قابل تامل دیگر این است که روی سنگ مزاری که بعدها مسئولین گورستان (لابد بدستور مقامات امنیتی) روی قبرهای بظاهر متعلق به شهدای شصت و هفت گذاشتند هیچکدام شان تاریخ تولد ندارند!<ref name=":3" /></blockquote>فرخ حیدری عکس و اسامی ۶ تن از مجاهدین همبندش را در گزارشش آورده است: سید فخر طاهری، رضا نعمت بخش، ستار بامنیری، محمد و فریبا و فرحناز احمدی سه خواهر و برادر مجاهد از یک خانواده خوزستانی بودند. و در عکس دیگری اسامی ۶ مجاهد دیگر را آورده است: غلامرضا ترکپور، مجید خادمی,...<ref name=":4" /> | ||
=== اعدام دگراندیشان در قتلعام۶۷ === | === اعدام دگراندیشان در قتلعام۶۷ === | ||
چهار زندانی سیاسی غیر مجاهد نیز که بخاطر دگراندیشی و اتهامات سیاسی دیگر در دادگاه اسلامی اصفهان محکوم به مرگ شده بودند و دو سه سال بود که در زیر حکم اعدام قرار داشتند، در روزهای پایانی این قتل عام (احتمالآ در پائیز)، حکم اعدامشان به اجرا در آمد. نام سه تن از آنان در آرشیو گورستان باغ رضوان نیز ثبت شده عبارتند از: زنده یادان مجتبی محسنی و اسفندیار قاسمی (از مسئولین تشکیلاتی فدائیان خلق - پیرو کنگره شانزده آذر)، زنده یاد سهراب هلاکویی (تکاور ارتش و عضو نهضت مقاومت ملی ایران)، زنده یاد سیروس مهدی پور (از وابستگان سازمان انقلابی کارگران ایران - راه کارگر) که دارای محکومیت زندان در دادگاه انقلاب خوزستان بود و همزمان با قتل عام سراسری، بطور موقت همراه با تعدادی دیگر از زندانیان از اهواز به اصفهان منتقل شده بود.<ref name=":3" /> | چهار زندانی سیاسی غیر مجاهد نیز که بخاطر دگراندیشی و اتهامات سیاسی دیگر در دادگاه اسلامی اصفهان محکوم به مرگ شده بودند و دو سه سال بود که در زیر حکم اعدام قرار داشتند، در روزهای پایانی این قتل عام (احتمالآ در پائیز)، حکم اعدامشان به اجرا در آمد. نام سه تن از آنان در آرشیو گورستان باغ رضوان نیز ثبت شده عبارتند از: زنده یادان مجتبی محسنی و اسفندیار قاسمی (از مسئولین تشکیلاتی فدائیان خلق - پیرو کنگره شانزده آذر)، زنده یاد سهراب هلاکویی (تکاور ارتش و عضو نهضت مقاومت ملی ایران)، زنده یاد سیروس مهدی پور (از وابستگان سازمان انقلابی کارگران ایران - راه کارگر) که دارای محکومیت زندان در دادگاه انقلاب خوزستان بود و همزمان با قتل عام سراسری، بطور موقت همراه با تعدادی دیگر از زندانیان از اهواز به اصفهان منتقل شده بود.<ref name=":3" /> | ||
مهندس صادق شجاعی از زندانیان مجاهد آزادشده در رابطه با سیروس مهدیپور چنین گفته است: | |||
روزی یکباره صدای یک جابجایی و همهمه و بعد فریادهای بلند یک زندانی بگوش رسید… در حالیکه پاسداران سعی داشتند آن زندانی را از داخل محوطه آن مجموعه بیرون ببرند و به زور سوار یک ماشین بکنند، او با رشادت فریاد میزد: | |||
«آهای بچه های مجاهدین به هوش باشید فریب نخورید دارن همه تون را اعدام میکنند… من سیروس مهدیپور فرزند عباس بچه مسجدسلیمان هستم. از بچه های «راه کارگر» هستم … برایم پرونده سازی کردند و حالا هم میخوان ببرندم برای اعدام، هر کدوم تونستید به خانوادم خبر بدین، من سیروس مهدی پور فرزند عباس بچه مسجدسلیمان، مرگ بر خمینی مرگ بر خمینی…»<ref name=":4" /> | |||
چهارمین دگراندیش اسمش احمد سمندیجان بود که به همراه سه نفر دیگر در اصفهان به خاک سپرده شد.<ref name=":4" /> | |||
=== سرنوشت یک زندانی نجاتیافته === | |||
قاسم جوانمردی کشاورزی از اهالی شهرک قهدریجان در حاشیه شهر اصفهان بود که به دلیل یک رابطه خاص پاسداری به نام محمد علی زنجیره ای که از پاسداران باسابقه زندان و مدیرکل وقت زندانهای استان و همینطور عضو همراه کمیسیون مرگ بود از قتلعام جان به در برد اما بعد از مدتها یکی از همسایه ها بطور اتفاقی او را در کنار پیاده رو در حالیکه با دل درد شدید استفراغ میکرد پیدا میکند که قبل از رسیدن به بیمارستان جان میدهد.<ref name=":4" /> | |||
== خودکشی در زندان دستگرد اصفهان == | == خودکشی در زندان دستگرد اصفهان == |
ویرایش