۶٬۵۲۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
== پیام سالگرد جمعه خونین زاهدان == | == پیام سالگرد جمعه خونین زاهدان == | ||
مولوی عبدالغفار نقشبندی در روز ۲ مهرماه ۱۴۰۲، بهمناسبت فرا رسیدن سالگرد جمعه خونین زاهدان، یک سخنرانی ویدئویی در کانال رسمی تلگرامی خود منتشر کرد که در بخشی از این فراخوان آمده است:<blockquote>«کونا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً، عیناً از سخنان گهربار و ارزشمند حضرت علی رضیالله تعالی عنه هست که فرمودند دشمن ظالم با یاریگر مظلوم باشید. سروران عزیز یک سال تمام از فاجعه جانگداز و حادثه دلخراش خاش و مسجد مکی زاهدان گذشت. جنایتی که یزید زمان خامنهای و شمر دوران محامی در پوشش لباس حسینی مرتکب آن شدند. یزید این زمان، پس از کشتن ۱۲۰نمازگزار اهل سنت، با کور و فلج ساختن و زمینگیر کردن بالای ۳۰۰ نفر از آن نمازگزاران حتی تسلیت هم نگفت. نه تنها یزید این زمان به مردم اهل سنت با غرور و تکبر تسلیت نگفت بلکه به جلادان خودش اختیارات بیشتر داد، قدرت بیشتر پست و مقام داد، ارتقا درجه داد، تشویقی داد تا بیشتر در شهرهای بلوچستان جولان بدهند، با بلوچ و سنی تسویهحساب بکنند؛ و هر کسی رو که دلشان بخواهد بگیرند و بزنند، زندان کنند، تعرض کنند، تجاوز کنند. سروران عزیزم امروز من با صراحت میگویم که ما خون ندادیم که سازش کنیم، ما خون ندادیم که خونبها بگیریم، ما خون نداریم که با قاتلانمان بر سر یک سفره غذا بخوریم و بهبه و چهچه بگوییم. در حالیکه جوانان ما جوانان رعنای ما در سینه قبرستانها خوابیدهاند. ما خون دادیم، ما جوان دادیم تا سرزمینمان را از خونخواران بازسازی بکنیم. یک سانت هم عقبنشینی نمیکنیم، حتی اگر همه ما رو بکشید، همه ما رو زندان بکنید، همه علمای ما را زندانی بکنید، چنانچه پدر پیر من را در این سن پیری با بیشرمی و بیرحمی گرفتید؛ و به زندان انداختید تا صدای ما را خاموش بکنید، ما از همه چیزمان میگذریم. عزیزانم سالروز فاجعه خونین زاهدان پیش روی من و شما است. جمعه همین هفته، جمعه و شنبه، هفتم و هشتم مهرماه است، سالروزی که مکی خون گریست، سال روزی که از آسمان بلوچستان اشک خون سرازیر شد، سال روزی که در صحن مصلی مسجد مکی زاهدان اشک و دریای خون جاری شد. من از جوانان غیور میخواهم که روز جمعه پس از اقامه نماز در خیابانها فریاد مظلومیتشان را بلند بکنند. به والله قسم اگر من و تو، ای بلوچ بهخاطر دفاع از خواهرمان، بهخاطر دفاع از عفتمان، بهخاطر دفاع از ناموسمان، بهخاطر دفاع از خون شهدایمان، بهخاطر دفاع از داغدیدگان فاجعه خونین زاهدان، اگر من و تو کشته بشویم، جزو شهدای امت هستیم و با شهدا در صحرای محشر محشور خواهیم شد. من از عزیزانم میخواهم که روز شنبه را، شنبه هفته آینده را سرتاسر بلوچستان تمام مغازههایشان را ببندند. به اعتصاب سراسری بلوچستان بپیوندند، با سکوت با بستن مغازههایمان فریاد مظلومیتمان را به جهان بلند بکنیم تا جهان بداند که این آخوندهای شیاد ما را کشتند، ما رو کشتند؛ و به ما اجازه گریه کردن هم نمیدهند. تا دنیا بداند که ملت ایران امروز اسیر این شیادان مذهبی هستند. وعده من و تو، ای جوان غیور بلوچ خیابانهای بلوچستان در جمعه این هفته پس از اقامه نماز جمعه هست. به امید آن روز، و ما علینا الاالبلاغ المبین.»<ref | مولوی عبدالغفار نقشبندی در روز ۲ مهرماه ۱۴۰۲، بهمناسبت فرا رسیدن سالگرد جمعه خونین زاهدان، یک سخنرانی ویدئویی در کانال رسمی تلگرامی خود منتشر کرد که در بخشی از این فراخوان آمده است:<blockquote>«کونا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً، عیناً از سخنان گهربار و ارزشمند حضرت علی رضیالله تعالی عنه هست که فرمودند دشمن ظالم با یاریگر مظلوم باشید. سروران عزیز یک سال تمام از فاجعه جانگداز و حادثه دلخراش خاش و مسجد مکی زاهدان گذشت. جنایتی که یزید زمان خامنهای و شمر دوران محامی در پوشش لباس حسینی مرتکب آن شدند. یزید این زمان، پس از کشتن ۱۲۰نمازگزار اهل سنت، با کور و فلج ساختن و زمینگیر کردن بالای ۳۰۰ نفر از آن نمازگزاران حتی تسلیت هم نگفت. نه تنها یزید این زمان به مردم اهل سنت با غرور و تکبر تسلیت نگفت بلکه به جلادان خودش اختیارات بیشتر داد، قدرت بیشتر پست و مقام داد، ارتقا درجه داد، تشویقی داد تا بیشتر در شهرهای بلوچستان جولان بدهند، با بلوچ و سنی تسویهحساب بکنند؛ و هر کسی رو که دلشان بخواهد بگیرند و بزنند، زندان کنند، تعرض کنند، تجاوز کنند. سروران عزیزم امروز من با صراحت میگویم که ما خون ندادیم که سازش کنیم، ما خون ندادیم که خونبها بگیریم، ما خون نداریم که با قاتلانمان بر سر یک سفره غذا بخوریم و بهبه و چهچه بگوییم. در حالیکه جوانان ما جوانان رعنای ما در سینه قبرستانها خوابیدهاند. ما خون دادیم، ما جوان دادیم تا سرزمینمان را از خونخواران بازسازی بکنیم. یک سانت هم عقبنشینی نمیکنیم، حتی اگر همه ما رو بکشید، همه ما رو زندان بکنید، همه علمای ما را زندانی بکنید، چنانچه پدر پیر من را در این سن پیری با بیشرمی و بیرحمی گرفتید؛ و به زندان انداختید تا صدای ما را خاموش بکنید، ما از همه چیزمان میگذریم. عزیزانم سالروز فاجعه خونین زاهدان پیش روی من و شما است. جمعه همین هفته، جمعه و شنبه، هفتم و هشتم مهرماه است، سالروزی که مکی خون گریست، سال روزی که از آسمان بلوچستان اشک خون سرازیر شد، سال روزی که در صحن مصلی مسجد مکی زاهدان اشک و دریای خون جاری شد. من از جوانان غیور میخواهم که روز جمعه پس از اقامه نماز در خیابانها فریاد مظلومیتشان را بلند بکنند. به والله قسم اگر من و تو، ای بلوچ بهخاطر دفاع از خواهرمان، بهخاطر دفاع از عفتمان، بهخاطر دفاع از ناموسمان، بهخاطر دفاع از خون شهدایمان، بهخاطر دفاع از داغدیدگان فاجعه خونین زاهدان، اگر من و تو کشته بشویم، جزو شهدای امت هستیم و با شهدا در صحرای محشر محشور خواهیم شد. من از عزیزانم میخواهم که روز شنبه را، شنبه هفته آینده را سرتاسر بلوچستان تمام مغازههایشان را ببندند. به اعتصاب سراسری بلوچستان بپیوندند، با سکوت با بستن مغازههایمان فریاد مظلومیتمان را به جهان بلند بکنیم تا جهان بداند که این آخوندهای شیاد ما را کشتند، ما رو کشتند؛ و به ما اجازه گریه کردن هم نمیدهند. تا دنیا بداند که ملت ایران امروز اسیر این شیادان مذهبی هستند. وعده من و تو، ای جوان غیور بلوچ خیابانهای بلوچستان در جمعه این هفته پس از اقامه نماز جمعه هست. به امید آن روز، و ما علینا الاالبلاغ المبین.»<ref name=":3" /></blockquote> | ||
== منابع: == | == منابع: == |
ویرایش