۹٬۹۱۹
ویرایش
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
دکتر حشمت پس از آگاهی از این مسئله شخصا به حسن کیاده رفت و دستور داد ارامنهی نیازمند را درخانهی کارگران و صیادان بندر حسنکیاده اسکان دهند و وسایل و آسایش آنان را فراهم سازند. | دکتر حشمت پس از آگاهی از این مسئله شخصا به حسن کیاده رفت و دستور داد ارامنهی نیازمند را درخانهی کارگران و صیادان بندر حسنکیاده اسکان دهند و وسایل و آسایش آنان را فراهم سازند. | ||
[[پرونده:دکتر حشمت و یارانش.JPG|بندانگشتی|'''دکتر ابراهیم حشمت به همراه تعدادی از مبارزان جنگل''']] | |||
محمدعلی صفاری لاهيجانی که در آن دوران با دکتر حشمت حشر و نشر داشت در يادداشتهای خود مینویسد که: به ياد دارم که خودم دچار مالاريا شدم و دکتر حشمت «کنين» را با مخلوط آبليمو تجويز کردند و معالجه شدم، احسانالله خان و حسين خانالله که از فعالان سياسی تهران بودند چون تحت تعقيب دولت بودند (دولت حسن وثوق) به خانه ما در لاهيجان می آمدند و مدتی در کنار ما پنهانی زندگی می کردند، اتفاقا در همان زمان حسينخان به بيماری جرب مبتلا شد و دکتر حشمت هم که در منزل ايشان بود وی را معالجه کرد و اين معالجه و آشنایی، راه را برای بيشتر شدن فعاليتهای دکتر حشمت باز کرد. در ادامه میگويد مرحوم دکتر اهل دخانيات و مسکرات نبود، ولی به موسيقی دلبستگی خاص داشت. | محمدعلی صفاری لاهيجانی که در آن دوران با دکتر حشمت حشر و نشر داشت در يادداشتهای خود مینویسد که: به ياد دارم که خودم دچار مالاريا شدم و دکتر حشمت «کنين» را با مخلوط آبليمو تجويز کردند و معالجه شدم، احسانالله خان و حسين خانالله که از فعالان سياسی تهران بودند چون تحت تعقيب دولت بودند (دولت حسن وثوق) به خانه ما در لاهيجان می آمدند و مدتی در کنار ما پنهانی زندگی می کردند، اتفاقا در همان زمان حسينخان به بيماری جرب مبتلا شد و دکتر حشمت هم که در منزل ايشان بود وی را معالجه کرد و اين معالجه و آشنایی، راه را برای بيشتر شدن فعاليتهای دکتر حشمت باز کرد. در ادامه میگويد مرحوم دکتر اهل دخانيات و مسکرات نبود، ولی به موسيقی دلبستگی خاص داشت. | ||
ویرایش