کاربر:Safa/3صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۷: خط ۷:


=== پشتوانه چاپ اسکناس ===
=== پشتوانه چاپ اسکناس ===
تا پیش از جنگ جهانی دوم عرضه پول بر مبنای استاندارد طلا، (the Gold Standard) بود. در این سیستم، هر پوند یا دلار در گردش، توسط میزان طلای معادل آن پشتیبانی می‌شد. پس از جنگ جهانی دوم، با قرارداد برتون وودز، استاندارد طلا در ۱۵ اوت ۱۹۷۱ میلادی توسط آمریکا به طور کامل کنار گذاشته شد. در برتون وودز آمریکا متعهد بود که در برابر هر ۳۵ دلار یک اونس طلا در بانک ذخیره کند اما نیکسون توافق «برتون وودز» را کنار گذاشت و تعهد آمریکا در این باره را نقض کرد. این اقدام در تاریخ معاصر به شوک نیکسون معروف شد.
تا پیش از جنگ جهانی دوم عرضه پول بر مبنای استاندارد طلا، (the Gold Standard) بود. در این سیستم، هر پوند یا دلار در گردش، توسط میزان طلای معادل آن پشتیبانی می‌شد. پس از جنگ جهانی دوم، با قرارداد برتون وودز، استاندارد طلا در ۱۵ اوت ۱۹۷۱ میلادی توسط آمریکا به طور کامل کنار گذاشته شد. در برتون وودز آمریکا متعهد بود که در برابر هر ۳۵ دلار یک اونس طلا در بانک ذخیره کند اما نیکسون توافق «برتون وودز» را کنار گذاشت و تعهد آمریکا در این باره را نقض کرد. این اقدام در تاریخ معاصر به شوک نیکسون معروف شد.<ref>[https://tavantahlil.com/what-is-nixon-shock/ سایت توان تحلیل]</ref>


=== پول بدون پشتوانه یا پول فیات ===
=== پول بدون پشتوانه یا پول فیات ===

نسخهٔ ‏۵ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۳۱

سونامی چاپ اسکناس در جمهوری اسلامی

چاپ اسکناس، به خلق نوعی پول گفته می‌شود که در معاملات از آن استفاده می‌شود، برای چاپ اسکناس قوانینی در نزد بانک‌های مرکزی هر کشور هست که بر طبق آن و به میزان پشتوانه‌ی طلای هر کشور چاپ و در دسترس مردم برای تسهیل مبادلات قرار می‌گیرد. هر نوع عدول از این قوانین منجر به بهم خوردن معادلات اقتصادی در آن کشور خواهد شد، امروز یکی از معضلات کشور ما ایران خلق بی‌رویه‌ی پول توسط دولت‌های مختلف است که ارزش مبادلاتی ریال ایران را به آستانه‌ی فاجعه رسانده است و امروزه هر ۵۵۰۰۰۰ ریال ایران در برابر یک دلار مبادله می‌شود. در حالی که ارزش هر دلار در سال ۱۳۰۳ ۲۸ ریال ایران بود.

تعریف پول

پول عبارت از اسکناس و مسکوک و سپرده‌های دیداری اشخاص نزد بانک‌ها است و ۹۷٪ از عرضه پول صرفاً عدد و رقمی است که در پایگاه‌های داده دیجیتالی بانک‌های تجاری وجود دارد. این پول مابه‌ازاء مادی ندارد. بانک‌های تجاری از نظر قانونی موظفند که میزان خاصی از پول را به عنوان ذخیره نزد بانک مرکزی نگه دارند. وقتی سیستم بانکداری بصورت علمی و صحیحی این‌ کار را انجام بدهد، می‌تواند باقی پول را به مشتریان خود وام دهد. پول نقد تنها ۳٪ پول در جریان را شامل می‌شود. به این قسمت، عرضه پول محدود (narrow money supply) می‌گویند که شامل این موارد می‌شود: اسکناس، سکه، سپرده جاری (demand deposit) و سایر دارایی‌های نقدشونده که توسط بانک مرکزی نگهداری می‌شود. در آمریکا پول محدود همان M1 است. ذخیره بانک‌های تجاری نزد بانک مرکزی (که همان بانک دولت است) در این دسته قرار می‌گیرد. بانک‌های تجاری توسط بانک مرکزی (دولت) مجازند که به کسب‌وکارها و مصرف‌کنندگان وام بدهند. مبلغی که بانک‌ها می‌توانند به مشتریان وام دهند بالاتر از نسبتی است که باید نزد بانک مرکزی به عنوان ذخیره نگه دارند. عبارت «بانکداری ذخیره جزئی (fractional banking)» به همین معناست. سپس هر کسی که وام را دریافت کرده باشد، چه یک کسب‌وکار باشد و چه یک مشتری خرد، آن مبلغ را به حساب بانک مورد نظر واریز می‌کند تا با آن خانه یا خودرو بخرد یا یک کسب‌وکار را تامین مالی کند.

پشتوانه چاپ اسکناس

تا پیش از جنگ جهانی دوم عرضه پول بر مبنای استاندارد طلا، (the Gold Standard) بود. در این سیستم، هر پوند یا دلار در گردش، توسط میزان طلای معادل آن پشتیبانی می‌شد. پس از جنگ جهانی دوم، با قرارداد برتون وودز، استاندارد طلا در ۱۵ اوت ۱۹۷۱ میلادی توسط آمریکا به طور کامل کنار گذاشته شد. در برتون وودز آمریکا متعهد بود که در برابر هر ۳۵ دلار یک اونس طلا در بانک ذخیره کند اما نیکسون توافق «برتون وودز» را کنار گذاشت و تعهد آمریکا در این باره را نقض کرد. این اقدام در تاریخ معاصر به شوک نیکسون معروف شد.[۱]

پول بدون پشتوانه یا پول فیات

یکی از مسائلی که در حوزه اقتصاد مطرح است، چاپ بی‌رویه پول توسط دولت‌هاست. برخی دولت‌ها مشکلات اقتصادی‌شان را از طریق چاپ پول حل می‌کنند که این‌ به تورم در اقتصاد کشورها دامن می‌زند.

پول فیات

پول فیات به معنای پول قانونی است. مایکل سیلر (Michael Saylor) از بزرگ‌ترین مدافعان و طرفداران بیت‌کوین، برای توصیف کاهش قدرت خرید پول فیات (fiat money، پولی که بدون پشتوانه و ارزش ذاتی است و ارزش آن از سوی قانون می‌آید) از استعاره ذوب یک تکه یخ استفاده می‌کند. پولی که ما امروز از آن استفاده می‌کنیم از ارزش ذاتی برخوردار نیست. برای مثال از سال ۱۹۱۳، دلار آمریکا ۹۶٪ ارزش خود را از دست داده است. بیشتر پولی هم که وجود دارد تنها یک سری اعداد است که در پایگاه داده مرکزی وارد سیستم می‌شود. پول مدرن به این علت ارزش دارد که دولت می‌گوید و جامعه هم تا جایی که دولت و بازارهای مالی آن را تایید کنند می‌پذیرد. از آن پس خزانه‌داری آمریکا ماشین چاپ دلار شده و بدهی‌هایش را با بدهی می‌پردازد. ترفندهای دیگر مثل «چرخه پترودلار» بسیاری از کشورها را ناچار به استفاده از دلار نگه داشته‌ است. احتمال فروپاشی این سازوکار همواره وجود دارد اما آمریکا با چرخه‌ی (چاپ دلار و خلق اعتبار- افزایش بدهی) جلوی آن را گرفته تا مانع رخ دادن ابرتورم شود. در بحران اقتصادی ۲۰۰۸ در حالی که شرکت‌های بزرگ باید ورشکست می‌شدند دولت آمریکا به میدان آمد و بدهی غول‌ها را پرداخت کرد.

در بحران مالی سال ۲۰۰۸، بحران اطمینان ایجاد شد. مقدار زیادی از بدهی‌های بد به وجود آمدند که دولت‌ها باید آن‌ها را برعهده می‌گرفتند. دولت‌ها تلاش کردند با کاهش نرخ بهره، فعالیت اقتصادی را تحریک نمایند اما نرخ بهره تا جایی پایین آمد که منفی شد. نرخ بهره منفی به این معناست که سپرده‌گذار باید به بانک پول بدهد تا بانک پولش را نگه دارد. دولت‌ها می‌توانند اجازه دهند که همه چیز با روند طبیعی خودش پیش برود اما عواقب چنین کاری مشخص است؛ خصوصاً در مسئله همه‌گیری ویروس کرونا که قرنطینه باعث شد بسیاری از کسب‌وکارها از بین بروند.

بنابراین بانک‌های مرکزی به نمایندگی از دولت، با آزاد کردن قسمتی از ذخیره بانک‌ها، عرضه پول را افزایش می‌دهند.

رایج‌ترین روش برای انجام این کار، بازخرید بدهی موجود دولت است که توسط بانک‌های تجاری نگهداری می‌شود. به این کار، تسهیل کمی یا Quantitative Easing گفته می‌شود.

یعنی ذخیره در دسترسی که توسط بانک‌های تجاری نگهداری می‌شود افزایش می‌یابد؛ در نتیجه، آن‌ها می‌توانند برای ایجاد فعالیت‌های بهره‌ور تولیدی، وام بدهند و پول بیشتری خلق کنند. مقدار زیادی از این پول جدید که اغلب به آن نقدینگی گفته می‌شود، در واقع به فعالیت‌های غیرمولد و سوداگری مالی اختصاص می‌یابد.

به همین دلیل است که در بازار سهام رشدهای بالا به وجود می‌آید و قیمت خانه و سایر دارایی‌هایی که نقش ذخیره ارزش دارند، افزایش پیدا می‌کنند.

معمولاً چراغ خطر برای استقراض دولت در نقطه‌ای روشن می‌شود که نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی (ارزش خالص چیزهایی که تولید شده‌اند) یا GDP، به ۱۰۰ درصد برسد. نسبت بدهی به GDP آمریکا در سال ۲۰۱۲ به این میزان رسید و از آن موقع تا به حال در حال افزایش بوده است.

آمریکا قدرتمندترین اقتصاد دنیا و منتشرکننده ارز ذخیره جهانی بوده و به همین دلیل، می‌توان گفت که در عمل، دلار برای بسیاری از کشورها نقشی مشابه پول ملی را ایفا می‌کند. با توجه به این نکات، اهمیت چنین مسئله‌ای بیشتر روشن می‌شود.

نظم نوین پرداخت زیانِ سلطه‌گران توسط ضعیف‌ترها است. در ایران هم خسارت صندوق‌های مالی (که به بیش از ۳۵ هزار میلیارد تومان رسید) از بودجه عمومی یعنی از حق اکثریت واریز شد.

پیتر شیف، کارشناس مسائل اقتصادی می‌گوید:

پولِ بی‌پشتوانه به دولت قدرت می‌دهد و پول واقعی به مردم. با پولِ واقعی دولت محدود به هزینه‌های مالیاتی می‌شود و مردم در مقابل مالیات مقاومت می‌کنند. وقتی اسکناس چاپ شود، این مقاومت کم شده و دولت بدون هیچ کاری رشد می‌کند. طلا عنصری است که مردم را از سیاست‌های نادرستِ دولت محافظت می‌کند. طلا در هر کاری سر راه دولت قرار می‌گیرد. طلا دشمنِ یک دولتِ بزرگ است و دوست آزادی. طلا محافظ افراد در مقابل دولت‌هاست.

لغو استاندارد طلا و نظام پولی برتون وودز موجب انحراف پولیِ دولتها در سراسر جهان شد. بطوریکه این خسارت برای مردمِ جهانِ سوم صدها برابر بوده است. چاپ پول بی‌پشتوانه در ایران سبب شده که در طی چند دهه اخیر ریال-پول کاغذیِ دولت ایران- بی ارزش‌ترین پولِ جهان شود و تورمِ افسار‌گسیخته تمام مناسبات اقتصادی کشور را بهم بریزد. بازگردندان دولتها خصوصاً در ایران به استاندارد طلا می‌تواند مردم را در مقابل هوس‌ سیاستمداران و نابودی قدرت خریدشان محافظت کند.

بی‌ارزشترین پول

پول بی ارزش مجارستان در سالهای پس از جنگ جهانی دوم

بی‌ارزشترین پول دنیا به ارزی گفته می‌شود که در قیاس با سایر ارزها ارزش مبادله‌ای کمتری دارد. در سال ۲۰۲۳ ریال ایران رتبه اول بی‌ارزشترین پول دنیا را کسب کرد.

رتبه ۱ بی ارزش‌ترین پول دنیا ریال ایران

رتبه ۲ بولیوار ونزوئلا

رتبه ۳ دونگ ویتنام

رتبه ۴ روپیه اندونزی

رتبه ۵ لئون سیرالئون

رتبه ۶ ارز کیپ لائوس

رتبه ۷ سوم ازبکستان

رتبه ۸ فرانک گینه

رتبه ۹ گوارانی پاراگوئه

رتبه ۱۰ ریل کامبوج[۲]


چاپ پول به عنوان سلاح

جان مینارد کینز می‌گوید:

برای واژگون کردن اساس یک ملت هیچ وسیله‌ای ظریف‌تر و مطمئن‌تر از کاهش ارزش پول رایج نیست، تنزل ارزش پول رایج تمام نیروهای پنهان اقتصادی را در راستای نابودی به کار می‌گیرد و این عمل را به گونه‌ای انجام می‌دهد که حتی یک نفر از میلیون‌ها نفر نیز متوجه‌ی آن نمی‌شوند.[۳]

عملیات برنهارد

طی جنگ جهانی دوم، آلمان ها از تسلیحات و تمهیدات مختلفی برای ضربه زدن به دوول متفق بهره بردند. علاوه بر نبوغ تسلیحات و راهکارهای نظامی، در بسیاری از مواقع با روش های غیر نظامی نیز مورد توجه سران و رهبران نازی قرار داشت..... عملیات برنهارد یکی از روش های غیر نظامی  با نبوغ غیر قابل باور که آلمان ها برای ضربه زدن به انگلستان، آن را به مرحله اجرا گذاشتند.

در طول دوران نازی ها ، سران نازی و به ویژه شخص آدولف هیتلر به استفاده از نیروی های نابغه جوان و سالخورده در کنار هم عقیده ی بسزایی داشت و تمام و کمال از آن‌ها و ایده هایشان گرچه حتی در حد یک احتمال می‌بود حمایت می‌کرد و این مسئله را توصیه کرده بود که تمامی سران باید مد نظر خود داشته باشند.

ایده اولیه این عملیات توسط سرگرد اس اس "نایوکس" مطرح گردید. سر فرماندهی واحدهای اس اس "هاینریش هیلمر" از این طرح استقبال کرده ، آن را یک ایده‌ی نبوغ‌امیز دانست و از او و طرحش حمایت کرد و در نهایت اجرای این عملیات بر عهده‌ی خود سرگرد اس اس "برنهارد کروگر"  گذاشته شد.

در کل هدف از اجرای عملیات سری برنهارد، نامتوازن ساختن اقتصاد انگلستان از طریق وارد ساختن اسکناس‌های جعلی به جریان معاملات روزمره بود. در آن زمان انگلستان از اسکناس های   ۵٬۱۰٬۲۰٬۵۰٬۱۰۰٬۵۰۰٬۱۰۰۰ پوندی در جریان معاملات بهره می‌برد. یک قسمت عملیات برنهارد وارد کردن حجم عظیمی از اسکناس های جعلی ۵۰ پوندی به ساختار پولی انگلستان بود.

برای اجرای این عملیات تیمی مرکب از ۱۴۲ جاعل حرفه‌ای در کنار هم گرد آمده و به کار تهیه اسکناس‌های تقلبی مشغول شدند. سرگرد اس اس "کروگر" قصد داشت که کپی‌هایی دقیقا معادل اصل از اسکناس‌های انگلیسی به دست آورد به همین دلیل در ابتدا کاغذ اسکناس‌های انگلیسی دقیقا معادل سازی شد که البته این کار یک شاهکار هنری و علمی در دنیای جعل محسوب می‌گردد. طرح زمینه، رنگ و جنس کاغذ اسکناس‌های تقلبی به شکل حیرت‌انگیزی با ماشبه انگلیسی همسان بود. امضا و تاریخ‌های نشر نیز جعل شدند اما پیچیده‌ترین فاز عملیات برنهارد ایجاد شماره سریال‌های معتبر برای این اسکناس‌های تقلبی بود. به دلیل پافشاری سرگرد کروگر برای جعل نسخه‌ای کاملا قابل قبول، یک تیم از متخصصین کشف رمز المانی طی کاری فشرده موفق شدند که الگوریتم تولید شماره سریال‌های اسکناس‌های انگلستان را کشف نمایند. در نهایت کار چاپ اسکناس‌های تقلبی آغاز گردید و ۳۵۰ سری صد هزارتایی اسکناس تقلبی به ارزش ۱۳۴۶۱۰۸۱۰ پوند تهیه شد.

بسیاری از جاعلان حرفه‌ای هنوز هم از اسکناس‌های جعلی برنهارد به عنوان شاهکارهای بی رقیب یاد می‌کنند. عملا از لحاظ ظاهری تشخیص نمونه جعلی و اصل از یکدیگر بسیار مشکل و یا حتی کاری ناممکن بود.

برای طبیعی شدن ظاهر اسکناس‌ها، آنها را در یک مسیر بسته مورد استفاده قرار دادند، یعنی شخصی آن را گرفته تا کرده و در جیب خود می‌گذاشت سپس دوباره آن را به شخص دیگری داده و ... در پایان ظاهر اسکناس‌ها نیز همانند اسکناس‌های کارکرده و معمول درآمد. برای اطمینان از کیفیت اسکناس های جعلی، بعضی از آنها در کشورهای بی طرفی نظیر سوئیس مورد استفاده قرار گرفتند در پایان این مرحله مشخص گردید که کار بی‌عیب و نقصی انجام شده است، زیرا حتی یک مورد از این اسکناس‌های جعلی نیز مشخص نشد. یک چنین نتیجه درخشانی باعث شد که مجوز توزیع این اسکناس‌ها توسط پیشوای نازی صادر گردد.

در ابتدا تصمیم بر این بود که این اسکناس‌ها را توسط هواپیما، بر روی نقاط شهری پر از ازدحام فرو ریزند اما در این حالت ممکن بود بسیاری از اسکناس‌ها در نقاط غیر قابل دسترس فرود آمده و از بین بروند. همچنین در این حالت به راحتی عملیات برنهارد مشخص می‌شد. از این رو تصمیم بر این شد که اسکناس‌ها را به فرم کاملا قانونی و رسمی مورد استفاده قرار دهند. از اواخر سال ۱۹۴۳ بود که توزیع این اسکناس‌ها آغاز گردید. ماهی یک میلیون پوند پول تقلبی به سیستم اقتصادی انگلستان تزریق می‌گردید. آلمان‌ها حتی حقوق جاسوسان انگلیسی خود را با این اسکناس‌ها پرداخت می‌کردند! یکی از جاسوسان انگلیسی آلمان‌ها، به نام الیزا برنا که با نام رمز سیسرو برای دستگاه اطلاعاتی آلمان به جمع آوری اطلاعات مشغول بود، در پایان جنگ زمانی که متوجه شد تمام پس‌اندازش پوندهای تقلبی است به دولت آلمان شکایت کرد و خواستار دریافت دست مزدش (پوند واقعی) شد که البته شکایت او به جایی نرسید.

تورم و ابر‌تورم

دولت‌ها با چاپ اسکناس، عرضه پول را به شدت افزایش می‌دهند. اگر سطح تولید کالاها ثابت بماند اما عرضه پولی که برای خرید آن کالاها پرداخت می‌شود دائماً افزایش یابد، قیمت آن کالاها زیاد خواهد شد و نتیجه‌اش تورم (inflation) است. تورم باعث می‌شود قدرت خرید مردم کاهش یابد. وقتی تورم از کنترل خارج شود به ابرتورم (hyperinflation) تبدیل می‌گردد.

اگر افزایش قیمت‌ها از ۵۰٪ در ماه بیشتر باشد، آن شرایط به عنوان ابرتورم در نظر گرفته می‌شود. بنابراین در چنین حالتی، هر دو ماه یک بار قیمت‌ها دوبرابر می‌شوند. در همین لحظه حدود ۱٫۲ میلیارد نفر در دنیا در شرایط فلج‌کننده تورمی زندگی می‌کنند. این مسئله در کشور ونزوئلا یک مشکل جدی است. در تاریخ، نمونه‌های وحشتناکی برای از کنترل خارج شدن تورم وجود دارد. در آلمان پس از جنگ جهانی اول، تورم طوری از کنترل خارج شد که دیگر قابل اندازه‌گیری نبود. نرخ تبدیل مارک به پوند به یک تریلیون ۱٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ مارک در مقابل یک پوند رسید.

ابرتورم آلمان در سال ۱۹۲۳ بصورتی بود که یک آلمانی طبقه متوسط، میلیاردها مارک با خود حمل می‌کرد اما هنوز نمی‌توانست چیزی بخرد. یک قرص نان ۲۰۰ میلیارد مارک قیمت داشت. با حقوق بازنشستگی یک هفته‌ای حتی یک فنجان قهوه را نمی‌شد خرید. دولت آلمان تصمیم گرفت به جای استفاده از پول مالیات‌دهندگان برای تأمین مالی جنگ، از کشورهای دیگر پول قرض کند آلمانی‌ها مطمئن بودند که پس از پیروزی در جنگ، با تصرف مناطق صنعتی غنی از منابع و تحمیل غرامت به متفقین شکست خورده، می‌توانند بدهی خود را پرداخت کنند. اما این طرح نتیجه معکوس داد. آلمان در جنگ شکست خورد و در نهایت با بدهی‌های هنگفتی روبرو شد. علاوه بر این، معاهده ورسای آلمان مبلغ ۱۳۲ میلیارد مارک (یا ۳۱.۴ میلیارد دلار) به عنوان غرامت برای وارد کردن خسارت به متفقین در جریان جنگ باید پرداخت می‌کرد. برای پرداخت بدهی‌ها، دولت به فریب روی آورد. آنها شروع به چاپ پول کردند و از آن برای خرید ارز استفاده کردند که سپس برای پرداخت غرامت استفاده می‌شد. به زودی تورم از کنترل خارج شد. در ابتدا، تورم به آرامی افزایش یافت – از ۴.۲ مارک به ازای هر دلار قبل از جنگ به ۴۸ مارک در هر دلار در هنگام امضای معاهده. سپس به سرعت شتاب گرفت. در نیمه اول سال ۱۹۲۲، قیمت برابری مارک در برابر دلار ۳۲۰ مارک بود. تا پایان سال به ۷۴۰۰ مارک در هر دلار رسید. در نهایت، این علامت به ۴.۲ تریلیون مارک در برابر یک دلار آمریکا رسید! مردم معامله نقدی را متوقف کردند و به جای آن شروع به معامله پایاپای کردند. بسیاری از پزشکان اصرار داشتند که با گرفتن سوسیس، تخم مرغ، زغال سنگ و مانند آن دستمزد دریافت کنند. به زودی آلمان، کشور دزدها شد. مردم شروع به سرقت هر چیزی کردند – صابون، سنجاق‌سر، لوله‌های مسی، بنزین. در اواخر سال ۱۹۲۳، مارک با یک ارز جدید جایگزین شد – Rentenmark، که توسط وام مسکن زمین‌های کشاورزی و صنعتی پشتیبانی می‌شد. آلمان لنگان به حالت عادی بازگشت، اما این کشور دیگر هرگز مثل سابق نبود.

جورج جی دبلیو گودمن، نویسنده و اقتصاددان آمریکایی، نوشت: پس‌اندازهای از دست رفته هرگز بازیابی نشدند «و البته نه ارزش‌های سخت‌کوشی و نجابتی که با پس‌انداز همراه بود». خلق و خوی متفاوتی در کشور وجود داشت، خلقی که هیتلر بعدها با استعداد شیطانی از آن بهره برد. پرل اس باک، نویسنده آمریکایی که در سال ۱۹۲۳ در آلمان بود، نوشت: شهرها هنوز سر جایشان بودند، خانه‌ها هنوز سالم بودند، اما قربانیان میلیون‌ها نفر بودند. آنها ثروت و پس‌انداز خود را از دست داده بودند. آنها مات و مبهوت شده بودند و نفهمیدند که چگونه این اتفاق برایشان افتاده است و دشمنی که آنها را شکست داده کیست. با این حال، آنها اعتماد به نفس خود را از دست داده بودند، احساس خود را از دست داده بودند. دیگر باور نداشتند که اگر به اندازه کافی سخت کار کنند، خودشان می‌توانند ارباب زندگی خود باشند. ارزش‌های قدیمی اخلاق، اخلاق و نجابت نیز از بین رفت. آلمان بعد از جنگ جهانی به عنوان شکست‌خورده جنگ با مشکلات وحشتناکی دست به گریبان شد. تکالیف دولت‌های پیروز بر آلمان که یکی از آنها پرداخت غرامت جنگ جهانی بود آلمان را با تراز حساب جاری به‌شدت منفی، کاهش ارزش پول و افزایش نرخ تورم مواجه کرد.

در چنین فضایی فرانسوی‌ها به دلیل تاخیر در پرداخت غرامت منطقه صنعتی رور در آلمان را تسخیر کردند و این اقدام یکی از قطب‌های صنعتی آلمان را از دایره حکومت آلمان خارج و به زیرساخت‌های صنعتی و اقتصادی آن آسیب جدی وارد کرد. این مشکلات در کنار خسارات شدید جنگ و از بین رفتن بسیاری از زیرساخت‌های این کشور، کاهش درآمدهای موثر دولت را در پی داشت و دولت آلمان برای تامین منابع مالی اقدام به چاپ پول کرد. این سیاست‌ به همراه ویرانی‌های جنگ و تکالیف معاهده ورسای، دوره‌ای از تورم لجام‌گسیخته را در آلمان به وجود آورد به‌طوری که نسبت برابری مارک به دلار از ۹ مارک در سال ۱۹۱۹  به بیش از ۴ هزار و ۲۰۰ میلیارد مارک در سال ۱۹۲۳ رسید و در این دوره برای اولین بار در تاریخ اقتصادی جهان تورم میلیونی به در یک کشور به وجود آمد.

با توجه به نبود کارت‌‌های اعتباری و امکان خلق الکترونیک پول، بانک مرکزی آلمان برای تامین منابع مورد نیاز پول فیزیکی منتشر می‌کرد. نقل‌های رسیده از آن دوران نشان می‌دهد حجم پول در گردش به حدی رسیده بود که یک فرد برای خرید یک کالای خوراکی باید یک گونی یا یک چمدان پول به همراه خود می‌برد. تصاویر به جا مانده از آن دوران نشان می‌دهد ارزش پول به حدی کاهش یافته بود که بسته‌های متعدد پول وسیله بازی کودکان شده بود. مردم در فصل سرما برای گرم کردن خانه یا برای آتش اجاق خانه از اسکناس مارک استفاده می‌کرد. برخی نیز از اسکناس ها بعنوان کاغذ دیواری استفاده می‌کردند.

مجارستان به دلیل انجام سیاست‌های مالی در سال های ۱۹۴۵-۱۹۴۶ در بحران اقتصادی غرق شد و نرخ تورم روزانه ۲۰۰درصد افزایش پیدا کرد، ارزش سرمایه‌ی ملی نصف شد و دولت ۱ میلیارد اسکناس بدون پشتوانه چاپ کرد و در نهایت آنقدر پول و اسکناس بی‌ارزش شد که مردم رغبتی به جمع کردن اسکناس از کف خیابان‌ها نداشتند و ماموران شهرداری با جارو آنها را جمع می‌کردند.

اگر مقدار پول هم افزایش پیدا کند، قدرت خرید هر واحد پول کاهش می‌یابد و مقدار کالایی هم که با هر واحد پول می‌توان به‌دست آورد، کمتر می‌شود.

افزایش چاپ پول کاغذی توسط دولت‌ها، موجب کاهش قدرت خرید هر واحد پول و در نتیجه، افزایش قیمت‌ها می‌شود. تورم، همین است.[۴]

اقتصاددانان سال‌هاست تلاش می‌کنند مردم جوامع را متوجه کنند که چاپ اسکناس و ایجاد تورم توسط بانک مرکزی مانند برداشتن پول از جیب مردم است.

در پی تبعات اقتصادی ناشی از درگیری جهان با پاندمی کرونا نگاهی به عملکرد بانک های مرکزی در بحران ۲۰۰۸ بیاندازیم:

چهار بانک مرکزی بزرگ جهان از سال ۲۰۰۸ تا سال ۲۰۱۶ ۹ تریلیون دلار پول چاپ کرده‌اند.

در پی ایجاد رکود در جهان، بانک‌های مرکزی ایجاد پول جدید را در مقادیر بسیار زیادی آغاز کردند. این برنامه بسیار ساده بود: تزریق پول بیشتر به سیستم، بانک‌های تجاری را به وام‌دهی تشویق می‌کرد.

در زمان‌های معمول، این مقادیر کافی است تا بانک‌های مرکزی با کاهش نرخ بهره، وام‌دهی را شدت بخشند. اما نرخ بهره بسیار پایین و در برخی از موارد نرخ بهره منفی کار خاصی را انجام نداده است. بنابراین آنها به دنبال دارویی قوی‌تر رفته و برنامه خرید اوراق قرضه را برای تزریق پول بیشتر به بازار تجربه کردند.

مایکل پیرس،‌ اقتصاددان ارشد کپیتال‌اکونومیکز می گوید: «اگر شما یک گروه از اقتصاددانان را از سال ۲۰۰۸ تا الان (۲۰۱۶) جمع‌کنید و به آنها بگویید که بانک‌های مرکزی تا به حال ۹ هزار میلیارد دلار دارایی خریداری کرده و همچنان به دنبال تقویت تورم هستند، من فکر نمی‌کنم کسی از آنها حرف شما را باور کند.» آمریکا ۳٫۹ تریلیون ٰژاپن ۲٫۹ تریلیون اروپا ۲ تریلیون انگلیس ۵۸۰ میلیون

چاپ هر اسکناس صد دلاری برای آمریکا فقط ۱۷ سنت هزینه دارد.

پول دیجیتال

بیت کوین حرکتی در جهت آزادی مالی است!

چرا بیت‌کوین به عنوان راه حلی برای مشکل چاپ پول پیشنهاد شده است؟ کسی مسئول یا رئیس بیت‌کوین نیست و غیرمتمرکز بودن به همین معناست.

در بیت‌کوین مجموعه قوانینی وجود دارد که عرضه بیت‌کوین را به حداکثر ۲۱ میلیون عدد محدود می‌کند و این میزان قابل تغییر نیست.

به همین دلیل است که به عنوان جایگزینی برای پول رایج که دائماً دچار تورم می‌شود، محبوب شده است.

عرضه بیت‌کوین قوانین مختلفی عرضه بیت‌کوین را محدود می‌کنند و میزان کل عرضه آن از ۲۱ میلیون عدد فراتر نمی‌رود. به طرز طعنه‌آمیزی، بزرگ‌ترین تهدید برای بیت‌کوین و سایر ارزهای دیجیتال این است که دولت‌ها از رویکرد فعلی خود دست بکشند و باز به رویکردهای محدودکننده‌ای مثل سیستم استاندارد طلا برگردند، ارزهای دیجیتال را بپذیرند یا رویکرد جدید و تست‌نشده‌ای را پیش بگیرند.

از آنچه که تا به حال دیده‌ایم، این‌طور برمی‌آید که دولت‌ها برخی از عناصر کریپتو را می‌پذیرند؛ اما تنها با آن قسمت ویژگی‌های ارزهای دیجیتال سر سازش دارند که قدرت کنترل و نظارت‌شان را افزایش می‌دهد.

مثلاً ارز دیجیتال بانک مرکزی (Central Bank Digital Currencies) یا CBDC، نمونه‌ای از این مسئله است که با آن، توانایی ایجاد پول نامحدود همچنان باقی می‌ماند.

بنابراین بانک‌های تجاری پول خلق می‌کنند چون بانک‌های مرکزی اجازه و امتیاز انجام چنین کاری را به آن‌ها می‌دهند.

ما به عنوان شهروند، با قرار دادن دولت در مسند قدرت، چنین توافقی را پذیرفته و تایید کرده‌ایم؛ اگرچه نتیجه آن برای افراد معمولی بسیار نامطلوب است و با کاهش قدرت خرید خودش را نشان می‌دهد.

بیت‌کوین مثل بیمه‌ای در برابر اقدامات اشتباه دولت‌ها است و با در نظر گرفتن انتخاب‌های پیش روی دولت، به‌راحتی می‌توان تشخیص داد که چرا ساده‌ترین راه را انتخاب می‌کند و اصطلاحاً به چاپ پول ادامه می‌دهد.

در زمان چاپ بی رویه پول، طبیعی است که افراد با سرمایه‌گذاری در دارایی‌هایی که ارزش پول را در زمان تورم حفظ می‌کنند، از قدرت خرید خود محافظت کنند.[۵]

تاریخچه اسکناس در ایران

در گذشته‌های دور مبادلات بین مردم از طریق معاملات پایاپای صورت می‌گرفت. یعنی محصولات بین شهروندان و بازرگانان و صنعت‌گران به همین صورت دست به دست می‌شد. با کشف طلا و نقره و ضرب آنها بصورت پول و سکه به عنوان مبنای معتبری برای مبادلات به کار گرفته شد. در زمان داریوش اولین سکه ایران از طلا ضرب شد. بعدها چاپ اسکناس به این موارد اضافه شد. ابتدا اسکناس را بر روی خشت، پارچه، جوب و پوست و نهایتا کاغذ ضرب می‌کردند. قدیمی‌ترین اسکناس چاپ شده چاو نام داشت که به توصیه مشاوران ایرانی ملکه چین ضرب شد. گیخاتوخان، پنجمین پادشاه سلسله ایلخانیان، از خالی شدن خزانه و کسری بودجه نگران بود، دستور داد مردم زر و سیم خود را به چاوخانه تحویل دهند و ما به ازای آن پول کاغذی (چاو) بگیرند. از این زمان برای نخستین بار پول کاغذی به نام چاو (موسوم به چاو مبارک) در تبریز منتشر شد.

اسکناس در ایران معاصر

اولین اسکناس ایران در دوران معاصر، در دوره ناصرالدین شاه و توسط بانک شاهنشاهی چاپ شد این اسکناسها تا سال ۱۳۱۱ که اولین اسکناس دوره پهلوی در فروردین ۱۳۱۱ عرضه شد رواج داشت.

حتی سکه‌های مسی (پول سیاه، پشیز) و نیز سکه‌های قران نقره فتحعلی شاهی هم تا فروردین ۱۳۱۱ و برقراری واحد پول جدید، رواج داشت.

سعید لیلاز یکی از کارشناسان جمهوری اسلامی در مصاحبه با روزنامه اعتماد می‌گوید:

«از روز ازل اختراع پول تا پایان حکومت محمدرضا پهلوی، کلا ۴۲۰ میلیارد تومان تولید نقدینگی داشتیم. الان هر دو ساعت این مقدار پول چاپ می‌کنیم. روزی پنج هزار میلیارد تومان نقدینگی تولید می‌کنیم یک سوم اين پول برای کسر بودجه استفاده می‌شود و دو سوم آن صرف دزدی می‌شود. از سال ۹۴ تا ۹۸ بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار از کشور خارج شده است.»[۶]

حجم پول چاپ شده توسط جمهوری اسلامی سال ۶٠، پانصد هزار میلیارد تومان سال ٧٠، ٣ هزار هزار میلیارد تومان سال ٨٠، ٣٢ هزار هزار میلیارد تومان سال ٩٠، ٣۵٠ هزار هزار میلیارد تومان سال ٩٧، احتمالاً ١٨٠٠ هزار هزار میلیارد تومان

استیو هانکه، استاد دانشگاه «جانز هاپکینز» در توییتی اعلام کرد: نرخ تورم واقعی سالیانه در ایران بیش از یک و نیم برابر رقمی است که مرکز آمار ایران اعلام کرده است.

او نوشت:

«به طور دقیق تورم در ایران را محاسبه کردم و به رقم ۷۲٫۲۴ درصد در سال رسیدم، این میزان تقریبا ۱.۵ برابر بیشتر از نرخی است که دولت ایران به طور رسمی گزارش کرده است.» و «مرکز آمار ایران در ماه مه، نرخ تورم سالانه را ۴۹٫۱۰ درصد اعلام کرده و همچنان به تولید و انتشار آمار غلط و غیرواقعی ادامه می‌دهد، اما آن چه مسلم است آن است که تورم در ایران به شدت بالاست.»


منابع

  1. سایت توان تحلیل
  2. سایت amirtrader
  3. سایت ایران امروز
  4. سیاست اقتصادی، لودویگ فون میزس، ترجمه محمود صدری
  5. سایت بورسینس
  6. سایت کیهان لندن