۹٬۹۱۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
امّا، گروه جنگل پیشنهاد آغاز مبارزهی همزمان در شهر و روستا را میداد. دلیل ما، خصلت تبلیغی مبارزهی مسلحانه در آغاز کار بود. ما معتقد بودیم که کار در شهر و روستا، درصورت امکان، باید شروع شود، البته به تقدم عملیات در شهر معتقد بودیم، ولی این تقدم ازنظر ما فقط جنبهی تاکتیکی داشت و به منظور آماده کردن افکار عمومی برای جذب و تأثیرپذیری بیشتر از عمل کوه بود. درحالی که این تقدم زمانی از نظرگاه رفقای گروه احمدزاده جنبهی استراتژیک داشت. به هرحال تماس دو گروه در سراسر پاییز ۱۳۴۹، به بحثهای تئوریک گذشت. رفیق صفایی، فرمانده دستهی کوهستان، که اینک آمادهی اجرای طرحهای پیشبینی شده بود، پیشنهاد شروع عملیات را میداد. بهخصوص، او بر امکانات سربازگیری از طریق گروه احمدزاده حساب میکرد؛ لذا مرتباً فشار میآورد که زودتر با این گروه به توافق برسیم. بالاخره، در اوایل زمستان ۴۹ این مهم حاصل شد؛ و توانستیم بر سر این موضوع که 'کار در کوه را هم اکنون باید سازمان داد' به توافق برسیم؛ ولی گروه احمدزاده شروع عملیات در کوه را وابسته به شروع عملیات در شهر میکردند و معتقد بودند که 'دستهی کوهستان باید منتظر سازماندهی کادرهای شهری و آمادگی آنها برای عمل بماند'. ولی ما به همزمانی معتقد بودیم زیرا، دستهی کوهستان آمادهی اجرای طرح پیشبینی شده بود؛ و اگر عمل را طبق نقشهی قبلی شروع نمیکرد با دشواریهایی روبه رو میشد. این دشواریها، عمدتاً، عبارت بود از: | امّا، گروه جنگل پیشنهاد آغاز مبارزهی همزمان در شهر و روستا را میداد. دلیل ما، خصلت تبلیغی مبارزهی مسلحانه در آغاز کار بود. ما معتقد بودیم که کار در شهر و روستا، درصورت امکان، باید شروع شود، البته به تقدم عملیات در شهر معتقد بودیم، ولی این تقدم ازنظر ما فقط جنبهی تاکتیکی داشت و به منظور آماده کردن افکار عمومی برای جذب و تأثیرپذیری بیشتر از عمل کوه بود. درحالی که این تقدم زمانی از نظرگاه رفقای گروه احمدزاده جنبهی استراتژیک داشت. به هرحال تماس دو گروه در سراسر پاییز ۱۳۴۹، به بحثهای تئوریک گذشت. رفیق صفایی، فرمانده دستهی کوهستان، که اینک آمادهی اجرای طرحهای پیشبینی شده بود، پیشنهاد شروع عملیات را میداد. بهخصوص، او بر امکانات سربازگیری از طریق گروه احمدزاده حساب میکرد؛ لذا مرتباً فشار میآورد که زودتر با این گروه به توافق برسیم. بالاخره، در اوایل زمستان ۴۹ این مهم حاصل شد؛ و توانستیم بر سر این موضوع که 'کار در کوه را هم اکنون باید سازمان داد' به توافق برسیم؛ ولی گروه احمدزاده شروع عملیات در کوه را وابسته به شروع عملیات در شهر میکردند و معتقد بودند که 'دستهی کوهستان باید منتظر سازماندهی کادرهای شهری و آمادگی آنها برای عمل بماند'. ولی ما به همزمانی معتقد بودیم زیرا، دستهی کوهستان آمادهی اجرای طرح پیشبینی شده بود؛ و اگر عمل را طبق نقشهی قبلی شروع نمیکرد با دشواریهایی روبه رو میشد. این دشواریها، عمدتاً، عبارت بود از: | ||
[[پرونده:پاسگاه سیاهکل.JPG|بندانگشتی|'''پاسگاه سیاهکل''']] | |||
۱ـ امکان بروز خطرِ ناشی از طولانی شدن مدت شناسایی و احتمال برخورد نادلخواه با قوای ژاندارمری | ۱ـ امکان بروز خطرِ ناشی از طولانی شدن مدت شناسایی و احتمال برخورد نادلخواه با قوای ژاندارمری | ||
۲ـ پایین آمدن روحیه کادرهای کوه ناشی از انتظار نامحدود. | ۲ـ پایین آمدن روحیه کادرهای کوه ناشی از انتظار نامحدود. |
ویرایش