کاربر:Alireza k h/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
Alireza k h (بحث | مشارکتها) (متن آزمایشی) |
Alireza k h (بحث | مشارکتها) (متن جدید کپی شد.) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
این متن برای آزمایش نوشته شد. | این متن برای آزمایش نوشته شد. | ||
برای اینکه بدانیم صفحه تمرین ایرانپدیا کار میکند یا نه، این متن را نوشتیم. بار اول آن را ذخیره کرد، اکنون برای بار دوم این موضوع را تست میکنیم. | |||
۲۲۷ تن از نمایندگان مجلس ارتجاع در تاریخ ۱۵آبان ۱۴۰۱ بیانیهیی را خطاب به اژهیی گوشخوار صادر کردند که در نوع خود قابل تأمل است. آنها در قسمتی از این بیانیه نوشتند: | |||
«ما نمایندگان این ملت از تمامی مسئولین کشور از جمله قوه قضائیه میخواهیم که هر چه سریعتر با محاربین که مانند داعش با سلاح های سرد و گرم به جان و مال مردم تعرض کردهاند، برخورد عبرت آموز کرده و حکم الهی را نسبت به محاربین در هر لباس و صنفی و نیز دستور حیات بخش قصاص را اجرا کنند تا به همگان ثابت شود که جان و مال و امنیت و ناموس مردم عزیزمان خط قرمز این نظام بوده و در این امر با هیچ کس مماشات نخواهد کرد.» (همشهری آنلاین. ۱۵ آبان) | |||
بیانیة دعوت از قصابان قضاییة خامنهای برای اعدام قیامآفرینان چندان عجیب بهنظر نمیرسد. اگر غیر از این بود باید تعجب میکردیم اما شگفتی در اینجاست که کسانی که اسم خود را نمایندگان مردم در مجلس گذاشتهاند، در بحبوحة قیام مردم علیه استبداد، از قاضی القضات دیکتاتور میخواهند که در شدتعمل بهخرج دادن و اشد مجازات در حق آزادیخواهان و همین مردم کوتاهی نکنند. با این اقدام خود در سرسپردگی و خدمت به استبداد روی دست همة مجلسهای سرسپردة تاریخ ایران بلند شدهاند. | |||
تاریخچة تشکیل مجلس در ایران به ۱۴مهر ۱۲۸۵ برمیگردد. این مجلس منبعث از قانون اساسی مشروطه بود که در روزگار خود یکی از مترقیترین قوانین در یک کشور غیراروپایی محسوب میشد. هنگامی که مجلس در ایران شروع بهکار کرد هنوز کشورهایی مانند ژاپن، ترکیه، هند و پاکستان فاقد مجلس بودند. نخستین مجلس ایران که همان مجلس موسسان بود و با تدوین قانون اساسی راه را برای تشکیل دورة اول مجلس شورای ملی ۱۴مهر ۱۲۸۵ هموار کرد. | |||
از آن تاریخ به بعد بهارستان (محل تشکیل مجلس شورای ملی) گردید. همین مجلس بود که ـ با حمایت مردم ـ محمدعلی شاه را وادار به امضای متمم قانون اساسی کرد و در برابر خودکامگیهای او که در صدد برانداختن مشروطیت بود کوتاه نیامد؛ البته به پادفراه آن به توپ بسته شد. مجاهدین مشروطهخواه برای دفاع از این سنگر آزادی جانهای پاک خود را وثیقه ساختند. بیش از سیصد تن از مجاهدین و آزادیخواهان در بحبوحة به توپ بستهشدن مجلس و جنگ با قوای استبداد به شهادت رسیده و ۵۰۰ نفر زخم برداشتند. تعدادی نیز بازداشت شدند. نام مجلس در تاریخ مشروطه این چنین با اعتبار و حرمت آزادیخواهانی سربدار مانند ملکالمتکلمین، میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل متبرک شده است. | |||
فلسفة تشکیل مجلس در ایران این بود که آرمانهای جنبش مشروطیت محقق کند، استبداد را براندازد و به جای ارادة خدایگانان تاجدار و مشروعهخواهان عمامهدار، ارادة ملت را حاکم نماید و ایران را در مسیر پیشرفت و تمدن قرار دهد. | |||
رضا خان میرپنج و پسرش محمدرضا پهلوی، چاکران درباری و دستبهسینهگان خود به جای نمایندگان مردم به مجلس قالب کرده و آن را به یک نهاد تشریفاتی و در خدمت دربار تنزل دادند. خمینی با گرفتن پسوند «ملی» از مجلس، نام آن را به «مجلس شورای اسلامی» تغییر داد تا فقط کسانی را به آن راه دهد که «ایمان قلبی و التزام عملی» [بخوانید قرهنوکری و سرسپردگی تام و تمام] به اصل ضدایرانی ولایت فقیه داشته باشند. این در حالی است که مصوبات همین مجلس دستنشانده باید از فیلتر شورای نگهبان [یک نهاد دستساز و سرسپرده به ولی فقیه] عبور داده شود. علاوه بر آن خامنهای هر گاه لازم ببیند با «حکم حکومتی» منویات خود را بر این باصطلاح مجلس دیکته میکند. | |||
این مجس، مجلسی است که حتی روزنامههای حکومتی نیز آن «مجلس حداقلی با رانت حذف رقبا و تأیید صلاحیتهای گسترده» مینامند و مینویسند: | |||
«فرمانبر است و هرچه به آن بگویند را بدون توجه به عواقب آن قبول میکند و در صحن علنی اعلام میکند... اینها نماینده خواستههای مردم نیستند. برخی خودشان هم میدانند که نمایندگی واقعی مردم را بر عهده ندارند. بنابراین اصلا دغدغه ندارند که موضعگیری آنان چه باشد و چقدر میتواند در میزان رأی آنان و جلب اعتماد عمومی مردم تأثیر گذار باشد. آنها فقط دغدغه دارند که دستور دهندگان را راضی نگه دارند.» (همدلی. ۱۷ آبان ۱۴۰۱) | |||
با توجه به آنچه گفته شد بیجا نخواهد بود که آن را سرسپردهترین مجلس تاریخ ایران بخوانیم. مجلسی که با هدف خدمت به استبداد شیخنشاهی تشکیل شده و آلت فعل خامنهای برای اعدام آزادیخواهان و سرکوب آزادی است. | |||
به تسخیر درآوردن و برچیدن این مجلس ننگین بیگمان در صدر اهداف مشروع جوانان آزادیخواه و قیامآفرین خواهد بود. |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۴۴
این متن برای آزمایش نوشته شد.
برای اینکه بدانیم صفحه تمرین ایرانپدیا کار میکند یا نه، این متن را نوشتیم. بار اول آن را ذخیره کرد، اکنون برای بار دوم این موضوع را تست میکنیم.
۲۲۷ تن از نمایندگان مجلس ارتجاع در تاریخ ۱۵آبان ۱۴۰۱ بیانیهیی را خطاب به اژهیی گوشخوار صادر کردند که در نوع خود قابل تأمل است. آنها در قسمتی از این بیانیه نوشتند:
«ما نمایندگان این ملت از تمامی مسئولین کشور از جمله قوه قضائیه میخواهیم که هر چه سریعتر با محاربین که مانند داعش با سلاح های سرد و گرم به جان و مال مردم تعرض کردهاند، برخورد عبرت آموز کرده و حکم الهی را نسبت به محاربین در هر لباس و صنفی و نیز دستور حیات بخش قصاص را اجرا کنند تا به همگان ثابت شود که جان و مال و امنیت و ناموس مردم عزیزمان خط قرمز این نظام بوده و در این امر با هیچ کس مماشات نخواهد کرد.» (همشهری آنلاین. ۱۵ آبان)
بیانیة دعوت از قصابان قضاییة خامنهای برای اعدام قیامآفرینان چندان عجیب بهنظر نمیرسد. اگر غیر از این بود باید تعجب میکردیم اما شگفتی در اینجاست که کسانی که اسم خود را نمایندگان مردم در مجلس گذاشتهاند، در بحبوحة قیام مردم علیه استبداد، از قاضی القضات دیکتاتور میخواهند که در شدتعمل بهخرج دادن و اشد مجازات در حق آزادیخواهان و همین مردم کوتاهی نکنند. با این اقدام خود در سرسپردگی و خدمت به استبداد روی دست همة مجلسهای سرسپردة تاریخ ایران بلند شدهاند.
تاریخچة تشکیل مجلس در ایران به ۱۴مهر ۱۲۸۵ برمیگردد. این مجلس منبعث از قانون اساسی مشروطه بود که در روزگار خود یکی از مترقیترین قوانین در یک کشور غیراروپایی محسوب میشد. هنگامی که مجلس در ایران شروع بهکار کرد هنوز کشورهایی مانند ژاپن، ترکیه، هند و پاکستان فاقد مجلس بودند. نخستین مجلس ایران که همان مجلس موسسان بود و با تدوین قانون اساسی راه را برای تشکیل دورة اول مجلس شورای ملی ۱۴مهر ۱۲۸۵ هموار کرد.
از آن تاریخ به بعد بهارستان (محل تشکیل مجلس شورای ملی) گردید. همین مجلس بود که ـ با حمایت مردم ـ محمدعلی شاه را وادار به امضای متمم قانون اساسی کرد و در برابر خودکامگیهای او که در صدد برانداختن مشروطیت بود کوتاه نیامد؛ البته به پادفراه آن به توپ بسته شد. مجاهدین مشروطهخواه برای دفاع از این سنگر آزادی جانهای پاک خود را وثیقه ساختند. بیش از سیصد تن از مجاهدین و آزادیخواهان در بحبوحة به توپ بستهشدن مجلس و جنگ با قوای استبداد به شهادت رسیده و ۵۰۰ نفر زخم برداشتند. تعدادی نیز بازداشت شدند. نام مجلس در تاریخ مشروطه این چنین با اعتبار و حرمت آزادیخواهانی سربدار مانند ملکالمتکلمین، میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل متبرک شده است.
فلسفة تشکیل مجلس در ایران این بود که آرمانهای جنبش مشروطیت محقق کند، استبداد را براندازد و به جای ارادة خدایگانان تاجدار و مشروعهخواهان عمامهدار، ارادة ملت را حاکم نماید و ایران را در مسیر پیشرفت و تمدن قرار دهد.
رضا خان میرپنج و پسرش محمدرضا پهلوی، چاکران درباری و دستبهسینهگان خود به جای نمایندگان مردم به مجلس قالب کرده و آن را به یک نهاد تشریفاتی و در خدمت دربار تنزل دادند. خمینی با گرفتن پسوند «ملی» از مجلس، نام آن را به «مجلس شورای اسلامی» تغییر داد تا فقط کسانی را به آن راه دهد که «ایمان قلبی و التزام عملی» [بخوانید قرهنوکری و سرسپردگی تام و تمام] به اصل ضدایرانی ولایت فقیه داشته باشند. این در حالی است که مصوبات همین مجلس دستنشانده باید از فیلتر شورای نگهبان [یک نهاد دستساز و سرسپرده به ولی فقیه] عبور داده شود. علاوه بر آن خامنهای هر گاه لازم ببیند با «حکم حکومتی» منویات خود را بر این باصطلاح مجلس دیکته میکند.
این مجس، مجلسی است که حتی روزنامههای حکومتی نیز آن «مجلس حداقلی با رانت حذف رقبا و تأیید صلاحیتهای گسترده» مینامند و مینویسند:
«فرمانبر است و هرچه به آن بگویند را بدون توجه به عواقب آن قبول میکند و در صحن علنی اعلام میکند... اینها نماینده خواستههای مردم نیستند. برخی خودشان هم میدانند که نمایندگی واقعی مردم را بر عهده ندارند. بنابراین اصلا دغدغه ندارند که موضعگیری آنان چه باشد و چقدر میتواند در میزان رأی آنان و جلب اعتماد عمومی مردم تأثیر گذار باشد. آنها فقط دغدغه دارند که دستور دهندگان را راضی نگه دارند.» (همدلی. ۱۷ آبان ۱۴۰۱)
با توجه به آنچه گفته شد بیجا نخواهد بود که آن را سرسپردهترین مجلس تاریخ ایران بخوانیم. مجلسی که با هدف خدمت به استبداد شیخنشاهی تشکیل شده و آلت فعل خامنهای برای اعدام آزادیخواهان و سرکوب آزادی است.
به تسخیر درآوردن و برچیدن این مجلس ننگین بیگمان در صدر اهداف مشروع جوانان آزادیخواه و قیامآفرین خواهد بود.