خدانور لجعی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
|والدین= }} | |والدین= }} | ||
[[پرونده:سنگ مزار خدانور لجهای.JPG|بندانگشتی|سنگ مزار خدانور لجهای]] | [[پرونده:سنگ مزار خدانور لجهای.JPG|بندانگشتی|سنگ مزار خدانور لجهای]] | ||
'''خدانور لجهای''' (زادهی ۱۳۷۴ بلوچستان شهادت ۱۰ مهر ۱۴۰۱ زاهدان) از جانباختگان قیام سراسری ایران است. خدانور از بلوچهای اهل سنت ساکن شیرآباد زاهدان و حاشیهنشین و از محرومین بود که با کارگری زندگی خانوادهاش را اداره میکرد. خدانور بسیار مردمدار و خوشاخلاق بود و به همین دلیل مردمی که او را میشناختند بسیار دوستش داشتند. روز ۱۸ آبان در چهلم شهدای زاهدان مردم در تظاهرات خود، شعار میدادند: «بدست چند تا مزدور کشته شده خدانور» <ref>[https://ir.voanews.com/a/tehran-protest-iran/6827268.html سایت صدای آمریکا]</ref> | [[پرونده:خدانور لجهای ۳.JPG|بندانگشتی|خدانور لجهای در حالی که با دستان بسته به میله برای آزارش لیوان آب را در نزدیکی او قرار دادهاند.]] | ||
'''خدانور لجهای''' (زادهی ۱۳۷۴ بلوچستان شهادت ۱۰ مهر ۱۴۰۱ زاهدان) از جانباختگان قیام سراسری ایران است. خدانور از بلوچهای اهل سنت ساکن شیرآباد زاهدان و حاشیهنشین و از محرومین و فاقد اوراق هویتی بود که با کارگری زندگی خانوادهاش را اداره میکرد. خدانور بسیار مردمدار و خوشاخلاق بود و به همین دلیل مردمی که او را میشناختند بسیار دوستش داشتند. از طرفی خدانور با ستم و اوباشگری بسیجیها مخالف بود و در درگیری با یکی از همین بسیجیها او را کتک مفصلی زده بود. پس از این ماجرا، نیروی انتظامی با دریافت ۳۰ میلیون تومان از خانواده همان بسیجی، خدانور را دستگیر کرد، دست او را به میله پرچم بست و مانند آدمکشان اجارهای برای اثبات کارشان عکس او را گرفته و به خانواده بسیجی دادند. آنها هم عکس را در فضای مجازی پخش کردند. | |||
یکی از اقوامش میگوید: <blockquote>«خدانور با فرزند یک بسیجی درگیر شده بود. این خانواده به دلیل ارتباط با نظام توانستند حکم جلب او را بگیرند. او را توسط ماموران انتظامی آزار بدهند و بعد تصویر دست بسته او را خودشان منتشر کنند تا او را تحقیر کنند خدانور دعوای کوچکی با پسر یه فرمانده بسیجی کرده بود. شخصی که یه خبرچین بزرگه یعنی کسی که قوم و دینش را فروخته به نظام، از خدانور شاکی بود وقتی گیرش انداختن نزدیک به ۳۰ میلیون به مامورای آگاهی داده بود که بزنند، عکسشم بگیرند بعد ما نزدیک به صد میلیون به مامورا دادیم که از کتک زدن کم کنند و بفرستنش پیش قاضی تا برود زندان، بعد یه ماه بالاخره آزادش کردیم. خدا نور را از ساعت دو شب تا هفت صبح بسته بودند به میله پرچم و کتک زدند. خدانور آب خواسته بود و مامور یک لیوان آب آورده بود و با فاصله گذاشته بود تا او آب را ببیند ولی نتواند بردارد. یک روز پس از جمعه خونین که نمازگزاران را کشتند خدانور با ماموران درگیر شده بود. خدانور را با تیر زده بودند. مردم او را به بیمارستان تامین اجتماعی بردند. تیر نزدیک نخاع خورده بود، او در بیمارستان زنده بود، تمام ترس ما از فلج شدن او بود چون که پاش بی حس بود. دکترا میگفتن نیازی نیست عمل بشه بزار تیر بمونه تو پاش زود خوب میشه. بیمارستان تامین اجتماعی زاهدان زیر شاخه سپاه است. روز آخر شهید شدنش به یه پرستار گیر داده بود که تو سوزنم زدی من اینقدر گیج و منگم. در پایان مصاحبه می گوید: به او رسیدگی نکردند تا مرد و دست ما به جایی بند نبود». | |||
</blockquote> | |||
== مراسم خاکسپاری == | |||
مادر خدانور لجعی: | |||
"هیچکس همچین پسری نداشت،درمان این درد فقط اینه که قبرم کنار قبر پسرم باشه". | |||
-صدا متعلق به مادر خدانور میباشد. | |||
روز ۱۸ آبان در چهلم شهدای زاهدان مردم در تظاهرات خود، شعار میدادند: «بدست چند تا مزدور کشته شده خدانور» <ref>[https://ir.voanews.com/a/tehran-protest-iran/6827268.html سایت صدای آمریکا]</ref> |
نسخهٔ ۱۰ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۳
این مقاله یا بخشی از آن تحت نگارش، توسعه یا بازنویسی گسترده قرار دارد. از کمک شما در ویرایش و نگارش مقاله استقبال میکنیم؛ خوش آمدید. اگر این مقاله یا بخشی از آن چندین روز است که ویرایش نشده لطفاً این الگو را بردارید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را افزودهاید لطفاً مطمئن شوید که در زمان ویرایش یک بخش، این الگو با الگوی {{ویرایش}} جایگزین میشود. این مقاله آخرین بار در ۲۲ ماه پیش توسط Safa (بحث | مشارکتها) ویرایش شده است. (پاکسازی میانگیر) |
خدانور لجهای | |
---|---|
زادروز | ۱۰ مهر ۱۳۷۴ بلوچستان |
درگذشت | ۱۰ مهر ۱۴۰۱ زاهدان |
علت مرگ | ضربات باتوم نیروهای امنیتی |
آرامگاه | محله شیرآباد زاهدان |
ملیت | ایرانی |
خدانور لجهای (زادهی ۱۳۷۴ بلوچستان شهادت ۱۰ مهر ۱۴۰۱ زاهدان) از جانباختگان قیام سراسری ایران است. خدانور از بلوچهای اهل سنت ساکن شیرآباد زاهدان و حاشیهنشین و از محرومین و فاقد اوراق هویتی بود که با کارگری زندگی خانوادهاش را اداره میکرد. خدانور بسیار مردمدار و خوشاخلاق بود و به همین دلیل مردمی که او را میشناختند بسیار دوستش داشتند. از طرفی خدانور با ستم و اوباشگری بسیجیها مخالف بود و در درگیری با یکی از همین بسیجیها او را کتک مفصلی زده بود. پس از این ماجرا، نیروی انتظامی با دریافت ۳۰ میلیون تومان از خانواده همان بسیجی، خدانور را دستگیر کرد، دست او را به میله پرچم بست و مانند آدمکشان اجارهای برای اثبات کارشان عکس او را گرفته و به خانواده بسیجی دادند. آنها هم عکس را در فضای مجازی پخش کردند.
یکی از اقوامش میگوید:
«خدانور با فرزند یک بسیجی درگیر شده بود. این خانواده به دلیل ارتباط با نظام توانستند حکم جلب او را بگیرند. او را توسط ماموران انتظامی آزار بدهند و بعد تصویر دست بسته او را خودشان منتشر کنند تا او را تحقیر کنند خدانور دعوای کوچکی با پسر یه فرمانده بسیجی کرده بود. شخصی که یه خبرچین بزرگه یعنی کسی که قوم و دینش را فروخته به نظام، از خدانور شاکی بود وقتی گیرش انداختن نزدیک به ۳۰ میلیون به مامورای آگاهی داده بود که بزنند، عکسشم بگیرند بعد ما نزدیک به صد میلیون به مامورا دادیم که از کتک زدن کم کنند و بفرستنش پیش قاضی تا برود زندان، بعد یه ماه بالاخره آزادش کردیم. خدا نور را از ساعت دو شب تا هفت صبح بسته بودند به میله پرچم و کتک زدند. خدانور آب خواسته بود و مامور یک لیوان آب آورده بود و با فاصله گذاشته بود تا او آب را ببیند ولی نتواند بردارد. یک روز پس از جمعه خونین که نمازگزاران را کشتند خدانور با ماموران درگیر شده بود. خدانور را با تیر زده بودند. مردم او را به بیمارستان تامین اجتماعی بردند. تیر نزدیک نخاع خورده بود، او در بیمارستان زنده بود، تمام ترس ما از فلج شدن او بود چون که پاش بی حس بود. دکترا میگفتن نیازی نیست عمل بشه بزار تیر بمونه تو پاش زود خوب میشه. بیمارستان تامین اجتماعی زاهدان زیر شاخه سپاه است. روز آخر شهید شدنش به یه پرستار گیر داده بود که تو سوزنم زدی من اینقدر گیج و منگم. در پایان مصاحبه می گوید: به او رسیدگی نکردند تا مرد و دست ما به جایی بند نبود».
مراسم خاکسپاری
مادر خدانور لجعی:
"هیچکس همچین پسری نداشت،درمان این درد فقط اینه که قبرم کنار قبر پسرم باشه".
-صدا متعلق به مادر خدانور میباشد.
روز ۱۸ آبان در چهلم شهدای زاهدان مردم در تظاهرات خود، شعار میدادند: «بدست چند تا مزدور کشته شده خدانور» [۱]