۲٬۳۹۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
=== شروع اختلاف با روحالله خمینی === | === شروع اختلاف با روحالله خمینی === | ||
جمهوری اسلامی | درزمان خمینی دو قطب اصلی قدرت در جمهوری اسلامی وجود داشت یکی خمینی و حلقه اصلی که بیواسطه به او وصل بودند و دیگری منتظری و اطرافیانش. هسته اصلی قدرت شامل علی اکبر هاشمی رفسنجانی، سید علی خامنهای و سید احمد خمینی که بیواسطه به خمینی متصل بود، در صدد قیضه قدرت و تضمین باقی ماندن قدرت در دستان خودشان بعد از خمینی بودند. این هسته تمام در سال ۱۳۶۴ مذاکره با آمریکا را برای اینکه در منازعه قدرت دست بالا داشته باشد، شروع کرده بود و تمام زد و بندهای خارجی و تصمیم گیریهای مهم را در دایره بسته خود نگه داشته بود.<ref>کتاب قبل عام و بازشناسی الیگارشی قدرت - احسان امینالرعایا</ref> بنا به گفته منتظری در کتاب خاطرات خود این هسته به دنبال نفوذ بر بیت منتظری و تسلط بر آن بودند تا بتوانند بعد از خمینی که منتظری ولی فقیه میشد قدرت را در دست داشته باشند. دستگیری و قلع و قمع اطرافیان منتظری و اعضای بیت او نیز در همین راستا بوده است. هر کدام از اطرافیان منتظری به بهانهای دستگیر شدند.<ref name=":0" /> | ||
=== ماجرای سید مهدی هاشمی === | === ماجرای سید مهدی هاشمی === | ||
جمهوری اسلامی ایران در زمان جنگ با کمبود تسلیحات و مهمات مواجه بود. در ادامه زد و بندهای خارجی در خرداد ۱۳۶۵ هیاتی آمریکایی به سرپرستی رابرت مک فارلین مشاور سابق امنیت ملی آمریکا و یک مقام امنیتی اسرائیلی به همراه یک هواپیما تسلیحات مورد نیاز ایران وارد تهران شدند. این ماجرا مخفی بود و هاشمی رفسنجانی و هسته اصلی قدرت پشت پرده این زد و بند بودند. منوچهر قربانیفر تاجر ایرانی و دلال معامله سلاح بین آمریکا و اسرائیل با جمهوری اسلامی پس از اینکه مقامات ایرانی قسمتی از پول این معامله را پرداخت نکردند دو نامه به محسن کنگرلو مشاور امنیتی میرحسین موسی نخست وزیر وقت جمهوری اسلامی نوشت و به این موضوع اعتراض کرد. قربانیفر کپی این نامهها را توسط فتحالله امید نجف آبادی از اعضای بیت منتظری برای منتظری فرستاد. پس از اینکه منتظری از این ماجرا با خبر شد مهدی هاشمی برادر داماد منتظری این معامله و سفر مک فارلین به ایران را از طریق روزنامه لبناتی الشراع فاش کرد. مهدی هاشمی در شهریور ۱۳۶۵ دستگیر و با پرونده سازیهای وزارت اطلاعات و پس از گرفتن اعترافهای تلویزیونی از وی مبنی بر توطئه علیه جمهوری اسلامی و تشکیل خانه تیمی و همچنین به اتهام قتل سید ابوالحسن شمس آبادی که در زمان شاه اتفاق افتاده بود و چند نفر دیگر به اعدام محکوم و در مهر ماه سال ۱۳۶۶ اعدام شد. | |||
=== موضع گیری علیه قتل عام ۶۷ === | === موضع گیری علیه قتل عام ۶۷ === | ||
در مرداد سال ۱۳۶۷ جمهوری اسلامی با استناد به فتوای خمینی که به فرمان قتل عام معروف است، هزاران زندانی سیاسی را که ۹۵درصد آنان از اعضا و هواداران مجاهدین خلق بودند اعدام کرد. منتظری طی ۲ نامه به خمینی به کشتار زندانیان سیاسی که قبلا توسط دادگاههای جمهوری اسلامی حکم گرفتهاند و دوران زندان خود را میگذرانند اعتراض کرد. | |||
در ۲۴ مرداد ۴ تن از مجریان قتل عام شامل نیری، اشراقی، رئیسی و پورمحمدی به دیدار منتظری میروند. منتظری در کتاب خاطرات خود میگوید که در اول محرم این ۴ نفر را خواسته و به آنها گفته که در محرم از اعدامها خودداری کنند. عدهای معتقدند که خمینی در این دیدار به این ۴ تن ماموریت داده که منتظری را در قتل عام زندانیان سیاسی همراه و شریک کنند. این ۴ تن به منتظری میگویند تا به حال ۷۵۰ نفر را در تهران اعدام کردهایم و ۲۰۰ نفر دیگر را نیر به عنوان سرموضع جدا کردهایم که از منتظری میخواهند با اعدام آنها موافقت کند. | |||
=== خلغ منتظری از قائم مقامی === | === خلغ منتظری از قائم مقامی === |
ویرایش