۹٬۹۳۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵۸: | خط ۱۵۸: | ||
مائو تسه تونگ در ۹ سپتامبر ۱۹۷۶، در سن ۸۲ سالگی فوت کرد. حزب کمونیست چین اعلامیه مرگ او را ساعت ۱۶:۰۰ روز بعد به صورت یک پیام رادیویی پخش کرد. | مائو تسه تونگ در ۹ سپتامبر ۱۹۷۶، در سن ۸۲ سالگی فوت کرد. حزب کمونیست چین اعلامیه مرگ او را ساعت ۱۶:۰۰ روز بعد به صورت یک پیام رادیویی پخش کرد. | ||
== کتابهای مائو == | == کتابهای مائو == | ||
منتخب آثار ۵ جلد | منتخب آثار ۵ جلد | ||
خط ۱۹۳: | خط ۱۷۹: | ||
مائو نیاز به یک چارچوب فلسفی برای نظریههای انقلابی خود داشت. به عنوان یک انقلابی او باور داشت که آمادگی کامل ایدئولوژیک، شرط لازم برای هر کسی که میخواهد در یک انقلاب شرکت کند، میباشد. دو رسالهی دربارهی عمل و دربارهی تضاد که در سال ۱۹۳۷ نوشته شدهاند بنیان فلسفی انقلاب چین است و ضمنا حاوی انتقاد از دگماتیسم حاکم بر حزب کمونیست میباشد. | مائو نیاز به یک چارچوب فلسفی برای نظریههای انقلابی خود داشت. به عنوان یک انقلابی او باور داشت که آمادگی کامل ایدئولوژیک، شرط لازم برای هر کسی که میخواهد در یک انقلاب شرکت کند، میباشد. دو رسالهی دربارهی عمل و دربارهی تضاد که در سال ۱۹۳۷ نوشته شدهاند بنیان فلسفی انقلاب چین است و ضمنا حاوی انتقاد از دگماتیسم حاکم بر حزب کمونیست میباشد. | ||
در بخشی از این کتاب آمده است:<blockquote>تعدادی از رفقا در حزب ما بودند که جزماندیش بودند و مدتهای مدید تجربه انقلاب چین را نمیپذیرفتند، منکر این حقیقت بودند که «مارکسیسم یک اصل جزمی نیست، بلکه راهنمای عمل است» و با نقل کلمات و عباراتی از آثار مارکسیستی که از محتوای آنها جدا شده بود، مردم را به وحشت میانداختند. همچنین رفقایی بودند که به اصالت تجربه اعتقاد داشتند و مدتهای مدید خود را محدود به تجربه ناقصشان میکردند و اهمیت تئوری برای کردار انقلابی را درک نمیکردند یا این که انقلاب را به عنوان یک کل در نظر نمیگرفتند بلکه کورکورانه هر چند با جدیت و پشتکار فعالیت میکردند. افکار خطا و نادرست این سنخ رفقا، و به ویژه جزماندیشان باعث شد که زیانهای عظیمی به روند انقلاب چین در طول سالهای ۱۹۳۱ـ ۱۹۳۴ وارد آید. این جزماندیشان که خود را | در بخشی از این کتاب آمده است:<blockquote>تعدادی از رفقا در حزب ما بودند که جزماندیش بودند و مدتهای مدید تجربه انقلاب چین را نمیپذیرفتند، منکر این حقیقت بودند که «مارکسیسم یک اصل جزمی نیست، بلکه راهنمای عمل است» و با نقل کلمات و عباراتی از آثار مارکسیستی که از محتوای آنها جدا شده بود، مردم را به وحشت میانداختند. همچنین رفقایی بودند که به اصالت تجربه اعتقاد داشتند و مدتهای مدید خود را محدود به تجربه ناقصشان میکردند و اهمیت تئوری برای کردار انقلابی را درک نمیکردند یا این که انقلاب را به عنوان یک کل در نظر نمیگرفتند بلکه کورکورانه هر چند با جدیت و پشتکار فعالیت میکردند. افکار خطا و نادرست این سنخ رفقا، و به ویژه جزماندیشان باعث شد که زیانهای عظیمی به روند انقلاب چین در طول سالهای ۱۹۳۱ـ ۱۹۳۴ وارد آید. این جزماندیشان که خود را مارکسیست مینامیدند، باعث سردرگمی شمار زیادی از رفقا شدند. در بارهی عمل به این منظور نوشته شد که خطاهای ذهنگرایی این جزماندیشی، از دیدگاه تئوری مارکسیستی در باب شناخت معرفت، افشا شود. عنوان در بارهی عمل نیز به این دلیل انتخاب شد تا افشاگری دربارهی نوع جزماندیشی ذهنگرایی که عمل را ناچیز میشمرد، مورد تاکید قرار دهد.</blockquote> | ||
== مائویسم == | |||
در جریان انقلاب فرهنگی نزدیک به ۸/۴ میلیارد آرم از سر مائو ساخته شد که مردم چین موظف بودند آن را به لباس خود بچسباند. هر چینی باید نسخهای از «کتاب سرخ کوچک» که حاوی نقل قولهایی از مائو بود را تهیه میکرد و در تمامی مراسم عمومی همراه میداشت. | |||
مائو از دانشجویان خواست که آموزگاران خود را به خاطر مسموم کردن ذهنهایشان به ایدههای بورژوایی مورد انتقاد شدید قرار دهند. بسیاری از جوانها که برای اولین بار در زندگی خود اجازه شرکت در فعالیتهای سیاسی را مییافتند از این موقعیت استفاده کرده و تحتعنوان «گارد سرخ» تشکیلات آموزشی خود را مورد تاخت وتاز قرار دادند، بسیاری از آموزگاران و مدرسین خود را به میادین عمومی میبردند و با آنها با خشونت بسیار رفتار میکردند. بسیاری از آموزگاران زن در این میان مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند. | |||
بسیاری از افراد تحصیلکرده به مناطق صنعتی و نواحی روستایی برای انجام کار یدی روانه شدند. این همه تحقیر و اهانت سبب شد تا موج وسیعی از خودکشی در میان چینیان به راه افتد و تعداد زیادی برای اینکه تن به ذلت ندهند خود را کشتند. | |||
نویسندگان برجسته و اصلی کشور، خوانندهها و هنرمندان مجبور میشدند در حالی که سرهایشان زیر بارانی از ضربات مشت گاردهای سرخ قرار داشت در جلوی آتها زانو بزنند. گارد سرخ خانههای مسکونی را درهر شهر و دهکدهای برای یافتن کتاب یا هر چیز دیگری که به فرهنگ سنتی چین مربوط میشد زیر و رو میکردند. بسیاری از خانوادهها که از پیامد پیدا شدن چنین چیزهایی در منزل خود آگاه بودند کتابها و آثار هنری خود را میسوزاندند یا به عنوان جنس دورریختنی میفروختند. | |||
تفاوت استالین با مائو در چنین برخوردهایی در این بود که استالین تصفیههای خود را از طریق نیروهای پلیس مخفی و ک.گ.ب انجام میداد که طی آنها قربانیها بدون اینکه دیگران بویی ببرند روانه زندان میشدند یا سر به نیست میشدند اما مائو تصفیه بزرگ خود را با خشونت و تحقیر در ملاء عام انجام میداد. که در نهایت باعث شد در طول انقلاب فرهنگی حدود ۳ میلیون نفر کشته شدند. | |||
هر چند در سال ۱۹۶۹ گاردسرخ به دست ارتش چین سرکوب شد اما انقلاب فرهنگی رسماً تا سال ۱۹۷۶ ادامه داشت.<ref>کتاب مائو و مائویسم نوشته ون شون چی صفحه ۴۳ تا ۵۱</ref> | |||
== تاثیرگذاری جهانی مائو == | == تاثیرگذاری جهانی مائو == | ||
تاثیر مائو در جوامع روشنفکری غرب، به عنوان مثال ژانپلسارتر روشنفکر معروف فرانسوی، در طی انقلاب فرهنگی چین در دهه ۱۹۶۰ خشونت انقلابی مائو را با عنوان «عمیقاً اخلاقی» مورد ستایش قرار داد. | تاثیر مائو در جوامع روشنفکری غرب، به عنوان مثال ژانپلسارتر روشنفکر معروف فرانسوی، در طی انقلاب فرهنگی چین در دهه ۱۹۶۰ خشونت انقلابی مائو را با عنوان «عمیقاً اخلاقی» مورد ستایش قرار داد. |
ویرایش