۹٬۹۱۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳۰: | خط ۳۳۰: | ||
او گفت که عملکرد این هیئت حساب و قاعدهای نداشت و همه چیز به شانس و تصادف بستگی داشت. مثلا با توجه به امکان آشنایی اعضای هیئت با زندانیان، برخوردها متفاوت میشد. او گفت کسانی را که خود «ناصریان» برایشان تشکیل پرونده داده بود خودش به هیئت مرگ میبرد تا حکم اعدامشان را بگیرد.<ref>[https://farsi.alarabiya.net/iran/2021/08/25/%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AD%D9%85%DB%8C%D8%AF-%D9%86%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%9B-%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C% سایت العربیه فارسی]</ref> | او گفت که عملکرد این هیئت حساب و قاعدهای نداشت و همه چیز به شانس و تصادف بستگی داشت. مثلا با توجه به امکان آشنایی اعضای هیئت با زندانیان، برخوردها متفاوت میشد. او گفت کسانی را که خود «ناصریان» برایشان تشکیل پرونده داده بود خودش به هیئت مرگ میبرد تا حکم اعدامشان را بگیرد.<ref>[https://farsi.alarabiya.net/iran/2021/08/25/%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AD%D9%85%DB%8C%D8%AF-%D9%86%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%9B-%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C% سایت العربیه فارسی]</ref> | ||
== هشتمین جلسهٔ دادگاه حمید نوری == | |||
پنجشنبه بیست و ششم اوت ۲۰۲١ برابر با چهارم شهریور ١۴۰۰، هشتمین جلسه محاکمه حمید نوری در دادگاه استکهلم برگزار شد. | |||
در ادامه جلسه امروز، دادستان به سئوالاتاش از ایرج مصداقی در باره مشاهدات او در جریان اعدامها و مسائلی که دیده است، ادامه داد. دادستان از او خواست به جرئیاتی که از او سئوال میشود، پاسخ دهد. دادستان به او گفت بیستودوم مرداد را پشت سر گذاشتیم و در باره بیستپنجم مرداد صحبت می کنیم که روز مهمی برای مصداقی است. او در پاسخ گفت، صبح روز بیستوپنجم مرداد من را به نزد هیات بردند. روز دوم محرم بود. همه پاسدارها مثل حمید نوری لباس سیاه پوشیده بودند. همان زمان بود که منتظری با اعضای هیات دیدار کرد و به آنها گفت”به خاطر ماه محرم آنها را نکشید.” ما در زندان میدیدیم که آنها لباس مشکی پوشیدهاند و شبها سینه زنی داشتند و عزاداری میکردند. | |||
مصداقی در ادامه گفت که “روز بیستو پنجم در راهرو نشسته بودم. نیری دو سه بار ناصریان را صدا زد و گفت یک نفر را بفرستید. من ریسک کردم و رفتم پیش هیات. وقتی وارد شدم، آنها فکر میکردند ناصریان من را فرستاده. نیری از من پرسید انزجارنامه نوشتهای، گفتم بله، چند بار باید بنویسم؟ نیری گفت برو یک چیزی بنویس برای مصاحبه خوب باشد چرا آزادم کردید.” او ادامه داد و گفت:”ناصریان با عصبانیت وارد اتاق شد و چند بار محکم پشت من زد. گفت حاجی آقا هیچکدام از این خبیثها همکاری نکردهاند.” | |||
بخشی از شهادت مصداقی به روزهای کشتار و اعزام زندانیان به نزد هیات مرگ و نحوه مواجهه خودش با هیات اختصاص داشت. او توضیحاتی درباره روند شکایتاش از نوری به دادگاه ارائه داد. او شهادت داد: “بعد از اینکه اعدامها تمام شد، ناصریان به بند ما آمد و گفت رفقایتان را بالا کشیدیم. گفت حکم امام است.” | |||
او در ادامه شهادتاش گفت که یک زندانی دیگر هنگام کتک خوردن از حمید نوری متوجه هویت واقعی او شد. | |||
مصداقی به دادگاه گفت، نزدیک به یک سال پس از اعدامها، در خرداد ۱۳۶۸ و پس از مرگ خمینی، تلویزیون شعری از خمینی میخواند که یک زندانی بهنام مهدی اسحاقی آن را مسخره کرد. بهگفته مصداقی زندانی دیگری، اسحاقی را به زندانبانان لو داد و آنها با او برخورد کردند. مصداقی به دادگاه گفت: «حمید نوری آمد پشت بند. مهدی را به شدت ضرب و شتم کرد. مهدی بعدا برایم تعریف کرد وقتی او را میزد کارت شناساییاش افتاد. مهدی از زیر چشمبند، اسم او را که نوشته بود “نوری”، می بیند. مصداقی گفت حمید نوری اسحاقی را به مدت پنج ماه به انفرادی فرستاد. او گفت که پس از پایان انفرادی، اسحاقی به مصداقی گفت: «ایرج میدانی عباسی اسماش چیست؟ اسماش حمید نوری است. وقتی مرا می زد کارتاش افتاد و اسماش را دیدم که حمید نوری است.» | |||
ایرج مصداقی با اشاره به متهم در دادگاه گفت: «حمید عباسی که اسم اصلی او حمید نوری است، همین شخصی که اینجا نشسته است.» دادستان در ادامه درباره یک مورد ذکر نام حمید نوری به صورت حمیدرضا نوری در کتاب دیگری از مصداقی پرسید. او گفت که این یک اشتباه «لپی» بوده و در جلدهای دیگر این کتاب هم نام به صورت حمید نوری آمده است.<ref group="دیدهبان ایران، نهاد اجرایی بنیاد ایران تریبونال ۲۶ اوت ۲۰۲١ برابر با ۴ شهریور ۴۰۰">دیدهبان ایران، نهاد اجرایی ایران تریبونال</ref> | |||
== نهمین جلسهٔ دادگاه حمید نوری == | |||
در نهمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدامهای تابستان ۶۷، دانیل مارکوس و توماس سودرکویست، وکلای مدافع او، با سوالات خود ایرج مصداقی، زندانی پیشین و نخستین شاهد این پرونده، را به چالش کشیدند. | |||
در این جلسه که روز سه شنبه نهم شهریور ماه در سوئد برگزار شد، بخش اعظم سوالات وکلای مدافع به مقایسه تاریخهای دستگیری شاهد، وقوع حوادث در زندان، اسامی اعدامشدگان در کتب او، و مقایسه و پیگیری موارد اختلاف آنها با اظهارات و کتابهای سایر شاهدان این پرونده گذشت. | |||
در یکی از این موارد، وکیل مدافع نوری با اشاره به تفاوت میان روایت کتاب محمود رویایی، یکی دیگر از شاهدان این پرونده، و کتاب ایرج مصداقی، درباره تاریخ و محل اعدام حسین بحری، سعی کرد با مثالهایی از این دست اعتبار این کتابها را به عنوان مدرک در کیفرخواست دادستان زیر سوال ببرد. | |||
از آغاز این دادگاه، اسامی واقعی و مستعار افراد و پروسه تبدیل وقوع حوادث از تاریخ شمسی به میلادی از چالشهای مهم بوده است. وکیل مدافع نوری همچنین تلاش کرد بر روی مواردی تمرکز کند که به زعم او اختلاف میان نوشتههای شاهد با گفتههایش در بازجوییهای پلیس سوئد از او پیش از بازداشت رسمی حمید نوری را نشان میدهند. | |||
وکیل مدافع متهم چندین بار به نحوه پاسخگویی طولانی و پر از جزئیات شاهد اعتراض کرد و گفت پاسخ کوتاه و بدون توضیح میخواهد. او همچنین ادعا کرد که شاهد با انتشار عکس و جزئیات پرونده به حقوق موکلش حمید نوری تعرض و به او و روند دادگاهش صدمه وارد کرده است. | |||
وکیل مدافع نوری ادعا کرد که انتشار اطلاعات و عکس موکلش موجب شده است که شاهدان همگی حمید نوری را حمید عباسی بدانند و داستانها و شهادتهای یکسانی را تعریف کنند. در جبهه مقابل، دادستان پرونده در ساعتهای پایانی دادگاه به تفصیل با پرسش و پاسخ از شاهد به این ادعای وکیل مدافع پرداخت و تلاش کرد تا آن را رد کند. | |||
دادستان پرونده از ایرج مصداقی پرسید که هدفش از انتشار عکس و خبر دستگیری حمید نوری در فیسبوک چه بوده است؟ ایرج مصداقی پاسخ داد که بازماندگان، شاهدان، قربانیان، و خانوادههای آنها در سراسر جهان پخش هستند و «هدف من تنها انتقال اطلاعات بود تا این افراد از قضیه آگاه شوند و با یوران یالمارشون، که در آن زمان تنها وکیل پرونده بود، تماس بگیرند و شکایت خود را تسلیم کنند.» | |||
دادستان یکی از پستهای ایرج مصداقی در فیسبوک را خواند و در مورد اختلاف او با مسعود رجوی، رهبر سازمان مجاهدین خلق، پرسید و دلیل احساس منفی ایرج مصداقی نسبت به او و سازمان مجاهدین را جویا شد. ایرج مصداقی در پاسخ گفت: «آنها هم به من احساس منفی دارند. در جامعه ایرانی هم مثل همه جای جهان بین جریانات سیاسی اختلافاتی وجود دارد، اما این جا موضوع نظرات سیاسی من نیست. در این جا به آن چه که در سال ۶۷ اتفاق افتاده و نقش حمید نوری در آن رسیدگی میشود، نه نظرات سیاسی من. ما با هم اختلاف نظر داریم. من مسلمان نیستم و ایدئولوژی ندارم. آنها یک گروه مسلمان هستند. نظرات ما با هم بسیار فرق دارد و همین نشان میدهد که ما با هم در مورد این پرونده هماهنگی نداشتهایم و هر شخصی از نگاه خودش به اتفاقات این پرونده نگاه میکند.» | |||
اولین شاهد پرونده حمید نوری در دادگاه، در مورد ضبط صدای متهم در یکی از جلسات تعیین بازداشت گفت که او این فایل صوتی را پخش نکرده، اما در زمان ضبط آن شاهد بوده که این فایل به صورت علنی و در حضور نگهبانان ضبط شده است. دادستان از ایرج مصداقی پرسید که حمید نوری در آن فایل چه گفته است. مصداقی پاسخ داد که حمید نوری در آن فایل ضبط شده با اعتراض و فریاد اعلام کرده که میخواهد از رهبرش، کشورش، و مردمش دفاع کند و تاکید کرده که خواهان علنی بودن دادگاه است و میخواهد همه مردم دنیا بفهمند. | |||
در جریان این جلسه دادگاه که نزدیک به پنج ساعت طول کشید، حمید نوری یک بار سخن گفت و با حالت اعتراض اعلام کرد که اجازه بدهید اول مترجم گفتههای شاهد را ترجمه کند و بعد وکیل او دوباره صحبت کند.<ref>[https://ir.voanews.com/persiannews/iraj-mesdaghi-hamid-nouri-trial سایت صدای آمریکا]</ref> | |||
== انعکاسات دادگاه حمید نوری == | == انعکاسات دادگاه حمید نوری == |
ویرایش