کاربر:Safa/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
|والدین=  
|والدین=  
}}
}}
رحیم موذن‌زاده اردبیلی زاده‌ی اول مهر ۱۳۰۴ در اردبیل - ذرگذشت ۵ خرداد ۱۳۸۴ در بیمارستان مهر تهران
کنفرانس بین‌المللی نسل‌کشی و قتل‌عام  در ۰۰۰ ۲ نقطه با حضور بیش از  ۱۰۰۰ زندانی از بندرست در روز ۵ شهریور ۱۴۰۰ – ۲۷ اوت ۲۰۲۱ برگزار شد و طی آن سخنرانان خواهان محاکمه‌ی رئیسی و کلیه‌ی کسانی شد که در این واقعه‌ دست داشتند.


موذن‌زاده اذان‌گویی و نوحه‌خوانی و موعظه را از پدرش شیخ عبدالکریم به ارث برد و تا آخر عمر راه او را ادامه داد. خودش می‌گفت که اذان‌گویی در خانواده آنها، ۱۵۰ سال قدمت دارد و نام فامیل آنها به‌همین دلیل مؤذن شده است؛ در اردبیل در گذشته‌های دورتر زمانی که شناسنامه می‌دادند، به تناسب شغل و حرفه، نام خانوادگی انتخاب می‌کردند. به پدربزرگش گفته بودند تو چه‌کاره‌ای؟ گفته بود مؤذن. گفتند: پس نام خانوادگی شما مؤذن است».<ref>[https://www.farsnews.ir/ardabil/news/13990106000746/%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D9%84%7C-%D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%85-%D9%85%D8%A4%D8%B0%D9%86%E2%80%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D9%8 خبرگزاری فارس ۷ فروردین ۱۳۹۹]</ref>
== سخنرانان کنفرانس ==
'''سخنان: دومینیك آتیاس - رئیس فدراسیون كانون وكلای اروپا با بیش از ۱میلیون عضو'''


پدرش از سال ۱۳۲۲ تا ۱۳۲۶ برنامه‌ی سحری را بصورت زنده اجرا می‌کرده است، در سال ۱۳۲۹ پدر وی سکته می‌کند و او بجای پذر اذان می‌گوید، اذانی که امروزه ما می‌شنویم برای اول بار در سال ۱۳۳۴ در استودیوی شماره‌ی ۶ رادیو توسط مهندس محبی مسئول استودیو با زبان روزه توسط رحیم مؤذن زاده اجرا و ضبط می‌شود و پس از آن هر سال تجدید ضبط می‌شد.<ref>[https://www.musicema.com/node/351676 سایت موسیقی ما]</ref>
خانم رجوی، شما ستاره‌یی درخشان در دل تاریكی‌ها هستید. امروز روز مهم و حساسی است. ما می‌دانیم چه اتفاقاتی در ایران رخ می‌دهد. نور امید از زنان ایرانی خواهد آمد. به‌یمن شما و كمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران، به‌یمن مردانی كه در كنار شما هستند، انتقام همة این زنان، همة این زنان جوان شهید گرفته خواهد شد. بله، انتقام گرفته خواهد شد.


== تاریخچه خانواده موذن‌زاده ==
این جلادان مرگ آفریدند، پریشانی آفریدند، ویرانی آوردند، جان‌ها را گرفتند. مادران، خواهران و كودكان هنوز دارند شیون می‌كنند.  بله، صحبت از یك نسل‌كشی است. بله، صحبت از جنایتی علیه بشریت است. كافی است! چشم‌بستن اروپا و كل جهان بر این جنایت‌ها كافی است.
 
امروز جلادی با دستانی آغشته به‌خون بر ایران حكومت می‌كند. من مجلسی كه او را تأیید كرده را دیدم؛ اما شما و ما هرگز این‌را نخواهیم پذیرفت. زنان ایرانی هرگز این‌را نخواهند پذیرفت. چون جایگاه زنان یك امر بنیادین است و زنان در سال۱۳۶۷ حذف فیزیكی شدند. تعداد خیلی كمی از آنها جان سالم به‌در بردند. این‌همه كشتار. اگر چشمانمان را ببندیم، این اتفاق در كشور ما هم رخ خواهد داد.
 
زنان ستاره‌هایی هستند كه جهان را روشنایی می‌بخشند. آنها همیشه مسیر عدالت را ترسیم خواهند كرد.
 
من همیشه در كنار شما خواهم بود. كانون‌های وكلای اروپایی همیشه در كنار شما خواهند بود.
 
ما زنان ۵۲درصد جمعیت بشری را نمایندگی می‌كنیم. ما در كشورها و در كانون‌های وكالت، اكثریت را داریم و در همه‌جا حضور داریم.  دیگر تمام شد، تمام شد؛ و شما خانم رجوی، شما   حضور دارید تا پرچم را با شجاعت تمام برافراشته نگه دارید. شما رئیس‌جمهور آیندة ''' ''' ایران هستید.
 
و ما تا به‌آخر با شما خواهیم بود و پرچم‌های قرمز را بر می‌افرازیم در حمایت از همة زنانی كه دیگر در میان ما نیستند، ولی از آن بالا ما را می‌نگرند. ''' '''
 
آنها به ‌ما می‌گویند: ادامه بدهید، ادامه بدهید! ملل‌متحد باید صدای ما را بشنود. آنها باید ما را بشنوند؛ همة آنها! از فاعل مذكر استفاده می‌كنم، چون اغلبشان از مردان هستند. ممنونم كه رشتة سخن را به‌من دادید. همواره در كنار شما خواهیم بود، همواره در كنار زنان و مردان با حسن‌نیت ایرانی خواهیم بود. متشكرم.
 
'''سخنان: كومی نایدو - دبیركل عفو بین‌الملل (تا دسامبر۲۰۲۰)'''
 
برادران و خواهران عزیز، سلام‌ها و درودهای آفریقا را برای شما به‌همراه دارم و هم‌چنین از جانب سازمان «آفریقاییان بپاخاسته برای عدالت، صلح و كرامت» یك جنبش اجتماعی كه من سفیر بین‌المللی آن هستم. همان‌طور كه برخی از شما ممكن است بدانید، من به‌عنوان دبیركل عفو بین‌الملل خدمت كردم و در دورة من گزارش این فاجعة و بی‌عدالتی وحشتناك كه ما در سال۱۳۶۷ در ایران شاهد آن بودیم ارائه شد.
 
اجازه بدهید به‌روشنی بگویم، آن‌چه در سال۱۳۶۷ اتفاق افتاد، یك قتل‌عام تماماً وحشیانه و خونین زندانیان سیاسی بود كه یك جنایت علیه بشریت است و اگر به‌تعریفی كه سخنران قبلی ارائه كرد مراجعه كنیم و از جزییات فنی آن صرف‌نظر كنیم، این یك نسل‌كشی است. به‌عنوان یك آفریقایی، یعنی قاره‌یی كه شاهد فجایع بسیاری بوده، از جمله در كشور خودم آفریقای جنوبی، باید بگویم كه این عمل مشخص توسط یك حكومت، یعنی قتل افرادی كه تحت مراقبت خودشان بودند، زیرا وقتی شما زندانی هستید، تحت مراقبت ارگانی قرار دارید كه شما را بازداشت كرده است و آنها طبق قانون بین‌الملل مسؤلیت دارند كه غذا، خدمات درمانی و سایر نیازهای شما را تأمین كنند. آنها این حق را ندارند كه كسی را شبانه بیرون ببرند و به‌دار بیاویزند.
 
مایلم درود بفرستم به‌زندانیان سیاسی كه امروز با ما هستند. برای من بسیار تكان‌دهنده است كه شاهد قدرت و شجاعت كسانی باشم كه از چنین ابتلائاتی عبور كرده‌اند. افرادی كه از چنین جنایاتی رنج برده‌اند و هم‌چنین شاهد آن بوده‌اند كه دوستان و هم‌زنجیرانشان متحمل برخی از شنیع‌ترین جنایاتی باشند كه بشریت به‌خود دیده است. پس مایلم درود بفرستم به‌همة زندانیان سیاسی و اعضا و هواداران سازمان مجاهدین به‌خاطر پایداری‌شان و فداكاری‌هایی كه كردند. می‌خواهم در این گردهمایی، شما را تحسین كنم، چون شما و سایر سخنرانان تأكید كردید كه از جانب همة زندانیان سیاسی كه جان خود را از دست دادند صحبت می‌كنید، از جمله آنهایی كه اعضای گروه‌های سیاسی كوچك‌تر بودند و كسانی كه اعتقادات متفاوتی داشتند  
 
بسیار مهم است كه در این لحظه از تاریخ جهان كه در آن شاهدیم دولت‌های بسیاری مشروعیت خود را از دست می‌دهند و آن‌گونه كه شهروندانشان انتظار دارند حكومت نمی‌كنند، باید به‌منبع الهام‌بخش جدیدی روی بیاوریم كه از نسل جدید جوانان در سراسر جهان متبلور می‌شود. از ایران تا افغانستان تا آمریكا و اروپا، ما شاهدیم كه جوانان با شجاعت و انگیزش بسیار به‌پا می‌خیزند و این چیزی است كه افرادی مانند من كه مبارزان قدیمی‌تر حقوق‌بشر هستیم، باید اكنون به‌طور تمام‌عیار مورد تشویق و حمایت قرار دهیم. بسیار انگیزاننده بوده كه شاهد باشیم تعداد قابل توجهی از افراد جوان طی دهة گذشته در ایران به‌پا خاسته‌‌اند، جان خود را به‌خطر انداخته‌اند و بسیاری از آنها بهای آن‌را پرداخته‌اند.
 
می‌خواهم در اینجا تأمل كنم و نكته‌یی را بگویم در این باره كه چگونه حكومت‌ها از جنایاتی مانند جنایت۱۳۶۷ مصون می‌مانند. بسیاری اوقات ما تصور می‌كنیم حكومت‌ها ما را كنترل می‌كنند كه اساساً از طریق به‌كارگیری آن‌چه می‌توان آن‌را دستگاه سركوب دولتی نامید صورت می‌گیرد. یعنی ارتش، پلیس، قوانین رسمی، دستگاه زندان و غیره. البته كه این یك ابزار بسیار قوی است و تراژدی۱۳۶۷ این‌را به‌ما می‌گوید. ولی بسیار مهم‌است كه بدانیم به‌همان تعیین‌كننده، اگر نه بیشتر، كه چگونه دولت‌های نامشروع از سیستمهای فكری حكومتی استفاده می‌كنند كه دستگاه تعلیم و تربیت، دین و مذهب، نرم‌های اجتماعی و سنت‌ها و هم‌چنین دستگاه رسانه‌ها و ارتباطات است. پس اگر ما بخواهیم اوضاع را در ایران تغییر بدهیم، باید آگاهانه به‌این فكر كنیم كه چگونه می‌توانیم كنترل رژیم روی اطلاعات را در هم بشكنیم و این‌كه چگونه رژیم می‌تواند افراد را نسبت به‌جنایاتی كه مرتكب شده نامطلع نگاه دارد. لذا مهم است بگویم اتحادیة اروپا و جامعة بین‌المللی به‌طور عام در نحوة اجرای تعهدشان به‌دموكراسی و حقوق‌بشر بسیار گزینشی عمل می‌كنند و این، نقشی را كه باید ایفا كنند برایشان دشوار می‌سازد. ولی صرف‌نظر از این موضوع، آنها باید رهبری این امر را به‌دست بگیرند، آن‌هم با توجه به‌اقدامات صورت‌گرفته و شواهد و تحقیقاتی كه به‌روشنی نشان می‌دهد چه اتفاقی افتاده، آنها باید تحقیقات بین‌المللی را در رابطه با این قتل‌عام و برای حسابرسی از همة عاملان این جنایت علیه بشریت تشكیل دهند. سیاست اتحادیة اروپا در رابطه با ایران باید مورد تجدید نظر قرار گیرد و این حقیقت را در نظر بگیرد كه حكومت فعلی سزاوار درجة بالاتری از مجرمیت است، آن‌هم با توجه به‌نقش مشخص رئیسی در جنایات سال۱۳۶۷.
 
می‌خواهم سخنانم را با این گفته به‌پایان برسانم كه دولت‌هایی كه این‌چنین رفتار می‌كنند باید متوجه باشند كه این رفتار آنها بیانگر قدرتشان نیست، بلكه اذعان به‌ضعفشان است. وقتی شما مجبور هستید مردم خودتان را بكشید، با این میزان از شقاوت و این میزان از مصونیت، با این میزان از عدم پاسخگویی، تنها چیزی كه به‌جهان می‌گویید این است كه «ما ضعیف هستیم». «ما ضعیف هستیم». حكومت‌های قوی نیازی به‌ارتكاب جنایاتی كه در سال۱۳۶۷ صورت گرفت ندارند.
 
اجازه بدهید با این جمله تمام كنم كه صرف‌نظر از همة دست‌كاری‌ها و كنترل رسانه‌ها كه توسط بسیاری از حكومت‌های نامشروع در سراسر جهان صورت می‌گیرد و نمونة آن‌را در ایران شاهد هستیم،   به‌حكومت ایران می‌گویم، همان‌طور كه قبلاً هم گفته شده، شما می‌توانید همة مردم را برخی اوقات فریب بدهید. یا برخی از مردم را همواره فریب بدهید. ولی هرگز نمی‌توانید همة مردم را همواره فریب دهید
 
می‌خواهم سخنانم را با تشكر از همة زندانیانی به‌پایان ببرم كه اینجا هستند، به‌خاطر یادآوری این‌كه مبارزه برای عدالت یك ماراتون است، نه یك مسابقة دو سرعت. می‌خواهم از صمیم قلبم قدردانی كنم همة زندانیان سیاسی كه همراه ما هستند به‌خاطر شجاعت، تعهد و انگیزشی كه نه تنها به مردم ایران بلكه به‌همه كسانی می‌دهند كه در سراسر جهان برای عدالت می‌جنگند. بسیار متشكرم.
 
'''سخنان: گی ورهوفستاد – نخست‌وزیر بلژیك (۱۹۹۹ تا ۲۰۰۸)'''
 
قبل از هر چیز می‌خواهم از شما تشكر كنم بابت این فرصت برای صحبت در این‌جا. به‌طور خاص می‌خواهم از سخنرانان پنل اول تشكر كنم و از متخصصینی كه در زمینة حقوق‌بشر در بخش اول شنیدیم. چرا كه فكر می‌كنم یك تصویر واضح و با ارزش را به‌ما در رابطه با قتل‌عام۱۳۶۷ ارائه دادند. به‌طور خاص فكر می‌كنم آقای رابرتسون و پروفسور داوید، روشن ساختند كه موضوع فقط جنایت علیه بشریت نیست، بلكه قتل‌عام۶۷ تمامی شرایط یك نسل‌كشی را دارد. فكر می‌كنم این می‌تواند یك نتیجه‌گیری بسیار مهم از این كنفرانس باشد. این واقعیت كه هر یك از این متخصصین و پروفسورهای برجسته در امور حقوق‌بشر می‌گویند این موضوع روشن است، این یك نسل‌كشی است؛ و این موضوع این امكان را به‌من می‌دهد كه بگویم، می‌خواهم عمیق‌ترین قدردانی‌های خود را از شاهدانی ابراز كنم كه امروز به‌آنها گوش كردیم، از بازماندگان و از خانواده‌های كسانی كه به‌قتل رسیده‌‌اند. چرا كه من هنوز شوكه هستم از این‌كه در سال۱۳۶۷ چه اتفاقی در جمهوری اسلامی ایران افتاد؛ و دلیل آن این است كه این افراد كه ما دربارة آنها صحبت می‌كنیم، كه بسیاری جوان هستند،   هیچ امكانی نداشتند كه از دست شكنجه‌گران خود بگریزند. تمامی این افراد از قبل دستگیر شده بودند و آزادی از آنها سلب شده بود. همگی در زندان به‌سر می‌بردند و محكوم شده بودند؛ آن‌هم توسط همان باصطلاح دادگاه‌های انقلاب و این به‌خاطر فتوای خمینی بود كه این افراد كه از قبل زندانی بودند مورد شكنجه قرار گرفتند و توسط هیأت مرگ مورد بازجویی در جلسات تفتیش عقاید قرار گرفتند و تقریباً بلافاصله بعدش اعدام شدند. آن‌چه دربارة قتل‌عام سال۶۷ بسیار ویژه است، این است كه فكر می‌كنم یك نسل كامل از افراد جوان و زنان جوان را هدف قرار می‌داد؛ و من فكر می‌كنم و البته شواهد و اسناد هم وجود دارد كه نشان می‌دهد این موضوع از سال‌ها قبل از سال۶۷ برنامه‌ریزی شده بود. و آن‌چه در سال ۶۷ رخ داد پیامد (حاكمیت) خود رژیم ایران است. این واقعیت كه این رژیم همیشه تلاش دارد از هر طریقی و به‌وحشیانه‌ترین صورت، آنهایی را كه خواهان بهبود حقوق‌بشر هستند به‌سكوت بكشاند، و نیز كسانی كه خواهان آزادی هستند، یا حتی از كسانی كه خواهان یك سیستم پایدار برای آب‌رسانی هستند. حتی این موضوع هم از نظر رژیم یك حمله به‌نظام است. بنابراین من فكر می‌كنم كه قتل‌عام سال۶۷ برنامه‌ریزی شده بود، با دقت زیاد آماده‌سازی شده بود و به طرز بی‌رحمانه‌یی اجرا شد؛ با حداكثر سرعت، با در نظر داشتن گروه مشخصی به‌عنوان هدف.......
 
لذا قتل‌عام سال۶۷، اهمیت فوق‌العاده عمیقی برای ایران دارد. و سخنرانان پیش از من هم این موضوع را گفتند، ولی من می‌خواهم به‌یاد بیاورم. سالگرد قتل‌عام سال۶۷ فقط برای سوگواری برای جان‌های از دست‌رفته نیست، بلكه برای به‌یاد آوردن این است كه چه قیمتی برای آزادی و در راه مبارزه برای آزادی پرداخت شده است؛ و ما باید این‌را به‌رسمیت بشناسیم. این موضوع گفته شده، ولی من می‌خواهم باز به‌یاد بیاورم كه سه دهه بعد از این قتل‌عام، جامعة بین‌المللی هیچ اقدامی در رابطه با این جنایت علیه بشریت انجام نداده است. همة ما می‌دانیم، اینجا هم گفته شد ولی من می‌خواهم تكرار كنم، وقایع تابستان سال۶۷، هرگز به‌صورت رسمی توسط سازمان‌ملل مورد تحقیق قرار نگرفت. همان‌طور كه می‌دانیم آمران و عاملان هرگز به‌دادگاه كشیده نشدند، ولی باید بگوییم كه خیلی بدتر این است كه، عاملان هم‌چنان از مصونیت برخوردارند و امروز رژیم توسط همین قاتلان آن‌زمان اداره می‌شود. ما همة آنها را می‌شناسیم، همگی بالاترین مقامات دولتی را اشغال كرده‌اند،‌ شامل رئیس‌جمهور جدید رئیسی، كسی كه همة ما به‌سابقة نقض حقوق بشر او واقفیم. كسی كه همان‌طور كه می‌دانیم، نقش محوری در این قتل‌عام‌ها ایفا می‌كرد.
 
من فكر می‌كنم تنها حسنِ این امر، كه البته نمی‌شود به آن انتخابات گفت چون یك انتخابات عادلانه نبود، بلكه می‌شود گفت ترفیع رئیسی به‌منصب ریاست‌جمهوری بود، تنها حسنِ آن این است كه شاید برای اولین‌بار توجه جهان را به قتل‌عام۶۷ دوباره معطوف كرده است؛ و نیز به‌بسیاری از رفتارهای دیرینة نقض حقوق‌بشر و قتل در ایران.
 
نباید فراموش كنیم كه در بسیاری كشورها در غرب و در بسیاری از كشورهای اروپایی، در همین قوانین موجود قضایی، در همین قانون‌گذاری فعلی، همین الآن این امكان وجود دارد كه كسانی را كه به این مظنونند كه از عاملان جنایات علیه بشریت هستند به‌دادگاه در كشورشان بكشانند؛ .......چرا كه در قوانین آنها، دارم حرفم رو تكرار می‌كنم، در قوانین امروز آنها امكان قرار دادن عاملان جنایات علیه بشریت در برابر دادگاه وجود دارد، حتی وقتی وقایع در خاك این كشورهای اروپایی یا غربی رخ نداده باشد. با این‌حال من با فراخوان عمومی امروز در اینجا در این كنفرانس موافقم كه   یك تحقیقات عمیق رسمی بین‌المللی ضروریست. چرا كه ما نمی‌توانیم این واقعیت را تحمل كنیم كه مصونیت ادامه ‌یابد و ما نباید بیش از این، این موضوع را به‌تأخیر بیاندازیم. لذا زمان آن رسیده كه ۳۳سال بعد از آن وقایع دردناك، تمامی ابعاد قتل‌عام رونمایی بشود و این وظیفه اخلاقی ماست كه این كار را بكنیم. چون اگر ما این كار را انجام ندهیم، نه فقط نسبت به‌جنایات هولناكی كه این رژیم مرتكب شده بی‌تفاوت می‌مانیم، بلكه فكر می‌كنم حتی مهم‌تر از آن این است كه ما در برابر درد و رنج بی‌پایان خانواده‌های داغدار و بازماندگان چشم‌بسته می‌مانیم. برای آنها این موضوع ادامه دارد، این جنایت؛ و این جنایت فقط وقتی پایان می‌پذیرد كه آنهایی كه مسئول آن بودند محاكمه بشوند، محكوم بشوند. عدم ایجاد یك تحقیقات بین‌المللی هم‌چنین این برداشت را القا می‌كند كه ما داریم راه مصونیت را باز نگه می‌داریم. این‌را به همة رژیم‌های دیگر هم كه شكنجه می‌كنند و به‌قتل می‌رسانند القا می‌كند كه اقدامات آنها رفتار معمول تلقی می‌شود.
 
عدم اجرای تحقیقات رسمی تحت نظارت سازمان‌ملل این نتیجه را خواهد داشت كه در واقع ما داریم همة رژیم‌های شرور كه حقوق‌بشر را نقض می‌كنند دعوت می‌كنیم كه به‌رفتار خود ادامه بدهند و خشونت خود علیه مردم خودشان را ادامه بدهند. لذا   ضروریست كه فوراً این تحقیقات رسمی صورت بگیرد و آن‌چه كه بعد از قتل‌عام در رواندا و بعد از جنگ داخلی در جمهوری یوگوسلاوی سابق امكان‌پذیر بود، باید هم‌چنین برای قتل‌عام در ایران امكان‌پذیر باشد. در رواندا امكان‌پذیر بود، در جمهوری سابق یوگوسلاوی هم امكان‌پذیر بود كه‌ یك تحقیقات رسمی تحت نظارت سازمان‌ملل صورت گیرد و در پی آن یك دادگاه بین‌المللی برگزار بشود. من فكر می‌كنم كه اروپا باید نقش مهمی در این ماجرا ایفا كند. ما همیشه دربارة حقوق‌بشر صحبت می‌كنیم. ما باید به قول و وعده‌های خود وفادار باشیم و ما به‌عنوان «اروپا» باید هم‌چون یك معین عمل وارد بشویم برای سرعت‌بخشیدن به روند یك تحقیقات رسمی در این ماجرا. از این‌رو من یك ابتكار عملی انجام خواهم داد كه می‌خواهم آن‌را این‌جا در این كنفرانس اعلام كنم. می‌خواهم یك نامة رسمی به‌جوزف بورل نمایندة عالی اتحادیة اروپا در سیاست خارجی و امنیتی بفرستم و از او بخواهم كه از جانب اروپا یك درخواست رسمی به‌سازمان‌ملل برای ایجاد كمیسیون تحقیقات در مورد این قتل‌عام بدهد و از دیگر دولت‌های دموكراتیك مانند آمریكا، كانادا، استرالیا و ژاپن كمك بخواهد كه این خواسته را روی میز ببرند. من فكر می‌كنم این همان كاری است كه ما باید در سطح اروپایی انجام بدهیم؛ نه فقط كلام، بلكه یك درخواست رسمی توسط اتحادیة اروپا به‌سازمان ملل برای برقراری این تحقیقات. لذا من در پایان نتیجه می‌گیرم كه ۳دهه بعد از قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال۶۷ در ایران، حتماً باید این كار انجام بشود و ما باید این كار را برای ایران و برای دموكراسی و آزادی ایران انجام بدهیم، ولی باید آن‌را به‌طور خاص برای خانواده‌هایشان انجام بدهیم تا سرانجام دریابند كه اقوامشان كجا دفن شده‌اند و این‌كه سرانجام قربانیان در جایگاه شایستة خود قرار بگیرند و مصونیت از مجازات به‌خاطر جنایت علیه بشریت سرانجام به‌پایان برسد. این بهترین حالت است تا بعد از ۳۰سال، سالیان سوگواری برای آنها پایان یابد. ممنونم خانم رئیس‌جمهور.
 
'''سخنان: جان برد - وزیر خارجة كانادا (۲۰۱۵)'''
 
از كانادا به‌همة شركت‌كنندگان از سراسر جهان روز به‌خیر می‌گویم.
 
بسیار مفتخرم كه در این گردهمایی شركت می‌كنم.
 
می‌خواهم سلام مخصوص خودم را به‌همه دوستانم در اشرف۳ و همة دوستانم در شورای ملی مقاومت ایران در سراسر جهان تقدیم كنم. سلام ویژه به‌پشتیبانان شورای ملی مقاومت ایران، حامیان آزادی، دموكراسی، حقوق‌بشر و حاكمیت قانون كه اكنون در داخل ایران هستند. بگذارید به‌شما بگویم مردم كانادا در مبارزةتان در كنار شما هستند.
 
در حالی‌كه ما در كانادا به‌طیفی از ارزش‌ها معتقدیم، ارزش‌های بسیار مهمی كه ما در اینجا داریم، مصونیت و پاسخگو بودن است. ما در اینجا نیستیم فقط برای بزرگداشت فداكاری‌های ۳۰هزار نفری كه در سال۶۷ توسط این رژیم اعدام شدند. ما اینجا هستیم تا خود را دوباره متعهد كنیم تا آن‌چه را كه در سال۶۷ اتفاق افتاد با صدای بلند بازگو كنیم. این یك قتل‌عام و یك جنایت علیه بشریت بود.
 
برای پیروزی شر در این جهان تنها كافیست انسانهای خوب كاری نكنند. به‌همین دلیل بسیار مهم است كه ما فراخوان می‌دهیم نسبت به‌آنچه اتفاق افتاد و خواستار عدالت برای انسان‌های شجاعی می‌شویم كه جانشان را در راه نبرد برای یك ایران بهتر فدا كردند.
 
هیچ‌شكی نیست كه اعدام‌هایی كه در سال۶۷ اتفاق افتاد، مطمئناً پایه در فتوایی دارند كه زندانیان سیاسی را هدف قرار داده بود كه ۹۰درصدشان از مجاهدین بودند. هیأت مرگ، وحشیانه رفتار می‌كرد. این بخش مهمی از تاریخ ایران است. اما بگذارید روشن سازیم كه همة این تاریخ نیست، بلكه بحث بر سر وقایعی است كه هم‌اكنون جریان دارد. چرا كه افراد بسیاری كه دستشان به‌خون آغشته است، هم‌چنان به‌عنوان دادستان، قاضی و افراد بلندپایه در دولت نقش دارند. هیچ‌كس به‌اندازة فردی كه اكنون خودش را به‌عنوان رئیس‌جمهور رژیم ایران عرضه می‌كند، دستش به‌خون آغشته نیست: ابراهیم رئیسی.
 
تهدیدهای مستمر علیه مدافعان حقوق بشر كه در معرض تهدید، ارعاب و حملات زیادی هستند، آن‌هم فقط به‌این دلیل كه خواستار اطلاعات و عدالت هستند و می‌خواهند بدانند كه عزیزانشان كجا آرمیده‌اند. این به‌واقع انزجارآور است. آنهایی كه در قدرت هستند، باید در برابر آن‌چه در سال۶۷ اتفاق افتاد مورد حسابرسی قرار گیرند. شكست جامعه جهانی در مواجهه با این مسئله می‌تواند جبران شود؛ توسط سازمان‌ملل، اتحادیة اروپا و توسط افرادی مثل من، دوستان و متحدان مردم ایران با تحت تعقیب قرار دادن آنهایی كه مسئول بوده‌اند. اگر ما در پیگرد آنها شكست بخوریم، آنها برای ارتكاب مجدد این جنایات، تشجیع می‌شوند؛ و ما می‌دانیم این رژیم چگونه رفتار می‌كند. حمایتش از تروریسم بین‌المللی در چهار گوشة جهان، كارنامة وحشتناك حقوق‌بشر آن در تهران و در سراسر كشور،‌ پروندة اتمی آن، مدیریت مفتضحانة اقتصاد و بحران كرونا. آنها نباید تشجیع شوند و ما باید با این شر مقابله كنیم و آن‌را  همانطور كه هست بخوانیم: یك قتل‌عام و جنایت علیه بشریت. ما نباید بگذاریم رئیسی در گردهمایی بین‌المللی شركت كند كه در آن بابت آن‌چه در سال۶۷ اتفاق افتاد در معرض پاسخگویی قرار نگیرد.
 
من به‌واقع تكان خوردم وقتی به‌طور مشخص در مورد شجاعت زندانیان سیاسی مطلع شدم. وقتی به‌آنها فرصت داده شد تا منكر حمایتشان از همة ارزش‌های مشترك ما بشوند، آنها قاطعانه ایستادند و شجاعت عظیمی را به‌نمایش گذاشتند و گفتند كه حاضر به‌نفی آن چیزی كه برایش ایستادگی كردند نیستند؛ و ما باید شجاعت مشابهی را از خود نشان بدهیم برای گرامیداشت فداكاری آنها و مبارزه علیه مصونیت و برای پاسخگویی. آنها بهای زیادی برای آزادی پرداختند و ما باید كار مشابهی بكنیم.
 
من معتقدم كه امیدی برای مردم ایران وجود دارد. همة مردم از دانشجو گرفته تا اتحادیه‌ها، از گروههای زنان گرفته تا دانشگاهیان، از مدافعان حقوق‌بشر تا هواداران بسیار شورای ملی مقاومت در سراسر جهان، برای همة آنها یك امید بزرگ وجود دارد. اما بگذارید به‌شما بگویم كه شورای ملی مقاومت ایران و مبارزان آن، چه در اشرف۳ یا در هر گوشة ایران و دوستان این مقاومت در سراسر جهان، آمادة ادامه نبرد برای آزادی و كرامت انسانی هستند و ما عزم سترگی را نشان می‌دهیم.
 
و در پایان باید بگویم، ما باید رهبری شورای ملی مقاومت را به‌رسمیت بشناسیم. خانم رجوی ما به‌شما ادای احترام می‌كنیم. به برنامة ۱۰ماده‌یی شما ادای احترام می‌كنیم، برای ایجاد تغییر در ایران؛ ما به‌رهبری شما ادای احترام می‌كنیم برای نبرد با مصونیت و برای حسابرسی. به‌خاطر شجاعت شما در مبارزه برای حسابرسی از آخوندها و حسابرسی از كسانی كه در جوخه‌های مرگ بودند و همة كسانی كه در جنایت علیه بشریت شركت داشتند ادای احترام می‌كنیم.
 
مردم به خاطر خواهند داشت، مردم ایران هنگامی كه به‌آزادی برسند به خاطر خواهند داشت چه كسانی در كنار آنها ایستادند. خانم رجوی، من بسیار خوشحالم كه به كانادایی‌ها و بسیاری از اقشار دیگر و بسیاری از احزاب سیاسی پیوسته‌ام كه به‌حمایت از مبارزة شما و ارزش‌های شما و برنامة شما برخاسته‌اند. بگذارید یك‌بار دیگر برای نبرد با رئیسی متعهد شویم و علیه مصونیت و به‌نبرد برای حسابرسی متعهد شویم و بگذارید آرزو كنیم كه یك روز همگی ما بتوانیم در تهران یكدیگر را ببینیم، در سرزمینی كه مردم ایران می‌توانند از ظرفیت‌های كامل خود بهره‌مند شوند و در سرزمینی به‌واقع شكوفا و آزاد زندگی كنند.
 
بسیار خوشحالم كه مرا از كانادا دعوت كردید و به‌همة شما درود می‌فرستم، به‌ویژه  به‌دوستانم در اشرف۳ و یك بار دیگر از كانادا به‌شما درود می‌فرستم.
 
'''سخنان: اودرونیوس آزوبالیس- وزیر خارجة لیتوانی (۲۰۱۲)'''
 
خانم‌ها و آقایان، جنایتی كه امروز ما در مورد آن صحبت می‌كنیم هم‌چنان مجازات‌ناشده باقی مانده و تمامی كسانی‌كه مسؤل آن بوده‌اند، در رژیم حاكم بر ایران در مناصب كلیدی باقی مانده‌اند.
 
خامنه‌ای ولی‌فقیه (رژیم) ایران كه در آن زمان رئیس‌جمهور بود و روحانی، هر دو وزیر دادگستری روحانی را تأیید كردند كه خودش عضو هیأت‌های مرگی بود كه تصمیمات مربوط به اعدام‌ها در قتل‌عام1367 را می‌گرفت.
 
رئیسی، رئیس‌جمهور جدید (رژیم) ایران، یكی از اعضای شناخته‌شدة هیأت‌های مرگ بود، با این‌حال وی به‌ریاست‌جمهوری ارتقا یافت، به‌جای این‌كه در مقابل عدالت قرار بگیرد.
 
عفو بین‌الملل گزارشی در سال2018 در مورد این جنایات ددمنشانه با عنوان «اسرار به‌خون آغشته» داشت.
 
در ژوئن2021، دبیركل عفو بین‌الملل خواستار تحقیق در این مورد به‌خاطر جنایت علیه بشریت شد. هم‌چنین هفت كارشناس ملل‌متحد خواستار تحقیق مستقل در مورد این قتل‌عام شدند.
 
گزارشگر ویژة ملل متحد در مورد ایران نیز در ژوئیة2021 به‌تحقیقات مستقل حول قتل‌های فراقضایی سال1367 فراخوان داد.
 
اما به‌رغم شواهد و مدارك و شهود فراوان در رابطه با قتل‌عام1367، هنوز هیچ‌كس به‌خاطر این جنایت علیه بشریت مجازات نشده است؛ و مقامات (رژیم) ایران به‌جنایات خود، از جمله اعدام‌ها، با مصونیت كامل ادامه می‌دهند، چرا كه هیچ ارادة سیاسی در ملل‌متحد و دولت‌های غربی برای حسابرسی از عاملان آن نمی‌بینند.
 
این موضوع اصلی این كنفرانس است. قتل‌عام1367 جنایت علیه بشریت است و تحقیقات مستقل بین‌المللی باید صورت گیرد.
 
من معتقدم كه باید فشار وارد آورد تا.......رئیسی به‌خاطر جنایت علیه بشریت توسط دادگاه بین‌المللی عدالت مورد تحقیق قرار گیرد كه شامل قتل، ناپدیدسازی اجباری و شكنجه است.
 
می‌خواستم به «نظام تحریم جهانی حقوق‌بشر» اشاره كنم. در دسامبر2019، شورای اروپا مركب از تمامی رهبران كشورهای اتحادیة اروپا از شروع اقدامات مقدماتی توسط نمایندة عالی، برای برقراری یك نظام با دامنة عمومی در اتحادیة اروپا به‌منظور اعمال تدابیر محدودكننده علیه نقض‌های فاحش حقوق‌بشر استقبال كرد. این یك سال بعد در دسامبر2020 توسط اتحادیة اروپا تصویب شد تا بتواند برای اولین‌بار از چارچوبی برخوردار شود كه بتوان از طریق آن اشخاص و نهادها را هدف قرار داد، از جمله عاملان دولتی و غیردولتی كه مسئول یا دارای نقش در نقض‌های فاحش حقوق‌بشر در سراسر جهان هستند، بدون توجه به این‌كه در كجا اتفاق افتاده باشد.
 
چارچوب این تدابیر هدفمند و محدود كننده در مواردی نظیر نسل‌كشی، جنایت علیه بشریت و دیگر نقض‌های جدی حقوق بشر، شكنجه، برده‌داری، قتل‌های فراقضایی، دستگیری‌ها یا بازداشت‌های خودسرانه به‌كار گرفته می‌شود.
 
این برعهدة شورا خواهد بود كه بر اساس پیشنهاد یك دولت عضو یا نمایندة عالی در امور خارجی و سیاست امنیتی به‌بازبینی و اصلاح فهرست تحریم‌های خود بپردازد. اتحادیة اروپا تأكید می‌كند كه پیش‌بردن و حفاظت از حقوق‌بشر یك پایه و یك اولویت برای بخش خارجی اتحادیة اروپاست و بیانگر عزم اتحادیة اروپا برای پرداختن به‌نقض‌های جدی حقوق‌بشر است.
 
به‌رغم تصمیم مذكور كه توسط اتحادیة اروپا اتخاذ شده و به‌رغم تمامی فراخوان‌ها از جانب عفو بین‌الملل و كارشناسان ملل‌متحد برای یك تحقیقات مستقل بین‌المللی در رابطه با قتل‌عام1367 در ایران، تا به‌امروز اتحادیة اروپا جنایت علیه بشریتی را كه در سال1367 در ایران اتفاق افتاد نادیده گرفته، هیچ واكنشی نسبت به‌آن نشان نداده است و حاضر نشده تصمیمات خودش را در این رابطه اجرا كند.
 
می‌خواهم به‌مقام‌های اتحادیة اروپا فراخوان بدهم تا نظام تحریم‌های بین‌المللی اتحادیه را در ارتباط با مستبدان (رژیم حاكم) ایران و جنایت‌های آنها علیه بشریت اعمال كنند.
 
اتحادیة اروپا تأخیر بسیاری در تصویب مكانیسم مذكور داشته است. اما كشورهای بالتیك از جمله كشور من لیتوانی، ممنوعیت‌های سفر ملی را بسا قبل از اتحادیة اروپا اعمال كردند. به‌همین دلیل فكر می‌كنم لیتوانی می‌تواند پیشتاز این امر در میان اعضای اتحادیة اروپا باشد.
 
اكنون می‌خواهم از یك فیلسوف معروف انگلستان نقل‌قول كنم   «برای پیروزی شر تنها همین كافیست كه انسان‌های خوب، هیچ‌كاری نكنند». این گفته در رابطه با تجارب و چالش‌های فاجعه‌بار انسانی بسیار مهم است. بردباری و آزادی هیچ‌گاه ایستا نیستند و برای این‌كه این آرمان‌ها آزادانه جاری بشوند، قوانین خوب كافی نیست. بلكه ضروریست انسان‌های دارای حسن‌نیت وجود داشته باشند كه بخواهند و بتوانند آنها را به‌اجرا بگذارند. برای سال‌هایی بیش از حد طولانی، این رژیم تلاش كرده تا این قتل‌عام‌ها را از چشم جهان پنهان كند.
 
خانم‌ها و آقایان از توجه محبت‌آمیز شما متشكرم.
 
'''سخنان: فرانكو فراتینی - وزیر خارجة ایتالیا (۲۰۱۱)'''
 
عصر به‌خیر خانم‌ها و آقایان. خانم رئیس‌جمهور بسیار خرسندم كه یك‌بار دیگر شما را می‌بینم، اگر چه از طریق فضای مجازی.
 
نخست مایلم ادای احترام بكنم به‌قربانیان، به‌خانواده‌های مخالفان رژیم ایران،‌ اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران و همة ایرانیانی كه به‌اصول غیرقابل مذاكرة دموكراسی و آزادی در كشور شما وفاداراند. كشوری كه شایسته نیست تحت سركوب و اختناق و همة رفتارهای نابرابر قرار بگیرد؛ از قبیل محروم‌كردن ایرانیان از واكسن كووید كه در كشور من و در صدها كشور جهان باعث نجات جان انسان‌ها شده است. از این‌رو همدردی كامل خودم را با قربانیان اعدام‌ها اعلام می كنم به‌ویژه با اعدام‌هایی كه در سال۶۷ صورت گرفت، كه تحت نظارت گروه موسوم به‌هیأت ۴نفره، شامل فرد منصوب‌شده توسط خامنه‌ای به‌عنوان رئیس‌جمهور كنونی رژیم ایران انجام می‌شد.
 
هر زن و مردی كه جانش را در نبرد برای حقوق پایه‌یی غیر قابل مذاكره فدا كند، برای همیشه و همیشه منبعی الهام‌بخش برای نسل‌های جدید است.
 
اكنون مایلم چیزی را بگویم كه پیش از این گفته نشده است. اولین اقدام دولت جدید رژیم ایران به‌روشنی نشان‌دهندة استمرار قابل‌توجه (سیاست‌های) دولت‌های پیشین است:؛ برای مثال انتخاب وزیر خارجة جدید. او معاون وزیر خارجه در دولت احمدی‌نژاد، روحانی و مشاور رئیس مجلس رژیم بود تا به‌عنوان وزیر خارجه در دولت جدید رئیس‌جمهور منصوب‌شده انتخاب شد. آیا اكنون كسی می‌تواند دوباره شك كند كه گویا فرقی بین «اصلاح‌طلبان» و «اصولگرایان» وجود دارد. من شكی ندارم كه چنین نیست. همیشه داستان همان داستان است. همیشه رژیم همان رژیم است.


=== شیخ کریم ===
برای تأیید نزدیكی و وابستگی این وزیر خارجة جدید به‌نیروی قدس اشاره كنم كه او چند روز پیش در همین ماه اوت گفت و من نقل‌قول می‌كنم: «در سیاست خارجی من مسیر قاسم سلیمانی را ادامه خواهم كرد»‌. كسی كه همة جهان می‌دانند كه از دستانش خون می‌چكید. این جمله تأییدی است بر این‌كه عناصر اصلی دولت جدید و تركیب جدید از چه قرار است.
مؤذن، مداح و تعزیه‌خوان اردبیلی بود که موسیقی ایرانی را به خوبی می‌شناخت. پسران او نیز راه پدر را رفته و از آنجا که همگی دارای صدایی خوش بودند نواهای ماندگاری از مداحی، نوحه‌خوانی، مناجات‌خوانی و اذان پسران عبدالکریم موذن‌زاده اردبیلی به یادگار مانده است. خانواده‌ی موذن‌زاده اردبیلی یکی از خاندان‌های اردبیل است که تمام اعضای خانواده از صدای خوش و دلنشین برخوردار بودند. شیخ فرج، پدربزرگ رحیم مؤذن زاده‌اردبیلی، قدیمی‌ترین مؤذن کشور است که اطلاعات مختصری از وی موجود است. صدای اذان او را ساکنان روستاهای واقع در حاشیه سه فرسنگی شهر اردبیل؛ سحرگاهان از بام مسجد زینال در مرکز شهر شنیده‌اند. شیخ عبدالکریم، فرزند شیخ فرج هم نخستین مؤذن در ایران است که نوای اذان دلنشین او شهرت جهانی دارد. شیخ عبدالکریم او در سال ۱۲۷۳ خورشیدی در محلهٔ «تازه شهر» اردبیل متولد شد و تا سال ۱۳۲۱ خورشیدی نوای اذانش‌اش از منارهٔ مسجد میرزا علی‌اکبر این شهر به گوش می‌رسید. یکی از پسرانش، دربارهٔ پدرش می‌گوید: او در سال ۱۳۲۱ خورشیدی به قصد زیارت عازم مشهد مقدس می‌شود و در بین راه شبی را در منزل یکی از دوستان خویش در تهران سپری می‌کند. از آنجایی که شیخ عبدالکریم عشق مؤذنی داشته؛ سحرگاه به پشت بام منزل واقع درخیابان عین‌الدوله رفته و ندای اذان را سر می‌دهد. امام جماعت وقت مسجد سلطانی، صدای اذان او را از دور شنیده و قبل از ظهر سراغ او را از تمام خانه‌های اطراف می‌گیرد. به او می‌گویند که شیخی از اردبیل آمده و در خانهٔ «مطلب بلوری» میهمان است و با درخواست امام جماعت، ظهر همان روز «شیخ عبدالکریم» در پشت بلندگوی مسجد قرار گرفته و نوای ملکوتی ” اشهدان لااله الاالله ” را به گوش مردم می‌رساند. او پس از بازگشت از زیارت مشهد در تهران ماندگار شده و مؤذن مسجد سلطانی می‌شود. در سال ۱۳۲۵ که رادیوی ملی ایران افتتاح می‌شود، مسئولان رادیو به سراغ شیخ خوش‌صدای شهیر می‌آیند و از او می‌خواهند در رادیو اذان بخواند و او نیز می‌پذیرد. شیخ اردبیلی اذان را به صورت زنده در استودیوی رادیو اجرا می‌کرد و اذانش به صورت زنده از رادیو پخش می‌شد. پس از چندی مسوولان رادیو تصمیم می‌گیرند اذان شیخ را ماندگار کنند از همین‌رو اذان شیخ عبدالکریم روی صفحات سیمی ضبط می‌شود. گفته می‌شود تنها نسخه‌ی آن در موزه لوور پاریس نگهداری می‌شود.<ref name=":0">[https://nay.ir/blog/1395/04/19/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B0%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B0%D9%86%E2%80%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%AF/ سایت انجمن موسیقی ایران]</ref>


رحیم در کودکی به مکتب‌خانه می‌رود و تحت نظر میرزا عزیز، قرآن و دستگاه‌های موسیقی را فرا می‌گیرد.<blockquote>به گفته خودش: «در آن دوران ما عوض دبیرستان مکتب می‌رفتیم. همه هم متدین بودند. خانواده‌ها در دوره ما در ابتدای امر، بچه‌ها را با قرآن مأنوس می‌کردند. ما هم پس از طی این مرحله، به مدرسه حاج ابراهیم آمدیم. طلبه بودیم به اصطلاح امروز ولی حین طلبگی، این اذان با ما همراه بود».</blockquote>پس از یادگیری اصول نوحه‌خوانی و اذان‌گویی، با همراهی پدر در مسجد اردبیل به این‌کار مشغول می‌شود و گاهی نیز برای خواندن یک نوحه به شهرهای اطراف، خصوصاً تالش می‌رود.
من فكر می‌كنم مطلب مهم بعدی كه باید در نظر گرفته شود آشكارترین تناقض بین ادعاها و اعمال رژیم به‌ویژه در مورد اعدام‌های جمعی زندانیان سیاسی در سال۶۷ است كه به‌این ترتیب است:


با سکونت پدر در تهران، رحیم مؤذن برای تحصیل حوزوی رهسپار قم می‌شود. <blockquote>حاج مهدی سراج - از دوستان رحیم - می‌گوید: «وقتی شیخ کریم به تهران می‌آید، رحیم را برای درس خواندن به قم می‌فرستد. صدای رحیم آن‌قدر خوب بوده که دیگر همیشه او برای مجالس، در قم می‌خوانده است. مداحان قم پیش شیخ کریم شکایت کرده بودند که با آمدن رحیم ما از کار افتاده‌ایم». رحیم درس خارج فقه می‌خواند و ظهرها در حرم حضرت معصومه اذان می‌گفت.<ref>[https://www.irna.ir/news/83799486/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%85-%D9%85%D8%A4%D8%B0%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D9%84%DB%8C خبرگزاری ایرنا]</ref></blockquote>سال ۱۳۲۹ شیخ کریم فوت می‌کند و رحیم که فقط ۲۵ سال سن دارد، به تهران می‌آید تا جای خالی پدر را در مسجد شاه پرکند. <blockquote>خودش ماجرا را این‌گونه تعریف می‌کند: «مرحوم پدرم سال ۱۳۲۲ برای نخستین بار اذان را در رادیو گفت و همین روند تا ۱۳۲۶ که برنامه سحری را به صورت زنده اجرا می‌کرد، ادامه داشت. او در سال ۱۳۲۹ سکته کرد و من قبول کردم جای او اذان بگویم تا الان که با این سن و سال هنوز مشغولم و افتخار دارم که با گفتن آن یک اذان، برای اسلام و مملکتم کاری کرده‌ام. ما که نه ثروت داریم، نه مکنت و همین یک اذان برایمان بهترین خیر است».</blockquote>در همین سال است که نام خانوادگی او نزد مردم از مؤذن به موذن‌زاده اردبیلی تغییر می‌کند. <blockquote>پسرش جعفر می‌گوید که «وقتی شیخ کریم می‌میرد و پدرم به جایش اذان می‌گوید، مجریان رادیو ایران برای معرفی او به مردم، زاده اردبیلی را به فامیل پدرم اضافه می‌کنند تا به شنوندگان بگویند او پسر شیخ کریم است. سر همین موضوع، همه فکر کردند که نام‌خانوادگی پدر من موذن‌زاده اردبیلی است و همین نام هم تا آخر روی او ماند».</blockquote><blockquote>همسر آن مرحوم می‌گوید: «۱۵ روز بعد از عروسی آمدیم تهران. اول بازار تهران مستأجر بودیم و بعد رفتیم خیابان سینا یک خانه کوچک گرفتیم. بعد آنجا را هم فروختیم و آمدیم آریانا (مالک اشتر) زندگی کردیم. آنجا هم چند سالی بودیم و آخر سر آمدیم اینجا (مهرشهر کرج). به گفته حاج عسگر عاشقی، خانه حاج رحیم در مهرشهر کرج، کوچک بود و او همیشه به شوخی این خانه را زندان موسی بن‌جعفر می‌نامید. همسر موذن‌زاده هم این موضوع را تأیید می‌کند: «۲ تا اتاق داشتیم و ۶ بچه».</blockquote>تا سال ۱۳۳۴ که صدای حاج رحیم در رادیو ضبط شود، موذن‌زاده اردبیلی در مسجد شاه و رادیو ملی به‌صورت زنده اذان می‌گفت. <blockquote>خانم بخشش‌کن همسرش می‌گوید: «ماه رمضان، هر روز با هم می‌رفتیم مسجد ارگ و من بیرون می‌ماندم و او می‌رفت اذانش را می‌گفت و با هم برمی‌گشتیم خانه. از همان‌جا هم مستقیم در رایو پخش می‌شد».</blockquote><blockquote>جعفر موذن‌زاده اردبیلی - پسر ارشد حاج رحیم - می‌گوید: «سال ۱۳۳۴ پدر به رادیو می‌رود و از مهندس محبی - مسؤول استودیو ۶ - می‌خواهد که اذانش را ضبط کنند. ماه رمضان بود و از او می‌خواهند که برود بعد از افطار برای ضبط بیاید. پدر قبول نمی‌کند و می‌گوید الان باید اذانش را ضبط کنند. خودش می‌گفته آن روز حال خاصی داشته و گویا به‌اش الهام شده بود که باید اذان را همان لحظه برای ضبط بخواند. خلاصه مسئولان رادیو قبول می‌کنند و پدر برای ضبط به استودیو می‌رود. به گفته خودش، وقتی برای ضبط این اذان به استودیوی رادیو رفته، اذان را در تمام گوشه‌ها امتحان کرده و دیده که جا نمی‌افتد. همان‌طور که می‌دانید دستگاه بیات ترک یک حزن خاصی دارد و پدر هم در همین دستگاه، در گوشه روح‌الارواح، اذان را خوانده. می‌گفت وقتی اذان را در این گوشه خواندم، احساس کردم که به بالا وصل شدم. دیگر تا پایان اذان، در استودیو نبودم».<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=6hW4GgPB5BM اذان کامل در سایت یوتیوب]</ref></blockquote><blockquote>جعفر خاطره جالبی را نیز از قول پدرش از اولین ضبط این اذان در رادیو تعریف می‌کند: «وقتی پدر اذان را می‌خواند، یکی از خواننده‌های مطرح موسیقی ایرانی که در حال تماشایش بوده، با تعجب از او می‌پرسد که اذان را در چه گوشه‌ای خواندی؟ پدر هم می‌گوید گوشه روح‌الارواح. آن خواننده مشهور به او می‌گوید که تابه‌حال این گوشه را نشنیده بوده».</blockquote><blockquote>حاج رحیم تعریف می‌کند: «یک روزی تصمیم گرفتم تا یک اذان یادگاری بگویم. در استودیوی ۶ رادیو، هر گوشه‌ای انداختم، نشد تا اینکه آن را در روح‌الارواح آواز بیات ترک به این شکل که بیش از ۵۰ سال پخش می‌شود گفتم. ما ایرانی هستیم و اذان ما باید برخاسته از خودمان باشد. الان اذان‌خوان‌هایی هستند که از عربستان تقلید می‌کنند و این پسندیده نیست و خود ما باید ابتکار به خرج دهیم. الان ۵۰ سال است که کسی نتوانسته روی این اذان من اذان بگوید؛ حتی برادرم سلیم که آن صدای گیرا و زیبا را دارد و این خواست خداست؛ همان خدایی که می‌گوید اگر با من یکصدایی کنید، محبت شما را به قلوب همه می‌اندازم».<ref name=":1">[http://www.radioava.ir/famous/?m=110001&n=192023 سایت رادیو آوا]</ref></blockquote><blockquote>موذن‌زاده اردبیلی در ادامه به نکته‌ای اشاره می‌کند که عدم تحقق آن تاسف‌انگیز است؛ «البته ۲۰ سال پیش می‌خواستم یک اذان دیگر را  به مدت ۱۵ دقیقه که در میان آن دعا هم هست، پر کنم اما نگذاشتند و گفتند که اذان ۶ دقیقه بیشتر نمی‌شود».</blockquote><blockquote>به گفته پسر او، موذن‌زاده تا ۱۳۵۷ و پیروزی انقلاب اسلامی، هر سال برای تجدید ضبط اذانش به رادیو می‌رفته: «از سال ۳۴ به بعد، پدر هر سال برای ضبط به رادیو می‌رفت و اذانش را مجدد می‌خواند. اصلاً از طرف رادیو دستور بوده که این اتفاق بیفتد. تلویزیون الان بیشتر اذان ضبط شده سال ۵۶ پدرم را پخش می‌کند. کانال ۵ که همیشه این اذان را پخش می‌کند ولی بعضی اوقات دیده‌ام که کانال‌های ۱ و ۳، اذان ضبط شده سال‌های 34 و 35 را پخش می‌کنند. صدای پدر در این اذان، بسیار شفاف، جوان‌تر و رساتر است و خوب که دقت کنید، می‌توانید تفاوتشان را تشخیص دهید».<ref name=":0" /></blockquote>
من شخصاً به‌عنوان وزیر خارجة ایتالیا بیانیه‌های آغازین بسیاری از جلسات مجمع‌عمومی سازمان‌ملل را شنیده‌ام كه همیشه رؤسای جمهور رژیم ایران در مورد  وابستگی كاملشان به‌ارزش‌های سازمان ملل سخنرانی می‌كردند. همه می‌دانیم كه چنین ارزش‌هایی مقدمتاً‌ حقوق غیر قابل چشم‌پوشی مردم و حیات و كرامت انسانی آنها را شامل می‌شود. اما خانمها و آقایان، خانم رئیس‌جمهور، در عمل این رژیم كه حمایت مردمی‌اش را به‌شكل گسترده از دست داده، حاكمیت سلاح را به‌جای حاكمیت قانون اعمال می‌كند. این واقعیت غم‌انگیزی برای میهن شما و هم‌میهنان شماست.


== گمنامی و مهجوریت موذن‌زاده ==
هم‌چنان كه گفته شد از سپتامبر۲۰۲۰ بسیاری، از كمیسر محترم حقوق‌بشر سازمان ملل‌متحد خانم باشله خواسته‌اند كه سرانجام یك تحقیق بین‌المللی را در مورد قتل‌عام۶۷ آغاز كند. سازمان عفو بین‌الملل درخواست مشابهی كرده است و به‌درستی ‌اضافه كرده كه منصب كنونی ریاست‌جمهوری در ایران به هیچ‌وجه مصونیت از تحقیق را توجیه نمی‌كند. من‌كه خودم یك قاضی بوده‌ام كاملاً با این نظرگاه موافقم و امیدوارم كه سرانجام یك تحقیق بین‌المللی مستقل، بدون هیچ محدودیتی در ارتباط با سمت‌های جاری یا پیشین آغاز شود. نظرگاه مشابهی توسط گزارشگر محترم حقوق‌بشر در ایران مورد تأیید قرار گرفته است.  
از سال ۱۳۵۷، دوره گمنامی و مهجوریت موذن‌زاده اردبیلی آغاز می‌شود. موذن‌زاده در برخی مساجد تهران مناجات و نوحه می‌گفت و هر سال، شب‌های عاشورا در مسجد اردبیلی‌ها به منبر می‌رفت. جز خانواده و دوستان، کمتر کسی از وجود او آگاه بود به مدت ۲۵ سال سران حکومت ایران وی را به دلیل اجرای همین اذان نادیده می‌گرفتند و تلویحاً شایعه‌ی مرگ وی را تبلیغ می‌کردند در صورتی که تمام نزدیکان او زنده و در صحنه‌ی اجتماعی فعال بودند و می‌شد همین مسئله را از آنها پیگیری کرد.


پسر بزرگ موذن‌زاده می‌گوید: «همه فکر می‌کردند که پدرم فوت کرده است. هیچ‌کس تا سال‌ها پیگیر نشد که او کجاست و چه می‌کند. تلویزیون و رادیو اذان او را پخش می‌کردند و مردم هم این اذان را دوست داشتند اما هیچ‌کس سراغی از او نمی‌گرفت». همسر او نیز از وضعیت بد مالی زندگی‌شان می‌گوید: «من در خانه مواظب بچه‌ها بودم و او صبح می‌رفت و شب می‌آمد. زندگی ما خیلی مشکل بود. بچه‌ها یکی‌یکی به دنیا می‌آمدند و خرج و مخارج زندگی کفاف نمی‌داد. کار موذن‌زاده هم فقط منبر بود و کار دیگری نمی‌کرد. روزی یک مجلس می‌رفت و خرج زندگی درنمی‌آمد».<ref name=":1" /><blockquote></blockquote><blockquote>جعفر تعریف می‌کند:</blockquote><blockquote>«بیماری پدر از سال ۷۴ شروع شد و در سال ۸۴ به اوج رسید. این اواخر، سرطان از مثانه، به کلیه  و کبد و ریه‌هایش هم رسیده بود». تنها یک‌بار از پدر گله‌ای درباره بیماری‌اش شنیده است؛  «در تمام مدتی که مریض بود، اصلاً گله و شکایت نمی‌کرد و خیلی آرام بود؛ جز یک‌بار که به من گفت نمی‌دانم چرا این مریضی را گرفته‌ام. آدمی مذهبی‌ای بود و دکترها برای مریضی‌اش به او سوند بسته بودند. حاج مهدی سراج‌زاده - دوست جوان موذن‌زاده اردبیلی - هم تأکید می‌کند که این حرف را به او هم گفته است: «یادم هست که در بیمارستان بودیم و ۵ روز مانده بود به رفتنش. تا آن‌روز حتی یک‌بار هم ندیده بودم که از وضعیت خود گله کند اما آن‌روز دست من‌را گرفت و گفت مهدی، چرا من به این روز افتادم و این نوع مریضی نصیبم شد؟ چشم‌هایش پر از اشک شده بود و من هم گریه‌ام گرفته بود. قبل از اینکه چیزی بگویم، خودش بلافاصله گفت که همه‌چیز خواست خداست. بعد هم فضا عوض شد و خندید».<ref>[http://www.recordhayeiran.com/page300.html سایت رکوردهای ایران]</ref></blockquote><blockquote>همسر آن مرحوم هم از روزهای بیماری موذن‌زاده تعریف می‌کند؛ «این اواخر خیلی مریضی کشید و همه‌اش بیمارستان بود. بیچاره اصلاً اهل غر زدن نبود. من بداخلاقی می‌کردم؛ خب آدم باید راستش را بگوید؛ من هر چی می‌گفتم اصلاً حرفی نمی‌زد».<ref name=":1" /></blockquote>
خانم‌ها و آقایان اكنون اعتبار سیستم سازمان ملل‌متحد در بوتة آزمایش قرار دارد. 


== ریا کاری سران نظام در نزدیکی به موذن‌زاده ==
من نمی‌توانم در برابر چنین فاجعه و جنایت علیه بشریت ساكت باشم. چون رژیم ایران علیه كلیدی‌ترین قوانین حقوق بشر جامعة ملل عمل می‌كند، اما در مقابل دوربین‌های ملل‌متحد درست مخالف آن‌را می‌گوید.
کارگزاران حکومتی پس از ۲۵ سال و ۲ سال پیش از درگذشت رحیم موذن‌زاده برای استفاده تبلیغاتی به سراغ او می‌روند و باب گفتگو و مصاحبه با او را می‌گشایند و حاج رحیم توسط لاریجانی به مکه اعزام می‌شود.<blockquote>جعفر تعریف می‌کند:</blockquote><blockquote>حالش خیلی بد بود و ۲ تا سوند به‌اش وصل بود ولی خوشحال بود و می‌گفت به آرزویش رسیده است. من رفتم اداره اوقاف و گفتم حال پدرم خوب نیست، از نظر پزشکی تاییدش نکنید. گفتند مگر می‌شود موذن‌زاده را رد کرد. این مرد باید به زیارت خانه خدا برود. ۴ ماه قبل از فوتش بود که با وضع خرابی که داشت به مکه رفت. من خیلی نگرانش بودم. روزی که آمد، سریع خودم را به‌اش رساندم  و دیدم حالش زیاد خوب نیست. گفتم فقط یک چیزی به من بگو، رفتی مکه چی دیدی؟ گفت فقط همین را بگویم که رفتم خدا را دیدم و آمدم».</blockquote><blockquote>جعفر تعریف می‌کند که پدرش بنا به درخواست حجاج دیگر کشورهای اسلامی در مکه نیز اذان خود را گفته است: «می‌گفت ازش خواسته‌اند که در عرفات اذانش را بخواند ولی «علیا ولی‌الله» را نگوید. قبول نکرده بود. دست آخر آنها قبول می‌کنند که اذانش را کامل بخواند. می‌گفت اذانش را ۲۰ دقیقه خوانده است».</blockquote>موذن‌زاده اردبیلی پس از بازگشت از سفر حج، به علت پیشروی بیماری سرطان، در بیمارستان بستری می‌شود. پزشکان برای بهبود او دست به‌کار می‌شوند ولی سرطان دیگر تمام بدن او را فرا گرفته بود و کاری از کسی ساخته نبود.


=== نقد رحیم موذن‌زاده از سران نظام ===
اما خانم‌ها و آقایان، خانم رئیس‌جمهور، ارتقا و حفاظت از حقوق جهانی، و من این‌را هم‌چنین به‌عنوان معاون پیشین رئیس اتحادیة اروپا و كمیسر قضایی و هم‌چنین بنیانگذار آژانس حقوق پایه‌یی اروپا می‌گویم كه ارتقا و حفاظت از حقوق جهانی، منوط به‌مقام طرف مورد نظر نیست. استقلال در تحقیق ضروریست. واضح است كه رژیم ایران هرگز قوانین دادگاه جنایی بین‌المللی سازمان‌ملل را در مورد جنایت علیه بشریت نمی‌پذیرد. از این‌رو شورای امنیت سازمان‌ملل به‌عقیدة شخصی من یك وظیفة اخلاقی دارد. سازمان‌ملل وظیفة اخلاقی خود را مدیون قربانیان بی‌گناه است. این وظیفه ارجاع این پرونده به‌دادگاه لاهه است. بیایید در پی عدالت باشیم. اگر چنین چیزی غیر ممكن می‌نماید، دست‌كم بیایید یك تحقیقات جدی بین‌المللی را آغاز كنیم. البته این هرگز و هرگز و هرگز و متأسفانه قربانیان را باز نمی‌گرداند، اما خانم‌ها و آقایان اعتبار سازمان‌ملل در چنین حالتی بسیار قوی‌تر خواهد بود و همین برای اروپای ما و كشور من ایتالیا نیز صادق است. ما خودمان را «سرزمین حقوق»‌ می‌خواندیم. اكنون زمان مناسبی است كه این‌را به بقیة جهان نشان بدهیم. بسیار متشكرم.
کارگزاران نظام، یکی‌یکی به بالینش می‌رفتند و موذن‌زاده هم به آنها اندرز و انذار می‌داد. <blockquote>پسرش تعریف می‌کند: «خیلی‌ها آمدند. یادم هست که به مسجدجامعی که آن‌موقع وزیر ارشاد بود، یک کاغذی نشان داد که اسم ۲ هزارتا جوان رویش بود. گفت این جوان‌ها مشکل دارند. شما وزیر هستید و باید یک کاری بکنید. اگر اینها به کار خلاف بیفتند، تقصیر شماست. گفت این جوان‌ها به‌درد این مملکت می‌خورند. باید یک فکری برای آنها کرد. با حداد عادل هم که رئیس مجلس بود، مدام از درد مردم حرف می‌زد».<ref>[https://www.etemadnewspaper.ir/fa/vijeh/detail/120/%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%8A%E2%80%8C%D8%A8%D8%A7-%D9%86%D9%88%D8%A7%D9%8A-%D9%85%D9%84%D9%83%D9%88%D8%AA%D9%8A سایت روزنامه‌ی اعتماد]</ref></blockquote>


=== پایگاه مردمی موذن‌زاده ===
== تاریخچه خانواده موذن‌زاده ==
موذن‌زاده آن‌قدر ملاقات‌کننده در بیمارستان داشت که در مواقع بیداری باید وقت خود را به احوالپرسی با آنها می‌گذراند. <blockquote>یکی دیگر از پسرانش می‌گوید: «کسی را رد نمی‌کرد. با اینکه حال بدی داشت، همه را می‌پذیرفت و با همه هم صحبت می‌کرد. بعضی وقت‌ها که دیگر اتاق جا نداشت، ما مجبور می‌شدیم که از اتاق بیرون برویم». سراج‌زاده هم در این‌باره می‌گوید: «وقتی در بیمارستان بود، دسته‌دسته دخترها و پسرها می‌آمدند و از او عیادت می‌کردند و می‌رفتند. با اینکه حال خوشی نداشت، یکی‌یکی‌شان را ماچ می‌کرد و با آنها احوال‌پرسی می‌کرد». </blockquote>
<blockquote></blockquote>
 
== گمنامی و مهجوریت موذن‌زاده ==
<blockquote></blockquote><blockquote> </blockquote>


== درگذشت موذن‌زاده ==
== درگذشت موذن‌زاده ==
پس از مدتی برای گشاد شدن سوند موذن‌زاده، عملی موفقیت‌آمیز صورت می‌گیرد اما دیگر دیر شده بود. سرانجام ریه او نیز درگیر سرطان شده و از کار می‌افتد و او جهان رادر ۵ خرداد ماه ۱۳۸۴ بدرود می‌گوید.
<blockquote></blockquote>
 
مراسم ختم موذن‌زاده در حالی در مسجد اردبیلی‌های تهران برگزار می‌شود که این مسجد مملو از آدم بوده است. <blockquote>جعفر موذن‌زاده این چنین سران نظام را نقد می‌کند؛ «شبی ۵ هزار نفر برای مراسم ختم و شام غریبان و شب هفتم و چلهم پدر به مسجد آمدند. آن‌قدر جمعیت زیاد بود که بسیاری از آنها در کوچه بودند و مسجد دیگر جا نداشت. بیشتر از ۱۵ میلیون تومان فقط هزینه همین مراسم شد که پرداخت همه آنها بر عهده خانواده و دوستان پدر افتاد و حتی یک‌نفر نیامد یک جلد قرآن به این مسجد هدیه کند. از بزرگان و سران نظام خیلی‌ها به مسجد آمدند ولی هیچ‌کس هیچ کمکی به ما نکرد. از روزی که فهمیدند پدر در بیمارستان بستری است، مدام برای عیادت با او می‌آمدند. اتاق پدر همیشه شلوغ بود و حتی برای خانواده او هم جا نبود.</blockquote><blockquote>خیلی از دولتی‌ها و سران نظام به بیمارستان آمدند و با پدر عکس گرفتند و رفتند. هزینه بیمارستان پدر هم حدود ۲۰ میلیون تومان شد که باز همه را خودمان پرداخت کردیم. این‌همه درباه اهمیت اذان پدر گفتند ولی حداقل نیامدند کمکی به خانواده او برای پرداخت هزینه بیمارستان‌اش کنند. من بازنشسته مؤسسه تحقیقات خاک و آب هستم و بقیه اعضای خانواده ما هم از قشر مرفه نیستند. نمی‌دانید با چه مکافاتی توانستیم از پس این هزینه‌ها برآییم».</blockquote>


== منابع ==
== منابع ==
<references />
<references />

نسخهٔ ‏۱ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۴۷

رحیم مؤذن زاده اردبیلی
رحیم مؤذن زاده اردبیلی.jpg
رحیم مؤذن زاده
زادروزاول مهر ۱۳۰۴
اردبیل
درگذشت۵ خرداد ۱۳۸۴
تهران
علت مرگبیماری سرطان
آرامگاهتهران
ملیتایرانی
شناخته‌شده برایمردم ایران

کنفرانس بین‌المللی نسل‌کشی و قتل‌عام در ۰۰۰ ۲ نقطه با حضور بیش از  ۱۰۰۰ زندانی از بندرست در روز ۵ شهریور ۱۴۰۰ – ۲۷ اوت ۲۰۲۱ برگزار شد و طی آن سخنرانان خواهان محاکمه‌ی رئیسی و کلیه‌ی کسانی شد که در این واقعه‌ دست داشتند.

سخنرانان کنفرانس

سخنان: دومینیك آتیاس - رئیس فدراسیون كانون وكلای اروپا با بیش از ۱میلیون عضو

خانم رجوی، شما ستاره‌یی درخشان در دل تاریكی‌ها هستید. امروز روز مهم و حساسی است. ما می‌دانیم چه اتفاقاتی در ایران رخ می‌دهد. نور امید از زنان ایرانی خواهد آمد. به‌یمن شما و كمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران، به‌یمن مردانی كه در كنار شما هستند، انتقام همة این زنان، همة این زنان جوان شهید گرفته خواهد شد. بله، انتقام گرفته خواهد شد.

این جلادان مرگ آفریدند، پریشانی آفریدند، ویرانی آوردند، جان‌ها را گرفتند. مادران، خواهران و كودكان هنوز دارند شیون می‌كنند.  بله، صحبت از یك نسل‌كشی است. بله، صحبت از جنایتی علیه بشریت است. كافی است! چشم‌بستن اروپا و كل جهان بر این جنایت‌ها كافی است.

امروز جلادی با دستانی آغشته به‌خون بر ایران حكومت می‌كند. من مجلسی كه او را تأیید كرده را دیدم؛ اما شما و ما هرگز این‌را نخواهیم پذیرفت. زنان ایرانی هرگز این‌را نخواهند پذیرفت. چون جایگاه زنان یك امر بنیادین است و زنان در سال۱۳۶۷ حذف فیزیكی شدند. تعداد خیلی كمی از آنها جان سالم به‌در بردند. این‌همه كشتار. اگر چشمانمان را ببندیم، این اتفاق در كشور ما هم رخ خواهد داد.

زنان ستاره‌هایی هستند كه جهان را روشنایی می‌بخشند. آنها همیشه مسیر عدالت را ترسیم خواهند كرد.

من همیشه در كنار شما خواهم بود. كانون‌های وكلای اروپایی همیشه در كنار شما خواهند بود.

ما زنان ۵۲درصد جمعیت بشری را نمایندگی می‌كنیم. ما در كشورها و در كانون‌های وكالت، اكثریت را داریم و در همه‌جا حضور داریم.  دیگر تمام شد، تمام شد؛ و شما خانم رجوی، شما   حضور دارید تا پرچم را با شجاعت تمام برافراشته نگه دارید. شما رئیس‌جمهور آیندة   ایران هستید.

و ما تا به‌آخر با شما خواهیم بود و پرچم‌های قرمز را بر می‌افرازیم در حمایت از همة زنانی كه دیگر در میان ما نیستند، ولی از آن بالا ما را می‌نگرند.  

آنها به ‌ما می‌گویند: ادامه بدهید، ادامه بدهید! ملل‌متحد باید صدای ما را بشنود. آنها باید ما را بشنوند؛ همة آنها! از فاعل مذكر استفاده می‌كنم، چون اغلبشان از مردان هستند. ممنونم كه رشتة سخن را به‌من دادید. همواره در كنار شما خواهیم بود، همواره در كنار زنان و مردان با حسن‌نیت ایرانی خواهیم بود. متشكرم.

سخنان: كومی نایدو - دبیركل عفو بین‌الملل (تا دسامبر۲۰۲۰)

برادران و خواهران عزیز، سلام‌ها و درودهای آفریقا را برای شما به‌همراه دارم و هم‌چنین از جانب سازمان «آفریقاییان بپاخاسته برای عدالت، صلح و كرامت» یك جنبش اجتماعی كه من سفیر بین‌المللی آن هستم. همان‌طور كه برخی از شما ممكن است بدانید، من به‌عنوان دبیركل عفو بین‌الملل خدمت كردم و در دورة من گزارش این فاجعة و بی‌عدالتی وحشتناك كه ما در سال۱۳۶۷ در ایران شاهد آن بودیم ارائه شد.

اجازه بدهید به‌روشنی بگویم، آن‌چه در سال۱۳۶۷ اتفاق افتاد، یك قتل‌عام تماماً وحشیانه و خونین زندانیان سیاسی بود كه یك جنایت علیه بشریت است و اگر به‌تعریفی كه سخنران قبلی ارائه كرد مراجعه كنیم و از جزییات فنی آن صرف‌نظر كنیم، این یك نسل‌كشی است. به‌عنوان یك آفریقایی، یعنی قاره‌یی كه شاهد فجایع بسیاری بوده، از جمله در كشور خودم آفریقای جنوبی، باید بگویم كه این عمل مشخص توسط یك حكومت، یعنی قتل افرادی كه تحت مراقبت خودشان بودند، زیرا وقتی شما زندانی هستید، تحت مراقبت ارگانی قرار دارید كه شما را بازداشت كرده است و آنها طبق قانون بین‌الملل مسؤلیت دارند كه غذا، خدمات درمانی و سایر نیازهای شما را تأمین كنند. آنها این حق را ندارند كه كسی را شبانه بیرون ببرند و به‌دار بیاویزند.

مایلم درود بفرستم به‌زندانیان سیاسی كه امروز با ما هستند. برای من بسیار تكان‌دهنده است كه شاهد قدرت و شجاعت كسانی باشم كه از چنین ابتلائاتی عبور كرده‌اند. افرادی كه از چنین جنایاتی رنج برده‌اند و هم‌چنین شاهد آن بوده‌اند كه دوستان و هم‌زنجیرانشان متحمل برخی از شنیع‌ترین جنایاتی باشند كه بشریت به‌خود دیده است. پس مایلم درود بفرستم به‌همة زندانیان سیاسی و اعضا و هواداران سازمان مجاهدین به‌خاطر پایداری‌شان و فداكاری‌هایی كه كردند. می‌خواهم در این گردهمایی، شما را تحسین كنم، چون شما و سایر سخنرانان تأكید كردید كه از جانب همة زندانیان سیاسی كه جان خود را از دست دادند صحبت می‌كنید، از جمله آنهایی كه اعضای گروه‌های سیاسی كوچك‌تر بودند و كسانی كه اعتقادات متفاوتی داشتند  

بسیار مهم است كه در این لحظه از تاریخ جهان كه در آن شاهدیم دولت‌های بسیاری مشروعیت خود را از دست می‌دهند و آن‌گونه كه شهروندانشان انتظار دارند حكومت نمی‌كنند، باید به‌منبع الهام‌بخش جدیدی روی بیاوریم كه از نسل جدید جوانان در سراسر جهان متبلور می‌شود. از ایران تا افغانستان تا آمریكا و اروپا، ما شاهدیم كه جوانان با شجاعت و انگیزش بسیار به‌پا می‌خیزند و این چیزی است كه افرادی مانند من كه مبارزان قدیمی‌تر حقوق‌بشر هستیم، باید اكنون به‌طور تمام‌عیار مورد تشویق و حمایت قرار دهیم. بسیار انگیزاننده بوده كه شاهد باشیم تعداد قابل توجهی از افراد جوان طی دهة گذشته در ایران به‌پا خاسته‌‌اند، جان خود را به‌خطر انداخته‌اند و بسیاری از آنها بهای آن‌را پرداخته‌اند.

می‌خواهم در اینجا تأمل كنم و نكته‌یی را بگویم در این باره كه چگونه حكومت‌ها از جنایاتی مانند جنایت۱۳۶۷ مصون می‌مانند. بسیاری اوقات ما تصور می‌كنیم حكومت‌ها ما را كنترل می‌كنند كه اساساً از طریق به‌كارگیری آن‌چه می‌توان آن‌را دستگاه سركوب دولتی نامید صورت می‌گیرد. یعنی ارتش، پلیس، قوانین رسمی، دستگاه زندان و غیره. البته كه این یك ابزار بسیار قوی است و تراژدی۱۳۶۷ این‌را به‌ما می‌گوید. ولی بسیار مهم‌است كه بدانیم به‌همان تعیین‌كننده، اگر نه بیشتر، كه چگونه دولت‌های نامشروع از سیستمهای فكری حكومتی استفاده می‌كنند كه دستگاه تعلیم و تربیت، دین و مذهب، نرم‌های اجتماعی و سنت‌ها و هم‌چنین دستگاه رسانه‌ها و ارتباطات است. پس اگر ما بخواهیم اوضاع را در ایران تغییر بدهیم، باید آگاهانه به‌این فكر كنیم كه چگونه می‌توانیم كنترل رژیم روی اطلاعات را در هم بشكنیم و این‌كه چگونه رژیم می‌تواند افراد را نسبت به‌جنایاتی كه مرتكب شده نامطلع نگاه دارد. لذا مهم است بگویم اتحادیة اروپا و جامعة بین‌المللی به‌طور عام در نحوة اجرای تعهدشان به‌دموكراسی و حقوق‌بشر بسیار گزینشی عمل می‌كنند و این، نقشی را كه باید ایفا كنند برایشان دشوار می‌سازد. ولی صرف‌نظر از این موضوع، آنها باید رهبری این امر را به‌دست بگیرند، آن‌هم با توجه به‌اقدامات صورت‌گرفته و شواهد و تحقیقاتی كه به‌روشنی نشان می‌دهد چه اتفاقی افتاده، آنها باید تحقیقات بین‌المللی را در رابطه با این قتل‌عام و برای حسابرسی از همة عاملان این جنایت علیه بشریت تشكیل دهند. سیاست اتحادیة اروپا در رابطه با ایران باید مورد تجدید نظر قرار گیرد و این حقیقت را در نظر بگیرد كه حكومت فعلی سزاوار درجة بالاتری از مجرمیت است، آن‌هم با توجه به‌نقش مشخص رئیسی در جنایات سال۱۳۶۷.

می‌خواهم سخنانم را با این گفته به‌پایان برسانم كه دولت‌هایی كه این‌چنین رفتار می‌كنند باید متوجه باشند كه این رفتار آنها بیانگر قدرتشان نیست، بلكه اذعان به‌ضعفشان است. وقتی شما مجبور هستید مردم خودتان را بكشید، با این میزان از شقاوت و این میزان از مصونیت، با این میزان از عدم پاسخگویی، تنها چیزی كه به‌جهان می‌گویید این است كه «ما ضعیف هستیم». «ما ضعیف هستیم». حكومت‌های قوی نیازی به‌ارتكاب جنایاتی كه در سال۱۳۶۷ صورت گرفت ندارند.

اجازه بدهید با این جمله تمام كنم كه صرف‌نظر از همة دست‌كاری‌ها و كنترل رسانه‌ها كه توسط بسیاری از حكومت‌های نامشروع در سراسر جهان صورت می‌گیرد و نمونة آن‌را در ایران شاهد هستیم،   به‌حكومت ایران می‌گویم، همان‌طور كه قبلاً هم گفته شده، شما می‌توانید همة مردم را برخی اوقات فریب بدهید. یا برخی از مردم را همواره فریب بدهید. ولی هرگز نمی‌توانید همة مردم را همواره فریب دهید

می‌خواهم سخنانم را با تشكر از همة زندانیانی به‌پایان ببرم كه اینجا هستند، به‌خاطر یادآوری این‌كه مبارزه برای عدالت یك ماراتون است، نه یك مسابقة دو سرعت. می‌خواهم از صمیم قلبم قدردانی كنم همة زندانیان سیاسی كه همراه ما هستند به‌خاطر شجاعت، تعهد و انگیزشی كه نه تنها به مردم ایران بلكه به‌همه كسانی می‌دهند كه در سراسر جهان برای عدالت می‌جنگند. بسیار متشكرم.

سخنان: گی ورهوفستاد – نخست‌وزیر بلژیك (۱۹۹۹ تا ۲۰۰۸)

قبل از هر چیز می‌خواهم از شما تشكر كنم بابت این فرصت برای صحبت در این‌جا. به‌طور خاص می‌خواهم از سخنرانان پنل اول تشكر كنم و از متخصصینی كه در زمینة حقوق‌بشر در بخش اول شنیدیم. چرا كه فكر می‌كنم یك تصویر واضح و با ارزش را به‌ما در رابطه با قتل‌عام۱۳۶۷ ارائه دادند. به‌طور خاص فكر می‌كنم آقای رابرتسون و پروفسور داوید، روشن ساختند كه موضوع فقط جنایت علیه بشریت نیست، بلكه قتل‌عام۶۷ تمامی شرایط یك نسل‌كشی را دارد. فكر می‌كنم این می‌تواند یك نتیجه‌گیری بسیار مهم از این كنفرانس باشد. این واقعیت كه هر یك از این متخصصین و پروفسورهای برجسته در امور حقوق‌بشر می‌گویند این موضوع روشن است، این یك نسل‌كشی است؛ و این موضوع این امكان را به‌من می‌دهد كه بگویم، می‌خواهم عمیق‌ترین قدردانی‌های خود را از شاهدانی ابراز كنم كه امروز به‌آنها گوش كردیم، از بازماندگان و از خانواده‌های كسانی كه به‌قتل رسیده‌‌اند. چرا كه من هنوز شوكه هستم از این‌كه در سال۱۳۶۷ چه اتفاقی در جمهوری اسلامی ایران افتاد؛ و دلیل آن این است كه این افراد كه ما دربارة آنها صحبت می‌كنیم، كه بسیاری جوان هستند،   هیچ امكانی نداشتند كه از دست شكنجه‌گران خود بگریزند. تمامی این افراد از قبل دستگیر شده بودند و آزادی از آنها سلب شده بود. همگی در زندان به‌سر می‌بردند و محكوم شده بودند؛ آن‌هم توسط همان باصطلاح دادگاه‌های انقلاب و این به‌خاطر فتوای خمینی بود كه این افراد كه از قبل زندانی بودند مورد شكنجه قرار گرفتند و توسط هیأت مرگ مورد بازجویی در جلسات تفتیش عقاید قرار گرفتند و تقریباً بلافاصله بعدش اعدام شدند. آن‌چه دربارة قتل‌عام سال۶۷ بسیار ویژه است، این است كه فكر می‌كنم یك نسل كامل از افراد جوان و زنان جوان را هدف قرار می‌داد؛ و من فكر می‌كنم و البته شواهد و اسناد هم وجود دارد كه نشان می‌دهد این موضوع از سال‌ها قبل از سال۶۷ برنامه‌ریزی شده بود. و آن‌چه در سال ۶۷ رخ داد پیامد (حاكمیت) خود رژیم ایران است. این واقعیت كه این رژیم همیشه تلاش دارد از هر طریقی و به‌وحشیانه‌ترین صورت، آنهایی را كه خواهان بهبود حقوق‌بشر هستند به‌سكوت بكشاند، و نیز كسانی كه خواهان آزادی هستند، یا حتی از كسانی كه خواهان یك سیستم پایدار برای آب‌رسانی هستند. حتی این موضوع هم از نظر رژیم یك حمله به‌نظام است. بنابراین من فكر می‌كنم كه قتل‌عام سال۶۷ برنامه‌ریزی شده بود، با دقت زیاد آماده‌سازی شده بود و به طرز بی‌رحمانه‌یی اجرا شد؛ با حداكثر سرعت، با در نظر داشتن گروه مشخصی به‌عنوان هدف.......

لذا قتل‌عام سال۶۷، اهمیت فوق‌العاده عمیقی برای ایران دارد. و سخنرانان پیش از من هم این موضوع را گفتند، ولی من می‌خواهم به‌یاد بیاورم. سالگرد قتل‌عام سال۶۷ فقط برای سوگواری برای جان‌های از دست‌رفته نیست، بلكه برای به‌یاد آوردن این است كه چه قیمتی برای آزادی و در راه مبارزه برای آزادی پرداخت شده است؛ و ما باید این‌را به‌رسمیت بشناسیم. این موضوع گفته شده، ولی من می‌خواهم باز به‌یاد بیاورم كه سه دهه بعد از این قتل‌عام، جامعة بین‌المللی هیچ اقدامی در رابطه با این جنایت علیه بشریت انجام نداده است. همة ما می‌دانیم، اینجا هم گفته شد ولی من می‌خواهم تكرار كنم، وقایع تابستان سال۶۷، هرگز به‌صورت رسمی توسط سازمان‌ملل مورد تحقیق قرار نگرفت. همان‌طور كه می‌دانیم آمران و عاملان هرگز به‌دادگاه كشیده نشدند، ولی باید بگوییم كه خیلی بدتر این است كه، عاملان هم‌چنان از مصونیت برخوردارند و امروز رژیم توسط همین قاتلان آن‌زمان اداره می‌شود. ما همة آنها را می‌شناسیم، همگی بالاترین مقامات دولتی را اشغال كرده‌اند،‌ شامل رئیس‌جمهور جدید رئیسی، كسی كه همة ما به‌سابقة نقض حقوق بشر او واقفیم. كسی كه همان‌طور كه می‌دانیم، نقش محوری در این قتل‌عام‌ها ایفا می‌كرد.

من فكر می‌كنم تنها حسنِ این امر، كه البته نمی‌شود به آن انتخابات گفت چون یك انتخابات عادلانه نبود، بلكه می‌شود گفت ترفیع رئیسی به‌منصب ریاست‌جمهوری بود، تنها حسنِ آن این است كه شاید برای اولین‌بار توجه جهان را به قتل‌عام۶۷ دوباره معطوف كرده است؛ و نیز به‌بسیاری از رفتارهای دیرینة نقض حقوق‌بشر و قتل در ایران.

نباید فراموش كنیم كه در بسیاری كشورها در غرب و در بسیاری از كشورهای اروپایی، در همین قوانین موجود قضایی، در همین قانون‌گذاری فعلی، همین الآن این امكان وجود دارد كه كسانی را كه به این مظنونند كه از عاملان جنایات علیه بشریت هستند به‌دادگاه در كشورشان بكشانند؛ .......چرا كه در قوانین آنها، دارم حرفم رو تكرار می‌كنم، در قوانین امروز آنها امكان قرار دادن عاملان جنایات علیه بشریت در برابر دادگاه وجود دارد، حتی وقتی وقایع در خاك این كشورهای اروپایی یا غربی رخ نداده باشد. با این‌حال من با فراخوان عمومی امروز در اینجا در این كنفرانس موافقم كه   یك تحقیقات عمیق رسمی بین‌المللی ضروریست. چرا كه ما نمی‌توانیم این واقعیت را تحمل كنیم كه مصونیت ادامه ‌یابد و ما نباید بیش از این، این موضوع را به‌تأخیر بیاندازیم. لذا زمان آن رسیده كه ۳۳سال بعد از آن وقایع دردناك، تمامی ابعاد قتل‌عام رونمایی بشود و این وظیفه اخلاقی ماست كه این كار را بكنیم. چون اگر ما این كار را انجام ندهیم، نه فقط نسبت به‌جنایات هولناكی كه این رژیم مرتكب شده بی‌تفاوت می‌مانیم، بلكه فكر می‌كنم حتی مهم‌تر از آن این است كه ما در برابر درد و رنج بی‌پایان خانواده‌های داغدار و بازماندگان چشم‌بسته می‌مانیم. برای آنها این موضوع ادامه دارد، این جنایت؛ و این جنایت فقط وقتی پایان می‌پذیرد كه آنهایی كه مسئول آن بودند محاكمه بشوند، محكوم بشوند. عدم ایجاد یك تحقیقات بین‌المللی هم‌چنین این برداشت را القا می‌كند كه ما داریم راه مصونیت را باز نگه می‌داریم. این‌را به همة رژیم‌های دیگر هم كه شكنجه می‌كنند و به‌قتل می‌رسانند القا می‌كند كه اقدامات آنها رفتار معمول تلقی می‌شود.

عدم اجرای تحقیقات رسمی تحت نظارت سازمان‌ملل این نتیجه را خواهد داشت كه در واقع ما داریم همة رژیم‌های شرور كه حقوق‌بشر را نقض می‌كنند دعوت می‌كنیم كه به‌رفتار خود ادامه بدهند و خشونت خود علیه مردم خودشان را ادامه بدهند. لذا   ضروریست كه فوراً این تحقیقات رسمی صورت بگیرد و آن‌چه كه بعد از قتل‌عام در رواندا و بعد از جنگ داخلی در جمهوری یوگوسلاوی سابق امكان‌پذیر بود، باید هم‌چنین برای قتل‌عام در ایران امكان‌پذیر باشد. در رواندا امكان‌پذیر بود، در جمهوری سابق یوگوسلاوی هم امكان‌پذیر بود كه‌ یك تحقیقات رسمی تحت نظارت سازمان‌ملل صورت گیرد و در پی آن یك دادگاه بین‌المللی برگزار بشود. من فكر می‌كنم كه اروپا باید نقش مهمی در این ماجرا ایفا كند. ما همیشه دربارة حقوق‌بشر صحبت می‌كنیم. ما باید به قول و وعده‌های خود وفادار باشیم و ما به‌عنوان «اروپا» باید هم‌چون یك معین عمل وارد بشویم برای سرعت‌بخشیدن به روند یك تحقیقات رسمی در این ماجرا. از این‌رو من یك ابتكار عملی انجام خواهم داد كه می‌خواهم آن‌را این‌جا در این كنفرانس اعلام كنم. می‌خواهم یك نامة رسمی به‌جوزف بورل نمایندة عالی اتحادیة اروپا در سیاست خارجی و امنیتی بفرستم و از او بخواهم كه از جانب اروپا یك درخواست رسمی به‌سازمان‌ملل برای ایجاد كمیسیون تحقیقات در مورد این قتل‌عام بدهد و از دیگر دولت‌های دموكراتیك مانند آمریكا، كانادا، استرالیا و ژاپن كمك بخواهد كه این خواسته را روی میز ببرند. من فكر می‌كنم این همان كاری است كه ما باید در سطح اروپایی انجام بدهیم؛ نه فقط كلام، بلكه یك درخواست رسمی توسط اتحادیة اروپا به‌سازمان ملل برای برقراری این تحقیقات. لذا من در پایان نتیجه می‌گیرم كه ۳دهه بعد از قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال۶۷ در ایران، حتماً باید این كار انجام بشود و ما باید این كار را برای ایران و برای دموكراسی و آزادی ایران انجام بدهیم، ولی باید آن‌را به‌طور خاص برای خانواده‌هایشان انجام بدهیم تا سرانجام دریابند كه اقوامشان كجا دفن شده‌اند و این‌كه سرانجام قربانیان در جایگاه شایستة خود قرار بگیرند و مصونیت از مجازات به‌خاطر جنایت علیه بشریت سرانجام به‌پایان برسد. این بهترین حالت است تا بعد از ۳۰سال، سالیان سوگواری برای آنها پایان یابد. ممنونم خانم رئیس‌جمهور.

سخنان: جان برد - وزیر خارجة كانادا (۲۰۱۵)

از كانادا به‌همة شركت‌كنندگان از سراسر جهان روز به‌خیر می‌گویم.

بسیار مفتخرم كه در این گردهمایی شركت می‌كنم.

می‌خواهم سلام مخصوص خودم را به‌همه دوستانم در اشرف۳ و همة دوستانم در شورای ملی مقاومت ایران در سراسر جهان تقدیم كنم. سلام ویژه به‌پشتیبانان شورای ملی مقاومت ایران، حامیان آزادی، دموكراسی، حقوق‌بشر و حاكمیت قانون كه اكنون در داخل ایران هستند. بگذارید به‌شما بگویم مردم كانادا در مبارزةتان در كنار شما هستند.

در حالی‌كه ما در كانادا به‌طیفی از ارزش‌ها معتقدیم، ارزش‌های بسیار مهمی كه ما در اینجا داریم، مصونیت و پاسخگو بودن است. ما در اینجا نیستیم فقط برای بزرگداشت فداكاری‌های ۳۰هزار نفری كه در سال۶۷ توسط این رژیم اعدام شدند. ما اینجا هستیم تا خود را دوباره متعهد كنیم تا آن‌چه را كه در سال۶۷ اتفاق افتاد با صدای بلند بازگو كنیم. این یك قتل‌عام و یك جنایت علیه بشریت بود.

برای پیروزی شر در این جهان تنها كافیست انسانهای خوب كاری نكنند. به‌همین دلیل بسیار مهم است كه ما فراخوان می‌دهیم نسبت به‌آنچه اتفاق افتاد و خواستار عدالت برای انسان‌های شجاعی می‌شویم كه جانشان را در راه نبرد برای یك ایران بهتر فدا كردند.

هیچ‌شكی نیست كه اعدام‌هایی كه در سال۶۷ اتفاق افتاد، مطمئناً پایه در فتوایی دارند كه زندانیان سیاسی را هدف قرار داده بود كه ۹۰درصدشان از مجاهدین بودند. هیأت مرگ، وحشیانه رفتار می‌كرد. این بخش مهمی از تاریخ ایران است. اما بگذارید روشن سازیم كه همة این تاریخ نیست، بلكه بحث بر سر وقایعی است كه هم‌اكنون جریان دارد. چرا كه افراد بسیاری كه دستشان به‌خون آغشته است، هم‌چنان به‌عنوان دادستان، قاضی و افراد بلندپایه در دولت نقش دارند. هیچ‌كس به‌اندازة فردی كه اكنون خودش را به‌عنوان رئیس‌جمهور رژیم ایران عرضه می‌كند، دستش به‌خون آغشته نیست: ابراهیم رئیسی.

تهدیدهای مستمر علیه مدافعان حقوق بشر كه در معرض تهدید، ارعاب و حملات زیادی هستند، آن‌هم فقط به‌این دلیل كه خواستار اطلاعات و عدالت هستند و می‌خواهند بدانند كه عزیزانشان كجا آرمیده‌اند. این به‌واقع انزجارآور است. آنهایی كه در قدرت هستند، باید در برابر آن‌چه در سال۶۷ اتفاق افتاد مورد حسابرسی قرار گیرند. شكست جامعه جهانی در مواجهه با این مسئله می‌تواند جبران شود؛ توسط سازمان‌ملل، اتحادیة اروپا و توسط افرادی مثل من، دوستان و متحدان مردم ایران با تحت تعقیب قرار دادن آنهایی كه مسئول بوده‌اند. اگر ما در پیگرد آنها شكست بخوریم، آنها برای ارتكاب مجدد این جنایات، تشجیع می‌شوند؛ و ما می‌دانیم این رژیم چگونه رفتار می‌كند. حمایتش از تروریسم بین‌المللی در چهار گوشة جهان، كارنامة وحشتناك حقوق‌بشر آن در تهران و در سراسر كشور،‌ پروندة اتمی آن، مدیریت مفتضحانة اقتصاد و بحران كرونا. آنها نباید تشجیع شوند و ما باید با این شر مقابله كنیم و آن‌را  همانطور كه هست بخوانیم: یك قتل‌عام و جنایت علیه بشریت. ما نباید بگذاریم رئیسی در گردهمایی بین‌المللی شركت كند كه در آن بابت آن‌چه در سال۶۷ اتفاق افتاد در معرض پاسخگویی قرار نگیرد.

من به‌واقع تكان خوردم وقتی به‌طور مشخص در مورد شجاعت زندانیان سیاسی مطلع شدم. وقتی به‌آنها فرصت داده شد تا منكر حمایتشان از همة ارزش‌های مشترك ما بشوند، آنها قاطعانه ایستادند و شجاعت عظیمی را به‌نمایش گذاشتند و گفتند كه حاضر به‌نفی آن چیزی كه برایش ایستادگی كردند نیستند؛ و ما باید شجاعت مشابهی را از خود نشان بدهیم برای گرامیداشت فداكاری آنها و مبارزه علیه مصونیت و برای پاسخگویی. آنها بهای زیادی برای آزادی پرداختند و ما باید كار مشابهی بكنیم.

من معتقدم كه امیدی برای مردم ایران وجود دارد. همة مردم از دانشجو گرفته تا اتحادیه‌ها، از گروههای زنان گرفته تا دانشگاهیان، از مدافعان حقوق‌بشر تا هواداران بسیار شورای ملی مقاومت در سراسر جهان، برای همة آنها یك امید بزرگ وجود دارد. اما بگذارید به‌شما بگویم كه شورای ملی مقاومت ایران و مبارزان آن، چه در اشرف۳ یا در هر گوشة ایران و دوستان این مقاومت در سراسر جهان، آمادة ادامه نبرد برای آزادی و كرامت انسانی هستند و ما عزم سترگی را نشان می‌دهیم.

و در پایان باید بگویم، ما باید رهبری شورای ملی مقاومت را به‌رسمیت بشناسیم. خانم رجوی ما به‌شما ادای احترام می‌كنیم. به برنامة ۱۰ماده‌یی شما ادای احترام می‌كنیم، برای ایجاد تغییر در ایران؛ ما به‌رهبری شما ادای احترام می‌كنیم برای نبرد با مصونیت و برای حسابرسی. به‌خاطر شجاعت شما در مبارزه برای حسابرسی از آخوندها و حسابرسی از كسانی كه در جوخه‌های مرگ بودند و همة كسانی كه در جنایت علیه بشریت شركت داشتند ادای احترام می‌كنیم.

مردم به خاطر خواهند داشت، مردم ایران هنگامی كه به‌آزادی برسند به خاطر خواهند داشت چه كسانی در كنار آنها ایستادند. خانم رجوی، من بسیار خوشحالم كه به كانادایی‌ها و بسیاری از اقشار دیگر و بسیاری از احزاب سیاسی پیوسته‌ام كه به‌حمایت از مبارزة شما و ارزش‌های شما و برنامة شما برخاسته‌اند. بگذارید یك‌بار دیگر برای نبرد با رئیسی متعهد شویم و علیه مصونیت و به‌نبرد برای حسابرسی متعهد شویم و بگذارید آرزو كنیم كه یك روز همگی ما بتوانیم در تهران یكدیگر را ببینیم، در سرزمینی كه مردم ایران می‌توانند از ظرفیت‌های كامل خود بهره‌مند شوند و در سرزمینی به‌واقع شكوفا و آزاد زندگی كنند.

بسیار خوشحالم كه مرا از كانادا دعوت كردید و به‌همة شما درود می‌فرستم، به‌ویژه  به‌دوستانم در اشرف۳ و یك بار دیگر از كانادا به‌شما درود می‌فرستم.

سخنان: اودرونیوس آزوبالیس- وزیر خارجة لیتوانی (۲۰۱۲)

خانم‌ها و آقایان، جنایتی كه امروز ما در مورد آن صحبت می‌كنیم هم‌چنان مجازات‌ناشده باقی مانده و تمامی كسانی‌كه مسؤل آن بوده‌اند، در رژیم حاكم بر ایران در مناصب كلیدی باقی مانده‌اند.

خامنه‌ای ولی‌فقیه (رژیم) ایران كه در آن زمان رئیس‌جمهور بود و روحانی، هر دو وزیر دادگستری روحانی را تأیید كردند كه خودش عضو هیأت‌های مرگی بود كه تصمیمات مربوط به اعدام‌ها در قتل‌عام1367 را می‌گرفت.

رئیسی، رئیس‌جمهور جدید (رژیم) ایران، یكی از اعضای شناخته‌شدة هیأت‌های مرگ بود، با این‌حال وی به‌ریاست‌جمهوری ارتقا یافت، به‌جای این‌كه در مقابل عدالت قرار بگیرد.

عفو بین‌الملل گزارشی در سال2018 در مورد این جنایات ددمنشانه با عنوان «اسرار به‌خون آغشته» داشت.

در ژوئن2021، دبیركل عفو بین‌الملل خواستار تحقیق در این مورد به‌خاطر جنایت علیه بشریت شد. هم‌چنین هفت كارشناس ملل‌متحد خواستار تحقیق مستقل در مورد این قتل‌عام شدند.

گزارشگر ویژة ملل متحد در مورد ایران نیز در ژوئیة2021 به‌تحقیقات مستقل حول قتل‌های فراقضایی سال1367 فراخوان داد.

اما به‌رغم شواهد و مدارك و شهود فراوان در رابطه با قتل‌عام1367، هنوز هیچ‌كس به‌خاطر این جنایت علیه بشریت مجازات نشده است؛ و مقامات (رژیم) ایران به‌جنایات خود، از جمله اعدام‌ها، با مصونیت كامل ادامه می‌دهند، چرا كه هیچ ارادة سیاسی در ملل‌متحد و دولت‌های غربی برای حسابرسی از عاملان آن نمی‌بینند.

این موضوع اصلی این كنفرانس است. قتل‌عام1367 جنایت علیه بشریت است و تحقیقات مستقل بین‌المللی باید صورت گیرد.

من معتقدم كه باید فشار وارد آورد تا.......رئیسی به‌خاطر جنایت علیه بشریت توسط دادگاه بین‌المللی عدالت مورد تحقیق قرار گیرد كه شامل قتل، ناپدیدسازی اجباری و شكنجه است.

می‌خواستم به «نظام تحریم جهانی حقوق‌بشر» اشاره كنم. در دسامبر2019، شورای اروپا مركب از تمامی رهبران كشورهای اتحادیة اروپا از شروع اقدامات مقدماتی توسط نمایندة عالی، برای برقراری یك نظام با دامنة عمومی در اتحادیة اروپا به‌منظور اعمال تدابیر محدودكننده علیه نقض‌های فاحش حقوق‌بشر استقبال كرد. این یك سال بعد در دسامبر2020 توسط اتحادیة اروپا تصویب شد تا بتواند برای اولین‌بار از چارچوبی برخوردار شود كه بتوان از طریق آن اشخاص و نهادها را هدف قرار داد، از جمله عاملان دولتی و غیردولتی كه مسئول یا دارای نقش در نقض‌های فاحش حقوق‌بشر در سراسر جهان هستند، بدون توجه به این‌كه در كجا اتفاق افتاده باشد.

چارچوب این تدابیر هدفمند و محدود كننده در مواردی نظیر نسل‌كشی، جنایت علیه بشریت و دیگر نقض‌های جدی حقوق بشر، شكنجه، برده‌داری، قتل‌های فراقضایی، دستگیری‌ها یا بازداشت‌های خودسرانه به‌كار گرفته می‌شود.

این برعهدة شورا خواهد بود كه بر اساس پیشنهاد یك دولت عضو یا نمایندة عالی در امور خارجی و سیاست امنیتی به‌بازبینی و اصلاح فهرست تحریم‌های خود بپردازد. اتحادیة اروپا تأكید می‌كند كه پیش‌بردن و حفاظت از حقوق‌بشر یك پایه و یك اولویت برای بخش خارجی اتحادیة اروپاست و بیانگر عزم اتحادیة اروپا برای پرداختن به‌نقض‌های جدی حقوق‌بشر است.

به‌رغم تصمیم مذكور كه توسط اتحادیة اروپا اتخاذ شده و به‌رغم تمامی فراخوان‌ها از جانب عفو بین‌الملل و كارشناسان ملل‌متحد برای یك تحقیقات مستقل بین‌المللی در رابطه با قتل‌عام1367 در ایران، تا به‌امروز اتحادیة اروپا جنایت علیه بشریتی را كه در سال1367 در ایران اتفاق افتاد نادیده گرفته، هیچ واكنشی نسبت به‌آن نشان نداده است و حاضر نشده تصمیمات خودش را در این رابطه اجرا كند.

می‌خواهم به‌مقام‌های اتحادیة اروپا فراخوان بدهم تا نظام تحریم‌های بین‌المللی اتحادیه را در ارتباط با مستبدان (رژیم حاكم) ایران و جنایت‌های آنها علیه بشریت اعمال كنند.

اتحادیة اروپا تأخیر بسیاری در تصویب مكانیسم مذكور داشته است. اما كشورهای بالتیك از جمله كشور من لیتوانی، ممنوعیت‌های سفر ملی را بسا قبل از اتحادیة اروپا اعمال كردند. به‌همین دلیل فكر می‌كنم لیتوانی می‌تواند پیشتاز این امر در میان اعضای اتحادیة اروپا باشد.

اكنون می‌خواهم از یك فیلسوف معروف انگلستان نقل‌قول كنم   «برای پیروزی شر تنها همین كافیست كه انسان‌های خوب، هیچ‌كاری نكنند». این گفته در رابطه با تجارب و چالش‌های فاجعه‌بار انسانی بسیار مهم است. بردباری و آزادی هیچ‌گاه ایستا نیستند و برای این‌كه این آرمان‌ها آزادانه جاری بشوند، قوانین خوب كافی نیست. بلكه ضروریست انسان‌های دارای حسن‌نیت وجود داشته باشند كه بخواهند و بتوانند آنها را به‌اجرا بگذارند. برای سال‌هایی بیش از حد طولانی، این رژیم تلاش كرده تا این قتل‌عام‌ها را از چشم جهان پنهان كند.

خانم‌ها و آقایان از توجه محبت‌آمیز شما متشكرم.

سخنان: فرانكو فراتینی - وزیر خارجة ایتالیا (۲۰۱۱)

عصر به‌خیر خانم‌ها و آقایان. خانم رئیس‌جمهور بسیار خرسندم كه یك‌بار دیگر شما را می‌بینم، اگر چه از طریق فضای مجازی.

نخست مایلم ادای احترام بكنم به‌قربانیان، به‌خانواده‌های مخالفان رژیم ایران،‌ اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران و همة ایرانیانی كه به‌اصول غیرقابل مذاكرة دموكراسی و آزادی در كشور شما وفاداراند. كشوری كه شایسته نیست تحت سركوب و اختناق و همة رفتارهای نابرابر قرار بگیرد؛ از قبیل محروم‌كردن ایرانیان از واكسن كووید كه در كشور من و در صدها كشور جهان باعث نجات جان انسان‌ها شده است. از این‌رو همدردی كامل خودم را با قربانیان اعدام‌ها اعلام می كنم به‌ویژه با اعدام‌هایی كه در سال۶۷ صورت گرفت، كه تحت نظارت گروه موسوم به‌هیأت ۴نفره، شامل فرد منصوب‌شده توسط خامنه‌ای به‌عنوان رئیس‌جمهور كنونی رژیم ایران انجام می‌شد.

هر زن و مردی كه جانش را در نبرد برای حقوق پایه‌یی غیر قابل مذاكره فدا كند، برای همیشه و همیشه منبعی الهام‌بخش برای نسل‌های جدید است.

اكنون مایلم چیزی را بگویم كه پیش از این گفته نشده است. اولین اقدام دولت جدید رژیم ایران به‌روشنی نشان‌دهندة استمرار قابل‌توجه (سیاست‌های) دولت‌های پیشین است:؛ برای مثال انتخاب وزیر خارجة جدید. او معاون وزیر خارجه در دولت احمدی‌نژاد، روحانی و مشاور رئیس مجلس رژیم بود تا به‌عنوان وزیر خارجه در دولت جدید رئیس‌جمهور منصوب‌شده انتخاب شد. آیا اكنون كسی می‌تواند دوباره شك كند كه گویا فرقی بین «اصلاح‌طلبان» و «اصولگرایان» وجود دارد. من شكی ندارم كه چنین نیست. همیشه داستان همان داستان است. همیشه رژیم همان رژیم است.

برای تأیید نزدیكی و وابستگی این وزیر خارجة جدید به‌نیروی قدس اشاره كنم كه او چند روز پیش در همین ماه اوت گفت و من نقل‌قول می‌كنم: «در سیاست خارجی من مسیر قاسم سلیمانی را ادامه خواهم كرد»‌. كسی كه همة جهان می‌دانند كه از دستانش خون می‌چكید. این جمله تأییدی است بر این‌كه عناصر اصلی دولت جدید و تركیب جدید از چه قرار است.

من فكر می‌كنم مطلب مهم بعدی كه باید در نظر گرفته شود آشكارترین تناقض بین ادعاها و اعمال رژیم به‌ویژه در مورد اعدام‌های جمعی زندانیان سیاسی در سال۶۷ است كه به‌این ترتیب است:

من شخصاً به‌عنوان وزیر خارجة ایتالیا بیانیه‌های آغازین بسیاری از جلسات مجمع‌عمومی سازمان‌ملل را شنیده‌ام كه همیشه رؤسای جمهور رژیم ایران در مورد  وابستگی كاملشان به‌ارزش‌های سازمان ملل سخنرانی می‌كردند. همه می‌دانیم كه چنین ارزش‌هایی مقدمتاً‌ حقوق غیر قابل چشم‌پوشی مردم و حیات و كرامت انسانی آنها را شامل می‌شود. اما خانمها و آقایان، خانم رئیس‌جمهور، در عمل این رژیم كه حمایت مردمی‌اش را به‌شكل گسترده از دست داده، حاكمیت سلاح را به‌جای حاكمیت قانون اعمال می‌كند. این واقعیت غم‌انگیزی برای میهن شما و هم‌میهنان شماست.

هم‌چنان كه گفته شد از سپتامبر۲۰۲۰ بسیاری، از كمیسر محترم حقوق‌بشر سازمان ملل‌متحد خانم باشله خواسته‌اند كه سرانجام یك تحقیق بین‌المللی را در مورد قتل‌عام۶۷ آغاز كند. سازمان عفو بین‌الملل درخواست مشابهی كرده است و به‌درستی ‌اضافه كرده كه منصب كنونی ریاست‌جمهوری در ایران به هیچ‌وجه مصونیت از تحقیق را توجیه نمی‌كند. من‌كه خودم یك قاضی بوده‌ام كاملاً با این نظرگاه موافقم و امیدوارم كه سرانجام یك تحقیق بین‌المللی مستقل، بدون هیچ محدودیتی در ارتباط با سمت‌های جاری یا پیشین آغاز شود. نظرگاه مشابهی توسط گزارشگر محترم حقوق‌بشر در ایران مورد تأیید قرار گرفته است.

خانم‌ها و آقایان اكنون اعتبار سیستم سازمان ملل‌متحد در بوتة آزمایش قرار دارد. 

من نمی‌توانم در برابر چنین فاجعه و جنایت علیه بشریت ساكت باشم. چون رژیم ایران علیه كلیدی‌ترین قوانین حقوق بشر جامعة ملل عمل می‌كند، اما در مقابل دوربین‌های ملل‌متحد درست مخالف آن‌را می‌گوید.

اما خانم‌ها و آقایان، خانم رئیس‌جمهور، ارتقا و حفاظت از حقوق جهانی، و من این‌را هم‌چنین به‌عنوان معاون پیشین رئیس اتحادیة اروپا و كمیسر قضایی و هم‌چنین بنیانگذار آژانس حقوق پایه‌یی اروپا می‌گویم كه ارتقا و حفاظت از حقوق جهانی، منوط به‌مقام طرف مورد نظر نیست. استقلال در تحقیق ضروریست. واضح است كه رژیم ایران هرگز قوانین دادگاه جنایی بین‌المللی سازمان‌ملل را در مورد جنایت علیه بشریت نمی‌پذیرد. از این‌رو شورای امنیت سازمان‌ملل به‌عقیدة شخصی من یك وظیفة اخلاقی دارد. سازمان‌ملل وظیفة اخلاقی خود را مدیون قربانیان بی‌گناه است. این وظیفه ارجاع این پرونده به‌دادگاه لاهه است. بیایید در پی عدالت باشیم. اگر چنین چیزی غیر ممكن می‌نماید، دست‌كم بیایید یك تحقیقات جدی بین‌المللی را آغاز كنیم. البته این هرگز و هرگز و هرگز و متأسفانه قربانیان را باز نمی‌گرداند، اما خانم‌ها و آقایان اعتبار سازمان‌ملل در چنین حالتی بسیار قوی‌تر خواهد بود و همین برای اروپای ما و كشور من ایتالیا نیز صادق است. ما خودمان را «سرزمین حقوق»‌ می‌خواندیم. اكنون زمان مناسبی است كه این‌را به بقیة جهان نشان بدهیم. بسیار متشكرم.

تاریخچه خانواده موذن‌زاده

گمنامی و مهجوریت موذن‌زاده

درگذشت موذن‌زاده

منابع