تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
تظاهرات سی خرداد ۱۳۶۰ حائز اهمیت زیادی است؛ زیرا تنها دو و نیم سال پس از انقلاب و سقوط دیکتاتوری سلطنتی بود که میلیونها تن از مردم با آمدن به خیابانها نارضایتی خود را از استقرار دیکتاتوری مذهبی نشان داده و به پامال کردن دستآوردهای انقلاب ۲۲ بهمن توسط حاکمان مذهبی زبان به اعتراض گشودهبودند. تظاهر کنندگان سرکوب آزادیها را که هدف اصلی مردم از سرنگونی نظام استبدادی سلطنتی بود، محکوم کرده و تعرض به آزادی بیان، اجتماعات و مطبوعات را که بهطور سیستماتیک توسط گروههای دولتی و نیمه دولتی حامی حکومت انجام میگرفت، مغایر با اهداف انقلاب ۲۲ بهمن خواندند و با اعمال گروههای شبه نظامی حکومتی ابراز مخالفت کردند. | تظاهرات سی خرداد ۱۳۶۰ حائز اهمیت زیادی است؛ زیرا تنها دو و نیم سال پس از انقلاب و سقوط دیکتاتوری سلطنتی بود که میلیونها تن از مردم با آمدن به خیابانها نارضایتی خود را از استقرار دیکتاتوری مذهبی نشان داده و به پامال کردن دستآوردهای انقلاب ۲۲ بهمن توسط حاکمان مذهبی زبان به اعتراض گشودهبودند. تظاهر کنندگان سرکوب آزادیها را که هدف اصلی مردم از سرنگونی نظام استبدادی سلطنتی بود، محکوم کرده و تعرض به آزادی بیان، اجتماعات و مطبوعات را که بهطور سیستماتیک توسط گروههای دولتی و نیمه دولتی حامی حکومت انجام میگرفت، مغایر با اهداف انقلاب ۲۲ بهمن خواندند و با اعمال گروههای شبه نظامی حکومتی ابراز مخالفت کردند. | ||
با شدت گرفتن حمله و هجوم به احزاب سیاسی و شخصیتهای مخالف حکومت و نقض شدید حقوق ابتدایی شهروندی توسط حاکمان وقت، از جمله آزادی بیان و اجتماعات و مطبوعات توسط نیروهای نظامی و شبه نظامی حکومتی، به تدریج دورهی مبارزهي مسالمت آمیز سیاسی به پایان رسید و به ويژه پس از سرکوب شدید این تظاهرات دیگر هر گونه فعالیت سیاسی مدنی کارایی خود را از دست داده و فضای سیاسی کاملا مسدود شد. به این سبب مجاهدین نیز به عنوان بزرگترین و اصلیترین اپوزیسیون استبداد مذهبی حاکم به ناگزیر شیوهی مبارزهی خود را تغییر داده و به مقاومت مسلحانه روی آوردند. | با شدت گرفتن حمله و هجوم به احزاب سیاسی و شخصیتهای مخالف حکومت و نقض شدید حقوق ابتدایی شهروندی توسط حاکمان وقت، از جمله آزادی بیان و اجتماعات و مطبوعات توسط نیروهای نظامی و شبه نظامی حکومتی، به تدریج دورهی مبارزهي مسالمت آمیز سیاسی به پایان رسید و به ويژه پس از سرکوب شدید این تظاهرات دیگر هر گونه فعالیت سیاسی مدنی کارایی خود را از دست داده و فضای سیاسی کاملا مسدود شد. به این سبب مجاهدین نیز به عنوان بزرگترین و اصلیترین اپوزیسیون استبداد مذهبی حاکم به ناگزیر شیوهی مبارزهی خود را تغییر داده و به مقاومت مسلحانه روی آوردند. از این رو این رخداد را به عنوان نقطه عطف تاریخ معاصر ایران بهحساب میآورند. | ||
مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران که از بزرگترین و دیرپاترین تشکلهای سیاسی معاصر ایران و بهعنوان اصلیترین اپوزيسیون و مخالف حاکمیت مذهبی ایران بهشمار میرود، در پی ممنوعیت از هر گونه فعالیت سیاسی مدنی و مسالمت آمیز این سازمان از جمله برگزاری گردهمایی، انتشار آزادانه نشریات و داشتن مراکز و دفاتر علنی،تصمیم گرفت که با گردآوری هواداران خود و برگزاری یک راهپیمایی بزرگ به سوی مجلس در تهران و یا سایر مراکز دولتی در شهرستانها از مسئولین دولت تظلمخواهی کند. مسعود رجوی بر این باور بود که «میبایست به هر ترتیب و با هر قیمت یک تظاهرات بزرگ توده ای را بار دیگر آزمایش نمود. آخرین تجربه مسالمت آمیز را نیز حتی به منظور اتمام حجت سیاسی و تاریخی باید از سر گذراند…<ref>ALEBORZMA'S BLOG - [https://aleborzma.wordpress.com/2017/06/28/خرداد-۱۳۶۰-به-روایت-مجاهدین-خلق مهدی ابریشم چی]</ref> | |||
«این تصمیمگیری برای سازمان بعد از دو سال و نیم مبارزه افشاگرانه سیاسی، یک تصمیمگیری خطیر و بسیار بزرگ است. دیگر راهی جز اتمام حجت با جمهوری اسلامی برای سازمان باقی نماندهاست».<ref>سی خرداد ۶۰ به روایت شاهدان - [https://aleborzma.wordpress.com/2017/06/28/خرداد-۱۳۶۰-به-روایت-مجاهدین-خلق حوری سیدی]</ref> | «این تصمیمگیری برای سازمان بعد از دو سال و نیم مبارزه افشاگرانه سیاسی، یک تصمیمگیری خطیر و بسیار بزرگ است. دیگر راهی جز اتمام حجت با جمهوری اسلامی برای سازمان باقی نماندهاست».<ref>سی خرداد ۶۰ به روایت شاهدان - [https://aleborzma.wordpress.com/2017/06/28/خرداد-۱۳۶۰-به-روایت-مجاهدین-خلق حوری سیدی]</ref> | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
اما شمار میلیونی تظاهرکنندگان حاکمان وقت به ويژه آیتالله خمیتی را که رهبر مذهبی حکومت (ولایتفقیه) محسوب میشد، به هراس انداخت و او را وادار کرد به هر شکل ممکن جلوی این حرکت را بگیرد. از این رو وی با اعلام حکومت نظامی، فرمان حمله به تظاهر کنندگان عادی و غیر مسلح را صادر کرد که در جریان این حمله ده ها تن از جوانان کشته شدند و دهها هزار نفر دیگر در تهران و سایر شهرستانها دستگیر شدند. | اما شمار میلیونی تظاهرکنندگان حاکمان وقت به ويژه آیتالله خمیتی را که رهبر مذهبی حکومت (ولایتفقیه) محسوب میشد، به هراس انداخت و او را وادار کرد به هر شکل ممکن جلوی این حرکت را بگیرد. از این رو وی با اعلام حکومت نظامی، فرمان حمله به تظاهر کنندگان عادی و غیر مسلح را صادر کرد که در جریان این حمله ده ها تن از جوانان کشته شدند و دهها هزار نفر دیگر در تهران و سایر شهرستانها دستگیر شدند. | ||
== روز ۳۰ خرداد ۶۰ | == وقایع روز ۳۰ خرداد ۶۰ == | ||
از ساعت ۴ بعداز ظهر روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ | تظاهرات از ساعت ۴ بعداز ظهر روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ از خیابان مصدق (ولیعصر فعلی)، حد فاصل خیابانهای انقلاب و طالقانی آغاز شد و انبوه مردم به حرکت در آمدند. تظاهر کنندگان پس از ورود به خیابان طالقانی و عبور از خیابان بهار، وارد خیابان انقلاب گشته و آنگاه شمار جمعیت در میدان فردوسی به اوج خود رسید. در طول مسیر طرفداران خمینی باسنگ پراکنی و حمله به صف مقدم تظاهرات مانع حرکت آن بشوند … ولی مردم مقاومت میکردند و لذا موفق نشدند. حمله مهاجمان طرفدار خمینی که از قبل آمادگیهای لازم را انجام داده بودند ابتدا با تهاجم موتورسواران و چماقداران شروع شد… مهاجمین دولتی که با ۶ یا ۷ مینی بوس و اتوبوس برای حمله به تظاهرکنندگان آمدهبودند، حملهور شدند. آنها همگی به سلاح سرد و گرم مسلح بودند. اما تظاهر کنندگان مقاومت میکردند. درمیدان فردوسی یک جبپ آهو که پشتش مسلسل کالیبر ۵۰ بسته شده بود به تظاهرکنندگاه شلیک کرد. از بالای ساختمان کمیته عملیاتی شماره یک روبروی خیابان ایرانشهر به طرف تظاهر کنندگاه شلیک میکردند. تظاهرکنندگاه بهر سو میدویدند و مثل برگ بروی زمین میریختند.<ref>[http://www.bbc.com/persian/iran/2011/06/110618_l10_30khordad60_mojahedin سی خرداد شصت به روایت شاهدان]</ref> | ||
«جمعیت زیادی در بسیاری شهرها ظاهر شدند… در تظاهرات تهران بیش از ۵۰۰هزار نفر شرکت کرده بودند… اخطار علیه تظاهرات بهطور مستمر از شبکهٔ رادیو تلویزیون پخش میشد… اعلام کردند تظاهر کنندگان محارب با خدا محسوب میشوند. حزباللهیها مسلح شده و با کامیونها آورده شده بودند… به پاسداران دستور شلیک داده شده بود.<ref>سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ - [https://www.mojahedin.org/news/170202/سی-خرداد-پاسخ-به-ضرورت-تاریخ-قسمت-اول آبراهامیان]</ref> | «جمعیت زیادی در بسیاری شهرها ظاهر شدند… در تظاهرات تهران بیش از ۵۰۰هزار نفر شرکت کرده بودند… اخطار علیه تظاهرات بهطور مستمر از شبکهٔ رادیو تلویزیون پخش میشد… اعلام کردند تظاهر کنندگان محارب با خدا محسوب میشوند. حزباللهیها مسلح شده و با کامیونها آورده شده بودند… به پاسداران دستور شلیک داده شده بود.<ref>سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ - [https://www.mojahedin.org/news/170202/سی-خرداد-پاسخ-به-ضرورت-تاریخ-قسمت-اول آبراهامیان]</ref> | ||
== | == اعدام دستگیرشدگان بدون احراز هویت آنها == | ||
روز ۳۱خرداد، روزنامههای رسمی جمهوری اسلامی، عکس گروهی از دختران نوجوان مجاهد را که دادستانی خمینی، آنها را با تیرباران کردهاند بهمنظور احراز هویت چاپ میکنند و از پدر و مادرهای آنان خواسته میشود که برای شناسایی و تحویلگیری فرزندانشان بهاوین مراجعه کنند.<ref>سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ - [https://www.mojahedin.org/news/170202/سی-خرداد-پاسخ-به-ضرورت-تاریخ-قسمت-اول اطلاعات سوم تیر ۱۳۶۰]</ref> | روز ۳۱خرداد، روزنامههای رسمی جمهوری اسلامی، عکس گروهی از دختران نوجوان مجاهد را که دادستانی خمینی، آنها را با تیرباران کردهاند بهمنظور احراز هویت چاپ میکنند و از پدر و مادرهای آنان خواسته میشود که برای شناسایی و تحویلگیری فرزندانشان بهاوین مراجعه کنند.<ref>سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ - [https://www.mojahedin.org/news/170202/سی-خرداد-پاسخ-به-ضرورت-تاریخ-قسمت-اول اطلاعات سوم تیر ۱۳۶۰]</ref> | ||
نسخهٔ ۲۹ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۵۲
تظاهرات سی خرداد سال ۱۳۶۰ یکی از رویدادهای برجستهی سیاسی که تاریخ معاصر ایران بهشمار میرود. این رخداد تاریخ سیاسی ایران را به دو مقطع قبل و بعد از این گردهمایی مجزا کرد.
ناتوانی حاکمان مذهبی وقت در قبال پاسخگویی به مطالبات آزادیخواهانه و حقوق اولیهی شهروندی که مردم ایران پس از تحمل سالیان متمادی استبداد سلطنتی، خود را شایسته آن میدانستند، سردمداران حکومت را بتدریج به سمت اعمال سرکوب و نقض حقوق سیاسی و اجتماعی اقشار مختلف مردم کشاند و دورهی کوتاه آزادی که اصطلاحاً به «بهار آزادی» معروف شد، رو به پایان نهاد. دورهای که با سقوط سلطنت در اواخر سال ۵۷ آغاز شد و تا ماههای ابتدای سال ۵۸ دوام یافت.[۱]
روحانیون به عنوان حاکمان اصلی جمهوری جدید حتی کوچکترین اختلاف نظر با نخستین رئیس جمهوری خود ابوالحسن بنی صدر را هم برنتافتند و او را نیز از مقام خود عزل کرده و در صدد محاکمه و اعدام او بر آمدند بهطوری که وی از ترس جانش مدتها قبل از سی خرداد ۱۳۶۰ محبور به اختفاء شدهبود.
تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ توسط سازمان مجاهدین خلق ایران[۲]به عنوان اصلیترین اپوزيسیون نظام حاکم به منظور مقابله با فشارهای حکومتی سازماندهی شد. در جریان این تظاهرات مسالمتآمیز دهها تن از مردم تهران و سایر شهرستانهای ایران که در اعتراض به سرکوب آزادیها به خیابانها آمده بودند، توسط شلیک مستقیم مأموران حکومتی کشته شدند و دهها هرار نفر دیگر دستگیر و روانهي زندانها شدند.
شمار بسیار زیادی از بانوان که نسبت به اعمال فشار و محدودیتهای ارتجاعی حاکمیت جدید در مورد زنان به ستوه آمده بودند نیز در این تظاهرات شرکت داشته و نقش مهمی در ان ایفا کردند به طوریکه بخش زیادی از کشته شدگان و دستگیر شدگان را تشکیل میدادند.
۳۰ خرداد نقطه عطف تاریخ معاصر
تظاهرات سی خرداد ۱۳۶۰ حائز اهمیت زیادی است؛ زیرا تنها دو و نیم سال پس از انقلاب و سقوط دیکتاتوری سلطنتی بود که میلیونها تن از مردم با آمدن به خیابانها نارضایتی خود را از استقرار دیکتاتوری مذهبی نشان داده و به پامال کردن دستآوردهای انقلاب ۲۲ بهمن توسط حاکمان مذهبی زبان به اعتراض گشودهبودند. تظاهر کنندگان سرکوب آزادیها را که هدف اصلی مردم از سرنگونی نظام استبدادی سلطنتی بود، محکوم کرده و تعرض به آزادی بیان، اجتماعات و مطبوعات را که بهطور سیستماتیک توسط گروههای دولتی و نیمه دولتی حامی حکومت انجام میگرفت، مغایر با اهداف انقلاب ۲۲ بهمن خواندند و با اعمال گروههای شبه نظامی حکومتی ابراز مخالفت کردند.
با شدت گرفتن حمله و هجوم به احزاب سیاسی و شخصیتهای مخالف حکومت و نقض شدید حقوق ابتدایی شهروندی توسط حاکمان وقت، از جمله آزادی بیان و اجتماعات و مطبوعات توسط نیروهای نظامی و شبه نظامی حکومتی، به تدریج دورهی مبارزهي مسالمت آمیز سیاسی به پایان رسید و به ويژه پس از سرکوب شدید این تظاهرات دیگر هر گونه فعالیت سیاسی مدنی کارایی خود را از دست داده و فضای سیاسی کاملا مسدود شد. به این سبب مجاهدین نیز به عنوان بزرگترین و اصلیترین اپوزیسیون استبداد مذهبی حاکم به ناگزیر شیوهی مبارزهی خود را تغییر داده و به مقاومت مسلحانه روی آوردند. از این رو این رخداد را به عنوان نقطه عطف تاریخ معاصر ایران بهحساب میآورند.
مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران که از بزرگترین و دیرپاترین تشکلهای سیاسی معاصر ایران و بهعنوان اصلیترین اپوزيسیون و مخالف حاکمیت مذهبی ایران بهشمار میرود، در پی ممنوعیت از هر گونه فعالیت سیاسی مدنی و مسالمت آمیز این سازمان از جمله برگزاری گردهمایی، انتشار آزادانه نشریات و داشتن مراکز و دفاتر علنی،تصمیم گرفت که با گردآوری هواداران خود و برگزاری یک راهپیمایی بزرگ به سوی مجلس در تهران و یا سایر مراکز دولتی در شهرستانها از مسئولین دولت تظلمخواهی کند. مسعود رجوی بر این باور بود که «میبایست به هر ترتیب و با هر قیمت یک تظاهرات بزرگ توده ای را بار دیگر آزمایش نمود. آخرین تجربه مسالمت آمیز را نیز حتی به منظور اتمام حجت سیاسی و تاریخی باید از سر گذراند…[۳]
«این تصمیمگیری برای سازمان بعد از دو سال و نیم مبارزه افشاگرانه سیاسی، یک تصمیمگیری خطیر و بسیار بزرگ است. دیگر راهی جز اتمام حجت با جمهوری اسلامی برای سازمان باقی نماندهاست».[۴]
اما شمار میلیونی تظاهرکنندگان حاکمان وقت به ويژه آیتالله خمیتی را که رهبر مذهبی حکومت (ولایتفقیه) محسوب میشد، به هراس انداخت و او را وادار کرد به هر شکل ممکن جلوی این حرکت را بگیرد. از این رو وی با اعلام حکومت نظامی، فرمان حمله به تظاهر کنندگان عادی و غیر مسلح را صادر کرد که در جریان این حمله ده ها تن از جوانان کشته شدند و دهها هزار نفر دیگر در تهران و سایر شهرستانها دستگیر شدند.
وقایع روز ۳۰ خرداد ۶۰
تظاهرات از ساعت ۴ بعداز ظهر روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ از خیابان مصدق (ولیعصر فعلی)، حد فاصل خیابانهای انقلاب و طالقانی آغاز شد و انبوه مردم به حرکت در آمدند. تظاهر کنندگان پس از ورود به خیابان طالقانی و عبور از خیابان بهار، وارد خیابان انقلاب گشته و آنگاه شمار جمعیت در میدان فردوسی به اوج خود رسید. در طول مسیر طرفداران خمینی باسنگ پراکنی و حمله به صف مقدم تظاهرات مانع حرکت آن بشوند … ولی مردم مقاومت میکردند و لذا موفق نشدند. حمله مهاجمان طرفدار خمینی که از قبل آمادگیهای لازم را انجام داده بودند ابتدا با تهاجم موتورسواران و چماقداران شروع شد… مهاجمین دولتی که با ۶ یا ۷ مینی بوس و اتوبوس برای حمله به تظاهرکنندگان آمدهبودند، حملهور شدند. آنها همگی به سلاح سرد و گرم مسلح بودند. اما تظاهر کنندگان مقاومت میکردند. درمیدان فردوسی یک جبپ آهو که پشتش مسلسل کالیبر ۵۰ بسته شده بود به تظاهرکنندگاه شلیک کرد. از بالای ساختمان کمیته عملیاتی شماره یک روبروی خیابان ایرانشهر به طرف تظاهر کنندگاه شلیک میکردند. تظاهرکنندگاه بهر سو میدویدند و مثل برگ بروی زمین میریختند.[۵]
«جمعیت زیادی در بسیاری شهرها ظاهر شدند… در تظاهرات تهران بیش از ۵۰۰هزار نفر شرکت کرده بودند… اخطار علیه تظاهرات بهطور مستمر از شبکهٔ رادیو تلویزیون پخش میشد… اعلام کردند تظاهر کنندگان محارب با خدا محسوب میشوند. حزباللهیها مسلح شده و با کامیونها آورده شده بودند… به پاسداران دستور شلیک داده شده بود.[۶]
اعدام دستگیرشدگان بدون احراز هویت آنها
روز ۳۱خرداد، روزنامههای رسمی جمهوری اسلامی، عکس گروهی از دختران نوجوان مجاهد را که دادستانی خمینی، آنها را با تیرباران کردهاند بهمنظور احراز هویت چاپ میکنند و از پدر و مادرهای آنان خواسته میشود که برای شناسایی و تحویلگیری فرزندانشان بهاوین مراجعه کنند.[۷]
«تنها در محدودهٔ دانشگاه تهران ۵۰کشته، ۲۰۰زخمی و ۱۰۰۰نفر دستگیر شدند. مسئول زندان اوین با خوشحالی اعلام کرد جوخههای اعدام ۲۳تظاهر کننده، از جمله چند دختر نوجوان را اعدام کردهاند.»[۸]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ مقاله سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخی از سایت مجاهد
- ↑ تاریخچه سازمان مجاهدین خلق ایران
- ↑ ALEBORZMA'S BLOG - مهدی ابریشم چی
- ↑ سی خرداد ۶۰ به روایت شاهدان - حوری سیدی
- ↑ سی خرداد شصت به روایت شاهدان
- ↑ سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ - آبراهامیان
- ↑ سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ - اطلاعات سوم تیر ۱۳۶۰
- ↑ سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ - آبراهامیان