۱٬۱۷۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
به نظر میرسد علیرغم موقعیت پدرش به عنوان سیاسی تبعیدی ، طبق اسناد ساواک برای او مشکل چندانی در رفت و آمدها وجود نداشته است.<ref name=":0">زندگینامه سید احمد [http://www.imam-khomeini.ir/fa/c803_14754/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C خمینی]</ref> سایت شبکه جهانی کلمه در این رابطه آورده است: «طبق اسناد “ساواک” او از مبادی قانونی به عراق می رفته و گذرنامه و مجوز سفر او با وساطت “امير عباس هويدا” صادر می شده است.»<ref name=":1">شبکه جهانی کلمه - چه کسانی احمد خمینی را کشتند؟[https://www.kalemeh.tv/1398/11/18564/]</ref> | به نظر میرسد علیرغم موقعیت پدرش به عنوان سیاسی تبعیدی ، طبق اسناد ساواک برای او مشکل چندانی در رفت و آمدها وجود نداشته است.<ref name=":0">زندگینامه سید احمد [http://www.imam-khomeini.ir/fa/c803_14754/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C خمینی]</ref> سایت شبکه جهانی کلمه در این رابطه آورده است: «طبق اسناد “ساواک” او از مبادی قانونی به عراق می رفته و گذرنامه و مجوز سفر او با وساطت “امير عباس هويدا” صادر می شده است.»<ref name=":1">شبکه جهانی کلمه - چه کسانی احمد خمینی را کشتند؟[https://www.kalemeh.tv/1398/11/18564/]</ref> | ||
== دستگیری == | == فعالیتهای سیاسی == | ||
=== دستگیری === | |||
احمد خمینی که رفت و آمد زیادی به ایران و عراق داشته است در تاریخ ۸ / ۴ / ۱۳۴۶ هنگام عبور از مرز قصر شیرین به قصد عراق دستگیر و در ساواک قصر شیرین شناسایی و طبق اسناد ساواک مراتب اینگونه به مرکز اعلام شد: «روز جاری احمد مصطفوی همراه عده ای سوقی به ساواک مذکور تحویل و در بازجویی خود را فرزند آیت الله خمینی معرفی می نماید» خود چنین می گوید: «در مراجعت از یکی از سفرهایم از عراق دستگیر شدم. نزدیک به سه ماه، نه شکنجه بود و نه اذیت. در نجف ملبس به لباس روحانیت شدم.»<ref name=":0" /> وی را از قصرشیرین به زندان قزل قلعه تهران منتقل کردند و قرار بازداشت وی در تاریخ ۱۲/ ۴ / ۱۳۴۶ به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی صادر شد. او در تاریخ ۲۴ مرداد سال ۱۳۴۶ یعنی بعد از یک ماه و ۱۲ روز از زندان آزاد و پس از چند روز راهی قم شد. بر طبق گفته سایت پرتال خمینی ساواک دستور مراقبت بیشتری از او را با این عبارت که «سید احمد خمینی که سابقا دانش آموز بود اخیراً به لباس روحانیت درآمده و روی این اصل و با توجه به موقعیت پدرش وجهه ای در حوزه علمیه قم کسب نمود و عزیمت وی به ایران و قم باعث نزدیکی و علاقه مندی بیشتر طلاب به مشارالیه می گردد و امکان دارد نامبرده به اتفاق طرفداران پدرش دست به یک سلسله فعالیت های خلاف بزند و اصلح است اعمال و رفتارش دقیقاً تحت کنترل قرار گرفته و چنانچه وی به نجف عزیمت و در آنجا اقامت نماید، به صلاح خواهد بود.» | احمد خمینی که رفت و آمد زیادی به ایران و عراق داشته است در تاریخ ۸ / ۴ / ۱۳۴۶ هنگام عبور از مرز قصر شیرین به قصد عراق دستگیر و در ساواک قصر شیرین شناسایی و طبق اسناد ساواک مراتب اینگونه به مرکز اعلام شد: «روز جاری احمد مصطفوی همراه عده ای سوقی به ساواک مذکور تحویل و در بازجویی خود را فرزند آیت الله خمینی معرفی می نماید» خود چنین می گوید: «در مراجعت از یکی از سفرهایم از عراق دستگیر شدم. نزدیک به سه ماه، نه شکنجه بود و نه اذیت. در نجف ملبس به لباس روحانیت شدم.»<ref name=":0" /> وی را از قصرشیرین به زندان قزل قلعه تهران منتقل کردند و قرار بازداشت وی در تاریخ ۱۲/ ۴ / ۱۳۴۶ به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی صادر شد. او در تاریخ ۲۴ مرداد سال ۱۳۴۶ یعنی بعد از یک ماه و ۱۲ روز از زندان آزاد و پس از چند روز راهی قم شد. بر طبق گفته سایت پرتال خمینی ساواک دستور مراقبت بیشتری از او را با این عبارت که «سید احمد خمینی که سابقا دانش آموز بود اخیراً به لباس روحانیت درآمده و روی این اصل و با توجه به موقعیت پدرش وجهه ای در حوزه علمیه قم کسب نمود و عزیمت وی به ایران و قم باعث نزدیکی و علاقه مندی بیشتر طلاب به مشارالیه می گردد و امکان دارد نامبرده به اتفاق طرفداران پدرش دست به یک سلسله فعالیت های خلاف بزند و اصلح است اعمال و رفتارش دقیقاً تحت کنترل قرار گرفته و چنانچه وی به نجف عزیمت و در آنجا اقامت نماید، به صلاح خواهد بود.» | ||
او همچنین بار دیگر، هنگامی که مأموران امنیتی در آبان ۱۳۴۶ ش به منزل روحالله خمینی در قم حمله کردند دستگیر و بازداشت شد | او همچنین بار دیگر، هنگامی که مأموران امنیتی در آبان ۱۳۴۶ ش به منزل روحالله خمینی در قم حمله کردند دستگیر و بازداشت شد | ||
== فعالیت بعد از دستگیری == | ==== فعالیت بعد از دستگیری ==== | ||
او خودش از کارهایی مثل تکثیر اعلامیههای پدرش آیت الله خمینی تعریف میکند و ارتباطش با هاشمی رفسنجانی و موسوی خوئینیها و .. دیگران نام میبرد. سید محمد خاتمی ضمن تعریف از این فعالیتها میگوید که از جمله اقدامات قابل توجه احمد خمینی در این دوره، چاپ و تکثیر کتاب ''خدمت و خیانت روشنفکران'' تألیف جلال آل احمد است. | او خودش از کارهایی مثل تکثیر اعلامیههای پدرش آیت الله خمینی تعریف میکند و ارتباطش با هاشمی رفسنجانی و موسوی خوئینیها و .. دیگران نام میبرد. سید محمد خاتمی ضمن تعریف از این فعالیتها میگوید که از جمله اقدامات قابل توجه احمد خمینی در این دوره، چاپ و تکثیر کتاب ''خدمت و خیانت روشنفکران'' تألیف جلال آل احمد است. | ||
== سومین سفر به عراق == | === سومین سفر به عراق === | ||
علیرغم حساسیت نقل شده از ساواک او با همسرش در سال ۱۳۵۲ به قصد زیارت حج با گذرنامه از ایران خارج شده به نجف میرود و بعد به مکه و بعد به لبنان نزد امام موسی صدر رفته و طبق نوشته سایت پرتال خمینی نزد مصطفی چمران آموزش نظامی نیز فرا میگیرد. محتشمی میگوید او با سازمان آزادیبخش فلسطین وحتی ابوجهاد و ابو ایاد هم ارتباط برقرار کرده بود. احمد خمینی در ۲۷ اسفند ۱۳۵۲ مجددا به ایران باز میگردد. | علیرغم حساسیت نقل شده از ساواک او با همسرش در سال ۱۳۵۲ به قصد زیارت حج با گذرنامه از ایران خارج شده به نجف میرود و بعد به مکه و بعد به لبنان نزد امام موسی صدر رفته و طبق نوشته سایت پرتال خمینی نزد مصطفی چمران آموزش نظامی نیز فرا میگیرد. محتشمی میگوید او با سازمان آزادیبخش فلسطین وحتی ابوجهاد و ابو ایاد هم ارتباط برقرار کرده بود. احمد خمینی در ۲۷ اسفند ۱۳۵۲ مجددا به ایران باز میگردد. | ||
طبق گفته خوئینیها و به توصیه او پس از دستگیری، مدت ۱۵ روز به پاکستان رفته است.<ref name=":0" /> | طبق گفته خوئینیها و به توصیه او پس از دستگیری، مدت ۱۵ روز به پاکستان رفته است.<ref name=":0" /> | ||
== سفر چهارم به عراق == | === سفر چهارم به عراق === | ||
او در تیرماه ۱۳۵۶ به همراه همسر و فرزندانش ابتدا به سوریه و لبنان رفته و سپس نزد پدرش به عراق میرود. پس از مدت کوتاهی برادر بزرگترش مصطفی خمینی فوت میکند و نقش وصی پدر بعد از آن به او محول میشود. در همین سایت آمده است که در پانزدهم آبان، خمینی احمد را وصی خود قرار داد.<ref name=":0" /> | او در تیرماه ۱۳۵۶ به همراه همسر و فرزندانش ابتدا به سوریه و لبنان رفته و سپس نزد پدرش به عراق میرود. پس از مدت کوتاهی برادر بزرگترش مصطفی خمینی فوت میکند و نقش وصی پدر بعد از آن به او محول میشود. در همین سایت آمده است که در پانزدهم آبان، خمینی احمد را وصی خود قرار داد.<ref name=":0" /> | ||
== احمد خمینی در فرانسه == | == احمد خمینی در فرانسه == | ||
بنا به نوشته سایت «کلمه»، روح الله خمینی” در فرانسه بسیار تلاش می نمود تا زیرکانه با بها دادن به انقلابیون غیر آخوند، خود را در رسانه های جهان فردی دموکراسی خواه جلوه دهد، از این رو اطرافيان روح الله خمينی در نوفل لوشاتو را بيشتر نيروهای موسوم به “ملی مذهبی” تشکيل میدادند. ابراهيم يزدی، ابوالحسن بنیصدر و صادق قطبزاده، مشاورانی بودند که آن روزها از طرف “روح الله خمینی” با رسانهها و ماموران دولتهای غربی ارتباط میگرفتند و مذاکره میکردند. احمد خمينی با اين افراد رابطه نزديکی داشت و نقش رابط پدرش با این افراد را بر عهده داشت.<ref name=":1" /> | بنا به نوشته سایت «کلمه»، روح الله خمینی” در فرانسه بسیار تلاش می نمود تا زیرکانه با بها دادن به انقلابیون غیر آخوند، خود را در رسانه های جهان فردی دموکراسی خواه جلوه دهد، از این رو اطرافيان روح الله خمينی در نوفل لوشاتو را بيشتر نيروهای موسوم به “ملی مذهبی” تشکيل میدادند. ابراهيم يزدی، ابوالحسن بنیصدر و صادق قطبزاده، مشاورانی بودند که آن روزها از طرف “روح الله خمینی” با رسانهها و ماموران دولتهای غربی ارتباط میگرفتند و مذاکره میکردند. احمد خمينی با اين افراد رابطه نزديکی داشت و نقش رابط پدرش با این افراد را بر عهده داشت.<ref name=":1" /> | ||
احمد خمینی در پاریس رئیس دفتر رهبر جمهوری اسلامی (روح الله خمینی) شد. | |||
احمد منتظری او را در این زمان او را اینگونه توصیف میکند:<blockquote>چيزی که در ايشان به شکل افراطی ديده میشد، علاقه به پدرشان بود. به گونهای که اولين مسئله برايش اين بود که آن آبرومندی و قداستی که در بين مردم هست، حفظ بشود و اينجور نباشد که {به نظر بيايد} آقای خمينی يک اشتباه کردهاند.<ref name=":3">رادیو فردا - احمد خمینی که بود؟[https://www.radiofarda.com/a/f14_20_years_after_suspicious_death_of_ahmad_khomeini/26902390.html]</ref></blockquote>محسن سازگارا در این رابطه میگوید:<blockquote>بيشتر میشود گفت که مثل يک پيشکار امين و نزديک به آقای خمينی نقش بازی میکرد. وگرنه دستکم من نديدم جايی حرف جدی، استراتژيک و تعيينکنندهای داشته باشد<ref name=":3" /></blockquote> | |||
== احمد خمینی بعد از انقلاب ۵۷ == | == احمد خمینی بعد از انقلاب ۵۷ == | ||
حدود یک سال پس از انقلاب۵۷ و در مراسم چهلمين روز درگذشت | عليرضا نوریزاده، روزنامهنگاری که از نزديک شاهد وقايع سالهای نخست جمهوری اسلامی بود میگويد که پسر رهبر نخست جمهوری اسلامی، پس از انقلاب هم بيشتر با طيف روشنفکران ملی مذهبی و مجاهدين خلق در ارتباط بود. نوریزاده به رادیو فردا میگويد: «احمد خمينی اصولا يک روحيه جوان و معتقد به گروههای ملی و مجموعههايی که راحت بگويم عمامه به سرشان نبود، داشت. زياد از عمامه به سرها خوشنود نبود. انتقادهای وسيعی میکرد. به عنوان نمونه روزی که به اتفاق ايشان به مدرسه رفاه رفتيم و زندانيان را ديديم، ايشان بسيار به مرحوم جعفريان، معاون راديو تلويزيون احترام گذاشت. همينطور با مرحوم هويدا بسيار دوستانه صحبت کرد و گفت من محبت شما را يادم نمیرود که به من کرديد و من پدرم را ديدم. ايشان واقعا شگفتزده شد وقتی ديد به راحتی همه اينها را اعدام کردند و میگفت اينها میخواهند همه را از پيش پا بردارند | ||
حدود یک سال پس از انقلاب۵۷ و در مراسم چهلمين روز درگذشت آیتالله “سید محمود طالقانی” احمد خمينی در کنار “مسعود رجوی”(رهبر مجاهدین خلق) می ایستد، سخنرانی میکند و به شدت میگريد. “مسعود رجوی” او را در آغوش میکشد.<ref name=":3" /> | |||
چند هفته بعد، اگرچه خودش را از برنامهريزی برای اشغال سفارت آمريکا بیاطلاع نشان میدهد اما با حضور در سفارت اشغال شده، عملاً از کار مهاجمین موسوم به “دانشجويان مسلمان پيرو خط امام” دفاع میکند. او در عين حال میگويد که «اين اقدام اشغال سفارت آمريکا محسوب نمیگردد بلکه جوانان دلير ما لانه جاسوسی راتصرف کرده اند تا اشغالگران را بيرون برانند.<ref name=":3" /> | |||
=== احمد خمینی در دوران جنگ === | === احمد خمینی در دوران جنگ === | ||
خط ۴۳: | خط ۵۲: | ||
=== احمد خمینی دست اندرکار قتلعام ۶۷ === | === احمد خمینی دست اندرکار قتلعام ۶۷ === | ||
“روحالله خمينی” به صراحت گفته است که طی شکايتهايی که در خصوص شکنجه و اعدام بی دلیل زندانیان، از “اسدالله لاجوردی” میشد، هيچ کس به اندازه پسرش احمد، از دادستان سابق دفاع نمیکرد و ریاست او را بر “سازمان زندانهای کل کشور” لازم و برکناری او را فاجعه میدانست!<ref name=": | “روحالله خمينی” به صراحت گفته است که طی شکايتهايی که در خصوص شکنجه و اعدام بی دلیل زندانیان، از “اسدالله لاجوردی” میشد، هيچ کس به اندازه پسرش احمد، از دادستان سابق دفاع نمیکرد و ریاست او را بر “سازمان زندانهای کل کشور” لازم و برکناری او را فاجعه میدانست!<ref name=":3" /> | ||
“احمد خمينی” همچنين از سوی “حسینعلی منتظری”(قائممقام معزول روح الله خمینی) به عنوان یکی از مقصرین اصلی اعدام گسترده زندانيان سياسی در سال ۱۳۶۷ معرفی شد. “حسینعلی منتظری” گفته است که نامه دستور اعدام تمامی زندانيان سیاسی، توسط “احمد خمینی” جعل شده و به خط پسر “روحالله خمينی” بوده نه خود او! همچنین گفته میشد که نامه ممنوعیت فعالیت نهضت آزادی نیز به خط او بوده است و نه خط خمینی. احمد خمينی بعدها و در نامهای به عمويش اين اتهام را تکذيب کرد و گفت که اين نامه را پدرش اما هنگام قدم زدن نوشته بود اما در مورد قتلعام ۶۷ اظهار نظری نکرد.<ref name=":3" /> | |||
احمد منتظری میگوید که مخالفت آیتالله منتظری با قدسی سازی از افراد و شخصیتها، زمینه ساز دشمنی احمد خمینی با او بوداحمد منتظری میگوید که مخالفت آیتالله منتظری با قدسی سازی از افراد و شخصیتها، زمینه ساز دشمنی احمد خمینی با او بود. منتظری مخالف اعدامهای ۶۷ که اکثرشان از مجاهدین بودند بود. | |||
محسن سازگارا معتقد است که احمد خمينی «جاده صاف کن جنايتهای» اسدالله لاجوردی به خصوص عليه مجاهدين خلق بود و در اين راه به ناگهان تمام سابقه خود با مجاهدين را فراموش کرد. آقای سازگارا که معاون سياسی محمدعلی رجايی، رئيس جمهور اسبق ايران بود، به جلسهای اشاره میکند که در دفتر آيتالله محمد بهشتی برگزار شده و او به عنوان نماينده دولت در آن شرکت کرده بود. به گفته محسن سازگارا، در اواسط جلسه تلفن سياسی دفتر آقای بهشتی زنگ میخورد و پس از آنکه رئيس وقت ديوان عالی کشور به آن جواب میدهد، میگويد که آنسوی خط احمد خمينی بود و به نقل از پدرش دستوراتی درباره سرکوب مجاهدين خلق داد.<ref name=":3" /> | |||
=== احمد خمینی پشتیبان اصلی خامنهای === | === احمد خمینی پشتیبان اصلی خامنهای === | ||
احمد خمينی پس از مرگ پدرش و در جلسه مجلس خبرگان رهبری برای انتخاب جانشين او، خاطرهای از روحالله خمينی نقل می کند که از نظر مثبت رهبر نخست به جانشينی علی خامنهای حکايت داشت. | گفته میشود احمد خمینی در فکر جانشینی خودش پس از مرگ پدرش بود. تلاشش برای مخالفت با منتظری و برکناری او نیز به این علت بوده است. اما او بعد طرح موضوع رهبری خامنهای بسرعت از او حمایت کرد. در علت این موضعگیری سازگارا میگوید احمد خمینی موفق نشد جای پای خودش را محکم کند زیرا پدرش زودتر از آنکه او فکر میکرد مرد. احمد خمينی پس از مرگ پدرش و در جلسه مجلس خبرگان رهبری برای انتخاب جانشين او، خاطرهای از روحالله خمينی نقل می کند که از نظر مثبت رهبر نخست به جانشينی علی خامنهای حکايت داشت. خامنهای نيز با نام بردن از او به عنوان «يادگار امام»، حفظ احترام احمد خمينی را واجب میداند و او را به عنوان عضو شورای عالی امنيت ملی، مجمع تشخيص مصلحت نظام و شورای عالی انقلاب فرهنگی منصوب میکند.<ref name=":3" /> | ||
== احمد خمینی پس از مرگ پدرش == | == احمد خمینی پس از مرگ پدرش == |
ویرایش