کاربر:Safa/صفحه تمرین آبراهام لینکلن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
هنگامیکه جنگ شاهین سیاه در سال 1832 بین ایالاتمتحده و بومیان آمریکایی آغاز شد، داوطلبان این منطقه لینکلن را بهعنوان کاپیتان خود انتخاب کردند. وی در این مدت شاهد جنگی نبود اما توانست چندین ارتباط مهم سیاسی برقرار کند. | هنگامیکه جنگ شاهین سیاه در سال 1832 بین ایالاتمتحده و بومیان آمریکایی آغاز شد، داوطلبان این منطقه لینکلن را بهعنوان کاپیتان خود انتخاب کردند. وی در این مدت شاهد جنگی نبود اما توانست چندین ارتباط مهم سیاسی برقرار کند. | ||
لینکلن از سال 1847 تا 1849 در مجلس نمایندگان ایالاتمتحده دورهای را گذراند. به نظر میرسید که ورود وی به سیاست ملی عمر کوتاهی خواهد داشت. او که تنها ویگ (حزب سیاسی) از ایالت ایلینوی است و به حزبش وفادار بود توانست تعداد کمی از متحدین سیاسی را با خود همراه کند. | |||
آبراهام لینکلن از مقام سیاسی خود برای سخنرانی در برابر جنگ مکزیک و آمریکا استفاده کرد و از ریاست جمهوری زکری تیلور در سال 1848 حمایت کرد. انتقاد وی از این جنگ باعث شد که وی شهرتش را در بین مردم داخلی از دست بدهد و در نتیجه تصمیم گرفت برای دوره دوم کاندید نشود. در نهایت برای انجام احکام قانونی دوباره به اسپرینگفیلد بازگشت. در دهه 1850، صنعت راهآهن درحالتوسعه در سمت غرب بود. این پیشرفت ایلینوی را به قطب اصلی شرکتهای مختلف تبدیل کرد. آبراهام لینکلن بهعنوان وکیل در شرکت راهآهن مرکزی ایلینوی خدمت کرد. | |||
او موفقیتهایی در چندین پرونده مربوطه دادگاه، سایر مشتریان تجاری و همچنین بانکها، شرکتهای بیمه و شرکتهای تولیدی کسب کرد. آبراهام لینکلن همچنین بر روی برخی از محاکمات جنایی کار کرد. | |||
== آبراهام لینکلن و برده داری == | |||
آبراهام لینکلن در سال 1834 بهعنوان عضوی از قوه مقننه ایالت ایلینوی از سیاست ویگ و زیرساختهای تحت حمایت دولت و تعرفههای حفاظتی حمایت کرد. این درک سیاسی باعث شد تا او مباحث موجود در مورد بردهداری را نه بهعنوان یك اشتباه اخلاقی بلکه بهعنوان مانعی برای توسعه اقتصادی تدوین كند. | |||
کنگره در سال 1854 قانون کانزاس-نبراسکا را تصویب کرد که بر اساس این قانون مصالحه میزوری باطلشده و هرکدام از ایالتها و قلمروهای فردی اجازه تصمیمگیری رواج بردهداری در منطقه خود را داشتند. این قانون مخالفتهای شدیدی را در کانزاس و ایلینوی برانگیخت و حزب جمهوری را به وجود آورد. | |||
این موضوع بار دیگر غیرت سیاسی آبراهام لینکلن را برانگیخت و خشم بیشتر او را نسبت به بردهداری سبب شد. لینکلن در سال 1856 به حزب جمهوریخواه پیوست. | |||
در سال 1857، دیوان عالی کشور تصمیم بحثبرانگیزی صورت داد مبنی بر اینکه آمریکاییهای آفریقاییتبار تبعه نبوده و از حقوق ذاتی برخوردار نیستند. گرچه لینکلن احساس میکرد که آمریکاییهای آفریقاییتبار با زنان برابر نیستند، اما او معتقد بود که بنیانگذاران آمریکا قصد دارند حقوق غیرقابلانکار خاصی برای تمامی مردان ایجاد کنند. | |||
== آبراهام لینکلن و رأیگیری مجلس سنا == | |||
لینکلن تصمیم گرفت که کرسی سناتور ایالاتمتحده استیون داگلاس را به چالش بکشد. وی در سخنرانی، رأیگیری نامزدی داگلاس برای دیوان عالی و رئیسجمهور جیمز بوکانان را به دلیل ترویج بردهداری نقد کرد و اعلام کرد که عمل آنان ساختن خانهای با پایههای سست است. | |||
وی در جریان انتخابات مجلس سنا در سال 1858 علیه داگلاس در هفت مناظره كه در شهرهای مختلف سراسر ایلینوی برگزار شد، شركت كرد. این دو نامزد باعث ناامیدی مردم شده و بحثهای تازهای را درباره موضوعات عمومی مانند حقوق ایالتها در مورد گسترش غربیها را برانگیختند، حالآنکه مسئله اصلی بردهداری بود. | |||
روزنامهها بهطورجدی و غال با با تفسیر حزبی این مباحث را پوشش می دادند. در پایان، قوه مقننه ایالتی داگلاس را انتخاب کرد اما این امر حضور آبراهام لینکلن در سیاست ملی را پررنگ تر کرد. | |||
== حقوقدانی و سیاستمداری آبراهام لینکلن == | == حقوقدانی و سیاستمداری آبراهام لینکلن == | ||
خط ۷۹: | خط ۱۰۱: | ||
== سخنان آبراهام لینکلن == | == سخنان آبراهام لینکلن == | ||
« آزادی یعنی این که نمیخواهم نه برده باشم نه برده دار.» | |||
« مردم حق دارند در هرکجای دنیا که باشند در برابر حکومتی که نمیخواهند، بپا خیزند و آنرا به زیر کشند تا حاکمیتی که خود را لایق آن میدانند برپا کنند. این «حق» تنها نیرویی است که میتواند همه جهان را آزاد کند.» | |||
« ممکن است بتوانید برخی افراد را برای همیشه فریب دهید، یا همه را برای مدتی، ولی همه را نمیتوانید برای همیشه فریب دهید.» | |||
« اور کردن هر شخصی خطرناک است؛ باور نکردنش خطرناکتر.» | |||
« میدانم که وقت میگیرد، اما به پسرم بیاموزید، اگر با کار و زحمت یک دلار کسب کند، بهتر از این است که پنج دلار از روی زمین پیدا کند.» | |||
« در میان مردم ما کسانی که به کشورمان افتخار میکنند کم نیستند، ولی ما در تلاشیم نسلی را بسازیم که کشورمان به آنها افتخار کند.» | |||
=== اعلامیه آزادی بردگان آبراهام لینکلن === | === اعلامیه آزادی بردگان آبراهام لینکلن === |
نسخهٔ ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۲۹
آبراهام لینکلن به انگلیسی Abraham Lincoln زادهی ۱۲ فوریه سال ۱۸۰۹ میلادی در ایالت کنتاکی جان باخته در۱۵ آوریل ۱۸۶۵ درآمریکا است. لینکلن در یک خانواده ساده و فقیربه لحاظ اقتصادی متولد شد اما به دلیل توان سخنوری، پشتکار و هوش بالایی که داشت، سرنوشت سیاسی و اقتصادی خویش را تغییر داد. آبراهام لینکلن در سال ۱۸۴۶ م به عضویت مجلس نمایندگان، در سال ۱۸۵۵ به عضویت مجلس سنا و نهایتا در سال ۱۸۶۰ به عنوان شانزدهمین رئیس جمهور آمریکا و اولین رئیس جمهور از حزب جمهوریخواه به ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا دست یافت.
آبراهام لینکلن پس از ورود به مجلس سنا در سال ۱۸۵۵ م ، به حزب جمهوریخواه ایالات متحده آمریکا پیوست و توانست به عنوان اولین رئیس جمهور از حزب جمهوریخواه به بالاترین مقام سیاسی و نظامی ایالات متحده آمریکا دست پیدا کند. در این دوران ایالات شمالی آمریکا غالبا جمهوری خواه، صنعتی، روشنفکر و مخالف برده داری بودند اما ایالات جنوبی اغلب از حزب دموکرات، کشاورزی (فئودالی)، طرفدار برده داری و خلاف ارزش ها و هنجارهای سیاسی بدست آمده از انقلاب آمریکا (۱۷۷۶ م) حتی خواهان تجزیه ایالات بودند، تا جایی که حتی هفت ایالت جنوبی با تشکیل کنفدراسیون، پیش از مراسم تحلیف ریاست جهوری آبراهام لینکلن اعلام استقلال کرده بودند. دوراندیشی و مهارت سیاسی لینکلن در سازماندهی ایالات شمالی بر علیه ایالات جنوبی طرفدار برده داری در راستای حفاظت از ارزشهای اساسی اعلامیه استقلال آمریکا (۱۷۷۶ م) بود. ارزش هایی چون آزادی، برابری، حاکمیت قانون و دموکراسی به معنای مشارکت تمام مردم در سرنوشتی سیاسی خود امروزه در سازمانها و نهادهای مختلف ایالات متحده آمریکا تبدیل به اصولی اساسی شده اند و حتی به عنوان الگو برای سایر نظام های دنیا تجویز می شوند،این ارزشها پایایی و اعتلای خود را مدیون مبارزه آبراهام لینکلن با برده داری هستند؛ زیرا چیزی نمانده بود که انحصارطلبی و استثمارگری اشراف منجر به بی اعتباری حاکمیت قانون و به تبع آن، آزادی، برابری و دموکراسی شود. لینکلن به قیمت به راه انداختن یک جنگ داخلی میان ایالات شمالی و جنوبی آمریکا از میراث انقلاب روشنگرانه آمریکا دفاع کرد و ضمن تحمیل قانون الغای بردگی به ایالات جنوبی، گامی مهم در جهت تمرکزگرایی و افزایش قدرت دولت فدرال در تاریخ آمریکا برداشت. اقدامات لینکلن علاوه بر کاپرهدز (دموکرات های طرفدار صلح)، منجر به نارضایتی جمهوریخواهان تندروی هم حزب وی گردید اما او با بی اعتنایی به مصلحت اندیشی های سیاسی و حزبی، در به سرانجام رساندن رسالت خود ثابت قدم بود. اعلامیه آزادی بردگان طی دو مرحله در سپتامبر ۱۸۶۲ و ژانویه ۱۸۶۳ صادر و قانون آن در متمم سیزدهم قانون اساسی در دسامبر ۱۸۶۵ به تصویب رسید. به دنبال اعلامیه آزادی بردگان لینکلن در سال 1863، جنگ بهتدریج کاهش یافت.
اما تا سال 1864، ارتشهای کنفدراسیون شکست بزرگ خوردند و لینکلن متقاعد شد که وی رئیسجمهور یک دورهای خواهد بود. رقیب وی، جورج بی مك كلان، فرمانده سابق ارتش پوتوماك، لینکلن را برای ریاست جمهوری به چالش كشید؛ اما لینکلن 55 درصد آرا عمومی و 212 از 243 رأی انتخاباتی را به دست آورده و دوباره رئیسجمهور شد. در 9 آوریل 1865، ژنرال رابرت اچ لی فرمانده ارتش ویرجینیا، نیروهای خود را به ژنرال یولیس اس. گرانت تسلیم کرد؛ بنابراین جنگ داخلی با تمام اهداف و مقاصدش تمام شد.
بازسازی مناطق جنگی از اوایل سال 1863 در مناطقی که تحت کنترل نظامی اتحادیه قرار داشتند، آغازشده بود و لینکلن طرفدار سیاست اتحاد سریع با حداقل مجازات بود.
وی در مجلس سنا با گروهی افراطی از جمهوری خواهان روبرو شد که خواهان بیعت و توبه کامل از سوی کنفدراسیونهای سابق بودند. قبل از اینکه به این بحث سیاسی پرداخته شود، لینکلن ترور شد.
تاریخچه زندگی آبراهام لینکلن
آبراهام لینکلن در تاریخ دوازدهم فوریه سال ۱۸۰۹ میلادی در یک خانواده فقیر، در کلبهای چوبی از مزرعه ی «سینکینگ اسپرینگ» واقع در هاردین کانتری، ایالت کنتاکی آمریکا دیده به جهان گشود. «توماس لینکولن» و «ننسی هانکز» پدر و مادر آبراهام بودند.
آبراهام متولد شد. این زوج دو فرزند دیگری نیز داشتند: خواهر بزرگتر لینکلن، سارا و برادر کوچکتر توماس که در دوران نوزادی درگذشت.
هنگامی که لینکلن نهساله بود، مادرش در 34 سالگی در 5 اکتبر 1818 بر اثر بیماری درگذشت. این اتفاق برای او ویرانکننده بود و موجب قطع ارتباط لینکلن با پدرش شد. در دسامبر سال 1819، درست یک سال پس از مرگ مادرش، پدر لینکلن با سارا بوش جانستون، یک بیوه کنتاکی با سه فرزند ازدواج کرد. او زنی قوی و دوستداشتنی بود که لینکلن بهسرعت با او پیوند برقرار کرد.پس از دنیا آمدن وی، خانواده لینکلن تصمیم گرفتند به سمت شهر «بری ایندیانا» مهاجرت کنند. آبراهام بعدها متوجه شد این نقل مکان به خاطر برده داری و مشکلات اقتصادی و معیشتی موجود در ایالت کنتاکی صورت گرفته است. فقری که خانواده ی لینکلن با آن دست و پنجه نرم می کردند، به اندازه ای بود که تنها سرمایه ی آن ها یک تبر بود که پدر آبراهام از آن برای گذراندن زندگی استفاده می کرد.
پس از رسیدن به شهر ایندیانا، پدر آبراهام یک کلبه چوبی بدون در و پنجره ساخت. به خاطر تنگدستی زیاد نتوانسته بود آن طور که باید خانه را مجهز کند به گونه ای که حتی کف خانه نیز پر از علف های وحشی بود. پدر خانواده برای آن ها رخت خواب هایی فراهم کرده بود که تشک آن با برگ های خشک درختان پر شده بود. یک چهارپایه به همراه یک میز و یک کتاب مقدس تمام دارایی خانواده لینکلن محسوب می شد.
آبراهام لینکلن در دوران کودکی، نوجوانی و جوانی به دلیل شرایط بد اقتصادی خانواده، دوران سختی را پشت سر گذاشت ولی پس از ورود به دانشگاه به مرور توانست شرایط اقتصادی خانواده را تغییر دهد. او تنها ۱۸ ماه برای تحصیلات رسمی آموزش دید، که اغلب استادانش نیز غیررسمی بودند. آبراهام در حقیقت دانش خود را به صورت خودآموز کسب کرده بود. به این ترتیب که کتاب هایی را قرض می گرفت و با دقت تمام به مطالعه ی آن ها می پرداخت. او به خوبی روی کتاب هایی از قبیل انجیل، تاریخ انگلستان، تاریخ آمریکا و کتاب های ویلیام شکسپیر تسلط داشت. برای صحبت کردن شیوه ای بسیار ساده را در پیش گرفت به همین دلیل توجه تمام حضار را به سمت خود جلب می کرد چون شیوه ی سخن گفتن او با دیگران بسیار متفاوت بود و به دل می نشست.
آبراهام لینکلن پس از آشنا شدن با «ماری تاد لینکلن» در چهارم نوامبر ۱۸۴۲ با وی رسما ازدواج کرد. حاصل این ازدواج چهار فرزند به نام های روبرت تاد، ادوارد بیکر، ویلیام والاس و توماس تاد بود.
سنین جوانی و تحصیل آبراهام لینکلن
به دلیل اختلافات زمینی در سال 1817، خانواده لینکلن از زادگاه خود در کنتاکی به پری کانتی ایندیانا نقلمکان کردند.
خانواده وی در ایندیانا در یک زمین زراعی کوچک زندگی کردند و به کارهایی از قبیل شکار برای معاش پرداختند. سرانجام پدر لینکلن توانست این قطعه زمین را بخرد.
اگرچه والدین او بیسواد بودند اما مادر جدیدش، او و خواهرش را به خواندن و نوشتن تشویق میکرد. آبراهام لینکلن در همان کودکی آموزش تخمین زدهشده در 18 ماه را تنها در چند هفته فراگرفت.
کتاب در ایندیانا بهسختی یافت میشد. همسایگان بازگو میکنند که چگونه آبراهام لینکلن برای قرض گرفتن یک کتاب مایلها پیاده راه میرفت. او بدون شک کتابهای مقدس خانواده و احتمالاً کتابهای محبوب دیگری در آن زمان مانند رابینسون کروزو، سیر و سلوک زائر و Aesop’s Fables را خواند.
این خانواده در مارس 1830 دوباره به ایلینوی مهاجرت کردند. پدرش دوباره خانواده را به شهر کولز منتقل کرد، لینکلن 22 ساله بهتنهایی وارد عمل شده و برای خود درآمدی کسب کرد.
آغاز فعالیت حرفه ای
آبراهام لینکلن در سال ۱۸۴۶ در مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا به عنوان نماینده انتخاب شد ولی به دلیل تازه وارد بودن، شخصیت مهم و برجسته ای به حساب نمی آمد.
وی در سال ۱۸۵۵ میلادی برای اولین بار نامزدی خود را برای انتخابات مجلس سنای آمریکا اعلام کرد و پس از این موضوع به حزب جدید جمهوری خواه آمریکا ملحق شد.
آبراهام لینکلن در تاریخ چهارم مارس سال ۱۸۶۱ کار خود را به صورت رسمی به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا آغاز کرد. وی پس از این که دوران ریاست جمهوری خود را آغاز کرد، نشان داد برخلاف نظر جیمز بیوکَنِن، بر این عقیده است که دولت ملی توانایی مواجه شدن با شورشیان را دارد.
در ابتدا آبراهام لینکلن مخالفتی با نظام برده داری نداشت ولی به سرعت متوجه شد که پیروز شدن در جنگ داخلی آمریکا بدون آزادی برده ها، امکان پذیر نیست و سعی کرد سیاست خود، یعنی مبارزه با برده داری را آغاز کند.
پس از اعلام سیاست مبارزه با نظام برده داری، با مخالفت شدید جمهوری خواهان تندرو مواجه شد و سعی می کرد با دموکرات های صلح طلب رابطه ی خوبی برقرار نماید.
بالاخره تلاش هایی که در این زمینه انجام داد نتیجه بخش بود و توانست حمایت و محبوبیت زیادی به دست آورد و سرانجام برای بار دوم به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد. وی نتوانست در دوران دوم ریاست جمهوری برنامه های خود را به خوبی عملی کند زیرا در همین دوران توسط مخالفین خود در حالی که مشغول تماشای تئاتر بود، مورد سوء قصد قرار گرفت و جان خود را از دست داد.
قد لینکلن شش پا و چهار اینچ بود. وی قدی بلند و صورت عضلانی داشت و از نظر جسمی قوی بود. او مهارت بسیار بالایی در استفاده از تبر داشت و همیشه تکه چوب برای آتش فراهم میکرد.
لینکلن جوان سرانجام به شهر کوچک نیو سیلم، شهرستان پایک، ایلینوی نقلمکان کرد. او در آنجا ابتدا بهعنوان مغازهدار، پستچی و صاحب فروشگاه عمومی کار کرد. در آنجا بود که آبراهام لینکلن با همکاری با عموم مردم مهارتهای اجتماعی را کسب کرد و از استعداد قصهگوییاش استقبال کرد که باعث محبوبیت وی در بین افراد محلی شد.
هنگامیکه جنگ شاهین سیاه در سال 1832 بین ایالاتمتحده و بومیان آمریکایی آغاز شد، داوطلبان این منطقه لینکلن را بهعنوان کاپیتان خود انتخاب کردند. وی در این مدت شاهد جنگی نبود اما توانست چندین ارتباط مهم سیاسی برقرار کند.
لینکلن از سال 1847 تا 1849 در مجلس نمایندگان ایالاتمتحده دورهای را گذراند. به نظر میرسید که ورود وی به سیاست ملی عمر کوتاهی خواهد داشت. او که تنها ویگ (حزب سیاسی) از ایالت ایلینوی است و به حزبش وفادار بود توانست تعداد کمی از متحدین سیاسی را با خود همراه کند.
آبراهام لینکلن از مقام سیاسی خود برای سخنرانی در برابر جنگ مکزیک و آمریکا استفاده کرد و از ریاست جمهوری زکری تیلور در سال 1848 حمایت کرد. انتقاد وی از این جنگ باعث شد که وی شهرتش را در بین مردم داخلی از دست بدهد و در نتیجه تصمیم گرفت برای دوره دوم کاندید نشود. در نهایت برای انجام احکام قانونی دوباره به اسپرینگفیلد بازگشت. در دهه 1850، صنعت راهآهن درحالتوسعه در سمت غرب بود. این پیشرفت ایلینوی را به قطب اصلی شرکتهای مختلف تبدیل کرد. آبراهام لینکلن بهعنوان وکیل در شرکت راهآهن مرکزی ایلینوی خدمت کرد.
او موفقیتهایی در چندین پرونده مربوطه دادگاه، سایر مشتریان تجاری و همچنین بانکها، شرکتهای بیمه و شرکتهای تولیدی کسب کرد. آبراهام لینکلن همچنین بر روی برخی از محاکمات جنایی کار کرد.
آبراهام لینکلن و برده داری
آبراهام لینکلن در سال 1834 بهعنوان عضوی از قوه مقننه ایالت ایلینوی از سیاست ویگ و زیرساختهای تحت حمایت دولت و تعرفههای حفاظتی حمایت کرد. این درک سیاسی باعث شد تا او مباحث موجود در مورد بردهداری را نه بهعنوان یك اشتباه اخلاقی بلکه بهعنوان مانعی برای توسعه اقتصادی تدوین كند.
کنگره در سال 1854 قانون کانزاس-نبراسکا را تصویب کرد که بر اساس این قانون مصالحه میزوری باطلشده و هرکدام از ایالتها و قلمروهای فردی اجازه تصمیمگیری رواج بردهداری در منطقه خود را داشتند. این قانون مخالفتهای شدیدی را در کانزاس و ایلینوی برانگیخت و حزب جمهوری را به وجود آورد.
این موضوع بار دیگر غیرت سیاسی آبراهام لینکلن را برانگیخت و خشم بیشتر او را نسبت به بردهداری سبب شد. لینکلن در سال 1856 به حزب جمهوریخواه پیوست.
در سال 1857، دیوان عالی کشور تصمیم بحثبرانگیزی صورت داد مبنی بر اینکه آمریکاییهای آفریقاییتبار تبعه نبوده و از حقوق ذاتی برخوردار نیستند. گرچه لینکلن احساس میکرد که آمریکاییهای آفریقاییتبار با زنان برابر نیستند، اما او معتقد بود که بنیانگذاران آمریکا قصد دارند حقوق غیرقابلانکار خاصی برای تمامی مردان ایجاد کنند.
آبراهام لینکلن و رأیگیری مجلس سنا
لینکلن تصمیم گرفت که کرسی سناتور ایالاتمتحده استیون داگلاس را به چالش بکشد. وی در سخنرانی، رأیگیری نامزدی داگلاس برای دیوان عالی و رئیسجمهور جیمز بوکانان را به دلیل ترویج بردهداری نقد کرد و اعلام کرد که عمل آنان ساختن خانهای با پایههای سست است.
وی در جریان انتخابات مجلس سنا در سال 1858 علیه داگلاس در هفت مناظره كه در شهرهای مختلف سراسر ایلینوی برگزار شد، شركت كرد. این دو نامزد باعث ناامیدی مردم شده و بحثهای تازهای را درباره موضوعات عمومی مانند حقوق ایالتها در مورد گسترش غربیها را برانگیختند، حالآنکه مسئله اصلی بردهداری بود.
روزنامهها بهطورجدی و غال با با تفسیر حزبی این مباحث را پوشش می دادند. در پایان، قوه مقننه ایالتی داگلاس را انتخاب کرد اما این امر حضور آبراهام لینکلن در سیاست ملی را پررنگ تر کرد.
حقوقدانی و سیاستمداری آبراهام لینکلن
آبراهام لینکلن در سال 1834 فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد و بهعنوان عضو حزب ویگ در مجلس مقننه ایالتی ایلینوی انتخاب شد.
در همین زمان بود که وی تصمیم به وکالت گرفت و با خواندن تفسیرهای ویلیام بلکستون در مورد قوانین انگلیس به فراگیری علوم قانون پرداخت. وی پس از پذیرش در سال 1837 در شرکت حقوقی استورات شروع به تمرین وکالت کرد.
آبراهام لینکلن در سال 1844 با ویلیام هرندون در یادگیری و کسب علوم قانون همکاری کرد. گرچه این دو از نظر فقهی تفاوتهایی داشتند اما روابط صمیمی و حرفهای نزدیکی نیز با همدیگر داشتند.
آبراهام لینکلن در سالهای ابتدایی شغل وکالت توانست زندگی خوبی برای خود فراهم کند اما بعد از گذشت مدتی دریافت که شهر اسپرینگفیلد برای شغل وکالت مناسب نبوده و در نتیجه برای تأمین درآمد خود وارد کرسی دادگاه شد. این امر سبب گردید که وی از طرف دادگاه به ایالتهای مختلف سفرکرده و احکام حقوقی را انجام دهد.
دولت آبراهام لینکلن
کابینه آبراهام لینکلن
پس از انتخاب ریاست جمهوری در سال 1860، لینکلن کابینه قدرتمندی متشکل از بسیاری از رقبای سیاسی خود ازجمله ویلیام سیوارد، سالمون پی. چیس، ادوارد بیتس و ادوین استنتون را ایجاد کرد.
کابینه لینکلن بهعنوان یکی از قویترین داراییهای وی در اولین دوره ریاست جمهوریاش محسوب میشد و وی به آنها بهعنوان سلاحهای جنگی ملتش احتیاج داشت.
جنگ داخلی در دوران ریاست جمهوری آبراهام لینکلن
پیش از مراسم تحلیف لینکلن در مارس 1861، هفت ایالت جنوبی از اتحادیه جداشده بودند و تا آوریل آن سال ارتش آمریکا “Fort Sumter” در چارلستون هاربر، کارولینای جنوبی را تحت محاصره قرار داده بود.
در ساعات اولیه صبح 12 آوریل 1861، اسلحهای که برای محافظت از بندر مستقرشده بودند از شروع جنگ داخلی ایالاتمتحده، گرانترین و خونینترین جنگ آمریکا خبر میدادند.
لینکلن در پاسخ این بحران از قدرت رئیسجمهوریاش استفاده کرد که تا قبل از او هیچ رئیسجمهور دیگری این کار را انجام نداده بود. او 2 میلیون دلار از خزانهداری را برای تهیه مواد جنگی بدون موافقت کنگره هزینه کرد. وی خواستار 75000 داوطلب به خدمت سربازی شد.
از بین بردن این شورش تحت هر شرایطی دشوار بود. شروع جنگ داخلی پس از گذشت چندین دهه از اِعمال سیاستهای معتدلانه طاقتفرسا بود. آبراهام لینکلن ازهرجهت با بینظمی و مخالفت روبرو شد. او اغلب با ژنرالها، کابینه، حزب و اکثریت مردم آمریکا در تضاد بود.
سخنان آبراهام لینکلن
« آزادی یعنی این که نمیخواهم نه برده باشم نه برده دار.»
« مردم حق دارند در هرکجای دنیا که باشند در برابر حکومتی که نمیخواهند، بپا خیزند و آنرا به زیر کشند تا حاکمیتی که خود را لایق آن میدانند برپا کنند. این «حق» تنها نیرویی است که میتواند همه جهان را آزاد کند.»
« ممکن است بتوانید برخی افراد را برای همیشه فریب دهید، یا همه را برای مدتی، ولی همه را نمیتوانید برای همیشه فریب دهید.»
« اور کردن هر شخصی خطرناک است؛ باور نکردنش خطرناکتر.»
« میدانم که وقت میگیرد، اما به پسرم بیاموزید، اگر با کار و زحمت یک دلار کسب کند، بهتر از این است که پنج دلار از روی زمین پیدا کند.»
« در میان مردم ما کسانی که به کشورمان افتخار میکنند کم نیستند، ولی ما در تلاشیم نسلی را بسازیم که کشورمان به آنها افتخار کند.»
اعلامیه آزادی بردگان آبراهام لینکلن
در اول ژانویه 1863، لینکلن اعلامیه آزادی را صادر کرد و علت جنگ داخلی را از نجات اتحادیه تا لغو بردهداری تغییر داد.
شکستهای ارتش در اتحادیه به مدت یک سال و نیم، حفظ روحیه و پشتیبانی از اتحاد ملت را دشوار کرده بود و پیروزی اتحادیه در 22 سپتامبر 1862، اگرچه بههیچوجه قطعی نبود اما امیدوارکننده بود و به لینکلن اعتمادبهنفس میداد تا رسماً اهداف جنگ را تغییر دهد.
وی در اعلامیه آزادی اظهار داشت که همه افرادی که در کشورهای شورشی بهعنوان برده نگهداشته میشدند “از این زمان به بعد آزاد خواهند بود.” این عمل نمادین بسیار مؤثر واقع شد زیرا در شمال هیچ کشوری در شورش شرکت نمیکرد و این اعلامیه برای ایالات مرزی تنسی اعمال می شد.
در 19 نوامبر 1863، آبراهام لینکلن معروف ترین سخنرانی و یکی از مهمترین سخنرانی های تاریخ آمریکا را انجام داد.
لینکلن با سخنرانی در جمع 15000 نفر، سخنرانی 272 کلمهای خود را در یکی از خونینترین جبهههای جنگ داخلی، گورستان ملی گتیسبورگ در پنسیلوانیا ایراد کرد.
آبراهام لینکلن در این سخنرانی بیان کرد که جنگ داخلی آزمایش نهایی حفظ اتحادیه است که در سال 1776 ایجاد شد و کشتهشدگان در گتیسبورگ برای حمایت از این هدف جنگیدند.
لینکلن اعلامیه آزادی بردگان را بیان کرده و گفت که این امر به عهده شما است تا اطمینان حاصل کنید که دولت مردم توسط مردم انتخاب شود و این اتحادیه “به این گزاره اختصاصیافته است که همه انسانها مساوی آفریدهشدهاند.”
تفسیر متداول این بود که رئیسجمهور علت جنگ داخلی را از اتحاد مجدد اتحادیه به مبارزه برای برابری و از بین بردن بردهداری سوق داد.
تاثیرات آبراهام لینکلن
آبراهام لینکلن اغلب بهعنوان بزرگترین رئیسجمهور آمریکا توسط مورخان و شهروندان خطاب میشود. آبراهام لینکلن فرماندهی فعال و پرخاشگر بود که از تمام قدرتهای موجود برای اطمینان از پیروزی در جنگ داخلی و پایان دادن به بردهداری در ایالاتمتحده استفاده میکرد.
برخی از محققان بیان میکنند که اگر شخص دیگری بهغیراز لینکلن رئیسجمهور بود، اتحادیه نمیتوانست حفظ شود. به گفته مایکل بورلینگام مورخ تاریخ آمریکا: “هیچ رئیسجمهوری بهغیراز آبراهام در تاریخ آمریکا تاکنون با بحران بزرگتری روبرو نشده است و هیچ رئیسجمهوری بهغیراز آبراهام تاکنون نتوانسته از عهده آن بربیاید “.
فلسفه لینکلن شاید به بهترین شکل در این جملات خلاصهشده است، هنگامیکه وی اظهار داشت: “با نخواستن شر برای هیچکس، با خواستن خیر برای همه، با استحکام در حق همانطور که خداوند به ما حق را میدهد، به ما اجازه میدهد تا تلاش کنیم و کار را تمام کنیم. ما در اینجا هستیم تا زخمهای ملت را به هم پیوند دهیم و از بیوهها و یتیمهای خود مراقبت کنیم و آرامش عادلانه و پایدار در بین خودمان و همه ملتها برقرار کنیم “.
اقدامات مهم آبراهام لینکلن
تصویب قانون درآمد، مصوب ۱۸۶۱
تصویب قانون همستد
تصویب قانون Grant College – Morrill Land
صدور اعلامیه ی آزادی بردگان در سال ۱۸۶۲ و افزودن آن به متمم سیزده قانون اساسی ایالات متحده آمریکا
تصویب قانون درآمدهای داخلی – مصوب ۱۸۶۲
تاسیس وزارت کشاورزی ایلات متحده در سال ۱۸۶۲
تصویب قوانین راه آهن پسفیک – مصوب سال های ۱۸۶۲ – ۱۸۶۴
تصویب قانون بانکداری ملی – ۱۸۶۳
ترور آبراهام لینکلن
لینکلن در 14 آوریل 1865 توسط بازیگر مشهور و هوادار کنفدراسیون جان ویلکس بوث در تئاتر فورد در واشنگتن، D.C ترور شد.
او را به خانه پیترسن منتقل كردند و 9 ساعت بعد در کما درگذشت. مرگ وی باعث عزادار شدن میلیونها شهروند در شمال و جنوب آمریکا شد.
خودروی حمل جنازه او را به آرامگاهش در اسپرینگفیلد ایلینوی بازگرداند.