۲٬۳۸۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
در تاریخ معاصر ایران پیشینه مبارزات مردم کردستان به سال ۱۳۲۴ خورشیدی و جمهوری مهاباد برمیگردد. در این سال حزب دموکرات کردستان توسط قاضی محمد تاسیس شد و در روز دوم بهمن ۱۳۲۴ جمهوری خود مختار کردستان توسط او در مهاباد اعلام شد. جمهوری مهاباد ۱۱ ماه دوام آورد و پس از خروج نیروهای شوروی از ایران و حمله ارتش شاهنشاهی در ۱۶ آذر ۱۳۲۵ از بین رفت. قاضی محمد دستگیر و در ۱۰ فروردین ۱۳۲۶ در مهاباد به دار آویخته شد.<ref>[https://www.mashreghnews.ir/news/241638/%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%82%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%B7%D9%84%D8%A8%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%87 ریشههای تاریخی استقلالطلبی کردستان- مشرق نیوز]</ref> | در تاریخ معاصر ایران پیشینه مبارزات مردم کردستان به سال ۱۳۲۴ خورشیدی و جمهوری مهاباد برمیگردد. در این سال حزب دموکرات کردستان توسط قاضی محمد تاسیس شد و در روز دوم بهمن ۱۳۲۴ جمهوری خود مختار کردستان توسط او در مهاباد اعلام شد. جمهوری مهاباد ۱۱ ماه دوام آورد و پس از خروج نیروهای شوروی از ایران و حمله ارتش شاهنشاهی در ۱۶ آذر ۱۳۲۵ از بین رفت. قاضی محمد دستگیر و در ۱۰ فروردین ۱۳۲۶ در مهاباد به دار آویخته شد.<ref>[https://www.mashreghnews.ir/news/241638/%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%82%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%B7%D9%84%D8%A8%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%87 ریشههای تاریخی استقلالطلبی کردستان- مشرق نیوز]</ref> | ||
پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی، مردم کردستان در پی آزادی و به دست گرفتن حق تعیین سرنوشت خود بودند به همین منظور، شوراهای انقلابی و مردمی در اکثر شهرها و در بسیاری از روستاهای کردستان شکل گرفت و اداره امور روزانه جامعه کردستان را به پیش می بردند. بسیاری از مراکز مهم نظامی از جمله پادگان های مهاباد و سردشت و پادگان ژاندارمری سنندج و مراکز نظامی چندین شهر و پاسگاهای متعدد دیگر توسط مردم قیام کننده و مبارزین آن خلع سلاح شدند. با خلع سلاح این مراکز نظامی، در سطح وسیعی اسلحه در اختیار مردم قرار گرفت و مردم سازمان یافته، مسلحانه از دست آوردهای قیام دفاع و محافظت می کردند.<ref>[http://cpiran.org/archive/2015/08/mataleb/page7.html ٢٨ مرداد، فرمان جهاد خمینی، خلق کرد در بوتە آزمایش ـ سایت حزب کمونیست ایران]</ref> | پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی، مردم کردستان در پی آزادی و به دست گرفتن حق تعیین سرنوشت خود بودند به همین منظور، شوراهای انقلابی و مردمی در اکثر شهرها و در بسیاری از روستاهای کردستان شکل گرفت و اداره امور روزانه جامعه کردستان را به پیش می بردند. بسیاری از مراکز مهم نظامی از جمله پادگان های مهاباد و سردشت و پادگان ژاندارمری سنندج و مراکز نظامی چندین شهر و پاسگاهای متعدد دیگر توسط مردم قیام کننده و مبارزین آن خلع سلاح شدند. با خلع سلاح این مراکز نظامی، در سطح وسیعی اسلحه در اختیار مردم قرار گرفت و مردم سازمان یافته، مسلحانه از دست آوردهای قیام دفاع و محافظت می کردند.<ref name=":4">[http://cpiran.org/archive/2015/08/mataleb/page7.html ٢٨ مرداد، فرمان جهاد خمینی، خلق کرد در بوتە آزمایش ـ سایت حزب کمونیست ایران]</ref> | ||
این وضعیت مطلوب حاکمیت انحصار طلب و تمامیت خواه جمهوری اسلامی نبود. به خصوص شخص خمینی که در صدد تحکیم پایههای حکومت اسلامی ولایت فقیه بود نمیتوانست این وضعیت را تحمل کند. | این وضعیت مطلوب حاکمیت انحصار طلب و تمامیت خواه جمهوری اسلامی نبود. به خصوص شخص خمینی که در صدد تحکیم پایههای حکومت اسلامی ولایت فقیه بود نمیتوانست این وضعیت را تحمل کند. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
== مذاکرات کردها و جمهوری اسلامی == | == مذاکرات کردها و جمهوری اسلامی == | ||
مردم کردستان در مقابل حمله و هجوم ارتش و سپاه پاسداران مقاومت کردند و بسیاری از مناطق را از آنها پس گرفتند. پس از ۳ ماه، جنبش مقاومت کردستان،با اعتراضات و تظاهرات سازمانیافته در شهرها و تعرض نظامی نیروی پیشمرگ در نقاط مختلف کردستان علیه ارتش و سپاه پاسداران به نتیجه رسید.<ref name=":4" /> جنگ بزرگ جادهی سردشت - پیرانشهر شکست کامل نظامی جمهوری اسلامی بود که خمینی را واداشت به مذاکرات صلح کردستان تن دهد.<ref name=":1" /> | |||
پس از مقاومت مردم کردستان در مقابل سرکوب حکومتی و عقب نشینی نیروهای جمهوری اسلامی، خمینی برای اینکه بتواند فرصتی بیابد و با دفع الوقت به تمرکز نیرو بپردازد تا دوباره به کردستان حمله کند، پیشنهاد آتش بس داد و هیأتی را کردستان اعزام کرد.<ref name=":4" /> نخستین پیامهای آشتی و دعوت به مذاکرات در اوائل آبانماه ۱۳۵۸ به رهبران کردستان رسید و اولین نشست رسمی با وساطت جلال طالبانی و حضور فروهر، صباغیان، سحابی و چند نفر ارتشی در روستای بیوران سردشت با هیأتی به ریاست جناب شیخ عزالدین حسینی انجام گرفت | |||
«اعضای هیات حسننیت متشکل از آقایان فروهر، صباغیان و سحابی دیروز چهارشنبه وارد بانه شدند و در تظاهرات علیه آمریکا شرکت کردند. پس از سخنرانی داریوش فروهر در اجتماع و تظاهرات هزاران نفر، قطعنامهای از سوی مردم بانه در سه ماده خوانده شد و تسلیم هیأت حسننیت گردید. | روزنامه کیهان پنجشنبه ۱۷ آبان ۱۳۵۸ صفحه ۹ ازجمله مینویسد:<blockquote>«اعضای هیات حسننیت متشکل از آقایان فروهر، صباغیان و سحابی دیروز چهارشنبه وارد بانه شدند و در تظاهرات علیه آمریکا شرکت کردند. پس از سخنرانی داریوش فروهر در اجتماع و تظاهرات هزاران نفر، قطعنامهای از سوی مردم بانه در سه ماده خوانده شد و تسلیم هیأت حسننیت گردید.</blockquote><blockquote>۱ ـ ... پشتیبانی قاطع از قطعنامه ۸ مادهای مهاباد، ...</blockquote><blockquote>۲ ـ ... تنها نمایندگان خلق کرد و گروه های سیاسی میتوانند در مورد مسایل منطقه مذاکره کنند</blockquote><blockquote>۳ ـ حل مسائل کردستان در گرو شناسایی حق تعیین سرنوشت... واین تنها راه حل مشکل کردستان و ایران است...</blockquote>بهدنبال یک سلسله گفتگو و دیدار بین جریانات مختلف سرانجام هیأت نمایندگی خلق کرد تشکیل شد که در آن شیخ عزالدین رئیس، حزب دموکرات [دکتر قاسملو] سخنگو و کومه له و چریکهای فدایی شاخه کردستان اعضای آن بودند.<ref name=":2" /> | ||
خمینی که سه ماه قبل آن فرمان جهاد و سرکوب صادر کرده بود در ۲۶ آبان ۱۳۵۸پیام دیگری داد:<blockquote>«سلام بر خواهران و برادران کُرد،... اینجانب می دانم که در حکومت موقت هم آنطور که خواست شما و ملت است رسیدگی نشده... و من امیدوارم که برای همه ی ملت و برای شما برادران کُرد، وسائل رفاه حاصل شود. </blockquote><blockquote>از هیأت ویژه میخواهم که به مذاکرات خود با کمال حسن نیت ادامه دهند؛ و با شخصیتهای مذهبی و سیاسی و ملی و سایر قشرها تماس بگیرند، تا تأمین خواسته های آنان ـ که خواست ما نیز هست ـ به طور دلخواه بشود؛ اسلام بزرگ تمام تبعیض ها را محکوم نموده... در پناه اسلام و جمهوری اسلامی، حق ادارهی امور داخلی و محلی و رفع هر گونه تبعیض فرهنگی و اقتصادی و سیاسی متعلق به تمام قشرهای ملت است، من جمله برادران کرد، که دولت جمهوری اسلامی موظف و متعهد به تأمین آن در اسرع وقت می باشد...» <ref>صحیفه خمینی، ج ١١، ص ٥٥</ref></blockquote>هیأتی از تهران به مهاباد آمد و تنها جلسه رسمی مذاکرات با هیأت نمایندگی خلق کرد تنها چهل دقیقه بهطول انجامید. ساعت سه و نیم روز سهشنبه ۲۰ آذرماه ۱۳۵۸ جلسه رسمی هیأت دولت با هیأت نمایندگی خلق کرد در محل فرمانداری مهاباد تشکیل گردید. در این جلسه ابتدا آقای فروهر ضمناظهار خوشوقتی از این نشست، در مورد نتیجه مذاکرات اظهار خوشبینی کردند. سپس ماموستا شیخ عزالدین یک بیانیه افتتاحیه قرائت کردند که در آن ضمن خوشآمدگویی به نمایندگان دولت، گفتند که ملت کرد همواره آرزو داشتهاند که در نشست و گفتگو با نمایندگان رسمی دولت شرکت نموده و مسئله ملی خود را از راه تفاهم و گفتگو حل و فصل نمایند. مردم کردستان درعین حالیکه با مردم ایران مبارزات مشترکی را پیش برده و همواره برای کسب حقوق حقه خود نیز مبارزه کرده است. | |||
ماموستا شیخعزالدین پس از این بیانات، هیأت نمایندگی خلق کرد را با تعلق سازمانیشان معرفی کردند. بهدنبال آن صباغیان به ترکیب هیأت و حضور رسمی نمایندگان کومهله و چریکهای فدایی اعتراض کرد.<ref name=":2" /> | |||
بنا به گفته بهروز سلیمانی نماینده شاخه کردستان سازمان چریکهای فدایی خلق، بهدنبال این سخنان صباغیان، دکتر قاسملو اظهار میدارد که ترکیب هیأت به خود هیأت مربوط است؛ مردم کردستان طی تظاهرات گسترده و سراسری در دو هفته پیش (ششم آذرماه) از ترکیب فعلی هیأت نمایندگی خلق کرد بهطور وسیعی حمایت کردهاند.<ref>مصاحبه با تلویزیون مهاباد در روز پنجشنبه ۲۲ آذرماه ١٣٥٨</ref> | |||
شیخ حسین کرمانی دراینباره میگوید، گفتند که یک هیات حسننیت دارد برای کردستان میآید شما بروید با آنها باشید اما جزو هیات نباشید. ناظر باشید که چه میکنند...به آقای صباغیان گفتم من با شما کاری خصوصی دارم. خلوت کردند. بنده بودم، مهندس صباغیان، مهندس سحابی و ظاهرا یک نفر دیگر هم بود. شروع کردم گفتم از آنجا که شما میخواهید با آنها صحبت کنید آیا آنها را به رسمیت میشناسید؟ کومهله و دموکرات را به رسمیت میشناسید؟ میخواهید چکارکنید؟ گفتند الان وضع ما خوب نیست ما امکانات این چنینی نداریم. خودتان را سرگرم کنید که دست به عمل حادی نزنند تا ما کمکم بتوانیم مرزهایمان را بگیریم. ارتشمان را جمع و جور کنیم و اینها را آرام کنیم.<ref>نٰشریه چشمانداز ایران ویژه کردستان شماره دو صفحه ۹</ref> | |||
آقای سحابی میگوید، من یادم هست یکی از بچههای خودمان به رضا ناجیان گفت چرا شما با اینها مذاکره میکنید؟ گفت سیاست ما فعلا اینست. ما میخواهیم مردم را از آنها جدا کنیم. آنها جو درست کردهاند و مردم را ترساندهاند. ما که بالاخره با آنها میجنگیم، اما باید مردم را از آنها جدا کنیم. آقای خمینی هم این سیاست ما را پذیرفت. لذا سرتاسر زمستان ۵۸، کجدار و مریز، گاهی به کردستان میرفتیم.<ref>نشریه چشمانداز ایران، ویژه کردستان شماره یک صفحه ۶۶</ref> | |||
از | با توجه به کارشکنی هایی که از جوانب مختلف صورت میگرفت و نیز تحولات درون حاکمیت که همزمان با اشغال سفارت آمریکا در جریان بود، این مذاکرات نتوانست به جایی برسد. حتی تلاشهای یکجانبه کردها از طریق تماس با بنی صدر و برخی دیگر از رهبران در تهران نیز کار بهجایی نبرد. تمام شواهد و قرائن حاکی از آن بود که رژیم در حال آماده سازی برای هجومی تازه بود.<ref name=":2" /> | ||
== دور دوم درگیریها در کردستان == | |||
سحابی در مورد از سر گیری دور دوم درگیریهای کردستان میگوید، درآخرین شبهای اسفند ماه نزدیک عید نوروز ۱۳۵۹ خبر رسید فردا میخواهند حمله کنند. قرار شده که سپاه از طرف کامیاران حمله کرده به طرف پاوه پیشروی کند... رفتیم شورای انقلاب با بهشتی مطرح کردیم این کار اخلال در برنامه ما و هیأت ویژه است... این جنگ ممکن است باعث سرکوب موقت بشود، ولی گروهها خود را مظلوم مینمایند و مردم را جذب میکنند. ما با مرحوم بهشتی اتمام حجت کردیم، ولی اثری نداشت؛ بنابراین من کناره گیری کردم. هیأت ویژه از اول فروردین ١٣٥٩ دیگر نقشی نداشت.<ref>نشریه چشمانداز ایران، ویژه کردستان شماره یک صفحات ۶۷-۶۶</ref> | |||
خمینی در ٢٩ تیر ١٣٥٩ در سخنرانی اعتراف به اشتباهات گذشته گفت:<blockquote>«... ملت ما انقلابی عمل کردند و ما نکردیم. ما یا مقصریم یا قاصر... اگر آن روزی که میخواستند در کردستان بروند برای مذاکره، من به آنها تذکر دادم که اگر بخواهید مذاکره [کنید]، باید با موضع قدرت بروید. اول باید ارتش و پاسدارها و اینها احاطه کنند آنها را، محاط قرار بدهند، بعد شما بروید صحبت کنید. مسامحه شد. این اسباب این شد که آن گرفتاری طولانی برای ما پیش آمد، و آن قدر ضایعه واقع شد.» (صحیفه خمینی، ج ١٣، ص ٤٦ و ٤٧) <ref name=":2" /></blockquote>چهل سال خشونت، سرکوب، بمباران و اعدام پاسخ جمهوری اسلامی ایران به خواستهای حق طلبانه مردم کردستان بوده است. ولی علیرغم همه این سرکوبها مبارزه علیه مسئله ستم ملی و تمامی پیامدهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن در کردستان همچنان در جریان بوده و به لحاظ سیاسی حاکمیت جمهوری اسلامی در کردستان پذیرفته نشده است. | |||
== کشتار و اعدام مردم کردستان == | |||
درجریان درگیریها و سرکوب مردم کردستان، کشتار و جنایتهای بسیاری از جانب جمهوری اسلامی صورت گرفت. از آن جمله میتوان به کشتارجمعی مردم در قارنا، قلاتان، ایندرقاش، اوچ تپه، کانی مام سید، سرچنار و گولە و چندین روستای دیگر اشاره کرد. نیروهای حکومتی در این مناطق مردم روستاها اعم از مرد و زن و کودک و پیر را قتل عام کردند و خانه و کاشانه و دسترنج مردم کردستان را به آتش کشیده و غارت کردند. | |||
همزمان با اعزام گردانها و لشکرهای متعدد از طرف جمهوری اسلامی به کردستان و بمباران شدید شهر و روستاهای این منطقه و قتل عام مردم بی دفاع این دیار، صادق خلخالی با حکم شرعی و حکومتی خمینی به کردستان اعزام و دهها تن از مبارزین و انسانهای بی گناه را به جوخه آتش سپرد. مبارزین زخمی را با برانکارد به میدان تیر اعزام و آنان را تیرباران کردند.<ref name=":4" /> | |||
=== قتل عام روستای قارنا === | |||
یکی از نمونههای مشهور کشتار مردم کردستان قتل عام قارناست | |||
قارنا روستايي کردنشين در پنج کيلومتري شهرستان نغده، واقع در کردستان ايران است. جنگ سال ١٣٥٨ در نغده که با عامليت و آمريت و ابزار حکومتيان بوقوع پيوست و سر آغاز درگيريهاي خونينی شد که با گذشت چهل سال از آن، همچنان آثار آن بر روح و جسم شهر و ساکنانش برجای ماندە است. | |||
رژیم جمهوری اسلامی با اعلام جنگ علیە ملت کر و جنبش ملی_دمکراتيک کردستان بە کشتار شهروندان کرد پرداخت کە از نمونەهاای آن قتلعام مردم قارنا است. | |||
شايسته است که حکومت اسلامی ايران در مجامع بينالمللی بخاطر جنايت عليه بشريت محکوم و تقبيح شود. فراموش نکنيم همانهايی که اکنون در تهران سکان قدرت سياسی را در دست دارند، بخشا همانهايی هستند که ديروز در کردستان جنايتها آفريدند و همين جنايات نيز لوحه تقدير و ترفيع مقام آنها در نظام سراپا جنايت جمهوری اسلامی ايران شد. | |||
شرح جنایت جمهوری اسلامی در قارنا بدین گونە است: | |||
ساعت يك بعدازظهر يازدهم شهريور ماه سال ١٣٥٨، در يك يورش فجيع سه ساعته به روستای قارنا ٤٧ نفر از مردم بيگناه و بيدفاع که جملگی غيرنظامی بودند، كشته شدند. مقتولين زن و مرد و پير و جوان و حتي بعضي از كودكاني بودند كه هنوز سنشان به پنج سالگي هم نرسيده بود. اگرچه منابع مربوطه تعداد کشتهها را ٤٧ نفر ذکر کردهاند ولي طبق گفتههاي اهالي روستا و مطلعين تعداد کشتههاي اين حادثه به ٦٨ نفر رسيده است. در اين ميان برخي از خانوادهها تا شش نفر از اعضايشان را از دست دادند. | |||
برخي اخبار اين طور حکايت ميکنند که نيروهاي مهاجم جمهوری اسلامی، در راه رسيدن به قارنا در برخورد با هر کردی او را ميکشتند و بدين ترتيب تا رسيدن به روستا ٦ نفر را که ٦ نفر از آنان خردسال بودند به قتل مي رسانند. بعد از رسيدن به قارنا مردم را جمع کرده و به سوي آنان حمله ور شده و پير و جوان و زن و مرد را ابتدا با سرنيزه از پا در ميآورند و سپس با گلوله به زندگي پر از مظلوميتشان پايان ميدهند. | |||
از اين نوشته روزنامه اطلاعات بر ميآيد که سند و مدرکي براي شناسايي و مجازات عاملين اين جنايت در دست بوده، ولي دولت درحاليکه بيش از ٣ ماه از اين جنايت گذشته بود، هيچ اقدامي در اين مورد انجام نداده و تا هيات حسن نيت (با همراهي داريوش فروهر) به کردستان نيامد کسي از مسئولين حتي فرياد مظلوميتهای قارنا را نشنيد. | |||
اين جنايت بعد از فرمان جهاد خميني عليه ملت کرد انجام گرفت و عاملان اين جنايت نه تنها مستقل وجدا از حکومت نبودند، بلکه نيروهاي رسمي دولت سرپرستي آنها را برعهده داشتند. | |||
جنايتکاران حادثه قارنا نه تنها مورد بازجويي قرار نگرفتند، بلکه پاداشهايي نيز از جانب حکومت برای آنان در نظر گرفته شد، تعدادی از آنها امروز پستهای بسيار بالای حکومتی چون وزير و سفير دارند. کافی است به سابقهی سفير جمهوری اسلامی در آلمان نظری بياندازيم که چگونه کشتار مردم کردستان نردبان ترقیاش شد. | |||
اين جنايت در روستاهاي ديگر کردستان تکرار شد و کماکان نیز ادامە دارد. | |||
کشتار کردها به شيوههاي ديگر ادامه يافت؛ از حمله نيروهاي حکومتي گرفته تا حکم اعدام دستگيرشدگان توسط امثال خلخالي از همان اوايل انقلاب که اکنون نيز شاهد اين اعدام ها هستيم. | |||
اسامی برخی از شهدای قارنا بدین شرح است: | |||
ملامحمود بهترزاده، سيدرحمان طاهري، سيدمحمدطاهري، سيداسماعيل طاهري، حاج سيدعلي طاهري، سيدکريم اروندي، امينه شريفي اذر، حاجي رحمان شريفي اذر ، عثمان شريفي اذر ، مصطفي عزيزي ، محمدعزيزي ، محي الدين ابروشن ، حاج شريف ابروشن ، رحمان ابزن ، رحمان سليماني ، رحيم سليماني ، كريم سليماني ، قادرسليماني ، عبدالله احمدپور ،عمرباسي ، جعفرباسي ، مصطفي باسي ، محمدشيرو ، سليمان حمزه پور ، ابراهم پويا ، ابراهيم رسولي ، علي( چوپان روستا) ، حسن( نوجوان ١٣ ساله اهل روستا مجور علي آباد ) ،زينب رامين ، خانم خاتوزين رامين ، کريم رامين ، احمدرامين ، رحمان رامين ،خسروافشين ، رسول خسروي ، رحمان خسروي ، سعيدخسروي ، عبدالله خسروي ، مرادخسروي ،مصطفي خسروي ،ابوبكرشيشمان ،جعفرشيشمان ، علي شيشمان ، عزيزمرزنگ ،احمد سعادتپور | |||
اسامی قربانيان قلاتان: | |||
رمضان پنهار ١١ ساله ، حاجي سيد حسن قدمي ٧٠ ساله ،حاج محمد بايزيدي ٧٥ ساله، حاج رسول عبدالله ٦٠ ساله، عبدالله قربان ٥٠ ساله، عثمان درويش سليم ٦٠ ساله ، محمد كردي ٥٠ ساله، عثمان اماني ٣٠ ساله، محمد امين عباسي ٣٠ ساله ، حسن حمزه كوكه ٢٢ ساله ، احمد گلابي ٢١ ساله ، جلال بيدوخ ١٨ ساله، عبدالله آه لياني ١٩ ساله ، اسمعيل حميدي ١٥ ساله ، قادر كورستمي ٣٥ ساله و رحمان مينه مورك ٣٥ ساله.<ref>[http://fa.kurdistanukurd.com/?p=20154 قتلعام مردم روستای قارنا در کردستان ايران - سایت کوردستان و کورد]</ref> | |||
مهدی بهادران که از سوی حسینعلی منتظری مسئول تحقیق در مورد کشتار قارنا شد، در گزارشش که در روزنامه اطلاعات بعد از تأخیری یکماهه، در روز ۲۵ مهرماه ۱۳۵۸ بچاپ رسید، مینویسد: | |||
با تحقیقات مفصل که گزارشها و نوارهای موجود جوانمردان استخدامی ژاندارمری و مجاهد نماهای نقده تحت سرپرستی آقای معبودی و سرگرد نجفی در قارنا از توابع نقده حداقل ۴۵ نفر را بدون گناه قتلعام کرده در محل سکونت آنها و بعداً کشتهها را در بیابانها انتقال دادهاند که وانمود نمایند در جنگ کشته شدهاند و دهات را غارت کرده و به آتش کشیدهاند و استوار بیگلری در کوپلکو ۵ نفر را کشته و این در اثر بیلیاقتی یا خیانت و توطئه فرماندهان ژاندارمری از یکسو و تحریک احساسات ضد کردی و بیدار شدن روح انتقامجویی بر ضد کردهای معصوم از سوی دیگر است متأسفانه با اینکه عاملین این کشتار شناخته شده ان به علت حمایت ظهیر نژاد (فرمانده لشکر ۶۴ ارومیه) از مفسدین محلی امکان دستگیری و مجازاتشان نیست.[۶] | |||
در نقده و حومه و بلکه سراسر کردستان و آذربایجان غربی یکی از عوامل جنگ و خونریزی وجود ملانماهای ساواکی با تعصب ضد کردی و فئودالهای مسلح است که توسط ارتش و ژاندارمری مسلح شدهاند.[۷]<ref>[http://kurdane.com/article-6930.html قارنا روستاى كه در خون غروب كرد - سایت کردانه]</ref> | |||
اعدامهای کردستان که سالها پیش از این تاریخ آغاز شده بود، سالها بعد از آن و خصوصا در سال ۶۸ نیز ادامه داشت. | |||
اعدامهای خرداد ۶۷ در سطح سراسری بیشتر شامل مجازات فعالانی میشد که بر اساس نظر بازرسان از فعالیتهای سیاسی خود پشیمان نشده بودند. برخی از آنهایی که توبه کردند زیر شکنجه مجبور به اعتراف شدند و در موارد محدودی از اعدام رهیدند. در کردستان این پروسه بیشتر نه در سال ۶۷ که یک سال بعد از آن اجرا شد، با این تفاوت که اکثر اعتراف کنندگان، که عمدتا عضو دو حزب مخالف کومله و دمکرات بودند نیز اعدام شدند. | اعدامهای خرداد ۶۷ در سطح سراسری بیشتر شامل مجازات فعالانی میشد که بر اساس نظر بازرسان از فعالیتهای سیاسی خود پشیمان نشده بودند. برخی از آنهایی که توبه کردند زیر شکنجه مجبور به اعتراف شدند و در موارد محدودی از اعدام رهیدند. در کردستان این پروسه بیشتر نه در سال ۶۷ که یک سال بعد از آن اجرا شد، با این تفاوت که اکثر اعتراف کنندگان، که عمدتا عضو دو حزب مخالف کومله و دمکرات بودند نیز اعدام شدند. | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۳۷: | ||
در مواردی، مشخصاتی محدود به اسامی کامل یا اختصاری از افراد اعدام شده بر روی سنگها دیده میشود که برخی از آنها شکسته شدهاند. قبرهایی هم در میان آنها به مرور زمان با سنگهای زینتی و مشخصات بیشتر آراسته شده که به نظر میرسد در سالهای بعد توسط خانوادهها انجام شده است. | در مواردی، مشخصاتی محدود به اسامی کامل یا اختصاری از افراد اعدام شده بر روی سنگها دیده میشود که برخی از آنها شکسته شدهاند. قبرهایی هم در میان آنها به مرور زمان با سنگهای زینتی و مشخصات بیشتر آراسته شده که به نظر میرسد در سالهای بعد توسط خانوادهها انجام شده است. | ||
'''<nowiki/>'آمارها با ابعاد فاجعه قابل مقایسه نیست'''' | '''<nowiki/>'آمارها با ابعاد فاجعه قابل مقایسه نیست'''' |
ویرایش