کاربر:Ehsan/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
مبارزه به کلی‌ترین شکل به دو نوع مبارزه مسلحانه(قهرآمیز) و مسالمت آمیز تقسیم می‌شود. همان طور که گفته شد این دشمن است که یکی از این دو را به مردم و نیروی انقلابی و سازمان‌ها و احزاب سیاسی تحمیل می‌کند.  
مبارزه به کلی‌ترین شکل به دو نوع مبارزه مسلحانه(قهرآمیز) و مسالمت آمیز تقسیم می‌شود. همان طور که گفته شد این دشمن است که یکی از این دو را به مردم و نیروی انقلابی و سازمان‌ها و احزاب سیاسی تحمیل می‌کند.  


اما هر یک از این دو اشکال مختلفی دارند که باز هم بنا به شرایط سیاسی و اجتماعی، شرایط طبقاتی و ماهیت دشمن تعیین می‌شوند.  [[استراتژی مبارزه انقلابی]] دانشی است بسیار پیچیده که به همین مقوله می‌پردازد. اشتباه استراتژیک یعنی انتخاب روش اشتباه برای مبارزه و این مقوله‌ای است که می‌تواند به نابودی یک جنبش منجر شود.
اما هر یک از این دو، اشکال مختلفی دارند که باز هم بنا به شرایط سیاسی و اجتماعی، شرایط طبقاتی و ماهیت دشمن تعیین می‌شوند. مبارزه مسلحانه در سراسر جهان با توجه به شرایط طبقاتی، سیاسی و ماهیت دشمن اشکال گوناگونی داشته است. در چین، مائو با استراتژی نبرد آزادی‌بخش توانست به پیروزی دست‌ یابد. در روسیه، لنین با جنگ مسلحانه‌ی شهری توانست تزاریسم را از پای درآورد. در کوبا، چه‌گوارا، استراتژی کانون‌های شورشی را برگزید، اما در بولیوی همین استراتژی دیگر راهگشا نبود و ساختار سیاسی اقتصادی در این کشور استراتژی چریک شهری را ضروری می‌ساخت.
 
[[استراتژی مبارزه انقلابی]] دانشی است بسیار پیچیده که به همین مقوله می‌پردازد. اشتباه استراتژیک یعنی انتخاب روش اشتباه برای مبارزه و این مقوله‌ای است که می‌تواند به نابودی یک جنبش منجر شود. به این ترتیب برای نبرد با یک حکومت استبدادی تشخیص استراتژی درست، مهمترین عامل پیروزی است.  


=== چریک شهری پیش از انقلاب ===
=== چریک شهری پیش از انقلاب ===
پیش از انقلاب سازمان‌های انقلابی با توجه به ماهیت حکومت سلطنتی سازمان‌های انقلابی، مبارزه چریک شهری را برگزیدند. مبارزه چریک شهری در جوامعی بکار گرفته می‌شد که از مرحله‌ی فئودالیزم نسبتا گذشته بودند. در شرایط فئودالی، مبارزه اشکال علنی تری چون نبرد آزادیبخش با آزاد کردن منطقه داشت. به دلیل سلطه‌ی ضعیف حکومت بر مناطق روستایی و جاده‌ها و همینطور پتانسیل قیام در میان روستائیان که توسط اربابان به کار گرفته می‌شدند، این استراتژی کارا و مؤثر بود، اما با گسترش ابزار سرکوب، پیشرفت ارتباطات و جاده‌ها و همچنین با سیاست اصلاحات ارضی که پتانسیل شورش در روستاها را تضعیف می‌کرد، این استراتژی دیگر پاسخگو نبود. پس از آن چگوارا استراتژی کانون‌های شورشی را بکار گرفت که به جای آزاد سازی منطقه در ابتدا بر تحرک مستمر گروه‌های شورشی در مناطق جنگلی استوار بود.  این استراتژی نیز اگر چه در کوبا به پیروزی منجر شد اما در بولیوی با سلطه‌ی کامل سرمایه‌داری این استراتژی نتوانست به پیروزی منجر شود.
به این ترتیب استراتژی چریک شهری، به عنوان راه حلی برای مبارزه در بسیاری از کشورها از جمله ایران به کار گرفته شد.
استراتژی چریک شهری ناظر بر این امر است که عملیات چریکی در شهر به تور اختناق ضربه می‌زند و آن را می‌شکافد. با تضعیف شدن حکومت در اثر عملیات چریک شهری، نیروی انقلابی می‌تواند با توجه به شرایط با تجمع در مناطقی که تشخیص می‌دهد به گسترش جنگ بپردازد و هم‌گام با اعتراضات مردمی دست به تسخیر شهرها و مراکز حساس دولتی بزند.
راهبردپرداز و استراتژیست جنگ چریک شهری کارلوس ماریگلای برزیلی است. کتاب معروف او جنگ چریک شهری نام دارد.<ref>کتاب جنگ چریک شهری از کارلوس ماریگلا</ref> یک چریک در مبارزه‌ی چریکی به هیچ‌وجه همانند جنگ‌های منظم علاقه‌ای به رویارویی منظم با دشمن ندارد. بلکه فعالیت چریک بیشتر غافلگیری، جنگ و گریز و وارد کردن ضربات نابود کننده از پشت جبهه است. ویژه‌گی‌های استراتژی جنگ‌های دامنه‌دار چریکی عبارتند از: تغییر مداوم میدان نبرد، سیستم سلاح‌ها و تاکتیک‌های عملی به منظور سر در گم کردن دشمن، بر هم زدن تعادل حریف و در هم شکستن مقاومت اوست.
در ایران در میان کسانی که به مبارزه‌ی چریک شهری معتقد بودند، همچنان یک اختلاف نظر پایه‌ای وجود داشت. گروهی به تقدم شهر بر روستا و گروهی به تقدم روستا بر شهر معتقد بودند.
سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۴۸ برای تدوین استراتژی خود یک گروه ۱۶ نفره تدوین استراتژی تشکیل داد که به کار تحقیقی در روستاها و مطالعه پرداختند. آن‌ها سرانجام به تقدم شهر بر روستا رسیدند. این گروه نتایج جمع‌بندی خود را در ۹ بند ارائه کردند:
۱- حکومت شاه، بورژوازی کمپرادور‌ (وابسته) به‌شمار می‌رود. پیش از سال۱۳۴۲ یعنی پیش از اصلاحات ارضی، طبقه حاکم در ایران، بورژوا- ملاک بود.
یعنی تلفیقی از بورژوازی و فئودالیزم در حاکمیت وجود داشت. پس از انقلاب سفید و آغاز اصلاحات ارضی، بافت جامعه ایران و حاکمیت آن به سمت بورژوازی کمپرادور حرکت کرد.
۲- رژیم شاه، یک رژیم پلیسی -نظامی است. بنابراین بر جامعه نیز یک فضای پلیسی – نظامی حاکم است. و سرکوب برعهده نیروهای مخفی ساواک می‌باشد.
(این موضوع ازین جهت حائز اهمیت بود که اگر یک رژیم فرضا نظامی – پلیسی باشد، شیوه‌های مبارزه متفاوت خواهد بود. به‌عنوان مثال رژیم خمینی یک رژیم نظامی محسوب می‌شود که سرکوب را با قهر علنی یعنی توسط سپاه پاسداران انجام می‌دهد)
۳- شرایط عینی انقلاب آماده است. مشکل در شرایط ذهنی (رهبری و سازمان رهبری کننده) است.
۴- علت به صحنه نیامدن مردم، اختناق پلیسی است. پس باید به طلسم اختناق ضربه زد و آنرا با انجام عملیات دچار تزلزل کرده و به مردم جسارت داد.
۵- جامعه ایران یک جامعه مذهبی است و در آن یک پتانسیل بالقوه‌ٔ مبارزاتی به‌دلیل فرهنگ مبارزاتی مذهبی وجود دارد.
۶- تقدم استراتژی جنگ شهری بر جنگ روستایی.
۷- جنگ در روستا پس از شهر و یعنی پس از پاره شدن تور اختناق در شهر باید آغاز شود.
۸- در روستا باید به آزاد کردن منطقه و تشکیل ارتش آزادیبخش پرداخت.
۹- خصلت عملیات شهری باید ضددیکتاتوری باشد. یعنی ضربه زدن به مظاهر سرکوب در راستای پاره کردن تور اختناق.<ref>[https://radio.mojahedin.org/i/%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%AF%DB%8C%D9%85-%D9%87%D8%B4%D8%AA%D9%85 مصاحبه رادیویی با محمد حیاتی - راهی که آمدیم- تدوین استراتژی] </ref>
سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران همزمان هر دو شکل از مبارزه را آغاز کردند. گروه روستا در منطقه سیاهکل دست به سلسله عملیاتی زد که به حادثه‌ی سیاهکل و جان‌باختن تمامی فداییان منجر شد. برخی این شکست را اگر بسیار پر تجربه و مؤثر در شکستن جو اختناق در ایران می‌دانستند، آنرا ناشی از برآورد اشتباه و ناکارآمدی تاکتیک«تقدم روستا» برشمرند. بخش‌های دیگر سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران به مبارزه چریکی در شهر ادامه دادند.


=== چریک شهری پس از انقلاب ===
=== چریک شهری پس از انقلاب ===